معرفی مدل بلبین ( Belbin) و انواع نقش در مدل بلبین
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

معرفی مدل بلبین ( Belbin) و انواع نقش در مدل بلبین

همواره شنیده‌اید که انجام کار تیمی بسیار باارزش‌تر و مفیدتر از انجام کارهای انفرادی است؛ اما با این حال به نظر می‌رسد که بیشتر افراد در انجام کارهای تیمی و همکاری با سایرین تا حدی ضعف دارند. همچنین برای رهبران یک تیم و کسانی که دست به تیم سازی می‌زنند این موضوع اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ زیرا آنها باید روی توانایی‌های خود برای هماهنگی اعضای تیم و رهبری آنها بیشتر کار کنند.

بسیاری از ما این توانایی‌ها را به طور ذاتی و بلفطره در وجود خود نداریم و به ندرت پیش آمده که کسی ذاتا به صورت یک رهبر کارآمد زاده شود؛ اما خبر خوب این است که می‌توان این توانایی را در خود پرورش داد. مدل بلبین می‌تواند شما را در رسیدن به خواسته‌تان کمک کند.

آشنایی با مدل بلبین

اول از هر چیزی لازم است به تشریح و توصیف مدل بلبین و کاربرد آن بپردازیم. همان طور که می‌دانید هر تیمی از تعدادی اعضا تشکیل شده است؛ که هر کدام از این اعضا کار مشخصی در تیم به عهده دارد. برای درک بهتر و بررسی نحوه رفتار و برخورد اشخاص و نیز نوع ارتباط و مشارکت آنها با سایر اعضای تیم یا رهبر آن تیم، می‌توان از مدل تیم سازی Belbin استفاده کرد.

به عبارت دیگر به کمک مدل بلبین شما قادر خواهید بود که رفتارها و برخوردهای اعضای تیم را پیش بینی کرده و آنها را بهتر درک کنید. در واقع شما در تیم سازی با مدل بلبین روی چگونگی انجام کارها توسط اعضای تیم تمرکز می‌کنید.

تاریخچه مدل تیم سازی Belbin

برای نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ مردیت بلبین، با انجام تحقیقات و بررسی رفتارهای اعضای تیم‌های گوناگون در سراسر دنیا، توانست مدل بلبین را توسعه دهد.

او ابتدا از اعضای تیم‌ها تست‌های شخصیت شناسی خاصی می‌گرفت؛ سپس بر مبنای این تست‌های تشخیصی، در مورد تیپ شخصیتی آنها و سبک کاری که هریک از آنها ترجیح می‌دادند قضاوت می‌کرد.

در واقع این نخستین گامی بود که او در این زمینه برداشت. سپس به عنوان قدم بعدی، او اشخاص را در گروه‌هایی قرار داد که در این گروه‌ها کارهای پیچیده‌تری که نیاز به همکاری تیمی داشتند در حال انجام بود. نتیجه این آزمایشات به این صورت بود که در نهایت ۳ گروه مختلف از نظر رفتاری شناسایی شد، سپس در هر گروه سه نقش تیمی متفاوت؛ یعنی در مجموع ۹ نقش تیمی متفاوت مشخص گشت.

به علاوه در مدل بلبین نقاط ضعف هریک از این نقش‌های تیمی مشخص شده است که این موضوع به رهبران تیم کمک می‌کند تا از آنها آگاه شوند و برای بهبود آنها برنامه ریزی کنند.

فایده و اهمیت تیم سازی با مدل بلبین چیست؟

در واقع مدل بلبین هم برای رهبران تیم و افرادی که قصد دارند یک کار تیمی و گروهی را رهبری کنند کاربرد دارد؛ و هم برای تک تک افرادی که قصد مشارکت در یک کار تیمی را دارند بسیار سودمند و مفید است.

مدل بلبین می‌تواند اعضای یک تیم را در شناسایی نقاط قوت و ضعف خود کمک کند و به آنها چگونگی مدیریت نقاط ضعفشان را نیز می‌آموزد. رهبران تیم، با استفاده از مدل بلبین می‌توانند اطمینان حاصل کنند که یک تیم متعادل تشکیل داده‌اند؛ به نحوی که تمامی نقش‌های لازم را در تیم خود لحاظ کرده‌اند.

به علاوه آنها را کمک می‌کند تا نقاط ضعف اعضای تیم خود را بهتر شناسایی و رفع کنند. در یک کلام با آگاهی از این مدل و به کار بردن آن، می‌توان یک نظارت منظم و استاندارد روی مجموعه فعالیت‌های یک تیم داشت و آنها را متعادل نمود.

کاربردهای مدل بلبین

در ادامه به طور خلاصه به بررسی کاربردهای مدل بلبین می‌پردازیم. همان طور که قبلا هم اشاره کردیم این مدل برای متعادل سازی فعالیت‌های تیمی کاربرد دارد. در موقعیت‌های زیر بهتر است از تیم سازی با مدل بلبین استفاده شود:

  • مدل بلبین به عنوان برنامه‌ای جهت توسعه اعضای تیم است. به کمک این مدل افراد می‌توانند با کار کردن روی نقاط ضعف و قوت خود، به اعضای بهتر و مفیدتری برای تیم تبدیل شوند.
  • قبل از آغاز یک پروژه یا تشکیل دادن یک تیم، رهبران و تشکیل دهندگان تیم می‌توانند از مدل بلبین به عنوان بخشی از روند استخدام خود استفاده کنند.
  • در هر تیمی باید احتمال وقوع اتفاقات پیش بینی نشده‌ای؛ مانند بروز اختلاف بین اعضا، انصراف یک عضو یا انتخاب و اضافه کردن عضوی جدید به تیم را نیز در نظر گرفت. این عوامل باعث ایجاد عدم تعادل در تیم می‌شوند؛ که مدل بلبین می‌تواند رهبران را برای مدیریت و رفع این عدم تعادل یاری کند.

معرفی انواع نقش‌های تیمی در مدل بلبین

  • نقش‌های تیمی تفکر محور در مدل بلبین:

  1. نوآور

همان طور که اسم آن مشخص است، افراد نوآور اشخاصی ایده ‌پرداز هستند که همواره فکرها و ایده‌های نو و تازه‌ای را برای پیشرفت گروه مطرح می‌کنند. در مورد ویژگی‌های شخصیتی آنها باید گفت که این افراد بیشتر تمایل دارند که در تنهایی و به صورت انفرادی کارهای خود را طراحی کرده و به انجام برسانند. همچنین میل دارند به خاطر ارائه ایده‌های جدید و هوشی‌شان مرتبا مورد تشویق واقع شوند؛ اما در مقابل این افراد انتقادپذیر نیستند و در مقابل کار کردن در چهارچوب معین مقاومت می‌کنند.

  1. متخصص

در هر تیمی همواره کارهایی وجود دارد که به صورت تخصصی هستند؛ یعنی نمی‌توان این وظایف را به هر کسی محول کرد؛ در نتیجه نقش افراد متخصص در یک تیم، نقشی مهم و برجسته است. شاید بتوان گفت عیب این افراد این است که تنها به تخصص خود محدود هستند و اگر زمانی گروه به کار تخصص این اشخاص نیاز نداشته باشد؛ عملا این افراد بدون فایده خواهند بود.

  1. ارزیابی کننده

هر تفکر و ایده‌ای نیاز به بررسی و تجزیه و تحلیل دارد. در یک تیم متعادل، افراد نوآور ایده‌ها را ارائه می‌دهند سپس این ایده‌ها توسط افراد ارزیابی کننده مورد بررسی قرار می‌گیرند تا مشخص شود که تیم در چه حد قادر به عملی کردن این ایده‌ها است. نقطه ضعف افراد ارزیابی کننده در این است که این اشخاص علی رقم اینکه به خوبی می‌توانند عیوب اعضای تیم را ببینند و از آنها انتقاد کنند؛ اما به نظر می‌رسد که توانایی آنها در تشویق افراد کمی ضعیف است.

  • نقش‌های تیمی عمل‌گرا در مدل بلبین:

  1. شکل دهنده

هر تیمی برای پیشرفت کردن در کار نیازمند رویارویی با چالش‌های جدید است؛ در واقع نقش افراد شکل دهنده در مدل بلبین همین امر می‌باشد. اما باید توجه داشت که این افراد می‌توانند دائم با سایر اعضای تیم بحث کنند یا احساسات آنها را برانگیخته نمایند.

  1. مجری

فقط ساختن و پرداختن ایده‌ها کافی نیست؛ بلکه همواره در هر تیمی به افرادی نیاز داریم تا ایده‌ها را به اجرا درآورند. افراد مجری باید انعطاف پذیری خوبی داشته باشند؛ در غیر این صورت به مشکل برمی‌خورند.

  1. تمام‌کنندگان

برای داشتن یک تیم عالی و اجرای پروژه‌های تیم به نحو احسنت، به افرادی نیاز داریم که روی اجرای منظم تمامی مراحل و نیز تک تک جزئیات یک پروژه نظارت کنند. به این ترتیب می‌توان اطمینان یافت که تمامی کارها به درستی و در زمان مناسبی انجام شده‌اند؛ البته گاهی سایر اعضای تیم، افراد تمام‌کننده را کمال‌گرایانی افراطی می‌خوانند.

  • نقش‌های تیمی مردم‌محور در مدل بلبین:

  1. هماهنگ کننده

بدون شک نقش تمامی اعضای یک تیم در رسیدن به اهداف آن تیم مهم و اساسی است؛ اما می‌توان گفت که نقش رهبری یک تیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ به چنین نقشی هماهنگ کننده می‌گویند؛ که طبیعتا شنونده‌گان خوبی هستند. این اشخاص نباید از انجام مسئولیت‌های خود شانه خالی کنند یا وظایف خود را به سایرین محول کنند.

  1. انجام دهنده کار تیمی

اهمیت این نقش در کنار هم قرار دادن اعضای تیم است؛ زیرا این افراد اهداف و پاداش‌های خود را برای کارکرد صحیح تیم و کاهش اختلافات بین اعضای تیم فدا می‌کنند. این اشخاص سیاست‌مدارانی هستند که به دیپلماسی علاقه زیادی دارند و معمولا در تصمیم‌های خود خیلی مصمم نیستند.

  1. جست‌وجوگر منابع

جست‌وجوگرها افراد بسیار مشتاقی هستند که برای رسیدن تیم به اهداف خود تا حد امکان تلاش می‌کنند؛ اما همواره این احتمال وجود دارد که در صورت از بین رفتن شور و اشتیاقشان، از ادامه اعمالشان منصرف شوند.

خلاصه مقاله و نتیجه‌گیری

کار کردن در یک تیم یا هماهنگ کردن اعضای تیم برای رسیدن به یک هدف واحد، می‌تواند چالش بزرگی برای رهبران و نیز اعضای تیم‌ها باشد. از این رو در سال ۱۹۷۰ مدل تیم سازی Belbin با ارائه ۹ نقش مختلف برای اعضای تیم، تا حد زیادی به رفع این مشکل کمک کرده است.

در واقع با تیم سازی با مدل بلبین می‌توان اولا نحوه عملکرد و برخورد افراد تیم را تا حد زیادی پیش بینی کرد و دوما می‌توان این عملکردها را متعادل ساخت تا تیم به نحو شایسته‌تری و با صرف انرژی کمتری به اهداف خود دست یابد.

آگاهی از ۹ نقش مختلف که هر تیمی به وجود آنها نیاز دارد، سازنده تیم را هدایت می‌کند تا هنگام گزینش افراد و استخدام کردن آنها، از تمامی این نقش‌ها و شخصیت‌ها برای ساختن تیم خود استفاده کند؛ زیرا برای داشتن یک تیم متعادل و کارآمد باید از تمامی این نقش‌ها بهره گرفت.

برخی از سوالات رایج:

۱.فایده و اهمیت تیم سازی با مدل بلبین چیست؟

در واقع مدل بلبین هم برای رهبران تیم و افرادی که قصد دارند یک کار تیمی و گروهی را رهبری کنند کاربرد دارد؛ و هم برای تک تک افرادی که قصد مشارکت در یک کار تیمی را دارند بسیار سودمند و مفید است. مدل بلبین می‌تواند اعضای یک تیم را در شناسایی نقاط قوت و ضعف خود کمک کند و به آنها چگونگی مدیریت نقاط ضعفشان را نیز می‌آموزد.

2.تاریخچه مدل تیم سازی Belbin به چه زمانی برمی‌گردد؟

برای نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ مردیت بلبین، با انجام تحقیقات و بررسی رفتارهای اعضای تیم‌های گوناگون در سراسر دنیا، توانست مدل بلبین را توسعه دهد.

۳. نقش‌های تیمی تفکر محور در مدل بلبین کدامند؟

نوآور – متخصص – ارزیابی کننده




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم بازی اولتیماتوم ، آموزش شیوه بازی اولتیماتوم در مذاکره

برخی از رفتارها هستند که مدام در روابط بین فردی جوامع انسانی تکرار می‌شوند؛ این بازی‌ها نتایج عمیق و درخور توجهی دارند که باعث شده به صورت علمی در مورد آن‌ها نظریه‌پردازی شود. یکی از بازی‌هایی که تقریباً هر انسانی در طول زندگی خود با آن مواجه می‌شود، بازی اولتیماتوم است.

اولتیماتوم از آن بازی‌هایی است که انسان را در یک تنگنا قرار داده و وی را مجبور به انتخاب می‌کند. این بازی در رده بازی‌های جنریک ریاضی کاربردی قرار دارد. پس در این مطلب، ابتدا اشاره کوتاهی به نظریه بازی‌ها خواهیم داشت و سپس بازی اولتیماتوم را به‌صورت جامع بررسی می‌کنیم تا به تأثیر آن در مذاکرات پی ببریم.

نظریه بازی‌ها

نظریه بازی‌ها یا «Game Theory» یک نظریه جذاب در علم ریاضیات است که می‌خواهد رفتار انسان را در شرایط گوناگون مورد بررسی و پیش‌بینی قرار دهد.

البته این نظریه در سایر علوم مانند اقتصاد، زیست‌شناسی، رفتار بین‌الملل، علوم کامپیوتر، فلسفه، روانشناسی، مراحل برنامه بازاریابی و … نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این نظریه، رفتار موجودات هوشمند در برابر موقعیت‌های راهبردی مانند حق انتخاب در شرایط بحرانی، بررسی شده و یک سری پیش‌فرض‌ها برای آن در نظر گرفته می‌شود.

تعداد بازی‌های موجود در این نظریه بسیار زیاد هستند، اما از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • بازی ترسوها «Chicken Game»
  • بازی اولتیماتوم «Ultimatum Game»
  • بازی اعتماد «Trust Game»
  • بازی اقلیت «Minority Game»
  • و …

هر یک از بازی‌های فوق اگر چه در جنبه‌های مختلف رفتارهای روزمره انسان وجود دارند، اما به صورت علمی، آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های مهم زیر تأثیر دارند:

  • تصمیم سرمایه‌گذاران بازارهای مالی مانند بورس، فارکس، طلا، کالا و … در برابر تحولات بازار
  • رفتار شرکت‌ها در برابر قیمت‌گذاری محصولات و معرفی محصول
  • تصمیم‌گیری دولت‌ها در برابر فروش مقدار نفت، صادرات، واردات و …

در میان بازی‌های متنوع نظریه بازی‌ها، بازی اولتیماتوم با شدت بیشتری در جوامع به کار برده می‌شود که در ادامه تنها این نمونه از نظریه را بررسی خواهیم کرد.

بازی اولتیماتوم چیست؟

تصور کنید که شما به تازگی یک فروشگاه پوشاک باز کرده‌اید و هنوز مشتری زیادی ندارید. اما به دلیل فشارهای زندگی و خرج و مخارج خانواده، نیاز است تا آخر ماه حداقل نیمی از اجناس فروشگاه‌تان را به فروش برسانید تا هم از سود آن خانوادتان را تأمین کنید و هم اجناس جدید به مغازه‌تان بیاورید.

حالا یکی از دوستان قدیمی‌تان با شما تماس می‌گیرد و می‌گوید که می‌خواهد نیمی از اجناس فروشگاه شما را یکجا خریداری کند. شما با قیمت عمده، فروش هر محصول را با ۲۵ درصد سود به وی پیشنهاد می‌دهید.

اما او می‌خواهد در برابر خرید عمده‌ای که از شما دارد، تنها ۱۰ درصد از وی سود بگیرید. این در حالی است که دوست‌تان در هیچ کجای دیگر نمی‌تواند حتی با ۲۵ درصد هم چنان خریدی انجام دهد. حالا این شمایید که باید تصمیم بگیرید!

  • اگر پیشنهاد ۱۰ درصد سود دوستتان را بپذیرید، اگرچه هزینه مخارج خود را با همان مقدار سود هم تأمین می‌کنید، اما احساس بدی دارید که در برابر زیاده‌خواهی وی کوتاه آمده‌اید و ممکن است وی دوباره بخواهد در آینده نیز از موقعیت شما سواستفاده کند.
  • اگر پیشنهاد را هم قبول نکنید، در مخارج خانوادتان به مشکل خواهید خورد و از آن طرف، دوست‌تان هم از یک خرید خوب و به‌صرفه محروم می‌شود.

چنین ماجراهایی را می‌توان نمونه بارز «بازی اولتیماتوم» در نظر گرفت. پس وقتی شخصی پیشنهاد مبلغی را به شخص دیگری بدهد و قبول کردن یا نکردن شخص دوم بر سود و منفعت هر دو طرف تأثیر بگذارد، یک بازی اولتیماتوم ایجاد شده است که به آن «بازی آخرین پیشنهاد» هم گفته می‌شود.

چرا بازی اولتیماتوم اهمیت دارد؟

تاثیر بازی اولتیماتوم از آن جهت حائز اهمیت است، چون با رفتارها و اتفاقات عادی زندگی ما در هم آمیخته شده و فقط مختص بازی‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی نیست.

گاهاً در مذاکرات بین مستأجر و مؤجران، همسران، کاسبان بازار و حتی در روابط بین معلم و دانش‌آموزی نیز می‌توان بکارگیری چنین بازی را مشاهده کرد. پس اگر ما نتوانیم در برابر پیشنهادهای مبتنی بر این موضوع ، تصمیم درستی بگیریم، قطعاً بازنده‌ی مذاکره خواهیم بود. بنابراین با توجه به رویکردهای انسانی کمک‌کننده، می‌توان پیش‌بینی‌های منطقی و خشک صاحب‌نظران را دچار شگفتی کرد.

انسان‌ در برابر اولتیماتوم چگونه عمل می‌کند؟

اگر چه در جنبه‌ی علمی نظریه بازی‌ها، رفتارهای حیوان نیز در تصمیم‌گیری‌ها دخیل می‌شود، اما خوشبختانه انسان‌ها در این بازی ثابت کرده‌اند که هرگز در حد حیوان با مسائل برخورد نمی‌کنند.

برای مثال، در ۹۰٪ موقعیت‌های اولتیماتوم که برای انسان ایجاد می‌شود، اشخاص از پذیرفتن پیشنهادهای غیرمنصافه پرهیز می‌کنند، حتی اگر موقعیت خودشان هم دچار آشفتگی شود! انسان‌ها در برابر پیشنهاد‌ها همیشه به دنبال منصفانه‌ترین حالت هستند و اگر این انصاف در پیشنهادی که به آن‌ها شده وجود نداشته باشد، قطعاً آن را رد می‌کنند (مگر در موقعیت‌های بسیار خاص)!

مطمئناً شما هم بارها شنیده‌اید که فروشنده‌ها به برخی از مشتری‌های خود گفته‌اند: «جنسم را شده آتیش بزنم، با این قیمت‌ها نمیدم!» پس پذیرفتن پیشنهاد‌های غیرمنصفانه حتی در صورت وارد کردن زیان مالی برای انسان‌ها کار ساده‌ای نیست. این در حالی است که ریاضی‌دانان و نظریه‌پردازان پیش‌بینی‌های دیگری برای انسان در نظر گرفته بودند.

ایشان با توجه به عقلانی بودن انسان، تصور می‌کردند که اگر به کسی پیشنهاد مبلغی داده شود که حتی دور از انصاف هم باشد، چون بدست آوردن مبلغ اندک، بهتر از بدست آوردن هیچی است، پس طبیعی است که قبول کنند. اما این پیش‌بینی در ۹۰ درصد موقعیت‌های اولتیماتوم، محقق نشده است!

قبول پیشنهادهای اولتیماتوم در قبیله «ماچیگوئنگا»

همانطور که عنوان کردیم، پاسخ اکثریت جامعه بشری به پیشنهادهای غیرمنصفانه‌ی اولتیماتومی، منفی است. اما در کمال تعجب در کتاب «همه چیز واضح است» نوشته‌ی «دانکن واتز» به نقل از سایت دانشور (daneshvar.ir)، پاسخ به پیشنهادهای اولتیماتومی بسیار غیرمنصفانه نیز در یک قبیله به نام «ماچیگوئنگا» در کشور «پرو» مثبت بوده است.

می‌توان متفاوت بودن تعریف انسان‌ها از عدالت را دلیل اصلی پاسخ این قبیله در نظر گرفت. چرا که فرهنگ، آداب‌ و رسوم، طرز فکر و سبک زندگی ملل مختلف بر تصمیم‌گیری‌های آنان تاثیر مستقیمی دارد.

در قبیله‌ی نام برده، اشخاص دومی که به آن‌ها پیشنهاد داده می‌شد، حتی به مبالغ یک چهارم شخص اول هم رضایت داده و آن را قبول می‌کردند. این در حالی است که افراد در یک قبیله دیگر در کشور «گینه نو» حتی پیشنهادهای بالای ۵۰ درصد را هم قبول نمی‌کردند!

قوانین حاکم بر زندگی این دو قبیله و شیوه فرهنگی آن‌ها سبب شده تا در برابر اولتیماتوم پاسخ‌های متفاوت و دور از انتظاری بدهند. این در حالی است که این دو قبیله سنتی به‌صورت دقیق از مفهوم اولتیماتوم خبر نداشته و تنها در برابر پیشنهاداتی که به آن‌ها داده می‌شد، تصمیم‌ می‌گرفتند! به نظر می‌رسد رسم هدیه دادن‌های بزرگ در آن‌ها بسیار رایج بوده اما تنها در بین روابط نزدیک خانوادگی و قبول پیشنهادات کوچک از جانب غریبه‌ها منافاتی با قوائدشان نداشته است.

چطور بازی اولتیماتوم را یاد بگیریم؟

یادگیری بازی اولتیماتوم قوائد خاصی ندارد و همه چیز به درونیات شما برمی‌گردد؛ اگر شما منافع را بر احساسات انسانی خود ترجیح دهید، طبق پیش‌بینی ریاضی‌دانان عمل کرده و پیشنهاد را قبول می‌کنید، اگر هم منفعت‌های غیرعادلانه هیچگونه رضایتی برای شما در پی ندارد، آن‌ها را رد می‌کنید. اما به صورت کلی در مذاکراتی که پیشنهادهای مبتنی بر اولتیماتوم در آن‌ها مطرح می‌شود، می‌توان به دو شیوه زیر متوصل شد:

  • بررسی اوضاع و بدست آوردن اطلاعات

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همه چیز در آن «احتمالی» است. پس وقتی پیشنهادی مانند پیشنهاد خرید نیمی از اجناس فروشگاه با سود ۱۰ درصد به ما می‌شود، اگرچه ممکن است تصور کنیم دیگر کسی برای چنین خریدی داوطلب نمی‌شود، اما گاهی با پیگیری و بررسی می‌توان مشتری‌های دیگری نیز پیدا کرد.

در نظریه بازی‌ها، معمولاً همه چیز در یک دنیای خالی از احتمال تصور می‌شود که در حقیقت چنین نیست؛ پس گاهی – نه همیشه – در برابر چنین پیشنهادهایی می‌توانیم ضمن دادن پاسخ منفی، از راه دیگر به منفعت مورد نظر خود برسیم (مثلاً مشتری بهتری پیدا کنیم!)
البته گاهی فرصت جستجو و گردآوری اطلاعات به ما داده نمی‌شود که در چنین شرایطی باز هم باید به درونیات خود رجوع کنیم.

  • ایمان داشتن به پیشنهادهای بهتر

موضوع احساس، فضیلت، اعتقاد و ایمان نیز در محاسبات ریاضی و پیش‌بینی‌های منطقی جایگاهی ندارند؛ این در حالی است که انسان‌ها مجهز به چنین خاصیت‌هایی هستند و همین خاصیت‌ها هم ایشان را از سایر موجودات متمایز کرده و وادار به دادن پاسخ منفی در برابر پیشنهادی ناعادلانه می‌شود! پس وقتی کسی ایمان داشته باشد که همیشه راه بهتری هست، هرگز خود را در بین پیشنهادهایی با سود اندک، گرفتار نمی‌بیند. همین ایمان قلبی سبب می‌شود تا افراد بتوانند از دام این اولتیماتوم‌ها رها شده و به نتایج بهتری هم برسند!

سخن نهایی

اگر چه انسان‌های مدرن در بیشتر موقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رفتارهایی به دور از شأن انسانی خود انجام می‌دهند، اما در مورد بازی اولتیماتوم، این امر کاملاً برعکس بوده و انسان ثابت کرده است که در برابر ناعدالتی تسلیم نمی‌شود و یک موجود صرفاً عقلانی نیست، بلکه موجودی احساسی و ماورایی است.

پس اگر کسی حقیقتاً جایگاه بشری خود را بشناسد و به آن ایمان داشته باشد، حتی در صورت وارد شدن زیان مالی، به شیوه بهتری به پیشنهادهای اولتیماتوم پاسخ می‌دهد. در مثالی که عنوان شد، فروشگاه‌دار می‌تواند به راحتی به دوست خود پاسخ منفی بدهد و با توصل به باور قلبی خود، مشکل مخارج خانواده‌اش را نیز حل کند!

برخی از سوالات رایج:

۱.بازی اولتیماتوم چیست؟

اولتیماتوم از آن بازی‌هایی است که انسان را در یک تنگنا قرار داده و وی را مجبور به انتخاب می‌کند. این بازی در رده بازی‌های جنریک ریاضی کاربردی قرار دارد. بر اساس تعریفی دیگر  وقتی شخصی پیشنهاد مبلغی را به شخص دیگری بدهد و قبول کردن یا نکردن شخص دوم بر سود و منفعت هر دو طرف تأثیر بگذارد، یک بازی اولتیماتوم ایجاد شده است که به آن «بازی آخرین پیشنهاد» هم گفته می‌شود.

۲.چرا بازی اولتیماتوم اهمیت دارد؟

تاثیر بازی اولتیماتوم از آن جهت حائز اهمیت است، چون با رفتارها و اتفاقات عادی زندگی ما در هم آمیخته شده و فقط مختص بازی‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی نیست.

۳.چطور بازی اولتیماتوم را یاد بگیریم؟

یادگیری بازی اولتیماتوم قوائد خاصی ندارد و همه چیز به درونیات شما برمی‌گردد؛ اگر شما منافع را بر احساسات انسانی خود ترجیح دهید، طبق پیش‌بینی ریاضی‌دانان عمل کرده و پیشنهاد را قبول می‌کنید، اگر هم منفعت‌های غیرعادلانه هیچگونه رضایتی برای شما در پی ندارد، آن‌ها را رد می‌کنید.




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

روانشناسی محیطی یا Environmental psychology و تاثیر آن بر کسب و کار

روانشناسی محیطی چیست ؟ آیا تاکنون فکر کرده‌اید که مطالعه کردن گوش دادن به موسیقی سبب افزایش تمرکز شما می‌شود؟ آیا افراد به هنگام قرار گرفتن در هوای گرم  پرخاشگرتر از حالت عادی خود رفتار می‌کنند؟ آیا بازی کردن کودکان در پارک بر خلاف زمین‌های بازی آسفالت شده به بهبود بیش فعالی آن‌ها کمک می‌کند؟

این نمونه سوالات را روانشناسان محیط زیست پاسخ می‌دهند. اصطلاح روانشناسی محیط ممکن است اندکی برای افراد گیج کننده و مبهم باشد. شاید دلیل این امر این باشد که این رشته هنوز به قدر کافی میان مردم جا نیفتاده است. بسیاری از افراد معتقدند که رشته روانشناسی محیط یکی از تاثیر گذارترین رشته‌ها در آینده انسان است.حال اگر شما نیز علاقه‌مندید تا راجع به مفهوم و تاثیر روانشناسی محیطی بر زندگی انسان در آینده اطلاعات بیشتری کسب کنید خواندن مطالب این مقاله می‌تواند برای شما بسیار کمک کننده باشد.

روانشناسی محیط چیست؟

در روانشناسی محیط همه چیز در مورد تعامل بین مردم و محیط است. برای مثال این رشته قصد دارد تا درک کند که چگونه و چرا محیط بر ما تاثیر می‌گذارد، چگونه می‌توانیم از این دانش به نفع خود استفاده کنیم؟ و چه کارهایی می‌توانیم انجام دهید تا روابط خود را با جهان اطرافمان بهبود بخشیم. روانشناسی به عنوان علمی شناخته شده است که فعالیت مغز را همواره به عنوان یک واحد مجتمع در تعامل با محیط پیرامون تحت تأثیر قرار می‌دهد.

روانشناسی یک چتر برای بسیاری از علوم منشعب از آن است مانند؛ روانشناسی تربیتی، روانشناسی مشاوره، روانشناسی رشد و روانشناسی محیط .

این نوع روانشناسی یکی از جدیدترین علوم است که از سال ۱۹۷۰ به بعد به تصویب رسیده است. (پروچانسکی) این علم  را در سال ۱۹۹۰ میلادی اینگونه تعریف کرد: “شاخه‌ای از علم که مربوط به تعاملات و روابط بین انسان‌ها و محیط اطراف آن‌ها است.

تاریخچه روانشناسی محیط

اولین کسانی که به پیشرفت روانشناسی محیط کمک کردند راجر پارکر و هربرت رایت هستند. این دو نفر اولین پروژه روانشناسی محیط را با هدف بررسی چگونگی تأثیر محیط‌های دنیای واقعی بر رفتار انسان در سال ۱۹۴۵ به عهده گرفتند. پارکر و رایت به منظور تکمیل پروژه خود شروع به انجام مطالعات گروهی در شهرها درباره تأثیر محیط بر رفتار انسان‌ها کردند.

روانشناسی محیط با ظهور نظریه‌های‌ گشتالت در دهه ۱۹۴۰ آغاز شد. در آن زمان روانشناسان گشتالت معتقد بودند كه انسان‌ها به طور ذاتی تمایل دارند تا به دنیای ادراكی خود به ساده‌ترین روش ممكن سازمان بخشند.

طبق این نظریه می‌توانیم نتیجه بگیریم که انسان‌ها تمایل به جمع آوری و طبقه بندی چیزها بر اساس شباهتشان دارند. روانشناسی محیط در آغاز کار خود به روانشناسی اجتماعی متکی بود.

این نوع از روانشناسی رابطه نزدیک بین محیط فیزیکی و رفتارهای انسانی را که شامل پدیده‌های خارجی و حوادث ضمنی و باطنی است را می‌بیند و به طور کلی شامل تفکر استراتژیک ، تخیل، ادراک، احساسات، یادگیری، خلاقیت، تدبر و بسیاری از عوامل دیگر است. در واقع روانشناسی شهری را می‌توان کاتالیزوری برای ظهور روانشناسی محیط دانست.

عواملی که منجر به ظهور روانشناسی محیطی شدند

  1. مشکلات زیست محیطی که در جامعه در حال توسعه یافتن بود.
  2. نقش محیط و ژنتیک در ایجاد رفتاری متفاوت در انسان که به دلیل تعامل عوامل مختلفی مانند میزان بالای عقب ماندگی ذهنی در مناطق آلوده بوده است.
  3. ظهور برخی از نظریه ها و مطالعات علمی که سعی در پیوند دادن محیط فیزیکی و برخی از متغیرهای روانشناختی داشتند. این مطالعات تا دهه هفتاد حتی ثبت هم نشده بودند.

عناوین مورد بررسی در روانشناسی محیط کدامند؟

مجله روانشناسی محیط زیست عناوین زیر را به عنوان عناوین محبوب در این زمینه تهیه کرده است.

  • درک و ارزیابی ساختمان‌ها و مناظر طبیعی
  • پیامدهای اکولوژیکی اعمال انسان
  • ارزیابی مناظر ساختمانی و طبیعی
  • طراحی و تجارب مربوط به جنبه های فیزیکی محل های کار ، مدارس ، اقامتگاه ها ، ساختمانهای عمومی و فضاهای عمومی
  • اوقات فراغت و رفتار گردشگری در ارتباط با تنظیمات فیزیکی آنها
  • جنبه‌های روانشناختی و رفتاری افراد و طبیعت
  • نظریه‌های مرتبط با مکان، دلبستگی و هویت آن
  • جنبه های روانشناختی مدیریت منابع و بحران ها
  • خطرات زیست محیطی
  • استرس زیاد و غیر قابل کنترل مربوط به تنظیمات بدنی
  • ازدحام، حریم خصوصی، قلمرو، فضای شخصی

بررسی مفاهیم قالب در روانشناسی محیط

همانطور که به شما گفتیم روانشناسی محیطی مملو از نظریه هایی در مورد چگونگی عملکرد ما در محیط اطرافمان است. این نوع از روانشناسی علاقه مند است تا مسائل مختلف را بر اساس یکی از چند دیدگاه اصلی خود بررسی کند.

  • ایده جبرگرایی محیطی

بر اساس این ایده گفته می‌شود که محیط به نوعی جهت دهنده و هدف دهنده به زندگی انسان است. در این مفهوم روانشناسی محیطی تاثیر معماری‌ها نیز بر رفتار انسان سنجیده می‌گردد. این ایده بیان می‌کند که هر نتیجه‌ای که در زندگی انسان به دست می‌آید دارای علت و محرکی است. به طور کلی و خلاصه باید به شما در خصوص ایده جبرگرایی بگویم که به دلیل ادعای آن در این زمینه که محیط علت رفتار است (آن هم در حالی كه خود انكاركننده تعامل بین محیط و رفتار است) در میان دانشمندان مورد قبول نیست.

  • ایده تحریک یا برانگیختگی

بر اساس این نوع از مفهوم روانشناسی محیطی، برانگیختگی در نتیجه محرک های بد و یا خوب رخ می‌دهد. برانگیختگی بر اساس افزایش فعالیت مغزی و ترشح هورمون های مختلف مانند سروتونین و دوپامین و مکانیسم پاسخگویی مانند ضربان قلب یا افزایش تعداد تنفس تعریف می‌شود.

نتیجه‌گیری

در این مقاله ما با شما در خصوص روانشناسی محیطی صحبت کردیم. اگر بخواهیم بطور خلاصه این علم مهم را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که روانشناسی محیطی به مطالعه عوامل موثر بر رفتار انسانی می‌پردازد و بر روی چگونگی تاثیر محیط بر رفتار و احساسات انسان تمرکز دارد.

روانشناسی محیطی یکی از علوم مدرن امروزی است که در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار در پدیدار شد. در واقع این نوع روانشناسی رابطه انسان و جهان طبیعی را از طریق اصول محیطی و روانشناختی مورد مطالعه قرار می‌دهد. امیدواریم تا مطالب ارائه شده در این مقاله مورد توجه شما قرار گرفته باشد.

برخی از سوالات رایج:

۱.روانشناسی محیط چیست؟

در روانشناسی محیط همه چیز در مورد تعامل بین مردم و محیط است. برای مثال این رشته قصد دارد تا درک کند که چگونه و چرا محیط بر ما تاثیر می‌گذارد، چگونه می‌توانیم از این دانش به نفع خود استفاده کنیم؟ و چه کارهایی می‌توانیم انجام دهید تا روابط خود را با جهان اطرافمان بهبود بخشیم.

۲.تاریخچه روانشناسی محیط به چه زمانی برمیگردد؟

اولین کسانی که به پیشرفت روانشناسی محیط کمک کردند راجر پارکر و هربرت رایت هستند. این دو نفر اولین پروژه روانشناسی محیط را با هدف بررسی چگونگی تأثیر محیط‌های دنیای واقعی بر رفتار انسان در سال ۱۹۴۵ به عهده گرفتند. پارکر و رایت به منظور تکمیل پروژه خود شروع به انجام مطالعات گروهی در شهرها درباره تأثیر محیط بر رفتار انسان‌ها کردند.

۳.عواملی که منجر به ظهور روانشناسی محیطی شدند کدامند؟

  • مشکلات زیست محیطی که در جامعه در حال توسعه یافتن بود.
  • نقش محیط و ژنتیک در ایجاد رفتاری متفاوت در انسان که به دلیل تعامل عوامل مختلفی مانند میزان بالای عقب ماندگی ذهنی در مناطق آلوده بوده است.
  • ظهور برخی از نظریه ها و مطالعات علمی که سعی در پیوند دادن محیط فیزیکی و برخی از متغیرهای روانشناختی داشتند. این مطالعات تا دهه هفتاد حتی ثبت هم نشده بودند.
 



تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اصول و تکنیک های مهم و کاربردی مذاکره تجاری به زبان ساده

شاید تصور کنید که مذاکره فقط برای دولتمردان است و انسان‌های عادی هرگز مجبور به مذاکره نخواهند شد، اما در واقع هرکسی در طول زندگی خود بارها بر سر میز مذاکره می‌نشیند. هنگامی که شما با همسرتان بر سر موضوع خاصی گفتگو می‌کنید، این گفتگو می‌تواند یک مذاکره باشد، یا حتی زمانی که با معلم فرزندتان در مورد برنامه درسی او به یک توافق می‌رسید، با کمک علم مذاکره به این توافق دست یافته‌اید.

پس می‌بینید که همگی ما به نوعی مذاکره‌کننده هستیم. اما مذاکره هم انواع گوناگونی دارد. در این مطلب به تعریف و بررسی مذاکره تجاری می‌پردازیم. شاید این نوع از مذاکره، مهم‌ترین نوع گفتگو نباشد، اما به دلیل دخیل بودن تبعات مالی، یادگیری آن برای همگی ما مهم و حیاتی است.

مذاکره تجاری چیست؟

مذاکره تجاری یا «Business negotiation» به نوع خاصی از گفتگوی رسمی گفته می‌شود که در آن معمولاً اهداف مالی و تجاری مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. این مباحث مالی می‌تواند در برگیرنده‌ی اطلاعات تجاری واردات و صادرات یک ملت یا تخفیف‌های چند درصدی در خرید یک محصول کوچک باشد. بنابراین هر گفتگویی که ماهیت رسمی داشته باشد و در طی آن، موضوعات مالی و اقتصادی مورد بحث و گفتگو قرار بگیرند را مذاکره تجاری می‌نامیم.

معمولاً ما مذاکرات را در بخش وسیع در نظر می‌گیریم، اما برای اینکه بدانید مذاکره و به‌ خصوص مذاکره تجاری، چه نقش مهمی در گفتگوهای روزمره ما دارد، در ادامه به بررسی انواع مذاکره تجاری می‌پردازیم.

انواع مذاکره تجاری

هر بحث کوچک یا بزرگی که منافع مالی ما را هدف بگیرد، یک مذاکره تجاری خواهد بود. این نوع از مذاکرات را می‌توان در موارد زیر بررسی کرد:

  • مذاکره بین مؤجر و مستأجر برسر مقدار رهن یا کرایه
  • مذاکره بین پزشک و بیمار برای هزینه‌های درمان
  • مذاکره بین مدیر یک شرکت با کارمندی که قصد استعفا دارد
  • مذاکره بین مدیر با داوطلبانی که قصد استخدام دارند
  • مذاکره بین دو فرد سیاسی برای وارد کردن یا صادر کردن محصولات خاص به کشورهای هم
  • مذاکره بین دو نماینده صنفی
  • مذاکره بین خریدار و فروشنده یک محصول
  • مذاکره مدیر و کارمند بر سر مقدار افزایش حقوق
  • مذاکره بین کارگر و کارفرما
  • و …..

این لیست را می‌توان همچنان ادامه تا به گفتگوهای خانوادگی برسر بودجه‌بندی ماهیانه برسیم. پس گستردگی گفتگوها و مذاکرات تجاری در جای ‌جای زندگی و اتفاقات زندگی‌مان روی می‌دهد.

چرا مذاکره تجاری مهم است؟

اگر بلد نباشیم در مواردی که عنوان شد، به درستی مذاکره کنیم، گفتگوی ما به نفع طرف مقابل‌مان تمام خواهد شد. برای مثال، وقتی با صاحب خانه یا صاحب مغازه خود بر سر افزایش کرایه سر سال به گفتگو می‌پردازیم، اگر نتوانیم در برابر دلایل و ترفندهای طرف مقابل، دلایل و ترفندهای قوی‌تری به کار ببریم، در نهایت مجبور می‌شویم به خواست وی تن داده و بسیار بیشتر از آن چیزی که واقعاً باید باشد، به او پرداخت کنیم.

عکس این موضوع هم صدق می‌کند؛ یعنی اگر ما در حال مذاکره با مستأجر خود نتوانیم دلایل کافی برای افزایش کرایه عنوان کنیم، در نهایت مجبور می‌شویم در برابر افزایش روزافزون نرخ تورم، همچنان تخفیف‌های بالایی برای او در نظر گرفته و به نتیجه موردنظرمان نرسیم.

اگر دو طرف یک مذاکره از قدرت کافی برای گفتگو برخوردار باشند، یک نتیجه‌ی برد – برد حاصل خواهد شد که در آن تا حدی منافع هردو طرف در نظر گرفته شده است. در غیر اینصورت – اگر یکی از طرفین ضعیف عمل کند – نتیجه نهایی تنها به نفع یکی از طرفین تمام خواهد شد!

۱۰ ترفند کاربردی برای موفقیت در مذاکرات تجاری

مذاکرات تجاری چه در حد مذاکرات بین‌المللی و گروهی و چه در حد مذاکرات فردی باشند، در هر حال قوائد یکسانی دارند که توجه به این قوائد می‌تواند فضای مذاکره را به سمت یک توافق عادلانه سوق دهد. ۱۰ ترفند زیر برای داشتن یک مذاکره موفق به شما کمک می‌کند:

  • زمان و مکان مناسبی را برای مذاکره در نظر بگیرید

معمولاً زمان گفتگوها توسط طرفین مذاکره تنظیم می‌شود. زمانی که هردو فرصت و انرژی کافی برای گفتگو را داشته باشند. بنابراین همیشه زمانی را انتخاب کنید که از آمادگی روانی کافی برای شروع یک مذاکره تجاری برخوردار باشید و هرگز زمانی که دچار خستگی، تنش، اضطراب یا استرس هستید، هیچ مذاکره‌ای را آغاز نکنید.

  • به طرف مقابل خوب گوش دهید

گوش دادن یکی از مهم‌ترین ارکان ضروری هر مذاکره است. اگر نتوانید خوب به طرف مقابل‌تان گوش دهید، نمی‌توانید به اهداف و برنامه‌های وی پی ببرید. زیاد حرف زدن، آفت مذاکره است. بنابراین بیشتر از اینکه صحبت کنید، گوش دهید تا با شنیدن تمام صحبت‌های طرف مقابل، بتوانید پاسخ‌های خوب و تاثیرگذاری را آماده کنید. معمولاً بهترین مذاکره‌کنندگان افرادی هستند که خوب گوش می‌دهند، اما بدترین مذاکره‌کنندگان آنهایی هستند که مدام حرف می‌زنند!

  • همیشه با تصمیم گیرنده اصلی طرف شوید

وقتی شما بر سر موضوع مهمی قرار است گفتگو کنید، باید با طرفی مذاکره کنید که تصمیم گیرنده‌ی اصلی است. برای مثال، اگر قصد معامله با یک شرکت تجاری را داشته باشید، باید با مدیرعامل مجموعه هم‌صحبت شوید نه معاونان آن مجموعه.

  • بدون آمادگی وارد مذاکره نشوید

منظور از آمادگی، شناخت صحیح طرف مقابل است. اگر شما بدون هیچ آگاهی از موقعیت طرف، بر سر میز مذاکره حاضر شوید، خود را برای یک باخت بزرگ آماده کنید. چرا که نداشتن شناخت از طرف مقابل، به معنی واگذاری تمام امتیازات است. پس اگر قرار است یک مذاکره تجاری داشته باشید، قبل از آغاز مذاکره، از سایت و صفحات مجازی طرف مقابل دیدن کنید، از افرادی که او را می‌شناسند در مورد شخصیتش سؤال بپرسید و از راهی که برایتان ممکن بود، اطلاعات جامعی در مورد وی گردآوری کنید. تنها در این صورت است که می‌توانید با آمادگی کافی در جلسه مذاکره حاضر شده و به یک نتیجه‌ی خوب امیدوار باشید.

  • لحن مؤدبانه و رسمی خود را حفظ کنید

هیچکس دوست ندارد یا یک فرد بددهن یا بی‌ادب مذاکره کند. ممکن است گاهی گفتگوهای تجاری به تنش بینجامد، اما یک مذاکره‌کننده‌ی حرفه‌ای باید همیشه احساسات خود را کنترل کرده و همواره یک فرد رسمی و مؤدب باقی بماند. آنگاه وقتی تب مذاکره فروکش کرد، شما برنده واقعی خواهید بود. پس هرگز تحت تاثیر جو قرار نگیرید و لحن مؤدبانه خود را با تهدید، بددهنی و تحقیر طرف مقابل آلوده نکنید.

  • آداب تشریفات را رعایت کنید

اگرچه در مذاکرات کوچک نیازی به رعایت تشریفات خاص نیست، اما در گفتگوهای رسمی‌تر بشدت به رعایت اتیکت نیاز خواهید داشت. اتیکت رفتارهایی هست که به‌صورت ناخودآگاه بر طرف مقابل شما تاثیر می‌گذارد. گاهاً پیش آمده که مذاکرات بسیار خوب پیش رفته، اما چون یکی از طرفین نتوانسته آداب معاشرت یا حتی غذا خوردن تشریفاتی داشته باشد، مذاکره نتیجه خوبی در پی نداشته است.

مذاکره در سطح بین‌المللی حتماً به آموزش رفتارهای تشریفاتی و اتیکت‌های رفتاری نیاز دارد. برای مثال آداب دست دادن، نشان دادن کارت ویزیت، دعوت به نهار یا شام و …. همگی دارای اصولی خاصی هستند که آگاهی بر آن‌ها می‌تواند تاثیر خوبی بر روی طرفین معامله بگذارد.

  • اصول خود را زیر پا نگذارید

معمولاً همگی ما ارزش و اصول خاصی داریم که نمی‌خواهیم آن‌ها را زیر پا بگذاریم. اگر در معامله‌ای آنچنان دچار تنش شدید که با ادامه‌ی آن مجبور به زیرپا گذاشتن ارزش‌های خود بودید، آن گفتگو را ترک کنید.

برای مثال اگر آیین شما این باشد که هرگز به کسی باج ندهید، اما در مسیر یک مذاکره، طرف مقابل شما را طوری تحت فشار بگذارد که مجبور به باج دادن باشید، معامله را ترک کنید. البته ترک معامله هزینه‌های بسیاری هم دارد که باید به آن‌ها فکر کنید. در هر صورت اگر شما سر تعظیم برای خواسته‌های نامعقول طرف مقابل‌تان فرود بیاورید، او به‌صورت ناخودآگاه در سایر مذاکرات نیز شما را مغلوب می‌کند. بنابراین همیشه تمام جوانب را بررسی کنید تا ببینید در چنین شرایطی باید چکار کنید.

  • وارد حاشیه نشوید

گاهی مذاکره‌کنندگان از موضوع اصلی خود غافل شده و به سراغ موضوعات حاشیه‌ای می‌روند. شما به عنوان یکی از طرفین یک مذاکره این اختیار را دارید تا در چنین شرایطی، مذاکره را به مسیر اصلی برگردانید. پس هرگاه متوجه ورود به حواشی شدید، بلافاصله موضوعات اصلی را گوشزد کنید.

  • سؤال بپرسید

گاهاً مذاکره‌کنندگان از پرسیدن سؤال امتناع می‌کنند، اما سؤال پرسیدن نیز مانند گوش دادن، یکی از ارکان اصلی مذاکرات است. پس اگر سؤالی برایتان پیش آمد، بلافاصله آن را از طرف مقابل خود بپرسید تا ذهن‌تان برای ادامه‌ی گفتگو آزاد باشد. خصوصیت پرسشگری یکی از ارکان مهم در مذاکره می باشد

  • نگذارید معامله بیش از حد طول بکشد

بیش از حد طول کشیدن یک معامله هم مانند پرداختن به حواشی، از آفت‌های مذاکره به حساب می‌آید. گاهاً افراد به توافق خوبی می‌رسند، اما چون مذاکره را بیش از حد طول می‌دهند و برسر موضوعات کوچک همچنان بحث می‌کنند، در نتیجه توافقات اصلی آن‌ها نیز دستخوش تغییر و گاهاً زیان می‌شود. پس هرگاه به توافق اصلی دست یافتید، گفتگو را تمام کنید.

سخن نهایی

اگرچه مذاکره تجاری اصول بسیار زیادی دارد، اما مواردی که عنوان شد می‌تواند تا حد زیادی به شما کمک کند. البته فن بیان و مذاکره تجاری در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. قبل از هرچیز باید بتوانید خوب صحبت کنید و طرف مقابل را تحت تاثیر کلام‌تان قرار دهید. داشتن بداهه گویی می تواند شرایط سخت را برای افراد راحت تر کند تا بتوانند افراد در موقعیت مناسبی در مذاکرات قرار بگیرند.

در ادامه‌ی آن نیز هر چقدر مراحل مذاکرات تجاری کوتاه‌تر باشد، نتایج بهتری حاصل می‌شود؛ البته این به آن معنا نیست که از گوش دادن به طرف مقابل غافل شده و تنها در فکر تمام کردن مذاکره باشید، بلکه ضمن گوش دادن مؤثر و یک گفتگوی جانانه بر سر موضوع موردنظر، آن‌گاه گفتگو را به سمت اتمام و امضای قرارداد پیش ببرید. با توجه به تکنیک‌هایی که در این مطلب عنوان شد، در مذاکرات کوچک خود نیز می‌توانید نتایج ایده‌آلی بدست بیاورید. پس آن‌ها را حتماً رعایت کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱.مذاکره تجاری چیست؟

مذاکره تجاری یا «Business negotiation» به نوع خاصی از گفتگوی رسمی گفته می‌شود که در آن معمولاً اهداف مالی و تجاری مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. این مباحث مالی می‌تواند در برگیرنده‌ی اطلاعات تجاری واردات و صادرات یک ملت یا تخفیف‌های چند درصدی در خرید یک محصول کوچک باشد. بنابراین هر گفتگویی که ماهیت رسمی داشته باشد و در طی آن، موضوعات مالی و اقتصادی مورد بحث و گفتگو قرار بگیرند را مذاکره تجاری می‌نامیم.

۲.انواع مذاکره تجاری کدامند؟

این نوع از مذاکرات را می‌توان در موارد زیر بررسی کرد:

  1. مذاکره بین مؤجر و مستأجر برسر مقدار رهن یا کرایه
  2. مذاکره بین پزشک و بیمار برای هزینه‌های درمان
  3. مذاکره بین مدیر یک شرکت با کارمندی که قصد استعفا دارد
  4. مذاکره بین مدیر با داوطلبانی که قصد استخدام دارند
  5. مذاکره بین دو فرد سیاسی برای وارد کردن یا صادر کردن محصولات خاص به کشورهای هم
  6. مذاکره بین دو نماینده صنفی
  7. مذاکره بین خریدار و فروشنده یک محصول
  8. مذاکره مدیر و کارمند بر سر مقدار افزایش حقوق (مذاکره حقوق)
  9. مذاکره بین کارگر و کارفرما

۳.چرا مذاکره تجاری مهم است؟

اگر بلد نباشیم در مواردی که عنوان شد، به درستی مذاکره کنیم، گفتگوی ما به نفع طرف مقابل‌مان تمام خواهد شد.

 




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

نشانه های اعتیاد به کار ، بررسی خطرات اعتیاد به کار

اعتیاد به کار چیزی است که بشر همواره با آن رو­به­ رو بوده است. اما امروزه به دلیل ابزارهای ارتباطی مانند اینترنت و موبایل اشکال وابستگی به شغل بسیار بیشتر و پیچیده‌ تر شده است. اما اعتیاد به کار یا حتی اعتیاد به چیزهای مثبتی مانند ورزش و مطالعه‌کردن نیز مضر است و باید از آن جلوگیری شود. در ادامه علائم اعتیاد کار و راه­های درمان اعتیاد به کار را برای شما ارائه خواهیم داد تا اگر شما هم با این مسئله درگیر هستید بتوانید با مطالعه آن را حل کنید.

اعتیاد به کار چیست؟

واژه اعتیاد به کار برای اولین بار توسط یک روانشناس آمریکایی به نام “وین اویتز” در سال ۱۹۷۱ به کار برده شد. وین اویتز در کتاب “اعترافات یک معتاد به کار” معتاد به کار را  شخصی معرفی کرد که نیاز فروانی به کار دارد و در صورت عدم رفع این نیاز مشکلاتی برای سلامت و روابط بین فردی آن شخص به وجود می­آید. اعتیاد برای کار یک نوع اعتیاد رفتاری است و باید درمان شود.

اما اغلب چیزی که مانع تشخیص و درمان این اختلال رفتاری می­شود این است که این نوع اعتیاد در نظر افراد جامعه منفی نیست حتی بسیاری از افراد مانند شخصی که برای او کار می­کنید آن را یک ویژگی مثبت می­دانند اما شخصی که اعتیاد به کار دارد دارای مشکلاتی در روابط خود با اطرافیان نزدیک است. حتی در بسیاری از موارد فردی که دارای اختلال اعتیاد به کار است با مشکلاتی در سلامت عمومی خود مواجه می­شود زیرا این افراد وقت کافی برای خواب مناسب یا غذا خوردن ندارند.

علائم اعتیاد به کار

شخصی که دارای اعتیاد شغلی است، عموماً دارای ویژگی­ها و نشانه­ های بارزی برای اطرافیان است. شخصی را در نظر بگیرید که در بیمارستان بستری است و به زودی عمل می­شود اما این فرد مشغول کارهای شغلی خود با تلفن همراه یا لپ­تاپ است.

مادری را در نظر بگیرید که شغل دارد و زمانی را بیرون از خانه سپری می­کند به کارهای فرزندان و خانه رسیدگی می­کند اما همچنان از وقت استراحت خود می­گذرد و کارهای دفتر کار را در خانه انجام می­دهد. برای آن که متوجه شوید که شما یا یکی از اطرافیانتان دارای اختلال اعتیاد به کار است؟ یا خیر؟ برررسی کنید که علائم زیر چند وقت به چند وقت در زندگی شما رخ می­دهد.

علائم  اختلال اعتیاد به کار

  • عوارض و نشانه­ های فیزیولوژیک

این افراد به دلیل زیاد مشغول بودن، فکرشان درگیر است و اغلب دچار سر درد و سوء هاضمه هستند.

  • عوارض روانی و رفتاری

افرادی که دارای وابستگی شغلی هستند اغلب دارای مشکل بی­خوابی، زود از کوره دررفتن و فراموشکاری هستند.

شخصی که کمبود علائم کمبود اعتماد به نفس دارد همواره در معرض آسیب دیدن از تاثیرات منفی ناشی از آن است که در مقاله ” مهمترین علائم کمبود اعتماد به نفس ” مواردی که باعث کاهش اعتماد به نفس در محل کار می شود رو گفتیم که باید بدانید

  • از کار جهت آرامش استفاده می­کنند

افراد معتاد به کار تمام فکر و ذکرشان معطوف به کارشان است و در زمان­های بی­کاری از حال روحی و جسمی خود راضی نیستند. در نتیجه این افراد از کار برای آرامش خود استفاده می­کنند. حتی از کار برای فراموش‌کردن بحران­هایی مانند مرگ عزیزان، طلاق و مشکلات مالی استفاده می­کنند. درواقع یکی از علل اعتیاد کار همین یافتن آرامش در کارکردن است.

  • افراد دارای اعتیاد به کار نسبت به همکارانشان مدت بیشتری کار می­کنند

این فراد عموماً اولین افرادی هستند که وارد محیط کار می­شوند و آخرین نفری هستند که محل کار خود را ترک می­کنند. فرد معتاد به کار از همه زمان خود برای کار بیشتر استفاده می­کند و درخواست دیگران برای کار کمتر را نمی­پذیرد و بیش از آن‌چه برنامه‌ریزی کرده است کار می­کند.

  • افراد دارای اختلال اعتیاد به کار خارج از ساعت کاری نیز به کار فکر می­کنند

یک فرد معمولی باید بتواند حتی در زمان کار نیز برای لحظاتی از فکر کار بیرون بیاید و به رویا پردازی بپردازد. این کار باعث افزایش عملکرد عصب پاراسمپاتیک و انرژی بیشتر فرد برای ادامه کار می­شود در مقابل فردی که حتی در ساعات غیر کاری ودر زمان استراحت و تفریح نیز به کار فکر می­کند دچار استرس خواهد شد.

  • فرد معتاد به کار دارای عادات بد و ناسالم است

این افراد زمان زیادی را صرف کارکردن می­کنند، عموما ورزش نمی­کنند و خواب‌ شان نیز بی ‌برنامه است. افرادی که به کار اعتیاد دارند، وقتی برای استراحت درست و غذا خوردن مناسب ندارند. افراد دارای اختلال اعتیاد به شغل اغلب از فست فود برای بیشتر ماندن در محیط کار استفاده می­کنند یا کلا از خیر غذا خوردن می‌گذرند. اما خستگی و خواب کم منجر می­شود تا بدن فرد هورمون­های استرس تولید کند. تولید زیاد هورمون استرس عوارضی مانند پیری زودرس، تضعیف سیستم ایمنی بدن، مسدود شدن شریان­ها و … را به دنبال دارد.

  • روابط مخدوش با اطرافیان به ویژه شریک زندگی

اولین افرادی که از اعتیاد یک فرد به کارش آسیب می­بینند افراد نزدیک و اعضای خانواده آن‌ها هستند. این افراد کمتر در حضور خانواده و دوستان‌شان ظاهر می­شوند یا حضور با کیفیتی در میان اعضای خانواده ندارند زیرا در محیط خانه نیز فکرشان معطوف کارشان است. مطالعات نشان می­دهد فرزندان افرادی که به کارشان اعتیاد دارند بیشتر دچار افسردگی و استرس می­شوند. همچنین نرخ طلاق در خانواده­هایی که یکی از آن‌ها دچار اختلال اعتیاد به کار است ۴۰ درصد بیشتر است.

  • ارزش خود را فقط در موقعیت شغلی می­بینند

تعریفی که این افراد از خود دارند عموماً در دستاوردهای شغلی آن­ها خلاصه می­شود. فکر نکنید که این افراد باید میلیاردر باشند یا حقوق­های چند میلیونی دریافت ­کنند یا  حتی در رده­های بالای سازمان فعالیت کنند، خیر اعتیاد به کار فقط یک الگوی رفتاری اشتباه است.

 

اگر شما به این نتیجه رسیدید که دارای اختلال اعتیاد به کار هستید، بهتر است به کمک یک برنامه به بهبود خود کمک کنید. روشی که برای ترک اعتیاد به کار در پیش گرفته می­شود رویکردی مشابه به روش ترک اعتیاد به مواد مخدر دارد. اما مهم­ترین عامل در درمان این نوع اعتیاد­های­ رفتاری خواسته و تلاش خود فرد است. در مرحله بعد استفاده از یک روانشناس یا بهره‌گیری از روش­های زیر جهت درمان این اعتیاد رفتاری بسیار موثر خواهد بود.

راه­های درمان انواع اعتیاد به کار

  • همراه با همکارانتان کار را تعطیل کنید

برای خود برنامه ‌ریزی کنید که تا یک زمان مشخص کار خواهید کرد سپس حتما به قول و قرار خود پایبند بمانید. بهترین گزینه این است که همراه با همکاران‌تان شما نیز محل کار را ترک کنید.

  • برای خود وقت استراحت یا زمان ­هایی بدون کار در نظر بگیرید

یاد بگیرید که در زمان کار خود استراحت­های کوتاه داشته باشید. به هیچ­وجه پشت میز کارتان نهار نخورید، برای آن زمان بگذارید و به خارج از محل کار بروید. حتما استراحت­های کوتاه ده دقیقه‎ایی و فاصله گرفتن از کار را انجام دهید. می­توانید با همکاررانتان صحبت کنید یا چرخی اطراف محیط کارتان بزنید مطمئن باشید این کار برای بازگشت انرژی شما بسیار موثر است.

  • طرز فکر این که ساعت طولانی کار کنید پسندیده است را کنار بگذارید

با افرادی که فکر می­کنند کسانی که اخر هفته به تعطیلات می­روند تنبل هستند معاشرت نکنید زیرا این­ها کسانی هستند که به شما تلقین می­کنند که کارکردن زیاد و سخت پسندیده است؛ اما این طرز فکر غلط و نادرست است، به همین دلیل همواره زمانی را برای استراحت و تفریح قرار دهید و از آن لذت ببرید.

  • برای درمان خود جدی باشید

اگر شما یک فرد دارای وابستگی به کار باشید می­بینید که روابط شما با اعضای خانواده و دوستان روز­ به ­روز در حال تیره‌ و تار‌شدن است. به همین دلیل باید به طور جدی به فکر اصلاح شرایط باشید اگر یادگیری تعادل در زندگی برای شما دشوار است حتما به یک مشاوره در این باره مراجعه کنید.

  • کار را با خود به خانه نبرید و در خانه به کار فکر نکنید

شاید سخت­ترین کار برای فردی که اعتیاد به کار دارد این باشد که در خانه به کار فکر نکند. معماری را در نظر بگیرید که در هنگام صحبت با همسر خود به ابعاد یک اتاق فکر می­کند و عیب­های آن را در ذهن خود پیدا می­کند مطمئناً چنین فردی از روابط خود در خانه و با خانواده لذتی نمی­برد.

  • انجام تمرینات تنفسی برای فرار از فکر کردن به کار

انجام مراقبت‌ های ذهنی یا مدیتیشن می­تواند برای فکر نکردن شما به کار بسیار موثر باشد. ذهن آرام برای کسانی که اعتیاد به کار دارند بسیار مهم است. شما می ‌توانید در صورتی که در زمان استراحت به فکر کار افتادید نفس عمیقی بکشید و بعد از شمارش یک تا پنج آن را رها کنید، این کار باعت پرت شدن حواس شما از فکرکردن به کار خواهد شد.

  • بین کار و زندگی مرز تعیین کنید

تعین مرز بین کار و زندگی برای کسانی که اعتیاد به کار دارند کار آسانی نیست. اما لازم است بدانید شاید مجبور باشید برخی شب­ها یا حتی پایان هفته نیز کار کنید این کار اشکالی ندارد به شرط آن که، شما برای آن برنامه ‌ریزی کرده باشید و برای خود و خانواده نیز زمان در نظر گرفته باشید.

سخن پایانی

در انتها به یاد داشته باشید اگر شما وابستگی به کار خود دارید اولین شخصی که قادر است به شما کمک کند خود شما هستید. زیرا خود شما قادر هستید براساس اولویت­ها و میزان وابستگیتان به کار بهترین برنامه‌ ریزی را انجام دهید. اما به یاد داشته باشید هر برنامه ‌ایی که تعیین می­کنید حتما به آن پایبند باشید. و در برنامه ریزی­تان حتما زمان برای خواب کافی، ایجاد ارتباط با دیگران و استراحت در نظر بگیرید. همچنین فراموش نکنید که تا حدی کار کنید که به زندگی شخصی و سلامتی‌تان لطمه­ای وارد نشود.

 

برخی از سوالات رایج

۱. اعتیاد به کار چیست؟

واژه اعتیاد به کار برای اولین بار توسط یک روانشناس آمریکایی به نام “وین اویتز” در سال ۱۹۷۱ به کار برده شد. وین اویتز در کتاب “اعترافات یک معتاد به کار” معتاد به کار را شخصی معرفی کرد که نیاز فروانی به کار دارد و در صورت عدم رفع این نیاز مشکلاتی برای سلامت و روابط بین فردی آن شخص به وجود می آید

۲.علائم اعتیاد به کار چیست؟

  1. عوارض و نشانه های فیزیولوژیک
  2. عوارض روانی و رفتاری
  3. از کار جهت آرامش استفاده می‌کنند
  4. افراد دارای اعتیاد به کار نسبت به همکاران‌شان مدت بیشتری کار می-کنند
  5. افراد دارای اختلال اعتیاد به کار خارج از ساعت کاری نیز به کار فکر می کنند
  6. فرد معتاد به کار دارای عادات بد و ناسالم است
  7. روابط مخدوش با اطرافیان به ویژه شریک زندگی
  8. ارزش خود را فقط در موقعیت شغلی می بینند

۳.چگونه اعتیاد به کار را درمان کنیم؟

  1. همراه با همکاران‌تان کار را تعطیل کنید
  2. برای خود وقت استراحت یا زمان هایی بدون کار در نظر بگیرید
  3. طرز فکر این که ساعت طولانی کار کنید پسندیده است را کنار بگذارید
  4. برای درمان خود جدی باشید
  5. کار را با خود به خانه نبرید و درخانه به کار فکر نکنید
  6. انجام تمرینات تنفسی برای فرار از فکر کردن به کار
  7. بین کار و زندگی مرز تعیین کنید



تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم رفتار سازمانی (Organizational behavior) و شیوه مدیریت رفتار سازمانی

بزرگ ‌شدن اجتماع انسان‌ها و توجه به رفتار آن‌ها در موقعیت و مکان‌های مختلف مانند جامعه، محل کار و… موجب ایجاد مبحثی در علم روانشناسی و مدیریت شده است که به آن رفتار سازمانی می‌گویند. اصول رفتار سازمانی به شکل‌های مختلفی تعریف شده اما جامع‌ترین تعریفی که درباره آن وجود دارد این است که به بررسی رفتار انسان‌ها در داخل یک سازمان، رفتار سازمانی می‌گویند.

قبل از این که به بررسی و تحقیق رفتار سازمانی بپردازیم و بگوییم هدف از رفتار سازمانی چیست؟ بهتر است تعریفی هم از سازمان ارائه دهیم تا درک آن برای شما راحت‎تر شود. سازمان به مجموعه‌ای از انسان‌ها گفته می‌شود که برای رسیدن به یک هدف رفتار سازمانی مشترک در یک جا جمع شده‌اند و با هماهنگی کامل در کنار یک‌دیگر فعالیت می‌کنند. با توجه به این مقاله رفتار سازمانی کارکنان زمانی ایجاد می‌شود که افراد آن سازمان بخواهند برای رسیدن به اهداف‌شان با کم‌ترین اصطکاک هماهنگ شوند و به یک هم‌سویی خاص برسند.

بررسی انواع رفتار سازمانی شاید در نگاه اول بسیار ساده به‌نظر برسد اما اگر بخواهیم به‌ طور دقیق آن را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که این مبحث بسیار پیچیده‌ است زیرا در این بخش رفتار انسان‌ها با یک‌دیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد و این موضوع یکی از سخت‌ترین موضوعاتی است که بشر با آن سروکار دارد.

برای مثال یک فرد در موقعیت‌هایی مانند خانه یا جمع دوستان‌اش که جو صمیمی‌تری دارد نسبت به موقعیت خود در محل کار رفتارهای متفاوتی از خود نشان می‌دهد. همچنین در محل کار مواردی مانند جنسیت طرف مقابل، هم‌شهری بودن آن یا سن آن فرد می‌تواند بر نوع رفتاری که یک انسان از خود بروز می‌دهد تاثیر بگذارد اما چه چیزی باعث ایجاد این تغییرات در رفتار یک فرد می‌شود؟ در این مقاله قصد داریم شما را با مباحث رفتار سازمانی و نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی آشنا کنیم و بگوییم تعریف مدیریت رفتار سازمانی چیست پس همراه ما باشید.

رفتار سازمانی چیست؟

اگر برای شما هم این سوال مطرح شده که رفتار سازمانی چیست و هدف از رفتار سازمانی چیست ؟ باید بگوییم همان‌طور که گفتیم رفتار سازمانی (Organization Behavior) به بررسی رفتارهای انسان‎ها در یک سازمان می‌پردازد و هدف رفتار سازمانی از این کار بهبود عملکرد آن سازمان است. اگر بخواهیم این موضوع را به‌‌صورت اختصاصی‌تر مورد بررسی قرار بدهیم باید بگوییم با توجه به این مقاله رفتار سازمانی کارکنان یک ابزار انسانی است که از آن در راه رسیدن به منافع مختلف سازمان استفاده می‌گردد.

موضوعات و مباحث رفتار سازمانی و منابع انسانی شامل مواردی مانند یادگیری، فرایند تغییر، ارتباطات بین فردی، قدرت رهبری، گسترش ادارک و نگرش فردی، منازعات فردی و گروهی، استرس شغلی و فشارهای کاری و تدابیر شغلی می‌شود. درواقع شناخت ویژگی های انواع رفتار سازمانی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به رفتارهای افراد یک سازمان و عوامل تاثیرگذار برروی آن پی‌ببریم و برای بهبود آن، عوامل تاثیرگذار منفی را حذف و عوامل تاثیرگذار مثبت را بیش‌ترکنیم.

اهمیت رفتار سازمانی

در خصوص اهمیت رفتار سازمانی باید گفت در بعضی از موارد افرادی که مسئولیت مدیریت یک سازمان را برعهده دارند این سوال برای‌شان پیش می‌آید که چرا علاوه‌بر مهارت و تخصص اعضای سازمان باید به اصول رفتار سازمانی آن‌ها هم توجه شود؟

دلیل این مسئله این است که موفقیت یک سازمان به کار تیمی اعضای آن بستگی دارد پس اگر یک مدیر بخواهد شرکت را به اهداف‌اش برساند باید بتواند با وجود فرهنگ‌های مختلف اعضای سازمان، به افکار و رفتار آن‌ها در راستای اهداف تعیین شده جهت بدهد تا کار تیمی اعضای سازمان به نتیجه دل‌خواه برسد.

درواقع با تعریف رفتار سازمانی می‌آموزید که در چالش های رفتار سازمانی مختلف چگونه عمل کنید، چرا انگیزه در کارمندان پایین است؟ و چرا خلاقیت در بین کارمندان دیده نمی‌شود؟

اگر به مبحث اهمیت رفتار سازمانی و نکات مهم مدیریت سازمانی آن توجه نکنید نمی‌توانید پاسخ این سوال‌ها را بیابید و ممکن است با بحران و چالش های رفتار سازمانی بزرگی روبه‌رو شوید. مباحث رفتار سازمانی که یک مدیر باید بر آن‌ها مسلط باشد شامل مواردی مانند ارتباطات بین فردی، تعارض، یادگیری، توسعه فردی، ساختار و رفتارهای گروهی، استرس کار، قدرت رهبری، رفتار رهبری، شناخت ادراک، کاریزما و طراحی کار می‌شود که یادگیری هر یک از آن‌ها می‌تواند به شما در پیشرفت‌های شخصی و کاری کمک زیادی می‌کند. پیشنهاد می شود

مدیریت سازمانی چیست؟

اگر می خواهید بدانید تعریف مدیریت رفتار سازمانی چیست باید بگوییم مدیریت رفتار سازمانی (Organizational Behavior Managemant) به فرایندی گفته می‌شود که در آن با استفاده از روش‌های علمی و اصولی به تحلیل و ارزیابی رفتار اعضای یک سازمان در حوزه‌ها مختلف پرداخته می‌شود. به‌طور کلی در این مقاله مدیریت رفتار سازمانی و منابع انسانی در زمینه‌های تولید، ورزش، بهداشت و سازمان‌های مدیریت منابع انسانی مورد توجه قرار می‌گیرد و از این علم برای هماهنگ‌کردن اعضای یک تیم یا سازمان در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده استفاده می‌شود.

شناخت ویژگی های رفتار سازمانی می‌تواند مزایای زیادی برای یک گروه یا سازمان داشته باشد که در ادامه به برخی از این مزایا اشاره خواهیم کرد و در ادامه به‌طور کامل توضیح خواهیم داد:

  • با مدیریت صحیح و آموزش رفتار سازمانی می‌توان کارمندان را به درک مشخصی از اهداف اصلی سازمان رساند.
  • با تعریف مدیریت رفتار سازمانی می‎توان روابط بین کارمندان را اصلاح کرد.
  • مدیریت رفتار سازمانی می‌تواند در کارمندان برای تلاش بیش‌تر انگیره ایجاد کند.
  • مدیریت رفتار سازمانی به اعضای سازمان یا گروه یاد می‌دهد که بتوانند رفتار خود را در زمینه‌ها و موقعیت‌های گوناگون کنترل کنند.
  • استفاده بهینه از منابع انسانی تنها با مدیریت رفتار سازمانی امکان‌پذیر است.
  • مدیریت سازمانی به شما کمک می‌کند بتوانید پیش‌بینی‌های درستی از کار خود داشته باشید.
  • مدیریت رفتار سازمانی به شما می‌آموزد که چگونه می‌توانید بهترین ارتباط را با کارمند خود داشته باشید.
  • با یادگیری موضوعات رفتار سازمانی می‌توانید طرز تفکر خود را با روش‌های اصولی اصلاح کنید.
  • یادگیری مدیریت رفتار سازمانی و آموزش رفتار سازمانی می‌تواند به شرکت‌ها در حوزه  آموزش بازاریابی کمک کند.
  • درک شخصیت و فرهنگ‌های مختلف افراد و یافتن یک راه منطقی برای حل مشکلات شخصیتی آن‌ها با مدیریت رفتار سازمانی امکان‌پذیر است.

تاریخچه مطالعه مدیریت رفتار سازمانی

بر اساس تاریخچه رفتار سازمانی منشأ اصلی مدیریت رفتار سازمانی را می‌توان در سال‌ها ۱۷۶۰ میلادی جست‌وجو کرد، درست در زمانی که ورود ابزارهای صنعتی سبب وقوع انقلاب صنعتی و پیدایش کارخانه‌ها و کارگاه‌های مختلف شد. ایجاد شرکت‌های گوناگون و پررنگ‌ شدن روابط بین کارفرما و کارمند سبب شد تا مدیران را به فکر پیداکردن راه‌های برای افزایش بازده کارمندان بیاندازد.

در اساس تاریخچه رفتار سازمانی و منابع انسانی «ماکس وبر » اولین فردی بود که در دوران انقلاب صنعتی نظریه‌های خود را درباره مدیریت رفتار سازمانی و بروکراسی به‌عنوان یک ایده‌آل سازمانی بیان کرد در نتیجه انقلاب صنعتی سبب شد تا تحولات بزرگی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی اتفاق بیافتد. از نظر «ماکس وبر» بروکراسی یک فرایند رفتاری سازمانی است که بر اصول حقوقی و عقلی تکیه کرده و از بازده فنی به‌صورت حداکثر استفاده می‌کند.

در سال ۱۷۷۶ دانشمندی به‌نام «آدام اسمیت» موضوع تقسیم کار را بیان کرد؛ «آدام اسمیت» معتقد بود با تقسیم‌کرد کارها و وظایف مختلف در بین کارکنان یک سازمان می‌توان میزان بهره‌وری را تا حد زیادی بالا برد. وی معتقد بود که تقسیم کار در یک سازمان سبب می‌شود که فشار کاری برروی کارگران کم‌تر شود و این مسئله می‌تواند کیفیت کار خروجی را بالا ببرد.

همچنین تقسیم کار سبب می‌شود هر کارگر در بخش خاصی از کارخانه وظایف خود را انجام دهد و نیازی به رفت‌وآمد به بخش‌های مختلف کارخانه نداشته باشد؛ این مسئله سبب صرفه‌جویی در وقت کارگر و ایجاد روش‌های خلاقانه در انجام وظایف خود می‌شود. پس از چشم‌گیر شدن روابط انسانی در سازمان‌های مختلف و تاثیرات آن برروی راندمان کار، در دهه ۱۸۹۰ مدیریت رفتار سازمانی به‌عنوان رشته دانشگاهی در دانشگاه‌های بزرگ دنیا تدریس شد.

در دهه‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ عدم موفقیت مدیریت برپایه اصول علمی سبب ایجاد جنبش روابط انسانی شد که در آن بر همکاری و تقویت روحیه کارمندان سازمان‌ها تاکید زیادی می‌شد. این جنبش سبب ایجاد تغییرات بزرگی در نحوه مطالعه مدیریت رفتار سازمانی شد و دانشمندان بزرگی با ارائه آثارهای تحقیقاتی‌شان نظریه‌های مهمی در این حوزه دادند و روش‌های آن را اصلاح کردند.

مطالعات هاثورن اثر «التون مایو»، تئوری انتظار اثر «ویکتور وروم»، انگیزش، پیشرفت و موفقیت اثر «دیوید مک‌لند»، سلسله مراتب نیازهای هرم مازلو اثر «آبراهام مازلو»، عوامل انگیزشی و عوامل بهداشتی اثر «فردریک هرزبرگ»، قدرت تعارض و رهبری اثر «مری پارکر فالت»، پنج عملکرد مدیریت اثر «هنری فایول» و نظام همکاری اثر «چستر بارنارد» ازجمله آثاری هستند که سبب تغییر اساسی در مدیریت رفتار سازمانی شدند.

«هربرت سایمون» در کتاب رفتار اداری خود نظریات مختلفی را درباره نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی بیان کرد و مهم‌ترین نظریه آن تصمیم‌گیری است. «هربرت سایمون» در این زمینه فعالیت‌های بسیاری انجام داد و اصلاحات زیادی را در تحقیق در مورد رفتار سازمانی ایجاد کرد به همین‌دلیل توانست جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کند.

تاثیر رفتار سازمانی در درک بهتر سازمان و کارکنان

همانطور که به خوبی می دانید رفتار سازمانی چیست باید بگوییم همان‌طور که گفتیم بااستفاده از مدیریت صحیح رفتار سازمانی می‌توان کارمندان را به درک مشخصی از اهداف سازمان رساند؛ این مسئله سبب ایجاد یک انسجام درونی در بین اعضای سازمان می‌شود و روابط بین آن‌ها را صمیمی‌تر می‌کند. با مطالعه صحیح درباره موضوعات رفتار سازمانی می‌توان عوامل ایجادکننده رفتارهای مثبت و منفی در سازمان را شناسایی کرد و با مدیریت صحیح سبب افزایش رفتارها و افکار مثبت دربین کارمندان شد و از ایجاد رفتارهای منفی جلوگیری کرد.

تاثیر رفتار سازمانی در ایجاد انگیزه در کارکنان

اکنون که به خوبی از اهمیت رفتار سازمانی مطلع هستید باید ذکر کنیم که مطالعه و تحقیق درباره اصول رفتار سازمانی توسط مدیران هر مجموعه این امکان را به‌وجود می‌آورد که با شناخت برروی افکار و رفتارهای مختلف کارمندان از ابزارهای انگیزشی برای ایجاد انگیزه در اعضای سازمان استفاده گردد. دروقع ایجاد انگیزه در کارمندان با روش‌های اصولی و صحیح می‌تواند انرژی و سرعت کار سازمان را برای رسیدن به اهدافی که مشخص شده است بیش‌تر کند.

تاثیر رفتار سازمانی در بهبود روابط در محیط کار

درک ریشه‌ای علل رفتارهای مختلف و منفی اعضای سازمان، کنترل عوامل تاثیرگذار در ایجاد رفتارهای منفی و پیش‌بینی رفتارهای مخرب کارمندان در موقعیت‌های گوناگون از جمله مواردی است که با تحقیق و تسلط بر مدیریت رفتار سازمانی به‌دست می‌آید. بررسی و شناخت نتایج رفتارهای مثبت و منفی در عملکرد کلی سازمان و کنترل و حذف رفتارهای منفی و عوامل ایجاد کننده آن، فضایی صمیمی و آرام را برای فعالیت کارمندان در سازمان ایجاد می‌کند.

تاثیر رفتار سازمانی در پیش‌بینی و کنترل رفتار انسان

یکی از مواردی که دانشجویان رشته‌هایی مانند مدیریت به آن توجه خاصی دارند یادگیری موضوعات رفتار سازمانی و چگونگی مدیریت آن است تا بتوانند در آینده با استفاده صحیح از آن مجموعه و سازمان خود را به اهدافی که دارند برسانند. یادگیری تعریف رفتار سازمانی و توانایی مدیریت آن نه‌تنها در موفقیت یک مجموعه اثر به‌سزایی دارد بلکه در پیشرفت زندگی شخصی هرفرد نیز موثر است چراکه با شناسایی،کنترل و حذف افکار منفی می‌توان راه‌های درست برای رسیدن به اهداف شخصی را بهتر شناسایی کرد.

تاثیر رفتار سازمانی در استفاده موثر از منابع انسانی

یکی از مسائلی که سبب پیروزی یک مجموعه در رسیدن به اهداف خود می‌شود استفاده از افرادی است که مهارت و تفکرشان در راستای رسیدن به این اهداف باشد. یادگیری رفتار سازمانی به یک مدیر این توانایی را می‌دهد که معیارهای لازم برای استخدام کارمندان خود را شناسایی کند و بتواند با تحلیل درست رفتار و شخصیت افراد مختلف این معیارها را در آن‌ها بیابد. استفاده از منابع انسانی به ‌شکل اصولی یکی از مواردی است که در پیروزی یک سازمان نقش به‌سزایی دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد.

تاثیرات استفاده از رفتار سازمانی در یک شرکت چیست؟

مدیریت رفتار سازمانی یکی از مهم‌ترین اصولی است که در یک مجموعه باید اجرا شود تا بتواند سازمان را به اهدافی که دارد برساند. ایجاد انگیزه در کارمندان، صمیمی شدن فضای کاری و روابط بین مدیر و اعضای سازمان، تسلط بررفتارها و ایجاد توسعه فردی و اصلاح افکار و رفتارهای کارمندان برای رسیدن به اهداف شخصی و اهداف شرکت از جمله مواردی است که به‌صورت مستقیم با اعمال مدیریت صحیح رفتار سازمانی به‌وجود می‌آید.

علاوه ‌بر مواردی که اشاره کردیم، تسلط بر سطوح رفتار سازمانی اثرات جانبی و مثبت دیگری نیز دارد که به مرور زمان نمود پیدا می‌کند؛ در این بخش قصد داری سه مورد از مهم‌ترین اثرات غیر مستقیم رفتار سازمانی را مورد بررسی قرار دهیم.

  • مدیریت زمان

اگر پیش از این تحقیق درباره رفتار سازمانی کرده باشید به خوبی می دانید که درباره شناخت خود، اهداف سازمان و شخصیت کارمندان این چشم‌انداز را برای مدیران شرکت به‌وجود می‌آورد که هدف‌شان از تشکیل سازمان را به‌خوبی بشناسند. این امر سبب می‌شود تا بتوانند با برنامه‌ریزی و مدیریت زمان مراحل مختلفی را برای دست‌یابی به اهداف‌شان طراحی کنند و برای تکمیل هر مرحله یک بازه زمانی خاص را تعیین کنند تا بتوانند مرحله به مرحله به پیشرفتی که می‌خواهند برسند.

برای انجام این کار مدیر یک شرکت می‌تواند وظایف شرکت را بین بخش‌های مختلف تقسیم کند و متناسب با وظایفی که محول کرده‌ است یک بازه زمانی خاص را برای انجام آن اختصاص دهند. همچنین یک مدیر توانا باید بتواند در کنار مدیریت زمانی بخش‌های مختلف، این اطمینان را حاصل کند که برنامه‌های او برای تحقق اهداف شرکت براساس روش‌های اصولی و مطابق با استانداردهای کسب‌وکار طراحی شده است.

  • توسعه حرفه‌ای

شناخت رفتارهای مختلف کارمندان و ریشه‌یابی علل رفتارهای منفی آن‌ها با استفاده از تحقیق در مورد مدیریت اهداف رفتار سازمانی این امکان را برای یک مدیر به‌وجود می‌آورد که با جهت‌دهی افکار کارمندان در مسیری صحیح، رفتار حرفه‌ای و سازمانی را به‌وجود بیاورد. در تعریف رفتار سازمانی جایگاه هر فردی مشخص است و قوانین شرکت برای تمام کارمندان و مدیران به‌صورت یکسان اعمال می‌شود همچنین روابط کارمندان و مشتریان نیز در یک چارچوب خاص شکل می‌گیرد.

  • ارتباط کارمندان و مدیران

با تحقیق در مورد رفتار سازمانی به خوبی می دانید موضوعات مدیریت رفتار سازمانی چیست باید در ادامه بگوییم که برای این که یک مدیر بتواند با مدیریت رفتار سازمانی، افکار و شخصیت‌های کارمندان را شناسایی کند باید با آن‌ها در ارتباط باشد، صحبت کند و کار و نحوه برخورد آن‌ها را با مشتریان و سایر کارمندان زیر نظر بگیرد. این ارتباط سبب می‌شود تا مدیر شرکت از نقاط ضعفی که وجود دارد باخبر شود و برای رفع آن‌ها برنامه‌ریزی کند.

همچنین ارتباط مدیر با کارمندان این حس را در اعضای سازمان به‌وجود می‌آورد که وجود آن‌ها در شرکت و کاری که انجا می‌دهند ارزشمند است و در سرنوشت شرکت اثر دارد. این حس ارزشمندی و اعتماد به‌نفس سبب ایجاد انگیزه و انرژی مضاعف در کارمندان برای انجام وظایفشان می‌شود و کیفیت کاری که انجام می‌دهند را بالا می‌برد.

نتیجه گیری

یکی از مهم‌ترین مسائلی که سبب پیشرفت یک سازمان یا گروه می‌شود هماهنگی و کار اعضای آن گروه است. موضوعات مدیریت رفتار سازمانی به مدیر یک سازمان این امکان را می‌دهد که باتسلط بر مباحثی مانند توسعه فردی، یادگیری، قدرت رهبری، مدیریت بحران و… بتواند در چالش های رفتار سازمانی گوناگون بهترین تصمیم را بگیرد.

همان‌طور که گفتیم موفقیت یک سازمان به فعالیت و هماهنگی اعضای آن بستگی دارد؛ موضوعات مدیریت رفتار سازمانی به مدیر یک شرکت می‌آموزد چگونه رفتارهای مثبت و منفی کارمندان خود را شناسایی کند و بتواند عواملی را که سبب ایجاد این رفتارهای مخرب می‌شود را حذف کند.

امروزه در بسیاری از دانشگاه‌ها مقالات رفتار سازمانی به افرادی که در رشته مدیریت یا روان‌شناسی تحصیل می‌کنند تدریس می‌شود و مطالعه مقالات رفتار سازمانی برای تسلط بیش‌تر به این دانشجوها توصیه می‌گردد.

اگر مدیر یک سازمان یا یک گروه هستید با رعایت نکات مهم مدیریت رفتار سازامانی و اعمال آن‌ها می‌توانید در مدیریت زمان، توسعه رفتار حرفه‌ای و بالا بردن سطح ارتباط خود با اعضای سازمان یا گروه پیشرفت زیادی داشته باشید و زودتر از آن چیزی که تصور می‌کردی به اهداف‌تان برسید.

برخی از سوالات رایج:

۱. رفتار سازمانی را توضیح دهید؟

رفتار سازمانی به مجموعه رفتاری گفته می شود که افراد در یک مجموعه یا سازمان انجام می دهند. این رفتارها شامل رفتار در محیط کار با افراد مختلف و … می باشد.

۲. رفتار سازمانی در یک شرکت شامل چه مواردی می شود؟

۱. مدیریت زمان
۲. توسعه حرفه ایی
۳. ارتباط با مدیران و کارکنان

۳. اهمیت رفتار سازمانی چیست؟

در یک مجموعه و سازمان بهتر است قوانینی برای تسهیل ارتباط افراد با یک دیگر و البته پیشبرد اهداف کاری رعایت شود. این قوانین در بلند مدت باعث رشد افراد و بهبود عملکرد آن ها می شود.




تاریخ: پنج شنبه 30 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

نعریف مدل ذهنی ، نحوه استفاده از مدل ذهنی در کسب و کار

ممکن است بارها با عنوان «مدل ذهنی» برخورد کرده باشید، اما نتوانسته باشید آن را درک کنید. البته این امر کاملاً طبیعی است، چون فهم مدل ذهنی نیاز به جستجوی عمیقی در لایه‌های درونی مغز دارد. مدل ذهنی یک مفهوم غیرملموس است که تنها در ذهن شکل می‌گیرد.

برای پی بردن به ماهیت الگوی ذهنی، باید الگوهای ذهنی رایج انسان را مورد بررسی قرار داد. در این مطلب قصد داریم با بررسی الگوهای قدیمی و شناخته شده، تعریف جامعی از مدل ذهنی ارائه دهیم تا بتوانیم با کمک آن اتفاقات جدیدی را در زندگی خود رقم بزنیم. لطفاً تا انتهای این متن با ما همراه باشید.

مدل ذهنی چیست؟

در تعریف مدل ذهنی چیست، می‌توان گفت که مدل‌های ذهنی به صورت ذاتی قابل مشاهده نیستند، اما قابل درک هستند؛ چرا که همه انسان‌ها به‌ صورت ذاتی از ابتدای زندگی خود به الگوها و مدل ‌های ذهنی برای درک مسائل مختلف وابسته بوده‌اند.

انسان قبل از انجام هر کاری، یک ذهنیت نسبت انجام آن کار دارد. می‌توان این ذهنیت را همان مدل ذهنی یا الگوی ذهنی در نظر گرفت. تصور کنید فردی هرگز از لپ‌تاپ استفاده نکرده باشد.

ما می‌توانیم به آن فرد بگوییم که به کمک لپ‌تاپ می‌تواند برخی از کارهای روزمره خود مانند تایپ، ویرایش تصویر، دیدن فیلم و …. را انجام دهد. حالا یک تصویر در مورد کاربرد لپ‌تاپ در ذهن آن فرد صورت می‌گیرد. این تصویر مدل ذهنی آن شخص در مورد وسیله‌ای مانند لپ‌تاپ است.

به غیر از فضانوردان و افراد خاص، دیگر انسان‌ها هرگز ساختار کروی سیاره زمین یا کره ماه را به صورت واقعی در برابر چشمان خود ندیده‌اند، اما همه ما می‌دانیم که سیاره‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، از دور چگونه دیده می‌شود؛ همینطور می‌دانیم سطح کره ماه چه شکلی است.

علاوه بر آن، چیزی که باعث می‌شود تا ما در مورد ویژگی‌های اخلاقی و غیرملموس انسان‌ها نظر بدهیم یا قضاوت کنیم، همان الگوی ذهنی است. مثلاً ممکن است بارها بگوییم: «فلانی مهربان، خشن، زودرنج، خوب، بد، ظالم یا ….. است». بنابراین مدل ذهنی می‌تواند در مورد اشیاء، ویژگی‌ها، مسائل، رویدادها و هر چیزی دیگری در زندگی وجود داشته باشد. البته این موجودیت محدود به دنیای ذهنی انسان‌ها است که می‌تواند جلوه خارجی پیدا کند.

چرا مدل ذهنی مهم است؟

احتمالاً با نرم‌افزارهای شبیه‌سازی مانند تری‌دی‌کس، اتوکد یا …. آشنایی داشته باشید. در محیط این نرم‌افزارها، اشیاء خاص، دکوراسیون منازل، ساختار سازه‌ها و …. شبیه‌سازی می‌شود. کار این نرم‌افزارها شباهت زیادی به کار ذهن خودآگاه انسان‌ها دارد.

می‌توان مدل ذهنی را همان شبیه‌سازی‌های ذهنی در نظر گرفت که نرم‌افزارهای متعدد با الگو گرفتن از آن ایجاد شده‌اند. بخشی از الگوی ذهنی خودآگاه و بخشی دیگر از آن نیز ناخودآگاه است. ما وقتی در مورد موضوعی فکر می‌کنیم، به‌صورت خودآگاه در ذهن خود یک تصویر، مدل، الگو یا یک ساختار برای آن در نظر می‌گیریم. گاهی ما با دیدن، شنیدن یا خواندن هرچیزی، مدل ذهنی آن را در ذهن خود می‌سازیم که مسئول ایجاد این مدل‌های پیوسته، ذهن ناخودآگاه ما است. با بیان مثال های گفته شده باید تا به حال به قدرت ذهن پی برده باشید.

اگر ما در ذهن خودآگاه (عقل، تفکر، حواس پنجگانه) همواره مدل‌های ناقص، زشت یا ناتمام بسازیم، ناخودآگاه ما نیز به همین شیوه عمل خواهد کرد. مدل‌های ذهنی ناتمام می‌توانند جلوه‌های واقعی ذهنیات ما را نیز دچار خلل کنند.

تمام اکتشافات و اختراعات بشر، زمانی تنها یک مدل ذهنی بوده‌اند. هرچیزی که در ذهن ما شکل بگیرد، می‌تواند تبدیل به یک رویداد واقعی شود. پس اگر الگوهای ذهنی خود را به صورتی منظم ایجاد کنیم، این نظم به زندگی فیزیکی ما نیز راه پیدا می‌کند و باعث می‌شود در کارها و برنامه‌های خود، بهتر عمل کنیم.

الگوهای ذهنی چگونه عمل می‌کنند؟

مطمئناً تا به اینجا دید نسبتاً خوبی نسبت به مدل‌های ذهنی پیدا کرده‌اید و تا حدی به ماهیت آن پی برده‌اید. اما تاثیر این مدل‌ها و فلسفه شکل‌گیری آن با ذات و هدف آفرینش انسان گره خورده است.

می‌توانیم با اطمینان بگوییم که الگوها یا مدل‌های ذهنی بر جنبه‌های خاصی از زندگی و رفتار ما تاثیر می‌گذارند و به تجربیات و اعمال ما جهت می‌دهند. اگر بخواهیم عملکرد و کاربرد الگوی ذهنی را به‌صورت موردی بررسی کنیم، می‌توانیم کاربردهای زیر را برای آن عنوان کنیم:

  • کاربرد مدل ذهنی در توجه و تمرکز

همه ما در زندگی خود روزنامه خوانده‌ایم. آیا شما تمام مطالب یک روزنامه را یکی پس از دیگری مطالعه می‌کنید یا تنها برخی از سرفصل‌ها را می‌خوانید؟! مطمئناً اکثر افراد به صورت موردی، تنها بخش‌هایی از یک روزنامه را مطالعه می‌کنند که بیشتر از سایر عنوان‌ها برایشان جذابیت ایجاد کند. کمتر کسی پیدا می‌شود که تمام مطالب موجود در یک نسخه روزنامه را به‌صورت کامل بخواند.

اما چه چیز باعث می‌شود که ما در بین تمام عنوان‌های موجود در یک روزنامه، تنها برخی از آن‌ها را برای خواندن انتخاب کنیم؟! جواب این سؤال به مدل‌های ذهنی ما مربوط می‌شود. در واقع این مدل ذهنی ماست که توجه و تمرکز ما را به سمت نمونه‌هایی هدایت می‌کند که بیشتر از سایرین با شخصیت، کنجکاوی و باورهای ما هماهنگ باشند.

  • کاربرد مدل ذهنی در درک و تفسیر

مدل ذهنی پس از هدایت کانون توجه ما، موضوعات را برای ما بسط می‌دهد تا ما را به یک نتیجه برساند. برای مثال، ما عنوان مربوط به رشد قابل توجه بازار بورس موجود در یک روزنامه را برای مطالعه انتخاب می‌کنیم. حالا پس از خواندن این مطلب، در ذهن خود پیامدهای مربوط به این خبر مانند رونق اقتصاد کشور، ورود سرمایه‌های بیشتر به بورس و این که کجا سرمایه گذاری کنیم …. را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم؛ پس در نهایت به یک نتیجه کلی می‌رسیم. بنابراین می‌توان گفت که الگوهای ذهنی در درک و تفسیر ما از رویدادها و مسائل نیز تاثیر بسزایی دارند.

  • کاربرد مدل ذهنی در تصمیم‌گیری‌

درک و تفسیرهای ما از مسائل مختلف، باعث می‌شود در نهایت در مورد آن‌ها تصمیم بگیریم. در مثال فوق، وقتی ما خبر مربوط به رشد بورس را مطالعه کردیم و سپس نتیجه گرفتیم که این رشد همچنان می‌تواند ادامه داشته باشد، پس به احتمال زیاد تصمیم می‌گیریم که ما نیز سرمایه خود را وارد بورس کنیم تا از رشد و مزایای آن‌ بهره‌مند شویم.

این مثال می‌تواند برای هر موضوع دیگری در زندگی مصداق داشته باشد. می‌بینید که مدل‌های ذهنی پس از هدایت کانون توجه و تمرکز ما، باعث تفسیر و سپس تصمیم‌گیری می‌شوند. لازم به ذکر است که این ساختار سلسله مراتبی می‌تواند تحت تاثیر طرز فکر و باورهای ما در مورد مسائل مختلف، تغییر کرده و به شیوه ای دیگر انجام شود.

ویژگی‌های مدل ذهنی

نمی‌توان برای مدل ذهنی، مزایا یا معایب خاصی را نام برد، چراکه ماهیت مثبت یا منفی بودن این مدل‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. اما هرکسی با بررسی ساختار ذهن خود و بهبود آن، می‌تواند جلوه بهتری به دنیای درونیات خود ببخشد. اگر بخواهیم برخی از ویژگی‌های اصلی مدل‌های ذهنی را نام ببریم، می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • عدم محدودیت

مدل‌های ذهنی نامرئی هستند و به صورت فیزیکی نمی‌توان آن‌ها را مشاهده کرد. این مدل‌ها با افکار، دیدگاه و تجربیات ما عجین شده‌اند. همچین الگوهای ذهنی به اندازه گستره افکار و تخیلات انسان پراکنده هستند و هیچ محدودیتی ندارند.

  • آسان کننده

اگر الگوی ذهنی نباشد، نمی‌توان ساختار سلسله مراتبی «توجه، تحلیل و تصمیم» را اجرا کرد؛ در نتیجه عملکرد ذهن ما به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. نمی‌توان تفکر، درک، تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری را بدون مدل‌های ذهنی تصور کرد. در واقع این الگوها مهم‌ترین عواملی هستند که تفکر را برای ما آسان می‌کنند و یک نقش کاملاً کمک کننده برای اندیشیدن ما دارند.

  • نظارت بر عملکرد کلی

بیشتر انسان‌ها متوجه الگوهای ذهنی خود نیستند، در حالیکه هر لحظه از آن استفاده می‌کنند! مدل‌های ذهنی یک چهارچوب جامع در ذهن ما ایجاد می‌کنند تا تمام مفاهیم در همان چهارچوب به ما نشان داده شود. این چهارچوب که توسط الگوها ایجاد می‌شود، بر عملکرد و رفتار ما نظارت دارد.

به همین خاطر است که گاهی نمی‌توانیم روی موضوعاتی تمرکز کنیم که در موردشان آگاهی کافی نداریم. هرکس از اصول و قوائد خاصی در زندگی خود پیروی می‌کند که تمام این اصول به‌وسیله الگوهای ذهنی ایجاد شده‌اند و بر عملکرد شخص تاثیر مستقیم می‌گذارند.

  • پیوند دهنده دنیای درونی و بیرونی

مدل ذهنی به‌صورت کامل در ذهن و تخیل ما شکل می‌گیرد. اما ما به کمک همین الگوهای تخیلی است که می‌توانیم در مورد اتفاقات بیرونی زندگی‌مان تصمیم بگیریم. پس مدل ذهنی نقش یک پُل را دارد که درونیات ما را به دنیای بیرونی‌مان وصل می‌کند.

می‌توان این مدل‌ها را به یک نرم‌افزار تشبیه کرد که در طی اجرا شدن کدهای برنامه‌نویسی شده‌ی آن، یک سخت‌افزار شروع به کار می‌کند. مانند فرمان چاپ که باعث گردش کارتریج و در نهایت چاپ روی کاغذ می‌شود. مانند فرمان تماس که تنها با لمس یک دکمه در تلفن همراه ما، باعث ایجاد ارتباط بین موج‌های رادیویی شده و ارتباط صوتی ما با شخص دیگری را رقم می‌زند.

نحوه استفاده از الگوی ذهنی در کسب و کار

توجه به مدل‌های ذهنی در ایده کسب ‌و کارهای مختلف اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. می‌توان گفت که تصمیمات مدیریتی یک سازمان، به‌صورت کامل به مدل ذهنی مدیران آن سازمان بستگی دارد. مدیر یک سازمان بزرگ را تصور کنید که روزانه با هزاران داده و خبر مختلف در مورد روند کار سازمانش سروکار دارد.

این مدیر اگر بخواهد تمام داده‌هایی که به دستش رسیده است را مورد بررسی قرار دهد، باید تمام روز را فقط به تجزیه و تحلیل تعدادی از آن‌ها اختصاص دهد. اینجاست که مدل ذهنی به مدیر کمک می‌کند تا تنها موارد مهم را برای بررسی و تحلیل انتخاب کند و دیگر موارد موجود را فیلتر کند.

سرانجام مدل ذهنی تجزبه و تحلیل ذهنی مدیر را هدایت کرده و در نهایت باعث می‌شود تا مدیر تصمیم یا تصمیمات تازه‌ای برای سازمان خود اتخاذ کند.با توجه به شخصی بودن مدل‌های ذهنی، مدیران تصمیمات بسیار متفاوتی می‌گیرند که هریک به‌صورت متفاوتی بر عملکرد سازمان تاثیر می‌گذارد.

تاثیر مدل ذهنی بر عملکرد شرکت‌های بوئینگ و ایرباس

تاثیر مدل‌های ذهنی بر عملکرد متفاوت مدیران و رهبران را می‌توان با بررسی دو شرکت بزرگ هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس ثابت کرد. مدیران شرکت بوئینگ در پی بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند که جابجایی نقطه به نقطه برای مسافران اهمیت بالاتری دارد؛ به همین خاطر روی توسعه هواپیماهای «بوئینگ ۷۸۷» خود متمرکز شدند. بوئینگ ۷۸۷ هواپیمایی متوسط است که برای جابجایی‌های مستقیم و نقطه‌ به نقطه استفاده می‌شود.

در برابر این تصمیم مدیران شرکت بوئینگ، تیم مدیریتی شرکت ایرباس، به این نتیجه دست یافت که در بازار، تقاضای خوبی برای هواپیماهای بزرگ وجود دارد تا افراد بزرگترین شهرهای دنیا را به هم متصل کنند. در پس این نتیجه، شرکت ایرباس، تمرکز خود را بر روی توسعه و تولید هواپیماهای بزرگ 500 نفره، تحت عنوان مدل «۳۸۰A» قرار داد.

می‌بینید که مدل‌های ذهنی متفاوت باعث شده است تا این دو شرکت هواپیمایی، تصمیمات کاملاً متفاوتی از یکدیگر بگیرند. یک مدیر براساس الگوی ذهنی خود تصمیم می‌گیرد تا هواپیماهای کوچک و متوسط تولید کند و مدیر دیگری در پی الگوهای ذهنی خود به تولید هواپیماهای بزرگ روی می‌آورد.  این نمونه‌ها را می‌توان به تمام تصمیمات مدیریتی شرکت‌های کوچک و بزرگ موجود در جهان نسبت داد.

آیا الگوهای ذهنی قابل تغییر هستند؟

با اطمینان می‌توان گفت که: «الگوها و مدل‌های ذهنی قابل تغییر، ارتقا و گسترش هستند!» همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، فلسفه مدل ذهنی با خلقت انسان ارتباط مستقیمی دارد و انسان‌ها قابلیت تغییر دارند. پس الگوهای ذهنی در پی تغییرات شخصیتی انسان‌ها دچار دگرگونی می‌شوند.

تصور کنید شخصی که همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بیند، با پیگیری الگوهای ذهنی خود به نتایج منفی و نامناسبی هم می‌رسد. همین نتیجه‌گیری‌ها، اتفاقات ناخوشایندی را برای وی رقم می‌زنند. حالا تصور کنید که این فرد در اثر آموزش و رشد شخصی، یاد می‌گیرد که نیمه پُر لیوان را ببینید و اتفاقات را به‌گونه مثبتی در ذهن خود تداعی کند. با این توصیف، الگوهای ذهنی تازه‌ای در این فرد شکل می‌گیرد که نتایج متفاوتی را نیز برایش رقم می‌زند.

حالا تصور کنید که یک مدیر، به تازگی رهبری یک سازمان را برعهده می‌گیرد و تصمیمات وی باعث ناکامی سازمان می‌شوند. حالا معاون این رهبر به او پیشنهاد می‌کند تا علاوه بر موضوعات پیشین، موضوعات جدیدتری را مورد بررسی قرار دهد.

شخصیت یا طرز فکر این مدیر تغییر نمی‌کند، اما تنها با بررسی گزینه‌های بیشتر و در نظر گرفتن احتمالات دیگر، الگوی ذهنی وسیع‌تری را در ذهنش می‌سازد که منجر به تصمیمات بهتری می‌شود! پس مدل‌های ذهنی قابل تغییر و گسترش هستند.

مدل‌های ذهنی و هوش مصنوعی

وقتی مخترعین به فکر ایجاد هوش مصنوعی افتادند، می‌بایست ساختار ذهن انسان را به صورت کامل برای یک ربات شبیه‌سازی می‌کردند. در پی همین کنجکاوی‌ها بود که مدل‌های ذهنی بیش از پیش اهمیت پیدا کردند. اینکه یک ربات چگونه بتواند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کرده و خدمات مشخص شده‌ای را به انسان‌ها ارائه دهد، به کمک الگوهای ذهنی در ذهن انجام می‌شود.

در واقع یک نمونه بسیار ساده‌تر از مدل ذهنی انسان در ذهن مصنوعی یک ربات شبیه‌سازی می‌شود تا بتواند بین کدهای دیجیتال درون خود و دنیای بیرون در یک جهت مشخص ارتباط برقرار کند (مثلاً یک شیء خاص را از روی زمین بردارد یا یک قدم به طرف جلو حرکت کند).

نه تنها در هوش مصنوعی، بلکه در تمام علوم به الگوهای ذهنی به شکل متفاوتی توجه شده است. به‌ خصوص در علوم روانشناسی «روانشناسی شناختی» پرداختن به موضوع ساختار ذهن انسان، جزو اصول اولیه این علوم بوده و انتهایی برای آن متصور نیست. برخی از محققین، الگوهای ذهنی را به ساختار شبکه مشبک ذهن، سیستم لیمبیک و …. نسبت داده‌اند و آن را یک مکمل اساسی برای هوشمندی انسان در نظر گرفته‌اند.

رابطه مدل‌ها و نقشه‌های ذهنی

مدل‌های ذهنی نامحدود و پیچیده هستند، اما در برابر این مدل‌ها، نقشه‌های ذهنی قرار دارند که با ساختار بسیار ساده خود می‌توانند برای برنامه‌‌ریزی مورد استفاده قرار بگیرند. نقشه ذهنی مانند یک نمودار عمل می‌کند که می‌توان در آن قسمت‌های مهم فعالیت‌ها، تدریس‌ها و گزینه‌های موردنظر خود را قرار دارد.

نقشه ذهنی را می‌توان به‌صورت دستی بر روی کاغذ رسم کرد یا از نرم‌افزار برای انجام آن کمک گرفت. برای مثال وقتی شما برای ارائه یک موضوع در یک کلاس داوطلب می‌شوید، می‌توانید محتویات موضوع خود را در قالب یک نقشه ذهنی «Mind Map» به صورت زیر دسته بندی کنید:

  • اقتصاد: اقتصاد کلان – اقتصاد خرد- «اقتصاد کلان برای کشور – اقتصاد خرد برای سازمان‌ها»
  • و …..

البته این گزینه‌ها باید در درون اشکال هندسی قرار بگیرند تا یک ساختار منظم پیدا کنند و برای ما مفید واقع شوند. می‌توان نقشه ذهنی را یکی از ساده‌ترین اشکال مدل ذهنی در نظر گرفت.

در پی بسط دادن نقشه‌های ذهنی می‌توان به الگوریتم‌های پیچیده هوش مصنوعی رسید. اما هیچکدام از این پیچیدگی‌ها قابل مقایسه با ساختار فوق منظم و فوق هوشمند ذهن انسان نیستند!!

سخن نهایی

مدل ذهنی علی‌رغم اینکه همیشه در ذهن ما حضور دارد، اما تعریف آن کار سختی است. هرکس به شیوه‌ای این مدل را برای خود توضیح می‌دهد تا از پیچیدگی آن کم کند. اما حقیقت این است که مدل یا الگوی ذهنی را نمی‌توان به یک یا چند تعریف از آن محدود کرد. چراکه این مدل‌ها با سایر بخش‌های ذهن در ارتباط هستند و یک جزء از کُل محسوب می‌شوند.

انواع مختلفی از مدل‌های ذهنی وجود دارد که توسط محققین با دسته‌بندی خاصی شناخته می‌شوند. تغییر این الگوها تنها با تغییر ساختار کلی نظام باورها، اعتقادات، نگرش و شخصیت انسان ممکن خواهد بود. بنابراین هرچقدر در پی بهبود افکار خود باشیم، مدل‌ ذهنی بهتری نیز خواهیم داشت. اینکه الگوی ذهنی چیست و چگونه می‌توان از آن استفاده کرد، به صورت ذاتی در نهاد هر انسانی قرار داده شده‌ است. وظیفه ما تنها درست استفاده کردن از آن است.

برخی از سوالات ایج

۱.مدل ذهنی چیست؟

انسان قبل از انجام هر کاری، یک ذهنیت نسبت انجام آن کار دارد. می‌توان این ذهنیت را همان مدل ذهنی یا الگوی ذهنی در نظر گرفت.

۲. ویژگی های مدل ذهنی چیست؟

از ویژگی های مدل ذهنی می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  1. عدم محدودیت
  2. آسان کننده
  3. نظارت بر عملکرد کلی
  4. پیوند دهنده دنیای درونی و بیرونی

۳.آیا الگوهای ذهنی قابل تغییر هستند؟

با اطمینان می‌توان گفت که الگوها و مدل‌های ذهنی قابل تغییر، ارتقا و گسترش هستند!




تاریخ: جمعه 24 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

رضایت شغلی ، تاثیر عوامل رضایت شغلی بر روی کسب و کارها

نکته مهمی که باید به آن واقف بود این است که شغل‌ها چالش های زیادی در سطوح مختلف دارند. ما در مطلب قبلی به تعریف شغل و انواع شغل پرداختیم اما پس از ورود به بازار کار و اشتغال باید بتوانید رضایت شغلی بالایی داشته باشید. مدیران و صاحبین مشاغل به منظور دستیابی به موفقیت در حوزه فعالیت تجاری خود تلاش زیادی می‌کنند و تمامی آن‌ها به این نکته واقفند که رضایت شغلی و ایجاد انگیزه در کارمندان با اهمیت‌ترین مسئله در زمینه رسیدن به موفقیت آن‌ها است. به همین منظور مدیران و صاحبین مشاغل سعی می‌کنند تا مشکلات کارمندان خود را درک کنند و به دنبال راهی برای حل مشکلات آن‌ها بگردند.

در واقع یکی از مشکلات اصلی موسسات و شرکت‌ها این است که کارکنان آن‌ها اشتیاق و انگیزه لازم برای انجام دادن وظایف محول شده به آن‌ها را ندارند و به نوعی در کار خود بی‌ثبات‌اند.

سطح پایین عملکرد کارمندان یکی دیگر از مواردی است که منشاء آن به عدم رضایت شغلی بر می‌گردد. عوامل زیادی می‌توانند بر ایجاد رضایت شغلی یک فرد از کارش تاثیر بگذارند و همچنین عوامل متعددی نیز هستند که باعث انزجار کارمندان از شغل خود می‌شوند به گونه‌ای که حتی با افزایش حقوق و ارزش دستمزد نیز نمی‌توان آن‌ها را راضی به کار کرد.

رضایت شغلی یکی از مواردی است که روانشناسان بسیار علاقه‌مند هستند تا روی آن مطالعه کنند و همچنین طبق آخرین مطالعات انجام شده در ایالات متحده آمریکا در ارائه یک تعریف کلی از رضایت شغلی تفاوت نظرهای زیادی وجود داشت زیرا این مفهوم بسیار انعطاف‌پذیر و گسترده است در حدی که نمی‌توان آن را به یک محور خاص تقلیل داد.

اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که مفهوم کلیه رضایت به معنای داشتن احساس خوب در مورد چیزی و حس خوشبختی و لذت از دستیابی به آن چیز است. بنابراین می‌توان گفت که این موضوع کاملاً به خود شخص بستگی دارد، یک فرد باید ببیند که با توجه به نوع علایقی که دارد چه نوع کاری و با چه شرایطی می‌تواند برای او رضایت شغلی به همراه آورد.

زیرا آن‌چه باعث خوشبختی و رضایت یک نفر می‌شود لزوماً عامل خوشحالی و رضایت دیگران نیست. به طور کلی با توجه به اهمیت این مسئله ما تصمیم گرفتیم تا در این مقاله از دکتر ویز برای شما به توضیح مبحث رضایت شغلی بپردازیم و همچنین با ارائه پرسشنامه رضایت شغلی به شما عوامل متعدد و تاثیرگذار در این زمینه را معرفی کنیم.

معنای دقیق رضایت شغلی چیست؟

از اوایل قرن بیستم تحقیقات و مطالعات بی‌شماری در مورد مفهوم اصلی رضایت شغلی صورت گرفته است و علی‌رغم تمام تلاش‌ها در این زمینه هنوز این موضوع یکی از مهمترین مفاهیم مدیریت مالی صحیح است، اما تعریفی که در زیر برای شما آوررده‌ایم یکی از جامع‌ترین تعاریف مرتبط با رضایت شغلی است.

رضایت شغلی بیانگر احساس رضایت فرد کارگر به هنگام انجام کار و پذیرش عمومی وی از عوامل عملکردی پیرامون است. این رضایت با سنجش سازگاری بین آن‌چه فرد از کار خود انتظار دارد و آن‌چه در واقع به دست می‌آورد حاصل می‌شود. در واقع رضایت شغلی بر اساس عوامل داخلی و خارجی تاثیر خود را بر روی فرد منعکس می‌کند که مستقیماً بر روی بهره‌وری وی در نتیجه موفقیت موسسه یا شرکت تاثیر می‌گذارد.

همچنین این مبحث را می‌توان بدین شیوه نیز تعریف کرد. اصطلاح رضایت شغلی بیانگر احساس مثبتی است که یک کارمند نسبت به کار خود احساس می‌کند می‌تواند به دلیل برآورده شدن نیازها و خواسته‌هایش در کار باشد.

رضایت شغلی چگونه حاصل می‌شود؟

رضایت شغلی دقیقا از زمانی شروع می‌شود که کارمند اهمیت کاری را که دارد برای یک شرکت و یا سازمان انجام می‌دهد را احساس کند و همچنین این موضوع را نیز حس کند که ارتباطی خوب و موثر بین او و مدیرانش وجود دارد که در نهایت منجر به انگیزه دائمی و مستمر در او می‌گردد. عوامل ایجاد رضایت شغلی عبارتند از:

  1. به دست آوردن دستمزدی متناسب با نوع عملکرد و مطابق با معیارهای از پیش تعیین شده.همچنین این موضوع نیز از اهمیت بالایی برخوردار است که میزان دستمزد به گونه‌ای باشد که کفایت خواسته‌های کارمند را بدهد.
  2. دادن فرصتی مناسب به کارمندان به منظور توسعه تجارت از طریق تبلیغات.
  3. تلاش برای بهبود شرایط کاری.
  4. وجود نوعی ارتباط موثر بین مدیران و کارمندان که به تقویت و بهبود مهارت های ارتباطی کمک بسزایی میکند

در واقع تاثیر رضایت شغلی کارمندان از نوع کارشان آن‌قدر موضوعی با اهمیتی است که با گذشت زمان تاثیرات خود را بر روی سیستم کلی کار و تجارت منعکس می‌کند. در زیر تعدادی از مواردی را که نشان می‌دهد کارمندان شما از کارشان رضایت خاطر دارند را برایتان گردآوری کرده‌ایم:

  1. کارگری که احساس رضایت می‌کند بهره‌وری بالایی در کار خود دارد.
  2. احساس وفاداری و تعلق خاطر به موسسه.
  3. پایین بودن تعداد غیبت‌های کارمندان.
  4. کارمندان راضی در مواقع بحرانی کنار شرکت می‌مانند بدون این که به دنبال هدف خاصی باشند.
  5. رضایت شغلی به سلامت عمومی کارکنان نیز مربوط می‌شود؛ زیرا آن‌ها را از احساس فشار و حجم بالا کار رها می‌کند.

به طور کلی و خلاصه صاحبین مشاغل و مدیران باید بدانند که هر چقدر که بتواند احساس رضایت شغلی کارکنان خود را افزایش دهند سود کل سازمان نیز بیشتر خواهد شد. پس بهتر است به عنوان مدیر صلاحیت شرکت را حفظ کنید و از این موضوع اطمینان خاطر پیدا کنید که کارمندانتان به سازمان دیگری منتقل نمی‌شود و به این منظور شرایط لازم را برایشان مهیا کنید.

عوامل رضایت شغلی

رضایت شغلی به عوامل متعددی بستگی دارد که همانطور که در بالاتر برایتان توضیح داده‌ایم سلیقه شخصی نیز یکی از این عوامل است. در این بخش از مقاله تصمیم گرفتیم تا برای شما دوستان عزیز تعدادی از عوامل تاثیرگذار در ایجاد رضایت شغلی کارمندان را ذکر کنیم و همچنین به توضیح هر یک از آن‌ها به طور جداگانه بپردازیم.

  • شرایط کار مطلوب

اولین مورد از لیست عوامل تاثیرگذار ما در جلب رضایت کارمندان از کارشان، وجود شرایط کاری مطلوب است. با توجه به این موضوع که کارمندان ساعات زیادی از روز را سر کار خود سپری می‌کنند محیط کار به نوعی خانه دوم آن‌ها محسوب می‌شود. هنگامی که شرایط کاری مطلوب برای کارمندان فراهم می‌گردد موجب جلب احساس رضایت آن‌ها می‌شود و بهره‌وری را نیز بالا خواهد برد.

  • وجود فرصت پیشرفت

شما به عنوان رئیس شرکت و یا مدیر آن با ایجاد کردن فرصت‌هایی برای پیشرفت و ارتقاء توانایی‌های کارمندانتان از طریق کسب مهارت‌های جدید که موجب بالا رفتن بهره وری آن‌ها در کارشان می‌گردد، می‌توانید کارمندانتان را تشویق کنید و حس رضایت آن‌ها را بالا ببرید.

  • کاهش سنگینی کار و میزان استرس

می‌توان گفت این مشکل اصولاً به دلیل مدیریت و سازماندهی ضعیف در یک موسسه و یا شرکت رخ می‌دهد. وجود همچین شرایطی می‌تواند تاثیر بسیار منفی بر میزان رضایت شغلی کارمندان شما داشته باشد، پس سعی کنید تا به دنبال راه‌حلی باشید تا به موجب آن بتوانید میزانی از استرس و سنگینی فشار کار را از روی دوش کارمندانتان بردارید.

  • احترام متقابل بین کارکنان

شما به عنوان مدیر و صاحب یک شرکت یا موسسه میتوانید با ایجاد کردن محیط کاری دوستانه، صمیمی و بدور از هرگونه خصومت به کارکنان خود یاد دهید تا به همکارانشان و خصوصاً به شما احترام بگذارند و در مقابل نیز شما باید به آن‌ها احترام بگذارید.

  • روابط خوب با مدیران

میزان رضایت کارمند از مدیر خود یکی از مهمترین عوامل در ایجاد احساس رضایت شغلی است. پس شما به عنوان یک مدیر وظیفه دارید تا با کارمندان خود روابط حسنه برقرار کنید و رضایت آن‌ها را بدست آورید.

  • پاداش ‌های مالی

نمی‌توان از این موضوع صرف نظر کرد که تقریباً اصلی‌ترین ابزار ایجاد انگیزه در یک کارمند بالابردن حقوق و پرداخت پاداش به او است. به منظور جلب رضایت کارمندانتان از از کار می‌توانید پاداش‌هایی را به عنوان ابراز قدردانی از عملکرد به آن‌ها هدیه دهید، زیرا این کار تاثیر فوق‌العاده زیادی در جلب رضایت شغلی آن‌ها دارد.

انواع رضایت شغلی

  • رضایت شغلی عمومی

این نوع رضایت شغلی عمدتاً مرتبط با رضایت شما از زمینه کاری است که انجام می‌دهید و به این مسئله مرتبط است که آیا واقعاً این رشته را دوست دارید یا مجبور به انجام آن شده‌اید. حتماً تا به حال شنیده‌اید که می‌گویند “کاری را که انجام می‌دهید عاشقانه دوست داشته باشید”. انجام اینکار و پیروی کردن از این جمله باعث می‌شود تا بتوانید توانایی‌ها و پتانسیل خود را بالا ببرید که به نوبه خود تاثیر زیادی در ایجاد رضایت شغلی برای شما دارد و حتی می‌تواند رضایت شما از زندگی را نیز بالا ببرد.

  • رضایت شغلی خاص

این نوع رضایت نیز مربوط به شغل خاصی است که شما در یک سازمان انجام می‌دهید. این نوع رضایت بر اساس دو دیدگاه متفاوت ایجاد می‌گردد:

  1. اینکه شما از شغل خود راضی باشید بدون اینکه به جزئیات آن بپردازید
  2. این که شما تنها از قسمت‌های خاصی از شغل خود رضایت داشته باشید مانند؛ همکاران، حقوق و دستمزد، تعطیلات و …

پرسشنامه رضایت شغلی چیست؟

تاکنون به منظور سنجش میزان رضایت شغلی کارکنان و کارمندان پرسشنامه رضایت شغلی زیادی طراحی گشته است. در واقع این پرسشنامه‌ها می‌توانند ابزاری بسیار مناسب برای شرکت‌هایی باشند که قصد دارند تا میزان رضایت کارکنانشان را بسنجد. یکی از معروف‌ترین پرسشنامه‌های رضایت شغلی متعلق به بری فیلد و روث است که شما این پرسشنامه رضایت شغلی pdf را می‌توانید از سایت‌های متعددی دانلود کنید و از آن به موجب سنجش میزان رضایت کارمندانتان بهره ببرید.

این پرسشنامه دارای ۱۹ سوال است و بر اساس طیف لیکرت به میزان رضایت شما از کار نمره می‌دهد. پرسشنامه بری فیلد و روث اولین بار در سال ۱۹۵۱ توسط این دو شخص طراحی و ساخته شد. در این پرسش‌نامه به منظور سنجش میزان رضایت کارمندان از ۵ درجه سنجش استفاده شده است. نکته جالب دیگر این پرسشنامه این است که حداقل نمره‌ای که می‌توان به عنوان امتیاز به یک کار داد ۱۹ و بیشترین نمره ۹۵ است.

بطور کلی در پرسشنامه‌های سنجش رضایت شغلی معمولا از شما چندین سوال پرسیده می‌شود که شما باید بر اساس سلیقه شخصی و آن‌چه که تاکنون نسبت به کارتان حس کرده‌اید به آن پاسخ‌هایی از جمله خیلی ناراضی هستم، ناراضی هستم، راضی هستم و به شدت راضی هستم به آن‌ها امتیاز دهید.

  • دستیابی به ثبات

اینکه شما به عنوان یک کارمند از کارتان راضی باشید باعث می‌شود تا زندگی پایدار و بی‌دغدغه‌ای به دست آورید و دیگر از دانستن این موضوع که باید بیشتر وقت خود را سرکار بگذرانید اذیت نشوید.

  • امنیت شغلی

در واقع همانطور که در این مقاله برای شما گفتیم یکی از عوامل احساس رضایت شغلی این است که کارمند این حس را از کار خود دریافت کند که حضورش بسیار مهم است و برای رئیس خود اهمیت دارد. حال یک کارمند با دانستن این موضوع  دیگر در زمان بحران‌های اقتصادی بازار که همواره باعث می‌شوند تا صاحبین شرکت‌ها مجبور به اخراج برخی کارمندان خود به منظور کاهش هزینه‌ها شوند که باعث استرس شغلی می شود ، بسیار بهتر از قبل عمل کند و به موجب این آرامش خاطر به کار خود بیش از پیش متعهد گردد.

خلاقیت و نوآوری

هنگامی که یک کارمند از کار خود رضایت داشته باشد دیگر به جای صرف کردن وقت خود به فکر کردن در مورد عواملی که باعث آزار او شده است و چگونگی حل آن‌ها می‌تواند از وقت آزاد خود به منظور نوآوری و خلق شیوه‌های جدید برای حل مشکلات استفاده کند.

سلامتی روحی و جسمی

سلامتی روحی و جسمی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای رضایت از شغل است. شاید تعجب کنید که سلامت روحی و جسمی چه ربطی به رضایت شغلی دارد، اما در پاسخ به این سوال باید به شما بگویم که هنگامی که یک کارمند مجبور نباشد تا در ازای دریافت مبلغ اندکی فشار کاری و استرس بالا را تحمل کند به آرامش روانی می‌رسد که به دنبال آن سلامت روحی و جسمی نیز کسب خواهد شد.

نتیجه‌گیری

در طول این مقاله از دکتر ویز برای شما به توضیح مفهوم رضایت شغلی و تاثیر آن بر روی کسب و کار پرداختیم. برای شما توضیح دادیم که رضایت شغلی به احساس رضایت یک فرد از کاری که انجام می‌دهد گفته می‌شود و به توضیح این مسئله پرداختیم که دقیقا چه عواملی می‌توانند بر کسب رضایت شغلی تاثیر بگذارند.

همچنین علاوه بر هر آن‌چه در این مقاله به شما توضیح دادیم باید بگوییم که به منظور کسب اطلاعات بیشتر در مورد رضایت شغلی و راه‌های رسیدن به آن می‌توانید از انواع کتاب‌های رضایت شغلی pdf که در سایت‌ها قرار دارند استفاده کنید تا بطور کاملا تخصصی‌تر این مفهوم را درک نماید. امیدواریم تا مطالب ارائه شده در این مقاله مورد توجه شما عزیزان و دوستان همیشگی دکتر ویز واقع گردد.

برخی از سوالات رایج

۱.معنای دقیق رضایت شغلی چیست؟

رضایت شغلی بیانگر احساس رضایت فرد کارگر به هنگام انجام کار و پذیرش عمومی وی از عوامل عملکردی پیرامون است. این رضایت با سنجش سازگاری بین آن‌چه فرد از کار خود انتظار دارد و آن‌چه در واقع به دست می‌آورد حاصل می‌شود.

۲. رضایت شغلی چگونه حاصل می‌شود؟

رضایت شغلی دقیقا از زمانی شروع می‌شود که کارمند اهمیت کاری را که دارد برای یک شرکت و یا سازمان انجام می‌دهد را احساس کند و همچنین این موضوع را نیز حس کند که ارتباطی خوب و موثر بین او و مدیرانش وجود دارد که در نهایت منجر به انگیزه دائمی و مستمر در او می‌گردد.

۳.پرسشنامه رضایت شغلی چیست؟

نوعی پرسشنامه است که شرکت‌ها و مدیران می‌توانند با استفاده از آن میزان رضایت شغلی کارکنان و کارمندان خود را بسنجند.

 



تاریخ: جمعه 24 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف ارزش ، مفهوم ارزش در کسب وکار

آیا تا به حال شده تا از خود بپرسید که معنای دقیق کلمه ارزش چیست ؟ دقیقاً چه معنی دارد؟ اصلا از آن در کجاها استفاده می‌شود؟. در پاسخ به این سوالات باید بگویم که سوال ارزش چیست یکی از سوالات متداولی است که بسیاری از مردم خواهان دانستن آن هستند، زیرا حتی اگر کسی معنای دقیق ارزش را هم نداند باز به این موضع واقف است که داشتن ارزش‌های والا و اخلاقیات از مهمترین ویژگی‌های یک فرد از نظر زندگی اجتماعی محسوب می‌شوند و همچنین همه قوانین آسمانی نیز به آن تاکید دارند.

می‌توان گفت فردی که برای خود و کارهایش ارزش قائل است و زندگی خود را طبق این ارزش‌ها به پیش می‌برد شخصی محبوب محسوب می‌شود که مردم بسیار او را دوست دارند.

در واقع شخصی که در زندگی طبق ارزش‌های خاص خود زندگی کند (حال این ارزش‌ها، ارزش کسب و کار باشد و یا ارزش‌های شخصی و یا ارزش‌های دینی) راحتتر مورد قبول جامعه خود قرار می‌گیرد. همانطور که گفتیم ارزش‌ها می‌توانند در زمینه‌های مختلفی وجود داشته باشند برای مثال؛ ارزش یک ملت، ارزش قیمتی، ثبات، دوام، یکپارچگی، اعتدال و غیره . به طور کلی می‌توان گفت نزدیکترین معنای موجود به ارزش،  ثبات، دوام و پایداری است.

حال با توجه به اهمیت این مسئله ما تصمیم گرفتیم تا در ادامه این مقاله به توضیح اینکه دقیقا ارزش چیست و اینکه ارزش در بوم کسب و کار چگونه سنجیده می‌شود بپردازیم.

ارزش چیست؟

تاکنون تعاریف و پاسخ‌های متعددی برای سوال ارزش چیست ارائه شده است. در این بخش از مقاله تعدادی از این تعاریف عنوان شده برای پاسخ به این سوال را برایتان مطرح خواهیم کرد. در واقع محققین معتقدند که از ارزش به عنوان نشان دادن اهمیت بالای یک موضوع استفاده می‌شود.

به طور متعارف ارزش به عنوان مجموعه‌ای از خصوصیات اخلاقی تعریف می‌شود که در آن‌ها انسان به واسطه داشتن این ارزش‌ها از سایر انسان‌های دیگر متمایز می‌گردد و همچنین زندگی اجتماعی یک فرد را بنا می‌سازد. گاه ارزش می‌تواند با استفاده از کلمات و اعمال یک فرد بیان شود و همچنین به عنوان مجموعه‌ای از اخلاق‌ها و فضیلت‌ها شناخته شود که به طور کلی به آموزش و پرورش یک فرد متکی است.

به طور کلی ارزش از این نظر اهمیت دارد که:

  • منجر به تغییر رفتار بد و تبدیل آن به یک رفتار خوب در انسان می‌شود.
  • به عنوان یک ابزار برای پیشرفت جامعه بشری به حساب می‌آید.
  • اراده انسان را تقویت می‌کند و مردم را به پایبندی و ثبات در رفتار سوق می‌دهد.

معنای ارزش در کسب و کار چیست؟

در واقع همانند زندگی یک انسان که دارای ارزش‌های متعددی است، کسب و کار نیز برای خود ارزش‌های مشخصی دارد که در این بخش از مقاله قرار است آن را کاملتر برای شما توضیح دهیم .

در واقع تعدادی از عناصر ملموس و ناملموس در ارزش کسب و کار دخیل هستند که نمونه‌هایی از عناصر ملموس عبارتند از؛ دارایی‌های پولی، ارزش سهامداران، سهام و میزان سودمندی شما از آن تجارت. از جمله عناصر ناملموس نیز می‌توان به مارک تجاری، شناخت، حسن نیت، منافع عمومی و علائم تجاری اشاره کرد.

در واقع هر یک از این عناصر ملموس و ناملموس تاثیر زیادی بر ارزش کل کسب و کار و تجارت شما می گذارند. به زبانی ساده‌تر هر دو ارزش ذکر شده حال چه پولی و چه غیرپولی میزان اهمیت و ارزش یک شرکت را نشان می‌دهد که به واسطه یک مدیریت کارآمد می‌توان آن‌ها را به گونه‌ای بهینه دستکاری کرد.

در واقع همه سازمان‌ها به منظور دستیابی به ارزشی بالاتر در کسب و کار خود فعالیت‌هایی هدفمند انجام می‌دهند. مفهوم کلی ارزش کسب و کار یک مفهوم ذهنی است و به نوع نیازهای سازمان و تجارت شما بستگی دارد، برای مثال ارزش کسب و کار برای یک سرمایه گذار که صرفا دستیابی به منافع مالی را هدف اصلی خود قرار داده است متفاوت است با یک کارآفرین که آرزو دارد اهداف شخصی خود را دنبال کند.

ارزش کسب و کار را چگونه میتوانیم بسنجیم؟

حال که به شما توضیح دادیم ارزش در کسب و کار چیست و چه معنایی دارد در ادامه این بخش از مقاله به شما می‌گوییم که چگونه می‌توانید ارزش در بوم کسب و کار خود را بسنجید.

پس از اینکه درک کردید معنای صحیح ارزش چیست ممکن است که ماهیت ذهنی و پویایی ارزش شما را به سمت این سوال سوق دهد که آیا می‌توان ارزش کسب و کار را سنجید یا خیر؟ پاسخ به این سوال مثبت است عواملی که در زیر ذکر می‌کنیم می‌توانند به شما در تعیین ارزش کسب و کارتان کمک کنند.

  • میزان درآمد
  • سودآوری
  • سهم بازار
  • تشخیص مارک
  • میزان وفاداری مشتری
  • حفظ مشتری
  • سهم کیف پول
  • نسبت فروش متقابل
  • میزان پاسخ کمپین
  • میزان رضایت مشتری

پس از شناخت عوامل تاثیرگذار در سنجش میزان ارزش تجارتتان دیگر زمان آن رسیده است تا به شما بگوییم که چگونه می‌توانید برای کار خود ارزش بسازید.

همانطور که در بالاتر برایتان به وضوح توضیح دادیم دیگر می‌دانید که یک کسب و کار باید ارزش‌های خاص خود را داشته باشد و از آن‌ها پیروی کند. حال به منظور این که بتوانید در تجارت و کسب و کارتان ارزش‌های خاص خود را داشته باشید ما به شما راه‌حل‌هایی را آموزش خواهیم داد که به واسطه عمل کردن به آن‌ها می‌توانید برای کسب و کارتان ارزش بسازید و یا این که ارزش‌های قبلی خود را تقویت کنید. به منظور انجام اینکار تنها کافیست تا:

  • در ابتدا باید برای تجارتتان هدف مشخصی داشته باشد.
  • باید با اهداف تجاری خود همسو شود.
  • باید از حمایت سهامداران برخوردار باشید.

نمونه‌هایی از ارزش‌های مهم در کسب و کار

در واقع در دنیای تجارت ارزش‌ها معیارهای رفتاری هستند که آن شرکت می‌خواهد هر یک از اعضای آن سازمان از آن‌ها تبعیت کند. همچنین بهره‌مندی از یک شیوه مدیریتی عالی برای کسب و کار باعث ایجاد فرهنگ و ارزش در کسب و کار شما می‌شود. ارزش‌ها از طریق الگویی که مدیران آن را ارائه می‌کنند و از طریق دورهای آموزشی به کارمندان القا می‌شوند. حال در این قسمت از مقاله قرار است تا برای شما چندین نمونه از ارزش‌های مهم در یک کسب و کار را ذکر کنیم.

  1. سخاوت

در واقع  سخاوت را می‌توان یکی از مواردی دانست که در یک شرکت یا سازمان باعث می‌شود تا کارمندان بهتر و تاثیرگذارتر به انجام کارهای مربوط به خود بپردازند. سخاوت می‌تواند به معنای پرداخت مداوم دستمزدی بالاتر از حد متوسط و استاندارد به کارمندان باشد که به آن‌ها این انگیزه را می‌دهد تا از تمام توان خود برای انجام کارشان مایه بگذارند. کارفرماهایی که از این اصل پیروی می‌کنند به راحتی کارمندان خود را به کسب و کارشان وفادار می‌سازند.

  1. انصاف

رعایت انصاف یکی دیگر از میاحث و ارزش‌هایی است که می‌تواند به تنهایی یک توضیح کامل برای پاسخ به سوال ارزش چیست باشد. قرارگیری در یک وضعیت منصفانه و یا به اصطلاح برد برد چیزی‌ است که هر مدیر و کارفرمایی به دنبال رسیدن و دستیابی به آن است.

در واقع برای رسیدن به چنین حالتی هر دو طرف یک معامله تجاری باید احساس کنند که با آن‌ها به طور عادلانه‌ای رفتار شده است. برای مثال؛ اگر شرکت شما معروف به رعایت انصاف در معاملات تجاری خود باشد قطعاً می‌تواند به واسطه این ارزش سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان زیادی را به سمت خود جلب نماید.

  1. پیگیری

پیگیری یکی از ارزشمندترین صفاتی است که یک شرکت می‌تواند به واسطه رعایت آن باعث بهبود محصولات و خدمات خود و بهبود رضایت دائمی مشتری گردد. در واقع تاکید بر این ارزش تا حدودی می‌تواند تحت تاثیر ماهیت رقابتی نوع کسب و کار شما قرار گیرد. شرکت‌هایی که به طور دائم پیگیر بهبود وضعیت کلی خود نیستند و در این راستا اصلاً تلاش نمی‌کنند معمولاً سهم بازار خود را به رقبایشان می‌بازند.

  1. مشارکت‌های خیرخواهانه

هر نوع کسب و کاری که دارید حتماً تا کنون باید متوجه این موضوع شده باشید که اکثر شرکت‌ها علاوه بر اینکه به دنبال دستیابی به سود بیشتر و موفقیت هستند به موضوعاتی مانند مشارکت فعال داشتن در زمینه بهبود کیفیت زندگی برای مردم خود و یا کل جامعه بشری نیز اهمیت می‌دهند و دوست دارند در این زمینه‌ها فعالیت‌های بشر دوستانه‌ای انجام دهند.

برخی از شرکت‌های بزرگ نیز هر ساله میزان بودجه‌ای مشخص برای فعالیت در زمینه مسائل خیرخواهانه کنار می‌گذارند و از پیشنهادات خوب کارمندانشان در این زمینه‌ها استقبال می‌کنند. انجام چنین فعالیت هایی برای یک شرکت می‌تواند نشان دهنده ارزش کسب و کار آنها باشد.

  1. نوآوری

اگر شما نیز از خود می‌پرسید که در یک کسب و کار نقش نوآوری در ارزش چیست باید به شما بگویم که افراد مبتکر و نوآور در یک کسب و کار همواره به دنبال یافتن نیازهای جدید مشتریان هستند و بهترین راه‌حل‌های ممکن را برای رفع این نیازها طراحی می‌کنند.

حال این نوآوری این امکان را به شرکت شما می‌دهد تا کیفیت زندگی مشتریان خود را بهبود بخشید. همچنین پیروی از نوآوری به عنوان یک ارزش اصلی در شرکت به تجارت شما کمک می‌کند تا بتوانید از رقبای خود در بازار پیشی بگیرد.

  1. نگرانی برای رفاه کارمندان

اهمیت دادن به رفاه کارمندان یکی دیگر از ارزش‌های یک کسب و کار موفق است. کارمندان شما به شغل خود تنها به چشم یک ابزار برای کسب حقوق نگاه نمی‌کنند و می‌خواهند برای شرکتی کار کنند که واقعاً به آن‌ها اهمیت می‌دهد. به همین منظور کارمندان همواره از سرپرستان خود می‌خواهند تا نگرانی و عقاید آن‌ها را بشنوند و بدانند که آیا جایی که در آن کار می‌کنند برایشان زمینه پیشرفتی مهیا می‌کند یا خیر.

در واقع کارمندان همواره به دنبال یافتن یک محیط کار دلپذیر و ایمن هستند و از مدیران خودد می‌خواهند تا منابع مورد نیاز از جمله فناوری، منابع انسانی و بودجه مورد نیاز را برای آن‌ها تامین کنند.

با توجه به هر آن‌چه تا کنون در خصوص ارزش کسب و کار به شما گفتیم،  شما دیگر می‌توانید به عنوان مدیر و یا صاحب یک کسب و کار با رعایت موارد ذکر شده در این بخش از مقاله ارزش کسب و کار خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید.

نتیجه‌گیری

در طول این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا برای شما به صورت کامل توضیح دهیم که ارزش چیست و دقیقا چه معنایی دارد. همچنین برای شما توضیح دادیم که ارزش در زمینه‌های مختلف زندگی مورد استفاده قرار می‌گیرد، مانند زندگی شخصی و کسب و کار.

در ادامه سعی کردیم تا به شما بگویم که چگونه می‌توانید ارزش را در کسب و کار خود بسنجید و همچنین نمونه‌هایی از ارزش‌های مهم در کسب و کار را به شما معرفی نمودیم. شما می ‌توانید با مطالعه این مقاله از مطالب ارائه شده در آن در خصوص ارزش و اهمیت آن در کسب و کار آگاه شوید.

برخی از سوالات رایج

۱. ارزش چیست؟

ارزش به عنوان مجموعه ‌ای از خصوصیات اخلاقی تعریف می ‌شود که در آن‌ ها انسان به واسطه داشتن این ارزش‌ها از سایر انسان‌های دیگر متمایز می‌ گردد و همچنین زندگی اجتماعی یک فرد را بنا می‌ سازد.

۲. معنای ارزش در کسب و کار چیست؟

  1. میزان درآمد
  2. سودآوری
  3. سهم بازار
  4. تشخیص مارک
  5. میزان وفاداری مشتری
  6. حفظ مشتری
  7. سهم کیف پول
  8. نسبت فروش متقابل
  9. میزان پاسخ کمپین
  10. میزان رضایت مشتری

۳. عناصر تاثیر گذار در ارزش یک کسب و کار چیست؟

عناصر ملموس و ناملموسی در ارزش کسب و کار دخیل هستند که نمونه‌هایی از عناصر ملموس عبارتند از؛ دارایی‌های پولی، ارزش سهامداران، سهام و میزان سودمندی شما از یک تجارت و از جمله عناصر ناملموس نیز می‌توان به مارک تجاری، شناخت، حسن نیت، منافع عمومی و علائم تجاری اشاره کرد.




تاریخ: جمعه 24 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم و اهمیت ارزش آفرینی در کسب و کار

ارزش آفرینی مفهومی است که اگر در کسب‌وکارها لحاظ شده و به عنوان یک گزینه کلیدی به آن نگاه شود، می‌تواند هم برای مشتریان یک سازمان ارزش والایی ایجاد کند و هم سود خوبی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد. اما ارزش گذاری در سازمان به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که هریک می‌توانند جنبه‌ها خاصی از ارزش را برای عام و خاص ایجاد کنند.

در همین راستا می‌خواهیم در این مطلب تمام چون و چرای ارزش آفرینی در سازمان و شرکت‌ها را مورد بحث و بررسی قرار دهیم تا این مفهوم را به شکلی اساسی و اصولی در کسب و کار خود پیاده‌ سازی کنیم. پس برای رسیدن به این مهم، لطفاً تا انتهای متن با ما همراه باشید.

ارزش آفرینی چیست؟

ارزش آفرینی در لغت به معنای «ایجاد اعتبار، ارج، شایستگی و سندیت در امر خاصی» است. بر این اساس، می‌توان گفت که ارزش آفرینی در کسب‌وکارها باید در تولید و شیوه معرفی محصولات و خدمات لحاظ شود. البته هر محصولی که تولید می‌شود، ارزش خاصی را ایجاد می‌کند که باعث می‌شود آن محصول به فروش برسد.

مثلاً یک تولیدکننده کفش، در پی ارزش عامی که ایجاد می‌کند، مشتریان قابلی توجهی هم بدست می‌آورد (همه مردم به کفش نیاز دارند و آن را تهیه می‌کنند. پس پوشش دادن این نیاز مردم، ارزش‌آفرینی برای آن‌ها است.»

اما با توجه به بازار رقابتی و تنوع محصول بالایی که در عصر حاضر وجود دارد، تنها محصولات و خدماتی می‌توانند مورد توجه عام قرار بگیرند که ارزش بیشتری را ایجاد کرده باشند. (مانند تولید کفش راحت‌تر، شیک‌تر یا باکیفیت‌تر)

حالا تصور کنید که دو شرکت مجرا، محصول یکسانی مانند تلفن همراه تولید کنند. یکی از این شرکت‌ها امکانات عمومی که یک تلفن همراه اسمارت باید داشته باشد را در محصول خود جای می‌دهد، اما آن یکی شرکت علاوه بر این امکانات عمومی، یک سری امکانات اختصاصی را نیز به محصول خود اضافه می‌کند و آن را با قیمت نسبتاً بالاتر از رقیب خود به بازار عرضه می‌کند.

اگر امکاناتی که شرکت دوم به محصول خود اضافه کرده، برای مشتریان ارزش بالاتری ایجاد کند، بسیار بیشتر مورد استقبال قرار می‌گیرد. این ارزش می‌تواند شامل حل یک مشکل، راحت انجام دادن کاری، ایجاد حس آرامش، زیبایی، برتری یا ….. باشد.

«هرچیزی که باعث شود انسان حس بهتری نسبت به خود و دنیای خود داشته باشد، برای او ارزش تلقی می‌شود!» با توجه به این تعریف، باید تولید محصولات و ارائه خدمات در جهت ایجاد این ارزش‌ها صورت بگیرند. پس صاحبان کسب‌وکار می‌توانند محصولات و خدمات خود را در پی ارضای حس ارزشمندی انسان ارتقا دهند و خود نیز از ثمره آن بهره‌مند شوند.

چرا ارزش آفرینی مهم است؟

انسان تنها موجود هوشمند این سیاره است که به ارزش نیاز دارد. همه مشاغل برای رفع نیازهای انسان ایجاد شده‌اند، اما همیشه مشاغلی در صدر قرار دارند که در کنار رفع نیازها، ارزشی را نیز برای مردم ایجاد کنند. دلیل محبوب بودن برخی از برندها در بین مردم هم به همین ارزش‌گذاری‌ها مربوط می‌شود. در واقع وقتی یک مدیر، ارزش آفرینی در سازمان یا شرکت خود را در اولویت قرار دهد، شاهد موفقیت‌های بسیاری در سازمان خود خواهد بود. اما متاسفانه اولویت اول اکثر افراد برای تولید یا خدمت، تحقق اهداف مالی است.

در گذشته به دلیل ناآگاهی مردم و پایین بودن سطح تکنولوژی، به ارزش آفرینی توجه چندانی نمی‌شد. اما امروزه با رونق امکانات ارتباطی، ایجاد انواع شبکه‌های اجتماعی، سایت‌های بزرگ فروشگاهی و بالا رفتن سطح عمومی دانش مردم، توجه به ارزش آفرینی در کسب و کارها جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. به‌طوری که اگر در حال حاضر بخواهیم یک کسب‌وکار ایجاد کنیم – چه در سطح فردی و چه در سطح شرکتی و تیمی – باید ارزش آفرینی را اساس کار خود قرار دهیم تا در راستای تحقق آن، از مزایای مادی آن نیز بهره‌مند شویم.

آیا ارزش آفرینی می‌تواند باعث سود بیشتر شود؟

با اطمینان می‌توان گفت که: «اگر ارزش آفرینی به شیوه‌ای درست انجام شود، حتماً سود خوبی را نیز به همراه خواهد داشت.» در رقابت بالایی که امروزه در بازارها وجود دارد، هر کسب‌وکاری که ارزش بیشتر ایجاد کند، مشتریان و مخاطبین بیشتری هم خواهد داشت؛ مشتری و مخاطب بیشتر، یعنی فروش و توجه بالاتر، فروش و توجه بالاتر نیز به معنی سود بالاتر است! مصداق این مورد را می‌توان در الگوهای معنوی نیز پیدا کرد، مبنی بر اینکه: «کسی که خدمت بیشتری به جامعه کند، پاداش چند برابری آن را دریافت خواهد کرد.»

پس ارزش گذاری می‌توان مترادف با عبارت «خدمت رسانی» هم عنوان کرد. البته باید به این نکته توجه کرد که اگر یک مدیر به ‌جای تفکر صرف در مورد کسب‌ سود، به فکر ارزش آفرینی برای مشتریان حوضه خدمت‌رسانی خود باشد، می‌تواند با تولید محصولات و ارائه خدمات ارزشمندتر، یک موقعیت برد – برد برای خود و مشتریانش ایجاد کند (مشتریان راضی‌ – مدیر راضی).

ارزش آفرینی یا مزیت رقابتی؟

معمولاً برخی از اصطلاحاتی که در سطح مدیریتی به کار برده می‌شوند، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. یکی از دو اصطلاح مدیریتی که معانی مشابهی دارند، اصلاح «ارزش آفرینی» در کنار «مزیت رقابتی» است. مزیت رقابتی، همان وجه تمایز محصولات و خدمات شما به نسبت رقیبانتان است.

می‌توان مزیت رقابتی را همان ارزش آفرینی در نظر گرفت، اما بین این دو تفاوت‌های کوچکی وجود دار که آن‌ها را تا حدی از هم متمایز می‌کند. مثلاً مزیت رقابتی صرفاً به داشتن عملکرد بهتر از رقبا تمرکز دارد، اما ارزش آفرینی در پی ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان است، حتی اگر در جهت رقابت با رقیبان نباشد! نکته کلیدی این است که اگر صاحبان کسب‌وکارها مزیت‌های رقابتی خود را در جهت ارزش آفرینی ایجاد کنند، به مراتب نتایج بهتری دریافت خواهند کرد.

چطور می‌توان ارزش ایجاد کرد؟

ارزش آفرینی در کسب‌وکارهای مختلف با هم تفاوت دارد، به همین خاطر نمی‌توان یک الگو یا فرمول اختصاصی را ارائه داد که برای تمام سازمان‌ها، شرکت‌ها، نهادها و کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک قابل استناد باشد. به صورت کلی ارزش آفرینی می‌تواند به اشکال زیل در کسب‌وکارها پیاده‌سازی شود:

  • ارزش آفرینی فردی

افراد می‌توانند در پی تولید محصولات کاربردی یا ارائه خدمات موردنیاز، برای خود و دیگران ارزش آفرینی کنند. وقتی کسی یک محصول همیشگی را به شکلی خاص‌تر، کاربردی‌تر، شیک‌تر، سَبُک‌تر، مقاوم‌تر و بهتر ارائه دهد، ارزش آفرینی اتفاق افتاده است. پس افراد جامعه اولین کسانی هستند که می‌توانند در پی ارزش گذاری، از خدمات و محصولات یکدیگر به صورت برنده – برنده سود ببرند.

  • ارزش آفرینی سازمانی

گاهی سازمان‌ها و شرکت‌ها سهم خوبی از بازار هدف‌شان را تسخیر کرده‌اند و نیازی به پیدا کردن بازارهای جدید یا مشتریان بیشتر ندارند. این شرکت‌ها می‌توانند با «تهیه مواد اولیه از فاصله نزدیکتر»، «تهیه مواد اولیه با قیمت پایین‌تر و کیفیت یکسان»، «استخدام افراد بیشتر یا کارآمدتر» یا «بکارگیری یک شیوه مدیریتی بهتر» در خود سازمان ارزش‌های تازه‌ای ایجاد کنند. بنابراین ارزش آفرینی می‌تواند علاوه بر سطح فردی، در سطح سازمانی و برای افراد درون سازمان هم ایجاد شود.

  • ارزش آفرینی در سطح جامعه

ارزش گذاری علاوه بر موارد فوق، می‌تواند در سطح جامعه نیز صورت بگیرد. مثلاً حکومت‌ها با ایجاد امکانات، بسترهای لازم، آموزش، ارائه تسهیلات و دیگر روش‌های موجود، می‌توانند جامعه را تشویق به کارآفرینی و ایجاد استارت‌ آپ‌ها کنند. با توجه به اینکه بازارهای مختلف به هم پیوسته هستند، افراد نیز می‌توانند با پیوند دادن کسب و کار خود به بازارهای دیگر، یک روند کلی ایجاد کنند.

مثلاً یک شرکت تولید کننده شیر آب می‌تواند با کسب‌وکارهای مبتنی بر تولید لوله، سینک و …. همکاری ایجاد کند تا یک سطح به هم پیوسته از ارزش‌ها در جامعه ایجاد شود.

با توجه به گزینه‌هایی که عنوان شد، می‌توانیم نتیجه بگیریم که ارزش آفرینی در سطح فردی، قابل دسترس‌ترین نوع ارزش آفرینی برای عموم مردم است.

بنابراین ما می‌توانیم با در نظر گرفتن تمام جنبه‌های شغلی خود، در فکر ایجاد ارزش‌های تازه باشیم تا آن ارزش را به دیگران ارائه دهیم و خود نیز از آن سود ببریم. به نظر می‌رسد، کسب سود از طریق ارزش گذاری از هرگونه کسب سود از راه‌های دیگر، منطقی‌تر، انسانی‌تر و اثربخش‌تر است.

  • ارزش گذاری با بررسی زنجیره ارزش

برای اینکه بدانیم چگونه به کمک زنجیره ارزش می‌توانیم در سازمان خود ارزش تازه ایجاد کنیم، باید ابتدا از مفهوم و تعریف زنجیره ارزش و ارزش آفرینی آگاه باشیم. پس می‌توان گفت که، زنجیره ارزش یا «Value Chain» مجموعه فعالیت‌هایی است که در یک سازمان به‌صورت زنجیره‌ای انجام می‌شود تا یک ارزش تازه خلق شود.

زنجیره ارزش به سازمان‌ها کمک می‌کند تا از مرحله ورودی (مواد خام)، ارزش‌گذارهای خود را آغاز کرده و تا رسیدن محصول به دست مشتری، آن را مدیریت کنند. شمایی که این مطلب را مطالعه می‌کنید، ممکن است یک مدیر یا صاحب یک کسب‌وکار مستقل باشید که می‌خواهد زنجیره ارزش را در کار خود پیاده‌سازی کند. برای انجام این کار می‌توانید از الگوی زیر استفاده کنید. چراکه معمولاً زنجیره ارزش در شرکت‌ها، در پی سه مرحله زیر انجام می‌شود:

  • تحلیل و بررسی فعالیت‌ها

در مرحله‌ی نخست زنجیره ارزش، باید تمام فعالیت‌هایی که در شرکت‌ انجام می‌شود را مورد بررسی قرار دهید. این فعالیت‌ها بسته به شرکت‌های گوناگون می‌توانند تعداد بیشتر یا کمتر داشته باشند. اما در صورت کلی، فعالیت‌هایی مانند خدمات، تولید، مراحل مهم بازاریابی، حسابداری، سفارش گیری، پشتیبانی، تعمیرات، پیگیری، آزمایش و …. می‌توانند جزو فعالیت‌های موجود در یک سازمان باشند.

البته بسته به بزرگی سازمان، عواملی مانند چگونگی استخدام افراد توانمند، چگونگی ایجاد انگیزه در بین کارکنان، چگونگی استفاده از آخرین متد روز در زمینه کاری‌تان، چگونگی شناخت مشتریان و بازخورد گرفتن از آن‌ها، چگونگی ایجاد و مدیریت پلتفرم‌های آنلاین و …. نیز می‌تواند جزو دغدغه‌های نخستین مرحله‌ در زنجیره ارزش باشد.

  • تحلیل و بررسی ارزش‌ها

در دومین مرحله از زنجیره ارزش، باید ارزشی که در هنگام انجام هر فعالیت می‌توان ایجاد کرد را یادداشت کنید. مثلاً اینکه در مرحله پشتیبانی یا سفارش‌گیری، چه چیزهایی برای شما و مشتریانتان ارزش تلقی می‌شود را یادداشت کنید.

معمولاً در مرحله سفارش‌گیری، عواملی مانند «به موقع تحویل گرفتن، تحویل دادن و انجام درست سفارشات» ارزش است، یا در مرحله پشتیبانی نیز عواملی مانند «پاسخگویی تلفنی، پاسخگویی آنلاین، پیگیری حضوری، بررسی و حل نهایی مشکلات» ارزش تلقی می‌شوند.

وظیفه مدیران در مرحله دوم این است که تمام ارزش‌های ممکن برای هر فعالیت را مورد بررسی قرار داده و آن‌‌ها را در یک فلوچارت قرار دهند تا جلوه بصری قابل فهم‌تری داشته باشد.

  • ارزیابی نهایی و برنامه‌ریزی

اگر مرحله دوم را به خوبی انجام داده باشید، آن‌گاه آماده اجرا هستید. با اجرای همه یا تعدادی از ایده‌هایی که یادداشت کرده‌اید، می‌توانید به ارزش‌ آفرینی‌های مورد نظر خود دست یابید و پیشرفت فوق‌‌العاده‌ای را در کار خود ایجاد کنید.

می‌بینید که برای ارزش گذاری می‌توان روی ایده ‌پردازی و خلاقیت فردی و تیمی حساب کرد. ذهن انسان، آغازگر تمام تغییرات موجود در این کره خاکی بوده است. پس پیشنهاد می‌کنم همین حالا سه مرحله فوق را در مورد کسب‌وکار خود اجرا کنید و برای اجرایی کردن اید‌های ارزشمندتان برنامه‌‌ریزی کنید.

ارزش آفرینی باید فردی انجام شود یا گروهی؟

اگر چه معمولاً اجرای مراحل زنجیره ارزش در سازمان‌ها، به‌صورت گروهی و تیمی انجام می‌شود، اما اشاره کردیم که اجرای آن‌ها به صورت فردی در مورد کسب‌وکارهای کوچک هم می‌تواند انجام شود و نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد.

البته نکته حائز اهمیت آن است که همیشه طوفان فکری جلسات تیمی، نتایج بزرگتر و کارآمدتری نسبت به جلسات فردی با خودتان دارد. حتماً متوجه شده‌اید که قدرت تیم، همیشه از قدرت یک فرد بیشتر است. بنابراین اگر کارمندانی دارید که فکر می‌کنید می‌توانند در اجرای زنجیره ارزش شما سهیم باشند، بلافاصله موضوع را با آن‌ها در میان بگذارید.

جایگاه مشتریان در ارزش آفرینی‌

در متد جدید بازاریابی که به صورت آنلاین، بازاریابی ویروسی وایرال ، اجتماعی و گسترده انجام می‌شود، مشتری برترین جایگاه ممکن را در کسب‌وکارهای مدرن دارد. با توجه به اینکه توسعه کسب‌وکارها در گرو استقبال مشتریان قرار دارد، توجه به نیازهای مشتریان در صدر فعالیت‌های یک سازمان، شرکت یا کسب‌وکار قرار می‌گیرد.

بنابراین اگر بتوانید با مشتریان خود تعامل برقرار کنید، آن‌ها را بشناسید و از ایشان بازخورد بگیرید، آن‌ها بزرگترین راهنمای شما برای ایجاد ارزش‌های تازه در سازمانتان خواهند بود. ارزش آفرینی شرکت با نیازها و رضایت مشتریان آن شرکت ارتباط مستقیم دارد. شما نیز برای تعامل با مشتریان کسب‌وکار یا شرکتتان می‌توانید از راه‌های زیر استفاده کنید:

  • ایجاد باشگاه مشتریان و جمع‌آوری اطلاعات تماس آن‌ها (برای فرستادن پیشنهادهای ویژه به ایمیل آن‌ها)
  • ارسال پیامک به مشتریان (پیامک‌های مناسبتی، تشکر برای خرید، دعوت به خرید، معرفی محصولات تازه)
  • برگزاری مسابقات و قرعه‌کشی
  • تماس مستقیم با مشتریان و جویا شدن نظرشان در مورد محصولات و خدماتتان
  • اهدای فرم‌های نظرسنجی
  • و …..

نمونه ارزش‌گذاری در کسب‌وکارهای مختلف

تا به امروز نمونه‌های نامحدودی از ارزش‌ها در کسب‌وکارهای مختلف سراسر جهان ایجاد شده است که هریک نتایج متفاوتی را نیز به همراه داشته‌اند. اگر بخواهیم به‌صورت کلی نمونه‌های ارزش آفرینی در کسب‌وکارها را بررسی کنیم، می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

  • ایجاد یک ارزش جدید

با توجه به نیازهای مادی و معنوی بی‌انتهایی که انسان‌ها دارند، هنوز هم نیازهایی پیدا می‌شوند که برای رفع آن‌ها هیچ راه‌حلی ارائه نشده است. با پیدا کرده نیازهای رفع نشده مردم و ارائه راه‌حل برای رفع آن‌ها، می‌توان یک ارزش تازه خلق کرد، ارزشی که تا امروز در هیچ کسب‌وکاری لحاظ نشده باشد.

برای مثال، ایجاد شغل «مسئول برگزاری مراسمات» در کشورمان سابقه کمی دارد. هیچکس در گذشته به فکر رفع چنین نیازی در کشورمان نیفتاده بود، اما امروزه این کار به شکل یک کسب‌وکار لاکچری درآمده است (اینکه کسی باشد تا تمام کارهای برگزاری یک مراسم مانند گرفتن سالن، تهیه غذا و پذیرایی، اطلاع‌رسانی و … را برای ما انجام دهد!) رفع چنین نیازی، خود یک ارزش تازه است که می‌تواند نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد.

  • بهبود عملکرد

اگر صاحب یک کسب‌وکار بتواند راه‌حل ساده‌تری برای انجام یک کار ارائه دهد، یک ارزش قابل توجه برای افراد ایجاد کرده است. برای مثال می‌توان به اپلیکیشن‌هایی اشاره کرد که انجام بسیاری از کارها مانند ثبت‌نام‌ها، انتقال وجه، سفارش غذا و …. را برای ما آسان کرده‌اند.

  • قیمت پایین‌تر

قیمت پایین‌تر یک محصول نسبت به محصولات مشابه با همان کیفیت، یکی از رایج‌ترین نمونه‌های ارزش‌گذاری در کسب‌وکارهای مختلف است. قیمت پایین یک اهرم ارزشی بالاست که اکثر افراد جامعه را به خود جذب می‌کند. تخفیف‌های فصلی و مناسبتی و فروش‌های ویژه، مثال‌هایی از قیمت پایین‌تر هستند.

  • کاهش ریسک خرید

همه افراد به صورت ذاتی، هنگام خرید کردن از اینکه اشتباه خرید کنند، می‌ترسند. بنابراین کاهش ریسک خرید برای مشتریان می‌تواند یک ارزش والا برای آن‌ها باشد. کاهش ریسک خرید می‌تواند با «امکان پس گرفتن کالا در صورت نارضایتی»، « ارائه آموزش استفاده صحیح از محصول»، «پاسخگویی به تمام سوالات در مورد محصول یا خدمت» یا ….. انجام شود.

موارد بسیاری برای ارزش‌گذاری وجود دارد که نمونه‌های عنوان شده، جزو رایج‌ترین آن‌ها بودند. شما نیز می‌توانید به کسب‌وکارهای اطراف خود نگاه کنید و از ارزش‌های آن‌ها برای ایجاد ارزش‌های کسب‌وکار خود الگو بگیرید.

سخن نهایی

با توجه به انواع مدل ارزش آفرینی که در این مطلب عنوان شد، می‌توان به این نتیجه رسید که ایجاد ارزش، جزو عناصر اصلی ایده کسب ‌و کار در عصر حاضر است. بدون ایجاد ارزش نمی‌توان انتظار سود زیادی داشت. خوشبختانه در پی گسترش شبکه‌های اجتماعی، ارزش‌گذاری‌های آنلاین جایگاه والایی در بین مشتریان پیدا کرده‌اند.

بنابراین دیگر لازم نیست برای ایجاد ارزش به دنبال راه‌های پرهزینه باشید. شما با ایجاد یک صفحه قدرتمند اجتماعی، می‌توانید با کمترین هزینه‌های ممکن، بالاترین ارزش‌ها را به مشتریان و مخاطبین خود بدهید. مگر ارزش آفریدن چیزی غیر از حس خوب دادن به مشتریان است؟!

برخی از سوالات رایج

۱.ارزش آفرینی چیست؟

ارزش آفرینی مفهومی است که اگر در کسب‌وکارها لحاظ شود و به عنوان یک گزینه کلیدی به آن نگاه شود، می‌تواند هم برای مشتریان یک سازمان ارزش والایی ایجاد کند و هم سود خوبی را برای صاحبان کسب وکارها به همراه داشته باشد

۲. چرا ارزش آفرینی مهم است؟

دلیل مهم بودن ارزش آفرینی این است که انسان تنها موجود هوشمند این سیاره است که به ارزش نیاز دارد و تمامی پیچیدگی های موجود در در کره زمین به منظور رفع نیازها و ایجاد ارزش برای مردم است

۳. چطور می ‌توان ارزش ایجاد کرد؟

به صورت کلی ارزش آفرینی ممکن است به اشکال زیل در کسب و کارها پیاده شود:

  1. ارزش آفرینی فردی
  2. ارزش آفرینی سازمانی
  3. ارزش آفرینی در سطح جامعه
  4. گذاری با بررسی زنجیره ارزش
  5. تحلیل و بررسی فعالیت ‌ها
  6. تحلیل و بررسی ارزش‌ها
  7. ارزیابی نهایی و برنامه‌ریزی
 



تاریخ: جمعه 24 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش کامل مدیریت مالی برای کسب و کار در ایران

مدیریت مالی عبارتی است که معمولاً توسط مدیران کسب ‌و کار استفاده می‌شود. مدیریت مالی در واقع بر شیوه‌های مدیریت یک کسب‌وکار استوار است. این روش‌ها شامل اخذ سیاست‌هایی است که باعث می‌شود ضمن پیشرفت مالی یک سازمان، افراد و شرکت‌های ذی‌نفع هم از سود خوبی بهره‌مند شوند.

«وارن بافت» یکی از سرمایه‌داران بزرگ آمریکا در یکی از سخنرانی‌های خود می‌گوید: هرگز فکر نکنید که کارکردن می‌تواند شما را سرمایه‌دار کند بلکه این مدیریت مالی است که می‌تواند شما را به ثروت برساند. شاید برای‌تان سوال شده باشد که مدیریت مالی یعنی چه؟

اگر بخواهیم یک تعریف ساده از آن ارائه بدهیم باید بگوییم به روش‌ها و تکنیک‌هایی که سبب می‌شود بین درآمد و مخارج یک فرد، خانواده یا یک شرکت تعادل ایجاد شود مدیریت مالی می‌گویند.

در کشور ما به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب توانایی مدیریت‌ مالی اهمیت بیش‌تری از میزان درآمد پیدا کرده است همین امر سبب شده تا افراد زیادی از موسسات مختلف و کتاب مدیریت مالی برای مدیریت درآمد شرکت و یا زندگی شخصی‌شان استفاده کنند.

البته راه ‌کارهای مدیریت مالی در زندگی شخصی افراد هم می‌تواند تاثیر داشته باشد. با توجه به شرایط بحرانی اقتصاد کشورمان، در حال حاضر بحث مدیریت مالی هر فرد نیز به اندازه مدیریت مالی شرکت‌های بزرگ اهمیت پیدا کرده است.

در همین راستا سعی کرده‌ایم تا در این مطلب در کنار تعریف مدیریت مالی، معرفی صفر تا صد انواع روش‌ها مدیریت مالی کارآمد در ایران، معرفی رشته دانشگاهی مدیریت مالی، به روش‌های مدیریت مالی در زندگی شخصی افراد هم بپردازیم. لطفاً با ما همراه باشید.

مدیریت مالی چیست؟

در منابع مختلف تعاریف متفاوتی برای مدیریت مالی ارائه شده است اما اگر بخواهیم کامل‌ترین و جامع‌ترین تعریف را برای این موضوع ارائه بدهیم باید بگوییم : به مدیریت کارآمد منابع مالی یک شرکت یا سازمان در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، «مدیریت مالی» گفته می‌شود.

با توجه به اینکه اولین و مهم‌ترین هدف هر سازمان، افزایش سرمایه و سود است، علم مدیریت مالی برای نیل به چنین هدفی تعیین شده است. در واقع در سطح جهان هر شرکتی که به ‌صورت اصولی اداره شود، مدیریت مالی قوی را سرلوحه کار خود قرار داده است.

سه اصل در مدیریت مالی وجود دارد که عبارتند از: به‌دست آوردن درآمد، پس‌انداز کردن درآمد و سرمایه‌گذاری درآمد. برای توضیح این سه اصل باید بگوییم هر فرد یا سازمانی باید باید دارای یک منبع درآمد باشد و علاوه‌بر خرج کردن این درآمد بتواند آن را پس‌انداز بکند و با آن در زمینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کند.

بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای موفقیت در کسب‌وکار خود افرادی را به‌عنوان مدیر مالی استخدام می‌کنند که در رشته مدیریت مالی تحصیل کرده‌اند و در این زمینه تجربه کافی دارند. درواقع موفقیت یک کسب‌وکار ارتباط بسیار نزدیکی با بخش مالی آن دارد پس اگر شماهم صاحب یک کسب‌وکار هستید بهتر است به بخش مالی شرکت‌تان توجه خاصی داشته باشید و آن را به یک مدیر مالی خوب بسپارید.

 

اگر بخواهیم تعریف کلی‌تری از مدیریت مالی ارائه کنیم، می‌توانیم بگوییم: «مدیریت مالی یعنی مدیریت منابع و مصارف یک سازمان در کنار هم به شکلی مؤثر و کارآمد برای افزایش ارزش، ثروت و سود سهامداران آن سازمان.» از جمله مواردی که در مدیریت مالی مورد بحث و برنامه‌ریزی قرار می‌گیرد می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد:

  • بودجه‌بندی‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت شرکت یا سازمان
  • تخصیص منابع
  • تأمین مالی و افزایش سرمایه
  • توزیع سود سهامداران
  • برنامه‌ریزی‌های مالی
  • افزایش سرمایه و سهامداران (در صورت نیاز)
  • و ……

مدیر مالی به چه کسی گفته می‌شود؟

با اطمینان می‌توان گفت که: «مدیر مالی مهم‌ترین نقش موجود در یک سازمان یا راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم است.» بنابراین اگر مدیریت مالی یک شرکت به فرد مدبر، حرفه‌ای و کاردانی واگذار نشود، مهم‌ترین بخش سازمان با مشکل مواجه شده و تمام عملکرد آن سازمان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. بر این اساس به نظر می‌رسد مدیر مالی بودن یکی از سخت‌ترین و پرمسئولیت‌ترین شغل‌های دنیا است.

هرچقدر یک سازمان بزرگتر باشد، مدیریت مالی آن نیز دشوارتر خواهد بود. یک مدیر مالی تنها زمانی می‌تواند تمام منابع موجود در یک شرکت را به درستی مدیریت کند که از آخرین دستاوردهای علم مدیریت جهانی باخبر بوده و بر اصول پایه‌ای آن‌ها مسلط باشد. از جمله وظایف یک مدیر مالی می‌توان به موراد زیر اشاره کرد:

  • جمع کردن و مدیریت نقدینگی

در یک شرکت برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری و عمل به این اهداف همگی در گرو میزان بودجه یک شرکت است و کسی که وظیفه مدیریت این بودجه را دارد مدیر مالی شرکت است. درواقع مدیر مالی شرکت باید برروی تک تک بخش‌های شرکت و بودجه مورد نیاز آن اشراف کامل داشته باشد و بهترین برنامه را برای اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت شرکت تدوین کند.

روش‌های گوناگونی برای کنترل بودجه یک شرکت وجود دارد اما بهترین روشی که تا امروز ارائه شده است جمع کردن نقدینگی و بودجه است که در ادامه درباره ان توضیح خواهیم داد.

روش جمع کردن نقدینگی به این صورت است که مدیر مالی شرکت باید برنامه‌ای را تدوین کند که در آن بتواند با صرف کمترین بودجه بیش‌ترین بازده و سود را به‌دست بیاورد حال می‌تواند این کار را با ایجاد یک تعادل مناسب بین پرداخت حقوق کارکنان شرکت یا دخالت دادن سرمایه‌گذاری‌های شرکت انجام بدهد. مدیریت نقدینگی مهم ترین وظیفه یک مدیر مالی است.

پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان، پرداختی بستانکاران، تسویه بدهی‌ها، خرید مواد اولیه و …. از جمله کارهایی است که در جریان مدیریت نقدینگی یک مدیر مالی باید انجام شوند.

  • کنترل مالی

یکی از مهترین وظایفی که یک مدیر مالی به عهده دارد این است که هنگام اختصاص دادن بودجه شرکت به جای کم‌کردن بودجه اختصاص یافته به بخش‌هایی که به خوبی رشد کرده‌اند، بودجه به‌دست آمده از سرمایه‌گذاری‌های شرکت را برای اهداف بلند مدت محاسبه کند و  تخصیص بودجه را بر اساس آن‌ها انجام بدهد.

درواقع در این روش مدیر مالی از یک شیوه غیرمستقسم برای تخصیص بودجه شرک استفاده کرده است. همچنین بررسی و کنترل سرمایه شرکت به‌صورت دوره‌ای یا فصلی یکی دیگر از وظایف مهم مدیران مالی است که موجب می‌شود شرکت در جهت برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته به پیش رود. اگر کنترل مالی صورت نگیرد، هزینه‌های شرکت هم در جهت درستی صرف نمی‌شود.

  • برآورد سرمایه‌های موردنیاز در شرکت

تعیین سرمایه موردنیاز برای یک شرکت براساس هزینه‌های فعلی آن شرکت و سود آن، خرید دارای‌های ثابت و متغیر، سرمایه در گردش و برنامه‌های توسعه توسط مدیر مالی آن تعیین می‌شوند.

  • تهیه بودجه و تخصیص آن

شرط اصلی برای این که یک مدیر مالی بتواند بودجه شرکت را به درستی بین تمام بخش‌های شرکت تقسیم کند این است که اشراف کامل برروی بودجه کلی و نیاز هر بخش از شرکت داشته باشد.

نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که مدیر مالی یک شرکت باید در تمام مراحل کاری‌اش به مصرف بهینه بودجه توجه خاصی داشته باشد یعنی باید ببیند چگونه می‌تواند با پرداخت کم‌ترین هزینه بیشترین سود را به‌دست بیاورد. می توان یکی از دلایل شکست استارت آپ ها را عدم شناسایی درست نیاز بخش ها به منابع مالی دانست.

  • تعیین ساختار سرمایه‌ گذاری‌های یک شرکت

تعیین بلندمدت یا کوتاه مدت بودن سرمایه‌گذاری‌ها، زمینه‌های سرمایه‌گذاری و تعیین مقدار تجاری‌سازی سرمایه‌ها نیز از دیگر وظایف یک مدیر مالی است.

  • درک بازار سرمایه

یک شرکت برای این که در بازار سرمایه بتواند درآمد خوبی داشته باشد نباید فقط به فروش محصولات و خدمات خود متکی باشد و باید از راه‌های مختلفی برای کسب درآمد استفاده کند.  یکی از کارهایی که بخش مدیریت مالی برای کسب درآمد شرکت می‌تواند انجام دهد این است که سهام شرکت را در بازار بفروشد و یا سهام شرکت‌های مختلف را خریداری کند.

مدیر مالی یک شرکت نقش بسیار مهمی در افزایش درآمد آن سازمان دارد اما باید به این نکته توجه کرد که سرمایه‌گذاری در بازار نیازمند دانش و تجربه بسیار است و اگر مدیر مالی آن سازمان تجربه کافی در حوزه سرمایه گذاری نداشته باشد قبل از هر اقدامی برای این کار بهتر است با افرادی که دانش و تجربه کافی در این زمینه دارند مشورت کند.

  • ارائه یک برنامه مناسب برای سوددهی

رشد اقتصادی یک مجموعه به سودی که به‌دست می‌آورد بستگی دارد و تدوین یک استراتژی مناسب برای این سودآوری وظیفه مدیر مالی آن مجموعه است.

سودآوری یک شرکت به چندین عامل بستگی که عبارتند از: وضعیت اقتصادی، نوع قیمت‌گذاری، میزان عرضه و تقاضا و رقابتی که در صنعت وجود دارد. یک مدیر مالی توانا باید از تمام این عوامل آگاهی داشته باشد و تاثیر آن‌ها را برروی میزان سودآوری بررسی کند.

حال که با وظایف یک مدیر مالی آشنا شدید بهتر است با ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری یک مدیر مالی نیز آشنا شوید تا بدانید امور مدیریت مالی کسب‌وکارتان را به چه کسی بسپارید.

اولین نکته‌ای که در انتخاب یک مدیر مالی باید مورد توجه قرار بدهید این است که رشته تحصیلی و سابقه کار آن فرد را بررسی کنید. بعضی از شرکت‌ها برای پرداخت حقوق کم‌تر افرادی را به‌عنوان مدیر مالی استخدام می‌کنند که از دانشگاه معتبری فارق‌التحصیل نشده اند یا سابقه کار ندارند اما این کار اصولی نیست زیرا همان‌طور که گفتیم بخش مدیریت مالی یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های شرکت است.

نکته دیگری که در استخدام مدیر مالی بهتر است مورد توجه قرار دهید این است که مدیر مالی باید علاوه‌بر رشته تحصیلی خود در زمینه‌های سرمایه‌گذاری و اقتصاد اطلاعات کافی داشته باشد.

توزیع سود مازاد

سود مازاد شرکت‌ها ممکن است وارد سرمایه‌های گردشی شرکت شوند، در بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری شوند یا به‌صورت عادلانه بین سهامداران تقسیم شود. تصمیم‌گیری برای توزیع سرمایه مازاد در هرکدام از این بخش‌ها توسط مدیر مالی شرکت اتخاذ می‌گردد.

رشته مدیریت مالی در ایران شامل چه موضوعاتی است؟

رشته دانشگاهی مدیریت مالی یکی از بهترین رشته‌های آکادمیک است که هم در سطح جهانی و هم در داخل کشورمان از اهمیت بالایی برخوردار است.

فارغ‌التحصیلان رشته مدیریت می‌توانند در بخش‌های مربوط به بانکداری، بیمه، سازمان بورس و اوراق و بهادار، معاونت مالی در سازمان‌های دولتی و خصوصی، ارزیابی اقتصادی پروژه‌ها و ارائه روش‌های نوین مالی و مدیریت ریسک مشغول به کار شوند. همچنین این افراد پس از کسب تجربه‌های عملی می‌توانند خود کسب‌وکارهای مختلف مبتنی بر سرمایه را راه‌اندازی و مدیریت کنند.

افراد با تحصیل در این رشته با انواع تئوری‌های مدیریتی آشنا شده و ضمن آگاهی از چگونگی کاربرد شیوه‌های مدیریت نوین، با چگونگی عمل به تئوری‌ها در مدیریت عملی سازمان نیز آشنا خواهند شد. تحصیل در رشته مدیریت مالی هم در سطح بین‌المللی و هم در سطح ملی تا درجه دکتری می‌تواند ادامه داشته باشد.

آیا بدون تحصیل هم می‌شود مدیریت مالی را فرا گرفت؟

با توجه به اهمیت مدیریت مالی درست در تمام کسب‌وکارها، صاحبان مشاغل می‌خواهند برای مدیریت کسب‌وکار خود از روش‌های نوین مدیریت مالی کمک بگیرند. اما آیا این افراد بدون اینکه در زمینه مدیریت مالی تحصیل کرده باشند، می‌توانند برای آموزش آن اقدام کنند؟  پاسخ به این سوال مثبت است.

 

در واقع امروزه تمام علومی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند را می‌توان به ‌صورت آزاد از متخصصین این رشته‌ها آموخت. اگر شما هم یکی از افرادی هستید که می‌خواهید کسب‌وکار شخصی خود را به ‌صورت اصولی مدیریت کرده و آن را ارتقا دهید، به راحتی می‌توانید در دوره‌های آزاد حضوری و آنلاین مدیریت مالی شرکت کنید.

عدادی از دوره‌های مدیریتی که در هم ‌اینک در داخل کشورمان توسط اساتید زبده به‌صورت آزاد تدریس می‌شود، به قرار زیر هستند:

  • دوره‌های مدیریت مالی و حسابداری با ارائه گواهینامه پایان دوره از وزارت علوم
  • دوره‌های یک‌ساله مدیریت بازاریابی فروش
  • دوره‌های مدیریت رهبری سازمان یا کوچینگ
  • دوره‌های مدیریت تخصصی مراکز آموزشی، اداری و ….
  • دوره‌های مدیریت کیفیت
  • دورهای چند ماهه و یک‌ساله مدیریت بازاریابی شبکه‌ای
  • و ……

بیشتر این دوره‌ها از تضمین بازگشت وجه برخوردار هستند و شرکت در آن‌ها هیچ ریسکی به همراه ندارد. شما می‌توانید با بهره‌گیری از محتوای تخصصی این دوره‌ها، ضمن مدیریت و ارتقای کسب‌وکار خود، به ارائه مشاوره به سایر کسب‌وکارهای دیگر نیز بپردازید.

تفاوت مدیریت مالی و مدیریت اجرایی در سازمان چیست؟

مدیر اجرایی در واقع می‌تواند همان مدیرعامل شرکت باشد که وظایف گسترده‌تری نسبت به مدیر مالی دارد. لازم است این نکته را بررسی کنیم که شرکت‌های بزرگ برای مدیریت بخش مالی و دارایی سازمان خود مدیران مالی استخدام می‌کنند؛ این در حالی است که در سازمان‌ها و کسب ‌و کارهای کوچک‌ تر یا کسب و کارهای خانگی مدیران اجرایی وظیفه مدیریت مالی شرکت را نیز به عهده می‌گیرند.

گاهی مدیریت اجرایی و مدیریت مالی به جای هم به کار برده می‌شوند که البته اشتباه است، مدیریت اجرایی اختیارات و وظایف بیشتری نسبت به مدیر مالی دارد که می‌تواند با استخدام مدیر مالی بخشی از وظایف مالی سازمانش را به او واگذار کند.

جالب است بدانید که مدیران اجرایی صرفاً مدیران مالی خوبی هم نیستند و بهتر است مدیرعامل‌ها به‌جای انجام همه امور به تنهای اقدام به استخدام مدیر مالی کارآمد و خبره کنند و نقش کلیدی و محوری مدیر مالی را جدی بگیرند.
از جمله وظایف یک مدیر اجرایی در سازمان می‌توان وظایف زیر را نام برد:

  • پشتیبانی و انجام امور اداری سازمان
  • مدیریت منابع انسانی
  • تعریف و تدوین هدف سازمان
  • تقویت و ترویج ارزش‌های سازمان به ‌صورت عملی نه شعاری و انگیزشی
  • نظارت بر برنامه‌ریزی سازمان
  • مستندسازی سوابق سازمان
  • و …..

مواردی که نام بردیم عناوینی هستند که در اثر تجربه سازمان‌ها به مدیران اجرایی اطلاق می‌گردد؛ این در حالی است که به صورت تخصصی و ویژه وظیفه مدیر اجرایی تعیین نشده است. بنابراین با توجه به اختیارات گسترده مدیر اجرایی، گزینه‌های فوق می‌تواند تا چندین مورد دیگر نیز ادامه داشته باشد.


تفاوت حسابداری و مدیریت مالی در چیست؟

فرد حسابدار در یک سازمان دارای مهارت‌های دفترداری و حسابداری است که باید حسابرسی، گزارش‌گیری، تحلیل هزینه‌های صرف شده و اداره سیستم آنلاین حسابداری و حسابرسی سازمان را انجام دهد. حسابدارها هزینه‌ها و درآمدهای گذشته شرکت را برآورد می‌کنند و کلاً نگاه رو به آینده دارند؛ این در حالی است که مدیران اجرایی باید برای آینده مالی سازمان برنامه‌ریزی کنند.

می‌توان نتیجه گرفت که حسابدار و مدیر مالی سازمان نقش مکمل هم هستند. البته حسابدار می‌تواند برای ثبت داده‌های خود یک دفتردار هم استخدام کند. حسابدار و مدیر مالی چون هر دو وظیفه مدیریت دارایی‌های یک شرکت را برعهده دارند، در چارت‌های سازمانی هم در یک سو قرار داده می‌شوند.

آیا مدیریت مالی فقط برای سازمان‌هاست؟

مدیریت مالی حرفه‌ای و گسترده فقط برای سازمان‌ها می‌تواند کاربرد داشته باشد اما قسمت‌های کوچک‌تر ترفندهای مالی می‌تواند برای اداره مالی زندگی شخصی افراد هم کاربرد داشته باشد. البته در سال‌های اخیر بحث مدیریت پول شخصی طرفداران زیادی پیدا کرده است. در پی افزایش شدید تورم، مردم کشورمان نیز به بحث مدیریت مالی در زندگی خود علاقمند شده‌اند.

افراد زیادی با بکارگیری ترفندهای مدیریتی توانسته‌اند هزینه‌های خود را سازماندهی کرده و شاهد پیشرفت‌های زیادی در توسعه مالی و ارتقا سرمایه خود باشند. بنابراین بهتر است به بررسی مدیریت مالی در زندگی شخصی نیز بپردازیم تا ببینیم با بکارگیری چه روش‌هایی می‌توانیم ضمن برنامه‌ریزی برای درآمد خود، سرمایه‌گذاری‌های خوبی انجام دهیم.

کشورهای توسعه یافته دانش مالی را در دروس پایه کودکان قرار داده‌اند تا پس از رسیدن به سن بزرگسالی بتوانند با برنامه‌ریزی برای درآمد و هزینه‌های خود به رفاه مالی دست پیدا کنند. متاسفانه در کشور ما چنین آموزش‌های پایه‌ای وجود ندارد. برای اینکه ما نیز بتوانیم از دانش مالی و سواد مالی بهره‌مند شویم، باید از ابتدا اصول آن را فرا بگیریم. مدیریت مالی در زندگی شخصی چگونه است؟

ممکن است تصور کنید که در سن و سال کنونی خود دیگر قادر به فراگیری درس جدیدی درباره مدیریت پول‌های خود نیستید؛ اما می‌توانم به شما اطمینان بدهم که تنها با توجه به اصول مدیریت مالی در زندگی شخصی خود و عمل به آن‌ها در چند سال آینده می‌توانید به درجات مالی بالایی دست پیدا کنید.

۱۴ قدم برای شروع مدیریت مالی 

دانش مدیریت مالی اگرچه ترفندهای زیادی دارد اما در ابتدا می‌توان با یک سری اصول ساده شروع کرد. در واقع برای فراگیر سواد مالی و دست‌یابی به دانش مدیریت آن، لازم است تا ۱۰ مرحله ابتدایی زیر را طی کنید:

  • ارزش خالص دارایی‌های خود را حساب کنید

از مجموع دارایی‌های نقدی و غیرنقدی خود تمام بدهی‌های خود را کسر کنید تا ارزش خالص دارایی‌تان به دست بیاید. با عدد بدست آمده می‌توانید بدانید دقیقاً در چه جایگاه مالی قرار دارید. بهتر است به‌صورت دوره‌ای دارایی خالص خود را مورد بررسی قرار دهید تا اگر کم یا زیاد شد، برنامه‌ریزی مالی خود را براساس آن تنظیم کنید.

  • خرج‌هایتان را یادداشت کنید

خیلی از کتاب‌های بزرگ در زمینه مدیریت مالی خانواده و موفقیت یادداشت هزینه‌های روزمره را توصیه کرده اند. این روش فواید بسیار زیادی برای مدیریت هزینه‌ها و در طول زندگی دارد اما مهم‌ترین فایده این کار این است که چشم شما به روی مخارج بیهوده زندگی‌تان باز می‌شود.

گاهی اوقات پیش می‌آید بخشی زیادی از درآمدتان را برای مواردی که زیاد مهم نیستند خرج می‌کنید اما متوجه آن نمی‌شوید مثلا خرید قهوه به صورت روزانه اگر هر قهوه ۲۰۰۰۰ تومان باشد ماهانه ۶۰۰۰۰۰ تومان از درآمد برای خرید قهوه خرج می‌شود در صورتی که می‌شود با کم‌تر کردن تعداد دفعات خرید قهوه یا روش‌های دیگر مخارج این بخش را کم کرد.

درواقع نوشتن مخارج روزانه باعث می‌شود تا بتوانید با رفتار مالی‌تان آشنا شوید و آن را اصلاح کنید.این کار را برای همیشه توصیه نمی‌کنیم اما در ابتدای کار بهتر است چند ماه کل هزینه‌های خود را بنویسید. در آخر ماه هزینه‌های خود را رصد کنید و ببینید درآمد خود را برای چه اموری صرف کرده‌اید. کدام‌یک از آن‌ها ضروری و کدام‌یک غیرضروری بوده‌اند. یادداشت کردن خرج‌ها می‌تواند عادت‌های مالی شما را مشخص کند تا بعداً برای اصلاح آن‌ها اقدام کنید.

  • یک چشم‌انداز مالی برای خود تعیین کنید

معمولاً افراد درآمدهای خود را ناآگاهانه خرج می‌کنند و هیچ استراتژی مناسب برای آینده مالی خود ندارند. اگر شما بتوانید چشم‌اندازهای مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت برای خود تعیین کنید، ناخودآگاه درآمد خود را حساب‌شده خرج کرده و از خریدهای اضافی صرف‌نظر می‌کنید. تعیین کردن چشم‌انداز مالی یکی از مهم‌ترین مراحل برای مدیریت شخصی مالی‌تان خواهد بود.

  • طراحی یک برنامه اقتصادی

لازمه‌ی طراحی یک برنامه اقتصادی مناسب این است که رفتار مالی‌تان را شناخته و آن را اصلاح کرده باشید. اگر موفق به کنترل مخارج و مدیریت مالی شده باشید می‌توانید اهداف اقتصادی بلندمدت و کوتاه‎مدت زندگی‌تان را مشخص کرده و برای تحقق آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

  • وام و قرض ممنوع

برای این که بتوانید مدیریت مالی مناسبی برای درآمد خود داشته باشید سعی کنید تا جایی که امکان دارد زیر بار وام‌های بانکی نروید تا مجبور نباشید هر ماه مبلغی را برای قسط‌های آن کناربگذارید.

  • درآمدتان را افزایش دهید

ممکن است شما یک چشم‌انداز ایده‌آل برای آینده مالی خود تعیین کرده باشید که با درآمد کنونی‌تان فاصله زیادی داشته باشد که معمولاً اکثر افراد به همین شیوه ویژن‌های مالی خود را تعیین می‌کنند.

بنابراین برای رسیدن به آن باید درآمد خود را افزایش دهید. ممکن است بالا بردن درآمد برای شما مفهوم سختی داشته باشد و با خود بگویید که با نرخ تورم کنونی و افزایش روز‌افزون بیکاری و نرخ قیمت‌ها، چطور می‌توان به فکر افزایش درآمد بود؟

برای پاسخ به این سوال باید به باورهای مالی خود رجوع کنید؛ اگر فکر می‌کنید نمی‌توانید درآمدتان را افزایش دهید، پس هرگز موفق به این کار نخواهید شد. اما اگر فکر می‌کنید با وجود تمام سختی‌ها این امر امکان‌پذیر است، حتماً موفق به افزایش درآمد خود خواهید شد.

برای بالا بردن درآمد خود می‌توانید در کنار شغل اصلی‌تان به فعالیت‌های آنلاین یا کسب‌وکارهای کوچک خانگی بپردازید. در سطح اینترنت آموزش‌های زیادی درباره راه‌اندازی انواع کسب‌وکار خانگی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها بهره بگیرید.

 

  • درآمد خود را بودجه‌بندی کنید

همان‌طور که یک مدیر مالی وظیفه‌ بودجه‌بندی بخش‌های مختلف یک مجموعه را دارد ما هم باید مانند یک مدیر مالی هزینه‌های مختلف زندگی‌مان را بررسی کنیم و بودجه‌ای را به آن اختصاص دهیم.

برای مثال اگر ۵ میلیون در‌آمد داشته باشید بهتر است ۲۰% آن را سرمایه‌گذاری کنید، ۵% آن را پس‌انداز کنید و مابقی را برای موارد مختلف هزینه کنید.

نکته‌ای که در این کار وجود دارد این است که باید به درصد بودجه توجه شود نه به مبلغ یعنی کسی که ۵ میلیون درآمد دارد نباید ۲ میلیون از آن را سرمایه‌گذاری کند بلکه باید ۲۰% آن را برای سرمایه‌گذاری کنار بگذارد.

مقدار درآمدتان هرچقدر که باشد، باید برای خرج کردن آن برنامه مشخصی داشته باشید. بودجه‌بندی درآمد برای خرج‌های ضروری و غیرضروری به شما کمک می‌کند تا طبق برنامه و چشم‌اندازتان پیش بروید.

 

پس بهتر است هرچه زودتر برنامه اقتصادی و بودجه‌بندی خود را تنظیم کنید. بهتر است این برنامه به‌صورت ماهانه تنظیم شود. مثلاً مبالغ ضروری برنامه‌تان می‌تواند شامل اجاره منزل یا شارژ ساختمان، هزینه‌های خورد و خوراک و شهریه مدرسه فرزندان باشد. هزینه‌های متفرقه هم می‌تواند بسته به اولویت و شرایط زندگی شما شامل موارد دیگری باشد.

  • رفتارها و عادت‌های مالی خود را اطلاح کنید

در این مرحله پس از یادداشت کردن خرج‌های خود، تعیین چشم‌انداز و بودجه‌بندی درآمد باید به دید کلی نسبت به شرایط مالی زندگی خود رسیده باشید؛ حالا برای اینکه بتوانید طبق برنامه به پیش بروید و اهداف مالی خود را محقق کنید باید عادت‌های بد مالی خود را به عادت‌های مثبت تبدیل کنید. اگر در گذشته هزینه زیادی را صرف خریدهای غیرضروری می‌کردید، بهتر است دیگر آن‌ها را فراموش کرده و پول خود را نگه‌دارید.

  • اولویت‌های مالی مشخصی داشته باشید

هدف از کسب درآمد رسیدن به هدف‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت است و این اهداف بسته به نوع زندگی و خواسته‌های هر شخص می‌تواند متفاوت باشد. یکی از راه‌هایی که  در مبحث مدیریت مالی می‌تواند شما را به اهداف‎‌تان نزدیک‌تر کند اولویت‌ بندی مخارج‌تان است. اگر با اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت آشنایی زیادی ندارید پیشنهاد می‌کنم به این مثال توجه کنید؛

تصور کنید می‌خواهید تا اخر سال یک خانه بخرید شما برای خرید این خانه تمام تلاش‌تان را می‌کنید تا درآمدتان را افزایش‌دهید و با مدیریت مالی مناسب هزینه‌های‌تان را کنترل کنید.در این مثال خرید منزل هدف بلند مدت شما است و شما آن را در اولویت لیست مدیریت مالی خود قرار داده‌اید.

اگر اولویت شما خرید ماشین یا یک وسیله برای منزل‌تان است باید آن را در اولویت خود قرار داده و تا خرید آن از هزینه کردن برای چیزهای دیگر صرف‌نظر کنید. مثلاً پیش آمده فردی روزانه بالای ۲۰ هزار تومان هزینه خرید قهوه‌اش بوده است اما بعد از مشخص کردن اولویت‌های مالی با خرید یک دستگاه قهوه‌ساز ۲۰۰ هزار تومانی درآمد خود را برای خرید اساس منزلش کنار گذاشته است.

  • پس‌انداز داشته باشید

تا زمانیکه پس‌انداز نداشته باشید، نمی‌توانید به ثروتمند شدن فکر کنید. براساس آن‌چه که در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» از مردم ثروتمند بابل قدیم نقل شده است، این مردم ۱۰ درصد از درآمدشان را به عنوان پس‌انداز برای خود نگه‌می‌داشتند. آن‌ها در هر شرایطی این مقدار را خرج نمی‌کردند تا به حد قابل توجهی می‌رسید.

  • سرمایه‌گذاری کنید

مردم ثروتمند بابل پس از اینکه پس‌اندازهایشان به حد قابل توجهی می‌رسید، آن را در زمینه مناسبی سرمایه‌گذاری می‌کردند. البته سرمایه‌گذاری حتماً باید با مشورت افراد آگاه انجام شود تا از سودبخشی آن اطمینان داشته باشید.

سپردن سرمایه خود به دست افراد ناآگاه می‌تواند کل سرمایه شما را به باد بدهد. بنابراین در این مرحله دقت زیادی داشته باشید

  • همه احتمالات را درنظر بگیرید

زندگی واقعی همیشه پر از اتفاقات پیش‌بینی نشده است و کسانی در زندگی واقعی پیروز هستند که همیشه در برنامه روزمره و اقتصادی خود جایی را برای اتفاقات غیر منتظره خالی می‌گذارند. اگر شما هم می‌خواهید در برنامه مالی و روزمره زندگی‌تان شکست نخورید پیشنهاد می‌کنیم مقداری از درآمدتان را برای روز مبادا پس‌انداز کنید تا دچار مشکل نشوید.

  • زنگ خطر مالی را به صدا دربیاورید

یکی از رفتارهای مالی بدی که در اکثر انسان‌ها وجود دارد این است که تمام موجودی حساب‌شان را خرج می‌کنند. این کار سبب می‌شود تا اتفاقات پیش‌بینی نشده شما را گرفتار کند برای جلوگیری ازاین اتفاق برای بودجه‌ای که دارید خط قرمز تعیین کنید و زمانی که موجودی حساب‌تان به آن محدوده رسید زنگ خطر مالی را به صدا دربیاورید و اجازه ندهید موجودی حساب‌تان صفر شود.

  • درصد تعیین کنید نه مبلغ

سعی کنید به جای مبالغ همیشه با درصدها سروکار داشته باشید. ساختار مغز انسان به شیوه‌ای است که در آن اگر همیشه یک مبلغ مشخص در نظر گرفته شود، همان را به عنوان واقعیت زندگی‌تان در نظر گرفته و از افزایش درآمد و پیشرفت مالی شما جلوگیری می‌کند.

بنابراین بهتر است همیشه بودجه‌بندی‌های خود را به‌صورت درصدی انجام داده و نامی از مبلغ اختصاصی نبرید. مثلاً ۴۰ درصد را به خوراک، ۱۲ درصد بچه‌ها و بقیه را نیز برای سایر امور به همین شیوه دسته‌بندی کنید.

معروف‌ترین کتاب‌های مدیریت مالی کدام‌اند؟

در زمینه مدیریت مالی کتاب‌های فراوانی وجود دارند که می‌توانید به آن‎ها سر بزنید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. در این مقاله فهرستی از کتاب مدیریت مالی که می‎تواند به شما کمک کند را فراهم کرده‌ایم و به‌صورت زیر است:

  • کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثرRolf Dobelli
  • کتاب خلق مدل کسب‌وکار اثر استروالدر
  • کتاب تفکر، سریع وکند اثر Daniel Kahneman
  • کتاب صفر تا یک اثر پیتر ثیل
  • کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم اثر تینا سیلیگ

برخی از سوالات رایج

مدیریت مالی چیست؟

به مدیریت کارآمد منابع مالی یک شرکت یا سازمان در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، «مدیریت مالی» گفته می‌شود.

مهم ترین مواردی که در مدیریت مالی مورد بحث و برنامه‌ریزی قرار می‌گیرد کدامند؟

  • بودجه‌بندی‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت شرکت یا سازمان
  • تخصیص منابع
  • تأمین مالی و افزایش سرمایه
  • توزیع سود سهامداران
  • برنامه‌ریزی‌های مالی
  • افزایش سرمایه و سهامداران (در صورت نیاز)
  • و ……

تفاوت مدیریت مالی و مدیریت اجرایی در سازمان چیست؟

مدیر اجرایی در واقع می‌تواند همان مدیرعامل شرکت باشد که وظایف گسترده‌تری نسبت به مدیر مالی دارد. لازم است این نکته را بررسی کنیم که شرکت‌های بزرگ برای مدیریت بخش مالی و دارایی سازمان خود مدیران مالی استخدام می‌کنند؛




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

قدم های رسیدن به مدیریت مالی شخصی ، معرفی 3 نرم افزارهای مورد نیاز

مدیریت مالی شخصی به معنی اداره کردن درست زندگی از نظر مالی است. کنترل هزینه‌ها یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت مالی است که آگاهی از آن برای هر فرد لازم است. ابزارهای زیادی برای کنترل و مدیریت مالی شخصی افراد وجود دارد که شما می‌توانید به کمک آن‌ها برنامه شخصی خود را به‌صورت کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت برنامه‌ریزی کنید.

در این مطلب می‌خواهیم به صورت کلی مدیریت مالی شخصی و ابزارهای لازم برای آن را مورد بررسی قرار دهیم. شما می‌توانید به کمک همین اطلاعات در زمینه مدیریت مالی خود گام برداشته و در نهایت استقلال مالی خود را رقم بزنید.

مدیریت مالی شخصی چیست؟

علم مدیریت دارایی‌ها، درآمد، اموال، پس‌اندازها و هزینه‌های زندگی شخصی یک فرد را «مدیریت مالی شخصی» گویند. شما تنها زمانی می‌توانید یک مدیریت مالی شخصی موفق داشته باشید که اصول درست این نوع از مدیریت را فرا بگیرید.

شاید تصور کنید مدیریت مالی کار سختی است؛ اما با توجه به میل غریزی انسان به داشتن برنامه‌ریزی برای درآمدها، فراگیری این علم به‌راحتی امکان‌پذیر است. در کشورهای توسعه یافته، مدیریت مالی شخصی مانند مدیریت مالی برای کسب و کار بخشی از واحدهای ضروری درسی کودکان و نوجوانان است.

در واقع درست‌ تر آن است که علم مدیریت مالی از سنین پایین به فرزندان آموزش داده شود تا ایشان با رسیدن به سن بزرگسالی بتوانند اولین درآمدهای خود را نیز به درستی مدیریت کنند. این امر نه تنها در زندگی شخصی افراد تحول شگرفی ایجاد می‌کند، بلکه باعث پیشرفت جامعه نیز می‌شود.

مدیریت مالی شخصی همچنین یکی از واحدهای درسی رشته اقتصاد در سطح آکادمیک است که دانشجویان ایرانی این رشته مؤظف به گذراندن این واحد درسی هستند.

اگر چه مدیریت مالی بیشتر از سایر علوم در زندگی ما کاربرد دارد، اما اهمیت آن برای جوانان ایرانی در اولویت قرار ندارد. افرادی که این موضوع را جدی می‌گیرند، می‌توانند رفاه مالی و تحقق اهداف مالی خود را در طی چند سال رقم بزنند.

این در حالی است که برخی از افراد حتی با رسیدن به سن بالا، هنوز هم درگیر ساده‌ترین هزینه‌های زندگی‌شان هستند. فاصله ناتوانی مالی تا رسیدن به حد اعلای مالی، در دانش مدیریت مالی شخصی و پس از آن نیز در مدیریت مالی خانواده قرار دارد.

چطور می‌توان به مدیریت مالی شخصی رسید؟

همانطور که اشاره کردیم، برای دست یافتن به مدیریت مالی شخصی باید روش‌ها و اصول این نوع از مدیریت را فرا بگیرید. اگرچه هرکس بسته به ذهنیت، سبک زندگی و سبک کاری خود می‌تواند اصول و قوانین مشخصی برای مدیریت مالی شخصی‌اش داشته باشد، اما یک سری اصول اولیه قرار دارند که با الگو گرفتن از آن‌ها می‌توانید قدم‌های اولیه و اساسی مدیریت مالی خود را بردارید.

برای درک بهتر این موضوع می‌توانیم به بررسی زندگی مالی دو مرد جوان اشاره کنیم. تصور کنید آقای الف فردی است که اعتقادی به مدیریت مالی ندارد و معتقد است که خودش می‌داند چگونه برای درآمدش حساب و کتاب کند. آقای ب هم فردی هم سن‌وسال و هم‌موقعیت آقای الف است که می‌خواهد یاد بگیرید مدیریت مالی شخصی خود را برعهده بگیرد.

پس از گذشت چند سال آقای الف توانسته است ازدواج کند، خانه خوبی رهن کند و یک ماشین معمولی بخرد. او همچنان برای امرارمعاش در یک اداره دولتی کار می‌کند و هنوز هم شعارش آن است که خود می‌داند چگونه حسابش را مدیریت کند.

آقای ب نیز پس از گذشت این چند سال، ازدواج کرده است و یک خانه متوسط خریده است. ماشین معمولی خود را فروخته و تصمیم دارد تا چند ماه آینده یک ماشین مدل بالاتر برای خود و خانواده‌اش تهیه کند. حالا این نیز بگذرد.

آقای الف و ب به سن ۵۰ سالگی می‌رسند و فرزندان دانشجو دارند. آقای الف دارایی محدودی دارد و مجبور است آن را نیز برای تأمین هزینه تحصیل فرزندانش بفروشد.

آقای ب فرزندان خود را به دانشگاه‌های برتر فرستاده و می‌خواهد کم‌کم خود را بازنشسته کند و باقی عمر خود را با همسرش در طبیعت و سفر بگذراند.

میان زندگی این دو فرد تفاوت‌هایی وجود دارد. تنها چیزی که این تفاوت را ایجاد کرده، مدیریت مالی آقای ب است. البته در این مثال، آقای ب، یک مدیریت مالی متوسط را در زندگی خود ایجاد کرده بود. اگر مدیریت مالی شخصی در حد اعلا رعایت شود، می‌تواند نتایج شگفت‌انگیزتری را برای افراد رقم بزند.  پس با ما همراه بمانید تا شیوه مدیریت مالی صحیح را بررسی کنیم.

۵ قدم تا رسیدن به مدیریت مالی شخصی

با اطمینان می‌توان گفت که اگر مدیریت مالی شخصی وجود نداشته باشد، افراد هرگز نمی‌توانند به اهداف مالی خود دست پیدا کنند؛ چرا که اصلاً نمی‌توانند هدفی برای خود در نظر بگیرند.

افرادی که در دام اخبار بد اقتصادی گرفتار می‌شوند، مدیریت مالی شخصی را امری بی‌فایده می‌دانند و آن را در کشوری با نرخ تورم بالا مثل ایران بی‌نتیجه می‌دانند.

اگرچه نمی‌توان منکر شرایط بد اقتصادی جامعه‌مان شویم، اما حتی در بدترین شرایط ممکن هم می‌توان به کمک مدیریت مالی درست، به نتایج مالی خوبی دست پیدا کرد. اگر می‌خواهید یاد بگیرید منابع مالی خود را به شکلی درست مدیریت کنید، قدم‌های زیر را دنبال کنید:

  • دخل و خرج‌تان را یادداشت کنید

اگر ندانیم درآمد خود را صرف چه چیزهایی می‌کنیم، نمی‌دانیم چه هزینه‌های ضروری و غیرضروری در زندگی‌مان داریم. یادداشت کردن مقدار درآمد و تمام هزینه‌های ماهانه اولین قدم در جهت رسیدن به مدیریت مالی صحیح است.

شما می‌توانید با بررسی یادداشت‌های خود به عادت‌های خوب و بد مالی خود پی ببرید. آن‌گاه عادت‌های بد را ترک کرده و عادت‌های خوب را تقویت کنید. عادت‌های بد مالی می‌تواند شامل خرج‌های بیهوده، خریدهای ناگهانی، خرج‌کردن بخاطر پُز دادن، چشم‌ و هم‌چشمی، خریدهای سنگین، قرض گرفتن و … باشد.

از جمله عادت‌های خوب مالی هم می‌توان به پس‌انداز کردن اشاره کرد. پس‌انداز نه تنها یکی از مهم‌ترین بخش‌های مدیریت مالی است، بلکه وسیله رسیدن شما به استقلال و بی‌نیازی کامل مالی است.

اگر بتوانید هزینه‌های غیر ضروری زندگی مانند خریدهای بی‌مورد را حذف کرده و مقدار آن را به پس‌انداز‌های خود اضافه کنید، بزرگترین قدم را در راه رسیدن به مدیریت مالی شخصی خود برداشته‌اید.

با رسیدن پس‌اندازتان به یک حد قابل قبول، باید آن را در مسیر مطمئنی سرمایه‌گذاری کنید. سرمایه‌گذاری در املاک، بورس و بازار کالا از جمله سرمایه‌گذاری‌های خوب و رایج در کشورمان هستند.

البته برای سرمایه‌گذاری باید حتماً باید با افراد متخصص در این زمینه‌ها مشورت کنید تا دچار ضرر نشوید. رسیدن به چنین جایگاهی از یادداشت کردن دخل و خرج‌تان شروع می‌شود. پس پیشنهاد می‌کنم از همین امروز هزینه‌های کوچک و بزرگ خود را یادداشت کرده و ماه بعد آن را ارزیابی کنید.

  • برای خود اهداف مالی تعیین کنید

پس از برداشتن قدم مهم اول برای رسیدن به مدیریت مالی شخصی صحیح، نوبت به هدف‌گذاری مالی می‌رسد. این مرحله را می‌توان جذاب‌ترین مرحله رسیدن به مدیریت مالی در نظر گرفت؛ چرا که تعیین هدف برای آینده با اشتیاق درونی فراوانی همراه است.

شما می‌توانید اهداف کوتاه‌مدت تا بلندمدت مالی خود را برای چند ماه یا چند سال آینده تعیین کنید. اهداف کوتاه‌مدت می‌تواند شامل خرید وسایل منزل، وسایل شخصی موردعلاقه‌، ماشین، سفرهای تفریحی داخلی یا خارجی، خرید ملک کوچک یا …. باشد.

اهداف بلندمدت هم می‌تواند شامل خرید خانه، خرید ملک بزرگ یا ….. باشد. البته این اهداف بسته به علایق، شرایط و موقعیت هرکس می‌تواند گزینه‌های متفاوت‌تری داشته باشد. پیشنهاد می‌کنیم همین حالا سه مورد از اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت مالی خود را روی یک صفحه کاغذ یا در دفترچه یادداشت گوشی‌تان بنویسید تا بدانید در پی تمام تلاش‌های مالی خود می‌خواهید به کجا برسید.

  • بودجه‌بندی کنید

پس از کاهش هزینه‌های غیرضروری و تعیین اهداف مالی، بهتر است درآمد خود را به شکلی کارآمد بودجه‌بندی کنید. برای مثال می‌توانید ۵۰ درصد از درآمد خود را به هزینه‌های ضروری مانند خوراک، پوشاک و هزینه مسکن اختصاص دهید؛ ۲۰ درصد را پس‌انداز کنید؛ ۱۰ درصد را ببخشید و ۲۰ درصد را نیز برای تفریح، سرگرمی، سفر و …. در نظر بگیرید.

شما می‌توانید درصدها را بسته به شرایط زندگی خود جابجا کنید، اما سعی کنید مبلغ پس‌انداز هرگز کمتر از ۲۰ درصد و مبلغ قابل بخشش به نیازمندان و امور خیریه نیز کمتر از پنج درصد نباشد. رعایت این گزینه‌ها به‌صورت منظم باعث می‌شود ضمن دستیابی به مدیریت مالی شخصی، خیر و برکت معنوی نیز وارد زندگی‌تان شود.

  • ذهنیت مالی مثبتی داشته باشید

اگر فعالیت‌های فوق را انجام دادید، اما حس بهتری پیدا نکردید، پیشرفت زیادی در کارتان حاصل نشد یا به نتیجه موردنظر خود دست نیافتید، باید فقط و فقط در ذهن خود به دنبال چاره این مسئله باشید.

نه تنها در بحث مدیریت مالی شخصی، بلکه در تمام جنبه‌های زندگی باید برای پیدا کردن دلیل ناکامي‌هایمان به ذهن خودمان رجوع کنیم. تغییر باورها و عادت‌های مخرب مالی به دانش، زمان و حوصله نیاز دارد؛

اما در نهایت می‌تواند زندگی ما را به سمتی هدایت کند که بتوانیم در آن بالاترین سطح رفاه و رضایت مالی را تجربه کنیم. برای تغییر باورهای منفی مالی می‌توانید از دوره‌های حضوری و آنلاین اساتید موفقیت یا کتاب‌های برتر در این زمینه استفاده کنید.

یادتان باشد که باورهای مخرب در لایه‌های زیرین ذهن ناخودآگاه ما قرار دارند و دسترسی به آن‌ها به راحتی ممکن نیست. حتی گاهی تشخیص باورهای منفی نیز برای افراد دشوار است.

بنابراین هرگز تصور نکنید که بر باورهای منفی خود در زندگی واقف هستید. این باورها مخفی‌تر از آن هستند که بتوانید به‌راحتی تغییرشان دهید؛

  • مشاوره بگیرید

اگرچه مشاوره گرفتن همیشه با مزایای زیادی همراه است، اما متاسفانه اکثر افراد از مشورت گرفتن فرار می‌کنند. به نظر می‌رسد توهم دانش و تصور همه‌چیز‌دانی باعث می‌شود افراد فکر کنند خود همه چیز را می‌دانند و نیازی ندارد از شخص دیگری مشاوره بگیرند.

هرگاه احساس کردید خود همه چیز را می‌دانید و نیازی به یادگیری هیچ چیز جدید ندارید، آن لحظه به زندگی خود نگاه کنید؛ اگر مشکلی در زندگی‌تان وجود دارد که نیاز به حل دارد، مطمئن باشید که چیزهای زیادی برای یاد گرفتن وجود دارد. بنابراین برای دستیابی به یک مدیریت مالی شخصی صحیح، با افراد متخصص اقتصادی مشورت کنید.

آن‌ها ایرادهای مالی شما را بررسی خواهند کرد. یادتان باشد مشورت حتماً باید با افراد متخصص در این زمینه صورت بگیرید. مشورت گرفتن از افراد ناآگاه، نه تنها اشتباه است، بلکه می‌تواند منجر به شکست شما شود.

طی کردن قدم‌های رسیدن به مدیریت مالی شخصی، شما را در سطح بالاتری از نظر مالی قرار می‌دهد. اگر تمام اصول فوق را رعایت کنید، موقعیت‌های کاری بهتری را جذب خواهید کرد و با افراد بهتری (از نظر شخصیتی و داشتن تفکر سازنده) آشنا خواهید شد. اگر طی کردن این مراحل برای‌تان سخت است، این جمله را به یاد داشته باشید که: «موفق شدن سخت است، اما موفق نشدن هزاران بار سخت‌تر است!»

۳ نرم‌افزار برتر مدیریت مالی شخصی در جهان

از دهه ۱۹۸۰ میلادی، نرم‌افزهای مدیریت مالی شخصی ایجاد شدند و تا به امروز همچنان مورد استفاده افراد زیادی قرار گرفته‌اند. اگر بخواهیم به ترتیب بهترین و کاربردی‌ترین نرم‌افزارهای مدیریت مالی شخصی را نام ببریم، نرم‌افزارهای زیر در اولویت قرار خواهند گرفت:

  • نرم‌افزار «کوئیکن» – Quicken

کوئیکن قدیمی‌ترین نرم‌افزار مدیریت مالی شخصی در جهان است که امتیاز بهترین نرم‌افزار مدیریت مالی شخصی جهان را در سال ۲۰۱۹ ازآن خود کرد. از جمله ویژگی‌های این نرم‌افزار می‌توان به قابلیت‌های بودجه‌بندی، پیگیری بدهی‌ها، مدیریت پس‌انداز، آموزش سرمایه‌گذاری، قابلیت ارتباط با اکسل، پرداخت مستقیم قبوض، برآورد ارزش دارایی خالص و ….. اشاره کرد.

  • نرم‌افزار «مینت» – Mint

مینت، یکی دیگر از نرم‌افزارهای برتر مدیریت مالی شخصی است که امکان پیگیری کلیه دارایی‌ها، درآمد، سرمایه‌گذاری‌ها، کارت‌های اعتباری، بدهی‌ها و امور مالی را برای شما فراهم می‌کند. این برنامه همچنین ابزار مناسبی برای بودجه‌بندی و برنامه‌ریزی هزینه‌های شماست که می‌تواند دید روشنی نسبت به عملکرد مالی‌تان به شما نشان دهد.

  • نرم‌افزار «پرسونال کپیتال» – Personal Capital

پرسونال کپیتال هم یکی دیگر از بهترین نرم‌افزارهای مدیریت مالی شخصی در سطح جهان است که می‌تواند دید بسیار شفاف و واضحی نسبت به شرایط مالی‌تان در شما ایجاد کند. وجه تمایز اصلی این نرم‌افزار با سایرین در برنامه‌ریزی دوران بازنشستگی است. شما می‌توانید به کمک این سرویس نرم‌افزاری، هر ماه بخشی از درآمد خود را برای دوران‌بازنشستگی‌تان اختصاص دهید.

این سه مورد جزو برترین نرم‌افزارهای تحت وب مدیریت مالی شخصی در جهان بودند که هر فردی می‌تواند به کمک آن‌ها وضعیت مالی خود را مدیریت کند. از دیگر نرم‌افزارهای مدیریتی مشهور جهان می‌توان به باجت‌پلاس، باجت سیمپل، گودباجت، اینکس فایننس، باجت‌پلاس، ریدی فور زیرو و ….. اشاره کرد.

البته تمام این برنامه‌ها با زبان انگلیسی طراحی شده‌اند و بازدهی زیادی برای فارسی‌زبانان ندارند. همچنین امکان پرداخت قبوض و پشتیبانی از کارت‌های اعتباری این نرم‌افزارها هم در کشور ایران بلااستفاده خواهد بود. به همین خاطر در ادامه سه مورد از نرم‌افزارهای کاربردی ایرانی مدیریت مالی شخصی را به شما معرفی خواهیم کرد تا از آن‌ها به‌راحتی استفاده کنید.

۳ نرم‌افزار مدیریت مالی شخصی ایرانی

خوشبختانه برنامه‌نویسان کشورمان موفق شده‌اند برای امر مدیریت مالی شخصی هموطنان، انواع نرم‌افزار و اپلیکیشن مدیریت مالی شخصی ایجاد کنند که می‌توان به کمک آن‌ها شرایط مالی خود را بررسی و برنامه‌ریزی کرد. از جمله این سرویس‌ها می‌توان به سه اپلیکیشن پرطرفدار مدیریت مالی شخصی ایرانی زیر اشاره کرد:

  • اپلیکیشن «پارمیس همراه»

برنامه پارمیس همراه یکی از بهترین سرویس‌های مدیریت مالی شخصی ایرانی است که امکان استفاده گروهی و خانوادگی را نیز برای کاربران خود ایجاد کرده است. یعنی شما می‌توانید به کمک این سرویس، علاوه بر شرایط مالی خود، شرایط مالی سایر افراد خانواده‌تان را نیز مدیریت کنید. این سرویس از زبان‌های فارسی، انگلیسی و عربی پشتیبانی می‌کند.

از جمله ویژگی‌های برتر پارمیس همراه می‌توان قابلیت‌های مدیریت هزینه‌ و درآمد، پیگیری بدهکار و بستانکار، ارتباط با بخش مخاطبین تلفن همراه، امکان تعریف حساب در سه سطح، مدیریت حساب‌های بانکی، مدیریت وام، بدهی و دارایی، مدیریت چک و اسناد پرداختی و دریافتی، بودجه‌بندی، پشتیبانی از تقویم شمسی، میلادی و قمری، امکان انتخاب انواع ارز به عنوان واحد پولی رایج، تهیه گزارش اکسل و پشتیبان‌گیری خودکار را نام برد.

  • اپلیکیشن «فانوس»

سرویس هوشمند فانوس یکی دیگر از برنامه‌های رایج مدیریت مالی شخصی ایرانی است که امکانات بسیاری را در دسترس مخاطبان خود قرار می‌دهد. فانوس می‌تواند با ثبت خودکار هزینه و درآمد شما، در نهایت به شما پیشنهادهای اقتصادی ارائه ‌کند.

این سرویس همچنین با مقایسه هزینه‌های شما با سایر افراد، به شما اعلام می‌کند که چقدر بیشتر یا کمتر از دیگران خرج کرده‌اید. وقتی به سقف هزینه‌هایی که در فانوس تعیین کرده‌اید نزدیک شوید، این برنامه به شما اعلان می‌دهد.

از امکانات دیگر فانوس می‌توان به پشتیبان‌گیری خودکار، خروجی اکسل، ثبت خودکار تراکنش‌ها، دسته‌بندی خودکار دخل و خرج، معرفی گزینه‌های سرمایه‌گذاری، معرفی وام، قابلیت اضافه کردن دسته‌بندی‌های شخصی و ….. اشاره کرد.

  • اپلیکیشن «قیاس»

استفاده از سرویس قیاس با ارائه امکاناتی ساده برای تمام کاربران با هر سطحی قابل انجام است. استفاده از قیاس کاملاً رایگان است و شما می‌توانید در محیط کاربری ساده و راحت آن مدیریت مالی شخصی خود را انجام دهید.

قیاس دارای قابلیت‌های ارائه گزارش و نمودارهای متنوع، تعریف انواع حساب، مدیریت نسخه‌های پشتیبان دراپ‌باکس، ثبت تراکنش‌های بانکی، ثبت دریافت و پرداختی روزانه، امکان ثبت یادآوری، بدهی، هزینه و درآمد، قابلیت ثبت وام، ارتباط آسان با تیم پشتیبانی و ….. است. این سرویس مبتنی بر اندروید بوده و برای تمام کاربران تلفن‌های هوشمند قابل استفاده خواهد بود.

اگر مدیریت مالی به‌صورت دستی برایتان کاری زمان‌بر و دشوار است، می‌توانید تمام عملیات مدیریت شخصی مالی خود را به کمک سرویس‌های ایرانی موجود انجام دهید. خوشبختانه با پیشرفت هر روزه تکنولوژی، هربار استفاده از سرویس‌های متنوع باعث راحت‌تر شدن زندگی افراد می‌شود.

سخن نهایی

افراد به کمک مدیریت شخصی مالی می‌توانند با بودجه‌بندی اختصاصی و بررسی هزینه‌های خود، از مشکلات مالی رها شده و به استقلال مالی دست پیدا کنند. خوشبختانه انواع نرم افزار حسابداری شخصی برای کامپیوتر و موبایل در دسترس عموم قرار دارد تا بتوانند مدیریت شخصی مالی خود را به صورت مجازی ثبت و بررسی کنند.

مدیریت مالی شخصی یا حسابداری شخصی از ضروریات رسیدن به رفاه و آرامش مالی در آینده است. توصیه‌های اقتصادی حاکی از  آن است که به‌جای گرفتن وام‌های جدید، سعی کنید تمام بدهی‌های خود را صاف کرده و  برای پوشش دادن هزینه‌های سنگین زندگی‌تان به فکر افزایش درآمدتان باشید. افزایش درآمد در عصر حاضر کار راحتی بوده و به کمک انجام کارهای نیمه‌وقت، دورکاری و راه‌اندازی استارت‌آپ‌های آنلاین به‌راحتی امکان‌پذیر است.

برخی از سوالات رایج:

۱. مدیریت مالی شخصی به چه معناست؟

مدیریت مالی شخصی شامل مجموعه فعالیت و برنامه ریزی هایی ست که یک فرد در زندگی شخصی خود انجام می دهد تا به اهداف و برنامه های خود برسد.

۲. به چه طریق می توان به مدیریت شخصی مالی رسید؟
۱. به دخل و خرج هایتان توجه داشته باشید.
۲. اهداف مالی خود را بررسی کنید.
۳. بودجه بندی خود را یادداشت کنید.

۳. چگونه می توان برنامه مشخصی برای مدیریت مالی شخصی داشت؟
این موضوع با توجه به شرایط هر فرد متفاوت است در حالت کلی با داشتن اطلاعات کافی از بودجه هر فرد و کنترل دخل و خرج می توان به این تسلط رسید.




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مدیریت مالی خانواده یک بحث جدی است که غافل شدن از آن می‌تواند تحقق اهداف مشترک یک خانواده را دچار مشکل کند. اگر اعضای یک خانواده نتوانند روی یک برنامه‌ریزی صحیح برای مدیریت مالی به توافق برسند، اعضای چنین خانواده‌ای ممکن است همیشه در دام بدهی‌ها گرفتار بمانند یا هرگز نتوانند به رفاه موردنظر خود در آینده دست پیدا کنند.

مدیریت مالی خانواده باید از بدو شکل‌گیری بنیان خانواده توسط زن و مرد به شکلی منظم و درست برنامه‌ریزی شود. اما این برنامه‌ریزی جنبه‌های متفاوتی دارد. در این مطلب می‌خواهیم با ارائه یک چک‌ لیست، هرآنچه برای مدیریت مالی خانواده لازم است را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. لطفاً تا انتها با ما همراه باشید.

مدیریت مالی خانواده چیست؟

مدیریت مالی خانواده شامل قوائدی است که به کمک آن می‌توان درآمد خانواده را به ‌صورتی برنامه‌ریزی شده بودجه‌بندی کرد. تصور کنید زوج جوانی که به تازگی تشکیل خانواده داده‌اند، تصمیم می‌گیرند برای خرج و مخارج زندگی خود مدیریت مالی انجام دهند. ایشان به گفتگو می‌نشینند و هرکدام نظر خود را درباره چگونگی خرج کردن درآمدشان اعلام می‌کنند.

مرد جوان ترجیح می‌دهد بخش زیادی از درآمدشان را برای خرید ماشین پس‌انداز کنند. اما زن جوان می‌خواهد علاوه بر پس‌انداز برای ماشین، بخشی را نیز برای سفر کنار بگذارند.

مرد می‌خواهد با خرید اجناس و خوراک ارزانتر، هزینه‌های ضروری را کاهش دهد، اما زن نمی‌خواهد از اجناس و خوراک بی‌کیفیت ارزان استفاده کنند. در نهایت مرد، همسر خود را پر مدعا و ولخرج خطاب می‌کند و زن هم شوهر خود را مردی خودخواه و خسیس می‌داند.

آن‌ها کلافه می‌شوند و نمی‌دانند چگونه باید برسر یک برنامه مشترک به توافق برسند. مدیریت مالی درست، همان چیزی است که می‌تواند چنین توافق سختی را برای خانواده رقم بزند و اهداف مشترک ایشان را محقق کند.

مدیریت مالی، تمام برنامه‌ریزی‌های اقتصادی یک خانواده را در بر گرفته و تعادل درستی بین مقدار درآمد آن خانواده با خرج و مخارج زندگی‌شان ایجاد می‌کند. مدیریت مالی خانواده همانند مدیریت مالی برای کسب و کار علاوه بر پول می‌تواند سایر منابع مانند زمان، فضای زندگی، موقعیت و ….. را نیز شامل شود.

چگونه می‌توان مدیریت مالی درستی داشت؟

یک مدیریت مالی خانواده درست نیازمند درک مسائل زیادی است. در واقع آموزش رفتارهای مالی باید از دوران کودکی شروع شود تا جوانان در بزرگسالی بتوانند هزینه‌های زندگی خود را به درستی مدیریت کنند. با توجه به اینکه سرفصل‌های مربوط به آموزش رفتارهای اقتصادی و مالی در آموزش عالی کشورمان وجود ندارد، جوانان مؤظف هستند تا خود این علم را فرا بگیرند.

شاید برخی از افراد تصور کنند که چون ریاضی را فرا گرفته‌اند، می‌توانند هزینه‌های مالی خود را به درستی مدیریت کنند. اما مدیریت مالی خانواده و مدیریت مالی شخصی چیزی فراتر از اعداد و ارقام ریاضیات است.

این بدان دلیل است که بخش اعظم درآمد افراد صرف خریدهای غیرضروری آن‌ها می‌شود؛ چرا که افراد دوست دارند خرید کنند. پس خرید یک امر احساسی است و نمی‌شود تنها با منطق ریاضیات آن را مدیریت کرد.

رفتارهای مخرب مالی کدام‌ ها هستند؟

در جامعه‌ای که مدیریت مالی خانواده یا مدیریت مالی شخصی به‌صورت عمومی آموزش داده نمی‌شود، رفتارهای مخرب مالی زیادی در بین افراد آن جامعه وجود خواهد داشت.

می‌توان گفت اکثر مردم تنها بخاطر عدم مدیریت صحیح منابع و دارایی‌های خود است که همیشه در دام بدهی، وام، قرض، چک‌های برگشتی و ….. گرفتار می‌مانند. از جمله مخرب‌ترین رفتارهای مالی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • خریدهای بدون برنامه و ناگهانی

بیشتر افراد این عادت بد مالی را در تمام عمر با خود دارند. افرادی که دست به خریدهای سنگین و ناگهانی می‌زنند، به یکباره بخش بزرگی از درآمد خود را تنها صرف یک خرید نسبتاً بی‌مورد می‌کنند، آن‌گاه برای بودجه‌بندی مقدار درآمد باقی‌مانده خود دچار مشکل و فشار می‌شوند.

شاید چیزی که قصد خرید آن را داریم، یکی از وسایل موردعلاقه ما باشد. نمی‌توان از چنین خریدهایی چشم‌پوشی کرد اما برای خرید چنین لوازمی، باید آن را وارد برنامه‌ریزی مالی خود کرد و در وقت مناسب اقدام به خرید کرد نه به صورت ناگهانی و بدون برنامه.

  • چشم و هم‌چشمی

شاید تصور کنید موضوع چشم‌ و ‌هم‌چشمی در جوامع مدرن امروز جایی ندارد و انسان امروزی آگاه‌تر از آن است که بخواهد برنامه‌های مالی خود را با چشم و هم‌چشمی به هم بریزد.

البته این موضوع در بین افراد آگاه جامعه کمتر دیده می‌شود؛ اما هنور هم افرادی هستند که هزینه‌های ضروری زندگی خود را فدای چنین عادت مخربی می‌کنند. با اطمینان می‌توان گفت که چشم‌ و هم‌چشمی یکی از بدترین عادات مخرب انسان‌هاست که باعث می‌شود مدیریت مالی آنان دچار خلل بزرگی شود.

  • اعتیاد به خرید کردن

افرادی که به خرید کردن اعتیاد دارند، هر روز یا هرماه که دستمزد یا حقوق خود را دریافت می‌کنند، هر ئآنچه که بپسندند را خریداری می‌کنند، حتی اگر به آن‌ها نیاز واقعی و مبرمی هم نداشته باشند.

این افراد دوست دارند فقط خرید کنند. کسانی‌ که چنین عادت مخربی دارند، نمی‌توانند بدون اینکه کلی خرید کنند، حال خوبی داشته باشند، چراکه به آن عادت کرده‌اند. اعتیاد به خرید کردن علاوه بر اینکه یک عادت مخرب مالی است، می‌تواند اسراف هم باشد.

  • استفاده از پول به عنوان ابزاری برای کنترل دیگران

هدیه دادن کار بسیار خوبی است اما گاهی هدیه دادن‌ها برای خوشحال کردن دیگران نیست، بلکه برای کنترل آن‌ها است. ممکن است افراد پول را ابزاری قرار دهند تا دیگران را تحت سلطه و نفوذ خود نگه‌دارند. کسی که چنین عادتی دارد، نمی‌تواند نه از نظر روحی آسایش داشته باشد و نه مدیریت مالی خانواده درستی را برای زندگی‌اش لحاظ کند.

  • قرض دادن‌های بی‌مورد

قرض دادن هم مانند هدیه دادن کار حسنه و خوبی است اما نه وقتی که خود به منابع مالی‌مان نیاز مبرم داریم. برخی از افراد نمی‌توانند در برابر درخواست‌های قرض جواب «نه» بدهند. در این‌صورت همه از آن‌ها تقاضای مبلغی تحت عنوان قرض گرفتن می‌کنند.

شاید این رفتار کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد اما براساس تجربه بسیاری از افراد جامعه، می‌توان آن را یکی از مخرب‌ترین رفتاری مالی به حساب آورد. شما باید برای درآمد خود برنامه‌ریزی کنید.

اگر بخشی از درآمد شما به نیازهای ضروری‌تان اختصاص ندارد، می‌توانید آن را قرض دهید، اما حق ندارید مبلغی که برای پوشش دادن هزینه‌های ضروری خود و خانواده‌تان کنار گذاشته‌اید را به دیگران قرض بدهید، صرفاً برای اینکه در رودبایستی گیر کرده‌اید.

  • سرمایه ‌گذاری‌های نا آگاهانه

برخی از افراد مدیریت مالی خانواده خوبی دارند اما به‌صورتی ناآگاهانه و با ریسک بالایی دست به سرمایه ‌گذاری در بازار بورس یا پس‌اندازهای شخصی می‌زنند و گاهاً ضررهای بزرگی را متحمل می‌شوند. سرمایه‌گذاری به تخصص و آگاهی نیاز دارد.

به همین خاطر افراد باید برای این کار از افراد متخصص مشورت گرفته و سپس اقدام به سرمایه‌گذاری کنند. در صورتی که علاقمند به یافتن راه های سرمایه گذاری می باشید

علاوه بر مواردی که عنوان شد، عادت‌های مالی مخرب بسیار بیشتری در بین افراد یک جامعه وجود دارد. خبر خوب آن است که در سایه آگاهی و تلاش، تمام این رفتارها قابل اصلاح هستند. اگر شما هم یکی یا چند عادت مالی مخرب در خود سراغ دارید، این مطلب را تا آخر بخوانید تا بتوانید در نهایت به مدیریت مالی شخصی یا مدیریت مالی خانواده صحیحی دست پیدا کنید.

چک ‌لیست مدیریت مالی خانواده

برای دستیابی به دانش مالی و دستیابی به یک مدیریت مالی خانواده یا مدیریت مالی شخصی می‌توانید گزینه‌های موجود در چک لیست زیر را الگوی زندگی و رفتار مالی خود قرار دهید. اگر چه عمل کردن ۱۰۰ درصد به تمام موارد این لیست کار بسیار سختی است، اما همین‌که در صدد رعایت آن‌ها باشید، تغییرات بزرگی را در زندگی خود مشاهده خواهید کرد.

  • ذهنیت مالی خود را اصلاح کنید

ریشه تمام مشکلات انسان به باورهای آن‌ها برمی‌گردد. نمی‌توان باورهای مخربی از نظر مالی داشت و انتظار موفقیت و پیشرفت مالی هم داشت.

وقتی اعتقاد داشته باشیم که در اوضاع نابسامان اقتصادی کشور نمی‌توان دخل و خرج را با هم هماهنگ کرد، تمام تلاش‌های مدیریت مالی بی‌ثمر خواهند بود.

شما تنها زمانی می‌توانید انتظار داشته باشید که تلاش‌های شما برای مدیریت مالی خانواده یا مسائل مالی شخصی‌تان اثربخش باشد که ذهنیت درستی نسبت به مسائل مالی داشته باشید و از درون به بهتر شدن شرایط ایمان داشته باشید.

  • با اعضای خانواده‌تان هماهنگ شوید

همانطور که در تعریف مدیریت مالی خانواده هم عنوان کردیم، گاهی زوج‌ها نمی‌توانند بر روی یک برنامه مالی درست به توافق برسند. این مشکل بخاطر دیدگاه‌های متفاوت زوجین بوجود می‌آید. برای حل این مشکل لازم است تا زوجین بتوانند به درک درستی از نیازهای یکدیگر برسند و تا رسیدن به این درک به یکدیگر فرصت کافی بدهند.

پس از رسیدن به این درک است که می‌توان به توافق صحیحی برای بودجه‌بندی مالی دست پیدا کرد. از آن پس نیز باید اعضای خانواده به‌ خصوص زن و شوهر یکدیگر را در جریان تصمیمات مالی خود قرار دهند و بدون اطلاع از دیگری دست به اقدامات مالی مثل خرید ماشین یا سایر وسایل زندگی نزنند.

  • رفتارهای مالی خود را تغییر دهید

اگر درگیر یکی از رفتارها یا عادت‌های مخرب مالی هستید، سعی کنید آن‌ها را تغییر دهید و به کمک توسعه فردی در خود رفتار مناسبی را جایگزین کنید. تغییر رفتار منفی همیشه با موفقیت‌های بزرگ همراه است. گاهی با ترک یک عادت بد مانند اعتیاد به خرید یا خریدهای ناگهانی می‌توان به پیشرفت‌های مالی زیادی دست پیدا کرد.

تصور نکنید موفقیت مالی، موقعیت بسیار دست نایافتنی و دوری است، گاهی فاصله ما تا موفقیت تنها در ترک یک عادت بد یا جایگزین کردن یک عادت خوب مانند عادت به پس ‌انداز نهفته است.

  • اهداف مالی تعیین کنید

برای موفق شدن در هر امری، باید هدف مشخصی برای آن تعیین کنید. وقتی نمی‌دانید از نظر مالی، رفاهی و موقعیت می‌خواهید در چه جایگاهی قرار بگیرید، مدیریت مالی خانواده واضحی هم نخواهید داشت.

بنابراین لازم است هرکسی بسته به آرزوها، علایق و خواسته‌های خود و خانواده‌اش، اهداف مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت خود را تنظیم کند. اهداف کوتاه‌مدت می‌تواند شامل خرید خانه یا ماشین باشد و اهداف بلند مدت هم می‌تواند شامل برنامه‌ریزی برای دوران بازنشستگی یا برنامه‌ریزی برای دوران تحصیل دانشگاهی فرزندان باشد.

  • مقدار درآمد و هزینه‌های خود را یادداشت کنید

اگر بتوانید هر ماه مقدار درآمد و هزینه‌های کوچک و بزرگ‌تان را یادداشت کنید، در آخر ماه به دید مالی واضحی دست پیدا خواهید کرد. در این‌ صورت می‌توانید به هزینه‌های ضروری و غیرضروری خود پی ببرید.

گاهی ممکن است هرماه مبلغی را برای یک خرید غیرضروری مانند خرید قهوه کنار بگذاریم و اصلاً متوجه نشویم که آن خرید کلاً می‌تواند از برنامه ما حذف شود. با یادداشت کردن هزینه‌ها می‌توانید به ضروری بودن یا نبودن تمام هزینه‌های خود پی برده و آن‌ها را با مقدار درآمد خود هماهنگ کنید.

  • بودجه‌بندی کنید

وقتی بر هزینه‌های ضروری و غیرضروری زندگی خود آگاهی پیدا کنید، آنگاه می‌توانید برای هزینه‌های ضروری بودجه‌بندی مناسبی را در نظر بگیرید. این بودجه‌بندی می‌تواند شامل هزینه خوراک، مسکن، تحصیل فرزندان، تفریح و …. باشد.

  • پس‌انداز را فراموش نکنید

پس‌انداز فراتر از مدیریت مالی خانواده قرار دارد. هرچقدر هم که میزان تورم و هزینه‌های زندگی بالا باشد، باز هم نمی‌توان از پس‌انداز کردن چشم‌پوشی کرد. شما می‌توانید در بودجه‌بندی خود درصد مشخصی از درآمدتان را تنها برای پس‌انداز کنار بگذارید و هیچ حساب دیگری روی آن مقدار باز نکنید.

  • اولویت داشته باشید

اگر تعدادی از وسایل ضروری که باید خریداری کنید از یکی یا دو تا بیشتر باشد و درآمد شما تنها در حد خرید یکی از آن‌ها باشد، باید برای خرید این وسایل اولویت‌بندی کنید. یعنی در ماه اول مهم‌ترین و ضروری‌ترین وسیله را خریداری کنید و خرید سایر موارد را به ماه‌های بعد موکول کنید. داشتن اولویت برای خرید‌ها می‌تواند برنامه و بودجه‌بندی شما را بسیار منظم‌تر از پیش کند.

  • وسایل غیرضروری را بفروشید

انبار کردن وسایل غیرضروری نیز یکی از عادت‌های بد خانواده‌های ایرانی است. اگر به وسیله‌ای نیاز ندارید، به امید نیاز داشتن به آن در آینده، آن را نگه ندارید. شما می‌توانید با فروش وسایل غیرضروری خود مبلغ بیشتری به پس‌انداز خود اضافه کرده و همچنین فضای خالی بیشتری در منزل‌تان ایجاد کنید.

تحقیقات نشان داده است که وقتی شما جا برای وسایل جدید باز کنید، شرایط طوری رقم می‌خورد که بتوانید وسایل بهتر و تازه‌ای برای منزل‌تان خریداری کنید.

  • با تورهای ارزان به مسافرت بروید

اگر قصد مسافرت به مقاصد دوری را داشته باشید، هزینه بلیط هواپیما و سایر هزینه‌ها آن سفر بسیار بالا خواهد بود؛ اما اگر بتوانید برای چنین مسافرت‌هایی از تورهای ارزان مثل تورهای لحظه آخری استفاده کنید، سفر خوب و به صرفه‌ای را هم تجربه خواهید کرد.

اگر وسیله سفر برایتان اهمیت چندانی نداشته باشد، با انتخاب وسایل نقلیه زمینی مانند اتوبوس یا قطار به نسبت سفر با هواپیما هزینه‌ بسیار پایین‌تری را نیز متقبل خواهید شد.

  • به دیگران کمک کنید

شاید تصور کنید کمک به دیگران در مدیریت مالی خانواده جایگاهی ندارد. اما اخلاق مالی حکم می‌کند که در بودجه‌بندی‌های خود، درصدی از درآمدمان را به کمک به دیگران اختصاص دهیم.

رعایت این اصل می‌تواند علی‌رغم آسودگی وجدان و آرامش، خیر و برکت بیشتری را وارد زندگی‌مان کند. معمولاً توصیه می‌شود بین پنج تا ۱۰ درصد درآمد برای کمک به دیگران در نظر گرفته شود. برخی از افراد کم بودن مقدار درآمد خود را بهانه کرده و از رعایت این بخش صرف‌نظر می‌کنند.

باید در نظر داشته باشید که اگر درآمدتان کم باشد، مبلغ کمی هم برای کمک به دیگران صرف خواهد شد. شما حتی اگر یک میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشید، لازم است تنها ۵۰ هزار تومان آن (پنج درصد) برای کمک به دیگران و امور خیریه اختصاص دهید.

اگر درآمدتان بالاتر باشد، این مبلغ هم بیشتر خواهد شد. کمک به دیگران یکی از عادت‌های بسیار خوب مالی است که ربطی به مقدار کم یا زیاد درآمد ندارد و حتماً باید در نظر گرفته شود.

  • به ‌جای مبلغ ، درصد در نظر بگیرید

بهتر است برای اختصاص هزینه‌های خود از درصد به جای مبلغ استفاده کنید. مثلاً به‌ جای اینکه بگویید فلان مبلغ را برای خوراک و هزینه مدرسه بچه‌ها کنار می‌گذارم، بگویید مثلاً ۳۰ یا ۶۰ درصد را به این امور اختصاص می‌دهم.

از نظر روانشناسی ثابت شده است که وقتی شما هرماه مبلغ مشخصی را در نظر می‌گیرد، همان مبلغ به عنوان واقعیت ذهنی شما شناخته می‌شود و افزایش درآمد برایتان سخت خواهد شد. این در حالی است که تعیین درصد، هرماه می‌تواند مبلغ بیشتری را شامل شود.

  • درآمد خود را افزایش دهید

افزایش درآمد هم مانند پس‌انداز کردن، فراتر از مدیریت مالی خانواده قرار دارد. بهتر است در کنار تلاش برای کنترل هزینه‌ها، بخشی از انرژی و وقت خود را صرف افزایش درآمدتان کنید تا بتوانید رفاه بیشتری را برای خود و خانواده‌تان مهیا کنید.

افزایش درآمد می‌تواند از طریق کسب و کار خانگی، فراگیری یک مهارت جدید یا راه‌ اندازی یک کسب‌وکار فرعی در کنار کسب‌وکار یا شغل اصلی‌تان باشد.

  • از افراد متخصص مشورت بگیرید

بودجه‌بندی و سایر گزینه‌های مربوط به مدیریت مالی خانواده خود را با یک فرد متخصص اقتصادی در میان بگذارید و از او بخواهید تا شما را راهنمایی کند. از مشورت گرفتن غافل نشوید.

مشاوره افراد متخصص در امور مالی می‌تواند بزرگترین راهنمای ما برای رسیدن به یک مدیریت مالی خانواده درست باشد. وقت مشاوره از فرد متخصص بخواهید ایرادهای بودجه‌بندی شما را اصلاح کند و برای جایگزین کردن رفتارهای بد مالی نیز شما را راهنمایی کند.

سخن نهایی

برنامه مدیریت مالی خانواده یکی از اساسی‌ترین چیزهایی است که باید در بین خانواده‌های ایرانی جا بیفتد. چرا که تجربه رفاه بیشتر در زندگی و رسیدن به استقلال مالی تنها در گرو یک برنامه منظم و مدیریت صحیح قرار دارد.

البته مدیریت مالی در زندگی می‌تواند به‌صورت کاملاً مشارکتی با کمک پدر، مادر و فرزندان بالای ۱۸ سال خانواده برنامه‌ریزی شود. برخی از متخصصین امور اقتصادی بر این باورند که مدیریت اقتصادی در خانه توسط بانوان بهتر از آقایان است.

خانم‌ها بیشتر در خانه هستند و با نیازهای اساسی شوهر و فرزندان خود کاملاً آشنا هستند؛ پس بهتر می‌توانند برای نیازهای ضروری خانواده برنامه‌ریزی کنند.

در هر صورت اگر می‌خواهید درآمد و هزینه‌های خود را به صورت متعادل نگه دارید، مدیریت مالی را فرا گرفته و تنها براساس برنامه مالی تعیین شده‌ی خود رفتار کنید. باشد تا روزی که بتوانیم این دانش را به فرزندان خود نیز آموزش دهیم تا آن‌ها به محض رسیدن به سن بزرگسالی و کسب اولین درآمدهایشان، آن‌ را به شیوه‌ای صحیح مدیریت کنند و به موفقیت مالی دست پیدا کنند.

برخی از سوالات رایج:

۱. مدیریت مالی خانواده را توضیح دهید؟

مدیریت مالی شامل فعالیت هایی ست که افراد یک خانواده در جهت کنترل و بهبود شرایط مالی یک خانواده انجام می دهند و همین فعالیت ها باعث بهبود و پیشرفت اقتصاد خانواده می شود.

۲. مدیریت مالی خانواده چگونه شکل می گیرد؟
مدیریت مالی خانواده دارای قواعد مناسب همان خانواده است که این قواعد براساس شرایط اقتصادی یک خانواده شکل می گیرد.

۳. رفتارهای مخرب در مدیریت مالی خانواده چیست؟
۱. خرید بدون برنامه
۲. چشم و هم چشمی
۳. مسافرت های بدون برنامه
۴. اطلاع کافی نداشتن از پول و شرایط پس انداز.




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

دلیل ناتوانی در پس انداز پول ، راهکارهای هوشمندانه برای پس انداز پول

روشهای پس ‌انداز و اینکه چرا باید پس انداز کنیم، یکی از دغدغه‌های انسان‌ها در تمام اعصار بوده است. اما چونگی پس‌انداز کردن و نحوه استفاده از آن در آینده داستان‌های متفاوتی دارد. در این مطلب می‌خواهیم به دلایل، راه‌کارها و تمام چون و چراهای پس انداز پول بپردازیم. وقتی راه های پس انداز پول را بلد باشیم، می‌توانیم به شیوه‌های متفاوتی از آن بهره ببریم.

فرمول پس انداز به اندازه ای که سخت به نظر می‌آید، موضوع پیچیده ای نیست. کافی است مقداری هوشمندی و صرفه جویی را در کنار یکدیگر قرار دهیم تا به اهداف موردنظر برسیم.

تلفیق موارد گفته شده در کنار یکدیگر به علاوه درک و استفاده درست و به جا از اصول علم اقتصاد و مدیریت می‌تواند باعث بهبود وضعیت زندگی و عملکرد مالی و اقتصادی شما شود.

بهرحال پس‌انداز کردن برای هر کسی در زندگی واجب به نظر می‌رسد. چه بهتر که بتوانیم با آگاهی این کار را انجام دهیم تا از ثمرات آن در آینده خود استفاده کنیم. لطفاً تا انتهای این متن با همراه باشید تا بدانیم در اوضاع اقتصادی این روزهای کشورمان چطور می‌توانیم یک پس‌‌انداز خوب داشته باشیم.

پس انداز چیست؟

پس انداز کردن یعنی چه؟ در ادامه پاسخ مناسبی برای این سوال به شما ارائه خواهیم داد.

پس‌انداز کردن به نگه‌داشتن چیزی به منظور سود بردن از آن در آینده گفته می‌شود. هرچیزی که در اثر گذشت زمان ارزش خود را حفظ کرده یا ارزش آن بیشتر شود، می‌تواند پس‌انداز شود.

معمولا پس انداز کردن با اهداف خاصی صورت می‌گیرد. هر شخصی براساس تجزیه و تحلیل یا حتی تخیلات و رویاپردازی‌های شخصی خودش اقدام به پس انداز کردن می‌کند.

برای مثال برخی افراد برای خرید وسیله مورد نیازشان، برخی برای تحصیل در دانشگاه و آموزش، برخی برای شروع یا توسعه یک کسب و کار و اهداف بسیار گوناگون دیگر اقدام به پس انداز کردن می‌کنند.

در گذشته مردم محصولات کشاورزی خود را برای استفاده در سایر فصول سال ذخیره می‌کردند که نوعی پس‌انداز به حساب می‌آمد. با پیشرفت جوامع و پیدایش بانک‌ها روش‌های جدید، کارآمدتر و هدفمندتری هم برای پس‌انداز پیدا شد.

کم‌کم مردم پول‌های خود را برای آینده نگه‌می‌داشتند و برای حفظ امنیت، آن‌ها را به بانک‌ها می‌سپردند. بعدها روش‌های بهتری هم برای پس‌ انداز پول و سرمایه‌گذاری ایجاد شد که هنوز هم در بین مردم عصر حاضر رواج دارد. هرچیزی که امروز به‌هر شکلی نگه‌دارید و فردا از سود و ارزش آن استفاده چندبرابر ببرید، پس‌انداز شما خواهد بود. این پس‌انداز می‌تواند به شکل پول، ارز، طلا، سکه و ….. باشد.

چرا باید پس‌انداز کنیم؟

پس‌انداز کردن یک رسم قدیمی است. مردم از دیرباز به اهمیت پس‌انداز کردن پی برده بودند. در واقع حسی درونی انسان را ترغیب می‌کند تا برای رفاه آینده خود تلاش کند.

پس‌انداز کردن بهترین نوع برنامه‌ریزی برای آینده است. اگر پس‌انداز را تنها در پس‌ انداز پول و نظایر آن خلاصه کنیم، می‌توانیم بگوییم که پول پس‌انداز شده در آینده می‌تواند استقلال مالی ما را رقم بزند. یکی از بزرگترین و مهم‌ترین دلایل امروزی برای پس‌انداز کردن، رسیدن به استقلال مالی است.

 

بزرگی می‌گوید: «اگر کاری نکنید که در خواب هم به حسابتان پول واریز شود، مجبورید تا آخر عمرتان کار کنید!» استقال مالی رسیدن به درجه‌ای است که در آن دیگر مجبور نیستید برای امرار معاش سخت کار کنید.

پس‌انداز شما اگر هوشمندانه خرج شود، می‌تواند شما را به چنین موقعیتی برساند. البته پس‌انداز کردن دلایل بسیار دیگری دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به تأمین آتیه فرزندان، خرید مسکن، دسترسی به رفاه بیشتر، خرید اجناس گران قیمت و داشتن پشتیبانی مالی اشاره کرد

برخی از افراد صرفاً برای دوران بازنشستگی خود پس‌انداز می‌کنند تا بتوانند دوران پیری راحتی را سپری کنند و محتاج کسی نباشند.

مزیت‌های پس‌انداز کردن چیست؟

پس‌انداز کردن مزیت‌های بسیاری دارد که از جمله آن‌ها می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • حس خوبی نسبت به آینده خواهیم داشت.
  • می‌توانیم از فرصت‌های سرمایه‌گذاری استفاده کنیم.
  • خیالمان از بابت هر پیشامد ناگهانی راحت است و می‌دانیم خود توانایی مدیریت اتفاقات را داریم.
  • می‌توانیم برای رفاه بیشتر یا خرید لوازم و تهیه امکانات موردعلاقه‌مان برنامه‌ریزی کنیم.
  • می‌توانیم به فکر راه‌ اندازی کسب ‌و کار خانگی جدیدی باشیم.
  • در صورت لزوم می‌توانیم به دیگران هم کمک کنیم.
  • اعتماد به نفس بالاتری خواهیم داشت.
  • و ……

این لیست را می‌توانیم تا بینهایت ادامه دهیم. افراد از پس‌اندازهای خود به شیوه‌های متفاوتی سود می‌برند که هریک از آن‌ها می‌تواند یکی از گزینه‌های لیست فوق باشد. اما هدف شما از پس‌انداز کردن چیست؟ آیا برنامه خاصی برای پس انداز پول خود دارید؟!

آیا روش پس انداز پول را می‌دانید؟

احتمالاً با خواندن این مقاله می‌خواهید به راه‌حل‌هایی دست پیدا کنید که بتوانید من ‌بعد برای پول‌هایی که نگه‌داشته‌اید به روش متفاوتی برنامه‌ریزی کنید. در ادامه متن به راه‌حل‌های پس‌انداز خوب هم می‌پردازیم.

چه کسانی مخالف پس ‌انداز کردن هستند؟

علی‌رغم مزایای بسیاری که پس انداز پول دارد، هنوز هم افرادی پیدا می‌شوند که مخالف آن باشند. البته آن‌ها نیز دلایل خاصی برای مخالفت خود دارند و قضاوت در مورد درست بودن یا نبودن نظر آن‌ها کار درستی نیست.

به هر حال فرمول پس‌ انداز هم مخالفان و منتقدانی دارد که نسبت به پس انداز کردن و نگه داشتن پول، حس خوبی ندارند و نظرات مخالف بسیار شدید اللحنی را ارائه می‌کنند.

افرادی که مخالف پس انداز کردن هستند، دلایل و منطق خاص خودشان را دارند. آن ها پس انداز کردن را راهی برای بهبود وضعیت زندگی و عملکرد مالی و اقتصادی نمی‌بینند.

برخی از افراد معتقدند که زندگی در زمان حال بهتر از آن است که فقط به فکر آینده باشیم. این افراد ترجیح می‌دهند درآمد خود را در لحظات حال خود خرج کنند و از لذت الآن خود بخاطر آینده چشم‌پوشی نکنند.

البته به غیر از این مورد، پس‌اندازهای اشتباه هم گاهی افراد را از آن دور می‌کند. نگه‌داشتن پول در بانک با توجه به نرخ تورم حال حاضر کشور، بدترین روش پس‌انداز است.

مردم بخاطر اینکه تصور می‌کنند راه بهتری برای پس‌انداز وجود ندارد و ارزش پولی که نگه‌داشته‌اند هر روز کمتر می‌شود، از پس‌انداز کردن منصرف می‌شوند. البته این مورد به ناآگاهی از روش‌های پس انداز پول مربوط می‌شود. امروزه حتی در شرایط بحران اقتصادی، تحریم‌های پی‌در‌پی و تورم بالا هم می‌توان به‌صورتی کاملاً کارآمد از پس‌انداز خود بهره برد.

فرمول کاربردی پس‌انداز

فرمول پس‌ انداز پول می‌تواند به نسبت اهدافی که هر شخصی دارد، شخصی‌سازی شود. یعنی اینکه هرکس فرمول خاص خودش را برای پس‌انداز داشته باشد. اما اگر بخواهیم یک فرمول جامع برای پس انداز پول معرفی کنیم، می‌توانیم به فرمول تقسیم‌بندی درآمدی متوصل شویم. در این فرمول شما باید درآمد ماهیانه خود را به چند قسمت تقسیم کنید. این تقسیم‌بندی شامل گزینه‌های زیر است:

  • «مخارج ضروری زندگی»

مخارج ضروری زندگی همان هزینه‌های روزانه‌ای است که بابت خوراک، هزینه مسکن و …. پرداخت می‌کنید.

  • «تفریح و سرگرمی»

تفریح و سرگرمی هم بخشی از زندگی است که غافل شدن از آن از نظر روانشناسی و اخلاق انسانی درست نیست. در واقع تفریح و سرگرمی هم جزو نیازهای زندگی بشر هستند.

  • «کمک به دیگران»

هرکسی باید بین پنج تا ۱۰ درصد درآمد خود را برای کمک به دیگران کنار بگذارد. برخی از افراد تصور می‌کنند چون درآمدشان پایین است، خودشان جزو نیازمندان هستند و نباید به شخص دیگری کمک کنند.

این تصور اشتباه است. شما هرچقدر درآمد داشته باشید، باید درصد کمی از آن را به دیگران ببخشید تا از تعادل مالی بهره‌مند شوید. اگر درآمد شما فقط ۱۰۰ هزار تومان هم باشد، بهتر است پنج یا ۱۰ هزار تومان آن را به امور خیریه اختصاص دهید.

  • «خرج‌های شخصی»

خرج‌های شخصی شامل چیزهایی است که دوست داریم در زندگی داشته باشیم. ما می‌توانیم درصدی از درآمدمان را به خرید چیزهای موردعلاقه‌مان اختصاص دهیم.

  • «پس‌انداز»

مهم‌ترین گزینه این تقسیم‌بندی «پس‌انداز» است. ما باید درصدی از درآمد خود را حتماً به پس انداز کردن برای آینده اختصاص دهیم. این درآمد وقتی به حد قابل قبولی رسید، باید آن را با روش درستی سرمایه‌گذاری کنیم.

مدیریت مالی فردی باید به سبک زندگی شما تبدیل شود. البته سعی کنید به‌ جای مبلغ، همان درصد را برای اختصاص درآمدتان لحاظ کنید. وقتی مبلغ تعیین کنید، یعنی قبول کرده‌اید درآمدتان ثابت خواهد ماند؛ اما اگر درصد تعیین کنید، این امکان را به خود داده‌اید که هر بار درصدتان شامل مبلغ بیشتری خواهد شد.

وقتی هر ماه طبق این فرمول به پیش بروید، دیر یا زود نتایج شگفت‌انگیزی از نظر مالی کسب خواهید کرد که پس‌انداز بیشتر تنها بخشی از آن‌هاست.

۳ روش عالی برای سرمایه‌گذاری پس‌انداز

حالا که تصمیم گرفته‌ایم هرماه پس‌انداز کنیم، بهترین راه این است که وقتی مقدار پس‌انداز به حد قابل قبولی رسید، آن را سرمایه‌گذاری کنیم اما کجا سرمایه گذاری کنیم. ممکن است بعضی از آن‌ها با شرایط ما همخوانی نداشته باشد.

تا به این‌جا بیش‌تر درباره فرمول پس انداز صحبت کردیم، اما حالا درمورد فرمول سرمایه گذاری خواهیم گفت. به نوعی می‌توان گفت که سرمایه گذاری، پس انداز توسعه یافته است.

سرمایه گذاری بهترین راه برای تضمین داشتن آینده ای روشن و زندگی بی دغدغه از لحاظ اقتصادی است.

خوشبختانه مقدار پس انداز پول شما هرچقدر باشد، راه‌هایی برای سرمایه‌گذاری آن وجود دارد. فقط کافیست استقلال مالی خود را جدی بگیرید و تمام افکار منفی حاکی از اوضاع نابسامان اقتصادی را نادیده بگیرید.

تحقیقات ثابت کرده است که اگر به اخبار منفی اقتصادی توجه کنیم، نمی‌توانیم فرصت‌های مثبت مالی را جذب کنیم. پس اگر می‌خواهید آینده مالی خوبی داشته باشید، به اخبار منفی اقتصادی توجه نکنید. راه‌حل‌های زیر می‌تواند گزینه‌های مناسبی برای پس‌انداز شما باشند:

  • سرمایه‌گذاری در املاک

سرمایه‌گذای در املاک بهترین راه سرمایه گذاری در جوامع است. از دیرباز ثروتمندان سعی می‌کردند تا ارزش سرمایه‌های خود را با خرید املاک حفظ کرده و سپس ارتقا دهند. ممکن است با خود بگویید که قیمت ملک در کشورمان بسیار بالاست و نمی‌توان به‌راحتی ملک خرید.

دلیلی ندارد که شما حتماً در مناطق خوب شهرتان ملک خریداری کنید. هرملکی که به وسیله مقدار پس انداز پول شما قابل خرید باشد، کیس مناسبی برای شما خواهد بود. این ملک قرار است برای آینده باشد.

  • سرمایه‌گذاری در بورس و ارزهای دیجیتال

سرمایه‌گذاری در بازار بورس یکی از بهترین راه‌ها برای سرمایه‌‌گذاری پول پس‌انداز شده شماست. قابلیت برتر این نوع از سرمایه‌گذاری این است که با مبالغ کم هم می‌توانید وارد آن شوید.

همین امر هم موجب شده است تا اکثر مردم سرمایه‌های خود را به‌جای ملک که معمولاً مبالغ بالاتری را می‌طلبد، وارد بازار بورس کنند. البته لازم به ذکر است که این نوع از سرمایه‌گذاری برای سودبخش بودن به تخصص نیاز دارد. شما باید یا خودتان این تخصص را کسب کنید یا با افراد متخصص در این رشته مشورت کنید و سپس پول‌های خود را وارد بازار بوس کشور کنید.

در برابر بورس، بازار سرمایه‌گذاری ارزهای دیجیتال قرار دارد که در چند سال اخیر طرفداران بسیار زیادی پیدا کرده است. بازار ارزهایی مانند بیت‌کوین، دوج‌کوین، لایت‌کوین، اتریوم و ….. هر روز رونق بیشتری می‌گیرد.

افرادی هستند که تمام سرمایه خود را به خرید چنین ارزهایی اختصاص می‌دهند. شما نیز می‌توانید با مشورت تخصصی این سرمایه‌گذاری را آغاز کنید. سرمایه‌گذاری در فارکس (بازار ارزهای جهانی) و کسب درآمد از بلاک چین نیز می‌تواند گزینه خوبی برای سرمایه‌گذاری پس انداز پول شما باشد.

  • سرمایه ‌گذاری در اجناس قابل فروش

اگر به هر طریقی به خرید اجناسی دسترسی داشته باشید که تاریخ مصرف بالایی داشته باشند، پس انداز پول شما می‌تواند صرف خرید چنین اجناسی شود. البته بسته به نوع محصول یا کالایی که انتخاب می‌کنید، باید مدت‌زمان سرمایه‌گذاری خود را نیز تعیین کنید. خرید پارچه، لوازم اتومبیل، لوازم برقی و … می‌توانند نمونه‌ای از اجناس با تاریخ مصرف بالا برای خرید شما باشند.

در شرایط اقتصادی امروز جامعه، بیشتر افراد ترجیح می‌دهند پس انداز پول خود را به شیوه‌هایی که ارائه دادیم سرمایه‌گذاری کنند. البته در هر سه این موارد باید جوانب احتیاط را رعایت کنید و قبل از هر اقدامی از افراد متخصص مشورت بگیرید.

 

توصیه ما به شما این است که پولی که پس‌انداز کرده‌اید را برای مدت طولانی نگه‌داری نکنید، به‌جای آن سعی کنید هر مبلغی که به عنوان پس‌انداز کنار می‌گذارید را بلافاصله وارد بازار سرمایه‌ کنید.

اگر مبلغ آن اندک است، آن را در بورس بریزید. مشاوران زیادی هستند که می‌توانند سرمایه‌های کوچک شما را به شیوه‌ای درست و کارآمد مدیریت کنند یا خود شما را در این امر راهنمایی کنند. بنابراین توصیه‌ها را جدی بگیرید و هرچه زودتر سرمایه‌گذاری خود را شروع کنید.

جدول پس‌انداز ماهیانه چیست؟

شما می‌توانید هم برای فرمول تقسیم درآمد و هم برای پس‌ انداز پول و سود سرمایه‌گذاری‌های خود یک جدول طراحی کنید. بهتر است این جدول در محیط نرم‌افزار اکسل (Excel) طراحی شود.

استفاده از جدول پس انداز ماهیانه به اثربخشی فرمول پس انداز و سرمایه گذاری کمک کرده و باعث می‌شود تا تجزیه و تحلیل و درک راحت تری نسبت به آن مسائل داشته باشیم.

وقتی مجبور می‌شوید پس‌انداز خود را هربار به صورت جداگانه وارد بازار سرمایه کنید، مدیریت آن سخت می‌شود. نوشتن دستی سرمایه‌گذاری‌ها و سودها چندان اثربخش نیست. اما استفاده از نرم‌افزار به دلیل دقت بالا و نامحدود بودن، بهترین گزینه برای مدیریت سرمایه و پس‌اندازهای شما خواهد بود.

در این‌صورت از ابتدا باید فرمول‌های محاسبه اکسل خود را طراحی کنید. از آن پس هربار که مقدار درآمد و درصدها را وارد کنید، تمام مراحل محاسباتی به کمک نرم‌افزار انجام شده و نتیجه نهایی پیش روی شما قرار می‌گیرد. این روش می‌تواند دید بسیار واضحی در مورد درآمد، پس انداز پول و سرمایه‌گذاری‌هایتان به شما بدهد. جدول پس انداز پول بهترین راه برای مدیریت سرمایه‌های شما خواهد بود

راه‌های جمع‌آوری پول و پس‌انداز کدام‌ها هستند؟

بهتر است پس از بررسی راه‌های پس‌انداز کردن، گریزی هم داشته باشیم به راه‌های جمع‌آوری پول و نحوه پس‌انداز کردن. ممکن است افراد هنوز هم کمبود مقدار درآمد خود را بهانه کنند و از زیر بار پس‌انداز کردن خارج شوند. هیچ عذر و بهانه‌ای نمی‌تواند پس‌انداز کردن را از وظیفه‌ی اقتصادی افراد نسبت به خود و خانواده‌شان ساقط کند.

افراد می‌توانند با طراحی یک فرمول پس انداز شخصی سازی شده، برای خود و برای تامین منابع موردنیاز برای سرمایه گذاری و هم چنین تامین منابع لازم برای خرید و تهیه لوازم و موارد مورد نیاز خود، آینده ای روشن و بهتر از قبل از نظر مالی و اقتصادی برای خود و خانواده خود داشته باشند.

اگر می‌خواهید آینده‌ای راحت‌تر، مرفه‌تر و امکانات بیشتری برای زندگی داشته باشد، باید یاد بگیرید که پس‌انداز کنید و سپس آن را سرمایه‌گذاری کنید. هرکس به شیوه‌ای متفاوت درآمد کسب می‌کند.

یکی تدریس می‌کند، یکی طراحی می‌کند، یکی رانندگی می‌کند و …… همه هم خرج و مخارج ضروری در زندگی‌شان دارند. هزینه خوراک، مسکن، تحصیل فرزندان و …. جزو همین هزینه‌های ضروری هستند. اما با وجود نرخ تورم بالا، درآمد اندک و هزینه‌های بالای زندگی، باز هم می‌توان پس‌انداز کرد.

برای کسب درآمد یا حتی کسب درآمد بیشتر، یادگیری یک تخصص و گذراندن یک دوره آموزشی تخصصی برای مسلط شدن بر آن تخصص امری اجب و ضروری به حساب می‌آید.

اگر این دوره های آموزشی تخصصی که یک تخصص جدید را به شما آموزش می دهند، مورد علاقه شما نیز باشند و از بازار کار بسیار خوبی برخوردار باشند؛ شرایط خیلی بهتر می شود.

با این شرایط هم به توسعه و بهبود فرمول پس انداز خود کمک کرده‌ اید و هم مشغول انجام دادن کاری هستید که به آن علاقه مندید.

برای اینکه پول بیشتری دربیاورید و بتوانید با خیال راحت‌تر پس‌انداز کنید، می‌توانید از شیوه‌های زیر الگو بگیرید:

  • یک کار پاره‌وقت پیدا کنید

اگر بتوانید در کنار شغل اصلی خود یک شغل دوم پولساز پیدا کنید، درآمد خاص از آن کار را می‌توانید برای پس‌انداز کنار بگذارید. این کار می‌تواند شامل کار در یک شرکت، تدریس خصوصی یا …. باشد. هر توانایی یا مهارت بالقوه‌ای داشته باشید، می‌توانید با ارائه آن به دیگران درآمد مازاد کسب کنید. پس توانایی‌های خود را نادیده نگیرید و از آن‌ها برای بدست آوردن پول بیشتر بهره بگیرید.

  • مهارت‌های تازه‌ای بیاموزید

اگر بتوانید چند ساعت از اوقات فراغت خود را به آموزش مهارت‌های جدید اختصاص دهید، هم می‌توانید در کار فعلی خود ترفیع بگیرید و هم کسب‌وکار دیگری در کنار شغلی اصلی‌تان راه‌اندازی کنید و از آن درآمد داشته باشید. امروزه مهارت‌ها می‌توانند به‌صورت دورکاری هم برای ما درآمد ایجاد کنند. بنابراین یادگیری را در برنامه روزانه یا هفتگی خود بگنجانید تا بتوانید به‌راحتی درآمد خود را بالا ببرید.

  • شریک شوید

اگر پیدا کردن کار پاره‌وقت یا راه‌اندازی یک کسب‌وکار فرعی به تنهایی برایتان سخت است، می‌توانید با شخص قابل اعتمادی شریک شوید تا تمام فشار کاری روی شما نباشد و بتوانید در کنار شغل اصلی خود، کار فرعی‌تان را نیز مدیریت کنید. بهرحال درآمد حاصل از این کار می‌تواند کمک قابل توجهی برای هزینه‌ها و پس انداز پول شما باشد.

  • از افراد خانواده‌تان کمک بگیرید

اگر تابحال تنها شما بار خرج و مخارج خانواده را به دوش می‌کشیدید، بهتر است از همسر یا سایر اعضایی که در خانواده می‌توانند اثربخش باشند، بخواهید تا بخشی از هزینه‌های ضروروی را به عهده بگیرند.

در این صورت می‌توانید پس‌انداز بیشتری داشته باشید. البته اگر خودتان وقت ندارید، می‌توانید علاوه بر موردی که عنوان کردیم، راه‌اندازی کسب‌وکار را به یکی از اعضای خانواده‌تان بسپارید تا حداقل در این زمینه کمک حال شما باشند.

راه‌ های جمع آوری پول بسیار زیاد هستند. شما اگر قصد افزایش درآمد داشته باشید، حتماً می‌توانید راهی برای آن پیدا کنید. ممکن است تمام راه‌های فوق را امتحان کرده باشید و نتیجه‌ای کسب نشده باشد.

در این‌صورت باید به سراغ باورهای محدود کننده و منفی خود بروید و آن‌ها را اصلاح کنید تا بتوانید در کارتان نیز پیشرفت کنید. موضوع نگرش و باورهای منفی در هر جنبه زندگی شما تاثیر دارد. بنابراین اگر از هیچکدام از را‌ه‌هایی که تا به امروز امتحان کرده‌اید، نتیجه نگرفته‌اید، بهتر است پس از اصلاح باورها دوباره آن راه‌ها را امتحان کنید و اینبار نتایج خوبی کسب کنید.

سخن نهایی

همان‌طور که در ابتدا گفتیم و همان‌طور که در ادامه توضیح دادیم، فرمول پس انداز نه بسیار عجیب و غریب است و نه غیرممکن.

هر کسی می‌تواند با تکیه بر مهارت‌های موردعلاقه خود و کسب درآمد از آن مهارت‌ها، به توسعه و بهبود عملکرد فرمول پس انداز خود بپردازد و زندگی بهتری برای خود و خانواده خود ساخته و از آن لذت ببرد.

موضوع پس انداز پول به اندازه موضوع کسب درآمد اهمیت دارد. اگر نتوانیم بخشی از درآمد خود را برای پیشرفت و رفاه آیندمان اختصاص دهیم، مجبور می‌شویم تمام عمرمان بشدت کار کنیم.

قانون پس انداز پول یک قانون جهانی است و فقط به جامعه یا ملت خاصی اختصاص ندارد. همین فراگیری خود دلیلی بر درست بودن مقوله پس انداز پول است. البته در برخی جوامع فرهنگ پس‌انداز کردن به شکل گسترده‌ای رواج دارد. شما می‌توانید از طریق افزایش درآمد یا کاهش هزینه‌هایتان، بخشی از درآمد خود را پس‌انداز کرده و سپس آن را در زمینه مطمئنی سرمایه‌گذاری کنید. سرمایه‌گذاری حاصل از پس‌انداز می‌توند استقلال مالی شما را در آینده تضمین کند.

برخی از سوالات رایج:

۱. توضیح کوتاهی راجع به پس انداز ارائه دهید؟

پس انداز کردن درواقع به استفاده نکردن و نگه داشتن چیزی گفته می شود برای استفاده در آینده.

۲. چند مورد از مزیت های پس انداز کردن را نام ببرید؟

۱. اطمینانی نسبت به آینده خواهیم داشت.
۲. می توانیم برای کسب و کار جدید برنامه ریزی کنیم.
۳. برای هر پیش آمد ناگهانی آماده هستیم.

۳. چند مورد از کاربرد های پس انداز را نام ببرید؟

۱. تفریح و سرگرمی
۲. کمک به دیگران
۳. مخارج ضروری زندگی




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم روانشناسی پول ، مزایای پول ، باورهای غلط درباره پول

پول چیزی که همه مردم هر روزه با آن سر و کار دارند؛‌ اما به نظر می‌رسد مفهوم پول برای اکثر مردم امری کاملاً ناشناخته است. همه ما دوست داریم پولدار شویم، اما چرا؟

آیا می‌خواهیم با پول بیشتر وسایل رفاهی بیشتری را در زندگی خود فراهم کنیم؟ می‌خواهیم بیشتر لذت ببریم یا ….؟!  در این مطلب می‌خواهیم با بررسی روانشناسی پول به علت عطش خود برای داشتن آن پی ببریم.

مطمئناً با شناخت پول و روانشناسی پول می‌توانیم مقدار بیشتری از آن را نیز کسب کنیم. پس با ما همراه باشید تا بفهمیم چگونه می‌توانیم در کنار تقویت آگاهی خود نسبت به پول، در نهایت پولدارتر شویم.

پول چیست؟

پول همه چیز است؛ موافقید؟!

ممکن است بعضی از افراد موافقت کامل خود را با این جمله اعلام کنند و برخی نیز به شدت در برابر آن جبهه بگیرند. در کشور ما دو دیدگاه کاملاً متفاوت در مورد پول وجود دارد. دیدگاه اول مربوط به کسانی است که پول را چرک کف دست می‌دانند و هیچ توجهی به آن ندارند. این افراد اگرچه رفع تمام نیازهای زندگی‌شان در گرو پرداخت پول است، اما همچنان اصرار دارند که پول چیز بی‌ارزشی است.

ریشه این باور بیشتر به اعتقادات مذهبی جامعه ما باز می‌گردد که در آن پولدار بودن به معنی دور شدن از معنویات و اخلاق شناخته شده است. دیدگاه دوم مربوط به افرادی است که پول را برابر با همه چیز زندگی‌شان می‌دانند. این افراد احترام ویژه‌ای برای پول قائلند و آن را برتر از هرچیز دیگری در زندگی‌شان می‌دانند. شما جزو طرفداران کدام دیدگاه هستید؟

ممکن است بگویید: «هیچدام! من میانه‌رو هستم. برای پول احترام قائلم، اما آن را همه چیز زندگیم نمی‌دانم؛ چرا که چیزهای با ارزش دیگری نیز در زندگیم دارم. مانند رابطه خوب، سلامتی و …..» این دیدگاه نیز علاوه بر دو دیدگاه دیگر در جامعه ما نسبت به پول وجود دارد اما افرادی که چنین دیدگاهی دارند، در اقلیت قرار دارند.

بنظرتان کدام‌یک از طرز فکرهای فوق در مورد پول بهتر از دیگری است؟ کدام یک می‌تواند پول بیشتری در زندگی ما جاری کند؟ آیا طرز فکر نسبت به پول در روند بدست آوردن آن توسط ما نقش دارد؟

ممکن است بگویید دیدگاه سوم بهتر است. اما ممکن است افرادی با داشتن چنین دیدگاهی، همچنان از نداشتن پول رنج ببرند. این در حالی است که افراد زیادی در جامعه وجود دارند که پول را علف خرس می‌دانند، اما جزو ثروتمندترین زنان جهان نیز هستند.

برعکس این مورد هم وجود دارد. بنابراین ماهیت تعریف پول برای هرکسی متفاوت بوده و این تعریف نحوه وارد شدن پول به زندگی فرد، نحوه خرج کردن آن و احساس آن فرد نسبت به پول را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

چرا پول مهم است؟

تصور کنید هیچ گونه پولی در جهان وجود نداشته باشد. هیچگونه معامله پولی هم صورت نگیرد. در این صورت مردم مجبور می‌شوند دوباره به مبادله کالا به کالا برگردند. پول یک معیار ارزشمند برای خرید، فروش و فعالیت‌های اقتصادی کوچک و بزرگی است که در دنیای انسان‌ها صورت می‌گیرد.

بدون این واحد مشخص، اقتصاد نمی‌تواند پایه محکمی داشته باشد. به همین خاطر لازم است اهمیت پول در زندگی‌مان را درک کنیم. چرا وقتی رفع تمام نیازهای ما به این معیار وابسته است، باید آن را بی‌ارزش بدانیم؟!  اگرچه فرهنگ حاکم بر جامعه ما، این مدل از تفکر را در مورد پول می‌پسندد، اما آموزه‌های اصولی دینی ما اشاره‌ای به بد بدون پول نداشته‌اند.

حالا که به اهمیت پول پی بردیم، بهتر است از این به بعد سعی کنیم همیشه به هر نوع پولی، حتی پول‌های کوچک هم احترام بگذاریم. هرچیزی که زندگی ما را راحت‌تر کند، باید به آن احترام بگذاریم.

داشتن پول چه مزیت‌هایی دارد؟

اگر بخواهیم مزیت‌های پول در آوردن آسان و بی دغدغه را در چند مورد خاص و اساسی خلاصه کنیم، می‌توانیم بگوییم که به‌وسیله پول می‌توانیم مزیت‌های زیر را کسب کنیم:

  • قدرت

وقتی پول داشته باشید، دیگران بیشتر روی شما حساب می‌کنند؛ چون می‌دانند اگر نیاز داشته باشند، می‌توانند روی قرض گرفتن یا وام گرفتن از شما حساب کنند. البته قدرت تنها به این موارد بستگی ندارد و گزینه‌های بسیاری بیشتری را شامل می‌شود.

  • اعتبار

وقتی پول دارید، نزد دیگران اعتبار دارید. آن‌ها می‌دانند که هر خدمتی به شما بکنند، دستمزد خود را از شما دریافت خواهند کرد. به همین خاطر هرکاری که بخواهیم، دیگران با کمای میل حاضرند آن را برای ما انجام دهند.

  • آزادی انتخاب

بسیاری از مواقع به دلیل کمبود بودجه، اجناس ارزانتر را برای خرید انتخاب می‌کنیم که اصلاً هم مورد علاقه ما نیستند. وقتی پول به اندازه کافی داشته باشیم، می‌توانیم هر چیزی که می‌پسندیم را خریداری نماییم و به‌صورت کامل از آزادی انتخاب برخوردار باشیم.

  • شاد کردن دیگران

وقتی در رفع نیازهای اساسی خود مانده‌ باشیم، نمی‌توانیم به خوشحال کردن دیگران فکر کنیم. اما اگر پول زیادی داشته باشیم، می‌توانیم برای عزیزان خود هدیه بخریم و آن‌ها را خوشحال کنیم یا به انسان‌های نیازمند کمک کنیم.

  • اعتماد به نفس بالاتر

وقتی به هر جایی مراجعه می‌کنیم، بدانیم به مقدار کافی پول داریم، اعتماد به نفس ما نیز بالاتر خواهد بود. قرار گرفتن در موقعیت‌های بالاتر مالی، خود به خود اعتماد به نفس افراد را تا حد زیادی بالاتر می‌برد.

  • انجام کارهای موردعلاقه

وقتی پول نداریم، مجبوریم برای امرارمعاش به کارهایی مشغول شویم که مورد علاقه ما نیستند. اما اگر پول داشته باشیم، مجبور به انجام هیچ کار اجباری نیستیم. بنابراین می‌توانیم صرفاً به فعالیت‌های موردعلاقه خود مشغول شویم.

مزایای پولدار بودن بینهایت هستند، اما موارد فوق جزو اولین امتیازاتی هستند که در قبال پولدار شدن بدست خواهیم آورد. البته باید این نکته را در نظر داشته باشید که تحقق موارد فوق به شخصیت انسان‌ها وابسته است.

ممکن است شخصی پولدار هم باشد اما نه به کار موردعلاقه خود مشغول شود، نه هدیه بدهد و نه آزادی انتخاب داشته باشد. موضوع پول و پولدار شدن براساس شخصیت هر فرد فلسفه متفاوتی دارد. اما بهرحال از یک فرد متعادل ثروتمند انتظار می‌رود که تمام این مزایا را کسب کند.

پس چرا می‌گویند پول شادی نمی‌آورد؟

گفتیم که یکی از مزایای پول داشتن، شاد کردن دیگران است. اگر ما از ته دل دیگران را شاد کنیم و شاد کردن عزیزان جزو ارزش‌های برتر زندگی ما باشد، شادی درونی خودمان نیز یکی از مزایای دیگر پولدار بودن خواهد شد.

براساس آخرین تحقیقات صورت گرفته، اگر یک فرد ثروتمند، پول خود را از راه درستی به دست آورده باشد و از ارزش‌های معنوی بالایی نیز برخوردار باشد، پول باعث شادی بیشتر در زندگی او می‌شود.

بنابراین اعتبار این جمله قدیمی که: «پول شادی نمی‌آورد!» زیر سوال می‌رود. در واقع شاد بودن یا نبودن یک نفر به اعتقادات شخصی وی وابسته است.

اگر باورهای مناسبی در مورد پول داشته باشید، وجود آن می‌تواند شادی بیشتر را وارد زندگی‌تان کند. اما اگر باورهای محدود کننده‌ای داشته باشید، نه تنها پول، بلکه هیچ چیز دیگری نمی‌تواند شادی درونی شما را تضمین کند.

روانشناسی پول دقیقاً چیست؟

روانشناسی پول بحثی کاملاً علمی و جهانی در مورد پول است که مطالعه آن می‌تواند باعث شود دیدگاه بسیار عمیقی در مورد آن بدست بیاوریم. در روانشناسی پول همه چیز به طرز فکر انسان‌ها و رابطه ایشان با جنبه‌های مختلف زندگی‌شان مربوط می‌شود.

براساس تحقیقات ۷۵ ساله‌ای که روی دلیل شادی در زندگی افراد صورت گرفته است، نتیجه حاکی از آن است که اصلی‌ترین دلیل شادی یک انسان، در روابط درست وی نهفته است. در واقع این کیفیت روابط ما هستند که خوشبختی و رضایت حقیقی را برای ما رقم می‌زنند.

رابطه با خدا، رابطه با خانواده، رابطه با دوستان، رابطه با همکاران، رابطه با شغل، رابطه با جامعه و رابطه با پول جزو روابطی هستند که هر انسانی در زندگی خود تجربه می‌کند.

معمولاً افراد به کیفیت چند رابطه خود اهمیت داده و از تقویت سایر روابط خود در زندگی غافل می‌شوند. رابطه با پول یکی از مواردی است که مورد غفلت بسیاری از افراد قرار می‌گیرد.

علم روانشناسی پول در حقیقت به بررسی رابطه انسان با پول می‌پردازد. نوع این رابطه است که تعیین می‌کند شما چقدر می‌توانید از مزیت‌های پول در زندگی خود بهره‌مند شوید. وقتی رابطه درستی با مسائل مالی، میزان درآمد و پول‌هایی که در زندگی کسب می‌کنید، داشته باشید، زندگی مالی کاملاً متعادلی را سپری خواهید کرد.

این در حالی است که اگر از نظر روانشناسی پول رابطه آن با خود را نادیده بگیرید، تمام باورهای رایج اشتباه جامعه در مورد پول، زندگی و میزان درآمد و رفاه شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

اگرچه روانشناسی پول به صورت گسترده بر روی تقویت این رابطه تاکید دارد، اما بررسی بیماریها روانی در مورد پول، رابطه جنسیت با پول، رابطه پول و قدرت یا پول و موفقیت نیز جزو مواردی هستند که در علم روانشناسی پول مورد مطالعه و تحقیق گسترده قرار می‌گیرند.

۶  باور منفی و اشتباه در مورد پول

مهم‌ترین باورهای اشتباهی که هم در جامعه ما و هم در سایر جوامع در مورد پول وجود دارد به قرار زیر هستند:

  • باور اشتباه اول) پول انسان را از خداوند دور می‌کند.
  • باور اشتباه دوم) پول به راحتی به‌دست نمی‌آید.
  • باور اشتباه سوم) پولدارها انسان‌های بدی هستند.
  • باور اشتباه چهارم) ثروتمندان نمی‌توانند وارد بهشت شوند.
  • باور اشتباه پنجم) پول فقط با تلاش سخت به‌دست می‌آید.
  • باور اشتباه ششم) از طریق کارهای درست و حلال نمی‌توان پول قابل توجهی به‌دست آورد.

این شش باور اشتباه باعث شده تا اکثر مردم تحت تاثیر آن‌ها قرار گرفته و دیدگاه منفی نسبت به پول داشته باشند. روانشناسی پول به افراد کمک می‌کند تا بتوانند یک دیدگاه منطقی و متعادل نسبت به پول داشته و از دام باوهای اشتباه پولی خلاص شوند.

می‌توان گفت روانشناسی پول تنها به جنبه‌های درونی و روانی افراد نسبت به مسائل مالی، به‌خصوص پول می‌پردازد. همانطور که قبلاً هم گفتیم، شاد بودن یا نبودن، بهتر شدن یا نشدن زندگی به وسیله پولدار شدن، تنها به باور و طرز فکر درونی انسان‌ها نسبت به آن مربوط می‌شود. بنابراین دانش روانشناسی پول با بررسی این مورد خطیر، توانسته است به ‌درک بهتر انسان‌ها از پول کمک بزرگی کند.

کاربرد پول در زندگی روزمره چیست؟

پول در زندگی روزمره انسان‌ها کاربردهای بسیار زیادی دارد. می‌توان گفت که پول یک نقش اساسی در زندگی روزانه همه ما دارد؛ چراکه تهیه هرچیزی به پرداخت آن وابسته است.

از جمله کاربردهای هر روز پول می‌توان به پرداخت پول بابت تهیه خوراک، لوازم بهداشتی، وسایل و فایل‌های آموزشی، تربیت و تحصیل فرزندان، زیبایی و ….. اشاره کرد.

با یک بازنگری کلی در مورد خرج‌های روزانه خود، می‌توانید به جایگاه و کاربردهای آن در زندگی شخصی خودتان پی ببرید. در واقع کاربرد پول بسته به شرایط و سبک زندگی هرکسی می‌تواند جایگاه متفاوت‌تری داشته باشد.

نظر ۱۰ نفر از بزرگان جهان در مورد پول

همه انسان‌های بزرگ و تاثیرگذار جهان در مورد پول بسیار قابل تأمل است. به نظر می‌رسد این افراد از مدت‌ها قبل از فلسفه و روانشناسی پول آگاه بوده‌اند. مهم‌ترین و تاثیرگذارترین این سخنان به قرار زیر هستند:

  • «درآمد سالانه ۲۰ پوند، خرج سالانه ۱۹ پوند برابر است با خوشبختی. درآمد سالانه ۲۰ پوند، خرج سالانه ۲۶ پوند برابر است با بیچارگی!»
    چارلز دیکنز (Charles Dickens) – نویسنده رمان‌های مشهور
  • «چیزی که ما می‌خواهیم انجام دهیم، کاری است که برای آن ساخته شده‌ایم. وقتی ما کاری که باید، را انجام دهیم، پول به سمت ما می‌آید، درها باز می‌شود، احساس مفید بودن می‌کنیم و کاری که انجام می‌دهیم مانند یک بازی و تفریح برای ماست!»
    جولیا کامرون (Julia Cameron) – نویسنده، شاعر، نمایشنامه‌نویس، فیلمساز و آهنگساز آمریکایی
  • «بسیاری از مردم مراقب پول‌شان نیستند، تا اینکه به پایان آن نزدیک می‌شود. بقیه نیز دقیقا همین کار را با زمان‌شان می‌کنند!»
    یوهان ولفگانگ فون گوته (Johann Wolfgang von Goethe) – نویسنده و شاعر برجسته آلمانی
  • «تعلیم رسمی فقط باعث می‌شود مخارج زندگی‌تان فراهم شود؛ خودآموزی برایتان ثروت می‌سازد!»
    جیم ران (Jim Rohn) – بزرگترین استاد موفقیت جهان
  • «پول با زبانی صحبت می‌کند که همه دنیا آن را درک می‌کنند!»
    افرا بهن (APHRA BEHN)
  • «کسی که پول از دست می‌دهد چیز زیادی از دست داده است؛ کسی که دوستی را از دست می‌دهد، چیز بیشتری از دست داده است؛ کسی که ایمان و باور را از دست دهد، همه‌چیز را از دست داده است!»
    النور روزولت (Eleanor Roosevelt) – سیاستمدار آمریکایی
  • «ثروت یعنی توانایی تجربه کامل زندگی!»
    هنری دیوید تورو (Henry David Thoreau)
  • «ثروتمندان تلویزیون‌های کوچک و کتابخانه‌های بزرگ دارند ولی مردم فقیر کتابخانه‌های کوچک و تلویزیون‌های بزرگ دارند!»
    زیگ زیگلار (Zig Ziglar)
  • «وقتی جوانتر بودم تصور می‌کردم پول در زندگی همه چیز است. اما الآن که پیر شدم فهمیدم که پول در زندگی یعنی همه چیز!»
    اسکار وایلد – داستان‌نویس و شاعر ایرلندی
  • «کسی که گفته پول خوشبختی نمی‌آورد نمی‌دانسته برای خرید کجا برود !»
    بو درک (Bo Derek)

جملات فوق و هزاران جمله تاثیرگذار دیگر از بزرگان جهان‌مان می‌تواند راهنمای خوبی برای درک مفهوم پول و روانشناسی پول در زندگی ما باشد. امید است روزی فرا برسد تا همه ما به درکی درست و حقیقی از پول برسیم و بتوانیم به شیوه‌ای صحیح از آن استفاده کنیم.

چطور می‌توان پول بیشتری بدست آورد؟

با نگاه به ثروتمند ترین افراد ایران می توان دید راه‌های بسیار زیادی برای ثروتمند شدن وجود دارد. در واقع ثروتمند شدن مانند مبحث روانشناسی پول به شخصیت، طرز فکر، دیدگاه، باورها و شخصیت هر فرد مربوط می‌شود.

نمی‌توان نسخه‌ای را برای ثروتمند شدن پیچید و آن را برای تمام انسان‌ها تجویز کرد. اما لازم است به این نکته توجه داشته باشیم که اکثر ثروتمندان دنیا، عادت‌های کاری و رفتاری مشابهی دارند.

به نظر می‌رسد با الگوبرداری از رفتار و کردار این افراد، انسان‌های دیگر هم می‌توانند به ثروتمند شدن نزدیک شده یا در نهایت آن را به دست آورند. این الگوهای مشترک به قرار زیر هستند:

  • رویاها و خواسته‌های حقیقی خود را پیدا کنید

ببینید که دقیقاً از زندگی چه می‌خواهید. تا زمانی‌که ندانید چه می‌خواهید، نمی‌توانید به حس آرامش یا رضایت برسید. برای پولدار شدن هم باید دلیل محکمی داشته باشید.

سعی کنید علاوه بر تحقق مسائل مادی خود، به فکر تقویت معنویت و کارهای انسان‌دوستانه به کمک ثروت خود نیز باشید. تمام ثروتمندان جهان از چیزی که حقیقتاً از زندگی می‌خواسته‌اند، کاملاً آگاه بوده‌اند یا به مرور در طول تلا‌ش‌های خود در مورد آن‌ها به وضوح رسیده‌اند.

  • در هرجایی کار می‌کنید، بهترین باشید

بسیاری از انسان‌ها هستند که وقتی در جایی کارمند می‌شوند، چون آن کار را متعلق به خود نمی‌دانند، فعالیت مفید خود را در حد یک کارمند هم نگه‌می‌دارند؛ اما رفتار انسانی‌‌تر و درست‌تر آن است که حتی اگر کارمند هم هستید، طوری فعالیت کنید که انگار شما صاحب تمام امتیازات آن شغل هستید. امکان ندارد شما اینگونه کار کنید و به درجات فوق‌العاده شغلی نرسید. این کاری است که بالغ بر ۹۰ درصد ثروتمندان جهان روی آن توافق نظر دارند.

  • همیشه در حال یادگیری باشید

تنها شاگردان مادام‌العمر هستند که می‌توانند قله‌های ثروت را از آن خود کنند. هرگاه احساس کردید همه چیز را می‌دانید و دیگر لازم نیست چیز جدیدی یاد بگیرید، آن زمان کاملاً متوقف شده‌اید. تمام انسان‌های ثروتمند و موفق جهان شاگردانی همیشگی هستند که هرلحظه در پی فراگریری چیزهای تازه‌ کمین کرده‌اند.

  • به استقبال چالش‌ها بروید

از روبرو شدن با مشکلات و چالش‌های زندگی نترسید؛ چراکه هر چالش تازه شما را به سطح بالاتری از زندگی می‌کشاند. ثروتمندان برتر جهان هیچ ابایی از روبرو شدن با مشکلات ندارند. بسیاری از آنان نیز در پی حل مشکلات سنگین خود به موفقیت دست یافته‌اند.

  • از زمان و امکانات درست استفاده کنید

در دنیای امروز ابزار و امکانات زیادی در دسترس‌مان قرار گرفته‌اند که وقت زیادی از ما می‌گیرند. اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و گوشی‌های هوشمند از جمله این امکانات هستند. اگر بتوانید به‌جای تلف کردن وقت، از این ابزارها در جهت محقق کردن رویاهای خود استفاده کنید، دیر یا زود به موفقیت‌های مالی چشمگیری دست پیدا خواهید کرد.

سخن پایانی

خوشبختانه در عصر حاضر کمتر کسی پیدا می‌شود که پول را چرک کف دست بداند. انسان‌هایی که در عصر حاضر زندگی می‌کنند، می‌دانند که باید برای ابزارها، امکانات و معیارهای ارزشمند زندگی‌شان ارزش قائل باشند. به نظر می‌رسد آرامش تنها زمانی اتفاق بیفتد که بتوانیم بین تمام روابط خود در زندگی که قبلاً عنوان شد، تعادل درستی برقرار کنیم و همه را به یک اندازه ارتقا دهیم.

برخی از سوالات رایج:

۱. اهمیت پول را به اختصار توضیح دهید؟

نمی توان اهمیت پول را در زندگی روزمره نادیده گرفت. پول یکی از مهم ترین ابزارهای زندگی است که زندگی بدون آن تقریبا غیرممکن است.

۲. چند مزیت پول را نام ببرید؟
۱. قدرت
۲. اعتبار
۳. آزادی انتخاب
۴. شادکردن دیگران
۵. اعتماد به نفس بالاتر

۳. روانشناسی پول چیست؟
یکی از مباحث مهم در علم روانشناسی موضوع روانشناسی پول است که این علم به چگونگی ارتباط انسان با پول و البته روش هایی که می توان از پول برای زندگی بهتر و شادتر استفاده کرد بررسی می کند.




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست
 

استراتژی اقیانوس آبی کلید موفقیت و پیشرفت جهانی برخی از موفق ترین شرکت­ها از جمله اپل، نینتندو، سیرک دو سولئیل(Cirque du Soleil) می­باشد. استراتژی اقیانوس آبی کتابی است که به شهرت بی سابقه ای دست یافته است، زیرا در این کتاب به روشنی از بازا­های آینده و نحوه سازماندهی و برخورد با آنها صحبت شده است.

این کتاب با بیش از یک میلیون نسخه فروش در سال اول انتشار، رکوردهای انتشارات هاروارد را برای فروش سریع ترین کتاب چاپی شکست، و به ۹۳ زبان زنده­ ی  دنیا ترجمه شده است.این کتاب انقلابی در دنیای تجارت ایجاد کرد، زیرا اذعان داشت که موقیت هر شرکت در قدمه­ای هوشمندانه ایست که در همان ابتدای آغاز کار خود بر می­دارد. اقیانوس آبی نوشته W. Chan Kim  و Renee Mauburn است.

ایده اصلی این کتاب پیرامون وارد شدن به بازارهای جدید بدون رقابت و ایجاد محصولات جدید در راستای نیازهای کشف شده مردم می­باشد. همچنین در این کتاب بازارهای موجود را به رنگ­های آبی و قرمز تقسیم می­کند.

در این تقسیم بندی بازارها به رنگ­های آبی و قرمز در نشان داده شدند که نویسنده خواسته تا با تشبیه کردن بازارها به اقیانوس­هایی سرخ و مملو از خون این را بگوید که بازار­های فعلی تحت سلطه و رقابت بسیار بالایی می­باشند در حالیکه اقیانوس­های آبی هیچ گونه درگیری یا رقابتی ندارند که این خود نشان‌دهنده یک فضای بازاری استفاده نشده و دور از رقابت است، که قطعاً موفقیت شما در این نوع بازارها بسیار ساده ­تر است.

خلاصه کتاب استراتژی اقیانوس آبی

منظور ما از اقیانوس­های قرمز صنایع و بازارهایی است که امروزه وجود دارند. این بازارها به گونه­ای هستند که تمامی مرزهای صنایع آن به کلی شناخته شده است.

در این نوع بازار شرکت­ها برای غلبه یافتن بر رقبای خود به شدت تلاش می­کنند. در این کتاب نویسنده، این نوع بازارهای پر­رقابت امروزی را با وضعیتی خونین به تصویر کشیده است.

این کتاب با نام بردن از اقیانوس­های آبی سعی دارد تا به صنایعی اشاره کند که هنوز بازارشان یا ایجاد نشده یا رقابت در آنها بسیار کمرنگ است.

 

این رنگ آبی نشان دهنده خلا کشف نشده بازار است، و این اقیانوس آبی دقیقا جاییست که تقاضا و ایده­ای بکر در بازار برای اولین بار در حال شکل گرفتن است. در این نوع بازار­ها رنگ آبی غالب است  به طوری که بازار را هیچ گونه لکه قرمز ناشی از رقابت خونین آلوده نکرده است.

بطور ساده تر استراتژی اقیانوس­های آبی رویکردی است که نشان می­دهد یک شرکت بهتر است به جای درگیر کردن خود با رقابت در فضاهای موجود بازاریابی، بهتر است تا به دنبال راه­هایی برای نقش آفرینی در مکان­های غیرقابل رقابت بازار باشد.

درواقع با روش اقیانوس آبی شما یادمیگیرید مواردی که در راستای کار شما و افزایش و بهبود عملکرد شما قرار نمیگیرد، چشم پوشی کنید. بر همین اساس لازم است. که تمرکز خود را بر کسب و کار خود معطوف کنید و در تمامی مراحل به مسیر پیش روی خود فکر کنید.

با این روش نه تنها از دیگر رقیبیان خود پیشی میگیرید. بلکه در طولانی مدت این رفتار را به دیگر افراد نیز میاموزید. در همین راستا ما به شما اقیانوس آبی و قرمز pdf را پیشنهاد میکنیم. به طور مثال نمونه ای از استراتژی اقیانوس آبی Netflix است. نتفلیکس با فروش نمایش­های تلویزیونی از طریق اینترنت توانسته برای خود تجارتی بی رقیب بسازد و در کمترین زمان به بیشترین میزان موفقیت در حیطه کاری خود برسد.

نت فیکس توانست با ارائه خدمات خود که خیلی بهتر از تلویزیون‌های کابلی بود و حتی هزینه کمتری را نیز نسبت به تلویزیون‌های کابلی شامل شود، و تجارت خود را با استفاده از یک فضای اقیانوس آبی به سمت موفقیت هدایت کند. نت فلیکس با ورود به یک اقیانوس آبی توانست علاوه بر رهبری کم هزینه ای که انجام داد نوعی خدمات ایجاد کند که نسبت به تمام رقیبان خود متمایز باشد.

استراتژی اقیانوس آبی چیست؟

استراتژی اقیانوس آبی بر روی دور شدن از رقابت شدید (اقیانوس قرمز) به سمت تغییر در نوآوری و انحصار (اقیانوس آبی) متمرکز است، یعنی ارائه یک محصول یا خدمات نوآورانه­ که ارزش افزوده­ای برای مشتری در پی دارد.

یک روش چهار طرفه وجود دارد که به ما کمک می کند تا با خدمات و محصولات فعلی مقابله کنیم و آنها را به خدمات و محصولات نوآورانه  و کاملا جدید تبدیل کنیم. این روش چهارگانه شامل موارد زیر است:

  1. افزایش
  2. کاهش
  3. از بین بردن
  4. ایجاد کردن

کار با این روش نیاز به ذهنی دارد که با نوآوری، ریسک محاسبه شده، عشق به آزمایش و چالش و عدم رضایت از شرایط فعلی و آرزو پر شده باشد.

در واقع چنین طرز فکری معتقد است که خدمات و محصولات فعلی می‌تواند با استفاده از رویکرد چهارگانه که بالا برای شما نام بردیم توسعه یافته و منحصربه‌فرد شود.

همچنین این ذهنیت معتقد است که یک سری عوامل وجود دارند که می­توانیم آن­ها را در جهت بهبود و توسعه خدمات و محصولات خود  ایجاد کنیم یا به نحوی افزایش دهیم.

همچنین یک سری عوامل هستند که بنابر دلایلی بهتر است تا آن­ها را حذف کنید و یا کاهش دهید. در این نوع استراتژی فقط عوامل کاملاً جدید هستند که می‌توانند ارزش ارائه شده توسط شما به مشتریانتان را افزایش دهند.

این استراتژی در چند سال اخیر مورد توجه افراد زیادی قرار گرفته است. بر همین اساس لازم است که برای آموزش این مهارت، از منابع جامع و کاملی استفاده کنید. که به شما پیشنهاد میکنیم از پی دی اف کتاب اقیانوس آبی استفاده کنید.

توجه داشته باشید در ابتدای آغاز این مسیر ممکن است با چالش و دغدغه های فراوانی از جمله، عقب ماندن از دیگر رقیبان دچار شوید. بهتر است در این شرایط صبور باشید به خود و کسب و کارتان زمان دهید.

در ادامه هر کدام از ۴ استراتژی اقیانوس آبی را به طور جداگانه برایتان شرح خواهیم داد:

  1. از بین بردن

این فاکتور تعیین می‌کند که چه عواملی یا چه محصولاتی از مدت‌ها پیش دارای موارد مشابه در بازار هستند و دارای رقابت تقریباً سنگینی می­باشند و شما باید آن را از بین ببرید.

البته باید توجه کنید این نکته در اینجا به این معنا نیست که دوباره به فکر بهبود بخشیدن به محصول فعلی­تان باشید، بلکه باید فراتر از آن بنگرید و مشتریان و نوآوری­های جدید را هدف قرار دهید. مشتریان جدید شما می‌توانند به شرح زیر شناخته شوند.

  • مشتریان ناشناخته:

اینها بخشی از مشتریان جدید شما هستند که شما باید آنها را جذب محصول جدید خود کنید.

  • مشتریان بدون تغییر:

شما از این قشر از مشتریان انتظار دارید تا محصول جدید تان را به طور کامل رد کنند.

  • خریداران احتمالی:

آنها کسانی هستند که همیشه به دنبال محصولات جدید هستند و جزو دسته از افرادی شناخته می‌شوند که تغییر را به راحتی می پذیرند.

  1. کاهش

فرایندی است که شما را از بهینه ­سازی معرفی محصول خود رها می سازد و اجازه می­دهد تا شروع به ایجاد یک چیز جدید و غیرقابل رقابت کنید. البته این جریان مستلزم مقایسه محصول شما با رقبا و رعایت ویژگی­های محصول و خدمات جایگزین موجود است. این را می‌توان در چهار نکته اصلی خلاصه کرد که باید برای فعال سازی استراتژی اقیانوس آبی خود اجرا کنید:

  • محصول خود را بدون در نظر گرفتن عوامل ای که همه رقبا به آن به چشم یک امر مسلم نگاه می کند بسازید.
  • در واقع شما باید عواملی را در محصول خود کاهش دهید که برای دیگران بسیار مهم است، اما متوجه خواهید شد که با حذف آنها ضرر زیادی نخواهید کرد.
  • به دنبال یافتن فاکتور­های جدید در زمینه تخصصی یا صنعتی باشید که منجر به بازاری جدید فقط برای شما گردد.

  1. افزایش

به صورت بسیار دقیق تر عواملی را که محصول شما را از سایر محصولات متمایز می‌کنند تعیین کنید. شما می­توانید این کار را با مطالعه و تجزیه و تحلیل آن از طریق چند نکته اساسی انجام دهید:

  • مطالعه و تحلیل نوع نیازها به مشتریان
  • بدون الگو قرار دادن هر محصول مشابهی، محصول خاص خود را تجزیه و تحلیل کنید.
  1. ایجاد کردن

در واقع ایده های کسب و کار که قرار است در محصول جدید خود اعمال کنید، باید دارای سه ویژگی اصلی باشند و قبل از هرگونه اقدام، به خوبی در مورد آنها مطالعه شده باشد و پاسخ‌های واضحی برای آن ها ارائه گردد یعنی:

  • بررسی فواید محصول: شما هنگام ایجاد یک محصول برای کاربر باید این موضوع را بررسی کنید که آیا کاربر یا خریدار می­تواند از محصول شما به خوبی استفاده کند یا خیر.در این مرحله بهتر است، ارتباط درستی با مخاطب برقرار کنید. درواقع بهتر است نیاز او را بشناسید و پس از شناخت نیاز او محصول خود را به او معرفی کنید. فواید محصولتان را به طور کامل و دقیق برای مخاطب توضیح دهید. و با او ارتباط دو طرفه و دوستانه برقرار کنید که ما در این راستا ، کتاب استراتژی اقیانوس آبی را به شما معرفی می­کنیم.
  • هزینه محصول: شما باید برای محصول­تان هزینه­ای تعیین کنید که رضایت مشتری را جلب نماید و همچنین برای شما سودآوری داشته باشد.توجه داشته باشید در ابتدا شروع کار ممکن است. شما توانایی پرداخت این هزینه را نداشته باشید. اما توجه داشته باشید، هر هزینه ایی که برای شناخت و معرفی محصول خود به مخاطب میکنید در دراز مدت برای شما و محصول شما بازمیگردد و شما نتیجه تلاش ها و زحمات خود را می­بینید.
  • بررسی چالش­های پیش رو: شما باید چالش­هایی که در آینده ممکن است با آنها سر و کار داشته باشید را بشناسید و چگونگی غلبه بر آن­ها را از همین حالا بیاموزید.در مواجهه با چالش­های احتمالی به این موضوع توجه داشته باشید که در آغاز هر راهی افراد با چالش ها و دغدغه های فراوان مواجه می­شوند. اما در ادامه راه با کسب تجربه بیشتر به به قدرت ذهنی بیشتر برای پیش­بینی و رویارویی با چالش­ها می­رسند و همین موضوع باعث تسریع آن­ها در روند کاری­شان می­شود.در همین راستا می­توانید به مثال برای استراتژی اقیانوس آبی که در ادامه همین مقاله به آن پرداخته شده است توجه کنید که در نهایت به بازدهی بیشتر در کسب و کار خود برسید.

اگر واقعا علاقه مند به اجرای این استراتژی ها در تجارت خود هستید می توانید همین حالا با دانلود رایگان اقیانوس آبی و استراتژی اقیانوس آبی و قرمز آینده ی تجارت خود را تضمین کنید.

نمونه هایی از استراتژی اقیانوس آبی

  1. Cirque du Soleil:

این شرکت سرگرمی کانادایی در دهه ۱۹۸۰ به عنوان دسته ای از “افراد دیوانه” با تصور اینکه سیرک مدرن چگونه عمل می­کند آغاز به کار کرد. هدف از اجراهای سنتی سیرک سرگرم کردن کودکان بود، با این حال سیرک درحال همکاری با برخی از بهترین مجریان جهان بود.

در واقع بسیاری از نمایش­های سیرک شامل برنامه­ هایی فوق العاده هیجان انگیز بود که در هیچ جای دیگر نظیرش دیده نمی­شد. در حالی که بچه ­ها هنوز بخشی از مخاطبان هدف این تجارت هستند، اما کیفیت و ایده­ ی بکر این سیرک باعث شد تا مخاطبین بزرگسال نیز جذب آن گردند.

 

Cirque du Soleil تلاش نکرد تا مانند سیرک­های دیگر با دلقک­ها حیوانات اجرا داشته باشد، بلکه با پیروی از استراتژی­های اقیانوس آبی توانست با یک ایده بکر و ناب کار خود را آغاز کند و به شهرت جهانی دست یابد.

  1. آیتونز

اپل با راه ­اندازی آیتونز قفل اقیانوس آبی را در فضای موسیقی دیجیتال باز کرد و اکنون به مدت یک دهه است که از این فرایند به شدت استقبال شده است.

اپل پس از مشاهده سیل عظیم اشتراک غیرقانونی فایل­های موسیقی که در اواخر دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و توسط برنامه­ های اشتراک فایل مانند Napster ، Kazaa و LimeWire فعال شده بود و تا سال ۲۰۰۳ نزدیک به ۲ میلیارد پرونده موسیقی غیر مجاز ماهانه مورد معامله قرار می‌داد را به‌گونه‌ای متوقف کرد. با استفاده از فناوری آیتونز دیگر هر کسی می­تواند موسیقی را به صورت دیجیتال خرید و بارگیری کند.

همچنین آیتونز مشکل اینکه خریداران برای خرید هر آلبوم باید به فروشگاه مراجعه کنند را به کلی برطرف کرد و حتی این امکان را برای آن­ها ایجاد کرد تا بتوانند تک ­آهنگ­های هر آلبوم را خریداری کنند، در صورتی که این اتفاق در حالت عادی میسر نبود.

امروز آیتونز بیش از ۳۷ میلیون آهنگ، فیلم، نمایش تلویزیونی، کتاب و پادکست را به مخاطبان خود ارائه می­دهد. آیتونز توانسته است با استفاده از استراتژی اقیانوس آبی بیش از ۲۵ میلیارد آهنگ بفروشد و کاربران این اپلیکیشن به طور متوسط در هر دقیقه ۱۵ هزار آهنگ بارگیری می­کنند.

  1. شرکت آمازون:

این شرکت یکی از بهترین خرده فروشی­های آنلاین در جهان است که بسیاری سعی کرده­ اند با آن رقابت کنند اما نتیجه ­ای نداشته است. این شرکت نیز به وضوح به استراتژی اقیانوس آبی متکی بوده است، زیرا این شرکت تقریبا هر چیزی را می‌فروشد و امکان رقابت با آن وجود ندارد. بیشتر رقبای حال حاضر امازون هیچگاه نمی­توانند تا به اندازه، دامنه و قابلیت‌های پیشرفته آمازون دست پیدا کنند.

البته تعدادی شرکت ها هم هستند که امازون قادر به رقابت با آن­ها نیست مانند:

  • شرکت اپل
  • شرکت ای بی
  • شرکت Zappos

همه موارد ذکر شده از استراتژی اقیانوس آبی استفاده کرده­اند و در طول زمان هر چه آمازون بیشتر سعی در تقلید از آنها داشت، بیشتر شکست خورد .بنابراین، این استراتژی تأیید می­کند که تقليد راه موفقیت نیست. ما باید اقيانوس های آبی خود را از طريق نوآوری و ایجاد تغییر بسازیم.

نتیجه گیری

استراتژی اقیانوس آبی به بازاری برای کالاهایی گفته می­شود که در آن هیچ رقابتی نیست یا رقابت بسیار کم است. این استراتژی در حول یافتن مشاغلی است که تعداد کمی از شرکت­­ها در آن زمینه فعالیت می­کنند.

در واقع هدف از این استراتژی به دست آوردن تقاضای جدید و از بین بردن فشار حاصل از رقابت با معرفی کردن محصولی با ویژگی های برتر است. این ویژگی به شرکت­ها کمک می­کند تا سودهای کلانی کسب نمایند؛ زیرا محصول آن­ها به دلیل ویژگی­های منحصر به فردی که دارد می‌تواند قیمت بالاتری را به خود اختصاص دهد.

”]

طولی نخواهد کشید تا استراتژی اقیانوس آبی به یکی از بخش­های جدا نشدنی هر صنعت و تجارت و یکی از مراحل بازاریابی تبدیل گردد. این کتاب تا کنون به ۹3 زبان مختلف دنیا ترجمه شده است و حتی فایل های pdf آن درون سایت­ها به منظور دانلود رایگان اقیانوس آبی برای شما دوستان عزیز قرار گرفته است.

در آخر نوشتار، ذکر این موضوع ضروری است. که برای موفقیت در اقیانوس آبی، بهتر است به شرایط خود و کسب و کار خود توجه داشته باشید. اطلاعات و دانش خود را درباره چگونگی پیشرفت در این زمینه افزایش دهید و در تمام مراحل به خود یادآوری کنید که مسیر شما با ارزش است. ممکن است در آغاز راه دلسر شوید یا رقیبان از شما پیشی بگیرند، اما به این نکته توجه کنید که شما با مطالعه و افزایش دانش و آگاهی خود تحت هر شرایطی به موفقیت نزدیک می­شوید.

مورد دیگری که در استرتژی اقیانوس آبی یهتر است به آن توجه کنید، مقایسه خود با شرایط سال­های قبل خود است. بر این اساس شما می­آموزید که در هر شرایطی رشد و پیشرفت خود را درنظر بگیرید و به بهبود و افزایش درآمد خود اهمیت بدهید.

شما با دانلود کتاب اقیانوس آبی به صورت pdf می­توانید این کتاب را بدون هیچ هزینه‌ای و به صورت کاملا رایگان در اختیار خود داشته باشید و از استراتژی های گوهربا آن در تجارت خود استفاده نمایید. در این مقاله سعی کردیم تا خلاصه‌ای از کتاب و اهداف اقیانوس آبی را در اختیار شما قرار دهیم، امیدواریم که در شناخت و معرفی این کتاب توانسته باشیم شما را یاری کنیم.

برخی از سوالات رایج:

۱. منظور از اصطلاح اقیانوس آبی چیست؟

در بین بازار عرضه و تقاضا نقطه ایی است که درون آن ایده ها و فعالیت های جدیدی که وجود دارد که قبل از آن کشف نشده اند و افراد به دنبال آن نبوده اند این نقطه اقیانوس آبی است.

۲. چند مورد از استراتژی اقیانوس آبی را نام ببرید؟
۱. از بین بردن
۲. کاهش
۳. افزایش
۴. ایجاد کردن

۳. منظور از از بین بردن در استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
این فاکتور بیان می کند چه محصولاتی در حال حاضر در بازار وجود دارند که توجه زیادی به آن می شود پس شما باید آن محصول را از بین ببرید.




تاریخ: چهار شنبه 22 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

عوامل مهم برای موفقیت کاری، بهترین تکنیک موفقیت کایزن

 تکنیک‌های موفقیت در کار برای همه افراد ثابت نیستند. هر روش می‌تواند برای شخص یا کسب‌ و کار خاصی مؤثر واقع شود. بنابراین اگر شما به دنبال روشی هستید تا به کمک آن بتوانید موفقیت بیشتری در کارتان کسب کنید، باید از انواع تکنیک‌های جدید موفقیت کاری در سال ۲۰۲۳ آگاه باشید.

آن ‌گاه بسته به شرایط و نحوه کار خود، بهترین روش را برای اجرا انتخاب کنید. وقتی همواره در جستجوی روش‌های کاربردی و ارتقا شرایط کاری خود باشید، حتماً راه‌هایی زیادی برای شما وجود خواهد داشت؛ مهم آن است که تسلیم نشوید و همواره نسبت به پیشرفت شغلی و کاری دید مثبتی داشته باشید.

با ما همراه باشید تا در این مطلب ضمن بررسی عوامل موفقیت در کسب ‌کار، به بررسی کاربردی‌ترین تکنیک‌های موفقیت در کار بپردازیم. با ما همراه باشید.

چرا موفقیت در کار مهم است؟

استقلال مالی یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی شخصی هرکسی است. چیزی که باعث می‌شود انسان بتواند به استقلال مالی دست پیدا کند، حرفه یا کسب ‌کار او خواهد بود. بنابراین اهمیت موفقیت در کار به اندازه به دست آوردن استقلال مالی مهم است.

تنها موفقیت در کار می‌تواند ما را از دیگران بی‌نیاز کند. در این صورت خود می‌توانیم تمام مایحتاج زندگی خود را تأمین کرده و در فکر تهیه تجهیزات بیشتر برای رفاه حال خود و خانوادمان باشیم.

اگر کسب ‌و کار ما در حد پایینی قرار داشته باشد و ما نیز تصور کنیم که پیشرفت بیشتر در آن امکان‌پذیر نیست، هرگز موفق نمی‌شویم در رفاه و استقلال قرار بگیریم. آن‌گاه مجبوریم تمام عمر خود را در بدهی‌ها و درآمدهای کوچک دست‌وپا بزنیم.

اگر فکر می‌کنید موفقیت در کار در شرایط کنونی کشور و اوضاع اقتصادی ممکن نیست، همین حالا این صفحه را ترک کنید. چراکه اولین فاکتور برای موفقیت در کار، امیدواری و مثبت‌نگری است.

چگونه می‌توانیم در کار خود پیشرفت حاصل کنیم؟

برای پیشرفت در کار چه باید کرد ؟ رازهای موفقیت در کار چیست ؟ پیشرفت و موفقیت در کار لازمه داشتن اطلاعات جامع درباره وضعیت کاری‌تان خواهد بود. اگر اطلاعات به‌روزی درباره وضعیت کسب‌وکارها نداشته باشید، نمی‌توانید برای بهبود آن تلاش کنید. بسیاری از شاغلین تنها اخبار ناگوار سیاسی و اقتصادی تلویزیون و کانال‌های اجتماعی خبری را اساس پیشرفت کاری خود قرار داده‌اند.

طبیعی است که چنین افرادی در طول سال‌های گذشته هیچ موفقیت کاری به‌دست نیاورده باشند. اخبار اقتصادی همیشه حاکی از بالا رفتن نرخ تورم و بیکاری است. این در حالی است که هر روز قدم به قدم با پیشرفت‌های تکنولوژی، ثروت و فرصت‌های کاری بیشتری در جوامع مختلف ایجاد می‌شود.

بنابراین تنها به اخبار اتکا نکنید و به وضعیت جامعه نگاه بیندازید. تنها یک توجه کوچک کافیست تا به بهبود وضعیت اقتصادی جوامع پی ببرید.


درست است که تورم وجود دارد، اما افرادی هستند که در این اوضاع اقتصادی هم رونق خوبی در کسب‌وکارشان حاصل می‌کنند. دلیل این امر نیاز‌های ثابت انسان‌هاست. هرچقدر تورم بالاتر برود، نمی‌شود که از خوردن و پوشیدن غافل شد.

بنابراین منابع مختلف را بررسی کنید، مطالعه کتاب‌های اقتصادی را جایگزین اخبار ناگوار روزنامه‌ها کنید و از افراد موفق دلیل پیشرفت‌شان را بپرسید تا شما نیز بتوانید موفقیت در کار را تجربه کنید.

۱۵ عامل مهم برای موفقیت کاری

تکنیک های موفقیت در کار چه هستند ؟ روش‌های فروش، مشتری‌مداری، کارهای مبتنی بر تدریس، تولید و هرکار دیگر تحت تاثیر ظهور سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی تغییر کرده است.

در واقع امروزه راه‌ اندازی کسب ‌و کار و موفقیت در آن نسبت به گذشته بسیار راحت‌تر شده است؛ تنها کافیست اصول موفقیت در کسب و کار مشخصی را رعایت کنید تا شما هم به یکی از افراد موفق در کسب ‌‌و کارتان تبدیل شوید. این اصول به قرار زیر هستند:

  • شاگرد مادام ‌العمر باشید

وقتی با صاحبان کسب‌وکارهای ناراضی صحبت می‌کنید، اولین چیزی که در رفتار آن‌ها مشاهده می‌شود، حس همه چیزدانی آن‌هاست. وقتی در مورد روش‌های نوین مشتری‌مداری صحبت می‌شود، تنها سرشان را تکان می‌دهند و می‌گویند: «اینها جواب نمی‌دهند. من چند سال است که کارم همین است.

اگر من در مورد کار خود ندانم، هیچ‌کس دیگر هم نمی‌داند.» این شیوه تفکر باعث می‌شود این افراد تنها با روش‌های قدیمی کار خود را اداره کنند. در این‌صورت طبیعی است که نتیجه‌ای هم نگیرند؛ چرا که روش‌های قدیمی در برابر روش‌های جدید بسیار ضعیف هستند. بنابراین برای پیشرفت در کارتان باید همیشه یک شاگرد باقی بمانید.

به ‌طوری که هر روز در پی اجرای تکنیک‌های تازه در کسب ‌و کار خود باشید. شاگرد بودن از غرور جلوگیری کرده و شما را آنچنان سبک ‌بال می‌کند که می‌توانید از فراز تمام کسب‌وکارهای قدیمی و رقیب خود عبور کرده و پیشتاز آن‌ها شوید.

  • کار مورد علاقه ‌تان را انجام دهید

انسان به هرکاری مشغول شود، در نهایت با مرور زمان به آن علاقه پیدا می‌کند؛ اما گاهی در کنار کاری که انجام می‌دهیم حسرت انجام کار دیگری را می‌خوریم و همواره دوست داریم تغییر شغل دهیم و  به‌جای کار فعلی خود، آن کار را انجام دهیم چون به آن علاقه بیشتری داریم. برای مثال می‌توان به بیزینس‌منی اشاره کرد که علاقه وافری به موسیقی دارد.

چنین شخصی علی‌رغم کسب‌ موفقیت در کار فعلی‌اش ممکن است همیشه در رویای تبدیل شدن به یک موزیسین به‌سر ببرد. برای همین توصیه می‌کنیم از ابتدا به کار مورد علاقه ‌تان مشغول شوید.

معمولاً افراد به ‌جای توجه به علایق، به بازار کارهای مختلف توجه می‌کنند و براساس میزان درآمد کارهای مختلف آن‌ها را انتخاب می‌کنند؛ اگر چه این روش انتخاب شغل در گذشته (دهه ۶۰) بسیار هوشمندانه به نظر می‌رسید، اما امروزه کاملاً منسوخ شده و به هیچ وجه توصیه نمی‌شود.

براساس آخرین تحقیقات اقتصادی و روانشناسی، افراد به هر کاری که علاقه داشته باشند (چه آن کار ذاتاً درآمد زیادی داشته باشد و چه کم) آن فرد می‌تواند در آن کار موفقیت شایانی کسب کند.

در واقع همه کسب‌وکارها می‌توانند پیشرفت کنند. اگر فکر می‌کنید کار کردن در املاک یا بورس بهتر از کار کردن در زمینه‌های هنری است، سخت در اشتباه هستید. هنرمندهای زیادی هستند که چندین برابر دلالان ملک و بورس‌بازان درآمد کسب می‌کنند چون به کارشان علاقه وافری دارند.

اگر به کار خاصی مشغول هستید و فکر می‌کنید دیگر نمی‌توانید آن را ترک کرده و به کار موردعلاقه خود بپردازید، باز هم اشتباه می‌کنید؛ چراکه انسان تنها یکبار فرصت زندگی کردن دارد و اشتغال به کار موردعلاقه حق مسلم هرانسانی است. شما هروقت که بخواهید می‌توانید کار موردعلاقه خود را (با آموزش درست) استارت بزنید.

  • تمام مسئولیت‌های کارتان را به عهده بگیرید

معمولاً مشاغل مختلف، بحران اقتصادی، بالا رفتن قیمت‌ها و سیاست‌های جدید اقتصادی را در پایین آمدن درصد فروش یا سود خود سهیم می‌دانند. اگرچه نمی‌توان تاثیر این عوامل را انکار کرد اما اینکه تمام تقصیر پس ‌رفت کاری خود را به گردن مسئولین و دولت‌ مردان بگذاریم، باعث می‌شود بیشتر از پیش سقوط کنیم. بنابراین بهتر است مسئولیت ۱۰۰ درصد تمام جنبه‌های کارمان را به عهده بگیریم و به‌جای مقصر دانستن شرایط، به فکر یافتن راه‌های تازه باشیم.

گاهی تحریم‌ها و کمبود مواد اولیه باعث می‌شود صاحبان مشاغل راه‌های بسیار خلاقانه و مقرون به‌صرفه‌تری نسبت به گذشته کشف کنند؛ برای رسیدن به چنین نتایجی، تنها باید مسئولیت‌پذیر باشیم.

(اگرچه ممکن است واقعاً اوضاع اقتصاد کشور تاثیر زیادی روی کسب‌وکار ما داشته باشد، درست است که ما مقصر نیستیم، اما حقیقتاً مسئولیم و باید هر بار راه‌حل تازه‌ای پیدا کنیم. خوشبختانه یافتن راه‌های تازه برای ذهن قدرتمند انسان کار سختی نیست، تنها خواست و اراده لازم دارد!)

  • به اصل پارتو پایبند باشید

احتمالاً تا به امروز بارها در مورد این اصل شنیده‌اید. اصل پارتو یا Parto در واقع همان قانون ۲۰/۸۰ است که در آن ۸۰ درصد نتایج در اثر ۲۰ درصد تلاش‌ها حاصل می‌شود. این قانون تنها برای تلاش‌های اقتصادی نیست، بلکه آن را می‌توان در تمام جنبه‌های زندگی مشاهده کرد؛ «مثلاً ۸۰ درصد ثروت ملت‌ها در دست ۲۰ درصد آن‌ها قرار دارد.

۸۰ درصد زمین‌های کشاورزی در دست ۲۰ درصد از کشاورزان است، ۸۰ درصد امکانات رفاهی برتر برای ۲۰ درصد افراد جامعه است و …..» با شناخت، درک و پایبندی به این اصل می‌توانید بخش بیشتری از وقت و انرژی خود را صرف ۲۰ درصد از کارهای مهم خود کرده و باقی کارها را رها کرده یا به سایر کارکنان خود واگذار کنید.

وقتی انرژی شما به‌جای مسائل حیاتی صرف مسائل حاشیه‌ای و پیش‌ پا افتاده شود، طبیعی است که پیشرفت چندانی در کار خود کسب نمی‌کنید. بنابراین بیشتر وقت خود را به انجام ۲۰ درصد از مهم‌ترین کارهای‌تان  اختصاص دهید تا مجبور نشوید مدام بگویید : «وقت ندارم!» و شاهد موفقیت در کار هم نباشید.

  • فلسفه کایزن را وارد حرفه خود کنید

در زبان ژاپنی «کای» به معنای تغییر و «زِن» به معنای خوب است؛ این دو در کنار هم می‌توانند به معنی «تغییر مثبت و پیشرفت کاری» در نظر گرفته شوند. این قانون می‌گوید که نباید از تغییر کردن بترسید؛ بلکه باید با تغییرات همراه شوید تا در کارتان پیشرفت کنید. وقتی فلسفه کایزن را وارد حرفه یا کسب‌وکار خود کنید، روبرو شدن با تغییرات برای‌تان راحت خواهد بود.

وقتی بتوانید گام به گام همراه با آخرین تغییرات جهانی همراه و هماهنگ شوید، موفقیت در کار اولین دستاورد شما خواهد بود. اگر فکر می‌کنید این فلسفه می‌تواند تکنیک لازم برای ارتقای کسب‌وکار شما باشد، کتاب‌های مربوط به آن را مطالعه کنید تا ضمن آشنایی با قوانین این فلسفه بتوانید به هدف کاری مورد نظرتان دست پیدا کنید.

  • درگیر بدهی و وام نشوید

معمولاً صاحبان کسب‌وکارها ترجیح می‌دهند به ‌جای رشد ارگانیک، با گرفتن وام یا قرض کردن پول‌های کلان به‌ صورت جهشی در کارشان پیشرفت کنند. اگر چه وام گرفتن در موارد زیادی می‌تواند به پیشرفت و رونق کار کمک کند، اما اگر کسب‌وکار شما کوچک است، بهتر است اجازه دهید به‌ صورت طبیعی رشد کند و به فکر تغییرات بزرگ و یک دفعه‌ای نباشید.

درگیر شدن با بدهی‌ها می‌تواند انرژی زیادی از شما بگیرد. بنابراین بهتر است به‌ جای وام گرفتن به فکر اجرای سایر تکنیک‌هایی باشید که در آن‌ها نیازی به وام گرفتن احساس نمی‌شود. اگر در حال حاضر هم در حال تسویه ماهانه قسط‌های بانکی هستید، بهتر است تسویه زودهنگام آن را در رأس امور خود قرار دهید تا با رهایی از آن بتوانید با آزادی بیشتر اقدام کنید.

  • فقط روی یک کار تمرکز کنید

با توجه به افزایش تحریم‌های کشور، بیشتر افراد ترجیح می‌دهند به‌جای تمرکز روی یک کار، در پی راه‌اندازی کسب‌وکارهای پی‌درپی باشند. اگر چه مدرسین اقتصاد اکثر اوقات راه ‌اندازی مشاغل خانگی در کنار مشاغل اصلی را توصیه می‌کنند اما همیشه تمرکز بر روی یک کار بهتر از درگیر شدن با کارهای متعدد است.

اگر برای شغل کنونی خود ارزش قائل هستید و با علاقه آن را انجام می‌دهید، بهتر است تمام انرژی و تمرکز کاری خود را روی همان یک شغل بگذارید تا به اندازه چندین و چند کار از آن درآمد کسب کنید. اگر در مسیر درستی قرار داشته باشید، رسیدن به چنین جایگاهی اصلاً کار سختی نیست.

  • باورهای خود را نسبت به کسب‌وکار تغییر دهید

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، اگر تصور کنید نمی‌شود موفقیت در کار را تجربه کرد، این باور تبدیل به واقعیت زندگی‌تان خواهد شد. اگر چنین باورهای محدودکننده‌ای در مورد کسب‌وکار خود یا کلاً در مورد اوضاع اقتصادی جامعه‌تان دارید، بهتر است قبل از هر چیز به فکر تغییر باورهای شغلی خود باشید. علم روان‌شناسی ثابت کرده است که هر تغییر کوچکی در زندگی نیازمند تغییر باورتان نسبت به آن چیز است؛ در غیر این صورت هرچقدر تلاش کنید، تنها درجا خواهید زد. در صورتی که علاقه مند هستید بدانید باور چیست و راه های تقویت آن را بشناسید می توانید مقاله ” باور داشتن یعنی چی؟ +۸ راه تقویت باور | تعریف باور چیست؟ ” مطالعه نمایید.

برای تغییر باورهای شغلی خود می‌توانید کتاب‌های تغییر باور مطالعه کرده یا در دوره‌های حضوری و آنلاین تغییر باور شرکت کنید. اگر تصمیم به شرکت در چنین دوره‌هایی گرفتید، اساتیدی را انتخاب کنید که به گفته‌ها و روششان ایمان قلبی داشته باشید؛ چراکه اساتید زیادی در داخل کشور این علم را آموزش می‌دهند اما همه آن‌ها از اعتبار کافی برخوردار نیستند.

  • برای خود چشم‌انداز کاری تعیین کنید

با انجام کار کنونی‌تان در نهایت می‌خواهید به کجا برسید؟  اگر پاسخ‌تان به این سوال تنها گذران زندگی و عدم نیاز به دیگران است، خواندن چنین مقاله‌ای برای‌تان بی‌فایده است.

تنها افرادی می‌توانند در کارشان پیشرفت کنند که برای کار خود چشم‌اندازهای کوتاه‌مدت و بلندمدت تعیین کرده باشند. اگر شما تابحال این کار را انجام نداده‌اید، وقت دست به کار شدن است. چشم‌انداز‌های یک، دو، پنج و ده ساله کار خود را یادداشت کنید و در راستای آن با عمل به تکنیک‌های ارائه شده به سمت بهتر شدن پیش بروید.

  • مشتریان خود را در اولویت قرار دهید

تمام سعی کسب‌وکارها در عصر حاضر راضی کردن بیشتر مشتریان است. مشتری‌ها صاحبان اصلی کسب ‌و کار ما هستند؛ اگر سلیقه‌ای عمل کرده و خواست مشتری‌ها را در اولویت قرار ندهیم، دیر یا زود متوجه پس‌رفت کاری خود خواهیم شد. بنابراین برای شناخت نیازهای مشتریان در مورد آن‌ها تحقیق کرده و دقیقاً چیزی را ارائه دهید که مشتریانتان به آن‌ها نیاز دارند.

  • روی رشد شخصی خود کار کنید

گاهی حتی با به‌کارگیری جدیدترین متدهای موفقیت در کار، پیشرفت چندانی احساس نمی‌کنیم. دلیل این موضوع خود ما هستیم! این ماییم که باید پیشرفت کنیم تا کسب وکارمان هم پیشرفت کند.

وقتی ما خود در سطح پایینی قرار داشته باشیم، انتظار پیشرفت‌های بزرگ و رسیدن به سطوح عالی در کسب‌وکار ممکن نخواهد بود. در همین راستا روزانه یک یا دو ساعت روی بهبود شخصیتی، ارتقا مهارت‌ها و اطلاعات خود کار کنید تا موفقیت شخصی‌تان به موفقیت در کار نیز سرایت کند.

  • به فکر تولید محصولات جدید باشید

تولید محصولات جدید در راستای نیاز مشتریان، دیگر عامل مهم برای موفقیت در کار است. اگر کار شما مبتنی بر تولید محصول است، محصولات جدید و کاربردی‌تری به خط تولید خود اضافه کنید. اگر هم کار شما مبتنی بر فروش یا معرفی محصول است، بهتر است محصولات و خدمات بیشتری ارائه کنید.

  • فعالیت های خود را به‌صورت آنلاین عرضه کنید

موفقیت در کار و تجارت عصر حاضر در گرو فعالیت‌های گسترده اینترنتی است. اگر هنوز وارد فعالیت‌های آنلاین نشده‌اید، بهتر است در اسرع وقت صفحات و کانال‌های مجازی اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و …. خود را فعال کنید. محصولات و خدماتتان را به‌و‌سیله شبکه‌های اجتماعی به بازارهای هدف بزرگتری عرضه کنید. دیگر مشتریان شما تنها محدود به یک محله یا شهر نخواهند بود.


با استفاده از خدمات پست می‌توانید جهت فرستادن محصولات خود به جای‌جای کشور اقدام کنید. اگر بتوانید یک سایت قدرتمند هم برای کار خود ایجاد کرده و آن را مدیریت کنید، مطمئناً در کسب‌ و کار خود موفقیت شگفت‌انگیزی کسب می‌کنید.

این مورد یکی از مهم‌ترین کارهایی است که باید حتماً در کسب‌وکار خود اجرا کنید. این دیگر یک پیشنهاد نیست بلکه اقدامی ضروری و بحرانی است که حتماً باید انجام شود. برای شروع کار می‌توانید از یک متخصص دیجیتال‌ مارکتینگ مشاوره دریافت کنید.

  • پیشنهادات و انتقادات مشتریان را در کارتان اعمال کنید

مشتریان بهتر از شما می‌دانند کسب‌کارتان چه نقاط قوت یا ضعفی دارد، چراکه آن‌ها از بیرون به شما نگاه می‌کنند و به صورت مستقیم از خدماتتان بهره می‌برند. بنابراین اگر تا به امروز هیچ توجیهی به نظرات مثبت یا منفی مشتریان نداشته‌اید، بهتر است از همین حالا سعی کنید تمام آن‌چه مثبت یا منفی در مورد کسب‌وکار شما می‌‌گویند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. گاهی مشتریان بهترین راهنمای شما برای موفقیت در کار یا شغل‌تان خواهند بود.

  • همواره در جستجو باشید

همانطور که قبلاً هم گفتیم، موفقیت در کسب‌ و کار هرکس بسته به شرایط کاری وی ممکن است متفاوت باشد. بنابراین همواره در جستجو باشید تا در نهایت بتوانید روش کار مخصوص خود را بیابید و از آن در راستای رسیدن به اهداف کاری‌تان کمک بگیرید.

تکنیک موفقیت در کاری

در قسمت قبلی تکنیک‌های موفقیت در کار را یک به یک بررسی کردیم. اما علاوه بر آن‌ها، یک سری عادات وجود دارند که مانع از پیشرفت کاری و شخصی در زندگی ما می‌شوند. شناخت آن عادات و ترک کردن آن‌ها می‌تواند نتایج عالی‌تری را وارد زندگی ما کند.

پس در ادامه، ۵ عادت منفی را بررسی می‌کنیم که ضمن توجه به تکنیک‌های نامبرده، بهتر است این عادات را نیز از خود دور کنید تا سریع‌تر به موفقیت کاری خود دست یابید.

همچنین راهکارهایی را ارائه می‌کنیم که به کمک آن‌ها، بهتر می‌توانید در جهت ترک عادات‌های بد گام برداشته و به موفقیت در کار و زندگی شخصی‌تان نزدیک شوید. چراکه کار و زندگی شخصی از هم جدا نیستند. وقتی شخصیت شما رشد می‌کند، نتیجه آن را در تمام جنبه‌های زندگی خود خواهید دید.

۵ عادت بد که مانع موفقیت کاری می‌شوند

برخی از اصول موفقیت کاری که عنوان کردیم، می‌توانند در بطن خود، عادت‌های بد را نیز از ما بزدایند. اما چند عادت بد هستند که ضمن پایبندی به اصول موفقیت کاری، باز هم می‌توانند آسیب زننده باشند. این عاد‌ت‌ها شامل موارد زیر هستند:

  • کامل‌گرایی

کامل‌گرایی یا کمال گرایی نه تنها در بحث کسب‌وکار، بلکه در هر مقوله دیگر هم یک آفت به حساب می‌آید. چراکه وقتی انتظار داریم همه چیز در بهترین شرایط قرار داشته باشد، هرگز نمی‌توانیم فعالیت‌های کاری خود را استارت بزنیم.

ممکن است در ابتدای امر، بسیار مبتدی و ضعیف باشیم، اما در هر صورت باید شروع کنیم و منتظر شرایط ایده‌آل نباشیم. چراکه ممکن است آن شرایط ایده‌آل هرگز ایجاد نشود و ما برای همیشه در حسرت کارهای ناکرده خود باقی بمانیم. شاید در ابتدای کار کامل نباشیم، اما قطعاً کافی هستیم!

  • تأخیر در اقدام

برخی از افراد عادت دارند کارها را با تأخیر انجام دهند. برای مثال، امروز می‌توانند برای مشتریان خود پیامک ارسال کنند، اما این کار به چند روز یا چند هفته بعد موکول می‌کنند و معمولاً در اکثر مواقع از این تأخیرها نتایج ناخوشایندی می‌گیرند. می‌بینند رقیبان زودتر دست به کار شده‌اند یا دیگر برای تخفیف دادن دیر شده و مناسبت‌های مهم گذشته‌اند.

این مثال را می‌توان به بسیاری از کارهای مربوط به دنیای کسب و کار نسبت داد. اگر این عادت در شما هم وجود دارد، یک قانون ۵ ثانیه برای خود بگذارید. مثلاً هرکاری که قرار بود انجام دهید، اما در ذهنتان گفتید: «حالا بعداً» به خودتان یک فرصت ۵ ثانیه‌ای بدهید تا کار را شروع کنید (۱ ۲ ۳ ۴ ۵ شروع)؛ فرصت فکر کردن به بعداً را از خود سلب کرده و بلافاصله خود را مجبور به انجام آن کار کنید.

ممکن است در ابتدا اجرا کردن این تکنیک سخت باشد، اما وقتی یاد گرفتید هر کاری را دقیقاً همان لحظه به انجام برسانید، از ثمرات شیرینش بهره‌مند خواهید شد.

  • کنترل شخصی بر اوضاع

ممکن است در اثر اجرا کردن اصولی که نام بردیم، موفقیت کاری بسیاری را تجربه کرده و سیستم کاری بزرگی برای خود ایجاد کنید. برخی از مدیران عادت دارند تا خودشان همه‌ی اوضاع کارشان را بررسی کنند و این کار وقت و انرژی زیادی را از آن‌ها می‌گیرد.

وقتی کسب‌وکار خود را گسترش دادید، دیگر نیازی نیست همه چیز را شخصاً بررسی کنید. شما می‌توانید معاون، کارمند یا مشاور کسب و کار قابل اعتمادی را استخدام کنید که همه‌ی امور را بررسی کند تا اگر مشکلی وجود داشت، به شما گزارش دهد. پس اگر شما نیز چنین عادتی دارید، لازم است تا به کمک یک بیزینس‌کوچ، سیستم‌سازی کرده و خود از بررسی شخصی اوضاع دست بردارید.

  • معاشرت با افراد بی‌هدف

موفقیت کاری نمی‌تواند برای افراد بی‌هدف اتفاق بیفتد. جالب است بدانید که موفقیت هرکس، میانگین موفقیت ۵ نفر از افرادی است که بیشترین ارتباط را با آن‌ها دارد.

وقتی اطرافیان شما و کسانی که بیشترین وقت‌تان را با آن‌ها می‌گذرانید، افرادی منفی‌نگر، بی‌هدف و غرغرو باشند، شما نیز شانس چندانی برای تجربه موفقیت کاری و شخصی نخواهید داشت. ممکن است به صورت مقطعی با آن‌ها به شما خوش بگذرد، اما این وقت‌گذرانی تبعات خوبی نخواهد داشت.

بنابراین اگر شما نیز درگیر دوستی‌ با افرادی از این دست هستید، با شجاعت به این دوستی پایان داده یا آن را به حداقل برسانید. به‌جای آن با افراد جدیدی وقت بگذرانید که با شما هم‌هدف باشند و  معاشرت با ایشان در شما انگیزه ایجاد کند.

  • عجول بودن

از قدیم گفته‌اند: «عجله کار شیطان است!» پس هرگز برای رسیدن به موفقیت کاری یا موفقیت در هر زمینه دیگر، عجله نداشته باشید. هیچ موفقیتی یک شبه ایجاد نمی‌شود؛ پس توقع بی‌جا نداشته باشید. هر کسب‌وکاری برای ارتقا به زمان و تلاش مستمر نیاز دارد. به همین خاطر اگر برای رسیدن به موفقیت کاری عجله دارید، با استمرار و صبر پیشه کردن، آن را ترک کنید.

اگر ترک کردن این عادت برای‌تان سخت است، یک یادداشت بزرگ را روی میز کارتان قرار دهید با عنوان: «عجله نکن، همه چیز کم‌کم درست میشه» آن‌گاه با دیدن آن یادداشت، به استمرار برگردید.

چگونه عادت‌های کاری بد را ترک کنیم؟

به غیر از ۵ مورد فوق، عادت‌های بد دیگری نیز وجود دارند که مانع موفقیت کاری می‌شوند. بنابراین بهتر است با توجه به شخصیتی که دارید، عادت‌های خوب و بد خود را طبقه‌بندی کنید. وقتی عادت‌های بدتان را بشناسید و بپذیرید که آن عادت‌ها را دارید، آن‌گاه می‌توانید در جهت ترک آن‌ها نیز اقدامات لازم را انجام دهید. پس اولین مرحله، پذیرش آن عادت‌هاست.

مرحله دوم پیدا کردن یک راه‌حل مناسب است که با روحیات شما سازگاری داشته باشد. هزاران راه برای ترک عادت وجود دارد که ممکن است نتوانیم از آن‌ها استفاده کنیم. پس راه‌های گوناگون را بررسی کرده و در نهایت بهترین راه ترک عادت متناسب با عادت بد خود را انتخاب کنید. آن‌گاه با تعهد به آن راه‌حل، در مسیر موفقیت کاری‌تان گام بردارید.

فلسفه کایزن چگونه به ما کمک می‌کند؟

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تکنیک موفقیت کایزن، یک تکنیک ژاپنی است که بر روی بهبود مستمر تأکید دارد. این فلسفه را می‌توان در امور درمانی، دولتی، اقتصادی، تولیدی، خدماتی و حتی بهبود شخصی نیز به کار برد. تکنیک موفقیت کایزن، تماماً بر ایجاد نظم و تفکر در راستای بهبود فعالیت‌های کاری استوار است.

این روش ابتدا پس از جنگ جهانی دوم در کسب‌وکارهای ژاپنی اجرا شد و سپس آوازه اثربخشی آن به اروپا سرایت کرد. هرکسی که بتواند این فلسفه و تکنیک کاربردی را در زندگی کاری و شخصی خود پیاده‌سازی کند، موفقیت کاری و شخصی وی، تصاعدی خواهد بود. ممکن است در ابتدای امر، همه چیز نامنظم به نظر برسد، اما تلاش در جهت نظم بخشیدن و بهبود عملکرد، بعدها نتایج بسیار عظیمی را در پی خواهد داشت.

با استفاده از راهکارهای زیر، بهتر می‌توانید کایزن را به کار بگیرید:

  • به دنبال راه‌های راحت‌تر و بهتر برای انجام کارها باشید.
  • روزانه ۲۰ دقیقه در گوگل به جستجوی آخرین متد موفقیت کاری خود بگردید و سپس آن‌ها را اجرا کنید.
  • وقتی راه‌های تازه را یافتید و آن‌ها را اجرا کردید، باید این راه‌ها را مورد ارزیابی قرار دهید تا از اثربخشی آن‌ها اطمینان حاصل کنید.
  • اگر یک روش اثربخشی کافی را نداشت، روش دیگری را امتحان کنید.
  • پیشرفت‌های کوچک خود را یادداشت کرده و آن را در جلسات کاری مطرح کنید.
  • به کارمندان خود ارزش بدهید تا صادقانه‌تر با شما کار کنند. آن‌گاه می‌توانید اصل کایزن را به آن‌ها نیز یاد داده و یک تیم کاری منظم و پویا ایجاد کنید.
  • از اشتباهات چشم‌پوشی کرده و تمام تمرکز خود را روی بهبود مستمر قرار دهید.
  • اصول موفقیت کاری که در این مطلب معرفی کردیم را نیز با استفاده از تکنیک موفقیت کایزن در زندگی خود نهادینه کنید. همچنین عادت‌های بد را نیز می‌توان به کمک آن ترک کرد.
  • برای اینکه خود کایزن را همیشه به یاد داشته باشید، از اپلیکیشن‌های یادآوری کننده، ردیابی کار، یادداشت‌های مستمر، بازنگری‌های روزانه یا شبانه و …. استفاده کنید.

سخن پایانی

یک ترفند موفقیت در کسب‌ و کار که در هر شرایطی می‌تواند کمک‌کننده باشد، کار کردن روی خودتان است که در گزینه‌ها با عنوان « رشد شخصی یا مهارت توسعه فردی » معرفی کردیم. این یکی دیگر ردخور ندارد. هرچقدر خودتان پیشرفت کنید، کارتان هم رشد خواهد کرد. سایر تکنیکهای موفقیت در کار نیز در کنار رشد شخصی شما می‌توانند مکمل‌های پیشرفت کاری‌تان باشند.

در این مقاله به بررسی تعدادی از عوامل موفقیت در کار پرداختیم؛ امیدواریم که با رعایت یک یا چند مورد از آن‌ها بتوانید شاهد موفقیت در کار خود باشید. یادتان باشد هر چقدر بیشتر تلاش کنید، کائنات جواب خوبی در برابر تلاش‌های‌تان به شما خواهند داد. پس اگر بلافاصله نتیجه نگرفتید، ناامید نباشید و ادامه دهید. سعی کنید دوران تکامل کاری خود را طی کنید و به فکر گرفتن نتایج در زمان‌های کوتاه نباشید.

برخی سوالات رایج

چرا موفقیت در کار مهم است؟

استقلال مالی یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی شخصی هرکسی است. چیزی که باعث می‌شود انسان بتواند به استقلال مالی دست پیدا کند، حرفه یا کسب ‌کار او خواهد بود. بنابراین اهمیت موفقیت در کار به اندازه به دست آوردن استقلال مالی مهم است.

چگونه به پیشرفت و موفقیت در کار دست یابیم؟

پیشرفت و موفقیت در کار لازمه داشتن اطلاعات جامع درباره وضعیت کاری‌تان خواهد بود. اگر اطلاعات به‌روزی درباره وضعیت کسب‌وکارها نداشته باشید، نمی‌توانید برای بهبود آن تلاش کنید. بسیاری از شاغلین تنها اخبار ناگوار سیاسی و اقتصادی تلویزیون و کانال‌های اجتماعی خبری را اساس پیشرفت کاری خود قرار داده‌اند.

۱۵ عامل مهم برای موفقیت کاری در سال ۲۰۲۳ کدامند؟

  1. شاگرد مادام ‌العمر باشید
  2. کار مورد علاقه ‌تان را انجام دهید
  3. تمام مسئولیت‌های کارتان را به عهده بگیرید
  4. به اصل پارتو پایبند باشید
  5. فلسفه کایزن را وارد حرفه خود کنید
  6. درگیر بدهی و وام نشوید
  7. فقط روی یک کار تمرکز کنید
  8. باورهای خود را نسبت به کسب‌وکار تغییر دهید
  9. برای خود چشم‌انداز کاری تعیین کنید
  10. مشتریان خود را در اولویت قرار دهید
  11. روی رشد شخصی خود کار کنید
  12. به فکر تولید محصولات جدید باشید
  13. فعالیت های خود را به‌صورت آنلاین عرضه کنید
  14. پیشنهادات و انتقادات مشتریان را در کارتان اعمال کنید
  15. همواره در جستجو باشید



تاریخ: سه شنبه 21 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

گام های طلایی برای تغییر شغل

استعداد و مهارت‌های خود را پرورش دهید

یکی از گام‌های طلایی که می‌توانید در راستای تغییر شغل انجام دهید، پرورش مهارت‌ها و استعدادهایی است که دارید. شما باید توانمندی‌های خود را مورد بررسی قرار دهید و متوجه شوید که در چه زمینه‌ای مهارت دارید، سپس باید در جهت تقویت مهارت‌هایی که دارید، حرکت کنید و اقدامات لازم را انجام دهید. توصیه می‌شود برای آنکه نتیجه بهتری از این گام به دست آورید، تمام مهارت‌ها را بر روی یک کاغذ بنویسید تا بتوانید به خوبی به هر یک بپردازید و آن‌ها را پرورش دهید.

مهارت‌های برتر را شناسایی کنید

پس از آنکه مهارت‌های خود را در قسمت قبل شناسایی کردید، دسته‌ای از آن‌ها که تاثیر بیشتری بر کسب‌وکار انتخابی شما دارند را انتخاب کنید، سپس تمام توجه و حواس خود را به سمت و سوی مواردی که انتخاب کرده‌اید، بکشانید. در رابطه با این موضوع نکته‌ای وجود دارد و آن این است که برخی از افراد، لیست بلند و بالایی از مهارت‌های خود ندارند و چنین مسئله‌ای آن‌ها را مایوس می‌کند؛ چرا که گمان می‌کنند نداشتن مهارتی خاص، زمینه شکست را برای آن‌ها در زمینه تغییر شغل به همراه خواهد داشت. از همین جهت باید متذکر شد که این موضوع جای نگرانی و ناامیدی ندارد؛ چرا که همیشه وقت برای یادگیری و کسب مهارت وجود دارد.

ذهن باز و خلاق داشته باشید

از دیگر مواردی که می‌تواند تاثیر مثبتی بر مسیر تغییر شغل داشته باشد، داشتن یک ذهن باز و خلاق است. در رابطه با این موضوع می‌توان گفت که یک فرد با چنین خصوصیتی، می‌تواند به درستی در مسیر تغییر شغل قدم بردارد. توصیه ما به شما این است که به احساسات درونی خود اعتماد کنید و تمرکز مناسبی بر روی آن‌ها داشته باشید، چرا که این موضوع سبب می‌شود که هدایت درستی در مسیر شما صورت گیرد.

البته شما می‌توانید در چنین مسیری از مشاوره تغییر شغل نیز کمک بگیرید. چنین مشاوره‌ای، راهنمایی‌های لازم را به شما می‌کند و مسیر موفقیت را نشانتان می‌دهد؛ بنابراین نباید از تاثیر مشاوره تغییر شغل غافل شد. همچنین می‌توان گفت که یک مشاوره خوب در چنین زمینه‌ای، می‌تواند انتخاب‌های مناسبی را به همراه بیاورد.

بودجه مالی خود را نیز در نظر بگیرید

یکی از موضوعات بسیار مهم که باید به آن توجه داشته باشید، میزان بودجه و شرایط مالی خود در زمان تغییر شغل است. بسیاری از افراد به فکر تغییر شغل هستند، چرا که می‌خواهند درآمد بیشتری را به دست آورند؛ اما باید متذکر شد که یکی از مسائل تاثیرگذار بر درآمد بیشتر، راه‌اندازی و یا مشغول شدن در یک پروژه و کار بزرگ‌تر است و در بسیاری از شرایط، برای تحقق چنین موضوعی، باید بودجه و مال بیشتری را در نظر گرفت.

البته به این نکته نیز باید اشاره داشته باشیم که در بسیاری از مواقع، در میان گذاشتن بودجه و مال بیشتر، لزوما دلیلی بر موفقیت و پیروزی نیست و نمی‌توان گفت که هر فرد که مال و بودجه بیشتری دارد، با تغییر کار به موفقیت می‌رسد؛ گاهی اوقات افراد تغییر کار را در جهت داشتن حال بهتر و شاد بودن انتخاب می‌کنند و حاضر هستند در این مسیر به سرمایه و درآمد کمتری دست پیدا کنند. بنابراین به چنین مسائلی توجه داشته باشید تا به درستی سرمایه‌ای را انتخاب کنید.

فهرستی از هر چیز که می‌خواهید تهیه کنید

گام دیگری که می‌توانید در راستای عوض کردن شغلتان انجام دهید، تنظیم و نوشتن یک فهرست است. شاید برای شما سوال پیش آید که از چه مواردی باید فهرست تهیه کنید و این کار با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ در راستای پاسخ به این سوال باید گفت که لازم است شما از اهداف و هر آنچه می‌خواهید، فهرستی تهیه و آن‌ها را یادداشت کنید.

چنین موضوعی به شما کمک می‌کند تا تمرکز و حواس خود را بر موفق شدن و رسیدن به خواسته‌هایتان تنظیم کنید. البته توصیه ما به شما این است که در کنار تهیه چنین فهرستی، لیستی از کارهایی که امکان انجام آن‌ها را ندارید نیز تهیه کنید و آن را نیز مورد بررسی قرار دهید. دقت داشته باشید که تهیه چنین فهرست‌هایی، مسیر موفقیت را برای شما آسان و هموارتر می‌کنند و شما می‌توانید با بررسی‌های دقیق‌تری، شرایط لازم برای تغییر شغل را فراهم سازید و پس از پرداختن به آن نتیجه بهتری بگیرید.

از کسب تجربه غافل نشوید

به دست آوردن تجربه یکی از اموری به حساب می‌آید که توجه به آن شرایط مناسب‌تر و بهتری را برای شما رقم می‌زند. امکان دارد برای شما سوال پیش آید که چگونه می‌توان تجربه کاری خود را بالا برد و باید در این زمینه چه اقداماتی را انجام داد؟ باید متذکر شد که شما می‌توانید برای به دست آوردن تجربه، در کسب و کارهایی که در حوزه فعالیت شما فعالیت دارند یا نزدیک هستند، مشغول شوید. برای چنین فعالیتی باید به صورت داوطلبانه حاضر شوید تا تجربه‌ای برای شما به ثبت برسد.

مهارت‌های خود را به‌روز کنید

اگر می‌خواهید که به تغییر شغل بپردازید، باید توانایی به‌روز کردن مهارت‌های خود و اطلاعاتی که دارید را داشته باشید. بسیاری از افراد هستند که به سبب شغلی که دارند، از تغییر و تحول و به‌روز شدن، ترس دارند. برخی از شغل‌های دولتی چنین ویژگی دارند، به گونه‌ای که برای کارمند خود وظایف ثابت و مشخصی را در نظر می‌گیرند که باید طبق روتین انجام شوند.

اگر شما از دسته افرادی هستید که در چنین شغلی فعالیت دارید، بهتر است به تغییر شغل دولتی نپردازید؛ چرا که امکان دارد این تغییر شغل دولتی مشکلاتی را برای شما در پی داشته باشد.

زمینه فعالیت خود را در فاصله زمانی‌های کوتاه عوض نکنید

بسیاری از افراد هستند که در مدت‌ زمان‌های کوتاه، نسبت به تغییر شغل خود اقدامات لازم را انجام می‌دهند و به اصطلاح از یک شاخه به شاخه دیگر می‌پرند و می‌خواهند که بسیاری از شرایط را تجربه کنند. باید گفت چنین موضوعی علاوه بر سخت بودنش، به ضرر فرد خواهد بود و می‌تواند مانع موفقیت شود. توصیه می‌شود چنین کاری را انجام ندهید و تمرکز خود را بر روی یک حرفه و  زمینه قرار دهید تا بهترین نتایج و تجارب را در همان زمینه به دست آورید و بتوانید از آن بهترین استفاده را داشته باشید.

مشاغل مختلفی را مورد نظر بگیرید

اگر تصمیم به تغییر شغل دارید، باید مدتی پیش از تصمیم به این کار، مشاغلی که فکر می‌کنید برای شما مناسب هستند را مد نظر بگیرید. شما می‌توانید این کار را با فهرستی که از مهارت‌ها و توانایی‌های خود که آماده کردید، انجام دهید. برای مثال شما شرایطی را تصور کنید که در فهرست مهارت‌های شما، قدرت بالای شما در ویرایش و نویسندگی به ثبت رسیده است، از همین جهت شما می‌توانید به مشاغلی فکر کنید که به نوعی وابسته به چنین موضوعی هستند. برای مثال می‌توان به مواردی چون تولید محتوا ، ویرایش کتاب و … اشاره کرد.

به احتمال زیاد، شما به سبب لیستی که از مهارت‌های خود آماده کرده‌اید، با گزینه‌های شغلی بسیاری روبرو شوید. در چنین شرایطی توصیه ما به شما این است که تمام گزینه‌ها را به درستی و با دقت کامل مورد بررسی قرار دهید؛ سپس آن‌ها را بر اساس اولویت ترتیب بندی کنید. این کار به شما این اجازه را می‌دهد که تصمیمات بهتری در این راستا داشته باشید و بتوانید شغل مناسبی برای خود پیدا کنید و در آن مشغول به فعالیت شوید.

دست روی گزینه‌های خاص بگذارید

بسیاری از شغل‌ها وجود دارند که شرایط و زمینه خاصی را می‌طلبند و از همین جهت افراد کمتری نسبت به آن‌ها تمایل و واکنش نشان می‌دهند. چنین موقعیتی را می‌توان مناسب در نظر گرفت و نسبت به مشغول شدن در آن‌ها اقدامات لازم را انجام داد.

البته باید متذکر شد که شاید شما هم شرایط لازم را نداشته باشید و مورد تایید شرکت انتخابی قرار نگیرید؛ اما باز هم توصیه می‌شود شانس خود را امتحان کنید؛ چرا که امکان دارد شرایط برای شما فراهم شود و بتوانید به راحتی و با خیال راحت نسبت به تغییر شغل اقدام کنید.

 

اهمیت راه‌های شناخت عوارض تغییر شغل

همانگونه که می‌دانید شغل افراد اگر همسو با علایق آنها همراه نباشد صددرصد نخواهد توانست بازدهی درستی را برای آن‌ها به وجود آورد و این یکی از عوارض تغییر شغل است. به همین دلیل شما باید به این نکته توجه کنید، که اگر به دنبال مسیر پیشرفت شغلی خود هستید، باید راه پیشرفت در کار را در ابتدای کار بشناسید، تا در این بین بتوانید راه‌های پیشرفت در کار را به صورت کاملا منطقی پیدا کنید. اما اگر شما به راهکارهای پیشرفت در کار در کار توجهی نداشته باشید، بدون شک باید به عوارض تغییر شغل فکر کنید؛ چراکه این عوارض می‌تواند به خاطر ندانم‌کاری در مورد بسیاری از مهارت‌های شخصی انجام شود و اما چنانچه به فکر تغییر شغل هستید ما به شما پیشنهاد می‌کنیم که در این مقاله با ما همراه باشید؛ چرا که هر کاری به اصول و قواعد خاصی نیاز دارد. در این بین، تغییر شغل نیز از این قضیه مستثنی نیست و شما باید راهکارها، تکنیک‌ها و روش‌های خاصی را در نظر بگیرید تا بدانید که برای برای پیشرفت در کار چه باید کرد.

بازار کار را بسنجید تا درگیر عوارض تغییر شغل نشوید

اما موضوعی که مهم است مهارت شخصی افراد است؛ چرا که هر شغلی می‌تواند درآمد بالایی داشته باشد اما صددرصد شما زمانی می‌توانید به فکر راه پیشرفت در کار باشید که به مهارت شغلی خود پی ببرید. چنانچه بخواهید مدام به این قضیه فکر کنید که پیشرفت شغلی چیست شاید هر شغلی که درآمد بالایی داشته باشد، را تنها برای خود انتخاب کنید.

در صورتی که مسیر پیشرفت شغلی برای آن دسته از افرادی به وجود می‌آید که بتوانند به توانایی‌ها، استعدادها و مهارت‌های خود در ابتدای کار فکر کنند. در غیر این صورت شما نمی‌توانید راههای پیشرفت در کار را بشناسید و از عوارض تغییر شغل خود را دور نگه دارید؛ البته اگر شما تنها نیز بخواهید به علاقه خود فکر کنید. علاقه نخواهد توانست راه های پیشرفت در کار را برای شما باز کند؛ چرا که برخی از شغل ها شاید درآمد بالایی نداشته باشند و به همین دلیل مسیر پیشرفت شغلی شما را تحت شعاع قرار دهند و به این طریق عوارض تغییر شغل به شما نزدیک خواهند شد.

اما برای این که بدانید برای پیشرفت در کار چه باید کرد ما به شما توصیه می‌کنیم که علاوه بر علاقه سعی کنید به مسائل دیگری چون بازدهی شغل مورد نظر و بازار کار آن نیز توجه داشته باشید.

منطق خود را از عوارض تغییر شغل دور نگه دارید

با اندکی تحقیق متوجه خواهید شد که بازار کار آزاد بازار نسبتا داغی است. به شرط این‌که شما بتوانید در ابتدای کار با خود به این نتیجه برسید، که دقیقا از نگاه شما پیشرفت شغلی چیست. زمانی که این دیدگاه را برای خود به صورت واضح و روشن بیان نمودید. به این نتیجه خواهید رسید که استعداد شما در چه زمینه‌ای است و برای این که به عوارض تغییر شغل دچار نشوید بهتر است استعداد خود را جدی گرفته و در بازارهای آزاد وابسته به استعداد خود حتی به عنوان شغل دوم به عنوان راه پیشرفت در کار با توجه به استعدادی که دارید. به فکر یک شغل خاص اما هدفمند باشید.

اما اگر منطقی فکر کنید به این نتیجه خواهید رسید که تغییر ناگهانی شغل به هیچ عنوان نمی‌تواند جزء راهکارهای پیشرفت در کار باشد. به این دلیل که شما را با عوارض خاصی روبه‌رو خواهد کرد که این عوارض صددرصد از لحاظ مالی به شما فشار خواهد آورد و به همین خاطر، ما به شما توصیه می‌کنیم که از همان ابتدای کار برای دور ماندن از عوارض تغییر شغل سعی کنید، شغل فعلی خود را حفظ نمایید؛ سپس به فکر تغییر شغل دیگر باشید تا بدین ترتیب با سنجیدن هر دو معقولانه‌ترین آن را انتخاب کنید.

راه های پیشرفت در کار را با دوستان تان پیدا کنید

توجه به ارتباط درست با اطرافیان صددرصد می‌تواند به شما کمک کند که به دنبال یک شغل مناسب باشید و این چنین متوجه خواهید شد که پیشرفت شغلی چیست؛ چرا که در پیشرفت شغلی شما زمانی می‌توانید موفق شوید که بتوانید تمام جوانب کار را سنجیده و مهم‌تر از همه با مشورت با دیگران در کسب و کارهای مختلف به فکر تغییر شغل خود باشید.

اگر مشورت را برای تغییر شغل خود در نظر نگیرید، بدون شک عوارض تغییر شغل شما را شدیدا تحت فشار قرار خواهد داد. به همین دلیل بهتر است همیشه به این سوال فکر کنید که برای پیشرفت در کار چه باید کرد؟ بدون اغراق برای پیشرفت در کار شما باید دایره ارتباطی خود را گسترش دهید، تا بتوانید با افراد در شغل‌های دیگر ارتباط مناسبی برقرار کرده و به مزایا و معایب هر شغل به شکل کاملا اصولی آگاه شوید.

به راستی برای پیشرفت در کار چه باید کرد

زمانی که شما همان‌طور که ما به آن اشاره کردیم به صورت منطقی به این نتیجه برسید که باید شغل فعلی خود را حفظ کنید و به دنبال شغل جدید باشید. می‌توانید از همان ابتدای کار وابسته به علاقه، استعداد و توانایی‌های خود از تمامی قابلیت‌های شغل‌های دیگر بدون استرس بهره‌مند شوید و هرکدام را که به عنوان شغل دوم امتحان می‎کنید تا زمانی که به شغل خود مطمئن نشدید انتخاب نکنید.

از شغل فعلی دست نکشید که این چنین تنها باید به عوارض تغییر شغل فکر کنید. به همین خاطر چنانچه درگیری ذهنی شما به این صورت است که دقیقا برای پیشرفت در کار چه باید کرد؟ ما به شما پیشنهاد می‌دهیم که پیشرفت کار را زمانی می ‌توانید احساس کنید که شغل‌های مورد علاقه خود را پیگیری کرده با مزایا و معایت آشنا شده و در کنار آن شغل فعلی خود را نیز حفظ کرده باشید.

به این دلیل که شاید شغل موردنظر جدید آنچنان بازدهی قابل قبولی نداشته باشد و اگر شما شغل فعلی خود را از دست بدهید، بدون شک فشارهای مالی و خسارت‌های وارد شده تنش‌های روحی شدیدی را برای شما به وجود خواهد آورد.

به یادگیری انواع مهارت بپردازید

اما یکی از نکاتی که باعث می‌شود شما به شکل ویژه بتوانید از عوارض تغییر شغل خود را دور نگه دارید توجه به این نکته است که یادگیری و آموزش را در روند کاری خود پیاده کنید؛ چرا که بسیاری از شاخه‌های درآمد به واسطه تخصص، مهارتف توانایی و دانش به وجود آمده‌اند و افرادی که به صورت کارآفرینی کار خود را آغاز کرده‌اند در ابتدای کار به یادگیری و آموزش توجه بسیار کلیدی و مهمی داشته‌اند. به همین خاطر پیشنهاد ما به شما این است که سعی کنید همیشه برای یادگیری انواع مهارت و تخصص ذهن خود را آماده کنید.

برای این کار از تجربه اطرافیان منابع مناسب و بسیاری از مسائل دیگر غافل نشوید تا بتوانید تغییر شغل خود را به صورت اصولی انجام دهید. حتی اگر به دنبال پیشرفت در شغل خود هستید بهتر است از همان ابتدای کار هرگونه دوراهی شغلی را فراموش کنید و تنها به هدف خود بیاندیشد. البته تنها افراد می‌توانند همیشه مسیر شغلی مناسبی را انتخاب کنند که بتوانند علاقه، استعداد و منطق را در کنار یکدیگر به کار گیرند؛ چرا که تنها علاقه در کنار درآمد بی ثبات نمی‌تواند پیشرفتی را به وجود آورد و حتی درآمد بالا با بی علاقگی نیز به هیچ عنوان کیفیتی را برای افراد به وجود نمی‌آورد. پس سعی کنید همیشه به استانداردهای شغل خود به طور جدی فکر کنید.

جمع‌ بندی

تغییر شغل موضوع ساده‌ ای نیست و نباید نگاه‌ ساده‌ای به آن داشت. تغییر شغل و حرفه در بسیاری از موارد با شکست روبه‌رو می‌شود چراکه شخص بدوت تحقیق و خودشناسی، شغل جدیدی را انتخاب می‌کند. راه‌کارهای ارائه شده در این مقاله می‌تواند به شما کمک زیادی کند تا شغل مورد نظر خود را پیدا کنید.

استفاده از مثلث شغلی نیز می‌تواند تا حد شغل‌ها برای شما ارزیابی کند. علاقه به کار یکی از مهم‌ترین موضوعات در شغل شماست که پیشنهاد می‌کنیم توجه ویژه‌ای به آن داشته باشید. این روزها مهارت مهم‌ترین موضوع برای کارفرمایان و مدیران است. شرکت‌های خصوصی داشتن مهارت را مهم‌ترین عامل استخدام یک شخص می‌دانند.

البته ممکن است در برخی موارد خلاقیت و دیگر پارامترها هم برای کارفرما مهم باشد اما مطمئن باشید که با داشتن مهارت کافی در حرفه‌ کاری‌تان می‌توانید در یک شرکت مناسب استخدام شوید.

به‌علاوه کسانی که مهارت مناسبی دارند، حتی در صورت عدم رضایت از شغل‌شان هم می‌توانند کارمندی را کنار بگذارند و به سمت کارآفرینی بروند و در این مسیر می توانید از یک مشاور کارآفرینی خوب مشورت بگیرید. همچنین در نظر داشته باشید که امکان پیشرفت شغلی در شرکت یا سازمان می‌تواند کمک زیادی به افزایش درآمد شما داشته باشد اما این موضوع نیازمند صبوری شماست.

برخی از سوالات رایج

۱۰ گام طلایی برای تغییر شغل در سال ۱۴۰۰ کدامند؟

۱.استعداد و مهارت‌های خود را پرورش دهید
۲.مهارت‌های برتر را شناسایی کنید
۳.ذهن باز و خلاق داشته باشید
۴.بودجه مالی خود را نیز در نظر بگیرید
۵.فهرستی از هر چیز که می‌خواهید تهیه کنید
۶.از کسب تجربه غافل نشوید
۷.مهارت‌های خود را به‌روز کنید
۸.زمینه فعالیت خود را در فاصله زمانی‌های کوتاه عوض نکنید
۹.مشاغل مختلفی را مورد نظر بگیرید
۱۰.دست روی گزینه‌های خاص بگذارید

دلایلی که سبب می‌شوند یک فرد به تغییر شغل فکر کند کدامند؟

۱. تغییر شغل در جهت مهارت‌های شخصی

۲. تغییر شغل در جهت علاقه

۳.تغییر شغل در جهت استعداد

۴. تلاش برای حفظ شغل فعلی و تغییر آن

۵.ایجاد روابط شخصی برای تغییر شغل

۶.پی‌گیری شغل‌های مورد علاقه

۷.امتحان کردن شغل‌های جدید

۸.یادگیری، یادگیری و یادگیری

تاثیر پیشرفت شغلی بر تغییر شغل به چه صورت است؟

پیشرفت شغلی می‌تواند مهم‌ترین ملاک برای تغییر شغل بسیاری از افراد باشد. افراد زیادی وجود دارند که مهم‌ترین ملاک‌شان در تغییر شغل، امکان پیشرفت شغلی‌شان است. پیشرفت شغلی می‌تواند باعث رشد شما در طول مدت زمان اشتغال‌تان باشد.




تاریخ: شنبه 18 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

راهکارهای اصولی تغییر شغل موفق

تغییر شغل یکی از موضوعاتی است که بسیاری از افراد در طول زندگی‌شان به آن فکر می‌کنند. برای این‌که بتوانید در مسیر تغییر شغلی‌تان موفق عمل کنید نیاز به رعایت نکاتی دارید که در این مقاله تمامی آن‌ها را بررسی می‌کنیم. تغییر شغل به شیوه درست و اصولی می‌تواند کسب و کار شما را متحول کند و وضعید مالی شما را بهبود ببخشد. اگر می‌خواهید تغییر شغل شما بر اساس اصول و قواعد کسب و کاری باشد باید در نظر داشته باشید که در طول زندگی‌تان نهایتا ۴ بار می‌توانید مسیر شغلی‌تان را کاملا تغییر دهید و بدین منظور توصیه میکنیم که حتما مقاله انواع شغل ها را مطالعه کنید تا دید بازتری به تنوع مشاغل داشته باشید..

در صورتی که بخواهید در هر زمان شغل خود را تغییر دهید و متناسب با موضوعات روز چرخش شغلی داشته باشید احتمال زیاد نمی‌توانید به یک فرد ماهر و باتجربه در کسب و کار خود تبدیل شوید. اگر می‌خواهید درآمد خود را افزایش دهید در نظر داشته باشید که باید مسیر شغلی‌تان با اهداف و همچنین مهارت‌های شما سازگاری داشته باشد تا بتوانید بیش‌ترین بهره را از کسب و کارتان ببرید. در ادامه این مقاله می‌خواهیم ۸ گام طلایی تغییر شغل را بررسی کنیم که استفاده از این ۸ گام کمک می‌کند تا کسب و کار جدید شما در سریع‌ترین زمان ممکن به رونق برسد.

در نظر داشته باشید که در این مسیر مشاور کسب و کار با تجربه دکتر ویز به شما کمک می‌کنند تا شغل جدید خود را پیدا کنید.

همچنین مقالاتی که می‌توانند در کنار این مقاله به شما کمک کنند در ادامه نوشته شده‌اند.

۱ـ صفر تا صد راه‌اندازی استارت آپ به عنوان شغل جدید

۲ـ تحقیق و توسعه در شغل فعلی و افزایش درآمد

۳ـ بهترین راه برای سرمایه‌گذاری و سود کردن در بازارهای ایران

۴ـ علت فروش نداشتن در کسب و کار فعلی و بررسی راهکارهای آن

۱ـ تغییر شغل در جهت مهارت‌های شخصی

اگر می‌خواهید تغییر شغل شما اصولی باشد یکی از موضوعاتی که باید رعایت کنید بحث مهارت‌های شخصی‌تان است. برای مثال همه ما می‌دانیم که فوتبالیست بودن یا خواننده بودن شغل پردرآمدی است اما آیا برای این دو شغل مهارت کافی داریم؟! اگر مهارت‌ در یک شغل اکتسابی باشد با تمرین می‌توانید آن را به‌دست بیاورید اما اگر مهارت در یک شغل ذاتی باشد نمی‌توانید به این سادگی‌ها آن را به دست بیاورید.

در نظر داشته باشید که بسیاری از شغل‌ها در یک سن و سال خاص نیاز به مهارت دارند. برای مثال اگر در سنین نوجوانی فوتبال را بلد نباشید غیر ممکن است که در ۳۰ سالگی بتوانید آن را یاد بگیرید. در نظر داشته باشید که برای بدست آوردن شغل مناسب باید در زمان مناسب مهارت مورد نیاز را به‌دست بیاورید. مهارت آموزی در پیدا کردن شغل تاثیر بسزایی دارد.

۲ـ تغییر شغل در جهت علاقه

همه ما می‌دانیم که شغل انتخابی ما باید در جهت علاقه ما باشد اما آیا واقعا به آن پایبند هستیم و شغل کنونی ما در جهت علاقه ما است؟ اگر پاسخ شما به این سوال خیر است باید در نظر داشته باشید که احتمالا دیر یا زود از کارتان خسته می‌شوید و به فکر تغییر شغل می‌افتید.

اگر تغییر شغل شما مجددا بر اساس علاقه شما نباشد احتمال زیاد مشکلات بسیاری زیادی همچون استرس شغلی برای شما به‌وجود می‌آید. در این موضوع هرچقدر سن شما زیادتر شود علاقه شما به آن شغل کمتر می‌شود و بعد از مدتی مشکلاتی برای شغل شما به وجود می‌آید که روی تمامی ابعاد زندگی شما تاثیر می‌گذارد.

۳ـ تغییر شغل در جهت استعداد

کارشناسان کسب و کار معمولا یک مثلث را برای انتخاب شغل افراد در نظر می‌گیرند که سه ضلع دارد. مهارت، علاقه و استعداد سه ضلع این مثلث هستند. اگر این مثلث را در انتخاب شغل‌تان جدی بگیرید می‌توانید یک شغل مناسب برای خودتان دست و پا کنید.

استعداد یکی از موضوعاتی است که باید توجه ویژه‌ای به آن داشته باشید. البته استعداد باید از سنین کودکی در تعیین شغل شما تاثیر داشته باشد اما اگر تا کنون به آن بی توجهی کرده‌اید باید بدانید که موضوع بزرگی را کم اهمیت شمرده‌اید.

برای مثال این روزها بسیاری از خانواده‌ها بدون شناخت شغل‌های جامعه می‌خواهند فرزندشان پزشک شود و این موضوع را یک ارزش می‌دانند. اما در بسیاری از مواقع این کودک هیچ استعدادی در رشته پزشکی ندارد و همین عامل باعث می‌شود تا کار او بسیار سخت و دشوار شود.

۴ـ تلاش برای حفظ شغل فعلی و تغییر آن

اگر واقع بین باشید قطعا این موضوع را می‌دانید که در شغل فعلی‌تان اطلاعات مناسبی دارید و تجربه‌های بسیاری در این سال‌ها کسب کرده‌اید. گاهی اوقات شما برای به موفقیت رسیدن در شغل فعلی‌تان فقط یک گام فاصله دارید اما با تغییر شغل ناگهانی فرصت موفقیت در این شغل را از خودتان دریغ می‌کنید.

پس اگر مثلث طلایی بالا در کسب و کارتان وجود دارد سعی کنید تغییر شغل ندهید و کسب و کارتان را بهبود ببخشید. حتی ممکن است از مثلث بالا قسمت مهارت شغل و حرفه شما دچار مشکلاتی باشد و امکان بهبود آن وجود داشته باشد.

تغییر شغل خود آخرین کاری است که می‌توانید انجام دهید. به همین دلیل توصیه می‌شود که قبل از تغییر شغل‌تان به موضوعات زیادی فکر کنید و اگر امکان دارد با ایجاد تغییرات هوشمندانه شغل خود را به رویایی‌ترین شغل ممکن برای خود تبدیل کنید.

۵ـ ایجاد روابط شخصی برای تغییر شغل

زمانی‌که به فکر تغییر شغل هستید قطعا می‌دانید که باید به سراغ پیدا کردن شغل‌های مورد علاقه تان بروید و از بین آن‌ها مناسب‌ترین شغل را برای خودتان پیدا کنید. اگر می‌خواهید شغل مورد نظرتان بهترین ممکن برای شما باشد باید در نظر داشته باشید که شغل شما نیازمند بررسی‌های شماست.

اگر قبل از انتخاب شغل به‌ درستی تحقیق کنید می‌توانید با خیال جمع یک شغل جدید و مناسب پیدا کنید. البته گشتن برای پیدا کردن شغل جدید نیازمند داشتن روابط متعدد با دیگر اشخاص است.

برای مثال فرض کنید شما دوستانی دارید که هر کدام‌شان دارای یک کسب و کار خاص هستند. در زمان پیدا کردن شغل مناسب می‌توانید از هر کدام از آن‌ها کمک بگیرید و از ویژگی‌های شغلی که دارند مطلع شوید. حتی ممکن است کار جدیدتان را با یکی از همان افراد شروع کنید. پس سعی کنید از افرادی که در اطراف‌تان وجود دارند به خوبی استفاده کنید تا بتوانید یک کسب و کار پرسود را شروع کنید.

۶ـ پی‌گیری شغل‌های مورد علاقه

همان‌طور که می‌دانید تغییر شغل موضوعی است که به صورت یک هفته‌ای و یک ماهه شکل نمی‌گیرد. ممکن است از یک سال قبل تغییر شغل شما مطرح باشد. بهترین کار برای این‌که بتوانید یک شغل مناسب پیدا کنید این است که از شش ماه قبل شغل‌های احتمالی‌ را زیر نظر بگیرید و آن‌ها بررسی کنید که آیا مناسب شما هستند یا خیر.

برای مثال فرض کنید شما به شغل فریلنسری علاقه دارید. در این شش ماه می‌توانید تعدادی از فریلنسرها را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید تا از دغدغه‌های کاری و روزمره‌شان مطلع شوید. حال اگر شغل‌های مورد علاقه شما چند شغل بود می‌توانید با پیگیری افراد در شبکه‌های اجتماعی با دغدغه‌های آن‌ها آشنا شوید و خیال‌تان جمع باشد که تمامی جوانب را برای تغییر شغل در نظر داشته داشته‌اید. همچنین شما با مطالعه مقاله انواع کسب و کار می‌توانید با کسب و کارهای زیادی آشنا شوید که قطعا دید خوبی به شما می‌دهد.

۷ـ امتحان کردن شغل‌های جدید

شغل‌هایی هستند که قطعا نمی‌توانید آن‌ها را برای مدتی خاص و محدود امتحان کنید. برای مثال شما نمی‌توانید برای یک ماه مدیر یک بانک دولتی باشید و در صورت رضایت آن را ادامه دهید.

اما بعضی از شغل‌ها امکان امتحان کردن دارند و در صورت علاقه می‌توانید آن‌ها را ادامه دهید. برای مثال فرض کنید شغل فریلنسری را می‌خواهید برای مدتی محدود شروع کنید. به سادگی می‌توانید در سایت‌هایی مانند پونیشا ثبت‌نام کنید و پروژه‌هایی را دریافت کنید، اگر خوش‌تان آمد ادامه دهید و اگر آن‌ها را دوست نداشتید دیگر ادامه ندهید. اگر به دنبال کسب درآمد آسان هستید حتما سری به مقاله کسب درامد با گوشی به تومان بزنید.

۸ـ یادگیری، یادگیری و یادگیری

به شما اطمینان می‌دهیم که به کمک یادگیری مهارت‌های جدید می‌توانید کسب و کار جدیدتان را با موفقیت شروع کنید. یادگیری این روزها در کشور ایران بسیار مهم است و البته بیش‌تر افراد به آن بی‌توجهی می‌کنند به همین خاطر بازار کار برای بعضی از شغل‌ها در ایران بسیار پردرآمد است.

اگر به‌دنبال به دست آوردن یک شغل تضمینی و مهم هستید بهتر است در نظر داشته باشید که یادگیری می‌تواند نقش ویژه‌ای در شغل جدید شما داشته باشد. همچنین در نظر داشته باشید که مقاله شغل‌های پردرآمد در این قسمت می‌تواند کمک ویژه‌ای به شما داشته باشد.

دوراهی شغلی

دوراهی شغلی یکی از مهم‌ترین قسمت‌هایی است که باید توجه ویژه‌ای به آن بشود. دوراهی‌های شغلی ممکن است دیر یا زود سر راه همه افراد قرار بگیرد. مهم‌ترین نکته دوراهی شغلی این است که بتوانید کنترل درست و مناسبی روی احساسات‌تان داشته باشید و راه درست را انتخاب کنید.

افرادی که به دنبال پیشرفت کاری هستند در بسیاری از قسمت‌های زندگی‌شان دچار این دوراهی می‌شوند. ممکن است ۲ شغل مختلف را در نظر داشته باشید و از همه نظر این شغل‌ها مناسب شما باشند. بسیاری از افراد در چنین مواقعی دچار اختلال در تصمیم‌گیری می‌شوند و کارهایی انجام می‌دهند که به اعتبار شغلی‌شان لطمه وارد می‌کند.

برای مثال فرض کنید آقای «الف» از شغل قبلی خود که آهنگری بوده راضی نیست و علت‌های مختلفی را برای مناسب نبودن این شغل عنوان می‌کند. حال فرض کنید آقای «الف» دو شغل «کارمند شرکت بیمه» و «سرایداری یک برج» پیدا کرده است و هر کدام را که خواست می‌تواند انجام دهد.

در این این‌جا بسیار مهم است که این شخص خوبی‌ها و بدی‌های هر کدام از این کارها را به صورت جداگانه یادداشت کند و در گام بعدی مزایا و معایب این شغل‌ها را با مثلث شغلی‌اش تطبیق دهد.

برای مثال ممکن است «کارمندی شرکت بیمه» برای این شخص از لحاظ مالی بهتر باشد اما ممکن است استعداد فروشندگی آقای «الف» برای این شغل مناسب نباشد. پس بهتر است در هنگام دوراهی شغلی تمامی مزایا و معایب شغل‌ها را سبک ـ سنگین کنید تا بتوانید بهترین شغل را انتخاب کنید.

نکته مهم بعدی در انتخاب شغل مناسب این است که شغل را از نظر شأن اجتماعی بررسی کنید و فقط در صورت پذیرش آن شأن اجتماعی شغل را انتخاب کنید. برای مثال فرض کنید «سرایداری یک برج» برای آقای الف درآمد ماهیانه ۴ میلیون را به همراه دارد در صورتی که «کارمندی شرکت بیمه» ۳.۵ میلیون درآمد برای او دارد. خب مشخص است که اگر معیار ما فقط درآمد باشد «سرایداری یک برج» مناسب‌تر است.

اما زمانی که ابعاد دیگر این ۲ شغل را بررسی می‌کنیم احتمالا «کارمندی شرکت بیمه» شغل مناسب‌تری می‌شود. موضوعاتی مانند امنیت شغلی، شأن اجتماعی و بسیاری موارد دیگر ارزش شغلی «کارمندی شرکت بیمه» را نسبت به «سرایداری یک برج» بیش‌تر می‌کند. اما ممکن است شما و یا هر شخص دیگری فقط ملاک درامد داشته باشد؛ در این صورت بهتر است شخص موضوعات مالی را در اولویت قرار دهد و شغلی انتخاب کند که درآمد بیش‌تری دارد.

ملاک درآمد زمانی برای افراد بیش‌ترین اهمیت را پیدا می‌کند که افراد نیاز شدیدی به پول داشته باشند. پول می‌تواند انگیزه بسیار خوبی برای کار کردن و پیدا کردن شغل جدید باشد اما به هر حال باید سعی کنید غیر از مباحث مالی موضوعات دیگری را هم در نظر بگیرید.

معمولا کسانی شأن شغلی بیش‌تر برای افرادی مناسب است که متأهل هستند و به همین خاطر در هنگام استخدام بسیاری از شغل‌ها متأهل بودن یا نبودن برای کارفرما اهمیت دارد.

بسیاری از افراد در هنگام تغییر شغل اطلاع دقیقی از علایق و استعدادهای خود ندارند و دچار یک سردرگمی مبهم می‌شوند. این سردرگمی می‌تواند رفته رفته شخص را دچار مشکلات روحی زیادی کند. امروزه تست‌های روانشناسی شغلی بسیاری وجود دارد که به کمک آن می‌توانید از علاقه و استعدادهای پنهان خود مطلع شوید و شغل مناسب خود را پیدا کنید.

تست انتخاب شغل

همان طور که گفته شد تست‌های انتخاب شغل می‌توانند کمک بسیار زیادی به شما داشته باشند. این تست‌ها بر اساس مراجع معتبر روان‌شناسی تنظیم می‌شوند و در صورتی که با دقت زیاد به این تست‌ها پاسخ دهید می‌توان مطمئن بود که نتایج تست شغلی معتبر است.

البته این روزها تست‌های ‌انتخاب شغل آنلاین هم به وجود آمده است که نتایجی تقریبا دقیق دارند اما همان طور که گفته شد استفاده از تست‌هایی که مشاور پیشنهاد می‌دهد می‌تواند نتایج دقیق‌تری داشته باشد. در این تست‌ها پارامتر‌های زیادی سنجیده می‌شود و هر چه‌قدر بتوانید دقت بیش‌تری در پاسخ‌گویی به سوالات این آزمون‌ها داشته باشید، نتایج دقیق‌تری حاصل می‌شود.

علاقه نداشتن به کار

نداشتن علاقه به شغل و کار می‌تواند در دراز مدت مشکلات زیادی را برای شما ایجاد کند. کسانی که از شغل و کار خود رضایت ندارند دچار مشکلات فکری و روحی بسیار زیادی می‌شوند که برخی از آن‌ها در دراز مدت سبب بروز بیماری‌های بسیاری می‌شود. رضایت شغلی در بسیاری از موارد فقط میزان حقوق نیست و ممکن است موضوعات زیادی برای علاقه نداشتن یک شغل وجود داشته باشد.

در قسمت قبل هم اشاره کردیم که شغل‌هایی وجود دارند که برخلاف درآمد خوب، شآن اجتماعی مناسبی ندارند و شاید از نظر برخی افراد شغل مناسبی نباشد. البته از نظر ما تمامی شغل‌ها و حرفه‌ها قابل احترام هستند اما در این جا موضوع مناسب بودن شغل برای اشخاص مختلف است.

احترام متقابل در محیط‌های کاری یکی دیگر از نکات مهمی است که می‌تواند در علاقه شما به کار نقش مهمی داشته باشد. بسیاری از افراد از شغل خود رضایت ندارند چراکه احساس می‌کنند در محیط کارشان راحت نیستند. البته این موضوع در ایران کمی پنهان است و قوانین درست و کاملی هم در مورد محیط‌های کاری وجود ندارد.

بسیاری از زنان در محیط‌های کاری دچار آسیب‌های روحی می‌شوند و به همین خاطر بعد از گذشت زمانی مجبور به ترک آن شغل می‌شوند. این افراد ممکن است به هیچ عنوان به شغل‌های دیگر فکر نکنند و برای همیشه کار کردن را کنار بگذارند. البته این دسته از افراد معمولا خانم‌ها هستند.

یکی دیگر از مواردی که باعث می‌شود شخص به شغل خود علاقه نداشته باشد عدم نشاط در محیط کار است. محیط کار باید شاد و قابل تحمل باشد. بسیاری از اداره‌ها و مراکز خدماتی در ایران جو مناسبی برای کارمندان ندارد و کارمندان صرفا به تمام شدن زمان کاری فکر می‌کنند و هیچ علاقه‌ای به شغل‌شان ندارند. این افراد می‌توانند به کمک سایر کارمندان محیط کاری را کمی بهبود ببخشند اما ممکن است به دلایلی این کار امکان‌پذیر نباشد و شخص مجبور به تغییر شغل شود.

پیشرفت شغلی

پیشرفت شغلی می‌تواند مهم‌ترین ملاک برای تغییر شغل بسیاری از افراد باشد. افراد زیادی وجود دارند که مهم‌ترین ملاک‌شان در تغییر شغل، امکان پیشرفت شغلی‌شان است. پیشرفت شغلی می‌تواند باعث رشد شما در طول مدت زمان اشتغال‌تان باشد. هر ساله لیستی از بهترین شغل‌ها با امکان بیش‌ترین پیشرفت منتشر می‌شود و می‌تواند ملاک خوبی برای سنجش میزان پیشرفت شغلی شما باشد. برخی از شغل‌ها به هیچ عنوان امکان پیشرفت ندارند و برخی دیگر امکان پیشرفت در آن‌ها محدود است.  نکته مهم در هنگام تغییر شغل این است که بتوانید میزان درآمد را ملاک قرار ندهید و امکان پیشرفت شغلی را در اولویت قرار دهید.

برای مثال ممکن است شغل A و شغل ‌‌‌B برای شما وجود داشته باشد و شغل A حقوقی برابر ۳ میلیون تومان داشته باشد اما اگر می‌توانید بعد از یک سال درآمدتان را به ۶ میلیون برسانید؛ از طرف دیگر شغل B از همان ابتدا ۴.۵ میلیون درآمد دارد اما امکان پیشرفت ندارد و این حقوق تا همیشه یکسان است. حال اگر شخصی باشید که به دنبال پیشرفت کاری است، قطعا شغل A را انتخاب می‌کنید.

در برخی از سازمان‌ها امکان پیشرفت شخصی تا حد زیادی وجود دارد و می‌توانید یکی از ملاک‌های انتخاب‌ شغل جدیدتان را «امکان پیشرفت شغلی» قرار دهید. شغل‌هایی که امکان پیشرفت در آن‌ها وجود دارد برای برخی از افراد بسیار جذاب است؛ این دسته از افراد صرفا به وظایف کاری روزمره‌شان نگاه نمی‌کنند و سعی می‌کنند با کار بیش‌تر به موفقیت‌های زیادی برسند. بهترین راه برای این که متوجه شوید یک شرکت یا سازمان امکان پیشرفت دارد یا نه، نگاه به جایگاه کارمندان سابق است؛ البته صحبت با کارمندان فعلی و سابق شرکت هم می‌تواند نقش مهمی در این موضوع داشته باشد.




تاریخ: شنبه 18 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل روانشناسی کسب و کار ، اصول روانشناسی در بازاریابی

برای موفقیت در هر کسب و کاری نیاز است تا آموزه‌های مختلف همچون روانشناسی کسب و کار دست به ‌دست هم بدهند تا یک سازمان یا کسب و کار موفق شکل گیرد. برای این‌که بتوانید کسب و کار خود را به موفقیت برسانید به آموزه‌های زیادی نیاز است تا بتوانید کسب و کار به صورت اصولی راه‌اندازی کنید.

در مقالات گذشته دکتر ویز به موضوعات زیادی اشاره کردیم که استفاده از هر کدام‌شان برای کسب و کارهای نوپا ضروری است. از جمله موضوعات بررسی شده در مقالات قبلی دکتر ویز می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

این مطالب مهم‌ترین مواردی هستند که در زمان راه‌اندازی یک کسب و کار باید به آن‌ها توجه داشته باشید. رعایت مجموعه نکات باعث می‌شود تا یک کسب و کار در سریع‌ترین زمان به پیشرفت برسد و بتواند با کمترین هزینه به موفقیت‌های چشم‌گیر برسد. اما در نظر داشته باشید که رعایت نکردن یکی از اصول اولیه کسب و کار می‌تواند صدمات جبران ناپذیری به بدنه کسب و کار شما وارد کند.

بسیاری از کسب و کار بعد از ضررهای مالی پی در پی تصمیم به تعدیل نیروهای خود می‌گیرند و حتی در برخی از موارد مدیران کسب و کار تصمیم به تعطیل کردن کار می‌گیرند.

برای مثال فرض کنید شرکتی در نحوه معرفی محصول و خدماتش دچار مشکل باشد؛ با این شرایط اگر این شرکت بهترین محصولات و خدمات را هم داشته باشد نمی‌تواند مشتریان مناسب را برای خود پیدا کند. در نتیجه بعد از چند ماه تمامی کارکنان و مدیران شرکت دچار مشکلات بسیار زیادی می‌شوند.

روانشناسی کسب و کار چیست؟

موضوعی که در مقاله امروز قرار است به بررسی آن بپردازیم روانشناسی کسب و کار است. روانشناسی کسب و کار از موضوعاتی است که باید در هنگام راه‌اندازی و توسعه کسب و کار به آن توجه ویژه‌ای داشته باشید تا بتوانید مشتریان وفادارتری را برای کسب و کارتان دست و پا کنید.

البته روانشناسی کسب و کار در بین کسب و کارهای ایرانی کمی ناشناخته است اما اگر بتوانید این مفهوم را به درستی درک کنید می‌توانید یک برند لوکس برای کسب و کارتان دست پیدا کنید. البته در مقاله برند لوکس به اندازه کافی در مورد اهمیت داشتن یک برند لوکس صحبت کرده‌ایم. روان‌شناسی کسب و کار یکی از موضوعاتی است که مطمئنا بارها به آن برخورد کرده‌اید اما به احتمال زیاد به سادگی از کنار آن رد شده‌اید و توجهی به آن نکرده‌اید.

اگر به فروشگاه‌های زنجیره‌ای رفته باشید به احتمال زیاد متوجه شده‌اید که نحوه قیمت‌گذاری محصولات‌شان تا حدی عجیب و غریب است. برای مثال همیشه رقم آخر قیمت محصولات‌‌شان با ۹ به پایان می‌رسد؛ مثلا یک جعبه ماکارونی را به‌جای ۵۰۰۰ تومان ۴۹۹۰ تومان به فروش می‌رسانند.

همین موضوع یکی از نمونه‌های روانشناسی کسب و کار است که البته باید متناسب با نوع کار و نوع مخاطب(پرسونای مخاطب) مشخص شود. یا مثلا زمانی‌که به وب سایت‌های آموزشی مراجعه می‌کنید معمولا از رنگ‌های سبز و زرد استفاده شود. علت این موضوع ایجاد حس آرامش و امنیت در مخاطبان است.

البته استفاده از تم‌های رنگی موضوع بسیار گسترده‌ای است

شاید برای شما جالب باشد اما حتی طراحی لوگوی شرکت‌ها هم درگیری وابستگی بسیاری زیادی با تم رنگی کسب و کار دارد. اگر به لوگوی شرکت‌ها و کسب و کارهای بزرگ اینترنتی ایران دقت کرده باشید متوجه می‌شوید که آن‌ها هم از این موضوع به خوبی استفاده کردند.

برندهای دیجی کالا، اسنپ، ایسمینار و بسیاری دیگر از شرکت‌ها هماهنگی بسیار خوبی بین طرح رنگی لوگو و طرح رنگ کسب و کارشان ایجاد کرده‌اند که این موضوع باعث به وجود آمدن حس خوب در مشتری و کاربر می‌شود. اما از طرف دیگر اگر به برچسب‌های قیمتی محصولات در فروشگاه‌های بزرگ دقت کرده باشید بیش‌تر از رنگ‌های قرمز و سبز در آن‌ها استفاده شده است.

رنگ قرمز بهترین گزینه برای ایجاد هیجان در مشتری است و همچنین رنگ سبز نیز بهترین رنگ برای جلب کردن اعتماد کاربران است. در مورد روان‌شناسی رنگ‌ها بهتر است در یک مقاله مفصل آن‌ها را بررسی کنیم اما تا همین‌ جا بدانید که روان‌شناسی رنگ‌ یکی از موضوعات مهم در روان‌شناسی کسب و کار است و نقش ویژه‌ای در فروش یک برند خواهد داشت.

استراتژی‌های روانشناسی در کسب و کار

راستش را بخواهید روانشناسی در کسب و کار و استراتژی‌ها موضوعی بسیار گستره است که شاید گفتن همه نکات آن به اندازه یک کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای طول بکشد اما برای این‌ که مقاله روانشناسی در کسب و کار بهترین بازده را برای شما داشته باشد تمامی نکات و استراتژی‌های روان‌شناسی کسب و کار را در ادامه همین مقاله ذکر کرده‌ایم تا به راحتی بتوانید آن‌ها را در کسب و کارتان استفاده کنید. همچنین پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی بیشتر مقاله ” انواع استراتژی ” را مطالعه نمایید.

۱ـ قیمت ‌گذاری

قیمت‌گذاری یکی از مهم‌ترین موضوعات روانشناسی کسب و کار است که باید دقت زیادی به آن داشته باشید. سیاست‌های قیمت‌گذاری یک محصول یا خدمت باید با رقبای شما مقایسه شود و بهترین قیمت برای محصول یا خدمت انتخاب شود.

سیاست‌های قیمت‌گذاری می‌تواند نقش بسیار ویژه‌ای در رشد کسب و کار شما داشته باشد و البته بی‌توجهی به آن می‌تواند مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کار شما به‌جود بیاورد.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید بسیاری از کسب و کارهای جدید که توانسته‌اند با کسب و کارهای بزرگ رقابت تنگاتنگی داشته باشند به موضوع قیمت‌گذاری دقت ویژه‌ای داشته‌اند(برای مثال شرکت شیائومی برای تلفن‌های همراهش فقط ۷ درصد سود می‌گیرد). پس سعی کنید قیمت‌گذاری اصولی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخه‌های روانشناسی کسب و کار بدانید.

۲ـ رنگ شناسی در کسب و کار

همان‌طور که در قسمت‌های قبل هم این موضوع را بررسی کردیم رنگ‌شناسی و استفاده درست و اصولی از رنگ‌ها می‌تواند نقش بسیار ویژه‌ای در موفقیت روانشناسی کسب و کار شما داشته باشد. زمانی‌که می‌خواهید یک برند موفق را پایه‌گذاری کنید بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید تا بتوانید بهترین رنگ را برای کسب و کارتان انتخاب کنید.

رنگ کسب و کار شما باید در تمامی قسمت‌های کسب و کارتان دیده شود تا به بالاترین بازدهی برسد؛ از دفتر کار شما تا بسته‌بندی محصول و همچنین وب سایت شما باید تم رنگی مخصوص شما را داشته باشند. این انسجام در دید کابران و مشتریان یک نقطعه بسیار مثبت به حساب می‌آید.

البته تغییر رنگ ممکن است در دید مشتریان خیلی خوشایند نیست و برند را دچار هزینه‌های پنهان بسیار زیادی می‌کند. برای مثال اسنپ در راستای تغییرات اخیرش، در پاییز ۱۳۹۸ دست به تغییر لگو و رنگ زد اما دچار هزینه‌های بسیار زیادی شد برای مثال از چند هفته قبل در بسیاری از سایت‌ها لوگوی جدیدش را بارگذاری کرد تا کاربران به‌صورت تدریجی تغییرات این لگو را متوجه شوند.

۳ـ تم فروشگاه یا وب سایت

تم فروشگاه، وب سایت، محصول و نحوه بسته‌بندی محصول‌تان باید دارای یک تم خاص و منحصر به فرد باشد تا مشتریان به بیشترین حس تمایز برسند. برای مثال اکوسیستم محصولات اپل، فروشگاه‌های آن و بسته‌بندی محصولاتش را به‌یاد بیاورید. تمامی آن‌ها داری یک طراحی خاص هستند.

محصولات اپل همگی دارای یک طراحی خاص هستند که اگر آن‌ها هر شخصی نشان بدهید، متوجه می‌شود که این محصول ساخته شرکت اپل است.

در طراحی محصول، تم فروشگاه ـ وب سایت و تمامی موارد دیگر دقیقا به‌دنبال یک طراحی خاص مانند شرکت اپل باشید تا مشتریان بعد از خرید یک محصول از شما به دنبال خرید دیگر محصولات شما بیایند.

اگر بخواهیم یک نمومه داخلی از این اکوسیستم را بررسی کنیم فروشگاه کیف و کفش ویزلند است که تمامی محصولاتش هماهنگی خاص و بی‌نظیری با یک‌دیگر دارند. برای مثال مخاطبانی که به این فروشگاه سر می‌زنند بعد از مدتی که کیف یا کفش را خرید کردند به دنبال ست کردن آن با دیگر محصولات این برند می‌افتند.

حال در این چرخه اگر فقط یکی از محصولات شما دارای کیفیت یا زیبایی لازم نباشد ممکن است تاثیرات بسیار بدی را روی دیگر محصولات شما هم داشته باشد. پس بهتر است هماهنگی بین اجزای مختلف کسب و کارتان را یکی از اصلی‌ترین مباحث روانشناسی کسب و کار بدانید.

۴ـ طراحی محصول یا خدمت با ویژگی‌های متمایز

محصولات و خدمات شما باید دارای ویژگی‌های متمایزی باشد. این موضوع باعث می‌شود تا خود محصولات، تبلیغی برای کسب و کار شما باشد. تبلیغات دهان به دهان یکی از مراحل بازاریابی است که می‌تواند باعث پیشرفت بسیار سریع شما شود. محصولات و خدمات شما زمانی می‌توانند در بازارهای محلی و جهانی به جایگاه خوبی برسند که دارای ویژگی‌های مثبتی باشند.

برای مثال شرکت نوکیا به کیفیت بالای محصولاتش معروف بود و حتی زمانی که این شرکت در بازارهای جهانی موفق به ساخت تلفن همراه با سیستم عامل ویندوز نبود، باز هم عده‌ای از کاربران تلفن‌های همراه این شرکت را برای کیفیت ساخت بالای آن خریداری می‌کردند. شاید هنوز در خانه‌های ما گوشی‌های نوکیا وجود داشته باشند و حتی کار کنند.

این موضوع نشان می‌دهد که بسیاری از افراد و مخاطبان صرفا به فکر خرید یک کالای باکیفیت هستند و لزوما به دنبال خرید پر امکانات‌ترین محصول بازار نیستند. البته فرقی نمی‌کند که در چه حوزه‌ای مشغول به فعالیت هستید؛ شما همیشه می‌توانید با ارائه محصولات و خدمات با کیفیت، مشتریان خود را حفظ کنید.

اگر محصول یا خدمت شما دارای کیفیت بالایی باشد مطمئن باشید که مشتریان شما آن را به دیگران نیز پیشنهاد می‌دهند و به همین صورت تبلیغات محصولات شما با کم‌ترین هزینه صورت می‌گیرد. گوشی موبایل نوکیا ۱۱۰۰ در بازارهای جهانی موفق به فروش ۲۰۰ میلیون نسخه‌ای شد و این در حالی است که در زمان عرضه این گوشی، تلفن‌های همراهی با امکانات بیشتر هم موجود بودند.

اگر می‌خواهید در روانشناسی کسب و کارتان به بهترین شکل عمل کنید نیازی به ساخت پرامکانات‌ترین محصول بازار ندارید و در بسیاری از مواقع با ساخت یک محصول دم‌دستی می‌توانید طیف وسیعی از مخاطبان را به کسب و کار خود جلب کنید.

کاربردهای روانشناسی کسب و کار

روانشناسی کسب و کار می‌تواند منفعت‌های بسیار زیادی را برای کسب و کار شما داشته باشد اما منفعت‌های آن ممکن است برای بعضی از کسب و کارهای بیش‌تر از دیگر کسب و کارها باشد؛ یا حتی ممکن است بعضی از منافع آن در برخی از کسب و کارها پررنگ‌تر از دیگر کسب و کارها باشد.

پس در نظر داشته باشید که روانشناسی کسب و کار می‌تواند شما در ذهن مشتری به یک شرکت خوب یا بد تعبیر کند. مشاوران برندینگ همیشه توصیه می‌کنند که روانشناسی را در دنیای کسب و کارتان جدی بگیرید چراکه این کار باعث می‌شود شما بتوانید مشتریان وفاداری را برای کسب و کارتان به‌دست بیاورید.

در ادامه مهم‌ترین کاربردهای این موضوع را بررسی می‌کنیم اما در نظر داشته باشید که ممکن است برخی از این منفعت‌ها فقط برای برخی از کسب و کارها باشند.

۱ـ جلب اعتماد مشتری

کاربران زمانی تبدیل به مشتریان شما می‌شوند که شما بتوانید اعتماد آن‌ها جلب کنید. جلب اعتماد مشتریان در فضاهای فیزیکی کار آسان‌تری نسبت به فضای اینترنت است.

البته اگر از نکات گفته شده در این مطلب استفاده کنید، می‌توانید در فضاهای مجازی نیز اعتماد مشتریان را جلب کنید. زمانی‌که از اصول روانشناسی در کسب و کار استفاده کنید می‌توانید اعتماد کاربران‌تان را جلب و در مرحله بعدی آن‌ها را به مشتری تبدیل کنید.

۲ـ ایجاد حس تمایز در مشتری

مشتریان انواع گوناگونی دارند اما بسیاری از مشتریان فقط به دنبال رفع نیازهای‌شان نیستند و در بسیاری از مواقع می‌خواهند تا یک تمایز هم داشته باشند. برای مثال بسیاری از افرادی که لباس‌های مارک را خریداری می‌کنند به دنبال یک حس تمایز هستند.

شما هم باید در محصولات‌تان یک تمایز ایجاد کنید که فقط در محصولات‌ شما وجود داشته باشد. این تمایز باید در تمامی محصولات شما وجود داشته باشد و باگذشت زمان از بین نرود.

برای مثال یک تولیدکننده لباس می‌تواند از در تمامی محصولاتش از پارچه‌های ترک وارداتی باکیفیت استفاده کند و برای تمامی محصولاتش گارانتی ۲ ساله بی‌ قید و شرط بگذارد. در نظر داشته باشید که مهم‌ترین تمایز در دنیای کسب و کار کیفیت بالای محصولات است.

اصول روانشناسی در بیزنس

اگر به دنبال راه و روش‌هایی هستید که از طریق آن‌ها مشتریان وفاداری را برای خود دست و پا کنید، می‌توانید از روانشناسی کسب و کار استفاده کنید. البته شاید روانشناسی کسب و کار برای شما و دیگران صاحبان کسب و کار در ایران شناخته شده نباشد، چرا که استفاده چندانی از آن نمی‌شود؛ اما باید گفت اگر از روانشناسی کسب و کار به درستی و به موقع استفاده شود، کسب و کار شما را به خوبی ارتقاء می‌دهد و برند کاری شما را به یک برند معروف تبدیل می‌کند.

شاید تا به حال بارها با روانشناسی در بیزنس روبه‌رو شده باشید، اما تعریف و شناخت مناسبی از آن ندانید. این موضوع باعث می‌شود از کنار چنین چیزی به راحتی بگذرید و از اهمیت آن غافل شوید.

در ادامه تصمیم داریم برای شما اصول موثر در روانشناسی کسب و کار را ذکر کنیم تا با آن‌ها به خوبی آشنا شوید؛ بنابراین اگر به دنبال موفق شدن در حرفه خود هستید، ادامه این متن را از دست ندهید.

پیش از هر چیزی اعتبار خود را ثابت کنید

یکی از ویژگی‌هایی که برای عموم انسان‌ها وجود دارد، این است که نسبت به ناشناخته‌ها حس خوبی ندارند و به نوعی می‌توان گفت برای آن‌ها حس ترس را ایجاد می‌کنند. از همین جهت بسیاری از مشتریان و مخاطبان شما گمان می‌کنند که قصد دارید سر آن‌ها کلاه بگذارید؛ بنابراین باید پیش از هر چیزی طبق روانشناسی کار ثابت کنید که کسب و کار شما اعتبار کافی دارد. در این راستا اقدامات گوناگونی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها بهره ببرید.

حتما ارتباط کلامی و چشمی برقرار کنید

از دیگر عوامل موثر روانشناسی در بیزنس را می‌توان برقراری ارتباط چشمی و کلامی در نظر گرفت. البته باید متذکر شد که ارتباط چشمی تاثیر بیشتری بر موفقیت دارد؛ چرا که مخاطب شما متوجه صداقت شما می‌شود و می‌فهمد که قصد تقلب و دروغ را ندارید. همچنین طبق آماری که به دست آمده، می‌توان متوجه شد، افرادی که ارتباط چشمی برقرار نمی‌کنند، اغلب غیرقابل‌اعتماد هستند و حس ناخوشایندی را برای کاربران خود ایجاد می‌کنند.

در رابطه با تجربه‌های منفی صحبت کنید

بدون شک استفاده از مهندسی معکوس یکی از شیوه‌های موثر و تاثیرگذار برای حل مشکل به حساب می‌آید. در این شیوه از روانشناسی کسب و کار، شما باید دقیقا به گونه‌ای عمل کنید که مشتری شما را یک فرد قابل اعتماد بداند. در همین جهت می‌توانید به گونه‌ای رفتار کنید تا آن‌ها از خاطرات منفی و قدیمی خود که شاید دیگر فروشندگان برای آن‌ها رقم‌زده‌اند، سخن بگویند.

اگر چنین بحثی شروع شد، شما باید تلاش خود را به کار ببرید تا در میان صحبت‌هایی که انجام می‌دهید، اطمینان و اعتماد فرد مقابل را به دست آورید. این موضوع شاید بر خلاف شرایط معمول به نظر برسد، اما مطمئن باشید که جواب مناسبی به دست خواهید آورد.

بین حرف‌ها و رفتارهایی که دارید، تناقض ایجاد نکنید

دقت داشته باشید که وجود برخی از مشکلات، مانند نقض میان سخن‌ها و رفتارهایی که دارید، سبب می‌شود که اعتماد و اعتباری که به دست آورده‌اید از دست برود و از آن جایی که اعتبار و اعتماد به راحتی به دست نمی‌آید، توصیه می‌شود از چنین موضوعی بپرهیزید. این موضوع یکی از اصول اصلی برای روانشناسی در بیزنس به حساب می‌آید و تاثیر مثبتی نیز خواهد داشت.

به مشتری و مخاطبین خود ایمان داشته باشید

یکی دیگر از مواردی که در راستای روانشناسی در کسب و کار وجود دارد، این است که فروشنده و صاحب کار به مشتری احترام بگذارند و به نوعی به آن‌ اطمینان داشته باشند. توجه داشته باشید که طبق تعریف روانشناسی در بیزینس، این کار به نفع حرفه کسب و کار شما خواهد بود، چرا که اگر شما به فرد مقابل‌تان اعتماد کنید، او نیز به کسب و کار شما توجه و دقت بیشتری خواهد داشت.

صاحب یک کسب و کار حرفه‌ای باشید

یکی دیگر از مواردی که می‌توان گفت در روانشناسی کسب و کار تاثیر دارد، حرفه‌ای و تک بودن است. در این راستا نیز اقدامات گوناگونی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها بهره‌ی لازم را ببرید. توصیه می‌شود این دست از امور را انجام دهید و آموزش‌های کامل را ببینید؛ سپس اقدام به انجام فعالیت‌های دیگر کنید.

نگران بودن خود در رابطه با موضوعات را به مشتری برسانید

یکی دیگر از موضوعاتی که سبب می‌شود در این زمینه یعنی روانشناسی در بیزنس به موفقیت برسید، درمیان گذاشتن احساسات و نگرانی‌ها از موضوعات گوناگون است. اگر شما بتوانید این کار را به درستی انجام دهید، خود را به خوبی به مشتریان نشان داده‌اید و  ابراز آمادگی برای همکاری کرده اید.

از تاثیر لبخند بر موفقیت خود غافل نشوید.

همان‌طور که گفتیم، اعتماد یک موضوع مهم در راستای روانشناسی در بیزنس به حساب می‌آید که باید در جهت کسب آن اقدامات گوناگونی را انجام دهید. برای مثال لبخند زدن یک واقعیت به حساب می‌آید که تاثیر بسیاری بر جلب اعتماد دیگر کاربران دارد؛ بنابراین ساده از کنار چنین موضوعی نگذرید و در زمان روبه‌رو شدن با مشتری و یا فرد دیگر، آن را فراموش نکنید.

برخی از سوالات متداول

روانشناسی کسب و کار چیست؟

روانشناسی کسب و کار از موضوعاتی است که باید در هنگام راه‌اندازی و توسعه کسب و کار به آن توجه ویژه‌ای داشته باشید تا بتوانید مشتریان وفادارتری را برای کسب و کارتان دست و پا کنید.

استراتژی‌های روانشناسی در کسب و کار کدامند؟

۱ـ قیمت ‌گذاری ۲ـ رنگ شناسی در کسب و کار ۳ـ تم فروشگاه یا وب سایت ۴ـ طراحی محصول یا خدمت با ویژگی‌های متمایز

کاربردهای روانشناسی کسب و کار چه مواردی است؟

۱ـ جلب اعتماد مشتری ۲ـ ایجاد حس تمایز در مشتری




تاریخ: شنبه 18 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بهترین راههای موفقیت در کسب و کار و زندگی

  1. به آینده امید وار باشید

یکی از راه های موفقیت در کسب و کار امیدوار بودن به آینده است. اگر در شروع کسب و کار به آینده روشن آن امیدوار باشید و اصول آن را رعایت کنید امکان ندارد که کسب و کار ناموفقی داشته باشید. برای این که امید به آینده روشن کسب و کارتان را در خود پرورش دهید مجسم کنید که می­خواهید کسب و کارتان به کجا برسد و چه پله­ های ترقی را طی کنید. تصور یک کسب و کار ایده‌آل برای گذر از وضعیت فعلی‌تان بسیار موثر خواهد بود. درنهایت توجه داشته باشید که هنگام رویابافی برای کسب و کار خود انتظارات واقع بینانه­ای داشته باشید.

  1. بازاریابی درست و اصولی انجام دهید

داشتن یک بازاریابی اصولی و درست یکی از راه ­های موفقیت در کسب و کار است. امروزه انجام مراحل بازاریابی امری لازم و ضروری برای کسب و کارها است. برای داشتن بازاریابی درست باید همه مراحل زیر را در بازاریابی خود بگنجانید.

اصول بازاریابی درست

  • شناخت نیاز یک جامعه
  • ارائه محصول یا خدمتی که نیاز جامعه را برطرف کند
  • قیمت‌گذاری صحیح برای محصولات یا خدمات
  • مطالعه همه جانبه بازار هدف
  • تشکیل بانک­های اطلاعاتی و استفاده از بازاریابی اینترنتی
  • تبلیغات درست و اصولی برای محصول و برند
  • ارائه خدمات پس از فروش
  • نظر سنجی و بازخورد گرفتن از مشتریان

مشکل اکثریت کسب و کارها این است که بازاریابی را فقط تبلیغات می­دانند. تقریبا ۹۹ درصد کسب و کارها دچار این اشتباه هستند که فقط یک مرحله از بازاریابی یعنی تبلیغات را فرایند بازاریابی می­دانند.

  1. وقایع پیش بینی نشده را در نظر بگیرید

راه موفقیت در کسب و کار این است که علاه‌بر امیدواری نسبت آینده باید برای وقایع پیش‌بینی نشده نیز برنامه‌ریزی داشته باشید. در واقع شما به‌عنوان مالک یک کسب و کار زمانی عملکرد خیره‌کننده خواهید داشت که از تهدیدات، فرصت بسازید و از آن در جهت با اهداف خود استفاده نمایید.

  1. به آمار توجه داشته باشید

دنیای امروز دنیای آمار و اطلاعات است. راه موفقیت در کسب و کار برای یک مدیر موفق این است که با استفاده از آمار و اطلاعات مشتریان خود همواره تصمیمات درست و مطمئن را بگیرد. استفاده از آمار و اطلاعات مشتریان برای حفظ مشتریان ارزشمندتر کاری بسیار ضروری است.

  1. به روزترین مطالب را در حوزه کاری خود مطالعه کنید

داشتن دانش و اطلاعات از سال­ها قبل ممکن است باعث پیشرفت راه کسب و کارتان تا کنون بوده باشد؛ اما اشتباه‌ترین کار ممکن این است که در همان سطح بمانید؛ زیرا دیر یا زود پیشرفت در همه زمینه ­ها باعث عقب ماندن کسب و کار شما می­شود. راه موفقیت در کسب و کار برای یک مدیر موفق این است که همواره باید سعی کند که مطالب جدید یاد بگیرد و اطلاعات علمی او به‌روز باشد. یک مدیر با به‌روز بودن در حوزه کاری خود می­تواند به یک الگو برای کارکنان خود تبدیل شود.

  1. ورود به عرصه دیجیتال را به یاد داشته باشید

در دنیای امروز کسب و کارهایی موفق هستند که فعالیت ­های مستمری در حوزه دیجیتال دارند. به این معنا که راه موفقیت در کسب و کار افراد موفق این است که کسب و کار خود را وارد دنیای دیجیتال کنند و در حوزه دیجیتال مارکتینگ پیشرو باشند. ورود و توجه به این حوزه تاثیر به‌سزایی در راه موفقیت کسب و کار شما خواهد داشت.

  1. در یک حوزه مخصوص بازاریابی کنید

یکی دیگر از راه های موفقیت در کسب و کار این است که بازاریابی متمرکز و راهبردی داشته باشید؛ به این معنا که در جایی از کسب و کارتان که مشتری ندارید بازاریابی نکنید. سعی کنید برای موفقیت در کسب وکارتان به جای تمرکز و بازاریابی در چند حوزه مجزا بازاریابی خود را روی یک حوزه متمرکز کنید.

  1. تمرکز بر مشتریان یعنی مهم ترین دارای یک کسب و کار

موفق‌ترین افراد در حوزه کسب و کار دنیای مشتریان را مرجع کسب و کار خود قرار داده­اند؛ به این معنا که موفقیت در کسب و کار با تولید محتوای مناسب و کاربردی برای مشتریان امکان‌پذیر است. «اندرو دیویس» کارشناس بازاریابی در حوزه راه­ موفقیت در کسب و کار عنوان می­کند که “باید با مشتریان خود قرارهای مخصوص بگذارید” یعنی همان‌طور که برای تغذیه خود برنامه‌ریزی و زمان‌بندی مشخصی دارید باید برای مشتریان خود نیز بر طبق زمان‌بندی خاصی محتوایی را در دسترس‌شان قرار دهید؛ مثلاً هنگام نهار ایمیل خبرنامه­ای را به مشتری خود ارسال کنید یا صبح از ساعت ۷ تا ۹ برای مشتریان خود خبرنامه ارسال کنید.

  1. بازار رقابت حوزه کسب و کار خود را بشناسید

مهم‌ترین راه­ موفقیت در کسب و کار شناسایی بازاری است که در آن حوزه در حال فعالیت هستید. باید بازار رقابت حوزه کسب و کار خود را تحلیل کنید و به دنبال مزیت­ هایی نسبت به رقبای خود باشید تا از دیگران متمایز شوید. برای برتری نسبت به رقیبان خود به نکات زیر توجه کنید:

  • با مشتریان خود در تماس باشید مخصوصاً مشتریانی که برای شما ارزشمند و سودآور هستند.
  • به مشتریان خود ارزشی را ارائه دهید.
  • در حوزه کاری خود منبع اطلاعات باشید و با ارائه اطلاعات نسبت به صنعت و محصول خود نزد مشتریان‌تان باارزش شوید.
  • برای جنگ قیمت با رقیبان‌تان آماده باشید.

  1. مهربان و دلسوز باشید

برای این که راه موفقیت در کسب و کار را به سرعت طی کنید باید به‌عنوان یک فرد دلسوز مهربان و قابل اعتماد شناخته شوید. البته این دلسوزی و مهربانی نباید فقط ظاهری باشد؛ زیرا اگر این دلسوزی ظاهر باشد و شما عمیقا عاشق کار و مشتریان‌تان نباشید نتیجه آن در خروجی کارتان ظاهر می‌شود. در نتیجه به یاد داشته باشید که هر چقدر نسبت به کار خود مسئولیت‌پذیرتر باشید همان‌قدر بازخورد مثبت دریافت می­کنید.




تاریخ: شنبه 18 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

همه‌ی افراد می‌خواهند راه‌ موفقیت در کسب و کار را بدانند و از آن‌ها استفاده کنند تا بتوانند به‌ سرعت در مسیر شغلی‌شان پیشرفت کنند. پیشرفت درکسب و کار نیازمند داشتن اطلاعات کافی از راه‌ های موفقیت در کسب و کار است. اگر شخصی این راه‌ها را بداند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش و برنامه‌ریزی داشته باشد می‌تواند در کمترین زمان ممکن، به موفقیت‌های چشم‌گیری برسد.

این موفقیت‌ها قطعا به ‌صورت شانسی و اتفاقی برای کسی پیش نمی‌آیند و فقط با برنامه‌ریزی منجسم و هدف‌گذاری دقبق قابل دسترسی هستند. بیش‌تر افراد فکر می‌کنند که رسیدن به موفقیت اتفاقی است؛ درصورتی‌که اگر به مواردی که در این مقاله گفته می‌شود اهیمت دهید و آن‌ها را به‌طور مداوم انجام دهید به موفقیت‌های چشم‌گیری در عرصه‌ی کسب و کارتان می‌رسید.

موفق شدن در زندگی شخصی و کسب و کار آرزوی همه‌ی انسان‌ها است اما تنها افرادی به این موفقیت می‌رسند که تلاش زیادی می‌کنند و در برنامه‌های زندگی‌شان از این تکنیک‌ها استفاده می‌کنند.

شاید برای شما جالب باشد که این تکنیک‌ها موضوعات خاص و عجیبی نیستند و شاید بسیاری از آن‌ها را در مدرسه هم به ما آموزش داده باشند اما تنها کسانی این تکنیک‌ها را استفاده کرده‌اند توانسته‌اند به موفقیت برسند. در همین ابتدای مطلب این نکته را هم در نظر داشته باشید که راه های موفقیت در کسب و کار بسیار زیاد است و این‌گونه نیست که بگوییم فقط فلان راه برای موفقیت در کسب و کار وجود دارد.

شاید برای شما هم سوال شده باشد که این راه‌ها از کجا آمده‌اند و چه کسانی مشخص می‌کنند که راز‌های موفقیت در کسب و کار چه چیزهایی است؟! در واقع این روش‌ها از بررسی زندگی تعداد زیادی از ثروتمند ترین افراد ایران در سرتاسر دنیا به‌وجود آمده است و درطول زمان و به‌صورت مداوم تکمیل شده‌اند.

برای موفقت در کسب و کار باید بتوانید دائما یک ارزش‌یابی از خودتان داشته باشید تا بتوانید به کمک بازخوردهای منظم در بازه‌های زمانی مشخص شده عملکرد خودتان را ارزیابی کنید. اگر از افراد موفق بپرسید که چگونه موفق شده‌اند و علت موفقیت‌شان را هم بپرسید می‌توانید به این نتیجه برسید که همه‌ی آن‌ها در یک موضوع تفاهم نظر دارند و آن هم باور به کاری است که می‌کنند. در نظر داشته باشید داشتن باور بسیار نکته مهمی می باشد

همه‌ی افراد موفق از استیو جابز گرفته تا ایلان ماسک این‌گونه می‌گویند که ما به کاری که می‌کنیم باور داریم برای همین تمامی مشکلات سر راه را کنار می‌زنیم و به هدف نهایی خود می‌رسیم. بسیاری از ایده‌هایی که امروزه به پراستفاده‌ترین وسایل و خدمت‌ها تبدیل شده‌اند در زمان اختراع‌شان تنها ایده‌ای بودند که باعث تمسخر آن مخترع می‌شدند اما موضوعی که واضح است آن است که تمامی این افراد به خودشان باور داشتند و توانستند با تکیه بر علم خویش به موفقیت‌های بسیار بزرگ برسند.

اصول موفقیت در کسب و کار

همان‌طور که در قسمت‌ قبل اشاره کردیم موفقیت، اصولی دارد که شما با استفاده از آن اصول می‌توانید به راحتی به موفقیت برسید. اما این موفقیت در برخی موارد هزینه‌ی سنگینی دارد که باید بهای آن را بپردازید و در این راه باید بسیاری از علایق و تفریحات‌تان را قربانی کنید.

حال تصمیم با شماست که می‌خواهید تغییر کنید و زندگی جدید خودتان را آغاز کنید یا می‌خواهید همان آدم قبل باقی بمانید. در این قسمت از مقاله ۱۰ راز موفقیت را بررسی کرده‌ایم که می‌تواند برای موفقیت شما بسیار موثر باشد.

پس به‌عبارت دیگر می‌توانیم راه های موفقیت کسب و کار را ۱۰ مورد بدانیم که همه‌ی آن‌ها تاثیر زیادی در میزان موفقیت شما دارند و باید این نکته را در نظر داشته باشید که به‌کارگیری یک یا چند تا از این راه‌ها برای موفقیت شما کافی نیست و باید همه‌ی این موارد را به شکل همزمان انجام دهید تا بتوانید به موفقیت برسید.

۱ـ نوشتن اهداف

نوشتن اهداف به‌شکل کوتاه مدت و بلند مدت می‌تواند یکی از راه های موفقیت شما باشد. در حقیقت یادداشت کردن اهداف بلند مدت و کوتاه مدت، می‌تواند به‌شکل ناخودآگاه شما را به سمت رسیدن به اهداف‌تان ببرد و به نتایج بسیار خوبی برسید.

البته بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید که منظور از نوشتن اهداف صرفا نوشتن مبلغ درآمد و این مدل چیزها نیست، بلکه ممکن است خودتان بدانید که اگر هر روز صبح بتوانید یک ساعت زودتر مغازه‌تان را باز کنید فروش‌تان بیش‌تر می‌شود.

پس ممکن است کنار گذاشتن بعضی از عادت‌های غلط به شکل غیرمستقیم باعث افزایش درآمد شما شود. این شیوه، یعنی نوشتن اهداف تا جایی مهم است که یک کتاب به اسم بنویس تا اتفاق بیفتد تالیف شده است تا شما بتوانید این موضوع را به‌شکل تخصصی‌تر مطالعه کنید. همچنین نوشتن اهداف به شما کمک کند تا بتوانید با مطالعه‌ی آن احساس خوشایندی پیدا کنید و انرژی مضاعفی بگیرید.

۲ـ تقویت باورها

تقویت باورها نیز می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید به موفقیت در کسب و کارتان برسید. به عقیده‌ی بسیاری از کارشناسان، یکی از مهم‌ترین رازهای رسیدن به موفقیت در کسب و کار، تقویت باورهای انسان است. کارشناسان روان‌شناسی اعتقاد دارند که اگر کسی به هدفی باور نداشته باشد نمی‌تواند به آن برسد. تقویت باورها تا جایی اهمیت دارد که اگر همه‌ی ۹ اصول دیگر موفقیت را داشته باشید اما این مورد در شما وجود نداشته باشد نمی‌توانید به موفقیت در کسب و کارتان برسید.

برای تقویت باورهای‌تان می‌توانید از مشاوران حوزه‌ی روان‌شناسی کار دکتر ویز هم کمک بگیرید اما بهتر است قبل از آن سعی کنید کمی در این حوزه مطالعه کنید تا اهمیت آن را متوجه شوید و سپس سعی کنید باورهای‌تان تقویت کنید. تقویت باورهای انسان موضوع بسیار مهمی است و در این موضوع کتاب‌های زیادی نوشته شده است که می‌توانید آن‌ها را مطالعه کنید. یکی از این کتاب‌ که در این زمینه بسیار سودمند است کتاب حکایت دولت و فرزانگی است که می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد.

۳ـ سرمایه‌گذاری بر روی خودتان

این موضوع نیز یکی از مهم‌ترین موضوعات در راه های موفقیت در کسب و کار است. همان‌طور که گفته شد رازهای موفقیت در کسب و کار ۱۰ مورد هستند اما پیوستگی بین آن‌ها بسیار اهمیت دارد و شما باید سعی کنید تمامی این موارد را هم‌زمان با هم پیش ببرید تا در سریع‌ترین زمان به نتیجه‌ی دلخواه‌تان برسید.

آموزش دیدن و صرف هزینه برای یادگیری را یک خرج اضافی ندانید و سعی کنید به‌صورت ماهیانه قسمتی از درآمد‌تان را آموزش اختصاص دهید. آموزش دیدن فقط رفتن کلاس‌های حضوری نیست و شما می‌توانید از طریق کتاب، پادکست، کلاس‌های غیرحضوری و حتی مطالعه‌ی مطالب سایت‌های برتر خودتان را به‌روز کنید و در حرفه‌ی خودتان حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشید. البته سرمایه‌گذاری بر روی خودتان را فقط به‌صورت جنبه‌های علمی نبینید و رفتن به باشگاه به‌منظور سلامتی نیز یکی از راه‌های سرمایه‌گذاری است.

۴ـ وقت‌تان را در شبکه‌های مجازی هدر ندهید

سعی کنید استفاده از تلفن همراه را به‌صورت بهینه کنترل کنید و فقط در زمان‌های خاصی از روز را به چک کردن شبکه‌های اجتماعی بپردازید. بسیاری از مدیران شرکت‌های بزرگ بهترین زمان چک کردن شبکه‌های اجتماعی را قبل از خواب یا بعد از نهار می‌دانند و به‌طور کلی اعتقاد دارند که استفاده از شبکه‌های مجازی باید در زمان‌های مرده‌ی انسان اتفاق بیفتد در غیراین‌صورت شما وقت خود را به‌راحتی تلف کرده‌اید. همچنین گشت و گذار در شبکه‌های اجتماعی یکی دیگر از آفت‌های اینترنت است که ممکن است در طول روز شما را ساعت‌ها درگیر کند بی‌آنکه متوجه از دست رفتن زمان‌تان باشید.

۵ـ از خواب و استراحت کافی غافل نشوید

در طول روز باید استراحت کافی داشته باشید تا ذهن شما در طول روز توانایی‌ روبه‌رو شدن با مشکلات متفاوت را داشته باشید. سعی کنید درطول روز هر زمان که نیاز به خواب داشتید، به‌خواب بروید چراکه خواب نرفتن می‌تواند باعث مشکلات جبران ناپذیری برای شما بشود. فرض کنید شما به‌خاطر کم‌خوابی ایمنی بدن‌تان را از دست می‌دهید؛ با این‌وجود آیا شما حاضرید به‌ازای کار بیش‌تر، دچار بیماری‌های مختلفی بشوید؟

مطالعات بسیاری در برترین دانشگاه‌های دنیا نشان داده است که علت بسیاری از بیماری‌های کم‌یاب در قرن اخیر به‌خاطر مشکلات کم‌خوابی و عدم تحرک کافی است. پس سعی کنید درطول روز خواب و تحرک کافی داشته باشید تا دچار مشکلات جبران ناپذیر نشوید. پس در این قسمت نیز دانستیم که یکی دیگر از رازهای موفقیت در کسب و کار خواب و استراحت کافی است که می‌تواند برای موفقیت شما بسیار مهم باشد.

۶ـ داشتن برنامه‌ریزی

حتما شما هم شنیده‌اید که بسیاری افراد می‌گویند که ما نمی‌توانیم برنامه ریزی کنیم و یا می‌گویند که به‌خاطر عدم برنامه‌ریزی مناسب دچار فلان مشکل شده‌ایم. درحقیقت نداشتن برنامه‌ی مناسب برای کار و زندگی باعث می‌شود که بسیاری افراد به کارهای دلخواه‌شان نرسند و از زندگی ایده‌آل‌شان کیلومترها فاصله بگیرند.

انسان‌های بزرگ همیشه می‌دانند که قرار است در یک روز چه‌کارهایی را انجام دهند و حتی برنامه‌ریزی روزانه‌شان را در یک برگه‌ی یادداشت، می‌نویسند تا همیشه همراه‌شان باشد و بتوانند آن را نگاه کنند. ریچارد برانسون می‌گوید من همیشه سعی می‌کنم تا برای خودم لیست‌های زیادی درست کنم چراکه فکر می‌کنم توجه به جزییات کوچک باعث می‌شود تا یک شرکت استثنایی از دل یک شرکت متوسط بیرون بزند.

پس در این قسمت دانستیم که بسیاری از افراد بزرگ سعی می‌کنند تا در طول روز از لیست‌های مختلف استفاده کنند و برای تک‌تک لحظه‌های‌شان برنامه‌ ریزی درست و کابردی داشته باشند.

۷ـ همه‌ی هدف‌تان را بر روی پول متمرکز نکنید

یکی از مشکلاتی که برخی از افراد دارند این است که تمام هدف‌شان را بر مبنای پول و حقوق تعیین می‌کنند و به همین خاطر پس از گذشت مدت زمانی متوجه می‌شوند که راه را اشتباه رفته‌اند و از مسیر غلطی که رفته‌اند دلسرد می‌شوند. پس شما هم سعی کنید که همه‌ی هدف‌تان پول نباشد چراکه دراین‌صورت تلاش نمی‌کنید خودتان را بهتر کنید و فقط سعی می‌کنید که پول بیش‌تری به‌دست آورید اما نمی‌دانید که دقیقا باید از کجا شروع کنید.

مارک زارکربرگ می‌گوید: بزرگ‌ترین ریسک در دنیای امروزی ریسک نکردن است. پس شما هم سعی کنید تاحد امکان فقط و فقط به فکر درآمدزایی نباشید و سعی کنید به کمک ارزش ‌آفرینی و خلق ارزش‌های گوناگون، کاری کنید که انسان‌های مختلف به شما نیاز پیدا کنند و آن‌ها سمت شما بیایند و بابت ارزشی که آفریده‌اید به شما پول بدهند.

۸ـ پشتکار خوبی داشته باشید

داشتن پشتکار خوب کمک می‌کند تا سختی‌های مسیر برای شما آسان شود و بعد از تلاش زیاد، بالاخره به هدف خود برسید. رسیدن به هدف‌تان اینقدر طعم شیرینی دارد که قطعا پس از موفق شدن سختی‌های مسیر برای شما کوچک می‌شود. اما تا زمانی‌که موفق نشده‌اید و به موفقیت مورد نظرتان نرسیده‌اید بهتر است پشتکار خوبی داشته باشید و سعی کنید هرچندبار هم که شکست خوردید مجدد تلاش کنید. یکی از مهم‌ترین رازهای موفقیت در کسب و کار همین پشتکار است که بسیاری از افراد موفق، مهم‌ترین عامل موفقیت‌شان را همین موضوع می‌دانند.

۹ـ مثبت ‌اندیش باشید

بسیاری افراد در زندگی و کسب و کارشان مثبت‌اندیش هستند. البته نباید مثبت‌اندیش را به‌معنای اغراق‌کننده تعریف کرد اما می‌توان مثبت‌اندیشی را یکی از راه های موفقیت در کسب و کار بیان کرد. موفقیت در کسب و کار می‌تواند زندگی شما را متحول کند و کار سخت و دشواری هم نیست؛ در واقع کافی است از کارهایی که در این مطلب گفته شد استفاده کنید تا بتوانید به موفقیت برسید.

فرصت‌ها همیشه در کنار ما هستند اما در برخی شرایط ما آن‌ها را نمی‌بینیم و یک نیروی منفی در ذهن‌مان به‌وجود می‌آوریم که هیچ فرصتی برای من نمانده است. اما اگر بتوانیم فرصت‌های پیش روی‌مان را به‌خوبی ببینیم و در زمان مناسب از آن‌ها استفاده کنیم می‌توانیم به یک فرد مثبت اندیش تبدیل شویم و زندگی خود و اطرافیان‌مان را بهبود ببخشیم.

۱۰ـ زمان گذاشتن برای خانواده و اطرافیان

شاید فکرش را هم نمی‌کردید که زمان گذاشتن برای خانواده و اطرافیان در این لیست جای بگیرد اما اگر به زندگی بسیاری از افراد موفق نگاه کنید متوجه می‌شوید که این افراد باوجود مشغله‌های فراوان وقت زیادی را برای خانواده می‌گذراند و سعی می‌کنند در طول هفته ساعاتی را به خانواده اختصاص دهند. این‌کار باعث می‌شود که شما بتوانید کم‌تر به مسائل کاری فکر کنید و همچنین بتوانید از بودن در کنار خانواده لذت ببرید.

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید استیوجابز در ماه‌های آخر عمرش، به‌شدت از این‌که برای خانواده وقت نگذاشته بود ناراحت بود و در همه‌ی مصاحبه‌های آخر عمرش گفته بود که اگر به سال‌های قبل برگردم سعی می‌کنم وقت بیش‌تری را به‌ خانواده اختصاص دهم.




تاریخ: شنبه 18 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

راهکارهای افزایش درآمد و کاهش هزینه شرکت و تولید

کاهش هزینه سازمان جزو دغدغه های اصلی هر کارفرمایی است. حتما این سوال برایتان پیش آمده که چطور میتوان این هزینه‌ها را کم کرد و به میزان سود اضافه کرد.

مدیران همواره به دنبال کم کردن کاهش هزینه‌ شرکت خود هستند. کاهش هزینه‌ کسب‌و‌کار همیشه آسان نیست و به خلاقیت و امتحان راهکارهای نو احتیاج دارد که ممکن است به آن ها فکر نکرده باشید. در ادامه DrWays چند راه مؤثر برای کاهش هزینه‌ شرکت را به شما معرفی میکند.روش کاهش هزینه ها در شرکت چیست ؟ راهکارهای افزایش درآمد و کاهش هزینه در شرکت ها چیست؟

۲۳ روش پیشنهادی برای کاهش هزینه‌ شرکت در کسب‌‌وکار شما

راههای کاهش هزینه های شرکت عبارتند از:

۱-کاهش هزینه‌ی شرکت با چاپ کمتر

چاپ کردن برگه بسیار هزینه بر است و به منابع و دستگاه های مختلف نیاز دارد.جوهر چاپگر ارزان نیست و اگر هر روز از آن استفاده می کنید باید هر چند ماه آن را عوض کنید، که بسیار هزینه بر است.به علاوه هزینه‌ی تعمیر و نگهداری دستگاه ها را نباید فراموش کرد.

ما درعصر دیجیتال زندگی میکنیم استفاده از دیسک سخت(hard disk) بسیار به صرفه تر از کاغذ است.علاوه بر این با استفاده از کامپیوتر میتوانیم از اطلاعات خود نسخه ی پشتیبان تهیه کنیم، و امکان از بین رفتن آن مانند کاغذ وجود ندارد.

۲-صورت حساب های خود را زودتر پرداخت کنید

بسیاری از فروشندگان در صورت پرداخت زود هنگام صورت حساب تخفیفاتی را برای مشتریان در نظر میگیرند. این امر نشان دهنده‌ی خوش حسابی شماست و همچنین باعث بهتر شدن رابطه ی شما با فروشنده ی مورد نظر و در نتیجه کاهش هزینه‌ شرکت میشود.

۳-اجناس انبار خود را کاهش دهید

بسیاری از مدیران خریدها ی خود را به صورت عمده انجام میدهند، تا شامل تخفیفات و مزایا های بیشتری شوند.شاید از دید همگان این ایده مطلوب باشد در صورتی که اینگونه نیست.

با بررسی بازار میتوان نیازمان را دریابیم، که بیشتر از مقدار لازم خرید نکنیم.زیرا انبار کردن موارد مصرفی نیز میتواند شامل هزینه‌های نگهداری شود.

۴-استفاده از بازاریابی اینترنتی

به جای هزینه های بسیار برای تبلیغ در تلویزیون یا بیلبوردهای تبلیغاتی, میتوان برای افزایش بازدید کننده به سایت یا شرکت خود از موتورهای جست و جو گرو شبکه های اجتماعی استفاده کرد.

با استفاده از شبکه های اجتماعی میتوان مشتری های جدید را برای بازار محصول پیدا کرد. همچنین این روش ها بسیار ارزان تر از روش های سنتی است. زیرا به راحتی قابل دسترسی است. علاوه بر این هزینه‌های جانبی حمل و نقل و یا  ارائه حضوری را کاهش میدهد.

در بسیاری از مواقع کسب‌وکار ها برای معرفی حضوری یک محصول نیازمند تهیه کاتالوگ یا بروشور هستند. این کار مقدمات پر هزینه‌ی دیگری مانند عکاسی، ادیت، طراحی گرافیک و چاپ را دربر دارد. اما روش‌های بازاریابی دیجیتال علاوه بر وسعت بیشتر امکانات متعدد دیگری را در اختیار ما قرار میدهد. مثل امکان صرفه جویی در زمان، همه‌گیر بودن، تسهیل در امر برندینگ، کاهش هزینه‌ شرکت و بالا بردن میزان فروش که در حقیقت از اهداف اصلی ایجاد یا انجام هر کسب‌وکار است. چه کوچک و نو پا، چه بزرگ و گسترده باشند.

۵-کاهش هزینه‌ شرکت با نیرو های کارآموز

امروزه افراد زیادی علاقه مند به پیوستن به بازار کار برای کسب تجربه هستند. این امر برای هر دو طرف سود آور است. بسیاری از کارآموزان افراد باهوش و با استعدادی هستند و به پیشرفت شرکت شما کمک میکنند.

اما شرایط شما باید مشخص باشد به گونه‌ای که بدانید چه چیزهایی مد نظرتان است تا بتوانید سرمایه گذاری‌های درستی در انتخاب افراد داشته باشید. زمانی که برای یک نیروی جدید صرف میکنید تا با شرایط کار ارتباط برقرار کند و به سود آوری برسد در واقع جزوی از هزینه محسوب میشود.

۶-فکر کردن به کار در منزل کارمندان

سعی کنید به کارمندان خود اجازه دهید که یک بار در هفته درمنزل خود کار کنند.این کار برای کسب و کار خانگی پولساز بسیار با همیت است به دلیل صرفه جویی در هزینه ها و همچنین انگیزه‌ای که به کارمندان میدهد باعث بالا رفتن بازدهی افراد میشود.

در این شرایط میتوانید از خلاقیت‌ها و پتانسیل‌های بیشتری که افراد دارند استفاده کنید. به یاد داشته باشید که ایجاد روش‌های جدید و طراحی یا تدوین استراتژی‌های موفق جدید یک سرمایه گذاری با بازدهی بالا در مدت زمان مشخصی در آینده است.

۷- لوازم کارکرده خریداری کنید

به جای خریداری لپ تاپ ,کامپیوتر,پرینتر و یا هر وسیله ی الکترونیکی جدید، میتوان دستگاه های کارکرده ی در حد نو با قیمت پایین‌تر خریداری کنید.

همه ما میدانیم کسب در آمد نیازمند هزینه است. ولی راهی وجود دارد که باعث کاهش هزینه شرکت شویم؟هر شرکتی پتانسیل کاهش هزینه های جزئی دارد ولی کسی به آن توجه نمیکند. مشاوره کسب و کار دکتر ویز به شما کمک خواهند کرد تا علاوه بر کاهش هزینه‌ شرکت، بهره وری شرکت و کارکنان خود را افزایش دهید.

باز بینی خط تولید و یا نوع خدماتی که میتوانید ارائه دهید میتواند با یک بررسی دقیق و هوشمندانه امکان پذیر باشد. در این بخش از بررسی‌ها لازم است به ظرفیت، منابع و مهارتهای فردی یا تیمی افراد دقت کنیم تا بهترین عملکرد را داشته باشیم.

۸-در مصرف برق صرفه جویی کنید

صرفه جویی در مصرف برق ساده است. تنها کافی است، تا دفتر شما  قوانین مؤکد را به درستی اجرأ کند.لوازم الکترونیکی که استفاده نمیشود یا کمتر استفاده دارند را از برق بکشید.در صورت عدم حضور افراد وسایل روشنایی مکان مورد نظر را خاموش کنید.در اتاق ها در حد امکان از نور طبیعی استفاده کنید. این امر علاوه بر صرفه جویی،  راندمان کاری کارمندان را نیز افزایش میدهد.

۹-کاهش هزینه‌ شرکت با خریداری لوازم اداری به صورت عمده

لوازم اداری از لزومات هر شرکت است.بهتر است لوازم را به صورت عمده خریداری کنید، تا در هزینه های کلی دفتر صرفه جویی شود. نکته بسیار مهم در اینجا امری است که در اکثر کسب‌وکار ها خصوصا کسب و کارهایی که نوپا هستند به دقت وارسی نمیشود، این است که افراد در ابتدا لیستی از ملزومات تهیه نمیکنند و این امر باعث میشود تا در هنگام خرید نتوان هزینه ها را بهبود داد. زیرا زمانی که شما شناخت دقیق در مورد نیازمندی‌های اصلی خود نداشته باشید نمیتوانید مدیریت درستی روی دارایی‎‌ها داشته باشید.

پیشنهاد در این مرحله تهیه یک لیست قابل مشاهده است. این لیست باید شامل بندهایی باشد که در ادامه به آن‌ها اشاره میکنیم.

  1. بودجه مورد نظر را مشخص کنید.
  2. لیستی از لوازم و تجهیزات مورد نیاز تهیه کنید.
  3. الویت بندی خود را از نظر قیمت، لزوم و مورد استفاده انجام دهید.
  4. اکنون مرحله تحقیق است. باید بدانید با توجه به نیازتان چه مجموعه‌ها یا شرکت‌هایی، قیمت‌ به صرفه‌تر و کیفیت بهتری دارند و باعث کاهش هزینه‌ شرکت می‌شوند.
  5.  خرید خود را انجام دهید و از خدمات پس از فروش اطمینان حاصل کنید.

۱۰-تبلیغات کلامی

از تبلیغات کلامی یا بازاریابی ویروسی بیشتر استفاده کنید. برای آنکه بتوانید به صورت محیطی در اطرافتان به شناخته شدن برسید لازم است تا روش‌های سنتی را هم انجام دهید. در این روش میتوانید به معرف‌ها درصدی تخفیف دهید تا به معرفی افراد بیشتر تشویق شوند.

۱۱-پنچ روز کاری در هفته

پنج روز کاری در هفته  نه تنها باعث صرفه جویی در ابزار و وسایل میشود همچنین باعث افزایش نرخ بهره وری و روحیه ی کارکنان نیز خواهد شد. ممکن است فکر کنید که این کار باعث کاهش بهره وری میشود ولی پنج روز کاری در هفته باعث ایجاد فضای سالم و مثبت بین شما و کارمندانتان خواهد شد.

تا به حال چند بار شنیده اید که یک کارمند کار خود را به صورت کامل انجام داده ولی مجبور بوده که تا آخر ساعت کاری در جای خود بنشیند؟اگر ساعت کاری پنج روز در هفته باشد کارمند همیشه کار برای انجام دادن دارد و نیز باعث کاهش هزینه‌ شرکت میشود.

۱۲-برای کاهش هزینه‌ شرکت خود اسپانسر پیدا کنید

اگر برای کسب و کار خود مراسمی برگذار میکنید سعی کنید برای صرفه جویی در مخارج خود از اسپانسر یا حامی کمک بگیرید.در عوض این امر برای اسپانسر خود مزایایی مانند تبلیغات و تخفیفات اختصاص دهید.

۱۳-کارهای وقت گیر را خودکار کنید

کارکنان شما کارهای روزانه ی بسیاری را انجام میدهند که نیاز به دانش و تجربه ی خاصی ندارد.مانند:گذاشتن مطالب در شبکه های اجتماعی و …

این کارها ی وقت گیر راندمان کاری کارمندان را کاهش میدهد.این دسته از کارهای وقت گیررا با پرداخت مبلغی کم میتواند به صورت خودکار انجام داد.

۱۴-استفاده مناسب از فضای کاری = کاهش هزینه‌ شرکت

هر ساله بسیاری از مدیران مبالغ گذافی را صرف اجاره ی دفتر کار خود میکنند.که ممکن است  هیچ وقت از  تمام فضای محل کار استفاده نشود.

یک راهکار خوب این است که محیط کاری و اجاره را با شرکت دیگر تقسیم کنیم.این امر به شما اجازه میدهد که مکانی مناسب در نقاط خوب شهر با هزینه ی کمتر تهیه کنید.

۱۵-کارمندان موقت استخدام کنید

هرچند وقت یکبار ممکن است شرکت شما نیازمند انجام کاری باشد که در تخصص شما نیست جذب نیروی کار تمام وقت برای این کار باعث هدر رفتن منابع مالی شما خواهد شد.ولی انجام دادن این کار لازم نیست.و شما میتوانید فردی را برای انجام آن کار خاص استخدام کنید و بعد از اتمام کار قرار داد منقضی میشود.با انجام این کار تعداد نیروی کار خود را در حد امکان محدود میکنید و تنها افرادی را که به صورت روزانه به آن ها نیاز دارید به استخدام دائم در می آورید.

۱۶-برای کاهش هزینه‌ شرکت روی کیفیت تمرکز کنید

هرگز برای صرفه جویی کیفیت را فدا نکنید.همواره کیفیت بالا باعث افزایش و ماندگاری مشتریان میشود.

۱۷-روی کارکنان خود سرمایه گذاری کنید

استخدام کارمند جدید پرهزینه است. پس مطمئن باشید برای هر سمت شخص مناسبی را برگزینید. با شفاف کردن برنامه‌های بلند مدت خود، (البته تا حد امکان که سیاست‌های اصلی حفظ گردد.)

میتوانید کارمندان را تشویق کنید تا با گسترش مهارتهای خود بتوانند بخش‌های بیشتری را تحت پوشش قرار دهند و مدیریت استرس در محیط کار را به آن ها بیاموزید. به این صورت حتی میتوانند سطح درآمدشان را نیز بالا ببرند. همواره اضافه کردن به حقوق یک کارمند متعهد به صرفه‌تر از استخدام یک نیروی جدید است.

۱۸-کارهایی که تخصص شما نیست را به شرکت های دیگر واگذار کنید

هر کسب و کاری نقاط ضعف و قدرتی دارد. با بررسی توانایی کارمندان میتوانیم به نقاط قوت وضعف کسب و کار خود پی ببریم. بعد از پی بردن به نقاط ضعف خود بهتر است آن ها را به شرکت های دیگر واگذار کنید.با این روش فعالیت هایی که نقاط ضعف کسب‌‌وکار شماست را افراد متخصص با هزینه ی کمتر انجام میدهند.

۱۹- از درست کردن کارهای کاذب بپرهیزید

بعضی از افراد به انجام کارهایی میپردازند که صرفأ برای پر کردن وقت است و هیچ سود یا نتیجه ای برای شرکت ندارد.کارکنان خود را تشویق کنید که قبل از شروع انجام وظایف سودمندی و ثمر بخش بودن آن را در نظر بگیرند.

۲۰-از اخراج کردن نترسید

اگر به کسی آموزش دادید و برای وی شرایط پیشرفت را فراهم کردید ولی آن شخص توانایی لازم را کسب نکرد باید او را با شخص دیگری که توانایی های مورد نظر شما را دارا است تعویض کنید.

۲۱-برای کاهش هزینه‌ شرکت بازه ی فعالیت خود را به حداقل محدود کنید

با کاهش بازه ی فعالیت میتوان برنامه ریزی بهتر و دقیق تری روی خدماتی که ارائه میدهیم داشته باشیم و این امر باعث افزایش کیفیت کار خواهد شد.

۲۲-مهارت کارکنان خود را افزایش دهید

یکی از راه های مؤثر برای پیشرفت در حوزه ی کسب‌‌وکار افزایش دادن مهارت کارکنان و اختصاص دادن مسئولیت های مهم به آنها است.ممکن است بعضی از کارها به بیش از یک نفر نیاز داشته باشد بهتر است که در صورت توان افراد با توانایی بالا را با دیگر کارکنان درگیر کنیم.

۲۳-خود را با رقیبانتان مقایسه کنید

با مقایسه خود با رقیبان میتوان نقاط ضعف و قوت کسب‌‌وکار را دقیق تر بسنجیم برای مثال اگر مخارج ما در قسمتی بیشتر از رقیبان باشد باید در این زمینه مخارج را کنترل کنیم و به حداقل برسانیم.

چند نکته کاربردی برای کاهش هزینه‌ شرکت:

  • اکثر تیم افراد شما کلیت هزینه ها را نمیدانند.پس دو بار در سال هزینه های کلی را برای کارکنان شرح دهید.
  • اجناس قدیمی خود را که در انبار مانده اندارزان تر به فروش بگذارید.هزینه ی نگهداری اجناس قدیمی معمولأ بیشتر از سود فروش آن ها به قیمت روز است.
  • تا وقتی که مجبور نشدید بدهکار نباشید.بدهکاری زیاد باعث افت و محدود شدن شرکت میشود.
  • برای افزایش اعتبار کسب و کار خود سعی کنید بیشتر از تبلیغ کردن روابط خود را با رابط های اصلی بهتر کنید.این کار باعث افزایش اعتبار شما در صنف کاری مورد نظرخواهد شد.
  • برای بعضی از فعالیت های مهم کارکنان زمان مشخصی را تعیین کنید و برای تحویل سریع تر کارها پاداش در نظر بگیرید.
  • به صورت هفتگی یا ماهانه برای کارکنان خود وقت ملاقات مشخص تعیین کنید.در این قرار ها خواسته ها و انتظارات خود را با آن ها در میان بگذارید.
  • برای امنیت شرکت خود اهمیت ویژه ای قائل شوید.این کار ممکن است پر هزینه به نظر برسد ولی این امر بسیار حیاتی و قابل توجهی است.با این کار علاوه بر محافظت از اموال خود به کارکنان شرکت هم احساس امنیت منتقل میکنید که همین امر یکی از عوامل مهم افزایش بهره وری آنها و درادامه  کاهش هزینه‌ شرکت می‌باشد.
  • برای پرداخت مالیات از ابتدای سال آماده باشید که در موعد پرداخت آن غافل گیر نشوید.

۵۰% کاهش هزینه سازمان و کسب و کار در ۱۵ روز

کاهش هزینه سازمان و کسب و کار یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مدیران یک شرکت است. این هزینه‌ها درحقیقت هزینه‌هایی هستند که باید برای حصول درآمد پرداخت شوند.

از همین رو اگر بتوان این هزینه‌ها را کاهش داد، می‌توان در آمد بیشتری را کسب کرد. این هزینه‌ها شامل حقوق کارمندان، هزینه آب و برق و گاز و تلفن، هزینه تبلیغات و … هستند.

گاهی اوقات حتی ممکن است، هزینه از درآمد بیشتر شود. در این‌صورت اداره یا سازمان و کارخانه شما مجبور به پرداخت ضرر و زیان خواهد شد.

افزایش هزینه نسبت به درآمد امری بعید نیست. زیرا گاهی اوقات ممکن است، مجبور شوید مدت زمان بیشتری را برای رسیدن به یک هدف خاص صرف نمایید.

در چنین شرایطی آشنایی با استراتژی های کاهش هزینه در سازمان، می‌تواند تا زمان رسیدن به آن هدف خاص، کمک کند تا هزینه کارخانه یا هزینه‌های پرسنلی را کاهش دهید.

در ادامه این مطلب با روش‌های کاهش هزینه کسب و کار، کارخانه و … آشنا خواهید شد. اغلب این روش‌ها، روش‌های امتحان شده برای کاهش هزینه هستند.

 این استراتژی‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا در مواقع بحران راهی غیر از اخراج پرسنل را برای کاهش هزینه‌های خود درنظر بگیرید.


آشنایی با استراتژی های کاهش هزینه در سازمان

استراتژی های کاهش  هزینه در حقیقت اصول و فنونی خاص برای مدیریت هزینه‌ها هستند. یک مدیر موفق نه ‌تنها در شرایط بحرانی شرکت بلکه در شرایط عادی نیز باید با روش‌ های کاهش هزینه سازمان آشنا باشد.

کاهش این هزینه‌ها در شرایط عادی سازمان می‌تواند سبب حصول سود بیشتر شود. همچنین در شرایط بحرانی آن نیز می‌تواند جلوی ضرر و زیان کارخانه یا شرکت را بگیرد.

  1. استفاده از سیستم هزینه‌یابی بر فعالیت (ABC)

منظور از سیستم هزینه‌یابی بر فعالیت، اندازه‌گیری هزینه تولید محصول و خدمات بر حسب فعالیت‌های انجام شده برای تولید است. درحقیقت  فعالیت‌هایی که برای تولید انجام می‌شود، سبب افزایش هزینه‌ها خواهد شد.

  1. هزینه‌های تولید محصول و خدمات را در تمام چرخه عمر محصول محاسبه نمایید.

مراحل چرخه عمر محصولات شامل مراحل قبل از ساخت، مرحله تلاش برای ساخت محصول و مراحل پس از ساخت آن است. تمامی مراحل این چرخه شامل هزینه‌هایی هستند که به هزینه مراحل قبل از ساخت، هزینه مراحل تلاش برای ساخت و هزینه مراحل بعد از ساخت تقسیم می‌شوند.

برای مدیریت و کاهش هزینه سازمان ،کارخانه یا ادراه باید تمام مراحل چرخه عمر محصول را در نظر گرفت. زیرا تمام این مراحل در مجموع هزینه‌ها نقش دارند.

  1. آشنایی با استراتژی مدیریت بر مبنای فعالیت (AMB)

در این سیستم باید از روش شناسایی ( استراتژی مدیریتی ) و اندازه گیری فعالیت‌هایی که کارایی مناسبی ندارند استفاده کرد. برخی فعالیت‌ها فاقد ارزش افزوده هستند. از همین رو باید از پرداختن به آن‌ها صرف نظر شود.

زیرا بیشترین عدم کارایی از پرداختن به فعالیت‌های فاقد ارزش افزوده حاصل می‌شود. برای مدیریت بر مبنای فعالیت، ابتدا باید هزینه‌ها را برآورد کرد.

  1. ارزیابی شرکت‌های موفق

همواره یکی از روش‌های که برای کاهش هزینه کارخانه، سازمان یا اداره در نظر گرفته می‌شود آنالیز رقبا و بررسی و ارزیابی عملکرد شرکت‌های موفق است.

یک مدیر موفق، برتری شرکت‌های رقیب را نسبت به خود می‌پذیرد. این امر سبب می‌شود تا بتوان با الگو برداری از شیوه مدیریتی آن‌ها، هزینه‌ها را کاهش داد. در عین حال نیز با کاهش هزینه‌ها، نسبت به شرکت رقیب، برتری جست.


   ۵. مدیریت مواد اولیه با استفاده از رویکرد مدیریت زنجیره تأمین (SCM)

یکی از عمده‌ترین هزینه‌های هر سازمان و کارخانه‌ای هزینه تأمین مواد اولیه است. برای کاهش هزینه سازمان می‌توان از رویکرد مدیریت زنجیره تأمین (SCM) استفاده کرد.

منظور از SCM مدیریت تمامی فرآیندهایی است که در پی آن‌ها مواد اولیه به محصول نهایی تبدیل خواهند شد. برای این کار باید ارزش مشتری را به حداکثر رساند. همچنین مزایای رقابتی بازار را به دست آورد. برای حصول این نتایج باید فعالیت‌های جانبی عملکرد تجاری را ساده‌تر کرد.

  1. بهبود کیفیت محصولات و روش‌های کار

یکی از راه‌های مهم برای کاهش هزینه کارخانه بهبود مستمر کیفیت محصولات است. حتی در ادارات و سازمان‌ها نیز باید به فکر بهبود کیفیت فرآیند انجام کار بود.

برای اینکه یک کارخانه بتواند سود بیشتری را به دست آورد باید در بازار رقابت با رقبا خود باقی بماند. یکی از روش‌های باقی ماندن در این بازار بهبود کیفیت محصولات و معرفی محصول است.

وقتی محصول یا عملکردی کیفیت لازم را نداشته باشد؛ باید دوباره مورد بررسی و بهبود قرار گیرد. از همین رو هزینه بسیاری باید صرف دوباره کاری شود.

از همین رو اگر از ابتدا به کیفیت محصولات و خدمات خود اهمیت دهید، دوباره کاری معنا نخواهد داشت. با ارائه محصولات و خدمات باکیفیت‌تر، زودتر می‌توان در رقابت با رقبا پیروز شد. به‌علاوه هزینه‌ای نیز برای دوباره کاری دور ریخته نمی‌شود.


     ۷. استفاده از روش تولید به هنگام (JUST IN TIME)

یکی از روش‌ها برای کاهش هزینه سازمان ، اداره یا کارخانه تولید به هنگام است. محصول نهایی شما هرچه که باشد از محتوا سایت گرفته تا محصولات یک کارخانه باید زمانی تولید شوند که نیاز به آن وجود داشته باشد.

بیشترین ارزش ریالی یک سازمان اغلب صرف تهیه مواد اولیه، کالای در حال ساخت و کالای ساخته شده می‌شود. اگر موجودی کالای ساخته شده بیشتر از حد نیاز باشد، طبیعتاً هزینه بیشتری صرف مواد اولیه و ساخت آن شده است.

اما هزینه دیگری نیز برای نگهداری و بهبود کیفیت و از بین بردن ایردات آن‌ها صرف خواهد شد. همچنین فرصت مالی شما نیز برای تولیدات مهم دیگر از بین خواهد رفت. از همین رو با تولید به هنگام (just in time)  می‌توان ضایعات و در پی آن هزینه‌ها را کاهش داد.

  1. صرفه‌جویی‌های بزرگ

از خساست‌های ریز برای کاهش هزینه سازمان صرف نظر کنید و به جای آن صرفه‌جویی‌های بزرگتر را جایگزین نمایید. برای مثال برای بهبود کیفیت محصول یا خدمت خود در بازار رقابت هزینه کنید. اما به فکر صرفه‌جویی‌های بزرگ نیز باشید.

برای مثال یکی از راه‌های صرفه‌جویی این است که سرانه تولید یک محصول شامل کالا، محتوا، خدمت به ارباب رجوع و … را توسط یک نیروی خاص افزایش دهید.

 همچنین افزایش سرانه تولید هر دستگاه یک کارخانه نیز می‌تواند موجب کاهش هزینه های کارخانه شود. به‌عبارتی باید سهم هر واحد محصول را از هزینه ثابت کاهش داد. این امر سبب صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها خواهد شد.

  1. حذف ضایعات کار با استفاده از روش تولید ناب و کایزن

یکی از استراتژی های کاهش هزینه سازمان کاهش ضایعات کار است. عده‌ای فقط ضایعات را مختص کارخانه‌هایی می‌دانند که محصولی را تولید و آن را به بازار فروش عرضه می‌کنند.

اما ضایعات در هر سازمان و نهادی وجود دارد. این ضایعات شامل تصمیم گیری‌های نادرست، عدم کارکرد مناسب کارمندان، ضایعات ناشی از عدم عملکرد مناسب ماشین آلات و … هستند.

 در حقیقت ضایعات هزینه را جذب می‌کنند درحالی که سودی به شرکت نمی‌دهند. از همین رو با استفاده از اصول تولید ناب و فرهنگ بهبود مستمر (کایزن) باید این هزینه‌ها را کاهش دهید.


   ۱۰. صرف هزینه برای آموزش کارکنان

از صرف هزینه برای آموزش کارکنان  نترسید. این امر سبب کاهش هزینه سازمان در دراز مدت می‌گردد. کارکنان شما دارای سمت و دستمزد مشخص هستند.

از همین رو با آموزش آن‌ها می‌توانید سبب افزایش سوددهی آن‌ها شوید. بدون اینکه هزینه‌ای به دستمزد آن‌ها اضافه کرده باشید. این روش یکی از ۱۰ قانون تولید ناب یعنی پرورش کارکنان توانمند است و سبب کاهش هزینه پرسنلی خواهد شد.

  1. استفاده از تکنولوژی متناسب با ظرفیت

برای کاهش هزینه کارخانه باید تکنولوژی را متناسب با ظرفیت تولید در نظر بگیرید. برای مثال برای ظرفیت‌های بالا تولید باید از تکنولوژی استفاده شود که سرمایه‌بر است. اما با صرف هزینه برای آن می‌توان سبب کار اندوزی شد.

  1. دقت به محل قرارگیری ماشین آلات و ابزارها

دقت به مسائل کوچک می‌تواند در کاهش هزینه سازمان در دراز مدت کمک کند. یکی از کارهایی که باید برای کاهش هزینه‌ها در نظر گرفته شود صرفه‌جویی در زمان است. این امر حتی سبب کاهش هزینه پرسنلی نیز خواهد شد.

وقتی چیدمان ابزار و وسایل به‌گونه‌ای باشد که یک کارگر برای استفاده از آن‌ها نیاز به طی مسافت زیاد نداشته باشد، سبب صرفه‌جویی در زمان خواهد شد.

این امر سبب بازده بیشتر نیروی کار شما و کاهش هزینه‌ها می‌شود. این ابزار آلات می‌توانند ابزار تولید یک کالای خاص در کارخانه باشند یا پرینتر شرکت کوچک شما که یکی از ابزار مهم کار گرافیست است.

  1. تشکیل کمیته کاهش هزینه برای کسب تجربه و مشورت

یکی از استراتژی های کاهش هزینه کارخانه یا سازمان تشکیل یک کمیته راهبردی برای کاهش هزینه‌ها است. هزینه زیادی ممکن است در یک سازمان در جایی پرت شود که حتی به چشم نمی‌آید. اما تشکیل شورا و کمیته راهبردی برای کاهش هزینه‌ها می‌تواند سبب آگاهی مدیریت نسبت به جزییات شود.


   ۱۴. استفاده از رویکرد شش سیگما برای گسترش متدهای مدیریتی

رویکرد شش سیگما در حقیقت یک استراتژی برای تحول سازمانی است. این روش‌ها با حل مشکلات یک سازمان یا کارخانه از طریق گسترش روش‌های مدیریتی، درنهایت سبب تحول و جهش یک سازمان خواهد شد.

روش کار این رویکرد درحقیقت، روشی برای حذف عیوب در هر فرآیند است. این روش مسائلی همچون رشد سود نهایی و بهبود مسائل مالی، افزایش سهم بازار و کاهش هزینه سازمان بر اساس استراتژی کاهش هزینه و … را دنبال می‌کند.

  1. ترویج کار گروهی

کار گروهی با کاهش هزینه های پرسنلی رابطه مستقیم دارد. وقتی کارمندان شما کار گروهی انجام دهند؛ کارها با سرعت بیشتری تمام خواهد شد. همچنین وقت خالی پرسنل پر خواهد شد. از همین رو کاهش پرتی سبب کاهش هزینه‌ها در دراز مدت می‌شود.


آشنایی با موانع کاهش استراتژیک هزینه‌ سازمان و روش رفع این موانع 

حتی اگر با تمام استراتژی های کاهش هزینه سازمان و کسب و کار نیز آشنا باشید. همچنان موانعی سبب جلوگیری از کاهش استراتژیک هزینه‌ها خواهند شد. به‌عنوان یک مدیر موفق، لازم است که این موانع را به‌خوبی بشناسید. این امر سبب می‌شود تا با رفع به‌موقع این موانع بتوانید؛ سبب کاهش ۵۰ درصدی هزینه‌ها و حتی بیشتر شوید.

  1. عدم وجود عزم همگانی و پایبند نبودن برخی مدیران به این استراتژی‌ها مانع بزرگی در این راه است. یک مدیر موفق با متقاعد کردن مدیران و کارمندان خود راه رسیدن به هدف را هموار می‌کند.
  2. عدم شناخت دقیق و ریشه‌ای مشکلاتی که سبب افزایش هزینه می‌شود.
  3. نداشتن معیاری مناسب و یا بوم کسب وکار  برای سنجش میزان موفقیت روش‌های کاهش هزینه کسب و کار مانع این کار است.
  4. فرآیند بلند مدت تحقق عقاید و اهداف یکی دیگر از موانع این موضوع است. با کوتاه کردن این فرآیند انگیزه بیشتری برای تحقق هدف ایجاد می‌شود.
  5. تمرکز بر روی بخش‌هایی که پرتی هزینه در آن‌ها کم است نیز سبب از دست رفتن زمان و کاهش اندک هزینه‌ها می‌شود.
  6. عدم استفاده کافی و مناسب از ظرفیت‌ها مانع کاهش هزینه‌ کارخانه یا سازمان است. منظور از ظرفیت، نیروی انسانی ماشین آلات و … است.
  7. نبود سیستم جامع اطلاعات حسابداری نیز مانع کاهش هزینه سازمان خواهد شد. اطلاعات حسابداری برای تحقق اهداف یک مدیر موفق مانند دو چشم بینا عمل خواهد کرد.
  8. قوانین و مقررات سختگیرانه نه‌تنها سبب کاهش هزینه کسب و کار شما نمی‌شود؛ بلکه سبب سرپیچی پرسنل نیز می‌شود. این امر باعث می‌شود تا اهداف شما با شکست مواجه شود. از همین رو بهتر است برنامه‌ریزی منعطفی برای کاهش هزینه‌ها داشته باشید.
  9. تکنولوژی در جهت رشد بشر و تسریع در عملکرد آن است. عدم استفاده از تکنولوژی نیز مانعی برای کاهش هزینه پرسنلی، کارخانه و کسب و کار شماست.
  10. مدیریت دیکتاتوری و عدم توجه به توصیه‌های دیگران نیز نه‌تنها سبب کاهش هزینه شما نخواهد شد؛ بلکه آن‌ها را افزایش نیز می‌دهد. به‌نحوی که حتی ممکن است برخی استراتژی‌های شما برای کاهش هزینه نیز سبب افزایش هزینه‌ها شود.

معرفی چند روش برای کاهش هزینه های شرکت با توجه به بحران های اقتصادی فعلی

با توجه به شرایط دشوار سیاسی و رکودهای اقتصادی که امروزه نه تنها ایران بلکه جهان را تحت تاثیر قرار داده است بسیاری از شرکت‌ها با مشکلات زیادی در زمینه تولید،فروش و حتی سایر موارد مواجه شده‌اند. در واقع مشکلات ناشی از ویروس کرونا باعث تغییر در روند عادی کاری تمامی کسب و کارهای دنیا گردیده است. حال به منظور رهایی از این مشکلات مدیران و صاحبان تجارت‌ها مدت‌هاست به این فکر هستند که چگونه باید شرکت خود را با کمترین ضرر از این شرایط سخت خارج سازند.

حال به منظور پاسخ به این سوالات ما در ادامه این مقاله برای شما چندین روش را توضیح داده‌ایم که با اجرا کردن آن‌ها شما موفق خواهید شد تا از بحران‌های اقتصادی فعلی که تمامی جهان در حال گذراندن آن هست گذر کنید و همچنین به کاهش هزینه‌های شرکت خود بپردازید.

  1. کاهش هزینه‌های اختیاری

ممکن است برخی از شرکت‌ها قصد ساختن ساختمان‌های جدید متعلق به موسسه خود را داشته باشند و یا حتی ممکن است که تصمیم بگیرند در قسمت‌های داخلی دفتر اداری و یا پیوست‌های خود تغییراتی ایجاد نمایند. باید به شما بگویم که بهترین راه حل برای کاهش هزینه های شرکت با توجه به این شرایط دشوار فعلی لغو کامل تمامی این پروژه‌ها و یا موکول کردن آن‌ها به زمانی دیگر است.

  1. رسیدگی کردن به تصمیمات خرید با دقت زیاد

طبیعی است که هر شرکتی وسایل ضرورری و مورد نیاز مرتبط با حیطه کاری خود را خریداری کنند و غالباً این شرکت‌ها  وسایل مورد نیاز خود را در مقادیر زیاد و با قیمتی کمتر از منابع معتبر خریداری می‌کنند. همانطور که می‌دانید هنگامی که از یک جنس بیشتر بخرید قطعاً قیمت آن برای شما مناسبتر حساب خواهد شد نسبت به خرید همان جنس اما در تعداد و یا مقداری محدودتر.

اما سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چگونه می‌توانید به منظور کاهش هزینه های شرکت وسایل مورد نیاز خود را در مقداری محدود اما با قیمتی مناسبتر خریداری نمایید؟

در حقیقت بحران‌های مالی ممکن است بسیاری از اصول و قوانین داد و ستد را تغییر دهند و از آنجایی که امروزه شرکت‌های زیادی وجود دارند که صرف نظر از مقدار یا اندازه کالا حاضرند اجناس خود را با قیمتی پایینتر به شما بفروشند تنها کافیست تا این مراکز را بیابید و اجناس مورد نظر خود را با قیمتی پایینتر و بدون نیاز به خرید مقداری زیاد برای ذخیره سازی تهیه نمایید.

  1. خرید دستگاه‌ها و وسایل نقلیه مورد نیاز خود را متوقف کنید

خرید تجهیزات اداری مانند رایانه، چاپگر و حتی وسایل نقلیه‌ای مثل اتومبیل و اتوبوس ممکن است در شرایط عادی برای شرکت امری طبیعی باشد اما با این وجود با توجه به شرایط دشوار اقتصادی و بحران‌های مالی فعلی بهتر است تا نسبت به خرید چنین اقلامی اندکی صبر کنید. این نکته را بدانید که شرایط فعلی به کنترل دقیق تصمیمات در زمینه خرید نیاز دارد.

  1. کنترل خدمات

در شرایط ویژه فعلی کارفرمایان می‌توانند به منظور نظارت بر خدمات داخلی شرکت خود مانند تلفن‌ها، دستگاه‌های ارتباطی، اینترنت و سایر خدمات نظارت کنند تا مطمئن گردند که کارمندان از این وسایل تنها در راستای اهداف کاری و در حد مناسب استفاده می‌کنند.

  1. حقوق و دستمزدهای بالا را کاهش دهید

انتخاب کاهش حقوق به منظوره کاهش هزینه های شرکت ممکن است بهترین گزینه ممکن برای صاحبین کسب و کارها نباشد، زیرا انجام این کار بسیار خطرناک است و ممکن است حتی بقای شرکت شما را تهدید کند و کارکنان را به ترک کار و رفتن به شرکت‌های دیگر سوق دهد.

در واقع بحران‌های مالی موجود در یک کشور می‌توانند این معادلات را تغییر دهند. بر فرض مثال اگر شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که یافتن شغل کار سختی است در این صورت شرکت‌ها می‌توانند به خود جرات انجام این کار را بدهند، زیرا مطمئن‌اند که کارمندان به علت سختی یافتن کار، شغل خود را رها نخواهند کرد. پس بهتر است ابتدا حقوق کارمندان را اندکی کاهش دهید و این موضوع را به همه آن‌ها اعلام کنید.

  1. کاهش روزهای کاری هفتگی

شما می‌توانید با کاهش روزهای کاری در یک هفته به ۴ یا ۵ روز هزینه‌های شرکت خود را کاهش دهید. در صورت پیروی از این ایده دیگر دستمزد کارمندان شما به صورت ساعتی محاسبه خواهد شد و چیزی حدود ۱۰ درصد کاهش می‌یابد. البته به این موضوع توجه کنید که تصمیماتی که قرار است در خصوص کاهش هزینه‌های شرکت اتخاذ کنید نیاز به آماده سازی روانشناختی کارکنانتان پیش از عملی کردن این ایده ها دارد.

  1. کاهش تعداد کارمندان اخراج

تصمیم برای اخراج تعدادی از کارمندان می‌تواند یکی از دشوارترین تصمیماتی باشد که هر شرکت مجبور به گرفتن آن شود. با این وجود با توجه به شرایط سخت اقتصادی، مالی و اجتماعی فعلی برای برخی از شرکت‌ها به منظور تامین هزینه‌های ضروری خود گزینه دیگری جز اخراج تعدادی از کارمندان باقی نمی‌ماند به ویژه برای شرکت‌هایی که هزینه های زیادی بابت حقوق می‌پردازند. شرکت‌ها معمولا کارکنانی را که سوابق شغلی ضعیفی دارند اخراج می‌کند و این امر را به صورت تدریجی انجام می‌دهند تا جایی که فقط افراد با صلاحیت و باتجربه باقی بمانند.

  1. افزایش بازاریابی برای کاهش هزینه‌ها

یکی از بهترین کارهایی که به منظور کاهش هزینه های شرکت می‌توانید انجام دهید متمرکز شدن بر روی مراحل بازاریابی است. یکی از پیامدهای اصلی بحران‌های اقتصادی کاهش فروش در شرکت است و مناسب است که در چنین حالتی از بازاریابی و روش‌های تبلیغاتی نسبتاً ارزان قیمت استفاده کنید. در زیر تعدادی از ابزارهای تبلیغاتی ارزان قیمت را به شما معرفی می‌کنیم که می‌توانید با اطمینان کامل از آن‌ها استفاده کنید و در نتیجه باعث کاهش هزینه‌های شرکت خود بشوید.

 

نتیجه گیری

کاهش هزینه سازمان و کسب و کار نیازمند داشتن برنامه‌ریزی و استراتژی است. از آنجایی که این موضوع از اهمیت ویژه‎‌ای برخوردار است؛ استراتژی‌های زیادی نیز برای آن تعریف شده است.

برای کاهش هزینه کارخانه، پرسنل و … باید ایرادات کار خود را به‌خوبی بشناسید و استراتژی‌های متناسب را برای کاهش هزینه‌ها به کار ببندید.

در حین انجام این فرآیند، موانعی ممکن است روند حرکت شما را کند، کند. با شناخت و حذف موانع می‌توان سرعت رسیدن به هدف را افزایش داد.

برخی از سوالات رایج

راهکارهای کاهش هزینه سازمان کدامند؟

کاهش هزینه‌ی شرکت با چاپ کمتر
صورت حساب های خود را زودتر پرداخت کنید
اجناس انبار خود را کاهش دهید
استفاده از بازاریابی اینترنتی
کاهش هزینه‌ شرکت با نیرو های کارآموز
فکر کردن به کار در منزل کارمندان
لوازم کارکرده خریداری کنید
در مصرف برق صرفه جویی کنید

تاثیر تبلیغات کلامی بر کسب و کار چقدر است؟

از تبلیغات کلامی یا بازاریابی ویروسی بیشتر استفاده کنید. برای آنکه بتوانید به صورت محیطی در اطرافتان به شناخته شدن برسید لازم است تا روش‌های سنتی را هم انجام دهید. در این روش میتوانید به معرف‌ها درصدی تخفیف دهید تا به معرفی افراد بیشتر تشویق شوند.

نقش اسپانسر در کاهش هزینه سازمان و کسب و کار چیست؟

اگر برای کسب و کار خود مراسمی برگذار میکنید سعی کنید برای صرفه جویی در مخارج خود از اسپانسر یا حامی کمک بگیرید.در عوض این امر برای اسپانسر خود مزایایی مانند تبلیغات و تخفیفات اختصاص دهید.




تاریخ: پنج شنبه 16 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اصول کار گروهی (Teamwork) ، عوامل و مراحل کار تیمی موفق

یکی از موضوعاتی که امروزه دغدغه‌ی بیشتر مدیران کسب و کارهاست، به‌وجود آوردن فرهنگ کار تیمی و گروهی در کسب‌وکار است. اگر اهمیت کار تیمی و گروهی در سازمانی به ‌درستی درک شود اتفاقات و پیشرفت‌های بسیار خوبی در آن شرکت رخ می‌دهد که می‌تواند منجر به افزایش فروش و اعتبار آن مجموعه و برند گردد. کارگروهی چیست؟

البته به‌ وجود آوردن فضایی که منجر به کارتیمی و گروهی شود کار چندان آسانی نیست اما اگر بتوانید مطالب گفته شده در این مقاله را به ‌درستی انجام دهید، می‌توانید کار تیمی را در بین کارمندان‌تان نهادینه کنید و نگران بسیاری از کارها نباشید زیرا به‌شکل خودکار انجام خواهند شد. کار تیمی موفق چیست ؟

مایکل جردن، یکی از بزرگترین اسطوره‌های بسکتبال در مورد اهمیت کار گروهی و تیم‌سازی می‌گوید: با هوش و استعدادتان در یک مسابقه برنده خواهید شد اما با کار گروهی قهرمان مسابقات می‌شوید.

امروزه با پیشرفت دنیای تکنولوژی و پیچیده‌تر شدن فعالیت‌های سازمانی، اهیمت کار فردی کم‌رنگ شده است و اهمیت کارهای گروهی رو به افزایش است . درحقیقت شرکت‌های بزرگ و بروز دنیا مانند اپل، سامسونگ، مک‌دونالد و دیگر سازمان‌های بزرگ از سال‌ها پیش دریافتند که کارهای تیمی می‌تواند نتایج بسیار درخشانی را در یک سازمان و کسب و کار ایجاد کند که انجام آن توسط یک فرد، کار و هدفی غیرممکن است.

از همان سال‌ها تیم‌های توسعه و تحقیقی شکل گرفت تا این شرکت‌ها بتوانند فرهنگ کارگروهی را در شرکت خود ایجاد کنند. البته به‌خاطر داشته باشید که ایجاد فرهنگ کارتیمی در یک کسب و کار امری زمان‌بر است.

تفاوت تیم و گروه و تعریف کار گروهی و تیمی

تعریف کار گروهی چیست؟ teamwork چیست؟ متاسفانه بسیاری از افراد و حتی مدیران برخی کسب و کارها تفاوت بین تیم و گروه را نمی‌دانند و به همین‌ خاطر مشکلات و ضررهای زیادی به کسب و کارشان وارد می‌شود. بیشتر ما زمانی‌ که دور هم جمع می‌شویم و کارهای خاصی را انجام می‌دهیم نام خود را تیم می‌گذاریم درحالیکه اگر به دنبال هدفی خاص و مشخص نباشیم، صرفا یک گروه هستیم و نه یک تیم.

تفاوت‌های زیادی بین یک تیم و گروه وجود دارد. در واقع تیم به مجموعه افراد هم‌فکری گفته می‌شود که با تمرکز کردن بر یک هدف و ارزشی یکسان برای رسیدن به آن هدف تلاش می‌کنند، اما در مقابل گروه به افرادی گفته می‌شود که اساسا بیشتر از دو نفر هستند اما الزاماً هدف و ارزش خاصی را دنبال نمی‌کنند. همچنین در کار گروهی و تیمی غیبت هر از اعضای تیم باعث می‌شود تا هدف نهایی تیم دچار مشکل و نوسان شود که البته در گروه این‌طور نیست و اعضای گروه شخصیت مستقل‌تری نسبت به یک تیم دارند.

شش اصل کار گروهی در سازمان‌ها و شرکت‌ها

پژوهش‌گران شش اصل مقدماتی و لازم را برای شروع هر کار گروهی در سازمان ضروری می‌دانند و اعتقاد دارند اگر هر مجموعه‌ای که خود را تیم می‌داند این ویژگی‌ها‌ را نداشته باشد نمی‌تواند به هدف و ارزش دلخواه خود برسد. این ۶ اصل از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.

  1. تعداد افراد کم (حداکثر ۱۲ نفر)
  2. ماموریت یکسان
  3. وجود مهارت‌های مکمل
  4. اهداف یکسان و واضح
  5. توافق در رویکرد یکسان و مشترک کار
  6. پاسخ‌گویی متقابل

کار تیمی و گروهی در کسب و کارهای ایرانی

دلایل زیادی وجود دارد که شما باید کار تیمی را در سازمان خود نهادینه کنید. البته ممکن است روزهای اول کمی دچار سختی و کند پیش رفتن کارها بشوید اما پس از یک زمان معقول انجام همه‌ی کارها و خدمات بهبود پیدا می‌کند و سازمان پیشرفت‌های چشمگیری می‌یابد.

فرهنگ کار گروهی در کشور ما از گذشته دچار مشکلات زیادی بوده است. بسیاری از روان‌شناسان ایرانی اعتقاد دارند یکی از علت‌هایی که ورزش‌های فردی کشور ایران نسبت به ورزش‌های تیمی، قدرت بیشتری دارد، نبود فرهنگ کار گروهی در مردم ایران است. اگر به مسابقات ورزش‌کاران ایرانی دقت کرده باشید متوجه می‌شوید که در ورزش‌هایی مانند کشتی، وزنه‌برداری، تیراندازی و… که به‌صورت تک نفره برگزار می‌شوند، عنوان‌ها و مقام‌های بسیار بهتری نسبت به ورزش‌های تیمی به‌دست می‌آوریم. روانشناسی کار گروهی چگونه است؟

پس ممکن است برای شروع کارتیمی در یک کسب و کار ایرانی با مشکلاتی مواجه باشید که در دیگر کشورها کمتر به‌وجود می‌آید و ریشه در فرهنگ کشورمان دارد. البته باید در نظر داشته باشید که در سال‌های اخیر سازمان‌های بزرگی مانند دیجی‌کالا به‌خوبی توانسته‌اند این فرهنگ را در بین کارمندان کسب و کارشان ایجاد کنند. پس سعی کنید فرهنگ کار تیمی را در سازمان و کسب و کارتان ایجاد کنید تا معجزه‌ی کار گروهی و تیمی را احساس کنید.

در ادامه‌ی مطلب به این موضوع پرداخته‌ایم که چرا سازمان‌ها و کشور‌های توسعه یافته، به‌جای اینکه مهارت‌های شخصی را افزایش دهند بر تیم و تیم‌سازی اصولی متمرکز شده‌اند و هزینه‌های زیادی را صرف این کار کرده‌اند.

اهمیت کار تیمی در کسب و کار

۳ دلیل برای اینکه کار تیمی را در کسب و کار خود ایجاد کنید.

در ادامه‌ی مطلب ۳ مورد از مهم‌ترین موضوعاتی که می‌‌تواند دلیل خوبی برای راه‌اندازی فرهنگ کارتیمی در سازمان شما باشد را به‌صورت دقیق بررسی کرده‌ایم و برای هر کدام مثال‌هایی آورده‌ایم تا بتوانید بهتر مسئله کار گروهی و تیمی را درک کنید. ۳ نکته‌ی زیر از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی است.

۱ـ‌ داشتن تیم، مزیت رقابتی کسب و کارها در آینده

برای بهتر درک کردن این موضوع به سوال زیر فکر کنید. به‌ نظر شما علت موفقیت کسب و کارها در کشوری مانند چین و یا دلیل شکست استارت های نوپا در دیگر نقاط  چه موضوعی است؟

اگر فکر می‌کنید نیروی کار ارزان جواب این سوال است، سخت در اشتباه هستید. طبق نظرسنجی انجام شده در یکی از دانشگاه‌های آمریکا بیش‌از ۹۰ درصد مردم، پاسخ این سوال را نیروی کار ارزان در کشورهای در حال توسعه‌ می‌دانند.

اما حقیقت آن است که نیروی کار ارزان به‌تنهایی نمی‌تواند یک کسب و کار را به موفقیت برساند. بلکه رهبران یک کسب و کار می‌بایست به کمک مدیریت و کار تیمی و گروهی از مزیت‌های موجود در کشور خود به‌خوبی استفاده کند.

برای مثال بسیاری از کشور‌هایی که اقتصادشان وضعیت خوبی ندارد اگر خدمات و محصولات‌شان را به دلار و یا یورو به فروش برسانند می‌تواند چندین برابر رشد کنند. اما در همین کشور ایران که ریال ارزش بسیار کمی در برابر ارزهای خارجی مانند دلار و یورو دارد، چند کسب و کار را می‌شناسید که از این مزیت استفاده کند؟

پس در چین هم نیروی کار ارزان به‌تنهایی چنین بازار خوبی را برای رشد کسب و کارها به‌وجود نیاورده است. در واقع کشور چین توانسته هنر مدیریت و کار گروهی در نیروهای کار را به‌خوبی ایجاد کند و به بهترین شکل از آن استفاده کند. هماهنگی بی‌نظیر بین قسمت‌های مختلف سازمان‌های کشور چین به‌خاطر تیم‌سازی اصولی‌ است که از سال‌ها پیش در این کشور برنامه‌ریزی و پیاده شده است.

طبق آخرین تحقیقات دانشگاه میشیگان، بسیاری از واقعیت‌ها و مستندات نشان‌گر آن است که نیروی کار ارزان در دنیای امروزی دیگر یک مزیت رقابتی پایداری محسوب نمی‌شود. البته در نظر داشته باشید که نمی‌گوییم نیروی کار ارزان مزیت یک کسب و کار نیست، بلکه می‌گوییم صرف وجود نیروی کار ارزان در یک کشور و یا سازمان نمی‌توانیم به اهداف مشخص شده برسیم.

انجام کار گروهی و تیمی در یک سازمان می‌تواند مزیتی باشد که دانشمدان معتقدند جدی‌ترین مزیت کسب و کار‌های یک سازمان در سال‌های آینده است. در انتهای قرن ۲۰ یک تحقیق معتبر در سازمان‌ها و کسب و کارهای آمریکا انجام شد که حاکی از آن بود که کسب و کارهایی که تیم سازی و کار گروهی بهتری در شرکت خود داشته‌اند پیشرفت سریع‌تر و بیش‌تری نسبت به دیگر شرکت‌ها دارند.

اگر به‌تازگی یک برند و یا کسب و کار پایه‌گذاری کرده‌اید و بدنبال ساخت برند لوکس هستید بهتر است از همین الان اصول تیم‌سازی و کار گروهی را در شرکت و سازمان خود پایه‌گذاری کنید.

طبق اصل دمینگ اگر از ابتدا یک کار را به‌صورت اصولی انجام ندهید در آینده مجبور خواهید شد تا چندین برابر وقت و هزینه‌‌ی بیشتری را برای به انجام رسیدن آن بگذارید.

در همین زمینه، پیتر دراکر می‌گوید:

“جانشین دنیای کارگری، جامعه فرهیختگان است. فرآورده نمونه سال‌های ۱۹۲۰ يعني خودرو، حدود ۶۰ درصد از بهای تمام شده‌اش صرف تهيه مواد خام و انرژی مي‌شد. فرآورده نمونه سال ۱۹۸۰ تراشه های نيمه رسانا مي‌باشد كه بهاي انرژی و مواد خام مصرفي آن حتی به ۲ درصد نمي‌رسد.”

این موضوعات به علت اهمیت دادن به کار تیمی در کشورهای توسعه یافته است. شرکت اپل در سال ۲۰۱۵ احساس کرد که رقیبان روی بهبود عملکردهای دوربین سرمایه‌گذاری کرده‌اند و در آینده ممکن است دوربین تلفن‌های هوشمندش از رقیبان عقب بیافتد. برای همین یک تیم ۵۰۰ نفره از بهترین متخصصان گردآوری کرد تا بتواند عملکرد دوربین‌هایش را بهبود دهد. اهمیت دادن به کار تیمی و تیم‌سازی در این سال‌ها بیش‌تر از هر زمان دیگری شده است و این موضوع بخاطر آن است که شرکت‌ها دریافته‌اند که با کارتیمی می‌توانند هزینه‌های خود را به حداقل برسانند.

جالب است بدانید در سال ۲۰۲۰ بازده‌ی تولید نسبت به سال ۲۰۱۲ در کشورهای توسعه یافته ۲ برابر شده است درصورتی که تعداد کارکنان بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش یافته است. اگر کار تیمی به‌درستی و طبق اصول در یک سازمان انجام گیرد نیازی به تعدادی از کارمندان نمی‌باشد و در نتیجه هزینه‌های شرکت کاهش چشم‌گیری پیدا می‌کند.

۲ـ افزایش بازده کارکنان و رضایت شغلی بیشتر به کمک کار تیمی

اگر مدیر و یا رهبر یک سازمان و یا کسب و کار هستید احتمالا با این موضوع مواجه شدید که بعضی کارمندان شما با علاقه‌ی تمام و انگیزه‌ی کافی تلاش نمی‌کنند. شاید علت‌های مختلفی را برای این موضوع در نظر گرفته باشید اما پژوهش‌گران حوزه‌ی کسب و کار معتقدند نبود هدف و عدم وجود فرهنگ کار گروهی و تیمی در یک سازمان و یا استرس شغلی می‌تواند به کم شدن بازده‌ی کارمندان و نارضایتی شغلی آنان بیانجامد. این‌که کارمندان شما هدف و غایت کسب و کار شما را نمی‌دانند و صرفا هر روز یک‌سری وظایف را انجام می‌دهند و از رضایت شغلی کمی برخوردار هستند، باعث میشود پس از مدتی آنان نسبت به شغل‌شان بی‌رغبت شوند. وظایف اعضای گروه چیست؟

 

کارمندان شما باید در جریان بسیاری از تصمیمات کسب و کار و سازمان باشند تا بتوانند برای آن هدف تلاش کنند و احساس یک‌نواختی نداشته و درجا زدن نداشته باشند. کارتیمی می‌تواند کمک شایانی به افزایش بازده کارمندان شما داشته باشد.

ادگار شاین توصیه می‌کند، برای آن‌که بتوانید فرهنگ کار تیمی را سازمانی نهادینه کنید، باید ابتدا تغییراتی را در خودتان به‌وجود آورید و الفبای کار گروهی را یاد بگیرید و سپس گروهی کوچک از کارمندانی را که می‌دانید آموزش‌پذیر هستند انتخاب کنید سپس سعی کنید برای مدتی کارهای تیمی و وظایف گروهی به آنان پسپارید.

در این مدت اشتباهات و مشکلات زیادی را در انجام کارهای تیمی کارمندان‌تان می‌توانید پیدا کنید و رفع کنید. از تیم کارمندان‌تان بخواهید تا پیشنهادات‌شان برای بهتر شدن کار گروهی را با شما درمیان بگذراند. در این مدت سعی کنید مطالعات خود بر روی کار تیمی بیش‌تر کنید.

بعد از گرفتن بازخورد از کار گروهی سعی کنید جلسه‌ای ترتیب دهید و از مزایای کارتیمی برای کارمندان‌تان بگویید. سعی کنید از دید یک رئیس صحبت نکنید و در ابتدای صحبت‌هایتان از پیشرفت کسب و کار خودتان نگویید بلکه از دست آوردهای کار تیمی برای خود کارمندان صحبت کنید. این هنر شماست که در ابتدا بتوانید کار گروهی را عامل موفقیت کارمندان جلوه دهید و از پیشرفت کارمندان به پیشرفت شرکت برسید و نه برعکس آن.

از نگاه  شاین  مدیران و رهبران کسب و کار بدون توجه به نکات بالا نمی‌تواند کارتیمی را در شرکت و کسب و کارش به‌وجود بیاورند. پس سعی کنید نکات بالا را به‌درستی رعایت کنید و از همان ابتدا کار گروهی را در ابعاد بزرگ انجام ندهید چون بخاطر مشکلات اولی که برای هر کار جدیدی وجود دارد ممکن است سازمان یا شرکت شما برای مدتی دچار مشکلاتی شود و مشتریان شما را ناراضی و حتی عصبانی کن

۳ـ نقش کار گروهی در پرورش استعداد

طبق گفته‌ی یکی از فیلسوف‌های بزرگ اگر به یک شخص فقط یک‌سری کارها و وظایف روزمره بدهید و سر ماه هم حقوقی مشخص به او بدهید او را دچار زندگی ماشینی کرده‌اید که بعد از مدتی قدرت خلاقیت در او کشته می‌شود.

زندگی ماشینی می‌تواند موجب شود تا شخص نتواند مانند یک انسان فکر کند و هیچ خلاقیتی در حل مشکلات از او نخواهید دید. اما اگر افراد یک سازمان در مجموعه‌ای به اسم تیم قرار بگیرند سعی می‌کنند مشکلات را حل کنند و در مسیر حل مشکلات از هم‌دیگر کمک می‌گیرند.

شاید در ابتدای کار باورش سخت باشد اما اگر اصول تیم‌سازی به‌درستی پایه‌گذاری شود تمام افراد یک سازمان، خود را در برابر کسب و کار مسئول می‌دانند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا سازمان را به‌جلو ببرند و مشکلات سازمان را یکی پس از دیگری حل کنند. درچنین شرایطی مدیر و رهبر کسب و کار فقط نقش نظارت و ارزیابی بر واحدهای مختلف را دارد.

 

احساس مسئولیت ناشی از کار تیمی می‌تواند کمک کند تا تمامی کارمندان احساس کنند که این کسب و کار، کسب و کار خودشان است و برای پیشرفت سازمان تلاش کنند. درچنین حالتی کارمندان پیشرفت سازمان را پیشرفت خودشان می‌دانند. اما در سازمان‌های توسعه نیافته کارمندان صرفا تلاش می‌کنند در محل کارشان حضور پیدا کنند تا در آخر ماه حقوق دریافت کنند.

کار تیمی در سازمان باعث می‌شود تا کارمندان امکان پیشرفت را در سازمان و خود احساس کنند. در حقیقت اگر تیم‌سازی اصولی در کسب و کارتان داشته باشید کارمندان شما مطمئن هستند که اگر تلاش کنند و به‌درستی مشکلات‌ سازمان را حل کنند پاداش می‌گیرند و مرتبه‌ی شغلی‌شان بهبود می‌یابد. در این حالت کارمندان با نهایت انرژی و انگیزه برای شما کار می‌کنند و در برابر مشکلات شرکت احساس مسئولیت دارند و برای حل مشکلات کنار شما هستند.

چند سال قبل استاد محمدپیام بهرام‌پور در یکی از سمینار‌های آنتونی رابینز(سخنران برتر حوزه‌ی کسب و کار و انگیزشی) در کشور هلند شرکت کرده بودند و خاطره جالبی از آن همایش  و اهمیت کار تیمی نقل می‌کردند:

 “هزینه‌ی این همایش کسب و کار برای ۵ روز ۸۰۰۰ یورو بود و من احساس می‌کردم تمامی افراد و حاضران این مجموعه کارآفرینان بزرگ و مدیران کسب و کارهای ثروت‌مند هستند. اما با چندین نفر که صحبت کردم متوجه شدم که تعدادی از این افراد کارمندان شرکت‌های مختلفی هستند که به‌صورت تیمی در این همایش شرکت کرده‌اند. از آن‌ها سوال کردم که شما چرا در این همایش کسب و کار شرکت کردید؟ و جوابی که دادند این بود که ما پس‌انداز چند سال‌مان را در این همایش سرمایه‌گذاری کردیم تا کسب و کار سازمان‌مان را بهبود ببخشیم و بتوانیم به پیشرفت سازمان‌مان کمک کنیم.”

نکته‌ی جالب آن است که این افراد برای پیشرفت سازمان و شرکتی که در آن کار می‌کنند از هزینه‌ی شخصی‌شان استفاده می‌کنند. این تفکر قطعاً زمانی به‌وجود می‌آید که کارمندان یک شرکت احساس کنند که شرکت متعلق به همه‌ی آنان است و موفقیت شرکت یعنی موفقیت من.

شما به کمک مطالبی که برای کار تیمی در کسب و کار گفته شد می‌توانید استعداد‌های ساده و ارزان قیمت را کشف کنید و درمسیر توسعه کسب و کارتان از آن‌ها استفاده کنید. نگران نباشید که ممکن است روزی آن‌ها آن‌قدر بزرگ شوند که جایگاه شما به‌خطر بیفتد. پیشرفت این‌گونه افراد بدین صورت است که توأم با پیشرفت اشخاص، سازمان و شرکت شما نیز پیشرفت می‌کند.

این افراد بعد از چند سال می‌توانند مدیریت بخش‌های مختلف شرکت را به‌دست بگیرند و مانند همیشه برای پیشرفت و توسعه کسب و کارتان مؤثر باشند.

 اگر بتوانید به‌خوبی سازمان‌تان را مدیریت کنید به‌محض کشف یک استعداد در بین کارمندان‌تان یک پوزیشن شغلی جدید برای او پیدا می‌کنید و کارهای مهم‌تری را به او می‌سپارید. باید سعی کنید اهمیت کار تیمی و گروهی را طوری سیستم‌سازی کنید که هر کارمند جدیدی که به تیم شما اضافه می‌شود بتواند در سریع‌ترین زمان ممکن اهمیت کار گروهی را درک کند و برای رسیدن به هدف شرکت و سازمان تلاش کند.

استیو جابز موسس فقید شرکت اپل می‌گوید:

تمام کارها و اشیا اطراف شما توسط کسانی خلق شده‌اند که الزاما از شما باهوش‌تر نیستند. افرادی که توانسته‌اند ارزشی را خلق کنند صرفا در مسیر و علاقه‌ی شخصی‌شان قرار گرفته‌اند و سعی می‌کنند بهترین خودشان باشند. پس سعی کنید پس از تیم‌سازی، استعداد و علاقه‌ی کارمندان‌تان را به‌خوبی درک کنید و آنان را در جایگاه صحیح شغلی‌شان قرار دهید.

ممکن است فردی در یک کار تیمی بهترین عملکرد را داشته باشد اما همان فرد در کارتیمی دیگری بدترین عملکرد را داشته باشد. ساخت تیم و آموزش کار گروهی در ابتدای کار وظیفه‌ی رهبر و مدیر سازمان است اما بعد از سیستم‌سازی، کارمندان به‌خوبی اهمیت کار تیمی و گروهی را درک می‌کنند و حتی به کارمندان جدید نیز آموزش دهند.

پیش‌ بینی موفقیت یا عدم موفقیت کار گروهی

همه‌ی ما می‌دانیم که امروزه امکان شناخت افراد و ویژگی‌های شخصیتی آنان به کمک تست‌های مختلف وجود دارد. تست‌های هالند، Rorschach Belbin  و MBTI از معروف‌ترین این تست‌ها هستند. البته تست‌های هوش (IQ) و هوش عاطفی (EI) نیز برای بررسی دقیق‌تر شخصیت افراد وجود دارد. اما مشکل اینجاست که این تست‌ها درکی از میزان پیشرفت و همچنین پرورش استعدادهای مدیریتی و کارهای تیمی (گروهی) به ما نمی‌دهد.

برای همین منظور در شرکت‌های بزرگ خارجی تست معروفی استفاده می‌شود که به تست بلبین معروف شده است. بلبین دانشمند و پژوهش‌گری بود که در دهه‌ی ۷۰ میلادی در کالج مدیریت هنلی تحقیقات در مورد کار تیمی و گروهی را آغاز کرد و سعی داشت روش و راهکاری برای پیش بینی موفقیت کارهای گروهی و تیمی ابداع کند که درنهایت موفق به طراحی این تست شد.

جالب است بدانید غول‌های بزرگ خارجی برای استخدام افراد از این تست استفاده می‌کنند. این موضوع اهمیت تست بلبین را نشان می‌دهد. بلبین نقش‌های افراد در یک کار تیمی و گروهی را به چند دسته‌بندی مختلف تقسیم کرد. خصوصيات شخصيتي افراد عضو تيمهای موفق از نظر بلبین:

  • ایده پرداز
  • هماهنگ کننده
  • نشانگر و ارزیاب
  • مستقر کننده
  • کامل کننده
  • متخصص

اگر در شروع توسعه کسب و کار و یا پایه‌گذاری یک کسب و کار هستید می‌توانید از این تست برای استخدام استفاده کنید. خروجی این تست، افرادی که دارای روحیه‌ کارتیمی و گروهی هستند را برای شما مشخص می‌کند. (این تست به‌زودی در مقاله‌ی دیگری به‌ شکل مفصل توضیح داده‌ خواهد شد.)

۳۴ اصل کار گروهی (Teamwork) چیست؟

کار گروهی یا کار تیمی سال‌هاست که عامل موفقیت چندساله‌ی شرکت‌های بزرگ دنیاست؛ در واقع آن‌چه که ارزش، اعتبار و امتیازات یک سازمان را به‌سرعت بالا می‌برد، ضرب شدن توانایی، انرژی و مهارت‌های اعضای تیم یا گروهی است که در آن سازمان فعالیت می‌کنند.

اما هر سازمانی نمی‌تواند از کار گروهی به شیوه‌ای کارآمد بهره ببرد؛ شرکت‌های زیادی وجود دارند که هرگز موفق نشده‌اند تیم خوبی ایجاد کنند یا آن را رهبری کنند؛ در همین راستا می‌خواهیم در ادامه‌ی این متن به مزایا، معایب، اصول و تمام چون‌وچرای کارهای گروهی و تیمی بپردازیم. باشد که با رعایت اصول تیمی شما نیز بتوانید در کسب‌وکار خود موفقیت‌های بزرگی کسب کنید.


مزایای کار تیمی

همان‌طور که اطلاع دارید، کار تیمی در فرهنگ ایرانی جایگاه بالایی ندارد؛ در واقع فرهنگ حاکم بر کشور ما بیشتر بر روی کارهای فردی و موفقیت‌های فردی تأکید دارد تا کارهای تیمی.

البته کارهای دسته‌جمعی زیاد انجام می‌شود، اما کارهایی که  به‌صورت دسته‌جمعی انجام می‌دهیم، کار تیمی محسوب نمی‌شوند، چراکه کار تیمی خود دارای اصول و قوائد خاصی است که باید هریک از اعضا از این اصول آگاه بوده و آن‌ها را رعایت کنند.

در واقع یکی از اصلی‌ترین مزیت‌های کار گروهی آگاهی و پیروی افراد از یک سری قوانین مشخص است. وقتی یک گروه تلاش کند، می‌تواند چندین برابر یک شخص نتیجه کسب کند. از دیگر مزایای کار گروهی یا تیمی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • افزایش انگیزه اعضای سازمان
  • افزایش بهره‌وری
  • بهبود ارتباطات
  • ارضا خلاقیت و ایجاد شکوفایی در سازمان

وقتی تعدادی از افراد برای محقق کردن یک هدف مشترک تلاش می‌کنند، انگیزه هریک از آن‌ها به‌و‌سیله دیگری تقویت می‌شود. وقتی شور، اشتیاق و انگیزه وجود داشته باشد، کارها با کیفیت بهتری انجام می‌شوند و در نتیجه‌ی آن بهره‌وری افزایش پیدا می‌کند.

همزمان با هر پیشرفت سازمان، افراد با یکدیگر بهتر رفتار می‌کند و این موضوع به بهبود ارتباط بین اعضا می‌انجامد؛ در نتیجه هریک از اعضا راه‌کارهایی تازه و خلاقانه از خود بروز می‌دهند که در نتیجه آن شکوفایی حاصل می‌شود. وقتی اولین قدم‌ها برای کار گروهی درست برداشته شود، پیشرفت‌ها تصاعدی خواهند بود. بنابراین بهتر است قبل از ایجاد گروه یا تیم با تمام قوائد آن آشنایی کامل داشته باشید.


معایب کار تیمی

در کنار فواید کار گروهی معایبی هم وجود دارد که دلیل اصلی شکست سازمان‌ها در ایجاد تیم، برطرف نکردن این معایب توسط مدیران آن‌ها و هم نداشتن بیزینس پلن مشخص می باشد است. اصلی‌ترین معایب کار گروهی شامل موارد زیر است:

  • مشکل در همسو کردن افراد مختلف گروه یا تیم
  • به تعویق افتادن کارها تا جلب مشارکت اعضا
  • درگیر شدن اعضا در کارهایی که تخصص ندارند

اعضای یک نمی‌تواند شامل افرادی باشد که همگی به یک شیوه خاص فکر یا رفتار می‌کنند؛ اگر چنین باشد دیگر ماهیت گروه از بین می‌رود و خلاقیتی هم در کار نخواهد بود.

اگر قرار باشد تمام افراد یک تیم به یک شیوه فکر کنند و هیچ نظر مخالفی در جلسات تیمی وجود نداشته باشد، هیچ پیشرفتی هم حاصل نخواهد شد؛ اما متاسفانه همین متفاوت بودن اعضا اگر درست مدیریت نشود می‌تواند به اصلی‌ترین مشکل یک گروه تبدیل شود.

 

به تعویق افتادن کارها و درگیر شدن اعضا در کارهایی که در آن‌ها تخصصی ندارند هم دیگر مشکلاتی هستند که در صورت همسو نشدن افراد یک گروه ایجاد می‌شوند.

برای تشکیل گروه یا تیم چه‌کار باید کرد؟

وقتی بر مزایا و معایب کار تیمی آگاه باشیم، می‌توانیم قدم‌های خود را هوشمندانه‌تر برداریم؛ در این صورت شروع کار برای ما مشخص خواهد بود. با توجه به مزیت‌ها و مشکلات کار گروهی که تا به اینجا بررسی کردیم، حالا می‌دانیم که برای ادامه کار خود به یک نقشه راه نیاز داریم. نقشه راه ما پیروی از اصول و قوائد کار تیمی خواهد بود.

در ادامه این مطلب به ۲۵ اصل اشاره می‌کنیم که با رعایت و توجه به آن‌ها می‌توانیم در تشکیل تیم سازمانی خود موفق شویم.


۲۵ اصل کار گروهی

جان ماکسول در کتابی تحت عنوان «۱۷ اصل کار گروهی» به نمونه‌هایی از قوانین حاکم بر افراد یک گروه موفق اشاره می‌کند که می‌تواند موفقیت گروهی را به همراه داشته باشد. در اینجا با بررسی اصول موجود در کتاب آقای ماکسول و دیگر اصول بحث شده در کتاب‌های تخصصی کار تیمی به بررسی ۲۵ اصل می‌پردازیم که هم برای رهبر و هم برای هریک از اعضای تیم درس‌های ارزشمندی در پی دارد:

  • دسته بندی تخصص‌های لازم

برای اینکه افراد را مجبور نکنیم به کارهایی مشغول شوند که به آن‌ها علاقه ندارد، باید براساس تخصص‌های لازم برای سازمان‌مان افراد را استخدام کنیم. بنابراین تصمیم بگیرید تمام تخصص‌هایی که برای پیشبرد کار سازمانتان به آن‌ها نیاز دارید را دسته‌بندی کنید.

  • پیدا کردن افراد متخصص

برای تخصص‌هایی که دسته‌بندی کرده‌اید، افراد مناسب و کاربلدی را انتخاب کنید. یادتان باشد هرچقدر تخصص افراد به کاری که می‌خواهند در سازمان انجام دهند نزدیک‌تر باشد، در انجام آن کار موفق‌تر عمل خواهند کرد. برای پی بردن به تخصص واقعی افراد می‌توانید از آن‌ها تست بگیرید. برای هر تخصص تست مشخصی را طراحی کرده و آن را به افراد داوطلب بدهید. مثلاً برای استخدام یک فرد در بخش اپراتور بهتر است تستی از افراد داوطلب این پست بگیرید که مهارت پاسخگویی تلفنی و برقراری ارتباط آن‌ها را بسنجد.

  • شفافیت در بیان هدف گروه

وقتی افراد موردنظرتان را پیدا کردید، هدف اصلی و نهایی کار گروهی سازمان خود را به‌صورت کاملاً واضح و شفاف با آن‌ها در میان بگذارید. هر سوالی که در مورد هدف سازمان داشتند را پاسخ دهید و نگذارید هیچ نقطه ابهامی در خصوص هدف گروه باقی بماند. اگر بتوانید یک شعار خوب برای هدف گروه انتخاب کرده و آن را در جایی از ساختمان کاری‌تان آویزان کنید، هدف موردنظر همیشه جلو دید افراد گروه خواهد بود.

  • شفافیت در بیان نقش‌ها

وقتی نقش افراد در گروه مشخص نباشد، بی نظمی بر گروه حاکم خواهد شد؛ در نتیجه گروه نمی‌تواند در مسیر برنامه‌ریزي‌های صورت گرفته حرکت کند. همین اتفاق زمانی می‌تواند تکرار شود که مسئولیت‌ها و نقش اعضا شفاف نباشد.

هر چقدر نقش افراد تیم مشخص‌تر و تخصصی‌تر باشد، آن‌ها بهتر می‌توانند توانایی‌های خود را در جهت هدف‌های سازمان به‌کار بگیرند. بنابراین نقش‌ها را کاملاً واضع تعیین کنید و به تمام پاسخ‌ها جواب دهید تا هیچ ابهامی در این باره باقی نماند.

  • دانش رهبری

اگر در انجام وظایف فوق با مشکل برخورد کردید یا متوجه شدید که نمی‌توانید افراد را در جای درست خود قرار دهید، به فکر تقویت دانش رهبری خود باشید. مدیریت یک گروه یا تیم به تخصص نیاز دارد؛ بنابراین بهتر است هر روز خود را با آخرین اطلاعات مدیریت سازمانی آپدیت کنید. تنها در این‌صورت می‌توانید از افراد گروه‌تان انتظار داشته باشید درست عمل کنند.

در واقع اولین کسی که باید به قوائد گروه پایبند باشد، مدیر یا رهبر آن گروه است. بهتر است بدانید یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر در موفقیت کار تیمی نیز نحوه رهبری آن تیم است.

  • تأکید بر مزایای کار گروهی

ممکن است افرادی در گروه باشند که مزایای کار گروهی برای آن‌ها مشخص نباشد و بخواهند تک‌رویی کنند. در این‌ موقعیت‌ها، وظیفه یک مدیر تاکید بر مزایای کار گروهی است. یکبار مطرح کردن مزایا کافی نیست؛ بهتر است هرچند وقت یکبار این مزایا را به افراد تیم‌تان یادآوری کنید.

  • احترام به جایگاه افراد

ممکن است تعدادی از افراد گروه تصور کنند که وظیفه و تخصص بقیه از کاری که آن‌ها انجام می‌دهند با ارزش‌تر است؛ بنابراین ارزش‌گذاری برای تک‌تک وظایف و نقش‌ها در یک گروه از اهمیت زیادی برخوردار است. توجه به تمام نقش‌ها و بازگو کردن فعالیت‌های ارزشمند آنان در جلسات می‌تواند این خلأ را کاملاً پوشش دهد.

  • ایجاد تعهد

تعهد به توانایی و استعداد افراد بستگی ندارد. بسیار پیش می‌آید که افراد بسیار کارآمد و متخصص در شرایط بحرانی گروه را رها کرده و به گروه دیگری پیوسته‌اند؛ بنابراین همه افراد یک گروه باید از حس تعهد کافی برای پیشبرد اهداف یک سازمان برخوردار باشند تا آن سازمان بتواند پله‌های ترقی را یکی از پس از دیگری طی کند. معمولاً رهبران فرزانه این حس تعهد را با ارزش‌گذاری کار افراد یک تیم ایجاد می‌کنند. وقتی افراد یک گروه از ارزشی که برای یک سازمان یا جامعه دارند آگاه می‌شوند، به آن گروه تعهد بیشتری پیدا می‌کنند.

  • رهبری اشتراکی

وقتی تمام افراد تیم بتوانند در نقش رهبر عمل کنند، کارایی هر یک از افراد چندین برابر بالاتر می‌رود؛ در واقع یکی از بهترین اما حساس‌ترین بخش‌های کار گروهی، ایجاد رهبری اشتراکی است. در رهبری اشتراکی هریک از افراد بسته به موقعیت و شرایط خاص می‌توانند تصمیمات مهمی اتخاذ کرده و در مورد انجام فعالیت‌ها نظر بدهند.

 

البته لازمه ایجاد رهبری، طی کردن تمام مراحلی است که تا به اینجا بررسی کرده‌ایم. وقتی افراد هنوز به تعهد کافی در برابر گروه نرسیده‌اند یا از نقش اصلی خود خبر ندارند، در رهبری اشتراکی ممکن است خود را ببازند و گروه را دچار آشفتگی کنند.

  • ارتقا دادن دیگران

در یک گروه موفقیت فردی ارزش خود را از دست می‌دهد؛ در گروه همه افراد باید بتوانند تمام تلاش خود را در جهت یک هدف مشترک به‌کار بگیرند. در چنین شرایطی افراد از ارتقا دادن سایر افراد تیم لذت می‌برند. انسان‌ها کسی که به آن‌ها ارزش داده است را همیشه دوست خواهند داشت؛ بنابراین هرچقدر افراد یک تیم بتوانند یکدیگر را ارتقا دهند، حس بهتری نسبت به همدیگر پیدا می‌کنند. اگر رهبر یک سازمان بتواند افراد گروهش را ارتقا داده و به هریک از آن‌ها ارزش بدهد، این حس در بقیه افراد گروه هم ایجاد می‌شود.

  • انعطاف‌پذیری

افراد خشک و غیر قابل انعطاف نمی‌توانند در جایگاه تیمی خود درست عمل کنند. در واقع برای فعالیت صحیح در گروه باید بتوانید انعطاف‌پذیر باشید. اگر از این روحیه برخوردار نیستید، بهتر است قبل از پیوستن به گروه آن را در خود تقویت کنید تا نه خودتان اذیت شوید و نه باعث آزار سایر هم‌تیمی‌های خود شوید.

  • توجه به نتیجه

بهتر است کانون توجه یک گروه تنها و تنها نتیجه‌‌ای باشد که در نهایت سازمان آن‌ها کسب می‌کند. برای اینکه چنین کانون توجهی ایجاد شود، لازم است تا منافع هریک از افراد در گرو محقق شدن هدف نهایی سازمان باشد. وقتی افراد بدانند با ارتقا دادن نهاد خود سود می‌برند، هریک از آن‌ها نهایت تلاش خود را خواهد کرد. البته باید پاداش‌هایی هم برای هریک از آن‌ها توسط سازمان در نظر گرفته شود.

  • از خود گذشتگی

هیچ تیمی نتوانسته است با تک‌رویی افراد خود به موفقیت برسد؛ یکی از لازمه‌های کار گروهی از خود گذشتگی هریک از افراد آن تیم است. از خودگذشتگی کار راحتی نیست اما در صورتی که روحیه غالب افراد گروه شود می‌تواند معجزه ایجاد کند. بنابراین بهتر است قبل از پیوستن به گروه این حس را در خود ایجاد کنید.

  • مسئولیت‌ پذیری

محقق شدن هدف نهایی یک سیستم در گرو انجام مسئولیت‌های هریک از اعضا قرار دارد. بنابراین اگر مسئولیتی به شما واگذار شد باید آن را به نحو احسن به انجام برسانید. البته حضور در گروه به صورت ناخودآگاه در افراد این حس مسئولیت را ایجاد می‌کند، اگر هریک از افراد خود تاحدی خود را مسئول بدانند، جو گروه آن‌ها را به‌صورت کامل مسئولیت‌پذیر خواهد کرد.

  • انضباط

در سایه انضباط است که یک تیم می‌تواند در مسیر هدفی که دارد حرکت کند. هر بی‌نظمی در گروه برابر با عقب افتادن یک مرحله از کار گروه است. این انضباط است که استعداد را به توانایی تبدیل کرده و برنامه‌ریزی‌ها را به سمت اقدام و عمل می‌کشاند. یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت در کار گروهی انضباط گروهی و فردی هریک از اعضا است. اگرچه این دو بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند اما تاثیر انضباط گروهی بیشتر است.

  • کنترل احساسات

کنترل احساسات سبب می‌شود تا بدون تردید تمام کارها انجام شوند. اگر قرار باشد هریک از افراد گروه برای انجام هرکاری ابتدا به احساسات خود رجوع کنند، تمام کارها نصفه و نیمه رها می‌شود. وقتی تمام چشم‌اندازهای نهایی تعیین شده و به عنوان یک هدف مشترک توسط اعضای گروه پذیرفته شده است، دیگر توجه به احساسات و تردید‌ها فقط رسیدن به هدف اصلی را با مشکل روبه‌رو می‌کند؛ بنابراین بهتر است هریک از اعضا بر احساسات شخصی خود کنترل داشته باشند و تنها انجام وظایف را در اولویت قرار دهند.

  • آمادگی

لازم است یک آمادگی همیشگی بر گروه حاکم باشد. آمادگی ترس را از محیط سازمان دور کرده و حس شجاعت را در اعضا تقویت می‌کند. در این‌صورت تمام افراد در روبه‌رو شدن با هر موقعیتی می‌توانند بلافاصله با یگدیگر هماهنگ شده و شرایط را مطابق با آن شرایط مدیریت کنند.

  • ارتقا مهارت‌های شخصی

در جهت نیل به اهداف مشترک، افراد تیم باید هریک برای بهبود مهارت‌های شخصی خود تلاش کنند. هرچقدر مهارت‌های بیشتری کسب شود، منافع مشترک بیشتری کسب خواهد شد. تقویت مهارت‌های شخصی در کنار مهارت کار گروهی قرار دارد؛ چراکه توانایی حضور و همکاری در یک گروه به اندازه مهارت‌های شخصی مهم است.

  • امنیت کاری

این وظیفه سازمان‌ها و رهبران آن‌هاست که برای اعضای تیم خود امنیت کاری ایجاد کنند. وقتی افراد یک تیم بدانند در صورت درست انجام دادن کارها و هماهنگ شدن با تیم از امتیازات کافی بهره خواهند برد، هریک با خیال راحت به انجام وظایف خود می‌پردازند.

  • حل کردن مشکلات و چالش‌ها

جهت‌گیری‌ها، مشکلات شخصی افراد و تعصبات نباید بر روحیه کار تیم تاثیر بگذارد. در واقع افراد یک تیم باید در هنگام مواجهه با مشکلات و چالش‌ها بتوانند برای حل آن اقدام کنند بدون اینکه در صدد ارضای حس شخصی یا تعصبات خود باشند.

  • پیگیر بودن

پیگیر بودن یعنی اهمیت دادن به کیفیت انجام کارها. وقتی افراد تیم تنها در فکر از سر واکردن مسئولیت‌های خود نباشد و دغدغه اصلی آن‌ها درست انجام شدن وظایف باشد، آن تیم در جهت درستی حرکت می‌کند و یقیناً به نتیجه بزرگی منتهی می‌شود.

  • لذت کاری

وقتی محیط کار سازمان یک محیط خسته‌کننده و خشک باشد، میزان اشتیاق عمومی کاهش پیدا می‌کند. بنابراین بهتر است برای ایجاد لذت کاری نیز تدابیری اندیشیده شود. همانطور که انسان بعد از خستگی نیاز به استراحت دارد، افراد یک گروه هم برای پیشبرد کارها نیاز به لذت‌های کوچکی دارند؛ برای مثال می‌توان به حس شوخ‌طبعی بین اعضا اشاره کرد.

  • سرسختی

سرسختی در یک تیم می‌تواند مشکلات را تبدیل به فرصت‌های کاری کند. وقتی این حس سرسختی در تمام اعضای یک گروه وجود داشته باشد، موفقیت سازمان حتمی خواهد بود؛ چراکه افراد سرسخت تا رسیدن به نتیجه مطلوب دست از تلاش برنمی‌دارند و غیر از هدف نهایی هیچ چیز دیگری برای آن‌ها اهمیت ندارد.

  • جلسات پی‌در‌پی

برای اینکه موقعیت و شرایطی که در گزینه‌های فوق مطرح شد در یک سازمان نهادینه شود، بهتر است به صورت پی‌در‌پی جلسات کاری برگزار شوند. در هر جلسه کاری باید ارزش‌های فردی و اهداف مشترک نیز مرور شوند.

  • پاداش‌های گروهی

اگر پس از انجام هر موفقیت کوچکی برای گروه پاداش در نظر گرفته شود، حس همکاری در تمام افراد بیش از پیش ایجاد می‌شود. در این‌صورت اگر افراد نابهنجاری هم در گروه باشند، در پی این پاداش‌ها به افرادی هماهنگ تبدیل خواهد شد. سیستم تشویق و پاداش همیشه یک سیستم کارآمد بوده است.

 

نکته مهم در کار گروهی

کار گروهی یکی از مفاهیمی است که به اندازه‌ی حیات بشر بر روی این کره‌ی خاکی قدمت دارد. انسان‌ها از دیرباز برای دست یافتن به اهداف بزرگ‌تر، با هم همکاری می‌کردند و به نوعی تکمیل کننده‌ی فعالیت‌های یکدیگر بودند. شاید در گذشته این امر تنها به صورت شکار دسته‌جمعی انجام می‌شده و بعدها به فعالیت‌هایی چون کشاورزی و دامداری ارتقا پیدا کرده؛ اما در هرحال کار گروهی نتایج بسیار بیشتری نسبت به کارهای شخصی و تک نفره دارد.

فرهنگ کار گروهی در ایران و ژاپن

فرهنگ برتر کار گروهی را می‌توان در فرهنگ کشور ژاپن جستجو کرد. این کشور نماد کارهای گروهی است، به همین خاطر هم بدون داشتن هیچ یک از منابع غنی سایر کشورها، توانسته است در رده بالای صنعت جهان جای بگیرد. نمی‌توان در مورد کشور ژاپن بحث کرد و به اصل‌های کار گروهی آنان اشاره نکرد.

هر فرد ژاپنی می‌داند کار گروهی چیست و چگونه می‌تواند در یک گروه فعالیت کند. این در حالی است که فرهنگ کشور ما بر خودمحوری، رقابت شدید و از میدان خارج کردن دیگران تأکید دارد. طبیعی است که کشورهایی که درک کرده‌اند کار گروهی چیست و چگونه آن را انجام دهند، از کشورهایی که هنوز این مفهوم را درک نکرده‌اند، پیشی بگیرند. ممکن است در نگاه اول به دنبال دلیل این موضوع باشیم و با خود بگوییم: «چه چیز سبب می‌شود تا مردم ما ندانند کار گروهی چیست؟»

برخی از کارشناسان، دلیل این موضوع را در تربیت فرزندان یک ملت جستجو می‌کنند. ایشان معتقدند که حتی بازی‌هایی که در کودکی انجام می‌دهیم، بر درک ما از ماهیت کار گروهی تأثیر می‌گذارند. برای مثال، همه‌ی ما تجربه‌ی بازی با صندلی در مهدکودک، مدرسه یا جمع‌های دوستانه را داشته‌ایم، در این بازی پنج عدد صندلی می‌گذارند و شش نفر به دور آن می‌چرخند؛ در نهایت هرکس که نتواند بر روی صندلی‌ها جای بگیرد، بازنده محسوب می‌شود.

این بازی در کشور ژاپن به شیوه‌ دیگری برگزار می‌شود که در آن پنج صندلی قرار می‌دهند و شش نفر به دور آن می‌چرخند، اما هرکس نتواند بر روی صندلی‌ها جای بگیرد، همه بازنده می‌شوند! حالا خودتان قضاوت کنید که کدام یک از این دو قانون در بازی می‌تواند به ما بفهماند که کار گروهی چیست؟!

چگونه می‌توانیم فرهنگ کار گروهی را در سازمان خود نهادینه کنیم؟

نهادینه کردن کار گروهی در یک سازمان، شرکت یا یک کارگاه، به درک هریک از اعضا از قوائد گروه بستگی دارد. اما قبل از هرچیز، باید مدیر یا رهبر یک پروژه بر اصل کار گروهی تأکید داشته باشد. وقتی یک رهبر بداند کار گروهی چیست و چگونه می‌تواند یک گروه را تبدیل به تیم کند، دیگر اعضا نیز از قوائد و شیوه کاری وی تبعیت خواهند کرد.

در غیر اینصورت ممکن است برخی از اعضای گروه بتوانند در قالب گروه به‌درستی فعالیت کنند، اما شیوه مدیریتی رهبر، آن‌ها را به سمت رقابت بکشاند. برای ما که از ابتدای زندگی خود یاد نگرفته‌ایم تا به‌صورت تیمی و گروهی فعالیت کنیم، آگاهی از قوائد کار گروهی اهمیت فراوانی دارد. بنابراین در ادامه به بررسی ۹ اصل کار گروهی می‌پردازیم تا این موضوع را بهتر درک کنیم.

۹ اصل کار گروهی

آگاهی از مراحل کار تیمی و اصول کار گروهی به ما کمک می‌کند تا کم‌کم خود را با ماهیت آن وفق داده و در جهت پیشبرد اهداف دسته‌جمعی به هم‌گروهی‌های خود کمک کنیم. این حس می‌تواند از محیط کار به محیط زندگی شخصی هم نفوذ کرده و تعامل بین افراد خانواده را نیز مستحکم‌تر کند. پس در اینجا به ۹ اصل و عوامل موثر در موفقیت کار تیمی اشاره می‌کنیم تا بدانیم کار گروهی چیست و چگونه می‌توانیم خود را با گروه خود هماهنگ کنیم:

  • تربیت تیمی

برای انجام کارهای گروهی، بهتر است مدیران پاداش‌های کاری را به صورت دسته‌جمعی در نظر بگیرند تا افراد برای رسیدن به یک هدف مشترک، در کنار هم فعالیت کنند. این امر می‌تواند پس از مدتی، حس همکاری گروهی را در اعضا برانگیخته کند. مثلاً یک مدیر می‌توان افزایش حقوق یا مرخصی را منوط به انجام درست و کلی کار کند. در این‌صورت هریک از اعضا برای پیشبرد کل کار تلاش می‌کنند و هرکدام در پی کمک به دیگری خواهد بود.

  • تأکید بر پیدا کردن راه‌حل

وقتی مشکلی در شیوه کار یک گروه ایجاد می‌شود، معمولاً تمام توجهات به سمت پیدا کردن مقصر جلب می‌شود تا تمام کاسه و کوزه‌ها بر سر یک نفر خراب شود. اما اگر گروهی بخواهد به اعضای تیم خود یاد بدهد که کار گروهی چیست، باید دست از پیدا کردن مقصر بکشد و تنها روی راه‌حل تأکید داشته باشد.

در این‌صورت، به‌جای اینکه انرژی گروه در پی پیدا کردن مقصر تلف شود، تمام توجهات بر روی یافتن راه‌حل متمرکز خواهند بود. آن‌گاه هیچکدام از اعضا شاهد محاکمه‌ی هم گروهی خود به عنوان مقصر نیست. مقصر کردن می‌تواند روحیه کلی گروه را کاهش داده و حس بدی را در درون اعضا ایجاد کند، این در حالی است که پیدا کردن راه ‌حل می‌تواند منجر به یک موفقیت گروهی و نتایج شگفت‌انگیز شود.

  • پشتیبانی از هم

اگر ساختار کار گروهی به گونه‌ای باشد که کار هریک از اعضا تکمیل‌کننده‌ی کار دیگری باشد، در این صورت هرکس سعی می‌کند تا کار خود را به بهترین شیوه ممکن از هم‌گروهی‌اش دریافت کرده، آن را تکمیل‌تر کرده و به دست هم‌گروهی بعدی برساند. پشتیبانی اگر به هر‌صورتی در داخل یک گروه بوجود بیاید، حس رقابت از بین رفته و تعامل مثبت ایجاد می‌شود.  

  • اعتماد

اعتماد یکی از اساسی‌ترین اصول کار تیمی است. در واقع وقتی افراد یک شرکت یا سازمان بدانند که کار گروهی چیست و به‌درستی در کنار هم فعالیت کنند، به یکدیگر اعتماد متقابل خواهند داشت. اعتماد کمک می‌کند تا اعضا با انرژی و حس بهتری به مسیر گروهی خود ادامه دهند و فعالیت‌های خود را به درستی به انجام برسانند. 

  • بهبود تمرکز

وقتی اعضای یک تیم به هم اعتماد داشته باشند، با خیال راحت فعالیت‌هایی که به آن‌ها سپرده شده را انجام می‌دهند، بدون اینکه نگران از دست رفتن یا خراب شدن اطلاعات توسط رقیبان خود باشند. بنابراین بهبود تمرکز و تقویت حافظه ، یکی دیگر از اصول و دستاوردهای کار تیمی است که می‌تواند نتیجه نهایی فوق‌العاده‌ای در پی داشته باشد.

  • ایجاد تعهد

تعهد یکی دیگر از دستاوردهایی است که کارهای دسته‌جمعی و گروهی برای افراد به ارمغان می‌آورند. وقتی کار اعضا به هم وابسته باشد و در برابر آن، امنیت، علاقه و اعتماد در جای‌جای گروه جاری باشد، هرکس سعی می‌کند تا کاری که به او سپرده شده را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. این همان تعهدی است که مفهوم مقدس کار گروهی را بیشتر از پیش نمایان می‌کند.

  • داشتن تفکر سیستمی

داشتن تفکر سیستمی به این معنی است که هریک از اعضا، باید در فکر سیستم، تیم و گروه خود باشند. یعنی اهداف سازمان را در اولویت قرار داده و در هر بخش از کار خود، در پی بهبود سازمان خود باشد. وقتی شما اهداف یک سازمان را قبول نداشته باشید، نمی‌توانید در جهت نیل به آن‌ها نیز گام بردارید.

متأسفانه بیشتر افراد تنها برای پوشش دادن مسائل مالی خود به گروه‌های کاری می‌پیوندند، بدون اینکه اعتقاد خاصی به اهداف بلند یک سازمان داشته باشند. اگر شما خودتان مدیر یا رهبر یک پروژه‌ی گروهی هستید، باید حتماً افرادی را برای همکاری استخدام کنید که هم‌هدف و هم‌آرمان با فعالیت شما باشند. 

برای مثال، وقتی شما در جهت تولید محصولات ارگانیک فعالیت می‌کنید، افرادی که با شما همکاری می‌کنند نیز باید بر تولید و توزیع این محصولات تأکید داشته باشند و افرادی که اهمیتی برای این موضوع قائل نباشند، نباید وارد ورک‌گروه شما شوند.

  • استقلال فکری

در کنار تفکر سیستمی، هریک از اعضا نیز باید از یک طرز فکر کاملاً مستقل برخوردار باشند تا درصورت بروز مشکل بتوانند اعضای دیگر را از خطرات وارده بر گروه آگاه کنند. یادتان باشد که اعضای یک گروه حق اظهار نظر دارند تا ایده‌های بهتری برای پیشبرد کارها ارائه دهند. بنابراین تنها مانند یک ربات کارهای محوله را انجام ندهید و خودتان نیز برای بهتر انجام شدن کارها ایده‌پردازی کنید. کسانیکی استقلال فکری ندارند، نمی‌توانند به شیوه‌ای کارآمد در ورک‌گروپ‌ها به فعالیت بپردازند.

  • انعطاف‌پذیری

انعطاف‌پذیری به شما کمک می‌کند تا خود را بهتر با شرایط گروه وفق دهید. وقتی شما بدانید کار گروهی چیست و چگونه انجام می‌شود، به این موضوع نیز پی می‌برید که ممکن است در طول انجام کار، وظایف متفاوتی به شما واگذار شود؛ پس زمانی می‌توانید تمام ظایف خود را به خوبی انجام دهید که انعطاف‌پذیری بالایی داشته باشید.

شاید فکر کنید با انعطاف‌پذیر بودن، هرچیزی که به شما می‌گویند را باید بی چون و چرا بپذیرید، اما اینگونه نیست. در واقع افرادی که انعطاف‌پذیری بالایی دارند، کنترل بیشتری بر خود داشته و تفکر سیستمی بهتری هم دارند. این افراد تا زمانیکه آرمان‌های گروه با اهداف شخصی‌شان در یک راستا باشد، می‌توانند فعالیت گروهی خود را به بهترین شیوه ممکن انجام دهند و اهمیت کار تیمی را به نمایش بگذارند.

سخن نهایی

هریک از اصول کار گروهی، تکمیل کننده‌ی سایر اصول است. مثلاً انعطاف‌پذیری بالا، تفکر سیستمی را ارتقا می‌دهد یا حس تعهد، مشارکت کاری و اعتماد اعضا را بهتر می‌کند. بنابراین اگر شما در مقام یک رهبر یا یک عضو از یک گروه بتوانید چند مورد از اصول فوق را به درستی اجرا کنید، سایر اصول نیز خود به خود ایجاد خواهند شد. حالا که می‌دانید کار گروهی چیست، پس در انجام هر فعالیتی می‌توانید این اصول را به کار بگیرید و بازدهی خود و گروه‌تان را بالا ببرید.

اصول کار گروهی هم برای رهبران و هم برای هریک از اعضای تیم‌ها در نظر گرفته شده است. در واقع پیوستن به تیم برای فردی که هرگز با هیچ جمعی همکاری نکرده است، کار سختی است. در کشور ما پایه‌های کار تیمی در شرکت‌ها بسیار ضعیف است؛ نباید انتظار داشته باشیم تمام خلأهای کار تیمی بلافاصله در جامعه ما حل شوند. لازم است این اصول رفته‌رفته در بین گروه‌های کوچک شرکت‌ها ایجاد شوند تا در نهایت روحیه کار فردی به بخش بزرگتری از اجتماع نفوذ کند. در عصر حاضر تمام پیشرفت‌ها به‌صورت صعودی و البته تصادعدی کسب می‌شوند.

برای همسو شدن با موج پیشرفت‌های جهانی باید بتوانیم از این اصول بهره کافی را ببریم و تیم‌های کاری خود را در جهت تحقق اهداف کسب‌وکارمان به پیش ببریم. البته قبل از هرچیز باید خود به تمام این قوائد عمل کنیم. وقتی خود متعهد نباشیم، نمی‌توانیم از اعضای تیم نیز انتظار تعهد داشته باشیم و برای تقویت هر یک از اصول فوق باید خود اولین کسی باشیم که آن‌ها را می‌پذیریم، چه در نقش رهبر گروه و چه در نقش یکی از اعضای گروه.

برخی از سؤالات رایج

کار گروهی چیست؟

متأسفانه بسیاری از افراد و حتی مدیران برخی کسب‌وکارها تفاوت بین تیم و گروه را نمی‌دانند و به همین‌ خاطر مشکلات و ضررهای زیادی به کسب و کارشان وارد می‌شود. بیشتر ما زمانی‌ که دور هم جمع می‌شویم و کارهای خاصی را انجام می‌دهیم نام خود را تیم می‌گذاریم درحالیکه اگر به دنبال هدفی خاص و مشخص نباشیم، صرفاً یک گروه هستیم و نه یک تیم.

دلایل اهمیت کار تیمی در کسب و کار چیست؟

  1.  داشتن تیم، مزیت رقابتی کسب‌وکارها در آینده
  2.  افزایش بازده کارکنان و رضایت شغلی بیشتر به کمک کار تیمی
  3. نقش کار گروهی در پرورش استعداد

مزایای کار گروهی یا تیمی چیست؟

  • افزایش انگیزه اعضای سازمان
  •  افزایش بهره‌وری
  •  بهبود ارتباطات
  • ارضا خلاقیت و ایجاد شکوفایی در سازمان

 




تاریخ: پنج شنبه 16 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

استرس شغلی ، آموزش کاهش و مدیریت استرس شغلی در محیط کار و زندگی شخصی

قبلا در مطلب تعریف شغل و انواع شغل ها با اینکه به چه کسانی شاغل میگویند آشنا شدیم. اما همراه شغل معمولا استرس شغلی نیز ما را درگیر خود میکند. انواع استرس شغلی در کسب و کار و اهمیت آن زمانی آشکار می‌شود که ما بدانیم در مقطعی از زمان زندگی می کنیم که، پیوستگی زیادی میان خودمان و عملکردمان وجود دارد. اغلب با عملکردمان یا کاری که انجام می دهیم سنجیده و شناخته میشویم.

امروزه میان زندگی فردی و شغلی مرز مشخصی وجود ندارد، مرزها را جا به جا کرده ایم و درهمه حال به فکر خلق شرایط بهتر و بالا بردن کیفیت سبک زندگیمان هستیم. این امر واضح است که یکی از درگاه های ما برای دستیابی به خواسته هایمان و تجربه لذت تحقق هدف مسیر کسب و کار زندگی ماست.

لازم است تا در این به هم پیوستگی بین خودمان وشغلمان هوشیارانه کاری را انتخاب کنیم و انجام دهیم که نه تنها موجبات اولیه زندگی و سطحی از رفاه را برای ما فراهم می کند بلکه کسب و کار زندگی‌ ما نیز باشد. (در این زمینه توصیه می کنیم مقاله‌ی چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم را بخوانید.) شغل ما جنبه ای از زندگی ماست که صرف نظر از تامین منابع مالی، دیگر نیازهای اساسی آدمی را مثل اشباع روانی وبدنی، تمایلات اجتماعی واحساسی و دیگر ارزشمندی‌های ما را پاسخ می دهد.

با این وجود می تواند منبع فشار روانی نیز باشند. از آنجایی که ما بیشتر زندگی خود را صرف انجام کسب و کار زندگیمان می کنیم لازم است با حفظ آرامش تجربه لذت و انعطاف پذیری شغلی را در خود ایجاد کنیم  و از این جهت قصد داریم تا درباب مدیریت استرس شغلی برای دستیابی به حس رها سازی پتانسیل درونی برای کشف نقاط قوت منحصربه فرد و همچنین افزایش کیفیت سبک زندگیمان گفتگو کنیم.

در ابتدا لازم است به صورت کوتاه درباب تعریف استرس شغلی بحث کنیم.

تعریف استرس شغلی

طبق نظر سازمان ملی امنیت و سلامت شغلی ایالات متحده ( NIOSH ) در پاسخ به سوال “استرس شغلی چیست؟” میتوانیم فشار روانی ناشی از کسب و کار راچنین تعریف کنیم:

پاسخ های فیزیکی و احساسی مضری هستند که، وقتی الزامات کار مطابق توانایی‌ها، منابع یا نیازهای کارگر نیست، به وجود می‌آید. این امر ممکن است به بیماری یا جراحت منجر شود.

به زبان ساده‌تر انواع استرس شغلی زمانی تجربه می شود که رابطه متقابل میان فرد شاغل و محیط کاری به گونه ای باشد که درخواست های محیط از توانایی و ظرفیت فرد بیشتر باشد. در این شرایط حالتی در فرد شاغل پدید می آید که ترکیبی از واکنش های فیزیکی و گفتگوهای  ذهنی استرس‌زا است.

ارتباط استرس شغلی با عملکرد

عملکردی که فرد دارد، با توجه به ویژگی های شخصی و تجربی او، میزان و شدت فشار روانی حس شده و ایدئولوژی تشکیلات مربوطه شکل می‌گیرد .

در این شرایط مدیریت استرس شغلی در سطح فردی یا در سطوح بالاتر ( سطح مدیران ) میتواند موجب رفع فشار و حرکت رو به جلو درجهت اهداف سازمانی و اهداف فردی شاغل شود.

زمانی که تنش‌های روانی ناشی از کار رخ می دهد، نتیجه آن مثبت یا منفی تحت تاثیر شرایط است و کاملاً واکنشی است یا عکس العمل محسوب می شود.

برای داشتن عملکردی سازنده و مثبت لازم است استرس خود را با روش کارآمد رفع کنیم. برای این منظور به  روند  بررسی و رفع  آن می پردازیم.

استرس به همان میزان که می تواند آسیب‌زا باشد به شرط مدیریت و هوشیاری به آن، میتواند سازنده و تاثیر گذار نیز باشد. از این جهت تعریف استرس شعلی مفید به میان می‌آید.

استرس شغلی مفید

استرس شغلی مفید آن مقدار از هیجان پروسه و اتمام کاراست که از قبل از شروع و تا پایان انجام کاری احساس می کنیم که موجب توسعه فردی نیز می شود. این مفهوم نباید با نگرانی اشتباه شود. وقتی استرس وجود نداشته باشد کارکنان دچار تنبلی و کسالت می شوند و وقتی درصد آن افزایش یابد عملکرد  و سرعت بالا می رود و کارکنان آمادگی ذهنی برای رویارویی با چالش‌ها را به دست می‌آورند.

فاکتورهای اساسی برای بررسی استرس شغلی :

  1. شناسایی عوامل و نشانه ها استرس شغلی
  2. شناسایی افراد مستعد به استرس شغلی
  3. شناسایی راهکارهای مدیریت استرس شغلی

عوامل و نشانه‌های استرس شغلی:

همانطور که گفتیم فشار روانی کاری به دلیل رابطه متقابل میان فرد شاغل و شرایط کاری ایجاد می‌شود. در این بین عناصر سازنده این رابطه ممکن است منبع ایجاد یا شدت‌گیری استرس ما باشند.

در مورد دلیل ایجاد تنش‌های روانی نظرات و دیدگاه های متفاوتی وجود دارد اما اتفاق نظر

در باره‌ی مولفه‌های اصلی آن این دلایل را به سه دسته تقسیم میکند. از این مولفه‌ها با عنوان  محرک‌های استرس‌زا یاد میکنیم.

  1. عوامل فردی
  2. عوامل محیطی
  3. عوامل سازمانی

بررسی عوامل فردی:

سوال‌های بسیاری در این زمینه وجود دارد که ویژگی‌های شخصیتی شاغل اهمیت بیشتری دارد یا شرایط کاری وی؟

در واقع این سوال‌ها مهم است چرا که پاسخ به آن‌ها در شیوه‌ها‌ی مربوط به کاهش یا جلوگیری از ایجاد استرس موثرند.

برخی بر این باورند که تفاوت‌های فردی شامل شخصیت، مهارت‌ها و توانایی‌های منحصر به فرد، طیف تغییرات در ظرفیت و انعطاف پذیری که از مهمترین عوامل این مساله هستند، نقش پررنگتری را ایفا میکنند.

چیزی که برای یک فرد استرس‌زاست شاید برای فرد دیگری آزاردهنده نباشد. توجه به ایجاد تفاوت‌های فردی در خلق راهکارهایی کارآمد در جهت مداخله در تنش‌های کاری بسیار مهم هستند.

چند نمونه از شخصیت‌هایی که ایجاد استرس میکنند

۱-افرادی که موقعیت‌های استرس‌زا را تکرار میکنند:

این افراد در ذهنشان مدام تجربه‌های استرس‌زای گذشته را مرور میکنند. ممکن است هر بار راه حل‌های بهتری را برای مقابله با آن مساله‌ی تنش‌زا را پیدا کنند، اما زمان اکنون را از دست میدهند که در واقع تنها زمانیست که در اختیار دارند تا عملکرد بهتری نسبت به قبل نشان دهند.

ساختار ذهن به گونه‌ای عمل میکند که تفاوتی میان چیزی که به آن فکر میکنیم و اتفاقی که واقعا در حال انجام است نمیگذارد. در نتیجه وقتی به چیزی فکر میکنیم احساسی را در ما ایجاد میکند که تشخیص میدهد در این شرایط باید تجربه کنیم.

توصیه‌ای که به این افراد میکنیم داشتن افکار و گفتگوهای درونی مثبت است. گذشته در گذشته است و آینده جایی است که در حال حاضر مقدماتش را فراهم میکنیم. لازم است زمانی را برای مدیتیشن یا مراقبه و آماده سازی ذهنمان برای دریافت انرژی‌های مثبت در نظر بگیریم.

۲-افرادی که آماده اتفاقات ناگواراند:

این افراد در گفتگوهایشان با خودشان پیش از وقوع واقعه‌ای یا انپتمام کاری بدترین حالت ممکن را تجسم میکنند و حتی ممکن است یک مرحله جولوتر رفته و راه حلی برای مساله پیش نیامده و ساختگی خود تعریف کنند. این افراد در حقیقت بازی‌های از پیش باخته را شروع و تمام میکنند. حتی اگر به موفقیت هم دست بیابند، نمیتوانند لذت آن را کامل بچشند، زیرا نگرانی شکست و دلهره اتفاقات ناگوار به آن‌ها اجازه لذت بردن از پیروزی‌هایشان را نمیدهد.

توصیه‌ای که به این افراد میکنیم در سیستم پرسش و پاسخ در ذهنمان بررسی میشود.

ذهن ما بسیار قدرتمند و آماده است، درواقع ذهن ما همانطور که تربیتش میکنیم بار می‌آید. وقتی خوراک ذهنمان از جنس موفقیت و دلگرمی باشد، تمام تلاش و پتانسیل درونی ما طوری مدیریت میشود که در جهت اهدافمان کارایی داشته باشیم. برعکس اگر خوراک ذهن ما شکست و دلهره باشد به سختی بر تحقق خواسته‌هایمان تمرکز میکند.

لازم است گفتگوهای درونیمان را مدیریت کنیم.

سوال‌هایی که از خودمان میپرسیم باید از جنبه‌ی حل مساله و راه حل باشند تا اینکه ما را ضعیف یا شکست خورده نشان دهند.

ذهن ما پاسخ هر چیزی که از او بپرسیم را خواهد یافت. لازم است به لحن، کلمات و حتی ترکیب جمله بندی‌هایمان دقت کنیم که از جنس عشق به خود و اعتماد به نفس و خودباوری باشد.

۳-افرادی که کارهایشانن را به تعویق می‌اندازند:

این نوع شخصیت‌ها به اضطراب همیشگی‌شان شناخته میشوند. این افراد مدام در حال انجام کاری هستند، اما همچنان از نداشتن وقت کافی غر میزنند و از نتایج کارهایشان احساس رضایت نمیکنند. احساس کافی نبودن زمان و عدم رسیدن به نتیجه دلخواه نه تنها به این افراد استرس و تنش وارد میکند بلکه میتواند در نقش فرد و تاثیر این نقش در محیط خانواده، گروه همکاران و مراجعین کاری موثر باشد. نتیجه این نوع از مولفه شخصیتی در کار بازدهی پایین و پایین آمدن نمودارهای رشد سازمانی است.

توصیه‌ای که به این افراد میکنیم در یک جمله میتواند خلاصه شود، کاری که الان میتوانی انجام دهی به یک دقیقه بعد موکول نکن.

لازم است برنامه‌ای منظم و هدفمند تهیه کنیم و این برنامه باید انعطاف پذیر و قابل اجرا در زمان تعیین شده باشد، همچنین توجه به توانایی‌های فردی و عامل زمان برای تنظیم آن اهمیت دارد.

داشتن یک برنامه هدفمند مرحله اول است. در مرحله بعدی لازم است وقت خود را ارزشمند بدانیم. باید کارها را اولویت‌بندی کنیم و هر الویت را در زمان خودش انجام دهیم.

۴-افرادی که مدام خود را مقایسه و نقد میکنند:

این افراد دائما در حال مقایسه خود با دیگران و یا خودشان هستند. اتفاقی که میتوانیم در یک مدت مشخص رقم بزنیم، نیازمند زمان و تمرکز و مهارت ماست. اما زمانی که وقت بیشتری داشته باشیم ممکن است نتایج بهتری را حاصل کنیم. این حرف میتواند تنها یک امکان باشد و لزومی ندارد همینطور باشد. هیچکس از آینده خبر قطعی ندارد.

تنها میتوانیم با بررسی عملکردها حدس‌هایی بزنیم. اما اگر مدام خود را شکنجه دهیم که اگر زمان بیشتری داشتم بهتر عمل میکردم، فقط به خودمان آسیب میزنیم و رسیدن به نتیجه را به تعویق می‌اندازیم.

سختگیری بیش از حد و غیر منطقی نسبت به خودمان، همچنین انتقادهای نا عادلانه میتواند برای ما ایجاد تنش کند.

توصیه‌ای که به این افراد میکنیم پذیرفتن خود واقعی است.

باید این نکته را بپذیریم که ما در یک زمان خطی حرکت میکنیم و هر کدام یک ظرفیت و توانایی جداگانه داریم، پس نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. همچنین همه ما میتوانیم در طول زمان پیشرفت کنیم و فردای بهتری را ایجاد کنیم که هم سرعت بالاتری را داشته باشیم و هم کیفیت بهتری، اما در حال حاضر نمونه‌ی کاملی از خودمان هستیم پس تمامیت خود را برای کاری که انجام میدهیم میگذاریم. از نتایج خود لازم است راضی باشیم اما همواره جا برای بهتر بودن و دستاوردهای بزرگتر داریم.

به یاد داشته باشید که شما میتوانید مدام پیشرفت کنید.

۵-افرادی که همواره دیر میرسند:

همانطور که گفتیم کمبود زمان از جمله عوامل استرس‌زاست که در افراد ایجاد تنش و فشار روانی مضاعف میکند. برای برخی از افراد کمبود زمان کم کم تبدیل به یک خصوصیت میشود. این افراد کسانی هستند که در تمام موقعیت‌هایی که باید حضور داشته باشند دیر میرسند، و همیشه بهانه‌هایی برای توجیه خود دارند.

همه ما ممکن است تجربه دیر رسیده به یک قرار مهم را داشته باشیم و یا برخی از ما در حال حاضر دچار این مساله هستیم. در این حالت دلهره‌ای در ما پدید می‌آید، ممکن است حتی سرعت عمل ما را پایین بیاورد و ما را دچار سردرگمی نیز کند.

توصیه مقابله با انواع استرس شغلی ناشی از دیر رسیدن در منظم بودن و ارزشگذاری است.

دیر رسیدن نباید مولفه شخصیتی ما باشد و باید با نظم عادت آن‌ را برطرف کنیم.

برای برطرف کردن این عادت میتوانیم برنامه ریزی زمانی کنیم و در آن شرایط جوی، شدت ترافیک، فاصله زمانی،مقدمات و تجهیزات مورد نیاز و زمان آماده سازی را در نظر بگیریم. باید این کار را برای تمام قرارهایمان انجام دهیم و تمرین کنیم تا تبدیل به یک عادت سازنده گردد. همچنین باید علاوه بر اینکه برای زمان خود ارزش قائلیم برای زمانی که دیگران به ما اختصاص میدهند نیز ارزش بگذاریم. احساس اعتماد به نفس و شرافت در کلام و خود باوری نتیجه‌ای است که از این تجربه خواهیم داشت.

در محیط کسب و کار زمانی که اشخاص با تاخیر وارد میشوند معمولا زمانی را صرف جا آمدن حالشان میکنند و همین باعث میشود تا زمانی را از دست بدهند. این اتفاقات مانند یک دومینو میتواند کل روزشان را تحت تاثیر قرار دهد.

عادت سازنده مدیریت زمان یک مهارت است که در تمام ابعاد زندگی میتواند به ما یاری برساند تا نمونه‌ی کارآمد تری از خودمان را خلق کنیم.

عوامل محیطی:

البته که توجه به ویژگی‌های فردی مهم است اما تجربه نشان داده است، اما طبق شواهد تجربی و عملی پر تنش ترین افراد حاصل قرار گیری در شرایط محیطی استرس‌زا هستند. شرایط پر استرس کاری، شرایطی است که در ان فرد شاغل توانایی و ظرفیت لازم برای اجرای توقعات محیط کاری را ندارد یا هنوز کسب نکرده است.

طبق طحقیقات NIOSH عوامل محیطی پر تنش به صورت مستقیم به روی امنیت و سلامت فرد شاغل اثر میگذارد. برخی از این عوامل را مختصر بررسی میکنیم.

۱-کمبود یا نبود امکانات تجهیزات:

مثل عدم دسترسی به وسایل رفاهی وعدم دسترسی به منابع مورد نیاز کاری

۲-شرایط فیزیکی نامطلوب یا خطرناک:

مثل شلوغی یا سکوت آزاردهنده در محیط، صدای مزاحم یا تکرا شونده، عدم تهویه مناسب و دمای مطلوب محیط، عدم نورپردازی مناسب در فضا، آلودگی هوایا شرایط ارگونومیک، خطرات شغلی و امکان آسیب دیدگی از کار

۳-نگرانی‌های محیطی:

مثل عدم حضور به موقع پرسونل، عدم وجود سیستم پیگیری و اصلاح، عدم شفافیت در نوع پرداخت‌ها و موقیت شغلی

۴-عوامل اقتصادی:

مثل نداشتن درآمد کافی، عدم تناسب میزان کار و درآمد حاصل از آن و نداشتن بودجه کافی برای زندگی

۵-عوامل تکنولوژیکی:

مثل نداشتن دانش دیجیتال کافی برای کسب و کار مورد نظر و عدم انطباق با سیستم‎‌های جدید و تکنولوژی‌های روز در محیط کاری

۶-عوامل اجتماعی:

مثل نوع نگاه و رویکرد های غالب در سیستم ارزشگذاری به مشاغل و رویکردهای حاکم.

عوامل سازمانی:

۱-ساختار سازمان

۲-فرایند های سازمان

۳-خط مشی‌های سازمان

۴-عوامل ارتباطی در سازمان

۵-سیستم طراحی وظائف (شامل توجه به حجم کاری، مهارت نیروهای آماده، مدیریت شیفت‌های کاری و بررسی مولفه نقش‌ها)

در مبحث مدیریت استرس شغلی در سطح مدیران راهکارهایی برای بهینه کردن عوامل محیطی و سازمانی خواهیم داشت.

مدیریت استرس بهترین راهکار:

شناخت روش‌های مدیریت استرس میتواندبه ما کمک کند تا با انجام تمرین‌های شخصی و تکرار آن‌ها به سرعت نشانه‌های استرس در خودمان شناسایی کنیم و در جهت رفع آن بر بیاییم.

باید این نکته را در نظر بگیریم که در شرایط استرس‌زا و پرتنش تنها مولفه‌ای که قابلیت دخالت سریع و کارامد ما را دارد مدیریت روی خودمان است.

باید تمرکزمان را از عواملی که نمیتوانیم آن‌ها را کنترل کنیم، برداریم و به جای آن بر خودمان و احساساتی که بر ما میگذرد مدیریت داشته باشیم.

در آخر این ما هستیم که قرار است تحت هر شرایطی که پیش آمده و با توجه به تمام فشارها و خواسته‌هایی که از ما دارند، نه تنها دوام بیاوریم بلکه کیفیت خوبی نیز ارائه دهیم.

راهکارهای مدیریت استرس

چگونه استرس را مدیریت کنیم؟

  1. راهکارهای فردی.
  2. راهکارهایی در سطح مدیریت.

راهکارهای فردی برای مقابله با استرس:

 

  • دلیل استرس خود را بیابیم:

معمولا زمانی که استرس به سراغ ما می‌آید، این فکر بر ما غالب میشود که همه چیز در حال آوار شدن بر سرمان است. کم کم فشار را از همه طرف حس میکنیم و ممکن است جملات ما همراه با بار منفی باشند که البته تنها همین کار عمق اتفاقات پیش‌آمده را در ذهنمان بیشتر میکند.

در این شرایط اکثر ما حالت تدافعی نسبت به موضوعات و اتفاقات اطراف میگیریم. نکته جالب این است که در این شرایط حتی دفاع خوبی هم نخواهیم داشت بلکه تنها آسیب پذیرتر میشویم.

لازم است به جای سخت‌گیری و مقاومت برابر شرایط، دلیل اصلی ایجاد تنش را در وجودمان بیابییم. گاهی اتفاقی ناخوش‌آیند دلیل ایجاد فشار روانی ماست و حتی ممکن است تنها یک جرقه کوچک باشد که کوهی از بهانه‌ها آن را همراهی میکنن. دلیل هرچه باشد با اندکی حضور در خودمان میتوانیم آن را شناسایی کنیم.

دانستن دلیل اصلی کمک میکند تا راه حل بهتری بیابیم که همسو با اتفاق رخ داده باشد. مثلا اگر دلیل ما تنها انجام نشدن یک گزارش یا نامه اداری است لازم است بدانیم باید از کجا برای رفع ان شروع کنیم و اگر لازم شد در مسیر حمایت بگیریم.

  • بر چیز هایی که میتوانیم مدیریت کنیم تمرکز کنیم:

نباید به دنبال کنترل افراد یا اتفات باشیم. تنها میتوانیم مهارت مدیریت را در خودمان ایجاد کنیم. نمیتوانیم رفتار رئیس یا وضعیت مالی‌مان را در این لحظه تغییر دهیم، اما میتوانیم به جای عکس‌العمل نشان دادن، عملکردمان را در جهت سازنده مدیریت کنیم. به جای بحث کردن با افراد مختلف در مورد نوع برخوردشاند یا وضعیت اقتصادی روی خودمان تمرکز میکنیم.

اغلب ما ممکن است دچار استرس ناشی از تلاشمان برای کنترل افراد یا اوضاع شده باشیم. لازم است بدانیم این نوع رفتار خودش عامل تنش‌زاست. خوب است موارد کنترل نشدنی را رها کنیم و روی بهبود اقداماتمان برنامه ریزی کنیم. این بدان معنا نیست که تاثیرگذاری نداشته باشیم بلکه به این معناست که ما تنها مسئول کارهای خودمان هستیم.

در این مرحله پس از شناسایی دلیل استرس روی نقاطی که به عملکردمان برمیگردد تمرکز میکنیم و با بهبود کیفیت عملی و بالا بردن ظرفیت روانی با مدیریت روی خودمان از این تنش‌ها رها میشویم.

  • کارهای مورد علاقه‌مان را اجام دهیم:

یکی از بهترین پاکسازی‌های ذهنی انجام کار مورد علاقه است. در این حالت ذهن آرام میشود و به راحتی موضوعی میابد که نه تنها میتواند مدیریت کند بلکه این کار را بسیار هم خوب انجام میدهد. خوب است زمانی را برای تفریحات و کارهای شخصی خودمان قرار دهیم. باید در برنامه ریزی‌هایمان زمانی را فقط برای کارهای معنا داری که ما را شاد میکنند در نظر بگیریم.

  • مهارت مدیریت زمان را در خودمان ارتقا دهیم:

یکی از عوامل تنش‌زا برای افراد مساله کمبود زمان است. افراد معمولا میگویند کارهایم زیاد است و زمان از دستم در میرود. شاید همه ما حداقل یک بار این فکر به ذهنمان خطئر کرده باشد که کاش زمان بیشتری داشتیم. این خواسته میتواند واقعی باشد.

به گفته “لائورا واندرکام” نویسنده کتاب ۱۶۸ ساعت از آنچه فکر میکنیم بیشتر زمان داریم. این گفته توسط افرادی ثابت شده که هم کسب و کار دارند و هم از فرزندانشان نگهداری میکنند و علاوه بر این به تفریحات خود نیز میرسند و ساعت خواب خوبی نیز ذارند. در نهایت این افراد را موفق میدانیم. آن‌ها تنها مدیریت زمان را در خود ارتقا داده‌اند.

  • از راهکارهای کارآمد خود لیستی تهیه کنیم:

راهکارهای مقابله با استرس ممکن است برای هر فرد متفاوت باشد زیرا ما شخصیت‌های مختلفی داریم. علاوه بر آن باید روش‌های گوناگونی را در نظر بگیریم زیرا روش ‌های مدیریت در کاهش استرس برای تمام شرایط یکسان نیست. مثلا روش مدیریت استرس در زمانی که در ترافیک سنگین هستیم با زمانی که لازم است در زمان مشخص شده کارهایی را به اتمام برسانیم متفاوت است.

باید همواره این روش‌های خصوصی خودمان را بشناسیم و حتی از آن‌ها لیستی تهیه کنیم.

باید به یاد داشته باشیم که همواره زمان‌هایی هستند که حال خوبی را تجربه نمیکیم. اگر فراموش کنیم چه چیزی باعث عوض شدن احساس و بهتر شدن حالمان شده دیگر نمیتوانیم در مواقع لزوم آن‌ها را تکرار کنیم.

  • کارهایی که الان میتوانیم انجام دهیم را به یک دقیقه بعد موکول نکنیم:

میتوانیم برنامه‌های منظم و انعطاف پذیر زوزانه و هفته‌گی تهیه کنیم. باید موارد حذف شدنی را یکی یکی به سرانجام برسانیم. فهرست فعالیتهایی که انجام میدهیم را بنوسیم از خودمان بپرسیم آیا فعالیتی که انجام میدهم لازم است؟ این فعالیت در جهت کدام یک از اهداف من است؟ آیا زمان من صرف تحقق خواسته‌هایم میشود؟ آیا وقتم را برای کسانی میگذارم که بیش‌ترین تاثیر را روی بهبود کیفیت زندگی آنها دارم؟

این قبیل سوالات میتوانند در نوع برنامه ریزی ما موثر باشند.

چرا راهکارهایی در سطح مدیران مهم هستند؟

شناخت روش ‌های فردی بسیار به ما کمک میکند، اما تنها استفاده از آن‌ها میتواند هزینه‌هایی دربر داشته باشد زیرا اثر آن‌ها کوتاه مدت است و در صورت عدم هوشیاری به آن‌ها بازگشت تنش ممکن است. اغلب اهمیت دلایل ریشه‌ای استرس را نادیده میگیرند ئ فقط بر فرد تمرکز میشود نه محیط فرد. از این جهت راهکارهایی در سطح مدیران برای بهبود شرایط محیطی شاغل نیز ارائه میکنیم.

اقدامات کاربردی مدیران در کاهش استرس شغلی:

ازجمله اقدامات لازم مدیران مدیریت سیستماتیک است. لازم است سستمی طراحی شود که افراد با تعاریف اصلی در سازمان یا مجموعه مربوطه آشنا باشند.

تعریف ویژگی‌های کسب و کار:

شناخت نحوه عملکرد در سیستم کاری و استراتژی حرکت در مسیر اهدلف سازمانی تاثیر به سزایی در واکنش‌های فرد شاغل و سرعت عمل او در کسب وکار دارد. مدیران باید در مورد شرایط کاری، همکاران، روزهای کاری و نحوه انجام کارها شفاف باشند.

راهکاری که برای بهینه کردن این مولفه پیشنهاد میکنیم توجه به چهارگانه آهنگ کار، تکرار کار، نوبت کاری و تقسیم بندی کاری است.

تعریف نقش‌ها و ویژگی‌های نقش‌های کاری:

افراد باید نقش خود را در سیستم یک سازمان یا مجموعه بدانند و نسبت به مسئولیت‌های خود آگاه باشند. شناختی جامع از آنچه فرد شاغل انجام میدهد و چگونگی مسیر انجام کار باید توسط مدیران ارائه شود.

برای بهینه کردن این مورد راهکار چهرگانه تعریف نقش را توصیه میکنیم:

  • شفافیت نقش‌ها: باید تمامی مسئولیت‌ها و خطوط کاری افراد واضح باشد و به صورتی ساده و قابل فهم برای کارکنان شرح داده شود.
  • توجه به گرانباری نقش‌ها: وظایف و مسئولیت‌ها بایید به گونه‌ای تعریف شده باشد که فرد مسئول بتواند در مدت زمان مشخص به طور مطلوب به کارهایش رسیدگی کند.
  • توجه به کمباری نقش‌ها: نقشی که افراد در کسب و کار ایفا میکنند باید با سطح توانایی‌های آن‌ها همسو باشد. گاهی کم کاری یا نداشتن کاری برای به سرانجام رساندن موجب فشار کاری در برخی افراد میشود.
  • توجه به ناسازگاری نقش‌ها: لازم است نقش‌ها به گونه‌ای تدبیرانه توزیع شده باشند که وارد محدوده یکدیگر نشوند. این به معنای کمک نگرفتن از همکاران نیست بلکه به معنای توجه به عدم ورود به حوزه تحت نظارت افراد دیگر است. همچنین نباید این نقش‌ها با یکدیگر در تضاد باشند.

در نظر گرفتن منابع و سیاست‌های سازمانی:

همه چیز از بدو ورود به یک سازمان یا مجموعه کاری آغاز میشود. با اندکی تدبیر از ابتدا میتوانیم شرایط را بهینه کنیم.

توصیه‌ای که در این زمینه داریم توجه به ساختارو جو سازمانی، مدیریت منابع انسانی و فناوری و خصوصیات مادی است.

  • ساختار و جو سازمانی: ساختارهایی که حق انتخاب و ابراز خلاقیت بیشتری به کارکنان خود میدهند استرس کمتری دارند.
  • مدیریت منابع انسانی: در سیستمی که افراد در سطح توانایی خود ظاهر میشوند و به درخواست‌هایشان پاسخ به موقع داده میشود، تنش‌های روانی کمتری دیده میشود. این افراد احساس آرامش و اطمینان بیشتری در خود و ذر مجموعه دارند.
  • فناوری و خصوصیات مادی: سیستم‌های کارآمد همواره در جهت بالا بردن دانش، آگاهی دیجیتال و سطح مهارت‌های افراد کارمند خود حمایت‌هایی ارائه میدهند. سرمایه گذاری روی نیروی کار موثر یکی از بهترین، پر سودترین و زود بازده‌ترین سرمایه گذاری‌هاست.

چرا مدیران باید مدیریت استرس شغلی بدانند؟

محرک‌های استرس‌زا در محیط کاری میتوانند در طولانی مدت و با مداومت شرایط تنش‌آور پیامدهای فیزیولوژیکی، روانی و رفتاری در فرد شاغل داشته باشند.

افرادی که استرس شغلی زیادی را تحمل میکنند تحت تاثیر فشار روانی، بیشتر انرژی خود را صرف رهایی از آن میکنند، در نتیجه ممکن است توجه کمتری نسبت به کسب و کار خود داشته باشند. در نهایت این آسیب‌ها به فردشاغل و در مرحله بعد به گروه همکاران و در اخر به سازمان مربوطه وارد میشود.

به طور کلی فشار روانی کاری بازدهی و بهره‌وری کارکنان را پایین می‌آورد. راهکارهایی که میتوانیم به مدیران مجموعه ‌ها ارائه دهیم مدیریت هوشمندانه از جنس شفافیت و انعطاف‌پذیری است.

راهکار حرفه‌ای در ریشه کن کردن استرس شغلی و بهینه سازی سیستم:

یکی از راهکارهای کاهش استرس شغلی راهنمایی مشاوران و کارشناسان است. این روش مستقیم ترین راه برای شناسایی و رفع تنش کاری و حتی فردی است. مشاوران و کارشناسان میتوانند از جنبه‌های مختلف کار و سازمان مربوطه را رصد کنند و استراتژی‌های لازم را تدوین کنند.

راهکار های استرس شغلی

استرس شغلی یکی از عوامل تأثیرگذار در شرایط روحی اغلب کارکنان است. در حقیقت کار و زندگی شخصی رابطه بسیار تنگاتنگی با یکدیگر دارند. از همین رو نمی‌توان تأثیر استرس در محل کار را در زندگی شخصی نادیده گرفت.

اغلب بیماری‌ها با استرس ارتباط دارند. استرس اغلب به دلایل فیزیکی محیطی و اجتماعی ایجاد می‌شود. استرس شغلی انواع مختلفی دارد.

 این امر می‌تواند ناشی از ارتقای شغلی یا اخراج از کار باشد. در حقیقت مقدار کم استرس می‌تواند سبب توسعه فردی شود. اما مقدار زیاد آن سلامتی را به خطر می‌اندازد. به همین علت است که بحث مدیریت استرس در محل کار به یکی از مباحث بسیار مهم بدل شده است.

در حقیقت عواملی مانند تحریم‌های متعدد، وضعیت اقتصادی نا به سامان کشور و بسیاری از عوامل دیگر سبب شده‌اند تا افراد همواره با استرس‌هایی نظیر از دست دادن شغل و … دست و پنجه نرم کنند.

اگر توانایی و نیازهای کارگر نیز مطابق با موقعیت شغلی آن نباشد، به این اضطراب دامن خواهد زد. این عوامل سبب شده‌اند تا استرس ناشی از شغل به مقوله بسیار مهمی تبدیل شود.

مقوله‌ای که باید علل آن را یافت و راهکارهایی را برای مدیریت آن ارائه داد. برای مدیریت این موضوع  ابتدا باید با تعریف استرس شغل به‌خوبی آشنا شد.

 

استرش شغلی چیست؟

استرس شغلی واکنش‌های زیان آور جسمی و روانی توصیف می‌شوند که می‌توانند سلامتی نیروی کار را تحت تأثیر قرار بدهند. وقتی فردی توانایی انجام کای را نداشته باشد و اجرای خواسته کارفرما بیشتر از توانایی او باشد، استرس ایجاد خواهد شد.

همچنین زمانی که فرد برای انجام کاری امکانات لازم را نیز نداشته باشد، استرس ایجاد خواهد شد. این نوع استرس می‌تواند مسائل زیان‌باری را در زندگی فرد ایجاد کند.

برای مثال در بسیاری از موارد این استرس سبب شده است تا فرد برای تهیه لوازم مورد نیاز برای کسب و کار خود، دست به دزدی بزند.

بروز چنین رفتارهایی از فرد می‌تواند دلیل خوبی برای پی بردن به اهمیت مدیریت استرس شغل باشد. البته این نوع رفتارها تنها نمود روانی این نوع استرس هستند.

استرس در محل کار دارای نمود فیزیکی نیز هست و می‌تواند سبب افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، سختی تنفس و … شود.

تداوم این استرس نیز می‌تواند سبب خستگی و فقدان انرژی شود. این خستگی و فقدان انرژی می‌تواند مسائل کوچک و بزرگ را در زندگی شخصی بوجود آورد.

علل استرش شغلی کدام است؟

علل استرس شغلی در حقیقت همان عواملی هستند که سبب ایجاد این مشکل خواهند شد. این عوامل متعدد هستند و در دسته‌های مختلفی قرار می‌گیرند.

در حقیقت این نوع استرس تنها ناشی از عوامل اجتماعی نیست. بلکه ویژگی‌های فرد یا همان ویژگی‌های نقش نیز در این نوع استرس تأثیرگذار هستند.

از دیگر علل این نوع استرس می‌توان به ویژگی‌های شغل، روابط بین فردی، ساختار سازمان یا محل کار و … اشاره کرد.

  1. ویژگی‌های نقش

ویژگی‌های نقش یکی از مهم‌ترین علل ایجاد این نوع استرس هستند. برای هر نقش ۴ نوع ویژگی وجود دارد. ابهام، گرانباری، کم‌باری و ناسازگاری نقش. هر یک از این ۴ ویژگی به نوعی سبب ایجاد استرس در محل کار خواهند شد.

برای مثال ابهام نقش زمانی ایجاد می‌شود که فرد نقش معینی در یک شغل خاص نداشته باشد. به‌نحوی که هدف از انجام آن شغل و حدود مسئولیت‌های آن برای فرد مشخص نباشد. البته این مشکل زمانی که اطلاعات لازم برای انجام شغل کافی نباشد نیز ایجاد خواهد شد.


گرانباری نقش نیز به این معنی است که فرد قادر به انجام کاری مشخص که بخشی از کار اصلی آن است نباشد. مثال ساده آن فردی است که به‌عنوان کارمند اداری در یک شرکت مشغول شده است، اما هیچ اطلاعاتی از نحوه کارکردن با کامپیوتر ندارد. این امر سبب می‌شود تا فرد دچار استرس شود.

کمباری نقش نیز یکی دیگر از ویژگی‌های نقش است. در این حالت تمام توانایی‌ها و اطلاعات فرد در یک شغل خاص به کار گرفته نمی‌شود. کارکردن یک برنامه نویس با اطلاعات به‌عنوان یک کارگر کافی نت مثال مناسبی برای این ویژگی است. این موضوع مسلماً سبب نارضایتی فرد از شغل و استرس شغلی خواهد شد.

ناسازگاری نقش نیز به این معنی است که برخی از الزام‌های شغلی فرد با برخی دیگر از الزامات شغلی آن ناسازگار باشند.

  1. ویژگی‌های شغل

ویژگی‌های شغل نیز از علل دیگر به وجود آمدن استرس در محل کار هستند. برای مثال تکرار کار یکی از ویژگی‌های شغل است. هر چقدر شغل تکراری‌تر باشد استرس زا تر است.

همچنین آهنگ کار نیز می‌تواند یکی‌دیگر از عوامل ایجاد استرس در محل کار باشد. منظور از آهنگ کار سرعت انجام کار است. سرعت انجام کار زمانی سبب استرس می‌شود که کنترل زیادی بر روی آن انجام گیرد.

از دیگر علل استرس شغل ناشی از ویژگی‌های شغل می‌توان به کارکردن خارج از زمان کاری و کارکردن‌های طولانی و چند شیفتی اشاره کرد.

  1. روابط کاری بین افراد

هر فرد بخش زیادی از زمان زندگی خود را در محیط کار سپری می‌کند. از همین رو روابط بین فردی در محیط کار می‌تواند بر روی استرس شغلی تأثیر بگذارد.

برای مثال این استرس در فردی که روابط بهتری با سایر کارکنان در محل کار دارد. کمتر ایجاد خواهد شد. علاوه‌بر روابط فرد با سایر کارکنان، روابط فرد درون گروه‌های کار و روابط او با رییس و مدیر عاملان هر بخش نیز در این امر تأثیر دارند.

  1. روش مدیریت منابع انسانی

امور کارکنان مدت مدیدی است که رنگ و بوی تازه‎‌ای به خود گرفته است. از همین رو نیز نام آن از امور کارکنان به مدیریت منابع انسانی تغییر کرده است.

وظیفه منابع انسانی پرداختن به امور خاص کارکنان نظیر آموزش، حقوق و مزایا و … است. اگر مدیر منابع انسانی کار خود را به‌درستی انجام ندهد، کارکنان ممکن است در فشار روانی بسیار زیادی قرار  بگیرند.

  1. شرایط محیطی

شرایط محیطی مناسب برای هر شغل نشان دهنده امنیت شغلی است. اگر شرایط محیطی مناسب مانند تهویه، ارتعاش، نور، صدا و … برای کارکردن محیا نباشد، قطعاً سبب استرس فرد در محیط شغلی خواهد شد.

از علل دیگر استرس شغلی می‌توان به تیپ شخصیتی هر فرد، جنسیت فرد و … اشاره کرد. افزایش روز افزون حضور زنان در موقعیت‌های شغلی مختلف سبب شده است تا مشکلاتی برای آن‌ها پدید آید. مشکلات مرتبط با مشاغل زنان بسیار بیشتر از مردان است، از همین رو استرس در محل کار بیشتر گریبان‌گیر زنان است تا مردان.

راهکارهایی برای مدیریت استرس شغلی

بطور کلی استرس شغلی را می‌توان ناش از نارضایتی از شغل و شرایط بد کاری دانست. این نوع استرس می‌تواند عوارض روانی نظیر حساسیت، افسردگی، خستگی، ناکافی، انزوا و حتی خودکشی را برای فرد ایجاد کند.

از عوارض جسمی آن نیز می‌توان به بیماری‌های قلبی، اختلات جسمی و گوارشی اشاره کرد. این مشکل نحوه کارکردن فرد را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند سبب رها کردن شغل، افزایش پرتی، کاهش کیفیت کار و … شود.

از همین رو باید با روش‌های مدیریت استرس ، جلوی استرس ناشی از شغل را گرفت. برای مدیریت استرس ابتدا باید ماهیت و منبع استرس را به‌خوب شناسایی کرد. سپس با استفاده از شرایط فردی و سازمانی در جهت کاهش آن‌ها کوشید.

 

 

روش‌های فردی برای مدیریت استرس شغلی

مهم‌ترین عواملی که می‌توانند به هر فرد برای مدیریت استرس شغلی کمک کنند، روش‌های فردی آن هستند. روش‌های فردی برای مدیریت استرس در محل کار، روش‌هایی است که خود فرد با به کار بستن آن‌ها سبب کاهش استرس در محیط کار خواهد شد.

  1. استفاده از تکنیک پذیرش ذهنی

این تکنیک به فرد کمک می‌کند تا شرایط موجود را بپذیرید و اهداف و ارزش‌های خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنید. برای مثال شما هرگز نمی‌توانید رفتار رییس یا ما فوق خود را تغییر دهید. در عین حال نیز امکان تغییر شغل برای شما وجود ندارد. از همین رو بهترین راه برای مقابله با استرس پذیرش شرایط با استفاده از تکنیک‌های پذیرش ذهنی است.

  1. تولید کردن افکار خوب

افکار خوب همواره می‌تواند موقعیتی را که درون آن هستید تغییر دهد. اگر به بدی‌ها بیندیشید، افکار منفی بر شما غلبه می‌کند و انرژی شما را به تحیل می‌برد. اما افکار شاد همواره انرژی بخش است.

  1. مقابله با ترس از دست دادن موقعیت شغلی

شما هر آن ممکن است به دلایل مختلف موقعیت و حتی موفقیت شغلی خود را از دست بدهید. این واقعیت را بپذیرید. این امر کمک می‌کند حتی در هنگام مواجهه با چنین رویدادی آن را فانی بدانیم و بتوانیم به موفقیت و موقعیت بهتر دست یابیم.

  1. از تغییر خود شروع کنیم.

بشر همواره در تلاش است تا دیگران را در ایجاد موقعیت‌های ناگوار خود مقصر بداند. اما اگر هر فرد بتواند تغییر را از خود شروع کند قطعاً در محیط کاری و موقعیت‌های مختلف شغلی نیز با استرس کمتری مواجه خواهد شد.

  1. افکار بیهوده را بیرون بریزید.

برای دور ریختن افکار بیهوده می‌توانید از قلم و کاغذ خود کمک بگیرید. این افکار را بر روی کاغذ بیاورید و آن‌ها را دور بریزید. باز اندیشی روش خوبی برای کاهش استرس شغلی است. پذیرش اشتباهات و زود فراموش کردن می‌تواند در این راه کمک کننده باشد.


خودتان را با خودتان مقایسه کنید.

درست است که عده زیادی در موقعیت مشابه شما شرایط شغلی بهتری دارند. اما همچنان عده‌ای وجود دارند که موقیعت شغلی آن‌ها بدتر از شماست و حتی شغلی ندارند. از همین رو بهتر است موقعیت شغلی خود را بر حسب توانمندی‌های خودتان بسنجید.

  1. خشم در مقابل خلاقیت

شما می‌توانید به جای خشم و ناخشنودی از یک کار، آن را با یک ایده خلاقانه کنترل کنید.

  1. کاهش استرس با گفتن حقیقت

دروغگویی همواره عواقب جبران ناپذیری دارد. از همین رو سعی کنید همواره در محیط کاری خود بر اصل حقیقت‌گویی پایبند باشید. در چنین شرایطی ممکن است استرس آنی به سراغ شما بیاید. اما پس از آن آرامش را تجربه خواهید کرد.

  1. مدیریت زمان

زمان یکی از مهم‌ترین عواملی است که باید به مدیریت آن توجه شود. اغلب افراد برای مدیریت پول برنامه‌ریزی مشخصی دارند. اما به برنامه ریزی روزانه توجهی نشان نمی‌دهند. برای کاهش استرس شغلی بهتر است که کارهای دشوارتر را در اولویت قرار دهید. این کارها بیشتر روی ذهن تأثیر می‌گذارند. از همین رو زودتر باید از شر آن‌ها خلاص شد.

  1. حرص نخورید.

حرص خوردن در تمام مراحل زندگی سبب ایجاد استرس خواهد شد. بنابراین اگر در محیط کاری نیز حرص بخورید، مضطرب‌تر هستید.

  1. به حرف مردم اهمیت ندهید.

هیچ وقت به این موضوع فکر نکنید که مردم درباره شما و کسب و کارتان چه می‌گویند. اگر همواره به حرف مردم بیندیشید همواره دچار استرس شغلی خواهید بود.

راهکارهای سازمانی برای مدیریت استرس شغلی

یکی از کارهایی که هر سازمان باید انجام دهد، تلاش برای مدیریت استرس شغلی کارکنان است. توجه به این عامل سبب می‌شود تا بازدهی کارکنان یک سازمان بیشتر شود.

برای مدیریت استرس کارکنان در محیط کار بهتر است تا در مورد ماهیت و منابع استرس و اثرات آن بر روی سلامت آن‌ها توضیح داده شود.

همچنین آنان را در جریان نقش مهارت فردی در کاهش استرس قرار داد. بهتر است یک محیط مشاوره‌ای برای مشاوره با کارکنان ترتیب دهیم.

تغییر روش سازمانی به معنی تغییر روش کار، تولید یا تغییر ساختار سازمانی نیز از راهکارهایی است که می‌تواند بر روی مدیریت استرس شغل، تأثیرگذار باشد.

همچینین باید تلاش شود تا در یک سازمان مسئولیت‌ها متناسب با توانایی فردی کارکنان تقسیم شوند. باید مشاغل را به‌گونه‌ای طراحی کرد که در فرد انگیزه و هدف ایجاد کند. بهبود ارتباطات بین کارکنان و تعامل با افراد زیر دست می‌تواند سبب کاهش استرس در آن‌ها شود.


نتیجه گیری

بطورکلی می‌توان استرس را یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد و دامن زدن به مشکلات روحی و جسمی دانست. سپری شدن بخش زیادی از روز در محیط کار سبب می‌شوند تا افراد همواره درگیر استرس شغلی باشند.

شرایط کار، شرایط محیط کار، میزان دستمزد و توانمندی‌های هر فرد از عوامل مهمی هستند که می‌توانند این تنش‌ها و اضطراب را در هر فرد ایجاد کنند.

اما با مدیریت صحیح می‌توان تنش و استرس محیط کار را به حداقل رساند. کار مدیریت استرس می‌تواند به‌صورت فردی انجام شود. همچنین هر سازمان نیز می‌تواند برای بازدهی بهتر بر روی مدیریت استرس کارکنان خود مانور دهد.

 

مسلما هرچقدر افراد از سلامت روان و آرامش شغلی بیشتری برخوردار باشند، عملکرد بهتری هم خواهند داشت؛ بنابراین توجه به این مسئله و شناخت عوامل استرس‌زا در محیط کار و تلاش برای رهایی از استرس شغلی، اولین قدم در راستای بالا‌بردن بهره‌وری هر چه‌بهتر کارمندان خواهد بود.

منظور از استرس شغلی چیست؟

انواع استرس شغلی متنوع با تعاریف مختلف وجود دارد اما به‌طور‌کلی می‌توان گفت، کنش متقابل بین شرایط کاری و ویژگی‌های فردی شاغل به‌گونه‌ای که خواسته‌های محیط کار بیش از توان فرد و خارج از تحمل او باشد.

تاریخچه

در قرن پانزدهم میلادی، برای اولين‌بار واژه‌ی «استرس» به معنای فشار بدنی مورد‌استفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۸۰۰ ميلادی يک کارخانه‌دار انگليسی به نام «رابرت اون» برای اولين‌بار نياز‌های نيروی انسانی در سازمان را مورد بررسی قرار داد و بهبود شرایط محیط کار را مطرح کرد. در اواخر قرن ۱۹ ميلادی، معانی استرس يا فشار گسترش يافت و تنش بر روی اعضای بدن يا نيروی ذهنی را هم در برگرفت.

انواع عوامل ایجاد استرس در کار

عوامل فردی: مثل تضاد در نقش، ابهام در نقش، تعارض در هدف‌های فردی، اتفاقات غیر‌منتظره شخصی و مسائل اقتصادی و… که نقش مهمی در ایجاد انواع استرس شغلی ایفا می‌کنند.

عوامل سازمانی: از جمله ساختار سازمانی، فرایندهای سازمانی، خط‌مشی‌های سازمانی، عوامل ارتباطی، الزامات شغلی، شرایط فیزیکی سازمان و مراحل حیات سازمان

عوامل محیطی: شامل عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی و عوامل تکنولوژیکی

انواع استرس شغلی

فرسودگی شغلی

خستگی در محیط کار امری عادی است و معمولا با خواب و استراحت برطرف می‌شود. درواقع خستگی فیزیولوژیک قابل جبران است اما فعالیت‌های یکنواخت و طولانی و انجام کار در شرایط نامساعد به‌تدریج باعث کوفتگی، اختلالات خواب و آسیب‌های روحی و جسمی خواهد شد. درصورتی‌که این علائم نادیده گرفته شوند، در نهایت منجر به خستگی مفرط شده که یکی از انواع استرس شغلی است و تمام اعمال جسمی و ذهنی فرد را مختل می‌کند.

استرس مبنی‌بر ترس

یکی دیگر از انواع استرس شغلی، از ترس نشئت می‌گیرد. این استرس می‌تواند به دلیل ترس ازدست‌دادن شغل و یا یک رئیس سمی در محیط کار ایجاد شود که تجربه‌ی ناخوشایندی خواهد بود؛ بنابراین یا می‌توانید با بالابردن توانایی‌های خود، به دنبال فرصت‌های شغلی بهتر بگردید یا درباره‌ی این ترس‌ها با سرپرست واحدتان صحبت کنید و قدمی در راه مدیریت استرس شغلی بردارید.

کارکردن بیش از حد

نشانه‌های رایج کار کردن بیش از حد شامل عوامل زیر می‌شود:

بی انرژی بودن

بی‌خوابی

نادیده‌گرفتن خواب

احساس پریشانی و نداشتن تمرکز

ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن

روحیه و حال بد

افزایش یا کاهش وزن

ناتوانی در ایجاد تعادل بین کار و زندگی اجتماعی

چگونه استرس شغلی را کاهش دهیم؟

  • عوامل استرس‌زا را بشناسید.
  • فهرستی از راهکارهای حل این مشکلات تهیه کنید.
  • یکی از موارد فهرست را انتخاب کرده و برای آن برنامه‌ریزی کنید.
  • موفقیت‌های گذشته‌تان را به خود یادآوری کنید.
  • رویدادهای خوب را در ذهنتان نگهدارید و فهرستی از آن‌ها تهیه کنید.
  • اگر به فرد رازداری دسترسی دارید، در مسیر مدیریت استرس در محیط کار خود از او کمک بگیرید.

راهکارهای کاهش استرس شغلی کارکنان

راهکارهای کاهش استرس شغلی کارکنان به چه صورت است؟ مدیران ادارات و مشاغل، می‌توانند نقش مهمی در جهت رهایی از انواع استرس شغلی ایفا کرده و به کارمندان خود کمک کنند. در ادامه به چند نمونه از موارد کارآمد اشاره می‌کنیم:

  • به کارمندان اجازه داشتن یک فضای شخصی کاری را بدهید.
  • از صندلی‌های اداری ارگونومیک استفاده کنید.
  • یک اتاق استراحت برای کارمندان خود در نظر بگیرید.
  • آب‌وهوای مطبوعی را در فضای کاری حفظ کنید.

در نهایت باید اشاره کرد که اگر از مسائل مختلفی در محیط کار خود رنج می‌برید، آن را نادیده نگیرید و حتما به دنبال شناخت دقیق انواع استرس شغلی و کنترل آن‌ها باشید.

برخی از سوالات رایج

استرس شغلی چیست؟

پاسخ های فیزیکی و احساسی مضری هستند که، وقتی الزامات کار مطابق توانایی‌ها، منابع یا نیازهای کارگر نیست، به وجود می‌آید. این امر ممکن است به بیماری یا جراحت منجر شود.

عوامل محیطی تاثیرگذار بر استرس شغلی کدامند؟

کمبود یا نبود امکانات تجهیزات
شرایط فیزیکی نامطلوب یا خطرناک
نگرانی‌های محیطی
عوامل اقتصادی
عوامل تکنولوژیکی
عوامل اجتماعی

علل استرش شغلی کدام است؟

ویژگیهای نقش
ویژگیهای شغل
روابط کاری بین افراد
روش مدیریت منابع انسانی
شرایط محیطی

 



تاریخ: پنج شنبه 16 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل درباره استرس و اضطراب ، دلایل استرس ،درمان انواع استرس

استرس واقیت زندگی و جزء جدایی ناپذیر از آن است. تلاش برای حذف استرس از زندگی بی‌نتیجه خواهد بود. در واقع استرس می‌تواند از نقطه نگاهی دیگر معنا بخش باشد، زیرا بدون اندکی هیجان و استرس مسیر زندگی راکد  خواهد بود و در پی آن خاموشی ذهن اتفاق می‌افتد.

از سوی دیگر استرس بیش از حد تعادل بدن را برهم میزند و موجب واکنش‌های فیزیکی و روانی در بدن می‌شود. برای جلوگری از بروز این اختلالات در زندگی، لازم است فشار روانی یا همان استرس را بشناسیم و از نشانه‌های ایجاد کننده آن مطلع باشیم تا همواره بتوانیم در مواقع لزوم با تشخیص درست و هوشمندانه از آسیب‌های احتمالی جلوگیری کنیم.

در این قسمت از (مطالبی پیرامون استرس)  قصد داریم تا چیستی، نشانه‌ها، عوامل ایجاد استرس و خصوصا فشار روانی در شغل را بررسی کنیم تا تفاوتهای بین راهکارهای موثر و ناموثر را برای رسیدن به روشی عملی را تشخیص دهیم.

استرس چیست؟

استرس و اضطراب چیست ؟ استرس یک عکس العمل فیزیکی در برابر هر اتفاقی است که بدن نیاز به واکنش دارد. بدن انسان، این واکنش را در احساسات، فیزیک و ذهن فرد ایجاد میکند.

دقت کنیم، نتایج استرس هم بر روی احساسات دیگرمان اثر می‌گذارد، هم بر روی جسم و فیزیک ما اثر می‌گذارد و هم اینکه ذهن ما را درگیر می‌کند.

فرد در وضعیت استرس‌زا در یک موقعیت خاص ذهنی یا واقعی دچار تنش می‌شود. در این حالت باتوجه به ساختار روانی و جسمانی خود و همچنین تجربیات و شناختی که از خود دارد، دارای عمل یا دچار عکس‌العمل «کنش یا واکنش» است.

نتایجی که عمل‌کرد او ایجاد می‌کند بر شدت استرس و پیامدهای حاصل از آن اثر میگذارد.

نکته‌ی دیگری که در تعریف استرس قابل توجه است، تشخیص استرس مضر و مفید است، که به اختصار به آن میپردازیم.

 استرس مضر و مشکلات استرس چیست؟

وقتی که بر اثر اتفاقی، فشار روانی که فرد تجربه می‌کند بالا برود تا حدی که عملکرد وی را مختل کند «استرس مضر» است.

در این حالت فرد  سازنده نیست بلکه نسبت به رخداد پیش‌آمده تنها عکس‌العمل از خود نشان می‌دهد.

در برخی افراد این عکس‌العمل‌ها به سرعت و در برخی به کندی انجام میگیرد، و در هر دو حالت سازندگی رخ نمیدهد و فقط موجب به هم ریختگی بیشتر اوضاع و ذهن میگردد.

یکی از پیامدهایی که این نوع از تنش درپی دارد و ممکن است اکثر ما در طول زندگی با آن مواجه شده باشیم احساس بی‌انگیزگی و به تاخیر انداختن کارهاست.

 

در طولانی مدت تاثیرات «استرس مضر» بازتاب ذهنی و جسمی  و احساسی خواهد داشت و ممکن است باعث بیماری‌ها و آسیب‌های اجتماعی جدی گردد.

چهار الگوی پیامد استرس ذهنی:

پیامد‌های فشار روانی زیاد را در چهار الگو به اختصار بررسی میکنیم.

  پیامدهای الگوی عاطفی در استرس چیست:

موجب احساس عصبانیت (در اکثر مواقع غیر واقعی و تلقینی) و خشم، ناراحتی و آزردگی، افسردگی و اضطراب دائمی و در نهایت ناامیدی و بی‌انگیزگی می‌شود.

  پیامدهای الگوی شناختی:

موجب عدم تمرکز ذهن، انفعال ذهن، عدم توانایی تصمیم‌گیری، بی‌ثباتی و ناشکیبایی میشود.

  پیامدهای الگوی رفتاری در استرس چیست:

موجب بروز خشونت، پرخاشگری، عدم مسئولیت‌پذیری و انجام وظایف و رفتارهای خطرناک اجتماعی و فردی می‌شود.

  پیامدهای الگوی جسمانی:

با خستگی و دردهای بدنی شروع می‌شود و میتواند به انواع میگرن‌ها و ناراحتی‌های قلبی منجر شود. همچنین بی‌خوابی و بی‌اشتهایی اتفاق می‌افتد که بسیار آسیب زننده هستند.

استرس مفید و مزیت‌های استرس چیست؟

استرس در حد کم مفید است و عامل انگیزه و بالا بردن سرعت عمل در انجام کارها یا انتخاب و تصمیم‌گیری است.

علاوه بر این‌ها زمانی که منجر به عملی سازنده می‌شود، موجب خود باوری و احساس عزت نفس بالا است. عزت نفس عنصری است که توجه به آن و بالا بردن ارزشش در وجودمان خالق موفقیت در زندگی کاری و فردی است.

به طور ساده‌تر استرس مفید نوعی نیاز جسمی یا ذهنی است که این امکان را برای ما ایجاد می‌کند تا با خطر مبارزه کنیم یا از آن بگریزیم. مقدار متعادل و منطقی از استرس می‌تواند باعث بهبود عملکرد در وضعیتهای خاصی باشد، مانند هیجانی که ورزشکاران در وضعیت مسابقات تجربه میکنند، یا استرس آزمون که معمولا باعث میشود سرعت عمل در یادگیری و درک مفاهیم بالا رود.

شاید اکثر ما این تجربه را داشته باشیم که در شب آزمون مطالب بیشتری را فراگرفته باشیم و این کار را با سرعتی بالاتر از شرایط معمولی انجام داده‌ایم.

به این گونه از تجربه احساس استرس، استرس مفید می‌گوییم.

دلایل عمده فشار روانی و استرس چیست؟

همانطور که گفتیم استرس یک واکنش فیزیکی نسبت به یک محرک است. این محرک یا عامل تنش‌زا می‌تواند از حوادث بیرونی یا از واکنش‌های درونی نشات گیرد، یا ترکیبی از هر دو باشد.

از علت‌های اصلی پیدایش آن می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.

تاثیر تغییرات جدی سبک زندگی در استرس چیست:

این تغییرات میتواند فشار روانی ایجاد کند یا حتی بر میزان تفسیرها و دغدعه‌های ذهنی بیافزاید. از جمله مواردی که می‌توان نام برد، مهاجرت یا نقل مکان جغرافیایی، انتقال محل کار، ازدواج، طلاق، اخراج از شغل و برای مادران جدید هم ممکن است اتفاق بیفتد.

نقش فشارهای محیطی در استرس چیست:

استرس شغلی، فشارهای مربوط به مسائل خانوادگی، مشکلات مالی، سابقه مورد حمله جسمی قرار گرفتن و بیماری‌های پزشکی سخت.

نقش محرک‌های اجتماعی در استرس چیست:

این عوامل در ساختار اجتماعی تنش‌زا وجود دارند و از عوامل اصلی میزان فشار روانی موجود در یک جامعه و جامعه آماری میانگین به حساب می‌آیند. مثل ترافیک‌های سنگین، اغتشاشات هویتی که جامعه برای برخی افراد به صورت غیر مستقیم می‌سازد، حوادث محیطی اجتماعی، محدودیت‌های فرهنگی، تعارضات و ناکامی‌های موجود در لایه‌های اصلی جوامع.

محدودیت‌ها:

مثل محدودیتهای زمانی، محدودیت‌های جنسی، محدویت‌های مالی، محدودیت‌های مربوط به مرزهای جغرافیایی و نژادی و محدودیت‌های جسمی و فیزیکی

ما اغلب فشار روانی را یه منشا خارجی نسبت میدهیم، اما باید این نکته را در نظر بگیریم که حوادث فشارزا نیستند، بلکه نوع دیدگاه و تفسیرهای ذهنی ماست که آن‌ها را تبدیل به مساله یا مشکل میکند.

این موضوع را میتوانیم در تفاوت پاسخ‌هایی که افراد در مواجه با یک اتفاق مشترک دارند، به وضوح دریافت.

احساس استرس در بدن چطور عمل می‌کند؟

فشار چه مثبت باشد چه منفی، منجر به واکنش فیزیکی در بدن می‌شود، که روی میزان هورمون‌هایی که در بدن ترشح میشود اثرگذار است. این هورمون‌ها به صورت مستقیم بر روی کارکرد قلب، ریه‌ها، عضلات بدن و سایر ارگان‌ها و اندام‌ها موثر است.

زمانی که تحت تنش و فشار قرار داریم بدن مرتب در حال تحریک شدن و ترشح هورمون‌های ناشی از احساس استرس است و در طولانی مدت موجب فرسایش بدن ما می‌شود.

 

اما زمانی که احساس امنیت و آرامش را دوباره تجربه کنیم کارکرد بدن ما به حالت سابق خود برمی‌گردد.

لازم است با علم به این اتفاقات در بدنمان همه روزه و هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد، استرس را تشخیص دهیم و زمان تاثیرات آن را کم کنیم. برای تحقق این امر میتوانیم به علائم هشدار در بدن توجه کنیم.

علائم هشدار بدن در مواجه با فشار روانی:

علائم هشداری وجود دارند که نشان دهنده شروع مرحله آسیب پذیری بدن هستند. با توجه به بدن خودمان و تمرکز روی سیستم عملکردش می‌توانیم از بروز آسیب و پیشرفت آن جلوگیری کنیم.

مرحله اول:

بدن با افزایش ضربان و فشار خون مواجه می‌شود. ترشح آدرنالین و کشیدگی عضلات اتفاق می‌افتد. این علائم سعی دارند به ما اخطار قرار گرفتن در موقعیت استرس‌زا قرار داریم.

مرحله دوم:

ممکن است بدن با مقاومتی که از خود نشان می‌دهد سرعت عمل را بالا ببرد. در این مرحله توجه به احوالات درونی و گفتگوی درونی بسیار مهم است. باید زمانی را به خود اختصاص دهیم و ذهن را آرام کنیم تا با عکس‌العمل‌های نابه‌جا باعث استرس بیشتر برای خودمان نباشیم.

در این حالت سیستم ایمنی بدن فعال شده و ممکن است تا مدتی انرژی بیشتری را برای ما مدیریت و حفظ کند.

مثلا برخی از افراد تحت فشار زیاد به یکباره سرعت کار را بالا برده و نتایجی را حاصل میکنند اما در نهایت به خاطر نبودن عنصر تمرکز راضی کننده نیست. این مقاومت در افراد متفاوت است اما در نهایت با ادامه شرایط به  آسیب منجر میشود.

مرحله سوم:

فرسودگی اتفاق می‌افتد. فرسودگی یعنی تحلیل رفتن قوای جسمی و انفعال ذهنی. زمانی که بدن تحت فشار تصمیم‌های نادرستش را هم نمی‌تواند عملی کند. بی‌انگیزگی، ناامیدی و افسردگی اتفاق می‌افتد و برای درمان آن باید مدت‌ها زمان صرف کرد و هزینه‌هایی دربر دارد.

در مورد فشار روانی سه عنصر را باید در نظر داشت:

  1. منبع فشار روانی
  2. شناخت نشانه‌ها و علائم
  3. چگونگی مقابله و راهکارهای آن

در مورد امکانات بررسی منشا توضیحاتی داشتیم. همچنین به صورت کوتاه در باره نشانه‌ها بحث کردیم. برای مقابله با استرس باید دو نکته را در نظر بگیریم.

نکات مهم در مقابله با استرس چیست؟

  • آیا ما تحت فشار روانی قرار داریم؟

درباره این سوال، آزمون خود ارزیابی ترتیب دادیم تا تشخیص‌مان به واقعیت نزدیک باشد. همچنین بتوانیم حرفه‌ای و منطقی وضعیت خود را بسنجیم.

آزمون خود ارزیابی

گاهی تغییراتی کوچک در احساساتی که به صورت معمول تجربه میکنیم، میتواند ناشی از فشار روانی باشد. با خود ارزیابی میتوانیم از وجود آن آگاه شویم و بیشتر روی خودمان تمرکز کنیم.

در این باره هشت سوال طراحی شده را به دقت بخوانید و منصفانه پاسخ دهید. (دقت کنید که این یک آزمون شخصیتی نیست بلکه نشان دهنده داشتن یا عدم وجود فشار روانی و استرس است.)

  1. آیا تجربه آرامش و شوخ طبعی برایتان ممکن است؟
  2. آیا به راحتی تحت تاثیر محیط و محرک‌های عصبی قرار میگیرید؟
  3. آیا راحت به خواب میروید و در طول خواب آرام و بی تنش هستید؟
  4. آیا فکر میکنید مسئولیت‌هایتان زیاد و بیش از ظرفیت زمانی و توان جسمس و فکریتان است؟
  5. آیا علائم جسمانی دارید که نشان دهنده فشار روانی باشد؟(سر درد، بی‌خوابی، بی‌اشتهایی، پریدن پلک و تیک‌های عصبی، درد معده و مشکلات گوارشی و…)
  6. آیا انزوا را به حضور در اجتماع ترجیح میدهید؟
  7. آیا در انجام وظایفتان از عدم تمرکز رنج میبرید؟
  8. آیا مصرف سیگار یا داروهای آرام‌بخش را اخیرا افزایش داده‌اید؟

اگر به چهار سوال از هشت سوال ذکر شده پاسخ مثبت داده‌اید لازم است در ابتدا دلیل استرس خود را از میان علت‌های اصلی ایجاد فشار روانی بیابید و در صدد مقابله با این احوال بربیایید.

  • فشار روانی در ما از چه درگاهی ایجاد میشود تا تمرین و درمانی هوشمندانه برای رفع آن به کار بریم؟

با بررسی این دو پارامتر گفته شده به راحتی می‌توانید تنش و استرس خود را بررسی کنید

بررسی یک علت شایع در ایجاد استرس مضر در زندگی روزمره

امروزه مرز میان «زندگی کاری» و «زندگی شخصی» افراد بسیار کم رنگ است. به طوری که یک فرد بیشتر زمان مفید خود را در محل کار میگذراند یا در حال انجام فعالیت‌های کاری در محیط غیر کاری است.

از این جهت یکی از عوامل موفقیت کاری و کسب درآمد بالا از کار و کسب یافتن و انجام دادن شغل زندگی است. شغل زندگی همان کاری است که حاضریم برای انجام آن صبح زود هنگام بیدار شویم و تا انرژی داریم در جهت پیشبرد آن کار کنیم. به عبارتی یکی از بهترین انگیزه بخش‌ها در زندگی داشتن شغل ایده‌آل است.

علاوه بر این ساختار اجتماعی، ویژگی‌های شخصیتی و اهداف فردی باعث میشود تا فشار کاری برای رسیدن به زندگی دلخواه و تحقق خواسته افزایش یابد. ما معمولا برای پاسخ‌گویی به خواسته‌های خود و خانواده‌مان از درگاه کار و شغل وارد میشویم، بنابراین میتوانیم نتیجه‌گیری کنیم استرس شغلی یکی از نمونه‌های روزمره و دائمی از تنش و فشارهای روانیست که میتوانیم با آن مواجه باشیم.

برای بررسی راهکارهای مقابله با آن لازم است استرس شغلی را بشناسیم و عوامل و نشانه‌های آن را بدانیم.

آزمون مناسب استرس چیست:

یرای تحقق خواسته‌ها و آزاد سازی پتانسیل درونی جهت دست‌یابی به اهداف داشتن آرامش و البته کمی هیجان پیش برنده در شغل زندگی لازم است.

برای دست‌یابی یه این منظور میتوانیم با خود شناسی و آگاهی از سطح فشار شغلی خود شروع کنیم و در ادامه مسیر را به درستی طی کنیم. در این مسیر اگر لازم بود مدیریت استرس را بیاموزیم و تمرین کنیم. برای شروع میتوانید آزمون (فشار کاری) را انجام دهید.«این آزمون در محل موسسه قابل انجام خواهد بود.»

انواع استرس چیست؟

استرس به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود. نمیتوان همیشه گفت که استرس خوب نیست استرس گاهی اوقات میتواند مفید باشد و سبب پیشرفت و ارتقا شما و افزایش انگیزه شما در محل کار، مسابقه و یا هرجای دیگر شود. اما اگر استرس خود را تحمل نکنید و طولانی مدت شود ، می تواند به طور جدی در شغل ، زندگی خانوادگی و سلامتی شما تداخل ایجاد کند.

 

در ادامه در رابطه با ۰ تا ۱۰۰ استرس و انواعی که دارد صحبت خواهیم کرد. همچنین راه‌حل‌هایی را برای درمان هر یک متذکر خواهیم شد تا بتوانید شرایط را به‌خوبی تحت کنترل درآورید. انواع استرس چیست؟

استرس نوع مزمن

موضوعی که در رابطه با دو مورد قبلی از انواع استرس وجود دارد، این است که در آن‌ها کمی شور و هیجان دیده می‌شود؛ اما استرس مزمن این‌چنین نیست و هیچ شور و هیجانی ندارد. این استرس به‌قدری پیشرفت می‌کند که می‌تواند زندگی فرد را از پای درآورد و جسم و روح او را تحت تاثیر بگذارد. باید متذکر شد که این نوع از استرس آهسته و پیوسته در بدن انسان پرورانده می‌شود و آثار مخربی که دارد را به‌آرامی می‌گذارد.

به‌طورمعمول دلیل‌هایی که می‌تواند منجر به استرس نوع مزمن شود؛ شامل مواردی چون فقر، ازدواج ناموفق، شرایط بد خانه و خانواده، داشتن شغل نامناسب و … است. اگر فرد در هر یک از شرایط احساس کند که راهی برای نجات از شرایط ندارد و نمی‌تواند خود را از بدبختی نجات دهد، به این نوع از انواع استرس مبتلا می‌شود.

گاهی اوقات استرس مزمن ریشه در کودکی افراد دارد و به استرس و اضطراب‌هایی که در دوران کودکی تجربه کرده‌اند، مربوط می‌شود. گاهی اوقات تجربه افراد تلخ و بد است و همین موضوع باعث می‌شود که آن‌ها گمان کنند دنیا جای خوبی نیست و هیچ امیدی به آینده نداشته باشند. همان‌طور که می‌بینید این نوع از استرس مشکلات بسیاری را به همراه دارد و بدتر از انواع استرس قبلی است؛ پس باید حتما درمان شود. انواع استرس چیست؟

استرس نوع عاطفی

یکی از انواع استرس که امروزه بسیار شایع شده؛ نوع عاطفی است. این نوع از استرس اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که فرد مشکلاتی چون شکست، طلاق، از دست دادن فرد عزیز و مهم، دعوا و تنش زناشویی را تجربه کند. حال این فرد با چنین تجاربی به‌احتمال‌زیاد با مشکل افسردگی مواجه می‌شود و قطعا مشکلات جدی‌تری در آینده برای او پیش خواهد آمد.

استرس نوع عاطفی می‌تواند بر بدن فرد تاثیر بگذارد و مشکلات جدی اعم از تغییرات وزن، کم‌خوابی، احساس پریشانی، خستگی مزمن و … را به همراه داشته باشد؛ اما از آنجایی که این دست از مسائل اهمیت بالایی دارند، باید نسبت به برطرف کردن این مشکل تدابیری انجام شود.

برای مثال اگر شما با همسر خود مشکل دارید، بهتر است به‌جای فکر و خیال در رابطه با مشکل که کم‌کم به استرس ختم می‌شود، با او حرف بزنید تا مشکل به‌راحتی برطرف شود. حتی اگر نتوانستید مشکل را خودتان برطرف کنید، می‌توانید با یک مشاور در ارتباط باشید و از او کمک بخواهید تا درست‌ترین راهکارها جلوی پا شما قرار گیرد. گاهی اوقات مشکل پیش آمده ساده‌تر از آنچه فکر می‌کنید برطرف می‌شود.

استرس نوع فیزیکی

از متداول‌ترین انواع استرس در روانشناسی می‌توان به نوع فیزیکی اشاره کرد. این استرس در حقیقت به حوادث و شرایطی مربوط می‌شود که فرد در یک موقعیت سخت قرار می‌گیرد که امکان دارد بدنش تضعیف شود. برای مثال می‌توان مسافرت اشاره کرد. زمانی که فرد در مسافرت است، زمان خواب، غذا و بسیاری از کارهای دیگر به هم می‌خورد. همچنین مشکلاتی اعم از مدت زمان طولانی بودن در راه، نداشتن شرایط راحت و قابل قبول همگی از جمله عواملی هستند که می‌توانند بدن فرد را تضعیف کنند. این شرایط زمینه را برای استرس فیزیکی آماده می‌کند و باعث می‌شود که فرد شرایط سختی را تجربه کند.

استرس نوع پنهان

یکی دیگر از انواع استرس در روانشناسی که بسیار شایع است را می‌توان استرس پنهان دانست. این نوع از استرس بدون آنکه فرد مطلع باشد، بدن بیمار را درگیر می‌کند. در حقیقت تاثیرگذاری این استرس بر ضمیر ناخودآگاه است و فرد در اکثر مواقع از چنین استرسی بی‌خبر است. همین موضوع باعث شده که شرایط درمان سخت شود؛ زیرا فرد نمی‌داند که درگیر استرس شده است.

گاهی اوقات ضمیر ناخودآگاه به‌قدری درگیر می‌شود که به یک روانشناس مراجعه می‌کند و سپس طبق تشخیص روانشناس متوجه ابتلا به این استرس می‌شود. در ادامه نیز راهکارهایی را در اختیارتان قرار می‌دهد که بتوانید از طریق آن شرایط خانه، محیط کار و اطراف خود را به‌خوبی کنترل کنید و دچار مشکل نشوید.

علت استرس چیست؟

هرکسی محرک استرس متفاوتی دارد. طبق نظرسنجی ها ، استرس کاری در بالای لیست قرار دارد. چهل درصد کارگران آمریکایی اعتراف می کنند که استرس در دفترکار را تجربه کرده اند و یک چهارم آنها می گویند کار بزرگترین منبع استرس در زندگی آنها است.

دلایل استرس چیست:

  • در شغل خود ناراضی بودن
  • داشتن یک کار سنگین یا مسئولیت بیش از حد
  • ساعتهای طولانی کار کردن
  • داشتن مدیریت ضعیف ، انتظارات نامشخص از کار خود ، یا بدون گفتن در روند تصمیم گیری
  • کار در شرایط خطرناک
  • در مورد شانس خود برای پیشرفت یا خطر خاتمه دادن ناامن باشید
  • مجبور به سخنرانی در مقابل همکاران
  • در کار با تبعیض یا آزار و اذیت مواجه شوید ، به خصوص اگر شرکت شما پشتیبانی نکند

استرس های زندگی نیز می توانند تأثیر زیادی داشته باشند. نمونه هایی از استرس های زندگی و علائم استرس چیست:

  • مرگ عزیزی
  • طلاق
  • از دست دادن شغل
  • افزایش تعهدات مالی
  • ازدواج كردن
  • انتقال به خانه جدید
  • بیماری مزمن یا آسیب دیدگی
  • مشکلات عاطفی (افسردگی ، اضطراب ، عصبانیت ، غم ، احساس گناه ، اعتماد به نفس پایین)
  • مراقبت از یکی از اعضای خانواده سالخورده یا بیمار
  • یک رویداد آسیب زا ، مانند یک فاجعه طبیعی ، سرقت ، تجاوز ، یا خشونت علیه شما یا یکی از عزیزانتان

در پاسخ به سوال استرس چیست گاهی اوقات استرس بیش از آنکه از بیرون باشد از درون ناشی می شود. فقط با نگرانی در مورد مسائل می توانید خود را استرس دهید. همه این عوامل می توانند منجر به استرس شوند:

از دیگر عوامل استرس چیست را می توان مواردی نظیر ترس و عدم اطمینان وقتی مرتباً اخبار مربوط به تهدیدات حملات تروریستی ، گرم شدن کره زمین و موادشیمیایی سمی را می شنوید، دانست. این موارد می توانند استرس را در شما ایجاد کنند ، خصوصاً به این دلیل که احساس می کنید هیچ کنترلی بر آن وقایع ندارید.

حتی اگر بلایا به طور معمول وقایع بسیار نادری هستند ، پوشش زنده آنها در رسانه ها ممکن است باعث شود که گویی احتمال وقوع آنها بیش از آنچه در واقعیت هستند ، باشد. دیگر پاسخ به استرس چیست همچنین می تواند ترس ها و نگرانی هایی، از جمله اینکه نگران باشید در پروژه کاری یک پروژه را به پایان نبرید یا در ماه جاری پول کافی برای پرداخت صورتحساب خود نداشته باشید.

موارد مختلف استرس چیست؟

نگرش ها و برداشت ها نگاه شما به جهان یا یک موقعیت خاص می تواند تعیین کند که آیا باعث ایجاد استرس می شود. به عنوان مثال ، اگر دستگاه تلویزیون شما به سرقت رفته باشد و این نگرش را داشته باشید که “مشکلی نیست ، شرکت بیمه من هزینه جدیدی را پرداخت می کند” ، استرس شما بسیار کمتر از این خواهد بود که فکر کنید “تلویزیون من از بین رفته است و من” هرگز آن را پس نخواهم گرفت! اگر دزدها به خانه من برگردند تا دوباره سرقت کنند چه؟

به همین ترتیب ، افرادی که احساس می کنند کار خوبی در محل کار خود انجام می دهند تحت تأثیر یک پروژه بزرگ آینده کمتر از کسانی که نگران بی کفایتی خود هستند ، تحت فشار قرار می گیرند.

انتظارات غیرواقعی نیز می توانند یکی از علل دیگر در پاسخ به سوال استرس چیست است. توجه کنید هیچ کس کامل نیست. اگر شما انتظار دارید که همه کارها را به طور مداوم انجام دهید ، مقصر هستید که وقتی همه چیز مطابق انتظار پیش نمی رود احساس استرس کنید.

تغییر دادن جوابی دیگر برای درک معنی استرس چیست می باشد. هر تغییر اساسی در زندگی می تواند استرس زا باشد – حتی یک اتفاق شاد مانند عروسی یا ارتقا شغل. حوادث ناخوشایندتر مانند طلاق ، شکست اقتصادی بزرگ یا مرگ در خانواده می تواند منابع قابل توجهی از استرس باشد.

سطح استرس شما براساس شخصیت و نحوه پاسخگویی شما به موقعیت ها متفاوت خواهد بود. برخی از افراد همه چیز را همان لحظه پشت سر می گذارند. از نظر آنها ، استرسهای کاری و استرسهای زندگی فقط دست اندازهای جزئی در جاده زندگی هستند. اما برخی دیگر به معنای واقعی کلمه خود را بیمار می کنند.

تأثیرات استرس چیست (بر سلامتی شما)

عوارض استرس و فشار عصبی چیست؟ هنگامی که در یک وضعیت استرس زا هستید ، بدن شما یک پاسخ فیزیکی را شروع می کند. سیستم عصبی شما دوباره شروع به کار می کند و هورمون هایی را ترشح می کند که شما را برای جنگیدن یا بلند شدن آماده می کند. این پاسخ “جنگ یا فرار” نامیده می شود.

به همین دلیل است که وقتی در یک موقعیت استرس زا هستید ، ممکن است متوجه شوید که ضربان قلب شما بالا می رود ، تنفس شما تندتر می شود ، عضلات شما متشنج می شوند و شروع به تعریق می کنید. این نوع استرس کوتاه مدت و موقتی است (استرس حاد) و بدن شما معمولاً به سرعت از آن بهبود می یابد.

دیگر عوارض استرس چیست؟

اما اگر سیستم استرس شما برای مدت طولانی فعال باقی بماند (استرس مزمن) ، می تواند منجر به مشکلات سلامتی جدی تر یا تشدید شود. هجوم مداوم هورمون های استرس می تواند ساییدگی زیادی بر روی بدن شما ایجاد کند و باعث پیرتر شدن سریع آن و مستعد بیماری شود.

اگر مدت کوتاهی استرس داشته باشید ، ممکن است برخی از این علائم جسمی را مشاهده کنید:

  • سردرد
  • خستگی
  • مشکل خوابیدن
  • مشکل در تمرکز
  • معده ناراحت
  • تحریک پذیری

عوارض جدی تر استرس چیست؟

وقتی استرس طولانی مدت می شود و به درستی برطرف نمی شود ، می تواند منجر به تعدادی از بیماری های جدی تر سلامتی شود ، از جمله:

  • افسردگی
  • فشار خون بالا
  • ضربان قلب غیر طبیعی (آریتمی)
  • سخت شدن عروق (تصلب شرایین)
  • بیماری قلبی
  • حمله قلبی
  • سوزش معده ، زخم ، سندرم روده تحریک پذیر
  • معده ناراحت – گرفتگی عضلات ، یبوست و اسهال
  • افزایش یا کاهش وزن
  • تغییر در میل جنسی
  • مشکلات باروری
  • شعله ور شدن آسم یا آرتروز
  • مشکلات پوستی مانند آکنه ، اگزما و پسوریازیس

کنترل استرس می تواند یک تغییر واقعی در سلامتی شما ایجاد کند. یک مطالعه نشان داد که زنان مبتلا به بیماری قلبی اگر تحت یک برنامه مدیریت استرس قرار بگیرند ، عمر طولانی تری دارند.

۱۶ راه‌های کاهش انواع استرس (دشمن استرس چیست؟)

  1. تلاش کنید که دید بهتری به زندگی داشته باشید و تمام وقایع را منفی پیش‌بینی نکنید.
  2. زمانی از تایم روزانه را به انجام امور مورد علاقه خود اختصاص دهید.
  3. برای خود برنامه‌ریزی انجام دهید و سعی کنید تمام شرایط را مطابق با آن برنامه پیش ببرید.
  4. این موضوع را بپذیرید که گاهی اوقات امکان کنترل شرایط را ندارید و باید برخی از مسائل را بپذیرید.
  5. در برنامه غذایی خود از غذاهای سالم و متعادل استفاده کنید.
  6. در جهت کاهش استرس به سمت مصرف سیگار و مشروبات الکلی نروید.
  7. ورزش کردن به‌صورت دائم را در برنامه خود قرار دهید. دقت داشته باشید که اگر بدن شما تناسب لازم را داشته باشد، می‌تواند در برابر استرس مقاومت بهتری داشته باشد.
  8. از خواب کافی غافل نشوید و به‌اندازه کافی استراحت کنید. دقت داشته باشید که گاهی اوقات بسیاری از انواع استرس ناشی از بی‌خوابی است.
  9. توانایی نه گفتن را داشته باشید. بسیاری از شرایط سختی که با آن‌ها مواجه می‌شوید، به دلیل عدم توانایی در نه گفتن است.
  10. در صورت وجود مشکل از مراجعه به پزشک خودداری نکنید. دقت داشته باشید که بسیاری از استرس‌ها در ابتدا قابل درمان هستند، اما اگر به آن‌ها توجه نکنید، می‌توانند مشکل‌آفرین شوند.

استرس ذهنی سیستم عصبی دلسوز شما را فعال می کند و به بدن شما نشان می دهد که به حالت “جنگ یا گریز” در می آید.در طی این واکنش ، هورمون های استرس ترشح می شوند و علائم جسمی مانند ضربان قلب سریعتر ، تنفس سریعتر و رگ های خونی منقبض را تجربه می کنید.

 

تمرینات تنفس عمیق می تواند به فعال سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک کمک کند ، که پاسخ آرامش را کنترل می کند. انواع مختلفی از تمرینات تنفس عمیق وجود دارد ، از جمله تنفس دیافراگم ، تنفس شکمی ، تنفس شکمی و تنفس ضربان دار.

هدف از تنفس عمیق این است که آگاهی خود را بر روی نفس خود متمرکز کنید، و آن را کندتر و عمیق تر کنید. هنگامی که از طریق بینی نفس عمیق می کشید ، ریه های شما کاملاً منبسط شده و شکم شما بالا می رود. این کمک می کند ضربان قلب شما کاهش یابد ، و به شما امکان می دهد آرامش بیشتری داشته باشید.

  1. گذراندن اوقات با حیوان خانگی راهی آرامش بخش و لذت بخش یکی از راهکارهای کاهش استرس است.

علائم روانی و عاطفی استرس چیست؟

برخی از علائم روانشناختی و عاطفی که ثابت می‌کنند تحت فشار قرار گرفته‌اید عبارتند از:

  1. افسردگی یا اضطراب
  2. عصبانیت، تحریک پذیری یا بی قراری
  3. احساس خستگی، عدم انگیزه یا عدم تمرکز
  4. مشکل خوابیدن یا خواب زیاد
  5. افکار رقابتی یا نگرانی مداوم
  6. مشکلات حافظه یا تمرکز شما
  7. تصمیم گیری‌های بد

چه عواملی می‌تواند باعث ایجاد استرس در ما شود؟

استرس می‌تواند ناشی از هرگونه محرک جسمی یا عاطفی و حتی موقعیتی باشد و اصولا افراد با موارد مختلفی از استرس از جمله استرس کار، استرس رابطه یا استرس والدین در طول زندگی خود سر و کار دارند. همانطور که در اواسط این مقاله انواع استرس را به شما معرفی کردیم لازم است تا دوباره ذکر کنم که استرس انواع مختلفی دارد و  به مراحل خاصی از زندگی مانند پیری، بارداری و سال‌های نوجوانی یا دوران یائسگی نیز مرتبط می‌شود.

شاید جالب باشد اما کودکان هم حتی می‌توانند تحت تاثیر استرس قرار گیرند. حال با توجه به عوامل مختلف و روحی یک فرد استرس می‌تواند غیرقابل کنترل و یا طاقت‌فرسا گردد. موارد زیر که در ادامه برایتان ذکر خواهیم کرد نشان دهنده استرس غیرقابل کنترل هستند:

  1. مشکلات اجتماعی و مالی
  2. بیماری جسمی یا روحی
  3. استرس حاصل از شبکه‌های اجتماعی
  4. سابقه خانوادگی وجود استرس یا اختلاف خانوادگی

استرس چگونه بر بدن تأثیر می‌گذارد؟

استرس ابتدا بر احساسات یک فرد تأثیر می‌گذارد و سپس در او علائم روانی ایجاد می‌کند. علائم اولیه که استرس در یک فرد ایجاد می‌کند ممکن است شامل احساسات زیر باشد:

  1. اضطراب
  2. عصبی بودن
  3. حواس پرتی
  4. گفت و گویی درونی
  5. نگرانی بیش از حد
  6. فشار درونی
  7. تغییر در الگوی خواب

سپس این حالات عاطفی می‌توانند ظاهر فرد را هم تحت تأثیر قرار دهند. ممکن است فرد مبتلا به گونه زیر به نظر برسد:

  1. غیرمعمول مضطرب یا عصبی
  2. پریشان
  3. تحریک پذیر یا عصبانی

در واقع با توجه به سطح استرس موجود در یک فرد و مدت زمانی که این روند قرار است در او ادامه پیدا کند، فرد ممکن است علائم شدید عاطفی یا جسمی بیشتری را در این بازه زمانی تجربه کند مانند موارد زیر:

  1. خستگی بیش از حد
  2. افسردگی
  3. داشتن افکاری در خصوص صدمه زدن به خود یا دیگران
  4. سردرد
  5. حالت تهوع و استفراغ
  6. اسهال
  7. احساس درد یا فشار روی قفسه سینه
  8. بالا رفتن ضربان قلب
  9. سرگیجه یا گرگرفتگی
  10. عجله یا بیقراری
  11. تنگی نفس
  12. احساس خفگی

البته لازم به ذکر است که در اکثر موارد این علائم ذکر شده بسیار جزئی هستند و نمیتوانند صدمات جدی بر یک فرد ایجاد کنند. در صورت شدیدتر یا زیادتر شدن شدت آن‌ها دیگر زمان آن فرا می‌رسد تا به دنبال کمک‌های پزشکی باشید.

در صورت مواجهه با استرس چه زمانی باید با پزشک تماس بگیریم؟

درصورتی که قادر به شناسایی منشا استرس خود نیستید و یا اینکه علائم در شما خیلی پررنگ و قابل مشهود هستند دیگر زمان آن است تا با با پزشک خود تماس بگیرید.

  1. گر با استفاده از کمک دوستان، خانواده و مشاوران خود نتوانستید ریشه و منشاء اصلی استرس خود را شناسایی کنید باید به سراغ یک پزشک بروید.
  2. گاهی در پشت پرده استرسی که از آن رنج می‌برید یک دلیل پنهان وجود دارد و به منظور کشف این دلیل لازم است تا از یک مشاور کمک بگیرید و همچنین لازم به ذکر است که بعد از صحبت کردن با یک مشاور، پزشک نیز می‌تواند شخص مناسبی به منظور درمان علائم استرس شما باشد.
  3. بدانید که هر چه زودتر از یک راه‌حل مناسب در این راستا کمک بگیرید به نفع شما خواهد بود و باعث می‌شود تا زودتر از شر این حس مزاحم خلاص شوید. همچنین اگر علائم جسمی دارید که به نظر می رسد ارتباط چندانی با استرس موجود در شما ندارند باید سریعاً به پزشک مراجعه کنید.

اگر استرس شما منجر به بروز هر یک از عوامل زیر شود باید فوراً با اورژانس تماس بگیرید یا به نزدیک‌ترین بیمارستان اطراف خود رجوع کنید:

  1. افکار آسیب رساندن به خودتان
  2. افکار آسیب رساندن به دیگران
  3. درد موجود در قفسه سینه
  4. وجود ضربان قلب سریع
  5. سردرد

تکنیک‌های مدیریت استرس

شما همواره می‌توانید برای جلوگیری از استرس اقدام کنید و سعی داشته باشید تا بر آن غلبه کنید.حال به منظور مدیریت استرس و کنترل هرچه بهتر آن ما به شما راهکارهایی در ادامه معرفی خواهیم نمود:

  1. اهداف و محدودیت‌های واقع بینانه‌ای برای خود تعیین کنید.
  2. حداکثر سعی خود را کنید تا از مسائل ناچیز یا نسبتاً بی‌اهمیتی که از اطرافیان خود می‌شنوید ناراحت نشوید.
  3. در کلاس‌های مدیریت استرس، مدیریت زمان، یا کنترل خشم شرکت کنید.
  4. فعالیت‌هایی را که از آن‌ها لذت می‌برید را پیدا کنید و زمانی را به منظور تخصص یافتن در آن‌ها اختصاص دهید.
  5. در تمرینات بدنی منظم شرکت کنید.
  6. از مصرف الکل و کافئین اجتناب کنید .
  7. به زندگی نگاه مثبت داشته باشید.
  8. به خاطر کارهای خوبی که هر روز انجام می‌دهید از خودتان سپاسگذاری کنید.

استرس را بشناسید

استرس یکی از مشکلات بسیار رایج این روزهای زندگی افراد محسوب می‌شود. استرس بدون توجه به جنسیت و سن ممکن است به هر دلیل به وجود آید و در انواع گوناگون مشاهده شود. در این بین، شما باید با علائم استرس بیش از حد آشنایی داشته باشید تا بتوانید برای درمان استرس شدید اقدامات لازم را انجام دهید. ممکن است این سؤال برای شما ایجاد شود که استرس از چیست؟ دلایل زیادی برای ایجاد استرس وجود دارد؛ بسیاری از مسائل همانند طرز فکر، باور، دیدگاه و مشکلات روحی و گاها جسمی افراد بدین ترتیب باعث بروز انواع استرس می‌شود.

همچنین بسیاری از فرآیندهای زندگی افراد را مختل می‌سازد و به همین دلیل است که استرس می‌تواند در انواع گوناگون و به طور شدید گاها مشاهده شود. شما برای درمان استرس شدید باید هر چه سریع‌تر وارد عمل شوید؛ چرا که هرچه استرس به قول معروف در سبک زندگی، شخصیت و جسم افراد کهنه‌تر شود قطعا درمان آن شما را با مشکلات بالاتری رو‌به‌رو خواهد کرد. خاطر نشان می‌کنیم که به واسطه استرس بسیاری از هدف‌های زندگی افراد از بین می‌رود و انسان بدین شکل ممکن است با بی انگیزگی مواجه شود. قطعا این بی‌انگیزگی می‌تواند پیامدهای فوق‌العاده وحشتناکی داشته باشد.

راه درمان استرس شدید را پیدا کنید

زمانی که شما بتوانید این موضوع را برای خود روشن کنید که استرس از چیست آنگاه علائم استرس بیش از حد را نیز خواهید شناخت. همچنین برای درمان استرس شدید به دنبال راه چاره خواهید بود؛ چرا که اگر استرس درمان نشود صددرصد می‌تواند به واسطه پیامدهای سنگینی که دارد مشکلات روحی و روانی و حتی جسمی بسیار خطرناکی را برای شما به وجود آورد. توجه داشته باشید بسیاری از افرادی که دچار استرس شدید هستند عموما با یک سری احساس‌های آزاردهنده ساعات خود را میگذارند.

این احساسات به ناامیدی منتهی می‌شود. ناامیدی نیز باعث حرکات وحشتناکی در زندگی می‌گردد؛ چرا که در این بین شما انواع خشم و عصبانیت را می‌توانید در رفتار این گونه افراد احساس کنید.اینچنین است افرادی که استرس شدید دارند را در بسیاری از شرایط به عنوان افراد افسرده می‌شناسند. چنانچه افراد به دنبال راه درمان نباشند و آن را جدی نگیرند و راه درمان آن را شروع نکنند چه بسا با انواع بیماری‌های جسمی رو‌به‌رو نشوند و به همین ترتیب ما به این افراد توصیه می‌کنیم که از استرس خود را بشناسند و به فکر راه درمان باشند.

چنانچه به هر دلیل با علائم استرس بیش از حد روبه‌رو باشند، هر چه سریع‌تر باید به درمان استرس شدید اقدام کنند؛ چرا که این روزها با پیشرفت تکنولوژی به راحتی می‌توانند راهکارهای مناسبی را برای درمان استرس مورد استفاده قرار دهند.

استرس آنچنان هم بد نیست

زمانی که شما متوجه شوید استرس از چیست راحت‌تر خواهید توانست به درمان آن اقدام کنید؛ چرا که در این بین بعضی از استرس‌ها مضر نیستند. باید به این نکته کلیدی توجه داشته باشید که چنانچه افراد مقداری استرس را در فرایند زندگی خود دنبال نکنند، نخواهند توانست در زندگی خود نظم لازم را نیز جدی بگیرند. بدین ترتیب انواع فعالیت‌های افراد با سرعت عمل قابل توجهی مواجه نخواهد شد. به همین دلیل است که شما نمی‌توانید استرس را یک فرایند مطلقا آسیب‌زا و مضر در نظر بگیرید. با مشخص کردن نوع استرس خود خواهید توانست ماهیت اصلی آن را بشناسید؛ چرا که برخی استرس‌ها و اضطراب‌ها لازمه زندگی هستند تا افراد بتوانند به نحوی به برنامه‌ریزی منظمی بپردازند و طبق آن به اهداف خود فکر کنند.

به چه دلیلی استرس به وجود می‌آید

توجه داشته باشید که استرس به وسیله علت‌های خاصی به وجود می‌آید. یکی از این‌ها دلایل سبک زندگی افراد است. به این دلیل که شما با توجه به روشن شدن نوع استرس خود خواهید توانست آن را شناسایی کرده و چنانچه استرس شدیدی داشته باشید به فکر درمان استرس شدید خود باشید. اما مشاهده شده است بسیاری از افراد به خاطر فرایند‌های خاصی مانند طلاق و یا حتی گاها ازدواج ممکن است دچار استرس شوند. همچنین به خاطر انواع مشکلات خانوادگی مانند مشکلات مالی با استرس‌های شدید و گوناگونی مواجه شوند.

اگر هر چه سریع‌تر به فکر درمان استرس شدید نباشید این استرس‌ها می‌تواند عواقب بسیار بدی را به وجود آورد؛ چرا که افراد در جامعه اگر ذهن آرامی نداشته باشند، صد درصد برای جامعه آسیب‌های فراوانی را ایجاد خواهند کرد. البته بسیاری از محدودیت‌ها به لحاظ جغرافیایی و یا حتی محدودیت‌های مالی می‌تواند یکی از دلایل استرس به حساب آید؛ چرا که سبک زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است.

چنانچه شما نتوانید سبک زندگی خود را مدیریت کنید بدون شک با وجود عوامل استرس‌زا زندگی شما نخواهد توانست روال عادی خود را به دست گیرد. این چنین است که بسیاری از نکات و باورهای مثبت را نخواهید توانست به شکلی کاملا خاص احساس کنید و همیشه ذهن شما با انواع تنش رو‌به‌رو خواهد بود.

همه چیز را جدی نگیرید

اما به این نکته نیز توجه داشته باشید که استرس به واسطه فشارهای بسیار خاص روحی می‌تواند روی جسم بدن نیز تاثیرات بسیار شدید و مضری را وارد آورد؛ چرا که انواع استرس شدید به راحتی باعث از دست رفتن ثبات و ساختار اصلی بدن می‌شود و همچنین در برخی از اوقات شما ممکن است با وجود استرس به دردهای خاصی مانند دردهای شدید میگرنی و یا دردهای عضلانی در بدن روبه‌رو شوید و همان گونه که می‌دانید تمامی دردها منبع و منشأ خاصی دارند. استرس نیز به عنوان یک منبع اصلی شناخته می‌شود و بدین ترتیب شما بهتر است درمان استرس شدید را جزء ضرورترین درمان‌ها قرار دهید.

گوشه گیر نباشید

طبق موارد گفته شده برای این که بتوانید به نحو احسن همیشه جوان، سرزنده و شاداب بمانید از انواع استرس که منبع اصلی بسیاری از بیماری‌ها است شدیدا دوری کنید؛ چرا که در غیر این صورت استرس در سبک زندگی شما جز به تباهی چیز دیگری را نخواهد توانست تبدیل کند. پس تا حد امکان برای درمان استرس شدید به دنبال تکنیک‌ها و راهکارهای مناسب باشید. به این دلیل که شما اگر نتوانید این نکته را برای خود روشن کنید که تمامی مسائل و قضای زندگی آنچنان مهم و جدی نیست که شما بخواهید به وسیله آن زندگی را برای خود و اطرافیان تلخ کنید تا حدودی از بروز انواع استرس جلوگیری کرده‌اید.

به دنبال شغل مناسب باشید

اما یکی از دلایلی که افراد به واسطه آن بسیار به دنبال درمان استرس شدید هستند به خاطر انواع استرس کاری است؛ چراکه این نوع استرس در گروه رایج‌ترین انواع استرس قرار گرفته است. به هر حال راضی نبودن از منبع درآمد باعث می‌شود که انسان همیشه با مشکلات مالی بسیاری دست‌وپنجه نرم کند.

به همین دلیل استرس کاری از جمله استرس‌های بسیار شایع محسوب می‌گردد که در برخی از اوقات مشاهده شده است به خاطر وجود ساعت‌های کاری طولانی افراد نتوانسته ظرفیت خود را بالا ببرند و این چنین تنها به دنبال درمان استرس شدید بوده‌اند. البته برخی از سوء تفاهم‌ها و تبعیض‌های جنسیتی نیز باعث می‌شود که انسان به طور ناخودآگاه با استرس روبه‌رو شود و به همین دلیل همیشه دنبال یک شغل کاملا مناسب برای خود باشید؛ چرا که شغل یکی از مهم‌ترین مسائل به‌روز زندگی است که شما بیشتر زمان خود را با آن سپری می‌کنید، پس اگر رضایت کافی نداشته باشید نخواهید توانست به بازدهی بالا در شغل کار خود فکر کنید.

اعتماد به نفس خود را بالا ببرید

بسیاری از انواع استرس‌های شدید نیز به خاطر وجود انواع بیماری به وجود می‌آید. اما اگر شما روحیه و خونسردی خود برای بروز انواع بیماری حفظ کنید، صددرصد روحیه بالای شما باعث خواهد شد تا روند درمان به شکل مناسب تری طی شود و به درمان سریع نیز منجر خواهد شد. البته نمی‌توان اعتماد به نفس پایین را یکی از دلایل استرس به حساب نیاورد؛ چرا که اعتماد به نفس تاثیر بسیاری روی ساختار ذهنی انسان می‌گذارد و هرگونه پایین‌بودن اعتماد به نفس بدون شک باعث وجود استرس و اضطراب می‌گردد.

به همین خاطر سعی کنید، اعتماد به نفس خود را همیشه بالا ببرید و تا حد امکان در سیر اتفاقات گذشته نباشید که دچار احساس گناه شوید؛ چرا که احساس گناه انسان را با ناامیدی روبه‌رو می‌کند و این موارد جزء موارد کلیدی برای بروز انواع استرس محسوب می‌شود.

درمان استرس شدید را جدی بگیرید

چیزی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت قدرت ذهن و باور است و زمانی که شما قادر نباشید ذهن خود را مدیریت کنید، استرس به شکل ویژه باعث خواهد شد که شما به واسطه عدم تمرکز نتوانید در شغل و زندگی خود موفق باشید. اگر از انواع باور و نگرش منفی دوری کنید صددرصد به انواع استرس شدید دچار نخواهید شد و دیگر لازم نیست به فکر درمان استرس شدید باشید؛ چراکه ماهیت اصلی زندگی با فراز و نشیب‌های بسیاری رو‌به‌رو است که اگر شما بخواهید این موارد را جدی بگیرید تنها به استرس و اضطراب دامن زده‌اید. همان‌گونه که شاید شما بهتر بدانید استرس می‌تواند ضربان قلب شما را به شدت بالا آورده و حتی انواع مشکلات گوارشی، سردرد و بی‌خوابی را به وجود آورد.

جمع‌بندی

به طور کامل با استرس چیست و عوامل موثر بر درمان سریع استرس آشنا شدیم. اگرچه ممکن است استرس و اضطراب در محل کار و زندگی شخصی شما بوجود آید ، اما روشهای ساده بسیاری برای کاهش فشار وارده وجود دارد. این نکات اغلب شامل دور شدن ذهن از منبع استرس است. ورزش، هوشیاری، موسیقی و صمیمیت جسمی همه می توانند در رفع اضطراب موثر باشند همچنین تعادل کلی کار و زندگی شما را بهبود می بخشند.

برخی از سوالات رایج

استرس چیست؟

استرس یک عکس العمل فیزیکی در برابر هر اتفاقی است که بدن نیاز به واکنش دارد. بدن انسان، این واکنش را در احساسات، فیزیک و ذهن فرد ایجاد میکند.

استرس مضر و مشکلات استرس چیست؟

وقتی که بر اثر اتفاقی، فشار روانی که فرد تجربه می‌کند بالا برود تا حدی که عملکرد وی را مختل کند «استرس مضر» است.

دلایل عمده فشار روانی و استرس چیست؟

تاثیر تغییرات جدی سبک زندگی در استرس چیست
نقش فشارهای محیطی در استرس چیست
نقش محرک‌های اجتماعی در استرس چیست
محدودیت‌ها




تاریخ: پنج شنبه 16 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

داستان گاو بنفش ، اهمیت دیه شدن در بین رقبا

معرفی کتاب گاو بنفش

گاو بنفش، ایده‌ای جالب در مورد متمایز بودن است. در دنیایی که از هر محصول می‌توان نمونه‌های فراوانی یافت و رقابت بسیار شدید است، دیده شدن بسیار سخت شده است. ست گودین در این کتاب متمایز بودن را به عنوان یکی از اصلی‌ترین بایدهای بازاریابی مطرح می‌کند. فروش محصولاتی که مانند گاوی با رنگ بنفش جلب توجه کنند به سرعت افزایش پیدا می‌کند. به بازار نگاه کنید. بسیاری از محصولات از نظر کیفیت در یک جایگاه قرار دارند اما فروش یک برند خاص یا یک محصول خاص بسیار بالاتر از بقیه است. در بسیاری از موارد آن محصول تبدیل به یک گاو بنفش شده است. یعنی محصولی شده است که جلب توجه می‌کند و همه در موردش صحبت می‌کنند.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل درباره ضریب هوشی یا IQ ، انواع هوش

ضریب هوشی نرمال از اوایل قرن بیستم تبدیل به یک بحث داغ جهانی شد. اولین تست‌های مربوط به اندازه‌گیری ضریب هوشی نرمال آنچنان اهمیت پیدا کرد که تقریباً تمام موفقیت و سعادت انسان‌ها به بهره هوشی آن‌ها نسبت داده می‌شد.

بسیار طول کشید تا جامعه جهانی به اشتباهات خود درباره ضریب هوشی نرمال افراد پی ببرد. هنوز هم افرادی هستند که موفقیت انسان‌ها را در گرو ضریب بالای هوشی آنان می‌دانند اما همین افراد اگر جدیدترین منابع موجود در این زمینه را مطالعه کنند، به اشتباه خود پی خواهند برد.

در این مطلب به تعریف ضریب هوشی و هیجانی انسان معمولی و مقایسه این دو در جدول می‌پردازیم و به سؤال ضریب هوشی چند باید باشد؟ پاسخ می‌دهیم. پس با ما همراه باشید.

ضریب هوشی چیست؟

مطمئناً همگی ما می‌‌خواهیم بدانیم ضریب هوشی چیست و چگونه اندازه‌گیری می‌‌شود. می‌توان گفت: ضریب هوشی یا بهره هوشی در جدول معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسان‌ها است. هر چقدر IQ یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده می‌‌شود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.

قبل از پاسخ به سؤال چگونه آی کیو خود را محاسبه کنیم؟ باید به این نکته توجه داشته باشید که بیشتر افراد آی‌کیو را تنها هوش ریاضی افراد در نظر می‌‌گیرند. در قرن بیستم آزمون‌های زیادی برای اندازه‌ گیری iq افراد ارائه شد و کتاب‌های مشهوری نیز در این باره به چاپ رسیدند. امروزه با کشف معیارهای جدید برای موفقیت، آی کیو اهمیت گذشته را از دست داده است. آزمون‌ها و جدول آی کیو براساس افراد با فرهنگ‌های مختلف، جنسیت و سن‌ و سال با هم تفاوت دارند.

اندازه‌گیری ضریب هوشی از چه زمانی شروع شد؟

اولین سؤال در مورد هوش و اولین آزمون‌های اندازه‌گیری IQ به دانشمند فرانسوی «آلفرد بینه» برمی‌گردد. بینه با «تئودور سیمون» دیگر دانشمند فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم به تحقیق درباره اندازه هوش انسان‌ها و میزان بهره هوشی در جدول پرداختند.

سؤالی که بینه از خود پرسید، این بود: «یک بچه‌ی پنج ساله چه چیزهایی را باید بفهمد که بتوانیم بگوییم توانایی ذهنی خوبی در یادگیری دارد؟» بینه و سیمون همچنین این سؤالات را در مورد افراد با سنین مختلف پرسیدند.

نتیجه حاصل از آن پرسش این شد که: «ما زمانی می‌توانیم بگوییم فردی از توانایی یادگیری خوبی برخوردار است که نسبت به سایر افراد هم‌ سن و سال و خود فهم قابل قبولی نسبت به مسائل مختلف داشته باشد» بنابراین وقتی می‌توانیم بگوییم که فهم یک بچه پنج یا هفت ساله خوب است که بتوانند دیگر مسائلی که کودکان پنج یا هفت ساله می‌فهند را بفهمند.

بینه و همکارش بر همین اساس هوش افرادی که مانند دیگر همسالان خود (به‌صورت میانگین) بودند را ۱۰۰ در نظر گرفتند. افرادی که از افراد هم‌سن خود درک بالاتری داشتند، بهره هوشی بالای ۱۰۰ و افرادی که از بقیه کمتر می‌فهمند در زیر ۱۰۰ قرار می‌گرفتند.

بینه خود از نتیجه آزمون که طراحی کرده بود راضی نبود؛ او بارها در تحلیل‌های خود به این نکته اشاره کرد که آزمون ضریب هوشی‌اش به پیشینه فرهنگی بستگی دارد. در سال ۱۹۱۶ فردی به نام «لوییس ترمن» یافته‌های هوشی بینه را تحت آزمایش و اصلاح قرار داد. در واقع آن‌چه که امروزه با عنوان بهره هوشی یا IQ می‌شناسیم، حاصل اصلاحات ترمن روی تحقیقات بینه است.

ترمن تا اواخر عمر خود بارهای بار تست ضریب هوشی را مورد اصلاح و بازبینی قرار داد. آن آزمون‌هایی که امروزه برای اندازه‌گیری تست هوش مورد استفاده قرار می‌گیرند، نمونه‌های جدیدتری هستند که پس از ترمن توسط سایر محققان ارائه شده‌اند و به شکل امروزی درآمده‌اند. اگر برای شما هم سؤال شده است که بهره هوشی نرمال یا آی کیو نرمال چند است؟ تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

آیا ضریب هوشی بالا برای موفقیت انسان مهم است؟

در گذشته این ‌چنین تصور می‌شد که تمام موفقیت‌های آینده فرزندان را می‌توان از روی میزان بهره هوشی آن‌ها پیش‌بینی کرد. بعدها تحقیقات ثابت کردند که IQ نمی‌تواند ارتباط مستقیمی با موفقیت آینده کودکان داشته باشد؛ چراکه بعضی از افراد دارای ضریب هوشی بالا، از زندگی سطح پایینی برخوردار بودند و افراد با ضریب آی کیو پایین‌تر زندگی بهتری داشتند.

نتیجه همین تحقیقات دانشمندان و روان‌شناسان را به فکر فرو برد. بنابراین در عصر حاضر این موضوع کاملاً مشخص شده است که iq هیچ تضمینی برای موفقیت آینده یک فرد نیست.

ضریب هوشی چگونه محاسبه می‌شود؟

اگر شما هم درباره نحوه محاسبه آی کیو سؤال دارید! باید بگوییم آی‌کیو یک شخص به ‌صورتی محاسبه می‌شود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمون‌های محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب می‌شود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود. اگر سن عقلی و تقویمی فرد هردو یک عدد باشند، فرد موردنظر از بهره هوشی متوسط یعنی 100 برخوردار است.

اگر در محاسبه ضریب هوشی سن عقلی از سن تقویمی بیشتر باشد، حاصلضرب و تقسیم از عدد ۱۰۰ بیشتر بوده و آی کیو فرد بالاتر از حد متوسط خواهد بود. اگر احیاناً سن عقلی فرد دیگری کمتر از سن تقویمی وی باشد، نتیجه حاصل شده کمتر از ۱۰۰ بدست خواهد آمد؛ یعنی بهره هوشی وی پایین‌تر از حد متوسط خواهد بود.

اکنون می توانیم در پاسخ به سؤال IQ یک انسان معمولی چقدر است؟ باید بگوییم در محاسبه آی کیو افرادی که ضریب هوشی آن‌ها بین 85 تا 114 بدست آمده باشد، طبق طبقه بندی بهره هوشی از هوش متوسطی برخوردارند. اگر نتیجه iq کسی بین 115 تا 129 باشد، با توجه به طبقه‌بندی مذکور فرد باهوش در نظر گرفته می‌شود. اگر بین 130 تا 145 باشد، فرد باهوش بوده و افراد با IQ بالاتر از 145 بر اساس طبقه‌بندی، نابغه محسوب می‌شوند.

آیا ضریب هوشی تغییر می ‌کند؟

تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر می‌کند. البته با توجه به طبقه‌بندی در طول سالیان بهره هوشی کل انسان‌های دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است. مثلاً از چندین سال قبل تا به امروز میانگین آی کیو انسان‌ها از ۱۰۰ به ۱۳۰ افزایش پیدا کرده است.

یک محقق اتریشی به نام «جیمز فلاین» در پی مطالعات و تحقیقات خود درباره طبقه بندی آی کیو به این مهم دست پیدا کرده است که: «هرچه اطلاعات در زندگی مردم بیشتر می‌شود، مردم به همان اندازه باهوش‌تر می‌شوند.»

بنابراین به راحتی می‌توان به این نتیجه رسید که اگر افراد به‌صورت آگاهانه در صدد تلاش برای بالا بردن هوش خود باشند، سرانجام موفق می‌شوند از یک فرد با هوش متوسط به یک فرد بسیار باهوش تبدیل شوند.

باهوش ‌ترین کشورهای دنیا کدام‌ها هستند؟

براساس آمار ارائه شده از طبقه بندی آی کیو، باهوش‌ ترین مردم جهان، مردم کشورهای آسیای شرقی مانند ژاپن، تایوان، چین، سنگاپور، هنگ‌کنک و کره جنوبی هستند. پس از آن‌ ها نیز کشورهای کانادا، هلند و فنلاند قرار دارند. متاسفانه کشورمان در رتبه‌بندی‌های هوش جهانی جایگاه والایی ندارد. در واقع بر اساس آمار قدیمی ارائه شده، میانگین بهره هوشی مردم کشور ایران در جایگاه ۵۷ جهانی قرار داشت.

باهوش ‌ترین افراد دنیا چه کسانی هستند؟

اگر بخواهیم بیشتر از حد بین ‌المللی زوم کرده و برترین هوش را در افراد جهان بررسی کنیم، می‌توانیم به بهره هوشی بالای افراد زیر در طول تاریخ اشاره کنیم:

  • بهره هوشی ۱۶۰ متعلق به بیل گیتس – مؤسس مایکروسافت و ثروتمندترین مرد جهان
  • بهره هوشی ۲۰۵ متعلق به لئوناردو داوینچی – نقاش، مجسمه‌ساز، طراح و مهندس ایتالیایی
  • بهره هوشی ۲۱۰ متعلق به گوته – شاعر، نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان و سیاستمدار آلمانی
  • بهره هوشی ۱۸۵ متعلق به گالیله – منجم و ریاضی‌دان مشهور ایتالیایی


این نمونه‌ها از جمله افرادی بودند که همگی کمابیش با آن‌ها و فعالیت‌هایشان آشنا هستیم. افراد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که در گذشته از بهره هوشی بسیار بالایی برخوردار بوده‌اند و هنوز هم افراد مشهور زیادی هستند که  آی‌کیو بالایی دارند. گفته می‌شود پرداختن به هنر و موسیقی می‌تواند بهره هوشی را تقویت کند.

البته نظر دیگری حاکی از آن است که پرداختن به کارهای موردعلاقه و هیجان‌انگیز هم می‌تواند در تقویت آی‌کیو مؤثر باشد. پرداختن به کارهای موردعلاقه در مورد هرکدام از افراد فوق وجود داشته است، بنابراین شاید دلیل هوش بالای آن‌ها، فعالیت‌ها و کانون توجه‌شان باشد.

شاید اگر داوینچی نقاش نمی‌شد، گوته شاعر نمی‌شد، گالیله به رصد کردن ستارگان مشغول نمی‌شد یا اگر بیل گیتس برنامه نویسی یاد نمی‌گرفت، بهره هوشی برتری نصیب آن‌ها نمی‌شد و ما هم هرگز آن‌ها را نمی‌شناختیم!

باهوش بودن چقدر اهمیت دارد؟

در گذشته باهوش بودن بسیار حائز اهمیت بود؛ حتی معلم‌ها براساس ضریب هوشی دانش‌آموزان در مورد آینده آن‌ها قضاوت می‌کردند. خوشبختانه امروز این ‌چنین نیست و این تست‌ها به اندازه گذشته در نزد مردم مهم نیستند.

لذت باهوش بودن را نمی‌توان انکار کرد؛ مطمئناً شخصی که بداند از آی کیوی بالایی برخوردار است، احساس  رضایت بیشتری نسبت به خود خواهد داشت مانند رئیس جمهور سابق آمریکا (ترامپ) که بسیار به بهره هوشی بالای خود می‌نازد و مدام هوش خود را با هوش سایر رؤسای جمهور آمریکا در گذشته مقایسه می‌کند.

بنابراین باهوش بودن مهم است اما نه به آن اندازه که تمام جنبه‌های شخصیت ما را در بر بگیرد. نکته مهم‌تر قابل ارتقا بودن هوش است که می‌توان برای تقویت و رشد آن تلاش کرد. البته با اطلاعات عمیق و گسترده ‌ای که در دنیای امروز وجود دارد، افراد به‌راحتی می‌توانند مهارت‌های موردنظر خود را فرا بگیرند، بدون اینکه نگران ضریب هوشی خود باشند.

جدول ضریب هوشی

تست‌ها و جدول‌های زیادی طراحی شده است اما در این مطلب صرفاً به معرفی جدول ضریب هوشی استنفود – بینه می‌پردازیم که توسط لوییس ترمن ارائه شد و بعدها بکامل تر شد.

طبقه‌بندی ضرایب هوشی براساس آزمون استنفورد – بینه
محدوده بهره هوشی طبقه‌بندی بهره هوشی
۱۴۵ – ۱۶۰ بسیار با استعداد
۱۳۰ – ۱۴۴ با استعداد
۱۲۰ – ۱۲۹ برتر
۱۱۰ – ۱۱۹ بالاتر از متوسط
۹۰ – ۱۰۹ متوسط
۸۰ – ۸۹ پایین‌تر از متوسط
۷۰ – ۷۹ در مرز
۵۵ – ۶۹ دارای اختلال خفیف
۴۰ – ۵۴ دارای اختلال زیاد

ضریب هوشی نرمال چند است؟

اگر برای سؤال ضریب هوشی من چنده ؟ به دنبال یک جواب صریح هستید تا هوش خود را مورد سنجش قرار دهید و بدانید؛ باید عنوان کنیم که بهره هوشی ۱۲۵ برای افراد بسیار ایده‌آل است.

اگر ضریب هوشی شما ۱۲۵ یا نزدیک به آن (۱۲۰ الی ۱۳۰) است، شما از بهره هوشی نرمال و خوبی برخوردار هستید و طبیعی است. همانطور که در جدول فوق هم مشاهده می‌کنید، بهره هوشی بین ۱۲۰ تا ۱۲۹ در حد برتر قرار دارد. در واقع این جدول می‌تواند دید بسیار وسیعی در اختیارمان قرار دهد.

آزمون ۷ دقیقه ‌ای بدست آوردن ضریب هوشی

آزمون‌های زیادی وجود دارند که با انجام آن‌ها می‌توانید به  سن عقلی‌تان پی ببرید. بیشتر این آزمون‌ها کمتر از هفت دقیقه زمان می‌برند اما قابل اعتماد نیستند. بهتر است برای ارزیابیسن عقلی خود از تست‌های استاندارد مانند «تست ریون» استفاده کنید.

در تست ریون یک تصویر به شما نشان داده می‌شود که قسمتی از آن خالی است. شما باید یک الگو در سایر تصاویر پیدا کنید تا بتوانید در ادامه آن‌ها جای تصویر خالی را حدس بزنید.

این تست در سال ۱۹۳۶ توسط «جان ریون» طراحی شد که همچنان تا به امروز کاربردی باقی مانده است و شما می‌توانید به راحتی از آن استفاده کنید. سایت‌های زیادی این تصاویر (۶۰ تصویر) را قرار داده‌اند که با مراجعه به آن‌ها می‌توانید سن عقلی خود را بدست بیاورید.

چه انتقادهایی به ضریب هوشی وارد است؟

با توجه به اینکه سن عقلی در سال‌های اخیر  توسط برخی از محققان رشد شده است، جایگاه خود را در بین جامعه جهانی تا حد زیادی از دست داده است. مهم‌ترین انتقادهایی که به آی کیو وارد شده است به قرار زیر است:

ضریب هوشی نمی‌تواند تمام توانایی انسان را اندازه بگیرد

تست‌هایی که برای اندازه‌گیری سن عقلی افراد وجود دارد، تنها می‌تواند قدرت محاسبه افراد را اندازه بگیرد. این در حالی است که عوامل بسیار زیادی از جمله خلاقیت، توان رهبری و مدیریت، هوش کلامی، استعدادهای هنری و…. همگی در موفقیت افراد نقش دارند. پس بهره هوشی نمی‌تواند معیار اندازه‌گیری ارزش انسان‌ها باشد.

ضریب هوشی تفاوت‌های نژادی و قومیتی را در نظر نمی‌گیرد

تست‌های آی کیو براساس استاندارد خاصی طراحی شده‌اند که در آن به تفاوت‌های انسان‌ها مانند سطح فرهنگ، مهارت‌های ارتباطی ملل مختلف، ارزش‌ها و مهارت‌های شناختی بی‌توجه است.

این در حالی است که تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند تأثیر مستقیمی بر مقدار درک و یادیگری انسان‌ها داشته باشد. به ‌علاوه موضوع «باور» در سال‌های گذشته موضوع پیشرفت و عدم پیشرفت انسان‌ها را به‌ شیوه‌ای علمی به اثبات رسانده است. وقتی ملل مختلف عقاید و باورهای مختلفی هم دارند، موفقیت یا عدم موفقیت آن‌ها به باورهایشان برمی‌گردد حتی اگر بسیار باهوش یا بسیار کند ذهن باشند.

ضریب هوشی موقعیت و شرایط زندگی افراد را در نظر نمی ‌گیرد

این مورد یکی از شدیدترین انتقادهایی است که در سطح جهان به اندازه ‌گیری سن عقلی وارد شده است. نادیده گرفتن مسائل اجتماعی و اقتصادی در محاسبه این شاخص می‌تواند بزرگترین ضعف این سیستم باشد.

آیا کودکی که دچار سوءتغذیه است، می‌تواند به اندازه یک کودک مرفه به تست‌های هوش خوب پاسخ بدهد؟ آیا شاگردان یک مدرسه بدون هیچ امکانات با شاگردان مدرسه‌ای دیگر که از تمام امکانات آموزشی استفاده می‌کنند، قابل مقایسه است؟ تست‌های اندازه‌ گیری شاخص هوش نمی ‌توانند پاسخی برای این‌سوال‌ها داشته باشند.

ضریب هوشی یا هوش هیجانی؟

پس از کاهش اهمیت شاخص هوش یا IQ برای مردم، موضوع EQ (Emotional intelligence) یا هوش هیجانی جذابیت بیشتری برای مردم پیدا کرد. البته با توجه به ویژگی‌های این نوع از هوش، جذابیت آن کاملاً منطقی به نظر می‌رسد.

اما سؤال این است که eq چیست؟ هوشی هیجانی در واقع اندازه‌گیری سطح اطلاعات و توانایی‌های عاطفی افراد است. شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که اگر در گذشته هوش به ریاضیات نسبت داده می‌شد، در عصر حاضر هوش به احساسات نسبت داده می‌شود.

اگر بخواهیم بیشتر در مورد ویژگی‌های EQ  و تقویت هوش هیجانی بدانیم، باید مهارت‌های زیر را بررسی کنیم:

خودآگاهی (Self Awareness)

اعتماد به نفس یک فرد، می‌تواند حاکی از خودآگاهی و هوش اجتماعی بالای وی باشد. علاوه بر آن، خودارزیابی، آگاهی و توجه به احساسات و خلق و خوی خود می‌تواند هوش هیجانی افراد را بالاتر ببرد.

شناخت نقاط قوت و ضعف نیز از دیگر خاصیت‌های خودآگاهی در هوش هیجانی است. افرادی که در مقابله با مشکلات و سختی‌ها دوام می‌آورند و ناامید نمی‌شوند، از خودآگاهی بالایی برخوردار هستند که یکی از تکه‌های اصلی پازل هوش هیجانی است.

کنترل احساسات در شرایط سخت مانند از دست دادن عزیزان، شکست‌های عاطفی و …. نیز از خصوصیات خودآگاهی افرادی است که هوش هیجانی بالایی دارند.

مدیریت عواطف (Managing Emotions)

به مدیریت عواطف، خودمدیریتی یا Self Management هم گفته می‌شود. این مهارت هیجانی به افراد کمک می‌کند تا بتوانند عصبانیت، استرس، ترس و ناراحتی خود را در برابر دیگران به شیوه درستی کنترل و مدیریت کنند و سبب توسعه فردی در خود شوند.

افرادی که در مواجهه با شرایط دشوار، ضمن حفظ آرامش خود، به فکر ارائه راه‌حل هستند، مدیریت احساسات قوی دارند که نشان از هوش هیجانی بالای آن‌ها است.

آگاهی اجتماعی (Social Awareness)

آگاهی اجتماعی، در روابط بین فردی نقش بسزایی دارد. فردی که هوش هیجانی بالایی دارد از مهارت آگاهی اجتماعی برخوردار است؛ یعنی می‌تواند با دیگران همدلی کرده و با ایشان در شرایط دشوار کنار بیاید.

این مهارت به‌خصوص در زندگی مشترک افراد نقش بسزایی دارد. البته شناخت احساسات دیگران در کنار شناخت احساسات خود به افراد کمک می‌کند تا بتوانند روابط خوبی را تجربه کنند.

مهارت‌های اجتماعی (Social Skills)

فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، می‌تواند به گونه‌ای رفتار کند که هم موجبات رضایت دیگران را مهیا کند و هم خودش راضی و خشنود باشد. اگر فردی تنها در فکر جلب رضایت دیگران باشد، مهارت اجتماعی کافی ندارد.

اگر هم فردی تنها به فکر خودش باشد و عواطف و احساسات دیگران برایش بی‌اهمیت باشد، باز هم از مهارت اجتماعی کافی برخوردار نیست. بنابراین می‌توانیم نتیجه بگیریم که رفتار متعادل یک شخص نشان دهنده مهارت‌ اجتماعی بالای وی است.

چرا هوش هیجانی مهم‌تر است؟

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، می‌توانند در جامعه ارتباطات بهتری برقرار کرده و موفقیت‌های بیشتری کسب کنند. تحقیقات ۷۵ ساله گروهی از دانشمندان غربی نشان می‌دهد که اصلی‌ترین عامل شادی و خوشحالی انسان‌ها در روابط درست آن‌ها نهفته است.

بنابراین برای دستیابی به مهم‌ترین عامل شادی در زندگی، باید روابط درستی ایجاد کنیم و این روابط درست در سایه هوش هیجانی بالا ایجاد می‌شوند. در گذشته تصور می‌شد که ثروت یا شهرت می‌تواند مهم‌ترین عوامل خوشبختی و رضایت از زندگی افراد باشد اما با کشف هوش هیجانی و اصلی‌ترین عامل خوشبختی انسان، این نظریه کاملاً منسوخ شده است.

در واقع در طول تاریخ معاصر افراد زیادی را دیده‌ایم که ضمن داشتن شهرت و ثروت دست به خودکشی زده‌اند. البته منظور از این بحث داشتن روابط زیاد و دوستان متعدد نیست، در واقع داشتن روابط باکیفیت با افراد نزدیک همان عامل شادی اصلی در زندگی است.

شاخص هوش IQ به تنهایی نمی‌تواند لیاقت و موفقیت زندگی انسانی را ارزیابی کند. آن‌چه که بیش از شاخص اندازه گیری هوش اهمیت دارد، هوش‌‌های دیگری هستند که دید گسترده‌تری از شخصیت و نبوغ انسان را آشکار می‌کنند. نکته مهم این است که خوشبختانه تمام انواع هوش‌ها قابل ارتقا هستند.

افراد می‌توانند در روند آموزش، تلاش و استمرار، به افراد باهوش‌تر در هر نوع هوشی  تبدیل شده و نتایج متفاوتی دریافت کنند.

چه کسی فراتر از IQ رفت و هوش‌های چندگانه را ارائه داد؟

نظریه هوش‌های چندگانه، بیشتر به یک دانشمند آمریکایی به نام هاوارد گاردنر «Howard Earl Gardner» برمی‌گردد که دسته‌بندی متنوعی از انواع هوش‌ها را ارائه کرد. قبل از گاردنر، دانشمندانی چون کارول، کسلر، ریموند کتل، جان هورن و … نیز در مورد متفاوت بودن انواع هوش، نظریه‌های دیگری را نیز ارائه کرده بودند.

اما آن‌چه در حال حاضر به عنوان انواع هوش‌ها مطرح است، حاصل نظریه هوش‌های چندگانه «Multiple Intelligences» گاردنر است که دید همه‌جانبه‌تری در مورد هوش‌ها را به انسان نشان می‌دهد. هاوارد گاردنر تمام مطالعاتی که در مورد هوش شده بود را پیگیری کرد و سرانجام با در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و معنوی، توانست نظریه هوش‌های چندگانه خود را با 7 هوش متنوع به جهانیان ارائه دهد.

البته گاردنر بعدها نظریه خود را تکمیل کرده و هوش‌های دیگری را نیز به مدل چندگانه خود اضافه کرد. آن‌چه در ادامه به شما معرفی می‌کنیم، مدل کامل‌تر انواع هوش است که به کمک آن‌ها بهتر می‌توانید از خود بپرسید که: «ضریب هوشی من چند است؟ و یا ضریب هوشی انسان معمولی چقدر است؟»

انواع هوش کدامند؟

امیدواریم تا اینجای مطلب جواب سؤال (چگونه میزان ای کیو خود را بفهمیم؟) را گرفته باشید در ادامه خوب است بدانید قطعاً با یک بررسی مختصر می‌توان به درست بودن نظریه هوش‌های چندگانه پی برد.

برای مثال، همگی ما وقتی در مدرسه بودیم، هم‌کلاسی‌هایی داشته‌ایم که ضمن داشتن ضعف زیاد در درس‌هایی مانند ریاضی و فیزیک، قدرت بالایی در حفظ شعر و تحلیل ادبیات داشته‌اند و برعکس. همچنین افرادی را مشاهده کرده‌ایم که با وجود ضعف بسیار در مسائل ریاضی، روابط عالی را با دیگر افراد شکل می‌دادند.

بنابراین با اطمینان می‌توانید ۱۰ هوش متنوع زیر را بررسی کنیم و سپس از خود بپرسیم ضریب هوش من چند است:

هوش منطقی – ریاضی «Logical – Mathematical»

هوش منطقی – ریاضی همان IQ یا شاخص هوش است که سال‌های سال نبوغ و ارزش انسان‌ها را تنها از روی آن قضاوت می‌کردند. اما امروزه می‌دانیم که تنها با حل مسائل ریاضی و اعداد نمی‌توانیم بگوییم که ضریب هوشی من چند است؛ چراکه ۹ هوش دیگر قرار دارد که ممکن است هوش منطقی – ریاضی من بالا نباشد، اما ۸ تای دیگر باشد!

هوش کلامی – زبانی «Verbal – Linguistic»

شیوا سخن گفتن، مجری‌گری کردن و سخنرانی در یک جمع بزرگ به هوش کلامی – زبانی بالایی نیاز دارد. مطمئناً تمام فرزندانی که در دوران کودکی خود به سرعت مکالمه را فرا می‌گیرند، از این نوع هوش برخوردارند. پ

هوش تصویری – فضایی «Visual – Spatial»

افراد دیداری که تصاویر را به خوبی درک کرده و خواستار آموزش به کمک تصاویر هستند، هوش بصری – فضایی بالایی دارند. این افراد می‌توانند تصاویر سه بعدی را در ذهن خود طراحی، تجزیه و تحلیل کنند.

هوش طبیعت‌گرا «Naturalistic»

 اکنون که به خوبی می‌دانید شاخص اندازه گیری هوش نرمال انسان چند است؟ بهتر است بدانید هوش طبیعت‌گرا از آن هوش‌هایی است که بعداً در لیست هوش‌های چندگانه گاردنر قرار گرفت. گاردنر متوجه شد که برخی‌ها در سایر انواع هوش در سطح بالایی قرار ندارند، اما علاقه وافری به طبیعت‌گردی، جانوران و گیاهان دارند. این افراد می‌توانند نبوغ خود را در این موارد به نمایش بگذارند. پس قطعاً این افراد نوعی هوش طبیعت‌گرایانه دارند.

هوش موسیقی – ریتمی «Musical – Rhythmic»

افرادی که انواع صداها را با زیر، بم، ریتم و طنین درک می‌کنند و به آن واکنش نشان می‌دهند، هوش موسیقیایی بالایی دارند. آن‌ها می‌توانند موسیقی‌ها را درک کرده و خود تحلیل‌گر موسیقی یا خالق موسیقی تازه‌ای باشند.

هوش وجودی «Existential»

هوش هستی‌گرا یا وجودی (Ontological)، به تمایلات ماورائی برمی‌گردد. افرادی که دوست دارند سؤالات زیادی در مورد خداوند بپرسند و سیر آفرینش و خلقت انسان از ازل تا ابد را مورد بررسی قرار می‌دهد، هوش وجودی بالایی دارند.

هوش بدنی – جنبشی «Bodily – Kinesthetic»

هوش بدنی- جنبشی که به آن هوش جنبشی – حرکتی (Kinetic/ Motion) هم گفته می‌شود، به توانایی حفظ تعادل اعضای بدن و استفاده صحیح از بدن در دستکاری محیط و اشیاء اشاره دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت که افراد دست‌و‌پا چلفتی هوش بدنی – جنبشی پایینی دارند.

هوش درون‌فردی «Intrapersonal»

افرادی که نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی می‌شناسند و از احساسات درونی خود آگاه هستند، هوش درون‌فردی بالایی دارند. این در حالی است که عده زیادی از افراد، هیچ درکی از درونیات خود ندارد و عملاً تا حد زیادی از هوش درون فردی بی‌بهره‌اند. از مهم ترین دستاوردهای این هوش می توان به عشق ورزیدن به خود اشاره کرد.

هوش میان‌فردی «Interpersonal»

هوش میان‌فردی که به آن هوش برون‌فردی و اجتماعی (External / Social) هم گفته می‌شود، به نحوه صحیح ارتباط با دیگران اشاره دارد. در واقع افرادی که می‌توانند از نقطه نظر دیگران به مسائل نگاه کرده و درک درستی از احساسات، باورها و نگرش دیگر افراد دارند، از هوش میان‌فردی، برون‌فردی و اجتماعی بالایی هم برخودارند.

هوش اخلاقی «Moral»

هوش اخلاقی به درک اخلاقیات، تعهد به آن و رفتار در مسیر آن اشاره دارد. افرادی که دارای هوش اخلاقی بالا هستند، بسیار به مسائل اخلاقی پایبند هستند، چراکه آن را به خوبی درک می‌کنند.

کشف هوش‌های چندگانه چه کمکی به انسان کرد؟

طبقه بندی و جدول ضریب هوشی IQ، تنها یکی از هوش‌های موجود در جدول گاردنر است که ممکن است فردی در آن ضعف داشته باشد، اما در سایر انواع هوش در رده بالاتری قرار گرفته و توانایی‌های دیگری را در وجود خود کشف کرده باشد.

پس کشف و ارائه هوش‌های چندگانه به انسان‌ها کمک کرد تا زوایای بیشتری از وجود خود را بشناسند و تنها با یک فاکتور یا استاندارد منطقی و ریاضی ارزش‌شان را اندازه نگیرند. هوش‌های چندگانه در ابتدا تنها شامل ۷ نوع هوش بود که به مرور سه هوش دیگر نیز آن اضافه شد.

هیچ بعید نیست که در آینده انواع دیگری از هوش‌ها نیز کشف شده و به جدول گاردنر اضافه شوند. پس هر توانایی که در خود سراغ دارید را محترم بدارید و بدانید که خداوند در وجود تمام انسان‌ها، استعدادها و موهبت‌های منحصر به فردی را به ودیعه گذاشته تا مسیر صحیح آفرینش خود را به کمک آن بیابند.

حالا چطور می‌توان گفت که ضریب هوشی نرمال چقدر است؟

حالا ممکن است شاخص هوشی ما زیاد در حد خوبی نباشد و پایین تر از IQ طبیعی انسان باشد، اما این دلیل بر ناتوانی ما نیست. بنابراین بهتر است به جای پرسیدk این سؤال؛ از خود بپرسید: «ضریب انواع هوش در من چند است؟» آن‌گاه پس از انجام تست‌ها یا بررسی‌های لازم، قطعاً به این نتیجه می‌رسید که یکی یا چند مورد از انواع هوش‌های شما در حد بالایی قرار دارد.

پس از این به بعد هرگز از خود نپرسید چگونه ضریب هوشی خود را بفهمیم، چراکه در طول این مطلب با دلایل و برهان‌های متنوع به شما نشان دادیم که هوش یکی نیست و افراد ممکن است طیفی از انواع هوش‌های متنوع باشند. پس طبیعی است که یکی یا چند مورد از این هوش‌ها در وجود شما کمرنگ‌تر یا پررنگ‌تر از بقیه باشند.

نتیجه نهایی

قضاوت کردن در مورد زندگی و آینده انسان‌ها براساس شاخص هوشی آن‌ها بسیار ناعادلانه به ‌نظر می‌رسید. خوشبختانه در عصر حاضر این موضوع به کلی فراموش شده است. در حال حاضر ضریب هوشی تنها یک معیار برای اندازه‌گیری درک و قدرت یادگیری افراد است. امروزه در برابر آی‌کیو، ای‌کیو یا هوش هیجانی قرار گرفته است که به راحتی با فراگیری مهارت‌های فردی و اجتماعی قابل بهبود و ارتقا است.

باید به این نکته اشاره کنیم که فرزندان فردا می‌توانند مهارت‌های مختلفی همچون : تقویت مهارت های ارتباطی تا بتوانند شادی، آرامش و رضایت بیشتری را در زندگی خود تجربه کنند. پیشنهاد می شود مقاله در خصوص «تقویت حافظه» را مطالعه کنید .

در این مقاله سعی کردیم به تفصیل در مورد ضریب هوشی من چند است و ضریب هوشی طبیعی انسان صحبت کنیم، جدول ضریب هوشی معرفی کردیم تا به کمک آن بتوانید محاسبه ضریب هوشی خود را نجام دهید. شما باید اکنون متوجه شده باشید آی کیو نرمال چند است، ضریب هوشی نرمال چقدر است.

سوالات متداول


بهره هوشی معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسان‌ها است. هرچقدر آی کیو یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده می‌‌شود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.

ضریب هوشی یا آی‌کیو یک شخص به ‌صورتی محاسبه می‌شود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمون‌های محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد 100 ضرب می‌شود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود.

تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر می‌کند. البته در طول سالیان شاخص هوشی کل انسان‌های دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است



تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

امید به زندگی ، اهمیت و راه های تقویت امید به زندگی

اگر برای شما هم این سؤال پیش‌آمده که امید به زندگی یعنی چه و منظور از امیدوار بودن چیست؟ باید در جواب بگوییم این اصطلاح به میانگین سال‌هایی گفته می‌شود که فرد می‌خواهد زندگی کند. امید داشتن معمولاً می‌تواند تحت‌تأثیر کیفیت زندگی، سابقه سلامتی، ژنتیک، محیط، عوامل مرتبط با سبک زندگی مانند رژیم غذایی و حتی سن و جنسیت آن فرد باشد. در این مقاله در مورد امید به زندگی به‌صورت کامل صحبت می‌کنیم و ۱۶ راه برای افزایش امید در زندگی را بررسی می‌کنیم.

امید در زندگی همچنین می‌تواند به میانگین سال‌هایی که انتظار می‌رود گروهی از مردم یا جمعیت خاصی زندگی کنند، اشاره داشته باشد. متداول‌ترین معیار امیدواری، متوسط ​​امید داشتن به زندگی هنگام تولد است، یعنی سنی که انتظار می‌رود یک نوزاد تازه‌متولدشده باتوجه‌به میزان مرگ‌ومیر ناشی از سن در زمان تولد زندگی کند.

به‌عنوان‌مثال، طبق مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC)، میزان امید به زندگی هنگام تولد برای یک فرد متولد سال 2017، 78/6 سال بوده است. بااین‌حال، همان‌طور که گفته شد، این میزان می‌تواند تحت‌تأثیر عوامل خاصی قرار گیرد.

اگر جنسیت را به‌عنوان‌مثال در نظر بگیریم: امید داشتن به زندگی هنگام تولد برای یک کودک پسر متولد سال ۲۰۱۷، ۷۶.۱ سال است، در حالی که برای نوزادان حدود ۸۱.۱ سال است.

تعریف امید به‌ زنده‌بودن منعکس‌کننده شرایط محلی یا موقعیت مکانی هر شخص نیز است. در کشورهای کمتر توسعه‌یافته و در مقایسه با کشورهای پیشرفته، امید داشتن به زندگی هنگام تولد نسبتاً کم است. در برخی از کشورهای جهان سوم، به دلیل میزان بالای مرگ‌ومیر نوزادان (معمولاً به دلیل بیماری‌های عفونی یا عدم دسترسی به منبع آب تمیز) این میزان در بدو تولد ممکن است کمتر از امید به زندگی در ۱ سالگی باشد.

اما جدا از هر آنچه تاکنون راجع به آن صحبت کرده‌ایم این نکته را نیز باید ذکر کنم که با مراحل و تغییرات ساده می‌توان امیدوار بودن در زندگی را افزایش داد. این مقاله به شما کمک می‌کند تا به سؤال دلیل زندگی چیست پاسخ بدهید، با افزایش سن امید به زندگی خود را افزایش دهید، سلامتی خود را بهبود ببخشید و احساس خوبی داشته باشید.

اکنون که به‌خوبی می‌دانید امید به زندگی یعنی چه و به چه معناست در ادامه ما شما را با ۱۶ تا از راه‌های تقویت آن را که با انجام آنها می‌توانید میزانش را در خود بالا ببرید آشنا خواهیم کرد: بیایید با ساده‌ترین کار شروع کنیم و یعنی دیدن نور خورشید!

دلایل اهمیت امید به زندگی

داشتن امید به شما کمک می‌کند تا بتوانید زمان‌های سخت را راحت‌تر پشت سر بگذارید و آن را بسیار قابل‌تحمل‌تر کنید. این کار با تفکر، احساس و تصور  راجع به زندگی موردنظر ایدئال شما به شما کمک خواهد کرد تا اینکه خود را بهبود ببخشید و سبب توسعه فردی در خود شوید و انگیزه و الهام‌بخش شما برای ادامه زندگی خواهد بود.

امیدواری به شما کمک می‌کند که بفهمید می‌خواهید در آینده زندگی شما دقیقاً چه شکلی گردد. امید شما را ترغیب می‌کند تا بر آنچه می‌خواهید متمرکز باشید.

برای تعیین اهداف واقع‌بینانه نیز به امید در زندگی نیاز دارید. بدون این واژه، در واقع شما اهدافی را تعیین نمی‌کنید یا اهدافی را انتخاب می‌کنید که دستیابی به آنها چالش‌برانگیز نیست و راحت است. با داشتن سطح خوبی از امید، می‌توانید برای خود اهدافی واقع‌بینانه‌ای تعیین کنید و در راه رسیدن ای از حداکثر تلاش خود بهره ببرید.

طبق مطالعات انجام شده افراد امیدوار در مدرسه، دانشگاه یا محل کار حتی بهتر از سایر افراد عمل می‌کنند. آنها ایده‌های بهتر، ابتکار عمل و خلاقیت بیشتری از خود بروز می‌دهند و در نتیجه آنها موفق‌تر و شادتر هستند. از یکی از روان‌شناس مشهور در سطح دنیا به نام شین لوپز نقل شده است که “امید قدرت دارد مواقع بد را موقتی کند”.

یکی دیگر از راه‌های تقویت امید به زندگی در خود  این است که از کتاب‌های روان‌شناسی در این زمینه کمک بگیرید.

واقعاً امید داشتن چیست؟ در پاسخ به چنین سؤالی، می‌توان گفت: امید چیزی است که همة ما برای ادامه حیات به آن نیاز داریم. بدون امید نمی‌توان به آینده، موفقیت، رشد یا خوشبختی فکر کرد. تا به اینجا، ۸ راه را به شما معرفی کردیم که موجبات افزایش امید داشتن به زندگی شما را فراهم می‌کرد.

اما باتوجه‌به روحیه متفاوتی که هر فرد در زندگی دارد، بر آن شدیم تا ۸ راهکار دیگر را نیز به شما معرفی کنیم که اگر از ۸ مورد فوق جواب نگرفتید، بتوانید ۸ مورد زیر را امتحان کرده و به نتیجه و امیدی که در زندگی می‌خواهید، برسید. آن‌گاه بهتر می‌فهمی که امید داشتن در زندگی چیست و چقدر می‌تواند لذت‌بخش باشد.

مطمئن باشید در بین تمام راه‌های تقویت امید به زندگی گفته شده در این مطلب، حتماً یکی یا چند مورد از آن‌ها می‌تواند برای شما کارساز باشد. فقط کافی است آن‌ها را امتحان کرده و روش متناسب باروحیه و شخصیت خود را پیدا کنید.

۱۶ قدم افزایش امید به زندگی

۱- بیرون بروید

یکی از راه‌های تقویت امیدواری در زندگی بیرون رفتن از خانه است که می‌تواند شور زندگی را در شما افزایش دهد. وقتی به بیرون می‌روید، پوست شما در معرض نور خورشید قرار می‌گیرد. این قرارگرفتن در معرض نور باعث می‌شود که سلول‌های موجود در پوست شما ویتامین D تولید کنند.

ویتامین دی برای سلامت استخوان‌ها ضروری است و به نظر می‌رسد در افسردگی، بیماری‌های قلبی، درمان استرس مهم باشد. حفظ سطح ویتامین D ساده‌ترین و ارزان‌ترین راه برای بهبود سلامت و افزایش امیدواری در زندگی است.

برخی از افراد تخمین می‌زنند که 50٪ از بزرگسالان دارای ویتامین D کمی ‌در بدن خود هستند؛ زیرا دیگر مردم کمتر از خانه‌هایشان خارج می‌شوند. مصرف مکمل‌های ویتامین D و خوردن غذاهای سرشار از ویتامین D نیز روش مؤثری برای افزایش مقدار این ویتامین دریافتی است.

افراد مسن باید توجه ویژه‌ای به میزان ویتامین D موجود در بدن خود داشته باشند. پس اگر نگران وضعیت سلامتی عزیزان خود هستید آنها را ترغیب به بیرون رفتن از خانه بکنید، این کار نه‌تنها باعث بهبود سطح ویتامین D می‌شود ، بلکه می‌تواند خواب را نیز بهبود بخشد؛ زیرا نور خورشید هورمون دیگری را به نام ملاتونین در بدن تنظیم می‌کند که چرخه خواب شما را کنترل می‌کند.

 

۲- با دوستان خود معاشرت کنید

فقط با معاشرت با دوستان و خانواده می‌توانید به میزان قابل‌توجهی امیدواری در زندگی را در خود افزایش دهید در واقع این نوع از تعاملات یکی از راه‌های افزایش امید است. روان‌شناسی ثابت کرده است که هرچه افراد ارتباط بیشتری داشته باشند، سلامت کلی، امید داشتن و امیدواری به زندگی آنها متقابلاً بیشتر خواهد بود.

داشتن روابط مثبت با همسر، دوستان و خانواده بهترین راه برای برقراری ارتباط است. ما مطمئن نیستیم که چرا روابط در سلامتی و امید نقش دارند. ممکن است افرادی که در روابط مثبت هستند کمتر رفتارهای مخاطره‌آمیز از خود بروز دهند و بیشتر مراقب خودشان و رفتارشان باشند.

ممکن است به این دلیل باشد که با داشتن افرادی در اطرافتان که به شما اهمیت می‌دهند باعث شود که تأثیر استرس را بر سلامتی شما کاهش پیدا کند. پس برای دوستان و خانواده وقت بیشتری بگذارید.

۳- ورزش روزانه داشته باشید

با داشتن یک تعهد محکم در انجام ورزش به‌صورت روزانه می‌توانید امیدوار بودن به زندگی را در خود بهبود ببخشید. یک مطالعه نشان داده که افرادی که حدود 3 ساعت در هفته به طور سخت و شدید به ورزش می‌پردازند دارای DNA و سلول‌هایی هستند که 9 سال جوان‌تر از افراد بدون ورزش است. سه ساعت در هفته یعنی چه چیزی معادل کمی ‌بیشتر از 30 دقیقه در یک  روز است.

ساده‌ترین راه برای ایجاد یک عادت ورزشی تکرار آن به‌صورت روزانه است. وقتی به خودتان  قول می‌دهید تا روزانه ورزش کنید، ممکن است هرازگاهی در انجام این کار کوتاهی کنید؛ ولی دوباره به روتین روزانه خود بازخوانید گشت.

ورزش روزانه همچنین میتواند به گونه ای بسیار موثر به بهبود خواب و افزایش دوپامین در شما شود . البته این نکته را هم به یاد داشته باشید، ورزش روزانه به معنای رفتن هر روز به باشگاه نیست. تمرینات خانگی مانند مدیتیشن ، حرکات کششی، وزنه های ازاد و موارد دیگر می‌توانند به طرز باورنکردنی در حفظ سلامت و افزایش امید به زندگی شما مفید باشند.

۴- کشیدن نخ دندان به‌صورت روزانه

این واقعیت که نخ دندان کشیدن روزانه می‌تواند امیدواری به زندگی را افزایش دهد در گروه عجیب‌ترین موارد افزایش سطح امیدواری به زندگی قرار دارد. در واقع نخ دندان دو کار انجام می‌دهد :

از بیماری لثه جلوگیری می‌کند (که کاملاً واضح است)

از بیماری قلبی (نه‌چندان واضح) جلوگیری می‌کند.

جلوگیری از هر دو اینها با هم چیزی است که می‌تواند سال‌ها به زندگی شما بیفزاید. وقتی شما نخ دندان می‌کشید، از ملتهب شدن لثه‌ها جلوگیری می‌کنید. آنچه در هنگام التهاب لثه اتفاق می‌افتد در اثر این است که در دهان خود یک عفونت باکتریایی مزمن دارید. این موضوع از طریق دو مکانیسم به عروق شما آسیب می‌رساند.

اولین مورد این است که باکتری به عروق شما راه پیدا می‌کند و سپس بدن شما یک واکنش ایمنی نسبت به باکتری‌های موجود در دهان ایجاد می‌کند و باعث التهاب می‌شود که به نوبه خود می‌تواند عروق شما را باریک کند. این موضوع کار قلب را برای انجام‌وظیفه‌اش سخت‌تر می‌کند و می‌تواند منجر به بیماری قلبی شود.

۵- استرس خود را کاهش دهید

استرس برای کسانی که می‌خواهند امید به زندگی خود را افزایش دهند؛ مانند سم عمل می‌کند. استرس این کار را از دو طریق انجام می‌دهد، راه اول تأثیر مستقیم و ناسالم استرس بر روی بدن آن هم برای یک دورة طولانی است.

دومین راهی که استرس به‌واسطه آن می‌تواند امید در زندگی شما را کم کند این است که اجازه دهید استرس شما را کنترل کند و باعث ایجاد رفتارهای منفی در شما گردد. این رفتارها شامل راحتی در خوردن و سیگار کشیدن است.

افزایش میزان استرس همچنین بااحساس تحریک‌پذیری و خوب نخوابیدن ارتباطی مستقیم دارد. پس با تمرکز بر استرس، می‌توانید کیفیت زندگی خود را به طرز چشمگیری بهبود ببخشید و درعین‌حال میزان امید داشتن خود را نیز افزایش دهید. می‌توانید از طریق طیف گسترده‌ای از تکنیک‌های کاهش استرس، اضطراب خود را کاهش دهید.

۶- از خطرات جلوگیری کنید

یکی از راه‌های تقویت امیدواری در خود انسان است و آن چیزی نیست جز اینکه از انجام کارهای غیرضروری خطرناک دوری کند. برای جوانان، بزرگ‌ترین علت مرگ بیماری‌ها یا مشکلات مربوط به سن نیستند. در واقع بیشترین علت مرگ در جوانان در اثر تصادفات، جراحات و اعمال خشونت است.

وقتی رفتارهای خاصی (مانند سیگارکشیدن) را به این لیست اضافه می‌کنید (که امید به زندگی را تا ۱۰ سال کوتاه می‌کند)، لیستی از مواردی را در اختیار داریم که باید از آنها جلوگیری کنیم تا از امیدواری خود محافظت کنید.

این لیست بدین ترتیب است:

  • کمربند ایمنی را ببند.
  • رانندگی پرسرعت.
  • از موقعیت‌هایی که منجر به آسیب می‌شود خودداری کنید.
  • از رابطه جنسی پرخطر پرهیز کنید.
  • از موقعیت‌های خشن اجتناب کنید.
  • سیگار نکشید (اگر سیگار می‌کشید سیگار را ترک کنید).
  • وزنتان را نرمال نگه دارید.
  • مثبت‌اندیش بودن

اگر می‌توانید این کارها را انجام دهید، شما قادرید تا امید به زندگی خود را افزایش دهید.

 

۷- به‌اندازه کافی بخوابید

هنگام خواب، بدن خود را از فشارهای روحی و روانی روز خلاص می‌کند. نداشتن استراحت کافی توانایی تفکر شما را مختل می‌کند، بر سیستم ایمنی بدن شما تأثیر می‌گذارد و احساسات شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

پس برای مقابله با همه این شرایط یک محیط خواب بهینه ایجاد کنید که ساکت، تاریک، خنک و راحت باشد. در واقع تاریکی سیگنالی به مغز می‌فرستند و می‌گوید که باید الان پدیدة خواب اتفاق بیفتد، در حالی که دمای اتاق نیز نقشی اساسی دارد.

اگر اتاقی خیلی گرم یا خیلی سرد باشد می‌تواند مدت زمان خوابیدن و اختلالات خواب را در طول شب افزایش دهد. پس یک ساعت خواب ثابت تنظیم کنید که داشتن هشت تا ۱۰ ساعت خواب بدون وقفه را برای شما تضمین کند. با کنار هم قرار دادن همه این عوامل شانس بیشتری برای لذت بردن از یک زندگی طولانی تر خواهید داشت.

۸- هیدراته بمانید

بدن شما برای کمک به هضم، جذب و انتقال مواد مغذی و همچنین دفع مواد زائد به مقدار زیادی مایعات نیاز دارد. مایعات همچنین به‌عنوان ماده خنک‌کننده‌ای برای حفظ دمای بدن و روانکاری مفاصل، چشم‌ها و مجاری هوا عمل می‌کنند.

بسیاری از افراد به میزان کافی هیدراته نمی‌شوند و آب و نوشیدنی‌های کافی در طول روز مصرف نمی‌کنند، اما باید بدانند که فقط نوشیدن آب بیشتر می‌تواند در زندگی شما تفاوت زیادی ایجاد کند.

برای رفع تشنگی مرتباً آب بنوشید و اطمینان حاصل کنید که در هوای گرم یا در هر شرایطی مایعات بیشتری مصرف می‌کنید. همچنین می‌توانید مایعات دیگری مانند آب، شیر و چای را پای ثابت مصرف روزانه خود قرار دهید، اما همان‌طور که می‌دانید باید از کالری‌های اضافی آنها هم اطلاعات داشته باشید.

اگر به اعماق وجود خود نگاه کنیم، می‌توانیم متوجه شویم که امید زندگی‌کردن همیشه هست، اما مقدار آن در ما افزایش یا کاهش پیدا می‌کند. انگار امید زندگی با سرشت ما گره‌خورده و جزئی جدایی‌ناپذیر از ذات ماست. اما وقتی مقدار این امید کاهش پیدا می‌کند، ما غمگین، افسرده و بی‌حال می‌شویم.

همین موضوع ما را به سمت بداخلاقی و پرخاشگری هم سوق می‌دهد. اما برای مخلوق ارزشمندی چون انسان که توانایی اختیار به او داده شده، ماندن در یک سطح پایین از امید زندگی، چندان معقول به نظر نمی‌رسد؛ بنابراین اگر در چنین حالتی قرار گرفتید، با روش‌هایی که در اینجا معرفی کرده‌ایم، امید خود را تقویت کنید. بخش دیگر راه‌های افزایش امید به زندگی، به‌قرار زیر هستند:

۹- ناامیدی خود را بپذیرید

همان‌طور که در جواب سؤال امیدبه زندگی چیست و به چه معناست گفتیم، زندگی هرگز خالی از امید نیست، اما وقتی امید زندگی به‌شدت کاهش پیدا می‌کند، اصطلاحاً می‌گوییم که «ناامید» شده‌ایم. اما خیلی وقت‌ها ناامید بودن خود را انکار کرده و تظاهر می‌کنیم که بسیار امیدوار هستیم.

این انکارکردن، هیچ کمکی به ما نمی‌کند. حتی ممکن است وقتی از خود می‌پرسیم امیدواری به زندگی چیست و چرا من این‌گونه شده‌ام، حال ما را بدتر هم بکند؛ بنابراین باید هرگاه به ناامیدی دچار شدیمَ، بپذیریم که ناامید شده‌ایم و به خود جملات امیدوارکننده به زندگی بگویید. پس از پذیرش است که راه‌حل‌ها ظاهر می‌شوند و می‌توانیم برای رهایی از یک حال بد ناشی از ناامیدی، اقدامات سودمندی انجام دهیم.

۱۰- آموزش ببینید

هر آموزش، راه تازه‌ای را به ما نشان داده و درب دیگری در زندگی را بر روی ما باز می‌کند. افرادی که به‌صورت پیوسته آموزش می‌بینند، کمتر دچار ناامیدی می‌شوند. این آموزش می‌تواند در زمینه تخصصی حرفه یا شغل موردعلاقه شما هم باشد، اما بهترین نوع آموزش که می‌تواند امید زندگی ما را به‌شدت تقویت کند، آموزش‌های رشد شخصی است.

وقتی شما درباره معنی self esteem، اعتمادبه‌نفس و خوددوستی را یاد می‌گیرید، قطعاً اولین نشانه‌های این آموزش‌ها، تقویت امید در زندگی‌تان خواهد بود. اما بهتر است برای دریافت چنین آموزش‌هایی، یک استاد و منبع قوی را پیدا کنید، چراکه برخی از آموزش‌های رشد شخصی، از منابع علمی پیروی نکرده و چندان کاربردی نیستند.

۱۱- ایمان خود را تقویت کنید

شاید بتوان تقویت ایمان را بهترین و عالی‌ترین راه برای افزایش امید در زندگی به‌حساب آورد. اگر کمی دقیق‌تر به رفتارهای خود نگاه کنیم، می‌بینیم که علت بیشتر ناراحتی‌ها و ناامیدی‌های ما در زندگی، ناشی از بی‌ایمانی ماست.

وقتی شغل خود را از دست می‌دهیم، وقتی دچار یک حادثه یا بیماری می‌شویم، وقتی یکی از عزیزانمان را از دست می‌دهیم یا حتی وقتی که ظاهراً بی‌هیچ دلیل خاصی حالمان بد می‌شود، به این موضوع ایمان نداریم که اوضاع می‌تواند در یک‌چشم برهم‌زدن تغییر کند، به خداوند و قدرت بی‌نظیرش ایمان نداریم و طبیعی است که در چنان حال بدی باقی بمانیم.

وقتی بدانیم امید به زندگی چیست، بهتر می‌توانیم برای تقویت آن اقدام کنیم. فکرکردن به خداوند و فکرکردن به عظمت هستی، می‌تواند ایمان را تقویت کند. همچنین با اندیشیدن درباره ساختار بدن و ذهن خود، نظم جهان و موفقیت و شانس‌هایی که تا به امروز تجربه کرده‌ایم و گفتن جملات امیدوارکننده به زندگی به خود، ایمانمان تقویت می‌شود.

راه‌های بسیاری زیادی برای تقویت ایمان هست که با جستجو می‌توانیم آن‌ها را پیدا کرده و ضمن تقویت ایمان، از تبعات آن که تقویت امید داشتن در زندگی است نیز بهره‌مند شویم.

۱۲- دست از کنترل اوضاع بردارید

شمایی که می‌خواهید بدانید امید در زندگی چیست، باید بر ین موضوع هم احاطه داشته باشید که کنترل‌کردن تمام زوایای زندگی‌تان، برعهده‌ی شما نیست! شما نمی‌توانید وقتی بچه‌هایتان از خانه بیرون می‌روند، کل رفتار آن‌ها در خارج از خانه را زیر نظر بگیرید. نمی‌توانید رفتار همسر خود را کنترل کرده یا رفتار رئیستان را تغییر دهید.

بنابراین، باید همه‌ی این چیزها را به خدا سپرده و خود در فکر وظایفی باشید که بر عهده‌ی شما گذاشته شده. اگر سرکار می‌روید، مسئولیت خود را به‌خوبی انجام دهید، تا جایی که امکان دارد، به بچه‌ها و همسرتان رسیدگی کنید، اما مابقی را به خدا واگذار کرده و کمی هم به خودتان بپردازید.

۱۳- انرژی خود را صرف «تحسین» کنید، نه «انتقاد»

به ما قدرت تکلم داده شده است. ما می‌توانیم با همین تکلم، دیگران را تحسین کرده و چراغ‌های امید را در زندگی‌شان روشن کنیم. با همین تکلم هم می‌توانیم دیگران را سرزنش یا تحقیر کرده و ناامیدی خود را به آن‌ها نیز منتقل کنیم. اما چقدر خوب می‌شود، اگر از توانایی‌ها و انرژی درونی خود در جهت تحسین و امیدواری در زندگی استفاده کنیم، نه سرزنش و تحقیر.

آن‌گاه با دادن چراغ امید به دیگران، چراغ‌های امید زندگی خودمان نیز روشن خواهند شد. آن‌گاه دقیقاً می‌دانیم امید به زندگی چیست و همچنین می‌توانیم این امید داشتن در زندگی را به دیگران نیز هدیه کنیم.

۱۴- جملات مثبت را مرور کنید

بسیاری از جملات هستند که با خواندن آن‌ها حس خوبی در ما ایجاد می‌شود. اما معمولاً فقط گاهی در حین گشت‌زدن در شبکه‌های اجتماعی با این جملات برخورد می‌کنیم و فقط برای چند ثانیه حالمان را خوب کرده و امیدمان را تقویت می‌کنند. چقدر خوب می‌شود، اگر این جملات را با خط درشت روی یک کاغذ بزرگ یا یک تابلو بنویسیم و به دیوار اتاقمان نصب کنیم.

آن‌گاه هر روز آن جملات جلوی چشمانمان هستند و هر بار که آن‌ها را می‌بینیم، امیدمان جان تازه‌ای می‌گیرد. مانند جمله: «یاد خدا آرام‌بخش قلب‌هاست!»‌

۱۵- از دیدن تصاویر و اخبار بد، اجتناب کنید

کسی که هر روز به تصاویر خشونت، تصادف، ظلم و …. نگاه می‌کند، طبیعی است که روحیه ضعیفی داشته و با ناامیدی دست‌به‌گریبان باشد. معمولاً چنان تصاویری را در شبکه‌ها، پیج‌ها و بسترهای خبری مشاهده می‌کنیم.

اگر می‌خواهید درک کنید که امید داشتن در زندگی چیست و چگونه می‌توانید همیشه امیدوار باشید، کلاً به هیچ اخبار یا تصویری که روحیه‌تان را آزار می‌دهد، نگاه نکنید. چراکه این بسترها، در بین تمام اخبار خوب و بدی که جهان وجود دارد، تنها بدی‌ها را به اغراق به شما نشان می‌دهند!

۱۶- به کارهای موردعلاقه‌تان مشغول شوید

اکنون که کاملاً درک کردید امیدبه زندگی یعنی چه و منظور از امید داشتن در زندگی چیست؟ باید گفت گاهی مشغول بودن به یک کار طاقت‌فرسا – کاری که هیچ علاقه‌ای به انجام آن نداریم – نمی‌گذارد بفهمیم که امیدواری چیست و متأسفانه عده زیادی از افراد جامعه، به کارهایی مشغول هستند که هیچ علاقه‌ای به آن ندارد.

اگر دلیل ناامیدی شما هم همین موضوع است، پس باید در کنار شغل اصلی‌تان، به فعالیت‌های موردعلاقه خود مشغول شوید. یا حتی اگر امکانش برایتان فراهم است، از شغلی که به آن علاقه ندارید، خارج شده و به شغلی مشغول شوید که حقیقتاً از انجام آن لذت می‌برید.

نتیجه گیری

امید به زندگی، نوعی سن آماری است که انتظار می‌رود فرد بر اساس داده‌های موجود تا آن سن زندگی کند. از این اصطلاح در دنیای مالی استفاده‌های زیادی شده است، از جمله بیمه عمر، برنامه‌ریزی بازنشستگی و مزایای تأمین اجتماعی که در همه کشورهای دنیا وجود دارند.

در اکثر کشورها، محاسبات مربوط به این سن از یک سازمان آمار ملی به دست می‌آید که  بر اساس بررسی مقدار زیادی داده به آن دست‌یافته‌اند. در این مقاله ۸ تا از راه‌های تقویت امید به زندگی (روان‌شناسی امیدواری) برای شما گفتیم و امیدواریم که خواندن این مطالب و رعایت راهکارهای گفته شده امید داشتن در زندگی خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.

سؤالات متداول

۱۶ قدم اصلی افزایش امید به زندگی کدامند؟

۱. بیرون بروید ۲. با دوستان خود معاشرت کنید ۳. ورزش روزانه داشته باشید ۴. استرس خود را کاهش دهید ۵. کشیدن نخ دندان به‌صورت روزانه ۶. از خطرات جلوگیری کنید ۷. به‌اندازه کافی بخوابید ۸. هیدراته بمانید ۹. ناامیدی خود را بپذیرید ۱۰. آموزش ببینید ۱۱. ایمان خود را تقویت کنید ۱۲. دست از کنترل اوضاع بردارید ۱۳. انرژی خود را صرف «تحسین» کنید، نه «انتقاد» ۱۴. جملات مثبت را مرور کنید ۱۵. از دیدن تصاویر و اخبار بد، اجتناب کنید ۱۶. به کارهای موردعلاقه‌تان مشغول شوید

چرا داشتن امیدواری در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است؟

حال که به‌خوبی می‌دانید امید در زندگی یعنی چه و منظور از آن چیست؟ باید در ادامه مطلب بگوییم داشتن امید داشتن در زندگی به شما کمک می‌کند تا بتوانید زمان‌های سخت را راحت‌تر پشت سر بگذارید و آن را بسیار قابل‌تحمل‌تر کنید. این کار با تفکر، احساس و تصور راجع به زندگی موردنظر و ایده‌آل به شما کمک خواهد کرد تا آینده خود را بهبود ببخشید و سبب توسعه فردی در خود شوید و انگیزه و الهام‌بخش شما برای ادامه زندگی خواهد بود.

یکی از راهکارهای مؤثر در تقویت امید به زندگی چیست؟

 در این مقاله در مورد امید به زندگی (امیدوار بودن به زندگی) به‌صورت کامل صحبت کردیم و در ادامه نیز باید بگوییم که یکی دیگر از راه‌های تقویت امید در خود این است که از کتاب‌های روان‌شناسی امیدواری در زندگی کمک بگیرید.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

کارما ، قانون کارما ، همه چیز درباره کارما

ممکن است از خود پرسیده باشید، “کارما چیست و چگونه کارما بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد؟” همه شما با کارما کم و بیش آشنا هستید و روزانه این واژه را حتی چندین بار می‌شنوید. کارما مفهومی است با چند تعاریف، به ویژه در آیین هندو و بودیسم است. گفته‌های رایج “آنچه می‌گذرد به اطرافتان می‌آید” و “آنچه می‌کارید، همان چیزی است که درو می‌کنید” نمونه‌های عالی از نحوه عملکرد کارما هستند. بیاید بررسی کنیم که علامت کارما چیست و قوانین آن کدامند. اگر مشتاقید که بدانید  Karma چیست با ما همراه باشید.

قانون کارما چیست؟

سوال مهم این است که کارما یعنی چه؟ کارما به زبان ساده به عنوان قانون علت و معلول شناخته می‌شود؛ با کارما، مسیر عمل از خودگذشته یکسان نیست؛ در حالی که اولی به این اصل اشاره دارد که هر علتی دارای اثر مساوی است، دومی مربوط به انجام وظیفه به صورت منفصل است.

رعایت کارما اختیاری نیست، بلکه اجباری است. همه باید این قانون را رعایت کنند. می‌توان گفت که این قانون علت و معلول معادل معنوی قانون حرکت نیوتن است که می‌گوید برای هر عملی، عکس‌العملی برابر و مخالف وجود دارد. کارما از آنجایی که طبیعت جهانی دارد، بی‌طرف است. به نفع یا علیه کسی تعصب ندارد. انواع کارما عبارتند از:

  • کارمای مسدودکننده معرفت یا گیاناورنیا
  • کارمای مسدودکننده ادراک یا دارشاناورنیا
  • کارمای حس آور یا ودانیا
  • کارمای توهم یا مهنیا
  • کارمای تعیین‌کننده طول عمر یا آیو
  • کارمای سازنده بدن یا نعم
  • کارمای تعیین‌کننده موقعیت یا گوترا
  • کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای

قانون کارما از کجا منشا می گیرد؟

بعد از بررسی اینکه معنی کارما چیست حالا باید بدانیم که از کجا نشات می‌گیرد. کارما که یک کلمه سانسکریت است، به معنای عمل، کار یا کردار است و به مجموع تمام اعمالی اطلاق می‌شود که فرد از طریق ذهن، گفتار یا بدن خود چه در این زندگی و چه در زندگی‌های قبلی انجام داده یا بیان کرده است.

کارما همچنین به اصل معنوی علت و معلول اشاره دارد که بیان می‌کند یک عمل همیشه با پیامدهای خود همراه است. نتیجه یک عمل در ذات خود عمل است. هیچکس نمی‌تواند از آثار اعمال او فرار کند.

نماد کارما اتفاقاتی است که برای شما رخ می‌دهد. هر کار خوب یا بدی که فرد از طریق افکار، کلمات یا حواس خود انجام می‌دهد، پاسخی معادل ایجاد می‌کند که دیر یا زود، به یک شکل دیگر یا همان شکل به او بازمی‌گردد. همانطور که کسی بکارد، درو خواهد کرد. این آموزه که به عنوان چرخه کارمایی شناخته می‌شود، زندگی فرد را برای همیشه اداره می‌کند.

کارما در مکتب هندوئیسم

مردم هندو به ویژه از هند و نپال مفهوم متفاوتی از کارما دارند. در هندوئیسم، کارما به معنای واقعی کلمه به اصل جهانی کنش و واکنش، علت و معلول اشاره دارد و معتقد است که بر تمام آگاهی‌ها حاکم است. بسیاری از مردم هندو معتقدند که این یک اراده آزاد است که سرنوشت خود را بسازیم.

مطابق با وداهای هندو، اگر ما خوبی را پرورش دهیم، در عوض خیر خواهیم گرفت و اگر بد را پرورش دهیم، در عوض شر خواهیم گرفت. وداهای هندو متون بزرگی هستند که از هند باستان سرچشمه می‌گیرند که قدیمی‌ترین لایه ادبیات سانسکریت و قدیمی‌ترین کتاب مقدس هندوئیسم را تشکیل می‌دهند که گفته می‌شود یکی از خدای تثلیث، برهما را خلق کرده است.

کارما در مذهب بودیسم

اساساً دو مفهوم از بودیسم وجود دارد. کارما و کارمافالا؛ این دو مفهوم توضیح می‌دهند که چگونه اعمال و کردار ما را به تولد دوباره در سامسارا متصل نگه می‌دارد، در حالی که مسیر بودایی که در مسیر نجیب هشتگانه توضیح داده شده است، راه خروج از سامسارا را توضیح می‌دهد. سامسارا در لغت به معنای وجود چرخه‌ای یا حرکت مداوم است.

کارما در مکتب سیکسیم

سوال این است که در کتب سیکسیم کارما چیست؟ قوم سیک به طور برجسته در منطقه پنجاب هند یافت می‌شود؛ اما جامعه سیک در همه قاره‌های موجود، به ویژه در کانادا نیز وجود دارند. سیکیسم معتقد است که همه چیز تحت فرماندهی عالی یا هوکام انجام می‌شود. مردم سیک به دو نوع کارما اعتقاد دارند: دوکریت کارما و سوکریت کارما؛ دوکریت کارما به معنای فکر کردن در برابر فرمان برتر و سوکریت کارما به معنای برعکس یا بهتر است بگوییم در هوکام راه رفتن است.

کارما در مکتب جینیسم

برخی از مردم هند از آیین جین پیروی می‌کنند که توسط بیست و چهار مروج ایمان که به نام تیرتانکاراس نیز شناخته می‌شوند، تعلیم داده شدند. برخلاف هندوها که کارما را صرفاً به عنوان یک قانون طبیعت می‌دانند، جین‌ها کارما را با اشاره به روح به عنوان خاک رس به گلدان می‌دانند.

کارما در دین اسلام

برداشت کامل از نتایج اعمال همیشه در این زندگی اتفاق نمی‌افتد؛ اما به همین دلیل است که قضاوت الهی پس از مرگ با عدالت کامل وجود دارد. خداوند متعال می‌فرماید: «و هر کس [در زندگی] ذره‌ای نیکی کند، آن را [در روز قیامت] خواهد دید و هر کس ذره‌ای از کار بد کند، آن را خواهد دید.»

اما در دین اسلام این اعمال نیست، بلکه رحمت و عدالت خداوند است که سرنوشت هر فرد را تعیین می‌کند.

اهمیت کارما در روانشناسی چیست؟

بیاید بررسی کنیم که کارما چیست و تاثیرات کارما در روانشناسی را با یک داستان بررسی کنیم تا آن را بهتر درک کنید. “اگر کسی قرار است زندگی من را تجربه کند چرا او من هستم؟“

وس نیسکر، کمدین بودایی به شوخی می‌گوید. زمانی که من یک زن جوان بودم، از مفهوم کارما هم شیفته و هم اذیت می‌شدم. همه کسانی که می‌شناختم و زندگی‌های گذشته‌شان را به یاد می‌آوردند، در مقطعی یک شاهزاده خانم در مصر یا یک پادشاه اروپای قرون وسطایی بودند (و هرگز یک زن روستایی در اندونزی یا یک چوپان آمریکای جنوبی نبودند).

وقتی مردم ادعا می‌کردند که در زندگی گذشته‌شان کار وحشتناکی انجام داده‌اند، من را آزار می‌دهد؛ زیرا در حال حاضر رنج می‌بردند. نمی‌توانستند باردار شوند، از مشکلات رابطه‌ای مستمر اذیت می‌شدند یا مبتلا به سرطان یا نوع دیگری از بیماری‌های لاعلاج بودند. اصول عمیق‌تر کارما با من صحبت کرد، اما بیشتر توضیحاتی که می‌شنیدم سطحی و بیش از حد خطی به نظر می‌رسید؛ بنابراین من کاری را انجام دادم که هر دانشجوی روحانی و نویسنده جوان کوشا انجام می‌داد. به هر معلم معنوی یا یوگی که در سفر ملاقات می‌کردم نزدیک شدم و از آنها پرسیدم: کارما چیست؟

اهمیت کارما در اخلاق مداری

از نظر شما یک فرد اخلاق‌مدار کیست؟ با شناختی که از کارما پیدا کردیم، فرض کنید که شما فردی اخلاق‌مدار هستید و به اخلاقیات خود اهمیت می‌دهید. یک فرد خوش‌برخورد با اخلاقی برتر، حال آیا زندگی شما روبه‌رشد و در مسیر رسیدن به آرامش نخواهد بود؟ قطعاً اخلاق‌مداری تاثیر بسزایی در کارمای شما خواهد داشت، فقط کافی است کمی به آن فکر کنید.

انواع مختلف کارما چیست؟

حال که پاسخ قانون کارما چیست را یافتید، باید با انواع آن آشنا شوید. در این قسمت از مقاله به بررسی انواع مختلف کارما خواهیم پرداخت تا با ۸ نوع مختلف آن آشنا شوید.

کارمای مسدودکننده‌ معرفت یا گیاناورنیا

در بیان انواع کارما بهتر است با اولین گزینه آشنا شوید. گیان به معنای دانش و آورنیا به معنای لایه‌ای از انسداد است. کارمایی که مانع دانش و قدرت حافظه فرد می‌شود، کارما گناناوارنیا نامیده می‌شود. این کارما به مانند حجابی که جلوی رویت چهره را می‌گیرد مانع شناخت روح می‌شود.

کارمای مسدودکننده‌ ادراک یا دارشاناورنیا

این کارما شناخت ادراک را از انسان می‌گیرد. به عبارتی مانند نگهبانان قلعه‌ای عمل می‌کنند که جلوی مردم را می‌گیرند تا پادشاه خود را نبینند.

کارمای حس آور یا ودانیا

کارمای حس آور یا ودانیا بسیار خطرناک است. این کارما مانند چشیدن طعم شیرین عسل از روی تیغی برنده است. شاید شیرینی عسل را تجربه کنید، اما زبانتان را خواهد برید.

کارمای توهم یا مهنیا

این کارما به عبارتی کارمای جذب نام می‌گیرد و به مانند زنبوری که مجذوب یک گل می‌شود، باعث می‌شود تا دیگران مجذوب شما شوند و در این توهم بمانند.

کارمای تعیین کننده‌ طول عمر یا آیو

مانند زنجیرهایی که یک زندانی را در قفس زندان نگه می‌دارد، این کارما انسان را در یک جهان مانند تولد در این دنیا گرفتار می‌کند.

کارمای سازنده بدن یا نعم

این کارما کمی عجیب به‌نظر می‌رسد. کارمای نعم تعیین کننده این است که هر روح در کدام کالبد یا بدن قرار بگیرد و وارد دنیا شود.

کارمای تعیین کننده موقعیت یا گوترا

تعیین اندازه و ارتفاع سفال بستگی به سفالگر دارد. تعیین کننده جایگاه و مقام انسان هم برعهده کارمای گوترا است که انسان را در چه جایگاهی قرار دهد.

کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای

وظیفه خزانه‌دار قصر این است که از خرج اضافی یک خزانه جلوگیری کند. کارمای آنتارای قدرت روح را در بند نگه می‌دارد. اگر روح فاقد این کارما باشد، قدرتی بی‌پایان خواهد داشت.

انواع قوانین کارما چیست؟

همه چیز انرژی هستند از جمله جرم، که انرژی متراکم است. انرژی را نمی‌توان ایجاد کرد یا از بین برد؛ فقط می‌تواند از یک شکل انرژی به شکل دیگر تبدیل شود (E=Mc²). افکار، نیت و عواطف، انرژی در حرکت هستند و از طریق آن انرژی کارما آشکار می‌شود؛ بنابراین زندگی، خوب، بد یا بی‌تفاوت است. در ادامه 16 قانون کارما بیان شده است. همانطور که در معادله انیشتین E=Mc² است، در اینجا نحوه تبدیل منفی (بد) به مثبت (خوب) نوشته شده است.

قانون نیت

قانون بزرگ یا قانون علت و معلول که برخی به آن قانون نیت می‌گویند. طبق این قانون، هر انرژی که از خود بیرون می‌دهید (از طریق نیات، افکار، احساسات، اعمال)، در ادامه دریافت می‌کنید. هر چه بکارید درو می کنید. اگر دوست دارید مهربانی را به زندگی خود جذب کنید، مهربان باشید. این قانون ساده، در عین حال موثر است.

قانون تحسین

اگر می‌خواهید اتفاقی در زندگی‌تان بیفتد باید پس از تحسین، عمل کنید. در حالی که انرژی‌ای که از طریق نیات، افکار و احساسات ایجاد می‌کنید، قدرتمند و ضروری است، اگر این کار را نکنید، کارساز نخواهد بود. رسیدن به یک هدف، علاوه بر نیت خوب، افکار و احساسات، به کار و سرسختی نیاز دارد.

قانون مسئولیت پذیری

این اشتباه توست، کارما چنین می‌گوید. قانون این است که شما باید مالک اتفاقاتی باشید که در زندگی برای شما می‌افتد. در موفقیت‌ها، ذهنیت فرد برای سرزنش دیگران حذف می‌شود. خوب یا بد، همه چیز تقصیر شما و مسئولیت شماست.

قانون تکرار

گذشته، حال و آینده همه یکی هستند. جایی که در حال حاضر هستید نتیجه همه اقدامات قبلی است. جایی که فردا خواهید بود شامل اقدامات امروز و فردا نیز می‌شود. همه چیز به همه چیز متصل و مکرر است. نحوه رفتار شما با همه به نوبه خود نحوه برخورد با شماست. چه جالب، اغلب، کسی پیوند کارمایی را جز در گذشته نمی‌بیند. با این حال، همیشه وجود دارد.

قانون بخشش

خشاز هر دست بدید، از همان دست می‌گیرید. اگر می‌خواهید در دنیایی بخشنده‌تر زندگی کنید، پس بیشتر بخشنده باشید. اگر می‌خواهید در دنیایی آرام‌تر زندگی کنید، به ایجاد آرامش برای دیگران کمک و زندگی را برای خود و اطرافیانتان آرام‌تر کنید.

قانون رهایی

قانون رهایی را برخی مهم‌ترین قانون کارما می‌دانند. این قانون بیانگر این است که اگر کار مثبتی انجام می‌دهید، به فکر پاداش آن نباشید. کارهای خوب و مفید ما باید در جهت تسکین روح انجام شوند، نه فقط برای رسیدن به پاداش باشند.

قانون اهمیت

هر کمکی که می‌کنید یا نمی‌کنید، چه خوب یا بد، مثبت یا منفی، بر جهان تأثیر می‌گذارد. با درک این موضوع، باید برای یافتن راه‌هایی برای مشارکت مثبت تلاش کرد. به اشتراک گذاشتن این هدیه باعث تحریک کارمای خوب می‌شود.

قانون صبر

کارما گاهی آنی است و اغلب اوقات نیست. فرد باید با استواری به اصول کارمایی نیت خوب، افکار خوب، احساسات خوب و اعمال خوب پایبند باشد. اگر فردی در انرژی خروجی خود (نیت، افکار، احساسات، اعمال) متزلزل باشد، زمان بیشتری طول می‌کشد تا کارما آشکار شود.

قانون تغییر

تاریخ تکرار خواهد شد تا زمانی که شما رییس شد  بگیرید که تکرار را متوقف کرده و تغییر کنید. این نیازمند شناخت حلقه و اقدام برای شکستن آن در جهت ایجاد آینده‌ای جدید و بهتر است.

قانون حضور

اگر در گذشته سکونت داشته باشید، در آن جا زندگی خواهید کرد. در آغوش گرفتن زمان حال به معنای تجربه لحظه است که با تمرکز بر طعم، بینایی، صدا و لامسه به بهترین وجه انجام می‌شود. حواس ما این امکان را می‌دهد که اکنون، تنها وجود واقعی را تجربه کنیم.

قانون تمرکز

روی یک چیز تمرکز کنید. هر چه بیشتر روی چیزی تمرکز کنید، مقدار بیشتری از آن را دریافت خواهید کرد. بر روی ارتعاشات بالا مانند عشق، صلح و هماهنگی تمرکز کنید و بیشتر از آنها دریافت خواهید کرد.

قانون اتفاق

قانون اتفاق بنا بر اسمی که دارد، بیانگر این است که هیچ چیز در این هستی، اتفاقی نیست. این قانون در تلاش است تا از هر رویدادی در زندگی، سرنخی را به ما بدهد. سرنخی برای رسیدن به زندگی بهتر و آرامش روحی که ما به دنبال آن هستیم.

قانون مشارکت

در قانون مشارکت کارما آمده است که اثر دسته جمعی یک کار بیشتر از انجام انفرادی آن است. هرچه تعداد افراد دست‌اندرکا در رویداد بیشتر باشد، انرژی مثبتی که دریافت خواهید کرد،بیشتر خواهد بود.

قانون تواضع

فروتنی یا تواضع، دیدگاه متواضعانه و متعادل نسبت به خود در مقابل احساس هذیانی ناسالم از خودبزرگ‌بینی است. واقعیت فعلی شما نتیجه اعمال گذشته شماست. آیا شما متواضع هستید یا فقط وانمود می‌کنید که هستید؟ اگر باید به موفقیت خود در رسانه‌های اجتماعی افتخار کنید، شاخص فروتنی خود را دوباره بررسی کنید. بهتر است فروتنی خود را افزایش دهید.

قانون اندیشه

این قانون برای شما آشنا بنظر می‌رسد. ذهن جایگاه بزرگی در انسان دارد و به اندیشه و تفکر انسان کمک بسزایی می‌کند؛ اما افراد زیادی از آن بهره نمی‌برند. این قانون بیانگر رخ دادن اتفاقاتی است که شما به آن می‌اندیشید. اگر تفکرات مثبتی در ذهن پرورش دهید، مطمعن باشید اتفاقات مثبتی نیز انتظار شما را می‌کشند.

قانون محبت

بازخورد محبت توسط انسان‌های مهربان قابل کتمان نیست. ابراز محبت به انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و… محبت و آرامش قلبی را به زندگی انسان برمی‌گرداند. اگر محبت کنید، محبت خواهید دید و زندگی روشنی خواهید داشت.

قوانین کارما چگونه عمل می‌کنند؟

رایج‌ترین تصور غلط این است که «سرنوشت» به همان شیوه کارما عمل می‌کند. به هر حال، این چنین نیست. اگر کار بدی انجام می‌دهید، به این معنی نیست که اتفاق منفی برای شما رخ می‌دهد تا متعادل شود. کارما نیرویی در درون ماست که می‌توانیم از آن برای خوب یا بد استفاده کنیم.

درست مانند جاذبه بر جهان فیزیکی، کارما نیز بر قلمرو الهی حاکم است. نحوه عملکرد کارما از طریق مسئول دانستن ما در قبال اعمال و به طور خاص، برای اهدافمان است. فرآیند کارمایی چیزی بیش از انرژی نیست. این محصول افکار و رفتار عمدی ماست. ما تحت تاثیر انرژی‌ای که در حال حاضر و در آینده تولید می‌کنیم، خواهیم بود. ربطی به پاداش یا تنبیه افراد ندارد. کارما بی‌طرف است و ما بر آن قدرت داریم.

سخن پایانی

در این مقاله معنی کارما مورد بررسی قرار گرفت و حتی تمامی ۱۶ قانون کارما بیان شد تا به شکل کامل با آن آشنا شوید. Karma حتی ممکن است که بر تقویت حافظه کوتاه مدت و اینکه سلف استیم چیست نیز تاثیرگذار باشد و شما را به سمت نیکی هدایت کند. امیدواریم این مقاله پاسخ دقیقی به سوالات ذهن شما باشد.

سوالات متداول

۱- آیا کارما به صورت واقعی کار می‌کند؟

شما مسئول اعمال و عواقب خود هستید. از آنجایی که کارما مبتنی بر قصد است، اتفاقات تصادفی در عدالت کارمایی یا پیامدها به حساب نمی‌آیند.

۲- آیا کارما هرگز متوقف خواهد شد؟

شما در چرخه کارما که ما آن را چرخ تولد و مرگ می‌نامیم که هرگز پایان نمی‌یابد، در حال تکامل هستید.

۳- کارما چیست؟

جواب‌های متعددی وجود دارد اما قانون Karma را در یک تعریف بسیار ساده می‌توان به قانون «علت و معلول» نسبت دارد. به این ترتیب هر کاری که ما در طول زندگی خود انجام می‌دهیم علت است و معلولی در پی دارد.

۴- قانون کارما برای شادی کدام است؟

کنجکاوی و گرایش ما نسبت به هر قانون یا موضوع تاز‌ه‌ای برای دست یافتن به شادی و ثروت بیشتر در زندگی است. که این قانون ها شامل: قانون نیت، قانون تحسین در Karma، قانون رهایی، قانون تغییر، قانون تمرکز در کارما و… میباشد.

۵- دیدگاه اسلام درباره قانون کارما چیست؟

  1.  اعتقاد به Karma نقض اراده پرودگار است!
  2. دامن‌ گیر شدن حیات یک جسم در گرو اعمال یک جسم دیگر
  3. توبه کردن در قانون کارما جایی ندارد!
  4. اعتقاد به Karma، اختیار و اراده انسان را زیر سوال می‌برد.



تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش شیوه برنامه ریزی روزانه ، گام های نوشتن برنامه روزانه

 

برنامه ریزی روزانه در واقع نوعی نقشه‌برداری از فعالیت‌های روزمره فرد است. برنامه ریزی روزانه می‌تواند شامل نوشتن یک چک لیست، داشتن لیست کارها‌، تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه وعده‌های غذایی باید بخوریم یا چه مقدار پول می‌توانیم هزینه کنیم و سایر مسائل روزمره است که برای ما اهمیت ویژه‌ای دارند.

اگر شما فردی هستید که معمولاً روزهای شلوغی را پشت سر می‌گذارید و مدیریت زمان برایتان از اهمیت بالایی برخوردار است، آموزش برنامه ریزی روزانه می‌تواند زندگیتان را متحول کند.

برنامه ریزی روزانه چیست ؟

گاهاً با شلوغ شدن زندگی روزمره‌مان این موضوع اهمیت بالایی پیدا می‌کند که بتوانیم  کارهای مورد نظرمان را با نظم و ترتیب انجام دهیم؛ زیرا هر‌گونه بی‌نظمی و فراموش کردن این عوامل باعث افت بهره‌وری و احساس خستگی طاقت فرسا در ما می‌شود.

از این رو پایبند بودن به اصول برنامه ریزی روزانه یکی از روش‌های اثبات شده‌ای است که در آن افراد قادر به مدیریت مؤثرتر وقت خود هستند. شما با داشتن یک دفتر برنامه‌ریزی که بتوانید روزانه برنامه‌های مهم خود را در آن یادداشت کنید دیگر امکان فراموش کردن نکات و کارهای مهم در طول روز برایتان به امری غیرممکن تبدیل می‌شود.

حال که متوجه اهمیت برنامه‌ ریزی روزانه شدید باید بگویم که ما در ادامه این مقاله از دکتر ویز قرار است برای شما  ۰ تا ۱۰۰ داشتن یک برنامه ی روزانه مؤثر و فواید انجام این کار را توضیح دهیم.

آموزش برنامه ریزی روزانه

انجام دادن برنامه ریزی روزانه به روش صحیح یکی از مهم‌ترین مواردی است که شما باید به دلیل اهمیت بالایی که دارد، شیوه صحیح کار کردن با آن را یاد بگیرید.

همچنین لازم است بدانید که شما با فراگرفتن این علم و انجام دادن مداوم آن در طول روزهای زندگیتان مطمئناً در کمترین زمان به فردی بسیار موفق تبدیل خواهد شد. شما به‌راحتی می‌توانید با یادداشت و برنامه‌ ریزی روزانه در اکسل، موبایل و یا حتی یک دفترچه یادداشت ساده امکان فراموش کردن نکات مهم زندگیتان را به صفر برسانید.

در ادامه ما به شما ۱۰ نکته مهم در خصوص نوشتن یک برنامه روزانه مفید و کارآمد را خواهیم گفت.

  1. زود بیدار شوید و ساعت‌های مشخصی را برای خواب تعیین کنید

زود بیدار شدن اولین قدم در سازماندهی کردن روز شماست. این نکته را فراموش نکنید که اگر زود بخوابید مسلماً زود هم بیدار خواهید شد. هنگامی که شما زود بخوابید و زود بلند شوید قطعاً میزان انرژی کافی برای انجام مشتاقانه فعالیت‌های خود در طول همان روز را خواهید داشت و کمتر احساس خستگی خواهید کرد.

از این رو این موضوع اهمیت پیدا می‌کند که ساعت مشخصی را برای خوابیدن و بیدار شدن در نظر بگیرید. انجام این کار به شما کمک خواهد کرد تا روز خود را طبق برنامه مشخص شده از پیش طی کنید و سعی کنید برنامه‌ریزی‌هایتان به گونه‌ای باشد که حتماً ۸ ساعت خواب مفید را در طول روز برای خود در نظر بگیرید.

  1. ادامه دهید، هر چقدر هم که دشوار به نظر برسد

اجازه ندهید که دشواری شروع برنامه ریزی روزانه مانع از ادامه کارتان شود، خود را در یک نبرد یا یک چالش در نظر بگیرید آیا باخت را می‌پذیرید؟ مطمئناً نه … پس ادامه دهید و در برابر تمام دشواری‌های پیش روی خود مقاومت کنید و بدانید که به محض رسیدن به موفقیت از تلاش‌های امروزتان راضی خواهید بود.

  1. سرگرمی را نیز در لیست برنامه‌های خود بگنجانید

این موضوع مهم است که ساعاتی را در برنامه روزانه خود به سرگرمی و خوشگذرانی اختصاص دهید، خصوصاً در برنامه ریزی روزانه برای نوجوانان. این امر باعث می‌شود تا شما بتوانید بهتر و قویتر روی کارهای جدی که نیاز به تلاش و تمرکز زیادی دارند؛ مانند مطالعه، کار و سایر کارهای ضروری دیگر متمرکز شوید.

می‌توانید در ساعات مختص به سرگرمیتان به انجام تفریحاتی مانند؛ فیلم‌دیدن، رمان خواندن، یادگیری زبان جدید، صحبت با یک دوست و پیاده‌روی بپردازید. هر کاری که باعث خوشحالی شما در آن لحظه می‌شود و شما را از استرسی که در طول روز با آن روبرو بودید دور می‌کند، می‌تواند برای قرار گرفتن در این لیست مناسب باشد.

  1. چشم اندازی از روز بعد خود را تصور کنید

شما برای رسیدن به هدفی هر چقدر هم که ساده باشد ابتدا باید چشم‌انداز درستی از آن داشته باشید. اولین کاری که باید برای سازماندهی کردن روز خود انجام دهید ایجاد یک تصویر واضح از کاری است که قصد انجام آن را در آن روز دارید، پس بدون وارد کردن جزئیات و یا نوشتن برنامه تنها یک لیست سریع از هر آن‌چه که شما می‌خواهید در روز موردنظر انجام دهید را در ذهنتان تجسم نمایید.

  1. ساعت مشخصی را به استفاده از اینترنت اختصاص دهید

همان‌طور که می‌دانید اینترنت این روزها تبدیل به عضوی جدانشدنی از زندگی ما تبدیل شده است، به گونه‌ای که شما به قصد چک کردن پنج دقیقه‌ای اینستاگرام گوشی خود را بر می‌دارید و ناگهان متوجه می‌شوید که ساعت‌ها مشغول کار کردن با آن هستید. حال شما باید به منظور جلوگیری از این اتفاق و نوشتن یک برنامه ریزی روزانه دقیق، ساعت مشخصی را به استفاده از این تکنولوژی اختصاص دهید و میزان حق استفاده خود را از آن مشخص نمایید.

  1. روز خود را به مراحل مختلف تقسیم کنید

تقسیم روز به صورت مرحله‌ای یکی از اقدامات آسان برای سازماندهی کردن هدفمند روز شماست که هدف از انجام این کار پایبند کردن خود به انجام دقیق مسئولیت‌های تعیین شده در طی برنامه‌های روزانه است.

شما می‌توانید روز خود را در برنامه‌تان به روشی مناسب تقسیم بندی کنید، اما این موضوع را نیز در نظر بگیرید که بهتر است که ابتدای روز را به انجام کارهایی مانند، مطالعه و هر آن‌چه به تمرکز بیشتر نیاز دارند اختصاص دهید زیرا ابتدای روز تمرکز شما بیش از هر ساعت دیگری است؛ پس بهتر است تا مطالعات را در ابتدای روز و پرداختن به سرگرمی و خوشگذرانی را به پایان روز انتقال دهید.

  1. همه چیز را در اطراف تان سر و سامان بدهید

انجام این کار نه تنها زندگی شما را تسهیل می‌کند بلکه باعث می‌شود که احساس راحتی و آرامش نیز داشته باشید. بنابراین سعی کنید تا همواره همه چیز را در اطراف خود سازماندهی کنید تا بتوانید خود را جمع کنید و افکار و برنامه‌های روزانه خود را به درستی و موبه‌مو اجرا نمایید. همانطور که شما عزیزان می‌دانید انجام دادن کارهای روزانه در یک محیط آشفته اصلاً کار درستی نیست و باعث پرت شدن حواس شما می‌شود. پس سازماندهی کردن و نظم بخشیدن به محیط اطرافتان به گونه‌ای مثبت باعث سرعت بخشیدن به انجام اموراتتان می‌گردد.

  1. نه گفتن را بیاموزیم

یکی از عواملی که مانع برنامه ریزی برای اجرا شما می‌گردد به تعویق انداختن کارهای روزانه برای فردا به‌دلایل غیرضروری است. این به‌تعویق انداختن‌ها باعث می‌شود تا تمام تلاش‌هایی که در طول روزها و ماه‌ها انجام داده‌اید از بین برود، بنابراین باید به دنبال راهی برای مقابله با هرگونه به تعویق افتادن برنامه‌هایتان باشید.

یادتان باشد که همین تعلل‌های کوچک می‌توانند باعث جمع شدن کارهای شما گردند و برنامه شما را به کلی از ریتم روزانه خارج کرده و خراب کنند. گاهی دوستانتان از شما درخواست‌های وقت‌گیری می‌کنند که شما علی‌رغم خواسته قلبیتان برای انجام دادن آن کارها در رودربایستی قرار می‌گیرید و مجبور به قبول کردن آن کارها می‌شوید، در حالی که غرق در انجام وظایف و مسئولیت‌های مرتبط با خود هستید.

بدون شک این رفتار بسیارغلط است، زیرا باعث جمع شدن وظایف شما می‌گردد. جمع شدن وظایف شما در واقع به این معنی است که مجبور خواهید شد در روزهای آینده تحت فشار و تنش بسیار بالایی اقدام به انجام کارهای عقب افتاده‌تان بکنید که قطعاً کیفیت کارتان را نیز کاهش خواهد داد، پس از همین حالا یاد بگیرید تا به کارهای غیرضروری «نه» بگویید و بدانید که نه گفتن به‌این معنا نیست که شما به دوستی‌تان اهمیت نمی‌دهید و یا آدم بی‌ادب و گستاخی هستید، بلکه به این معنا است که شما کارهای خود را در اولویت قرار می‌دهید.

  1. اندکی به خودتان سخت بگیرید

چه می‌شود اگر برای مدت اندکی با خودتان سخت‌گیر باشید، ممکن است در ابتدا احساس ضعف انرژی و عدم اشتیاق کنید و به عقب‌نشینی کردن فکر نمایید، این احساسات و افکار در ابتدای کار امری کاملاً طبیعی و مورد انتظار هستند و لازم نیست نسبت به آن‌ها نگران باشید.

تمام چیزی که شما باید از خود انتظار داشته باشید و نسبت به آن اندکی سختگیری کنید این است که در برابر این تمایل به تسلیم شدن‌ها مقاومت کنید و به خودتان یادآوری کنید که اگر بتوانید روزهایتان را به طور پی‌درپی در قالب یک برنامه مشخص تنظیم کنید می‌توانید در سایر جنبه‌های زندگی نیز به موفقیت برسید. حال این موفقیت می‌تواند شامل پیشرفت در برنامه ریزی تحصیلی، کاری و یا در هر زمینه دیگر باشد.

  1. در پایان روز به خود پاداش دهید

پاداش دادن به خود یکی دیگر از روش‌های مؤثر در ایجاد انگیزه برای ادامه دادن به مسیرتان است، زیرا انجام این کار به شما کمک می‌کند که در عین سخت بودن آن بتوانید با انگیزه و اشتیاق آن را ادامه دهید و به این زودی‌ها تسلیم خستگی و سختی راه نشوید. همچنین انجام دادن این کار باعث می‌گردد تا میزان دشواری کار برای شما کاهش پیدا کند و انگیزه‌تان برای به اتمام رساندن روزانه برنامه‌‌تان هر روز بیش از پیش تقویت گردد. پس برای باقی ماندن بر روی برنامه ریزی روزانه خود انجام دادن این کار می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

اهمیت اصول برنامه ریزی روزانه

۳ نکته ارائه شده در زیر به شما نشان می‌دهد که چرا برنامه کارهای روزانه برای نوجوانان و بزرگسالان در راه رسیدن به موفقیت از اهمیت بالایی برخوردار است.

  1. برنامه‌ریزی می‌تواند میزان استرس شما را بسیار کاهش دهد. در اصل نداشتن برنامه ریزی روزانه علت استرس بیش از حد در افراد می‌شود. در واقع داشتن یک برنامه‌ریزی مناسب از جهتی باعث آرامش خاطر شما می‌شود که به شما این اعتماد را می‌دهد که از قبل یک برنامه عملی برای رسیدن به اهدافتان تنظیم کرده‌اید و اهداف شما ۱۰۰% قابل تحقق هستند.
  2. برنامه‌ریزی به شما کمک می‌کند تا در برابر موانع پیش رو کاملاً آماده باشید، زیرا بخشی از اهمیت داشتن یک برنامه مناسب در این است که به شما فرصتی می‌دهد تا هرگونه پیش آمد تصادفی را از قبل در نظر بگیرید و برای مقابله با آن نقشه طراحی کنید.
  3. برنامه‌ریزی همچنین به‌عنوان روشی برای ارزیابی پیشرفت شما در حین کار تلقی می‌گردد. برنامه‌ریزی فعالیت‌های روزانه و هفتگی شما را در طی روزها و هفته‌های گذشته به وضوح نشان می‌دهد و به شما این امکان را می‌دهد تا بررسی کنید که طبق برنامه خود پیش رفته‌اید یا خیر؟

معرفی ۶ مزیت نوشتن برنامه روزانه

شاید تاکنون با اصول برنامه ریزی روزانه به طرز صحیح آشنا شده باشید اما ممکن است هنوز مزایای آن را کشف نکرده باشید به همین دلیل در این بخش از مقاله قرار است تا شما را با ۶ تا از مهمترین مزایای برنامه ریزی روزانه آشنا کنیم.

  1. به مدیریت زمان کمک می‌کند

اگر در طول روز و هنگام انجام دادن فعالیت‌هایتان گمان می‌کنید که وقت کافی برای انجام همه آن‌ها ندارید، به این دلیل است که شما مدیریت زمان را به طور مؤثر انجام نداده‌اید. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که شما کارهایتان را با  بازیگوشی انجام داده‌اید و از انجام یک کار به کار دیگر پریده‌اید. استفاده کردن از یک برنامه ریزی روزانه به شما این امکان را می‌دهد تا هر کاری را در تاریخ و زمان معین و مقرر شده به درستی به انتها برسانید.

  1. بازده بیشتری دریافت کنید

داشتن یک برنامه روزانه صحیح شما را ترغیب می‌کند تا به‌طور مؤثرتر و کارآمدتر کارهای خود را به انتها برسانید و به سمت کارهای تعیین شده بعدیتان در لیست برنامه‌هایتان حرکت نمایید. حال این کارها می‌تواند شامل نظافت منزل یا کار بر روی پروژه‌ای باشد که در مدرسه یا محل کار به شما محول شده است. شما با استفاده از یک برنامه‌ریزی صحیح می‌توانید بهره‌وریتان را بهبود ببخشید.

  1. شما را از تنش و استرس نجات می‌دهد

همان‌طور که قبلاً نیز برایتان ذکر کرده‌ایم استرس اشکال مختلفی دارد، اما وجه مشترک بیشتر آن‌ها خستگی است. شما به دلیل کمبود وقت و خواسته‌های زیادتان اغلب ممکن است دچار استرس شغلی شوید، همچنین تأثیرات بیرونی نیز می‌توانند در سطح استرس شما تأثیرگذار باشد اما شما با داشتن یک برنامه روزانه که از قبل تعیین شده است می‌توانید هر کاری را طبق آن‌چه که از پیش مشخص شده است انجام دهید و دیگر از شر هر گونه استرس و تنش رهایی پیدا کنید.

  1. فواید زیادی برای سلامتی دارد

برنامه‌ریزی از راه‌های مختلف می‌تواند به سلامتی شما کمک نماید، مثلاً شما با پیگیری برنامه‌های روزانه‌تان مانند، ورزش و رژیم می‌توانید سلامت جسمی خود را کنترل نمایید و  یا این که به‌طور منظم به دکتر و دندانپزشکی مراجعه کرده و سلامتی عمومیتان را نیز بهبود بخشید.

  1. به شما زمان بیشتری برای انجام فعالیت‌های خلاقانه می‌دهد

از آنجا که شما با پیروی کردن از یک برنامه روزانه خاص دیگر وقت آزاد بیشتری خواهید داشت، می‌توانید این وقت آزاد را به انجام امورات هنری و خلاقانه‌ای که به آن علاقه‌مند هستید اختصاص دهید.

  1. از تاریخچه و سوابقتان نگهداری می‌کند

شما با داشتن یک برنامه ریزی مرتب و یادداشت کردن روزانه آن‌ها دیگر می‌توانید هر موقع که خواستید متوجه شوید در فلان روز دقیقاً چه کاری را انجام داده‌اید. برای مثال اگر تاریخ قبلی را برای انجام یک کار فراموش کرده‌اید می‌توانید تنها با یک رجوع ساده به کتاب برنامه ریزی‌تان از تاریخ دقیق برگزاری آن اطلاع پیدا کنید.

نحوه برنامه ریزی روزانه با اولویت بندی

حالا که فهمیدید برنامه ریزی چه فوایدی دارد و با فواید برنامه ریزی آشنا شدید، وقت آن رسیده است تا دست‌به‌کار شده و این حرف‌ها را عملی کنید. برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه مناسب، بهتر است از یک دفتر برنامه‌ریزی استفاده کنید و کارهایی که باید انجام دهید را در آن بنویسید. این روش باعث می‌شود تا مغز شما کارهای لازم را با نظم و ترتیب سازمان‌دهی کند. برای نوشتن برنامه‌ریزی، باید مراحل زیر را طی کنید.

تعیین وقت

اولین کاری که برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه باید داشته باشید، این است که مدت‌زمان وقت خود را مشخص کنید. باید به این نکته توجه کنید که در طول روز چقدر وقت دارید و چقدر هم کار دارید. این موضوع، به هدف و شغل شما هم بستگی دارد. برای مثال، اگر تمایل دارید که در موقعیت شغلی خود پیشرفت کنید، باید برنامه‌ریزی خود را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که برای حرفه خود زمان بیشتری اختصاص دهید. اگر قصد دارید به کارهای دیگری برسید، می‌توانید زمان کمتری برای شغل خود بگذارید.

اولویت‌بندی کارها

کار بعدی که برای نوشتن یک برنامه ریزی روزانه باید به آن توجه کنید، اولویت‌بندی کارهاست. شما باید تعیین کنید که کدام یک از کارهای شما برای شما اهمیت بیشتری دارند. اگر برای نوشتن برنامه ریزی روزانه کارهای مهم خود را در اولویت قرار دهید، موجب می‌شود تا کیفیت و عملکرد خود را بالا ببرید و باعث موفقیت بیشتر شما خواهد شد. به‌عنوان‌مثال، اگر شما رهبر یک تیم هستید، بهتر است مدتی از روز خود را به حل مشکلات اعضای تیم بپردازید.

نحوه برنامه ریزی روزانه درست این است که به لیست کارهای خود نگاه کرده و آن‌ها را به سه دسته تقسیم کنید. اولین دسته، کارهای مهم، دومین دسته کارهای فوری و ضروری و آخرین دسته هم کارهایی که برای رسیدگی به اعضای تیم می‌شود. برای برنامه ریزی روزانه این کارها را به ترتیب اولویت انجام دهید؛ یعنی اول کارهای مهم، بعد کارهای فوری و در آخر هم کارهای مربوط به اعضای تیم.

تعیین وقت برای انجام کارها

برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه عالی، باید وقت مناسبی برای هر یک از کارهای خود تعیین کنید. برای این موضوع، سعی کنید ساعاتی را انتخاب کنید که بازدهی بیشتری دارید مغز شما توانایی بیشتری دارد. برای مثال، برای انجام کارهای مطالعاتی و فکری، بهتر است انجام این کارها را در اول صبح قرار دهید. البته لازم به ذکر است که در روش برنامه ریزی روزانه هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است و بازدهی هرکس در ساعات مختلف روز باهم فرق دارد.

تعیین وقت برای کارهای غیرقابل‌پیش‌بینی

اگر می‌خواهید یک برنامه ریزی روزانه کارآمدی داشته باشید، بهتر است برای انجام کارهای غیرمنتظره و اضطراری هم وقتی تعیین کنید. برای اینکه بدانید که چقدر در روز برای این اتفاقات اختصاص دهید، می‌توانید از آموزش برنامه ریزی روزانه کمک بگیرید و از تجربه خود در زندگی استفاده نمایید.

تجزیه‌وتحلیل فعالیت‌ها

یکی از مهم‌ترین کارهایی که در پایان برنامه ریزی روزانه باید انجام دهید این است که فعالیت‌هایی که تاکنون یادداشت کرده‌اید را به‌دقت تجزیه‌وتحلیل کنید. اگر برای این کار دچار مشکل می‌شود و نمی‌توانید این فعالیت‌ها را آنالیز کنید، می‌توانید از یک نمونه برنامه ریزی روزانه استفاده کنید و به کمک آن، به برنامه‌ریزی خود سروسامانی دهید.

نتیجه‌گیری

در طول این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا برای شما از کلیات برنامه ریزی روزانه صحبت کنیم و صفر تا صد نوشتن یک برنامه روزانه صحیح را به شما آموزش دهیم، همچنین در ادامه این مقاله به شما از فواید و اهمیت و آموزش برنامه ریزی روزانه را گفتیم. نوشتن برنامه روزانه در اکسل، گوشی و یا هر دفتری ممکن است کاری بسیار ساده به نظر بیاید، اما  انجام آن می‌تواند زمینه‌ساز رسیدن شما به اهداف تعیین شده‌تان گردد.

برخی از سؤالات رایج:

۱. برای برنامه ریزی روزانه مناسب باید به چه نکاتی توجه کرد؟

۱. زمان خواب منظم داشته باشید.
۲. کارتان را ادامه دهید.
۳. از موانع نترسید.
۴. مسیر واضحی برای خود مجسم کنید.

۲. اهمیت برنامه ریزی روزانه چیست؟

برنامه ریزی روزانه از درگیری ذهن جلوگیری می کند و از طرفی باعث صرفه جویی و دقت در وقت می شود. همچینین کارکرد افراد را در دراز مدت افزایش می دهد.

۳. چگونه برنامه ریزی باعث افزایش عملکرد می‌شود؟

۱. به مدیریت زمان کمک می‌کند.
۲. بازده بیشتری را دریافت می‌کنید.
۳. از استرس دور می شوید.
۴. به سلامت شما کمک می‌کند.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم برنامه ریزی ، آموزش بهترین روش برنامه ریزی

برنامه ریزی، یکی از مهم‌ترین کارهایی است که انجام آن می‌تواند زندگی ما را در جهت رسیدن به اهدافمان هدایت کند. بدون یک برنامه ریزی صحیح، رفتن به سوی موفقیت امکان‌پذیر نخواهد بود. تکنیک های برنامه ریزی زیادی وجود دارد که شما می‌توانید از آن‌ها در برنامه خود بهره بگیرید، اما ممکن است هر تکنیکی برای شما مناسب نباشد.

بنابراین هرکس بسته به اهداف، سبک زندگی، شرایط و موقعیت خاص خود می‌تواند شیوه خاصی از روش برنامه‌ریزی را برای زندگی‌اش در نظر بگیرد. در این مطلب به بررسی نکات و آموزش برنامه ریزی می‌پردازیم که می‌تواند به شما کمک کند تا به برنامه ریزی ایده‌آل خود دست پیدا کنید.

برنامه‌ریزی چیست؟

برنامه ریزی یعنی اینکه شما برای انجام کارهای خود برنامه مشخصی داشته باشید و از روی همان برنامه پیش بروید. برنامه ریزی می‌تواند به‌صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه انجام شود. اما به طور کلی وقتی در مورد برنامه ریزی صحبت می‌شود، منظور برنامه‌ریزی روزانه است.

برنامه‌ریزی می‌تواند برای کار، تحصیل یا هر مورد دیگری انجام شود. البته این برنامه به شیوه‌های مختلفی هم انجام می‌شود که کاربردی‌ترین روش آن، یادداشت کردن برنامه روز بعد، شب قبل از خوابیدن است. برخی دیگر از افراد نیز صبح به محض بیدار شدن از خواب، برنامه روز جاری خود را می‌نویسند.

ممکن است خود شما نیز تابحال از این روش‌های برای برنامه‌ریزی استفاده کرده باشید اما به احتمال زیاد، نتیجه موردنظر را دریافت نکرده‌اید. پس با ما همراه باشید تا نکات برنامه‌ریزی صحیح را در ادامه با شما در میان بگذاریم. همچنین برای مطالعه بیش‌تر این بحث مقاله «برنامه ریزی روزانه چیست؟ | ۰ تا ۱۰۰ برنامه ریزی روزانه + فواید» را مطالعه کنید.

اهمیت برنامه ریزی کردن در زندگی

هر فردی در طول روز حدود ۱۶ ساعت وقت دارد تا به کارهای روزمره خود رسیدگی کند. برخی از افراد تمام ساعاتی که در اختیار دارند را صرف کار یا تفریح می‌کنند. این در حالی است که افراد باید بین یک تا چند ساعت از وقت خود را نیز به توسعه فردی، فراگیری مهارت‌های تازه و رفتن به سوی اهدافشان صرف کنند.

برنامه‌ریزی همان چیزی است که می‌تواند فرصت رسیدن به این مهم را در اختیار هرکسی قرار دهد. برنامه‌ریزی به ما کمک می‌کند تا قدم به قدم به سمت اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت خود حرکت کنیم و در نهایت به آن‌ها برسیم. بدون یک برنامه‌ریزی صحیح، رسیدن به هر هدفی دستخوش اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی شده و رسیدن به آن‌ها را بیشتر از پیش به تأخیر می‌اندازد.

ممکن است تصور کنیم فقط افراد کنکوری به برنامه‌ریزی نیاز دارند، اما این تصور کاملاً اشتباه است. چراکه هرکسی در زندگی اهداف، آمال و رویاهایی دارد که برای رسیدن به آن‌ها به برنامه نیاز دارد. کوچکترین هدف زندگی یک فرد می‌تواند پیشرفت کاری یا عاطفی باشد که آن هم نیازمند یک برنامه ریزی صحیح است. پس برنامه‌ریزی در هر شرایطی می‌تواند برای ما کمک‌کننده باشد.

۴ مزایای برنامه‌ریزی کردن

برنامه‌ریزی یکی از مفاهیمی است که تنها می‌توان مزیت‌های آن را عنوان کرد، چراکه هیچ عیب و ایرادی به آن وارد نیست. برنامه ریزی از هر لحاظ باعث بهبود زندگی ما می‌شود و از جمله بهترین مزایای آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رها شدن از سردرگمی‌های روزمره

برنامه‌ریزی به ما کمک می‌کند فعالیت‌های روزانه خود را جهت‌دهی کنیم و هر روز قدم تازه‌ای برای بهبود خود برداریم. برنامه‌ریزی صحیح موجب می‌شود تا از سردرگمی خلاص شده و در پی دنبال کردن اهداف خاصی باشیم.

  • استفاده صحیح از انرژی، منابع و امکانات موجود

برنامه‌ریزی کمک می‌کند تا تمام انرژي و امکاناتی که در زندگی داریم را صرف کارهای نتیجه‌بخش کرده و از پرداختن به کارهای بیهوده پرهیز کنیم. این در حالی است که اگر برنامه‌ریزی نداشته باشیم، ناخودآگاه درگیر انجام فعالیت‌هایی می‌شویم که هیچ کمکی به رشد ما نمی‌کنند و گاهاً باعث پس‌رفت ما نیز می‌شوند.

  • پی بردن به نقاط قوت و ضعف

وقتی برنامه‌ریزی می‌کنیم و طبق آن به پیش می‌رویم، به نقاط ضعف خود در رسیدن به اهدافمان پی می‌بریم. ممکن است فاصله ما تا رسیدن به یک موفقیت کاری، تنها فراگیری یک مهارت تازه باشد. به کمک برنامه‌ای که داریم، می‌توانیم به مرور این مهارت را فراگرفته و با یاری نقاط قوت خود به هدفمان برسیم.

  • سازماندهی شدن ذهن

ذهن ما روزانه هزاران موضوع متنوع را بررسی و آنالیز می‌کند. وقتی برنامه نداشته باشیم، ذهن ما در یک جهت نامرتبط به بررسی می‌پردازند، این در حالی است که برنامه‌ریزی حتی به افکار ما نیز جهت می‌دهد و باعث می‌شود تنها به موضوعاتی فکر کنیم که در مسیر بهبود ما قرار دارند.

۱۰ نکته که قبل از برنامه ریزی باید در نظر بگیریم

کمتر کسی پیدا می‌شود که حداقل یکبار در زندگی خود اقدام به برنامه‌ریزی نکرده باشد. اما معمولاً ما در اجرای برنامه‌های خود موفق عمل نمی‌کنیم. این موضوع دلایل مختلفی دارد که در قالب ۱۰ نکته آن‌ها را بیان خواهیم کرد:

  • آشنا نبودن با ماهیت برنامه‌ریزی

ماهیت اصلی برنامه‌ریزی برای اکثر افراد مشخص نیست. اینکه برنامه‌ریزی باید چگونه باشد و دقیقاً چه کمکی به ما می‌کند، مشخص نیست. برای پی بردن به مفهوم اصلی برنامه‌ریزی یا «Planning» باید تعاریف موجود را مطالعه کنیم و در نهایت خود تعریفی اختصاصی برای برنامه‌ریزی ارائه دهیم که بتواند برای ما رضایتبخش باشد.

همانطور که می‌دانید، در سطح وب مقالات و کتاب‌های‌ برنامه ریزی pdf بسیاری وجود دارد، اما ممکن است هیچکدام از آن‌ها نتوانند شما را به وضوح کافی در زمینه برنامه‌ریزی برسانند. نباید این موضوع شما را بی‌خیال کند. باید بیشتر مطالعه کنید و خودتان هم بیندیشید تا در نهایت به تعریفی که از برنامه‌ریزی می‌خواهید دست پیدا کنید.

  • کمال گرایی

کمال گرایی نه تنها در مورد برنامه‌ریزی، بلکه در هر مورد دیگری می‌تواند بازدارنده‌ترین عامل ممکن باشد. اکثر افراد می‌خواهند بر طبق یک برنامه کامل و بدون هیچ عیب و نقصی پیش بروند.

این افراد می‌دانند اما فراموش می‌کنند که: «هیچ انسانی در این عالم کامل نیست!» پس نباید با این انتظار خود را از مزایای بی‌نظیر برنامه‌ریزی محروم کنیم. بگذارید برنامه‌تان ناقص باشد.

هیچ اشکالی ندارد اگر در انتهای روز تمام آیتم‌های برنامه‌تان تیک نخورند. با خودتان دوستانه‌تر رفتار کنید و به خود فرصت کافی برای اشتباه کردن بدهید. در برخورد با همین نقص‌ها است که می‌توانید تجربه کافی کسب کرده و در نهایت به یک برنامه کامل‌تر برسید.

  • عدم انعطاف‌پذیری

گاهی چند روز طبق برنامه پیش می‌رویم، اما همینکه اتفاق ناگهانی رخ می‌دهد، از دنبال کردن برنامه طفره رفته و انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم. این موضوع به عدم انعطاف پذیری ما مربوط می‌شود. اتفاقات ناگهانی و پیش‌بینی‌ نشده همیشه در زندگی رخ می‌دهند. بنابراین باید برنامه خود را طوری تنظیم کنیم که اگر یک روز از انجام کارهای خود باز ماندیم، در روزهای آینده بتوانیم جبران کنیم، نه اینکه کلاً برنامه را کنار بگذاریم.

  • مشخص کردن زمان

اینکه زمان مشخصی برای هر کار در نظر گرفته شود، برای بعضی از افراد محدودیت ایجاد می‌کند. شما می‌توانید تنها عنوان کارها را در برنامه خود بنویسید و زمان انجام آن‌ها را به صورت دقیق تعیین نکنید. در این ‌صورت می‌توانید روزانه بعد از اتمام هر کار، کار بعدی برنامه‌تان را استارت بزنید و در قالب یک ساعت و دقیقه خاص گرفتار نشوید.

  • یادداشت کردن تمام کارها

یادداشت کردن تمام کارها، اعم از هر کار کوچک و بزرگ مانند مسیر رفتن به سر کار، نهار خوردن و ….. در یک برنامه ضروری نیست. در یک برنامه‌ریزی صحیح، فقط باید مهم‌ترین کارهای شما در روز عنوان شوند. بنابراین نوشتن نهار، مسیرها و …. نباید در برنامه نوشته شوند.

  • نداشتن هدف

وقتی هدف واضح و مشخصی در زندگی‌مان نداشته باشیم، علاقه‌ای هم به برنامه‌ریزی نخواهیم داشت. سوخت محرکه عمل به برنامه‌ها، هدف‌های ما هستند. به همین خاطر بهتر است ابتدا اهداف خود را مشخص کنید و سپس برای رسیدن به آن اهداف برنامه‌ریزی کنید. این اهداف می‌توانند یک‌ماهه، یک ساله یا حتی چندساله باشند. برای این کار، اهداف فراتر از توانایی و بیش از حد بزرگ را انتخاب نکنید، بلکه اهدافی را انتخاب کنید قابل دسترسی باشند.

  • باورهای محدود کننده

باورهای محدود کننده هم مانند کامل‌گرایی آفت برنامه بهبود شخصی هستند. باورهای محدودکننده همان افکار و باورهایی هستند که ما را از برنامه‌ریزی کردن یا عمل به آن بازمی‌دارند. اما جدا از هر چیز ابتدا باید بدانید تعریف باور چیست؟. کسی که باور دارد: «برنامه‌ریزی کردن کار بیهوه‌ای است!»، برنامه‌ریزی نمی‌کند، حتی اگر برنامه‌ریزی هم کند، به آن عمل نمی‌کند.

با پی بردن به ماهیت برنامه‌ریزی و رفع کاملگرایی می‌توانید باور خود نسبت به برنامه‌ریزی را تغییر دهید تا بتوانید از این به بعد زندگی خود را طبق برنامه به پیش ببرید و شاهد رشد روزافزون خود باشید.

  • اشتباه گرفتن رویاپردازی با برنامه‌ریزی

گاهی برنامه ما آنچنان رویایی تنظیم می‌شود که عمل کردن به آن هم در حد یک رویای دست‌نایافتنی باقی می‌ماند. پس شما شرایط را برای خود سخت نکنید و اولین برنامه‌های خود را طوری بنویسید که بتوانید به آن‌‌ها عمل کنید.

  • دوست نداشتن برنامه‌ریزی‌

بیشتر افراد از برنامه‌ریزی فراری هستند و نمی‌توانند حس خوبی نسبت به آن داشته باشند. دلیل این موضوع این است که معمولاً افراد با برنامه‌ریزی به یاد دوران کنکور می‌افتند یا برنامه‌ریزی آن‌ها را به مقید به مکانیکی شدن و انجام کارها سر وقت می‌کند.

با این توصیفات، افراد نمی‌توانند حس خوبی نسبت به برنامه‌ریزی داشته باشند و از آن فرار می‌کنند. البته این حس بد تنها بهبود زندگی افراد را به تأخیر می‌اندازد.

اگر شما نیز چنین حسی نسبت به برنامه ریزی دارید، بیشتر در مورد آن مطالعه کنید و آن را طور دیگری برای خود تعریف کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با برنامه‌ریزی برقرار کرده و از آن بهره بگیرید. (دوست نداشتن برنامه‌ریزی نمی‌تواند بهانه جالبی برای رشد نکردن باشد)

  • در ابهام به سر بردن

گاهی شرایط زندگی ما ثبات ندارد و هرآن ممکن است کار، روابط یا کلاً شرایط ما طور دیگری رقم بخورد یا تغییر کند. این عدم ثبات باعث می‌شود نتوانیم روی یک برنامه‌ریزی منظم حساب کنیم. البته گاهی هم خود انسان‌ها دوست دارند طوری زندگی کنند که شرایط آینده برایشان قابل پیش‌بینی نباشد و با بی‌نظمی زندگی کنند.

بهرحال این هم یک سبک زندگی است که باعث می‌شود افراد به دنبال کنترل کردن شرایط نباشد و آزادتر زندگی کنند. (کسی که هدف خاصی را دنبال کند، این شیوه زندگی را نمی‌پسندد، چون برای نیل به هدفش نیاز به کنترل احساسات و شرایط دارد که با برنامه‌ریزی ممکن می‌شود.)

توجه به هریک از این نکات می‌تواند روند برنامه‌ریزی کردن را برای شما راحت‌تر کند. ممکن است خود شما نیز اسیر یکی از دلایل فوق باشید. پس این نکات را دوباره مرور کنید تا به ضعف‌های خود در برنامه ریزی پی ببرید.

آموزش برنامه ریزی با ۵ قدم

با آگاهی به نکات فوق می‌توانیم برنامه ریزی جدیدی را آغاز کنیم. آگاهی و اطلاعات، بزرگترین راهنمایان ما برای بهبود شرایط زندگی‌مان هستند. برنامه ریزی چیزی است که تنها برای افرادی مناسب است که در پی بهتر شدن هستند. بنابراین کسانی که از بی‌نظمی، شرایط موجود و ناموفق بودن لذت می‌برند، نمی‌توانند توجهی هم به بحث برنامه‌ریزی داشته باشند.

افرادی که اهداف و رسالت خاصی برای زندگی دارند، هرگز با بهانه‌های واهی از برنامه ریزی کردن فرار نمی‌کنند، بلکه تمام موانع برنامه‌ریزی نکردن را از سر راه خود برمی‌دارند تا در نهایت از آن بهترین بهره را ببرند. پنج قدم زیر با در نظر گرفتن نکاتی که عنوان کردیم، می‌تواند برنامه ریزی خوبی را برای شما ایجاد کند که درصد موفقیت در آن بالاتر از سایر انواع برنامه‌ریزی‌ها است:

  • نسخه اولیه برنامه‌تان را بنویسید

بدون کامل‌گرایی و در ساده‌ترین شکل ممکن یک برنامه برای فردای خود بنویسید. بهتر است برنامه‌تان نهایتاً هفت آیتم داشته باشد. کنار سه آیتم آن که از بقیه مهم‌تر هستند را ستاره بگذارید. کارهای ستاره‌دار حتماً باید انجام شوند، اما بقیه کارها اگر انجام هم نشوند، شما را دچار مشکل نمی‌کنند.

(برای مثال، برنامه‌ریزی شما می‌تواند شامل مرتب کردن کمد لباس‌ها، مطالعه، کار، یک تماس اضطرای با ….، شستن ماشین، کمک به درس بچه‌ها و تعمیر یکی از وسایل منزل باشد. در این بین تماس اضطراری، کمک به درس بچه‌ها و رفتن به سر کار، جزو کارهای ستاره‌دار هستند که باید حتماً انجام شوند!)

  • برنامه خود را جدی بگیرید

شما و برنامه‌تان از هرچیزی مهم‌تر هستید. پس اگر کسی از شما درخواست کرد تا در انجام کاری به او کمک کنید و کمک کردن شما به آن فرد باعث می‌شد تا از برنامه‌های اصلی خود جا بمانید، بلافاصله به آن شخص جواب «نه» بدهید. برنامه خود را در اولویت قرار دهید و تا کارهای ستاره‌دار خود را انجام نداده‌اید، کمک به دیگران را در اولویت بعدی قرار دهید.

  • برنامه را با اهدافتان هماهنگ کنید

وقتی در گوگل به جستجوی مطالب مرتبط با برنامه‌ریزی پرداخته‌اید و تا این جای این مقاله را مطالعه کرده‌اید، یعنی شخص ارزشمند و هدفداری هستید؛ پس اهداف خود را با برنامه‌تان هماهنگ کنید. ببینید با انجام چه کاری، هر روز می‌توانید به هدف خود نزدیکتر شوید، آن کار را جزو ستاره‌دارهای برنامه‌تان بگذارید. آن‌گاه بعد از گذشت یک مدت به راحتی به هدف کوتاه‌مدت خود می‌رسید و می‌توانید اهداف دیگری را برای خود تعیین کنید.

  • بی‌خیال ساعت و دقیقه شوید

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تعیین ساعت و دقیقه برای انجام کارها، ما را نسبت به برنامه ریزی دلسرد می‌کند. (مانند اینکه در برنامه خود بنویسیم: ساعت ۸ بیداری، ساعت ۹ ورزش، ساعت ۱۰ مطالعه و ….) بنابراین برای انجام کارها هیچ ساعتی را در نظر نگیرید و طبق روال روزانه خود کارهایتان را سازماندهی کنید.

  • برنامه‌تان را ارزیابی کنید

طبق این برنامه ریزی تازه پیش بروید و در آخر روز برنامه خود را بررسی کنید. ببینید چقدر در انجام آن موفق بوده‌اید، آن‌گاه برای روز بعد خود یک برنامه بهتر بنویسید. به شما اطمینان می‌دهم اگر طبق این روال به پیش بروید و هر روز برنامه خود را چک کنید، در نهایت هم حس خوبی نسبت به برنامه ریزی پیدا می‌کنید و هم از مزایای بی‌شمار آن بهره‌مند می‌شوید.

اگر نتوانستیم طبق برنامه ریزی پیش برویم، چکار کنیم؟

برای سوال «اگر نتوانستیم طبق برنامه خود عمل کنیم، باید چکار کنیم؟» یک پاسخ وجود دارد: «دوباره برنامه ریزی کنید!» برنامه ریزی چیزی است که تنها به خودتان بستگی دارد و چیزی نیست که کس دیگری بتواند شما را مجبور به انجام آن کند.

پس روش‌های و تکنیک های متنوع را امتحان کنید تا در نهایت به فرمول اختصاصی خود برسید. یادتان باشد که برنامه ریزی برای اجرا نوشته می‌شود، پس اجرای خود را ارزیابی کنید و هربار خود را با برنامه تازه‌ای به چالش بکشید.

یک برنامه ریزی موفق برای همه افراد وجود ندارد. اصطلاحاً گفته می‌شود: «هرکس متخصص زندگی خودش است!» پس شما هم متخصص زندگی و برنامه زندگی خود هستید. روش برنامه ریزی مختلف را امتحان کنید و ببیند کدام یک با روحیه، علایق، شخصیت و سبک زندگی شما سازگارتر است. شما شخص متفاوتی هستید، پس به یک برنامه متفاوت هم نیاز دارید که فقط خودتان می‌توانید آن را تنظیم کنید و لاغیر!

سخن پایانی

هیچ فرد موفقی را نمی‌توان پیدا کرد که در زندگی خود برنامه ریزی نداشته باشد. برنامه داشتن، ویژگی مشترک تمام انسان‌های موفقی است که روی این کره خاکی زندگی می‌کنند. با همین تئوری ساده می‌توان به اهمیت والای برنامه‌ریزی پی برد. پیشنهاد می‌کنم همین حالا هر دلیلی برای برنامه ریزی نکردن در زندگی خود دارید را کنار بگذارید و طبق سلیقه خود – به دور از هر برنامه مقیدکننده یا محدود کننده – برای فردای خود برنامه ریزی کنید.

تنها با اقدام به عمل است که می‌توانید از بهانه‌ها، اهمال‌کاری‌ها، محدودیت‌ها و استرس زیاد عبور کنید. چیزی که از شما آدم بهتری می‌سازد، تلاش مستمر و تسلیم‌نشدن است. اگر خاطره بدی از برنامه‌ریزی دوران کنکوری خود دارید، آن را فراموش کنید.

این خاطره در لایه‌های زیرین ذهن شما مانند یک ویروس مخفی کامپیوتری عمل می‌کند تا شما را از انجام منظم کارهایتان باز دارد. بنابراین اگر حقیقتاً خواستار یک زندگی بهتر و رسیدن به اهداف خود هستید، تکنیک های برنامه ریزی را جزئی از زندگی‌تان کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. برنامه ریزی چیست؟

به طبقه بندی کردن اهداف و برنامه ها در یک بازه زمانی مشخص برای رسیدن به اهداف در زمینه های مختلف برنامه ریزی می گویند.

 

۲. مزیت برنامه ریزی چیست؟

۱. به داشتن ذهن منظم کمک می کند
۲. باعث سهولت در کارها می شود
۳. اهداف را واضح و روشن می کند

 

۳. چه نکاتی را باید در برنامه ریزی در نظر بگیریم؟

۱. آشنا بودن با ماهیت برنامه ریزی
۲. انعطاف پذیر بودن در اجرا کردن برنامه ها
۳. مشخص کردن زمان
۴. داشتن هدف مشخص




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

نکات کلیدی برای متن سخنرانی کوتاه و تاثیر گذار

در هر شغلی که فعالیت کنید، روزی به صحبت در بین تعدادی شنونده نیاز پیدا می‌‌‌‌‌‌کنید و در آن روز آنچه به آن فکر خواهید کرد، این است که چگونه شنونده را با خود همراه کنم؟ آیا بهتر است از متن سخنرانی کوتاه استفاده کنم؟ یا بهتر است از متن سخنرانی آماده استفاده کنم؟

طبیعت گوش کردن به سخنرانی، درس، گفتمان جلسات و هر صوتی که کمتر شکل دیالوگ و گفت‌وگوی دو طرفه دارد، برای افراد سخت است. تا به حال چند دانش‌‌‌‌‌‌آموز را دیده‌‌‌‌‌‌اید که با نهایت علاقه به درس گوش کنند؟ اگر معلم هستید و چنین تجربه‌‌‌‌‌‌ای دارید، آیا از خود پرسیده‌‌‌‌‌‌اید که مشکل از کجا است؟ آیا متن شروع کلاس مجازی شما آن استاندار لازم را برا جذب دانش‌آموز دارد؟

یا اگر مدیر عامل یک شرکت هستید و جلسات شما کارایی لازم را ندارد، تا به حال سعی کرده‌‌‌‌‌‌اید اشکال کارتان را در نوشتن متن سخنرانی کوتاه و تاثیر گذار بیابید؟ آیا هیچ مطالعه‌ای راجب متن سخنرانی مدیریتی داشته اید؟

مسلم است در این بین مشکلی از جانب شما به عنوان «سخنران» وجود دارد، که باید حل شود. این مشکل ممکن است از لحظه ابتدایی کار وجود داشته باشد که به معنی نداشتن شروعی جذاب است. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا درمورد روش‌‌‌‌‌‌های شروع سخنرانی و متن سخنرانی کوتاه اطلاعات کاربردی و خوبی بدست آورید.

هدف شما از ارائه سخنرانی و صحبت در بین جمعی از شنوندگان چیست؟

در ابتدا باید ارزش کارتان را مشخص کنید. اگر معلم هستید، یا به ترتیبی هدفی که دنبال می‌‌‌‌‌‌کنید، آموزش یک مطلب است، باید بدانید که هدف بسیار مهمی را دنبال می‌‌‌‌‌‌کنید و نباید بی‌‌‌‌‌‌توجه از کنار بی‌علاقگی شنوندگان رد شوید. شاید در کلاس‌‌‌‌‌‌های حضوری بتوانید دانش‌‌‌‌‌‌آموزان و دانشجویان خود را مجبور به همراهی کنید، اما درمورد کلاس‌‌‌‌‌‌های مجازی چطور؟ اگر به خوبی نمی‌دانید ارزش چیست و چگونه باید آن را بیابید

درمورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری خود نیز باید با همین رویکرد پیش بروید. هدف شما از سخنرانی اداری، رسیدن به یک نتیجه در محیط کار است که زندگی بسیاری به آن وابسته است. اگر نتوانید شنوندگان را در بحث نگه دارید به مشکل خواهید خورد.

چرا باید برای شروع سخنرانی جملات خاصی انتخاب کنیم؟

۱. بالا بردن اعتماد به نفس

اگر شما به صورت ناگهانی سراغ مطالب اصلی بروید، این تصور را ایجاد خواهید کرد، که نگران هستید و می‌‌‌‌‌‌خواهید زودتر کارتان را تمام کنید. این مسئله موجب می‌‌‌‌‌‌شود بی‌‌‌‌‌‌ اعتماد به نفس به نظر برسید. بنابراین آرام و آهسته با شروعی خوب، بعد از یک متن سخنرانی ۵ دقیقه ای، بحث اصلی را آغاز کنید و نگذارید ردی از عجله و نگرانی در صدای‌تان مشهود باشد.

۲. ایجاد اشتیاق در شنونده

شما باید در شنونده اشتیاقی ایجاد کنید که تا انتهای سخنرانی او را همراه شما نگه دارد. اگر درمورد موضوعی تخصصی صحبت می‌‌‌‌‌‌کنید، نباید تمام مدت از اصطلاحات پیچیده استفاده کنید. حتی اگر در جمعی علمی سخنرانی می‌‌‌‌‌‌کنید!

۳. به شنونده نشان دهید در کار خود حرفه‌‌‌‌‌‌ ای هستید.

تا به حال شده است دو نفر را که یکی تحصیلات کارشناسی دارد و دیگری دکتری با یکدیگر مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که نفر اول در بیان منظور خود موفق‌‌‌‌‌‌تر است؟ اگر چنین است باید این نکته را در یاد داشته باشید، که چون نفر دوم اطلاعات بیشتری دارد، نمی‌‌‌‌‌‌تواند در متن سخنرانی کوتاه منظور خود را بیان کند.

 

در عوض نفر اول، با فن بیان بهتر، شاید با وجود بیان مطالبی که از نظر تخصصی در مرتبه پایین‌‌‌‌‌‌تری هستند را بهتر بیان کند. بنابراین به تحصیلات و اطلاعات خود اعتماد نکنید، آنچه در سخنرانی به کمک شما می‌‌‌‌‌‌آید بیان حرفه‌‌‌‌‌‌ای و متن سخنرانی کوتاه و تأثیرگذار است.

۴. در ذهن شنونده بمانید.

اگر بتوانید سخنرانی خود را با یک متن سخنرانی سه دقیقه ای و خوب آغاز کنید، با کیفیت بالایی ادامه دهید و با یک نتیجه‌‌‌‌‌‌گیری خوب به پایان برسانید، در ذهن شنونده باقی خواهید ماند.  حتی متن سخنرانی سه دقیقه‌ای هم می‌تواند تأثیر خود را در ذهن مخاطب بگذارد.

۵. از استرس خود بکاهید.

استفاده از اذکار شروع سخنرانی می‌‌‌‌‌‌تواند به شما در فراموش کردن استرس و نگرانی کمک کند. به هر حال سخنرانی برای عده‌‌‌‌‌‌ای که تمام حواسشان به شما است، بالقوه دشوار است، بنابراین با یک شروع خوب می‌‌‌‌‌‌توانید از این استرس بکاهید. شما حتی می‌توانید از متن سخنرانی آماده استفاده کنید.

اشتباهات انتخاب جملات آغازین

  ۱. استفاده از متن‌‌‌‌‌‌‌ های طولانی

شروع سخنرانی نه باید با عجله باشد و نه طولانی. بهترین کار انتخاب متن سخنرانی کوتاه برای زمان شروع است. این متن باید بین شما و شنونده ارتباط صمیمی ایجاد کند و اشتیاق اولیه را به شنونده بدهد. اگر رسیدن به مطلب اصلی را بیش از حد طولانی کنید، شنونده خسته می‌‌‌‌‌‌شود.

 ۲. نداشتن تسلط کافی

شما با استفاده از متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، قرار است اعتماد به نفس خود را نشان دهید. اگر به آنچه می‌‌‌‌‌‌خواهید بگویید تسلط کافی نداشته باشید، یکی از اهداف اصلی را از قلم انداخته‌‌‌‌‌‌اید. بنابراین چند روز پیش از سخنرانی به خوبی آن را تمرین کنید.

۳. معرفی نکردن خود

اگر در جلسات و محفل‌‌‌‌‌‌هایی سخنرانی می‌‌‌‌‌‌کنید، که افراد حاضر در آن شما را نمی‌‌‌‌‌‌شناسند، حتماً در متن شروع سخنرانی، بخش کوچکی را به معرفی خود اختصاص دهید. البته این معرفی باید بسیار کلی باشد و نباید به گونه‌‌‌‌‌‌ای باشد که شنونده احساس کند شما از خود راضی هستید و برای تعریف و تمجید از خود به آنجا رفته‌‌‌‌‌‌اید.

۴. معرفی نکردن موضوع سخنرانی

متن سخنرانی کوتاهی که انتخاب می‌‌‌‌‌‌کنید، باید حتماً در برگیرنده موضوع سخنرانی باشد. اگر در چند دقیقه اول مشخص نشود که هدف شما چیست و به دنبال بیان چه موضوعی هستید، شنونده سردرگم می‌شود.

انتخاب مطالب جذاب برای سخنرانی کوتاه

تمام آنچه گفتیم، به یک راه حل نیاز دارند و آن انتخاب جملات زیبا برای شروع سخنرانی است. وقتی از صفت «زیبا» استفاده می‌‌‌‌‌‌کنیم، منظورمان تنها اشعار و جملات ادبی نیست، بلکه زیبایی در گفتار به «جذابیت سخن» نیز اطلاق می‌‌‌‌‌‌شود.

برای آن که بتوانید جملات درستی انتخاب کنید، باید اهداف خود را به چند متن سخنرانی های تاثیر گذار تبدیل کنید. در این متن‌‌‌‌‌‌ها شروع هر بخش بسیار مهم است. مواردی که در ادامه بیان می‌‌‌‌‌‌کنیم، نمونه‌‌‌‌‌‌هایی از بهترین شروع‌‌‌‌‌‌هایی است که می‌‌‌‌‌‌توانید برای سخنرانی خود انتخاب کنید.

۱. شروع با نام و یاد خداوند

این شیوه یکی از رایج‌‌‌‌‌‌ترین روش‌‌‌‌‌‌های شروع سخنرانی در مجامع داخل ایران یا بعنوان متن شروع سخنرانی در جلسات اداری است و جملات مناسب در بین آثار ادبیات فارسی بسیار یافت می‌‌‌‌‌‌شود.

توجه کنید که چنین عادتی برای سخنرانی‌‌‌‌‌‌های بین‌‌‌‌‌‌المللی، باتوجه به فرهنگ سایر ملل معمول نیست. می‌­توانید از نمونه‌های زیر برای متن شروع سخنرانی در جلسات استفاده کنید:

  • «بسم الله الرحمن الرحیم *** هست کلید در گنج حکیم»«نظامی گنجوی»
  • «به نام آنکه هستی نام از او یافت *** فلک جنبش زمین آرام از او یافت»«نظامی گنجوی»
  • «به نام خداوند جان و خرد *** کزین برتر اندیشه برنگذرد»«ابولقاسم فردوسی»
  • «به نام آن که تن را نور جان داد *** خرد را سوی دانایی عنان داد»«امیر خسرو دهلوی»
  • «به نام خداوند لوح و قلم *** حقیقت نگار وجود و عدم»

۲. استفاده از جملات بزرگان ادبیات و فلسفه

برای متن آماده سخنرانی چنین جملاتی معمولاً برای شنوندگان جذاب است. همه ما اینگونه هستیم، به جملات حکیمانه و این که از طرف افراد صاحب سبک و دانا بیان شده است، علاقه نشان می‌دهیم.

  • «هیچ وقت به اندازه­‌ای نگران رسیدن نباشید، که حرکت کردن را فراموش کنید.»
  • «رسیدن به موفقیت‌ آسان است؛ فقط باید هر آنچه درست است را به شکل درست و در زمان درست انجام دهید.»
  • «تنها آن‌هایی که قدرت صداقت و از خود گذشتگی را آموخته باشند، می‌توانند در زندگی خود عمیق‌ترین شادی‌ها را تجربه کنند.»
  • «جامعه فرزانگی و سعادت می‌یابد که خواندن، کار روزانه‌اش می‌باشد.»
  • «راز موفقیت در زندگی را فقط کسانی آموختند که در زندگی موفق نشدند. »

از این دست جملات که به نقل از نیچه، سقراط و بسیاری از نویسندگان و فیلسوفان امروزه به ما رسیده است، بسیار است. کافی است متناسب با موضوع سخنرانی یکی را انتخاب کنید و این متن سخنرانی کوتاهی برای شروع خواهد بود.

۳. استفاده از تکه‌‌‌‌‌ هایی از آثار ادبی

شنوندگان در متن سخنرانی به چنین جملاتی علاقه دارند، بنابراین استفاده از آن‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌تواند مؤثر باشد. این جملات جز متن سخنرانی سه دقیقه ای هم حساب می شوند.

  • «یکی از اولین شروط سعادت این است که پیوند میان انسان و طبیعت هرگز قطع نشود *** از لئو تولستوی»
  • «با آن چه که درست است شروع کن نه آن چه که صرفاً قابل قبول است *** از فرانتس کافکا»
  • «کسانی که در روز رویای خود را می‌بینند از چیزهای زیادی با خبر هستند و کسانی که فقط شب‌ها رویا پردازی می‌کنند از آن‌ها آگاه نیستند *** از ادگار آلن پو»

۴. از داستان‌‌‌‌ ها برای شروع استفاده کنید.

در متن سخنرانی کوتاه خود، درمورد هر موضوعی که صحبت می‌‌‌‌کنید، می‌‌‌‌توانید نمونه‌‌‌‌های بسیاری را به صورت داستان برای شروع سخنرانی استفاده کنید. برای مثال این داستان که نیوتن با برخورد سیب به سرش، به فکر قانون جاذبه افتاد، نه تنها یک حقیقت است، بلکه داستانی است که به عنوان متن شروع کلاس مجازی برای دانش‌‌‌‌آموزان شروعی خوب است تا با قوانین فیزیکی که نیوتن کشف کرده است آشنا شوند. حال اگر شما در شرکت خود می‌‌‌‌خواهید درمورد راندمان کار سخنرانی کنید، می‌‌‌‌توانید از افراد موفقی مانند ایلان ماسک استفاده کنید و در یک متن سخنرانی دو دقیقه ای؛ داستانی از او تعریف کنید.

۵. از سخنرانی‌‌‌‌ های تد الهام بگیرید.

وب سایت تد، یک بستر فوق‌‌‌‌العاده غنی از سخنرانی‌‌‌‌هایی است که درمورد موضوعات مختلف انجام شده است. اگر به تعدادی از آن‌‌‌‌ها گوش کنید، می‌‌‌‌بینید که کیفیت بسیار بالایی دارند و جذاب هستند. بنابراین اگر چند مورد را تماشا کنید، می‌‌‌‌توانید برای متن سخنرانی کوتاه خود، نمونه‌‌‌‌هایی خوب بیابید.

۶. با تشکر از شنوندگان آغاز کنید.

افراد حاضر در سخنرانی، وقت خود را صرف کرده‌‌‌‌اند تا به صحبت شما گوش کنند، بنابراین اگر در متن سخنرانی کوتاه خود با تشکری مختصر شروع کنید، به آن‌‌‌‌ها احساس خوبی می‌‌‌‌دهید، ضمن این که این رفتار موجب می‌‌‌‌شود برای شما احترام بیشتری قائل شوند.

  • متشکرم که وقت گرانبهای‌تان را در اختیار من گذاشتید، تا در مورد موضوع امروز صحبت کنم.
  • با تشکر از همه شما شنوندگان عزیز که این فرصت را به من دادید.
  • حضور شما در این محفل، موجب شادمانی است و من از شما کمال تشکر را دارم.

انتخاب متن شروع کلاس مجازی

حضور در کلاس درس همیشه برای دانش‌‌‌آموزان و دانشجویان آزار دهنده است. علاوه‌‌‌بر این اساتید و آموزگاران باید از حضور شاگردان خود در کلاس مطمئن شوند، چرا که قصد دارند کار خود را به نحو احسن به انجام برسند. طبیعی است که تدریس نیاز به مخاطب دارد. اگر در مدت شیوع کرونا کلاس‌‌‌های آنلاین را تجربه کرده باشید، می‌‌‌دانید که نگه داشتن دانش‌‌‌آموزان و دانشجویان در کلاس کار بسیار سختی است.

پس چگونه باید، این کار را انجام داد؟

انتخاب متن شروع کلاس مجازی، پاسخ این سؤال است. این انتخاب باید به کاراترین شکل ممکن صورت بگیرد.

  • تشویق کردن شاگردان به فراگیری مطالب، با بیان این موضوع که تیترها تا چه اندازه مهم هستند.
  • اگر معلم پایه­‌های ابتدایی هستید، باید با جملاتی تشویقی دانش ­آموزان بازیگوش را متمرکز نگه دارید.
  • سعی کنید دوستانه صحبت کنید تا در شاگردان حالت تدافعی ایجاد نشود.
  • تصور کنید کلاس درس حضوری است و از داستان برای شروع مباحث درسی استفاده کنید.
  • در مقاطع دانشگاهی، جدیت در شروع کلاس پاسخ بهتری می­دهد.

شروع سخنرانی؛ تضمین نگهداری مخاطب

زمانی که قرار است برای سخنرانی آماده شوید، را به دو قسمت تقسیم کنید. در بخش اول، باید متن سخنرانی خود را انتخاب کنید. موضوع هر چه که هست، مهمترین بخش، شروع سخنرانی است.

برای آن که بایک شروع خوب، بتوانید شنونده را با خود همراه کنید، از متن سخنرانی کوتاه آغازین استفاده کنید. در این متن بخشی به معرفی شما و بخشی به ایجاد انگیزه به کمک جملات بزرگان، داستان‌‌ها و  تکه‌‌هایی از آثار ادبی تأمین می‌‌شود.

در این مقاله سعی بر آن شد تا در مورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، متن سخنرانی مدیریتی، متن آماده سخنرانی، متن سخنرانی سه دقیقه‌ای صحبت شود.

متن شروع سخنرانی در جلسات با متن شروع کلاس مجازی و سخنرانی در محافل ادبی و غیره متفاوت است. بنابراین مخاطبان خود را بشناسید و برای موقعیت مناسب متن سخنرانی تهیه کنید.

کلام آخر:

سخنوری مهارتی است که با رعایت نکات و تکنیک‌هایی و البته کمی استعداد می‌تواند شما را در هر جمعی بدرخشاند. این مقاله با استفاده از تکنیک‌های به‌روز دنیا می‌تواند به شما در متن سخنرانی کوتاه کمک زیادی کند.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مطمئنم که شما هم عبارت «کاریزماتیک» را بسیار شنیده‌اید و می‌خواهید بدانید معنی کاریزما چیست؟ ممکن است شما نیز مانند من در مورد مفهوم این کلمه کنجکاو شده باشید و به دنبال این موضوع رفته باشید، اما معنی کاملی برای آن در دسترس‌تان قرار نگرفته باشد. اگرچه این واژه مرموز است، اما می‌تواند از نظر هرکس، معنا و مفهوم متفاوتی داشته باشد.

بر همین اساس تصمیم گرفتیم در این مطلب به ‌صورت مفصل به این موضوع بپردازیم که معنی کلمه کاریزما چیست و ویژگی های شخصیت کاریزما چیست؟ در نهایت به شما قول می‌دهم در این مطلب با بررسی نمونه ‌های جهانی و بهترین تعاریف ارائه شده، به تعریف جامع، انعطاف‌پذیر و همه‌جانبه‌ای برای این واژه دست پیدا کنیم. پس لطفاً با ما همراه باشید.

افسانه کاریزما چیست؟

«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد معنی Charisma نوشته شده است و به صورت مفصل به سؤالات پیرامون آن را پاسخ می‌دهد. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است. در این کتاب راه‌حل‌های ساده، گوناگون و کاربردی معرفی شده است که به کمک آن‌ها می‌توان کم‌کم به یک فرد کاملاً کاریزماتیک تبدیل شد.

خوشبختانه این کتاب در زبان فارسی هم تحت عنوان «افسانه Charisma، چگونه هرکسی می‌تواند در هنر و علم جذابیت شخصی، به مهارت برسد» منتشر شده است.

معنی کاریزما در فارسی، توانایی جلب توجه و تحسین دیگران است. این توانایی می‌تواند ارتقا یابد، اما برای ابراز به نیروی اراده نیاز دارد. افراد کاریزماتیک، حضور، صمیمیت و قدرت دارند. حالت درونی و ذهنی به افراد کمک می‌کند تا این صفات را به دیگران منتقل کرده و آن‌‌ها را با خود هم‌جهت کنند!»

كاريزما چيست؟

اکنون زمان آن رسیده است که بدانیم معنی این واژه چیست؟ Charisma در لغت از واژه‌ی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که با معانی جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی به کار برده می‌شود؛ و از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگی‌‌های اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبان‌ها نیز از این واژه استفاده کردند.

در پاسخ به سؤال معنی کاریزماتیک به چه معناست باید بیان کرد Charisma بیانگر ویژگی ‌های خاصی در افراد خاصی است که به شیوه‌ای ناملموس و غیرقابل تعریف دارای اثرگذاری خارق‌العاده‌ای بر روی دیگر افراد جامعه هستند. تمام ویژگی‌های برتر انسانی که در یک فرد وجود داشته باشد، می‌تواند نشانی از خاصیت برجسته آن شخص باشد. اما دسته‌بندی ویژگی‌های کاریزما در بین افراد مختلف با هم تفاوت دارد و همین دسته‌بندی است که باعث شده تعاریف متفاوتی برای آن مطرح شود.

شاید برخی بخواهند بدانند که از نظر لغت، کاریزما چیست و دقیقاً چه معنایی دارد. Charisma از نظر لغوی، به معنای جذابیت است. این ویژگی می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد. این‌طور نیست که بگوییم هرکسی که شخصیت جذابی دارد، انسان خوبی است. منظور ما در اینجا، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و همچنین جذب کردن سایر افراد است. ویژگی‌های خاصی که در فرد وجود دارد و باعث تأثیرگذاری بیشتر وی می‌شود.


در حال حاضر رایج ‌ترین تعاریف Charisma به قرار زیر هستند:

  • برقراری ارتباط ساده با دیگران و اثرگذاری بر آن‌ها»
  • توانایی اینکه بتوانیم سایر افراد را مشتاقانه با خواسته‌های خود همراه کنیم!»
  • جذاب بودن از نظر عام و جهت دادن به رفتار دیگران»
  • «افراد دارای Charisma، اقتدار و انواع اعتماد به نفس را دارند که باعث می‌شود مورد تأیید و احترام دیگران قرار بگیرند!»

چه افرادی کاریزماتیک هستند؟

شخصیت کاریزماتیک چیست ؟  حتماً شما هم در زندگی خود با افرادی روبه‌رو شده‌اید که در صورت هم‌صحبتی با آن‌ها، احساسات خاصی را تجربه کرده‌اید؛ مثلاً در کنار آن‌ها احساس آرامش، اقتدار، ارزشمندی یا لذت به شما دست داده است. در چنین موقعیت‌هایی، بیان کردن دلیل تأثیرگذاری آن افراد به صورت واضح برای شما مشخص نیست؛ نمی‌توانید تضمین کنید که کلام، اعتماد، آگاهی، تجربیات یا ظاهر آن فرد دلیل ایجاد چنین احساس‌هایی در شما شده است.

به همین خاطر در جواب این سؤال می توان گفت که افراد Charismatic کسانی هستند که با معجونی از ویژگی‌های خاص مانند اقتدار، هوشمندی، دانش و ….. به صورتی غیر قابل انکار سایر افراد را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند و ایشان را به صورت‌های گوناگون مطیع خود می‌کنند. در کل تاثیرگذار بودن یک ویژگی مثبت و برتر است که همه می‌خواهند به‌صورتی از آن برخوردار باشند.

گاهاً پیش می‌آید که سلبریتی‌ها را افراد کاریزماتیک معرفی می‌کنند، اما حقیقت این است که همه سلبریتی‌ها را نمی‌توان افراد این گونه در نظر گرفت؛ چون با وجود اینکه تعاریف متفاوتی از این واژه وجود دارد، اما هرکس به کمک حس ششم خود می‌تواند یک فرد Charismatic را از غیر آن تشخیص دهد. به همین خاطر مشهور بودن یا ثروتمند بودن صرف، نمی‌تواند دلیل بر وجود جذبه شخصیتی در افراد باشد.

باید بدانید که این افراد در اولین‌باری که با سایر افراد برخورد می‌کنند، بسیار مشتاق و مقتدر به نظر می‌رسند. علاوه بر این، با رفتارهای جذاب خود اعتماد افراد را به خود جلب می‌کنند. شخصیت کاریزماتیک یکی از بهترین رهبران است و به‌راحتی می‌تواند کاری کند تا سایر افراد از آن‌ها پیروی کنند.

کاریزما اکتسابی است یا انتسابی؟

حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید که ویژگی دیگر شخصیت جذاب چیست؟ و آیا فرد از بدو تولد این ویژگی را داشته، یا بعداً آن را با آموزش و تلاش‌های خود کسب کرده است؟ ما در این قسمت، به سؤال پاسخ خواهیم داد. شاید افراد زیادی این ویژگی را از ابتدای تولد خود داشته‌اند، اما مهم‌ترین قسمت آن با تلاش کردن و آموزش دیدن انجام می‌گیرد؛ بنابراین، ویژگی Charisma را می‌توان با تمرین و آموزش به دست آورد.

کاریزما، جذابیت یا شعور؟!

از نظر بسیاری از افراد، واژه‌ی «جذابیت» یا «شعور» مترادف Charisma در نظر گرفته می‌شود. اگرچه این ویژگی‌ها در افراد کاریزماتیک وجود دارند اما برای تعریف کاریزما، زیادی مخفف شده‌اند.

چراکه جذابیت که مترادف کاریزما است علی‌رغم اینکه می‌تواند یک ویژگی فطری باشد، قابلیت اکتسابی نیز دارد. مطمئناْ همه ما شاهد تغییر رفتار افرادی بوده‌ایم که از یک فرد بسیار خشک، جدی و حواس ‌پرت، به فردی جذاب، بادقت و دوست‌داشتنی تبدیل شده‌اند.

به همین خاطر جذاب بودن یا باشعور بودن نمی‌تواند برای Charismatic بودن کافی باشد و فقط در معنا مترادف کاریزما است. در ادامه این مطلب، ۱۴ ویژگی برجسته افراد کاریزماتیک را به شما معرفی می‌کنیم.

چرا کاریزمایتک بودن مهم است؟

انسان‌ها مخلوقاتی اجتماعی هستند که به  صورت ذاتی علاقه فراوانی به دیده‌ شدن و تأثیرگذاری در نزد دیگران دارند. هر فرد با ویژگی و قابلیت‌های رفتاری متفاوت، می‌خواهد که به نوعی در دیگران اثر کند. حدود ۹۰ درصد افراد جامعه تحت تأثیر ناتوانی‌های فردی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی، موقعیت مالی و اجتماعی سطح پایین و دست به گریبان بودن با مشکلاتی از این دست، نیازهای برتر خود را به فراموشی می‌سپارند.

اما با این وجود همچنان حس تأثیرگذاری و دیده شدن حتی در نزد خانواده، دوستان و همکاران در آن‌ها وجود دارد. در واقع اگر کسی بتواند خاصیت‌های Charisma را در خود ایجاد کند، حتی اگر هرگز مشهور نشود، می‌تواند حداقل روی نزدیکان خود تأثیر بگذارد. اگر یک کاسب ‌کار یا فروشنده قابلیت Charisma داشته باشد، می‌تواند مخاطبین یا مشتریان بیشتری برای خود ایجاد کند و کسب‌وکار خود را در حد یک تجارت اعلا گسترش دهد.
می‌توان گفت: «هر انسانی به صورت ذاتی می‌خواهد با دارا بودن ویژگی‌های برتر انسانی، به عنوان یک فرد Charismatic در جامعه دیده شود!»

آیا ما هم می‌توانیم کاریزماتیک باشیم؟

در تفکر عام، این واژه را به عنوان یک ویژگی ذاتی، ژنتیکی و درونی در نظر می‌گیرند. این تفکر به‌ زمانی برمی‌گردد که برای اولین بار این واژه در بین مردم رواج پیدا کرده بود و مردم عیسی مسیح (ع) را به عنوان کاریزماتیک ‌ترین فرد عالم می ‌شناختند.

اما در عصر حاضر، دیگر کاریزماتیک بودن به عنوان یک ویژگی ذاتی و ژنتیکی در نظر گرفته نمی‌شود، با توجه به سطح اطلاعات و تکنولوژی‌های برتر موجود در عصر حاضر، تمام قابلیت‌های برتر توسط انسان در کوتاه‌ترین زمان ممکن قابل فراگیری هستند. در واقع امروزه به تمام مردم جهان ثابت شده است که رسیدن به درجات برتر اجتماعی، فرهنگی، مالی و …. تنها در گرو کسب دانش و آموزش‌های لازم در آن زمینه‌ها قرار دارد.

بر همین اساس می‌توانم این خبر خوب را به شما بدهم که: «هرکس که بخواهد می‌تواند تبدیل به یک شخص کاریزماتیک شود» برای تبدیل شدن به چنین شخصی هم فقط کافیست بارزترین ویژگی‌های Charisma را در خود تقویت کنید و توسعه فردی را در خود استارت بزنید. آن‌گاه با به دست آوردن قدرت تأثیرگذاری، می‌توانید کاریزماتیک بودن خود را اثبات کنید.

۱۴ ویژگی و خصوصیت شخصیتی افراد کاریزماتیک

در بین تعاریفی که برای Charisma ارائه شده است، ۱۴ ویژگی زیر جزو قابلیت‌های بوده‌اند که به افراد کاریزماتیک نسبت داده شده است. در واقع این موارد در هر کسی وجود داشته باشند، می‌توانند آن فرد را از نظر اجتماعی در جایگاه ویژه‌ای قرار دهند:

۱- داشتن هدف

وقتی کسی هدف بزرگ، مقدس یا معناداری در زندگی خود نداشته باشد، نمی‌تواند دیگران را در جهت خاصی به حرکت وادارد یا ایشان را برای تمایل به مسیر خاصی هدایت کند. بنابراین تمامی این افراد هدف کاملاً مشخص و معناداری در زندگی خود دارند که برای رسیدن به آن اشتیاق فراوانی دارند، به‌طوری که آن اشتیاق در تمام جنبه‌های زندگی آن‌ها انعکاس پیدا می‌کند.

۲- اعتماد به نفس

اعتمادبه‌نفس دیگر ویژگی است که افراد دارای Charisma از آن برخوردار هستند. در واقع اگر کسی اعتمادبه‌نفس نداشته باشد، بسیار بعید است که بتواند بر دیگران تأثیر گذاشته یا آن‌ها را با خود همراه کند.

۳- عزت‌نفس

عزت ‌نفس مفهومی کاملاً جدا از اعتمادبه‌نفس دارد که صرفاً به رابطه درست فرد با دیگر افراد و موجودات جهان مربوط می‌شود و افراد Charismatic از این ویژگی برخوردار هستند. هیچکس افراد خودخواه و خودشیفته را در زمره کاریزماتیک‌ها قرار نمی‌دهد. بنابراین افراد دارای Charisma، با داشتن عزت ‌نفس، در قلب و روح دیگران نفوذ می‌کنند.

۴- نفوذ کلام

«هرآنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند!» کلام نافذ و قدرت تکلم بالا، یکی دیگر از ویژگی‌های برتر افرادی است که به آن‌ها Charismatic گفته می‌شود. شیوه سخن گفتن در روند تأثیرگذاری بر دیگران نقش بسزایی دارد. با اطمینان می‌توان گفت که تأثیر کلام، به تنهایی می‌تواند بخش اعظمی از خاصیت Charisma موردنظر را در یک فرد ایجاد کند.

۵- حواس جمع

کاریزماتیک‌ها حواس جمعی دارند و همه چیز را از نگاه ما می‌خوانند. آن‌ها دقت و توجه بالایی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند بتوانند حس آرامش، همدردی و همراهی را در بقیه ایجاد کنند.

۶- رهبری

معمولاً رهبران بزرگ جهان، بهترین الگوها برای کاریزماتیک بودن هستند. این افراد با دارا بودن قدرت رهبری و هدایت توانسته‌اند بر جمع کثیری از مردم یک کشور تأثیر داشته باشند. به همین خاطر قدرت رهبری از دیگر ویژگی‌های مهم Charisma در نظر گرفته شده است.

۷- آگاهی

معمولاً افراد Charismatic دارای آگاهی و اطلاعات بالایی در زمینه‌های اجتماعی هستند و به کمک همین آگاهی‌ها است که می‌توانند نفوذ کلام خود را بیشتر کنند و بر دیگران تأثیر عمیقی بگذارند.

۸- خود بودن

نمی‌توان با نقش بازی کردن یا ادا درآوردن به یک فرد Charismatic تبدیل شد. خود واقعی بودن باعث ایجاد جذابیت در شخصیت افراد می‌شود که خود دلیل اصلی کاریزماتیک بودن است.

۹- ثروت

به ‌راحتی می‌توان گفت که بیشتر افراد کاریزماتیک، افراد ثروتمندی هستند. در واقع اگر کسی از قدرت نفوذ کلام و بهره بالایی در بین مردم برخوردار باشد، طبیعی است که از ثروت بالایی هم برخوردار باشد. اما این ویژگی به صورت قطع در همه آن ها وجود ندارد. یعنی فردی بدون داشتن این ویژگی هم می‌تواند به کاریزماتیک بودن فکر کند.

۱۰- شعور

همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم، باشعور بودن باعث می‌شود تا در نزد دیگران به عنوان یک فرد دارای Charisma شناخته شویم. بنابراین داشتن یک رفتار متناسب با موقعیت‌های مختلف یا به اصطلاح «باشعور بودن»، می‌ تواند از ما یک فرد کاریزماتیک بسازد.

۱۱- برقراری تماس چشمی با دیگران

مهم‌ترین کاری که این افراد انجام می‌دهند، این است که هنگام صحبت کردن با سایر افراد، مستقیماً در چشمان آن‌ها نگاه می‌کنند. برقراری تماس چشمی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که یک فرد کاریزماتیک دارد و با این روش، باعث تأثیر بیشتر حرف خود بر سایر افراد می‌شوند.

۱۲- شنونده خوبی بودن

ویژگی دیگر افراد Charismatic، این است که شنونده‌های بسیار خوبی هستند. این افراد با اشتیاق به سخنان طرف مقابل خود گوش می‌کنند. شاید بگویید که دلیل این رفتار افراد کاریزما چیست و چرا از این روش استفاده می‌کنند. در پاسخ باید بگوییم که این ویژگی، باعث می‌شود تا طرف مقابل به آن‌ها اعتماد بیشتری داشته باشند. وقتی فردی با اشتیاق به حرف‌های شما گوش دهد و تمام توجه وی به سمت شما باشد، شما هم متقابلاً از هم‌صحبتی با او لذت خواهید برد.

۱۳- تحسین دیگران

این فرد وقتی می‌بینید که شخص دیگری کار خود را به‌درستی انجام می‌دهد، وی را تحسین می‌کند. افراد کاریزماتیک با تحسین دیگران، به آن‌ها اعتمادبه‌نفس بیشتری می‌دهند و این موضوع باعث می‌شود تا در سایر افراد تأثیر بگذارند. علاوه بر این، اگر فرد Charismatic بخواهد از شخصی انتقاد کند، در ابتدای امر به رفتار خود توجه کرده و بعد از فکر کردن در درباره این موضوع، انتقاد خود را به نرمی و آرامی بیان می‌کند. این باعث می‌شود تا فرد آن انتقاد را بهتر قبول کند.

۱۴- به‌خاطر سپردن نام دیگران

یکی از مهم‌ترین ویژگی این افراد این است که نام دیگران را به‌خوبی به یاد دارند. اگر شما هنگام ارتباط با شخص دیگری نام او را به زبان بیاورید، موجب می‌شود تا آن فرد احساس بهتری نسبت به شما داشته باشد. همچنین این ویژگی باعث می‌شود تا آن‌ها اعتماد بیشتری نسبت به شما داشته باشند و به‌راحتی می‌توانید تأثیر مثبتی بر آن‌ها بگذارید.

حالا که می‌دانیم معنی کلمه کاریزماتیک یعنی چی (کاریزما یعنی چی) و ویژگی افراد کاریزماتیک چیست، می‌توانیم ما نیز آستین‌های خود را بالا بزنیم و با کسب این ویژگی‌ها به رده کاریزمایی‌های این جهان بپیوندیم. خوشبختانه رسیدن به این درجه کار چندان دور از دسترسی نیست و می‌تواند برای هر فردی که حقیقتاً آن را بخواهد، محقق شود.

به تازگی دوره‌های آموزشی نیز تحت عنوان «چگونه کاریزماتیک شویم؟» به صورت مجازی و حضوری در کشورمان برگزار می‌شود که برای تسلط بر ویژگی‌های فوق می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. به‌هرحال اگر کمی دقت کنیم، در بین اطرافیان خود نیز می‌توانیم چنین افرادی را پیدا کنیم و از ایشان برای رسیدن به این جایگاه الگو بگیریم.

کاریزماتیک‌ ترین افراد تاریخ

بهتر است بگوییم در تاریخ افراد زیادی به عنوان کاریزماتیک‌ترین افراد دنیا در نظر گرفته شده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به شخصیت‌های زیر اشاره کرد:

  • «مهاتما گاندی» – رهبر فقید هندوستان در بین سال‌های ۱۸۹۳ تا ۱۹۴۸گاندی به عنوان سرشناس‌ترین رهبر هندوستان، نه تنها در بین مردم این کشور، بلکه در بین کل مردم جهان طرفدارن زیادی دارد. او توانست در پی تلاش‌های خود کشور هند را از استعمار اروپاییان نجات دهد.
  • «ناپلئون بناپارت» – امپراطور فرانسه در بین سال‌های ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ناپلئون بناپارت در طول زمان حکومت خود با پیروزی‌های گسترده‌ی خود توانست جایگاه فرانسه را به عنوان یکی از قدرت‌های غالب اروپا تثبیت کند.
  • «وینستون چرچیل» – نخست‌وزیر مشهور انگلستان در بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ – ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵چرچیل به عنوان مشهورترین چهره سیاسی بریتانیا، در بین مردم این کشور محبوبیت زیادی داشت.
  • «آدولف هیتلر» – رهبر آلمان در بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵برخی‌ها معتقد هستند که هیتلر بیشتر از اینکه یک رهبر باشد، یک سخنران فوق‌العاده بوده است که توانسته تنها با سخنرانی‌های خود کل مردم آلمان را در مسیر تسخیر جهان با خود همراه کند.
  • «نلسون ماندلا» – اولین رئیس جمهور آفریقای جنوبی در بین سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ماندلا یک فرد سیاهپوست بود که توانست با مبارزه در مسیر رفع تبعیض نژادی، محبوبیت بسیاری را در بین مردم آفریقا و حتی در بین مردم کل جهان کسب کند.

تمام افرادی که در طول تاریخ از آن‌ها به عنوان اشخاصی با Charisma بالا یاد می‌شود، جزو رهبران محبوبی بوده‌اند که توانسته‌اند خیل عظیمی از مردم را با عقاید خود همراه کنند. هرکدام از این افراد ویژگی‌های شخصیتی منحصر به فردی داشته‌اند اما در داشتن ویژگی‌های کاریزمایی مشترک بوده‌ اند.

با مطالعه زندگی این افراد می‌توان به این نتیجه رسید که برخی از آن‌ها ذاتاً دارای اقتدار بوده‌اند، اما برخی دیگر افراد ضعیفی بوده‌اند که از دل ناکامی‌ها توانسته‌اند به بالاترین درجات نائل شده و افراد زیادی را با عقاید و اهداف خود هماهنگ کنند. از جمله این افراد می‌توان گاندی را نام برد که زمانی یک وکیل ضعیف بوده است اما بعدها به یک رهبر بزرگ تبدیل شده است.

کاریزماتیک‌ ترین افراد هالیوود

گفتیم که در بین مردم، سلبریتی‌ها و افراد مشهور صحنه بازیگری و فشن به عنوان افراد جذاب عصر حاضر یاد می‌شود. اگرچه هر سلبریتی را نمی‌توان در ردیف کاریزمایی‌ها قرار داد، اما برخی از آن‌ها حقیقتاً افراد کاریزماتیکی هستند.

از جمله این افراد هم می‌توان شخصیت‌های هالیوودی مانند جرج کلونی، برد پیت، مریل استریپ، کیانور یوز، آنجلینا جولی، نیکولای کاستر والدو، رایان رینولدز، جیسون استاتام، جود لا، تام هاردی، لئوناردو دی‌کاپریو، مورگان فریمن، مت دمون، هیو جکمن و …. را نام برد.

می‌توان گفت در واقع تمام هنرپیشه‌هایی که توانسته‌اند در بین سال‌های فعالیت خود در بین مردم نه تنها شهرت، بلکه محبوبیت کسب کنند، جزو هنرپیشه‌های کاریزماتیکی هستند که نقش‌های ماندگاری را برای سینمای هالیوود ایفا کرده‌اند و در بین سایر مردم جهان نیز به عنوان کاریزماتیک ترین بازیگران دنیا مطرح شده‌اند.

لیست فوق را می‌توان تا چندین شخصیت محبوب دیگر نیز ادامه داد. البته این افراد نه تنها در هالیوود، بلکه در تمام نقاط جهان طرفدارن و دوستداران پر و پا قرصی دارند که صفحات مجازی آن‌ها را دنبال می‌کنند. برخی از شخصیت‌های فوق توانسته‌اند با انجام فعالیت‌های انسان‌ دوستانه کاریزماتیک بودن خود را بیشتر از پیش به رخ بکشند.

کاریزماتیک‌ ترین هنرپیشه‌ های ایرانی

اکنون که تا این قسمت از مقاله را مطالعه کردید به خوبی می دانید کاریزماتیک یعنی چه ؟ و معنی کاریزماتیک را درک کرده‌اید بهتر است به سؤال ویژگی افراد کاریزماتیک چیست پاسخ بدهیم. خوشبختانه کاریزماتیک بودن را تنها نمی‌توان به هنرپیشه‌های خارجی نسبت داد. در بین هنرپیشه‌های خودمان نیز افرادی وجود دارند که حقیقتاً می‌توان مدال Charismatic را با افتخار بر گردن آن‌ها آویخت. از جمله این افراد می‌توان بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، علی نصیریان، پرویز پرستویی، جمشید هاشم‌پور، ابولفضل پورعرب، لیلا حاتمی، فرامرز عرب‌نیا، نوید محمدزاده، مهران مدیری، مریلا زارعی، رضا عطاران، شهاب حسینی، فاطمه معتمد آریا و …. را نام برد.

سخن پایانی

هرکسی که بخواهد در زندگی به درجات بالاتر و موفقیت‌هایی که استحقاق آن را دارد برسد، به ایجاد ویژگی‌ها و عادت‌های تازه در خود فکر می‌کند. شاید کسی وجود داشته باشد که هرگز به معنای کاریزماتیک فکر نکرده باشد و حتی معنی کاریزما در فارسی را هم نداند، اما در پی کسب تجربیات، باورها، عادات، صفات و موقعیت‌های ایده‌آل، به یک شخص کاملاً کاریزماتیک تبدیل شده باشد.

 

حالا که به خوبی می دانید معنی کاریزما چیست و شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ پس برای کاریزماتیک شدن به خود سخت نگیرید. همین که هدف مشخصی داشته باشید و برای رسیدن به آن، سعی کنید هر روز بهتر از دیروزتان باشید، سرانجام در کنار سایر دستاورهای خود، به یک شخص کاریزمایی تبدیل خواهید شد که خود به خود بر دیگران تأثیر بسزایی دارد.

اگر به دنبال کاریزماتیک بودن هستید، کتاب هر آنچه از قدردانی و تشکر باید بدانیم نیز کمک خوبی در این زمینه به شماست.

سوالات متداول

۱- کاریزما چیست؟

Charisma در لغت از واژه‌ی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که به معنای جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی است. کاریزما از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبان‌ها نیز از این واژه استفاده کردند.

۲-  افسانه کاریزما چیست؟

«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد Charisma نوشته شده است. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است

۳- ۱۰ ویژگی افراد کاریزمانیک چیست؟

  1. داشتن هدف
  2. اعتماد به نفس
  3. عزت‌ نفس
  4. نفوذ کلام
  5. حواس جمع
  6. رهبری
  7. آگاهی
  8. خود بودن
  9. ثروت
  10. شعور



تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

شناخت تله ها و موانع موفقیت ، انواع تله های ذهنی موفقیت

همه افراد تمایل به کسب موفقیت دارند و می‌خواهند در هر کاری که شروع می‌کنند موفقیت‌های بالایی کسب کنند، در حال حاضر تله ها و موانع موفقیت فراوان است و می‌تواند باعث شکست و پسرفت برخی افراد شود. مشکلات فراگیر زیادی وجود دارد که افراد را از موفقیت باز داشته و می‌تواند مانعی جدی در راه موفقیت آنها به حساب بیاید؛ در صورتیکه شما این موانع و تله‌ها را شناخته و نسبت به رفع آنها اقدام کنید می‌توانید در کمترین زمان به موفقیت غیرقابل باوری دست پیدا کنید.

این موانع می‌تواند درونی یا اجتماعی باشد، فرقی نمی‌کند درگیر کدام یک از آسیب‌ها شده باشید در صورتی که راه‌حل مناسبی برای رفع آنها پیدا نکنید این موانع می‌توانند آسیب‌های جدی و جبران ناپذیری برای شما به وجود آورده و در درازمدت تاثیرات منفی روی زندگی و آینده شما داشته باشند. شما با شناسایی دقیق مسیر درست و برطرف کردن موانعی که سر راه شما وجود دارد می‌توانید در کمترین زمان و با اطمینان فراوان به خواسته‌هایتان برسید.

افرادی که به هر دلیلی درگیر این تله ها و موانع موفقیت شده‌اند باید در ابتدا راه‌های دستیابی به موفقیت را شناخته و سپس برای برطرف کرن آنها راهکار مناسبی پیدا کنند. برای شناخت انواع تله‌های موفقیت، یافتن راه‌های مواجهه با آنها و کسب اطلاعات لازم در مورد برطرف کردن این موانع، می‌توانید تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

منظور از تله ها و موانع ذهنی موفقیت چیست؟

ممکن است موانع زیادی بر سر راه موفقیت افراد وجود داشته باشد که یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین این موانع را می‌توان تله‌ها و موانع ذهنی و فکری نام برد. این موانع معمولاً برای افرادی که ذهن ضعیف یا متوسطی دارند به وجود می‌آید به طوری که این افراد محدودیت‌های فراوانی در ذهن و فکر خود داشته و این کار می‌تواند از کسب دستاوردهای بزرگ و موفقیت‌های زیاد برای این افراد جلوگیری کند.

تله‌ها و موانع موفقیت فراوان هستند و وجود یک یا تعدادی از آن‌ها می‌تواند در جلوگیری از پیشرفت فرد و به جلو رفتن آن تاثیر داشته باشد. به طور معمول داشتن یک ذهن قوی باعث می‌شود تا شما استعدادهای فوق العاده خود را شناسایی کرده و از موانع کوچک و بزرگ به راحتی عبور کنید؛ ولی افرادی که به هر دلیل دارای ذهنیت ضعیفی هستند پیشرفتی چشمگیری نداشته و تمایلی نیز برای برطرف کردن موانع پیش رو ندارند.

ذهنیت ضعیف این افراد ممکن است به دلیل مشکلات شخصی یا اجتماعی به وجود آمده باشد و در صورتی که این افراد هر چه سریعتر نسبت به برطرف کردن آنها اقدام نکنند می‌تواند به مشکلات بزرگ‌تر تبدیل شده و پیامدهای منفی برای پیشرفت آنها به وجود بیاورد. نقش قدرت ذهن در زندگی افراد بسیار زیاد است و به عنوان اصلی‌ترین عامل پیشرفت و موفقیت، نباید نادیده گرفته شود.

انواع تله های ذهنی موفقیت

تله‌ها و موانع موفقیت بسیار زیادند به طوری که بسیاری از آنها می‌توانند باعث تغییر دیدگاه و تفکر افراد شده و به همین دلیل موفقیت آنها را تحت فشار قرار می‌دهند؛ شناخت این تله‌های ذهنی می‌تواند به برطرف کردن آنها و هموار کردن مسیر موفقیت کمک کند. از مهم‌ترین دام های ذهنی موفقیت می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

۱. ترس از تغییر

بسیاری از افراد ترجیح می‌دهند در نقطه امن خود بمانند و برای پیشگیری از دردسرها و مشکلات احتمالی به سمت موفقیت‌ها نروند، این موضوع یکی از مهمترین موارد جلوگیری از پیشرفت است. افرادی که ترس از تغییر دارند معمولاً در برابر تغییرات ضروری و مهم زندگی مقاومت مقاومت کرده و تمایلی برای آن از خود نشان نمی‌دهند؛ به عبارتی، ترس از موانع، افراد را محدود کرده و از رشد و پیشرفت آن‌ها در زندگی جلوگیری می‌کند. این مورد یکی از اصلی‌ترین تله‌های زندگی و موانع ذهنی موفقیت به حساب می‌آید.

۲. باورهای خود محدود کننده

شاید نتوان هیچ عاملی را اندازه خودناباوری و باورهای محدود کننده در عدم موفقیت افراد موثر دانست، افرادی که به خود می‌گویند نمی‌توانند یا نباید کاری را انجام دهند، این باور می‌تواند باعث فاصله گرفتن آنها از موفقیت و ایجاد تاثیر منفی روی ذهن آنها شود. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان باورهای خود محدود کننده را از بزرگترین تله‌ها و موانع موفقیت می‌نامند که اگر فرد برای مقابله با آن‌ها کاری انجام ندهد، این باورها می‌تواند تاثیرات منفی و مخربی روی پیشرفت و موفقیت او داشته باشد. وجود انواع باورهای محدود کننده و نداشتن اعتماد به خود، از دیگر دام‌ های ذهنی موفقیت و تله‌های زندگی به حساب می‌آید.

۳. کمالگرایی

در برخی مواقع کمالگرایی جنبه‌های مثبتی داشته و باعث می‌شود افراد کارهای خود را به صورت استاندارد انجام دهند، ولی اگر فرد به کمالگرایی مطلق وسواس پیدا کند، باعث ایجاد مشکلی بزرگ شده و می‌تواند به یکی از تله‌ها و موانع موفقیت تبدیل شود. افرادی که می‌خواهند کارهای خود را با وسواس زیاد و بدون هیچ عیب و نقصی انجام دهند، این کار می‌تواند سبب جلوگیری از پیشرفت و اتمام صحیح کارها شود. افراد کمالگرا فقط در صورتی از کار خود راضی هستند که تمام جزئیات کار در حد ایده آل و بدون عیب و نقص انجام شود؛ این کار می‌تواند از احساس لذت و شادی در رسیدن به دستاوردها جلوگیری کرده و یکی از موانع موفقیت شناخته می‌شود.

 

۴. عدم داشتن تمرکز

یکی از مشکلاتی که امروزه بیشتر افراد در هر سن و سالی با آن روبرو هستند، عدم داشتن تمرکز است؛ این مشکل نیز یکی از موانع ذهنی موفقیت بوده و می‌تواند در تمامی افراد در دوره‌های مختلف زندگی ایجاد شود. عدم وجود تمرکز ذهنی دلایل مختلفی مانند شخصی، خانوادگی و اجتماعی داشته و در افرادی که دغدغه‌های ذهنی فراوانی دارند ایجاد می‌شود، در صورتی که این مشکل درمان نشود می‌تواند تاثیرات منفی زیادی روی زندگی فرد داشته باشد. عدم وجود تمرکز که یکی دیگر از تله‌ها و موانع موفقیت در افراد به حساب می‌آید می‌تواند در اثر اضطراب و استرس شدید نیز ایجاد شده و افراد باید هرچه سریعتر برای درمان آن اقدام کنند.

۵. داشتن افکار منفی

وجود افکار منفی متعدد در مورد عدم موفقیت و شکست خوردن، از دیگر تله‌ها و موانع موفقیت بوده که ممکن است برای افراد مختلف از نوجوان تا میانسال به وجود بیاید. این تله‌های زندگی مانع از پیشرفت بهتره افراد می‌شود و یکی از موانع جدی در مسیر موفقیت به حساب می‌آید. در صورت روبرو شدن با افکار منفی و مخرب، باید برای درمان آنها اقدامی صورت بگیرد اگرنه می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیر و خطرناکی برای فرد و آینده او به وجود بیاورد که یکی از آنها عدم تمایل فرد به ریسک کردن و پیشرفت در زندگی است.

۶. ضعف اراده

یکی از موارد چالش برانگیز در مسیر موفقیت، ضعف اراده است، افرادی که اراده قوی ندارند قدرت ذهنی لازم جهت انجام کارهای ضروری و کسب موفقیت را نیز نخواهند داشت. اراده ضعیف باعث تسلیم شدن افراد در مواقع سخت شده و سبب می‌شود این افراد تمایلی به مقاومت نشان دادن برای رسیدن به اهدافشان نداشته باشند. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان ضعف اراده را یکی از مهم‌ترین تله‌ها و موانع موفقیت ذکر می‌کنند که از مخرب ترین دام‌ های ذهنی موفقیت بوده و اگر درمان نشود می‌تواند به یک معضل خطرناک برای رسیدن به اهداف و پیشرفت تبدیل شود.

تله ها و موانع موفقیت چه ویژگی‌هایی دارند؟

تمامی افراد تمایل دارند به انسان‌های موفقی تبدیل شده و در زندگی به اهدافی که در نظر دارند برسند، ممکن است موانع و تله‌های فراوانی در راه رسیدن به موفقیت‌ها وجود داشته باشد که با شناخت و رفع آنها می‌توان در کمترین زمان و با اطمینان بیشتری به موفقیت‌ها دست پیدا کرد.

تله‌ها و موانع موفقیت ممکن است ویژگی‌های مختلفی داشته باشند، برای مثال برخی از آنها با دلسرد کردن افراد، از پیشرفت و ادامه مسیر جلوگیری می‌کنند، بعضی از موانع ذهنی بوده و باعث عدم تمایل افراد به جنگیدن و قبول کردن ریسک برای اهدافشان می‌شوند؛ این موانع و مشکلات باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری برای هر فرد شده و سبب ناامید شدن و هدر دادن زمان می‌گردد.

موانع موفقیت در طولانی مدت باعث ایجاد تاثیرات منفی روی ذهن و روان فرد می‌شود و صدای درونی به او می‌گوید نمی‌تواند کار خود را به درستی انجام دهد، این تله‌ها باعث جلوگیری از امیدواری و به کار بردن انگیزه در افراد شده و می‌تواند شجاعت را به ترس و دلهره به تبدیل کند؛ به همین دلیل افراد باید در موقعیت‌های مختلف زندگی تله‌ها و موانع موفقیت را شناخته و نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند.

اهمیت شناخت تله‌های موفقیت چیست؟

اهمیت شناخت تله‌های موفقیت از موارد ضروری به حساب می‌آید و به افراد کمک می‌کند تا نسبت به رفع و درمان مشکلات احتمالی اقدام کنند.

در برخی مواقع ممکن است افراد با موانعی بر سر راهشان مواجه شوند که اگر در همان ابتدای کار نسبت به درمان و رفع آن اقدام شود می‌تواند از ایجاد مشکلات بزرگ‌تر و جدی‌تر جلوگیری کند؛ برخی از این تله‌ها در طولانی مدت باعث از بین بردن اعتماد به نفس و ناامید کردن کامل افراد می‌شود که شناخت آنها در همان ابتدا سبب در طرف کردن و رفع کامل آنها می‌شود.

افرادی که اقدام به شناخت موانع موفقیت می‌کنند می‌توانند در برابر شکست‌های مختلف ایستادگی کرده و انعطاف پذیری خوبی نشان دهند، علاوه بر این شناخت تله‌ها و موانع موفقیت در ابتدا کار باعث می‌شود تا شما بتوانید با یک فرد باتجربه مانند مشاور در این باره صحبت کرده و هرچه سریعتر نسبت به درمان آنها اقدام نمایید.

با تله ها و موانع موفقیت چگونه مواجه شویم؟

مسائل و مشکلات مختلف ممکن است برای تمام افراد در هر زمان و موقعیتی اتفاق بیفتد که هر کدام راه حل مخصوص به خود را دارد، در صورت مواجه شدن با هر مشکلی افراد به جای نگرانی و استرس باید هرچه سریعتر نسبت به برطرف کردن آن اقدام کنند. همه انسان‌ها در طول زندگی خود با تله‌ها و موانع موفقیت روبرو هستند که بهترین کار غلبه بر آن‌ها و پیدا کردن راه صحیح است. موارد زیر از بهترین کارهایی است که شما هنگام مواجه شدن با تله‌ها و موانع موفقیت می‌توانید انجام دهید:

  • واکنش بیش از اندازه نشان ندهید.
  • سعی کنید واقعیت را بپذیرید و برای رفع آن چاره‌ای بیندیشید.
  • تقصیر را گردن دیگران نیندازید.
  • تغییرات را قبول کنید.
  • از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
  • از تجزیه و تحلیل بیش از اندازه مشکل دست بردارید.
  • از خدمات مشاوره کسب و کار  یا کوچینگ کسب و کار استفاده کنید.

دقت به موارد بالا و قبول مشکلات ایجاد شده، می‌تواند به شما کمک کند تا در کمترین زمان، به تنهایی یا با مشورت کردن با افراد باتجربه در این زمینه، به برطرف کردن اصولی موانع موفقیت بپردازید.

سوالات متداول

۱- دام های ذهنی موفقیت چیست؟

در کنار وجود موانع بیرونی، در برخی مواقع دام های ذهنی موفقیت نیز ایجاد می‌شود که از پیشرفت و رشد افراد جلوگیری می‌کند، مهم‌ترین دام های ذهنی موفقیت شامل ترس از تغییر، داشتن افکار منفی، ضعف اراده، باورهای خود محدود کننده، کمالگرایی و عدم داشتن تمرکز هستند که افراد باید هرچه سریعتر برای غلبه بر آنها اقدام کنند.

۲- چگونه بر موانع ذهنی موفقیت غلبه کنیم؟

در مرحله اول افراد باید اطلاعات خود را در باره‌ی موانع ذهنی موفقیت بالا برده و سپس با کسب اطلاعات لازم و یا صحبت با افراد ماهر و باتجربه، نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند. غلبه بر این موانع ممکن است نیاز به صرف زمان و وقت کافی داشته باشد و شما با صرف صبر و حوصله و کسب اطلاعات صحیح و اصولی، می‌توانید بر آنها غلبه کنید.

۳- اهمیت شناخت موانع ذهنی موفقیت چیست؟

برای غلبه و رفع هر مشکلی، به کارگیری راه‌حل مخصوص همان مشکل نیاز است؛ شما با شناخت دقیق موانع ذهنی می‌توانید برای برطرف کردن آن از راه‌حل مخصوص و مناسب همان مشکل استفاده کنید. به این منظور باید در ابتدا از وجود مشکل و علت دقیق آن مطمئن شده و پس از کسب اطلاعات دقیق به صورت استاندارد و صحیح برای برطرف کردن آن اقدام کنید.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

زندگینامه رابرت کیوساکی ، جملات معروف و کتاب های کیوساکی

رابرت کیوساکی فردی است که به تنهایی توانست نگرش مردم در مورد پول را تغییر دهد. رابرت کیوساکی یا پدر پولدار معتقد است که نحوه نگاه ما به پول است که سبب موفقیت ما می‌گردد. همه ما از پدر و مادران خود یاد گرفته‌ایم که به مدرسه برویم، تحصیل کنیم، سپس کار پیدا کنیم و سخت تلاش کنیم تا بتوانیم پول‌هایمان را پس‌انداز نماییم. در واقع این  نوعی نگرش مالی است که از دوران کودکی در ذهن ما شکل گرفته است.

کمتر افرادی هستند که این حقیقت را درک کنند که به منظور کسب درآمد راه‌های دیگری نیز وجود دارد. راه‌های زیادی هستند که با استفاده از آنها می‌توانیم به درآمدهای هنگفت برسیم به گونه‌ای که تا پایان عمر خود به راحتی زندگی کنیم.

رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پرطرفدار پدر پولدار پدر بی پول است. این کتاب به طریق بسیار عجیبی مشهور شد. این کتاب بیست سال پس از انتشار نزد مردم به محبوبیت رسید. در حال حاضر کتاب پدر پولدار پدر بی پول یکی از پرفروش‌ترین کتاب مالی دنیا است. رابرت کیوساکی در این کتاب هیچگاه به طور کامل و روشن هویت پدر پولدار را فاش نکرد. تاکنون تقریباً ۲۷ میلیون نسخه از مجموعه کتاب‌های پدر پولدار پدر بی پول به چاپ رسیده است. افرادی که این کتاب را می‌خوانند اولین سوالی که از خود می‌پرسند این است که به راستی پدر پولدار چه کسی بود؟؟

ما در ادامه این مقاله قصد داریم تا به بررسی بیوگرافی رابرت کیوساکی بپردازیم؛ و ۱۰ تا از جملات رابرت کیوساکی و همچنین کتاب های کیوساکی را به شما معرفی میکنیم. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

بیوگرافی رابرت کیوساکی

رابرت کیوساکی در ۸ آوریل ۱۹۴۷ در هیلو،  بزرگ‌ترین شهر ساحلی جزیره هاوایی متولد شد. او چهارمین نسل از یک خانواده مهاجر ژاپنی است و پدرش یک معلم معمولی در هاوایی بود. رابرت از آکادمی بازرگانی دریایی ایالات متحده آمریکا با مدرک لیسانس فارغ التحصیل گشت. او به سپاه تفنگداران پیوست و در زمان جنگ ویتنام به عنوان خلبان جنگنده هلی کوپتر به کشورش خدمت کرد. کیوساکی به کار در یک فروشگاه زیراکس مشغول شد؛ همانجا بود که برخی از فنون فروش و بازاریابی را یاد گرفت. این فون به او کمک کرد تا در نهایت به یک یک سخنران عمومی موفق تبدیل شود.

کیوساکی پس از چند سال کار در زیراکس، شرکتی را به نام Rippers تأسیس کرد. علی رقم کارکرد خوب کیوساکی در شرکتش اما متاسفانه در نهایت ورشکست شد. وی ناامید نگشت و به راه اندازی شرکت دیگری پرداخت که این شرکت نیز ورشکست شد.

موفقیت بزرگ زندگی او در سال ۱۹۹۷ اتفاق افتاد. او در این سال کتاب “پدر پولدار پدر بی‌پول” را منتشر کرد. این کتاب برگرفته از دوران کودکی کیوساکی است (اگرچه او به روایت داستان‌های خیالی در کتاب اعتراف کرده است). کیوساکی داستان چگونگی اخذ دکترای پدرش را در این کتاب روایت می‌کند. او می‌گوید زمانی که پدرش با بی پولی دست و پنجه نرم می‌کرد پدر یکی از دوستان دبیرستان را رها کرده و یک تاجر موفق شده بود. درسی که کیوساکی از پدر فقیر خود و پدر ثروتمند دوستش آموخته است سبب نوشتن این کتاب شده است.

کیوساکی از موفقیت کتاب خود برای ایجاد یک مارک تجاری استفاده کرد. لازم است بدانید بخشی از محبوبیت اولیه این کتاب به لطف ارتباط وی با یک شرکت بازاریابی بوده است. این شرکت اقدام به تبلیع کتاب او کرد.

ثروت رابرت کیوساکی

بر اساس آخرین آمار ثروت رابرت کیوساکی در تاریخ فوریه 2023، 100 میلیون دلار است. رابرت تورو کیوساکی تاجر و نویسنده آمریکایی اهل هیلو، هاوایی است و بنیان‌گذار Rich Global LLC و شرکت پدر ثروتمند. او همچنین از خلق بازی‌های تخته‌ای و نرم‌افزاری Cashflow برای آموزش مفاهیم تجاری و مالی به بزرگسالان و کودکان در کنار فعالیت‌هایش توانست ثروت زیادی به دست آورد.

سایت رابرت کیوساکی

رابرت کیوساکی که بیشتر به‌عنوان نویسنده کتاب پدر پولدار – پدر فقیر شناخته می‌شود، خالق شماره یک کتاب مالی توانسته طرز فکر ده‌ها میلیون نفر در سراسر جهان را در مورد پول به چالش بکشد و تغییر دهد. او یک کارآفرین، مربی و سرمایه‌گذار است که معتقد است جهان به کارآفرینان بیشتری نیاز دارد که شغل ایجاد کنند.

در سایت richdad.com بسیاری از وبینارها، کلاس‌ها، مقالات، کوچینگ‌ها و موارد دیگر رابرت کیوساکی قرار گرفته است و هر شخصی که مایل است دیدگاه‌هایی متفاوتی در پول و سرمایه‌گذاری پیدا کند، می‌تواند از این سایت کمک بگیرد.

۱۰ جمله معروف از رابرت کیوساکی

مجموعه کتاب‌های پرفروش پدر پولدار پدر بی‌پول کیوساکی به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این کتب در بیش از 100 کشور دنیا بیش از 27 میلیون نسخه فروخته شده را به ثبت رسانده‌اند. طبق وب سایت Celebrity Net Worth  ارزش خالص رابرت 80 میلیون دلار تخمین زده شده است. در این بخش از مقاله 10 تا از جملات رابرت کیوساکی درباره موفقیت آورده شده است.

  1. تجربیات شما را باهوش‌تر می‌کنند

وقتی رابرت کیوساکی اولین ملک خود را به منظور تجارت خریداری کرد از کارت اعتباری خود برای پیش پرداخت استفاده نمود. کارشناسان مالی در خصوص این تجارت به رابرت کیوساکی هشدار داده بودند اما رابرت سخت انان را نپذیرفت. در ادامه این تجارت کیوسکی تنها موفق به کسب درآمد ناچیزی در طول هر ماه می شد. از آن زمان به بعد کیوساکی هربار که قصد سرمایه گذاری داشت، حال در زمینه املاک و چه سایر مشاغل معتقد بود که به دلیل تجربه و شکست‌های قبلی خود هوشمندانه‌تر عمل می‌کند.

  1. هرچه بیشتر بدهید بیشتر دریافت خواهید کرد

رابرت اعتقاد داشت که هرچه شخص بیشتر ببخشد بیشتر نیز دریافت خواهد کرد. از نظر وی این نگرشی است که می‌تواند در زندگی یک فرد تحول بیافریند. وی اظهار داشت افرادی که همواره ملاقات می‌کند معمولاً کسانی هستند که در زندگی پول بیشتری می‌خواهند اما به بخشش هیچ اعتقادی ندارند. بخشش می‌تواند معنای دیگری برای تلاش در کار باشد. اگر شما بخواهید نعمت خود را با دیگران تقسیم کنید در نهایت دنیا چیزهای بیشتری به شما می‌بخشد.

  1. شیوه تفکر خود را تغییر دهید

کیوساکی در یکی از مصاحبه‌های تلویزیونی خود در خصوص تغییر شیوه تفکر و نگرش این گونه اظهار می‌دارد. او می‌گوید حتی زمانی که بی پول بوده است و جمع کنندگان به منظور تسویه حساب نزد او می‌آمدند هیچ گاه افسرده نمی‌شده است.

وی می‌گوید به‌‌جای افسردگی به قبض‌ها به عنوان یک انگیزه نگاه می‌کرده است. انگیزه که او را وادار می‌کند تا به بیرون از خانه برود و روش‌های بیشتر و بهتری را به منظور درآمدزایی امتحان کند. در نهایت نیز نتیجه بسیار خوبی از این نگرش خود به پول دریافت کرده است.

  1. روی کار خود تمرکز کنید

رابرت کیوساکی معتقد است که تمرکز بهتر از تعویض دائم شغل است. وی یک مخفف اختصاری به عنوان یک قانون شخصی در موفقیت ایجاد کرده است. این مخفف F.O.C.U.S. به معنای تمرکز است. او معتقد است هر شخص باید یک دوره را دنبال کند تا زمانی که موفق شود. وقتی رابرت شروع به سرمایه گذاری در املاک و مستغلات کرد؛ آنقدر در این کار ماند و مرتباً تکرارش کرد تا این که تمامی راز و رمز‌های این صنعت را فهمید. پس از رسیدن به اوج مهارت در این کار تصمیم به شروع کار دیگری گرفت. او تمامی حواس خود را در حرفه‌اش گذاشت و روی آن تمرکز کرد تا این که توانست به مرحله استادی برسد.

  1. شرایط سخت می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای‌تان به همراه داشته باشد

رابرت کیوساکی طی مصاحبه‌ای اظهار داشت که اقتصاد جهان با گذشت زمان بالا و پایین می‌رود؛ اما حتی در دوران سختی هم فرصت‌های جدیدی پیش روی ما قرار می‌گیرد. ما با شناسایی و دنبال کردن آن‌ها می‌توانیم آینده خود را بسازیم. در بحران اخیر املاک در آمریکا  رابرت اعلام کرد که توانسته است ۵ زمین گلف را از بانک با قیمتی ارزان خریداری کند. همین اموال قبل از آغاز بحران با هزینه ۲۶۰ میلیون دلاری به وی پیشنهاد می‌شد.

  1. کسب و کار خود به شیوه‌ای درست طراحی کنید

کیوساکی یادآوری کرد که در یکی از کارهای اولیه تجاری خود نوع جدیدی از کیف پول‌ها را به فروش می‌رسانده است. با این وجود شرکت به دلیل طراحی بد کسب و کار در نهایت بی پول و ورشکسته شد. بنابراین او اشاره می‌کند که در یک کار مهم فقط داشتن یک محصول خوب نیست بلکه طراحی یک کسب و کار خوب است. یک طراحی خوب و درست حسابی دائماً به شخصی برای جذب سرمایه نیاز ندارد. یک کسب و کار باید طوری طراحی شود که به طور خودکار برای‌تان درامد کسب کند.

  1. بدانید که دقیقا برای چه کاری سخت تلاش می‌کنید

رابرت کیوساکی می‌گوید که امروزه روش‌های زیاد و جدیدی برای کسب درآمد وجود دارد. افراد باید سعی کنند تا با تحقیق کردن درباره چگونگی انجام این کار اطلاعات بیشتری جمع کنند. به عنوان مثال وی توضیح داد که در ایالات متحده حقوق کارمندان تا ۵۰ درصد شامل مالیات می‌شود. از نظر او این راهی ناکارآمد برای دستیابی به ثروت است. او می‌گوید خرید و فروش سهام تنها ۲۰ درصد مالیات دارد و در نتیجه کاری بهتر است. او در ادامه توضیح داد که بهترین نوع درآمد، درآمد منفعل است؛ زیرا  از آن به هیچ وجه مالیات دریافت نمی‌شود.

  1. از ضرر کردن نترسید

به گفته رابرت کارآفرینان موفقی مثل هنری فورد، استیو جابز، بیل گیتس و دونالد ترامپ تا کنون ضررهای زیادی را در کار خود تجربه کرده‌اند. وی اذعان داشت که خودش نیز تاکنون یک میلیون دلار ضرر کرده است. وی توصیه می‌کند که مردم نباید از چشیدن طعم تجربه ضرر کردن بترسند. او همچنین از وجود سیستم مدرسه‌ای که کودکان را به دلیل عدم موفقیت مجازات می‌کند ابراز تاسف کرده است. در یک تشبیه او توضیح داد که یک کودک با ایستادن و چندین زمین خوردن راه رفتن را یاد می‌گیرد. شکست‌ها نیز همانند افتادن کودک بر زمین هستند، شما باید آن را تجربه کنید تا بتوانید راه بروید.

  1. تغییر ذهنیت از فقیر به ثروتمند

حتماً تا کنون این جمله را زیاد شنیده‌اید که می‌گویند ذهن یک فرد فقیر است، این جمله کاملاً درست است؛ زیرا ثروتمند شدن چیزی است که ابتدا در ذهن یک شخص شکل می‌گیرد. اگر شما ذهنی فقیر داشته باشید در هر شرایطی که قرار بگیرید باز هم رفتاری انجام می‌دهید که منجر به فقر شما می‌شود. توصیه رابرت کیوساکی به شما این است که قبل از این که جیب‌های خود را پر پول کنید ابتدا ذهن خود را ثروتمند سازید. باید بدانید که ذهن انسان همواره او را به دنبال خود می‌کشاند و تاثیرات خود را بر زندگی او اعمال می‌کند. شما با داشتن ذهنی ثروتمند می‌توانید از هر چیزی پول بسازید.

  1. صرفه جویی در هزینه‌های خود را متوقف کنید

رابرت اظهار داشت که پس انداز یک قانون قدیمی است و در این دوران مدرن دیگر عملی نیست. روند طبیعی این است که وقتی پول به ارز تبدیل شود از طریق چاپ بیشتر در بانک‌ها ارزش خود را از دست بدهد. کیوساکی به جای صرفه جویی در پول توصیه می‌کند که درامد بیشتری داشته باشید. شما با کنترل ارزش کاهشی پول خود می‌توانید پول خود را روی چیزهای دیگری مانند نفت یا طلا سرمایه گذاری کنید. قیمت این موارد اغلب افزایش می‌یابد در حالی که ارزش ارز به طور منظم کاهش پیدا می‌کند. کیوساکی معتقد است شما از آن پولی که قصد صرفه‌جویی‌ کردنش دارید می‌توانید برای خود درامد دیگری خلق کنید.

رابرت کیوساکی طعم باخت، ورشکستگی و موفقیت را تجربه کرده است. با این حال او معتقد است که اگر افراد تمایل به مطالعه، یادگیری و تلاش داشته باشند می‌توانند هر مانعی در سر راه خود را حل کنند. شما با دنبال کردن سه فاکتور یاد شده می‌توانید تمامی موانع موجود در راه رسیدن به موفقیت خود را نابود کنید و از نظر مالی به فردی بسیار غنی تبدیل گردید.

معرفی کتاب‌های رابرت کیوساکی

در حالی که مهارت سخنرانی رابرت کیوساکی عمده درآمد او را می‌سازد؛ کتاب‌های او نیز توانستند او را به اوج شهرت برسانند. یکی از معروفترین کتاب‌های رابرت کیوساکی، کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول است. این کتاب برنده جایزه “کتابی که هرگز از قفس کتابخانه خارج نمی‌شود” گشته است.

در این بخش قصد داریم تا با شما در خصوص کتاب‌ها و آثار رابرت کیوساکی صحبت کنیم.

  • پدر پولدار پدر بی‌پول

رابرت در این کتاب پدر خود را به عنوان پدر فقیر معرفی کرده است. او در این کتاب از پدر ثروتمند به عنوان یک مثال برای بررسی تفاوت‌های هر پدر استفاده نموده است.

رابرت با نوشتن این کتاب سبب تغییر نگرش مردم در خصوص کسب پول شد. رابرت این موضوع را که به منظور ثروتمند شدن باید درآمد زیادی داشت را قبول ندارد. همچنین می‌گوید که افراد ثروتمند هیچگاه درهزینه‌های خود صرفه‌جویی نمی‌کنند. رابرت معتقد است که به جای صرفه جویی و پس‌انداز باید کار دیگری به منظور کسب درآمد پیدا کرد. همانطور که می‌بینید سخنان و ذهنیت رابرت کیوساکی یک تغییر بزرگ نسبت به هر آنچه است که تاکنون والدین ما درباره پول به ما آموزش داده‌اند. در واقع رابرت می‌گوید که برعکس عمل کنید و پول‌های خود را در بانک نگه ندارید. به طور کل کتاب پدر پولدار پدر ‌بی‌پول جزء آن کتاب‌هایی است که می‌‌تواند درس‌های زیادی به شما بدهد. رابرت می‌گوید که افراد فقیر همیشه فقیر خواهند ماند؛ زیرا ذهن فقیری دارند. او معتقد است که نوع نگاه آدم‌ها به پول است که در نهایت آن را فقیر و یا پولدار می‌کند.

  • ربع وجه نقد

رابرت کیوساکی در کتاب ربع وجه‌نقد در خصوص اهمیت ارتقا یافتن از یک کارمند به صاحب یک کسب و کار صحبت می‌کند. وی همواره معتقد است که سیستم آموزش متعارف بیش از حد طولانی است. رابرت می‌گوید با توجه به روند طولانی آموزش درآمد حاصل از آن بسیار کم است و اصلاً آن را تایید نمی‌کند. کتاب ربع وجه نقد از خوانندگان دعوت می‌کند تا شغل خود را مورد بررسی مجدد قرار دهند.

او می‌گوید هیچ شغلی آزادی مالی واقعی برای کارمندان خود به همراه نمی‌آورد. به منظور رهایی از چنین حالتی رابرت کیوساکی در این کتاب برای ما راه حل‌های ذکر کرده است. این کتاب تا به امروز توانسته در میان تاثیرگذارترین کتاب‌های تجاری دنیا قرار بگیرد.

  • راهنمایی پدر ثروتمند برای سرمایه گذاری: آنچه ثروتمندان در آن سرمایه‌گذاری می‌کند

رابرت در این کتاب به توضیح تفاوت میان سرمایه‌گذاری منفعل و فعال برای ما می‌پردازد. رابرت در این کتاب به طور کامل اصول سرمایه گذاری، کاهش ریسک و استراتژی‌های عملی برای کسب درامد و منفعت را توضیح داده است. کیوسکی در این کتاب تفاوت بین مدیریت و پرورش پول را برای‌تان روشن می‌سازد؛ همچنین نکات زیادی را در مورد نحوه انتقال پول از یک سرمایه‌گذاری منفعل به فعال را ذکر می‌کند. در واقع اگر سایر کتاب‌های رابرت کیوساکی را تا کنون دوست داشتید مطالعه این کتاب را شدیداً به شما پیشنهاد می‌کنیم.

  • تجارت در قرن بیست و یکم توسط رابرت کیوساکی

در این کتاب رابرت کیوساکی قوانین تجارت در قرن بیست و یکم را به شما می‌آموزد. کیوساکی در این کتاب درباره بازاریابی شبکه‌ای، نحوه عملکرد آن و چگونگی عملکرد آن در هر شرایطی توضیحاتی را ارائه کرده است.

کیوساکی با کتاب خود به مفهوم بازاریابی چند وجهی نیز اعتبار بخشیده است. وی استدلال خود را در مورد این که چرا این کار برای ثروتمند شدن مناسب است برای‌تان ذکر نموده است.

  • ضریب هوش مالی خود را افزایش دهید

این کتاب پس از گذشت  ۱۰ سال از انتشار پدر پولدار پدر بی‌پول منتشر گشت. همانند سایر کتب رابرت ‌کیوساکی این کتاب نیز بر اهمیت آموزش مالی مناسب تمرکز دارد. کیوساکی در این کتاب می‌گوید که با افزایش ضریب هوش مالی خود می‌توانید راحت‌تر به آرزوهای‌تان دست پیدا کنید.

در این دنیای پر تلاطم مالی تنها با هوش اقتصادی بیشتر است که می‌توان از تمامی مانع‌ها گذر کرد. در ادامه این کتاب وی در خصوص چگونگی رشد کردن در شرایط آشفته بازار این روزا توصیه‌های فراوانی برای ما ارائه نموده است.

بهترین کتاب های رابرت کیوساکی

رابرت کیوساکی یک اسطوره در دنیای مالی است. میلیونر متولد هاوایی که علاوه بر موفقیت در امور مالی، بیشتر به‌خاطر کتاب پدر پولدار – پدر فقیر شناخته شده است. کیوساکی در طول زندگی حرفه‌ای خود بیش از ۱۵ کتاب نوشته است که بیش از ۲۶ میلیون نسخه فروخته است.

ازآنجایی‌که قدرتمندترین دارایی همه ما ذهن ماست و اگر به‌خوبی آموزش داده شود، می‌تواند ثروت عظیمی ایجاد کند؛ خواندن کتاب‌های رابرت کیوساکی می‌تواند دیدگاه تازه‌ای به شما در خلق جهان مالیتان بدهد.

در ادامه به بررسی کتاب ‌های رابرت کیوساکی و البته معرفی بهترین کتاب رابرت کیوساکی می‌پردازیم:

ثروتمندان چه میدانند؟

درست است که کتاب پدر پولدار و پدر فقیر به‌عنوان معروف‌ترین کتاب رابرت کیوساکی شناخته شده است؛ اما کتاب‌های بسیاری از این نویسنده وجود دارد که ثروتمندان چه می‌دانند، یکی از آنهاست.

در این کتاب رابرت کیوساکی به اهمیت و ارزش وقت پی می‌برید. همچنین تفاوت رسیدن یا نرسیدن به اهداف مالی را با مصداق ضرب‌المثل وقت طلاست پی می‌برید. کتاب ثروتمندان چه می‌دانند به شما یاد می‌دهد که حتی اگر میزان کمی از پول خود را به‌صورت پیوسته سرمایه‌گذاری کنید، در بلندمدت ثروت قابل‌توجهی به دست خواهید آورد.

ثروتمندان به چه مي‌انديشند؟

یکی دیگر از کتاب های رابرت کیوساکی، ثروتمندان به چه می‌اندیشند، نام دارد. معمولاً وقتی همه ما کوچک هستیم، دیگران به‌جای ما تصمیم می‌گیرند. تأثیر این فرایند را زمانی که بزرگ‌تر و بالغ‌تر می‌شویم می‌توانیم ببینیم.

کنترل امور مالی یکی از تصمیمات مهم در بزرگسالی که می تواند زندگی تازه‌ای را برای ما بسازد. از آنجایی که هر تصمیم بزرگ با تصمیمات کوچکتر شروع می شود؛ می توان نتیجه گرفت شروع به تغییر آینده مالی‌ در زندگی هر شخصی یک نقطه آغاز است.

شانس دوم

کتاب شانس دوم رابرت کیوساکی از سه بخش تشکیل شده است: گذشته، حال و آینده. در این کتاب در قسمت گذشته به بررسی دلایلی که باعث به‌وجودآمدن بحران‌هایی برایمان شده است، بررسی می‌شود.

 در بخش حال، در مورد موقعیت کنونی و در قسمت آینده، شانس شما برای پولدار شدن و زندگی بهتر نشان داده می‌شود. کتاب شانس دوم به شما یاد می‌دهد که چگونه می‌توان در بحران‌های مالی و زندگی، فرصت‌ها را یافت و از آنها کمک گرفت.

دانشكده كسب و كار

کتاب دانشکده کسب‌وکار رابرت کیوساکی به بررسی تمامی معضلات و بخش‌های مختلف بازاریابی شبکه‌ای می‌پردازد تا با تغییر زمینه‌ ذهنی شما، مسیر درست شغلی را نشان دهد.

در این کتاب رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) با یادگیری درک درستی دررابطه‌با موضوع بازاریابی می‌توانید درست تصمیم بگیرید.

چهارراه پولسازي

کتاب چهارراه پولسازی مناسب افرادی است که می‌خواهند خود را رشد بدهند و به سمت دیگر چهارراه حرکت کنند. همان‌طور که می‌دانیم تقریباً تمامی افراد آرزو دارند که به موقعیت‌های بالاتری منتقل شوند، هرچند که این کار آسان نیست، اما قطعاً با کمک راهکارهای رابرت کیوساکی در این کتاب، ممکن و شدنی است.

فرصتي دوباره

کتاب فرصتی دوباره به قوانین جدیدی درباره پول و ثروت از دیدگاه رابرت کیوساکی می‌پردازد و تمام مطالبی که راجع به پول باید بدانید، می‌پردازد.

رابرت کیوساکی در این کتاب اذعان می‌دارد که با تغییراتی که در دنیای مالی به وجود آمده است، دیگر مردم برای اینکه ثروت خود را افزایش دهند، لازم نیست فقط خانه بخرند و یا در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنند. در واقع می‌توان از راه‌های دیگری ثروتمند شد و آن چیزی نیست جز افزایش هوش مالی!

چگونه بيشترين سود را از سرمایه گذاري دراملاك بدست آوريد

‌کتاب دیگری از نویسنده بزرگ رابرت کیوساکی با موضوع بررسی فرمول اساسی کتاب پدر پولدار می‌پردازد. در این کتاب شما یاد می‌گیرید که به دنبال املاکی باشید که گردش نقدی و پتانسیل زیادی برای افزایش ارزش سرمایه داشته باشد.

این کتاب به ارزش سرمایه‌گذاری بر روی املاک می‌پردازد که شامل گردش نقدی، بهره‌های بالقوة سرمایه و عوامل دیگری هستند.

چرا مي‌خواهيم شما ثروتمند شويد

کتاب «چرا می‌خواهیم شما ثروتمند شوید»، راه‌های عملی پولدار شدن را نشان می‌دهند. این کتاب بر اساس آموزه‌های دو تن از برجسته‌ترین مردان اقتصاد جهان یعنی ترامپ (Donald John Trump) و رابرت کیوساکی (Robert Toru Kiyosaki) نوشته شده است.

رابرت کیوساکی کوشیده تا در مطالب این کتاب، نشان دهد که مانند ثروتمندان فکر کنید و از چالش‌های پیشرو در این مسیر نترسید. این کتاب با زبانی ساده، به شما ایده‌ای را نشان می‌دهد که بذر تمام موفقیت‌های بزرگ است.

چرا دانش آموزان ممتاز براي دانش آموزان ضعيف كار مي‌كنند

در این کتاب رابرت کیوساکی به محیطی‌ که می‌تواند ثروتمندان خودساخته را برای اجتماع آینده‌ به وجود آورد، پرداخته می‌شود. این کتاب یکی از بهترین انتخاب‌ها از سری کتاب های رابرت کیوساکی در موضوع «ثروتمندان خودساخته» به شمار می‌رود.

جوان و ثروتمند بازنشسته شويد

رابرت کیوساکی در کتاب «جوان و ثروتمند بازنشسته شوید» راهکارهایی را برای رسیدن به استقلال مالی ارائه می‌کند. به‌عبارت‌دیگر با خواندن این کتاب شما یاد می‌گیرید که دیگر مجبور نیستند برای تأمین هزینه‌های زندگی خود و یا امرارمعاشتان، شبانه‌روز کار کنید.

افزايش هوش مالي: شاهراه ثروت

کتاب «افزایش هوش مالی، شاهراه ثروت»، نشان می‌دهد که چطور پولتان را هوشمندانه مدیریت کنید تا به ثروت زیادی برسید. در این کتاب شما راه‌های ثروتمند شدن، روش‌های افزایش و نگهداری از ثروت را یاد می‌گیرید.

همچنین با خواندن این کتاب، راه‌حل‌هایی برای موفقیت در زمان بحران اقتصادی را یاد می‌گیرید. با آموزش‌های لازم شما می‌توانید دانش لازم برای ازبین‌بردن موانع در راه فرصت‌ها را کسب می‌کنید.

نتیجه‌گیری

اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که به دنبال راه و روش زندگی بزرگان به منظور ایده گرفتن در راستای موفقیت‌اید؛ مطالعه زندگینامه رابرت کیوساکی یا پدر پولدار می‌تواند بسیار به شما کمک کند. ما در ادامه این مقاله به ارائه ده تا از برترین جملات رابرت کیوساکی و زندگینامه رابرت کیوسکی پرداختیم. در انتهای مقاله نیزسعی کردیم تا برخی از محبوب‌ترین کتاب‌های رابرت کیوساکی را به شما معرفی کنیم. استفاده از سخنرانی رابرت کیوساکی به شما کمک می‌کند بدون تجربه کردن شکست‌های پی‌درپی در مسیر زندگی موفق شوید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند جمله معروف رابرت کیوساکی را بنویسید؟

۱. تجربیات شما را باهوش‌تر می‌کند.
۲. هرچه بیشتر بدهید بیشتر دریافت می‌کنید.
۳. شیوه تفکر خود را تغییر دهید.

۲. چند نمونه از کتاب‌های معروف رابرت کیوساکی را نام ببرید؟

۱. پدر پول‌دار پدر بی‌پول
۲. ربع وجه نقد
۳. ضریب هوشی نرمال مالی خود را افزایش دهید.

۳. رابرت کیوساکی در کتاب شیوه تفکر خود را تغییر دهید به چه موضوعی پرداخته است؟

او در این کتاب به این مسئله می‌پردازد زمانی که بی‌پول بوده هم تفکر مثبت و درستی راجع به پول داشته بر همین اساس از دیگران می‌خواهد تا ذهنیت خود را تغییر دهند.

۴-ثروت رابرت کیوساکی چقدر است؟

طبق آخرین آمار و پیش بینی های انجام شده، رابرت کیوساکی تا سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰۰ میلیون دلار ثروت داشته است.




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش پولدار شدن ، بررسی راههای پولدار شدن و ثروتمندی

همه ما به قدرت و ثروت علاقه داریم و می‌خواهیم به روش‌های مختلف آن‌ها را کسب کنیم اما واقعا چطور ثروتمند شویم؟ خیلی‌ها گمان می‌کنند که ثروتمند شدن یک کار بسیار سخت یا حتی غیرممکن است و به همین دلیل حتی حاضر نیستند در مسیر دست یابی به ثروت کوچکترین گامی بردارند.

درست است که ثروتمند شدن، مانند سایر کارها، نیازمند صرف زمان و انرژی است؛ اما این مسئله باعث نمی‌شود که کسب ثروت آرزویی محال و دور از ذهن باشد. البته افراد زیادی هستند که برای ثروتمند شدن تلاش می‌کنند؛ اما با شکست مواجه می‌شوند یا پیشرفت زیادی ندارند.

این شکست‌ ها به خاطر عدم آگاهی آن‌ ها از راه های ثروتمند شدن یا نداشتن روحیه انجام کار است. اگر شما به دنبال یافتن راه‌کارهای ثروتمند شدن هستید، این مقاله می‌تواند اطلاعات خوبی را در اختیار شما قرار دهد. در این مقاله ما ۸ روش تضمینی که پتانسیل ثروتمند کردن شما را دارند را به شما معرفی می‌کنیم و به پرسش رایج چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ خواهیم داد.

آیا افراد ثروتمند از عادات خاصی در زندگی خود پیروی می‌ کنند؟

در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ‌ های گوناگونی می‌ توان داد. یکی از پاسخ‌هایی که به این سوال داده می‌شود الگوبرداری از افراد ثروتمند و موفق دنیا است. افراد ثروتمند طرز فکر و روش زندگی متفاوتی نسبت به سایر افراد دارند. این افراد عادت‌ های خاصی را در خود پروش داده‌ اند

که در مسیر ثروتمند شدن برای آن‌ها بسیار مفید بوده است. زمانی که صحبت از عادت‌های خاص ثروتمندان به میان می‌آید، عامه مردم تصور می‌کنند که این عادت‌ها به شکل کارهایی خارق العاده و عجیب هستند و اکثر مردم توان انجام دادن آن‌ها را ندارند و به همین دلیل است که همه افراد نمی‌ توانند به موفقیت برسند.

این طرز فکر یک تصور کاملا غلط است و ثروتمندان تنها با انجام عادت‌های ساده‌ای زندگی خود را متحول کرده‌اند. شروع این عادت‌ها کار بسیار آسانی است و به این وسیله شما خواهید توانست مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید و به ثروت زیادی دست پیدا کنید. در صورتی که میخواهید در مورد مردان ثروتمند ایران بدانید،

درواقع در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید گفت انجام روزانه عادت‌ های کوچک می‌ تواند شما را به ثروتی که می‌ خواهید برساند. در ادامه چند تکنیک ثروتمند شدن را برای شما جمع آوری کرده‌ ایم.

یکی از عادات افراد ثروتمند، ورزش کردن مرتب آن‌ ها است

افراد ثروتمند به صورت روزانه ۲۰ الی ۳۰ دقیقه را به ورزش کردن اختصاص می‌ دهند. این افراد علاوه‌بر این که از ورزش برای تناسب اندام و سلامتی خود استفاده می‌کنند؛ همچنین این کار را به قصد ایجاد عملکرد بهتر مغز و تفکر انجام می‌دهند. در نتیجه ورزش کردن یکی دیگر از پاسخ‌ های سوال چگونه ثروتمند شویم؟ و از اصول بسیار مهم است که باید برای ثروتمند شدن آن را در نظر داشته باشید و جدی بگیرید‌.

ثروتمندان از یک برنامه تغذیه‌ ای صحیح و سالم پیروی می‌ کنند

یکی دیگر از مواردی که درباره سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید مورد بررسی قرار بگیرد موضوع تغذیه و غذاهایی است که می‌خورند. ثروتمندان در وعده‌ های غذایی خود از مواد خوراکی مفید، سالم و متناسب با نیاز بدن خود استفاده می‌کنند. اگر می‌خواهید برنامه تغذیه‌ای خود را مانند ثروتمندان تنظیم کنید، باید از خوردن غذاهای مضر، چرب و انواع فست فود خودداری کنید.

ثروتمندان لیستی از اهداف خود تهیه کرده و در راستای تحقق بخشیدن به آن‌ ها تلاش می‌ کنند

یکی از کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده‌ای که تفاوت میان عملکرد ثروتمندان و افراد معمولی را مشخص می‌کند، برنامه ریزی‌های آن‌ها است. همان‌ طور که بیان کردیم برای این که بدانیم چطور سرمایه دار شویم؟ باید از افراد ثروتمند الگوبرداری کنیم. افراد ثروتمند هرشب مقداری از زمان خود را به نوشتن اهداف روز بعدشان اختصاص می‌ دهند.

همچنین آن‌ ها برای انجام این کارها از شب قبل برنامه ریزی می‌کنند و در تلاش هستند که هر یک از این فعالیت‌ها را در زمان تعیین شده به انجام برسانند. این موضوع در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد؛ اما با انجام مرتب و مداوم آن شاهد تاثیرات شگفت انگیزی که در زندگی شما دارد، خواهید بود.

راه‌ های تضمینی و قطعی برای این که بدانیم چگونه پولدار شویم؟

در بخش‌های قبلی، بعضی از نکات مربوط به سوال چگونه ثروتمند شویم را ارائه دادیم. همچنین به شما آموختیم که چگونه می‌توانید با انجام چند کار ساده، همانند افراد ثروتمند به موفقیت برسید. در ادامه این مقاله، ۸ روش تضمینی و قطعی را برای پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ به شما معرفی می‌کنیم که می‌توانید با کمی تلاش و کوشش و استفاده از هر یک از این روش‌ها به رویای ثروتمند شدن خود دست پیدا کرده و مالک هر آن چه که می‌خواهید شوید.

راه کار اول ثروتمند شدن: رویاهای خود را دنبال کنید

بارها در زندگی خود دیده‌ایم که افراد سعی دارند از روش‌های مشابهی که برای دیگران با کسب موفقیت همراه بوده است به موفقیت برسند؛ هر چند به آن کار علاقه‌ای نداشته باشند. برای مثال تعداد بی‌شماری از دانش آموزان بدون توجه به علاقه و استعداد خود، برای قبولی در رشته پزشکی رقابت می‌کنند و تعداد زیادی از آن‌ها هیچ گاه در این زمینه موفق نخواهند شد.

در صورتی که انسان‌ های موفق رویاهای خود را دنبال می‌کنند و برای کسب موفقیت و ثروت دست به کاری می‌زنند که به آن علاقه دارند. دلیل موفقیت در کار چنین افرادی، ایجاد انگیزه برای انجام کارهایی است که به آن‌ها علاقه دارند. طبیعتا اگر به انجام یک کار علاقه‌ای نداشته باشید، هیچ انگیزه‌ای برای انجام دادن آن کار نخواهید داشت و مسلما اقدامات شما به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید.

اگر هنوز نمی‌دانید که چه رویایی در سر دارید و دوست دارید چه راهی را برای ادامه زندگی خود انتخاب کنید، توصیه می‌کنیم که زمانی را صرف فکر کردن به این موضوع کرده و رویای خود را پیدا کنید؛ زیرا شما نخواهید توانست در کاری که به انجام آن هیچ علاقه‌ای ندارید موفق شوید و به واسطه آن به ثروت دست پیدا کنید.

راه کار دوم ثروتمند شدن: راه اندازی کسب و کار اختصاصی خودتان

بیشتر ثروتمندان خود ساخته از طریق ایجاد یک کسب و کار اختصاصی به ثروت خود دست پیدا کرده‌اند. برای ثروتمند شدن کافی است که کسب و کار اختصاصی خود را راه اندازی کنید و محصولات ارزشمندی به مشتریان خود عرضه کنید.

شاید گمان کنید که دیگران مایل نخواهند بود خدمات و اجناس شما را با قیمت خوبی از شما بخرند؛ اما بهتر است بدانید چنانچه شما محصولات خوب، ارزشمند و با کیفیتی را ارائه کنید، خریداران مایل خواهند بود که مبالغ زیادی را در ازای این خدمات به شما ارائه کنند.

فرصت‌های شغلی زیادی برای کارآفرینان وجود دارد که می‌توانند از آن‌ها بهره ببرند. پس از راه اندازی کسب و کار اختصاصی خود و شروع کارآفرینیتان می‌توانید پول زیادی را به دست بیاورید و با سرمایه گذاری این پول در سایر کسب و کارها، ثروت خود را چندین برابر کنید.

اگر فکر می‌کنید که با شروع کسب و کارتان به درآمد نخواهید رسید و این کار سرابی بیش نیست، بهتر است بدانید که اغلب ثروتمندان جهان کار خود را از صفر آغاز کرده‌اند تا به ثروت زیادی دست پیدا کرده‌اند.

راه کار سوم ثروتمند شدن: همواره برای بهبود کارتان تلاش کنید

یکی از نکات ثروتمند شدن این است که در هر حرفه‌ای که مشغول هستید، سعی کنید بهترین باشید. افراد ثروتمند، افرادی هستند که از گذشته تا کنون روی بهتر کردن عملکرد خود تمرکز داشته‌اند و تلاش می‌کنند که کارهای خود را به باکیفیت‌ترین وجه ممکن و متفاوت از سایر رقیبان انجام دهند. برای ثروتمند شدن با هر شغلی که دارید، باید در کار خود متخصص شوید و بهترین باشید.

برای مثال اگر یک کارمند هستید و در یک شرکت مشغول به کار هستید می‌توانید روی بهبود عملکرد خود تمرکز کنید و با بهتر انجام دادن کارها در محل کار خود، خودی نشان دهید تا پیشرفت کنید. همین موضوع حتی می‌تواند سکوی پرتابی برای شما باشد که به وسیله آن روزی بتوانید کسب و کار یا شرکت خودتان را راه اندازی کنید.

راه کار چهارم ثروتمند شدن: همواره به دنبال یادگیری باشید و از اوقات فراغت خود به بهترین وجه ممکن بهره ببرید

یادگیری اصل بسیار مهمی است که به کمک آن می‌ توانید در کار خود استاد و متخصص شوید. برای یادگیری بیشتر و بهتر می‌توانید به جای هدر دادن اوقات فراغت خود از این زمان‌ ها برای یادگیری استفاده کنید. به جای اختصاص دادن زمان‌های بیکاری‌تان به چک کردن موبایل و شبکه‌ های اجتماعی از یک فرد متخصص و مربی کمک بگیرید و در این ساعت‌ها یک هنر جدید را بیاموزید یا مهارت‌های قبلی خودتان را تقویت کنید.

یادگیری، حتی اگر در زمینه‌های نامرتبط با کسب و کار شما باشد، می‌تواند برای شما بسیار مفید واقع شود و سکوی پرتابی را برای رسیدن به موفقیت و ثروت بیشتر برای شما بسازد.

راه کار پنجم ثروتمند شدن: سرمایه گذاری

به جای راکد نگه داشتن پول و سرمایه‌تان، آن را برای سرمایه گذاری در مشاغل پردرآمد در ایران صرف کنید. وارد کردن ثروت خود به چرخه اقتصادی کشور علاوه‌بر افزایش ثروت شما می‌تواند به وضعیت اقتصادی کشور کمک کند. برای مثال شما می‌توانید قسمتی از سرمایه خود را در بورس سرمایه گذاری کنید یا این پول را برای خرید ملک استفاده کنید.

مناسب‌ ترین نوع سرمایه گذاری که می‌تواند با سود دهی بالایی همراه باشد، سرمایه گذاری روی کسب و کارها است. چنان چه می‌خواهید مبلغی از درآمد خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهید، می‌ توانید این سرمایه را صرف توسعه کسب و کار خودتان کنید یا در کسب و کارهایی سرمایه گذاری کنید که سود دهی بالایی دارند.

برای انجام این نوع سرمایه گذاری، حتی می‌توانید با افراد متخصصی شریک شوید که ایده سودآوری برای کار دارند، اما سرمایه لازم و کافی برای شروع را در اختیار ندارند.

راه‌ کار ششم ثروتمند شدن: مدیریت مالی را بیاموزید

یکی از بهترین راه‌ها برای جمع آوری ثروت، آموختن مدیریت مالی و برنامه ریزی صحیح برای پول و سرمایه است. برنامه ریزی مالی خود را به گونه‌ای انجام دهید که هیچ گاه مجبور نباشید با بحران‌ های مالی مواجه شوید. به این منظور می‌توانید از خریدن کالاهای غیر ضروری و بلا استفاده اجتناب کنید.

هدف از این کار، جلوگیری از ولخرجی و پس انداز پول‌هایی است که برای شما باقی می‌ماند. توجه داشته باشید که این پول‌ها، هرچند ناچیز باشند، می‌ توانند در دراز مدت کمک مالی زیادی به شما کنند. برای درک بهتر این مسئله می‌توانید پول‌های خرد و سکه‌ها را در یک قلک جمع آوری کنید و مدتی بعد ببینید که همین پول‌ های خرد یک مبلغ قابل توجه را تشکیل داده‌اند.

راه کار هفتم ثروتمند شدن: اطرافیان خود را درست و هوشمندانه انتخاب کنید

این حقیقت وجود دارد که تاثیرپذیری از اطرافیان، بخش اعظمی از تفکرات، گفتار و رفتار ما را تشکیل می‌دهد. به همین علت لازم است که در انتخاب اطرافیان خود هوشمندانه‌تر و با دقت بیشتری عمل کنید و با افراد ثروتمند و موفقی که دیدگاه مثبتی به زندگی دارند نشست و برخاست کنید.

هیچ گاه از تاثیری که اطرافیان روی عملکرد و آینده شما دارند قافل نشوید و با افرادی نشست و برخاست کنید که سبک زندگی شادی را انتخاب کرده‌اند، در کار و زندگی خود موفق هستند و ثروت زیادی را به دست آورده‌اند. معاشرت با چنین افرادی می‌ تواند خصوصیات خوب آن‌ ها را به شما منتقل کند و از این طریق، شما را در مسیر رسیدن به ثروت قرار دهد. به همین علت لازم است که در انتخاب افرادی که با آن‌ها وقت زیادی را می‌گذرانید با دقت بالایی عمل کنید.

راه کار هشتم ثروتمند شدن: ازدواج با یک فرد ثروتمند

ازدواج با افراد ثروتمند یکی از راه‌های به دست آوردن ثروت برای افرادی است که تمایل زیادی به تلاش و انجام ریسک برای درآمدزایی ندارند. البته افرادی که ثروتمند هستند نیز گاهی از این راه کار استفاده می‌کنند و با ازدواج با یک فرد ثروتمند دیگر سعی دارند قدرت و ثروت خود را بیشتر کنند.

در هرحال چنان چه شما قصد دارید در مدت زمانی کوتاه و با صرف انرژی کمی به ثروت زیادی برسید، می‌توانید از این راه کار به عنوان یک تکنیک ثروتمند شدن استفاده کرده و با یک فرد ثروتمند ازدواج کنید.

آیا با در اختیار داشتن سرمایه کمی می‌ توان ثروتمند شد؟

بله. برای ثروتمند شدن هیچ لزومی ندارد که شما پول و سرمایه زیادی در اختیار داشته باشید و با آن یک کسب و کار پر درآمد و سود آور را راه اندازی کنید.

اغلب افراد ثروتمند کار خود را با دست خالی و سرمایه کمی آغاز کرده و به مرور زمان ثروت زیادی را به دست آورده‌ اند. راه کارهای زیادی وجود دارند که با صرف پول و سرمایه کمی می‌توانند شما را به ثروت زیادی برسانند. برای ثروتمند شدن با سرمایه کم یا بدون سرمایه می‌توانید به استخدام یک کسب و کار دربیایید.

اگر شما در یک حوزه خاص که در آن استاد هستید فعالیت کنید و برای صاحبان کسب و کارهای مختلف کار کنید، خواهید توانست به مرور زمان در کار خود پیشرفت کرده یا پول زیادی را برای شروع تجارت خودتان پس انداز کنید. به علاوه، مشاغل دیگری وجود دارند که بدون نیاز به هیچ گونه سرمایه‌ای می‌توانند برای شما درآمدزا باشند.

مثلا شما می‌توانید یک کار اینتزنتی برای خودتان پید کنید یا یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید. برای انجام کارهای اینترنتی می‌توانید به وب سایت‌های کاریابی اینترنتی مراجعه کنید. شما می‌توانید در این وب سایت‌ها یک آگهی نیاز به کار ثبت کنید یا مطابق با توانایی‌های خودتان به یکی از آگهی‌های نیاز به کار پیام بدهید.

آیا شرط بندی می‌ تواند ما را یک شبه پولدار کند؟

خیلی از افراد وقتی با پرسش چگونه پولدار شویم مواجه می‌شوند، گمان می‌کنند که برای ثروتمند شدن یا باید ارث زیادی به آن‌ها برسد یا باید آن قدر خوش شانس باشند که در یک شرط بندی پول زیادی به دست بیاورند. افرادی وجود دارند که با کمی شانس در مسابقات شرط بندی شرکت کرده‌اند یا به کازینوها رفته‌ اند و ثروت زیادی از طریق شرط بندی به دست آورده‌ اند.

شاید گمان کنید که شما هم می‌توانید با شرط بندی در وب سایت‌های شرط بندی یا مسابقات ثروتمند شوید. به خاطر داشته باشید که از میان افرادی که در این مسابقات شرکت می‌ کنند، تنها عده کمی آن قدر خوش شانس هستند که بتوانند سرمایه خود را چند برابر کنند.

این امکان وجود دارد که شما از آن دسته آدم‌هایی باشید که بخت با آن‌ها یار نیست و دارایی خود را در این راه از دست می‌دهند. بنابراین بهتر است از سایر راه‌کارهای ثروتمند شدن که در قسمت‌های قبلی به آن‌ها اشاره کردیم، برای افزایش ثروت خود استفاده کنید.

آیا پس انداز کردن می‌ تواند ما را به ثروتمند شدن نزدیک کند؟

خیلی‌ها گمان می‌کنند که پس انداز کردن یک کار بی‌فایده است و با جمع آوری اندک اندک پول نمی‌توان به جایی رسید. در حالی که پس انداز می‌ تواند یک راه کار مناسب برای نزدیک شدن شما به رویای ثروتمند بودن باشد. شما می‌ توانید با پول‌هایی که به مرور زمان جمع آوری کرده‌ اید در یک کسب و کار سرمایه گذاری کنید، وارد بازارهای بورسی شوید یا یک ملک خریداری کنید. پس انداز کردن یکی الزامات زندگی بشر است که در دنیای امروز نادیده گرفته می‌شود.

نتیجه گیری

در این مقاله، ۸ راه کار تضمینی در پاسخ به سوال چگونه پولدار یا سرمایه دار شویم را به شما ارائه کردیم. همچنین راه های پولدار شدن و تکنیک‌های ثروتمند شدن را در اختیار شما قرار دادیم و به شما درباره طرز فکر و عادت‌های افراد ثروتمند توضیح دادیم. اگر می‌ خواهید وضعیت کنونی کسب و کار یا تجارت خود را متحول کنید و درآمدتان را چند برابر کنید، باید ابتدا عادات خود را تغییر داده و متفاوت از قبل زندگی کنید.

عده زیادی از مردم در تلاشند که صاحب پول و ثروت زیادی شوند؛ اما در این راه افرادی به موفقیت می‌رسند که تفکر، کلام و عملی متفاوت از دیگران داشته باشند. امیدواریم با مطالعه مطالب گفته شده در این مقاله توانسته باشید یک قدم به خواسته‌هایتان نزدیک‌تر شوید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند راهکار برای ثروتمند شدن بنویسید؟

۱. رویای خود را دنبال کنید.
۲. کسب‌وکار خودتان را شروع کنید.
۳. هر روز بهتر از دیروز باشید.
۴. مدیریت مالی را بیاموزید.

۲. با سرمایه کم می‌توان کسب‌وکار خود را آغاز کرد؟

بسیاری از افراد بر این باورند که برای آغاز کسب‌وکار خود احتیاج به سرمایه زیادی دارند اما به این نکته باید توجه شود که برای شروع کسب‌وکار شخصی احتیاج به سرمایه هنگفت نیست.

۳. چند عادت روزانه افراد ثروتمند را بنویسید؟

۱. ورزش روزانه
۲. برنامه غذایی منظم
۳. برنامه خواب منظم
۴. مدیریت مالی




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بررسی دلایل فراموشی در جوانی ، راههای درمان فراموشی در جوانی

علت فراموشی در جوانی یکی از مهم‌ترین نکاتی است که امروز ذهن بسیاری از افراد را به خود درگیر کرده است. احتمالاً شما هم افراد جوان زیادی را مشاهده کرده‌اید که بسیاری از مسائل را فراموش می‌کنند. خوب است بدانید که این موضوع نه‌تنها در ایران، بلکه در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. ما در این مقاله، به بررسی علل فراموشی و برخی از راه‌های درمان آن می‌پردازیم. اگر شما یا اطرافیان خود با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنید، هرگز آن را دست‌کم نرفته و برای حل آن اقدام نمایید.

فراموشی چیست؟

شاید برای شما پیش بیاید که وقتی ما از علت فراموشی در جوانی صحبت می‌کنیم، دقیقاً منظور چیست؟ فراموشی به معنی اختلال در به‌یادآوردن اتفاقات و رویدادهاست. این موضوع می‌تواند ناشی از تغییراتی در مغز باشد و شاید هم نشانه پیری یا یک بیماری خاص دیگری است. وقتی فردی دچار فراموشی می‌شود، به‌یادآوردن مسائل یا خاطرات جدید برای او بسیار سخت خواهد شد. فراموشی در جوانی معضلی است که بسیار خطرناک‌تر از فراموشی در کهنسالی می‌باشد.

۱۵ علت فراموشی در جوانی

در اولین مرحله، باید به دنبال علت فراموشی در جوانی باشید تا بتوانید با آن مقابله کنید. فراموشی علل متفاوتی دارد که در این بخش، به بررسی مهم‌ترین آنها می‌پردازیم. توجه داشته باشید که در بسیاری مواقع، فراموشی در جوانی قابل‌درمان است. اما قبل از درمان، باید به دنبال دلیل آن باشید تا بتوانید به‌خوبی آن را درمان کنید. 

کمبود خواب

یکی از اصلی‌ترین علت فراموشی در جوانی این است که افراد به‌اندازه کافی نمی‌خوابند. خواب، فاکتور بسیار مهمی در سلامت فرد از همه جوانب است. بسیاری از محققان و پزشکان، کمبود خواب را یکی از اصلی‌ترین دلایل ضعیف شدن حافظه در جوانی می‌دانند.

مصرف دارو

یکی دیگر از مواردی که باعث فراموشی در سن پایین می‌شود، استفاده از داروهای متفاوت است. شاید برای شما جالب باشد که بدانید، استفاده مداوم از داروهای ضدافسردگی و آرام‌بخش، از مهم‌ترین مواردی است که به‌عنوان علت فراموشی در جوانی در نظر گرفته می‌شود. این داروها با حس بی‌خیالی و گیجی که در فرد ایجاد می‌کنند، بر حافظه تأثیر گذاشته و باعث ازبین‌رفتن آن می‌شوند.

کم‌کاری تیروئید

خوب است بدانید که در بسیاری مواقع، کم‌کاری تیروئید باعث ضعیف شدن حافظه در جوانی می‌شود. حتی این بیماری می‌تواند موجب اختلال در خواب و حالات روحی شما نیز شود. برای اینکه از این بابت مطمئن شوید، می‌توانید به پزشک مراجعه کرده و آزمایش خون بدهید.

مصرف الکل

مصرف بیش ‌از حد الکل بر حافظه فرد تأثیر گذاشته و درواقع علت فراموشی در جوانی می‌شود. حتی بعد از اینکه اثرات الکل هم از بین رفت، نشانه‌های منفی آن در شما باقی می‌ماند. پس سعی کنی میزان مصرف الکل را به پایین‌ترین حد ممکن بیاورید و به‌جای آن، از سایر نوشیدنی‌های سالم استفاده نمایید.

استرس و اضطراب

علت حواس پرتی و فراموشی در جوانی در بسیاری مواقع، به دلیل استرس و اضطراب فراوان می‌باشد. ازآنجاکه استرس باعث درگیری شدید مغز می‌شود، بر حافظه افراد تأثیر بسیار منفی گذاشته و باعث فراموشی حتی در افراد جوان می‌شود. استرس موجب می‌شود که شما بسیاری از خاطرات خود را فراموش و فقط به موضوع استرس فکر کنید. ازاین‌رو، سعی کنید با استفاده از انواع روش‌ها، میزان استرس خود را کاهش دهید.

افسردگی

لازم به ذکر است که علت فراموشی در جوانی می‌تواند افسردگی هم باشد. افسردگی درکل به معنای غم و اندوه شدید، فقدان انگیزه و لذت نبردن از چیزهایی که در گذشته از آنها لذت می‌برده‌اید. در بسیاری مواقع، افسردگی موجب می‌شود حافظه فرد دچار اختلال شده و درنتیجه، باعث فراموشی در جوانی می‌شود.

انجام همزمان چند کار

شاید برای شما جالب باشد که بدانید کار کردن همزمان هم یکی دیگر از مواردی است که باعث اختلال و حتی فراموشی می‌شود. طبق تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، متوجه شدیم که تنها ۲.۵% از افراد می‌توانند چند کار را به طور همزمان و با نتیجه مطلوب انجام دهند. وقتی چند کار را پشت‌سرهم انجام بدهید، مغز درگیر استرس و خستگی شدید می‌شود و یکی از علت فراموشی در جوانی محسوب می‌شود.

ضربه یا آسیب به سر

یکی دیگر از علل فراموشی در جوانی، ضربه یا آسیب جزئی به سر است. در بسیاری مواقع که در تصادفی به سر افراد ضربه‌ای وارد شده است، مشاهده کرده‌ایم که بعداً دچار فراموشی شده‌اند. حتی اگر در این سوانح بی‌هوش هم نشوید، همچنان به سر آسیب وارد می‌شود و ممکن است فراموشی رخ دهد.

کمبود ویتامین B12

پزشکان تأیید کردند که کمبود ویتامین B12 هم تا حد زیادی بر مغز و حافظه افراد تأثیر گذاشته و به‌نوعی علت فراموشی در جوانی است. این ویتامین، برای بدن بسیار مهم و حیاتی می‌باشد و باعث سالم نگه داشتن سلول‌های عصبی و گلبول‌های قرمز خون می‌شود. خوب است بدانید که اگر ویتامین B12 به اندازه کافی در بدن شما وجود نداشته باشد، به‌مرور می‌تواند باعث اختلال در حافظه و فراموشی شود.

بیماری‌های مغزی

کی دیگر از مواردی که باعث اختلال در حافظه و ازبین‌رفتن آن می‌شود، انواع بیماری‌های مغزی می‌باشد. این بیماری‌ها می‌تواند شامل تومور مغزی یا عفونت در مغز باشد. این موارد و اختلالات در مغز، باعث بروش مشکلات بسیاری در مغز شده و سپس حافظه زوال پیدا می‌کند.

سکته

مهم‌ترین علت فراموش در جوانی می‌تواند بروز سکته در این افراد باشد. سکته مغزی، تأثیر بسیار بدی بر سلامت ذهن و مغز افراد می‌گذارد. این امر می‌تواند موجب شود که در مغز افراد اختلالاتی ایجاد شود و درنتیجه، باعث فراموشی در افراد جوان هم می‌شود.

بیماری هانتینگتون (بیماری ارثی)

یکی دیگر از مواردی که باعث بروز فراموشی در جوانی می‌شود، وراثت است. در بسیاری مواقع، افرادی که به بیماری هانتینگتون مبتلا بودند، دچار فراموشی حتی در سن کم هم شدند. هانتینگتون، نوعی بیماری ارثی است که باعث ازبین‌رفتن دستگاه عصبی مرکزی شده و مشکلات زیادی در مغز افراد می‌شود.

بیماری پارکینسون

یکی دیگر از بیماری‌هایی که به‌عنوان علت فراموشی در جوانی شناخته می‌شود، بیماری پارکینسون است. در این بیماری، اختلالات عصبی در مغز ایجاد می‌شود که منجر به مرتعش شدن اعضای بدن می‌شود. ازآنجاکه در این بیماری هم مغز دچار مشکل می‌شود، فراموشی رخ داده و فرد بسیاری از مسائل را فراموش می‌کند.

استفاده زیاد از وسایل الکترونیکی

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید استفاده بیش از حد از وسایل الکترونیکی ازجمله گوشی تلفن و رایانه هم می‌تواند علت فراموشی در جوانی باشد. بسیاری از افراد جوان که مدام در فضای مجازی به سر می‌برند، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. استفاده زیاد از این تجهیزات، بر مغز تأثیرات بسیار مخربی می‌گذارد.

مصرف غذاهای ناسالم

یکی از رایج‌ترین علت فراموشی در جوانی این است که بسیاری از جوانان، غذاهای ناسالم را بر غذای سالم و خانگی ترجیح می‌دهند. این افراد بادی به یاد داشته باشند که مصرف بیش از حد غذاهای ناسالم می‌تواند منجر به بیماری‌های متفاوتی شود که فراموشی، از مهم‌ترین آنهاست.

درمان فراموشی در جوانی

حالا که با علت فراموشی در جوانی آشنا شدید، نوبت به آن می‌رسد که با راه‌های درمان آن هم آشنا شوید. در کل، بهتر است که قبل از اینکه در سن پایین دچار فراموشی و زوال عقل شوید، از آن پیشگیری کنید. اگر هم دچار این بیماری شدید، می‌توانید با استفاده از برخی راه‌های درمان حافظه ضعیف که در زیر آمده است، آن را تا حد زیادی درمان نمایید.

  • در حین کار چندین بار استراحت کنید تا به مغز شما فشار نیاید،
  • فهرست کارهایی که باید انجام دهید را نوشته و هر بار تنها روی یکی از آنها تمرکز کنید،
  • هر روز برای مدتی خاص، تلفن همراه خود را خاموش کنید،
  • به طور منظم ورزش کنید تا اکسیژن کافی به مغز شما برسد،
  • روزانه بین شش تا هشت ساعت خواب مفید داشته باشید،
  • به طور مداوم جدول یا پازل حل کنید،
  • برای درمان فراموشی در جوانی با خانواده یا دوستان خود وقت بگذرانید،
  • رژیم غذایی سالم و خوبی داشته باشید و بیشتر از میوه و سبزیجات استفاده نمایید.

سخن نهایی

علت فراموشی در جوانی حوزه بسیار گسترده‌ای است که هرکدام بسیار طولانی هستند. ما در این مقاله، برخی از مهم‌ترین و رایج‎ترین دلایل فراموشی در جوانی را بررسی کردیم. اگر شما هم در سن کم با این مسئله دست‌وپنجه نرم می‌کنید، باید حتماً از این مقاله استفاده و راه‌های درمان فراموشی را در نظر بگیرید. اگر فراموشی شما حاد است، حتماً با پزشک متخصص مشورت نمایید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله جامع لایف استایل ، راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب

 

سبک زندگی یکی از مهم‌ترین نکاتی است که هر فرد باید به آن توجه کند. اگر فردی به‌صورت درست زندگی کند، زندگی سالم‌تری خواهد داشت و درنتیجه، کیفیت زندگی وی افزایش می‌یابد. ما در این مقاله،به بررسی تمام جوانب یک لایف استایل خوب خواهیم پرداخت. اگر شما هم می‌خواهید در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشید تا کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید، تا پایان مقاله همراه ما باشید.

لایف استایل چیست؟

شاید برای شما سؤال پیش بیاید که لایف استایل چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. این اصطلاح، به روش یا سبک زندگی کردن افراد گفته می‌شود. سبک زندگی هر شخص، متناسب با علایق، سلایق و نحوه و مدل زندگی کردن او با سایر افراد متفاوت است. سبک زندگی هر شخص، تأثیر بسیار زیادی به مسائل دیگر از جمله عمر، کیفیت زندگی، سلامت و… دارد که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.

تأثیر لایف استایل بر عمر

در جوامع مختلف، امید به زندگی هم کاملاً متفاوت است. اما به‌طورکلی، زنان عمر بیشتری نسبت به مردان دارند. تحقیقاتی که در ایالات متحده انجام شد، مشخص کرد که امید به زندگی برای زنان بالای ۸۰ سال است، درحالی‎که برای مردان، نزدیک به ۷۵ سال می‌رسد. این موضوع مهم، تا حد زیادی به لایف استایل افراد بستگی دارد که موجب می‌شود بیشتر یا کمتر عمر کنند.

شاید این حقایق برای شما جالب باشد و فکر کنید که همیشه مردان زودتر از زنان می‌میرند. اما این فرضیه درست نیست. زیرا در اغلب مواقع، مردان هم می‌توانند با تغییر عادات زندگی خود، عمر بیشتری داشته باشند. آنها می‌توانند با ورزش کردن مداوم، سلامت خود را تا سنین بالا هم تضمین کنند. لازم به ذکر است که حدود  ۷.% مردان می‌توانند با تغییر سبک زندگی خود، بیشتر از قبل از عمر کنند و زندگی باکیفیتی هم داشته باشند.

راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب

همان‌طور که پیش‌از این هم گفتیم، همه افراد می‌توانند با تغییر لایف استایل خود، زندگی خوب و باکیفیتی داشته باشند. علاوه بر این، آن‌ها می‌توانند بیشتر از سایر افراد هم عمر کنند. در ادامه این مقاله، انواع راهکارهای داشتن یک سبک زندگی عالی و سالم را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم می‌خواهید با داشتن یک زندگی سالم، زندگی بهتری داشته باشید، تا ادامه مقاله را مطالعه فرمایید. 

۱- رژیم غذایی سالم

مهم‌ترین نکته‌ای که برای داشتن یک لایف استایل خوب باید به آن توجه کنید، استفاده از یک رژیم سالم و مقوی است. به یاد داشته باشید که خوردن غذاهای چرب و مضر، آسیب‌های بسیاری بر بدن و سلامتی شما خواهد گذاشت. از سوی دیگر، خوردن غذاهای سالم و مقوی، باعث سالم‌تر شدن زندگی و کل عمر می‌شود. پس همیشه تلاش کنید تا عادات غذایی سالمی داشته باشید.

۲- ورزش منظم

یکی دیگر از مسائلی که به داشتن یک سبک زندگی خوب به شما کمک می‌کند، ورزش کردن به‌صورت مداوم و منظم است. همان‌طور که می‌دانید، ورزش موجب می‌شود که بدن شما انعطاف و قوای خوبی داشته باشد. بدن انسان طوری طراحی شده است که بتواند به‌راحتی حرکت کند. اگر می‌خواهید تا پایان عمر خود، بدنی مقاوم و منعطف داشته باشید، سعی کنید ورزش را جز عادات همیشگی خود قرار دهید.

ورزش کردن نه‌تنها به قوی بدن کمک می‌کند، بلکه برای سلامتی هم بسیار مفید بوده و باعث افزایش اکسیژن‌رسانی به مغز می‌شود.

۳- فعال نگه‌داشتن مغز

اگر می‌خواهید که یک سبک زندگی سالم داشته باشید، سعی کنید همیشه مغز خود را به چالش بکشید. شما می‌توانید این کار را با استفاده از بازی‌های فکری انجام دهید. این بازی‌ها موجب می‌شوند که مغز شما بیشتر درگیر شده و خون بیشتری در آن جریان یابد. به‌این‌ترتیب، می‌توانید بیشتر از سایر افراد عمر کرده و سالم‌تر هم باشید. همان‌طور که پیش‌ازاین درباره تأثیر ورزش بر بدن گفتیم، نباید از تأثیر ورزش برای مغز هم غافل شد. زیرا همان‌طور که بدن انسان به ورزش نیاز دارد، مغز هم نیازمند تحرک و ورزش کردن است.

۴- ایجاد روابط اجتماعی

یکی دیگر از نکات بسیار ضروری برای داشت یک لایف استایل خوب و سالم، این است که با اطرافیان خود مرتباً در ارتباط باشید. اجتماعی بودن و ایجاد روابط اجتماعی، موجب می‌شود که شما از زندگی خود احساس رضایت بیشتری داشته باشید. ایجاد روابط اجتماعی، به سلامت روح، جسم و عاطفی شما کمک بسزایی می‌کند. شما می‌توانید این روابط اجتماعی را با کارهای ورزشی ادغام کنید. برای مثال، می‌توانید با دوستان خود یک تیم ورزشی تشکیل داده و با سایر افراد مسابقه دهید. این امر موجب می‌شود که زندگی بهتری داشته باشید.

۵- چک‌آپ بدنی منظم

یکی از راهکارهای مهم داشتن یک سبک زندگی مناسب و سالم، این است که به‌صورت منظم و دائم، به پزشک مراجعه کرده و آزمایشات مخصوص را انجام دهید. به‌این‌ترتیب، پزشک می‌تواند با چک‌آپ بدن شما مطمئن شود که از نظر جسمی کاملاً سالم هستید و می‌توانید بدون هیچ‌گونه مشکلی به ادامه زندگی بپردازید. بسیاری از افراد، از رفتن به دکتر فراری هستند. زیرا آن‌ها گمان می‌کنند که دکتر آن‎ها را مریض‌تر می‌کند. اما مطمئناً این‌طور نیست و فقط درصورتی‌که مشکلی در بدن شما باشد، پزشک برای رفع آن دارو می‌نویسد.

۶- از رفتارهای پرخطر خودداری کنید

برای داشتن یک سبک زندگی خوب، سعی کنید تا جایی که امکان دارد از انجام کارهای پرخطر خودداری کنید. سعی کنید هر کاری که زندگی و سبک زندگی سالم شما را به خطر می‌اندازد، انجام ندهید. همیشه ویتامین‌های ضروری برای بدن را مصرف نمایید تا بدن شما همیشه سالم باشد. روزانه از کرم ضدآفتاب استفاده کنید تا پوستی شفاف و سالم داشته باشید. علاوه بر موارد ذکرشده، از مصرف دخانیات هم به‌طورجدی خودداری کنید. زیرا این مواد سلامت شما را بسیار تحت خطر قرار می‌دهد.

۷- لایف استایل افراد موفق

همه مواردی که تاکنون نام بردیم، از مهم‌ترین راهکارهای لایف استایل افراد موفق به شمار می‌رفت. اکثر افراد موفق در سبک زندگی خود ورزش، غذای سالم، عدم مصرف دخانیات و … را دارند. علاوه بر موارد ذکرشده، این افراد خواب کافی هم داشته و به برنامه‌ریزی برای اهداف خود پایبند هستند. اگر شما هم می‌خواهید این‌چنین باشید، باید از این افراد الگو گرفته و سبک زندگی سالمی پیشه کنید.

سخن نهایی

لایف استایل یکی از مهم‌ترین مسائلی است که تأثیر بسیار عظیمی بر کیفیت زندگی و حتی مدت عمر انسان‌ها دارد. در این مقاله، ما انواع سبک زندگی را بررسی کردیم و برای شما عزیزان توضیح دادیم که باید چه‌کارهایی انجام دهید تا سبک زندگی خوب و سالمی داشته باشید. فراموش نکنید که یک سبک زندگی مناسب و مفید، به شما کمک می‌کند تا به اهداف خود در زندگی دست یابید و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشید. اگر شما هم می‌خواهید یک لایف استایل سالم داشته باشید، به نکات این مقاله توجه کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله جامع درباره نقشه ذهنی ، کاربرد و انواع نقشه ذهنی

نقشه ذهنی از مواردی است که در دنیای امروز، طرفداران بسیار زیادی دارد. در عصر حاضر، افراد زیادی از این ویژگی منحصربه‌فرد استفاده می‌کنند و مزیت‌های فراوانی هم دارند. ما در این مقاله، برخی از مهم‌ترین مسائل مربوطه به نقشه ذهنی و کاربردهای آن را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم قصد دارید که با این موضوع مهم و حیاتی آشنا شوید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید و از اطلاعاتی که در اختیار شما قرار خواهد گرفت، نهایت استفاده را ببرید.

نقشه ذهنی چیست؟

احتمالاً اولین سؤالی که در این قسمت به ذهن شما می‌رسد این است که نقشه ذهنی چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. خوب است بدانید که نقشه ذهنی که از آن به نام تصویرسازی ذهنی هم یاد می‌شود، نوعی راهکار تصویری است که موجب می‌شود افکار و ایده‌های افراد سازمان‌یافته شوند. این تصویر، نوعی طرح گرافیکی به شمار می‌رود که از قدرت بسیار بالایی برخوردار است. این تکنیک باعث می‌شود که ایده و افکار ذهن شما به ترتیب سازمان‌دهی شوند و تصمیم‌گیری برای شما راحت‌تر شود.

کاربردهای نقشه ذهنی

بعد از اینکه با مفهوم نقشه ذهنی آشنا شدید، وقت آن می‌رسد که کاربردهای آن را هم بدانید. با رسم این تصویر گرافیکی، شما می‌توانید زندگی کاری و حتی شخصی بهتری داشته باشید. در ادامه، ما برخی از مهم‌ترین کاربردهای این تصویر ذهنی را برای شما بازگو خواهیم کرد. با مطالعه این کاربردها می‌توانید به اهمیت آن پی ببرید.

خلاصه‌نویسی و یادگیری

اولین و مهم‌ترین کاربرد نقشه ذهنی این است که با استفاده از آن می‌توانید خلاصه‌نویسی کنید. درنتیجه، یادگیری شما هم افزایش می‌یابد. ساختار نقشه ذهنی به‌گونه‌ای است که برای هر فرد منحصربه‌فرد و خاص می‌باشد. ازاین‌رو، شما می‌توانید تصویر ذهنی مرتبط با خود را ایجاد کرده و بهترین یادگیری را با آن داشته باشید. با استفاده از این نقشه، شما می‌توانید اطلاعات بسیار جامع و طولانی را در مقدار بسیار کمی خلاصه کنید. این امر سبب می‌شود که توانایی به ذهن سپردن و یادگیری آنها هم افزایش یابد.

هدف‌گذاری

امکان دیگری که نقشه ذهنی به شما ارائه می‌دهید این است که به کمک آن، می‌توانید هدف خود را به‌درستی تعیین کنید. علاوه بر این، شما این امکان رادارید که موقعیت خود برای رسیدن به هدف را تصویرسازی و تعیین کنید که تا چه حد با آن فاصله دارید. این ویژگی موجب می‌شود که شما انگیزه زیادی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشید. همچنین با استفاده از تصویر ذهنی، می‌توانید نتیجه هدف خود را هم تعیین کنید و ببینید که آیا به آن هدف دست پیدا می‌کنید یا خیر.

سخنرانی

یکی دیگر از کاربردهای نقشه ذهنی که افراد بسیاری به این دلیل به این نقشه روی می‌آورند، این است که با استفاده از این نقشه‌ها، سخنرانی کردن برای شما راحت‌تر می‌شود. این ویژگی برای افرادی که قصد اداره کردن سخنرانی‌های بزرگ را دارند، کاربرد بسیاری دارد. وقتی شما قصد دارید برای ک سخنرانی متن خود را آماده کنید، در صورت استفاده از مایند مپ می‌توانید کل متن سخنرانی خود را خلاصه کرده و به‌راحتی از آن استفاده نمایید.

افزایش خلاقیت

یکی از اصلی‌ترین کاربردهایی که نقشه ذهنی به فرد می‌دهد این است که باعث افزایش خلاقیت در فرد می‌شود. این موضوع به این صورت است که با استفاده از تصویرسازی ذهنی، ذهن شما بازتر شده و درنتیجه، خلاقیت شما تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کند. ازآنجاکه در این نقشه‌ها از رنگ و تصاویر متنوعی استفاده می‌شود، باعث بهبود و ارتقای زیاد خلاقیت خواهد شد. همچنین حافظه بصری شما هم تقویت می‌شود.

دسته‌بندی اطلاعات

همان‌طور که پیش‌ازاین گفتیم، شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید اطلاعات موجود در ذهن خود را دسته‌بندی و مرتب کنید. این نقشه از قابلیت‌های بالایی برخوردار است که موجب سازمان‌دهی و ترتیب‌بندی ایده‌ها و افکار شما می‌شود. با استفاده از تصویر ذهنی، شما از استرس و مشغله و درگیری زیاد فکر، راحت خواهید شد. زیرا افکار شما به بهترین شکل دسته‌بندی خواهد شد و به‌این‌ترتیب، توانایی شما در جمع‎بندی مطالب هم افزایش پیدا می‌کند.

تصمیم‌گیری

علاوه بر موارد ذکرشده، شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید راحت‌تر از پیش تصمیم بگیرید. ازآنجاکه این نقشه، ذهن شما را سازمان‌دهی و مرتب می‌کند، موجب می‌شود که همه ایده‌ها و افکار شما به ترتیب اولویت‌بندی در کنار هم قرار گیرند. به‌این‌ترتیب، قدرت تصمیم‌گیری شما هم تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا می‌کند.

برنامه‌ریزی

یکی از بهترین کاربردهایی که نقشه ذهنی برای شما فراهم می‌کند، توانایی برنامه‌ریزی کردن است. ازآنجاکه این نقشه‌ها در یک تصویر و به‌صورت یک‌جا نمایش داده می‌شود، موجب می‌شود که شما با یک‌بار نگاه کردن، مهم‌ترین اطلاعات را کسب کنید. سپس می‌توانید یک برنامه‌ریزی جامع و کامل از زندگی و کار خود داشته باشید. اگر شما هم یک فرد منظم و قانونمند هستید، می‌توانید برای انجام برنامه‌ریزی‌های خود از این نقشه‌های محبوب استفاده نمایید.

افزایش ایده‌ها

شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید ایده‌های خود را گسترش دهید. این نقشه‌ها به شما این امکان را می‌دهند که ایده و افکار خود را در بهترین شکل و صورت ثبت کرده و سپس با استفاده از خلاقیت خود، آنها را گسترش دهید. علاوه بر این، شما با استفاده از این نقشه خواهید آموخت که تمام جوانب ایده‌ها و افکار خود را مشخص کرده و آنها را به روش درستی گسترش دهید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید در سال‌های بسیار دور، حتی انیشتین، گالیله، افلاطون و سایر اندیشمندان بزرگ هم از نقشه ذهنی استفاده می‌کردند.

توانایی مدیریت

شما با استفاده از یک نمونه نقشه ذهنی می‌توانید توانایی مدیریت خود را افزایش دهید. به این صورت که هنگامی که از این نقشه‌ها استفاده می‌کنید، ذهن شما تمرکز بیشتری خواهد داشت. درنتیجه، شما راحت‌تر می‌توانید انواع پروژه‌های مالی و حتی شخصی خود را مدیریت کنید.

مزایای نقشه ذهنی

حالا بهترین زمان است تا بدانید که نقشه ذهنی چه مزایایی برای کسب‌وکار و زندگی شخصی شما دارد. همان‌طور که پیش‌ازاین هم مطالعه کردید، این نوع نقشه کاربردهای فراوانی دارد که موجی می‌شود بسیاری از افراد آن را بکار گیرند. علاوه بر این، این نقشه‌ها مزایای بسیاری هم دارند که به‌نوعی مثل همان کاربردها شناخته می‌شوند. از مزایای این تصویر ذهنی، می‌توان به یادگیری، تعیین هدف، افزایش خلاقیت و… اشاره کرد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست