مفهوم و اهمیت ارزش آفرینی در کسب و کار
ارزش آفرینی مفهومی است که اگر در کسبوکارها لحاظ شده و به عنوان یک گزینه کلیدی به آن نگاه شود، میتواند هم برای مشتریان یک سازمان ارزش والایی ایجاد کند و هم سود خوبی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد. اما ارزش گذاری در سازمان به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که هریک میتوانند جنبهها خاصی از ارزش را برای عام و خاص ایجاد کنند.
در همین راستا میخواهیم در این مطلب تمام چون و چرای ارزش آفرینی در سازمان و شرکتها را مورد بحث و بررسی قرار دهیم تا این مفهوم را به شکلی اساسی و اصولی در کسب و کار خود پیاده سازی کنیم. پس برای رسیدن به این مهم، لطفاً تا انتهای متن با ما همراه باشید.
ارزش آفرینی چیست؟
ارزش آفرینی در لغت به معنای «ایجاد اعتبار، ارج، شایستگی و سندیت در امر خاصی» است. بر این اساس، میتوان گفت که ارزش آفرینی در کسبوکارها باید در تولید و شیوه معرفی محصولات و خدمات لحاظ شود. البته هر محصولی که تولید میشود، ارزش خاصی را ایجاد میکند که باعث میشود آن محصول به فروش برسد.
مثلاً یک تولیدکننده کفش، در پی ارزش عامی که ایجاد میکند، مشتریان قابلی توجهی هم بدست میآورد (همه مردم به کفش نیاز دارند و آن را تهیه میکنند. پس پوشش دادن این نیاز مردم، ارزشآفرینی برای آنها است.»
اما با توجه به بازار رقابتی و تنوع محصول بالایی که در عصر حاضر وجود دارد، تنها محصولات و خدماتی میتوانند مورد توجه عام قرار بگیرند که ارزش بیشتری را ایجاد کرده باشند. (مانند تولید کفش راحتتر، شیکتر یا باکیفیتتر)
حالا تصور کنید که دو شرکت مجرا، محصول یکسانی مانند تلفن همراه تولید کنند. یکی از این شرکتها امکانات عمومی که یک تلفن همراه اسمارت باید داشته باشد را در محصول خود جای میدهد، اما آن یکی شرکت علاوه بر این امکانات عمومی، یک سری امکانات اختصاصی را نیز به محصول خود اضافه میکند و آن را با قیمت نسبتاً بالاتر از رقیب خود به بازار عرضه میکند.
اگر امکاناتی که شرکت دوم به محصول خود اضافه کرده، برای مشتریان ارزش بالاتری ایجاد کند، بسیار بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. این ارزش میتواند شامل حل یک مشکل، راحت انجام دادن کاری، ایجاد حس آرامش، زیبایی، برتری یا ….. باشد.
«هرچیزی که باعث شود انسان حس بهتری نسبت به خود و دنیای خود داشته باشد، برای او ارزش تلقی میشود!» با توجه به این تعریف، باید تولید محصولات و ارائه خدمات در جهت ایجاد این ارزشها صورت بگیرند. پس صاحبان کسبوکار میتوانند محصولات و خدمات خود را در پی ارضای حس ارزشمندی انسان ارتقا دهند و خود نیز از ثمره آن بهرهمند شوند.
چرا ارزش آفرینی مهم است؟
انسان تنها موجود هوشمند این سیاره است که به ارزش نیاز دارد. همه مشاغل برای رفع نیازهای انسان ایجاد شدهاند، اما همیشه مشاغلی در صدر قرار دارند که در کنار رفع نیازها، ارزشی را نیز برای مردم ایجاد کنند. دلیل محبوب بودن برخی از برندها در بین مردم هم به همین ارزشگذاریها مربوط میشود. در واقع وقتی یک مدیر، ارزش آفرینی در سازمان یا شرکت خود را در اولویت قرار دهد، شاهد موفقیتهای بسیاری در سازمان خود خواهد بود. اما متاسفانه اولویت اول اکثر افراد برای تولید یا خدمت، تحقق اهداف مالی است.
در گذشته به دلیل ناآگاهی مردم و پایین بودن سطح تکنولوژی، به ارزش آفرینی توجه چندانی نمیشد. اما امروزه با رونق امکانات ارتباطی، ایجاد انواع شبکههای اجتماعی، سایتهای بزرگ فروشگاهی و بالا رفتن سطح عمومی دانش مردم، توجه به ارزش آفرینی در کسب و کارها جایگاه ویژهای پیدا کرده است. بهطوری که اگر در حال حاضر بخواهیم یک کسبوکار ایجاد کنیم – چه در سطح فردی و چه در سطح شرکتی و تیمی – باید ارزش آفرینی را اساس کار خود قرار دهیم تا در راستای تحقق آن، از مزایای مادی آن نیز بهرهمند شویم.
آیا ارزش آفرینی میتواند باعث سود بیشتر شود؟
با اطمینان میتوان گفت که: «اگر ارزش آفرینی به شیوهای درست انجام شود، حتماً سود خوبی را نیز به همراه خواهد داشت.» در رقابت بالایی که امروزه در بازارها وجود دارد، هر کسبوکاری که ارزش بیشتر ایجاد کند، مشتریان و مخاطبین بیشتری هم خواهد داشت؛ مشتری و مخاطب بیشتر، یعنی فروش و توجه بالاتر، فروش و توجه بالاتر نیز به معنی سود بالاتر است! مصداق این مورد را میتوان در الگوهای معنوی نیز پیدا کرد، مبنی بر اینکه: «کسی که خدمت بیشتری به جامعه کند، پاداش چند برابری آن را دریافت خواهد کرد.»
پس ارزش گذاری میتوان مترادف با عبارت «خدمت رسانی» هم عنوان کرد. البته باید به این نکته توجه کرد که اگر یک مدیر به جای تفکر صرف در مورد کسب سود، به فکر ارزش آفرینی برای مشتریان حوضه خدمترسانی خود باشد، میتواند با تولید محصولات و ارائه خدمات ارزشمندتر، یک موقعیت برد – برد برای خود و مشتریانش ایجاد کند (مشتریان راضی – مدیر راضی).
ارزش آفرینی یا مزیت رقابتی؟
معمولاً برخی از اصطلاحاتی که در سطح مدیریتی به کار برده میشوند، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. یکی از دو اصطلاح مدیریتی که معانی مشابهی دارند، اصلاح «ارزش آفرینی» در کنار «مزیت رقابتی» است. مزیت رقابتی، همان وجه تمایز محصولات و خدمات شما به نسبت رقیبانتان است.
میتوان مزیت رقابتی را همان ارزش آفرینی در نظر گرفت، اما بین این دو تفاوتهای کوچکی وجود دار که آنها را تا حدی از هم متمایز میکند. مثلاً مزیت رقابتی صرفاً به داشتن عملکرد بهتر از رقبا تمرکز دارد، اما ارزش آفرینی در پی ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان است، حتی اگر در جهت رقابت با رقیبان نباشد! نکته کلیدی این است که اگر صاحبان کسبوکارها مزیتهای رقابتی خود را در جهت ارزش آفرینی ایجاد کنند، به مراتب نتایج بهتری دریافت خواهند کرد.
چطور میتوان ارزش ایجاد کرد؟
ارزش آفرینی در کسبوکارهای مختلف با هم تفاوت دارد، به همین خاطر نمیتوان یک الگو یا فرمول اختصاصی را ارائه داد که برای تمام سازمانها، شرکتها، نهادها و کسبوکارهای بزرگ و کوچک قابل استناد باشد. به صورت کلی ارزش آفرینی میتواند به اشکال زیل در کسبوکارها پیادهسازی شود:
-
ارزش آفرینی فردی
افراد میتوانند در پی تولید محصولات کاربردی یا ارائه خدمات موردنیاز، برای خود و دیگران ارزش آفرینی کنند. وقتی کسی یک محصول همیشگی را به شکلی خاصتر، کاربردیتر، شیکتر، سَبُکتر، مقاومتر و بهتر ارائه دهد، ارزش آفرینی اتفاق افتاده است. پس افراد جامعه اولین کسانی هستند که میتوانند در پی ارزش گذاری، از خدمات و محصولات یکدیگر به صورت برنده – برنده سود ببرند.
-
ارزش آفرینی سازمانی
گاهی سازمانها و شرکتها سهم خوبی از بازار هدفشان را تسخیر کردهاند و نیازی به پیدا کردن بازارهای جدید یا مشتریان بیشتر ندارند. این شرکتها میتوانند با «تهیه مواد اولیه از فاصله نزدیکتر»، «تهیه مواد اولیه با قیمت پایینتر و کیفیت یکسان»، «استخدام افراد بیشتر یا کارآمدتر» یا «بکارگیری یک شیوه مدیریتی بهتر» در خود سازمان ارزشهای تازهای ایجاد کنند. بنابراین ارزش آفرینی میتواند علاوه بر سطح فردی، در سطح سازمانی و برای افراد درون سازمان هم ایجاد شود.
-
ارزش آفرینی در سطح جامعه
ارزش گذاری علاوه بر موارد فوق، میتواند در سطح جامعه نیز صورت بگیرد. مثلاً حکومتها با ایجاد امکانات، بسترهای لازم، آموزش، ارائه تسهیلات و دیگر روشهای موجود، میتوانند جامعه را تشویق به کارآفرینی و ایجاد استارت آپها کنند. با توجه به اینکه بازارهای مختلف به هم پیوسته هستند، افراد نیز میتوانند با پیوند دادن کسب و کار خود به بازارهای دیگر، یک روند کلی ایجاد کنند.
مثلاً یک شرکت تولید کننده شیر آب میتواند با کسبوکارهای مبتنی بر تولید لوله، سینک و …. همکاری ایجاد کند تا یک سطح به هم پیوسته از ارزشها در جامعه ایجاد شود.
با توجه به گزینههایی که عنوان شد، میتوانیم نتیجه بگیریم که ارزش آفرینی در سطح فردی، قابل دسترسترین نوع ارزش آفرینی برای عموم مردم است.
بنابراین ما میتوانیم با در نظر گرفتن تمام جنبههای شغلی خود، در فکر ایجاد ارزشهای تازه باشیم تا آن ارزش را به دیگران ارائه دهیم و خود نیز از آن سود ببریم. به نظر میرسد، کسب سود از طریق ارزش گذاری از هرگونه کسب سود از راههای دیگر، منطقیتر، انسانیتر و اثربخشتر است.
-
ارزش گذاری با بررسی زنجیره ارزش
برای اینکه بدانیم چگونه به کمک زنجیره ارزش میتوانیم در سازمان خود ارزش تازه ایجاد کنیم، باید ابتدا از مفهوم و تعریف زنجیره ارزش و ارزش آفرینی آگاه باشیم. پس میتوان گفت که، زنجیره ارزش یا «Value Chain» مجموعه فعالیتهایی است که در یک سازمان بهصورت زنجیرهای انجام میشود تا یک ارزش تازه خلق شود.
زنجیره ارزش به سازمانها کمک میکند تا از مرحله ورودی (مواد خام)، ارزشگذارهای خود را آغاز کرده و تا رسیدن محصول به دست مشتری، آن را مدیریت کنند. شمایی که این مطلب را مطالعه میکنید، ممکن است یک مدیر یا صاحب یک کسبوکار مستقل باشید که میخواهد زنجیره ارزش را در کار خود پیادهسازی کند. برای انجام این کار میتوانید از الگوی زیر استفاده کنید. چراکه معمولاً زنجیره ارزش در شرکتها، در پی سه مرحله زیر انجام میشود:
-
تحلیل و بررسی فعالیتها
در مرحلهی نخست زنجیره ارزش، باید تمام فعالیتهایی که در شرکت انجام میشود را مورد بررسی قرار دهید. این فعالیتها بسته به شرکتهای گوناگون میتوانند تعداد بیشتر یا کمتر داشته باشند. اما در صورت کلی، فعالیتهایی مانند خدمات، تولید، مراحل مهم بازاریابی، حسابداری، سفارش گیری، پشتیبانی، تعمیرات، پیگیری، آزمایش و …. میتوانند جزو فعالیتهای موجود در یک سازمان باشند.
البته بسته به بزرگی سازمان، عواملی مانند چگونگی استخدام افراد توانمند، چگونگی ایجاد انگیزه در بین کارکنان، چگونگی استفاده از آخرین متد روز در زمینه کاریتان، چگونگی شناخت مشتریان و بازخورد گرفتن از آنها، چگونگی ایجاد و مدیریت پلتفرمهای آنلاین و …. نیز میتواند جزو دغدغههای نخستین مرحله در زنجیره ارزش باشد.
-
تحلیل و بررسی ارزشها
در دومین مرحله از زنجیره ارزش، باید ارزشی که در هنگام انجام هر فعالیت میتوان ایجاد کرد را یادداشت کنید. مثلاً اینکه در مرحله پشتیبانی یا سفارشگیری، چه چیزهایی برای شما و مشتریانتان ارزش تلقی میشود را یادداشت کنید.
معمولاً در مرحله سفارشگیری، عواملی مانند «به موقع تحویل گرفتن، تحویل دادن و انجام درست سفارشات» ارزش است، یا در مرحله پشتیبانی نیز عواملی مانند «پاسخگویی تلفنی، پاسخگویی آنلاین، پیگیری حضوری، بررسی و حل نهایی مشکلات» ارزش تلقی میشوند.
وظیفه مدیران در مرحله دوم این است که تمام ارزشهای ممکن برای هر فعالیت را مورد بررسی قرار داده و آنها را در یک فلوچارت قرار دهند تا جلوه بصری قابل فهمتری داشته باشد.
-
ارزیابی نهایی و برنامهریزی
اگر مرحله دوم را به خوبی انجام داده باشید، آنگاه آماده اجرا هستید. با اجرای همه یا تعدادی از ایدههایی که یادداشت کردهاید، میتوانید به ارزش آفرینیهای مورد نظر خود دست یابید و پیشرفت فوقالعادهای را در کار خود ایجاد کنید.
میبینید که برای ارزش گذاری میتوان روی ایده پردازی و خلاقیت فردی و تیمی حساب کرد. ذهن انسان، آغازگر تمام تغییرات موجود در این کره خاکی بوده است. پس پیشنهاد میکنم همین حالا سه مرحله فوق را در مورد کسبوکار خود اجرا کنید و برای اجرایی کردن ایدهای ارزشمندتان برنامهریزی کنید.
ارزش آفرینی باید فردی انجام شود یا گروهی؟
اگر چه معمولاً اجرای مراحل زنجیره ارزش در سازمانها، بهصورت گروهی و تیمی انجام میشود، اما اشاره کردیم که اجرای آنها به صورت فردی در مورد کسبوکارهای کوچک هم میتواند انجام شود و نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد.
البته نکته حائز اهمیت آن است که همیشه طوفان فکری جلسات تیمی، نتایج بزرگتر و کارآمدتری نسبت به جلسات فردی با خودتان دارد. حتماً متوجه شدهاید که قدرت تیم، همیشه از قدرت یک فرد بیشتر است. بنابراین اگر کارمندانی دارید که فکر میکنید میتوانند در اجرای زنجیره ارزش شما سهیم باشند، بلافاصله موضوع را با آنها در میان بگذارید.
جایگاه مشتریان در ارزش آفرینی
در متد جدید بازاریابی که به صورت آنلاین، بازاریابی ویروسی وایرال ، اجتماعی و گسترده انجام میشود، مشتری برترین جایگاه ممکن را در کسبوکارهای مدرن دارد. با توجه به اینکه توسعه کسبوکارها در گرو استقبال مشتریان قرار دارد، توجه به نیازهای مشتریان در صدر فعالیتهای یک سازمان، شرکت یا کسبوکار قرار میگیرد.
بنابراین اگر بتوانید با مشتریان خود تعامل برقرار کنید، آنها را بشناسید و از ایشان بازخورد بگیرید، آنها بزرگترین راهنمای شما برای ایجاد ارزشهای تازه در سازمانتان خواهند بود. ارزش آفرینی شرکت با نیازها و رضایت مشتریان آن شرکت ارتباط مستقیم دارد. شما نیز برای تعامل با مشتریان کسبوکار یا شرکتتان میتوانید از راههای زیر استفاده کنید:
- ایجاد باشگاه مشتریان و جمعآوری اطلاعات تماس آنها (برای فرستادن پیشنهادهای ویژه به ایمیل آنها)
- ارسال پیامک به مشتریان (پیامکهای مناسبتی، تشکر برای خرید، دعوت به خرید، معرفی محصولات تازه)
- برگزاری مسابقات و قرعهکشی
- تماس مستقیم با مشتریان و جویا شدن نظرشان در مورد محصولات و خدماتتان
- اهدای فرمهای نظرسنجی
- و …..
نمونه ارزشگذاری در کسبوکارهای مختلف
تا به امروز نمونههای نامحدودی از ارزشها در کسبوکارهای مختلف سراسر جهان ایجاد شده است که هریک نتایج متفاوتی را نیز به همراه داشتهاند. اگر بخواهیم بهصورت کلی نمونههای ارزش آفرینی در کسبوکارها را بررسی کنیم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
-
ایجاد یک ارزش جدید
با توجه به نیازهای مادی و معنوی بیانتهایی که انسانها دارند، هنوز هم نیازهایی پیدا میشوند که برای رفع آنها هیچ راهحلی ارائه نشده است. با پیدا کرده نیازهای رفع نشده مردم و ارائه راهحل برای رفع آنها، میتوان یک ارزش تازه خلق کرد، ارزشی که تا امروز در هیچ کسبوکاری لحاظ نشده باشد.
برای مثال، ایجاد شغل «مسئول برگزاری مراسمات» در کشورمان سابقه کمی دارد. هیچکس در گذشته به فکر رفع چنین نیازی در کشورمان نیفتاده بود، اما امروزه این کار به شکل یک کسبوکار لاکچری درآمده است (اینکه کسی باشد تا تمام کارهای برگزاری یک مراسم مانند گرفتن سالن، تهیه غذا و پذیرایی، اطلاعرسانی و … را برای ما انجام دهد!) رفع چنین نیازی، خود یک ارزش تازه است که میتواند نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد.
-
بهبود عملکرد
اگر صاحب یک کسبوکار بتواند راهحل سادهتری برای انجام یک کار ارائه دهد، یک ارزش قابل توجه برای افراد ایجاد کرده است. برای مثال میتوان به اپلیکیشنهایی اشاره کرد که انجام بسیاری از کارها مانند ثبتنامها، انتقال وجه، سفارش غذا و …. را برای ما آسان کردهاند.
-
قیمت پایینتر
قیمت پایینتر یک محصول نسبت به محصولات مشابه با همان کیفیت، یکی از رایجترین نمونههای ارزشگذاری در کسبوکارهای مختلف است. قیمت پایین یک اهرم ارزشی بالاست که اکثر افراد جامعه را به خود جذب میکند. تخفیفهای فصلی و مناسبتی و فروشهای ویژه، مثالهایی از قیمت پایینتر هستند.
-
کاهش ریسک خرید
همه افراد به صورت ذاتی، هنگام خرید کردن از اینکه اشتباه خرید کنند، میترسند. بنابراین کاهش ریسک خرید برای مشتریان میتواند یک ارزش والا برای آنها باشد. کاهش ریسک خرید میتواند با «امکان پس گرفتن کالا در صورت نارضایتی»، « ارائه آموزش استفاده صحیح از محصول»، «پاسخگویی به تمام سوالات در مورد محصول یا خدمت» یا ….. انجام شود.
موارد بسیاری برای ارزشگذاری وجود دارد که نمونههای عنوان شده، جزو رایجترین آنها بودند. شما نیز میتوانید به کسبوکارهای اطراف خود نگاه کنید و از ارزشهای آنها برای ایجاد ارزشهای کسبوکار خود الگو بگیرید.
سخن نهایی
با توجه به انواع مدل ارزش آفرینی که در این مطلب عنوان شد، میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد ارزش، جزو عناصر اصلی ایده کسب و کار در عصر حاضر است. بدون ایجاد ارزش نمیتوان انتظار سود زیادی داشت. خوشبختانه در پی گسترش شبکههای اجتماعی، ارزشگذاریهای آنلاین جایگاه والایی در بین مشتریان پیدا کردهاند.
بنابراین دیگر لازم نیست برای ایجاد ارزش به دنبال راههای پرهزینه باشید. شما با ایجاد یک صفحه قدرتمند اجتماعی، میتوانید با کمترین هزینههای ممکن، بالاترین ارزشها را به مشتریان و مخاطبین خود بدهید. مگر ارزش آفریدن چیزی غیر از حس خوب دادن به مشتریان است؟!
برخی از سوالات رایج
۱.ارزش آفرینی چیست؟
ارزش آفرینی مفهومی است که اگر در کسبوکارها لحاظ شود و به عنوان یک گزینه کلیدی به آن نگاه شود، میتواند هم برای مشتریان یک سازمان ارزش والایی ایجاد کند و هم سود خوبی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد
۲. چرا ارزش آفرینی مهم است؟
دلیل مهم بودن ارزش آفرینی این است که انسان تنها موجود هوشمند این سیاره است که به ارزش نیاز دارد و تمامی پیچیدگی های موجود در در کره زمین به منظور رفع نیازها و ایجاد ارزش برای مردم است
۳. چطور می توان ارزش ایجاد کرد؟
به صورت کلی ارزش آفرینی ممکن است به اشکال زیل در کسب و کارها پیاده شود:
- ارزش آفرینی فردی
- ارزش آفرینی سازمانی
- ارزش آفرینی در سطح جامعه
- گذاری با بررسی زنجیره ارزش
- تحلیل و بررسی فعالیت ها
- تحلیل و بررسی ارزشها
- ارزیابی نهایی و برنامهریزی
نظرات شما عزیزان: