مقاله کامل مدیریت فرایند کسب و کار (bpm)
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

مقاله کامل مدیریت فرایند کسب و کار (bpm)

ارائه محصولات و خدمات باکیفیت، داشتن کارکنان پایدار و کسب درآمد و سود بالا، نتایج یک سیستم کارآمد است. افراد چنین سیستمی را به وجود نمی‌آورد، بلکه یک سیستم قوی سبب کسب چنین نتایج درخشانی می‌شود. متأسفانه اکثر صاحبان مشاغل وقت خود را صرف مقابله با نتایج ناخوشایندی می‌کنند که از سیستم‌های پنهان و مدیریت نشده ناشی می‌شود. بنابراین مدیریت فرایند کسب و کار می تواند بسیار کمک کننده باشد.

سازمان شما فرایندهای هماهنگی و همسویی منابع، فناوری و ساختارهای پشتیبانی را طی می‌کند تا بتواند استراتژی‌های تجاری شما را اجرا کند و مزیت‌های رقابتی به دست آورد. اما برای رسیدن به این هدف، فرایندها باید بر اساس شیوه کار و اهداف سازمان شما بهینه شوند. تعداد فزاینده‌ای از (BPM) برای بهبود مؤثر استفاده می‌کنند.

 اگر صاحب یک کسب‌ و کار هستید یا در نظر دارید یک کسب ‌و کار موفق را از یک کارمند راه‌اندازی کنید، حتماً این  مقاله را مطالعه کنید.

در این مقاله تلاش کردیم از صفر تا صد مدیریت فرایند کسب‌ و کار را توضیح دهیم.

مدیریت فرایند کسب ‌و کار چیست؟

شاید لازم باشد در ابتدا اشاره‌ای به تعریف کسب ‌و کار و اینکه بیزینس چیست کنیم. بیزینس یا کسب ‌و کار، به معنای سازمان یا سیستم اقتصادی است که در آن افراد در ازای دریافت ارزشی مانند پول، کالاها و خدمات خود را با یکدیگر مبادله می‌کنند. هر کسب ‌و کاری به‌نوعی سرمایه‌گذاری برای کسب سود، از طریق فروش خدمات خود به مشتریان دارد. سرمایه‌گذاری تجاری می‌تواند به‌صورت خصوصی یا عمومی انجام شود.

حال اینکه (BPM) Business Process Management در واقع مجموعه‌ای از فعالیت‌ها است که توسط یک گروه مشارکتی به‌منظور دستیابی به یک هدف مشترک اجرا می‌شود. این فعالیت‌ها به‌منظور دستیابی به اهداف تجاری طراحی و اجرا می‌شوند. این فرایند شامل تعدادی کار است که با هم ارزش موردنظر را به مشتری ارائه می‌کنند.

اهمیت مدیریت فرایند کسب ‌و کار چیست؟

در دنیای رقابتی امروز، هر کسب‌ و کاری باید تاحدامکان کارآمد باشد تا بتواند بقا و شکوفا شود.

تأکید بر استفاده از فرایندهای دستی سنتی باعث می‌شود که صاحبان مشاغل وقت و هزینه خود را برای عناصر غیرضروری کسب ‌و کار خود هدر دهند. اینجاست که BPM وارد عمل می‌شود.

بوم کسب ‌و کار یک ابزار مدیریت استراتژیک است که به شما کمک می‌کند ایده کسب ‌و کار خود را تجسم و ارزیابی کنید.

عناصر چرخه مدیریت فرایندهای کسب ‌و کار چیست؟

مهم‌ترین هدف bpm، مکانیزه‌کردن کسب ‌و کار است. اما نباید گرفتار این اشتباه رایج شویم و فکر کنیم که تنها هدف و کاربرد آن تبدیل‌شدن به یک ماشین است. سیستم مدیریت فرایند کسب ‌و کار، در واقع  یک‌چرخه در حال تکرار است و شامل مراحل مختلفی است که عناصر چرخه bpm را تشکیل می‌دهند. حال به بررسی هر کدام می‌پردازیم:

طراحی

طراحی فرایند شامل شناسایی فرایندهای موجود و تعریف وضعیت آینده (To-be) فرایندها است. محدوده طراحی فرایند شامل تعریف مراحل کار، هشدارها، سرعت فرایند بهینه، استانداردها، توافق سطح خدمات (SLA)، مکانیسم تفویض کار و تعریف شاخص‌های ارزیابی عملکرد کلیدی است.

مدل‌سازی

فرایند باید به‌گونه‌ای تجسم شود که همه ذی‌نفعان درک مشترکی از آن داشته باشند. استانداردهای مختلفی برای مدل‌سازی فرایند وجود دارد. اما bpm زبان مدل‌سازی BPMN را برای این منظور پیشنهاد می‌کند. این زبان در عین سادگی و قابل‌فهم بودن، به‌قدری جامع است که می‌تواند تمامی فرایندهای تجاری را الگوبرداری کند. این یک پیش‌نیاز برای دستیابی به درک صحیح و یکنواخت از فرایندهای طراحی است.

اجرا

پس از مدل‌سازی فرایند، باید در سازمان عملیاتی شود. این فرایند می‌تواند در ابعاد کوچک سازمان اجرایی انجام شود تا آثار آن به طور کامل مشخص شود و در صورت اخذ تأییدیه‌های لازم در سراسر سازمان منتشر شود. طبیعتاً مدیریت فرایند کسب ‌و کار اجرای یک فرایند نرم‌افزاری را پیشنهاد می‌کند. اما این امکان وجود دارد که فرایند را بدون توجه به مسائل فناوری اطلاعات در یک مجموعه عملیاتی کنیم.

نظارت، پایش و کنترل

در این مرحله، صاحبان فرایند یا مدیران سازمان، فرایند را بر اساس معیارها و شاخص عملکرد کلیدی (KPI) مشخص شده در مرحله طراحی فرایند بررسی می‌کنند تا از نقاط بهبود و مشکلات عملیاتی فرایند آگاه شوند.

بهینه‌سازی

 باتوجه‌به تحلیل‌هایی که در مرحله کنترل فرایند صورت می‌گیرد، تغییرات موردنیاز برای حل مشکلات و بهبود فرایند شناسایی می‌شود. این بهینه‌سازی می‌تواند در سطح فرایند، قوانین تجاری و حتی فرم‌های اطلاعات فرایند باشد.

مزایای مدیریت فرایند کسب ‌و کار چیست؟

(BPM) راهی برای ساختاردهی فعالیت‌های تجاری شماست تا بتوانید به اهداف خود برسید، عملکرد خود را بهبود بخشید و ارزش سازمان خود را افزایش دهید. این می‌تواند به معنای درآمد و رشد بیشتر برای سازمان‌ها و همچنین افزایش سرعت و کارایی برای سازمان‌های دولتی باشد. در درازمدت، BPM با بهبود انعطاف‌پذیری سازمانی به ایجاد مزیت رقابتی کمک می‌کند. فناوری BPM می‌تواند بدون توجه به هدف سازمان (چه خصوصی یا عمومی) آن را کارآمدتر، سریع‌تر و موفق‌تر کند.

با  این تعاریف مزایای  BPM عبارت‌اند از:

افزایش سرعت و چابکی سازمانی

سیستم مدیریت فرایند کسب‌ و کار همه واحدهای سازمانی را در یک زنجیره به هم متصل می‌کند. محیط داخلی و خارجی سازمان دائماً در حال تغییر است. به‌کارگیری فرایند مدیریت کسب ‌و کار در سازمان‌ها باعث می‌شود که هر تغییر بزرگ یا کوچک در سازمان به‌سرعت پاسخ داده شود. اگر چیزی نیاز به تغییر داشته باشد، با این فرایند به‌سرعت و به‌درستی انجام می‌شود.

 افزایش رضایت مشتری

 BPM به شما کمک می‌کند تا مشکلات را در فرایند کسب‌ و کار خود شناسایی و برطرف کنید که در نهایت منجر به کسب ‌و کار روان‌تر و مشتریان راضی‌تر می‌شود. اگر به دنبال استفاده از فناوری‌های دیجیتالی مانند هوش مصنوعی و اتوماسیون برای بیزینس خود هستید، در اجرای این فناوری‌ها و ادغام آنها در فرایندهای موجود،   BPM  می‌تواند کمک بزرگی برای شما باشد.

افزایش رضایت کارکنان

استفاده از مزایای فرایند مدیریت کسب ‌و کار به کارکنان سازمان کمک می‌کند تا سطح بالای عملکرد و سودآوری را در سازمان تاحدامکان افزایش دهند.

اگر سیستم مدیریت فرایند کسب‌ و کار مدیریت در یک سازمان به‌موقع مورداستفاده قرار گیرد، اکثر خطاها و اشتباهات پرسنل به حداقل می‌رسد.

کاهش هزینه‌ها  و افزایش درامد

با بهبود بهره‌وری سازمانی و تصمیم‌گیری هوشمندانه بر اساس تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، هزینه‌ها کمتر می‌شوند.

فرایندهای خودکار شده توسط Business Process Management  سریع‌تر از فرایندهای دستی هستند. زیرا آنها کمتر به کمک‌های انسانی متکی هستند. این به طور مستقیم بر ارائه خدمات باارزش افزوده بیشتر و قیمت‌های پایین‌تر (مانند ارائه پیشنهادها شخصی به مشتریان) تأثیر می‌گذارد.

کسب تجربه و مهارت

یکی دیگر از مزایای استفاده از مدیریت فرایند کسب ‌و کار این است که تغییرات سازمان‌ها باتوجه‌به تجربه و مهارت به‌موقع پاسخ داده می‌شود. این تغییرات در سازمان‌ها به دلایل مختلفی از جمله تغییر در قوانین اساسی، تقاضا، نیازهای بازار و پیدایش روش‌های جدید و به‌روز انجام می‌شود.

با استفاده از فرایند مدیریت کسب ‌و کار، تمامی کارها در سازمان طبق اصول و برنامه منظم انجام می‌شود. نیازی به طراحی مجدد نقشه نیست. با کمک BPM می‌توان موقعیت‌ها و پاسخ‌های استثنایی را تعریف کرد. اطمینان و اعتماد کامل را می‌توان از مدیریت صحیح و یکسان فرایندها به دست آورد.

ثبات و بهبود مستمر فرایندها

با استفاده از (Business Process Management)، هر تغییری در بخش‌های سازمان اتفاق می‌افتد، سازمان خود را با آن تطبیق و تطبیق می‌دهد و سعی در بهبود و بهبود دارد. این انطباق بر اساس کاربرد فرایند کسب ‌و کار باعث می‌شود که سازمان به نتایج ایدئال و بهتری دست یابد.

حفظ و کنترل نظارت مدیریتی در فرایند کسب ‌و کار مدیریتی در انطباق و انطباق سازمان با تغییرات بسیار مهم و قابل‌توجه خواهد بود.

افزایش کارایی و کاهش ریسک

با استفاده از فرایند مدیریت کسب ‌و کار، فرایندها و وظایف غیرضروری و نادرست و زمان بر در سازمان حذف می‌شود. در نتیجه از اتلاف وقت جلوگیری خواهد شد. استفاده از فرایند کسب‌ و کار فواید زیادی در سازمان برای پرسنل خواهد داشت و در نتیجه باعث افزایش بهره‌وری و کارایی و کاهش ریسک می‌شود. در صورت عدم استفاده از فرایند کسب‌ و کار در سازمان، در نتیجه، ‌بخش‌های حیاتی مختلف سازمان دچار اختلال و مشکل می‌شوند. علاوه بر این، زمان و هزینه زیادی هدر می‌رود؛ زیرا این خسارات جبران‌ناپذیر است.

ادغام فناوری

مدیریت فرایند کسب ‌و کار مزایای بسیاری دارد که شکاف ارتباطی بین کاربران تجاری و فناوری اطلاعات را پر می‌کند. برخی معتقدند که هدف از استفاده از فرایند مدیریت کسب ‌و کار تمرکز بر استفاده و کاربرد نرم‌افزار است، اما این‌طور نیست. هدف از استفاده از bpm، تمرکز بر فرایندهایی است که کاربردها و ابزارهای مفیدی خواهند داشت.

انواع مدیریت فرایند کسب‌ و کار (BPM)

اگرچه انواع مختلفی از فرایندهای تجاری وجود دارد، در این مقاله به ۳ مورد از رایج‌ترین انواع سیستم bpm خواهیم پرداخت. هر یک از اینها می‌تواند به شما کمک کند تا دقیقاً تعیین کنید که فرایندهای تجاری شما برای موفقیت و کارآمدی دقیقاً به چه چیزی نیاز دارند.

به‌طورکلی 3 نوع Business Process Management ) BPM) وجود دارد که به معرفی و بررسی آنها می‌پردازیم:

سیستم محور

یک سیستم از BPM، مدل فرایند کسب ‌و کار پارچه محور است که تلاش می‌کند تاحدامکان دخالت انسان در سیستم را با تمرکز بر انتقال‌های تکراری خودکار محدود کند. برنامه‌هایی برای ترکیب مدیریت فرایند کسب ‌و کار و معماری سرویس‌محور SOA ایجاد می‌کند تا سازمان شما را در هماهنگی کامل با شرایط متغیر بازار حفظ کند.

یک سیستم  BPM یکپارچه جریان روان داده‌ها را بین شبکه‌ای از ابزارها امکان‌پذیر می‌کند؛ بنابراین، هنگامی که سیستم‌های نرم‌افزاری شما متصل هستند، سرعت افزایش می‌یابد درحالی‌که ورودی‌های دستی (که باعث خطا می‌شوند) کاهش می‌یابد.

انسان‌محور

BPM انسان‌محور به افراد کمک می‌کند تا علاوه بر درک فرایندها، با یکدیگر تعامل داشته باشند و در امور کاری کسب ‌و کار خود، اقدام شایسته‌ای انجام دهند. ازآنجایی‌که افراد، مرکز هر سازمانی هستند، باید به این سیستم توجه کافی داشته باشید و فرایندهای انسان‌محور را بادقت بیشتری کنترل و مدیریت کنید تا عملیات به‌سرعت و روان انجام شود.

فرایندهای انسان‌محور در تمام بخش‌های سازمان وجود دارد. مواردی مانند: بررسی داده‌ها، مدیریت فرایندهای خلاقانه، تجزیه‌وتحلیل عملیات روزانه، از جمله فعالیت‌های BPM انسان‌محور هستند.

سند محور

فرایندهای تجاری عمدتاً مبتنی بر ایجاد اسناد، ارسال آنها از طریق سطوح مختلف برای تأیید و ذخیره آنها پس از تکمیل هدف است. بر این ‌اساس، یکپارچگی و هماهنگی با سیستم مدیریت فرایند کسب ‌و کار موجود، یک عنصر کلیدی برای موفقیت مدیریت فرایند کسب‌ و کار مبتنی بر سند است.

BPM مبتنی بر سند، فرایندهای سازمان شما را با سازماندهی جریان اسنادی که افراد در مشاغل خود استفاده می‌کنند، بهبود می‌بخشد و به شما کمک می‌کند موانع جریان یکپارچه اسناد را شناسایی و حذف کنید.

بیزینس پلن یا طرح کسب‌ و کار چیزی بیش از یک سند است، بلکه به‌طورکلی راهنمایی است که به شما کمک می‌کند تا اهداف خود را ترسیم کنید و به آنها دست یابید.

سیستم مدیریت اسناد (DMS) از فناوری‌های رایانه‌ای برای ذخیره، ایمن‌سازی، فهرست‌نویسی و بازیابی اطلاعات استفاده می‌کند. از آنجایی‌که یک سند می‌تواند در بخش‌های مختلف و با ابزارهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد، در دسترس ‌بودن آنها برای سازمان بسیار مهم است. همچنین به‌خاطر داشته باشید که اگرچه این رویکرد (BPMS) بر اسناد تأکید دارد، اما افراد هنوز یک جزء کلیدی هستند و باید برای اطمینان از هوشمندی در مدیریت اسناد، با یکدیگر همکاری کنند.

پیاده‌سازی  BPM در سازمان‌ها چه چالش‌هایی دارد؟

پیاده‌سازی سیستم‌های کسب‌ و کار مانند هر سیستم دیگری ممکن است با چالش‌هایی روبه‌رو شود. شناسایی چالش‌های پیاده‌سازی مدیریت فرایندهای کسب ‌و کار اولین گام در جهت اجرای موفق سیستم مدیریت فرایند است.

چالش‌های اصلی پیاده‌سازی مدیریت فرایند کسب ‌و کار در سازمان‌ها موارد زیر هستند:

  1. پشتیبانی
  2. غلبه بر طرز فکر وظیفه‌ای
  3. عدم مدیریت تغییر
  4. تدوین و اجرای طرح‌های ارتباط داخلی
  5. تشخیص اندازه فرایند
  6. اجماع بر ابزار یا رویکرد

چه زمانی باید از مدیریت فرایند کسب ‌و کار استفاده کرد؟

Bpm به سازمان شما کمک می‌کند تا کسب‌ و کار قابل‌اعتمادی را برای همه فرایندها ایجاد کند. با بهینه‌سازی تمامی فرایندها، احتمال خطا تا حد زیادی کاهش می‌یابد و بازده فرایند افزایش می‌یابد. اما آیا سازمان شما نیاز به پیاده‌سازی سیستم مدیریت فرایند کسب‌ و کار دارد؟

در اینجا چند نمونه آورده شده است که نشان می‌دهد سازمان شما به یک سیستم مدیریت فرایندهای تجاری پویا و سریع نیاز دارد:

  • فرایندهای پویا که به تغییرات انطباق مقرراتی نیاز دارند.
  • فرایندهای تکراری که انجام آنها به‌صورت دستی بسیار دشوار است.
  • فرایندهای تجاری پیچیده که نیاز به سازماندهی و هماهنگی در سراسر سازمان دارد
  • فرایندهای حیاتی که مستقیماً بر عملکرد روان سازمان تأثیر می‌گذارد.
  • فرایندهای تجاری که برای تکمیل آنها به برنامه‌های قدیمی نیاز دارند.
  • فرایندهای تجاری به جز آنهایی که به‌صورت دستی انجام می‌شوند و نیاز به چرخش سریع دارند.

BPM در کدام دپارتمان‌های سازمان کاربرد دارد؟

مدیریت فرایند کسب ‌و کار (Business Process Management) تمام جنبه‌های کسب ‌و کار را در بر می‌گیرد. برخی از سازمان‌ها از نرم‌افزار مدیریت فرایند برای خودکارسازی سیستم‌های خود استفاده می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر هنوز از روش‌های سنتی فلوچارت‌ها و دستورالعمل‌ها استفاده می‌کنند. بااین‌حال، در سازمان خود، احتمالاً از نوعی مشاوره کسب ‌و کار  استفاده می‌کنید. نمونه‌هایی از استفاده از BPM برای سازمان‌ها و دپارتمان‌ها عبارت‌اند از:

واحد منابع انسانی

ایجاد یا ارائه منابعی که به منابع انسانی سازمان کمک می‌کند تا وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند، معمولاً با چالش‌های زیادی همراه است. چالش‌هایی مانند زمان بر بودن، نقش نامشخص برای تأمین منابع و غیره یا زمانی که سازمان به دنبال استخدام پرسنل جدید است، به آنها فرم‌های کاغذی خسته‌کننده می‌دهد تا برای دریافت اطلاعات خود پر کنند.

همه این مشکلات به این دلیل است که اصول و استانداردهای واحدی برای مدیریت منابع انسانی در سازمان وجود ندارد؛ بنابراین با استفاده از راهکار مدیریت فرایند کسب ‌و کار، سازمان‌ها قادر خواهند بود فرایندهای منابع انسانی خود را بهینه کرده و در نتیجه در زمان، هزینه و منابع صرفه‌جویی کنند.

واحد مالی

واحد مالی اسناد مختلفی را از عملیات سیستم محور و انسان‌محور دریافت می‌کند. آنها ایمیل‌ها و فرم‌های کاغذی زیادی در مورد عملیات مالی داخلی و خارجی شرکت دریافت می‌کنند. برای مثال، پلت فرم BPM به بخش‌های مالی اجازه می‌دهد تا درخواست‌های سفر کارکنان را سریع‌تر پردازش کنند و فرایندهای تدارکات را ساده‌تر کنند.

واحد فروش

تیم‌های فروش با ترکیبی از عملیات انسان‌محور و سیستم محور سروکار دارند. ابزارهای BPM می‌توانند نوسان قیمت و سندهای تجاری فروش را هماهنگ کرده و در نهایت چرخه فروش شرکت را کوتاه کنند.

واحد لجستیک و حمل‌ونقل

تدارکات شرکت حمل‌ونقل شامل مجموعه‌ای طولانی از عملیات پیچیده است، درحالی‌که هزاران نفر را به مکان‌های مختلف منتقل می‌کند. در همین حال، فرایندهای معمول از طریق BPM باهدف ساده‌سازی کل فرایند و بهبود کیفیت استاندارد و بهینه می‌شوند.

سخن نهایی

BPM یک چالش بزرگ در اکثر سازمان‌ها است. بسیاری از مدیران تصور می‌کنند که این هزینه هنگفتی است و فقط برای عملیات بزرگ ضروری است. مهم نیست که سازمان شما چقدر کوچک یا بزرگ است، ابزارهای BPM و BPMS ضروری هستند.

هدف  BPM این است که شرکت‌ها استانداردهای نظارتی را برای خود و بیشتر تعیین کنند زیرا  BPM دوست دارد بودجه را کاهش دهد، به‌طوری‌که در روش‌های استفاده از ورودی سرمایه مانند شناسایی و نحوه فرایند تولید و تعدیل کارکنان نقش محوری داشته باشد، بنابراین مدیران سیستم باید درک خود را گسترش دهند. امیدواریم در این مقاله به شما در آموزش هرآنچه که مربوط به مدیریت فرایند کسب‌ و کار است کمک کرده باشیم.

سؤالات متداول

  1. بیزینس کوچینگ چیست؟

بیزینس کوچینگ (business coach) شخصی است که به شما کمک می‌کند تا کسب ‌و کار خود را راه‌اندازی، مدیریت و توسعه دهید.

  1. BPM چه فرقی با BPMS دارد؟

Business Process Management) BPM) راهی است برای نشان‌دادن آنچه که یک کسب ‌و کار از نظر نقش‌ها، مسئولیت‌ها و استانداردها انجام می‌دهد، اما BPMS با ارائه راهی بصری برای درک، تجزیه‌وتحلیل و بهبود شیوه‌های کاری فعلی یک گام فراتر می‌رود.

  1. هدف از Bpm چیست؟

سیستم مدیریت فرایند کسب‌ و کار برای بهبود فرایندهای تجاری استفاده می‌شود. منظور از بهبود: بهبود نظم، بینش و قابلیت استفاده در جریان کلی کار است که همه اجزای فرایندهای تجاری هستند. BPM هرج‌ومرج و سردرگمی در کسب‌ و کار و معایب مدیریت کسب ‌و کار کار را کاهش می‌دهد.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:قرایند کسب و کار ,
ارسال توسط پول دوست

نقاط تماس برند با مشتری

نقاط تماس برند با مشتری از اهمیت بالایی برخوردارند. در حقیقت، این نقاط تماس به عنوان فرصت‌هایی برای برند برای برقراری ارتباط مستقیم و مؤثر با مشتریان خود عمل می‌کنند. در ادامه، مفهوم، اهمیت، کاربرد و روش‌هایی برای بهبود نقاط تماس را بررسی خواهیم کرد.

نقاط تماس برند با مشتری به هر تعامل یا نقطه ارتباطی بین مشتری و یک کسب و کار یا برند اشاره دارد. این تعامل می‌تواند از طریق کانال‌های مختلفی مانند تعامل حضوری، آنلاین یا تلفنی صورت بگیرد. تاچ‌پوینت‌ می‌تواند شامل مراحل مختلف سفر مشتری باشد، از جمله تجربه قبل از خرید، خرید و تجربه پس از خرید.

تعریف نقاط تماس برند با مشتری

نقاط تماس برند احتمالاً چیزی است که روزانه با آن آشنایی دارید. هر بار که یک مشتری با برند تعامل می‌کند، نقطه تماس برند شکل می‌گیرد. این تماس‌ها می‌توانند از طریق کانال‌ها و پلتفرم‌های مختلف، به صورت آنلاین و آفلاین رخ دهند. نقاط تماس برند با مشتری، نقش اساسی در دیدگاه مشتری دارند و در انتقال پیام برند یا نام تجاری بسیار اهمیت دارند.  در ادامه تعدادی مثال برای  Brand Touchpoints یا نقاط تماس برند آورده شده:

  • تبلیغات: این شامل تبلیغات تلویزیونی، آگهی‌های چاپی، بنرهای آنلاین و تبلیغات رسانه‌های اجتماعی است. هدف تبلیغات ایجاد آگاهی از برند، ایجاد اشتیاق و علاقه و رساندن پیام برند به مشتریان است.
  • وبسایت: وبسایت یک برند به عنوان یک تماس‌نقطه مهم عمل می‌کند و به مشتریان امکان می‌دهد تا محصولات یا خدمات را بررسی کنند، اطلاعات را جمع‌آوری کنند، و در نهایت خرید انجام دهند و با برند تعامل داشته باشند. طراحی وبسایت، محتوا می‌توانند به طور قابل توجهی بر دیدگاه مشتریان تأثیر بگذارند.
  • رسانه‌های اجتماعی: اغلب برندها از طریق پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین و یوتیوب با مشتریان تعامل می‌کنند. آن‌ها محتوا را به اشتراک می‌گذارند، به نظرات و پیام‌ها پاسخ می‌دهند، قرعه‌کشی‌ برگزار می‌کنند و مشتریان را به سمت برند خود می‌کشند.

  • خدمات مشتری: تعاملات با نمایندگان خدمات مشتری، از طریق تلفن، ایمیل یا چت ، به عنوان تماس‌نقطه‌های مهم محسوب می‌شوند. کیفیت خدمات مشتری می‌تواند به طور قابل توجهی بر رضایت مشتریان، وفاداری و دیدگاه کلی آنها درباره برند تأثیر بگذارد.
  • فروشگاه‌های فیزیکی: برای برندهایی که دارای فروشگاه‌های سنتی هستند، تجربیات درون فروشگاهی مشتریان بسیار حائز اهمیت هستند. عواملی مانند طرح فروشگاه، نمایش محصولات، خدمات مشتری و… ، بر دیدگاه مشتریان و احتمال خرید تأثیرگذارند.
  • بسته‌بندی: طراحی، کیفیت و عملکرد بسته‌بندی محصول می‌تواند تأثیری دائمی بر مشتریان داشته باشد. بسته بندی محصول ممکن است از نظر بسیاری از برندها کم اهمیت باشد، اما درواقع یک تماس‌نقطه جزئی و مهم است. در واقع بسته بندی محصول، ارزش‌ها و ویژگی‌های برند را بازتاب می‌دهد و تجربه کلی محصول را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • تبلیغات دهان به دهان: گفتگوهای مشتریان درباره برند با دوستان، خانواده یا همکارانشان می‌توانند به طور قابل توجهی بر دیدگاه دیگران تأثیر بگذارند. گفتگوهای مثبت می‌توانند اعتبار برند را تقویت کنند، در حالی که تجربه‌های منفی می‌توانند به آن را به آسیب جدی بزنند.
  • رویدادها و حمایت‌ها: شرکت در رویدادها، کنفرانس‌ها، نمایشگاه‌ها می‌تواند از مهم ترین نقاط تماس برند با مشتری باشد. این تعاملات به برند امکان می‌دهد که به طور شخصی و تجربی با جمعیت هدف خود ارتباط برقرار کند.

این نقاط  تماس به طور کلی دیدگاه‌های مشتریان را شکل می‌دهند و باعث اعتماد مشتریان و وفاداری به برند خواهند شد.می‌دهند.

چرا نقاط تماس برند با مشتری اهمیت دارد؟

در هر برندی، تجربه مشتری با استفاده از نقاط تماس موثر بهبود می‌یابد. در ادامه به بررسی  اهمیت‌ نقاط تماس برند، خواهیم پرداخت:

بررسی سفر مشتری و تجزیه و تحلیل تعامل او با برند، موضوعی بسیار مهم است. زیرا این بررسی‌ها کمک می‌کند تا بفهمیم چه چیزهایی می‌تواند تصمیم خرید مشتری را تحت تأثیر قرار دهد و چگونه برند می‌تواند او را به سمت پیشنهادات خود جذب کند. همینطور، به برند کمک می‌کند تا بتواند مشتریان را به سمت پیشنهادات خود جذب کند.

در ادامه به بررسی اهمیت نقاط تماس برند با مشتری می‌پردازیم:

  • توسعه استراتژی‌ برند: داشتن دانش صحیح درباره تعامل مشتری با برند، به برند کمک می‌کند تا استراتژی‌های موثرتری را برای کسب و کار برنامه ریزی کند.
  • افزایش بازدهی سرمایه گذاری در بازاریابی: وقتی نقاط تماس مشتری شناخته شوند، هدر رفت منابع کاهش می‌یابد که نتیجه آن بهبود بهره‌وری و افزایش بازدهی خواهد بود.
  • افزایش نگهداری مشتری: مشتریان راضی احتمالاً دوباره از کسب و کار شما خرید خواهند کرد. و همه ما می‌دانیم که حفظ مشتریان هزینه کمتری نسبت به جذب مشتریان جدید دارد.
  • ایجاد آگاهی از برند: نقاط تماس برند فرصت‌هایی را برای مشتریان فراهم می‌کنند تا با برند، محصولات و خدمات آن آشنا شوند. هر نقطه تماس به شناخت و تشخیص برند در بازار کمک می‌کند.
  • ایجاد وفاداری و تبلیغات برند: زمانی که مشتریان تجربه‌های مثبت در نقاط تماس مختلف داشته باشند، به احتمال زیاد به برند وفادار می‌شوند. مشتریان راضی صدای برند شما خواهند شد.
  • ایجاد دیدگاه مثبت برای برند: نقاط تماس خوب به درک مثبت از برند کمک می‌کنند. این موضوع می‌تواند تصویر برند، شهرت و اعتبار آن را در نظر مشتریان تقویت کند.

در کل، نقاط تماس برند با مشتری برای ایجاد ارتباطات موثر، تقویت رضایت مشتریان و ساختن روابط بلندمدت بین یک برند و مشتریانش بسیار حیاتی هستند.

مهم ترین نقاط تماس کلیدی برند با مشتری

مهمترین نقاط تماس کلیدی برند با مشتریان ممکن است بسته به صنعت، مخاطبان هدف و اهداف تجاری خاص هر کسب و کار متفاوت باشد. با این حال، در زیر برخی از نقاط تماس برند مهم شناخته شده ذکر شده است:

وبسایت و برندینگ آنلاین

 وبسایت برند و حضور آن در شبکه‌های اجتماعی ابزارهای قدرتمندی برای برقراری ارتباط با مشتری است. اینجاست که مشتریان می‌توانند اطلاعات در مورد برند، محصولات و خدمات را بیابند. وبسایت باید طراحی جذاب و کاربرپسندی داشته باشد و مشتریان را به راحتی به اطلاعات مورد نیاز هدایت کند.

شبکه‌های اجتماعی

اکثر مشتریان امروزه در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند. بنابراین برند نیز باید در شبکه‌های اجتماعی حضور داشته باشد و به طور فعال با مشتریان در ارتباط باشد. این حضور فعال شامل ارائه محتوای جذاب، پاسخگویی به سوالات و نظرات مشتریان و ایجاد ارتباط و تعامل با آن‌ها است.

خدمات مشتریان

سطح خدماتی که به مشتریان ارائه می‌دهید، بسیار مهم هستند. از جمله این خدمات می‌توان به پاسخگویی سریع به سوالات و مشکلات، پشتیبانی فنی، راهنمایی و مشاوره، بازخورد مشتریان و رفع مشکلات مرتبط با محصولات یا خدمات شما اشاره کرد.

تبلیغات و بازاریابی

روش‌های تبلیغاتی و بازاریابی برند نیز از مهم‌ترین نقاط تماس برند با مشتری در نظر گرفته می‌شوند. تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، اینترنتی، نمایشگاه‌ها و رویدادهای تجاری می‌توانند کمک بسیاری در جذب مشتریان کنند.

ایمیل و خبرنامه‌ها

ارسال ایمیل‌ها و خبرنامه‌ها به مشتریان، یکی دیگر از نقاط تماس کلیدی است. این کانال به برند امکان می‌دهد تا اخبار، تخفیفات و پیشنهادهای ویژه را به مشتریان خود ارسال کند و با آنها در ارتباط باشد.

فروشگاه‌ها و نمایندگی‌ها

اگر برند شما محصولات فیزیکی دارد، فروشگاه‌ها و نمایندگی‌ها نقاط تماس مهمی با مشتریان خواهند بود. تجربه خرید در فروشگاه‌ها و تعامل با کارکنان، بر کیفیت برند و تصویر آن در ذهن مشتریان تأثیر می‌گذارد.

به طور کلی، هر نقطه تماس با مشتریان برای برند می‌تواند ارزشمند باشد و بسته به نوع فعالیت برند، مخاطبان هدف و رویکردهای مشخص خود، نقاط تماس مهم برای آن تعیین می‌شوند. هر برند باید سعی کند تا در این نقاط تماس با مشتریان خود، خدمات عالی و تجربه کاربری ممتازی را ارائه دهد تا ارتباط مستدام و مثبتی را با مشتریان برقرار کند.

چگونه نقاط تماس برند با مشتری را شناسایی کنیم؟

شناسایی نقاط تماس برند با مشتری می‌تواند به عنوان یک فرایند استراتژیک و با تحقیقات دقیق انجام شود. در ادامه روش‌هایی برای شناسایی نقاط تماس برند با مشتریان را بررسی می‌کنیم:

  • تعریف برند خود: ابتدا هویت، ارزش‌ها و هدف فروش برند خود را به طور دقیق تعریف کنید.
  • شناسایی مراحل مسیر مشتری: فرآیندی را که مشتریان در هنگام تعامل با برند شما طی می کنند، شناسایی کنید. این مراحل معمولاً شامل مراحل آگاهی، بررسی، خرید و پس از خرید است.
  • تحقیقات بازار: انجام تحقیقات بازار و مشتریان، گام بعدی در شناسایی نقاط تماس است. می‌توانید از روش‌های مختلفی مانند نظرسنجی‌ها، مصاحبه‌ها، تحلیل داده‌های مشتری و بررسی رفتار مشتریان استفاده کنید. این تحقیقات به شما کمک می‌کنند تا اولویت‌ها و نیازهای مشتریان را بشناسید و نقاط تماس مهم را شناسایی کنید.
  • تحلیل مشتریان هدف: مشتریان هدف برند خود را شناسایی کنید و به دقت مشخص کنید که چه ویژگی‌ها و نیازهایی را دارند. با بررسی نیازها و خواسته‌های مشتریان، می‌توانید نقاط تماس مهمی که برای آنها ارزش دارد را شناسایی کنید.
  • تحلیل داده‌ها: بررسی داده‌های موجود درباره رفتار مشتریان و الگوهای خرید آن‌ها نیز می‌تواند نقاط تماس با مشتری را نشان دهد. با تجزیه و تحلیل داده‌های خرید، داده‌های رفتاری و ترافیک وب‌سایت، می‌توانید الگوهای رفتاری مشتریان را شناسایی کرده و نقاط قوت و ضعف ارتباطی خود را متوجه شوید.
  • انعطاف‌پذیری و پاسخگویی: چشم‌انداز مشتریان به طور مداوم در حال تغییر است، بنابراین باید مرتبا استراتژی نقاط تماس خود را بازبینی و به‌روزرسانی کنید. با تغییرات و ترجیحات مشتریان و روندهای جدید همگام شوید تا برند خود را به روز نگه دارید.

به یاد داشته باشید که تشخیص نقاط تماس برند یک فرآیند مداوم است. به‌طور مداوم برداشت‌ها و داده‌ها را جمع‌آوری کنید، آنها را تجزیه و تحلیل کنید و اگر نیاز است استراتژی‌ها و نقاط تماس خود را به روز کنید.

روش‌های بهبود brand touchpoints

در ادامه هشت راه برای بهبود brand touchpoints و نفوذ برند شما معرفی میکنیم:

  • نقطه تماس‌های کنونی خود را شناسایی کنید. با شناسایی نقطه تماس خود می‌توانید آن‌‌ها را بررسی کنید و ضعف‌ها و ایرادات خود را بفهمید.
  • نقاط تماس موجود را تجزیه و تحلیل کنید. سوالات زیر را از ود بپرسید:
  • این نقطه تماس چه تاثیری در برند ایجاد می‌کند؟
  • آیا بخشی از استراتژی برند ماست؟
  • آیا با هویت برند ما سازگار است؟
  • آیا باعث جذب مشتریان جدید می‌شود؟
  • خود را جای مشتریان خود بگذارید و از خودتان بپرسید که آن‌ها چه فکری می‌کنند؟ می‌توانید از طریق نظرسنجی‌ها، تحلیل داده‌ها یا تماس‌های تلفنی این کار را انجام دهید.
  • از نقاط قوت رقبای خود و سایر برندها الگو بگیرید.
  • نقاط تماس کنونی برند خود را بهبود ببخشید. طوری که با هویت برند شما سازگار باشند و برای مشتری جذاب باشد.
  • نقاط تماس جدید ایجاد کنید. هنگامی که نقاط تماس برند فعلی خود را شناسایی کردید، از رقبای خود یاد گرفتید و متوجه شدید که مشتریان شما چه می خواهند و چه نیازهایی دارند، احتمالاً نقاط تماس جدیدی خواهید داشت که باید ایجاد کنید.
  • مطمئن شوید که تمام نقاط تماس شما کاربرپسند هستند. قاط تماس شما باید ساده، جذاب، راحت و قابل درک باشد، در غیر این صورت مشتریان خود را از دست خواهید داد.
  • یک طرح ایجاد کنید و نتایج را ارزیابی کنید. همانطور که اشاره کردیم، تقویت نقاط تماس برند شما یک کار یکباره نیست. شما باید برنامه ای ایجاد کنید تا به شما کمک کند نقاط تماس خود را به طور مداوم به روز کنید و اطمینان حاصل کنید که همه آنها با یکدیگر و با هویت برند شما سازگار هستند.

با توجه به این روش‌ها و مهمترین نقاط تماس برند خود، می‌توانید استراتژی‌های مؤثری را برای بهبود نقاط تماس برند پیاده‌سازی کنید.

کاربرد نقاط تماس برند با مشتری در کسب و کار

نقاط تماس برند با مشتریان در کسب و کار اهمیت بسیاری دارند و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد و موفقیت کسب و کار دارند. در زیر تعدادی از کاربردهای نقاط تماس برند با مشتری در کسب و کار آورده شده است:

  1. ایجاد وفاداری مشتریان: نقاط تماس برند با مشتریان می‌تواند نقش بسیار مهمی در ایجاد وفاداری مشتریان ایفا کند. با ایجاد تجربه مثبت در نقاط تماس، مشتریان احساس می‌کنند که برند به آنها اهمیت می‌دهد و به نیازها و ترجیحاتشان توجه می‌کند. این امر باعث می‌شود در طولانی مدت به برند شما وفادار باشند.
  2. ارتقاء شهرت برند: نقاط تماس برند با مشتریان می‌توانند به ارتقاء شهرت برند کمک کنند. وقتی مشتریان تجربه مثبتی از برند در نقاط تماس داشته باشند، به دیگران درباره برند شما اطلاع می‌دهند و به عنوان سفیران برند به عمل می‌آیند. این موضوع می‌تواند به گسترش شهرت و افزایش توجه به برند کمک کند.
  3. دستیابی به بازاریابی موثر: نقاط تماس برند، فرصتی برای ارتباط موثر و بازاریابی می‌باشند. با درک دقیق از نیازها و ترجیحات مشتریان در نقاط تماس، می‌توانید استراتژی‌های بازاریابی هدفمندتری را اجرا کنید و به نتیجه‌ بهتری دست یابید.
  4. تأثیر در تصمیمات خرید مشتری: نقاط تماس نقش مهمی در تأثیر بر تصمیمات خرید مشتریان دارند. نقاط تماس موثر مانند توضیحات جذاب محصول، شواهد مشتریان، تبلیغات هدفمند، می‌توانند به کسب و کار کمک کنند تا علاقه افراد جلب شده و تبدیل به مشتری شوند.

نتیجه گیری

مهم نیست که کسب و کار یا برند شما چقدر کوچک یا بزرگ باشد، نقاط تماس برند با مشتری نقش بزرگی در موفقیت شما دارند. ادغام برخی از این ایده ها در کسب و کارتان، باعث می‌شود کیلومترها از رقبای خود جلوتر بیفتید. به طور کلی نکات فوق، باعث ایجاد تصویر مثبت از برند و در نهایت افزایش فروش و سودآوری خواهد شد.

سوالات متداول

1- چگونه می‌توان تأثیر brand touchpoints را اندازه‌گیری کرد؟

برای اندازه‌گیری تأثیر brand touchpoints، می‌توانید از معیارهایی مانند نرخ وفاداری مشتریان، نرخ تبدیل مشتریان، میزان رضایت مشتریان، افزایش درآمد و فروش، و … استفاده کنید.

۲- چرا مدیریت نقاط تماس برند با مشتریان اهمیت دارد؟

مدیریت نقاط تماس برند با مشتریان به شما کمک می‌کند تا روابط مثبت با مشتریان را ایجاد کنید، تجربه مشتریان را بهبود بخشید و رضایت آن‌ها را افزایش دهید. با مدیریت مناسب نقاط تماس، می‌توانید ارتباطی قوی و پایدار با مشتریان خود برقرار کنید و از طریق این نقاط، برند خود را با مشتریان تعاملی و محبوب سازید.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:برند , مشتری , تماس برند,
ارسال توسط پول دوست

هدف گذاری مدل اسمارت چیست ؟

همه ما اهدافی را در زندگی خود دنبال می‌کنیم؛ دست‌یابی به این اهداف انگیزه زندگی را در ما افزایش می‌دهد، و احساس مفید می‌کنیم. با همه این اوصاف، اما گاهی نمی‌توانیم به همه هدف‌های‌مان برسیم؛ اما چرا؟ جواب این سؤال می‌تواند ما را به سمت رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده‌ایم سوق دهد؛ ما برای اهداف‌مان برنامه‌ریزی هوشمندی نداریم. ما در این‌جا می‌خواهیم روش‌ها و مدل برنامه‌ریزی هوشمند را با هم بررسی کنیم و هدف گذاری اسمارت را یاد بگیریم.

مدل هدف‌گذاری اسمارت چیست؟

با تمرکز کردن بر روی هر عملی می‌توانیم نتیجه خوبی از آن دریافت کنیم. قبل از انجام کاری باید از خودمان چند سؤال بپرسیم؛ اولین سؤال هوشمندانه این است که: هدف‌مان از انجام کاری که درنظر داریم برای انجام، چیست؟ حال با توجه به هدفمند بودن کارها سؤال اصلی این می‌باشد که اصلاٌ هدف‌گذاری یا جزئی‌تر از آن، هدف‌گذاری اسمارت چیست؟

هدف‌گذاری اسمارت درواقع تمرکز کردن بر روی هدف، تلاش برای محقق شدن آن، درنظر گرفتن منابع موجود و برنامه‌ریزی منطقی برای دستیابی به هدف است.

در این مقاله درنظر داریم مدل هدف‌گذاری اسمارت را برای شما کامل شرح دهیم. در ابتدا توضیح کوتاهی از خود کلمه اسمارت به شما ارائه خواهیم داد؛ اسمارت اختصار کلمات زیر است:

  • Specific: به معنای شفاف و مشخص
  • Measurable: به معنای قابل اندازه‌گیری بودن
  • Achievable: به معنای قابل دستیابی
  • Relevant: به معنای مرتبط
  • Time-based: به معنای زمان‌بندی شده

این کلمه در معنای کلی خود هدفی را به ما نشان می‌دهد که همه این معانی را در خود جای داده است؛ یعنی هدف باید مشخص و قابل دستیابی باشد که برای رسیدن به آن باید زمانی را نیز درنظر داشته باشیم.

روش‌ها و فرآیند هدف‌گذاری به روش smart

هدف‌گذاری راهی مطمئن برای رسیدن به خواسته‌هاست. برای این‌که راه را سریع‌تر و راحت‌تر طی کنیم، باید روش‌های هدف‌گذاری اسمارت را فرابگیریم تا مقصد برای ما نزدیک شود. روش‌های هدف‌گذاری اسمارت خیلی ساده‌ست، اما به میزان قابل توجهی تأثیرگذار خواهد بود.

مشخص بودن هدف در وهله اول مهم‌ترین ویژگی است؛ باید بدانیم:

  • چه می‌خواهیم؟
  • به کجا قرار است برسیم؟
  • چه افرادی می‌توانند به ما در راه رسیدن به اهداف‌مان کمک کنند؟
  • موانع و محدودیت‌های ما برای رسیدن به اهداف‌مان چیست؟

در کنار همه این موارد، قابل دسترس بودن و مشاهده پیشرفت در کار از عوامل کمک‌کننده برای رسیدن به مقصد در هدف‌گذاری اسمارت است. برای نتیجه هر چه بهتر، نیاز است تا زمان رسیدن به هدف را مشخص نماییم. در صورت مشخص بودن زمان، انگیزه و انرژی ما نیز بالا می‌رود.

نتیجه زمانی مشخص می‌شود که ما هدف‌گذاری به مدل اسمارت را در ابتدا انجام دهیم و بعد براساس آن پیش برویم و قوانین هدف‌گذاری اسمارت را به درستی رعایت کنیم.

 

اهمیت هدف‌‌گذاری چیست؟

هدف‌گذاری یک مهارت است. با داشتن مهارت کافی می‌توانیم برنامه‌ریزی درست انجام دهیم، در نتیجه به اهداف‌مان دست پیدا خواهیم کرد. هدف همان مقصد، انگیزه یا وضعیت ایده‌آل برای ادامه و مسیر زندگی است، که برای خود تعیین می‌کنیم. این‌که بخواهیم به مقصد موردنظر برسیم باید برنامه‌ای هم داشته باشیم.

هدف‌گذاری به ما در عملکرد درست داشتن کمک می‌کند. زمانی که به روش هدف‌گذاری عمل می‌کنیم، درصد موفقیت خود را در کار افزایش می‌دهیم. تیر زمانی به هدف می‌خورد که دقیقا با اندازه‌گیری درست و در زمان مناسب از کمان رها شود. اهمیت هدف‌گذاری برای هر کاری به منزله خوردن تیر، درست وصل سیبل است.

۵ ویژگی اساسی مدل هدف‌گذاری اسمارت

هدف‌گذاری به روش اسمارت بهترین راه برای رسیدن به مقصد مورد نظر است. افراد باتجربه و هدفمند با رعایت کردن ویژگی‌هایی که به آن‌ها کمک می‌کنند تا به اهدافشان دست پیدا کنند، مقصد را برا خود ساده می‌سازند. هدف‌گذاری باید روش‌مند و با برنامه‌ریزی انجام شود تا امکان به مقصد رسیدن افزایش یابد. در زیر به ۵ ویژگی از این مدل هدف‌گذاری اشاره می‌کنیم. در جهت هدف گذاری اسمارت برای پیشرفت در کسب و کار می توانید از خدمات مشاوره کسب و کار کمک بگیرید.

اهداف باید خاص باشند

اهداف خاص به معنای عجیب و غریب بودن نیست، بلکه بالعکس باید هدفی را انتخاب نماییم که مختص خود ما باشد. همه ما اهدافی را در زندگی دنبال می‌کنیم و برای رسیدن به مقاصد خود راه‌های مختلفی را امتحان می‌نماییم، اما در نهایت هدف هیچ فردی شبیه کس دیگه‌ای نیست؛ پس منظورمان از این‌که گفتیم هدف باید خاص باشد فقط به معنای خاص بودن آن برای خودتان است، چون هر چه بیشتر چیزی را برای خود بدانید، برای داشتن آن تلاش بیشتری هم به‌کار می‌گیرید.

اهداف باید قابلیت اندازه‌گیری داشته باشند

یکی از ویژگی‌های هدف‌گذاری اسمارت، قابل اندازه‌گیری بودن آن است؛ اندازه‌گذاری به معنای آن است که ما برای رسیدن به اهداف خود برنامه‌ای مشخص می‌کنیم که بتوانیم هم‌زمان مراحل آن را چک کرده و میزان پیشرفت در کار را اندازه‌گیری کنیم.

اندازه‌گیری کردن به عنوان انگیزه‌ گرفتن از پیشرفت کار و موتور محرک هر فردی عمل می‌کند تا ما را به مقصد نزدیک نماید.

اهداف باید دست‌یافتنی باشند

در هدف‌گذاری اسمارت ما یاد می‌گیریم که چگونه اهداف خود را انتخاب کنیم؛ به این معنا که هدفی که مشخص می‌کنیم اگر زیادی بلندپروازانه و غیرقابل دستیابی باشد، قطعا در مسیر راه خسته می‌شویم و از ادامه مسیر بازمی‌مانیم. به همان اندازه که در مبحث قابل اندازه‌گیری بودن اهداف، که در بالا به آن اشاره شد، بیان کردیم، به همان اندازه که دیدن پیشرفت کار به فرد انگیزه برای ادامه راه می‌دهد، اگر هدف را درست انتخاب نکنیم متأسفانه از مقصد جا می‌مانیم، چون موتور محرک ما خاموش می‌شود و انگیزه از بین خواهد رفت.

پس در نتیجه قابل دستیابی بودن هدف از ویژگی‌های اساسی و منطقی هدف‌گذاری به مدل اسمارت است؛ زیرا انگیزه داشتن در مسیر از اهداف این روش می‌باشد.

اهداف باید مرتبط باشند

شاید خنده‌دار به نظر برسد اما باید بگویم که: ما برای انتخاب کردن اهداف‌مان هم باید هدفی داشته باشیم. این مبحث را با مثال برای‌تان توضیح می‌دهم:

وقتی ماشین‌مان خراب شود آن را تعمیر می‌کنیم، هیچ وقت برای تفریح یا خنده ماشین را به تعمیرگاه نمی‌بریم یا خودمان ابزار به‌دست نمی‌دست نمی‌گیریم تا ماشین سالم را تعمیر کنیم. این بدان معناست که ما برای رفتن به تعمیرگاه که یک هدف ثانویه است به هدف اولیه که خراب شدن ماشین هست، نیاز داریم.

حال همین مثال ساده را درنظر بگیرید و همه اهداف خود را در این الگوی ساده‌ای که پیش روی شما قرار دادم، بگذارید تا ببینید واقعا برای هدفی که تعیین کرده‌اید چه هدف والاتری دارید و برمبنای آن برنامه‌ریزی کنید.

نگاه منفعت‌طلبانه در اهداف یکی از ارتباط‌های هدف و برنامه‌ریزی در جهت ان است؛ یعنی اهدافتان باید با نیازهایتان هماهنگی داشته باشد و نفع شما را نیز دربر بگیرد.

اهداف باید در یک بازه زمانی مشخص تعیین شوند‌

هدف‌گذاری اسمارت به ما می‌گوید برای رسیدن به هدف باید زمان مشخص کنیم. بدون تعیین وقت مشخصی برای هدف، رسیدن به آن تقریباً غیرممکن خواهد بود؛ زیرا امکان دارد در طول مسیر انگیزه خود را است بدهیم یا زمانی به هدف دست پیدا کنیم که دیگر دیر شده باشد و زحماتمان به هدر برود.

سؤالات متداول

۱- آیا هدف‌گذاری در هر کاری لازم است یا می‌توان بعضی کارها را بدون داشتن هدف به سرانجام رساند؟

جواب من به این سؤال این است: اگر ندانی به کجا می‌روی، هرگز به جایی نخواهی رسید. هیچ تاکسی شما را بدون داشتن مقصد مشخص سوار نمی‌کند.

۲- می‌توان اول شروع کرد بعد هدف را در کار تعیین نمود؟

نمی‌توانیم قرمه سبزی را با لپه بپزیم؛ این یعنی این‌که برای رسیدن به هدف باید ابزار آن را از قبل مشخص کرد، و ابزار زمانی آماده می‌شوند که بدانیم دقیقاً چه می‌خواهیم.

۳- با هدف‌گذاری صحیح می‌توان رسیدن به هدف را تضمین کرد؟

تضمین خیر، اما تا حد زیادی اطمینان از  رسیدن به مقصد وجود دارد. برای هر کاری نیاز به برنامه‌ریزی منظم داریم و اقدام و عمل به موقع، اما اتفاقات غیرمنتظره و موانع پیش‌بینی نشده را نباید فراموش کرد.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:مدل اسمارت,
ارسال توسط پول دوست

طرح توجیهی اقتصادی چیست؟

همان‌طوری که از این عنوان به نظر می‌آید، توجیه‌پذیری اقتصادی پروژه‌هایی که برای به دست آوردن سود را مورد بررسی و واکاوی قرار می‌دهند. طرح توجیهی اقتصادی به معنای بررسی جنبه‌های موفقیت کسب و کاری است که در زمینه مالی، فنی یا بازار مالی، که قصد شروع به کار در آن را داریم، گفته می‌شود.

اگر طرح توجیه اقتصادی پروژه‌ای صاحبان سرمایه را قانع کند که این کسب و کار به حد کافی برای آن‌ها سودآور خواهد بود، سرمایه‌گذاری را آغاز خواهند کرد، در غیر این صورت ریسک مالی آن را نمی‌پذیرند و آن را رد می‌کنند.

منظور از طرح توجیهی اقتصادی چیست؟

قبل از اقدام به هر کاری، بررسی همه جوانب آن از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. در مورد بازار کار و مشاوره کسب و کار، نوشتن طرح توجیهیی اقتصادی قبل از شروع به انجام پروژه بسیار حائز اهمیت می‌باشد. به گزارشی که در آن همه ابعاد متفاوت اقتصادی یک کسب و کار در نظر گر فته می‌شود تا میزان سوددهی یا ضرر حاصل از پروژه مورد بررسی قرار بگیرد، طرح توجیه اقتصادی گفته می‌شود.

برای این‌که سرمایه‌گذار بداند که سرمایه خود را در کجا قرار است به مصرف برساند و چه سودی از این کار برای او حاصل می‌شود، داشتن این طرح توجیهی الزامی است. یک کسب و کار موفق قبل از شروع به سرمایه‌گذاری، طرح توجیهی اقتصادی کار را تهیه و بررسی می‌نماید.

اهمیت طرح توجیهی مالی چیست؟

طرح توجیهی مالی برای موفقیت کسب و کار از اهمیت به‌سزایی برخوردار است؛ زیرا همانند نقشه راه برای کسب و کار عمل می‌کند و اجازه بی‌راهه رفتن را به مدیران نمی‌دهد. طرح توجیهی مالی بودجه پروژه موردنظر را بررسی می‌کند و با درنظر گرفتن پتانسیل‌های مالی یک برنامه مدون برای پیشبرد کار را فراهم می‌آورد.

طرح توجیهی مالی موانع کار را پیش‌بینی می‌کند، و راهی برای از بین بردن این موانع می‌یابد. درواقع طرح توجیهی مالی تعیین می‌کند که این ایده قابل اجرا هست یا خیر؛ به همین دلیل اهمیت این طرح قبل از اجرا ضروری می‌باشد.

بخش‌های طرح توجیهی اقتصادی و مالی

یک طرح توجیهی اقتصادی و مالی به بررسی همه جانبه و تجزیه و تحلیل جنبه‌های موفقیت و شکست یک پروژه می‌پردازد. طرح توجیهی اقتصادی از ۳ بخش‌ تشکیل شده است که در زیر بررسی آن‌ها را می‌کنیم:

  1. بررسی مالی
  2. تحلیل بازارهای مالی
  3. توجیه‌پذیری پروژه

بررسی مالی

با تجزیه و تحلیل بخش مالی پروژه، به بررسی سودآوری و توجیه اقتصادی طرح پرداخته می‌شود و جنبه‌های مالی آن مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در شروع پروژه، این بررسی نیاز است، چرا که کسب و کار را برای سوددهی راه‌اندازی می‌شوند. پیشنهاد می کنیم مقاله بیزینس پلن چیست را در دکتر ویز بخوانید.

تحلیل بازارهای مالی

برای داشتن یک بازار مالی خوب باید قبل از شروع کسب و کار ابعاد مختلف بازار بررسی شود. از موارد حائز اهمیت در این بخش می‌توان به: عرضه و تقاضای بازار، بازار هدف، کمبودهای محصول و …، اشاره کرد.

رقبای بازار هم با استفاده از همین تحلیل وارد بازار کار شده‌اند، پس با در نظر داشتن رقبا، قبل از ورود به بازار کار، بررسی و تجزیه و تحلیل مالی پروژه را در اولویت کاری خود قرار دهید.

توجیه‌پذیری پروژه

به منظور بررسی ابزارها و توجیه اقتصادی داشتن طرح است؛ این ابزار توجیهی عبارت‌اند از: ابزارآلات فنی مورد نیاز، تجهیزات و محل اجرا کردن طرح.

با بررسی همه جوانب کار، امکان به اجرا درآمدن و به ثمر رسیدن پروژه برای صاحبان کسب و کار و سرمایه‌گذاران مشخص می‌شود. با این کار تصمیم‌گیری بهتر صورت می‌گیرد.

انواع شاخص‌های ارزیابی طرح توجیهی اقتصادی

شناسایی هزینه‌ها با شاخص طرح توجیهی اقتصادی انجام می‌گیرد. در آغاز هر کسب و کاری ارزیابی بخش مالی و توجیه اقتصادی پروژه بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا سودآوری و ذینفع بودن، اولویت هر کسب و کار می‌باشد. برای برآورد هزینه‌ها و بررسی سودآوری پروژه ۴ شاخص اصلی برای ارزیابی اقتصادی وجود دارد:

  1. ارزش خالص سرمایه ابتدایی برای شروع
  2. چگونگی بازگشت سرمایه
  3. بررسی هزینه‌ها (شاخص سودآوری)
  4. دوره بازدهی سرمایه در کسب و کار

 از این ۴ شاخص می‌توان در ارزیابی هزینه‌ها استفاده کرد؛ در زیر به بررسی هر کدام از این‌ها می‌پردازیم:

ارزش خالص سرمایه ابتدایی برای شروع

برای ارزیابی سودآوری یک کسب و کار، در ابتدا باید ارزش سرمایه فعلی را با هزینه و سودآوری پروژه در آینده با ارزش فعلی محاسبه کرد. در صورتی که ارزش سرمایه فعلی از سودی که در آینده نصیب پروژه می‌شود به ارزش فعلی برگردانیم و این عدد بیشتر از سرمایه فعلی باشد، این پروژه سودآور خواهد بود؛ اما در صورتی که با محاسبه ارزش فعلی سرمایه با سود آینده، ارزش سرمایه اولیه بیشتر از سودآوری در آینده به ارزش فعلی باشد، پروژه دارای توجیه اقتصادی نیست و نباید آن را شروع کرد.

چگونگی بازگشت سرمایه

برای شروع هر کاری در ابتدا به سودآوری آن توجه می‌شود. در نرخ بازگشت سرمایه، سرمایه‌گذار سود آینده را درنظر می‌گیرد. اگر نرخ بازگشت سرمایه با هزینه‌ها برابر باشد یا حتی بازگشت سرمایه بیشتر از سرمایه اولیه محاسبه گردد، این طرح قابل قبول است و سود به همراه خواهد داشت. در صورتی که هزینه‌ها بیشتر از سرمایه اولیه باشد، طرح توجیه اقتصادی برای شروع ندارد، و سرمایه‌گذار طرح را رد می‌کند.

بررسی هزینه‌ها و منافع (شاخص سودآوری)

یکی دیگر از شاخص‌های مهم طرح مالی اقتصادی، بررسی هزینه و سود است؛ این نسبت اقتصادی را می‌توان این‌گونه محاسبه کرد:

ارزش فعلی طرح توجیهی اقتصادی کسب و کار بر هزینه فعلی آن تقسیم می‌شود؛ اگر این نسبت عددی بزرگ‌تر از یک باشد طرح دارای توجیه اقتصادی خواهد بود، ولی اگر نسبت به‌دست آمده عددی کم‌تر از یک بود، طرح توجیه اقتصادی ندارد.

دوره بازدهی سرمایه در کسب و کار

در طرح توجیهی اقتصادی، دوره بازدهی یا بازگشت سرمایه از شاخص‌های مهم می‌باشد که باید حتماً مورد بررسی قرار بگیرد. دوره بازدهی طرح به معنای مدت زمانی است که درآمدهای به‌دست آمده، هزینه و سرمایه کار را جبران نماید. هر چقدر مدت بازگشت سرمایه کم‌تر باشد، طرح دارای توجیه اقتصادی بیشتری است.

تکنیک‌های تجزیه و تحلیل اطلاعات در طرح توجیهی اقتصادی

هدف نهایی هر کسب و کاری به دست آوردن سود و تأمین منافع مالی است. در طرح توجیه اقتصادی، مشاوره کسب و کار و کوچینگ کسب و کار سعی برآن دارد که تجزیه و تحلیلی از سود و درآمد با احتساب هزینه و سرمایه ابتدایی، ارائه داده شود. با تجزیه و تحلیل مالی و شرایط اقتصادی و ریسک‌پذیری کار، منابع تأمین پروژه در طرح توجیه اقتصادی کسب و کار در ۳ بخش ارائه می‌شود:

  1. سرمایه‌گذاری ثابت در پروژه؛
  2. سرمایه در گردش؛
  3. بررسی و درنظر گرفتن هزینه‌های پیش‌بینی نشده

سرمایه‌گذاری ثابت در پروژه

این بخش از پروژه، بخش شروع کار می‌باشد. قبل از این‌که کسب و کاری را آغاز کنید، باید سرمایه اولیه را تأمین نمایید؛ این هزینه‌های ابتدایی شامل: تأمین تجهیزات، گرفتن مجوزهای مورد نیاز پروژه، ابزارآلات، منابع انسانی، هزینه تحقیق و آزمایشات اولیه، محل اجرای پروژه و هزینه‌های پیش‌بینی نشده، می‌باشد.

سرمایه در گردش

زمانی که کسب و کار شروع به فعالیت می‌نماید، سرمایه‌گذاران محصول یا خدماتی که ارائه می‌دهند، برای تولید دوباره و نگهداری، نیاز به سرمایه دارند. سرمایه در گردش شامل تمام هزینه‌هایی می‌شود که یک کسب و کار را سرپا نگه می‌دارد برای این‌که به ادامه راه بپردازد. درواقع سرمایه در گردش شامل تمام هزینه‌های تولید و توزیع و منابع انسانی می‌شود.

این هزینه‌ها به دو روش مستقیم و غیرمستقیم محاسبه می‌شوند:

  1. در روش مستقیم، بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری که شامل تمام چیزهایی می‌شوند که می‌توان فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا مورد مصرف قرار داد؛ مانند: پول نقد، اوراق بهادار، موجودی محصولاتی که در انبار هستند، اوراق سرمایه‌گذاری و مطالبات مشتری.
  2. در روش غیرمستقیم، هزینه تولیدات سالانه براساس تقسیم سرمایه در گردش بر ۳۶۵ روز سال می‌شود که هزینه روزانه به دست بیاید.

در این روش همه چیز براساس روز محاسبه می‌گردد؛ مانند: مدت زمان نگهداری محصول در انبار، میانگین تولید محصول یا ارائه خدمات در مدت زمان روز، مدت زمان تهیه یا ساخت محصول یا خدمات برحسب روز و … .

بررسی و در نظر گرفتن هزینه‌های پیش‌بینی نشده

در هر پروژه‌ی اقتصادی، هزینه‌های متفرقه یا همان هزینه‌های پیش‌بینی نشده‌ای وجود دارند، که باید برای آن‌ها مبالغی را در نظر گرفت. هیچ طرح توجیهی اقتصادی نمی‌تواند کامل تنظیم شود و همواره برای این قبیل هزینه‌های پیش‌بینی نشده باید آمادگی لازم را داشت تا پروژه در میانه راه با شکست مواجه نشود.

پس می‌توان چنین نتیجه گرفته که حتی این هزینه‌های پیش‌بینی نشده‌ای که در طرح توجیه اقتصادی کسب و کار جایگاه تعریف شده‌ای به عنوان اختصاص دادن مبالغ تعیین شده، ندارند هم در طرح توجیه اقتصادی جای دارند و باید در نظر گرفته شوند.

سوالات متداول

۱- هزینه نوشتن طرح توجیهی اقتصادی و مالی برای یک پروژه چقدر است؟

تخمین هزینه به مواردی مثل: اهداف پروژه، زمان تحویل، بودجه کار، میزان سرمایه‌گذاری و … بستگی دارد و نمی‌توان نرخ دقیقی را ارائه کرد؛ با همه این اوصاف یک طرح توجیهی با مجوز از ۲۰ میلیون تومان آغاز می‌شود.

۲- آیا می‌توان کسب و کاری را بدون سرمایه‌گذاری آغاز کرد؟

خیر، برای شروع هر کسب و کاری سرمایه ابتدایی نیاز است. برای رسیدن به سود، هزینه‌هایی نیاز است که به واسطه آن می‌توان سود آینده را تا حدودی پیش‌بینی کرد.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

استراتژی کایزن (KAIZEN)

استراتژی کایزن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین روش‌ها در فلسفه بهره‌وری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فلسفه ژاپنی، تأکید دارد که تغییرات مستمر و بهبود پیوسته در فرآیندها می‌توانند بهره‌وری را به شکل قابل توجهی افزایش دهند.

این کایزن تاکید دارد که تغییرات و بهبود‌هاباید در سراسر سازمان  ودر تمامی بخش‌ها و فرآیندها اتفاق بیفتد. هدف اصلی  فلسفه کایزن ، کاهش هدر رفت‌، بهبود کیفیت، افزایش بهره‌وری و ارتقاء عملکرد سازمان  است.

 اهمیت استراتژی کایزن در کسب و کارها

در اصل رویکرد استراتژی کایزن تغییرات کوچک در هر جنبه ای از کسب و کار در جهت بهبود فرآیندهای جزئی است که در نهایت به تغییرات بنیادی ختم می شود.

اهمیت کایزن در کسب و کارها به دلایل زیر است :

  • بهبود کیفیت

با استفاده از کایزن، سازمان‌ها قادر به شناسایی و رفع نقاط ضعف در فرآیندهامحصولات و خدمات خود هستند. این بهبود کیفیت منجر به افزایش رضایت  و اعتماد مشتریان و ایجاد رقابتی قوی‌تر در بازار می‌شود.

  • افزایش بهره‌وری

با استراتژی کایزن، سازمان‌ها  برای از بین بردن هدر رفت‌ و بهبود کارایی فرآیندها تلاش می‌کنند  .این بهره‌وری بیشتر منجر به صرفه‌جویی در هزینه‌ها، کاهش زمان تولید و افزایش تولید خواهد شد.

  • مشارکت کارکنان

کایزن بر این اصل تأکید می‌کند که هر فردی که در یک سازمان کار می‌کند، می‌تواند در بهبود فرآیندها و کیفیت محصولات و خدمات مشارکت داشته باشد. این امر افزایش انگیزه و مشارکت کارکنان را به دنبال دارد و از استعدادهای درون سازمان بهره‌برداری می‌کند.

  • تطابق با تغییرات بازار

در دنیای رقابتی امروزی، تغییر مداوم ضروری است.با پیاده سازی استراتژی کایزن، سازمان‌ها می‌توانند نیازهای مشتریان را شناسایی کرده و سریعا تغییراتی را در فرآیندها و محصولات خود اعمال کنند‌.

  • رشد سازمانی

با  مدیریت کایزنسازمان‌ها به صورت مداوم در حال بهبود هستند. این بهبودها می‌توانند به طور تدریجی منجر به رشد و توسعه سازمانی شوند. بهبودهای کوچک اما مداوم در طول زمان اثرات بزرگی بر سازمان و عملکرد آن خواهد  داشت.

انواع استراتژی کایزن

 در پیاده سازی کایزن معمولا از روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌شود.  که در ادامه آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم:

کایزن محصول (Product KAIZEN)  این استراتژی بر بهبود و ارتقاء محصولات و خدمات سازمان تمرکز دارد. با جمع‌آوری بازخوردها از مشتریان و تجزیه و تحلیل ایده‌ها و نیازهای آن‌ها، تغییراتی در محصولات و خدمات صورت می‌گیرد.

کایزن تامین‌کننده ( supplier KAIZEN)

 در این استراتژی، تمرکز بر بهبود رابطه و همکاری با تامین‌کنندگان است. ایجاد روابط قوی و مؤثر با تامین‌کنندگان، بهبود کیفیت و تحویل به موقع مواد و خدمات تامین شده از نکات مهم این استراتژی است.

فرآیندهای بهبود پیوسته (Continuous Process Improvement)

 این استراتژی بر تداوم بهبود فرآیندها و عملکرد‌ها  تأکید دارد.در این رویکرد به صورت مداوم تغییرات کوچکی را در فرآیندها اعمال می‌کنند تا بهبودهای مستمر را ایجاد کنند.

بهبود سریع Kaizen Blitz (Rapid Improvement)

 در این استراتژی، فعالیت‌های کایزن در یک محدوده زمانی کوتاه و به شکل متمرکز انجام می‌شود. تیم‌هایی از کارکنان با همکاری هم و با استفاده از ابزارها و روش‌های کایزن، بهبودهای سریعی را در فرآیندها یا مشکلات خاص ارائه می‌دهند.

موارد ذکر شده تنها چند نمونه از انواع استراتژی‌های کایزن است.

مهم است بدانید که ترکیب استراتژی‌های مختلف باعث می‌شود تا سازمان بهره‌وری بیشتری داشته باشد.‌

اصول استراتژی کایزن چیست؟

به طور کلی، اصول کایزن در مدیریت بر موارد مختلفی تاکید دارد که عبارتند از:

  • بهبود مستمر:

اصل اساسی کایزن که تاکید بر بهبود مستمر در تمامی جوانب سازمان دارد.

  • مشارکت کارکنان :

تشویق و مشارکت فعال کارکنان در فرآیند بهبود و تصمیم‌گیری‌ها.

  • تعهد مدیریت:

تعهد مدیران به بهبود مستمر و ایجاد فرهنگ کایزن در سازمان.

  • تحلیل دقیق فرآیندها:

تحلیل و بررسی دقیق فرآیندها و شناسایی موانع و نقاط ضعف

  • مشکلات:

شناسایی مشکلات و تلاش برای حل آنها از ریشه

  • تسهیل همکاری و ارتباطات:

 تسهیل همکاری و ایجاد فرهنگ کار تیمی و ارتباطات سالم در سازمان

  • استفاده از روش‌های علمی:

 استفاده از روش‌های علمی و ابزارهای مدیریتی مناسب برای تحلیل و ارزیابی عملکرد.

  • نیازها و انتظارات مشتریان:

 درک نیازها و انتظارات مشتریان و بهبود مستمر خدمات و محصولات بر اساس آن‌ها

  • آموزش و توسعه پایدار:

آموزش و توسعه مداوم کارکنان برای بهبود دانش و مهارت‌ها

  • انتقال اطلاعات و تجارب:

انتقال دانش، تجارب و اطلاعات در سراسر سازمان

این اصول بهبود مستمر و ارتقاء کیفیت را در سازمان‌ها ترویج می‌دهند و به  مدیران کمک می‌کنند تا فرهنگ کایزن را در سازمان خود ایجاد و توسعه دهند.

ابزارهای کایزن

برای پیاده سازی استراتژی کایزن می‌توان از ابزار مختلفی استفاده کرد.در ادامه به بررسی تعدادی از این ابزار می‌پردازیم.

  • نمودارهای کنترل کیفیت (Control Charts)

این نمودارها برای نشان دادن و تحلیل عملکرد استفاده می‌شوند. با استفاده از نمودارهای کنترل کیفیت، می‌توان نشان داد که فرآیند در چگونه عمل می‌کند و آیا تغییرات در عملکرد فرآیند قابل قبول است یا خیر.

  • نمودارهای علت و معلول (Cause and Effect Diagrams یا Fishbone Diagrams )

 این نمودارها برای شناسایی علل مختلفی که ممکن است باعث مشکلات و نواقص در فرآیند شده باشند، استفاده می‌شوند.  با استفاده از این ابزار می‌توان به تحلیل علل و یافتن راه حل‌های مناسب برای رفع مشکل پرداخت .

  • PDCA (Plan-Do-Check-Act)

 این فرمول یک روش مدیریتی چرخه‌ای است که در فرایند کایزن به کار می‌رود. این چرخه شامل مراحل برنامه‌ریزی (Plan)، اجرا (Do)، بررسی (Check) و اصلاح (Act) می‌شود. با اجرای این چرخه، فرآیند بهبود پیوسته و مداوم راه‌اندازی می‌شود.

  • 5S

این روش برای تنظیم و سازماندهی فضا و محیط کار استفاده می‌شود. پنج مرحله‌ی 5S شامل پاکسازی  (Sort)، نظم و ترتیب (Set in Order)، تمیز کردن (Shine)، استانداردسازی (Standardize) و انضباط (Sustain) می‌باشد.

چرخه‌ بهبود کایزن چگونه است؟

چرخه بهبود کایزن، روشی است که در فرایند بهبود کیفیت و  عملکرد سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به طور کلی این  چرخه از ۴ مرحله اصلی تشکیل شده است که به ترتیب عبارتند از:

1- برنامه‌ریزی (Plan):

در این برنامه ریزی، هدفها و استراتژی‌هایی برای بهبود مشخص میشوند و همچنینشناسایی مسئله، جمع‌آوری داده‌ها، تحلیل و بررسی ریشه‌ی مشکل و تعیین اهداف و راهبردها در این مرحله انجام می‌شود.

2- اجرا (Do) :

در این مرحله، برنامه‌هایی که در مرحله قبل تعیین شده است  به اجرا در می‌آید.

3- بررسی (Check):

در این مرحله، نتایج حاصل از مرحله قبل بررسی و ارزیابی میشوند تا ببینیم آیا اهداف اولیه را به دست آوردهایم یا خیر. مقایسه نتایج با اهداف، تجزیه و تحلیل دادهها، تشخیص نقاط قوت و ضعف و تهیه گزارش در این مرحله انجام می‌شود.

4- عمل (Act) :

در این مرحله، براساس نتایج بررسی، تصمیمگیری درباره ادامه یا تغییر برنامهها انجام میشود. اگر نتایج مطابق با اهداف مورد نظر باشند، برنامه‌ها به صورت پایدار اجرا میشوند یا در صورت نیاز، تغییراتی در برنامه‌ها صورت میگیرد و چرخه بهبود مجدداً شروع میشود.

 نحوه پیاده سازی استراتژی کایزن

 پیاده‌سازی استراتژی کایزن در یک سازمان نیازمند رویکرد سازمانی متمرکز بر بهبود مداوم و تمرکز بر تغییرات کوچک است. در زیر چند مرحله کلی برای پیاده‌سازی این استراتژی را بررسی خواهیم کرد :

  • آگاهی: در این مرحله، مدیران و کارکنان باید آگاهی کاملی از استراتژی کایزن و مزایا و اهمیت آن در یک سازمان داشته باشند. آموزش‌ها، کارگاه‌ها و جلسات آگاهی می‌توانند برای این منظور استفاده شوند.
  • تشکیل تیم: باید یک تیم تشکیل شود که شامل نمایندگان از تمامی سطوح سازمان باشد. این تیم باید با همکاری و تعامل، بر روی بهبود فرآیندها تمرکز کند.
  • شناسایی مسائل: تیم کایزن باید مسائل و مشکلات موجود در سازمان را شناسایی کند. شناسایی مسائل از طریق مشاهده مستقیم، مصاحبه با کارکنان و جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات امکان پذیر است.
  • تحلیل مسائل: در این مرحله، تیم کایزن باید مسائل شناسایی شده را به صورت دقیق تحلیل کند این تحلیل می‌تواند با استفاده از روش‌هایی مانند نمودارهای علت و معلولی (Cause and Effect)، نمودار فلوچارت (Flowchart) و تجزیه و تحلیل داده‌ها صورت گیرد.
  • پیاده‌سازی تغییرات: پس از تحلیل مسائل، تیم کایزن باید راه‌حل‌هایی را برای بهبود فرآیندها ارائه دهداین راه‌حل‌ها می‌توانند شامل تغییراتی در روش‌ها، سیستم‌ها و ساختار شوند.
  • آزمایش و ارزیابی: راه‌حل‌های پیشنهادی باید در سطح کوچک آزمایش شوند تا اثربخشی آنها ارزیابی شود. با مقایسه‌ی عملکرد قبل و بعد از تغییرات، می‌توان ارزیابی را انجام داد.
  • تعمیم: پس از اثبات اثربخشی، باید راه‌حل‌ها در سراسر سازمان پیاده‌سازی شوند. این مرحله نیازمند راهنمایی و پشتیبانی مداوم از سوی تیم کایزن و مدیران است.
  • مرور و بهینه‌سازی: استراتژی کایزن نیازمند مرور و بهینه‌سازی مداوم است. پس از پیاده‌سازی، نتایج و عملکرد باید مورد بررسی قرار گیرد و هرگونه نیاز به تغییر و بهبود بیشتر شناسایی شود.

پیاده‌سازی این استراتژی  نیازمند تعهد و تمرکز مستمر از سوی مدیران و کارکنان است. همچنین،فرهنگ سازمانی متمرکز بر بهبود و تغییر باید در سراسر سازمان جای بگیرد تا استراتژی  به طور مؤثر عمل کند.

کایزن چگونه به موفقیت کسب و کارها کمک می‌کند؟

استراتژی کایزن با پرورش فرهنگ بهبود مستمر و توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیک موفقیت در کار است و به بهبود فرآیندها کمک زیادی می کند..همینطور، با بهینه سازی فرآیندها و استفاده موثر از منابع، کارایی را افزایش می دهد، کیفیت محصول و خدمات را بهبود می بخشد و منجر به افزایش رضایت مشتری می شود.

این استراتژی مشارکت کارکنان، خلاقیت و نوآوری را ارتقا می‌دهد و کسب ‌و کارها را قادر می سازد تا با شرایط متغیر بازار سازگار شوند. کایزن با تمرکز بر نیازها و بازخورد مشتری، به کسب و کارها کمک می کند تا  موقعیت خود را در بازار بهبود ببخشند. در نهایت، به کار بردن سیستماتیک اصول کایزن، کسب‌وکارها را قادر می‌سازد تا به رشد پایدار، سودآوری و موفقیت بلندمدت دست یابند.

مزایای استراتژی کایزن

  • کار تیمی و روحیه تیمی را بهبود می بخشد
  • کارایی و بهره وری را افزایش می دهد
  • کار استاندارد ایجاد می کند
  • بر بهبود رضایت کارکنان متمرکز است
  • ایمنی را بهبود می بخشد
  • اقدامات بیهوده را در یک سازمان کاهش می دهد

معایب استراتژی کایزن

  • مستلزم مشارکت هر کارمند است بنابراین به شخصیت کارکنان بستگی دارد
  • اعمال تغییرات در روال کارها و عادات ممکن است سخت باشد
  • برای پیاده سازی استراتژی کایزن در یک سازمان به آموزش و متخصصان آگاه نیاز است.

نتیجه گیری

در مطلب بالا استراتژی کایزن، انواع، ابزار و اصول آن را بررسی کردیم. پذیرش استراتژی کایزن به عنوان راهی برای بهبود کیفیت کار، سازمان را برای تعالی آماده می کند. از آنجایی که بهبودهای تدریجی کوچک در طول زمان نتایج بزرگی به همراه دارد،می‌توانید از امروز  این استراتژی را در سازمان و یا زندگی شخصی خود پیاده کنید. بنیانگذار تویوتا می‌گوید: «قبل از اینکه بگویید نمی‌توانید کاری را انجام دهید، آن را امتحان کنید.»

سوالات متداول

  1. آیا کایزن فقط برای تولید و سازمان‌های صنعتی مناسب است؟

خیر، کایزن نه تنها در صنعت و تولید،بلکه در هر نوع سازمان و حتی در زندگی شخصی نیز قابل استفاده است. مثلاً در خدمات به مشتریان، مدیریت پروژه، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، فرهنگ و هنر و بسیاری از حوزه‌های دیگر، استراتژی کایزن می‌تواند به بهبود مستمر و افزایش بهره‌وری کمک کند.

  1. چه مدت طول می کشد تا نتایج کایزن را ببینیم؟

مدت زمان دیدن نتایج از کایزن بسته به پیچیدگی تغییراتی که در حال اجرا هستند می تواند متفاوت باشد. برخی از تغییرات در مقیاس کوچک می‌توانند نتایج فوری را به همراه داشته باشند، در حالی که بهبودهای مقیاس بزرگ‌تر ممکن است هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشد تا نتایج قابل توجهی را نشان دهند.با این حال، توجه به این نکته مهم است که کایزن یک فرآیند مستمر است و تمرکز باید بر روی بهبود پایدار و بلند مدت به جای نتایج فوری باشد.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:استراتژی کایزن , استراتژی ,کایزن,
ارسال توسط پول دوست

مدیریت ریسک

به طور معمول تمامی پروژه های کاری از ابتدا تا انتها با فرصت‌ها و انواع ریسک مواجه می‌شوند. جهت ممانعت از این خطرات احتمالی بحث مدیریت ریسک به میان می‌آید. مدیریت ریسک در واقع همان شناسایی، ارزیابی و اولیت‌بندی خطرات احتمالی و در نهایت به حداقل رساندن احتمال تحقق آنهاست. در این مقاله از دکتر ویز قصد داریم درباره تمام مدل‌های مدیریت خطر و راهکارهای کاهش اثرات منفی ریسک صحبت کنیم.

ریسک چیست؟

ریسک به زبان ساده عبارت است از خطری که به دلیل عوامل مختلفی در زمان وقوع حادثه پیش می‌آید و اصطلاحا هرچقدر میزان عدم اطمینان کمتر باشد ریسک هم کاهش می‌یابد. به عبارتی دیگر ریسک‌ها عواملی برای مختل کردن یک پروژه هستند که در صورت عدم مدیریت درست با شکست روبه‌رو خواهند شد.

آشنایی با انواع ریسک

به طور کلی دو دسته اصلی ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک

  • ریسک سیستماتیک:

ریسک‌هایی که تحت کنترل سرمایه‌گذار نیست و توسط عوامل خارجی اتفاق می‌افتد. مواردی مانند بهره بانکی، تورم، نرخ ارز و … از مواردی هستند که چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم در نتیجه سود و زیان سرمایه‌گذار تاثیر می‌گذارد.

  • ریسک غیر سیستماتیک:

به آن دسته از ریسک‌هایی گفته می‌شود که می‌توان از طریق برخی روش‌ها آن‌ها را مهار کرد. این ریسک اغلب منشا درونی دارد و مربوط به عوامل تحت تاثیر شرکت یا سازمان مربوطه است. به طور مثال اگر شرکتی سهامی را خریداری کرده باشد ولی توان درستی در مدیریت آن نداشته باشد جزو ریسک‌های غیر سیستماتیک به شمار می‌رود.

انواع دیگر ریسک

  • ریسک سیاسی یا قانونی: تحت تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در قوانین
  • ریسک مالی: ساختار کلی سرمایه یک شرکت
  • ریسک نرخ سود: تحت تاثیر تغییر نرخ سود و بهره
  • ریسک اجتماعی: تحت تاثیر تغییرات هنجارهای اجتماعی، جنبش‌ها و ناآرامی‌ها
  • ریسک زیست محیطی: عدم اطمینان در مورد تعهدات زیست محیطی یا تغییرات محیطی
  • ریسک مدیریتی: تاثیری که تصمیمات یک تیم بر روی شرکت می‌گذارد
  • ریسک عملیاتی: عدم اطمینان در مورد عملیات یک شرکت

مدیریت ریسک چیست؟

چندین رویکرد وجود دارد که سرمایه‌گذاران و مدیران کسب و کار می‌توانند برای مدیریت ریسک از آن‌ها استفاده کنند. در یک کسب وکار شناسایی عوامل تاثیرگذار از بهترین راه‌ها در مواجه شدن با خطرات احتمالی است. علاوه بر این‌ها مدیریت ریسک باعث می‌شود تا حدودی با ریسک‌های درصد بالا مقابله شده و یک تصمیم‌گیری آگاهانه و سودآور گرفته شود.

مدیریت ریسک سازمانی چیست؟

از آنجا که مدیریت ریسک سازمانی همواره به دنبال یافتن اطلاعاتی در مورد ریسک‌های تاثیرگذار بر هدف اصلی سازمان است، باید به شناسایی عوامل مخرب پرداخته و سعی در مهار آن‌ها کرد. با توجه به سرعت تغییرات در یک سازمان یا یک کسب‌ وکار، حجم ریسک‌های تاثیرگذار در حال افزایش است و به همان نسبت باید نظارت بیشتری توسط تیم نظارتی یا هیئت مدیره انجام گیرد.

استانداردها و چهارچوب‌ های مدیریت ریسک

  • استاندارد گستره دانش مدیریت پروژه:

ابزار، فرآیند و تکنیک‌های مورد استفاده در این استاندارد طوری ساماندهی شده‌اند که منجر به نتیجه‌ی موفقیت آمیز شود. این استاندارد از خاص‌ترین استانداردها در زمینه مدیریت پروژه بوده، طوری که می‌تواند رویکردی مناسب برای مقابله با خطرات باشد.

  • استاندارد عملی مدیریت ریسک پروژه:

این یک استاندارد عملی برای استفاده مفید از روش‌ها و فرآیندهایی است که بتوان به صورت کاربردی ریسک‌های مربوط به پروژه را مدیریت کرد. کسانی که مسئول اجرای این استاندارد هستند، باید گواهینامه مربوطه را کسب کنند.

  • استاندارد ISO31000:

این استاندارد می‌تواند برای حیات یک سازمان و در زمینه وسیعی از فعالیت‌ها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این استاندارد می‌تواند برای هر نوع ریسکی با پیامدهای مثبت یا منفی در دسترس باشد. اگرچه استاندارد 31000ISO راه‌کارهایی در مدیریت ریسک ارائه می‌کند، ولی هدف آن یکسان سازی در همه سازمان ها نیست بلکه هماهنگ کردن فرآیندهای مدیریتی از هدف‌های آن می باشد. این استاندارد به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بتوانند در شرایط ریسک‌پذیر برنامه ریزی بهتری داشته و در صورت بروز حادثه واکنش بهتری نشان دهد.

  • استاندارد PRINCE2 :

در ابتدا این استاندارد برای پروژه های فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده بود، اما در دیگر پروژه‌ها هم کاربرد دارند. از ویژگی های اصلی آن می توان به تمرکز بر کسب و کار، برنامه ریزی بر اساس نوع محصول، مدیریت کنترل بر پروژه و انعطاف پذیری برای کاربردی نمودن پروژه نام برد. این استاندارد یک رویکرد فرآیندی برای مدیریت پروژه است که  اجزاء آن عبارتند از:

  • سازماندهی
  • برنامه ها
  • مدل تجاری
  • کنترل ها
  • مدیریت ریسک
  • کیفیت در محیط پروژه

اهمیت مدیریت ریسک در چیست؟

هیچ فردی نمی‌تواند ریسک‌های احتمالی را به درستی پیش بینی کند، اما سازمان‌ها باید برای آینده‌ای نامطمئن و پرنوسان آماده شوند. سازمان ها در مورد یادگیری از اشتباهات گذشته بسیار محتاط هستند.

اجرای یک برنامه درست به سازمان کمک می‌کند تا رویه هایی را پیرامون اجتناب از تهدیدها انجام دهد و برای به حداقل رساندن تأثیر آنها اقداماتی را در دست گیرد.

برای هر کسب و کاری بسیار مهم است که ماهیت و میزان ریسک را بشناسد و به کارکنان خود در تمام سطوح مدیریتی منتقل کند. همچنین توانایی درک ریسک‌ها، سازمان را قادر می‌سازد تا تصمیمات تجاری مطمئن‌تری اتخاذ کند.

این موارد سازمان را از خطر رویدادهای غیرمنتظره‌ای که می‌تواند باعث ضرر و زیان مالی و اعتباری آن شود، محافظت کند. برنامه‌ریزی و توسعه ساختارها برای مقابله با تهدیدهای بالقوه، شانس تبدیل شدن به یک سازمان کاردرست را بهبود می بخشد. بنابراین عملکرد هوش ریسک و مدیریت آن در بسیاری از صنایع رو به افزایش است.

اهداف مدیریت خطر

امروزه مهم‌ترین هدف هر کسب و کاری افزایش ایمنی سرمایه گذاران است. هدف مدیریت خطر شناسایی عوامل ریسک در مراحل اولیه و انجام اقدامات لازم برای کاهش اثرات منفی آن است. برخی از این اهداف در ادامه آورده‌ایم:

  • شناسایی عوامل

اولین و مهم‌ترین هدف، شناسایی انواع مختلف خطرات ناشی از ریسک است. روشی که برای مقابله با خطرات مختلف در نظر گرفته شده این است که مدیران اطلاعات را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌کنند تا زیان‌های جزئی و عمده شناسایی شوند. یه طور مثال استفاده نادرست از اینترنت توسط کارمندان با استفاده از ایمیل می تواند منجر به سرقت اطلاعات محرمانه شود.

  • کنترل:

هدف مدیریت ریسک کنترل آن است. هنگامی که خطرات بالقوه شناسایی، اندازه‌گیری و نظارت شوند، سپس هدف نهایی یافتن راه هایی برای مقابله یا کنترل آن خطرات است. هر کسب و کاری باید مقدار ریسک را در نظر بگیرد و سعی در مهار آن داشته باشد.

مزایای Risk Management

کسب و کارهایی که تمرکز بیشتری بر روی مدیریت خطرات احتمالی دارند کمتر با اختلالات و ضرر و زیان مواجه می‌شوند. زیرا مدیریت ریسک باعث می‌شود نگاه موشکافانه تری به هریک از فرآیندهای مالی و تجاری به وجود بیاید. در ادامه با مزایای مدیریت ریسک آشنا میشویم.

  • جلوگیری از غافلگیری و مشکلات ناشی ار وقوع خطر
  • مدیریت بودجه و هزینه‌ها
  • زمان‌بندی مناسب
  • پیش‌بینی راه حل های جایگزین در زمان وقع خطرات
  • اولویت‌بندی کارها در برابر ریسک
  • کاهش استرس و اضطراب
  • افزایش فرصت تصمیم‌گیری و تمرکز و در نهایت دستیابی به موفقیت

انواع روش های مدیریت خطر چیست؟

اجتناب ریسک

در مواردی که احتمال وقوع خطر بسیار بالا باشد بهتر است در مورد آن تجدیدنظر شود و با اصلاح استراتژی پروژه از خطرات احتمالی ریسک در امان بماند.

انتقال ریسک

اگر یک پروژه چندین شریک داشته باشد در صورت به وقع پیوستن خطرات، باعث انتقال آن ریسک‌ها به دیگر طرفین هم می‌شود. متداول‌ترین نوع مدیریت ریسک از نوع انتقال، بیمه است. برای مقابله با ریسک بهتر است قراردادی با شرکت‌های بیمه بسته شود تا دیگر نگرانی وجود نداشته باشد.

کاهش ریسک

در نظر گرفتن یک استراتژی مناسب یا یک برنامه‌ریزی کاربردی در کاهش بروز خطرات موثر است.

پذیرش ریسک

پذیرش ریسک به این معنی است که سعی نکنید از خطری جلوگیری یا آن را کاهش دهید بلکه با عواقب ریسک احتمالی کنار آمده و آن را بپذیرید. برای ریسک‌های کم خطر این بهترین استراتژی است.

مراحل و گام های اجرایی مدیریت ریسک

مدیریت ریسک شامل چند مرحله است که بسته به نوع پلتفرم کاری ممکن است تغیییراتی در آن اعمال شود.

  • تعیین هدف

در ابتدا باید مهم‌ترین هدف کسب و کار خود را مشخص کرده و با تعیین راه‌حل‌های مناسب از ایجاد خطرات احتمالی جلوگیری کند.

  • شناسایی خطرات احتمالی

سعی کنید از همان ابتدا تمامی حوادثی که ممکن است به وقوع بپیوندد را شناسایی کنید. در واقع این مرحله به معنی است که پیش از انجام، تمامی خطراتی که ممکن است اتفاق بیافتد را در ذهن خود پیش‌بینی کرده تا در صورت بروز، آمادگی عکس‌العمل مناسب را داشته باشید.

  • ارزیابی ریسک

حال نوبت به ارزیابی و شدت خطرات است. سپس باید خطرات را براساس اهمیت اولویت‌بندی کرده و ببینید تا چه حد حاضرید ریسک ها را متحمل شوید.

  • ارائه راه حل

در این مرحله براساس میزان خطر باید راه حلی ارائه شود و اقدامات لازمه در صورت وقوع حادثه نامطلوب صورت گیرد.

  • نظارت

در پایان این مراحل نظارت کافی بر روی استراتژی‌های ارائه شده داشته باشید و کارآیی آن را مورد بررسی قرار دهید. این مرحله نیاز به جمع‌آوری و تجریه و تحلیل مداوم اطلاعات دارد.

سخن پایانی

در این قسمت با معنای ریسک و مدریت به موقع آن آشنا شدیم، همچنین با دانستن یکسری استراتژی‌های کابردی می‌توان احتمال وقوع خطرات را پیش‌بینی و جلوگیری کرد. البته در اکثر مواقع به طور کامل نمی‌توان مانع از به وجود آمدن خطرات احتمالی شد اما می‌شود تا حدی آن را کنترل کرد. ما ریسک‌ها را مدیریت می‌کنیم تا بدانیم کدام یک از ریسک‌ها ارزش پذیرش بیشتری دارند. در این زمان مدیریت ریسک و شناسایی عوامل مخرب به کمک آمده که در نهایت بتوان درست‌ترین تصمیم‌ها را در مواقع بحرانی گرفت.

سوالات متداول

۱- چه فوایدی از مدیریت ریسک به دست می‌آید؟

مدیریت ریسک باعث بهبود عملکرد سازمانی و کاهش تأثیر ریسک‌های محتمل می‌شود. برخی از فواید مدیریت ریسک عبارتند از: کاهش خطر وقوع رخدادهای نامطلوب و افزایش امنیت سازمان. افزایش قدرت تصمیم‌گیری و اطمینان در مواجهه با ریسک‌ها.

۲- چالش‌هایی که در مدیریت ریسک وجود دارند چیست؟

عدم قطعیت، تعامل بین بخش‌ها، محدودیت منابع، پوشش تمامی ریسک‌ها




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:مدیریت ریسک , انواع ریسک , ریسک,
ارسال توسط پول دوست

معماری برند و انواع مدل های معماری نام تجاری چیست؟

معماری برند شامل سه نوع branded house، خانه برندها و برند هیبریدی است. هر نوع معماری برند مزایا و معایب خود را دارد. برای مثال، branded house می تواند هویت برند قوی و یکپارچه ایجاد کند و با به اشتراک گذاری منابع بین برندها در هزینه های بازاریابی صرفه جویی کند، اما مدیریت برندهای متعدد ممکن است دشوار باشد ولی خانه برندها می تواند انعطاف پذیرتر باشد و به تغییرات بازار پاسخ دهد، اما برای بازاریابی چندین برند می تواند گران تر باشد و پیگیری همه برندها برای مصرف کنندگان دشوار است. بهترین راه برای انتخاب معماری برند، در نظر گرفتن نیازهای خاص شرکت و بازار هدف است.

حال بیایید به برخی از مزایا بپردازیم که برخی از آن ها باعث افزایش آگاهی مصرف کنندگان، از برند، بهبود فروش ، کاهش هزینه‌های بازاریابی و افزایش ارزش ویژه برند هستند. با افزایش آگاهی از برند، فروش محصولات و خدمات سازمان در آینده افزایش می‌یابد. مصرف کنندگان با علاقه‌مندی بیشتر به خرید و استفاده محصولات و خدمات دیگر سازمان می‌شوند.

استراتژی معماری برند چیست ؟

معماری برند به سازمان اجازه می‌دهد تا با توجه به نیازهای بازار و مشتریان خود، برندهایی را ایجاد کند. معماری برند،، باعث افزایش شفافیت در بازار و در داخل سازمان که سازمان را در برابر یک وعده برند بزرگتر از آنچه هر برندی می تواند به آن دست یابد، تشویق می‌کند.

هدف معماری برند قدرت نفوذ برند و ایجاد اهرمی برای یک شرکت است تا برندهای خود را گسترش دهد تا بخشی از بازار جدید را جذب کند. در توسعه و ارزیابی معماری برند، منابع مالی، وسعت طیف مشتریان و تصمیمات استراتژیک باید مد نظر قرار گیرند. به علت تفاوت‌های شرایط و نیازهای سازمانی، هیچ راه‌حل یا فرمول جادویی یکسانی برای تعریف معماری برند مناسب وجود ندارد و تصمیم‌گیری‌ها باید با توجه به شرایط خاص و نیازهای سازمان اتخاذ شوند.

مزایای استراتژی معماری برند چیست ؟

معماری برند، با فهمیدن وضعیت خدمات شرکت و ارتباط آنها با یکدیگر، به مصرف کنندگان کمک می‌کند تا بهتر آگاه شوند و به برند اولویت بیشتری بدهند. این باعث می‌شود که ارزش ویژه‌ای برای برند ایجاد شود و می‌تواند راه‌اندازی محصولات و خدمات جدید و گسترش به بازارهای جدید را آسان‌تر کند.

همچنین، معماری برند به شرکت کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری در زمینه بازاریابی، توسعه محصول و استراتژی‌های دیگر بگیرد و باعث بهبود عملکرد و سودآوری شود. در ادامه، معماری برند کمک می‌کند تا خطر سردرگمی برند کاهش یابد و در نتیجه فروش را افزایش دهد و از دست دادن فروش و آسیب دیدن شهرت برند جلوگیری کند. این معماری همچنین به شرکت کمک می‌کند تا خدمات بهتری به مشتریان ارائه دهد و کارکنان را با فهمیدن استراتژی برند و نقش آن در کارشان، مجهزتر و با افتخار بیشتری به شرکت و برندشان کند.

چرا معماری برند مهم است؟

معماری برند به سازمان کمک می‌کند تا با ایجاد یک برند قوی و متمایز، بهترین محصولات و خدمات خود را به مشتریان خود پیشنهاد دهد و در بازار رقابتی موفقیت بیشتری داشته باشد. همچنین، با افزایش آگاهی از برند، سازمان می‌تواند بازاریابی خود را بهبود بخشد و با ارتباطات بیشتر با مشتریان و جذب مشتریان جدید، پلتفرمی برای رشد و گسترش فراهم کند.

به علاوه، با کاهش هزینه‌های بازاریابی و افزایش انعطاف‌پذیری سازمانی، معماری برند می‌تواند به شرکت کمک کند تا هزینه‌های عملیاتی کلی خود را کاهش داده و در نتیجه عملکرد بهتری داشته باشد. در نهایت، برای استراتژی معماری برند، روش‌های مختلفی وجود دارد که باید با توجه به ویژگی‌های برند و هدف بازار، روش مناسبی را انتخاب کرد.

انواع مدل های معماری نام تجاری

چهار مدل اصلی معماری برند شامل خانه برند، برند های هیبریدی، خانه برندها و مدل منعطف هستند. هر کدام از این مدل‌ها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند که باید با توجه به ویژگی‌های برند و هدف بازار، روش مناسبی را انتخاب کرد. به علاوه، مدل هیبریدی نیز وجود دارد که ترکیبی از یکی از موارد فوق است.

مدل خانه برند، برند اصلی همه فعالیت‌های برندهای فرعی را کنترل می‌کند. برندهای فرعی با نام تجاری متمایز از همدیگر استفاده می‌کنند، اما همه با منشور هویت برند و الگوی اصلی هماهنگ هستند. مدل برندهای تایید شده، برندهای فرعی توسط برند اصلی تایید شده‌اند و با نام تجاری متمایز از همدیگر عمل می‌کنند.

در مدل خانه برندها، هر برند فرعی با نام تجاری متمایز خود به طور مستقل عمل می‌کند و با هویت برند اصلی هماهنگ نیست. در مدل منعطف، برندهای فرعی با نام تجاری متمایز از همدیگر عمل می‌کنند، اما با الگوی برند اصلی هماهنگی بیشتری دارند ولی در عین حال مستقل عمل می‌کنند.

در انتخاب مدل مناسب، تسلط برند اصلی و نفوذ آن در برندهای فرعی مهم است. هر کدام از این مدل‌ها با نمونه‌های معروفی از برندها توضیح داده شده است. در کل، هریک از این مدل‌های معماری برند نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند که باید با توجه به ویژگی‌های برند و هدف بازار مناسب انتخاب شوند.که در ادامه به توضیح کامل هر یک از مدل ها می پردازیم.

مدل Branded House  چیست ؟

در مدل معماری Branded House، نام برند اصلی و برندهای فرعی هویت بصری مشترکی دارند، اما با برخی تفاوت‌های جزئی مانند استفاده از رنگ‌های متفاوت. در این مدل، برند اصلی تسلط بسیاری به همه برندهای فرعی دارد و کنترل را در دست می‌گیرد. این مدل به عنوان یک چتر یا الفا برند شناخته می‌شود. مثال‌هایی از این مدل شامل برندهای اپل و سامسونگ هستند. با این حال، این مدل برای هر شرکتی کار نمی‌کند و برخی شرکت‌ها ممکن است از مدل دیگری استفاده کنند.

معماری خانه برند دارای مزایا و معایب خاصی است. مزایای این معماری شامل سادگی در ایجاد و حفظ برند، بالا بودن وفاداری مشتریان به برند و تأکید بر وعده برند نسبت به ویژگی‌های محصول است. اما معایب آن شامل بی‌معنایی نام برند در صورت گسترده شدن برندهای فرعی، حساسیت نسبت به بدبینی افکار عمومی و تأثیر شکست برند اصلی بر برندهای فرعی است.

برندهای معروفی مانند FedEx، Apple، Samsung، GE و Smithsonian از این نوع معماری برند استفاده کرده‌اند. به طور کلی، انتخاب معماری برند مناسب باید با توجه به ویژگی‌های برند و هدف بازار صورت گیرد.

مدل House of Brands چیست؟

این مدل به برند اصلی اجازه می‌دهد تا در پشت صحنه فعالیت کند و تنها برندهای فرعی به عنوان نماینده برند در بازار حضور داشته باشند. مزایای این مدل شامل این است که برندهای فرعی می‌توانند به بازارهای خاص خود توجه کنند، تنوع بیشتری در برندها به وجود می‌آید و امکان خرید  و فروش یا ادغام برندهای دیگر وجود دارد.

اما معایب آن شامل هزینه‌های بالای ایجاد برندهای فرعی جدید، چالش در ایجاد برندهای جدید بدون تاییدیه و نیاز به سرمایه گذاری برای ایجاد آگاهی برندهای جدید است.

مدلHybrid Architecture  چیست ؟

در معماری برند هیبریدی، شرکت از ترکیب رویکردهای مختلف در برندسازی استفاده می‌کند. برخی از مزایای این رویکرد شامل افزایش اعتبار برند، افزایش تنوع محصولات و بهبود تفکر سیستمیک در سازمان هستند. این رویکرد اجازه می دهد تا اساسا بهترین های هر دو رویکرد را دریافت کنید و امکان ادغام / اکتساب ها از انواع مختلف برندها وجود دارد. بعضی از برندهای فرعی می توانند هویت جدیدی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر از نزدیک مرتبط هستند که این انعطاف پذیری بیشتر را ایجاد می‌کند.

مدل منعطف معماری برند چیست ؟

مدل برندهای معماری انعطاف پذیر، نوعی معماری برند است که به شرکت‌ها امکان ایجاد برندهای جدید یا تکامل برندهای موجود را به شیوه‌ای انعطاف پذیر و سازگار می‌دهد. استفاده از این مدل به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا نسبت به تغییرات بازار واکنش بیشتری نشان دهند، از برندهای اصلی خود محافظت کنند و ایده‌های جدید را آزمایش کنند.

با این حال، مدیریت این مدل می‌تواند دشوارتر و گران‌تر از معماری برند سنتی باشد. ویژگی‌های کلیدی این مدل شامل طراحی مدولار، کوپلینگ شل، انسجام بالا و استفاده از استانداردهای برندینگ و بازاریابی است. استفاده از این ویژگی‌ها به شرکت‌ها کمک می‌کند تا با گسترش به بازارهای جدید، تغییر موقعیت برندهای خود در بازار و آزمایش ایده‌های جدید، کسب‌وکار خود را رشد دهند.

مدل معماری زیر برند چیست ؟

مدل معماری زیر برند، روشی برای سازماندهی برندهای یک شرکت به منظور ایجاد هویت کلی برند قوی تر و بهبود وفاداری مشتری می باشد. با این حال، استفاده از این مدل می تواند با افزایش پیچیدگی، سردرگمی برند و افزایش هزینه های بازاریابی همراه باشد. به طور کلی، استفاده از این مدل می تواند به شرکت ها در ساخت برندهای قوی و توسعه کسب و کار کمک کند، اما قبل از تصمیم گیری باید مزایا و معایب احتمالی مورد بررسی قرار گیرد.

نتیجه گیری

در مقاله بحث شده است که انواع مختلفی از مدل های برند معماری وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. بهترین نوع مدل برای یک شرکت خاص به عوامل مختلفی مانند اندازه شرکت، انواع محصولات و خدمات ارائه شده و بازار هدف آن بستگی دارد. مهمترین مدل های برند معماری عبارتند از:

  • مدل خانه برند: تمامی برندهای شرکت ارتباط تنگاتنگی با برند مادر دارند.
  • مدل خانه برندها: هر یک از برندهای شرکت مستقل از بقیه هستند.
  • مدل هیبرید: برخی از برندهای شرکت ارتباط نزدیکی با برند مادر دارند، در حالی که برخی دیگر مستقل هستند.

در انتخاب مدل برند معماری، عواملی مانند ارزش ویژه برند، بازار هدف، سبد محصولات و رقابت باید در نظر گرفته شوند. همچنین، شرکت‌ها باید به انعطاف پذیری، سازگاری و به یاد ماندنی بودن برندهای خود نیز توجه کنند. با رعایت این نکات، شرکت‌ها می‌توانند مدلی از برند معماری را انتخاب کنند که به آنها کمک می‌کند تا برندهای قوی بسازند و کسب و کار خود را توسعه دهند.

سوالات متداول

۱- مزایای هر نوع معماری برند چیست؟

مزایای سه نوع معماری برند، یعنی “خانه برندها”، “branded house” و “ترکیبی” صحبت می‌کند. در خانه برندها، مزایا شامل افزایش انعطاف‌پذیری برند، کاهش ریسک برند و افزایش تمرکز برند است. در branded house، مزایا شامل افزایش آگاهی از برند، بهبود وفاداری مشتری و افزایش فروش می‌شوند. در معماری ترکیبی، مزایا شامل افزایش انعطاف‌پذیری برند، کاهش ریسک برند و افزایش تمرکز برند می‌باشد.

۲-  چالش های هر نوع معماری برند چیست؟

درباره چالش‌های مربوط به معماری برند در سه نوع مختلف، یعنی “خانه برندها”، “خانه مارک دار” و “ترکیبی” صحبت می‌کند. در خانه برندها، چالش‌ها شامل سردرگمی برند و فقدان ارزش ویژه برند است. در خانه مارک دار، چالش‌ها شامل رقیق شدن برند و تضاد برند هستند. در معماری ترکیبی، چالش‌ها شامل ناسازگاری برند و پیچیدگی برند می‌شوند.

۳- معیار های انتخاب معماری برند مناسب ؟

برای انتخاب نوع مناسب معماری برند برای شرکت خود، باید به عواملی مانند اندازه و وسعت شرکت، تعداد برندها، بازارهای هدف و اهداف شرکت توجه کرد. سپس می توانید یک استراتژی معماری برند مناسب برای شرکت خود توسعه دهید. سه نوع اصلی معماری برند شامل خانه برندها، خانه با نام تجاری و ترکیبی هستند. انتخاب معماری برند صحیح برای شرکت شما بستگی به نیازها و استراتژی های خاص آن شرکت دارد و شرکت ها ممکن است با تغییرات در زمان، نیاز به تغییر و بهبود در معماری برند خود داشته باشند.

۴- چگونه یک استراتژی معماری برند را اجرا کنم؟

برای اجرای استراتژی معماری برند، باید مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. مدل معماری برند خود را تعریف کنید
  2. دستورالعمل های برند را توسعه دهید
  3. دارایی های برند ایجاد کنید
  4. کارمندان خود را آموزش دهید
  5. معماری برند خود را به مشتریان خود منتقل کنید

۵- چگونه موفقیت یک استراتژی معماری برند را اندازه گیری کنم؟

برای سنجش موفقیت یک استراتژی معماری برند، می توان از معیارهای آگاهی از برند، ترجیح برند، وفاداری به برند و فروش برند استفاده کرد. همچنین، از نظرسنجی ها و گروه های متمرکز نیز می توان برای دریافت بازخورد از مشتریان در مورد معماری برند استفاده کرد. این ابزارها می توانند به شرکت ها کمک کنند تا میزان موفقیت واقعی استراتژی معماری برند خود را سنجیده و در صورت نیاز اصلاحات لازم را در این زمینه انجام دهند.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

همه چیز درباره بنچمارک و انواع آن

آیا تاکنون درباره بنچمارک شنیده‌اید؟ در این مقاله می‌خواهیم درباره بنچ مارکتینگ چیست؟، مراحل، انواع مدل‌ها و نحوه اجرای آن صحبت کنیم.

بنچمارک چیست؟

بنچمارک یک کلمه دو بخشی انگلیسی می‌باشد که از دو بخش Bench و Mark تشکیل شده است. در لغت Benchmark به معنای یک شاخصه و معیار است که سایر موارد را نسبت به آن می‌سنجند. در واقع  به معنای معیاری است که بر اساس آن عملکرد یک سیستم، قطعه الکترونیکی و یا حتی یک برنامه را می‌سنجند.

در زمینه‌های کامپیوتری، بنچ مارک نرم افزار یا برنامه‌ ایست که عملکرد قطعات سخت افزاری را بررسی، تجزیه و تحلیل می‌کند. توجه داشته باشید که از  بنچمارکینگ تنها برای قطعات الکترونیکی استفاده نمی‌شود. این بدان معناست که از این اصطلاح برای سایر مواردی غیر از موارد التکرونیکی از جمله مدیریت، اقتصاد، جغرافیا، آب و هوا و حتی آمار استفاده می‌شود.

چرا بنچ مارکینگ اهمیت دارد؟

با گسترش روز افزون تکنولوژی و علوم رایانه‌ای مقایسه عملکرد گوشی‌های تلفن همراه هوشمند و قطعات سخت افزاری موبایلی و کامپیوتری بسیار سخت‌تر شده است. به زبانی دیگر، امروزه نمی‌توان تنها با مشاهده مشخصات فنی قطعات گوشی، کامپیوتر و یا لپ تاپ‌ها، عملکرد قطعات سخت افزاری آن‌ها را مورد سنجش قرار داد. در واقع بنچ مارک‌ها معماری قطعات کامپیوتری را بررسی می‌کنند.

برای مثال امروزه نمی‌توان با قاطعیت بیان کرد که یک پردازنده مرکزی 4 هسته‌ای از یک پردازنده مرکزی هشت هسته‌ای ضعیف‌تر است. چون ممکن است از نظر معماری، یک CPU چهار هسته‌ای قوی‌تر از یک پردازنده مرکزی هشت هسته‌ای باشد و عملکرد بهتری را ارائه کند. برای این که بتوانیم به صورت دقیق و مشخص بیان کنیم که کدام یک از این پردازنده‌ها بهتر هستند باید از بنچمارک‌‌ها استفاده کنیم.

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید بنچ مارکینگ، نه تنها توسط خریداران بلکه توسط تولید کنندگان قطعات سخت‌افزاری نیز مورد استفاده قرار می‎‌گیرد. با توجه به استفاده از این سیستم مقایسه قطعات و عملکردی، شاخص های کلیدی هر قطعه به دست می‌آید. و شرکت‌ها می‌توانند نسبت به رقبای خود یک مزیت رقابتی در محصولات خود به وجود بیاورند.

اهداف بنچ مارک چیست؟

بنچمارک، اهداف خاصی را دنبال می‌کند که هم به نفع خریدان و هم به نفع شرکت‌های تولید کننده قطعات سخت افزاری است. بنچمارکینگ، باعث می‌شود که خریداران بتوانند محصولی را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را نسبت به محصولات مشابه خود داراست. همین امر موجب می‌شود که خریداران بتوانند کیفیت بالاتری را با خرید قطعه مد نظر خود دریافت کنند. در خصوص شرکت‌ها نیز بایستی بگوییم که بنچمارکینگ به آنها کمک می‌کند تا بهترین کیفیت را نسبت به رقبای خود ارائه دهند تا بازار رقابتی را به سایر رقبای خود واگذار نکنند.

در واقع هدف اصلی ، آن است که بتوانیم نمونه‌ها و الگوهایی با عملکرد بهتر را در مقایسه با سایر قطعات بیابیم. و در ادامه شرکت‌ها بتوانند با توجه به این نمونه و الگوها بتوانند محصولاتی را تولید کنند که عملکرد بهتر و قوی‌تری را برای خریدران به ارمغان می‌آورند.

مراحل و فرآیند بنچمارک چیست؟

به طبع هر چیزی که بر اساس اصول و قاعده اجرا شود، نتایج خوب و مناسبی را در پی خواهد داشت. درباره بنچ مارک نیز بایستی اجرای مراحل و فرآیند بر اساس اصول پیش برود تا بتواند بهترین نتیجه را به همراه داشته باشد. اگر می‌خواهید یک بنچمارکینگ درست و دقیق را انجام دهید پیشنهاد می‌کنیم که به طور حتم مراحل زیر را به صورت دقیق انجام دهید.

مرحله اول : طرح و برنامه خود را مشخص کنید

اولین قدم و مرحله آن است که به طور مشخص بدانید از دقیقا چه چیزی را می‌خواهید. در مرحله پی خواهید برد که دقیقا باید از کدام نوع باید استفاده شود. بایستی مشخص کنید که قصد مقایسه چه چیزی را در سر می‌پرورانید و ما حصل این کار چه خواهد.

مرحله دوم : جمع آوری اطلاعات

بعد از آن که هدف، طرح و برنامه خود را مشخص کردید باید به سراغ جمع آوری اطلاعات بروید. این که دقیقا چه دسته از اطلاعاتی را برای بنچ نیاز دارید وابسته به نوع بنچمارکی است که استفاده خواهید نمود. گاها این جمع آوری اطلاعات کار ساده‌ای نخواهد بود. زیرا باید اطلاعات لازمه را گاهی از اوقات از رقیب مستقیم خود جمع آوری کنید. در این قسمت بایستی به شکل یک مشتری در بیائید و به جمع آوری اطلاعات لازمه بپردازید.

مرحلهٔ سوم: تجزیه‌ و تحلیل

اطلاعاتی که جمع آوردی می‌کنید به دو صورت کمی و کیفی هستند. برای اطلاعات کیفی بایستی با خلاقیت روشی از تجزیه و تحلیل و مقایسه را ابداع کنید. این در حالی است که برای اطلاعات کمی شما به راحتی هر چه تمام‌تر می‌توانید آن‌ها را به صورت نمودارهای دایره‌ای و یا ستونی در بیاورید. پیشنهاد می‌کنیم که از نمودار ستونی و میله‌ای استفاده کنید و اطلاعات مربوط به رقبا و خودتان در یک صفحه نمودار قرار دهید. با این کار به راحتی می‌توانید بهترین مقایسه را انجام دهید و شاخص‌های کلیدی را دریابید.

مرحله چهارم: اجرا کنید

حال که اطلاعات کاملی را به دست آوردید و آن‌ها به خوبی مورد بررسی قرار دادید، وقت آن رسیده است که یک برنامه اجرایی تنظیم کنید. توجه داشته باشید که قبل از برنامه ریزی یک لیست از برنامه‌ها و ایده‌ها تهیه کنید. این امر باعث خواهد شد که شما واقع بینانه‌تر عمل کنید. پس از برنامه ریزی دقیق وقت آن فرا رسیده که بهترین عملکرد خود را نشان دهید و برنامه‌های خود را اجرایی کنید.

مرحله پنجم: رصد کنید

در این مرحله که آخرین مرحله از مراحل پنجگانه بنچمارک است، شما باید مجددا نتایج عملکرد و برنامه ریزی‌های خود را بررسی و رصد کنید. در صورتی که نتایج باب میل و طبق برنامه‌ ریزی‌های شما نبود بایستی به مرحله سوم برگردید و مجددا دست به الگوبرداری و بهینه کاوی بزنید.

بنچمارکینگ چه مزایایی دارد؟

بنچمارکینگ دارای مزیت‌های فراوانی است که مهمترین آن‌ها، شناسایی شکاف‌ها، نقاط قوت و ضعف خود و مقایسه با سایر رقباست. شرکت‌ها و مجموعه‌های بسیاری وجود دارند که عملکرد خود را با شرکت‌های قوی و هم‌راستای خود مقایسه می‌کنند. دلیل این قیاس چیزی جز شناخت مشکلات، نقاط ضعف و قدرت، تعیین وضعیت فعلی و برنامه ریزی بهتر برای آینده نخواهد بود. در لیست زیر مهمترین مزایای بنچمارک را مشاهده می‌کنید.

  • شناسایی و اولویت‌بندی بخش‌هایی از کسب ‌و کارتان که می‌توانند بهتر شوند
  • درک بهتر و دقیق‌تر نیازهای مشتریان
  • یافتن نقاط قوت و ضعف کسب‌ و کارتان
  • تعیین اهداف و عملکرد مورد توقع
  • رصد عملکرد و مدیریت بهتر تغییرات
  • شناخت دقیق رقبا برای قوی‌تر ظاهرشدن در رقابت

انواع بنچ مارکینگ چیست؟

Benchmarking انواع و اقسام مختلفی دارد که با آن‌ می‌توان الگو برداری دقیق و مناسبی را ایجاد کرد. در ادامه با آن‌ها بیشتر آشنا خواهید شد.

رقابتی

 این نوع یکی از محبوب‌ترین روش‌هاست. در این روش تمامی مراحل، فرایندها، محصولات و خدمات، مسائل مالی و اداری، مدیریت و مسائل بازاریابی مورد مقایسه قرار خواهند گرفت.

استراتژیک

در این روش، برنامه‌ و استراتژی‌های شرکت‌های رقیب موفق هم راستا به صورت کامل بررسی می‌شود و از موفق‌ترین برنامه‌های رقبا که بازخورد خوب و مناسبی را داشته‌اند در طرح و برنامه‌های شرکت خود استفاده می‌شود.

عملکرد

مقایسه عملکرد محصولات و خدمات شما نسبت به عملکرد خدمات و محصولات رقبای شما مورد قیاس کامل قرار می‌گیرد. به طور معمول این مقایسه در خصوص ویژگی‌ محصولات و خدمات، قیمت، کیفیت و نوع طراحی و میزان رضایت مشتریان صورت می‌گیرد.

دیجیتال

برخی از کسب و کارها بر بستر اینترنت و فضای مجازی هستند. به طبع رقبای این دست از کسب و کارها در فضای دیجیتالی به ارائه خدمات می‌پردازند. در بنچ مارکینگ دیجیتالی شما به بررسی و مقایسه خدمات دیجیتالی خود با رقبایتان می‌پردازید. برای مثال مقایسه‌ای در نحوه مدیریت سایت شما و رقیبان شما به وجود می‌آید.

فرآیند و روش‌ها

همان طور که ذکر شد الگو برداری و بهینه کاوی فقط در مقایسه خدمات و محصولات نیست. در برخی از اوقات بایستی، فرآیند و روش‌ها را مورد مقایسه و بررسی قرار داد. برای مثال شما می‌تواند روش کاری، روش تولید محصول و ارائه خدمات خود را با شرکت‌ها، مجموعه‌ها و سازمان‌های رقیب هم سو و قوی مقایسه کنید و عملکرد خود را بهبود ببخشید.

داخلی

در این نوع از بنچمارکینگ، عملکرد اعضای داخلی، تیم‌ها و بخش‌های مختلفی داخلی شرکت و یا مجموعه مورد قیاس قرار می‌گیرند. هدف از بنچمارکینگ داخلی افزایش سطح کیفی عملکرد اعضای داخلی شرکت و یا سازمان هاست.

خارجی

از بنچمارکینگ خارجی برای مقایسه عملکرد و موقعیت کسب و کارها نسب به رقبای آن‌ها استفاده می‌شود.

مهندسی معکوس

مهندسی معکوس در لغت یعنی این که به جای آن که از سوال شروع کنیم و به پاسخ برسیم، از پاسخ شروع می‌کنیم و به سوال می‌رسیم. در بنچ مارکینگ مهندسی معکوس به جای آن که مسیر تولید یک محصول و خدمات را بررسی کنیم، به بررسی خود محصول می‌پردازیم و مسیر تولید آن محصول را در می‌یابیم.

بهترین زمان بنچ مارکینگ در سازمان

به صورت کلی شما می‌بایست در سه زمان بنچمارکینگ را انجام دهید که این سه زمان به ترتیب عبارتند از: زمانی که شما قصد دارید در آینده عملکرد بهتری را عرضه کنید و بهینه‌ سازی فرآیند‌ها را انجام دهید؛ زمانی که می‌خواهد کسب و کار خود را رشد و توسعه دهید. زمانی که نیرو‌های شما انگیزه و روحیه خود را از دست داده‌اند و شما می‌خواهید انگیزه آن‌ها را بازیابی کنید.

سخن پایانی

بنچمارک معیاری و شاخصه ایست که به شما کمک می‌کند تا بتوانید قطعات، محصولات و خدمات مختلف را با هم مقایسه کنید و بهترین انتخاب را انجام دهید. شما با بنچمارکینگ درست و اصولی قادر خواهید بود که به رشد و توسعه کسب و کار خود در بازارهای رقابتی بپردازید. دکتر ویز از جوانان متخصص بهره می‌برد تا بتواند به رشد کسب و کار شما کمک شایانی کند. متخصصین دکتر ویز که در علوم روز دنیا تبحر ویژه‌ای دارند انگیزه کافی را دارند تا به پیشرفت و رشد فردی و شغلی شما کمک کنند.

 سوالات متداول

1- آیا برای هر کسب و کاری می‌توان از Benchmark استفاده کرد؟

بله، شما نه تنها برای کسب و کار خود بلکه برای رشد و پیشرفت شخصی خود نیز می‌توانید از بنچ مارک استفاده کنید

۲- بنچمارکینگ چند مرحله دارد؟

در کمترین حالت ممکن شما بایستی، مراحل پنج‌گانه‌ای که ذکر شد را طی نمائید. البته گفتنی است که شما می‌توانید تعداد مراحل الگو برداری و بهینه کاوی را انجام دهید.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:نچ مارکینگ , مارکینگ , بنچمارک,
ارسال توسط پول دوست

نفوذ برند و انواع استراتژی بهبود نفوذ برند چیست؟

آیا می‌دانید نفوذ برند چیست؟ بهترین نرخ نفوذ در بازار چه مقدار است؟ آیا می‌توان آن را بهبود داد؟ با دکتر ویز همراه باشید تا پاسخ این سوالات را بیابید.

برند‌های مختلف برای افزایش مشتریان و رشد سهم خود در بازار، به برنامه‌ریزی بازاریابی، فروش یا رقابت با سایر برندها می‌پردازند. به همین دلیل است که هر سازمان سعی دارد با طراحی استراتژی‌های اثربخش، صرف زمان و هزینه به بازار هدف خود نفوذ کند. نفوذ برند در مسیر رشد و توسعه کسب و کار از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید از آن چشم‌پوشی کرد. اما نفوذ در برند دقیقا چیست؟

استراتژی نفوذ برند چیست؟

محبوبیت برند در یک بازار مشخص را با نفوذ در برند (Market Penetration) اندازه‌گیری و مدیریت می‌کنند. در واقع نفوذ در برند مطابق با میزان فروش موفق محصولات، خدمات برند و جایگاه محصول مورد نظر در بازار، تعیین می‌شود. با این معیار متوجه خواهید شد که کسب و کارتان تا چه اندازه توانسته جای خود را در ذهن خریدار و بازارهای موجود باز کند.

چرا نفوذ برند (Market Penetration) مهم است؟

چهار عامل مهم در رشد کسب ‌و کار و افزایش فروش، هویت بصری برند، منشور هویت برند، داستان سرایی برند و نفوذ برند است.

  • هویت بصری چیزی است که مخاطبان در نگاه اول می‌بینند و با توجه به آن، در مورد برندتان آگاهی پیدا می‌کنند.
  • منشور هویت ابزاری است که به یک نام تجاری هویت می‌بخشد و کمک می‌کند عناصر اصلی تشکیل‌دهنده، شناسایی و در طراحی برند از آن استفاده شود.
  • داستان سرایی  برند، یعنی اینکه به مخاطبان بگویید برندتان روی چه ارزش‌هایی استوار است. باید بررسی کنید که چگونه می‌توانید ماجرای الهام‌بخش خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارید.
  • نفوذ در برند هم که ابزار سنجش محبوبیت برندینگ است.

بسیاری از کسب و کار‌ها سه مورد اول را رعایت کرده ولی بدون در نظر گرفتن مورد آخر، به ارائه خدمات و یا فروش محصولات می‌پردازند و پس از مدتی می‌بینند که نتیجه‌ای نگرفته‌اند.

اینجاست که اهمیت بالای نفوذ در بازار نمایان می‌شود. برای اینکه بتوانید برندتان را میان مردم محبوب کنید و صدای برند خود را به مردم برسانید، باید از استراتژی نفوذ در برند استفاده نمایید. نفوذ در برند به دلایل زیر است که مهم می‌شود:

  • اولین موضوعی که باعث می‌شود این معیار مهم شود، تاثیر آن در نیچ مارکتینگ است. اگر نمی‌دانید نیچ مارکتینگ چیست؟ باید بگوییم: نیچ مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که نیازهای قشر مشخصی از جامعه (مشتریان بالقوه) را شناسایی می‌کند و بر اساس نیاز آن‌ها، تولید صورت می‌گیرد. این باعث می‌شود محصولات، بازاری همیشگی و وفادار داشته باشند. نفوذ در برند در این نوع بازاریابی تاثیر می‌گذارد و کمک می‌کند به بخش‌های بکر بازار نفوذ پیدا کنید؛ بخش‌هایی که حتی از چشم رقبای شما هم به دور مانده‌اند.
  • قطعا هدف افراد از راه‌اندازی کسب و کار، کسب درآمد است. نفوذ در برند از مواردی است که بر افزایش درآمد یک کسب و کار تاثیر می‌گذارد. در واقع با کمک این معیار، کسب و کار، محصولات یا خدمات شما با سرعت بسیار بالا توسط مخاطبان شناخته شده و مورد قبول واقع می‌شوند.
  • نفوذ برند نشان می‌دهد که استراتژی بازاریابی شما چقدر موفق بوده است. در واقع به هر اندازه که میزان نفوذ بیشتر باشد، نشان می‌دهد که در برنامه‌ریزی، تحقیقات و انتخاب مدل بازاریابی‌تان موفق‌تر عمل کرده‌اید.
  • اگر از این معیار در ابتدای کسب و کار خود استفاده کنید، می‌توانید اندازه بازار برای محصولات یا خدمات، تعداد رقبا و میزان موفقیت‌تان را مشخص کنید و در واقع از جایگاه فعلی برند خود آگاه شوید. با آگاهی از برند و جایگاه فعلی آن، برنامه‌ریزی برای توسعه و رشد کسب و کار، با ریسک پایین‌تری انجام می‌شود.

مزایای نفوذ در بازار چیست؟

نفوذ در برند مزایای بسیاری برای کسب و کار دارد. حتی به جرات می‌توان گفت مهم‌ترین فاکتور در موفقیت یک کسب و کار و توسعه برند، همین معیار است. در ادامه مزایای این معیار را به تفکیک بیان می‌کنیم تا با آن بیشتر آشنا شوید.

  • با استفاده از استراتژی نفوذ در بازار می‌توان فروش محصولات را به طور دقیق تجزیه و تحلیل و در نتیجه میزان فروش را ارزیابی کرد.
  • این استراتژی کمک می‌کند در بازارهای رقابتی که کالاهای مشابه تولید می‌کنند، برنده شوید. یعنی به گسترش کسب و کار و در نتیجه فروش بیشتر نسبت به رقبا کمک می‌کند.
  • علاوه بر اینکه فروش شما نسبت به رقبا بیشتر می‌شود، می‌توانید محصولات مشابه دیگر تولید کرده و با استفاده از محبوبیتی که با دیگر محصولات خود کسب کرده‌اید، آن‌ها را هم به فروش برسانید. موضوعی که اهمیت دارد این است که چون مشتریان از کیفیت محصولات قبلی شما مطمئن هستند، شما هم تلاش می‌کنید تا محصولات جدید را با کیفیت بهتر، تولید و عرضه کنید‌. با بالا رفتن کیفیت، مشتریان شما راضی‌تر و بیشتر می‌شوند‌.
  • در استراتژی نفوذ برند، قیمت محصولات کاهش یافته و تبلیغات بسیار زیاد می‌شود. افزایش فروش، کاهش قیمت را جبران کرده و حتی سود بیشتری نسبت به قبل دارد.
  • آخرین و مهم‌ترین مزیت نفوذ در برند، یادآوری برند است. زمانی که نام گوشی می‌آید، اولین برندی که به ذهن خطور می‌کند، آیفون یا اپل است. استفاده از استراتژی نفوذ در برند، باعث می‌شود محصولات یا خدمات شما به گونه‌ای بین مردم جا افتند که تا نام محصول به میان آمد، ذهن مخاطبان به سمت برند شما کشیده شود. این یعنی محبوبیت و شناخته شدن در میان مردم.

نرخ نفوذ برندینگ چیست؟

نرخ نفوذ برندینگ، در بازه زمانی مشخص، درصدی از بازار هدف را نشان می‌دهد که حداقل یک بار محصول یا خدمت مورد نظر را خریده‌اند. به بیان دیگر این نرخ مشخص می‌کند که محصول یا برند شما، چه سهمی‌از کل بازار بالقوه را به دست گرفته‌اند.

انواع استراتژی‌های بهبود نرخ نفوذ در بازار

استراتژی‌های بهبود میزان نفوذ متفاوت هستند. اما کسب و کارها معمولا ترکیبی از این استراتژی‌ها را مورد استفاده قرار می‌دهند. در ادامه با انواع استراتژی‌های بهبود آشنا می‌شوید.

تعدیل قیمت محصولات

ابتدایی‌ترین استراتژی که در نفوذ برند استفاده شد، تعدیل یا کاهش قیمت بود. جالب است بدانید این روش هنوز هم یک روش پرطرفدار است که به خوبی نتیجه می‌دهد. بیش از ۷۰ درصد مشتریان، قیمت را در اولویت قرار می‌دهند و بر اساس قیمت تصمیم می‌گیرند که خرید را انجام دهند یا خیر.

شاید بگویید با کاهش قیمت، سود بسیار کاهش می‌یابد. گفته شما کاملا درست است، اما با این کار می‌توانید سهم بیشتری از بازار را در دست بگیرید و به مرور زمان سود شما چندین برابر می‌شود.
توجه داشته باشید که برخی از کسب و کارها در مقابل کاهش قیمت، کیفیت محصولات یا خدمات را پایین می‌آورند. این کار ریسک بالایی دارد و می‌تواند موجب ریزش مشتری شود. برای همین باید قبل از عملی کردن آن، بررسی‌های لازم را انجام دهید.

افزایش تبلیغات

تبلیغات یا آگاهی‌بخشی از قدیم روشی محبوب برای جذب مشتریان بوده است. در صورتی که تبلیغات به درستی انجام شود، نتایج مثبت زیادی خواهد داشت.

تولید محصولات جدید

از دیگر روش‌های بهبود نفوذ در برند، تولید محصول جدید است. برای اینکه بتوانید از طریق این روش، نفوذ برندتان را بهبود ببخشید، باید آن دسته از نیازهای کاربران که کمتر به آن توجه می‌کنند را شناسایی کنید.

سپس محصولاتی را تولید کنید که پاسخگوی این نیاز باشند تا بتوانید سهم بازار را در دست بگیرید. با افزایش خرید مشتریان، ضریب نفوذ برند شما هم افزایش پیدا می‌کند.

ایجاد و افزایش احساس نیاز به مصرف محصولات

در این استراتژی همان‌طور ک از نامش پیداست، باید کاری کنید که کاربران به محصولات یا خدمات شما احساس نیاز پیدا کنند. این استراتژی مخصوصا زمانی که تازه وارد کار شده‌اید، بسیار پاسخگو خواهد بود. با این استراتژی می‌توانید درباره محصول، راه‌حل‌ها و مزیت‌های رقابتی محصولات و خدمات‌تان به مردم آگاهی بدهید.

افزایش کانال‌های فروش

هر چقدر تعداد نمایندگی‌ها و کانال‌های فروش شما بیشتر باشد، تبلیغات‌تان بیشتر سرو صدا می‌کند. در ضمن افراد بیشتری با محصولات و خدمات‌تان آشنا می‌شوند و به آن‌ها دسترسی پیدا می‌کنند. این استراتژی باعث می‌شود که مشتریان به سهولت خرید را انجام دهند و شانس نفوذ برند شما هم در بازار افزایش می‌یابد.

جذب مشتریان برند‌های رقیب

زمانی که شما مزیت‌های رقابتی خود را پررنگ‌تر کنید، مشتریان برند‌های رقیب به سمت شما کشیده می‌شوند. در نظر گرفتن تخفیفات ویژه یکی از مواردی است که باعث جذب مشتریان رقیب می‌شود.

افزایش کیفیت محصولات و خدمات

مشتریان همواره به دنبال محصولات و خدمات باکیفیت هستند و هر چقدر یک برند محصولات و خدمات باکیفیت ارائه دهد، مشتری بیشتری خواهد داشت. البته این استراتژی باید بسیار هوشمندانه پیاده‌سازی شود.

مثلا با افزایش کیفیت و افزایش قیمت به طور ناگهانی، امکان از دست دادن مشتریان فراهم می‌شود. پس به قیمت، به عنوان نقش حیاتی در تصمیم‌گیری مشتریان نیز توجه داشته باشید.

افزایش کیفیت خدمات پشتیبانی

پشتیبانی منحصربه‌فرد یا خدمات پس از فروش فوق‌العاده باعث می‌شود مشتری متوجه شود که در اولویت قرار دارد و هدف فروشنده، تنها فروش نبوده است. سعی کنید رابطه خود را حتی پس از فروش محصول حفظ کنید. به گونه‌ای که اگر مشتریان سوال یا مشکلی داشتند، آن را برطرف کنید. حتی از نظرات مشتریان برای بهبود خدمات با محصولات‌تان استفاده کنید.

جمع بندی

همان‌طور که در این مقاله خواندید، یکی از عناصر حیاتی برای رشد کسب و کار، پیاده‌سازی استراتژی نفوذ برند است. این استراتژی به افزایش فروش و داشتن یک برند لوکس، کمک شایانی می‌کند.
در واقع کسب و کار‌هایی که نیاز به رشد یا دیده شدن دارند با این استراتژی می‌توانند موفق شوند و حتی از رقبای خود پیشی بگیرند. نکته‌ای که نباید فراموش کنید این است که تکنیک‌های این استراتژی را کاملا صحیح، متناسب با نیاز و به خوبی پیاده‌سازی کنید تا بتوانید به قلب بازار هدف خود نفوذ کنید.

پس اگر تا به الان چیزی در مورد این استراتژی نمی‌دانستید و از آن بهره نگرفته‌اید، با برندسازی مجدد بر پایه این استراتژی، کار خود را آغاز کنید. در این راستا می‌توانید از مجموعه تخصصی دکتر ویز کمک بگیرید. دکتر ویز تیمی ‌متشکل از جوانان متخصص در زمینه‌های دانش روز دنیا است که با هدف ارتقاء رشد فردی و شغلی افراد گرد هم آمده‌اند.

با کمک این مجموعه به راحتی و بسیار سریع می‌توانید به هدف دلخواه‌تان برسید. پس بدون اتلاف وقت به سایت دکتر ویز مراجعه کرده و فرم ارتباط با ما را پر کنید تا پکیج ویژه مشاوره را به صورت کاملا اختصاصی در حوزه کسب و کارتان دریافت کنید.

سوالات متداول نفوذ برند

۱. نفوذ برند چیست؟

نفوذ برند در واقع ابزار مدیریت و اندازه‌گیری محبوبیت خدمات، محصولات یا برند شما در یک بازار مشخص است.

۲. چگونه می‌توان نرخ نفوذ در بازار را بهبود بخشید؟

تولید محصولات جدید، افزایش تبلیغات، تعدیل قیمت محصولات، جذب مشتریان برند‌های رقیب، افزایش کانال‌های فروش، ایجاد و افزایش احساس نیاز به مصرف محصولات، افزایش کیفیت محصولات و خدمات، افزایش کیفیت خدمات پشتیبانی

۳. چگونه می‌توان نرخ نفوذ در بازار را محاسبه کرد؟

باید تعداد خریداران را بر کل جمعیت بازار هدف تقسیم کرده و جواب را در ۱۰۰ ضرب کنید.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:برند , برندسازی , نفوذ برند,
ارسال توسط پول دوست

معرفی برترین استراتژی های موفق فروش

استراتژی فروش یکی از عوامل کلیدی در موفقیت هر سازمان تجاری است. با توجه به رقابت شدید در بازار و تغییرات پیوسته در عرصه تجارت، طراحی و پیاده‌سازی یک استراتژی فروش، می‌تواند برای سازمان، فرصت‌های جدیدی را به ارمغان بیاورد. در این مقاله، به بررسی انواع استراتژی‌ فروش پرداخته خواهد شد. با ارائه اطلاعات و راهنمایی‌های کاربردی در این زمینه، سعی خواهیم کرد تا به مدیران و کارشناسان فروش کمک کنیم تا استراتژی مناسب برای سازمان خود را طراحی و پیاده‌سازی کنند.

نگاهی کوتاه به مفهوم استراتژی فروش

Sales strategy یا همان استراتژی فروش یک طرح راهبردی است که توسط یک شرکت برای افزایش فروش و رسیدن به اهداف تجاری تدوین می‌شود. در هنگام تعیین استراتژی فروش، باید در نظر گرفت که بازار چه نیازهایی دارد و رقبای موجود چگونه عمل می‌کنند. همچنین، باید به مزایا و ویژگی‌های منحصر به فرد محصول یا خدماتی که شرکت ارائه می‌دهد توجه داشته باشید.
به طور خلاصه، استراتژی فروش به شما کمک می‌کند تا با تحلیل بازار و نیازهای مشتریان، برنامه‌ریزی دقیقی را برای ارتقاء فروش و رشد سازمان خود تعیین کنید. در نهایت، استراتژی فروش باید توسط مدیران و تیم فروش بررسی، پیاده‌سازی و ارزیابی شود و در صورت نیاز، بهبودهای لازم در طول زمان اعمال شود.

نکاتی درباره استراتژی فروش

  • افزایش فروش از طریق شناسایی و حل مشکلات مخاطب
    وقتی که درک روشنی از مشتری ایده‌آل خود، مشکلات و خواسته‌های او دارید، آن‌گاه متوجه می‌شوید که چگونه می‌توانید به آن‌ها کمک کنید. به این روش فروش مشاوره‌ای هم میگویند.
  • افزایش فروش با افزایش سرنخ‌ها
    هرچه افراد بیشتری به سیستم فروش یا محل کسب و کار شما دسترسی داشته باشند به این معنی است که افراد بیشتری امکان خرید از شما را خواهند داشت. برای ایجاد سرنخ بیشتر، باید مشتری خود را به درستی بشناسید و سپس یک آواتار از مشتری ایجاد کنید.
  • افزایش فروش با استفاده از تبلیغات
    یکی دیگر از انواع استراتژی فروش، تبلیغات است. گاهی اوقات خرج کردن پول برای به دست آوردن پول میتواند منطقی باشد. اما نیازی نیست که هزینه‌ی خیلی زیادی را صرف تبلیغات کنید. تبلیغات حتی با بودجه کم نیز می تواند موثر باشد و باعث افزایش سرنخ ها شود. بسته به اینکه مشتری شما کیست و کجاست، تبلیغات گوگل، فیسبوک و اینستاگرام را در نظر بگیرید.
  • ارائه خدمات استثنایی به مشتریان
    ارائه خدمات استثنایی به مشتریان برای موفقیت در فروش بسیار مهم است. پاسخگو باشید، به نیازهای مشتری توجه داشته باشید، و برای برآورده کردن نیازها تلاش زیادی کنید. پشتیبانی به موقع ارائه دهید، مشکلات را به سرعت حل کنید و از انتظارات مشتری فراتر بروید. مشتریان راضی بیشتر به مشتریان دائمی تبدیل می شوند و کسب و کار شما را به دیگران ترجیح می دهند.

معرفی رایج ترین روش ها و استراتژی های بازاریابی در جهان

با ما همراه باشید تا با تمامی استراتژی های فروش و بازاریابی آشنا شوید:

بازاریابی B2C یا تجارت به مشتری (Business to Customer Marketing)

بازاریابی تجارت به مشتری (B2C) از انواع استراتژی فروش و بازاریابی است که برای جذب و فروش محصولات و خدمات به مشتریان استفاده می‌شود. در این نوع بازاریابی، تأثیر عواملی مانند عواطف و تمایلات مشتریان بسیار مهم است. در بازاریابی B2C از استراتژی‌های متداول شامل تبلیغات رسانه‌ای، بازاریابی محتوا، تبلیغات آنلاین، روابط عمومی، تخفیف‌ها و تبلیغات فروش، تجربه مشتری و بازاریابی استفاده می‌شود. هدف اصلی این نوع بازاریابی، جذب وفاداری مشتریان، افزایش فروش و ساختن یک برند قوی است.

بازاریابی B2B یا تجارت به تجارت (Business to Business Marketing)

بازاریابی تجارت به تجارت (B2B) به استراتژی‌ها و روش‌های بازاریابی برای فروش محصولات و خدمات به سازمان‌ها و شرکت‌ها اشاره دارد. در بازاریابی B2B، تأثیرگذاری بر ارزش‌های سازمانی، ارتباطات بلندمدت و خلق ارزش برای سازمان‌ها مهم است. روش‌های بازاریابی B2B شامل تحقیقات بازار، نمایشگاه‌ها، بازاریابی محتوا، روابط عمومی، شبکه‌سازی، تجربه مشتری و بازاریابی مستقیم می‌شوند. هدف اصلی بازاریابی B2B کسب قراردادها و معاملات بلندمدت با سازمان‌ها است.

بازاریابی مشارکت در فروش (Affiliate Marketing)

بازاریابی مشارکت در فروش یا Affiliate Marketing ، یک روش بازاریابی است که در آن افراد یا شرکت‌ها به عنوان بازاریابان، محصولات یا خدمات شرکت دیگری را تبلیغ کرده و در صورت انجام معامله، پاداش مالی دریافت می‌کنند. این روش مزایایی مانند افزایش نمایش محصول، گسترش شبکه فروش و کاهش هزینه‌های بازاریابی را به همراه دارد. برای بازاریابان مشارکتی نیز مزایایی مانند کسب درآمد و ارتقای مهارت‌های بازاریابی وجود دارد. این روش بر پایه همکاری و مشارکت بین شرکت و بازاریاب عمل می‌کند. انواع همکاری در فروش را در دکتر ویز دنبال کنید.

بازاریابی وابستگی (بازاریابی شراکتی)

بازاریابی وابستگی یک مفهوم است که در آن دو نفر یا دو نهاد یک شراکت متقابل و مفید برقرار می‌کنند. این شراکت می‌تواند بین دو برند، یک شرکت یا سازمان، یا هر دو نهاد مرتبط دیگری برقرار شود. ایده اصلی در اینجا این است که هر دو طرف می‌توانند از منابع خود برای ایجاد یک کمپین متقابل و سودمند استفاده کنند.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

بازاریابی درونگرا یک روش استراتژیک در بازاریابی است که بر جذب و نگه‌داشتن مشتریان تمرکز دارد. در این روش، با ایجاد محتوای ارزشمند و جذاب، توجه مخاطبان جلب می‌شود و ارتباط دوسویه با آن‌ها برقرار می‌شود. در این بازاریابی از روش‌هایی مانند ایجاد محتوا، بهینه‌سازی موتورهای جستجو و استفاده از رسانه‌های اجتماعی و ایمیل مارکتینگ استفاده می‌شود. بازاریابی درونگرا به افزایش اعتماد، ارتباط قوی‌تر و افزایش نمو کسب و کار کمک می‌کند.

بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)

بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing، رویکردی است در بازاریابی که با استفاده از تبلیغات فعال و ارسال پیام‌های تبلیغاتی، به مخاطبان تلاش می‌کند تا آن‌ها را به خرید یا استفاده از محصول یا خدمات ترغیب کند. این روش از تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، تماس تلفنی و تبلیغات در رسانه‌های مختلف استفاده می‌کند.
با این حال، معایبی مانند ناخوشایندی پیام‌های تبلیغاتی و عدم پاسخگویی ممکن است وجود داشته باشد. بازاریابی برونگرا به طور عمده برای جذب مخاطبان گسترده و تبلیغ محصولات عمومی استفاده می‌شود.

بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان یکی از اثرگذار ترین انواع استراتژی فروش در بازاریابی است که در آن افراد با انتقال اطلاعات، تجربیات و نظرات خود به دیگران، به تبلیغ و ترویج محصول یا خدمات می‌پردازند. در این روش، مشتریان موجود به عنوان سفیران برند، با دیگران درباره محصول یا خدمات مورد نظر خود صحبت می‌کنند و این اطلاعات از طریق دهان به دهان منتقل می‌شوند. بازاریابی دهان به دهان اعتماد بیشتری را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورد، زیرا از طریق نظرات و تجربیات افرادی که آن را تجربه کرده‌اند، اطلاعات مستقیم و معتبرتری به دست می‌آید. این روش معمولاً به عنوان یک روش مؤثر در ترویج و بازاریابی محصولات جدید یا خاص استفاده می‌شود.

بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)

بازاریابی ویروسی یا Viral Marketing روشی در بازاریابی است که با استفاده از انتشار محتوا و انتقال سریع آن توسط مخاطبان، به صورت گسترده و سریع در بین مردم منتشر می‌شود. در این روش، هدف اصلی، تولید محتوای جذاب، خلاقانه و به یادماندنی است که توسط مخاطبان به اشتراک گذاشته شود و باعث ایجاد یک انفجار انتشار در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها می‌شود. بنابراین این روش باعث افزایش آگاهی نسبت به برند، محصول و خدمات خواهد شد.

بازاریابی تدافعی (Defensive Marketing)

بازاریابی تدافعی، رویکردی در بازاریابی است که شرکت‌ها در آن سعی می‌کنند برند، محصول یا خدمات خود را در برابر رقبا و عوامل خارجی حفظ کنند و از افت دستاوردهای بازاریابی جلوگیری کنند.. این روش شامل استفاده از تبلیغات مناسب، رقابت قیمتی، بهبود کیفیت، ارائه خدمات برتر و ایجاد مزیت رقابتی می‌شود. هدف اصلی آن، حفظ مشتریان فعلی و جلب مشتریان جدید است.

بازاریابی تهاجمی (Offensive Marketing)

بازاریابی تهاجمی یا Offensive Marketing، رویکردی در بازاریابی است که شرکت‌ها با حمله به رقبا و استفاده از استراتژی‌های قدرتمند مانند تبلیغات قوی، رقابت قیمتی و نوآوری محصول، سعی می‌کنند سهم بازار خود را افزایش دهند. هدف بازاریابی تهاجمی جذب مشتریان جدید و تغییر تصویر برند است. با استفاده از بازاریابی تهاجمی، شرکت‌ها تلاش می‌کنند رقبا را به تنگنا بیندازند و موفقیت و رشد خود را تضمین کنند.

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

بازاریابی دیجیتال، استفاده از ابزارها و روش‌های دیجیتال برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات است. این روش امکان هدفمندسازی، برقراری تعامل، اندازه‌گیری دقیق، رقابت برابر و گستردگی را فراهم می‌کند. دیجیتال مارکتینگ به شرکت‌ها امکان می‌دهد برند خود را معرفی کنند، محصولات و خدمات را بهتر نشان دهند و بازاریابی را به صورت هدفمند و بهینه انجام دهند.

بازاریابی آنلاین یا وب (Web Marketing)

بازاریابی آنلاین یا Web Marketing ، استفاده از ابزارها و روش‌های آنلاین برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات است. این شامل تبلیغات در وبسایت‌ها، بهینه‌سازی موتورهای جستجو، تبلیغات پرداخت در کلیک، بازاریابی محتوا و رسانه‌های اجتماعی است. بازاریابی آنلاین به شرکت‌ها امکان می‌دهد به طور فعال در بازار آنلاین حضور داشته باشند و از مزایای آن بهره‌برداری کنند.

بازاریابی آفلاین (Offline Marketing)

بازاریابی آفلاین یا Offline Marketing ، استفاده از روش‌ها و ابزارهای غیردیجیتال برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات است. این شامل تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، چاپی، تابلوهای تبلیغاتی و رویدادهای آفلاین است. بازاریابی آفلاین به شرکت‌ها امکان می‌دهد ارتباط مستقیم تری با مشتریان در فضای فیزیکی برقرار کنند و تبلیغات خود را به صورت محلی ترویج کنند.

بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ، استفاده از ایمیل برای ارسال پیام‌های تبلیغاتی و بازاریابی است. این روش به شرکت‌ها امکان می‌دهد با مشتریان خود در ارتباط بوده و پیام‌های خود را به صورت هدفمند و شخصی‌سازی شده ارسال کنند. بازاریابی ایمیلی از لیست‌های ایمیل مشتریان یا افرادی که علاقه‌مند به محصولات و خدمات هستند، استفاده می‌کند. این روش امکاناتی مانند هدفمندسازی، اندازه‌گیری نتایج و کاهش هزینه‌های بازاریابی را فراهم می‌کند.

بازاریابی پیامکی (SMS Marketing)

بازاریابی پیامکی یا SMS Marketing، با استفاده از ارسال پیامک‌های تبلیغاتی و اطلاعیه‌های تجاری به مخاطبین، اطلاعات مهم و جذاب درباره محصول یا خدمات کسب و کار را به مشتریان ارائه می‌دهد. مزیت این روش عبارت است از سرعت خوانده شدن پیامک‌ها، کمترین هزینه نسبت به سایر روش‌های بازاریابی و امکان رسیدن به تعداد بزرگی از مخاطبین. برای استفاده موثر از این روش، مهم است که پیامک‌ها مفید، جذاب و مرتبط با مخاطبین باشند.

بازاریابی مقاله‌ای (Article Marketing)

بازاریابی مقاله ای یا Article Marketing یک استراتژی آنلاین است که مقالات ارزشمند و مرتبط را به منظور جذب ترافیک و افزایش شناخت برند منتشر می‌کند. برای موفقیت در بازاریابی مقاله ای، باید موضوعات جذاب و مفید را انتخاب کرده و محتواهای ارزشمند ارائه داد. مقالات را در وبسایت، وبلاگ و منابع دیگری منتشر کنید و از بهینه سازی سئو برای بهبود رتبه سایت در نتایج جستجو استفاده کنید. همچنین، ارتباط با مخاطبان را حفظ کنید و به تعامل و تبادل نظر با آنها بپردازید. استمرار در انتشار مقالات و ارائه محتوای به روز از اهمیت ویژه برخوردار است.

بازاریابی رویدادی (Event Marketing)

بازاریابی رویدادی یا Event Marketing ، استراتژی بازاریابی است که در آن رویدادها و فعالیت‌های مرتبط با برند یا محصول، به عنوان وسیله‌ای برای جذب مشتریان، ارتقاء شناخت برند، افزایش فروش و برقراری ارتباط مستقیم با مخاطبان هدف استفاده می‌شوند. این رویدادها می‌توانند کنفرانس‌ها، نمایشگاه‌ها، سمینارها، تولیدات ویدئویی زنده، رویدادهای آنلاین و موارد مشابه باشند.

بازاریابی نمایشگاهی (Tradeshow Marketing)

در این نوع استراتژی مارکتینگ، شرکت‌ها و برندها با حضور در نمایشگاه‌ها و رویدادهای مرتبط، ارتباط مستقیم با مخاطبان هدف خود برقرار می‌کنند و محصولات و خدمات خود را به نمایش می‌گذارند. در این نوع بازاریابی، شرکت‌ها برای جلب توجه و جذب مشتریان، غالباً بهبود شناخت برند، افزایش فروش و ایجاد روابط تجاری استفاده می‌کنند.

بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)

از دیگر انواع استراتژی فروش و بازاریابی، بازاریابی ویدئویی است. این استراتژی از ویدئوها برای جذب توجه، ارسال پیام‌های بازاریابی، ارائه محتواهای آموزشی و برقراری ارتباط با مشتریان استفاده می‌کند. ویدئوها قدرت زیادی در جذب توجه، ایجاد ارتباط موثر، شرح دادن مفاهیم پیچیده و افزایش مشارکت دارند. برای موفقیت در این روش بازاریابی، باید ویدئوهای جذاب و ارزشمندی را ایجاد کنید که به نیازها و مشکلات مخاطبان پاسخ دهند.

بازایابی موتورهای جستجو (SEM)

بازاریابی موتورهای جستجو یک روش بازاریابی آنلاین است که به منظور افزایش نمایش وبسایت یا صفحات وب در صفحه نتایج موتورهای جستجو مانند Google، Bing و Yahoo استفاده می‌شود. SEM شامل دو جنبه اصلی است: تبلیغات پرداختی در موتورهای جستجو( PPC) و بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO).

بازاریابی نیچ (Niche Marketing)

یکی دیگر از انواع استراتژی فروش و بازاریابی، بازاریابی نیچ است. این استراتژی، متمرکز بر بازارهای خاص و محدودتر است. با انتخاب یک نیچ خاص، شما می‌توانید رقابت را کاهش داده، به نیازها و تمایلات مشتریان پاسخ دهید و شناخت برند خود را بهبود بخشید. بازاریابی نیچ موفقیت بیشتری را در استراتژی‌های بازاریابی و جذب مشتریان هدفمند به ارمغان می‌آورد.

استراتژی بازاریابی موبایل (Mobile Marketing)

در این استراتژی، از موبایل برای تبلیغات و فعالیت‌های بازاریابی استفاده می‌شود. این استراتژی با دسترسی آسان، هدفمندسازی دقیق، تعامل بیشتر و تبلیغات پرداختی، در زمان و مکان مناسب به مخاطبان دسترسی می‌دهد. برای موفقیت در موبایل مارکتینگ، باید از وبسایت و برنامه‌های موبایل بهینه شده و روش‌های جستجو موبایل استفاده شود. استراتژی موبایل مارکتینگ می‌تواند بازدهی بالاتری را در بازاریابی و ارتباط با مشتریان فراهم کند.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social media Marketing)

یکی از انواع استراتژی فروش، بازاریابی سوشال مدیا است. با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و روند رشد شبکه‌های اجتماعی، شرکت‌ها و فروشندگان می‌توانند از پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، لینکدین و … برای بهبود فروش خود استفاده کنند. در این نوع استراتژی، فروشندگان از طریق ایجاد محتوای جذاب، پاسخ به سوالات مشتریان و به اشتراک گذاری محصولات و خدمات، روابط حرفه‌ای با مشتریان خود را ایجاد می‌کنند. این ارتباطات و تعاملات در درازمدت باعث افزایش اعتماد مشتریان می‌شود و در نهایت به افزایش فروش و رشد کسب و کار کمک می‌کند.

بازاریابی عصبی

این رویکرد بر این ایده تمرکز دارد که درک عملکرد مغز و عوامل ارتباطی آن با تصمیم‌گیری مشتریان، به برندها و بازاریابان کمک می‌کند تا بهترین استراتژی‌ها و روش‌ها را برای تبلیغات و بازاریابی انتخاب کنند. هدف بازاریابی عصبی، ارتقای اثربخشی تبلیغات و بازاریابی است و درک بهتری از نیازها و ترجیحات مشتریان فراهم می‌کند.

بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing)

بازاریابی شبکه ای یک مدل تجاری است که در آن افراد محصولات یا خدمات را مستقیماً به مصرف کنندگان تبلیغ می کنند و می فروشند. . در بازاریابی شبکه‌ای، شبکه‌ای از توزیع کنندگان ایجاد می‌شود که نه تنها می فروشند بلکه دیگران را نیز وارد شبکه‌ی خود می‌کنند. توزیع کنندگان از فروش خود و و محصولات به فروش رسیده توسط تیم استخدام شده خود، کمیسیون دریافت می کنند.

بازاریابی چابک (Agile Marketing)

بازاریابی چابک از دیگر انواع استراتژی فروش و بازاریابی است که در آن تیم‌های بازاریابی با ارزش‌ترین پروژه‌های موجود را پیدا می‌کنند و منابع خود را روی آنها متمرکز می‌کنند. سپس تیم ها برای تکمیل آن پروژه ها، ارزیابی تأثیر آن‌ها و برداشتن گام هایی برای به دست آوردن نتایج بهتر در آینده با یکدیگر همکاری می کنند.

بازاریابی کششی (Pull Marketing)

بازاریابی کششی از انواع استراتژی فروش و مارکتینگ است که بر افزایش تعداد مصرف کنندگانی که می خواهند یک محصول خاص را بخرند تمرکز دارد. بازاریابی کششی با استفاده از تبلیغات باعث ایجاد تقاضا برای خرید یک محصول می‌شود. به عنوان مثال، تبلیغ اسباب بازی های کودکان در برنامه های تلویزیونی کودکان یک استراتژی کششی است.

بازاریابی رانشی (Push Marketing)

در این نوع بازاریابی کسب‌وکارها برای ایجاد تقاضای فوری و تشویق به خرید، محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان گسترده‌ای تبلیغ می‌کنند. در این روش از تاکتیک‌های تبلیغاتی و فروشی مانند تبلیغات و تخفیف‌های فروش استفاده می‌شود، تا محصولات یا خدمات را به مشتریان بفروشند.

بازاریابی افقی (Horizontal Marketing)

بازاریابی افقی به یک استراتژی بازاریابی اشاره دارد که در آن شرکت ها با سایر مشاغلی که در همان صنعت فعال هستند یا محصولات یا خدمات مکمل را ارائه می دهند، همکاری یا مشارکت می کنند. هدف این است که از نقاط قوت، منابع و پایگاه مشتریان یکدیگر برای ایجاد فرصت‌های سودمند در جهت رشد و گسترش بازار استفاده کنیم.

بازاریابی عمودی (Vertical Marketing)

بازاریابی عمودی بخش خاصی از صنعت را هدف قرار می دهد و برای رفع نیازهای خاص مشتری پیشنهاداتی را مطرح می کند. در این استراتژی افراد را به قیف فروش بازاریابی جذب و آن‌ها را به مشتری تبدیل می‌کنید.

چگونه بهترین استراتژی فروش را تشخیص دهیم؟

  • استراتژی‌های فروش مختلفی وجود دارد که کسب‌وکارها می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. بهترین استراتژی به اهداف خاص و مخاطبان هدف بستگی دارد. نکته کلیدی این است که باید آزمایش کنید و روشی که برای کسب و کار شما بهترین است را پیدا کنید. با استفاده از انواع استراتژی فروش، می‌توان بازاریابی را بهبود بخشید و رشد و موفقیت را در فعالیت‌های تجاری به دست آورد.
    برای تشخیص بهترین استراتژی فروش، می‌توانید از مراحل زیر استفاده کنید:
    تحلیل بازار و شناخت رقبا و مشتریان هدف.
  • تعیین هدف‌های فروش قابل اندازه‌گیری و قابل تحقق.
  • ارائه یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد و با ارزش افزوده.
  • استفاده از روش‌های بازاریابی مناسب برای جذب مشتریان هدف.
  • تجزیه و تحلیل داده‌ها و پیگیری عملکرد فروش.
  • تست و بهبود مداوم استراتژی فروش.

با رعایت این مراحل، می‌توانید استراتژی فروش خود را بهبود داده و به نتایج مطلوب دست یابید.

نتیجه گیری

در این مقاله خواندیم که برای موفقیت در فروش، استفاده از انواع استراتژی‌ فروش ضروری است. به کار گرفتن تاکتیک فروش مناسب، می‌تواند رشد و موفقیت فروش را تسهیل کرده و بهبود قابل توجهی در عملکرد تجاری ایجاد کند.

برای تدوین استراتژی فروش موفق، تحلیل بازار و رقبا، شناخت مشتریان، تعیین هدف‌های مشخص و… اهمیت بسیاری دارند. همینطور، ارزیابی و بهبود مداوم استراتژی فروش نیز بسیار مهم است زیرا استراتژی باید با تغییرات بازار و نیازهای مشتریان همگام شود. در نهایت، با انتخاب استراتژی‌های مناسب در فروش و بازاریابی، شرکت‌ها می‌توانند در کسب و کار خود به موفقیت برسند و رقابتی قدرتمند در صنعت خود ایجاد کنند.

سوالات متداول انواع استراتژی های فروش

۱- چرا استراتژی فروش مهم است و چگونه می‌تواند به موفقیت یک کسب و کار کمک کند؟

استراتژی فروش به عنوان یک راهبرد برنامه ریزی و اجرایی در فعالیت های فروش نقش بسیار مهمی را در موفقیت کسب و کارها ایفا می‌کند و بهترین روش برای جذب مشتریان، افزایش فروش، ایجاد مزیت رقابتی و بهبود سهم بازار است.

۲- چه عواملی بر استراتژی فروش تاثیر دارند؟

عوامل مختلفی بر استراتژی فروش تاثیر دارند که برخی از آن ها عبارتند از شناخت بازار و مشتریان، تحلیل رقبا، تعیین نقاط قوت و ضعف، ایجاد تفاوت رقابتی و … .




تاریخ: چهار شنبه 13 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی انواع سبک های مدیریتی ، اهمیت انتخاب سبک های مدیریتی مناسب

مدیر در هر مجموعه و سازمانی حیطه وظایف و مسئولیت‌های خاص خود را دارد؛ با این حال بازه‌ی مسئولیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های یک مدیر بسیار گسترده است. انواع سبک های مدیریت صحیح و اصولی برای اداره‌ی هر چه بهتر امور یک مجموعه، امری ضروریست. با توجه به گستره‌ی مسئولیت‌های مدیریت، سبک‌های متفاوتی برای مدیریت پدید آمده‌اند و توسط افراد فعال در حوزه‌های مدیریت، روانشناسی، مدیریت و … گردآوری شده و در نشریات مختلف منتشر شده‌اند.

با این حال نمی‌توان لزوما سبک خاصی از مدیریت و ارتباط با کارمندان را نسبت سایر روش‌ها، ارجحیت داد. شیوه‌ی هر مدیر بر حسب شخصیت خود او و نوع سازمانی که در آن مشغول است؛ بایستی به‌گونی باشد تا بیشترین سازگاری را داشته باشد. آشنایی با انواع سبک های مدیریت می‌تواند در تعیین راهبرد یک مدیر، مفید واقع شود. طی این مقاله قصد داریم تا به‌طور کامل درباره‌ی انواع سبک های مدیریت صحبت کنیم؛ با ما همراه باشید.

آشنایی با مفهوم سبک مدیریتی

به راهبرد یک مدیر برای کنترل کارمندان، پیش‌برد امور و عملی کردن اهدافی که دارند، سبک مدیریتی گفته می‌شود. انواع سبک های مدیریتی بر جزئیات مختلف مدیریت از نحوه‌ی تصمیم گیری و برنامه‌ریزی گرفته تا طریقه‌ی ارتباط با کارکنان، تاثیر می‌گذارد. مواردی چون نوع شرکت یا سازمان، سطح تحصیلات و مهارت‌های کارکنان، اهداف سازمان، سیاست‌های کلی شرکت، قوانین و حتی کاریزما و شخصیت خود شخص مدیر، بر گزینش سبک مدیریتی صحیح و مناسب، تاثیرگذار هستند.

به عنوان مثال اینکه یک مدیر چه میزان از تصمیمات خود را با مشورت با کارکنان ارشد خود می‌گیرد، یا اینکه چقدر در اجرای قوانین سخت‌گیر است، جزو سبک مدیریتی وی محسوب می‌شود.
انواع روش های مدیریت چنان‌چه به درستی انتخاب و اجرا شوند، می‌توانند تاثیر قابل توجهی بر بهبود عملکرد سازمانی و بازدهی کارکنان یک مجموعه، داشته باشند.

انواع سبک های مدیریتی در جهان

از آنجایی‌که تعیین سبک‌ها حد و مرز مشخصی ندارد، اگر دسته‌بندی را کلی‌تر یا اینکه برای پارامترهای جزئی، دسته‌بندی جداگانه در نظر بگیریم، تعداد این سبک‌ها متفاوت خواهد بود. به‌صورت کلی‌تر، انواع سبک های رهبری به سه دسته‌ی کلی استبدادی (Autocratic)، سهل‌گیرانه (Laissez-Faire) و دموکراتیک (Democratic) تقسیم‌بندی می‌شود.

اگر بخواهیم تعریف کلی از این سه نوع سبک مدیریتی، ارائه کنیم؛ سبک مدیریت استبدادی عبارت همان‌طور که از نامش مشخص است، تصمیمات توسط شخص مدیر گرفته شده و وظایف کارکنان مشخص می‌شود. در نوع مدیریت سهل گیرانه، مدیر در واقع بیشتر در نقش لیدر یا رهبر واقع می‌شود و وظایف و چالش‌ها به کارکنان واگذار می‌شود و نظارت بر روی کارکنان کمتر است. در مدیریت دموکراتیک نیز تصمیمات با همفکری کارکنان گرفته می‌شود.

این دسته‌بندی خیلی کلی است و در جزئیات، هر کدامشان انواع متفاوتی دارند. البته برخی اوقات سبک‌های مدیریتی را از دیدگاه کلاسیک یا مدرن بودن نیز دسته بندی می‌کنند. با این حال هر کدام از این سه سبک نیز در جزئیات، انواع سبک های مدیریتی خاص خود را دارند. در ادامه به‌طور کامل به تشریح انواع سبک های مدیریتی خواهیم پرداخت و نقاط ضعف و قوت هر شیوه را بیان می‌کنیم.

۱- شیوه مدیریتی دستوری

در این شیوه‌ی مدیریتی، همان‌گونه که از نامش پیداست، مدیر به‌طور کامل به نظارت بر کارکنان و عملکردشان می‌پردازد و وظایفشان را تبیین می‌کند و در صورت کوتاهی کارکنان، جریمه یا تنبیهی برایشان در نظر می‌گیرد. مدیری که به این شیوه مدیریت می‌کند، به‌طور مستقیم دستورات خود را مطرح می‌کند و کارمندان نیز بایستی به وظایف تعیین شده بپردازند.

گرچه این شیوه‌ از انواع سبک های مدیریت، خیلی منفی جلوه می‌کند و جزو ابتدایی‌ترین روش‌های مدیریتی است، اما همچنان نیز در برخی موارد، کارامد است و هنوز هم مدیرانی هستند که به این شیوه و با موفقیت، به اداره‌ی امور می‌پردازند.

مزایا:

  • معمولا این دسته از مدیران، در صورت رسیدن به یک ایده‌ی جدید، به سرعت تصمیم‌گیری می‌کنند و با تعیین وظایف، خیلی سریع تصمیم گرفته شده را عملی می‌کنند.
  • کارکنان کم تجربه که تسلط کافی بر امور ندارند، با تعیین دقیق وظایف و نظارت، بهتر به اجرای امور محوله می‌پردازند. در واقع مدیریت آمرانه مانع از سردرگمی کارمندان در انجام امورشان می‌شود.
  • در مجموعه‌های بزرگ و با تعداد بالای کارکنان و به‌خصوص نفرات با سطح مهارت پایین، با حضور و نظارت مدیر، بهره‌وری افزایش خواهد داشت.

معایب:

  • با توجه به نظارت و سخت‌گیری ذاتی این روش، نارضایتی کارمندان افزایش می‌یابد و نتیجتا میزان ترک شغلی و تغییر شغل بیشتر خواهد بود.
  • با ایجاد ذهنیت دو دستگی و نوعی خصومت، مشارکت کارمندان کاهش می‌یابد.
  • جلوی نوآوری گرفته شده و فرایند ناکارآمد قدیمی استمرار می‌یابد.

۲- شیوه مدیریتی متقاعد کننده

دومین سبک از انواع سبک های مدیریتی استبدادی، شیوه‌ی متقاعدکننده است. این شیوه به نوعی همان مدل دستوری است، با این تفاوت که مدیر، دستورات خود را به شکلی بهتر به کارکنان ارائه می‌کند. در این سبک مدیریتی، مدیر در تلاش است تا کارمندان را متقاعد کند که تصمیمات و اوامر او به نفع مجموعه است.

بنابراین به‌جای اینکه صرفا به دستور‌دادن اکتفا کند، از طریق صحبت با اعضای تیم، فرایند تصمیم‌گیری و منطق تصمیمات را برای آن‌ها توضیح می‌دهد و به این شیوه، کارمندان را با خود همراه می‌کند. این مسئله باعث می‌شود که کارمندان خیال کنند که نظرات آن‌ها در سازماندهی مجموعه، تاثیر‌گذار است و در نتیجه اعتماد ‌به‌‌نفس بیشتری خواهند یافت.

با این تفاسیر، باز هم در این سبک مدیریتی، مدیر هسته و محور اصلی مجموعه است و تصمیمات به طور کامل توسط وی گرفته شده و به کارکنان محول می‌گردد.

مزایا:

  • اعتماد بیشتری میان کارمندان و شخص مدیر وجود دارد و پذیرش دستورات ساده‌تر خواهد بود.
  • کارمندان با دانستن منطق یک دستور، آن عمل را بهتر انجام می‌دهند و احساس محدودیت کم‌تری دارند.

معایب:

  • کارمندان با عدم امکان نظر دهی، همچنان دخل و تصرفی در تصمیمات ندارند.
  • کارمندان به وظایفی که از مقامات بالا تبیین شده، محدود هستند و خلاقیت و نوآوری، به حداقل می‌رسد.
  • کارمندان آموزش نمی‌بینند و با عدم کسب مهارت‌های بیشتر، رفته‌رفته نا امید می‌شوند.

۳- شیوه مدیریتی پدر سالارانه

این سبک مدیریتی با وجود اینکه جزو سبک استبدادی و دستوری است؛ اما مدیر، خوب بودن روابط با کارکنان را درنظر می‌گیرد و در تصمیمات و دستورات، سعی می‌کند با درنظر گرفتن منافع کارکنان، احساسات بهتری را برای آن‌ها رقم بزند.

مدیرانی که با استفاده از این شیوه مدیریت می‌کنند، کارکنان سازمان را همانند پدر مدیریت و به‌گونه‌ای حمایت می‌کنند و طوری مدیریت می‌کند که وفاداری و اعتماد اعضا، جلب شود. آن‌ها به تنهایی برای سازمان تصمیم گیری می‌کنند و کارکنان مجموعه حق همکاری یا اظهار نظر ندارند؛ اما با توضیح شرایط، جوی را رقم می‌زنند که کارکنان با تصمیم خود و رضایت کامل، دستورات را اجرا کنند.

مزایا:

  • رفاه و منافع کارکنان برای مدیریت اهمیت زیادی دارد و در تصمیمات خود، این منافع را لحاظ می‌کند.
  • امکان آموزش و تقویت مهارت کارمندان فراهم است و این موضوع موجب افزایش رضایت و بهره‌وری آن‌ها خواهد شد.

معایب:

  • کارکنان گاهی اوقات بیش از حد به مدیر وابسته می‌شوند و به همین خاطر، خلاقیت و قدرت حل مشکلات در آن‌ها کاهش خواهد یافت.
  • برخی از افراد این شیوه‌ی مدیریتی و تصور اینکه با آن‌ها همانند یک کودک رفتار ‌شود را نمی‌پسندند.

۴- شیوه مدیریتی تفویضی

پس از بیان انواع سبک های مدیریت مستبدانه، به سراغ شیوه‌های کاملا متفاوت و روش‌های سهل‌گیرانه یا به بیان دیگر، بدون مداخله می‌رویم. مدیریت تفویضی نیز انواع روش های رهبری خاص خود را دارد. شیوه مدیریتی تفویضی اولین سبک مدیریت از این دسته است که به تشریح آن می‌پردازیم.

در این نوع از سبک های رهبری، مدیر با تفویض اختیار به کارکنان، وظایف حل و فصل کارها را به کارکنان محول می‌کند و کارکنان مسئولیت انجام کارها و حتی حل چالش‌های کاری را بر عهده دارند. این شیوه‌ی مدیریتی به‌خصوص در سازمان‌هایی که کارکنانی با سطح مهارتی خاص دارد و مدیر مجموعه در این مهارت‌ها به اندازه‌ی کارکنان تسلط ندارد، کارساز است.

مزایا:

  • نوآوری و خلاقیت کارکنان افزایش می‌یابد.
  • مهارت‌های حل مسئله و مسئولیت‌پذیری در مجموعه تقویت می‌شود.
  • راندمان بسیاری از افراد با داشتن آزادی عمل بیشتر می‌شود.

معایب:

  • به علت نبود نظارت کافی، گاهی اوقات بهره‌وری کاهش می‌یابد.
  • به خاطر عدم تعیین دقیق وظایف، ممکن است که تیم مسیر خود را گم کند.
  • برخی از کارکنان ممکن است احساس کنند که هیچ فعالیت و تلاشی از جانب مدیریت انجام نمی‌شود و به این ترتیب در اجرای وظایف خود، سرد شوند.

۵- شیوه مدیریتی پیشرو

در این روش که دسته‌ی دیگری از انواع سبک های مدیریت است؛ مدیر همانند یک فرد پیشرو در مجموعه، در ابتدای مسیر حرکت می‌کند و راه را برای سایر کارکنان هموار می‌کند. در این شیوه مدیریتی، مدیران همانند الگو، وظایف و نحوه‌ی اجرای امور را برای کارکنان روشن می‌سازند. مدیرانی که به این شیوه مدیریت می‌کنند، معمولا افرادی با مهارت هستند که کارهایشان را با بالاترین استانداردها اجرا می‌کنند و همین رویه را از کارکنان خود انتظار دارند.

مزایا:

  • کارها در این سبک مدیریتی با بالاترین استانداردهای ممکن انجام می‌گیرند.
  • در صورت اجرای صحیح و تعامل کافی، مهارت و تخصص کارکنان تا حد زیادی افزایش خواهد یافت.
  • انجام سریع امور و پروژه‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن.

معایب:

  • افزایش فشار و حجم کاری کارکنان
  • کاهش انگیزه افرادی که نمی‌توانند خود را به استانداردهای مورد نظر برسانند.
  • سختگیری بیش از حد مدیر در برخی مواقع

۶- شیوه مدیریتی چشم‌اندازگرا

در این شیوه‌ی مدیریتی که در دسته‌ی مدیریت سهل‌گیرانه جای دارد؛ مدیر وظیفه‌ی الهام ‌بخشیدن و انگیزه ‌دادن به افراد زیر مجموعه‌ی خود را بر عهده دارد و به نوعی، اهداف سازمان را به رؤیایی مشترک میان سازمان و کارکنان تبدیل می‌کند.

این شیوه مدیر در واقع رهبر مجموعه است و باید شخصیت کاریزماتیک داشته باشد تا از تاثیرگذاری کافی برخوردار باشد. او اهداف و امور را برای کارکنان تشریح می‌کند و آن‌ها را به حرکت در مسیر عملی‌کردن این اهداف و رویاها متقاعد می‌سازد.

مزایا:

  • به خاطر باور و انگیزه‌ای که ایجاد می‌شود، تعامل کارکنان در کار‌‌ها افزایش می‌یابد.
  • خلاقیت و نوآوری بیشتر می‌شود و کارکنان مهارت حل مسئله را به دست می‌آورند.
  • کارمندان با رضایت و انگیزه‌ بیشتری فعالیت می‌کنند و ریزش نیروها کمتر خواهد شد.

معایب:

  • این شیوه‌ی مدیریتی شخصیت خاص خود را می‌طلبد و همه‌ی مدیران نمی‌توانند الهام‌بخش باشند. در واقع برای تاثیرگذار بودن، مهارت‌های اکتسابی کافی نیستند.
  • به علت عدم تعیین اهداف و وظایف کوتاه مدت، شاید امور به موقع انجام نگیرند.

۷- شیوه مدیریتی مشارکتی

در سبک مدیریتی مشارکتی که جزو روش مدیریتی دموکراتیک است، مدیران و کارکنان همگی در فرآیندهای تصمیم‌گیری و سازماندهی مشارکت دارند و به این ترتیب خلاقیت و نوآوری در مجموعه در جریان است. این شیوه مدیریتی نیازمند سطح قابل قبول مهارت کارکنان است.

مزایا:

  • از آن‌ جهت که کارمندان به این باور می‌رسند که نظرات آن‌ها برای مجموعه ارزشمند است، با انگیزه‌ی بیشتری به فعالیت می‌پردازند.
  • با اطلاع از اهداف مجموعه و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها، میزان خلاقیت سازمانی، افزایش می‌یابد.

معایب:

  • مدیریت و تصمیم‌گیری مشارکتی فرایندی زمان‌بر است و گاهی اوقات فاصله‌ی تایید نهایی یک ایده و عملی شدن آن، زمان زیادی طول می‌کشد.
  • در مشارکت‌های جمعی، کارکنان جسور‌تر بیشتر دیده می‌شوند و این موضوع شاید باعث شود از تمام ظرفیت موجود به‌خوبی بهره‌برداری نشود.

۸- شیوه مدیریتی تحول آفرین

این مورد از انواع سبک های مدیریتی بر روی رشد و تغییر سازمانی متمرکز است. مدیران در این شیوه‌ی مدیریت، همواره تلاش می‌کنند تا کارمندانشان را به نوآوری و دستیابی به موفقیت‌های فردی و سازمانی تشویق می‌کنند و همراه با آن‌ها فعالیت دارند. مدیران با به‌کارگیری این متدها، کارکنان را به تلاش بیشتر ترغیب می‌کنند.

مزایا:

  • با زیاد شدن نوآوری، کارکنان به‌سادگی می‌توانند با چالش‌ها و تغییرات پیش رو سازگار شوند.
  • تفکر خلاقانه کارکنان رشد می‌کند و توانایی حل مسئله و توسعه‌ی محصولات و خدمات، زیاد به‌خوبی انجام می‌شود.

معایب:

  • ممکن است برخی افراد نتوانند با تغییرات روند کاری، به سرعت هماهنگ شوند و این الزام به تغییرات می‌تواند آن‌ها را دچار مشکل کند.

کدام یک از سبک های مدیریتی بهتر است؟

نمی‌توان به طور دقیق و قطعی به این سوال پاسخ داد؛ مناسب‌ترین سبک مدیریتی به نوع شخصیت فرد، نوع و اهداف سازمان، سطح مهارت کارکنان و شرایط موجود، بستگی دارد. با این حال نیاز نیست که یک مدیر همواره و در همه‌جا به یک سبک مدیریتی متعهد بماند. بهتر است در از انواع سبک های مدیریت، در شرایط مختلف، بهره گرفته شود تا بتوان از شرایط موجود، حداکثر بهره‌وری را داشت.

حتی در مراحل مختلف شروع یک پروژه و انجام امور نیز از شیوه‌های مختلفی استفاده نمود؛ به عنوان مثال برای شرح وظایف کارکنان و تعیین امور محوله، مدیر داخلی می‌تواند از شیوه‌ی دستوری استفاده کند تا وظایف هر شخص و حیطه‌ اختیارات وی، به‌صورت دقیق مشخص گردد. اما حین انجام امور، می‌توان با سبک مدیریتی تفویضی، کارها را به کارمندان واگذار کرد.



سوالات متداول | انواع سبک های مدیریت

۱- انتخاب صحیح سبک مدیریتی، چقدر اهمیت دارد؟

سبک مدیریتی در بهره‌وری هر چه بیشتر از کارکنان، افزایش سودآوری و کاهش هزینه‌ها موثر است؛ ضمن اینکه در صورت عدم مدیریت صحیح، مجموعه با مشکلاتی چون استعفای نیروها نیز مواجه خواهد شد.

۲- انواع سبک های مدیریت شامل چند مورد است؟

امروزه و با توجه به گسترش دانش حوزه‌ی مدیریت، سبک‌های متعددی برای مدیریت تعریف شده‌اند و تعیین مرز این روش‌ها دقیق و مشخص نیست. اما سه دسته‌ی کلی مدیریت دستوری، دموکراتیک و سهل گیرانه، برای انواع سبک مدیریتی وجود دارند که هر کدامشان تقسیم‌بندی خاص خود را دارند.




تاریخ: چهار شنبه 13 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف مدل ریسک ، اجزا و انواع مدل سازی ریسک

ریسک‌کردن در همه زوایای زندگی اهمیت زیادی دارد، هرچند که بسیاری از افراد این واژه را با تنها با تجارت عجین می‌دانند. اگر بخواهیم نگاه دقیق‌تری به ریسک‌کردن بیندازیم، می‌توانیم آن را به یک چاقوی دو لبه تشبیه کنیم که همان‌طور که مفید است اگر به‌درستی تصمیم‌گیری نشود، ممکن است باعث ضرر و زیان شود. بنابراین، ما تصمیم گرفته‌ایم تا در این مقاله دکتر ویز به این سؤال که مدل ریسک چیست بپردازیم و همچنین مدلسازی ریسک را به شما یاد بدهیم.

ریسک‌کردن به شما کمک کند تا پیشرفت کنید و موفق شوید. هیچ‌کس نمی‌تواند به دنبال این باشد که تمام زندگی خود را در یک راه ایمن و بی‌خطر بگذراند؛ بلکه برای رسیدن به موفقیت و رشد، باید آماده ریسک باشید.

همچنین دقت داشته باشید که همان‌طور ریسک‌کردن به شما کمک می‌کند تا از محدودیت‌های خود رهایی پیدا کنید و به اهداف بلندمدت خود نزدیک شوید. اما باید به یاد داشته باشید که هرگز نباید بدون تحلیل ریسک و یا مدیریت ریسک اقدام کنید.  پس اگر شما هم در اول راه ریسک‌کردن هستید با ما همراه باشید.

مدل ریسک چیست؟

مدل ریسک (risk model) یک تکنیک، سیستم یا روش ریاضی است که تمامی عناصر لازم برای ریسک را در تجارت پیش‌بینی می‌کند. یک مدل ریسک می‌تواند داده‌های عملکردی و تخمین‌های کمی را ارائه دهد که به کسب‌وکارها در تصمیم‌گیری‌های مالی، استراتژیک و عملیاتی کمک می‌کند.

مدل‌ ریسک می‌توانند تحلیل‌های سرمایه‌گذاری، بینش بازار، الگوهای تکراری در تجارت شما و موارد دیگر را ارائه دهند. به بیان ساده، یک مدل ریسک به شما این امکان را می‌دهد تا مقادیر، اهداف یا داده‌های خاصی را وارد کنید و سپس پیش‌بینی‌های واضح و دقیقی را در مورد کسب‌وکار خود به دست آورید.

مدلسازی ریسک چگونه انجام می شود؟

در مدل ریسک از داده‌های تاریخی/ شبیه‌سازی، تئوری ارزش‌آفرین یا Extreme Value Theory (EVT)، ریسک بازار و همچنین استخراج مفروضاتی که قابل‌اعتماد هستند، استفاده می‌کنند. سپس با مدل‌سازی ریسک و استفاده از انواع استراتژی ‌های ریسک می‌توان از تکنیک‌های اقتصادی، آماری و مالی، حداکثر ریسک را پیش‌بینی کرد.

دقت داده‌ها در مدل‌سازی ریسک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بنا بر آخرین آمارها، ۳۶% سازمان‌ها برای مدل‌سازی و کاهش ریسک سازمان خود حتماً برنامه‌ای دارند. در مراحل مدلسازی ریسک نیاز است تا دقت بالایی به کار گرفته شود.

ازآنجایی‌که، خطاهای کوچک در برنامه‌نویسی و مدل‌سازی ریسک می‌تواند منجر به ضررهای جبران‌ناپذیر مالی برای کسب‌وکارها شود؛ بنابراین می‌توان به‌دقت بالا در اجزای مدل سازی ریسک پی برد.

انواع مدل های ارزیابی ریسک

مدل‌های ارزیابی ریسک، برای تعیین میزان خطر در سرمایه‌گذاری یا انجام‌دادن یک پروژه استفاده می‌شوند. در زیر به برخی از انواع این مدل‌ها اشاره می‌کنیم:

Value at Risk (VaR) .1

این مدل ارزیابی ریسک میزان خطر یک سرمایه‌گذاری را با استفاده از یک متغیر احتمالاتی و با درنظرگرفتن دوره‌های زمانی مشخص محاسبه می‌کند.

Conditional Value at Risk (CVaR) .2

در مدل CVaR که به‌عنوان یک مدل تکمیل‌کننده برای مدل VaR است، میزان خطر بر اساس میانگین خسارت‌های پایین‌تر از VaR محاسبه می‌گردد.

Capital Asset Pricing Model (CAPM) .3

سومین مدل یعنی مدل CAPM، به‌منظور تعیین میزان بازدهی یک سرمایه‌گذاری در آینده استفاده می‌شود. این مدل، با استفاده از میزان بازدهی و ریسک سرمایه‌گذاری، می‌تواند نرخ بازدهی مورد انتظار را محاسبه کند.

Black-Scholes Model .4

مدل Black-Scholes، برای تعیین قیمت یک پروژه در بازار سرمایه استفاده می‌شود. این مدل، با استفاده از متغیرهایی مانند قیمت فعلی دارایی، زمان به‌پایان‌رسیدن پروژه، نرخ بدون خطر و اختلاف در بازدهی دارایی، قیمت پروژه محاسبه می‌شود.

Monte Carlo Simulation .5

مدل Monte Carlo Simulation، با استفاده از شبیه‌سازی تصادفی، برای تخمین میزان بازدهی و ریسک‌پذیری یک سرمایه‌گذاری به کار برده می‌شود. در این مدل، با استفاده از متغیرهای تصادفی، محاسبات مختلفی برای بازدهی سرمایه‌گذاری در آینده صورت می‌گیرد.

لازم به ذکر است از نظر برخی از افراد، مدل‌های ارزیابی ریسک به سه نوع اصلی تقسیم کنند: کمی، کیفی و نسخه ترکیبی. در مدل‌سازی کمی، داده‌های آماری و شواهد عددی بررسی می‌شوند. درحالی‌که در مدل‌سازی کیفی بیشتر بر تخصص و دانش متکی است.

بهتر است اکثر کسب‌وکارها از ترکیب این دو سود روش بهره ببرند، یعنی مدل هیبریدی.

مهم ترین اجزای مدل ریسک

مدل ریسک معمولاً شامل از چندین اجزا تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در تعیین میزان ریسک یک سرمایه‌گذاری دارند. اجزای مهمی که در این مدل‌ها محاسبه می‌شوند را طبقه‌بندی کرد:

  • نوع سرمایه‌گذاری
    نوع سرمایه‌گذاری می‌تواند تأثیر بسزایی در میزان ریسک داشته باشد. برای مثال، سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار از ریسک بالاتری نسبت به سپرده‌گذاری در بانک‌ها برخوردار است.
  • میزان بازدهی قابل‌انتظار
    میزان بازدهی قابل‌انتظار نیز می‌تواند تأثیر بسزایی در میزان ریسک داشته باشد. به‌طورکلی، بازدهی بالاتر با ریسک بیشتر همراه است.
  • میزان متغیر بودن بازدهی
    میزان واریانس بازدهی، نشان‌دهنده پایداری و تغییر بازدهی سرمایه‌گذاری است. هر چه میزان واریانس کمتر باشد به همان میزان ریسک سرمایه‌گذاری نیز کمتر خواهد بود.
  • طول دوره سرمایه‌گذاری
    طول دوره سرمایه‌گذاری نیز می‌تواند تأثیر بسزایی در میزان ریسک داشته باشد. به‌طورکلی، با افزایش طول دوره سرمایه‌گذاری، ریسک نیز کاهش می‌یابد.
  • حجم سرمایه‌گذاری
    حجم سرمایه‌گذاری نیز می‌تواند تأثیر زیادی در میزان ریسک داشته باشد. به‌طورکلی، با افزایش حجم سرمایه‌گذاری، ریسک نیز کاهش می‌یابد، زیرا خطرات منحصربه‌فردی که ممکن است برای سرمایه‌گذاری‌های کوچک‌تر وجود داشته باشد، از بین می‌روند.

چرا باید از مدل ریسک استفاده کنیم؟

استفاده از مدل ریسک در بسیاری از شرایط به‌خصوص زمانی که قرار است تصمیمات مالی گرفته شود، از اهمیت زیادی برخوردار است. در مدل ریسک به شما کمک می‌شود تا درک بهتری از ریسک‌های مربوط به یک سرمایه‌گذاری داشته باشید و در نتیجه بتوانید تصمیمات بهتری بگیرید.

برخی از دلایل استفاده از مدل ریسک را می‌توان به موارد زیر نسبت داد:

  • افزایش دقت در پیش‌بینی عوامل ریسک
  • درک بهتری از اثرات مالی ریسک در سرمایه‌گذاری
  • قابلیت مقایسه ریسک‌های مختلف و انتخاب بهترین راه‌حل
  • کاهش احتمال خطا و تصمیمات نادرست

به‌طورکلی، استفاده از مدل ریسک می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتری درباره سرمایه‌گذاری‌های خود داشته باشید و در نتیجه بازدهی بیشتری را به دست آورید.

چالش ‌ها و معایب استفاده از مدل ریسک

استفاده از مدل ریسک در تصمیم‌گیری‌های مالی و سرمایه‌گذاری علاوه بر اینکه مزایایی دارد، اما گاهی اوقات ممکن است با چالش‌هایی هم همراه باشد. یکی از چالش‌های اصلی استفاده از انواع ریسک، عدم‌قطعیت در پیش‌بینی‌ها است.

برای ایجاد یک مدل ریسک درست، باید از داده‌های قابل اعتمادتری استفاده کرد و همچنین به تنها یک منبع اکتفا کرد تا دقت بیشتری داشته باشد. همچنین نباید فراموش کرد که این مدل‌های ریسک برای شرایط خاصی به‌دست‌آمده‌اند و در صورت تغییر شرایط مطمئناً دقت در پیش‌بینی آن‌ها نیز کاهش می‌یابد.

علاوه بر این، استفاده از مدل ریسک، معمولاً به معنای بررسی دقیق دلایل علت و معلولی نتایج محسوب می‌شود. پس این امر می‌تواند به فهم درست از ریسک‌ها و عوامل مؤثر بر آن‌ها نیز منجر شود.
در کل، استفاده از مدل ریسک در تصمیم‌گیری‌های مالی و سرمایه‌گذاری می‌تواند مفید باشد، اما برای داشتن تصمیمات بهتر و دقیق‌تر، باید در کنار آن به نظر کارشناسان و مشاوران نیز پرداخت.

جهت مشاوره و یا کسب اطلاعات بیشتر در مورد مدیریت ریسک چیست، می‌توانید با شماره‌های ۸۸۷۴۰۰۷۶ -۰۲۱ و ۸۶۰۴۳۵۹۶-۰۲۱ تماس بگیرید.


سؤالات متداول

۱. مدل ریسک چیست؟
مدل ریسک، ابزاری تحلیلی است که به کمک آن می‌توان برای سرمایه‌گذاری و تصمیم‌گیری در مورد پروژه‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها، کسب‌وکارها و سایر فعالیت‌های مالی، میزان ریسک را پیش‌بینی کرد.

۲. مدل ریسک از چه بخش هایی تشکیل شده است؟
مدل ریسک شامل جمع‌آوری و تحلیل داده‌های مالی، اقتصادی، بازاری و دیگر عوامل مرتبط با این موارد است. مدل ریسک، احتمالات مختلف را برای ریسک‌های مربوط به یک سرمایه‌گذاری تعیین می‌کند و راهکارهای مختلفی را برای کاهش این ریسک‌ها ارائه کند.

۳. میزان بازدهی بالای مدل ریسک به چه عواملی بستگی دارد؟
میزان بازدهی مدل ریسک به چندین عامل بستگی مانند اطلاعات در دسترس، روش‌های تحلیلی، دقت در تخمین خطر و تجربه و تخصص بستگی دارد.




تاریخ: چهار شنبه 13 دی 1402برچسب:ریسک , مدل ریسک ,
ارسال توسط پول دوست

تاسیس شرکت دانش بنیان ، آموزش مراحل ثبت شرکت

احتمالا شما هم بارها و بارها عنوان شرکت‌ دانش بنیان را از زبان افراد گوناگون شنیده‌اید و نسبت به این کلمه کنجکاو شده‌اید. هدف ما از نوشتن این مقاله این است که اطلاعات شما را درباره شرکت‌های دانش بنیان افزایش دهیم. همچنین می‌خواهیم درباره تاثیری که این شرکت‌ها بر رشد اقتصادی می‌گذارند آگاهی پیدا کنیم.

قبل از شروع میخواهیم بدانیم که منظور از شرکت دانش بنیان چیست؟ شرکت‌های دانش بنیان، شرکت‌ها و موسسات تعاونی هستند که در راستای کسب درآمد از علوم نوپا مانند اختراعات و اکتشافات ایجاد می‌شوند. برای کسب آگاهی بیشتر و اطلاع از نحوه‌ی ثبت یک شرکت دنش بنیان با ما همراه باشید.

دانش بنیان به چه معناست؟

منظور از دانش بنیان بودن فرهنگی است که در آن علم، دانش و فناوری در کنار یکدگیر قرار می‌گیرد. بنابراین شرکت‌هایی که در زیر گروه دانش بنیان قرار می‌گیرند، باید دائما نیازهای روز را شناسایی کنند و برای این نیازها راه‌ حل مناسبی داشته باشند. از طرفی یک شرکت‌ دانش بنیان باید بتواند اتفاقات آینده را پیش‌بینی کند تا زمانی که با آن‌ها مواجه شد راه‌ حلی مناسب برای حل مسائل را داشته باشد. بروز بودن یکی از مهم‌ترین اصل‌های یک شرکت دانش بنیان است.

شرکت دانش بنیان چیست؟

شرکت‌های دانش بنیان شرکت‌های خصوصی و یا عمومی هستند که با هدف گسترش علم و افزایش ثروت تاسیس می‌شوند. همچنین این شرکت‌ها در  ابتدای تاسیس خود از حمایت مالی برخوردار می‌شوند و در ادامه عامل کسب درآمد و افزایش دارایی می‌شوند. دو عنصر علم و دانش بخش جدایی ناپذیر شرکت‌های دانش بنیان هستند. شرکت‌های دانش بنیان برخلاف شرکت‌های تجاری نیاز زیادی به سرمایه‌ اولیه، تجهیزات تولید، زمین و… ندارند. افرادی اقدام به تاسیس شرکت‌ در زمینه دانش می‌کنند که خود محقق بوده و یا در زمینه علمی و فناوری مشغول به تحقیق می‌باشند.

تعریف دانش بنیان از نگاه قانون

شرکت‌ها و موسسات دانش بنیان، شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی هستند که به منظور هم‌افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش‌محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری‌سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری‌های برتر و با ارزش افزوده فراوان به‌ ویژه در تولید نرم‌افزارهای مربوط تشکیل می‌شود.

شرکت‌های دانش بنیان چه نوع فعالیتی دارند؟

در واقع شرکت‌های دانش بنیان واسطه‌ای میان ایده‌های تجاری و تولید و توسعه این ایده‌ها می‌باشند. به بیان دیگر ایده‌های نو و قابل پیاده سازی که توسط دانشمندان و محققان ایجاد می‌شوند، در شرکت‌های دانش بنیان به واقعیت تبدیل می‌شوند. به این دلیل است که در ابتدای مقاله بیان کردیم که شرکت دانش بنیان مانند سایر شرکت‌های تجاری نمی‌باشد و سرمایه آن غیرملموس و فکری می‌باشد.

تامین سرمایه یک شرکت دانش بنیانی به چه صورت است؟

تمام شرکت‌هایی که تاسیس می‌شوند یک دغدغه مشترک دارند و آن‌ هم تامین سرمایه می‌باشد. یک شرکت بدون داشتن سرمایه پولی کافی نمی‌تواند دوام بیاورد و روز به روز به ورشکستگی نزدیک‌تر می‌شود. شرکت‌های دانش بنیان نیز در این مورد استثنا نیستند.

راهی که یک شرکت دانش بنیان برای تامین سرمایه خود در نظر می‌گیرد با شرکت‌های تجاری متفاوت است. شرکت‌های دانش بنیان از طریق توسعه علمی و تحقیقی و ارتقا فناوری‌های پیچیده اقدام به کسب ثروت و درآمد می‌کنند. به عبارت دیگر شرکت‌های دانش بنیان با هدف تجاری‌سازی وسودآوری برای واحدهای دانشگاهی و علمی پژوهشی تاسیس می‌شوند. افرادی که در این شرکت‌ها فعالیت می‌کنند، تلاش می‌کنند تا ایده‌های نو و جدید علمی را به واقعیت تبدیل کنند و آن را گسترش دهند. بنابراین تامین سرمایه و کسب درآمد شرکت‌های دانش بنیان از این طریق می‌باشد.

شرکت‌های دانش بنیان در چه زمینه‌هایی تاسیس می‌شوند؟

تا اینجای مقاله متوجه شدید که شرکت‌های دانش بنیان در چه زمینه و چه رشته‌هایی فعالیت می‌کنند. در حالت کلی شرکت‌های دانش بنیان در حوزه تحقیقاتی، فنی و تخصصی، توسعه فناوری، کنترل و نظارت بر تحقیقات پژوهشی فعالیت می‌کنند. عمده حوزه‌هایی که شرکت‌های دانش بنیان در آن فعالیت دارند به شرح زیر می‌باشد:

  • فناوری‌های زیستی و پزشکی
  • تحقیقات بر روی فناوری‌های کشاورزی و تغذیه‌ای
  • حوزه مواد و پلیمر
  • فعالیت‌های مربوط به مخابرات
  • فعالیت‌های مربوط به برق قدرت
  • فعالیت‌های مربوط به سخت‌افزارهای رایانه‌ای
  • تجهیزات پیشرفته پالایش نفت و گاز
  • تولید داروهای پیشرفته
  • ساخت فناوری‌های پیشرفته هوافضایی

شرکت دانش بنیان و انواع آن

شرکت‌های دانش بنیان انواع مختلفی دارند که می‌توان آن‌ها را در دو دسته و با چندین زیر گروه دسته بندی کرد. دسته اول شرکت‌هایی هستند که مالکان آن‌ها تنها اعضای هیئت علمی هستند ولی شرکت‌هایی که در دسته دوم قرار می‌گیرند، مالکان آن‌ها علاوه بر اعضای هیئت علمیه دانشگاه‌ها افراد دیگری نیز می‌باشند. از طرفی دیگر این شرکت‌ها از طریق مزایا و نوع فعالیتی که دارند نیز دسته بندی می‌شوند که این مزایا به شرح زیر است:

شرکت‌های دسته اول (دسته بندی بر اساس مزایا)

  • شرکت دانش بنیان نوپا از نوع اول

طبق ماده یک آیین نامه شرکت‌های دانش بنیان نوپا که در دسته نوع اول قرار می‌گیرند فاقد اظهارنامه مالیاتی هستند و نیاز نیست تا فعالیت‌های مالی یکساله خودشان را جهت پرداخت مالیات به اداره امور مالیاتی ارسال کنند. همچنین این شرکت‌ها برای اینکه جزو دسته اول قرار بگیرند باید کیفیت محصولاتشان در حد نمونه‌های آزمایشگاهی با کیفیت و با فناوری بسیار بالا رسیده باشد. نکته‌ای که باید در ارتباط با شرکت‌های نوع اول بگوییم این است که، شرکت‌های دانش بنیان نوپایی که درآمدی ندارند نیز در این دسته قرار می‌گیرند.

  • شرکت‌ دانش بنیان نوپا از نوع دوم

این شرکت‌ها نیز مانند نوع اول از پرداخت مالیات معاف هستند و درآمدی ندارند. شرکت‌های نوع دوم از جهات زیادی شبیه به شرکت‌های نوع اول هستند و تنها تفاوت آن‌ها در سطح فناوری و محصولات می‌باشد. محصولات شرکت‌های دانش بنیان نوپا نوع دوم باید از فناوری بسیار بالایی برخوردار باشند تا بتوانند در این گروه قرار بگیرند.

  • شرکت‌های دانش بنیان تولیدی از نوع اول

این شرکت‌ها حداقل ۲۵ درصد از درآمد خود را که از طریق تولید و فروش محصولات کسب کرده‌اند باید برای پرداخت مالیات به حساب اداره امور مالیاتی واریز کنند. همچنین برای اینکه این نوع از شرکت‌ها بتوانند جایگاه خود را در سطح یک حفظ کنند باید سطح فناوری مورد نیازشان برای تولید محصولات بسیار بالا باشد.

  • شرکت‌های دانش بنیان تولیدی از نوع دوم

منظور ما از شرکت‌های دانش بنیان تولیدی نوع دوم شرکت‌های صنعتی هستند که کیفیت محصولات آن‌ها به نمونه آزمایشگاهی رسیده است. این محصولات باید علاوه‌ بر اینکه طراحی مبتنی بر تحقیقات و پژوهش داشته باشند، از سطح فناوری بالایی نیز برخوردار باشند. نوع دیگری از شرکت‌ها هستند که محصولات آن‌ها به مرحله تولید انبوه رسیده و یا کیفیت محصولات آن‌ها در حد نمونه آزمایشگاهی ساخته شده است. محصولات این نوع شرکت‌ها نیز باید از سطح فناوری بسیار بالا برخوردار باشد تا بتوانند جزو دسته اول قرار بگیرند.

شرکت‌های دسته دوم (دسته بندی بر اساس نوع فعالیت)

شرکت‌های دانش بنیانی که در دسته دوم قرار می‌گیرند با توجه به نوع فعالیتشان دسته‌بندی می‌شوند. دسته بندی این شرکت‌ها به شرح زیر است.

  • شرکت‌های دانش بنیان با فعالیت تجاری

این شرکت‌ها با نوع فعالیتی که دارند باعث می‌شوند تا شرکت‌های دانش بنیان دیگر بتوانند به کمک شرکت‌های تجاری وارد مسیر تولید و رونق کسب و کار خود شوند.

  • شرکت‌های دانش بنیان نرم و هویت ساز

این نوع شرکت‌ها باید در کسب و کار خود از خلاقیت زیادی بهره‌مند باشند تا بتوانند در دسته دوم قرار بگیرند. همچنین حیطه فعالیتی شرکت‌های دانش بنیان نرم و هویت ساز در حوزه فرهنگی می‌باشد.

  • شرکت‌های دانش بنیان با فعالیت خدماتی

این شرکت‌ها محصولاتی تولید می‌کنند که در حیطه دانش بنیانی نیست؛ اما محصولات آن‌ها باید از تجهیزات و فرآیندهایی ساخته شده باشد که طبق شرایط آیین‌نامه‌ ارزیابی و تشخیص باشد.

  • شرکت‌های دانش بنیان در حوزه پروژه‌های مهندسی، تدارکات و اجرا

شرکت‌های دانش بنیان و اهدافی که دنبال می‌کنند

شرکت‌های دانش بنیان برای اهداف مختلفی تاسیس شدند که برخی از این اهداف به شرح زیر می‌باشد.

  1. زمینه توسعه و رشد توانمندی‌های دانشگاه‌ها را افزایش می‌دهد.
  2. افراد متخصص، مخترع، نوآور و اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها را ترغیب می‌کنند تا نیازهای جامعه را شناسایی و آن‌ها را در حد امکان رفع کنند.
  3. افزایش و ارتقا فرهنگ عمومی کارآفرینی در کشور.
  4. جذب ایده‌های جدید و نو و تبدیل آنها به محصول.
  5. تجاری کردن نتایج تحقیقات علمی.
  6. بالا رفتن میزان درآمد دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی از طریق تحقیقات علمی.
این مقاله را هم بخوانید:  اصول مدیریت ژاپنی چیست+ معرفی اصول و متدهای خاص آن

شرایط لازم برای ثبت شرکت 

شرکت‌های دانش بنیانی که ارائه دهنده خدمات تجاری‌سازی هستند، باید درآمد عملیاتی در اظهارنامه مالیاتی سال مالی گذشته آن‌ها ثبت شده باشد؛ ولی شرکت‌هایی که فضای کار اشتراکی دارند و در نوآوری فعالیت دارند نیاز نیست تا درآمد عملیاتی در اظهارنامه مالیاتی سال گذشته ثبت شده باشد.

شرایط لازم برای ثبت شرکت‌های دانش بنیانی که در حوزه سرمایه گذاری فعالیت می‌کنند به این صورت است که این شرکت‌ها تنها باید اظهارنامه مالیاتی سال گذشته خود را داشته باشند. حتی اگر در این اظهارنامه درآمد عملیاتی ثبت نشده باشد. همچنین حسابرسان رسمی باید صورت‌های مالی سال گذشته این شرکت‌ها را تائید کنند.

مدارک لازم برای ثبت شرکت دانش بنیان

  • تصویر آخرین اظهارنامه مالیاتی که به اداره امور مالیاتی ارسال شده است.
  • اقرارنامه.
  • تصویر کالا و یا محصولی که شرکت تولید می‌کند.
  • تصویر تاییدیه کالا و محصولات.
  • شرکت‌های متقاضی موظف به ارایه تعهدنامه دارا بودن نظام نامه مالی می باشد.
  • اگر بعد از ارسال مدارک بالا و طی شدن مراحل ارزیابی، شرکت به عنوان شرکت دانش بنیان تایید شود، لازم است تعهدات مالی و حسابداری و تعهدات مربوط به معافیت مالیاتی را (اگر موظف به پرداخت مالیات باشید) را ارائه کنید.

نحوه ثبت‌ شرکت دانش بنیان

برای ثبت شرکت بعد از آنکه گزینه ثبت نام را انتخاب کردید نیاز است تا گزینه اطلاع از تعهدات و قوانین شرکت دانش بنیان را تایید کرده و نام شرکت، شناسه ملی شرکت، پست الکترونیکی مخصوص شرکت را وارد کنید. لینکی که برای فعالسازی نیاز دارید و همچنین فرم سامانه به آدرس ایمیل شما ارسال می‌شود. برای تکمیل فرم شرکت دانش بنیان که به ایمیل شما ارسال شده باید در آن اطلاعاتی مانند نام شرکت، نوع شرکت، شماره ثبت، شماره تلفن ثابت، شماره تلفن همراه و آدرس سایت اینترنتی یا آدرس ایمیل شرکتتان را وارد کنید.

در بخش دوم فرم ،شما باید نام کالا یا خدمات و کاربردی که دارد و زمانی که شما به این نوآوری دستیابی پیدا کردید را وارد کنید. همچنین باید جایگاه کالا یا خدمات خود را در چرخه فناوری از میان موارد مطالعات اولیه، مطالعات تکمیلی، نمونه کارگاهی، نمونه آزمایشگاهی و نمونه صنعتی انتخاب کنید. بعد از اینکه فرآیند ثبت شرکت تکمیل شد، نام کاربری به پست الکترونیکی که در سامانه ثبت کردید ارسال میگردد. شما ۵ ساعت زمان دارید تا نام کاربری خودتان را در سامانه ثبت کنید. اگر این ۵ ساعت منقضی شود، نام کاربری از سیستم حذف می‌شود و متقاضی باید مجددا برای ثبت‌نام اقدام کند.

نکته: بعد از اینکه اطلاعات شرکت را در سامانه ثبت کردید، حتما بر روی گزینه ذخیره کلیک کنید تا تمام عملیات شما در سامانه ذخیره شود.

مراحل ثبت‌نام در سامانه شرکت 

پس از اینکه اطلاعات شرکت و نام کاربری خود را در سامانه ثبت کردید، حال زمان آن است که در سامانه شرکت دانش بنیان ثبت‌نام کنید. مراحل ثبت‌نام به شرح زیر می‌باشد.

این مقاله را هم بخوانید:  انواع کار در منزل ویژه نوجوانان با درآمد بالا

در ابتدا متقاضی باید در سامانه ارزیابی شرکت‌های دانش بنیان ثبت‌نام کند. سپس دبیرخانه کارگروه پس از اینکه مدارک شرکت را بررسی کرد، در صورت کامل بودن آن‌ را به کارگزار جهت ارزیابی ارسال میکند. شرکت متقاضی توسط کارگزار بررسی و ارزیابی می‌شود و کارگزار اطلاعات خود را در سامانه دبیرخانه کارگروه بارگذاری می‌کند.

پس از آن فرایند ارزیابی و صحت اطلاعات و تطبیق آن با آیین نامه توسط دبیرخانه کارگروه بررسی می‌شود و نتیجه آن به کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکت ها و موسسات دانش بنیان ارائه می‌شود. پس از ارسال پرونده به کارگروه ارزیابی و تشخیص، پرونده شرکت در آنجا بررسی می‌شود و نتیجه ارزیابی به دبیرخانه اعلام می‌شود. در آخر نتیجه بررسی دانش بنیان بودن شرکت در کارتابل شرکت و در سامانه مشخص می‌شود.

فرایند ارزیابی و ثبت شرکت دانش بنیان با ثبت نام در سامانه آغاز می‌شود و ۹۰ روز زمان می‌برد تا کالا یا خدمات شرکت در سازمان‌ها بررسی و ارزیابی شود. در صورت تایید شرکت، اطلاعات شرکت دانش بنیان‌ در سامانه منتشر می‌شود.

خدمات شرکت‌های دانش بنیان

  • انجام پژوهش‌های کاربردی و توسعه‌ای
  • ارایه خدمات تخصصی و مشاوره‌ای
  • تولید محصولات با فناوری نوین
  • انجام خدمات نظارتی بر پروژه‌های پژوهشی، ‌اجرایی و مشاور‌‌ای
  • خدمات توسعه‌ی کارآفرینی
  • بوجود آوردن مراکز رشد و خدمات
  • ایجاد و توسعه‌ی کسب‌وکار
  • ارائه خدمات توسعه‌ی محصول جدید
  • مشخص کردن فرصت‌های کارآفرینی
  • خدمات توسعه‌ی فناوری
  • انجام خدمات برای ورود کسب‌وکارها به بازار بین‌الملل و جهانی کردن آن‌ها
  • برنامه ریزی و اجرای طرح های توسعه ی کارآفرینی در سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی

تفاوت شرکت‌های دانش بنیان با شرکت‌های استارت آپی

منظور از استارت‌‌آپ سازوکاری نو است که به یکی از نیازهای ما پاسخ می‌‌دهد. مانند اقدامی که دیجی کالا انجام داد و بجای آمازون در ایران فعالیت می‌کند و یا آپارات که همانند یوتیوب در ایران فعالیت دارد. بنابراین استارت آپ با یک ایده نوآورانه همراه است. ولی شرکت دانش بنیان به قصد پیوند بین علم و بازار تاسیس می‌شود و شرکت‌های دانش بنیان تلاش می‌کنند تا از طریق علم، اقتصاد را رونق دهند. از طرف دیگر دولت شرکت‌های دانش بنیانی را حمایت می‌کند و آن‌ها را از پرداخت مالیات معاف می‌کنند.

افرادی که شرکت‌ دانش بنیان ثبت کرده‌اند، اگر آقا باشند از سربازی معاف می‌شوند. تفاوت دیگر آن‌ها در میزان بودجه مورد نیاز برای تاسیس است. برای اینکه بتوان یک شرکت استارت آپی را تاسیس کرد نیاز به بودجه زیادی نیست؛ اما برای تاسیس شرکت‌ دانش بنیانی نسبتا به بودجه زیادی نیاز است. بنابراین شرکت‌های دانش بنیان و استارت آپی شاید از یکسری جهات شبیه به‌ هم عمل کنند ولی تفاوت‌های اساسی نیز با هم دیگر دارند.




تاریخ: چهار شنبه 13 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

کسب و کار پولساز و پردرآمد پرورش قارچ

آیا تا کنون برای شما هم سؤال شده است که چگونه می‌توانید کسب و کار پرورش قارچ راه بیندازید؟ به نظر شما با چه سرمایه اولیه‌ای می‌توانید وارد این بازار کار شوید؟ چه راه‌هایی وجود دارد که می‌توان از طریق آن‌ها وارد این حوزه شد و از پرورش و یا فروش قارچ درآمد خوبی کسب کرد؟ در این مقاله می‌خواهیم به موضوع کسب و کار پرورش قارچ بپردازیم و به پاسخ همه سؤال‌هایی که در ذهنتان دارید برسیم.

کلاس‌های مختلف آموزشی‌ وجود دارند که به علاقه‌مندان ورود به این حوزه آموزش‌های لازم را ارائه می‌دهند. شما می‌توانید با شرکت در این کلاس‌ها با اطلاعاتی مفید به فعالیت در این کسب و کار بپردازید. همان طور که می‌دانید قارچ یکی از مواد غذایی‌ای می‌باشد که به دلیل خواص منحصر به فرد و بسیار خوبی که دارد مورد تقاضا و علاقه مردم می‌باشد. در حال حاضر در سبد غذایی اکثر افراد جامعه قارچ وجود دارد. از خود قارچ می‌توان به عنوان یک غذای کامل نام برد. به همین دلایل این ماده غذایی از بازار مصرف بسیار زیاد و خوبی برخوردار است. خیلی از افراد به کسب و کار پرورش قارچ به عنوان یک شغل جانبی در کنار فعالیت اصلی شغلی خود نگاه می‌کنند. در ادامه با تمامی راه‌هایی که می‌توانید از طریق آن‌ها وارد این حوزه کاری شوید آشنا می‌شویم. ما را تا انتهای این مقاله همراهی کنید.

نحوه پرورش و تولید قارچ

شما برای شروع و راه اندازی هر کسب و کاری که در ذهن خود دارید باید از قبل درباره آن مطالعه کرده و دانش ضروری ورود به آن حوزه کاری را فرا بگیرید. علاوه بر دانش مورد نیاز آن کسب و کار لازم است که مهارت‌های مورد نیاز آن کسب و کار را نیز داشته باشید. فراموش نکنید که در این راه علاقه نیز بسیار موضوع مهمی است. تحمل کردن دشواری‌های راه هر کسب و کاری فقط با علاقه به آن میسر می‌شود. خبر خوب این است که پرورش قارچ کسب و کاری می‌باشد که شما می‌توانید آن را در هر ابعادی تأسیس کنید.

پرورش قارچ شما می‌تواند به بزرگی یک مزرعه باشد و یا می‌تواند بخش کوچکی از خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنید باشد. اما نکته اصلی این جا است که در هر صورت لازم است اطلاعات و دانش مورد نیاز این کسب و کار را فرا بگیرید. خوشبختانه در حال حاضر کلاس‌های مختلف آموزشی در این زمینه برگزار می‌شود که شما می‌توانید به صورت حضوری و یا مجازی در آن‌ها شرکت کنید. هر فردی با هر دانش و تحصیلاتی امکان حضور و شرکت در این دوره‌ها را دارد و می‌تواند پس از فراگیری دانش مورد نیاز برای پرورش قارچ، کسب و کار خود را در هر مکانی که در نظر دارد آغاز کند

 

دوره‌های آموزشی کسب و کار پرورش قارچ

در این دوره‌های آموزشی مطالب مختلفی که برای شروع این کسب و کار لازم است به صورت عملی و کاربردی تدریس می‌شود. از جمله این مطالب می‌توانیم به موضوعاتی چون روش و چگونگی کاشت بذرهای قارچ، نحوه تنظیم کردن تهویه و همچنین رطوبت هوای پرورش قارچ، فضای مورد نیاز پرورش و تولید قارچ، روش‌های نگهداری از قارچ‌ها، مقدار کمپوست مورد نیاز برای کاشت اولیه قارچ و … اشاره کرد. در ادامه این مقاله به اختصار به توضیح هر یک از این موضوع‌ها می‌پردازیم. تا انتهای این مقاله تیم دانشگاه کسب و کار را همراهی کنید.

  • چه فضایی برای پرورش و تولید کردن قارچ مناسب است؟

برای پرورش و تولید قارچ ما از اسپورها استفاده می‌کنیم. برای رشد مناسب اسپورها لازم است که آن‌ها در محیطی قرار بگیرند که مناسب آن‌ها می‌باشد. از معروف‌ترین و پرکاربردترین بسترهایی که برای رشد و پرورش اسپورها استفاده می‌شود می‌توان به خاک اره اشاره کرد. هنگامی که اسپورها در خاک اره قرار می‌گیرند قارچ برای رشد خود به خوبی می‌تواند از مواد مغذی که در چوب قرار دارد بهره ببرد و به خوبی رشد کند. بسیاری از فروشگاه‌هایی که می‌توانید به آن‌ها مراجعه کنید سعی می‌کنند اسپورها را همراه با مخلوط خاک اره به فروش برسانند.

خرید مخلوط اسپور با خاک اره گزینه مناسبی برای شروع کسب و کار پرورش قارچ است؛ زیرا مقرون به‌صرفه‌تر برای شما می‌باشد. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که از فروشگاهی خرید کنید که اسپورهای مرغوبی را به فروش می‌رساند. اگر اسپوری که خریداری کرده‌اید از مرغوبیت برخوردار نباشد نمی‌توانید آن را پرورش دهید و قارچ شما رشد نخواهد کرد. اگر می‌خواهید خود اسپورها را بر بستر خاک اره پرورش دهید باید توجه کنید که قبل از قرار دادن اسپورها بر روی خاک اره، بستر را به صورت کامل ضدعفونی کنید.

یکی از راه‌هایی که می‌توانید به وسیله آن خاک اره را ضدعفونی کنید قرار دادن آن درون ماکروویو و داغ کردن آن است. پس از عملیات ضدعفونی کردن می‌توانید اسپورها را به خوبی با خاک اره ضدعفونی شده مخلوط کنید. اگر شرایط مناسب پرورش قارچ مانند خنک بودن فضا، رطوبت کافی، بدون نور بودن محیط و… را به خوبی برقرار کرده باشید پس از گذشت بیست و یک روز شاهد رشد به مرور قارچ‌های خود خواهید بود.

  • با چه سرمایه اولیه‌ای می‌توان کسب و کار پرورش قارچ انجام داد؟

شما برای شروع هر کسب و کاری که در ذهن خود دارید لازم است مقداری سرمایه اولیه داشته باشید. هزینه اولیه کسب و کار پرورش قارچ نیز صرف تهیه فضایی مناسب برای تولید قارچ، دستگاه رطوبتی برای مرطوب نگه داشتن محیط پرورش، قفسه‌ها برای نگهداری قارچ‌ها، نایلون و… خواهد شد. فضایی که برای پرورش قارچ خود در نظر گرفته‌اید باید هیچ درزی نداشته باشد که حشرات بتوانند وارد آن شوند. همچنین باید کاملاً تمیز باشد و به صورت بسیار پاکیزه نگهداری شود. برای این کار ابتدا سعی کنید فضای انتخابی خود را به صورت کامل تمیز کنید و سپس تلاش کنید با نایلون همه دیوارهای فضا را بپوشانید و هیچ درزی باقی نگذارید.

علت پلاستیک کشی فضا این است که زمانی که دستگاه رطوبت ساز کار می‌کند و رطوبت تولید می‌کند، رطوبت تولید شده از فضا خارج نشود. پس از این که فضا را به خوبی پلاستیک کشی کردید، لازم است که از قفسه‌های آلومینیومی که ضد زنگ هستند و یا قفسه‌هایی از جنس چوب استفاده کنید. فضا را به خوبی قفسه بندی کنید و سپس نایلون‌هایی را که حاوی کمپوست‌ها هستند بر روی این قفسه‌ها نگهداری کنید. وسایل لازمی که برای پرورش قارچ نام برده شد همه باید با توجه به فضایی که انتخاب کرده‌اید و متناسب با آن خریداری شود.

  • چگونه می‌توان کسب و کار پرورش قارچ را در خانه آغاز کرد؟

زمانی که تصمیم می‌گیرید محصولی را تولید کنید و یا پرورش دهید در مرحله بعدی لازم است که درباره فروش آن محصول نیز تفکر کنید. برای این کار باید ابتدا با همه راه و روش‌هایی که می‌توانید محصول را به فروش برسانید آشنا باشید. توجه کنید که پرورش قارچ یک کسب و کار به شدت پر ریسک است. علت این موضوع این است که قارچ خیلی سریع می‌تواند خراب شود و نگهداری آن بسیار سخت است. به همین دلیل است که شما نمی‌توانید قارچ‌های تولیدی خود را صادر کنید. تنها راهی که برای فروش قارچ‌ها تولیدی خود دارید عرضه و فروش آن‌ها در بازارهای محلی می‌باشد.

همان طور که از قبل اطلاع دارید قارچ را باید به صورت فصلی پرورش داد. در خیلی از فصل‌ها بازار تقاضا برای محصول قارچ بسیار زیاد است؛ اما در مقابل در بعضی فصل‌ها نیز تقاضای زیادی برای خرید قارچ وجود ندارد. به همین دلیل است که باید حتماً به این نکته توجه کنید و زمان‌بندی عرضه محصولات پرورشی خود را به بازار رعایت کنید تا درآمد بهتری را کسب کنید. برای فروش قارچ‌های تولیدی خود می‌توانید با خیلی از فروشگاه‌هایی که این محصول را عرضه می‌کنند قرارداد ببندید.

علاوه بر این، این امکان وجود دارد که قارچ‌های پرورشی خود را در صفحات مجاری خود به فروش برسانید و یا در فروشگاه‌های آنلاین فعالیت کنید. تعدادی از افرادی که در این حوزه مشغول به کار هستند قارچ‌های پرورشی خود را به صورت مستقیم به رستوران‌ها، کافه‌ها و یا فست‌فودهایی که بسیار به قارچ احتیاج دارند می‌فروشند. با استفاده از این روش می‌توانید به درآمد بسیار خوبی برسید.

 

  • میزان سود کسب و کار پرورش قارچ چه میزان است؟

احتمالاً می‌دانید سودی که در انتهای فعالیت در این کسب و کار نصیب شما می‌شود نسبت به کسب و کارهای دیگر بسیار زیاد است. اگر می‌خواهید به صورت حرفه‌ای در این کسب و کار به فعالیت بپردازید لازم است کارگاهی بزرگ را بدین منظور در نظر بگیرید. با رعایت همه اصولی که در پرورش قارچ لازم است، این امکان برای شما وجود دارد که هر رو ماه یک بار از قارچ‌های پرورشی خود برداشت کنید. با این حساب شما می‌توانید در پایان یک سال حدود پنج بار برداشت از قارچ‌های پرورشی خود داشته باشید. شاید دانستن این نکته برایتان جالب باشد که پس از هر برداشت پنجاه درصد پولی که از فروش قارچ‌ها به دست می‌آورید سود شما خواهد بود.

باقی پول‌ها صرف هزینه‌هایی می‌شود که برای پرورش قارچ خود لازم دارید. اگر یک سالن صد متری را برای کسب و کار پرورش قارچ خود در نظر بگیرید و سالانه پنج بار برداشت داشته باشید، در نهایت به صورت ماهیانه می‌توانید به درآمدی حدود ۱۲ میلیون برسید. حتی در برخی ماه‌ها که بازار تقاضای قارچ بسیار زیاد خواهد بود می‌توانید درآمد خیلی بیشتری نیز به دست آورید. سعی کنید برای شروع این کسب و کار ابتدا فضای کوچک‌تری را در نظر بگیرید. به این علت که در ابتدا چندان با روش‌های عرضه قارچ آشنا نیستید این امکان وجود دارد که مجبور شوید محصولات خود را برای جلوگیری از خراب شدن آن‌ها بسیار زیر قیمت به فروش برسانید. اما اگر فضای کوچک‌تری را انتخاب کنید قیمت بالاتری بر روی آن‌ها می‌گذارید و سود بیشتری نصیب شما می‌شود.




تاریخ: چهار شنبه 13 دی 1402برچسب:قارچ ,
ارسال توسط پول دوست

معرفی بیزینس کوچینگ ، مزایای مشاوره و کوچینگ کسب و کار

بیزینس کوچینگ چیست؟ کوچینگ کسب و کار در حقیقت روندی است که طی آن افرادی که به آن‌ها مربی می‌گویند و در زمینه مهارت‌های نرم و سخت کسب و کارهای مختلف و مدیریت، تبحر و تسلط لازم دارند، به فعالان تجاری مشاوره می‌دهند. مربی کوچینگ به مالک فعالیت تجاری مشاوره می‌دهد تا او به اهداف تجاری مدنظر خود برسد.

مربی کسب وکار به کار آفرینان کمک می کند که شناخت دقیقی نسبت به خود پیدا کند. بیزینس کوچ صاحبان کسب و کار و کارآفرینان را راهنمایی می کند که نقاط قدرت خود را تقویت کنند و ضعف و کاستی‌های خود را برطرف کنند.

یک مربی کوچ روی نحوه مدیریت کسب و کار توسط کار آفرینان و متخصصان تمرکز می‌کند تا نکاتی که باعث عقب ماندگی کسب و کار و فعالیت تجاری می‌شود را شناسایی کند. زمانی که در کسب وکاری با مشکل مواجه می‌شوید کوچ کسب و کار نسبت به تمام بخش‌های یک فعالیت تجاری دید کامل دارد و به شما کمک می کند نقاط ضعف خود را ببینید و آن‌ها را برطرف کنید.

بیزینس کوچینگ چیست؟

بیزینس کوچینگ شامل فرآیندی است که در آن یک کسب وکار از محل فعلی آن به وضعیتی که کارآفرین تمایل دارد هدایت می شود. پس از آن که فردی کسب وکار خود را مشخص می کند بیزینس کوچینگ به او کمک می کند که اهداف خود را تعیین کند و این اهداف را برای پیشرفت بیزینسش رده بندی کند. به زبان دیگر در بیزینس کوچینگ، کار آفرین از مربی کسب و کار در تمام مراحل بازاریابی، چگونگی خرید و فروش و برنامه ریزی‌های کلی راهنمایی و مشاوره می‌گیرد.

شما برای داشتن یک کسب و کار موفق به بیزینس پلن، بیزینس مدل و بیزینس استراتژی نیاز دارید و کوچینگ کسب و کار نیزبه شما کمک می‌کند تا کسب و کار خود را به قله موفقیت برسانید؛ زیرا کوچ کسب وکار، سود و در آمد حاصل را افزایش می دهد و باعث می‌شود افرادی که در آن فعالیت اقتصادی سهیم هستند احساس ارزشمند بودن داشته باشند.

بیزینس کوچینگ از کجا آمده است؟

پیشینه بیزینس کوچینگ به توماس لئونارد و افکارش در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ برمی گردد. قبل از این تاریخ کوچینگ بیشتر شامل به فعالیت‌های ورزشی مربوط می‌شد و برای پیشبرد اهداف ورزشی و کمک به ورزشکاران کاربرد داشت.

این روش در ابتدا بر اساس اصول روانشناسی شکل گرفت و در بین محققان کشور آمریکا گسترش پیدا کرد. اولین موسسه کوچ حرفه ای به وسیله توماس لئونارد در ۱۹۹۵ پایه گذاری شد. این موسسه خصوصی برای تقویت مهارت‌های مربی‌های بیزینس راه اندازی شد.

حرفه اصلی لئونارد حسابداری بود؛ بنابراین در شکل دادن یک کسب و کار مستقل، فرد با تجربه‌ای بود. او در کوچینگ شخصی از اصول و قواعد روانشناسی استفاده می‌کرد. که بعدها پایه و اساس رشد بیزینس کوچینگ شد.

روش کار توماس لئونارد پی درپی سوال کردن و گوش کردن به پاسخ سوال‌های مطرح شده بود. او از این سوال و جواب‌ها به نقاط ضعف پی می‌برد؛ در نتیجه کاستی‌های مراجع را از بین می‌برد.
در سال ۱۹۹۵ نیز کوچینگ بین المللی تاسیس شد. لئونارد اعتقاد داشت کوچینگ شخصی قادر نیست بیماری فرد را برطرف کند اما با کمک به اشخاص سالم آن‌ها را به افرادی برجسته و متفاوت تبدیل می‌کند.

انواع کوچینگ کسب و کار

در کوچینگ روش گفتگوی کوچ یا مربی به دو دسته تقسیم می‌شود که عبارتند از:

  • کوچینگ مستقیم ( دستوری)
  • کوچینگ غیر مستقیم ( غیر دستوری)

در روش دستوری نقش کوچ در گفتگو بسیار زیاد است و مربی هدایت کننده گفتگو است. در این شیوه این مربی است که راه حل را بیان می کند و توقع دارد که مراجع از آن اطاعت کنند.

در روش غیر مستقیم، کوچ راه‌حل ارائه نمی‌دهد بلکه کمک می کند که مراجع تمرکز و دقت بیشتری داشته باشد و نسبت به موقعیت مورد نظر دید بهتری پیدا کنند.

کوچینگ مستقیم ( دستوری)

این شیوه مزیت های خاص خود را دارد و در بعضی مواقع نیز به کار گیری آن لازم است؛ به عنوان مثال در مواقعی که مهارت‌ها به‌صورت ساده آموزش داده می‌شوند استفاده ازاین شیوه مفید است.

به عنوان مثال اگرمن بدانم شیوه کار مخلوط‌ کن چگونه است و شما در این مورد اطلاعی نداشته باشید، پرسیدن سوال برای مطلع شدن از افکار شما، باعث خوشحالی شما نمی‌شود؛ زیرا شما می‌خواهید با طرز کار هر کدام از دکمه‌های مخلوط‌ کن آشنا شوید.

گاهی اوقات کوچ نباید در گفتگو خنثی باشد و یک واکنش ملایم مفیدتر از سوال‌های پی درپی برای کشف احساسات طرف مقابل است.

برای مفید بودن یک کوچ گاهی بهتر است یک مشاهده عرضه کند. وقتی مربی به اهداف مدنظر مراجع پایبند باشد و مشاهده دارای هدف باشد، نتیجه موثری به دنبال دارد.

کوچینگ غیرمستقیم ( غیردستوری )

در این روش مراجع از خود می‌آموزند. مراجع از این‌که مورد توجه مربی قرار می گیرند احساس رضایت دارند و از تلاش مربی خود تشکر می‌کنند. در این نوع گفتگو که بر اساس برابری است اعتماد دو طرف افزایش پیدا می‌کند.

مربی ادعا نمی‌کند که همه چیز را می‌داند و مراجع در پیدا کردن راه‌حل حس می‌کند که فرد مفیدی است. راه حل هایی که ارائه می‌شود بر پایه درک وفهم فرد تجربه‌گر موقعیت است. آگاهی وبصیرت با مراجع متناسب‌تر است؛ در نتیجه فرد در قبال اقداماتی که انجام می‌دهد و نتایجی که به دست می‌آید خود را بیشتر مسئول می‌داند.

اگر ایده، نتیجه مطلوب نداشته باشد همچنان مراجع در مواجه با آن احساس مسئولیت می‌کنند؛ بنابراین برای به دست آوردن نتیجه بهتر، دست از تلاش برنمی‌دارند.

بیزینس کوچ کیست؟

بیزینس کوچ یک مربی است که وظیفه هدایت یک کسب و کار را دارد تا بتواند آن را به نتایج مطلوب برساند. البته منابعی هم به‌صورت کتبی و آنلاین وجود دارد که فرد بتواند با استفاده از آن‌ها دانش خود را افزایش دهد؛ اما این منابع تئوری هستند، در صورتی که برای داشتن یک کسب و کار موفق علاوه بر داشتن اطلاعات لازم، تجربه نیز نقش کلیدی دارد.

در واقع این مربی، همان مالک کسب و کار است که توانسته است از سد مشکلات بگذرد وبه موفقیت های بزرگ دست پیدا کند؛ بنابراین مشکلات و موانع کسب و کارها را به خوبی می‌شناسد.

وظایف مربی کسب و کار چیست؟

وظایف یک کوچ کسب و کار دامنه وسیعی دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از:

  1. کمک به مشتریان در زمینه اهداف و ایده‌های جدید و تازه
  2. ارتباط حضوری و تلفنی مداوم با مشتریان برای فهم درست اهداف آن‌ها
  3. تقویت کردن نقاط مثبت مشتریان و از بین بردن نقاط ضعف
  4. گسترش دادن تجارت مشتریان با بهره‌گیری از استعدادها و نقاط قوت آن‌ها
  5. بررسی کردن میزان پیشرفت کسب و کار و ابداع شیوه هایی برای تقویت آن
  6. تحلیل شکست‌ها و موفقیت‌های شرکت

در جلسات بیزینس کوچینگ چه می‌گذرد؟

جلسه کوچینگ شامل یک سری از کارهایی که است که به وسیله مربی و مراجعه کننده انجام می‌شود. در این جلسات موضوعاتی مانند اقداماتی و کارهایی که انجام شده‌است، میزان پیشرفت کار، موانع و مشکلات و اهداف، مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرند و تمرکز روی ارتقای موقعیت فعلی مراجعه کننده است.

در این جلسات سوال‌هایی پرسیده می شود تا ویژگی های و خصوصیات فرد مشخص شود و با توجه به این ویژگی ها، برای چالش‌ها و مشکلات کاری، راه حل در نظر گرفته می‌شود.

بیزینس کوچینگ چه کمکی به کسب و کارها می‌کند؟

برخی افراد به اشتباه تصور می‌کنند که بیزینس کوچینگ فقط برای کمک به کسب و کارهایی است که مشکل دارند؛ در صورتی‌که کوچینگ کسب و کار محیطی را فراهم می‌کند که مشکلات تبدیل به فرصتی برای بهبود کسب و کار شوند.

کار آفرینان به دنبال راهنمایی و مشاوره های تخصصی هستند تا بینشی واقعی تر نسبت به آینده شغلی شان داشته باشند و برای حل موانع و کاستی‌ها راه حلی موثر پیدا کنند.

مزایای جلسات مشاوره و کوچینگ کسب و کار

کوچینگ راه را برای رسیدن به اهدافتان آسان‌تر می کند؛ یعنی شما را راهنمایی می‌کند که برای رسیدن به اهدافتان، اقدامات مفیدتر و موثر‌تری انجام دهید. از مهمترین فواید کوچینگ کسب و کار می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • برای دستیابی به اهدافتان برای شما نقشه طراحی می‌کند.
  • این روش استخدام کارکنان مفید را برای شما آسان‌تر می کند.
  • فضای پیشرفت و ترقی شما را مهیا می کند.
  • • شناخت باورها و عللی که آن را کمرنگ می‌کند را تسهیل می‌کند.
  • بینش و بصیرت صاحب کسب و کار را افزایش می‌دهد.
  • افزایش بازدهی و کارآیی کارکنان
  • تقویت و ایجاد مهارت خود رهبری

بیزینس کوچینگ مناسب چه کسانی است؟

روش کوچینگ برای همه افراد مناسب نیست برخی از افراد خود را عقل کل می دانند و برای افزایش دانش و ارتقا عملکرد خود تلاشی نمی‌کنند. بعضی‌ها نیزبه پیشرفت امیدی ندارند و برای کسب ثروت و ترقی مقاومت می‌کنند. آموزش کوچینگ برای این افراد فایده‌ای ندارد.

کوچینگ برای افرادی سودمند است که برای رشد و پیشرفت آماده هستند و با توجه به ویژگی‌ها و توانایی‌های خود و از طریق ایده‌هایی جدید و تازه می‌توانند در کسب و کار خود ترقی کنند.

معیارهای انتخاب یک بیزینس کوچ خوب

  • بیزینس کوچی را انتخاب کنید که سابقه راه‌اندازی یک کسب و کار موفق را داشته باشد.
  • یک مربی کسب وکار موفق حرف‌‌های شما را به خوبی می‌شنود.
  • یک کوچ خوب تمام دانش خود را درزمینه پیشرفت کسب و کار در اختیار گروه شما قرار می‌دهد.
  • داشتن ذهنیت و نگرش مثبت
  • یک مربی خوب همیشه با مشتری خود در ارتباط است و دسترسی به او همیشه امکان‌پذیر است.
  • یک مربی موفق مسئولیت خود را به‌خوبی می‌شناسد و به آن متعهد است.
  • کوچ کسب و کار علم و دانش خود را به‌روز نگه می‌دارد و همیشه به افزایش مهارت و معلومات خود علاقمند است.

سوالات متداول

۱- چرا بیزینس کوچینگ؟

بیزینس کوچینگ با برنامه‌ریزی دقیق و مشاوره‌های کاربردی و حتی تعیین راهبردهای کاری، راه را برای رسیدن به اهداف کسب‌وکار آسان‌تر می‌کند.

۲- تفاوت بیزینس کوچینگ و منتورینگ چیست؟

بیزینس منتورینگ یا استاد کسب و کار با کوچینگ یا مربی، همان‌طور که از لحاظ لغوی شبیه هستند؛ از لحاظ کاربردی نیز تا حدی مشابه‌اند؛ اما منتورینگ به این معناست که مدیر یا مسئول یک کسب و کار در کنار شخصی که قبلا آن کار را انجام داده قرار گرفته و از وی آموزش می‌بیند. منتورینگ عموما یک فرآیند بلندمدت است.

۳- دلایل اهمیت کوچینگ کسب و کار چیست؟

بیزینس کوچینگ با طراحی صحیح برنامه‌ریزی و استفاده‌ی کاربردی از ابزارها، بازدهی را بالاتر خواهد برد و در ترقی کسب‌وکارها موثر خواهد بود.




تاریخ: جمعه 8 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم بیزینس ، معرفی انواع کسب و کار و شناخت بیزینس من

کسب و کاری که در حوزه فعالیت‌های تجاری یا صنعتی انجام می‌انجام می‌شود و در راستای پیشبرد اهداف اقتصادی اشخاص است، را بیزینس می‌گویند. هر کسی که کسب و کار خرد یا کلان خود را دارد و در حوزه اقتصادی فعالیت می‌کند، یک بیزینس من است. بیزینس من می‌تواند کسب و کار خودش را داشته باشد یا در یک مجموعه در حال فعالیت باشد.

معنی بیزینس چیست؟

یک نظام اقتصادی که برای کسب درآمد شکل می‌گیرد و در آن خدمات یا کالاهای خود را به فروش می‌گذاریم و در قبال آن پول دریافت می‌کنیم. برای این‌که یک کسب و کار با تولید درآمد داشته باشیم نیازمند حداقل سرمایه هستیم. با این سرمایه‌گذاری که بیزینس نامیده می‌شود می‌توان با فروش خدمات یا کالا کسب سود و درآمد کرد؛ چه به صورت خصوصی چه به شکل دولتی.

مراحل ایجاد یک کسب و کار موفق

برای این‌که بتوانیم در هر کاری موفق شویم باید بدانیم دقیقا چه می‌خواهیم. هر کسب و کار موفقی برای شروع نیاز به ایده دارد؛ با داشتن ایده مشخص در ابتدای کار می‌توانید برنامه‌ریزی مشخصی هم داشته باشید. مرحله بعد داشتن انگیزه کافی برای شروع کردن است؛ انگیزه مثل موتور محرک عمل می‌کند. از دیگران مشورت بگیرید تا به توسعه ایده شما کمک کنند. بازار هدف یکی از مهم‌ترین مراحل ایجاد یک کسب و کار موفق است، آن را فراموش نکنید.

مراحل زیادی برای ایجاد یک کسب و کار وجود دارد که ما در اینجا به چند مورد مهم آن اشاره کردیم.

زمینه و صنعتی که در آن تخصص و به آن علاقه دارید را انتخاب کنید

برای راه‌اندازی بیزینس خود به مسیری پا بگذارید که در آن تخصص دارید. تخصص و علاقه یکی از شروط موفقیت در هر کاری است. اگر در زمینه مورد علاقه خود شروع به کار کنید قطعاً سختی‌های مسیر برای‌تان کم‌تر می‌شود.

هدف خود را از راه‌اندازی بیزینس مشخص کنید

قبل از شروع هر کاری در ابتدا باید اهداف خود را از انجام آن کار مشخص کنیم. بدون تعیین هدف مشخص طبیعتاً نتایج خوبی هم به‌دست نمی‌آید. معمولاً برای شروع یک بیزینس موفق ۳ هدف کلی درنظر گرفته می‌شود:
۱- اقتصادی: ‌همه ما برای کسب درآمد و زندگی بهتر تلاش می‌کنیم. راه‌اندازی یک بیزینس می‌تواند به ما کمک کند تا به اهداف مالی خود نزدیک شویم. این هدف ممکن است برای افزایش درآمد، جایگزینی درآمد جدید یا یک درآمد مکمل برای سایر امور اقتصادی ما باشد.

۲- شخصی: ما توجه به بااهمیت بودن پول در زندگی، باید خاطرنشان کنیم که پول گاهی رضایت خاطر اشخاص را به‌طور کامل به‌دنبال ندارد. مردم در برخی مواقع خواستار آزادی هستند؛ یعنی دلشان نمی‌خواهد برای کسی کار کنند، می‌خواهند کسب و کار خودشان را داشته باشند.

اگر کار فقط برای کسب مال باشد نمی‌تواند باعث خشنودی شود، مردم برای این‌که در کنار پول درآوردن بتوانند لذت هم ببرند باید از کاری که انجام می‌دهند راضی و خشنود باشند. در کنار همه این مسائل با راه‌اندازی بیزینس خود می‌توانیم استعدادهای خود را رشد دهیم، و حتی حرفه‌ای شویم.

۳- بازنشستگی: آینده‌نگری جزوی از اهداف افراد برای کار کردن و کسب درآمد است. برای زندگی راحت در سنین پیری نیازمند پول هستیم. تأمین آینده و داشتن امنیت مالی برای ادامه زندگی، نیازمند یک برنامه‌ریزی درست در شروع هر بیزینسی می‌باشد.

مشتریان هدف کسب و کار خود را شناسایی کنید

در قسمت مراحل ایجاد کسب و کار به شناسایی هدف اشاره کردیم؛ با شناسایی بازار هدف خود می‌توانید بیزینس خود را در راستای هدف تعیین شده و با درنظر گرفتن علایق و سلیقه مشتریان خود پیش ببرید، و رضایت‌خاطر مشتریان را کسب کنید، که همین امر به پیشرفت شما کمک شایانی می‌کند.

یک تیم حرفه‌ای و متخصص گردآوری کنید

در ابتدا باید بدانید چه تخصص یا مهارتی را برای بیزینس خود نیاز دارید. با توجه به مهارت و تخصص افراد، بهترین اشخاص را برای همکاری در تیم انتخاب کنید. افراد یک تیم باید بتوانند به خوبی با هم تعامل داشته باشند. برای تیم خود یک ر هبر انتخاب کنید؛ رهبر تیم علاوه‌بر این‌که از دیگر افراد حرفه‌ای‌تر است، فردی است که توانایی مدیریت افراد و شرایط را دارد و می‌داند از هر کسی در کجا و چطور استفاده کند.

تعیین بودجه برای کار، اهداف و دستورالعمل تیم، تهیه برنامه زمانی مدون، مشخص شدن وظیفه هر شخص در تیم و همکاری افراد تیم با یکدیگر، از دیگر عملکردهای یک تیم حرفه‌ای می‌باشد.

هزینه‌ها و درآمدهای بیزینس را مشخص کنید

مهم‌ترین بخش قبل از شروع بیزینس موفق، محاسبه هزینه‌هایی است که یک کسب و کار در ابتدا به آن نیاز دارد. برای کسب درآمد در ابتدا نیاز هست که سرمایه‌گذاری صورت بگیرد؛ این هزینه‌ها شامل: اجاره مکان موردنظر، دستمزد کارکنان، هزینه اولیه خدمات یا کالای مورد عرضه و … .

محاسبه درآمد هر بیزینسی با یک فرمول ساده امکان‌پذیر می‌باشد؛ هزینه را از درآمد به‌دست آمده کم کنیم، نتیجه حاصل شده سود خالص بیزینس است.

معرفی انواع کسب و کار

کسب و کارها براساس نیاز و اهداف مختلفی که از راه‌اندازی آن مدنظر داریم به انواع متفاوتی تقسیم می‌شوند؛ من‌جمله: بیزینس شخصی، خانوادگی و تیمی، که در زیر به چند نوع از این کسب و کارها اشاره می‌کنیم:

کسب و کارهای خدماتی

در کسب و کارهای خدماتی ما با کالا و محصولات قابل لمس طرف نیستیم، بلکه خدمات در زمره‌ی راه‌های درآمدی هستند که فرد در ازای ارائه‌ی مهارت و تخصص خود پول دریافت می‌کند؛ خدمات شامل: مهارت‌های آموزشی، تعمیر کردن، مشاوره، آرایشگاه، بانک و شرکت‌های حقوقی می‌شود.

کسب و کارهای تولیدی

در کسب و کارهای تولیدی برخلاف خدماتی ما با کالا در ارتباط هستیم. بیزینس‌های تولیدی کالای خام اولیه را تهیه می‌کنند و با انجام دادن کارهایی بر روی کالای اولیه آن را تغییر می‌دهند و به یک محصول جدید تبدیل می‌نمایند. مانند کارخانجات لوازم خانگی که با مونتاژ کردن قطعات یک محصول جدید به‌وجود می‌آورند.

کسب و کارهای خرده‌فروشی

خرده‌فروشی یک نوع از کسب و کار است که تولیدکننده محصول نهایی را مستقیم برای فروش به مشتری ارائه می‌دهد و محصولات در خرده‌فروشی مصرفی هستند. محصولات می‌توانند به فروشگاه‌ها، فروشگاه‌های اینترنتی یا مستقیم به خود مشتری عرضه شود.

۲ روش ایجاد بیزینس

با تحقیق در بازار برای انتخاب یک بیزینس و با درنظر گرفتن مهارت و تخصص و علاقه‌ی خود، می‌توانید کسب و کار خود را شروع کنید. برای راه‌اندازی یک بیزینس می‌توان از ۲ روش متفاوت بازار سنتی یا کسب و کار اینترنتی استفاده کرد.

کسب و کارهای اینترنتی

هر خدمت یا محصولی که از طریق اینترنت عرضه شود را کسب و کار اینترنتی می‌نامند. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و هر چه ساده و راحت‌تر شدن کارها، افراد به کسب و کارهای اینترنتی و خریدهای آنلاین روی آورده‌اند. برای ایجاد یک کار اینترنتی نیاز به مهارت و تجربه در کنار تلاش دار یم. برای کسب درآمد می‌توان از این روش به عنوان یک راه درآمدزایی با ایده‌های خود استفاده کنیم.

کسب و کار در بازار سنتی و به صورت حضوری

کسب و کارهای حضوری در بازار سنتی از دیرباز یکی از راه‌های کسب درآمد به‌شمار می‌روند؛ اما امروزه با روی کار آمدن گرفتن بیزینس‌های اینترنتی، کسب و کارهای سنتی از رونق افتاده‌اند. در بازار سنتی مشتری و فروشنده رودررو معامله می‌کردند که این امر موجب اعتماد مشتری می‌شد، اما در فضای آنلاین این اعتماد به دلیل حضور نداشتن ارائه دهنده خدمات و کالا، کاهش یافته است.

از طرفی در کسب و کار سنتی با محدودیت مکان و زمان طرف هستیم و با مشکل محدودیت مشتری مواجه می‌شویم، که این مورد در کسب و کار اینترنتی صدق نمی‌کند.

دسته‌بندی بیزینس‌ها براساس اندازه

براساس اهداف تعیین شده برای بیزینس و بازار هدف مشخص و نوع خدمت یا محصولی که بیزینس من ارائه می‌دهد، بیزینس به ۳ دسته کلی تقسیم می‌شود: ۱- کسب و کارهای خرد. ۲- شرکت‌های متوسط. ۳- کسب و کارهای بزرگ؛ در زیر به معرفی هر کدام به اختصار می‌پردازیم:

کسب و کارهای خرد

هر بیزینسی براساس نیاز و هدف مالک آن شکل می‌گیرد. کسب و کارهای خرد در موقعیت‌های جغرافیایی و در زمان‌های مختلف با هم تفاوت‌هایی دارند و تعاریف آن‌ها با هم فرق می‌کند؛ اما به‌طور کلی به کسب و کاری که کارکنان آن کم‌تر از ۱۰۰ نفر و در مواردی حتی کم‌تر از ۵۰ نفر می‌شود، می‌گویند که اصولاً مالک آن فقط یک نفر است.

کسب و کارهای خرد در حوزه‌های گوناگونی فعالیت می‌کنند، من‌جمله: صنعت، کشاورزی، کسب و کارهای کوچک خانگی و خانوادگی و غیره.

یکی از ویژگی‌های کسب و کارهای خرد، کارآفرین بودن آن می‌باشد. رابطه صمیمی مدیر با کارکنان، افزایش تولیدات داخلی، ریسک به نسبت پایین نسبت به سرمایه‌گذاری‌های کلان و انعطاف با تغییرات اقتصادی جامعه از دیگر ویژگی‌های منحصربه‌فرد کسب و کارهای خرد است. از طرفی صنایع بزرگ به این کسب و کارها وابسته هستند.

شرکت‌های متوسط

همان‌طور که سایر بخش‌های کسب و کار در کشورها و زمان‌های مختلف با هم متفاوت هستند، شرکت‌های متوسط نیز در مکان‌های جغرافیای تعاریف مختلفی دارند؛ اما در نهایت در هر موقعیتی اهمیت این شرکت‌ها را در چرخه اقتصاد کشور نباید نادیده گرفت.

شرکت‌های متوسط هم مانند کسب و کارهای خرد به اشتغال‌زایی در کشور کمک به‌سزایی می‌کنند. تعداد کارکنان و درآمدها و هزینه‌ها در شرکت‌های متوسط قابل کنترل و تنظیم است. صنایع و کارخانجات بزرگ به این نوع از شرکت‌ها وابسته هستند و درواقع اقتصاد کشور بدون وجود آن‌ها فلج می‌شود.

کسب و کارهای بزرگ

به ارائه‌ی خدمات و کالا به منظور کسب درآمد به‌صورت کلان به مشتریان که اکثراً غیرمستقیم انجام می‌شود، کسب و کار بزرگ می‌گویند. برای راه‌اندازی یک کسب و کار بزرگ تحصیلات خاص دانشگاهی مدنظر نیست، اما به مهارت و تخصص نیازمند است. تعیین اهداف و برنامه‌ریزی و محاسبه هزینه در شروع کار امری اساسی به‌شمار می‌رود.

در کسب وکارهای بزرگ، همان‌طور که از نام آن پیداست، سرمایه‌گذاری نقش مهمی ایفا می‌کند. ریسک‌پذیری بالایی دارد و اگر کارها با برنامه پیش نرود متأسفانه خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد. کارخانجات و صنایع تولیدکننده کشوری، که کارکنان زیادی دارد، شامل این بخش از کسب و کار می‌شوند.

مفاهیم رایج در بیزینس و کسب و کار

بحث‌های مربوط به بیزینس نیز مفاهیم تخصصی خاص خود را دارند که آشنایی با این مفاهیم و عبارات، می‌تواند در فهم هر چه بهتر مطالب این حوزه، یاری‌دهنده باشد.

Business Plan (پلن بیزینس)

بیزینس پلن درواقع چشم‌انداز آینده کسب و کار است. به برنامه‌های مدون و بلندمدتی که قبل از شروع کار، که شامل: هزینه‌ها، درآمد، استخدام نیرو، دستمزد کارکنان و اهداف راه‌اندازی بیزینس موردنظر می‌شوند، بیزینس پلن می‌گویند.

در راستای اهداف تعیین شده، بیزینس پلن مانند یک نقشه راهنما عمل می‌کند که به شما نشان می‌دهد چگونه به اهداف خود در کسب و کاری که راه انداخته‌اید، برسید. با داشتن یک بیزینس پلن حرفه‌ای شما قارد خواهید بود رشد کسب و کار خود را نیز مشاهده کنید.

Business Model (مدل بیزینس)

مدل بیزینس همان نقشه راه پول درآوردن است. دقیقا همان چیزی است که به ما می‌گوید که برای چه و چطور یک بیزینس را راه‌اندازی کرده‌ایم و قرار است در این راه چه چیزی به‌دست آوریم. مدل بیزینس شامل برنامه‌های کوتاه‌مدتی است که وجودش برای هر کسب و کاری ضروری می‌باشد.

مدل بیزینس دارای ۳ بخش کلی است:

۱- چه چیزی قرار است تولید شود؟

۲- چطور می‌توانیم فروش خوبی داشته باشیم؟

۳- چگونه مشتری را به سمت خرید سوق دهیم؟

Business Strategy (استراتژی بیزینس)

برای موفقیت در هر کاری نیاز به استراتژی خاصی داریم. تعیین استراتژی بیزینس به رشد کسب و کار ما کمک می‌کند. داشتن استراتژی برای کسب و کار بسیار حائز اهمیت است. تصمیم‌گیری درست در راستای رسیدن به اهداف با تخصیص منابع انسانی و هزینه‌ها در بخش‌های به‌خصوص، از عملکردهای استراتژی می‌باشد، که می‌تواند منجر به پیشرفت کار شود.

بوم کسب و کار

بوم کسب و کار یا کانواس کسب و کار، برای مدیریت استراتژیک کار است. با داشتن بوم، موفقیت کسب و کارتان، بازار هدف، خدمات یا کالای ارائه شده و جزئیات امور مالی کسب و کار خود را در دست دارید.

بوم کسب و کار مزایای زیادی دارد، از جمله: تصویری از کلیت کار جلوی روی شما قرار می‌دهد – ارتباط بخش‌های مختلف کسب و کارتان را به نمایش می‌گذارد – پیش‌نمایشی از مدل کسب و کار است که جزئیات غیرضروری در آن وجود ندارد – برای ارائه ایده خود در جلسات می‌توان از آن برای نشان دادن طرح کلی کار استفاده کرد.

۵ راه برای کسب موفقیت در کسب و کار

زمانی که قدم در راهی می‌گذاریم، برنامه‌هایی را مشخص می‌کنیم که به موفقیت بیانجامد. برای موفقیت در کسب و کار خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌نماییم. موفقیت در کسب و کار هم راه‌های مختلفی دارد، تمرکز کردن بر روی کاری که در حال انجام آن هستیم یکی از مهم‌ترین و مطمئن‌ترین گزینه‌های موفقیت است.

برای موفقیت در کسب و کار باید به موفقیت خود خوشبین باشیم، با برنامه پیش برویم، وقایع غیرقابل انتظار را پیشبینی کنیم، خودمان را به‌روز کنیم و بسیاری از روش‌های دیگر که در زیر به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

برای کسب و کار خود یک رهبر انتخاب کنید

موفقیت یا شکست یک کسب و کار با نحوه مدیریت آن رابطه مستقیمی دارد. برای این‌که بتوانیم یک کسب و کار موفق داشته باشیم، باید قبل از هر اقدامی برای شروع کار یک رهبر متخصص و ماهر انتخاب کنیم.

رهبر یک کسب و کار باید علاوه‌بر مهارت و تخصص لازم، حس مدیریتی و کنترل افراد تیم را داشته باشد. رهبر باید بداند که از چه کسی در کجا استفاده کند. اهداف کسب و کار را درنظر بگیرد و براساس اهداف تعیین شده استراتژی را پیاده کند. هر کار موفقی برای سامان‌دهی و نظم به یک رهبر نیاز دارد.

با مشتریان خود ارتباط مؤثر برقرار کنید

تصور عموم کسب و کارها این است که ارتباط با مشتریان وظیفه‌ی فروشنده است؛ اما درواقع اگر بتوانید با مشتریان خود ارتباط مؤثری برقرار کنید قطعاً به رشد و محبوبیت کسب و کار خود کمک کرده‌اید.

یکی از راه‌های ارتباط با مشتری، نظرسنجی‌ها هستند که نشان می‌دهند کسب و کارها قدرشناس مشتریان وفادار خود هستند.

با کارمندان خود ارتباط خوبی داشته باشید

یک کارفرما هر چقدر که بتواند با کارمندان خود ارتباط بهتری برقرار کند به همان اندازه اعتماد کارکنان به مجموعه و مدیر بیشتر می‌شود. جلب اعتماد و حس خوب کارکنان به ایجاد فضای صمیمی در محیط کار کمک می‌کند، که می‌تواند باعث رشد و ارتقای کسب و کار شود.

کارمندان باید بتوانند با محیط کار خود و همکاران ارتباط برقرار کنند. مدیران با برقراری روابط مؤثر با کارمندان خود باعث می‌شوند آن‌ها انگیزه لازم برای کار و موفقیت در آن را به‌دست بیاورند.

محصولات و خدمات باکیفیت ارائه دهید.

بحث کیفیت در قدیم و بازار سنتی مبتنی بر کفیت ظاهری محصولات بود، اما امروز مفهوم کیفیت تغییری اساسی کرده است؛ درجه رضایتمندی مشتری نسبت به خدمات یا محصولات ارائه شده کیفیت آن را نشان می‌دهد.

باید برای نظر و سلیقه مشتری احترام قائل شوید. با ارائه محصولات و خدمات باکیفیت می‌توانید رضایت مشتری را به‌دست آورید، که این امر باعث وفاداری مشتری به شما می‌شود.

انعطاف‌پذیر باشید

با توجه به سرعت تغییرات در همه جوانب زندگی، کسب و کارها نیز باید با موج تغییرات همراه باشند و خود را آماده هرگونه تغییر و تحولی کنند؛ این یعنی انعطاف‌پذیری در کسب و کار. اگر کسب و کارها نخواهند با تکنولوژی پیش بروند و خود را از مسیر پیشرفت دور نگه دارند، قطعاً با شکست مواجه خواهند شد.

بیزینس من کیست؟

بیزینس من یا بیزینس وومن به شخصی گفته می‌شود که کسب و کار خود را اداره می‌کند. حال این شخص می‌تواند کارمند یک سازمان یا شرکت تجاری یا خود صاحب آن کسب و کار باشد. اما در حالت کلی بیزینس من به کسی اطلاق می‌شود که کسب و کار مختص خود را راه‌اندازی کرده و اداره می‌کند.

برای راه‌اندازی بیزینس باید از خدمات بیزینس کوچینگ استفاده کنیم؟

کوچ به معنی مربی می‌باشد. اصطلاح کوچینگ از دیرباز در بیزینس به‌وجود آمده است و بیشتر مردم دنیا از بیزینس کوچینگ برای کسب و کار خود استفاده می‌کنند. بیزینس کوچینگ به کسب و کارها و کارآفرینان کمک می‌کند تا مسیر موفقیت خود را ترسیم کنند تا بتوانند به اهدافی که برای تجارت خود مشخص نمودند، برسند. کسب و کارها از طریق شرکت در جلسات کوچینگ و مشورت با مشاوره کسب و کار می‌توانند مهارت خود را افزایش دهند و تغییر نگرش خود را در زمینه کسب و کار داشته باشند.

سوالات متداول

۱- برای شروع بیزینس چه کارهایی باید انجام دهیم؟

برای این‌که بتوانیم در هر کاری موفق شویم باید بدانیم دقیقا چه می‌خواهیم. هر کسب و کار موفقی برای شروع نیاز به ایده دارد؛ میزان تخصص و مهارت در زمینه‌ای که قرار است وارد شوید، بازار هدف و تعیین سود و هزینه، از مهم‌ترین مواردی هستند که باید در آغاز یک بیزینس لحاظ شوند.

۲- بیزینس یعنی چه؟

بیزینس یک نظام اقتصادی است که برای کسب درآمد شکل می‌گیرد و در آن خدمات یا کالاهایی در قبال دریافت پول، عرضه می‌شوند.

۳- وظایف یک بیزینس من چیست؟

بیزینس من به کسی اطلاق می‌شود که کسب و کار مختص خود را راه‌اندازی کرده و اداره می‌کند. مدیریت کارمندان و ارتباط با مشتریان، از مهم‌ترین وظایف یک بیزینس من محسوب می‌شوند.




تاریخ: جمعه 8 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

شناخت مشاوره کسب وکار ، مزایا و انواع مشاوره کسب و کار

مشاوره کسب و کار حرفه‌ای است که به صاحبان مشاغل مختلف برای رسیدن به اهداف و حل مشکلات کاری آنها کمک می‌کند. همچنین یک مشاور کسب وکار کمک می‌کند تا افراد در مسیر شغلی خود را رشد کنند و بر موانعی که در مسیر یک شغل برای دستیابی به اهدافش ایجاد می‌شود، راهنمایی کنند.

انواع مشاوره کسب و کار

در حال حاضر انواع مختلفی از مشاوره کسب و کار در جنبه‌های مختلف تجاری وجود دارد که در ادامه به آنها می‌پردازیم:

مشاوره استراتژی و مدیریت

مشاوران کسب‌وکار استراتژی و مدیریت، تخصص صنعت را برای کسب‌وکار شما می‌آورند تا به شما در به‌دست‌آوردن فرصت‌های جدید و افزایش درآمد کمک کنند.

مشاوره کسب وکار با تمرکز بر استراتژی و مدیریت می‌تواند به کسب و کار شما در انجام کارهای زیر کمک کنند:

بازارهای جدید را گسترده کنید یا آگاهی خود را از بازارهای فعلی افزایش دهید.
مدل کسب و کار خود را مجدداً سازماندهی کنید تا یک استراتژی مقرون‌به‌صرفه ایجاد کنید.
فرصت‌های کسب و کار خود را افزایش دهید.
سرمایه‌گذاری تجاری جدیدی به دست آورید.
با کسب و کار دیگری ادغام شوید یا ساختار کسب و کار خود را تغییر دهید.

مشاوره عملیاتی

یک مشاوره تجاری که در بخش عملیات تخصص دارند می‌تواند به شما در بهبود فرایندهای روزمره کمک کند. این مشاوران ، مدل کسب وکار فعلی شما را تهیه می‌کنند و بهترین راه را برای تولید نتایج باکیفیت در کسری از هزینه و زمان پیدا می‌کنند.

این مشاوران همچنین از طریق کنترل کیفیت و درک نحوه تنظیم و بهینه‌سازی تولید برای نتایج بهتر، کمک می‌کنند.

مشاوره مالی

یک مشاور مالی می‌تواند شما را از موفقیت مالی کسب‌وکارتان مطلع کند. همچنین آنها عمدتاً در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری راهنمایی می‌کنند و به شما کمک می‌کنند تا بهترین راه را برای رسیدگی به دارایی‌ها و بدهی‌های کسب و کار خود بیابید. البته ناگفته نماند که مشاوران مالی ممکن است حتی تخصص‌های بیشتری داشته باشند.

مشاوره منابع انسانی

مشاوره منابع انسانی می‌تواند وظایف روزانه منابع انسانی کسب‌وکار مانند جذب و حفظ کارمندان، بررسی حقوق و دستمزد، انجام وظایف اداری و مدیریت عملکرد کارکنان را بر عهده بگیرند.

مشاوره بازاریابی

مشاوره بازاریابی به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا نقاط قوت خود را به‌عنوان یک برند شناسایی کنند و آن‌ها را برای برندینگ گسترش دهند. فرقی ندارد چه صاحب یک کسب‌وکار به یک لوگوی جدید یا یک استراتژی شبکه اجتماعی نیاز داشته باشد، یک مشاور بازاریابی می‌تواند به او در این زمینه کمک کند.

چرا به مشاوره کسب وکار نیاز داریم؟

به طور کلی، امروزه مشاوره کسب وکار و روانشناسی موفقیت در کسب و کار برای همه مشاغل لازم و ضروری است. این خدمت می تواند برای مشاوره کسب وکارهای کوچک، مشاوره کسب و کار روستایی، مشاوره کسب وکار اینترنتی و بسیاری موارد دیگر استفاده شود.

ازآنجایی‌که در مشاوره کسب ‌وکار سه مرحله از فرایندهای زیر موردنیاز است؛ می‌توان نتیجه گرفت که طی‌کردن این مراحل به درد همه کسب‌وکارها می‌خورد. در ادامه به بررسی این فرایندها برای مشاوره کسب وکار چیست، می‌پردازیم:

فرایندهای مشاوره کسب و کار

۱. تحقیق

اولین قدم برای جواب سؤال مشاوره کسب ‌وکار چیست، مرحله تحقیق است. به‌عبارت‌دیگر، جایی که هدف کسب و کار شما است. یک مشاور کسب و کار خوب برای یادگیری بهتر یک کسب و کار از صاحب و کارمندان آن بیزینس وقت می‌گذارد. اغلب مشاوران کسب وکار کارهای زیر را در مرحله تحقیق انجام خواهند داد:

از امکانات کسب وکار بازدید می‌کنند.
با هیئت‌مدیره و کارکنان دیدار می‌کنند.
امور مالی شرکت یا کمپانی را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند.
تمام اطلاعات مربوط شرکت را می‌خوانند.
در طول مرحله تحقیق، مشاوره کسب و کار، جزئیات مأموریت شرکت و فعالیت‌های فعلی را برای مشاغل مختلف بررسی می‌کنند.

۲. ارزیابی

هنگامی که یک مشاور کسب و کار درک عمیقی از فعالیت هر بیزینسی به دست آورد، جایی که نیاز به تغییر دارد را شناسایی می‌کند و وارد مرحله ارزیابی می‌شود. این مرحله شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف کسب وکار و همچنین مشکلات فعلی و قابل‌پیش‌بینی است.

در مرحله ارزیابی، مشکلات هر کسب و کاری بررسی می شود و مشکلات جدید و احتمالی نیز پیش‌بینی می‌شود. پس از ارزیابی مشکلات، نوبت به یافتن راه‌حل‌های جدید می‌رسد.

یافتن راه‌حل، راه‌های رشد کسب‌وکار، افزایش سود و افزایش کارایی را به وجود می‌آورد. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید شرکت شما دارای بخش فروش قوی است؛ اما بخش بازاریابی ضعیفی دارد، با ارزیابی می‌توانید منابع بازاریابی خود را افزایش دهید و فروش خود را افزایش دهید.

۳. اجرا

هنگامی که کسب و کار و مشاور در مورد یک برنامه به توافق رسیدند، مشاوره کسب وکار وارد فاز سوم یعنی اجرا می‌شود. در این مرحله، مشاور بر روی دارایی‌های شما کار می‌کند. همچنین پیشرفت طرح را زیر نظر دارد و در صورت نیاز آن را تغییر می‌دهد.

مشاوره کسب و کار می‌تواند به شما کمک کند تا یک تحلیل رقابتی انجام دهید تا اطلاعات مربوط به اشباع بازار، فرصت‌های جدید و بهترین شیوه‌های فروش را بیاموزید.

مسئولیت ‌های مشاوره کسب و کار عبارتند از:

امروزه مشاورانی هستند که در صنایع خاصی تخصص دارند، درحالی‌که برخی از مشاوران کسب‌وکار تخصص کلی‌تری دارند. معمولاً مسئولیت‌های مشاوره کسب‌وکار برای هر بیزینسی متفاوت است، در ادامه به برخی از متداول‌ترین مسئولیت‌های مشاوره کسب وکار اشاره می‌کنیم:

موانعی که مانع رشد یا کارایی کسب‌وکاری می‌شوند را شناسایی می‌کنند
فرصت‌های تغییر را برای هر شغلی مشخص می‌کنند و به اجرای این تغییرات کمک می‌کنند
آموزش‌های لازم به کارکنان و مدیریت را ارائه کنند
ایده‌های خاصی را برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید آموزش می‌دهند.
در برنامه‌ریزی کسب‌وکار و ایجاد مشاغل جدید کمک می‌کنند
ارزیابی، استخدام و اخراج کارکنان در صورت لزوم را بررسی می‌کنند
برنامه‌های جدید را اجرا می‌کنند
بودجه یک شرکت یا کسب‌وکار را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند.
فروشندگان و شرکای تجاری را پیدا می‌کنند.
در ادامه به مزایای مشاوره کسب ‌وکار می‌پردازیم.

مزایای مشاوره کسب وکار چیست؟

مشاوره کسب وکار می‌تواند به شناسایی چالش‌ها، ارائه مشاوره و پیشنهاد راه‌حل‌های عملی به صاحبان و مدیران مشاغل کمک کند. در واقع مشاورانی را به‌عنوان پزشکانی تصور کنید که مشکل را تشخیص داده و درمانی را برای کاهش درد تجویز می‌کنند. از مزایای مشاوره کسب وکار چیست، می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.

تجربه و تخصص بیشتر

ویژگی اصلی مشاوران کسب‌وکار شامل دانش، مهارت‌های تخصصی و تأثیرگذاری آنها است. ازآنجایی‌که مشاوران با کسب‌وکارهای مختلفی کار می‌کنند، ممکن است نسبت به کارکنان داخلی، دانش بسیار گسترده‌تر و عمیق‌تری از مسائل تجاری، چالش‌های شغلی و فناوری‌ها و فرایندهای جدید داشته باشند.

صرفه‌جویی در هزینه

هنگامی که مشاور بیزینسی را استخدام می‌کنید، فقط برای خدماتی که نیاز دارید و زمانی که به آنها نیاز دارید، هزینه پرداخت می‌کنید. این کار می‌تواند صرفه‌جویی قابل‌توجهی را در استخدام یک کارمند حقوق‌بگیر با همان سطح تخصص برای انجام کارهای مشابه ایجاد کند.

علاوه بر این، مشاوره بیزینس در زمینه‌های مختلف می‌توانند مواردی را که در حال حاضر بیش از نیازتان هزینه می‌کنید شناسایی کرده و به شما در کاهش هزینه‌ها کمک کنند.

صرفه‌جویی در زمان

ازآنجایی‌که مشاوران کسب‌وکار از قبل بهترین شیوه‌ها را می‌دانند؛ در زمان صرفه‌جویی زیادی می‌شود. به‌عنوان‌مثال، مشاوره کسب وکار می‌تواند به فرآیند سفر مشتری نگاه کند و خیلی سریع ناکارآمدی‌ها را شناسایی کند. با داشتن خدمات مشاوره کسب وکار، نیازی نیست که صاحبان مشاغل چرخ را دوباره اختراع کنند و زمان ارزشمند خود را از دست بدهند.

مشاوره تخصصی

همه ما خوب می‌دانیم که مشاوران راه‌حلی برای همه ارائه نمی‌دهند؛ بنابراین ارزش مشاوره کسب وکار در یادگیری هر نوع کسب‌وکاری با اهداف هر مشتری است.

این مشاوره تخصصی به این معنی است که حتی راه‌حل‌های یک مشاوره کسب وکار رایگان بسیار مؤثرتر از خدمات مشاوره عمومی است.

چه مشاغلی به مشاوره کسب وکار نیاز دارند؟

پس از دانستن مشاوره کسب وکار چیست، نوبت به این می‌رسد که چه مشاغلی به مشاوره کسب وکار نیاز دارند. مشاوره کسب وکار در هر مقطع زمانی می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید مسیر کاری و حرفه‌ای خود را پیدا کنید؛ بنابراین مشاوره کسب وکار می‌تواند به همه مشاغل در مراحل زیر کمک کند.

انتخاب شغل:

اگر به دنبال شغلی جدید برای ورود به بازار کار هستید، مشاوره شغلی می‌تواند به شما کمک زیادی کند. با مشاوره کسب وکار شما به اطلاعاتی مانند آینده شغلی، امنیت کاری، ثبات اقتصادی کشور و غیره دسترسی پیدا می‌کنید.

تغییر شغل:

تغییر شغل برای بسیاری از افراد با استرس زیادی همراه است. اگر تا کنون در شغلی فعالیت کرده‌اید و اکنون قصد دارید که شغل خود را تغییر دهید، یک مشاوره کسب وکار می‌تواند برای شما از هر چیزی واجب‌تر باشد.

ابزارهای مورد استفاده مشاوران کسب و کار چیست؟

ابزارهای مورداستفاده مشاوران کسب‌وکار شامل نرم‌افزارهای جدیدی است که در ادامه برخی از آنها را عنوان می‌کنیم:

ابزارهای ردیابی زمان
ابزارهای ارزیابی
CRM برای ارتباطات سازمانی
ابزارهای مدیریت زمانی پروژه
ابزارهای نظرسنجی
در بین ابزارهای رایج برای مشاوره کسب ‌وکار چیست، برنامه‌هایی مانند HourStack ، ابزار ردیابی زمان Accelo و ابزارهای مدیریت زمانی Trello جز معروف‌ترین‌ها هستند.

مهارت‌ های کلیدی یک مشاور کسب وکار

در ادامه چند مهارت کلیدی که یک مشاور کسب وکار باید داشته باشد تا بتواند راهنمایی‌های لازم را بکند را عنوان کرده‌ایم:

مهارت کار گروهی

مشاوران کسب وکار اغلب با چندین تیم مختلف کار می‌کنند تا استراتژی‌ها و راه‌حل‌هایی برای مشکلات ارائه دهند؛ بنابراین این مهم است که به‌عنوان بخشی از یک تیم کار کند تا عملیات یک کسب ‌وکار را بهبود ببخشد. یک مشاور شغلی باید روی مهارت‌های ارتباطی کلامی و نوشتاری خود کار کند تا بتواند به مهارت‌هایی کارگروهی خود را ارتقا دهد.

مهارتهای ارتباطی

مهارت‌های ارتباطی به توانایی برقراری ارتباط با مردم و ایجاد روابط با آنها اشاره دارد. یک مشاور کسب و کار، احتمالاً زمان زیادی را صرف کار با چندین عضو مختلف یک بیزینس می‌کند. داشتن مهارت‌های ارتباطی خوب می‌تواند به آنها کمک کند تا به طور بهتر کار کنند و اثربخشی استراتژی‌هایی را که کار می‌کنند افزایش دهند.

رهبری

یک مشاور کسب و کار، وظیفه توسعه و اجرای طرح‌هایی را دارد که اعضای یک شرکت باید از آنها پیروی کنند؛ بنابراین داشتن مهارت‌های رهبری بسیار مهم است، زیرا اساساً تیمی از کارمندان را هدایت می‌کنند تا توصیه‌های آنها را به طور دقیق دنبال کنند. مهارت‌های رهبری شامل تعیین اهداف قابل‌دستیابی، برقراری ارتباط با اعضای تیم و سپردن وظایف به‌گونه‌ای که هر کسب‌وکاری به بهترین نحو انجام دهد.

قدرت تجزیه‌وتحلیل

مشاوران تجاری باید خود را با بسیاری از جنبه‌های یک سازمان، از جمله عملیات مالی برای بهبود سود یا افزایش ارزش‌گذاری و سودآوری درگیر کنند؛ بنابراین مهم است که مهارت‌های تجزیه‌وتحلیل خوبی داشته باشند، زیرا به آنها توانایی بهبود جنبه مالی یک تجارت را می‌دهد.

توانایی حل مسئله

تقریباً همه کسب‌وکارها به دنبال همکاری با یک مشاوره کسب وکار برای کمک‌کردن در مواجهه با چالش‌های جدید هستند. یک مشاور کسب وکار باید در ابداع راه‌هایی برای غلبه بر این چالش‌ها و سایر مسائل احتمالی آمادگی لازم را داشته باشد.

دانش تجاری

دانش تجاری شامل داشتن دانش کاری از منطقه یا صنعتی است که در صاحبان مشاغل در آن مشغول به کار هستند. برای مشاوران کسب‌وکار، داشتن دانش خوب از صنایع مشتریان مهم است. در واقع داشتن این تخصص می‌تواند به آنها کمک کند تا استراتژی‌های جدیدی را برای هر بیزینس طراحی کنند.




تاریخ: جمعه 8 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

برترین مشاغل خانگی پردرآمد و پولساز برای زنان

تعداد زیادی مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان وجود دارد که به بانوان خانه‌دار این امکان را می‌دهد تا بتوانند با کمترین هزینه، برای خود کسب‌وکاری در منزل راه بیندازند. اگر شما نیز خانه‌دار بوده و دنبال راهی برای کسب درآمد در منزل هستید، تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید. ما در این مقاله، به بررسی بهترین و پولسازترین مشاغل برای زنان می‌پردازیم و به شما نیز پیشنهاد می‌کنیم تا پایان این مقاله را به‌دقت مطالعه فرمایید.

مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان

کسب‌ و کارهای بسیاری وجود دارد که زنان می‌توانند در منزل و با کمترین هزینه راه‌اندازی کنند. اگر شما نیز مهارت خاصی دارید و می‌خواهید از این طریق به کسب درآمد برسید، می‌توانید از این مهارت استفاده کرده و درآمد خوبی برای خود به دست آورید. همچنین، برخی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان نیز به هیچ تخصصی نیاز ندارند و شما این امکان را دارید که بدون هیچ‌گونه تخصصی، به درآمد برسید.

پخت غذای خانگی

یک کسب و کار خانگی زنانه که بازار بسیار خوبی هم دارد، پخت غذای خانگی و فروش آن می‌باشد. از آنجا که اغلب زنان خانه‌دار دست‌پخت خوبی دارند، می‌توانند از این مهارت خود استفاده کنند و غذای خود را در مناطق مختلف به فروش برسانند. بسیاری از افراد غذای رستوران را قبول نداشته و ترجیح می‌دهند غذای خانگی مصرف کنند. در صورتی‌ که این افراد به دلیل شغل خود فرصت پخت غذای خانگی را ندارند، می‌توانند از این غذاها استفاده کنند.

به جز پخت غذا، پخت انواع کیک و درست کردن انواع دسرها، یکی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان شناخته می‌شود که درآمد بسیار خوبی دارد. همچنین بانوان می‌توانند در کنار درست کردن دسرها، انواع مربا و ترشیجات را نیز در منزل خود تهیه کنند. این کارها در منزل انجام شده و وقت بسیار زیادی هم از شما نمی‌برد. همچنین می‌‎توانید هر وقت که فرصت داشتید، این کارها را انجام دهید و به درآمد خوبی برسید.

دوختن ماسک

می‌توان به‌جرأت گفت که بهترین شغل برای زنان خانه دار در سال‌های اخیر که کرونا شدت گرفته است، دوخت ماسک می‌باشد. از آنجا که در این مدت اخیر شیوع کرونا شدت یافته است، دوختن ماسک به یکی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان تبدیل شده است. اگر کمی هم با خیاطی آشنایی داشته باشید، می‌توانید به‌راحتی ماسک‌هایی با مدل‌های متفاوت بدوزید. همان‌طور که می‌دانید، همه مردم در این روزها از ماسک استفاده می‌کنند و به همین دلیل هم بازار دوخت ماسک بسیار داغ خواهد بود.

پرورش انواع گیاهان دارویی

پرورش گیاهان دارویی، یکی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان می‌باشد که مشتریان بسیاری دارد. بسیاری از افراد که به دنبال حل مشکلات جسمانی خود از روش‌های طبیعی هستند، از انواع گیاهان دارویی استفاده می‌کنند. آنها از مصرف مواد شیمیایی خودداری می‌کنند تا درگیر سایر اختلالات و عوارض آن نشوند. ازاین‌رو، این افراد به مصرف گیاهان دارویی روی می‌آورند.

خیاطی

یکی از مشاغل خانگی برای زنان خانه دار که به خیاطی تسلط کافی دارند، خیاطی می‌باشد. این شغل که درآمد بسیار خوبی هم دارد، نیاز به تخصص و مهارت بسیار بالایی دارد. اگر شما بتوانید با کیفیت بالای محصولات خود مشتری را راضی نگه دارید، این افراد به شما اعتماد کرده و همیشه دوخت لباس‌‌های خود را به شما می‌سپارند. همچنین آنها شما را به سایر افراد معرفی می‌کنند و مشتری بیشتری جذب می‌کنید. البته به یاد داشته باشید که کیفیت در این کار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

تولید انواع عرقیات گیاهی

یکی دیگر از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان که در این روزها بازار بسیار خوبی دارد، تولید انواع عرقیات گیاهی می‌باشد. تقریباً تمام خانم‌ها می‌توانند با استفاده از این شغل، به کسب درآمد مطلوب برسند. از آنجا که هزینه لازم برای شروع کار چندان زیادی نیست، می‌توانید به‌راحتی مقداری مواد اولیه تهیه کرده و به گرفتن انواع عرقیات بپردازید. عرقیاتی مانند گلاب، بهارنارنج، نسترن، بیدمشک، کاسنی و… از طرفداران بسیار زیادی برخوردار است که در صورت تولید این عرقیات، می‌توانید مطمئن شوید که با استقبال مشتریان مواجه می‌شوید.

آموزش آنلاین

اگر در یک حوزه خاص مهارت دارید، می‌توانید آموزش آنلاین آن را در منزل خود شروع کنید. برای مثال، اگر مدرک زبان انگلیسی دارید، این امکان را دارید که آن را با سایر افراد به اشتراک گذاشته و به درآمد برسید. تدریس آنلاین، یکی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان که در صورت داشتن مهارت لازم، می‌توانید افراد زیادی را به خود جذب کنید. البته لازم به ذکر است که این‌گونه کارهای اینترنتی، نیازمند تبلیغات فراوان می‌باشد و باید خود را به اکثر افراد بشناسانید.

ادمین پیج

یکی دیگر از مشاغلی که تقریباً به هیچ تخصصی نیاز ندارد، ادمینی می‌باشد. کسب‌وکارهای بسیاری در اینستاگرام، تلگرام و سایر رسانه‌های اجتماعی وجود دارد که صاحبان آنها وقت کافی برای پرداختن دائمی به آنها را ندارند. این افراد، به دنبال کسانی هستند که بتوانند پیج آنها را مدیریت و کنترل نماید. ادمینی، یکی از مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان است که می‌توانند بدون هیچ هزینه و تخصصی آن را شروع کنند.

تولید زیورآلات

یکی از کسب‌ و کارهایی که برای بانوان و دختران جوان بسیار مناسب است، ساخت انواع زیورآلات می‌باشد. اگر شما نیز جزو افرادی هستید که از بیکاری فراری بوده و تمایل دارید در منزل خود به درآمد قابل‌قبولی برسید، می‌توانید به تولید زیورآلات فکر کنید. این شغل نیز نیاز چندانی به هزینه اولیه ندارد و تنها باید مبلغ کمی برای موارد اولیه آن بپردازید. آیا میدانید اینفوگرافی چیست؟

برنامه‌نویسی

یکی از مهم‌ترین و بهترین مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان که از طرفداران زیادی برخوردار است، شغل برنامه‌نویسی می‌باشد. این شغل در سال‌های اخیر، از مهم‌ترین شغل‌هایی است که درآمد بسیار عالی برای زنان به ارمغان آورده است. البته توجه داشته باشید که برای این کار، باید کاملاً به برنامه‌نویسی مسلط باشید تا بتوانید به درآمدهای بالا دست یابید. تفاوت UI و UX را میدانید؟

سخن نهایی

مشاغل خانگی پردرآمد برای زنان به شما این امکان را می‌دهد تا بدون پرداخت هزینه‌های سرسام‌آور برای اجاره محل کار، به کسب درآمد برسید. البته به یاد داشته باشید که برای رسیدن به این درآمدها باید کیفیت کار خود را تا حد زیادی بالا ببرید. نکته دیگری که در این باره از اهمیت بالایی برخوردار است، زمان انجام کار است. برای مثال، برخی از کارها در فصل تابستان و برخی دیگر در فصل زمستان پردرآمد هستند.




تاریخ: جمعه 8 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

طراح لوگوی حرفه ای ، معرفی بزرگترین طراحان لوگوی ایرانی و خارجی

اگر شما برای طراحی لوگوی شرکت خود از بهترین طراح لوگو کمک بخواهید، هرگز نگران از مد افتاد آن نخواهید بود. زیرا یکی از مهم‌ترین مسائلی که برای یک شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است، طراحی لوگوی آن می‌باشد. تیم تحقیقاتی دکتر ویز در این مقاله، چند تن از کسانی که به‌عنوان بهترین طراحان لوگو شناخته می‌شوند را نام می‌برد. اگر شما نیز قصد دارید که با این افراد و لوگوی مشهور آنها آشنا شوید، تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

بهترین طراح لوگو

یک لوگوی حرفه‌ای و ویژه باید مشخصه‌های بسیاری داشته باشد تا مشتریان را به خود جذب کند. مهم‌ترین فاکتور در یک لوگوی موفق، منحصربه‌فرد بودن آن است. همچنین یک لوگو باید دنیایی از حرف‌ها و مفاهیم را پشت سر خود داشته باشد. کسی که لوگو را طراحی می‌کند، باید با استفاده از خلاقیت و مهارت خود، بهترین لوگو را ایجاد کند. در ادامه این مقاله، ما به برخی از بهترین طراح لوگو در کشورهای خارجی یا ایرانی خواهیم پرداخت. در مورد هویت بصری بیشتر بدانبد.

روث کدار (Ruth Kedar) طراح لوگوی گوگل

یکی از موفق‌ترین لوگوهایی که در دنیای دیجیتال بسیار موفق شده است، لوگوی منحصربه‌فرد و همچنین ساده گوگل می‌باشد. طراح این لوگو، یعنی روث کدار، مدرک طراحی گرافیک از دانشگاه استنفورد را دارد. این طراح حرفه‌ای، لوگوی زیبای گوگل را طراحی کرده است که احتمالاً شما روزانه چندین بار با آن روبرو می‌شوید. Ruth Kedar را می‌توان بهترین طراح لوگو در عصر حاضر به‌حساب آورد.

همان‌طور که احتمالاً تاکنون مشاهده کرده‌اید، آرم گوگل در روزهای خاصی مانند کریسمس، با تزیین خاصی نمایان می‌شود. این در حالی است که لوگوی اصلی آن همچنان ثابت است. روث کدار برای انتخاب رنگ‌های این لوگو بیان کرد که وی تلاش کرده تا از رنگ‌های اصلی استفاده کند. اما برای اینکه آرم این شرکت کم مرتب‌تر به نظر برسد، رنگ L را به رنگ ثانویه‌ای تغییر داد.

راب جان‌اف (Rob Janoff) طراح لوگوی اپل

یکی دیگر از مهم‌ترین لوگوهایی که در جهان بسیار مشهور است، لوگوی شرکت اپل می‌باشد. ازآنجاکه راب جان‌اف این آرم را طراحی کرد، می‌توان وی را به‌عنوان بهترین طراح لوگو از زمان‌های قدیم (از سال ۱۹۷۶) نامید. وی برای طراحی این لوگو، از نام شرکت که اپل بود، استفاده کرد و سپس تکه کوچکی از سیب را از بین برد. جان‌اف در ابتدا این لوگو را به‌صورت رنگارنگ طراحی کرد تا جلوه بیشتری داشته باشد.

کارولین دیودسون (Carolyn Davidson) طراح لوگوی نایک

یکی از طراحانی که بهترین لوگوی ورزشی را طراحی کرد، کارولین دیودسون می‌باشد که آرم زیبا و منحصربه‌فرد نایک را طراحی کرد. شاید برای شما جالب باشد که بدانید آرم نایک، از خود شرکت آن معروف‌تر است. در همین بخش هم می‌توان به قدرت طراحی لوگو ایمان آورد.

پل رند (Paul Rand) طراح لوگوی آی‌بی‌ام

پل رند که در دنیا نیز از شهرت بالایی برخوردار است، لوگوی شرکت‌های متعددی را طراحی کرده است. برای مثال، از مهم‌ترین طراحی‌های وی می‌توان به لوگوی UPS، ABC،IBM و همچنین لوگوی دانشگاه Yale اشاره کرد.

لندون لیدر (Lindon Leader) طراح لوگوی fedex

یکی دیگر از طراحان مطرح جهان که آرم بسیار زیبا و ماندگاری از خود به‌جای گذاشته است، لندون لیدر می‌باشد. این طراح حرفه‌ای، آرم شرکت معروف Fedex را طراحی کرده است که موجب شده است تا رزومه کاری وی بسیار روشن‌تر از قبل شود. مهم‌ترین ویژگی این لوگو این است که در عین سادگی، شعار اصلی این شرکت را به مخاطبان نشان می‌دهد و گیرایی خاص خود را درد.

والتر لاندر (Walter Landor)

والتر لاندر را می‌توان بهترین طراح لوگو در دوره خود شناخت که لوگوهای زیبای بسیار طراحی کرده است. این شخصیت معروف و شناخته‌شده، با طراحی‌های زیبا و منحصربه‌فرد خود، موجب شهرت شرکت‌های بسیار شد. از مهم‌ترین و معروف‌ترین کارهای این طراح حرفه‌ای، می‌توان به لوگوهای Levi و همچنین Alitalia اشاره کرد. این‌طور گفته می‌شود که آرم‌هایی که والتر لاندر ایجاد می‌کرد بیشتر به شکل سوئیسی مدرن بوده و اغلب گرم و آرامش‌بخش بوده‌اند.

پائول شر (Paula Scher)

یکی از بهترین و باتجربه‌ترین طراحانی که در حرفه خود موفقیت بسیاری کسب کرد، پائول شر محبوب و دوست‌داشتنی بود. این شخصیت برای اینکه لوگوهای کاملاً منحصربه‌فرد و همچنین معنادار ایجاد کند، از ترکیبی از عناصر فرهنگی به همراه هنرهای زیبا استفاده می‌کرد. از مهم‌ترین آثار این بهترین طراح لوگو می‌توان به لوگوی شرکت‌های Tiffany & CO و همچنین City Book اشاره کرد. شاید برای شما جالب باشد که بدانید این طراح حرفه‌ای و زبردست در سال 2000، جایزه Chrysler را از آن خود کرد.

سائول باس (Saul Bass)

یکی دیگر از طراحان لوگوی بسیار حرفه‌ای در سراسر جهان، سائول باس می‌باشد که بیشتر از 34 سال تجربه کاری دارد. این طراح حرفه‌ای و باتجربه، لوگوهای زیبایی برای شرکت‌های معروفی مانند AT & T، Bell، Kleenex و همچنین لوگوی زیبای Girl Scouts هستند. جالب است که با گذشت سال‌های طولانی از طراحی‌های این طراح حرفه‌ای، هنوز هم از آنها استفاده می‌شوند و جایگاه مخصوص به خود را دارند.

آلن فلتچر (Alen Fletcher)

یکی از افرادی به به‌عنوان بهترین طراح لوگو شناخته می‌شود، آلن فلتچر است که در طراحی‌های خود، تلفیقی از سبک‌های اروپایی و آمریکایی با سبک‌های مدرن استفاده می‌کرد. این شخصیت از همان آغاز کار حرفه‌ای خود، لوگوهای زیبا و منحصربه‌فردی طراحی کرد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به آرم شرکت‌های Reuters و همچنین شرکت V&A اشاره کرد.

اریک نیچه

یکی دیگر از طراحانی که در دنیا شهرت بسیاری دارد، اریک نیچه می‌باشد که طراحی‌های بسیار زیبایی را به نام خود ثبت کرده است. این فرد حرفه‌ای و ماهر، مسئولیت داشت تا برند شرکت General Dynamics را تغییر دهد. در این حین، وی لوگوهای متفاوتی برای این کار طراحی کرد که در نایت در کنفرانس Atoms for peace در معرض دید عموم قرار گرفت.

استاد مرتضی ممیز

حالا وقت آن رسیده تا با برخی از کسانی که به‌عنوان بهترین طراح لوگو در ایران شناخته می‌شوند نیز آشنا شوید. در کشور ما نیز طراحان باتجربه و ماهری وجود دارد که سابقه کاری بسیار خوبی دارند. از مهم‌ترین این افراد، می‌توان به استاد مرتضی ممیز اشاره کرد. این فرد باتجربه لوگوی شرکت سایپا را طراحی کرده است که شهرت زیادی در ایران دارد.

استاد ادوارد زهرابیان

یکی دیگر از بهترین طراحان لوگو ایران که در کار خود بسیار موفق عمل کرده است، استاد ادوارد زهرابیان می‌باشد. این فرد ارمنی که لوگوهای متفاوتی طراحی کرده است، با مهم‌ترین آرم خود، یعنی آرم شرکت هواپیمایی هما شناخته می‌شود. زهرابیان هنگام طراحی این لوگوی معروف، تنها ۲۲ سال داشت و با الهام از سرستون‌های تخت‌جمشید این لوگوی منحصربه‌فرد را طراحی کرده است.

استاد بیژن جناب

یکی از کسانی که جزو بهترین طراح لوگو در کشور ایران شناخته می‌شود، استاد بیژن جناب بوده است که تجربه و مهارت بالایی در کار خود دارد. ایشان دارای مدرک هنرهای زیبا از دانشگاه تهران هستند و همچنین جزو بنیان‌گذاران انجمن صنفی گرافیک در کشور ایران نیز شناخته می‌شود. از مهم‌ترین کارهای این طراح حرفه‌ای، می‌توان به طراحی لوگوتایپ شرکت ایران‌خودرو اشاره کرد که موفقیت چشمگیری در رزومه ایشان بود.

استاد احمد میرزا

ستاد احمد میرزا را می‌توان یکی از بهترین طراح لوگو در ایران نام برد که آثار بسیار زیبایی از خود به‌جای گذاشته است. این شخصیت حرفه‌ای و باتجربه، لوگوی مشهور و بی‌نظیر شرکت نفت را طراحی کرده است که در عین زیبایی، معنای بسیاری در پشت آن نهفته است.

استاد اسماعیل کیا مقدم

یکی دیگر از طراحان لوگوی حرفه‌ای در کشور ایران، استاد اسماعیل کیا مقدم می‌باشد که کارهای بسیاری در رزومه حرفه‌ای خود دارد. شاید برای شما جالب باشد که بدانید طرح اولیه و آغازین بانک صادرت را ایشان طراحی کرده‌اند که البته بعد از مدتی به دست استاد مرتضی ممیز تصحیح و تغییر داده شد.

شرکت آرم‌کده

یکی از بهترین شرکت‌هایی که کار طراحی لوگو را انجام می‌دهند، شرکت آرم‌کده می‌باشد که از تیرماه ۱۳۹۰ شروع به کار کرد. این شرکت بهترین طراح لوگو را دارد و بیشتر از ۵۰۰ لوگوی موفق در کشور ایران به ثبت رسانده است. لوگوهایی که این شرکت طراحی می‌کند، خلاقیت، مهارت و معنا را در خود گنجانده‌اند.

شرکت بیزگو

یکی دیگر از مواردی که به‌عنوان بهترین شرکت طراحی لوگو شناخته می‌شود، شرکت حرفه‌ای بیزگو می‌باشد. این شرکت با کارکنان مجرب و حرفه‌ای خود، بهترین لوگو را در اختیار شما قرار می‌دهد. شرکت بیزگو بیشتر از ۱۰۰۰ نمونه لوگوی ثبت شده دارد که خلاقیت فراوانی در آنها به چشم می‌خورد.




تاریخ: جمعه 8 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

کسب و کار تولیدی در خانه ، مزایا و معایب کار در خانه

کار تولیدی در خانه یکی از پرطرفدارترین راه‌های کسب درآمد در ایران و حتی بسیاری از کشورهای دیگر است. این کار که به نام مشاغل خانگی هم شناخته می‌شود، به این معنی است که برای کار کردن نیازی به رفتن خارج از محیط خانه ندارید. به بیانی دیگر، کار خانگی به کسب‌وکاری اطلاق می‌شود که در خانه انجام شده و درواقع، دفتر کار شما در محیط زندگی شماست.

در این روزها، کسب درآمد از این روش بسیار رایج است و افراد زیادی برای کار در منزل اقدام کرده و درآمدهای زیادی هم به جیب می‌زنند. ما در این مقاله، به بررسی این نوع کار، مزایا و معایب آن می‌پردازیم. اگر شما هم قصد دارید که یک کار تولیدی در خانه را راه‌اندازی کنید، تا انتهای این مقاله را مطالعه فرمایید.

مزایای کار تولیدی در خانه

بعد از اینکه با کار تولیدی خانگی آشنا شدید، نوبت  به آن می‌رسد که مزایای آن را هم بدایند. همان‌طور که می‌دانید، این نوع کار مزایای بسیار زیادی دارد که موجب شده است که افراد زیادی به آن روی بیاورند. در ادامه، مهم‌ترین مزایای استفاده از کار تولیدی در خانه را مشاهده می‌کنید.

آزادی بیشتری دارید

یکی از مهم‌ترین و بهترین مزایا کار در منزل این است که شما آزادی بسیار زیادی دارید. این آزادی به هر شکلی قابل‌مشاهده است. برای مثال، شما می‌توانید هر زمان از شبانه‌روز که خواستید، کار خود را انجام دهید. هر ساعتی که مغز شما بازدهی بیشتری دارد، کار خود را پیش ببرید. علاوه بر این، شما در کار تولیدی در خانه می‌توانید میز کار و محیط کاری خود را به هر شکلی که دوست دارید بچینید. حتی این آزادی در اختیار شما قرار دارد که با هر لباسی که راحت‌تر هستید، کارهای خود را انجام دهید.

زمانی برای رفت‌وآمد نیاز ندارید

نکته دیگری که باعث می‌شود کار تولیدی در خانه یکی از مشاغل پرطرفدار باشد این است که در این نوع مشاغل، شما نیازی به رفت‌وآمد تا محل کار ندارید. ازآنجاکه محیط کار شما در منزل خود شماست، به‌راحتی در عرض چند دقیقه به محل کار خود می‌رسید. ازاین‌رو، زمان شما در مسیرهای رفت‌وآمد هدر نخواهد رفت.

هزینه‌های شما کاهش می‌یابد

وقتی شما نیازی به رفت‌وآمد به محل کار خود در بیرون از خانه نداشته باشید، طبیعتاً هزینه‌ای هم برای آن پرداخت نخواهید کرد. از سوی دیگر، اکثر کارهای خارج از منزل به سرمایه‌های زیادی برای شروع کار نیاز دارند. مثلاً هزینه‌ای برای اجاره دفتر یا محل کار، هزینه‌های مربوط به امکانات رفاهی دفتر و… در کارهای خارج از منزل وجود دارند. درصورتی‌که کار تولیدی در خانه نیازی به هیچ یک از این هزینه‌ها ندارد و شما می‌توانید با کمترین هزینه‌ها، فقط مواد اولیه و اصلی آن را خریداری نمایید.

کیفیت زندگی شما را افزایش می‌دهد

مزیت دیگری که کار تولیدی در خانه نسبت به کار خارج از منزل دارد این است که شما بهتر از قبل زندگی خود را بگذرانید. برای کار خارج از منزل، شما مجبور هستید که مدام به محل کار رفت‌وآمد کنید. این در حالی است که در کار تولیدی در خانه چنین چیزی وجود ندارد. ازآنجاکه در این کسب‌وکار شما می‌توانید برنامه کاری خود را تنظیم کنید، وقت شما هم برای پرداختن به خانواده و حتی اوقات فراغت، بیشتر خواهد شد. همچنین می‌توانید با آرامش بیشتری غذای خود را میل کنید که این باعث سلامتی بیشتر شما هم می‌شود.

معایب کار تولیدی در خانه

همان‌طور که مشاهده کردید، کار تولیدی در خانه مزایای بسیار زیادی برای فرد دارد. این مزایا برای خود کارکنان، خانواده آنها و حتی میزان درآمد آن‌ها را شامل می‌شود. از طرف دیگر، هر کاری معایب خود را دارد که کار در منزل هم از این قاعده مستثنی نیست و حتی بهترین کار تولیدی در منزل هم برخی معایب دارد. در ادامه این مقاله، برخی از معایب این نوع کار را برای شما عزیزان بررسی می‌کنیم تا درصورتی‌که قصد شروع این کار را دارید، از همه جوانب آن آگاه باشید.

تمرکز کاهش می‌یابد

ازآنجاکه در کار تولیدی در خانه مزاحمت‎های بسیاری برای شما ایجاد می‌شود، احتمال اینکه بتوانید تمرکز خود را بالا نگه دارید، کار بسیار دشواری است. در کارهایی که در منزل انجام می‌شوند، حواس‌پرتی‌های بسیاری برای شما ایجاد می‌شوند؛ برای مثال، شاید فرزند شما گریه کند، یا تلفن زنگ بخورد، یا مهمان برای شما می‌آید. همه این اتفاقات باعث می‌شوند که کار در منزل را برای شما سخت کنند. به‌این‌ترتیب، شما نمی‌توانید تمرکز کافی داشته باشید و باعث کاهش عملکرد شما می‌شود.

مرز بین کار و زندگی زندگی تغییر می‌کند

برنامه داشتن در کار تولیدی در خانه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر شما در وقت کار کردن و زندگی روزمره خود برنامه مناسبی نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که مرز بین کار کردن و زندگی کردن شما به هم می‌خورد. این امر، باعث بروز ناراحتی و حتی استرس در فرد می‌شود. پس همیشه تلاش کنید برای کارهای خود در منزل، برنامه درستی داشته باشید.

ارتباطات کاری شما کاهش می‌یابد

وقتی شما مدام در محیط خانه کار می‌کنید، موجب می‌شود که با سایر افراد هم‌نظر و هم‌سوی خود ارتباطی نداشته باشید. اگر در بیرون از خانه باشید، می‌توانید همکاران خود را ملاقات کرده و با آن‌ها درمورد همه امور، مشورت کنید. اما در کار تولیدی در خانه این ویژگی وجود ندارد. شما قادر به ملاقات هیچ‌یک از کارفرمایان و یا همکاران خود نیستید.

بهره‌مند نشدن از مزایای کار

عیب دیگری که کار کردن در منزل دارد این است که از بسیاری از مزایایی که در کار خارج از خانه دارید، محروم خواهید شد. برای مثال، در محل کار خارج از منزل از بیمه برخوردار خواهید بود، درحالی‌که در کار تولیدی در خانه هیچ بیمه‌ای به شما تعلق نخواهد گرفت.

کارهای تولیدی در خانه

تا اینجا با برخی از مهم‌ترین مزایا و معایب کارهای تولیدی در منزل آشنا شدید. حالا وقت آن رسیده است تا درباره این کارها اطلاعت بیشتری کسب کنید. کار تولیدی، یکی از پرطرفدارترین کارهایی است که می‌توانید در منزل خود راه‌اندازی کنید. اگر شما هنری را آموخته‌اید یا تخصص خاصی دارید، می‌توانید با پرداخت هزینه کم، این کار را شروع کنید. از کار تولیدی در خانه می‌توان به عروسک‌سازی، ساخت وسایل تزئینی، نقاشی روی سطح، ساختن کیف، خیاطی و… اشاره کرد.

کلام آخر

کار تولیدی در خانه از مزیت‌های بسیار زیادی برخوردار است و شما می‌توانید در کمترین زمان، کسب‌وکار خانگی خود را راه‌اندازی کنید. ازآنجاکه در حال حاضر هزینه اجاره دفتر در سطح شهر و شروع کار بسیار پرهزینه می‌باشد، کار در منزل به یکی از محبوب‌ترین کارها تبدیل شده است. اگر شما هم قصد شروع و راه‌اندازی کسب‌وکار خود در منزل را دارید، می‌توانید با کمترین هزینه این کارها را شروع و هنر و تخصص خود را به سایرین عرضه کنید.




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

۳۶ فضای کار اشتراکی ایران

 

فضای کار اشتراکی در این روزها از طرفداران بسیاری برخوردار است. هیچ فرقی ندارد که شما یک کسب‌وکار نوپا ایجاد کرده باشید یا یک فریلنسر هستند، به‌هرحال همه شما دوست دارید که یک فضای کار مجهز داشته باشید. ممکن است در این راه، با مشکلات زیادی روبرو شوید که فضای کار اشتراکی ارزان به کمک شما آمده است. همه کسانی که به‌صورت دورکاری کسب درآمد می‌کنند، می‌توانند در یک فضای مجهز و بدون محدودیت به ادامه کار خود بپردازند. در ادامه بهترین راه این موضوع را بیان می‌کنیم.

فضای کار اشتراکی یعنی چه؟

فضای کار اشتراکی به فضایی گفته می‌شود که در آن افراد با تخصص‌های متفاوت، برای خود یا سایر افراد کار می‌کنند. کسانی که از این فضا استفاده می‌کنند، ممکن است فریلنسر، استارتاپ، خودفرما و… باشند. این فضا به‌گونه‌ای است که چندین میز و صندلی در آن وجود دارد و هرکس به‌صورت جداگانه برای خود کار می‌کند. البته اشخاص باید برای این فضاهای پراستفاده، هزینه‌ای هم بپردازند.

 

مزایای فضای کار اشتراکی

فضای کار اشتراکی مزایای بسیاری دارد. برای مثال، می‌توانید برای هر زمانی که خواستید این فضاها را در اختیار داشته باشید. علاوه بر این، فضای کار اشتراکی به اینترنت وای‌فای مجهز هستند و لوازم و تجهیزات موردنیاز مانند دستگاه کپی، پرینتر و… هم وجود دارد. همه کاربران می‌توانند از این امکانات استفاده بهینه داشته باشند. در برخی از این فضاها، مکانی هم برای جلسه و کنفرانس‌‌ها هم وجود دارد که اگر از قبل رزرو کرده باشید، می‌توانید از آنها به نحو احسن استفاده نمایید.

سایر امکانات رفاهی مانند آشپزخانه، سرویس بهداشتی و سالن انتظار هم از دیگر مزیت‌های این فضاها می‌باشد. کار کردن در فضای کار اشتراکی این امکان را به شما می‌دهد تا بتوانید با آسودگی خاطر کارهای خود را انجام دهید و همچنین با انگیزه بیشتری کارهای خود را پیش ببرید. تحقیقات مربوطه نشان دادند که افراد در این نوع فضاها، بازدهی بیشتری برای کار کردن خواهند داشت. به‌علاوه، می‌توانید از تجربیات و نظرات سایر کارکنان هم بهره‌مند شوید.

معرفی فضای کار اشتراکی ایران

حالا نوبت به آن می‌رسد تا برخی از مواردی که جزو بهترین فضای کار اشتراکی محسوب می‌شود را بشناسید. شما می‌توانید در صورت نیاز، به‌راحتی از این فضاها استفاده بسیاری ببرید. فراموش نکنید که فضای کار اشتراکی چه تأثیری می‌تواند بر حرفه و کار شما بگذارد. در این مقاله، برخی از فضاهای اشتراکی به‌صرفه و مفید را برای شما بررسی خواهیم کرد.

فضای کار اشتراکی باکس

یکی از فضاهای اشتراکی که در نزدیکی دانشگاه صنعتی شریف وجود دارد و افراد زیادی از آن بهره می‌برند، فضای کار اشتراکی باکس می‌باشد. این فضا، ۳۶۰۰ متر بوده و به توسعه کسب‌ و کارها کمک بسزایی می‌کند. از امکانات این فضا، می‌توان به اتاق جلسات، سالن کنفرانس، کلینیک تخصصی کسب‌وکار، فضای استراحت و سرگرمی و کافی‌شاپ نام برد. این فضای کار اشتراکی در تهران واقع شده است که تمام فریلنسرها و استارتاپ‌ها می‌توانند به‌راحتی برای ارتقای کسب‌وکار خود از آن استفاده کنند.

فضای کار اشتراکی باغ بهشت

این فضای کار اشتراکی در قسمت آجودانیه واقع شده است و امکانات وسیعی را به کارکنان ارائه می‌دهند. شما می‌توانید برای رفتن به این فضای فوق‌العاده، با استفاده از حمل‌ونقل رفت‌وآمد کنید. این فضاها داری سالن‌ها کنفرانس، اتاق جلسه، اینترنت و سایر امکانات رفاهی هستند.

فضای کار اشتراکی باغ کتاب

یکی دیگر از فضاهای کار اشتراکی که در منطقه ونک قرار دارد، فضای کار اشتراکی باغ کتاب می‌باشد. این فضا، دارای صندلی اشتراکی است و داشتن اینترنت، سالن کنفرانس، کافی‌شاپ و آشپزخانه از مهم‌ترین امکانات آن هستند. لازم به ذکر است که صندلی اختصاصی، لمکده و اتاق جلسه قرار است به‌زودی در این فضا قرار گیرد.

فضای کار اشتراکی زاویه

فضای کار اشتراکی زاویه، یکی از بهترین فضاهای کار اشتراکی است که مراجعه‌کنندگان بسیاری دارد. در این فضا، ۲۰۰ عضو فعال در حال کار کردن می‌باشند و برای توسعه کسب‌وکار خود تلاش می‌کنند. این فضای ۱۰۰۰ متری، اینترنت نامحدود دارد و می‌توانید به‌راحتی از اتاق جلسات آن بهره ببرید.

از دیگر امکانات این فضای کار اشتراکی می‌توان به چای رایگان، کمد اختصاصی، باشگاه ورزشی، رستوران و کافی‌شاپ هم اشاره کرد. این فضا به طور ۲۴ ساعته در دسترس است و به‌راحتی می‌توانید هر ساعت از شبانه‌روز که بخواهید، از آن استفاده کنید.

فضای کار اشتراکی کارینوین

برای کار کردن در کارینوین، هیچ فرقی ندارد در چه حرفه‌ای مشغول به فعالیت هستید، زیرا می‌توانید به‌راحتی از این فضا استفاده بهینه‌ای ببرید. فضای کار اشتراکی کارینوین، دارای اینترنت پرسرعت بوده و با داشتن سالن همایش و اتاق جلسه، همه امکانات موردنیاز یک فضای کار عالی را دارد. در این فضا، کمد شخصی هم وجود دارد و شما می‌توانید برای کارت‌های روزانه هم درخواست کنید.

فضای کار اشتراکی باغ دانش

یکی از بهترین فضاهای کار اشتراکی درایران، فضای کار اشتراکی باغ دانش است که امکانات وسیعی در اختیار کارکنان قرار می‌دهد. این فضای محبوب و منحصربه‌فرد، صندلی اختصاصی و اشتراکی دارد. علاوه بر این، حمل‌ونقل عمومی در این فضا بسیار آسان و در دسترس می‌باشد. این فضای اشتراکی، دارای اتاق جلسه، سالن کنفرانس، اینترنت، کافی‌شاپ و آشپزخانه است. به‌زودی لمکده هم به این امکانات اضافه خواهد شد.

فضای کار اشتراکی تیوان

فرقی ندارد یک فریلنسر باشید، یا یک استارتاپ، به‌هرحال می‌توانید به‌راختی از فضای کار اشتراکی تیوان استفاده کرده و در حرفه خود پیشرفت کنید. این فضای درجه‌یک، امکاناتی وسیعی از جمله میزکار، کمد اختصاصی، اتاق جلسات، سالن کنفرانس و اینترنت نامحدود را داراست. علاوه بر این، شما می‌توانید برای اوقات فراغت خود هم به کافی‌شاپ یا رستوران این فضا مراجعه فرمایید.

فضای کار اشتراکی سبک زندگی

یکی دیگر از فضاهای کار اشتراکی که به استارتاپ‌ها امکان توسعه و پیشرفت در کار خود را می‌دهد، فضای کار اشتراکی سبک زندگی می‌باشد. شما می‌توانید به‌راحتی در این فضاهای اشتراکی رفت‌وآمد کنید، زیرا حمل‌ونقل عمومی برای این فضا در دسترس می‌باشد. این فضا، امکانات دیگری مانند صندلی اختصاصی، اشتراکی، آتریوم، اتاق جلسات، سالن کنفرانس، اینترنت، آشپزخانه و کافی‌شاپ هم دارد.

فضای کار اشتراکی فینووا

فضای کار اشتراکی فینووا به شما این امکان را می‌دهد تا بتوانید در کسب‌وکار یا رحفه خود روزبه‌روز پیشرفت کنید. شما باید برای استفاده از امکانات این محیط کار اشتراکی مصاحبه حضوری انجام دهید. بعد از وارد شدن به این فضا، می‌توانید میز اشتراکی دریافت نمایید. علاوه بر این، می‌توانید از سایر امکانات این فضا مانند اینترنت، اتاق جلسات، خط تلفن اختصاصی، کد پستی اختصاصی و لاکر بهره‌مند شوید. همچنین می‌توانید برای گذراندن وقت استراحت خود هم به اتاق استراحت رفته یا از چای و قهوه رایگان آنجا میل کنید.

فضای کار اشتراکی سروکورپ

یکی دیگر از فضاهای اشترکی کاربردی، فضای کار اشتراکی سروکورپ می‌باشد که برای بسیاری از افراد مفید است. این فضا از امکانات زیادی برخوردار است که مهم‌ترین این امکانات شامل میز اختصاصی، اینترنت پرسرعت، خط تلفن اختصاصی، پشتیبانی IT حضوری و… می‌باشند. نکته دیگر دررابطه‌با این فضا این است که می‌توانید از چاپگر و اسکنر هم استفاده کنید.

فضای کار اشتراکی زرافه

فضای کار اشتراکی زرافه، یکی از فضاهای عالی اشتراکی است که امکانات وسیعی را به کاربران خود ارائه می‌دهد. از مهم‌ترین ویژگی‌های این فضا، می‌توان به سالن اجتماعات چندمنظوره، اتاق جلسات، کتابخانه، کارگاه سفال و سرامیک، آتلیه طراحی، کارگاه چاپ سیلک، کارگاه نجاری، اتاق ضبط و ساخت دیجیتال اشاره کرد. شما می‌توانید برای بهره‌مندی از این امکانات کاربردی، به این فضای کار اشتراکی در تهران مراجعه نمایید.

فضای کار اشتراکی نورآوری مانا

یکی دیگر از فضاهای اشتراکی بسیار کاربردی و مفید برای استارتاپ‌ها و فریلنسرها، فضای کار اشتراکی نوآوری مانا می‌باشد. این فضای اشتراکی، صندلی اشتراکی، اختصاصی، اتاق جلسات، اینترنت قوی، آشپزخانه و کافی‌شاپ را دارد. شما می‌توانید برای راحتی بیشتر، حتی اتاق‌هایی در این فضا اجاره کنید که در این اتاق‌ها میز کار هم وجود دارد.

علاوه بر موارد ذکر شده، در این فضای کار اشتراکی مهدکودک هم برای کودکان شما وجود دارد. همچنین شما می‌توانید برای پیشرفت کسب‌وکار خود از تیم مشاوره فشای اشتراکی نوآوری مانا بهره‌مند شوید. خوب است بدانید که پذیرایی در این فضای اشتراکی، به‌صورت روزانه و کاملاً رایگان انجام می‌گیرد.

فضای کار اشتراکی دانشگاه علوم تحقیقات

شما می‌توانید برای رشد و توسعه کسب‌وکار یا حرفه خود، از فضای کار اشتراکی دانشگاه علوم تحقیقات هم استفاده کنید. این فضای اشتراکی، به حمل‌ونقل عمومی دسترسی راحتی دارد و شما می‌توانید از سالن کنفرانس، اتاق جلسات، اینترنت، کافی‌شاپ و آشپزخانه از فضای منحصربه‌فرد استفاده کنید.

فضای کار اشتراکی سعادت‌آباد

فضای کار اشتراکی سعادت‌آباد، یک فضای کار اشتراکی ارزان برای فریلنسرها و استارتاپ‌ها می‌باشد. این فضای اشتراکی، از مزایای فراوانی برخوردار است که مهم‌ترین آنها، صندلی اختصاصی، آتریوم، اتاق جلسات، سالن‌های کنفرانس، اینترنت قدرتمند و… می‌باشند. همچنین شما می‌توانید برای ساعات استراحت خود، از کافی‌شاپ یا آشپزخانه این فضا استفاده کنید.

فضای کار اشتراکی پارادیس هاب

درنهایت یکی از بهترین فضاهای کار اشتراکی در تهران، فضای کار اشتراکی پارادیس هاب می‌باشد که افراد زیادی برای انجام کارهای خود به آنجا مراجعه می‌کنند. این فضا، امکاناتی نظیر صندلی اشتراکی یا اختصاصی، سالن‌های کنفرانس و جلسه و شبکه‌سازی بین مربیان کسب‌وکار را به کاربران خود ارائه می‌دهد. علاوه بر این،در این فضا شما می‌توانید در کارگاه‌های آموزشی هم شرکت کنید. 

کلام آخر

فضای کار اشتراکی یکی از بهترین و به‌صرفه‌ترین روش‌های کار کردن بدون مزاحمت است. با استفاده از یان فضاها، شما به هیچ‌چیز دیگری به‌جز کسب‌وکار خود فکر نمی‌کنید. سالانه . ماهانه، افراد زیادی از این فضاها استفاده می‌کنند. شما هم می‌توانید از این فضاها برای توسعه کسب‌وکار خود استفاده بهینه نمایید.




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش پروفایل آرایشگری عالی ، انتشار عکس پروفایل ناخن کار و نوشتن متن بیو

عکس پروفایل ناخن کار باتوجه به لایه کاری خود عکس پروفایل (عکس پروفایل برای پیج آرایشی) انتخاب می‌شود. یکی از این انتخاب‌ها می‌تواند عکس لوگوی کاری شما باشد یا عکسی از تخصص شما یا حتی تصویر رسمی از چهره خودتان که هر یک به نوبه خود تأثیر بسیاری می‌تواند در شناخت مخاطب داشته باشد که با گذر زمان این تصویر می‌تواند به برند شما تبدیل شود.

نکته‌ای که در رابطه با عکس پروفایل ناخن کار (عکس برای پروفایل ناخن کار) مهم است کیفیت و طراحی بالای تصویر است. اگر تصویری از کار خود قرار می‌دهید؛ به‌عنوان‌مثال، عکس برند آرایشی، این تصویر باید به شکلی باشد که مخاطب از طریق عکس بتواند محصول شما را حدس بزند. در پروفایل برخی از افراد معروف یک تیک آبی می‌بینید که یکی از رسمیت اکانت آن در اینستاگرام است، اما اینستاگرام براساس قوانین خود یک اکانت را تأیید می‌کند.

یکی از مهم‌ترین چیزی که یک فرد در هنگام بازدید از صفحه اینستاگرام شما مشاهده می‌کند قسمت بیو اینستاگرام است. بیو برای پیج آرایشگری به معنای شرح مختصری است که در رابطه با خود و یا کار شما می‌گویید و تصویرتان را در ذهن کاربران در مورد شما و حرفه‌تان را ایجاد می‌کند؛ بنابراین چرا آن را خوب و بسیار تأثیرگذار طراحی نکنید؟!

استوری آرایشی برای پیج‌ های آرایشگر

اگر صاحب یک پروفایل آرایشگری هستید و برای استوری‌ها خود نیاز به بک‌گراند مرتبط دارید این مطالب را مطالعه کنید. از قدیم تا به امروزه زیبایی و آراستگی مورد توجه تمام افراد قرار گرفته است. ظاهر افراد تا حدودی نشان‌دهنده شخصیت افراد است و در ارتباطات اجتماعی تأثیرگذار است.

از دلایل اصلی اهمیت داشتن آرایش برای افراد، پوشاندن عیب‌های موجود در پوست و مو و زیباتر شدن است. آرایشگری فن و هنری است که به زیباتر جلوه دادن طاهر افراد می‌پردازد.  آرایش به معنای افزودن و پیرایش به معنای کاهش یا کم کردن است؛ بنابراین درست این است که واژه آرایش برای خانم‌ها و پیرایش برای آقایان به کار گرفته شود.

آرایشگر زنانه به کوتاه کردن، مدل دادن، رنگ کردن موها، آرایش صورت، پاکسازی پوست و طراحی ناخن‌ها می‌پردازد.در آرایشگاه‌های مردانه کارهای کوتاه کردن، حالت دادن و رنگ کردن موها و اصلاح صورت انجام می‌گیرد. امروزه آرایشگری حرفه‌ای در دنیا به یک علم تبدیل شده و اصول منحصربه‌فردی را دارد.

برای آرایشگر شدن می‌توانید دوره‌های موردنیاز را بگذرانید و یا در کنار یک آرایشگر ماهر دوره کارآموزی را طی کنید. برای این شغل باید بتوانید مهارت‌های ارتباطی خوبی داشته و به بهترین شکل ممکن به مشتریان خدمات ارائه دهید. باید خلاقیت داشته باشید و از آخرین مدل‌ها، مد‌ها و روش‌ها آگاهی داشته باشید.

طبق برخی تحقیقات صورت گرفته، پروفایل ارایشگری شادترین شغل دنیا محسوب می‌شود. البته مشکلات شغل آرایشگری در بلند مدت قابل توجه است و ممکن است دچار مشکلاتی از جمله کمردرد و پادرد شود.

طرز نوشتن بیو در اینستاگرام

بیو اینستاگرام دریچه ورود کاربران به پیج شما است که این بیوگرافی طی چند ثانیه تأثیر بسیاری روی مخاطب در نگاه اول می‌گذارد که اغلب مدیران سالن‌ها و آموزشگاه‌های زیبایی بسته به هنر و تخصص خود در لاین‌های مختلف زیبایی در این قسمت نکات مهم و مرتبط با حرفه خود می‌نویسند که دارای هدف باشد و انعکاس مثبتی برای مخاطبین داشته باشد.

اولین قدم برای این‌که یک صفحه تجاری خود یک بیوی خلاقانه داشته باشد این است که بدانید یک بیو از چه بخش‌هایی تشکیل شده است.

  • نام کاربری

نام کاربری شما تنها یک نام نیست و جزء مواردی است که اینستاگرام در جست‌وجو‌ها در نظر می‌گیرد. یکی از رو‌ش‌های درست انتخاب نام، این است که ابتدا نام کوچک و سپس در ادامه نام حرفه یا تخصص خود را بیان کنید. در انتخاب نام کاربری خود بسیار توجه کنید و از نام‌های عجیب و طولانی اجتناب کنید و ترجیحاً از اسم‌های ساده و کوتاه استفاده نمایید.

  • وب پیج

اگر دارای سالن آرایشگری هستید و در یکی از لاین‌های زیبایی داری وب پیج اختصاصی در گوگل هستید حتماً در بیوی خود آدرس را وارد کنید و از این محیط استفاده بهینه جهت معرفی آرایشگاه خود استفاده کنید.

  • معرفی

در حد یک سطر و یا یک خط یک معرفی کوتاه اما مفید و مؤثر از حرفه خود داشته باشید. بسیاری از برندهای معتبر از شعارهای تبلیغاتی یا همان تگ لاین استفاده می‌کنند. در حقیقت تگ لاین یک عبارت مختصری است برای کمک به تبلیغ و معروفیت یک شغل و مانند لوگو می‌ماند که بعد از نهایی شدن نباید تغییر کند.

این شعار به‌عنوان یک نماد اختصاصی برای برند شما در ذهن مخاطب برای سالیان سال باقی می‌ماند.

  • آدرس و شماره تماس

محل سالن خود و ساعت کاری را حتماً در بیو پیج خود ذکر کنید. این کار کمک می‌کند که مخاطب احساس کند شما در دسترس هستید و به‌سادگی می‌تواند با شما ارتباط برقرار کند.

  • استفاده از هشتگ‌ های مشهور

برخی از کاربران در بیو پیج خود یک هشتگ معروف را قرار می‌دهد و از کاربران می‌خواهد برای ارسال عکس پروفایل ناخنکار یا ویدئو از آن هشتگ استفاده نمایند که باز این کار به معرفیت برند شما اضافه می‌شود. اگر درباره استفاده از هشتگ‌ها به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

  • استفاده از CTA

Cta این قابلیت را دارا هستند که دسترسی برای اطلاعات تماس از جمله شماره تلفن و آدرس ایمیل را آسان می‌کنند و در بخش «contact option» هستند.

  • استفاده از ایموجی‌ ها و استیکر

ایموجی‌ها در انتقال احساسات تأثیر بسیاری دارد که می‌تواند آن‌ها را در بیوی خود استفاده کند. در حقیقت استفاده از ایموجی یک نوع ارتباط صمیمی با کاربران برقرار می‌کند که بیو پیج را از یکنواختی درمی‌آورد.

به‌عنوان‌مثال، اگر حرفه‌ شما ناخن کار است از ایموجی لاک می‌توانید استفاده کنید یا برای نشان دادن آدرس ایمیل از استیکر پاکت نامه و بسیاری از موارد دیگر که قطعاً مفهوم آن‌ها را می‌دانید.

عکس پروفایل ناخن کار جدید

برای طراحی زیباتر روی ناخن، بلندتر بودن ناخن بسیار مهم است چراکه سطح بیشتری برای طراحی و دیده شدن ناخن وجود دارد. برخی افراد به صورت طبیعی ناخن‌های استخوانی زیبا و بلندی دارند و افرادی که ناخن‌های شکننده و شیشه‌ای دارند از روش کاشت ناخن استفاده می‌کنند.

افراد طبق مناسبت‌ها و رنگ لباس طراحی‌هایی روی ناخن انجام می‌دهند این کار را با استفاده از ابزارهای خاصی انجام می‌دهند. برای طرای ناخن ابتدا باید لاک و برق داشت و از ابزارهایی مانند قلمو، سنگ‌های تزئینی، شابلوهای طرای ناخن و اکلیل می‌توان استفاده کرد.

عکس پروفایل ناخن کار اینستاگرام : تصویر کوچک، تاثیر بزرگ

مخاطبین اولین چیزی که با بازدید از پیج شما روبه‌رو می‌شود محتوای شما نیست، لوگو یا عکس پروفایل ناخن کار است. شما تنها یک شانس برای تأثیرگذاری روی بازدیدکنندگان از صفحه اینستاگرام خود با لوگوی خود دارید.

عکس پروفایل ناخن کار (عکس برای پروفایل ناخن کار) شما در فید اینستاگرام بسیار کوچک در کنار نام کاربری شما نشان داده می‌شود و تا کاربری وارد پروفایل ناخن کار شما نشود نمی‌تواند تصویر بزرگ شده آن را مشاهده کند؛ بنابراین عکس پروفایل ناخنکار شما باید آنقدر جذاب باشد که نظر کاربران را به خود جلب کند.

هنگام آغاز به ساختن مخاطبان و تعامل با فالورهای خود کردید، لوگوی شما بخش جدانشدنی از هویت برند شما خواهد بود. هنگامی که با فالوورها تعامل برقرار می‌کنید لوگوی شما به‌عنوان بخشی از یک نوتیفیکیشن حساب روی  کاربر اینستاگرام ظاهر خواهد شد.

نکات مهم برای ایجاد لوگوی موثر

در ادامه دو مرحله برای ایجاد لوگوی تأثیرگذار برای صفحه اینستاگرام خود وجود دارد:

  1. برجسته باشید

لوگوی شما باید به چشم فالورهای شما بیاید. لوگوی شما در گوشه بالای سمت چپ هر پستی که قرار می‌دهید، ظاهر می‌شود. یکی از روش‌های انجام این کار استفاده از زمینه سفید یا تیره است و بعد لوگو را با استفاده از رنگ مخالف نشان دهید. اگر قصد دارید اسم برند شما شناخته شود، لوگو باید توجه فالورها را جلب کند، مردم باید به لوگوی شما نگاه کنند و شما و برند را در لحظه بشناسند، درست مانند شرکت اپل.

  1. ساده باشید

شکل نهایی پیچیدگی، سادگی است. تکامل زمانی نیست که چیز دیگری را نتوانید اضافه کنید، بلکه زمانی است که نتوانید چیز دیگری از آن بگیرید. کاربران اینستاگرام نمی‌توانند جزئیات ظریف و کوچک را روی صفحه موبایل خود مشاهده کنند و اگر لوگوی شما پیچیده باشد به‌سختی می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.

لوگویی برای پیج خود انتخاب کنید که نشان دهنده کسب‌وکار شما باشد و در عین حال سادگی را فراموش نکنید. اگر صفحه شما شخصی است عکسی را انتخاب نمایید که نشان دهنده خود واقعی شما باشد.

چطور بهترین عکس پروفایل ناخن کار در اینستاگرام بسازیم؟

شما باید بهترین عکس پروفایل ناخن کار در اینستاگرام را داشته باشید، چرا که برای برندسازی، تبلیغات و یا کسب درآمد از اینستاگرم استفاده می‌کنید؛ بنابراین پروفایل شما اولین چیزی است که دیده می‌شود. پس باید نکاتی را در این رابطه رعایت کنید و کارهایی را انجام دهید تا پروفایل شما تبدیل به بهترین حالت خودش شود.

بسیاری از افراد در اینستاگرام کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کرده‌اند، اما متأسفانه زیاد روی پروفایل ناخنکار آن‌ها کار نشده است. به ‌طورکلی عکس پروفایل ناخن کار ویترین کار شما هست باید به بهترین نوع ممکن آن را انتخاب نمایید.

نکات مهم برای بهتر شدن پروفایل

  • عکس پروفایل ناخن کار در اینستاگرام

اگر قصد دارید به صورت حرفه‌ای کار خود را شروع کنید باید به این مورد بسیار اهمیت دهید.

اولین چیزی که افراد با ورود به پیج اینستاگرام شما مشاهده می‌کنند عکس پروفایل کسب‌وکار شما است. در ابتدا مشخص کنید که پیج شما کاری است و شما قصد دارید برای کار خود برندسازی کنید. برای پیج اینستاگرام خود تصویری انتخاب کنید که با موضوع کار شما مرتبط باشد. اگر می‌خواهید کسب‌وکاری را تبلیغ کنید باید به‌گونه‌ای باشد که در نگاه اول هم کاربر رو جذب کند و هم این‌که اعتمادسازی شود.

اگر برای برند کسب‌وکار خود قصد دارید در اینستاگرام فعالیت خود را شروع کنید لوگوی شما می‌توانید بهترین گزینه باشد، البته لوگو باید با کیفیت و مشخص باشد.

مورد دیگر این‌که عکس پروفایل ناخنکار شما باید کیفیت بسیار زیادی داشته باشد. عکس پروفایل شما برای بهتر شدن پروفایل اینستاگرام شما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

اگر این امکان وجود دارد از یک عکاس حرفه‌ای برای گرفتن عکس پروفایل برای پیج آرایشی خود کمک بگیرید. نگرانی در رابطه با هزینه آن نداشته باشید چراکه اگر کار شما روال عادی و در مسیر درست قرار گیرد چندین برابر هزینه‌ای که الان می‌کنید برای شما سود خواهد داشت. عکس پروفایل اینستاگرام شما نقش کلیدی در بهتر شدن پروفایل اینستاگرام شما دارد.

  • توضیحات بیوگرافی اینستاگرام برای بهترین شدن

برای این‌که بهترین پروفایل اینستاگرام را برای کسب‌وکار خود داشته باشید باید توجه بسیاری به نوشته‌های بیوگرافی یا همان بیو خود داشته باشید. بسیاری از افراد برای این که خیلی باکلاس و شیک باشند بیوگرافی خود را انگلیسی قرار می‌دهند.

بایوگرافی یا همان بیو، مکانی است که کاربر با کسب‌وکار شما آشنا می‌شود؛ بنابراین باید از کلماتی استفاده کنید که کاربر را به خود جذب کنید به‌طورکی که ترغیب به فالو کردن شما شود. بیوگرافی شما باید به‌صورتی باشد در عین ساده و شیک بودن از جملات زیبا که کاربر را جذب و ترغیب کند، استفاده شود.

بنابراین تنها با انگلیسی نوشتن و یا استفاده از کاراکترها و استیکرهای منحصربه‌فرد پروفایل شما را بهتر و یا باکلاس نمی‌کند.

 

نتیجه‌ گیری

روش‌های بسیاری برای انتخاب بهترین عکس پروفایل آرایشگری وجود دارد. در هنگام انتخاب عکس پروفایل ناخن کار باید به موارد بسیاری توجه کنید. برای جذب و ترغیب شدن کاربران به پیج و کسب‌وکار شما نیاز است بیو مناسب با کسب‌وکار خود داشته باشید. یک پروفایل باکیفیت و مرتبط با شغل مورد نظر خود انتخاب کنید.

با رعایت نکات کوچک و البته مهم می‌توانید در کسب‌وکار خود به موفقیت‌های چشمگیری برسید.




تاریخ: چهار شنبه 6 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش بهترین راهها و ابزارهای عملی برای تبلیغ آرایشگاه

این روزها اکثر آرایشگران در حال پرسیدن این سوال از خود هستند که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم؟ صنعت زیبایی و آرایشگری در  سال‌های اخیر شاهد رشد بسیار چشمگیری در ایران بوده است. تعداد سالن‌های زیبایی در ایران روز به روز در حال افزایش یافتن است.

شاید دلیل حجم عظیم از استقبال مردم از این حرفه را بتوان درآمد فوق‌العاده آن دانست. اما مسئله اینجا است که با در نظر گرفتن تعداد زیاد سالن‌ها و آرایشگاه‌ها چگونه باید تجارت خود را از دیگران متمایز سازیم؟

اگر می‌خواهید بدانید که که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم؟ باید به شما بگوییم که راه و روش‌های زیادی به منظور تبلیغ آرایشگاه وجود دارد. پیشرفت علم و تکنولوژی در سال ۱۴۰۰ دیگر هر ناممکنی را برای ما ممکن کرده است.

یکی از چالش برانگیزترین کارهای که یک آرایشگاه و یا سالن زیبایی باید انجام دهد این است که با وجود سالن‌های متنوع و رقیب بتواند مشتریان وفادار خود را حفظ کند.

اگر دیدید که کیفیت کار شما در مقایسه با رقیبان‌تان بسیار بالاتر است؛ اما متاسفانه مشتری کمتری دارید باید بدانید که مشکل اصلی از شیوه بازاریابی شما ناشی می‌شود.مسلط بودن به رسانه‌های اجتماعی و سایر مهارت‌های بازاریابی این روزها در هر تجارتی حرف اول را می‌زند.

هر چه شما بهتر بتوانید با استفاده از این ابزارها به معرفی و تبلیغ سالن خود بپردازید. قطعاً در کوتاه مدت از رقبای‌تان پیشی خواهید گرفت.

این روزها دیگر مشتریان قبل از رجوع به هرگونه سالن زیبایی ابتدا اینستاگرام آن را چک می‌کنند. استفاده صحیح از نمونه کارها و معرفی محیط سالن می‌تواند در این راه بسیار به شما کمک کند. حال اگر صاحب یک سالن زیبایی هستید و قصد دارید تا میان رقیبانتان متمایز شوید این مقاله را حتما  تا انتها بخوانید.

دیگر پرسیدن سوال درباره این که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم را فراموش کنید. پس از مطالعه ۱۲ راه تبلیغاتی ذکر شده در زیر خودتان جواب این سوال را پیدا می‌کنید.

معرفی ۱۲ راه به منظور تبلیغ آرایشگاه

هر چقدر هم که آرایشگاه شما فوق العاده باشد اگر مردم از وجود آن اطلاع نداشته باشند هیچگاه در این کار موفق نمی‌شوید. مهمترین کار به منظور جذب مشتری این است که تجربه‌ای به یاد ماندنی به آن‌ها هدیه دهید. در این بخش قرار است پاسخ کاملی به سوال چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم، بدهیم.

صندلی‌های خالی از مشتری در یک سالن زیبایی حکم یک کابوس ترسناک را دارد. به منظور جلوگیری از این اتفاق باید به تبلیغ کسب و کار خود بپردازید.

فرایند بازاریابی به نوعی ذهنیت باز نیازمند است و کسانی در این راه موفق‌اند که علاوه بر خلاقیت، ذهن بازی دارند. اکثر سالن‌های زیبایی که تبلیغات آن‌ها را در سطح گسترده مشاهده می‌کنیم ممکن است کیفیت کاری همانند شما داشته باشند؛ اما با استفاده از استراتژی و بازاریابی قوی توانستند جایگاه خاصی میان مشتریانشان پیدا کنند.

ما در ادامه این بخش ۱۲ راه به منضور تبلیغ آرایشگاه به شما معرفی می‌کنیم:

۱. استفاده از اینستاگرام و سایر شبکه‌ های اجتماعی برای تبلیغات

در حال حاضر فیسبوک و اینستاگرام ۲ رسانه اجتماعی محبوب میان مردم هستند. شما می‌توانید پس از گذراندن دوره‌های بازاریابی از طریق اینستاگرام اقدام به تبلیغ سالن زیبایی خود کنید.

همچنین استفاده از یک ادمین ماهر در زمنیه تبلیغات و مدیریت محتوا اینستاگرام میتواند بسیار مفید واقع شود. با در نظر گرفتن این موضوع که تعداد زیادی از مردم دنیا از اینستاگرام استفاده می‌کنند باید بسیار قوی بر روی این مبحث کار کنید. اینستاگرام می‌تواند سبب شود تا مشتریان از از نقاط مختلف شهر یا کشور به سمت آرایشگاه شما جذب شوند.

فیسبوک نیز یکی دیگر از ابزارهای بازاریابی است که تبلیغات در آن می‌تواند سبب جذب مشتری شود.شما علاوه بر پست کردن نمونه کارهای خود در اینستاگرام می‌توانید از مطالب آموزشی نیز استفاده کنید. با افزایش فالوور می‌توانید جلوه‌ای پررنگتر به پیج اینستاگرام خود ببخشید.

مشتریان پس از بررسی پیج اینستاگرام شما و مشاهده فالوورهای آن قطعاً سالن شما را به منظور ارائه خدمات زیبایی انتخاب می‌کنند. می‌توانید از مشتریان بخواهید که ویدیوها و یا عکس‌هایی را از خود در اینستاگرامشان به اشتراک بگذارند. به این طریق دوستان و آشنایان آن‌ها با تجارت شما آشنا می‌شوند.

۲. اقدام به تهیه ویدیو از سالن خود کنید

در جواب آن دسته از افرادی که می‌پرسند چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم. باید بگویم که تهیه ویدیو از آرایشگاه یکی از راه‌های موثر در زمینه تبلیغات است.

خیلی از مردم معتقدند که یک عکس گویای هزاران کلمه است؛ اما ما به شما می‌گوییم که یک فیلم می‌تواند خیلی بیشتر از عکس تاثیرگذار باشد. شما با پست کردن و ارائه محتوای ویدیویی می‌توانید تعداد رزرو های بیشتری را ثبت کنید.

بهتر است دیگر معطل نکنید و همین حالا دوربین عکاسی یا فیلمبرداری خود را بردارید. ضبط فیلم از مراحل انجام کار و یا معرفی محیط آرایشگاه به بالا رفتن مشتریان کمک می‌کند. تحقیقات نشان داده است که ۵۳ درصد از مشتریانی که اقدام به تماشای یک ویدیو در شبکه اجتماعی می‌کنند؛ در نهایت برای دریافت آن خدمات یا محصول اقدام می‌نمایند.

تهیه فیلم می‌تواند به شکل موثری بازاریابی شما را تحت‌الشعاع قرار دهد. اگر مایل به معرفی سالن خود به تعداد زیادی از افراد هستید می‌توانید پلتفرم یوتیوب را نیز امتحان کنید.

شما در این فیلم‌ها می‌توانید به سوالاتی که مشتریان جدید ممکن است راجب آرایشگاه شما داشته باشد پاسخ دهید. شما می‌توانید روش‌ها و سبک‌های درمانی مختلفی را به مشتریان معرفی کنید. همچنین فراموش نکنید که اقدام به تهیه فیلم از نمونه کارها و یا مهارت فوق‌العاده خود در انجام امور را نیز ضبط کنید.

۳. امکان رزرو آنلاین

با آنلاین شدن انواع کسب و کارها دیگر مردم به دنبال راحت‌ترین راه به منظور دستیابی به خواسته‌های خود هستند. اگر شما تنها رزرو نوبت را محدود به حضور فیزیکی در آرایشگاه کنید ممکن است به این طریق طریق نیمی از مشتریان خود را از دست بدهید. شما می‌توانید به راحتی و از طریق دایرکت اینستاگرام اقدام به رزرو نوبت مشتریان خود کنید.

اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که در طول روز مشغله‌های زیادی دارید می‌توانید یک ادمین پاسخگو به دایرکت استخدام کنید. با انجام این کار روند پاسخگویی سالن زیبایی شما به دایرکت مشتریان افزایش پیدا می‌کند.

۴. روزهای تعطیل و آخر هفته‌ ها باز باشید

یکی دیگر از راه‌های این که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم بررسی بازار هدف است. تحقیقات نشان داده‌اند که اکثر مشتریان آرایشگاه‌ها زنان بین ۲۰ تا ۳۵ سال سن هستند. با در نظر گرفتن این موضوع که ممکن است این دسته از افراد شاغل باشند طبیعی است که در روزهای تعطیل و یا آخر هفته اقدام به رزرو نوبت کنند.

ما می‌دانیم که اکثر کسب و کارها در روزهای تعطیل و یا آخر هفته‌ها فعالیت نمی‌کنند. اگر شما اقدام به بازگشایی آرایشگاه خود در آخر هفته‌ها و یا تعطیلات کنید می‌توانید مشتریان ثابت و وفاداری برای آرایشگاه خود بیابید. بازگشایی در ایام تعطیل باعث می‌شود تا مراجعه‌کنندگان به سالن شما بیشتر شوند.

۵. آرایشگاه خود را در صفحه نتایج گوگل قابل مشاهده کنید

اگر می‌خواهید بدانید که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم باید به شما بگوییم که گوگل یکی از راه‌هایی است که حتما باید آن را امتحان کنید. اگر مردم به دنبال یک سالن آرایشی در منطقه‌ای خاص بگردند ابتدا اقدام به سرچ در گوگل مپ می‌کنند. استفاده صحیح از گوگل می‌تواند تعداد مشتریان شما را دو برابر کند.

شما از طریق راه‌های مختلف می‌توانید در گوگل تبلیغ کنید. با تسلط داشتن بر مبحث سئو و یا گوگل ادز می‌‌توانید از سایر رقبایتان پیشی بگیرید. اگر وقت کافی برای یاد گرفتن این مهارت‌ها را ندارید می‌توانید از یک کارشناس سئو و یا فردی که در این زمینه ها ماهر است کمک بخواهید

۶. اقدام به ساخت یک سایت اینترنتی کنید

اگر توجه کرده باشید اکثر کسب و کارها در حال گسترش تجارت خود از طریق سایت هستند. اکثر فروشگاه‌های سنتی در حال مدرن کردن تجارت خود به وسیله سایت هستند. داشتن یک سایت به منظور معرفی کسب و کار شما می‌تواند مزایای زیادی داشته باشد. برای ساخت سایت می توانید از سایت سازها نیز استفاده نمایید که آموزش آن را به صورت کامل در مقاله “ساخت و طراحی وب سایت رایگان” آورده ایم.

البته باید این نکته را نیز در نظر بگیرید که داشتن سایت خرج‌ها و زحمت‌های خاص خود را دارد. شاید لازم شود که برای مدیریت سایت خود یک ادمین سایت استخدام کنید. همچنین مردم با سرچ کردن نام آرایشگاه شما در اینترنت و سپس مشاهده سایت‌تان بیشتر به شما اطمینان خواهند کرد.

اگر بتوانید با استفاده از بهینه‌سازی‌های مرتبط سایت خود را به نتیجه اول گوگل تبدیل کنید آنگاه دیگر هیچ نگرانی بابت این که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم و از این راه مشتری پیدا کنیم ندارید.

۷. ارائه مشاوره و خدمات رایگان

شما در مشاور‌ه‌های خود می‌توانید به تبلیغ آرایشگاه بپردازید. شما در طول مشاوره‌های رایگان خود باید به تمامی سوالات مشتریان در خصوص سالن زیبایی خود پاسخ دهید. با ارائه مشاوره و خدمات رایگان می‌توانید علاوه بر تبلیغ برای خود مشتری جذب کنید. در طول مشاوره‌ به مشتریان باید درخصوص نیازهای آنها و همچنین آخرین متد روز صحبت کنید.

با انجام این کار می‌توانید برای سالن زیبایی خود نزد مشتری نوعی ارزش ایجاد کنید. حال با دانستن این موضوع دیگر این نکته را می‌دانید که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم.

۸. استفاده از افراد مشهور مجازی به منظور اینفلوئنسر مارکتینگ

اگر دوست دارید تا در بازه زمانی کوتاهی مشتریان زیادی را به سمت خود جذب کنید؛ استفاده از شیوه تبلیغاتی اینفلوئنسر مارکتینگ دقیقاً همان چیزی است که شما می‌خواهید.  با استفاده از این ترفند شما در ازای پرداخت مبلغ مشخصی سریعاً معروف می‌شوید. در ابتدا لازم است که یک فرد مورد اعتماد و معروف را در اینستاگرام و یا سایر فضاهای مجازی بیابید.

سپس از او بخواهید که یا به تبلیغ محصولات شما بپردازد و یا این که درباره سالن زیبایی شما تبلیغ کند. همچنین شما می‌توانید با ضبط فیلمی در خصوص مراجعه فرد مورد نظر به آرایشگاه خود به تبلیغ کسب و کارتان بپردازید. در حال حاضر استفاده از این اینفلوئنسرمارکتینگ یکی از بهترین راه‌های بازاریابی به منظور افزایش فالوور، افزایش بازدید سایت و یا افزایش مشتری است.

قبل از این که تبلیغات خود را به یک فرد معروف در اینترنت بسپارید؛ بهتر است مطمئن شوید که فالوورهای او کاملا قانونی هستند.

۹. فضای داخلی سالن زیبایی خود را به روز کنید

شما با زیباسازی فضای داخلی آرایشگاه مکانی مناسب به منظور عکس برداری ایجاد می‌کنید. سرمایه گذاری داخل سالن به شما کمک می‌کند تا در شبکه‌های‌اجتماعی معروفتر شوید.

همچنین با انجام این کار می‌توانید عکس‌های زیباتری از مشتریان خود تهیه نمایید. شما با زیباسازی فضای داخل آرایشگاه فقط توجه مشتریان را جلب نمی‌کنید بلکه به واسطه تهیه عکس‌ها و فیلم‌ها از مکان خود در فضای مجازی نیز معروف می‌شوید. اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که گمان می‌کنید انجام این کارها خرج کردن پول اضافی است، کاملا حق دارید.

اگر در حال حاضر سرمایه کافی برای این کار ندارید می‌توانید تنها با اعمال تغییرات کوچکی تاثیر به‌سزایی روی جلوه سالن خود داشته باشید.

مثلا تنها یک بخش از دیوار را رنگ کنید و یا از کاغذ دیواری برای زیبا سازی آن استفاده نمایید. در واقع باید برای سالن خود نوعی تم بسازید. سعی کنید تا اعمال تغییرات خود را در بخشی از آرایشگاه اعمال کنید که نور گیری خوبی داشته باشد.

۱۰. استفاده از ایمیل مارکتینگ

شما می‌توانید از طریق سایت خود اقدام به ثبت ثبت ایمیل‌های بازدیدکنندگان کنید. با پیدا کردن این ایمیل‌ها می‌توانید از استراتژی ایمیل مارکتینگ به منظور بازاریابی استفاده کنید.

شما باید به این ایمیل‌ها و یا شماره تلفن‌هایی که در اختیار دارید محتویاتی در خصوص آخرین اخبار آرایشگاه خود ارسال کنید؛ برای مثال شما می‌توانید آخرین تخفیفات لاین‌های زیبایی و یا ارائه خدمات رایگان خود را از این طریق به مشتریان معرفی کنید.

عمارتی نوعی بازاریابی است که با استفاده از ایمیل اقدام به ارسال اطلاع رسانی‌ها به افراد علاقه‌مند می‌کند همچنین استفاده از ایمیل مارکتینگ یکی از راه‌های تبلیغاتی بسیار کم هزینه و به صرفه است.

مطمئن باشید که در صورت استفاده صحیح از این استراتژی می‌توانید میزان مشتریان خود را ۲ برابر کنید. ایمیل مارکتینگ یکی از از ترفندهای تبلیغاتی است که می‌تواند برای آن دسته از افرادی که همواره از خود می‌پرسند چگونه برای آرایشگاه تبدیل کنیم مفید باشد.

۱۱. استفاده صحیح از هشتگ گذاری

مطالعات انجام شده نشان داده است که پست‌هایی که دارای حداقل ۹ هشتگ و یا بیشتر هستند عملکرد بهتری در برابر پست‌های دیگر دارند. در صورتی که تاکنون از طریق هشتگ‌ها به تبلیغ کسب و کار خود نپرداخته‌اید بهتر است همین حالا این کار را شروع کنید. با استفاده از هشتگ پستهای شما برچسب گذاری و سپس دسته بندی می‌شوند.

استفاده از هشتگ‌ها بهترین راه به منظور جذب افراد جدید برای دیدن پستهای شما در اینستاگرام است. شما می‌توانید حداکثر سی عدد هشتگ در زیر پست‌های خود استفاده کنید.

استفاده از هشتگ‌های محلی و مرتبط با شهر فعلی خود را فراموش نکنید. قبل از استفاده از این گونه هشتگ‌ها باید به کسب اطلاعات در خصوص هشتگ‌های بپردازید که هم محله‌ای‌های شما از آن استفاده ‌کنند.

حقیقتا یافتن ترکیبی مناسب از هشتگ‌های محلی، هشتگ زیبایی و هشتگ های پربازدید فارسی اندکی دشوار است؛ اما در نهایت با در نظر گرفتن تاثیر فوق‌العاده‌ای که روی کسب و کار شما می‌گذارند واقعاً ارزش وقت گذاشتن را دارند.

پس بهتر است به کسب اطلاعات بیشتری در خصوص شیوه صحیح استفاده از هشتگ در شبکه‌های اجتماعی بپردازید. فراموش نکنید که بهتر است به طور مداوم از هشتگ‌های مشابه زیر پست‌های خود استفاده نکنید؛ زیرا اینستاگرام هشتگ‌های کپی و یا چسبانده شده را جریمه می‌کند.

۱۲. برگزاری مسابقه و یا ارائه تخفیف

آن دسته از افرادی که همواره از خود می‌پرسند چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم، باید این روش بازاریابی را حتما امتحان کنند. شما با اعلام ارائه تخفیفات در روزها و یا سالگرد‌های متنوع می‌توانید اقدام به جذب مشتریان وفاداری برای خود کنید.

برای مثال شما می‌توانید ۱۰ درصد تخفیف برای دانشجویان و یا ۲۰ درصد تخفیف برای مشتریان ثابت خود لحاظ کنید. با قرار دادن این اطلاعات و سپس استفاده از هشتگ‌های مناسب در اینستاگرام می‌توانید صندلی‌های آرایشگاه خود را از مشتری پر کنید.

همچنین با برگزاری مسابقه نیز می‌توانید به روند موفقیت خود سرعت بخشید. شما می‌توانید زیر یکی از پست‌های خود از مخاطبین بخواهید که اقدام به تگ کردن دوستان خود کنند. در ادامه نیز یادآور شوید که هر کس بیشترین تعداد تگ را داشته باشد برنده مسابقه خواهد بود.

از طریق اعمال تخفیفات و یا اجرای مسابقه می‌توانید در مدت زمان کوتاهی زبانزد مشتریان گردید. البته توجه داشته باشید که کیفیت کار نیز سهم  ویژه‌ای در موفقیت یک آرایشگاه دارد.

نتیجه‌گیری

ما در این مقاله سعی کردیم تا به پاسخ این سوال که چگونه برای آرایشگاه تبلیغ کنیم بپردازیم. برخی از کسب و کارها همانند آرایشگاه به دلیل داشتن تعداد زیادی رقبا به تبلیغات بیشتری نیاز دارند.

در چنین شرایطی تنها ارائه کیفیت بالای خدمات برای مشتریان کافی نیست. ما با دانستن این موضوع سعی کردیم تا در مقاله خود تمامی نکاتی که باید در این خصوص بدانید را ذکر کنیم. ما در این مقاله ۱۲ مورد از بهترین راه‌ها به منظور تبلیغ آرایشگاه را برایتان تهیه نموده‌ایم.




تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بررسی تفاوت های طرح کسب و کار و مدل کسب و کار

همه صاحبان کسب و کارهای موفق با اصطلاحاتی مانند طرح کسب و کار و یا مدل کسب و کار آشنا هستند اما تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار در چیست؟ اگر با ادبیات بیزینس آشنا باشید این عبارت ها را زیاد شنیده اید. اما اگر بخواهید با مفهوم عمیق‌تری از آن‌ها آشنا شوید این مطلب را تا انتها مطالعه کنید. در سال‌های اخیر این اصطلاحات در میان سازمان‌های استارت آپ بسیار رواج یافته است. تاکنون ممکن است با افراد زیادی رو به رو شده باشید که به دلایل متعددی مثل ایجاد یک کار جدید و یا توسعۀ کار قبلی خود در جست‌وجوی پیدا کردن یک طرح و یا برنامه هستند.

چنانچه این افراد اطلاعات دقیقی از این اصطلاحات و یا برنامه های کسب و کار نداشته باشند ممکن است از هدف خود دور شده و موجب از بین رفتن منابع شوند. پس بهتر است که در ابتدا با این مفاهیم و همچنین تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار آشنا شوید تا بتوانید در کسب‌وکارتان موفق عمل کنید.

مدل کسب و کار

این موضوع که شما چطور و در کجا شرکت خود را اداره خواهید کرد، مدل کسب و کار است. کسب و کار یک سیستم بسیار پیچیده است که دارای ابعاد متنوعی است. افراد در آغاز کار اغلب دچار محدودیت‌هایی هستند و در واقع با ریسک‌هایی مواجه می‌شوند. مدل کسب و کار و یا بیزینس مدل، مدلی است که شما برای کسب‌وکارتان انتخاب می‌کنید و آن را با جزئیات در طرح کسب‌وکار می‌آورید. به عنوان مثال فرنچایزر یک نمونه‌ای از مدل کسب‌وکار است.

فروشگاه‌های آنلاین، لوازم منزل، خرده فروشی‌ها و تمام کسب و کارهای خانگی همه و همه مدل کسب و کار محسوب می‌شوند. اینکه شما چطور خدمات و یا محصولات خود را به مشتری‌های خود می‌رسانید می‌تواند یک نمونه از بیزینس مدل باشد. مثلا ارسال کالا به صورت مستقیم برای مشتری یک شیوه از تحویل کالاست.

بیزینس مدل نشان می‌دهد که چطور از کسب و کارتان پول در می‌آورید. به عنوان مثال یک فروشگاه ممکن است تعدادی اقلام متنوع را بفروشد و در کنار آن خدمات دیگری نیز ارائه دهید. اما بیزینس مدل بزرگ‌ترین منابع درآمد را به طور رسمی می‌شناسد و آن هم فروش اکثریت اقلام در فروشگاه است.

اهمیت بیزینس مدل در کسب و کار

آقای میوئل هازن یکی از بهترین و برجسته‌ترین نویسنده‌های بین المللی در زمینه بیزینس مدل گفته است که: پس از چندین سال تعامل با مدیران مختلف کسب و کارهای بزرگ و کوچک در دنیا متوجه شدم که رابطه ویژه‌ای میان هوشف تحصیلات، پشتکار، استعداد با میزان موفقیت در کسب و کار وجود ندارد.

شما نیز حتماً با افرادی مواجه شدید که در تحصیلات چندان موفق نبوده اند، اما در کار بسیار موفق شده‌اند و یا به عکس، افرادی که تحصیلات عالیه داشته‌اند نتوانسته‌اند کار موفقی داشته باشند. پس شاید از خود بپرسید اگر این ویژگی‌ها نمی‌تواند فرد را در راه اندازی کسب و کاری موفق یاری کند، پس چه چیزهایی در این راه می‌تواند دارای اهمیت باشد؟ پاسخ به این سوال مدل کسب و کار است.

اگر کسب و کار را مانند یک نردبان سودآور تصور کنیم، تجربه، طرح کسب و کار، تلاش، استعداد و هوش همه یک پله هستند که فرد را به سوی سودآوری یاری می‌کنند، اما مدل کسب و کار چندین پله نهایی موفقیت است که فرد را در کسب و کار به سودآوری خواهد رساند.

وجوه اشتراک بیزینس مدل ها

بیزینس مدل دقیقا همانند یک خمیر است و شما می‌توانید آن را به اشکال و اندازه‌های متفاوتی دربیاورید. این میزان انعطاف‌پذیری در مدل کسب و کار به فرد کمک می‌کند تا مدل خود را بر اساس نیاز کار خود تنظیم نماید.

مدل‌های کسب و کارها همگی دارای ویژگی‌های یکسانی هستند که در این بخش به آن‌ها می‌پردازیم، مدل کسب و کار شما چه از نوع جدید باشد و چه چندین سال پیش طراحی شده باشد، باید برای سوالات زیر پاسخ مناسبی داشته باشد:

  • چه مسائلی باید در کسب و کار حل شوند؟
  • آیا این راه حل ارزانتر، سریعتر و بهتر از راه حل دیگران است؟
  • مدل درآمدی در این کسب و کار چیست؟
  • استراتژی مخصوص رقابتی در کسب و کار شما چیست؟
  • محصول و یا خدمات شما در کدام قسمت از زنجیره ارزش قرار گرفته است؟
  • راه حل پیشنهادی شما به مشتریان از جانب او چه ارزشی دارد؟
  • شرکت‌های تجاری مکمل شما کدامند؟
  • چطور می‌توانید در عرصه سخت رقابت طاقت بیاورید؟

اجزای اصلی مدل کسب و کار

پیش از ارائه تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار باید در مورد اجزای اصلی مدل کسب و کار و تفاوت های بیزینس پلن و بیزینس مدل اطلاعات لازم را به دست آورید. به طور کلی بیزینس مدل به سه جزء مهم تقسیم‌بندی می‌شود:

۱. عرضه

بدین معنی که چه چیزی را چگونه و به چه افرادی عرضه می‌نمایید؟ آیا صنعتی که ارائه می‌دهید به میزان کافی جذاب است و یا خدماتی که به مشتری ارائه می‌دهید، چقدر برایش ارزش و اهمیت دارد؟

۲. درآمد

از این عرضه چطور می‌توانید کسب درآمد کنید؟ آیا پروسه فروش شما تکرارپذیر خواهد بود؟ و در نهایت آیا می‌توانید درآمدهای آینده خود را پیش بینی کنید؟

۳. پایداری

آیا این کسب و کار مزایای رقابتی دارد؟ چگونه می‌توانید درآمد حاصل را حفظ کنید؟ و اینکه آیا برای خارج شدن از کسب و کار برنامه خاصی دارید؟

 

انواع مدل های کسب و کار

در این مطلب در خصوص تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار بهتر است با انواع بیزینس مدل ها آشنا شوید. شما برای شروع کسب و کارتان مجبور به ابداع یک مدل جدید نیستید، چرا که بیشتر کسب و کارهای راه اندازی شده از مدل های آماده و موجود استفاده می کردند و تنها برای حفظ فضای رقابتی تغییراتی در آن داده و در واقع آن را اصلاح می‌کردند.

در این بخش لیستی از انواع مختلف مدل های کسب و کار را برای شروع کار به شما معرفی می‌کنیم:

  1. مدل تبلیغات

این نوع از مدل کسب و کار مدت زیادی است که رواج پیدا کرده است و با فرارسیدن نسخه‌های آنلاین، شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است. اصول این نوع مدل کسب و کار در حوزه تولید محتواست و سعی دارد مردم را به تماشا کردن و یا خواندن متون ترغیب کند. در مدل کسب و کار تبلیغاتی شما با دو گروه از مشتریان سروکار دارید، سفارش دهندگان تبلیغ و بازدید کننده.

شاید فردی که تنها مطلب را می‌خواند به شما پولی پرداخت نکندف اما فردی که سفارش می‌دهد قطعاً پول خواهد داد. مثال‌های واضحی از بیزینس مدل تبلیغاتی، یوتیوب، نیویورک تایمز و CBS

  1. مدل وابسته

بیزینس مدل وابسته و یا Affiliate بسیار مشابه مدل تبلیغاتی است اما تفاوت‌هایی نیز دارد. این مدل اکثرا در اینترنت مشاهده شده و به جای تبلیغات به صورت بصری، از لینک‌هایی که در محتواها جای گرفته‌اند استفاده می‌کند. برای مثال اگر شما یک سایت معرفی کتاب داشته باشید، می‌توانید چندین لینک از آمازون در مطلب خود بگنجانید و به کاربران تبلیغ خرید آن کتاب را ارائه دهید.

آمازون نیز در ازای مشتریانی که از جانب سایت شما می‌آیند به شما پورسانت پرداخت می‌کند. مثال‌هایی از این مدل کسب و کار: Toptenreviews و the wire cutter

  1. مدل واسطه‌گری

این مدل با نام Brokerage مشهور است که خریداران را می‌تواند به فروشندگان لینک دهد و در ازای هر معامله در آن از هر دو طرف پورسانت بگیرد. این مدل کسب و کار یکی از رایج‌ترین مدل‌ها در دنیای امروز است که بنگاه‌های معاملات ملکی نیز از این دست هستند. نمونه‌های دیگری از کسب و کار واسطه گری: Remax و Road runner transportation systems

  1. مدل منبع‌یابی به صورت جمعی

اگر قادر باشید تعداد زیادی از افراد را جمع کنید تا برای سایتتان محتوا بنویسند، از مدل crowdsourcing استفاده کرده اید. این بیزینس مدل معمولا با مدل تبلیغاتی ترکیب می‌شوند تا به سود بیشتری دست یابند. به عنوان مثال کمپانی Threadless طرح‌های تیشرت‌های خود را توسط طراحان ثبت کرده و در ازای آن درصد فروش به آن‌ها پرداخت می‌کند. مثل شرکت‌های Cuusso, youtube, threadless و P & G connect and develop

  1. مدل سفارشی‌سازی

بعضی از کسب و کارها خدمات و محصولات موجود را با یک عنصر سفارشی، تولید کرده و برای هر مشتری سفارش مخصوصی ارائه می‌کنند، برای مثال یک آژانس مسافرتی برای رویدادها و سفرهای مشتریان پولدار خود، مسافرتی سفارشی را رزرو می‌کند. بیزینس مدل سفارشی‌سازی را می‌توانید در کتونی‌های سفارشی شرکت نایک مشاهده کنید.

  1. مدل واسطه‌زدایی

اگر قصد فروش محصولی را دارید، سعی کنید آن را از کارخانه مستقیماً به قفسه‌های فروشگاه ببرید و واسطه‌ها را حفظ کنید. واسطه‌زدایی زمانی صورت می‌پذیرد که بتوانید افراد را از این زنجیره حذف کرده و اجناس را مستقیماً به دست مصرف کننده برسانید. بدین ترتیب قیمت‌های پایین‌تری برای مشتریان خود ارائه خواهید داد. از نمونه بیزینی مدل واسطه‌زدایی می‌توان شرکت‌های dell و Casper را نام برد.

  1. مدل لیزینگ

لیزینگ برای محصولاتی که گران هستند استفاده می‌شود، در کسب و کارهایی که محصولات گران قیمتی وجود دارد که مشتریان از پس پرداخت کامل آن بر نمی‌آیند، می‌تواند مدتی آن محصول را اجاره کند تا هزینه کامل آن را بپردازد. همانند صنایع خودرو

  1. مدل دسترسی کم

در این مدل از کسب و کار، افراد خدمات کمتری را با قیمت‌های پایین‌تری ارائه می‌دهند. همانند خطوط ارزان هواپیمایی و یا مبلمان IKEA در این دو کسب و کار، دسترسی اندک بدین معناست که مشتری باید خدمات جانبی را خریداری نماید.

  1. مدل فریمیوم

در این مدل بعضی قسمت‌ها در سرویس‌ها و محصولات به صورت رایگان به مشتریان ارائه می‌دهند و برای دسترسی به امکانات بیشتر هزینه دریافت می‌کنند. مدل فریمیوم همانند نسخه‌های آزمایشی و یا دمو نیست که مشتری در طول زمان مشخصی بتواند از آن استفاده کند، بلکه به معنی دسترسی داشتن به بخش‌های محدودی از سرویس‌ها و یا خدمات است و برای دستیابی به بخش‌های نامحدود باید هزینه پرداخت نماید. این بیزینس مدل در لینکدین، mail chimp و evernote به کار رفته است.

  1. مدل تقسیم‌بندی

د این مدل شما به جای فروش کل یک محصول، تنها قسمتی از آن را می‌فروشید. به عنوان مثال شما یک خانه دارید که فقط هنگام تعطیلات در آنجا هستید، بدین صورت می‌توانید در مدتی که در آنجا نیستید ان را اجاره دهید. این مدل در Disney vacation club کاربرد دارد.

طرح کسب و کار

پیش از اینکه به تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار بپردازیم با مفهوم طرح کسب و کار باید بیشتر آشنا شوید. طرح کسب و کار دلیل حضور افراد را در دنیای کسب و کار توضیح می دهد. شاید فردی بخواهد خدمات مدیریتی مقرون به صرفه و باکیفیتی را ارائه دهد و یا در یک منطقه بسیار شلوغ کافه‌ای باز کند و انواع دمنوش‌های خاصی را به مشتریان ارائه دهد.

این‌ها همه طرح‌های کسب و کار هستند که با بیانیه ماموریت و خلاصه مدیریتی شروع می‌شوند.

نام شرکت، نوع دفنر و یا تاریخ شروع کار، همگی طرح کسب و کار هستند و بخش دیگری از آن سابقه کار و مدارک شما خواهد بود. صاحبان کسب و کارهای مختلف اغلب برای افزودن میزان زیادی جزئیات، رزومه و سوابق کاری خود را به این طرح الحاق می‌کنند. طرح کسب و کار استراتژی‌های بازاریابی را برای شما فهرست می‌کند.

افرادی که در کسب و کار خود به دنبال سرمایه و یا وام هستند باید این اطلاعات مالی را به طرح کسب و کار خود اضافه کنند.

چه زمانی باید طرح کسب و کار را بنویسید؟

اگر صاحب کسب و کار هستید و تاکنون هیچ طرحی ننوشته‌اید و در واقع پلن ندارید بهتر است که فورا به فکر باشید چرا که کسب و کارها بدون داشتن طرح تجاری و پلن مناسب، شکست خواهند خورد. باید توجه داشته باشید که طرح کسب و کار در واقع یک نقشه راه برای شماست و اجزای کسب و کار بدون داشتن برنامه پیش نخواهند رفت. پس زمان نوشتن بیزینس پلن در ابتدای شروع کسب و کار است.

 

تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار

حال که با مفاهیم بیزنس پلن و بیزینس مدل آشنا شدید بهتر می‌توانید تفاوت‌های میان آن‌ها را تشخیص دهید. در این بخش ۵ تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار به زبان ساده را برای شما بیان می‌کنیم:

  1. طرح کسب و کار، برنامه‌ریزی ها، استراتژی‌ها و همچنین عملکرد مالی کمپانی‌ها را مشخص می‌کند، اما مدل کسب و کار نحوه رسیدن افراد به پول را مشخص می‌نماید. در واقع مدل کسب و کار یک ابزار بصری است اما طرح کسب و کار مبنی بر ارقام و متون بوده است. همچنین طرح به جذب سرمایه کمک کرده و مدل به راه اندازی کسب و کار کمک می‌کند.
  2. طرح کسب و کار ساختاری نسبتاً ثابت داشته در حالی که مدل کسب و کار ساختاری کاملاً پویا دارد.
  3. در اکثر موارد طرح کسب و کار به عوامل درونی سازمانی می‌پردازد اما مدل کسب و کار بیشتر به مشتریان پرداخته است. به طور کلی طرح به از دید مشتریان و صاحبان به کسب و کار نگاه می‌کند اما مدل بیشتر بر ارزش مشتری تمرکز دارد.
  4. مدل کسب و کار یک فرآیند یادگیری است که، مشتریان، منابع درآمد، محصول و میزان هزینه‌ها را مشخص می‌کند، اما در طرح یک کسب و کار تمامی این موارد به عنوان اصل مطرح می‌شوند.
  5. مدل کسب و کار تنها در یک صفحه نگارش می‌شود اما طرح کسب و کار ممکن است صد صفحه ارائه شود.

جمع بندی

در این بخش شما را با ۵ تفاوت طرح کسب و کار و مدل کسب و کار به زبان ساده آشنا کردیم. در شرایطی که همه کسب و کارها به شدت رقابتی شده‌اند و بنگاه‌های مختلف اقتصادی نمی‌توانند با این شرایط و بدون داشتن استراتژی‌های مخصوص، مدل کسب و کار و همچنین طرح کسب و کار رقابت کنند. اهمیت این مسئله روشن می‌شود. با وجود تفاوت های بیزینس پلن و بیزینس مدل متوجه شدید که هر کدام از آن‌ها را باید در جایگاه خود بررسی و انجام دهید.

حال با دلایل اهمیت طرح و مدل کسب و کار و انواع مدل‌های موجود نیز آشنا شدید، می‌توانید کسب و کار خود را قدرتمند توسعه داده و از این طریق در کسب و کارتان غول نهایی باشید. این روزها همه صاحبان کسب و کارهای موفق نیاز به بیزینس پلن و بیزینس مدل را به شدت احساس کرده‌اند و دریافتند که در هر مرحله و یا جایگاهی از کسب و کار باید استراتژی‌های آن‌ها بر طبق این دو اصل مهم باشد تا بتوانند در کسب و کارشان موفق باشند.

برخی از سوالات رایج:

۱. اجزای اصلی مدل کسب‌وکار چیست؟

۱. عرضه
۲. درآمد
۳. پایداری

۲. انواع مدل کسب‌وکار را نام ببرید؟

۱. مدل تبلیغات
۲. مدل وابسته
۳. مدل واسطه‌گری
۴. مدل منبع‌یابی

۳. زمان مناسب برای نوشتن طرح کسب‌وکار چه زمانی است؟

موردی که در ابتدای شروع هر کسب‌وکار باید به آن توجه کنید نوشتن طرح کسب‌وکار است که بر همین اساس دید روشن و واضح از تمامی مسیر به دست می‌آورید.




تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی منشور هویت برند ، ۷ نمونه منشور هویت برند شرکت‌های ایرانی و خارجی

برای ساختن یک برند عوامل متعددی تاثیرگذار هستند و راهی طولانی در پیش خواهید داشت؛ یکی از عوامل شناخته شده که در ساخت برند، منشور هویت برند است. منشور هویت برند در واقع یک منشور شش ضلعی است که نمایانگر المان‌های اصلی برای ساختن یک هویت از یک برند است.

هویت برند معمولاً نقش مهمی در درک قسمت داستان‌پردازی یا استوری تلینگ دارند. این منشور برای تجارت‌ها کمک نهایی به شمار می‌رود و به تجارت‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند برند خود را تقویت کند و به طور مداوم ارزش‌های اصلی آن‌ها را به نمایش می‌گذارد .

از جمله شش المان اصلی که برای ساختن یک منشور هویت برند تأثیرگذار است بدنه، فیزیک، شخصیت، فرهنگ، رابطه بازتاب و تصویر برند است. نمونه منشور هویت برند «کاپفرر کانسپتی» است که توسط «چین نوئل» که پروفسوری در زمینه مارکتینگ استراتژی بود، طراحی شده است.

این مدل در واقع اصلی‌ترین راه برای درک بصری المان‌های هویت برند است. یک برند همیشه مشخصات دقیقی دارد و این مشخصات دقیق به وسیله المان‌های بصری به نمایش گذاشته می‌شود تا قابل شناسایی باشد.

برای این که یک برند بتواند هویت قدرتمند و به یادماندنی و در عین حال موفق داشته باشد، لازم است تا هارمونی و هماهنگی بین المان‌های منشور هویت برند خود را ایجاد کند. هدف از منشور هویت برند این است که یک کمپانی بتواند نقاط مختلف برندش را بشناسد و در جهت ارتقای مدیریت توانایی مدیریت خود عمل کند.  این کار در نهایت سبب می‌شود تا کاربرانی که از این برند استفاده می‌کنند، بتوانند داستان برند را رساتر از قبل عنوان کنند .

حال که با منشور هویت برند آشنا شدیم، بیایید تا با ۶ قسمت مختلف این منشور به صورت دقیق آشنا شویم و بهتر درک کنیم که منشور هویت برند چیست؟

برای منشور هویت برند ابتدا باید از قسمت‌های فردی شروع کنید. اولین بخش از هویت منشور برند، بدنه یا فیزیک آن است. فیزیک همان طور که از اسمش پیدا است، قسمت فیزیکی شخصیت برند است. این یعنی تمام چیزهایی که به مخاطبین شما کمک می‌کند تا به صورت بصری برند شما را درک کند.

از جمله این موارد می‌توان به لوگو، سر آیکون‌ها، حالت‌های رنگی و حتی نحوه ارائه کالا اشاره کرد  تمام ویژگی‌های بصری یک برند و رنگی که برای یک سازمان به کار برده می‌شود، سبب میگردد تا تصویری جذاب برای مخاطب از فیزیک برند شما ساخته شود و در نهایت به ایجاد یک برند محبوب کمک می‌کند .

شخصیت برند

یکی دیگر از مواردی که در منشور هویت برند بررسی می‌شود، شخصیت برند است. اگر فیزیک برند شما، صورت شما باشد شخصیت آن برند صدای شماست. شخصیت برند نه تنها بیانگر این است که چه حرفی می‌زنید، بلکه به این موضوع اشاره دارد که چگونه حرف را بیان می‌کنید و چگونه با مخاطبین و مشتریان خود ارتباط برقرار می‌نمایید.

انتخاب فونت‌ها تا تن صدای هر کدام از کسانی که برای برند شما کار می‌کنند با مخاطبان‌تان، از جمله مواردی است که به ایجاد شخصیت برند شما کمک می‌کند. شخصیت برند در واقع همانند انسانی می‌ماند که داخل برند شما پنهان شده است و تمام ویژگی‌های انسانی را دارد. به طور مثال شما باید شخصی حقیقی را تصور کنید که داخل اتاق با برند شما در حال گفت‌وگو است چیزی که شخص می‌بیند، می‌شنود و با آن صحبت می‌کند، تشکیل دهنده شخصیت برند شما است.

به طور مثال اگر بخواهیم در خصوص شخصیت برند «نایکی» صحبت کنیم، باید بگوییم که معمولاً برای این برند اعتماد به نفس، رقابت، ریسک پذیر بودن و ورزشکار بودن به عنوان شخصیت اصلی عنوان می‌شود و در حالت کلی استوری تلینگی که این مجموعه دارد به پیروزی می‌رسد.

اگر دقت کنید «نایکی» برای تبلیغات برند خود معمولاً از ورزشکارانی استفاده می‌کند که ژست آن‌ها و نحوه صحبت‌شان به گونه‌ای است که همگی از استقامت سرچشمه می‌گیرند و شعار تبلیغاتی برند را آشکار می‌کند.

فرهنگ برند

یکی دیگر از بخش‌های منشور هویت برنگ برند فرهنگ برند شما است. این که برند شما در کجا خلق شده است، کجا زندگی می‌کند و اعتقادات آن چیست و چه چیزی را ارزشمند می‌داند، همگی سبب تشکیل فرهنگ برند شما می‌شود. فرهنگ یکی از مهم‌ترین وجه‌ها برای کمپانی‌های خلاق است که برای بیان کردن هدف و ماموریت برند به کار برده می‌شود .

معمولاً تاثیرگذارترین بخش هر برند فرهنگ آن است که نه تنها روی مصرف کننده‌های کالا یا خدمات آن‌ها اثر بخشی دارد، بلکه روی افرادی که برای آن را نیز فعالیت می‌کنند نیز تأثیرگذار است. برای این که بتوانید فرهنگ برند خود را مشخص کنید لازم است تا از خود بپرسید که برند من به چه دلیلی به وجود آمده است و همین موضوع سبب می‌شود ساخت کالا و یا خدمات شما هدفی پنهان داشته باشد که بسیار ارزشمند است .

ارتباطات برند

یکی از بخش‌هایی که در هر برندی تأثیر مهمی می‌گذارد ارتباطات برند است. ارتباطات معمولاً می‌تواند بین برند و مصرف کننده آن برند و یا بین برند و کارکنان آن برند ایجاد شود. برند و ارتباطات بسیار بیشتر از یک معامله مالی مورد اهمیت قرار می‌گیرد این که چگونه یک برند با مشتریان خود تعامل می‌کند و چگونه نیازهای آن‌ها را می‌شنود و برطرف می‌کند، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش‌های تشکیل دهنده در منشور هویت برند است.

یک رابطه خوب می‌تواند از ارتباط شما در شبکه‌های اجتماعی تا رفتار کارکنان شما در فروشگاه‌ها و یا دفتر کار شما گسترده شود و تاثیرگذار باشد. اگر رابطه قوی را به مصرف کننده برند خود هدیه دهید در ازای آن می‌توانید وفاداری مشتری خود را دریافت کنید و مشتری شما به عنوان یک مشتری وفادار فعالیت خواهد کرد.

از جمله مثال‌هایی که می‌توان برای این بخش زد، کمپانی «اپل» است که رابطه خوبی با مشتری و مصرف کننده ایجاد می‌کند. این برند نه تنها در طراحی کالای خود حتی در زمان فروش نیز برای فروشگاه‌هایش مکان‌های را تدارک دیده تا به شما برای انتخاب کالا و سرویس مدنظر خدمات بهتری ارائه دهد. این رابطه سبب می‌شود تا تمام نیازهای مشتری سریع‌تر تامین گردد.

بازتاب برند

پنجمین بخش از منشور هویت برند بازتاب است. بازتاب این معنی را به شما می‌دهد که شما می‌خواهید که چه کسی مصرف کننده شما باشد و با چه جامعه هدفی ارتباط می‌گیرید. برای مثال ممکن است یک کمپانی لوازم آرایشی جامعه هدف خود را سنین ۲۰ تا ۳۰ سال در نظر بگیرد و ممکن است کمپانی دیگری جامعه خود را خانم‌های میان‌سال در نظر گرفته باشد.

زمانی که شما جامعه هدف خود را مشخص کنید می‌توانید بهتر از قبل در حوزه برندینگ فعالیت کنید و در نهایت جلب رضایت مشتری خود و جامعه هدف‌تان را به دنبال داشته باشید. ه

تصویر خود در منشور هویت برند

تصویر خود یکی دیگر از بخش‌های منشور هویت برند است که مصرف‌کننده شما را در ایده‌آل‌ترین حالت ممکن تصور می‌کند. تصور کردن این موضوع به برند اجازه می‌دهد تا موثر تر از قبل در خدمت مصرف‌کننده‌ها باشد و تصمیم بگیرد که چگونه و با چه ارتباطی بتواند در زندگی شخصی جامعه هدف خود مثبت عمل کند و مفید باشد.

در واقع تصویر خود یک ارتباط دو طرفه و یک معامله دو سر سود هست چرا که مصرف کننده همواره می‌خواهد تا برند خود در بهترین حالت باشد و در عین حال آن برند تلاش می‌کند تا با ایجاد شرایط مساعد مصرف‌کننده خود را به ایده‌آل‌ترین حالت خود برساند .

مونتاژ کردن منشور هویت برند

در حالت کلی منشور هویت برند دارای شش وجه است که هر کدام از این وجه‌ها کاملا به صورت جداگانه هستند و می‌توانیم آن‌ها را در داخل دسته‌بندی‌های کوچک‌تری قرار بدهیم. به طور مثال می‌توان دسته‌بندی زیر را عنوان کرد:

  • تصویر فرستنده: در این گروه فیزیک و شخصیت قرار می‌گیرند و به نحوه‌ای که برند خود را ارائه می‌دهید اشاره دارد.
  • تصویر گیرنده: بازتاب و تصویر خود در این گروه است و اشاره به چگونگی دیدگاه مشتری به برند شما دارد.
  • برون سازی: لوگو، تبلیغات، کالا ها، خدمات، و… و تمامی بخش‌ها به رابطه مربوط می‌گردد و تمام المان‌هایی که مشتری برند شما آن را می‌بیند در این بخش قرار می‌گیرند.
  • درون سازی: این مورد شامل ارزش‌ها، منابع انسانی، سیاست‌ها، مدیریت و … می‌شود که مستقیما اشاره به “فرهنگ” دارد.

نحوه استفاده از منشور هویت برند

شاید برای شما این سوال به وجود بیاید که منشور هویت برند در کدام قسمت است که به کار ما می‌آید و درواقع کاربرد منشور هویت برند برای ما چیست؟ باید بگوییم که اگر شما به هنگام برندینگ با توجه به هرکدام از این بخش‌ها پیش بروید، به هنگام تکمیل منشور خود با سوال‌هایی رو‌به‌رو می‌شوید که به شما کمک می‌کند تا قدم‌های بیشتر و دقیق‌تری را بردارید. هدف هر فردی ایجاد کردن تصویری استوار در ذهن مصرف‌کننده برند شما است.

شما می‌توانید پس از ساختن منشور هویت برند شخصی خودتان به سمت برند کانسپت حرکت کنید که کمک می‌کند که یک تجارت را توضیح دهید. مدلی که خلق می‌کنید شما می‌توانید به سمت تصمیمات بهتری پیش بروید. برای این که بتوانید استراتژی برندینگ خود را بشناسید، باید منشور خود را بهتر طراحی کنید و بشناسید.

اگر شما ابعاد هویت برند و اصول اساسی منشور هویت برند را بشناسید، این موضوع به شما کمک می‌کند که فاکتورهایی که سبب فروش و تکمیل فرآیند نفوذ در بازار را تقویت کنید. برای این که برند شما در لیست وفاداری مشتریان شما قرار بگیرد باید نام برند شما به تدریج در لیست بلند و سپس کوتاه و در نهایت در لیست برندهای وفاداری شما قرار بگیرد.

اگر شما برندهایی را به وجود می‌آورید و فاکتورهایی بی نقص را در نمونه منشور هویت برند ایجاد می‌کنید، مشتریان بیشتری به وجود می‌آید و تعداد بیشتری از این مشتریان شما حفظ خواهد شد.

برای این که مسیر مشخص شده در روشن باشد لازم است که شما با این منشور هویت برند خودتان آشنا باشید. برای این که بتوانید مسیری روشن را در این راستا تعیین کنید لازم است که هر کدام از برندها با فاکتورهای متفاوت مرتبط باشد. برای این که بتوانید برند خود را بهتر شناسید و در راستای ایجاد بهتر این برند اقدام کنید لازم است که از یک مشاور برندسازی یا برندسازی مجدد کمک بگیرید. همچنین می توانید از استراتژی توسعه برند هم استفاده کنید.

اهمیت نام برند

یکی از مهم‌ترین بخش‌های هویت برند شما نام برندتان است. ممکن است که برخی از سازمان‌ها تنها از یک نماد برای ارتباطات خود استفاده کنند اما با توجه به فعالیتی که دارند سبب شده تا در ذهن مخاطبان‌شان نقش ببندند و بهتر از قبل فعالیت کنند. ممکن است که برای شما سوال به وجود بیاید که آیا نام شما می‌تواند سبب توصیف عملکرد برند شما گردد یا حتی می‌تواند ایده‌ای که سبب شکل‌گیری این برند شده است را عنوان کند و نشان دهد؟ یا حتی نام شما می تواند فعالیتی که قرار است در آن حوزه داشته باشید را عنوان کند؟

این یعنی نامی که برمی‌گزینید باید دارای واژگان عام، توصیفی، الهام بخش و واژگان هنری و حتی علایم تجاری باشد. باید بگوییم که نباید نام تجرای شما کاملا عام باشد به طور مثال شما نمی‌توانید نام تجاری نظیر شرکت کیف داشته باشید.

برای نام‌گذاری برند خودتان شما باید ده‌ها و یا صد‌ها نام را در نظر بگیرید و سپس یک نام درست را برگزینید. نامی که انتخاب می‌کنید بهتر است که توسط رقیب شما انتخاب نشده باشد و حتما متفاوت باشد چرا که ممکن است با رقیب‌تان اشتباه گرفته شود و در نهایت مشتریان وفاداری که دارید را بر حسب تصادف از دست بدهید.

در انتخاب نام باید مسائل مختلفی را در نظر بگیرید. به طور مثال نامی که شما نمی‌توانید برای آن آدرس اینترنتی و یا آدرس سوشیال مدیا تعیین کنید باید انتخاب نگردد. برای این که نامی درست با توجه به منشور هویت برند خود تعیین کنید، راهی دشوار خواهید داشت که مشکلات زیادی را برای شما به دنبال می‌آورد اما در این راه مشاوران زیادی هستند که به شما کمک می کنند. معمولا نام اگر به گوش مخاطب آشنا باشد بهتر است چرا که بیشتر افراد با اسم‌هایی که برای اولین بار می‌شنوند، ارتباط برقرار نمی‌کنند.

مثال‌هایی از منشور هویت برند شرکت‌های ایرانی و خارجی

  1. لوگوی بنز
  2. بررسی‌ دقیق محصولات در دیجی کالا
  3. قوطی‌های پپسی
  4. لوگوی مک دونالد
  5. کیفیت بالای محصولات اپل
  6. اسم «پفک»
  7. الکترونیکی بودن خدمات بانک سامان

جمع بندی

در اصول منشور هویت برند، لوگوها ستاره‌های هویت برند شما هستند که بسیار از دید مخاطب مهم‌اند. نشانه‌های رمزی، محتوا، رنگ و تصویر سازی و حتی عناصری که سبب بازشناخت ناخودآگاه یک برند می‌شود، در لوگو اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. ممکن است بسیاری از افراد نام شما را فراموش کنند اما در بیشتر مواقع لوگوی شما در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.

لوگو در واقع هر نوع نشانه و یا ترکیبی از اسم و نشانه است که با توجه به ویژگی‌های گرافیکی در تشخیص محصولات و خدمات از منبعی به منبع دیگر طراحی می‌گردد. معمولا برای اشکال متفاوت برند، واژگان متفاوتی به کار برده می‌شود. علائم اسمی بیشتر مواقع چاپی هستند اما می‌توانند با برخی ویژگی‌های گرافیکی ادغام شود.

امضاها دارای نام و نمادهای متفاوتی هستند و بیشتر برندها، نماد‌های شناخته شده‌ای دارند که بدون هیچ نشان اسمی کاربرد دارند مانند برند «بنز». اگر توجه کنید در این راستا برندهایی نظیر «آدیداس» هم وجود دارند که در لوگو آن‌ها نام دیده می‌شود و با گذشت چندین سال همچنان با این لوگو و نام شناخته شده‌اند. با مدل‌سازی برند خودتان و شناخت منشور هدف برند می‌توانید یک لوگوی کامل و به‌روز شده داشته باشید.

برای این که لوگوی شما کامل گردد باید تجربیات بیشتری در این راستا به دست بیاورید. لوگویی که شما انتخاب می‌کنید نباید منسوخ شده باشد و باید نمایانگر هویت برندتان گردد تا در راستای شناسایی برند تاثیرگذار باشد. به طور مثال شما حتی از قوطی های «کوکا کولا» برندش را شناسایی می‌کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چه مواردی در منشور هویت برند بررسی می‌شود؟

۱. شخصیت برند
۲. فرهنگ برند
۳. ارتباط برند
۴. بازتاب برند

۲. مونتاژ کردن منشور هویت برند شامل چه مواردی می‌شود؟

۱. تصویر فرستنده
۲. تصویر گیرنده
۳. برون سازی
۴. درون سازی

۳. اهمیت نام برند را توضیح دهید؟

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در منشور هویت برند و برندسازی موردتوجه قرار می‌گیرد اهمیت نام برند است. بر همین اساس لازم است تا نامی مناسب برای برند خود انتخاب کنید که سایر افراد و کسب‌وکارها شما را با نام برندتان می‌شناسند.




تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف تبلیغات ، معرفی 16 نمونه استفاده مناسب از تبلیغات [Advertising]

یکی از مهم‌تریم روش‌هایی که بازاریابی برای رسیدن به هدف خود دارد استفاده از تبلیغات است اما واقعا تبلیغات چیست ؟ و چه کمکی به ما می کند همه ما تا به حال با انواع مختلف تبلیغات روبرو شده‌ایم و می‌دانیم که به چه چیزی تبلیغ گفته می‌شود. با این حال ما در این مقاله سعی داریم تا با ارائه تعرفی اصولی و بیان چند مورد، بحث در مورد این موضوع را به سطح عمیق‌تری ببریم.

تبلیغات چیست؟

حتماً نام علم بازاریابی به گوشتان خورده است. این علم به شما می‌گوید که منابع و توانایی‌های خود را در چه جهتی به کار بگیرید، تا بتوانید محصولات و خدمات خود را به فروش رسانده و از آن‌ها سودآوری کنید.

تبلیغات یک فعالیت برای آگاهی رسانی و معرفی محصول جدید به بازار است، که هدف آن فروش یک محصول یا خدمات به مخاطبان هدف است. این یکی از قدیمی‌ترین اشکال بازاریابی است، که تلاش می‌کند بر عملکرد مخاطبان هدف خود نسبت به خرید، فروش یا انجام کار خاصی تأثیر بگذارد. تبلیغات می‌تواند گروه کوچکی را هدف قرار دهد یا عمومی باشد یعنی برای افراد زیادی ساخته شود.

اگر چه تبلیغات بسیار قدیمی‌تر از تکنولوژی است، با این حال با ظهور عصر کامپیوترها، تبلیغات به دو دسته سنتی و دیجیتال تقسیم شده است. تبلیغات سنتی مربوط به تبلیغات چاپی، تلویزیونی و رادیویی است که بیش از ۱۵۰ سال محبوب بوده است. تبلیغات چاپی مؤثرترین تبلیغ برای مشاغل است زیرا حول یک مخاطب هدف که شخصاً آگهی‌ها را از طریق، روزنامه‌ها و نامه‌های تبلیغاتی دریافت می‌کنند ، شکل می‌گیرد.

تبلیغات دیجیتال حول هرگونه فعالیت تبلیغاتی به صورت آنلاین مانند تبلیغات بر اساس کلیک ، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و غیره می‌چرخد. این شکل از تبلیغات ارزان‌تر و ردیابی آن آسان‌تر است، بنابراین به شکل گسترده‌ای از بازاریابی تبدیل شده است.

تفاوت بازاریابی و تبلیغات چیست؟

اکثر مردم تلاش می‌کنند بین بازاریابی و تبلیغات تفاوت قائل شوند، تشخیص این که آن‌ها یکسان نیستند برای کسب و کارها مهم است. برای آشنایی بیشتر ابتدا باید با مراحل اصلی بازاریابی بخوبی آشنا شوید تا تفاوت های آنها را درک نمایید.

خوب است که به بازاریابی به عنوان یک چتر بزرگ نگاه کنید، که کل فرآیند جذب مخاطب به یک محصول یا خدمات زیر آن قرار می‌گیرد. تبلیغات فقط یکی از زیر مجموعه های زیادی است که به این روند کمک می‌کند. بنابراین بازاریابی یک برنامه کلی برای سازمان‌ها و شرکت‌ها است که با توجه به مراحلی مانند تحقیقات اولیه، نیازها  سایر موارد شکل می‌گیرد. در این بین ممکن است تبلیغات نیز جایی در این برنامه داشته باشد.

اهمیت تبلیغات در بازاریابی چیست؟

  • تبلیغات محصول

ایجاد تبلیغات محصول اولین و مهم‌ترین قدم در چرخه حیات محصول است. این به عنوان مقدمه‌ای برای یک محصول عمل می‌کند و می‌تواند راهی عالی برای شناساندن نام تجاری شما در جهان باشد.

  • ایجاد تقاضا

قبل از تولید یک محصول، پیش‌بینی‌های فروش به منظور منطقی‌سازی هزینه تولید تخمین زده می‌شود. پس از ایجاد یک محصول، فروش باید به واقعیت تبدیل شود و تبلیغات مؤثر، راهی است که مشاغل می‌توانند محصول را به دنیا معرفی کنند.

  • کنترل و پیگیری

امروزه با رشد تکنولوژی در ابعاد مختلف زندگی، تبلیغات نیز دستخوش تغییراتی شده است. کسب و کارها می‌توانند میزان دیده شدن و بازخورد گرفتن تبلیغات خود را از روی تعداد کلیک‌ها محاسبه کنند. این ویژگی به کمک بازاریابی آمده است. چرا که مسئولان بازاریابی در شرکت‌ها پس از این قادر خواهند بود با توجه به بازخوردی که از تبلیغات دریافت می‌کنند، اقدامات بعدی را انجام دهند.

  • رقابت

تبلیغات به شما امکان می‌دهد تجارت خود را در صحنه عمومی در برابر رقیب خود قرار دهید. چگونگی عکس‌العمل شما و رقیب شما بسیار مهم است زیرا بازار را شکل می‌دهد. درواقع ترکیب تبلیغات و رقابت اگر به درستی تنظیم شود می‌تواند برد بزرگی به همراه داشته باشد. در همین راستا می توانید مقاله ” استراتژی اقیانوس آبی ” را مطالعه نمایید.

انواع تبلیغات چیست؟

پیش‌تر وقتی گفتیم تبلیغات چیست ، بیان کردیم که انواع تبلیغات به دو دسته اصلی، سنتی و دیجیتال تقسیم می‌شود. در این بخش می‌خواهیم انواع هر یک را به صورت جداگانه معرفی کنیم.

  • تبلیغات سنتی

تبلیغات سنتی به نسل تبلیغاتی که پیش از تولد تکنولوژی‌های کامپیوتری نوین وجود داشت گفته می شود. البته این تبلیغات هنوز هم استفاده می‌شوند و به هیچ عنوان از ردی خارج نشده‌اند.

  • تبلیغات چاپی

تبلیغات چاپی شامل آگهی هایی است که در روزنامه‌ها، مجلات، نشریه‌های دیگر، تراکت‌ها و غیره چاپ می‌شود. اگر چه امروزه روزنامه‌ها و مجلات کمتر خریداری می‌شوند، اما هنوز هم روشی مؤثر هستند. در این بین تراکت‌ها شاید بیشترین تأثیر را داشته باشند. تصور کنید برای خرید بیرون رفته‌اید و شخصی تراکتی درمورد یک فروشگاه لباس به شما می‌دهد. امکان زیادی وجود دارد که در گشت و گذار خود سری به آن فروشگاه نیز بزنید. بنابراین تبلیغات چاپی هنوز هم تأثیر و مخاطبان زیادی دارد.

  • بیلبوردها

این شیوه از انتشار تبلیغات در این عصر که افراد زمان زیادی را در بزرگراه‌ها و بیرون از منزل می‌گذرانند، مؤثر است. اگر کسب و کارها و شرکت‌ها بتوانند در بیلبورد خود برای بیننده حس کنجکاوی ایجاد کنند، موفق‌تر نیز خواهند بود. توجه داشته باشید که بیلبوردها باید به گونه‌ای باشند که در چند ثانیه کوتاه بتوان آن‌ها را خواند و پیامشان را دریافت کرد. بنابراین می‌توانیم نتیجه بگیریم که خلاقیت در طراحی آن ها حرف اول را می‌زند و بنابراین می‌تواند نتیجه خوبی به دنبال داشته باشد.

  • تبلیغات تلویزیونی

تبلیغات تلویزیونی سال‌های بسیاری از شیوه‌های طراز اول تبلیغات بود. با این حال با ظهور تکنولوژی جایگاه آن تنها کمی متزلزل شده است. البته این بستر هنوز هم کارایی خود را دارد. برای محصول‌هایی که مخاطب عام دارند، یکی از بهترین گزینه‌ها، تبلیغات تلویزیونی است.

  • تبلیغات رادیویی

برمی‌گردیم به این واقعیت که امروزه افراد زمان زیادی را در حال رانندگی هستند و بسیاری از این افراد به رادیو گوش می‌دهند. تبلیغات رادیویی و تلویزیونی در بسیاری مواقع مشابه است، با این حال برای ساخت یک تبلیغ خوب رادیویی، باید توجه شود که به دلیل عدم وجود جلوه‌های بصری، نیاز به تأمل بیشتر و انتخاب جملات تأثیرگذارتر بسیار مهم است. این مورد وجه تمایز تبلیغات رادیویی با تلویزیونی است.

تبلیغات دیجیتالی

عصر رایانه‌ها و اینترنت، تبلیغات را دستخوش تغییرات بزرگی است. اینترنت توانسته است بسترهای مختلف و جدیدی برای بیان احساسات و عقاید ایجاد کند، که افراد می‌توانند هرآنچه می‌خواهند را در آن به اشتراک بگذارند. کسب و کارها از این امکان به نفع خود استفاده کرده و تبلیغات خود را با استفاده از اینترنت به دست مخاطبان خود می‌رسانند.

  • تبلیغات شبکه‌های اجتماعی

پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی روز به روز در حال رشد هستند. این رشد به معنی گسترش آن‌ها بین مردم و در نتیجه کاربر بیشتر است. بنابراین کسب و کارها می‌توانند از این فرصت استفاده کنند و خود را به مجموعه بزرگ‌تری از مخاطبان بشناسانند. البته این موضوع را نباید نادیده گرفت که برخی روش‌های بازاریابی مانند بازاریابی ویروسی و دهان به دهان نیز از طریق همین پلتفرم‌ها عملی می‌شوندد. بنابراین استفاده از ابزار تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، کمک بزرگی به کسب و کارها است.

  • تبلیغات به شیوه جستجو و نمایش

در این شیوه موتورهای جستجو دخیل هستند. حتماً دیده‌اید که وقتی عبارتی مثل «بازاریابی» را جستجو می‌کنید در بین تبلیغاتی که در سایت‌ها نمایش داده می‌شود، موارد مربوط به بازاریابی بیشتر به چشم می‌خورد. موتورهای جستجو در ازای دریافت مبلغی، قبول می‌کنند که تبلیغات یک کسب و کار را به مخاطبان نمایش دهند. نکته اصلی در این روش این است که نمایش تبلیغات متناسب با کلمه کلیدی جستجو شده نمایش داده می‌شود.

  • تبلیغات موبایلی

موبایل‌ها امروزه ابزاری جدایی ناپذیر از زندگی انسان‌ها هستند. همگی ما از آن و اپلیکیشن‌هایی که در اختیر ما قرار می‌دهد استفاده می‌کنیم. بسیاری از اپلیکیشن‌ها درون خود بخشی برای نمایش تبلیغات دارند، خواه این بخش جزئی از امکانات آن باشد، مانند بازی‌ها، خواه یکی از بخش‌هایی باشد که در صورت عدم خرید نسخه پریمیوم ناچار به تحمل آن باشیم.

این روش تا به حال سود زیادی عاید کسب و کارها کرده است. آن‌ها تبلیغات خود را به صاحبان اپلیکیشن می‌دهند و به ازای هر بار دیده شدن تبلیغ، مبلغی به آن‌ها پرداخت می‌کنند. کاربران اپلیکیشن‌ها بسیار زیاد هستند و این کار روشی سودآور در انتشار تبلیغات است.

  • تبلیغات تلفن همراه Gamified

تبلیغات Gamified، تبلیغاتی است که افراد می‌توانند با آن‌ها تعامل کنند انگار که در حال بازی هستند. به عنوان مثال، اگر در حال تبلیغ برنامه جدیدی هستید که تولید کرده‌اید، می‌توانید تبلیغات Gamified را اجرا کنید تا کاربران بتوانند با برنامه شما ارتباط برقرار کرده یا «بازی» کنند. درواقع باید طوری شبیه سازی کنید که گویی این برنامه را دانلود کرده‌اند.

  • پاپ‌آپ‌ها

حتماً وقتی برخی وب سایت‌ها را باز می‌کنید، دیده‌اید که پیش از نمایش صفحه سایت، صفحه کوچکی روی آن ظاهر می‌شود که حاوی یک پیام تبلیغاتی است. به این صفحات پاپ‌آپ گفته می‌شوند و برای بسیاری از ما آزاردهنده هستند. اما تصور کنید تبلیغات آن درمورد همان موضوعی باشد که ما به دنبال آن هستیم. در این صورت حتماً به آنتوجه نشان می‌دهیم.

اهداف تبلیغات چیست؟

تا اینجا اطلاعات خوبی درمورد این که تبلیغا چیست و انواع آن کدامند به دست آوردیم. حال ممکن است این سؤال را از خود بگپرسید که اهداف تبلیغات چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم؟ برای پاسخ به این سؤال می‌توانیم سه مورد اساسی را نام ببریم.

آگاهی دادن

از تبلیغات برای افزایش آگاهی از برند و قرار گرفتن در معرض نام تجاری در بازار هدف استفاده می‌شود. اطلاع رسانی به مشتریان بالقوه در مورد نام تجاری و محصولات آن اولین قدم برای دستیابی به اهداف تجاری است.

ترغیب کردن

ترغیب مشتریان به انجام یک کار خاص از اهداف برجسته تبلیغات است. این وظایف ممکن است شامل خرید یا امتحان محصولات و خدمات ارائه شده، ایجاد یک تصویر از برند، ایجاد نگرش مطلوب نسبت به نام تجاری و غیره باشد.

برای یادآوری

هدف دیگر تبلیغات تقویت پیام برند و اطمینان بخشی به مشتریان موجود و بالقوه در مورد چشم‌انداز برند است. تبلیغات به برند کمک می‌کند تا سطح بالایی از آگاهی ذهن را حفظ کرده و از سرقت مشتری توسط رقبا جلوگیری کند. این امر به بازاریابی دهان به دهان نیز کمک می‌کند. در همین راستا می توانید مقاله ” شناخت دقیق از آگاهی از برند ” را مطالعه نمایید.

مزایای تبلیغات چیست؟

  • هزینه هر واحد را کاهش می‌دهد: جذابیت گسترده‌ای که تبلیغات ایجاد می‌کند، تقاضا برای کالایی را افزایش می‌دهد که به سود سازمان است.
  • در ایجاد برند کمک می‌کند: تبلیغات به طور مؤثری در ساخت برند کار می‌کنند. همگی می‌دانیم که مارک‌هایی که تبلیغ می‌کنند به آن‌هایی که تبلیغ نمی‌کنند ترجیح داده می‌شوند.
  • به راه‌اندازی محصول جدید کمک می‌کند: راه‌اندازی یک محصول جدید در صورت پشتیبانی توسط تبلیغات، آسان است.
  • اعتماد مشتری فعلی به مارک تجاری را افزایش می‌دهد: زمانی که مشتریان فعلی تبلیغات برند مورد علاقه خود را ببینند، احساس هیجان و غرور می‌کنند و همین موجب بازگشت آن‌ها و درگیری بیشترشان با برند می‌شود.
  • مشتریان جدیدی را به خود جلب می‌کند: تبلیغات جذاب به برند در جذب مشتری جدید و گسترش تجارت کمک می‌کند.
  • آموزش مشتریان: تبلیغات مشتریان را در مورد محصولات مختلف موجود در بازار آگاه می‌کند و همچنین به آن‌ها در مورد آنچه که باید در یک محصول مناسب جستجو کنند آموزش می‌دهد.

معایب تبلیغات چیست؟

  • هزینه‌ها را افزایش می‌دهد: تبلیغات هزینه‌ای برای تجارت است و به قیمت تمام شده محصول اضافه می‌شود. این هزینه در نهایت به عهده مصرف کننده نهایی است.
  • خریدار را گیج می‌کند: بسیاری از تبلیغات با ادعاهای مشابه معمولاً خریدار را در خرید محصول مورد نظر گیج می‌کند، که آیا باید این محصول را بخرد یا خیر.
  • گاهی اوقات گمراه کننده است: برخی از تبلیغات از راهکارهای هوشمندانه برای گمراه کردن مشتریان استفاده می‌کنند.
  • فقط برای مشاغل بزرگ: تبلیغات کاری پرهزینه است و فقط مشاغل بزرگ توانایی پرداخت آن را دارند. این امر باعث می‌شود مشاغل کوچک از رقابت با مشاغل بزرگی که از انحصار در بازار برخوردار می‌شوند خارج شوند.
  • تشویق به فروش محصولات نامرغوب: تبلیغات مؤثر حتی منجر به فروش محصولات نامرغوب می‌شود که برای مصرف کنندگان مناسب نیست.

۱۶ نمونه تبلیغات موفق که استفاده مناسب از این ابزار را نشان می‌دهد

  1. سامسونگ

هنگامی که سامسونگ می خواست گوشی هوشمند گلکسی S6 خود را تبلیغ کند، آن‌ها با InMobi تبلیغاتی تعاملی که اجازه شناسایی باتری در زمان واقعی را می‌داد، ایجاد کردند. به این ترتیب کاربران می‌توانستند درک کنند، تولید کنندگان درباره چه چیزی صحبت می‌کنند.

  1. Pondi

برند Pondi، یک برند لوازم بهداشتی و زیبایی است. این برند در یک تبلیغات موبایلی تعاملی، با کمک از فناوری واقعیت افزوده به مخاطبان اجازه  می‌داد تا تجربه‌ای جدید درمورد محصولات مربوط به آکنه به دست آورند.

  1. بنر کیت کت در زمان قرنطینه

هر از چند گاهی یک تبلیغ مفهومی ارائه می‌شود که بسیار درخشان است و مردم را گول می زند که فکر کنند این یک طراحی رسمی است. سام هنیگ اخیراً یک آگهی برای کیت کت ایجاد کرده است که بسیار هوشمندانه است و توجه گسترده ای را در اینترنت به خود جلب کرده است.

  1. کار بهتری در انتظار است

آیا بیش از حد در کار خود مانده‌اید؟ این کمپین چاپی برای یک پورتال شغلی که توسط Jo Public United ایجاد شده است، که هدف ایجاد انگیزه در افراد برای متوقف کردن شغلی که دوست ندارند را دنبال می‌کند. عکس‌های با ویرایش ماهرانه نشان می‌دهد که کارگران بی‌حوصله پشت میزهایشان هستند.

تعداد بسیار زیاد دیگری از نمونه تبلیغات مناسب و موفق وجود دارد که برخی آنقدر معروفند که نیاز به هیچ توضیحی ندارند.

  1. تبلیغات چاپی، اینترنتی و تلویزیونی نایک از سال ۱۹۸۰ تا کنون با کمپین Just Do It.
  2. تبلیغات چاپی کوکا کولا با کمپین Share a Coke از سال ۲۰۱۱.
  3. تبلیغات چاپی ولکس واگن از سال ۱۹۶۰با کمپین Think Small.
  4. تبلیغات اینترنتی گوگل از سال ۲۰۱۷ با کمپین Year in Search.
  5. تبلیغات تلویزیونی اپل از سال ۲۰۰۶ با کمپین Get a Mac.
  6. تبلیغات یونیسف برای روز آب در سال ۲۰۰۷.
  7. تبلیغات American Express برای کمک کسب و ارهای کوچک در سال ۲۰۱۰ با کمپین Small Business Saturday.
  8. تبلیغات نوشیدنی ۷ up در دهه ۷۰ میلادی با کمپین The Uncola.
  9. تبلیغات مک دونالد در سال ۱۹۷۱ با کمپین You deserve a break today.
  10. تبلیغات کامپیوتر اپل در سال ۱۹۸۴ با کمپپین ۱۹۸۴.
  11. تبلیغات پپسی در سال ۱۹۴۰ با کمپین Pepsi-Cola hits the spot.
  12. تبلیغات شولت در دهه ۱۹۵۰ با کمپین See the USA in your Chevrolet.

سخن پایانی

تبلیغات جزئی جدایی‌ناپذیر از روند بازاریابی کسب و کارها است. امروزه تبلیغات دستخوش تغییرات اساسی و مثبتی شده است و این تغییرات advertising را وام‌دار اینترنت می‌باشد. به این ترتیب برخی هزینه‌ها در برخی شیوه‌های انتشار کاهش یافته و فرصت بیشتری به کسب و کارها داده است. با این حال به دلیل زیاد شدن رقبا، نیاز به اعمال روش‌های خلاقانه و جدید در ساخت تبلیغات احساس می‌شود.

در این مقاله سعی کردیم با پوشش مطالبی درمورد این که تبلیغات چیست، انواع تبلیغات کدامند و این که مزایا و معایب تبلیغات چیست، اطلاعاتی بیشتری در این زمینه در اختیار شما بگذاریم.

برخی از سوالات رایج:

۱. تبلیغات را به اختصار توضیح دهید؟

به مجموعه فعالیت هایی که در راستای آگاهی افراد از کسب و کار و محصول مورد نیاز مشتری است تبلیغات می گویند که این عوامل شامل تبلیغات به روش های مختلف و در حوزه های گوناگون می شود.

۲. مزیت تبلیغات در معرفی محصول چیست؟

۱. ایجاد تقاضا
۲. کنترل و پیگیری
۳. رقابت

۳. تبلیغات دیجیتال چیست؟ و چه مزیتی دارد؟

به مجموعه عواملی که برای دیده شدن محصول در فضای مجازی انجام می شود تبلیغات دیجیتال می گویند و با توجه به شرایط حال حاضر دنیا و کسب و کارها و البته هزینه هنگفت تبلیغات استفاده از فضای مجازی به صرفه تر است.

 



تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف و ویژگی های مدیریت بازاریابی یا marketing management 

هر فرآیندی در سازمان‌‌ها نیاز به یک بخش مدیریتی دارد تا بتواند به یک اجماع کارآمد از آن برسد. بازاریابی نیز از این قاعده مستثنا نیست. با توجه به این که بازاریابی یکی از مهم‌‌ترین فرایندها در یک سازمان است و در واقع آینده کسب و کار را رقم می‌‌زند، این انتظار وجود دارد که به بهترین شکل انجام شود.

بنابراین در همین ابتدای کار می‌‌توانیم بگوییم مدیریت بازاریابی یا Marketing management پستی مهم در هر سازمان است. برای آن که از جزئیات این پست در قالب راهنمای مدیریت بازاریابی مطلع شوید با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

تعریف مدیریت بازاریابی

از بازاریابی به عنوان هنر فروش و معرفی محصول یاد می‌‌شود. عده‌‌ای بر این باور هستند که بازاریابی یعنی بالا بردن سقف فروش و افزایش درآمد. اما در تعریف مدیریت بازاریابی آن چه اهمیت بیشتری دارد، روندی است که منجر به فروش می‌‌شود.

بنابراین یک مدیر بازاریابی باید بتواند بخش‌‌های مختلف بازاریابی را در یک شرکت رهبری کند و منابع را در جهت درست استفاده کند. بنابراین می‌‌توان گفت، این بخش از مدیریت، فرایند تصمیم‌‌گیری، برنامه‌‌ریزی و کنترل جنبه‌‌های بازاریابی یک شرکت از نظر مفهوم بازاریابی، در سیستم بازاریابی است.

به طور سنتی، بازارها به عنوان محلی برای تبادل کالا و خدمات بین فروشندگان و خریداران در ازای سود متقابل هر دو طرف تعریف می‌‌شدند. امروزه، بازاریابی مبادله ارزش بین فروشنده و خریدار است. ارزش دلالت بر ارزش مربوط به کالاها و خدمات مبادله شده دارد. اگر کالایی برای خریدار ارزش داشته باشد، او آماده پرداخت هزینه آن خواهد بود. بازاریابی عملکردی تجاری است که سطح تقاضا در بازار را کنترل می‌کند. این امر با ایجاد و حفظ تقاضا برای کالاها و خدمات سازمان سروکار دارد.

استفاده از تکنیک های برنامه ریزی ، سازماندهی، کنترل و اجرای برنامه‌‌های بازاریابی، سیاست‌‌ها، استراتژی‌‌ها و تاکتیک‌هایی است که برای ایجاد و تأمین تقاضا برای پیشنهادات یا خدمات محصولات شرکت‌‌ها به عنوان وسیله‌‌ای برای ایجاد سود قابل قبول طراحی شده است.

این پست سازمانی کلیه عملکردهای مدیریتی را در زمینه بازاریابی انجام برعهده دارد. وظیفه مدیریت استخراج موقعیت‌‌های مناسب و انتخاب بهترین استراتژی برای استفاده بهینه از این موقعیت‌‌ها است.

در مدیریت بازاریابی به چه مواردی باید توجه شود؟

حال که تعریف مدیریت بازاریابی را خواندیم باید بدانیم که این پست، تنها یکی از بخش‌‌های مدیریتی در سازمان‌‌ها است. مدیریت مالی، مدیریت تولید، مدیریت منابع انسانی و غیره از واحدهای دیگر مدیریتی در سازمان‌‌ها هستند. تمام این بخش‌‌ها باید با یکدیگر یکپارچه شوند تا سازمان بتواند نتیجه مطلوبی بگیرد. در این مقاله بحث ما بازاریابی است و در این بخش به این موضوع می‌‌پردازیم که یک مدیر بازاریابی به چه واردی باید توجه کند. در همین راستا جهت آشنایی بیشتر می توانید مقاله ” راهنمای آموزش بازاریابی ” رامطالعه نمایید.

تمرکز روی نیاز مشتری

در ابتدای کار، نیازهای مشتری مطالعه می‌‌شود و اطلاعات حاصل از آن مبنای تمام فعالیت‌‌های مربوط به محصول خواند بود. این فعالیت‌‌ها شامل طراحی، قیمت‌‌گذاری، بسته‌‌بندی و توزیع کالا می‌‌شود.

تأمین رضایت مشتری

هر شرکتی به دنبال جلب رضایت مشتری از راه یافتن نیازهای او است، تا بتواند مناسب‌‌ترین محصول را تولید کند. بنابراین موفقیت یک شرکت ارتباط مستقیمی با میزان رضایت مشتری دارد. در همین راستا تحلیل رفتار مشتری نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد.

دستیابی به اهداف مجموعه

بازاریابی نوین یا مدرن اظهار می‌‌دارد که یک سازمان باید حداکثر رضایت مصرف کننده را هدف قرار دهد و در این فرآیند خود را قادر سازد تا به اهداف خود مانند رشد، سهم بازار و میزان معقول سود یا بازده سرمایه برسد.

نوآوری

نوآوری ابزاری مهم برای تأمین رضایت مشتری است. برای شناخت مصرف‌کننده، طراحی محصول مناسب و عرضه آن به مصرف کننده باید از روش‌‌های ابتکاری استفاده شود.

ویژگی ‌‌های مدیریت بازاریابی

اگر به این پست سازمانی نگاه کنیم، می‌بینیم که، تعدادی ویژگی مخصوص به خود را دارد که می‌‌توان آن را با آن ویژگی‌‌ها تعریف کرد. مهم‌‌ترین موارد موجود در لیست این ویژگی‌‌ها به شرح زیر است.

روند مدیریتی

مدیریت بازاریابی یک فرایند مدیریتی است که شامل برنامه‌‌ریزی، سازماندهی، تصمیم‌‌گیری، پیش‌‌بینی، هدایت، هماهنگی و کنترل است. استنلی ونس مدیریت را به عنوان فرآیند تصمیم‌‌گیری و کنترل تعریف می‌کند. همه جنبه‌‌های بازاریابی، با شناسایی نیازها شروع می‌‌شوند و با استخراج خواسته‌‌های مشتری، شناسایی مشتری هدف، برنامه‌ریزی محصول، توسعه، قیمت‌‌گذاری، تبلیغ و فرآیند توزیع در مراحل بعدی کار ادامه می‌‌یابند.

مشتری مداری

مام فعالیت‌‌های بازاریابی مشتری محور است. مصرف کنندگان شاه هستند. فعالیت‌‌های بازاریابی مبتنی بر فرضیه «ساخت آنچه بازار می‌‌خواهد» است. هدف اصلی بازاریابی ایجاد مشتریان جدید و حفظ مشتری فعلی است. مدیریت وظیفه تبدیل مشتریان بالقوه را به مشتری واقعی برعهده دارد. این کار از طریق ارضای نیازها و خواسته‌‌های مشتری با ارائه کالاهای مناسب و خدمات متناسب با نیازها و خواسته‌‌های آن‌‌ها، در زمان مناسب و از طریق کانال مناسب امکان‌‌پذیر است.

تحقیقات تحلیلی

عملکرد اساسی بازاریابی شناسایی نیازها و خواسته‌‌های مشتری است. این امر به جمع‌‌آوری مداوم و سیستماتیک داده‌‌ها، تجزیه و تحلیل و گزارش داده‌‌های مربوط به فعالیت‌‌های بازاریابی نیاز دارد. این به مدیریت کمک می‌‌کند تا نیازها، خواسته‌‌ها، ترجیحات و رفتار مشتری را نسبت به استراتژی‌‌های بازاریابی شرکت درک کند. این امر به پیش‌‌بینی و برنامه‌‌ریزی اقدامات آینده کمک می‌‌کند.

برنامه‌‌ ریزی و توسعه

بازاریابی شامل برنامه‌‌ریزی و توسعه کالاها و خدمات است. سازمان‌‌ها تلاش مستمری در جهت برنامه‌‌ریزی، توسعه و نوآوری محصولات و خدمات دارند تا بتوانند تقاضای تغییریافته، سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان را برآورده کنند.

ساخت چارچوب بازاریابی

فعالیت‌‌های بازاریابی فقط فروش و توزیع مالکیت کالاها و خدمات از تولیدکننده تا مصرف‌‌کننده نهایی نیست. بلکه این کار شامل یک سری فعالیت‌‌ها مانند تحقیقات تحلیلی، تولید، توسعه و نوآوری، تصمیم‌گیری در مورد تبلیغات، فروش و توزیع، ارتباط با مشتری و خدمات پس از فروش است.

همه این زمینه‌های عملکردی بازاریابی باید به طور مؤثر برنامه‌‌ریزی، سازماندهی و ساخته شوند تا به بهترین نتیجه برسند. ساختار بازاریابی به اندازه شرکت، پوشش جغرافیایی عملیات، تعداد خطوط محصول، ماهیت محصول، اندازه مشتریان بستگی دارد.

اهداف سازمانی

کلیه فعالیت‌‌های بازاریابی براساس اهداف کلی سازمانی انجام می‌‌شود. بازاریاب بین اهداف کلی سازمانی دستیابی به سود بالا و به حداکثر رساندن فروش و علاقه مصرف کننده برای تأمین نیازها پل ایجاد می‌‌کند.

روند تبلیغات و ارتباطات

هدف نهایی یک شرکت به حداکثر رساندن حجم فروش و سود آن است. این امر می‌‌تواند از طریق تبلیغات و ارتباطات در مورد کالاها و خدمات حاصل شود. این روند، مدیریت بازاریابی شرکت را قادر می‌‌سازد تا اطلاعات مربوط به محصول را به مشتریان ارائه دهد.

کنترل فعالیت‌‌ها

مدیریت کنترل فعالیت‌‌های بازاریابی را انجام می‌‌دهد و برای قضاوت در مورد کارایی پرسنل بازاریابی و برنامه‌‌ها، اثربخشی فعالیت‌‌های بازاریابی را ارزیابی می‌‌کند. این فرایند شامل اندازه‌‌گیری عملکرد واقعی با استاندارد و شناسایی انحرافات و انجام اقدامات اصلاحی است.

اهمیت مدیریت بازاریابی

مدیریت بازاریابی روند مبادله مالکیت کالاها و خدمات را از فروشنده به خریدار هموار می‌‌کند. این جامع‌ترین توضیحی است که می‌‌توان درمورد اهمیت این پست سازمانی بیان کرد. با این حال لیستی از موارد مهم وجود دارد که کمی جزئی‌‌تر به این موضوع نگاه می‌‌کند.

تجزیه و تحلیل فرصت های بازار

مدیریت اطلاعات مربوط به نیازها، خواسته‌‌های مشتری، استراتژی‌‌های بازاریابی رقبا، تغییر روند و ترجیحات بازار را جمع‌‌آوری و تحلیل می‌‌کند. این به شناسایی فرصت‌‌های بازار کمک می‌‌کند.

تعیین بازار هدف

مدیریت بازاریابی به شناسایی بازار هدف کمک می‌‌کند تا سازمان محصول خود را در آن ارائه دهد.

برنامه ‌‌ریزی و تصمیم‌‌ گیری

مدیریت بازاریابی به آماده سازی اقدامات آینده کمک می‌‌کند. تصمیم‌‌گیری در مورد قیمت‌‌گذاری، انتخاب ترکیب تبلیغاتی و انتخاب کانال توزیع توسط این بخش از مدیریت انجام می‌‌شود.

ایجاد مشتری

مصرف‌‌کنندگان، آینده بازار را تعیین می‌‌کنند. بنابراین ارائه بهترین محصول به مشتری با توجه به ترجیح آن‌‌ها وظیفه مهم بازاریابی است. مدیریت بازاریابی به ایجاد مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی کمک می‌کند.

کمک به افزایش سود

بازاریابی نیازهای متنوع و نامحدود مصرف کنندگان را برآورده می‌‌کند. مدیریت بازاریابی به افزایش سود و حجم فروش کمک می‌‌کند. این هدف با گسترش بازار و افزایش مشتریان حاصل می‌‌شود.

بهبود کیفیت زندگی

هدف از مدیریت بازاریابی ارائه محصول و خدمات نوآورانه به مشتریان است. بازاریابان به طور مداوم در تلاشند تا با استفاده از فن‌‌آوری و سازوکار جدید در محصول خود رضایت بیشتری نسبت به گذشته به مشتریان ارائه دهند. این کیفیت زندگی را بهبود می‌‌بخشد و زندگی مصرف‌‌کنندگان را نسبت به قبل آسان می‌‌کند.

فرصت ‌‌های شغلی

فرآیند بازاریابی ترکیبی از فعالیت‌‌های مختلف مانند کارهای تحقیقاتی برای ارزیابی محیط بازاریابی، برنامه‌ریزی و توسعه محصول، تبلیغ، توزیع محصول به مشتریان و خدمات پس از فروش است.

فرآیند بازاریابی نیاز به محقق، مهندس تولید، واسطه‌‌های توزیع مختلف و پرسنل فروش دارد و همچنین فرصت‌های شغلی را در بخش تبلیغات ایجاد می‌‌کنند. بنابراین مدیریت راه‌‌های مختلف اشتغال را گشوده و در نتیجه فرصت‌‌های شغلی ایجاد می‌‌کند.

مدیریت بازاریابی شامل چه فعالیت ‌‌هایی می‌‌ شود؟

بازاریابی به بازارها مرتبط است و بنابراین مدیریت خواستار ادغام عناصر مختلف بازار است. این پست سازمانی وظیفه دارد این عناصر را در یک بستر مؤثر سازماندهی کند تا بتواند هم به مشتری و هم به شرکت خود به طور مؤثر خدمت کند.

تعیین اهداف بازاریابی و ارزیابی فرصت‌‌های بازاریابی برای شرکت، عملکرد مهمی در مدیریت است. با وجود شرایط و فرصت‌‌های در حال تغییر مداوم در بازار، ضروری است که مدیریت با برنامه‌‌های منظم برای پاسخگویی به چالش‌‌ها و استفاده از فرصت‌‌های ضروری آماده باشد.

برنامه‌‌ریزی فعالیت‌‌های بازاریابی

برنامه‌‌ریزی یک کارکرد مهم مدیریتی است. برنامه‌‌ریزی فعالیت‌‌های بازاریابی یک کار اساسی است و شامل مراحل بی‌‌شماری است. این کار شامل برنامه‌‌ریزی استراتژی‌‌های مؤثر برای دستیابی به اهداف بازاریابی مورد نظر است. این امر مربوط به تدوین سیاست‌‌های مربوط به محصول، قیمت، کانال‌‌های توزیع، اقدامات تبلیغاتی، پیش‌‌فروش و غیره است. برنامه‌‌ریزی، زمینه را برای یک بازاریابی مؤثر برای شرکت فراهم می‌کند.

سازماندهی فعالیت های بازاریابی

یکی دیگر از عملکردهای مهم بازاریابی، سازماندهی آن به معنی تعیین فعالیت‌‌‌‌های مختلف برای انجام و اختصاص دادن این فعالیت‌‌ها به فرد مناسب است، که به این ترتیب اهداف بازاریابی حاصل می‌‌شود. با توجه به تغییر مفهوم بازاریابی، لازم است که ساختار سازمان انعطاف‌‌پذیر و سازگار باشد. این امر به تعامل بهتر بین سازمان و محیط کمک خواهد کرد.

هماهنگی فعالیت‌‌ های مختلف شرکت

اگر ناهماهنگی بین فعالیت‌‌های مختلف سازمان وجود داشته باشد، حتی بهترین برنامه‌‌ریزی‌‌ها نیز بی‌‌نتیجه خواهد بود. بازاریابی شامل فعالیت‌‌های مختلفی می‌‌شود و این فعالیت‌‌ها به یکدیگر وابسته هستند.

تصمیمات مربوط به محصولات، استراتژی‌‌های قیمت‌‌گذاری، فعالیت‌‌های تحقیقاتی مربوط به ساختار کانال، همگی به هماهنگی مناسب نیاز دارند. تنها در این صورت است که می‌‌توان به اهداف دست یافت.

کارگردانی و ایجاد انگیزه در کارمند

جهت درست برای عملکرد مؤثر در بازاریابی ضروری است. جهت‌‌دهی به اجرای درست کار کمک می‌‌کند. برای هدایت زیردستان سبک رهبری متفاوتی اعمال می‌‌شود. یک رهبر زیردستان خود را هدایت می‌‌کند و از طریق نظارت مؤثر اطمینان می‌‌یابد که عملکرد مطابق مشخصات برنامه‌‌ریزی شده است.

در عین حال، ایجاد انگیزه مناسب در‌‌ کارفرمایان نیز ضروری است. انگیزه نه تنها به عملکرد بهتر کارمند کمک می‌‌کند بلکه او را برای مدت طولانی‌‌تری به سازمان باز می‌‌دارد.

ارزیابی و کنترل تلاش ‌‌های بازاریابی

برای داشتن یک سرمایه‌‌گذاری سودآور، مدیر بازاریابی باید به طور مداوم، تلاش‌‌های بازاریابی را ارزیابی کند. این به او کمک می‌‌کند تا در صورت وجود کمبودهایی را بشناسد، که فقط از قبل قابل اصلاح است و می‌توان با تغییر شرایط، تنظیمات مناسب را انجام داد.

کنترل یک عملکرد مدیریتی است که مربوط به مقایسه عملکرد واقعی با عملکرد استاندارد و تعیین نواقص در صورت وجود است. در نهایت اقدامات اصلاحی برای غلبه بر کاستی‌‌ها انجام می‌‌شود. این روزها سازمان‌‌ها از نظر سیاست‌‌های انگیزشی بسیار جدی هستند. روش‌‌های جدیدی برای ایجاد انگیزه معرفی می‌‌شود تا کارمند بهترین خدمات خود را ارائه دهد.

روند مدیریت بازاریابی چگونه است؟

فرآیند بازاریابی مدیریتی با تعیین مأموریت و اهداف کل شرکت آغاز می‌‌شود و سپس اهداف بازاریابی را که باید انجام شود تعریف می‌‌کند.

  • قابلیت‌‌های شرکت را براساس نقاط قوت و ضعف ارزیابی می‌‌کند.
  • فرصت‌‌های بازاریابی را که باید بزرگ نمایی شوند، تعیین کنید. ما باید نیازها و خواسته‌‌های مشتریان راضی نشده و بالقوه را شناسایی و ارزیابی کنیم. تقسیم بازار به ما امکان می‌‌دهد بازارهای هدف را انتخاب کنیم که بتوانیم تلاش خود را بر روی آن متمرکز کنیم. فرصت‌‌های بازاریابی تحت تأثیر فضای بازاریابی، رقابت، سیاست‌‌های دولت، رسانه‌‌های جمعی، مصرف‌‌گرایی، افکار عمومی، ساختار توزیع و غیره است.
  • هنگامی که شرکت اطلاعات کاملی در مورد فرصت‌‌های بازاریابی بدست آورد، آن‌‌ها می‌‌توانند استراتژی‌‌های بازاریابی را در قالب برنامه‌‌های رسمی جهت دستیابی به مأموریت و اهداف تدوین کنند. استراتژی الگویی از اهداف و سیاست‌ها و یک برنامه عملیاتی برنامه‌‌ریزی شده در جهت دستیابی به اهداف مشخص در مواجهه با منابع محدود و رقابت هوشمند است. استراتژی بازاریابی به سطح، ترکیب و تخصیص تلاش‌‌های بازاریابی در برنامه‌‌های اقدام بازاریابی اشاره می‌‌کند. این شرکت ترکیب مناسبی از بازاریابی را برای هر بازار هدف در نظر گرفته است.
  • برنامه‌‌های به بازاریابی از طریق ارتباطات مناسب، هماهنگی و همچنین انگیزه پرسنل بازاریابی اجرا می‌شوند.
  • عملکرد مطابق با برنامه با کنترل مؤثر بازاریابی به طور مناسب تضمین می‌‌شود. یک سیستم کنترل مؤثر برای اندازه‌‌گیری و ارزیابی نتایج واقعی استراتژی بازاریابی ضروری است. نتایج براساس اهداف مورد نظر ما ارزیابی می‌‌شوند. بازخورد ارزیابی، مدیریت بازاریابی را قادر می‌‌سازد تا اهداف را بازنگری، تصویب یا اصلاح کند و براساس بازخورد ارزیابی، برنامه‌‌ریزی مجدد کند.
  • روند بازاریابی در حال انجام یا پویا است و باید خود را با نیازهای محیطی که همیشه در حال تغییر هستند سازگار کند.

سخن پایانی

برای هر کاری وقتی مجموعه‌‌ای از افراد در کنار یکدیگر کار می‌‌کنند، نیاز به مدیریت نیز وجود دارد. در کار بازاریابی با توجه به حساسیت و اهمیت آن این نقش پررنگ‌‌تر است. اگر سازمان‌‌ها بتوانند برای این کار برنامه‌‌ای مؤثر و کارآمد داشته باشند، نتایج آن را خواهند دید.

بازاریابی نوین چنین ایجاب می‌‌کند که این پست سازمانی عملکردهای را مدیریت کند. در این مقاله سعی کردیم تا توضیحاتی به عنوان راهنمای مدیریت بازاریابی ارائه دهیم. آن چه گفتیم اطلاعات اولیه درمورد این پست و برخی ویژگی‌‌های اصلی آن بود.

برخی از سوالات رایج:

۱. مدیریت بازاریابی چیست؟

مدیریت بازاریابی درواقع بر مدیریت جنبه های مختلف بازاریابی در یک شرکت یا مجموعه اشاره دارد که بهبود عملکرد در این جنبه باعث پیشرفت چشم گیری در شرکت و تاثیر پذیری مثبت در سوددهی می شود.

۲. در مدیریت بازاریابی به چه مواردی باید توجه داشت؟

۱. تمرکز روی نیاز مشتری
۲. تامین رضایت مشتری
۳. نوآوری
۴. دستابی به اهداف مجموعه

۳. ویژگی مدیریت بازاریابی چیست؟

۱. روند مدیریتی
۲. مشتری مداری
۳. تحقیقات تحلیلی
۴. برنامه ریزی و توسعه
۵. ساخت چارچوب بازاریابی




تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش گام به گام تحلیل رفتار مشتری با بهترین شیوه

کیفیت هر کسب‌وکار به نظر مشتریان آن کسب‌وکار بستگی دارد. به همین خاطر در شیوه‌های جدید بازاریابی، مخاطبین و مشتریان در اولویت قرار می‌گیرند. حتی اجرای کمپین‌ها، تولید محصولات جدید و ارائه خدمات بهتر نیز منوط به نظر مشتریان است. اما مخاطبین و مشتریان یک برند خاص، ممکن است سلایق و انتظارات متفاوتی داشته باشند؛ پس چگونه می‌توان با شناخت بهتر آن‌ها، در مسیر پیشرفت کاری قدم برداشت؟!

برای پاسخ به این سؤال، موضوع «تحلیل رفتار مشتری» را به‌صورت مفصل مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. پس اگر شما نیز در این باره کنجکاو هستید و می‌خواهید به نقش تعیین کننده‌ی مشتریان در علم بازاریابی مدرن پی برده و به تحلیل رفتار مشتری خود بپردازید، با ما همراه باشید.

تحلیل رفتار مشتری چیست؟

تحلیل رفتار مشتری یا «Customer Behavior Analysis» به بررسی تمام رفتارهای مشتریان یک کسب‌وکار گفته می‌شود. اطلاعاتی که از روی این بررسی‌ها بدست می‌آید، می‌تواند صاحبان برندها را برای پیشبرد اهداف خود در راستای رضایت بیشتر مشتریان سوق داده و موفقیت بیشتری را برای آن‌ها ایجاد کند.

همانطور که اشاره کردیم، مشتریان یا به عبارت دیگر، مصرف کنندگان، ارزشمندترین دارایی برندهای بزرگ هستند و بدون وجود مشتری، هیچ فعالیتی، معنا نخواهد داشت. پس طبیعتاً اهمیت به خواست مشتری، باید در رأس امور هر کسب‌وکار قرار بگیرد.

ممکن است تحلیل رفتار مشتریان، کار سختی به نظر بیاید. اما با استفاده از دلایل تغییر رفتاری در آن‌ها و همچنین با استفاده از قانون اشتراکات رفتاری، می‌توان به الگوهای قابل قبولی دست یافت که دید واضح‌تری نسبت به رفتار مشتریانمان در اختیارمان گذاشته و امر خدمت‌رسانی به ایشان برای ما تسهیل می‌کند.

سعی ما بر این است که در نهایت بتوانیم رضایت خاطر مشتریان خود را جلب کنیم؛ پس تنها زمانی به این مهم دست خواهیم یافت که درک درستی از خواسته‌ها و نیاز مشتریان خود داشته باشیم. با بررسی عواملی که بر رفتار مصرف کنندگان تأثیر می‌گذارند، می‌توان دلیل برخی از رفتارها را درک کنیم. سپس در ادامه، راه‌های شناخت مشتریان و تحلیل رفتار مشتری را بررسی خواهیم کرد.

چرا تحلیل رفتار مشتری برای کسب‌وکارها اهمیت دارد؟

گاهی خود مشتریان از وجود برخی از عادت‌های خرید در خود اطلاع ندارند. اما صاحبان برندها با پیگیری سرنخ‌های مربوط به آن مشتری در کسب‌وکار خود، می‌توانند الگوی رفتاری خرید مشتری خود را پیدا کنند. اگر این الگوبرداری به درستی انجام شود، خود مشتریان از رفتار برندها و ایده‌آل بودن آن‌ها متعجب خواهند شد.

پس اگر شما نیز می‌خواهید الگوی رفتاری مخاطبین خود را درک کرده و سپس گام‌های استوارتری برای خدمت‌رسانی و افزایش فروش بردارید، حتماً تحلیل رفتار مشتری را جدی بگیرید. یادتان باشد که اگر به درستی رفتار مخاطبین خود را تجزیه و تحلیل نکنید، در نهایت آن‌ها به سمت برندهایی خواهند رفت که این مهم را در مورد آن‌ها درک کرده باشد و حس بهتری را در ایشان ایجاد کنند.

مشتریان عصر حاضر، مشتریانی آگاه، هوشمند و بشدت ایده‌آل‌گرا هستند. پس هرچقدر برای شناخت آن‌ها و تحلیل رفتار مشتری وقت بگذارید، در حقیقت، روی پیشرفت کاری خود وقت گذاشته‌اید و نتیجه مطلوب آن را خواهید دید.

چه عواملی رفتار مشتریان را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟

عوامل بسیاری بر رفتار مشتریان تأثیر می‌گذارند. اما در بین عوامل متعددی که وجود دارد، می‌توان سه مورد عمده زیر را بررسی کرد:

  • عوامل شخصیتی

اولین و مهم‌ترین عامل برای پیش‌بینی و تحلیل رفتار مشتری، توجه به ویژگی‌های شخصی وی است. محیط تربیتی، رسانه‌ها، ارزش‌ها، اعتقادات، روحیه و دیگر عوامل زیست‌محیطی، شخصیت‌های منحصر به فردی را برای هر انسان رقم می‌زنند.

به طوری که برخی از افراد در برخورد با شرایط جدید، کاملاً آرام و ریلکس هستند، اما برخی دیگر رفتارهای هیجانی از خود بروز می‌دهند. برخی‌ها نیز رفتاری متفاوت‌تر را به نمایش می‌گذرند که همگی ریشه در ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها دارد. این مورد، خصوصی‌ترین و درونی‌ترین ویژگی انسان‌ها است که باید به صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد.

  • عوامل روان‌شناختی

حتماً تمام صاحبان برندها با مشتریانی برخورد کرده‌اند که یک روز از خدمات و رفتار کارکنان آن‌ها بسیار راضی و خرسند بوده و روز دیگری، همان مشتری از دست فعالیت‌های شما بسیار شاکی و عصبانی بوده است. دلیل این رفتارهای دوگانه را می‌توان در عوامل روانشناختی جستجو کرد که بیشتر به باورها و نگرش افراد برمی‌گردد.

برای مثال، شخصی که تازه دستمزد دریافت کرده و بسیار راضی و خشنود به سراغ خرید می‌رود، به احتمال زیاد از تمام خدمات فروشندگان راضی خواهد بود و حتی اگر اشتباهی نیز از طرف فروشندگان یا صاحبان کسب‌وکارها رخ دهد، او از آن چشم‌پوشی می‌کند.

اما تصور کنید که همان شخص پس از زحمت زیاد، هنوز دستمزد کارش را دریافت نکرده و از روی اجبار و فشار زندگی به خرید مواد ضروری زندگی می‌پردازد، حالا ممکن است چنین شخصی در برابر هر اشتباهی که در محیط خرید رخ می‌دهد، واکنش تندی از خود بروز دهد.

این گونه رفتارها به برندها کمک می‌کند تا تدابیر بیشتری را برای شرایط استرس‌زا اندیشیده و در هر حالت روانی، مشتریان خود را درک کرده و به ایشان احترام بگذارند.

  • عوامل اجتماعی

عوامل اجتماعی همان موضوعاتی هستند که از بیرون بر روی اشخاص تأثیر می‌گذارند. برای مثال، ممکن است کسی بخاطر توصیه دوست خود به سراغ برند شما آمده باشد، یا شخص دیگر به‌خاطر تأثیر گرفتن از فرهنگ عام یا هنجارهای اجتماعی به محصول خاصی روی آورده باشد. این عوامل که از محیط بیرون و اجتماع بر افراد غالب می‌شوند، ممکن است موقت یا دائمی باشند. تأثیر برخی از عوامل اجتماعی در پی جایگزین شدن یک عامل اجتماعی دیگر خنثی می‌شوند و برخی دیگر باقی می‌مانند.

شناخت عوامل مؤثر بر رفتار مشتری، چه کمکی به ما می‌کند؟

تصور کنید که شما از طریق بررسی رفتار مصرف کنندگان محصول خود به این نتیجه می‌رسید که اکثر آن‌ها تحت تأثیر کمپین های تبلیغاتی موفق و دیگر عوامل اجتماعی به سمت برند شما آمده‌اند.

آیا پی بردن به این امر، در اجرای کمپین‌های فروش و همچنین فعالیت‌های آتی شما، تأثیر ندارد؟! یا اگر شما در پی بررسی‌ها و تحلیل‌ رفتار مشتری خود به این نتیجه برسید که اکثر مشتریان شما به صورت ذاتی به محصول شما علاقه‌مند هستند، آیا باز هم نمی‌توانید از این قائده برای رشد برندتان استفاده کنید؟ْ

قطعاً این اطلاعات، مهم‌ترین راهنمایان شما برای ارتقا و توسعه برندینگ خواهند بود. مشتریان شما به هرچیزی که علاقه‌مند باشند، شما می‌توانید همان را به عنوان اهرم در نظر گرفته و برای جذب مشتریان بیشتر از آن بهره بگیرید.

این در حالی است که اگر شما به چنین اطلاعاتی دسترسی نداشته باشید، ممکن است در مسیر کاملاً جداگانه‌ای عمل کنید که در نهایت، به اُفت فروش و از دست دادن مشتریان قبلی‌تان بینجامد!

طبق تحقیقات صورت گرفته، مشخص شده که بیشتر از ۵۰ درصد کسب‌وکارها، هیچ درک درستی از نیازهای مشتریان خود ندارند و هر بار که مشتری تازه‌ای پیدا می‌کنند، یکی از مشتری‌های قبلی خود را از دست می‌دهند. پس تبدیل کردن مشتریان قبلی به مشتریان وفادار و همچنین پیدا کردن مشتریان بیشتر، به درک درست از رفتارها و نیازهای آن‌ها وابسته است!

۱۰ راه مطمئن برای شناخت مشتریان

راه‌های زیادی برای شناخت مخاطبین و تحلیل رفتار مشتری وجود دارد که از بین تمام روش‌های موجود، ۱۰ مورد زیر، قابلیت اجرای بیشتری در فضای آنلاین دارند:

  • از شبکه‌های اجتماعی کمک بگیرید

شبکه‌های اجتماعی، یکی از بهترین مکان‌ها برای پی بردن به رفتار مشتریان است. افراد از طریق به اشتراک‌گذاری موضوعات موردعلاقه خود و همچنین با بیان نظریات شخصی‌شان در کامنت‌ها، اطلاعات خوبی را از خود بر جای می‌گذارند که می‌تواند به صاحبان برند کمک کند تا طبق خواست آن‌ها به فعالیت خود ادامه دهند.

همچنین بخش بزرگی از کاربران در رسانه‌های اجتماعی حضور دارند که هرکدام از آن‌ها یک مشتری بالقوه به حساب آمده و می‌توانند در آینده به مشتریان وفادار ما تبدیل شوند با توجه به توضیحات میتوان نتیجه گرفت بازاریابی شبکه های اجتماعی از نکات مهم در این راستا می باشد.

  • قضاوت نکنید

هر پیش‌قضاوت یا تصوری که در مورد سلایق، تمایلات و ترجیحات مشتریان دارید را کنار بگذارید. چراکه هیچ تضمینی مبنی بر درست بودن فرضیات و قضاوت‌های ذهنی وجود ندارد. پس همیشه به اطلاعات و داده‌های حقیقی در مورد مشتریان اعتماد کرده و دیگر موارد ذهنی را کنار بگذارید.

  • سؤال بپرسید

پرسیدن سؤال به صورت مستقیم از مشتریان نیز دیگر راهکار موجود برای پی بردن به ترجیحات آن‌ها است. در مورد محصولات و خدمات خود از مشتریان سؤال بپرسید تا ببینید دلیل آن‌ها برای انتخاب شما چیست. آن‌گاه می‌توانید از روی پاسخ آن سؤالات به نقاط قوت فعالیت خود پی ببرید.

  • نظرسنجی برگزار کنید

برگزاری نظرسنجی‌های اختصاصی نیز باعث می‌شود تا نظر واقعی مشتریان خود را بدانید. ابزارهای زیادی برای طراحی و ارائه نظرسنجی‌های اختصاصی وجود دارد که شما می‌توانید بسته به نوع کسب‌وکار خود، یک نظرسنجی جامع برای مشتریانتان طراحی کنید. از جمله ابزارهایی که برای ایجاد نظرسنجی مورد استفاده قرار می‌گیرند، می‌توان Qualaroo و WebEngage را نام برد.

  • پروفایل مشتریان را رصد کنید

ایجاد پروفایل، بهترین راه برای پی بردن به اطلاعات دموگرافیک مشتریان، مانند سن، نام، موقعیت مکانی و …. است. پس سعی کنید در کنار حساب کاربری، یک پروفایل حرفه‌ای را برای مشتریان خود در نظر بگیرید.

  • به سراغ نتایج جستجو و کلمات کلیدی بروید

افراد چیزی که حقیقتاً به آن نیاز داشته باشند را در گوگل جستجو می‌کنند. پس گوگلِ، مکان ایده‌آلی برای رصد کردن علاقه کاربرانی است که کلمات کلیدی مرتبط با محتوای ما را مورد جستجو قرار می‌دهند. شما می‌توانید با استفاده از ابزار «keyword planning» افرادی که کلمات کلیدی موردنظرتان را سرچ می‌کنند، پیدا کنید.

  • نظرات، پیشنهادات و انتقادات مشتریان را بررسی کنید

هرگونه نظر، پیشنهاد یا انتقادی که از طرف مشتریان به محصولات و خدمات ما وارد شود،‌ می‌تواند نقطه عطفی برای بهتر شدن برند ما باشد. اما چشم و گوش بسته به این نظرات اعتماد نکنید؛ اگر کسی انتقاد شدیدی نسبت به محصول شما دارد، نظرات دیگر را نیز ببینید و با آگاهی و تحقیق کافی به برطرف کردن ضعف‌ها بپردازید.

هرگز با بی توجهی از کنار نظرات افراد عبور نکنید، چون شخصی که وقت گذاشته و این نظر را به شما ارائه کرده، حتماً نیاز به توجه، بررسی و پاسخ شما دارد؛ حتی اگر نظر وی کاملاً منتقدانه باشد! گاهی اگر جوابگوی خوبی باشیم، ناراضی‌ترین افراد نیز به مشتریان هوادار ما تبدیل خواهند شد!!

  • سطح شغلی و درآمد مشتریان را در نظر بگیرید

در زندگی هر کسی، یک جریان درآمدی وجود دارد که فرد با توجه به مقدار این درآمد می‌تواند اقدام به خرید کند. پس با آگاهی در مورد میزان درآمد مشتریان خود و همچنین اهمیت دادن به آن، گام بزرگی را در راستای تبلیغات هدفمند و تحلیل رفتار مشتری خود برداشته‌اید.

  • برای مشتری‌های قبلی خود، پیشنهادات ویژه ارائه کنید

مشتریان قبلی و همیشگی شما باید از اینکه شما را انتخاب کرده‌اند، احساس خوبی داشته باشند. در غیر اینصورت اگر ضمن خریدهای پی در پی از شما، همچنان مورد بی مهری و بی توجهی شما قرار بگیرند، در نهایت به سراغ برند دیگری خواهند رفت. پس پیشنهادات، تخفیفات، هدایا و امتیازات ویژه‌ای را برای این افراد در نظر بگیرید تا همچنان هوادار شما باقی بمانند و احساس طردشدگی به آن‌ها دست ندهد.

  • از مشتریان قبلی خود بخواهید تا افراد بیشتری را به شما معرفی کنند

وقتی مشتریان فعلی شما، افراد دیگری را برای خرید از شما ترغیب کنند که حس می‌کنند به محصولات شما نیاز دارند، این افراد جدید، راحت‌تر به برند شما اعتماد کرده و اقدام به خرید می‌کنند. پس شما می‌توانید در برابر معرفی کردن هر مشتری تازه، امتیازات دیگری  را برای مشتریان در نظر بگیرید. اما حواستان باشد که این امر را برای مشتریان خود تبدیل به یک وظیفه نکنید!!

چطور می‌توانیم از اطلاعات مشتریان خود به نحو احسن استفاده کنیم؟

شما پس از اینکه به اطلاعات خوبی در رابطه با تحلیل رفتار مشتری خود دست یافتید. حالا به صورت‌های زیر می‌توانید از این اطلاعات استفاده کنید:

  • دسته‌بندی کردن مشتریان

شما می‌توانید مشتریان خود را به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی کرده و سپس برای هر گروه، محتوا، محصولات و خدمات مختص به خود آن‌ها را ارائه دهید. برای مثال، برای آن دسته از مشتریانی که درآمد ماهانه پایین‌تر از ۵ میلیون تومان دارند، یک سری محصولات و برای مشتریانی که ماهانه بالای ۲۰ میلیون تومان درآمد دارند، محصولات دیگری را در نظر بگیرید که توانایی خرید آن را داشته باشند.

همچنین می‌توانید این دسته بندی را براساس موقعیت‌های جغرافیایی و فرهنگی انجام دهید. به طوری که یک سری محصولات را که فقط عده‌ای از مشتریان شما با فرهنگ خاص خریداری می کنند را صرفاً برای آن‌ها ارسال کرده و از ارسال آن پیشنهادات به بقیه مشتریان خودداری کنید.

  • کمپین‌های بازاریابی برگزار کنید

شما می‌توانید براساس اطلاعات جامعی که از تحلیل رفتار مشتری در دست دارید، کمپین‌های هدفمندی را استارت بزنید. نقطه اوج فعالیت شما، در برگزاری کمپین‌های فروش و بازاریابی گسترده قرار دارد. پس با اطمینان اقدام به عمل کرده و نتیجه تحقیقات خود را در کمپین خود به اجرا بگذارید.

  • نتیجه نهایی را مورد ارزیابی قرار دهید

نتیجه کمپین شما هر طور که بود – موفقیت آمیز یا غیرموفقیت آمیز – در هر صورت آن را به صورت کامل مورد ارزیابی قرار دهید تا به نقاط قوت و ضعف خود پی ببرید. در پی همین ارزیابی‌ها است که در نهایت می‌توانید به اهدافی که برای کسب‌وکار حرفه‌ای خود تعیین کرده‌اید، دست یابید.

سخن نهایی

آموزش تحلیل رفتار مشتری به شما کمک می‌کند تا تمام فعالیت‌های خود را به سمت کانال‌هایی سوق دهید که در آن‌ها، مشتریان حقیقی منتظر خدمات شما هستند. اگر نتوانید درک درستی از نیاز مشتریان داشته باشید، آن‌ها را از دست خواهید داد. شیوه‌های بازاریابی در عصر حاضر به کلی متحول شده‌اند. پس وقتش رسیده تا شما نیز برای ارتقای کاری خود به آموزش تحلیل این رفتار پرداخته و از آن در جهت فعالیت‌هایی که عنوان کردیم، قدم بردارید.

برخی از سوالات رایج:

۱. تحلیل رفتار مشتری را توضیح دهید؟

به مجموعه عواملی گفته می شود که با بررسی آن می توان به شناخت دقیقی از مشتری و نیازهای او رسید. با تمرکز روی این روش می توان ارتباط مناسبی با مشتری برقرار کرد و به افزایش درآمد و سوددهی بیشتر رسید.

۲. عوامل موثر در تحلیل رفتار مشتریان چیست؟

۱. عوامل شخصیتی
۲. برخورد مناسب با مشتریان
۳. ارتباط مناسب با مشتری
۴. شناسایی دقیق نیاز مشتری

۳. روش های شناخت دقیق نیاز مشتری چیست؟

۱. استفاده از شبکه های اجتمائی
۲. سوال بپرسید.
۳. قضاوت نکنید.
۴. از افراد نظرسنجی کنید.




تاریخ: دو شنبه 4 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری ، ۱۳ تکنیک کاربردی

روش‌های جذب مشتری در فضای دیجیتالی، همه در یک مسیر مشخص حرکت می‌کنند تا بتوانند مشتریان هدف را پیدا کرده و فروش خود را نهایی کنند. در برخی از این روش‌ها، اطلاعات و محتوا به صورت گسترده منتشر می‌شود تا از طریق آن‌ها، افراد و سازمان‌هایی که حقیقتاً به محصول موردنظر نیاز دارند، آن را پیدا کرده و برای خرید اقدام کنند.

اما با توجه به پیشرفت‌های روزافزونی که در دنیای بازاریابی نوین در کسب و کار صورت می‌گیرد، برخی دیگر از روش‌ها، می‌توانند هدفمندتر از بقیه باشند. یکی از روش‌های بازاریابی که به ‌شدت هدف‌گرا عمل کرده و تنها مشتریان نهایی یک محصول یا خدمت را هدف قرار می‌دهد، بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری چیست؟

بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری یا «Account-Based Marketing» که اختصاراً به آن «ABM» گفته می‌شود، همان‌طور که از نامش هم پیداست، یک استراتژی بازاریابی است که از روی حساب‌های کاربری صورت می‌گیرد تا از طریق اطلاعات موجود در حساب‌ها، به ماهیت آن حساب‌ها پی برده و مشتریان اصلی را از این طریق پیدا کند.

کسی که از بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری استفاده کند، محصولات و خدمات خود را صرفاً به گروهی از کاربران یا سازمان‌ها عرضه می‌کند که تشخیص می‌دهد، آن‌ها حقیقتاً به کالا و خدمت وی نیاز دارند. این در حالی است که در دیگر روش‌های بازاریابی، گروه عمده‌ای از مخاطبین هدف قرار می‌گیرند و در نهایت، تنها عده قلیلی به مشتری نهایی تبدیل می‌شوند.

با استفاده از بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، دیگر لازم نیست انرژی و سرمایه خود را صرف تبلیغات و تولید محتوایی کنید که نمی‌دانید چقدر می‌تواند به رشد کسب ‌و کارتان کمک کند، به‌ جای آن از انرژی و اطلاعات خود در جهت خدمت رسانی به افراد و شرکت‌هایی استفاده می‌کنید که حتماً به مشتری شما تبدیل خواهند شد!

چرا باید از بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری استفاده کنیم؟

همان‌طور که در تعریف بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری هم مشاهده کردید، این روش به‌صورت کاملاً هدفگرا عمل می‌کند. هر نمونه بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری را که بررسی کنید، شما انسجام و یکپارچگی را در فرآیند فعالیت آن‌ها مشاهده خواهید کرد. تمام محتواهایی که دقیقاً براساس شغل، حرفه، مهارت یا زمینه‌ی کاری شما برایتان ارسال می‌شوند، از این شیوه بازاریابی بهره می‌گیرند.

پس اگر شما نیز می‌خواهید یکی از این نمونه‌ها بوده و بازدهی فعالیت حرفه‌ای خود را به حداکثر برسانید، باید از بازاریابی مبتنی بر حساب‌های کاربری بهره بگیرید. البته قبل از بکارگیری این روش به شما توصیه می‌کنم که حتماً مزایای و مراحل انجام آن را با دقت مطالعه کنید تا با آگاهی و اطلاعات کامل به سمت این شیوه بروید.

بازاریابی مبتنی‌ بر حساب کاربری چه تفاوتی با بازاریابی جاذبه‌ای دارد؟

بازاریابی جاذبه‌ای که به آن «بازاریابی درونگرا» هم گفته می‌شود، یک استراتژی بازاریابی است که آن نیز به ‌صورت هدفگرا، اطلاعات، محتوا و تبلیغات را در محیط‌های هدف منتشر می‌کنند تا به‌صورت عمده بر روی مشتریان هدف خود تأثیر بگذارند.

هم بازاریابی درونگرا و هم بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، هردو بر روی تولید محتوای اثربخش تأکید داشته و در این زمینه، کاملاً با هم برابر هستند.

اما این دو استراتژی زمانی از هم متمایز می‌شوند که بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری به صورت تخصصی‌تری، کاربران هدف را نشانه می‌گیرد. به طوری که در بازاریابی جاذبه‌ای، محتوای کاربردی تولید شده در اختیار گروه عظیمی از کاربران، مشتریان و سازمان‌های بالقوه قرار می‌گیرد تا در نهایت مشتریان حقیقی آشکار شوند.

اما در استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، محتوای کاربردی تولید شده از همان ابتدا در اختیار افرادی قرار می‌گیرد که براساس اطلاعاتی که در حساب کاربری و پروفایل خود منتشر کرده‌اند، مشتری یک محصول یا خدمت خاص به حساب می‌آیند.

در این صورت، اگرچه ممکن است کاربران و سازمان‌های هدف بازاریابی ABM کمتر از موارد نشانه گیری شده توسط بازاریابی ربایشی باشند، اما در بطن این قضیه، بازاریابی حساب کاربری، اثربخشی بیشتری خواهد داشت. به صورت کلی، اگر از هردوی این استراتژی‌ها در کنار هم بهره گرفته شود، نتایج بهتری برای کسب‌وکار حاصل می‌شود!

۵ مزیت اصلی بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری

معمولاً استراتژی‌های بازاریابی که به‌صورت هدفگرا به دنبال جذب مخاطب هستند، مزیت‌های یکسانی هم دارند. اما با توجه به نقطه‌ای‌تر بودن استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، پنج ویژگی و مزیت مهم را می‌توان برای این روش ارائه داد که آن را در اولویت بالاتری نسبت به سایر روش‌ها قرار می‌دهد. این پنج مزیت به قرار زیر هستند:

  • افزایش نرخ بازگشت سرمایه

براساس تحقیقات صورت گرفته در مورد اثربخشی استراتژی‌های بازاریابی، در بین تمام روش‌های موجود، استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را برای کسب‌وکارها داشته است. در این روش، با شفافیت بیشتری می‌توان نرخ بازگشت سرمایه هر فعالیتی را ارزیابی کرد. چراکه مشتریان، محتوا و فروش، در یک راستا قرار داشته و به راحتی قابل اندازه‌گیری هستند.

  • کاهش اتلاف انرژی و منابع

با توجه به محوریت تفکیک مخاطبین از طریق اطلاعات کاربری آنان، طبیعتاً انرژی و منابع شخصی و سازمانی نیز با دقت بیشتری صرف می‌شوند و دیگر نیازی نیست تا اطلاعات خود را برای کل بازار منتشر کنید تا در نهایت، فقط عده کمی از آن‌ها به برند شما مراجعه کنند. هرچقدر که بازاریابی با دقت بیشتر صورت بگیرد، مقدار انرژی و منابع صرف شده نیز کاهش خواهد یافت.

  • تعامل بهتر با مشتریان

اگرچه بازاریابی‌های پیامکی و استفاده از ایمیل مارکتینگ به صورت گسترده توسط صاحبان کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرند و نرخ تبدیل خوبی را نیز به همراه دارند، اما با توجه به اینکه عده زیادی از حساب‌هایی که پیامک یا ایمیل‌های تبلیغاتی برای آن‌ها ارسال می‌شود، هیچ علاقه‌ای به دریافت آن‌ها ندارند، این مدل از بازاریابی نیز در برابر استراتژی ABM ناکام می‌ماند.

استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، پیامک و ایمیل‌ها را صرفاً برای آن دسته از افراد از شرکت‌ها ارسال می‌کند که می‌داند به محصول و خدمت موردنظر نیاز دارند. بنابراین تعامل بهتری نیز با مشتریان برقرار خواهد شد.

تصور کنید که شما یک فروشنده پوشاک هستید و پیامک‌ها و ایمیل‌هایی را از یک برند بزرگ تولیدی پوشاک دریافت می‌کنید که فرصت‌های خوبی را برای خرید به‌صرفه و عمده در اختیار شما قرار می‌دهد.

آیا چنین ایمیل یا پیامکی موجبات رضایت و تعامل شما با آن برند را مهیا نمی‌کند؟!  حالا اگر شما فروشنده موبایل باشید و پیامک و ایمیل برند پوشاک را دریافت کنید، چه اتفاقی می‌اُفتد؟ آیا از دریافت آن‌ها کلافه نمی‌شود؟! همین امر می‌تواند مزیت سوم استراتژی مبتنی بر حساب کاربری را کاملاً روشن سازد.

  • هم راستا بودن بازاریابی و فروش

در استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، بازاریابی و فروش در یک جهت قرار می‌گیرند. در روش‌های دیگر، بازاریابی به صورت جداگانه و گسترده صورت می‌گیرد، اما فروش مجزا از آن، با مقدار کمتری انجام می‌شود. در این روش، چون مشتریان از قبل شناسایی شده‌اند، فروش نیز همراه با بازاریابی صورت گرفته و این دو با هم برابر خواهند بود. البته نرم‌افزارهای اختصاصی این سیستم، کار را برای شما راحت‌تر نیز خواهند کرد.

  • کیفیت بهتر از کمیت

کیفیت باارزش‌تر از کمیت است. این مفهوم را به‌صورت کامل می‌توان در بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری مشاهده کرد. در هر تکنیک بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، به راحتی می‌توان کیفیت را فراتر از کمیت تصور کرد.

برای مثال، با افراد و سازمان‌های کمتری سروکار خواهید داشت، اما فروش شما بیشتر خواهد بود. اگر تعداد مشتریان شما مشخص باشند و شناخت کاملی هم از آن‌ها در دسترس باشد، قطعاً سرویس‌دهی بهتری هم صورت می‌گیرد و همواره کیفیت در تمام مراحل بازاریابی، فروش، تعامل، خدمات پس از فروش و …. برقرار خواهد بود.

در بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، باید با چه افرادی ارتباط بگیریم؟

همان‌طور که عنوان کردیم، در استراتژی مبتنی بر حساب کاربری، باید حساب‌ها، افراد، شرکت‌ها و سازمان‌هایی را هدف قرار دهیم که به محصولات و خدمات ما نیاز داشته باشند. حالا ممکن است شخصی که ما برای او پیامک یا ایمیل معرفی کالا یا خدمت خود را ارسال می‌کنیم، تنها کارمند ساده‌ی یک سازمان بزرگ باشد.

در این صورت، ممکن است آن کارمند به راحتی از ایمیل یا پیامکی که برایش ارسال شده چشم‌پوشی کند و منافع سازمان برای وی اهمیت چندانی نداشته باشد.

بنابراین در این استراتژی، تا حد امکان، باید سرشاخه‌های یک کسب‌وکار را یافته و محصول و خدمت خود را به وی معرفی کنید. برای مثال، افرادی که باید با آن‌ها تعامل برقرار کرد، باید یکی از مدیران سازمان، مدیر کل، مدیر پروژه، مدیر بازاریابی، نماینده فروش، معاون ارشد یا هر فرد رده بالای دیگر باشد.

۸ مرحله اصلی برای اجرای بازاریابی ABM

در اینجا ۸ مرحله را بررسی می‌کنیم که در طی آن می‌توانید استراتژی حساب کاربری را به صورت صحیح در مورد مشتریان هدف خود به انجام برسانید. البته لازم به ذکر است که این مراحل، بسته به زمینه کاری شما و شیوه کاری مشاوره ارشد بازاریابی شما، می‌توانند کمتر یا بیشتر از این تعداد باشند:

  • تعیین هدف

اولین و مهم‌ترین هدف از اجرای هر روش بازاریابی، مشخص کردن دقیق هدفتان از انجام آن است. حالا این تعیین هدف در مورد بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، به تعیین کردن مخاطبین هدفتان منتهی می‌شود.

در بسیاری از کسب‌وکارهایی که از این روش استفاده می‌کنند، مخاطبین تنها افراد نیستند، بلکه سازمان‌ها و شرکت‌ها هستند. پس باید این تعیین هدف از روی مواردی مانند نوع صنعت و کاربری سازمان‌ها، اندازه شرکت، درآمد سالیانه، مکان و …. مشخص شود. البته افراد هم می‌توانند هدف بازاریابی ABM باشند، اما معمولاً سازمان‌ها در اولویت قرار دارند.

  • بررسی حساب‌های کاربری

پس از تعیین هدف، حالا نوبت به بررسی حساب‌های کاربری می‌رسد؛ اما با توجه به اینکه اکثر مدیران رده بالا و افراد مهمی که در رأس سازمان‌ها قرار دارند، ترجیح می‌دهند که ناشناخته باقی بمانند، بهتر است برای شناسایی بهتر آن‌ها از بستر لینکدین «LinkedIn» استفاده کنید. چراکه با بررسی حساب کاربری افراد در این رسانه، اطلاعات بیشتری را در مورد آن‌ها بدست خواهید آورد. راه‌های دیگری نیز برای بررسی حساب‌های کاربری وجود دارد که بسته به مشتریان بالقوه خود، باید محیط‌های موردعلاقه برای فعالیت آن‌ها را پیدا کنید.

  • بررسی رده شغلی مخاطبین

در این مرحله باید از رده شغلی افراد مطمئن شوید. یعنی باید حتماً با فردی ارتباط بگیرید که تصمیم‌گیرنده اصلی باشد. در بسیاری از مواقع، وقتی چند مدیر وجود دارد، یکی از مدیران قدرت تصمیم‌گیری و مانور بیشتری دارد. یا حتی در برخی از سازمان‌ها، مدیران تا حد زیادی، تابع نظر کارشناس بازاریابی خود هستند. بنابراین بهتر است تا جایی‌که برایتان ممکن است این افراد تعیین کننده را شناسایی کرده و مستقیماً با ایشان ارتباط بگیرید.

  • تولید محتوای شخصی‌سازی شده برای هر کاربر

محتوایی که به هر کاربر ارائه می‌دهید، باید دقیقاً براساس نیازها و دغدغه‌های آن‌ها طراحی شده باشد. برای مثال، وقتی یک سازمان بشدت درگیر موضوع بسته‌بندی است، شما باید سعی کنید محتوای خود را بر این اساس تهیه کرده و برای آن ارسال کنید. حالا ممکن است سازمان دیگری، دغدغه دیگری داشته باشد. باید به این نکته توجه داشته باشید که هرچقدر محتوای شما برای آن‌ها کاربردی‌تر باشد، بیشتر تمایل پیدا می‌کنند تا از محصولات و خدمات شما استفاده کنند.

  • انتخاب بهترین کانال ارتباطی

مخاطبین هدف شما در چه کانال‌های ارتباطی حضور دارند؟! شما باید با توجه به این موضوع، مکان فعالیت خود را انتخاب کنید. ممکن است بیشتر افرادی که در یک صنعت خاص فعالیت می‌کنند، در محیط اجتماعی توییتر حضور داشته باشند و بخش دیگری نیز در اینستاگرام فعالیت کنند.

جدا از اینکه افراد ممکن است در همگی رسانه‌های اجتماعی مطرح حساب کاربری داشته باشند، معمولاً افراد یکی از این رسانه‌ها را به عنوان مقر اصلی خود در نظر می‌گیرند. شما اگر بتوانید این مقر و کانال اصلی را پیدا کنید، بهتر و سریع‌تر می‌توانید محتوای شخصی‌سازی‌شده‌ی خود را به ایشان برسانید.

  • ایجاد کمپین بازاریابی

وقتی مراحل فوق را به درستی پشت سر بگذارید، کمپین بازاریابی شما با موفقیت زیادی همراه خواهد بود. اما این مرحله نیز نیاز به دقت فراوانی دارد. باید تبلیغ‌نویسی، مقدار تخفیف‌ها و هرآنچه که در کمپین شما مطرح می‌شود، با دقت برنامه‌ریزی شده و از طریق کانال مناسب به مخاطبین هدفتان برسد. بنابراین برای اجرای کمپین، برنامه‌ریزی حرفه‌ای را انجام داده و از افراد متخصص هم مشورت بگیرید.

  • ارزیابی نتایج

گاهی به هر دلیلی، ممکن است انواع تکنیک بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری و کمپین‌های ما به نتیجه مورد انتظار ما منتهی نشوند و حتی با شکست همراه باشند. بسیاری از کسب‌وکارها در این مرحله متوقف شده و اتحاد تیمی خود را از دست می‌دهند.

اما مدیران هوشمند به جای فروپاشی، نتیجه را ارزیابی می‌کنند تا اشکال کار خود را پیدا کنند. گاهی تنها دلیل نتیجه نگرفتن کسب‌وکارها، تنها در رعایت نکردن یک نکته کوچک نهفته است. پس باید ارزیابی نتایج را بخش جدایی ناپذیر فعالیت خود قرار داده و به‌این صورت هربار به موفقیت بیشتری فکر کنید.

  • پایداری تعامل

مشتریانی که از طریق استراتژی مبتنی بر حساب کاربری با شما ارتباط می‌گیرند، دیگر به مشتریان دائمی شما تبدیل می‌شوند. بنابراین باید توجه و تمرکز ویژه‌ای را صرف پایدار ماندن ارتباط و تعامل خود با ایشان قرار دهید.

سخن پایانی

اگرچه بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، یک روش مطمئن برای موفقیت کسب‌وکارها در هر زمینه کاری است. اما اجرای آن به مهارت، دقت و آگاهی نیاز دارد. بنابراین سعی کنید قبل از اجرای این استراتژی در حرفه خود، با متخصصین دیجیتال مارکتینگ مشورت کرده و تمام جوانب کار را در نظر بگیرید. همچنین پس از اجرای هر مرحله از کار، ارزیابی را فراموش نکنید تا با برداشتن تمام موانع، در نهایت به تمام اهداف کاری خود از این طریق دست یابید.

برخی از سوالات رایج:

۱. بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری چیست؟

این روش با توجه به حساب کاربری افراد و ویژگی های شغلی و مورد علاقه افراد به بازاریابی می پردازد. در این روش مخاطبان هدف مشخص می شوند و بعد به تبلیغ و معرفی محصول پرداخته می شود.

۲. مزیت بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری چیست؟

۱. کاهش اتلاف انرژی
۲. تعامل بهتر با مشتری
۳. هم راستا بودن بازاریابی و فروش
۴. کیفیت بهتر از کمیت

۳. چند مرحله اصلی بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری را نام ببرید؟

۱. تعیین هدف
۲. بررسی حساب کاربری
۳. بررسی رده شغلی مخاطبین
۴. انتخاب بهترین کانال ارتباطی




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم بازاریابی نوین ، روش بازاریابی نوین

با توجه به نیازهای زیادی که در بازارهای فیزیکی و آنلاین به استراتژی‌های بازاریابی حس می‌شود، شیوه‌های بسیار تازه و کاربردی برای ارتقا کسب‌وکارها در نظر گرفته شده‌اند که می‌توانند پا به پای تغییر و تحولات بازار و شیوه خرید مشتریان، فعالیت‌های ما را هدایت کنند.

یکی از بهترین استراتژی‌هایی که در حال حاضر برای پیشرفت در زمینه‌های مختلف کاری از آن استفاده می‌شود، شیوه بازاریابی نوین است که در ادامه به‌صورت مفصل به بررسی آن خواهیم پرداخت. مطمئناً آگاهی از این شیوه‌ی بازاریابی، دریچه‌های بیشتری را به روی پیشرفت کاری شما باز خواهد کرد. پس برای پی بردن به راز و رمزهای بازاریابی نوین، تا انتهای این مطلب، با ما همراه بمانید.

بازاریابی چیست و چرا به آن نیاز داریم؟

بسیاری از مردم وقتی با عنوان «بازاریابی» برخورد می‌کنند، آن را مترادف با واژه «فروش» در نظر می‌گیرند. این در حالی است که بازاریابی به هیچ وجه، تنها به فروش یک محصول یا خدمت خلاصه نشده و مجموعه‌ای گسترده از فعالیت‌های حرفه‌ای مربوط به تولید، شناسایی بازار هدف، شناخت مشتریان، فروش، خدمات پس از فروش و …. را در بر می‌گیرد که به تمامی این موارد مراحل بازاریابی می گویند.

اما بازاریابی هم انواع مختلفی دارد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان بازاریابی دیجیتالی، بازاریابی مویرگی، بازاریابی ویروسی، بازاریابی محتوایی، بازاریابی توسعه‌ای، بازاریابی نوین، بازاریابی چریکی، بازاریابی عصبی، بازاریابی انگیزه‌ای و …. را نام برد. برخی از این انواع بازاریابی، زیرمجموعه‌ی یکدیگر هستند و برخی نیز مفهوم مستقل‌تری دارند.

بهرحال باید در نظر داشته باشیم که با هر کدام از مدل‌های بازاریابی که روبه‌رو هستیم، لازم است تا نه تنها یک موضوع، بلکه موضوع‌های گوناگونی را مورد بررسی و اجرا قرار دهیم.

اگر از این شیوه‌ها استفاده نکنیم، نخواهیم توانست در بازار رقابتی امروز به مشتریان بالقوه خود خدمت‌رسانی کنیم. پس برای هر کسب‌وکاری ضروری است که مفهوم بازاریابی را جدی گرفته و از شگردهای متنوع آن برای پیشرفت کاری خود استفاده کند.

بازاریابی نوین چیست؟

بازاریابی نوین «New Marketing» یا «Modern Marketing» به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها اطلاق می‌شود که در طی آن، فعالیت‌هایی نوآورانه، مستمر و هوشیارانه صورت می‌گیرد تا محصول یا خدمت نهایی، به درستی به مشتریان ارائه شود.

در واقع فعالیت‌های بازاریابی نوین، در تمام مراحل کار، حتی قبل از تولید نیز صورت می‌گیرد. دیگر انواع بازاریابی که نام بردیم، مانند بازاریابی چریکی، دیجیتالی، عصبی و … نیز در فرآیند بازاریابی نوین، نقش داشته و به نوعی، زیرمجموعه‌ی آن به حساب می‌آیند.

به عبارت دیگر، بازاریابی نوین، شامل فعالیت‌های گسترده‌ای است که در فضایی مدرن، با استفاده از حداکثر امکانات و سرمایه انجام می‌شود تا در نهایت بتوان به مشتریان مدرن و هوشیار عصر حاضر، سرویس‌دهی مناسبی را ارائه کرد.

تفاوت بازاریابی نوین و سنتی چیست؟

شاید بتوان بازاریابی مدرن یا نوین را دقیقاً نقطه‌ی برابر بازاریابی سنتی در نظر گرفت. در واقع، هرچیزی که در بازاریابی سنتی اهمیت نداشت، در بازاریابی مدرن مورد توجه قرار می‌گیرد. از جمله بارزترین تفاوت‌های بین بازاریابی سنتی و نوین، می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • خلاقیت و نوآوری در برابر ثبات

در بازاریابی سنتی، محصولات به دور از چشم بازاریابان و در پشت درهای بسته، طراحی و تولید می‌شدند. اما در بازاریابی مدرن، باید بازاریاب شاهد تمام مراحل طراحی و تولید و ارائه خدمت یا محصول باشد. وقتی تمام مراحل طراحی مورد توجه و بازنگری‌های پی در پی قرار بگیرد، طبیعتاً با خلاقیت و نوآوری همراه خواهند بود. چراکه چنین طراحی براساس تحقیقات بازار و سلیقه مشتریان صورت می‌گیرد که اساس کار بازاریابی مدرن یا نوین است.

  • استفاده هدفمند از داده‌ها

در گذشته، هیچ استفاده هدفمندی از داده‌ها و اطلاعات مربوط به کسب‌وکار و مشتریان نمی‌شد. اما در شیوه‌ی مدرن بازاریابی، کوچک‌ترین اطلاعات برای سازمان، اهمیت بسزایی دارند. حتی یک شماره تماس یا یک آدرس ایمیل مشتری، به معنی یک سرنخ مهم برای صاحبان کسب‌وکارها است.

چراکه به کمک این اطلاعات می‌توان دوباره با روش‌های مختلف به سراغ مشتری رفت. اما در گذشته، هیچ راهی برای ارتباط این‌چنینی با مشتریان وجود نداشت. همچنین افراد با برگزاری نظرسنجی‌ها می‌توانند نظر مخاطبین و کاربران خود را در مورد شیوه عملکردشان ارزیابی کرده و فعالیت‌های خود را به مسیری هدایت کنند که مورد توجه مشتری‌ها باشد.

  • فعالیت در فضای گسترده اینترنت

کسب‌وکارهای سنتی، هیچ ارتباطی با فضای آنلاین نداشتند. اما در فضای نوین کسب‌وکار، دنیای مجازی، وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی مختلف، نقش تعیین‌کننده و غیرقابل انکاری را ایفا می‌کنند. همین فعالیت در بستر اینترنت سبب می‌شود تا گروه مشتریان کسب‌وکارها نیز به نسبت گذشته دچار دگرگونی شود. اگر قبلاً تنها افراد یک محله یا یک شهر خاص مشتریان یک برند بودند، حالا افراد از سراسر کشور یا حتی از سراسر جهان می‌توانند مشتری یک برند بوده و محصولات آن را سفارش دهند.

  • اولویت دادن به مشتری

شاید بتوان گفت که در بازاریابی سنتی، این صاحبان کسب‌وکارها بودند که در اولویت قرار داشته و حرف اول و آخر را می‌زدند. اما در حال حاضر، ورق برگشته و اولویت فقط و فقط با کاربران، مخاطبین و مشتریان است.

چراکه در برابر انواع برندهای باکیفیتی که در بازار وجود دارد، سازمان‌ها باید با ایده‌پردازی‌های پی در پی، نظر مشتریان آگاه عصر جدید را به سمت خود جلب کنند. در واقع می‌توان گفت که عملاً در بازاریابی نوین، مشتریان پادشاه هستند!

  • استفاده بهینه از منابع

بهینگی منابع و امکانات در گذشته، اهمیت خاصی نداشت، چراکه بازار رقابت آنچنان سنگین نبوده و سطح خلاقیت نیز به حد قابل توجهی نرسیده بود. اما امروزه در پی فرآیند جهانی شدن، هر ایده‌ی جذاب در هر نقطه از جهان اجرا شود، مردم از دورترین نقاط دیگر جهان از آن باخبر شده و سپس از روی آن الگوبرداری می‌کنند. در شیوه‌های بازاریابی مدرن، باید بتوان از حداقل امکانات و منابع برای بیشترین رشد و پیشرفت استفاده کرد.

تفاوت بازاریابی نوین و دیجیتال مارکتینگ چیست؟

برخی از افراد وقتی نام بازاریابی جدید، مدرن یا نوین را می‌شنوند، بلافاصله آن را مترادف با بازاریابی دیجیتالی در نظر می‌گیرند، حال آن‌که بازاریابی دیجیتالی تنها یکی از بخش‌های بازاریابی مدرن به حساب می‌آید. بازاریابی دیجیتالی، به‌صورت کلی بر فعالیت‌های آنلاین و استفاده‌ی صحیح از امکانات مجازی تأکید دارد.

اما بازاریابی نوین، حتی شیوه طراحی، تولید و توزیع محصولات را نیز در بر می‌گیرد. به صورت کلی، این دو با هم در راستای سفارشی‌سازی پیام‌های تبلیغاتی برای هر مشتری حرکت کرده و برنامه‌ی کسب‌وکار را طوری به پیش می‌برند که با استفاده صحیح و بهینه از اطلاعات و سرنخ‌های کاربران، بتوان آن‌ها را از محصولات و خدمات جدید آگاه کرده و دوباره به برند علاقه‌مند کنند. همچنین تبدیل کاربران به مشتری و سپس تبدیل مشتری‌های عادی به مشتریان وفادار و هوادار نیز از شگردهای بازاریابی دیجیتالی و نوین در کنار هم است.

چرا باید از بازاریابی نوین استفاده کنیم؟

استفاده از بازاریابی نوین در کسب و کار، به دید صاحب کسب و کار بستگی دارد. کسی که همچنان به روش‌های سنتی اعتقاد دارد و از ورود به دنیای مدرن فعالیت‌های اقتصادی می‌ترسد، طبیعی است که نمی‌تواند به شیوه کاربردی از تأثیر بازاریابی نوین بهره بگیرد. اما کسی که به اندازه ذره‌ای، اهمیت فعالیت‌های مدرن در فضای باز دهکده جهانی و سوشیال‌مِدیا را حس کرده باشد، بدون استثتا، در پی اجرای بازاریابی نوین در کسب‌وکار خود خواهد بود.

برای موفقیت و بقا در فضای جدید کسب‌وکار، در بین رقیبانی که از آخرین متدهای تبلیغاتی و فروش استفاده می‌کنند، تنها باید روی روش‌های مدرن بازاریابی حساب کرد. بقای کسب‌وکارها در هر عصر به یک نوع فعالیت خاص بستگی دارد، برای مثال، در عصر صنعتی، این کارخانه‌دارها بودند که سود نهایی را می‌بردند و در عصر کشاورزی نیز، زمین‌داران حرف اول را می‌زدند. اکنون که در عصر تکنولوژی به سر می‌بریم، افرادی برنده می‌شوند که از روش‌های نوین بازاریابی استفاده می‌کنند!

۶ اصل مهم بازاریابی نوین

هر شیوه یا استراتژی بازاریابی، یک سری اصول خاص دارد که آن را از دیگر روش‌ها متمایز می‌کند. فیلیپ کاتلر، به عنوان پدر بازاریابی، نظریه‌های مختلفی در مورد اجرای روش‌های مدرن بازاریابی دارد.

او در تحقیقات خود ۴ اصل را برای بازاریابی مدرن یا نوین ارائه کرده که با ترکیب آن‌ها با دیگر عوامل مؤثر در اجرای صحیح بازاریابی مدرن، می‌توان ۶ مورد زیر را بررسی کرد:

  • ماهیت محصول و هدفمندی

هدفمندی را می‌توان اصلی‌ترین اصل در بازاریابی جدید و نوین محسوب کرد. با تعیین ماهیت اصلی یک محصول و هدف اصلی ارائه‌ی آن، می‌توان تمام فعالیت‌های دیگر را نیز در راستای همین هدف تنظیم کرد. برای مثال، وقتی شرکتی تصمیم می‌گیرد تا محصولات ارگانیک ارائه کند، باید ماهیت اصلی کار خود، تنوع محصولات، رده مشتریان، موقعیت‌ جغرافیایی برای ارائه محصول و همچنین ابزارهای آنلاین خود را نیز مشخص کند.

وقتی تمام ماهیت و هدف کار مشخص باشد، آن‌گاه به راحتی می‌توان به سمت رشد آن قدم برداشت. در غیر این‌صورت، اگر هدف مشخص نباشد، دیگر فعالیت‌ها نیز به درستی پیش نخواهند رفت.

مثلا، در مورد همان تولید محصولات ارگانیک، اگر صاحب برند، خود به اهمیت کارش ایمان نداشته باشد و صرفاً بخاطر توصیه کارشناسان مبنی بر گرم بودن بازار این محصولات، به این کار روی بیاورد، طبیعی است که چنین شخصی نمی‌تواند در راستای بازاریابی‌ به سبک نوین گام بردارد.

  • قیمت‌گذاری

قیمت‌گذاری صحیح نیز یکی از اصولی است که کاتلر بر آن تأکید دارد. برای قیمت‌گذاری باید به نوع محصولات دقت کرد. اگر محصولی که تولید یا ارائه می‌شود، یک محصول مصرفی است، قطعاً نباید قیمت بالایی داشته باشد. چراکه مردم برای کالاهای مصرفی، هزینه زیادی نمی‌کنند. این کالاها همیشگی هستند و باید قیمت متناسبی داشته باشند. اما اگر کسی در راستای تولید محصولات و ارائه خدمات لوکس و لاکچری فعالیت کند، می‌تواند بازه قیمتی بسیار بالاتری را برای محصولات و خدماتش در نظر بگیرد.

  • الهام‌بخشی

امروزه کسب‌وکارهای موفق، داستان‌های شخصی و الهام‌بخش خود را دارند. بحث داستان کسب‌وکار، در رده بازاریابی دیجیتالی که خود زیرمجموعه بازاریابی نوین است، قرار می‌گیرد که به‌صورت مفصل نیاز به بررسی دارد. بهرحال این داستان شخصی، می‌تواند روی احساسات مشتریان، کاربران و مخاطبین تأثیر بسزایی بگذارد.

کسی که در زمینه‌ی تولید عطر و ادکلن فعالیت می‌کند، می‌تواند از چالش‌هایی که برای ایجاد این کسب‌وکار با آن‌ها روبه‌رو شده، یک داستان الهام‌بخش بسازد و آن را با مشتریان خود به اشتراک بگذارد. هر رده شغلی می‌تواند داستان متفاوتی داشته باشد.

  • سرعت بالا

سرعت در اجرای برنامه‌ها برای بازاریابی به سبک نوین، اهمیت زیادی دارد. اگر سرعت بالا نباشد، ممکن است ایده‌های ما توسط رقیبان اجرایی شوند. اگرچه لزومی ندارد بیش از حد به رفتار رقیبان دقت کرد یا آن‌ها را بیش از حد زیر نظر داشت، اما اجرای سریع برنامه‌ها، شما را در جت درستی قرار می‌دهد که می‌توانید به بهترین شیوه ممکن از استراتژی‌های بازاریابی نفع ببرید.

حال اگر نسبت به سرعت، بی‌توجه باشید، نتایج نهایی شما کمرنگ‌تر خواهند بود. شاید برایتان جالب باشد، اما اگر شما دیگر اصول بازاریابی به سبک نوین را به درستی اجرا کنید، به صورت ناخودآگاه، سرعت بالایی در اجرای ایده‌های شما وجود خواهد داشت!

  • تعامل با مشتری

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، مشتریان پادشاه هستند و خود آن‌ها می‌توانند مسیر رشد کسب‌وکار ما را مشخص کنند. پس تعامل صحیح با مشتریان، یکی از اصول اساسی بازاریابی به سبک نوین است. این تعامل می‌تواند از طریق پشتیبانی آنلاین، تماس‌های تلفنی، پیامک‌، ایمیل مارکتینگ، فعالیت‌های گسترده‌ی مبتنی بر برگزاری همایش، باشگاه مشتریان و …. صورت بگیرد.

  • ترفیع در ارائه

ترفیع در ارائه و توزیع کالا و خدمات نیز از اصول نامبرده‌ی کاتلر است که به‌صورت عمده بر نحوه‌ي اجرای کمپین‌های تبلیغاتی گسترده، برقراری ارتباط قوی‌تر با مخاطبین و اقناع بیشتر آن‌ها صورت می‌گیرد. بنابراین تمام مراحل مربوط به توزیع کالا و ارائه خدمات به شیوه‌ای که رضایت کامل مشتری را در پی داشته باشد، در رده ترفیع بازاریابی نوین قرار می‌گیرد.

۶ نمونه موفق بازاریابی نوین در جهان

نمونه‌های بسیاری در سطح جهان وجود دارند که با استفاده از روش‌های مدرن بازاریابی به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند. در بین هزاران نمونه‌ی موفقی که وجود دارد، ۶ نمونه‌ی زیر، بیشتر از همه برای ما آشنا هستند:

  • آمازون
  • کوکاکولا
  • سامسونگ
  • اپل
  • تسلا
  • اینستاگرام

هرکدام از برندهای فوق، با تکیه بر آخرین متدهای بازاریابی و استفاده گسترده از اصول بازاریابی مدرن، به موفقیت‌های بسیاری دست یافته‌اند که برای همگی ما قابل لمس هستند. پیشرفت روزافزون محصولات سامسونگ و اپل، در طی فرآیند تحقیق و بررسی‌های گسترده‌ی بازار، خلاقیت و نوآوری و همچنین اهمیت دادن به مشتری‌ها حاصل می‌شود.

همچنین برندهایی چون اینستاگرام و آمازون، با توجه به نیازهای کاربران و مشتریان خود به نتایج در خور توجهی دست می‌یابند که باعث می‌شود هربار از یک خدمت افزوده خود پرده‌برداری کنند. شرکت تسلاموتورز نیز با رد کردن تمام مرزهای حال حاضر تولید، شیوه‌ کاملاً نوینی را برای تولید اتومبیل‌های برقی پرسرعت ایجاد کرده است.

سخن نهایی

اگر دقیق‌تر توجه کنیم، می‌بینیم که تمام کسب‌وکارهای موفق در عصر حاضر یا برندهای مشهوری که از گذشته وجود داشته‌اند و هنوز هم در بازارها یکه‌تازی می‌کنند، از شگرهای بازاریابی به سبک نوین بهره می‌گیرند. البته برخی از برندها به صورت کامل و برخی نیز به‌صورت مقطعی و موقتی از این استراتژی‌ها استفاده می‌کنند.

هرچقدر بیشتر به اصول و تأثیر بازاریابی نوین پایبند باشید، بازاریابی نوین در کسب‌ و کار شما، بهتر عمل خواهد کرد. این به معنای عجله یا ترس نیست، چراکه اگر تا به امروز از این روش‌ها استفاده نکرده‌اید، قطعاً باید به مرور و با دقت کافی وارد مسیر بازاریابی‌های جدید شوید. اگر برای ورود به این دنیای تازه، اضطراب دارید، کارشناسان دکتر ویز، همراه شما خواهند بود.

برخی از سوالات رایج:

۱. بازاریابی نوین چیست؟

بازاریابی نوین زیرمجموعه ایی از بازاریابی است اما با این تفاوت که این سبک از بازاریابی با روش های جدید صورت می گیرد که افراد در گذشته با آن آشنایی نداشتند مانند بازاریابی چریکی و دیجیتال و …

۲. تفاوت بازاریابی نوین و سنتی چیست؟

۱. خلاقیت و نوآوری در برابر ثبات
۲. استفاده هدفمند از داده‌ها
۳. فعالیت در فضای گسترده اینترنت
۴. اولویت دادن به مشتری

۳. چند اصل مهم بازاریابی نوین را نام ببرید؟

۱. قیمت گذاری
۲. الهام بخشی
۳. سرعت بالا
۴. تعامل با مشتری




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بازاریابی ترغیبی ، بررسی کاربرد بازاریابی ترغیبی

انواع زیادی از روش‌های بازاریابی وجود دارد که هریک در موقعیت خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرند. بازاریابی تبدیلی، بازاریابی محافظتی، بازاریابی تضعیفی و بازاریابی ترغیبی، نمونه‌هایی از انواع مدل‌های بازاریابی هستند که بسیار کاربرد دارند. اما از بین تمام این روش‌ها، در اینجا می‌خواهیم به بررسی بازاریابی ترغیبی پرداخته و جنبه‌های مهم این روش را بررسی کنیم.

آنگاه تعریف جامعی از بازاریابی را نیز ارائه خواهیم کرد که دید شما را نسبت به این مفهوم گسترش می‌دهد و می‌تواند در توسعه کسب ‌و کارتان مفید باشد. پس اگر شما نیز کنجکاو هستید تا بدانید روش‌های مختلف بازاریابی در چه موقعیت‌هایی به کار گرفته می‌شوند و چگونه عمل می‌کنند، با ما همراه باشید.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی یا «Marketing» مفهومی است که تعریف کردن آن، نیاز به بررسی جنبه‌های مختلفی دارد که هریک به قسمتی از فرآیند تولید، فروش، توزیع، مشتری و …. اشاره دارد.

در واقع از سال ۱۹۳۵، تلاش شده تا تعریف جامع و کاربردی برای واژه بازاریابی یا مارکتینگ پیدا کنند که همین موضوع سبب شده تا از آن زمان به بعد، تعاریف زیادی برای این مفهوم ارائه شده است. در هر صورت با توجه به تعاریفی که در طول سالیان متمادی از طریق انجمن بازاریابی آمریکا برای بازاریابی در نظر گرفته شده، می‌توان الگوی زیر را برداشت کرد:

«بازاریابی به مجموعه تلاش‌ها و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که در راستای ایجاد ارزش برای گروهی از افراد یا کل جامعه صورت می‌گیرد. به طوری که نحوه معرفی محصول به مشتری، دقیقاً در راستای برطرف کردن نیاز جامعه باشد که در این صورت، تعامل با مشتریان نیز جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند.»

وقتی شما صاحب یک کسب‌وکار هستید و برای ارائه محصول بهتر، رضایت بیشتر مشتریان، تولید ارزان‌تر و باکیفیت‌تر تلاش می‌کنید، در واقع دارید بازاریابی می‌کنید. اما این فعالیت‌ها به جهات مختلفی صورت می‌گیرد که هر روش بازاریابی، یکی از زوایای آن را پوشش می‌دهد.

چرا روش‌های مختلفی برای بازاریابی وجود دارد؟

اهداف افراد و کسب‌وکارها متفاوت است. برای مثال، هدف کسی که صاحب یک فروشگاه آنلاین پوشاک است با کسی که عمده‌فروش مواد غذایی است، بسیار تفاوت دارد. صاحب فروشگاه آنلاین پوشاک ممکن است از بازاریابی دیجیتالی برای معرفی برند یا نام تجاری خود به کاربران فضای مجازی بهره بگیرد.

اما عمده فرش مواد غذایی از بازاریابی مویرگی برای معرفی حضوری محصولات خود به تک‌تک فروشگاه‌های خرده استفاده کند. همچنین کسی که در زمینه تولید ماشین‌آلات کشاورزی فعالیت می‌کند، شیوه بازایابی مجزایی را به نسبت یک تعمیرگاه سخت‌افزاری در پیش می‌گیرد. بنابراین اهداف مختلفی که فعالیت‌ها دنبال می‌کنند، دلیل اصلی استفاده از روش‌های گوناگون بازاریابی است.

بازاریابی ترغیبی چیست؟

یکی از انواع روش‌های بازاریابی که در سطح جهان از آن استفاده می‌کنند، «بازاریابی ترغیبی» است. این نوع از بازاریابی، همان‌طور که از نامش هم پیداست، به ترغیب کردن مشتریان یا مخاطبین برای استفاده از محصولات یا خدمات یک کسب‌وکار خاص، اشاره دارد.

این نوع از بازاریابی با مفهوم تقاضا در بازار گره خورده است. در واقع زمانی که عرضه و تقاضا در یک حالت نامتعادل قرار می‌گیرند، یکی از استراتژی‌هایی که می‌تواند تعادل را با بازار برگرداند، استراتژی بازاریابی ترغیبی خواهد بود. وقتی برای محصول خاصی در بازار، هیچ تقاضایی از جانب مردم وجود نداشته باشد، بازاریابی ترغیبی به کار گرفته می‌شود.

به طوری که اگر شخص بازاریاب بتواند با استفاده از بازاریابی ترغیبی، برای محصول موردنظر، تقاضا ایجاد کند، اهداف آن کسب‌وکار محقق شده است؛ در غیر این‌صورت، آن کسب‌وکار با شکست روبه‌رو خواهد شد.

لازم به ذکر است که بازاریابی ترغیبی در برابر سایر روش‌های بازاریابی، یک روش سخت و دشوار به حساب می‌آید. به عبارت دیگر، ایجاد کردن تقاضا در جامعه برای یک محصول یا خدمت خاص، نیاز به تلاش و ایده‌های بسیار خلاقانه و اثرگذاری دارد.

در چه موقعیت‌هایی از بازاریابی ترغیبی استفاده می‌شود؟

وقتی هیچ تقاضایی برای یک سری از محصولات یا خدمات خاص وجود ندارد و مردم به صورت کامل نسبت به آن محصولات یا خدمات، بی‌اعتنا هستند. در چنین موقعیت‌هایی، تنها کاری که صاحبان کسب‌وکار می‌توانند انجام دهند، استفاده از بازاریابی ترغیبی برای ایجاد کردن تقاضا برای آن محصولات است. به‌صورت کلی در سه حالت زیر می‌توان از بکابرگیری این روش، بهره گرفت:

  • نبود تقاضا برای محصولات بی‌ارزش

گاهی یک سری محصولات در بازار عرضه می‌شوند که ارزش آنچنانی ندارند و مردم نیز از آن‌ها استقبال نمی‌کنند. مانند عرضه کاغذهای باطله که استفاده مفید آنچنانی ندارند و طبیعی است که تقاضایی هم برای آن وجود نداشته باشد.

حالا اگر لازم باشد تا مدیر بازاریابی که مسئولیت فروش این کاغذ باطله‌ها را برعهده دارد، با بکارگیری بازاریابی ترغیبی، از این کاغذها برای مصارف و کاربری‌های دیگری استفاده کند، با ترکیب یک سری طرح‌ها یا مواد خاص به کاغذهای باطله، می‌تواند از آن‌ها کاغذهای کاربردی‌تری مانند مقوا، کاغذ دیواری، برگه امتحانی، دفترهای مخصوص طراحی یا …. تولید کند که به صورت طبیعی در بازار، تقاضای مناسبی برای آن‌ها وجود دارد.

پس عرضه‌کننده کاغذهای باطله، با یک ترکیب ساده و با یک تغییر کوچک در محصولات خود، می‌تواند برای محصولش تقاضا ایجاد کند.

  • نبود تقاضا برای محصولات باارزش اما غیرقابل استفاده

گاهی محصولات با ارزشی در بازار وجود دارند که به دلیل هماهنگ نبودن شرایط و موقعیت مکانی یا زمانی، تقاضایی برای آن محصولات وجود ندارد. برای مثال، در عرضه کولرهای خنک‌کننده در مناطق سردسیر یا عرضه بخاری در مناطق گرمسیر، تقاضایی از جانب مردم برای تهیه این محصولات باارزش و کاربردی وجود ندارد، چون نیازی به استفاده از آن‌ها ندارند.

حالا در این مثال‌ها، فردی که مسئولیت فروش این محصولات را برعهده دارد، می‌تواند از بازاریابی ترغیبی کمک بگیرد. به طوری که محصولات خود را برای کاربری‌های دیگری مانند ایجاد گرمای گلخانه‌ای یا خنک‌کردن ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی ارائه کند.

  • نبود تقاضا برای نوآروی‌های جدید

گاهی یک سری محصولات و خدمات که به تازگی ارائه یا عرضه می‌شوند، برای مردم ناآشنا هستند و حتی افراد نمی‌‌دانند چگونه باید از محصولات یا خدمات استفاده کنند، در نتیجه تقاضایی هم برای آن‌ها وجود ندارد. برای مثال، می‌توان به هدفون‌های بی‌سیم اشاره کرد که مردم در ابتدا نمی‌دانستند چگونه می‌توانند بدون هیچ سیمی، از این وسیله استفاده کنند.

یا زمانی که خدمات خشکشویی سیار ارائه شد، مردم نمی‌داستند که چگونه باید از این سرویس‌ها استفاده کنند. اما افراد به کمک بازاریابی ترغیبی، توانستند شیوه استفاده از محصولات و خدمات خود را از طریق رسانه‌های جمعی و کمپین های تبلیغاتی موفق به مردم معرفی کرده و جایگاه خود را برای دریافت تقاضا در جامعه پیدا کنند.

در حال حاضر نیز، برای معرفی نوآوری‌های تازه‌ای که عرضه می‌شوند و تقاضایی برای آن‌ها ایجاد نمی‌شود، می‌توان از بازاریابی ترغیبی در جهت تبلیغات در شبکه‌های مجازی به‌صورت وایرال و بازاریابی ویروسی استفاده کرد.

در واقع با انتشار یک ویدئوی چند دقیقه‌ای از نحوه کارکرد یک محصول جدید یا نحوه استفاده از یک خدمت جدید، کاربران به سرعت با آن محصول یا خدمت آشنا شده و برای دریافت آن، داوطلب می‌شوند.

سخن پایانی

در این مطلب، کاربرد بازاریابی ترغیبی را عنوان کردیم و چند مثال هم آوردیم. اما در توضیح بازاریابی ترغیبی اعلام کردیم که این مدل از بازاریابی بسیار دشوار است.

پس قطعاً بکارگیری آن با ریسک و تلاش زیادی همراه است. شما می‌توانید نمونه‌های بسیاری را در سطح جهان یا در موقعیت جغرافیایی خود به یاد بیاورید که تقاضا برای یک محصول یا خدمت خاص وجود نداشته، اما چون مسئولین ارائه آن محصولات، از بازاریابی ترغیبی استفاده نکرده و تلاشی برای ایجاد تقاضا هم انجام نداده‌اند، عرضه آن محصول یا خدمت برای همیشه متوقف شده است.

شما می‌توانید با استفاده از این روش، محصولات را به بازار برگردانید یا موارد دیگری را وارد بازار کنید. در هر صورت، با پی بردن به مفهوم اصلی بازاریابی ترغیبی و شیوه بکارگیری آن، شما می‌توانید در هر موقعیتی از آن استفاده کرده و برای محصولات و خدمات خود تقاضای متعادلی را در برابر عرضه‌ی آن ایجاد کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. بازاریابی را توضیح دهید؟

بازاریابی به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که افراد در راستای معرفی محصول به افراد و در جهت کسب درآمد و سوددهی بیشتر انجام می دهند.

۲. بازاریابی ترغیبی در چه شرایطی بیشترین کاربرد را دارد؟

۱. نبود تقاضا برای محصولات بی‌ارزش
۲. نبود تقاضا برای محصولات باارزش اما غیرقابل استفاده
۳. نبود تقاضا برای نوآروی‌های جدید

۳. بازاریابی ترغیبی چیست؟

منظور از بازاریابی ترغیبی مجموعه عواملی است که در جهت ترغیب مخاطبان در جهت استفاده از محصول تولیدی ما می باشد. این اقدامات مانند معرفی محصول و ایجاد ارتباط مناسب با مخاطب است.

 



تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آشنایی با بازاریابی تبدیلی Conversion marketing

هرکسی که دارای یک کسب و کار آنلاین است و محصولات فیزیکی یا غیرفیزیکی را عرضه می‌کند، به دنبال ترافیک بیشتر و البته خریداران بیشتری است. اما گاهی رسیدن به یک فروش ایده‌آل در دنیای کسب‌وکارهای آنلاین، کار سختی می‌شود. صاحبان وبسایت‌ها روش‌های بسیاری را آزمایش می‌کنند تا بتوانند کاربران را برای خرید یا دیگر فعالیت‌های موردنظرشان ترغیب کنند.

در بین تمام‌ راه‌های موجود برای رسیدن به این مهم، بازاریابی تبدیلی، اثربخشی بیشتری داشته و حجم بزرگی از مفهوم فروش نهایی وبسایت‌ها را دربر می‌گیرد. برای اینکه بدانید بازاریابی تبدیلی چیست و چگونه فروش شما را بالاتر می‌برد، با ما همراه باشید.

بازاریابی تبدیلی چیست؟

بازاریابی تبدیلی یا «Conversion Marketing» همانطور که از نام آن هم پیداست، به نرخ تبدیل کسب‌ و کارهای آنلاین اشاره دارد و در زیرمجموعه‌‌ی بازاریابی دیجیتالی قرار می‌گیردهمانطور که ما را دنبال میکنید در گذشته از ایده های کسب و کار اینترنتی گفته ایم و به ضرورت آن اشاره کرده ایم. در واقع، هر اقدامی که در راستای تبدیل کردن کاربران به مشتری و خریدار انجام شود، در رده فعالیت‌های بازاریابی تبدیلی قرار می‌گیرد.

فرض کنید که شما یک وبسایت فروش موبایل راه‌اندازی کرده‌اید و ترافیک سایت شما به حد مطلوبی رسیده، اما تعداد مشتریان و افرادی که از سایت شما خرید کنند، اندک است.

در چنین مواقعی، برای بالا بردن تعداد مشتریان براساس ترافیک موجود، باید از روش‌های بازاریابی تبدیلی استفاده شود، تا کاربران سردرگم یا افرادی که برای خرید مردد هستند، برای خرید از وبسایت شما، مصمم شوند. در ادامه، راه‌های مختلف بکارگیری این نوع از بازاریابی را بررسی خواهیم کرد.

آیا بازاریابی تبدیلی برای همه‌ی کسب‌وکارها به یک شیوه عمل می‌کند؟

نرخ تبدیل برای همه‌ی کسب‌وکارهای آنلاین به یک معنی نیست. ممکن است کسی که یک فروشگاه فایل دانلودی دارد، دانلود شدن بیشتر فایل‌ها برای وی به معنی نرخ تبدیل بالا باشد.

اما برای یک وبسایت خبری، جذب تبلیغ گیرنده، به معنای نرخ تبدیل باشد، چرا که منبع درآمد برخی از وبسایت‌های خبری، از طریق تبلیغات جذب می‌شود. برخی از وبسایت‌های آموزشی و غیرآموزشی نیز در برابر جذب کردن اعضای جدید، بازاریابی تبدیلی را به کار می‌گیرند.

بنابراین نرخ تبدیل برای همه‌ی فعالیت‌های آنلاین به یک معنی نبوده و بسته به نوع فعالیتی که در وبسایت انجام می‌شود، مفهوم نرخ تبدیل نیز متفاوت خواهد بود.

اگر شما نیز می‌خواهید از این شیوه بازاریابی استفاده کنید، باید با توجه به ماهیت کاری خود، مفهوم نرخ تبدیل را برای خود مشخص کرده و تعیین کنید که از کاربرانی که به وبسایت شما مراجعه می‌کنند، دقیقاً چه می‌خواهید! البته روش های دیگری نیز همچون روش بازاریابی چریکی و بازاریابی ویروسی برای افزایش فروش وجود دارد که در مقاله های جداگانه به آنها پرداخته ایم.

هدف بازاریابی تبدیلی، کدام دسته از کاربران است؟

اگر شما فرآیند بهینه‌سازی محتوای وبسایت یا (محتوای سئو شده) خود را به درستی انجام داده باشید، مطمئناً خیل عظیمی از کاربرانی که روزانه به وبسایت شما مراجعه می‌کنند، در نتایج گوگل، شما را می‌بینند. بنابراین این کاربران از پیش، با توجه به عبارتی که در گوگل جستجو کرده‌اند، به محتوای شما علاقه نشان داده‌اند.

مثلاً کسی که عبارت «چرخ گوشت سونی» را در گوگل سرچ کرده، به احتمال زیاد، خواستار خرید چنین چرخ گوشتی است. یا کسی که عبارت «فیلم آموزش خودآرایی» را جستجو می‌کند، به دنبال دانلود یک فیلم آموزشی با محتوای خودآرایی است. حالا تصور کنید که کاربران از طریق گوگل به وبسایت شما راه پیدا کرده‌اند، حالا چه اتفاقی می‌اُفتد؟!

برخی از کاربران به محض وارد شدن به سایت‌تان، به دلایل متعددی مانند ظاهر نامرتب وبسایت، جذاب نبودن عنوان‌ها و …. وبسایت شما را ترک می‌کنند. برخی دیگر در داخل سایت‌تان چرخی می‌زنند و سپس آن را می‌بندند. گروهی هم مدت زمان زیادی در سایت‌تان می‌مانند، اما اقدام به خرید نمی‌کنند. عده‌ دیگری هم هستند که اجناسی را در سبد خریدشان قرار می‌دهند، اما برای واریز اقدام نمی‌کنند.

گروه‌های دیگری نیز وجود دارند که رفتارهای متفاوت دیگری از خود بروز می‌دهند. اما در این بین، هدف بازاریابی تبدیلی، آن دسته از کاربرانی است که می‌توانند تبدیل به مشتری شوند. مانند همان گروهی که زیاد در سایت‌تان چرخ می‌زنند یا گروهی که سبد خریدشان را پیگیری رها کرده‌اند!

۷ راهکار عملی برای بکارگیری بازاریابی تبدیلی

راه‌های بسیاری وجود دارد که با استفاده از آن‌ها می‌توان نرخ تبدیل انواع کسب‌وکارهای آنلاین را افزایش داده و عملاً بازاریابی تبدیلی را به کمک آن‌ها پیاده‌سازی کرد. ۷ مورد از این راه‌کارها به قرار زیر هستند:

  • ایجاد جذابیت در لندینگ پیج‌ها

لندینگ پیج‌ها یا صفحات فرود، همان صفحاتی هستند که کاربران را مستقیم به محصولات شما متصل می‌کنند. رنگ و لعاب دادن به این صفحات می‌تواند در تبدیل شدن کاربران به مشتری مؤثر باشد. بنابراین سعی کنید تا در طراحی صفحات فرود خود، خلاقیت بیشتری را لحاظ کنید.

  • استفاده از بازاریابی ویدئویی

پرطرفدارترین محتوایی که کاربران اینترنت به آن علاقه دارند، ویدئو است. در واقع کاربران باعجله‌ و شتابزده امروزی، حوصله‌ی خواندن متون طولانی را نداشته و ترجیح می‌دهند همه چیز با تماشای یک ویدئوی چند دقیقه‌ای، دستشان بیاید. بنابراین اگر محصولات، خدمات و محتوای شما به صورتی باشد که بتوانید آن را در به کمک بازاریابی ویدیویی به کاربران معرفی کنید، در تبدیل عده زیادی از آن‌ها به مشتری مؤثر خواهد بود.

  • سادگی فرآیند سفارش و پرداخت

گاهی کاربران به دلیل پیچیده بودن مراحل سفارش تا پرداخت، از خرید کردن منصرف می‌شوند. احتمالاً خودتان هم تجربه این مورد را داشته‌اید که برای خرید یک محصول خاص از وبسایتی، مجبور شده‌اید تا تمام اطلاعات شخصی خود را وارد کرده و صفحات متعددی را پشت سر بگذارید. این مراحل، ضد بازاریابی تبدیلی هستند. پس راحت بودن فرآیند سفارش و خرید، نقش بسزایی در افزایش نرخ تبدیل وبسایت‌ها دارد.

  • ارائه پیشنهادهای خاص

ارائه پیشنهادهای خاص در قالب تخفیف، ارسال رایگان، فایل‌های تکمیلی، اشانتیون یا …. نیز در افزایش نرخ تبدیل و همچنین پیگیری سبدهای خرید رها شده، نقش دارد. بنابراین شما نیز بسته به حیطه کاری خود، پیشنهادهای خاص خود را برای مخاطبین‌تان طراحی کنید.

  • وجود توضیحات راهنما

وجود یک راهنمای کوتاه و خوانا برای استفاده از سایت و نحوه سفارش‌دهی نیز در زمره راهکارهای بازاریابی تبدیلی قرار می‌گیرد و می‌تواند آن دسته از مشتریانی که برای رسیدن به هدف خود سردرگم هستند را به سمت آن‌چه که از وبسایت شما انتظار دارند، هدایت کند.

  • تیترهای جذاب و رنگی

بخش زیادی از وبسایت‌ها، از بازاریابی محتوایی بهتره می‌گیرند و در موارد خاص، مقالات متنی کاملی را ارائه می‌کنند. اما این محتواها، هرچقدر هم کامل باشند، اگر به شیوه مناسبی دسته بندی و عنوان‌بندی نشده باشند، کاربران بلافاصله از خواندن آن‌ها اجتناب کرده و صفحه را می‌بندند. بنابراین حواستان باشد که حتماً برای ارائه محتوای متنی، از تیترهای جذاب و رنگی، فونت خوانا و تصاویر مرتبط با متن استفاده کنید.

  • افزایش سرعت بارگزاری محصولات

گاهی سرعت پایین بارگزاری محتوای یک وبسایت باعث می‌شود تا عده کثیری از کاربران، قبل از بارگزاری، صفحه را ببندند. احتمالاً این مورد برای خود شما نیز پیش آمده که برای پی بردن به موضوع خاصی عجله داشته‌اید و نمی‌توانستید منتظر باشید تا محتوای صفحات به صورت کامل بارگزاری شوند. بنابراین باید حجم اطلاعات صفحات به صورتی باشد که سرعت بارگزاری آن را کند نکند. راه‌کارهای بسیاری برای افزایش سرعت بارگزاری صفحات وجود دارد که همگی در افزایش نرخ تبدیل نیز دخیل هستند.

سخن پایانی

تمام راه‌کارهایی که در این مطلب برای افزایش نرخ تبدیل ارائه کردیم، کاربردی هستند، اما ممکن است برخی از راهکارها صرفاً برای صفحاتی که محصول فیزیکی می‌فروشند، مفید بوده و برخی دیگر نیز برای کسب‌وکارهای آنلاین با سایر کاربری‌ها مؤثر باشند.

بنابراین برای بکارگیری بازاریابی تبدیلی، حتماً پتانسیل‌ها و امتیازهای رده شغلی خود را در نظر گرفته و براساس آن‌ها، در فکر استفاده از بازاریابی تبدیلی باشید. اگر برای پیاده‌سازی هریک از روش‌های فوق با مشکل مواجه شدید یا کلاً برای افزایش نرخ تبدیل خود به راهنمایی نیاز داشتید، می‌توانید روی کارشناسان دیجیتال مارکتینگ دکتر ویز حساب کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. بازاریابی تبدیلی چیست؟

بازاریابی تبدیلی به معنی نرخ تبدیل کسب و کارهای آنلاین اشاره دارد در واقع مجموعه فعالیت هایی که در جهت تبدیل کاربران به مشتری صورت باشد بازاریابی تبدیلی نامیده می شود.

۲. راه های موفقیت در بازار یابی تبدیلی چیست؟

۱. ایجاد جذابیت در لندینگ پیج
۲. استفاده از بازاریابی ویدئویی
۳. ارائه پیشنهادهای خاص
۴. ارتباط موثر با مخاطب

۳. چه عواملی باعث شکست بازاریابی تبدیلی می شود؟

عدم توجه به سئوی سایت یکی از عواملی ست که باعث شکست بازاریابی تبدیلی می شود. از طرفی نبود ارتباط موثر و مناسب با کاربر نیز تمایل افراد را برای استفاده از محصول شما کم می کند.

 



تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف کسب و کار کوچک ، معرفی ۱۳ نمونه کسب و کار کوچک موفق ایرانی

امروزه بیشتر جوانان می‌خواهند بدانند کسب و کار کوچک چیست و چطور می‌توانند یک کسب و کار کوچک برای خودشان راه‌اندازی کنند. اما چه کسب‌وکارهایی را می‌توان یک کسب‌وکار کوچک در نظر گرفت؟! با دریافت پاسخ این سؤال و همچنین آگاهی از مزایا و معایب آن، شما نیز می‌توانید شرایط، مهارت‌ها و امکانات خود را برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار کوچک ارزیابی کرده و مقدمات ایجاد آن را فراهم کنید.

بهرحال دنیای مشاغل و فعالیت‌های مالی در عصر حاضر با تغییرات زیادی همراه بوده‌اند؛ پس برای ایجاد یک کار تازه، باید تمام زوایا و شرایط ایجاد آن را بررسی کرده و سپس وارد مرحله اجرایی شوید. در اینجا مهم‌ترین نکات مربوط به راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک را بررسی خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید.

تعریف کسب و کار کوچک

اگر بخواهیم بدانیم کسب و کار کوچک چیست، باید به امکانات، محصولات، تعداد کارکنان و ویژگی‌های این نوع از کسب و کار نگاه کنیم. در واقع یک کسب و کار کوچک تعداد کارمندان کمی دارد و محصولات و خدمات محدودی را هم ارائه می‌دهد. شاید وقتی نام کسب و کار کوچک می‌آید، تصور کنیم که چنین کارهایی، درآمد پایینی دارند.

اما این تصور درست نیست، چرا که یک کسب و کار کوچک، می‌تواند درآمد بالایی ایجاد کند. تصور اشتباه دیگری که در مورد کسب و کارهای کوچک وجود دارد، این است که آینده آن را با بزرگ شدن توصیف می‌کنند.

اما دلیلی وجود ندارد که رشد یک کسب‌وکار کوچک، توسعه امکانات، استخدام افراد بیشتر یا فعالیت در سطح گسترده‌تر باشد. پس مشاغلی مانند نانوایی، آرایشگری، آتلیه‌داری، خواروبار فروشی آنلاین یا غیرآنلاین و …. همگی جزو کسب‌وکارهای کوچکی هستند که می‌توانند همچنان کوچک، اما پردرآمد باقی بمانند.

مزیت های کسب و کار کوچک

اگر بخواهیم پس از پاسخ به سؤال کسب و کار کوچک چیست، حالا مزایای این نوع از کسب و کارها را بررسی کنیم، مزیت های کسب و کارهای کوچک به قرار زیر هستند:

  • توانایی پرداختن به کارهای موردعلاقه

معمولاً افرادی که می‌دانند کسب و کار کوچک چیست و به دنبال راه‌اندازی آن می‌روند، کاری را برای انجام انتخاب می‌کنند که موردعلاقه‌شان باشد. در واقع کسی که قرار است انرژی خود را صرف ایجاد یک کار نوپا کند، معمولاً به طرف مشاغلی می‌رود که رغبت بیشتری نسبت به انجام آن‌ها داشته باشد. پس پرداختن به کار مورد علاقه، بخاطر لذتی که به همراه دارد، اولین مزیتی است که می‌توان پس از تعریف کسب و کار چیست، برای این نوع از فعالیت‌ها نام برد.

  • آزادی زمانی و مکانی

وقتی شما صاحب کسب و کار کوچک خودتان باشید، دیگر مجبور نیستید سر یک ساعت خاص در محل کارتان حاضر بوده یا سر یک ساعت خاص، آن را ترک کنید. چراکه هیچکسی نیست که زمان ورود و خروج شما را ثبت کند، مگر اینکه خودتان نسبت به حضور در محل کار شخصی‌تان، تعهد خاصی داشته باشید. البته اگر کارتان آنلاین باشد، آزادی زمانی و مکانی بسیار بیشتری را نیز تجربه خواهید کرد. بنابراین دومین و شاید هم لذتبخش‌ترین مزیتی که پس از پاسخ به سؤال کسب و کار کوچک چیست، می‌توانیم برای آن نام ببریم، همین آزادی زمانی و مکانی آن است.

  • رئیس خود بودن

وقتی یک کسب و کار کوچک شخصی برای خودتان داشته باشید، خب خودتان رئیس هستید و دیگر کسی نیست که به شما دستور بدهد یا امر و نهی کند. نداشتن رئیس، یک مزیت بزرگ برای این نوع از فعالیت‌ها است، چراکه هیچکس دوست ندارد، طبق دستورات شخص دیگری کار کند.

  • انعطاف‌پذیری

وقتی شما در یک شرکت کار می‌کنید، حق ندارید قوانین یا شیوه کار آنجا را بر طبق خواست خود تعیین کنید، چراکه شما تنها یک کارمند هستید و رئیس یا روسا، کسان دیگری هستید. اما در کسب و کار کوچک و شخصی خود، این اختیار را دارید و می‌توانید هرچیزی که باب میلتان نبود را تغییر دهید. مثلاً اگر شما یک فروشنده عسل طبیعی باشید، می‌توانید نحوه رفتار با مشتریان، نحوه تسویه و هرچیزی که مربوط به شغل‌تان باشد را بر طبق صلاحدید خود تعیین کنید.

معایب کسب و کار کوچک

وقتی بدانیم مزایای یک کسب و کار کوچک چیست، قطعاً نسبت به انجام آن بیشتر از پیش ترغیب خواهیم شد. اما بهتر است از معایب این نوع از فعالیت‌ها نیز باخبر باشیم تا بتوانیم به شیوه بهتری در مورد آن تصمیم بگیریم. معایب کسب‌وکارهای کوچک به قرار زیر هستند:

  • انجام تمام مراحل کار به تنهایی

مطمئناً وقتی تصمیم می‌گیرید تا یک کار مستقل برای خود دست و پا کنید، در ابتدا باید تمامی مراحل را به تنهایی طی کنید. گرفتن مجوز، اجاره مکان، ایجاد سایت و صفحات مجازی، تولید و معرفی محصول، بازاریابی و …. از جمله فعالیت‌هایی هستند که در ابتدا، مسئولیت انجام تمام آن‌ها برعهده خودتان است. شاید کسی باشد که به شما در یکی یا دو مورد از آن‌ها کمک کند، اما بخش اعظم این فعالیت‌ها، برعهده‌ی خودتان خواهد بود.

  • عدم سابقه کاری

مردم دیر به کسب‌وکارهای جدید و کوچک اعتماد می‌کنند. بنابراین کارهای کوچک، به دلیل نداشتن سابقه، سخت‌تر جای خود را در بازار پیدا کرده و در بین مردم محبوبیت کسب می‌کنند.

  • طولانی بودن پروسه اثربخشی در بازار

مشاغل بزرگی که امروزه مورد تأیید جامعه هستند، مسیر طولانی را طی کرده‌اند تا به این درجه برسند. حال اگر یک کسب و کار جدید به تازگی وارد میدان شود، قطعاً به مدت زمان بیشتری نیاز دارد تا جایگاه خود را در بازار پیدا کند.

۱۳ نمونه کسب و کار کوچک موفق در ایران

اگر بخواهیم ۱۳ مورد از کسب‌وکارهای کوچکی که در کشورمان با موفقیت روبه‌رو شده‌اند را نام ببریم، کسب‌وکارهای زیر در اولویت خواهند بود:

  1. تعمیرات سخت‌افزاری سیار
  2. سبزی خردکنی
  3. بسته بندی ادویه
  4. ساخت بدلیجات
  5. مترجمی
  6. عروسک‌سازی
  7. نوشتن کتاب الکترونیکی
  8. ساخت پادکست
  9. آموزش مجازی
  10. ساخت و توسعه اپلیکیشن
  11. شیرینی‌پزی
  12. تهیه غذا
  13. مشاوره

اگر بخواهیم بفهمیم کسب و کار کوچک چیست و چگونه راه‌اندازی می‌شود، می‌توانیم از نمونه‌های فوق که در کشورمان با استقبال خوبی روبه‌رو شده‌اند، الگو بگیریم و ما نیز فعالیت مستقل و شخصی خود را براساس توانایی‌ها و شرایط خود استارت بزنیم.

اقدامات لازم برای انجام کسب و کار کوچک چیست؟

اقدامات لازم برای ایجاد یک کسب و کار کوچک، بسته به نوع فعالیت تفاوت دارد. اما به صورت کلی، مراحل اولیه ایجاد کسب‌وکار کوچک به قرار زیر هستند:

  • ارزیابی توانایی‌ها

اگر شما بخواهید یک کسب‌وکار آنلاین آموزشی ایجاد کنید، باید در یک زمینه خاص توانایی قابل توجهی داشته باشید که بتوانید آن را ارائه دهید. پس لازم است تا آن مورد را در خود بررسی کرده و سپس اقدام به انجام چنین کاری کنید. شما هر نوع کاری که بخواهید انجام دهید، باید در مورد آن یا مهارت‌های کافی را از قبل داشته باشید یا مهارت‌های لازم برای انجام آن را در این مرحله کسب کنید. در این مرحله بهبود و توسعه فردی کمک زیادی به شما خواهد کرد

  • بررسی بازار هدف

پس از ارزیابی توانایی‌ها و پی بردن به آن‌ها، حالا می‌توانید وضعیت بازار و درخواست برای چنین فعالیتی را بررسی کنید. اگر مثلاً چیزی که شما می‌خواهید آموزش دهید، مخصوص بچه‌ها است، پس مشتریان شما، والدین خواهند بد. یا اگر مشتریان شما، جوانان هستند، بازار کار شما بیشتر در محیط رسانه‌های اجتماعی و بستر اینترنت خواهد بود.

  • تصمیم‌گیری‌های نهایی

حالا باید تصمیم بگیرید که چکار کنید. از کجا شروع کنید، از چه کسانی کمک بگیرید، چه مواد اولیه‌ای را تهیه کنید، چگونه تبلیغ کنید، چه خدمات رایگانی را در نظر بگیرید، چگونه خود را معرفی کنید، چه تخفیفاتی در نظر بگیرید و ….

  • اقدام

حالا باید تصمیم‌های خود را به مرحله اجرا در آورید. اگر مراحل قبلی را با دقت انجام داده باشید، این مرحله به راحتی انجام خواهد شد. اما اگر مراحل قبلی را به درستی طی نکرده باشید، اقدام به عمل کار بسیار سختی خواهد بود.

ممکن است در این مرحله، با چالش‌های بسیاری روبه رو شوید، اما این کاملاً طبیعی است. پس وقتی می‌دانید کسب و کار کوچک چیست و با اطمینان کامل تصمیم به انجام آن گرفته‌اید، باید سختی‌های اولیه آن را نیز تحمل کنید تا در نهایت صاحب شغل مستقل، کوچک و البته پردرآمد خود شوید.

برخی از سوالات متداول 

کسب و کار کوچک چیست؟

اگر بخواهیم بدانیم کسب و کار کوچک چیست، باید به امکانات، محصولات، تعداد کارکنان و ویژگی‌های این نوع از کسب و کار نگاه کنیم. در واقع یک کسب و کار کوچک تعداد کارمندان کمی دارد و محصولات و خدمات محدودی را هم ارائه می‌دهد. شاید وقتی نام کسب و کار کوچک می‌آید، تصور کنیم که چنین کارهایی، درآمد پایینی دارند. اما این تصور درست نیست، چرا که یک کسب و کار کوچک، می‌تواند درآمد بالایی ایجاد کند.

مزیت داشتن یک کسب و کار کوچک چیست؟

۱. توانایی پرداختن به کارهای موردعلاقه ۲. آزادی زمانی و مکانی ۳. رئیس خود بودن

معایب داشتن یک کسب و کار کوچک کدامند؟

۱. انجام تمام مراحل کار به تنهایی ۲. عدم سابقه کاری ۳. طولانی بودن پروسه اثربخشی در بازار

 



تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اموزش گام به گام توسعه محصول جدید (New product development) با بهترین شیوه

همان‌ طور که از عنوان موضوع مشخص است موضوع این مطلب در مورد روش‌ هایی است که برای بسط و گسترش و همچنین توسعه محصولات جدید یک کارخانه، شرکت و یا کارگاه تولیدی مورد استفاده قرار می‌ گیرند. افزایش رقابت در بین شرکت‌ ها و مراکزی که محصولات مختلف را تولید می ‌کنند سبب شده تا از روش ‌های مختلف برا کشترش محصولات خود استفاده کنند.

در این مقاله قصد داریدم شما را با چگونگی توسعه محصول آشنا کنیم اما پیش از آن که بخواهیم روش‌ ها و الگو های توسعه محصول را توضیح دهیم بهتر است ابتدا خود توسعه محصول را به خوبی بشناسیم.

معرفی محصول در بازاریابی یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که همیشه و برای همه‌ی شرکت‌ها حتی شرکت‌های بزرگ چالش برانگیز بوده است

توسعه محصول چیست؟

توسعه محصول فرایندی است که از برخی جهات شبیه به تولید محصول است و از برخی جهات دیگر به صورت بنیادی با تولید محصول تفاوت دارد. سرعت رشد فناوری و اطلاعات بشری و به دنبال آن اختراع و اکتشاف موارد جدید امروزه در قرن بیست و یکم بسیار بالا است و به همین دلیل هم لوازم و وسایلی که بشر مورد استفاده قرار می‌دهد به سرعت جای خود را به مدل‌های جدیدتری در بازار می‌دهد.

از همین رو تولیدکنندگان محصولات مختلف اگر می ‌خواهند جایگاه خود را در بین مشتریانشان بالا ببرند و یا حداقل جایگاه فعلی خود را حفظ کنند بایستی بتوانند متناسب با پیشرفت تکنولوژی محصولات خود را توسعه دهند و به روز کنند پس تعریف توسعه محصول از این قرار است:

استفاده از روش‌ ها و علم و دانش جدید برای بهینه ‌سازی، افزایش کیفیت محصولات و همچنین افزایش قابلیت محصولات برای جذب رضایت و همچنین تمایل مشتریان به خرید؛ اما برای توسعه محصول بایستی روش‎ های مورد استفاده در این راه را بشناسید و از آن ‌ها به دقت استفاده کنید تا بهترین نتیجه را در این زمینه به‌ دست آورید. به همین خاطر در ادامه به انواع الگوهای توسعه محصول و همچنین مدل توسعه صنعتی محصول پرداخته‌ایم.

 

الگوهای توسعه محصول

الگوهای توسعه محصول جدید در منابع مختلف به اشکال متفاوتی بروز کرده ‌اند و هر کدام از نظریه‌ پردازان روش ‌های متفاوتی را برای این کار در نظر گرفته ‌اند؛ اما اگر بخواهیم به طور کلی به این موضوع بپردازیم باید بگوییم که برخی از این روش ها در تمامی منابع به صورت یکسان و یا حداقل به صورت مشابه ذکر شده‌اند، پس ما نیز با همین روش‌ها آغاز می ‌کنیم.

۱)تجزیه و تحلیل نیاز مشتریان

نیازهای مشتریان حرف اول را می‌زند، یعنی اگر شما کارگاه تولیدی و یا کارخانه ‌ای دارید که محصولات مختلفی را برای مشتریان تولید می‌کند قبل از هر چیز باید بدانید که این نیازهای مشتریان شما است که چگونگی و همچنین کمیت و کیفیت محصولات شما را تعیین می ‌کند.

در این قسمت به دو مولفه بسیار مهم بایستی توجه کنید، مولفه اول نیازهای کنونی مشتریان و وسایل و محصولاتی است که در حال حاضر استفاده می ‌کنند و مولفه دوم نیازهایی است که مشتریان می‌توانند داشته باشند. به طور مثال کودکی را تصور کنید که به مدرسه می‌رود، از نیازهای اولیه این کودک مداد و مدادرنگی است، پس اگر شما در این حوزه تخصص دارید بایستی مدادهایی را تولید کنید که کیفیت خوبی دارند،

مداد رنگی ‌های تولید شده توسط شما نیز بایستی رنگ ‌بندی‌ های مناسب داشته باشند، به راحتی تراشیده شوند و نوک آن‌ ها نیز شکننده نباشد. درمورد مولفه دوم می‌توانید از ابتکارات و خلاقیت‌ های پرسنل خود از طریق اتاق طوفان فکری استفاده کنید. بر فرض مثال می‌ توانید مدادی تولید کنید که طیف رنگین کمانی داشته باشد و یا مواردی از این قبیل که در بازار وجود ندارند اما با ساخت و تولید آن‌ها می ‌توانید جامعه هدف خود را ملزم کنید که به این محصولات نیاز پیدا کنند.

۲) طوفان فکری

استراتژی طوفان فکری روشی است که طی آن افراد یک کارخانه، شرکت و…دور هم جمع شده و درباره پروژه جدید شرکت نظر می‌دهند.

با این کار شاید ایده ‌ای به ذهن یکی از کارگران ساده مجموعه برسد که به ذهن سرپرست همان کارگر نرسیده است و یا ممکن است فردی در مورد راه حل پیشنهادی برای رسیدن به هدف مورد نظر که توسعه محصول خاصی است راهی را ارائه و پیشنهاد دهد که نسبت به روش‌های دیگران ساده‌‎تر، کوتاه‌تر و از همه مهم‌تر کم‌هزینه‌تر باشد. تا جایی که ممکن است روش طوفان فکری را نادیده نگیرید و سعی کنید به بهترین شکل ممکن و در ابتدای شروع کار از آن استفاده کنید.

۳) طراحی محصول

برای آن که بدانیم ایده‌های مطرح شده ما در مرحله قبل تا چه حد قابل اجرا هستند بایستی دست‌به‌کار شده و خودمان ایده را اجرا کنیم.

تا زمانی که ایده اجرا و پیاده‌سازی نشود نه نقص و کم و کاستی‌های آن مشخص می‌شود و نه می‌دانیم که تا چه حد به ایده اصلی ما نزدیک است. برای مرحله طراحی محصول چند قدم را بایستی پشت سر هم طی کنیم تا بتوانیم این قسمت را نیز به خوبی پشت سر بگذاریم. در ادامه پیشنهادی درباره نحوه طراحی محصول داریم که مطالعه آ‌ن‎ها خالی از لطف نیست.

فرقی ندارد که کسب و کار شما از نوع آنلاین است یا سنتی. معمولا بیش‌تر افرادی که به فروش یک کالا یا عرضه‌ی یک خدمت برای افزایش فروش مشغول هستند اعتقاد دارند که فروش مناسبی ندارند و به همین خاطر از شغل‌شان ناراضی هستند

  • چند محصول را طراحی کنید و سعی کنید تا حد ممکن به ایده اصلی شبیه باشند و تا جایی این کار را ادامه دهید که بتوانید بیشترین میزان شباهت به ایده اصلی را تولید کنید.
  • پس از آن که این محصولات مختلف و متنوع را تولید کردید نوبت به مرحله انتخاب می‌رسد، از بین محصولات و کالاهای تولید شده بایستی محصولی را انتخاب کنید که بیشترین میزان بهره‌وری را داشته و شباهت بیش از ۹۸ درصد را نیز به ایده اصلی دارد.
  • آپشن‌ های حذفی و نصبی را در این مرحله به اجرا در می ‌آورید. زمانی که بهترین محصول تولید شده را انتخاب کردید بایستی آن را به دقت بررسی کنید و اگر لازم است قابلیت ‌ها و ویژگی‌ هایی را به آن اضافه کرده یا از آن حذف کنید.
  • طراحی نهایی نیز مرحله آخری است که زیر مجموعه مراحل طراحی محصول است. در این قسمت بایستی محصول مورد نظرتان را مجددا و با دقت و همچنین با درنظر گرفتن تمامی ویژگی‌هایی که در نظر داشته‌اید برای بار آخر طراحی کنید.

۴) بررسی صرفه اقتصادی محصول تولیدی

محصولی را که تولید کرده ‌اید بایستی از نظر اقتصادی نیز بررسی کنید زیرا عوامل اقتصادی یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در تعیین تولید یا عدم تولید محصولات هستند. در دو مرحله بایستی محصول را از نقطه نظر اقتصادی بررسی کنیم. اولین مرحله پس از طوفان فکری و زمانی است که انتخاب می‌کنیم آیا تولید این محصول با این قابلیت‌ ها سودآوری دارد یا خیر و دومین مرحله نیز دقیقا پس از طراحی مجدد و نهایی محصول است. در دومین مرحله بررسی اقتصادی محصول باید به چند سوال جواب دهیم. برخی از این سوالات در ادامه ذکر شده اند:

  • این محصول را به چه صورت می‌توان به فروش رساند؟
  • آیا به‌عنوان محصول مکمل در نظر گرفته می‌شود و یا به‌عنوان محصول مستقل نیز مورد استقبال قرار خواهد گرفت؟
  • تولید این محصول در چه تعدادی می‌تواند سودآور باشد؟
  • آیا این محصول جز مواردی است که قیمت زیادی داشته و امکان فروش زیادی هم دارد و یا جز محصولاتی است که به علت قیمت بالایی که دارد تعداد کمی از آن فروخته خواهد شد؟ و سوالاتی از این قبیل که به همگی آن ها پیش از شروع به تولید بایستی پاسخ دهیم.

تفاوت توسعه محصول و طراحی محصول

توسعه و طراحی محصول به ظاهر دو مقوله جدا از هم هستند اما در اصل در امتداد یکدیگر قرار گرفته‌اند. طراحی محصول اولین قدم برای به ‌وجود آوردن یک کالا است که بایستی فکر و ایده ذهنی خود را از حالت ذهنی به حالت فیزیکی تبدیل کنید و چیزی را به شکل سه بعدی و در دنیای واقعی خلق کنید.

برای طراحی محصول مسلما ایده و فکر و همچنین نیرو و هزینه بیشتری نیاز است زیرا قرار است از ابتدا یک محصول را بسازید، یعنی چیزی را خلق کنید که در گذشته وجود نداشته است. برای توسعه محصول شرایط به سختی تولید محصول نیست، زیرا قرار است برخی از قسمت‌ های محصول را تغییر داده یا حذف کنید و در سخت ‌ترین حالت ممکن، شاید بخواهید قابلیت‌های جدیدی را به محصول قبلی اضافه کنید. با تمام مسائلی که بیان شد باز هم باید بگوییم که توسعه محصول فرایندی بسیار ساده‌ تر از تولید اولیه محصول است.

مدل توسعه صنعتی

مدل توسعه صنعتی در واقع استراتژی است که غالبا توسط دولت ‌ها و کشور ها برای رونق بخشی به اقتصاد استفاده مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور مثال استفاده از مدل توسعه صنعتی بود که سوئیس توانست به یکی از منعطف‌ ترین و قدرتمندترین اقتصادهای دنیا تبدیل شود.

توسعه صنعتی به عوامل مختلف و گوناگونی بستگی دارد که برای هر کشور با کشور دیگر متفاوت است. به طور مثال بازار و زمینه فروش، قدرت خرید مشتریان، تکنولوژی‌ های مورد استفاده کارخانه ‌ها در تولید محصولات، سلیقه مشتریان و…همگی جز عوامل مهمی هستند که در طراحی توسعه صنعتی بایستی مورد توجه قرار گیرند.

سخن پایانی

توسعه محصول جدید همان‌ طور که بیان شد دارای روش‌ های متفاوت و مختلفی است که برای دستیابی به محصولی جدید با قابلیت‌ های بهتر از قبل به کار می‌رود. اگر صاحب یک تولیدی و یا کارخانه هستید بهتر است بدانید که در صورت نادیده گرفتن مطالب عنوان شده و به طور کلی نادیده گرفتن این روش‌ها و راه حل‌ها ممکن است بسیار سریع‌تر از حالت عادی دچار مشکل شده و در بازار رقابت از دیگر رقیبانتان عقب بیفتید.

 

برخی از سوالات رایج:

۱.توسعه محصول چیست؟

توسعه محصول فرایندی است که از برخی جهات شبیه به تولید محصول است و از برخی جهات دیگر به صورت بنیادی با تولید محصول تفاوت دارد. سرعت رشد فناوری و اطلاعات بشری و به دنبال آن اختراع و اکتشاف موارد جدید امروزه در قرن بیست و یکم بسیار بالا است و به همین دلیل هم لوازم و وسایلی که بشر مورد استفاده قرار می‌دهد به سرعت جای خود را به مدل‌های جدیدتری در بازار می‌دهد

۲.الگوهای توسعه محصول کدامند؟

  1. تجزیه و تحلیل نیاز مشتریان
  2. طوفان فکری
  3. طراحی محصول
  4. بررسی صرفه اقتصادی محصول تولیدی

۳.تفاوت توسعه محصول و طراحی محصول در چیست؟

طراحی محصول اولین قدم برای به‌ وجود آوردن یک کالا است که بایستی فکر و ایده ذهنی خود را از حالت ذهنی به حالت فیزیکی تبدیل کنید و چیزی را به شکل سه بعدی و در دنیای واقعی خلق کنید. برای توسعه محصول شرایط به سختی تولید محصول نیست، زیرا قرار است برخی از قسمت‌ های محصول را تغییر داده یا حذف کنید و در سخت ‌ترین حالت ممکن، شاید بخواهید قابلیت‌های جدیدی را به محصول قبلی اضافه کنید.




تاریخ: یک شنبه 3 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اموزش عملی کردن ایده به زبان ساده

همه انسان‌ ها در طول زندگی خود بارها ایده‌ های بکری را در ذهن خود پرورش می‌ دهند. می ‌توان گفت که ایده‌ پردازی برای انسان کار بسیار راحتی است؛ چرا که همگی ما با ذهنی خلاق متولد شده ‌ایم. تمام امکاناتی که امروزه در دسترس ‌مان قرار دارند و بخش عظیمی از کارهای روزمره را برای ما راحت می‌ کنند، زمان تنها در حد یک ایده مطرح شده ‌اند.

اگرچه ایده ‌پردازی کار راحتی است، اما عملی کردن ایده برای بسیاری از افراد، سخت ‌ترین کار دنیا به نظر می ‌رسد. هزاران دلیل وجود دارد که ما پیگیر عملی کردن و اجرای ایده‌ های خود نباشیم، اما کسی که حقیقتاً به ایده خود ایمان داشته باشد، تنها یک دلیل برای اجرا، می ‌تواند او را به عملی کردن آن ایده، وادار کند. اگر شما هم ایده‌ بکری دارید، اما نمی ‌دانید چگونه آن را عملی کنید، تا انتهای این متن با ما همراه باشید.

ایده چیست و ایده ‌پردازی چگونه انجام می‌ شود؟

ایده همان طرح‌ ها، پیشنهادها و الگوهایی هستند که گاهی به ‌صورت جرقه ‌ای در ذهن ما ایجاد می ‌شوند. ایده‌ ها می ‌توانند برای تولید یک محصول تازه، تکمیل کردن یک محصول قدیمی، اجرای یک کار خاص یا هر بخش دیگری از زندگی بوجود بیایند. ایده‌ ها به شکل کاملاً ساده، ناپخته و ابتدایی وارد ذهن ما می‌ شوند.

برخی از افراد، ایده‌ های خود را در همان حد رها می‌ کنند و برخی دیگر از افراد، آن ایده‌ های خام و ناپخته را پرورش می ‌دهند. پس اگر فکر می‌ کنید شما شخص ایده‌ پردازی نیستند، یعنی تا بحال جرقه ‌های ذهنی خود را پرورش نداده ‌اید و به ‌راحتی از آن‌ ها گذشته ‌اید. ایده‌پردازی به تفکر عمیق، تنهایی و تمرکز نیاز دارد.

پس وقتی فکرهای جذاب و بکری که به ذهن‌ مان می ‌رسد را مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار می ‌دهیم، در واقع در حال ایده‌ پردازی هستیم و این نشان می‌ دهد که همگی ما کم‌ و بیش ایده ‌پردازان خوبی هستیم. فقط به آموزش و آگاهی نیاز داریم تا این ایده ‌ها را به مرحله‌ ی اجرا درآوریم.

چرا اجرایی کردن ایده ‌ها اهمیت دارد؟

اگر ادیسون ایده ‌ی روشنایی را عملی نمی‌ کرد، چه اتفاقی می ‌اُفتاد؟! مطمئناً سال‌ های سال مردم زمین از نعمت روشنایی در شب‌ های خود بی ‌بهره می ‌شدند. حالا اگر گراهام بِل ایده حرف زده از راه دور را عملی نمی‌ کرد، چه می ‌شد؟! در آن ‌صورت باز هم مردم جهان سال ‌های سال از نعمت تلفن بی ‌بهره می ‌شدند.

اگر هیچکدام از انسان‌ ها ایده‌ های خود را به مرحله ‌ی اجرا نمی ‌کشیدند، زندگی امروز ما با زندگی غارنشینانی که هزاران سال پیش در غار زندگی می ‌کردند، تفاوتی نداشت. پس عملی کردن ایده مانند راه‌ رفتن و حرف زدن برای انسان ضروری است. اگر این ضرورت تا به امروز برای ما مشخص نشده، دلیلش را می‌توانیم در آموزش‌ و تربیت ناصحیح خود جستجو کنیم!

وقتی ما اجرایی کردن ایده کسب و کار را جدی بگیریم، نه تنها به سایر انسان‌ ها خدمت می ‌کنیم، بلکه خود نیز از مزایای مادی و معنوی آن ایده‌ ها بهره‌ مند خواهیم شد. بهتر است بدانید که تمام حسرت‌ های ما در زندگی، بخاطر آن است که زمزمه‌ ها، ایده ‌ها و الهامات درونی خود را جدی نمی ‌گیریم!

چگونه ایده را به عمل تبدیل کنیم؟

اجرایی ساختن ایده‌ کسب و کار کوچک، کار راحتی است، ولی وقتی ایده‌ ای بزرگ، مرتب در ذهن ما تکرار می‌ شود، ممکن است هرگز خود را در آن حد نبینیم که چنین ایده بزرگی را عملی کنیم. اما مطمئن باشید که تکرار شدن آن ایده به معنی این است که شما قدرت کافی برای اجرای آن را در درون خود دارید.

پس از این به بعد، وقتی یک ایده بارها به ذهنتان خطور کرد، حتماً آن را جدی بگیرید. اگر همین حالا هم طرحی وجود دارد که مرتب برایتان تکرار می ‌شود، همان ایده شما را به سمت خواندن این مطلب جذب کرده است! اما چطور از قدرت درونی خود برای اجرای ایده ‌های بزرگمان استفاده کنیم؟! برای پاسخ به این سؤال، باید قبل از اجرای هر اید‌ه ‌ای، پنج کار اساسی انجام دهید که در ادامه به بررسی آن‌ ها می‌ پردازیم.

۵ کاری که باید قبل از اجرای ایده انجام دهید

بسیاری از اساتید بر مرحله‌ ی اجرایی ایده ‌ها تاکید دارند و مرتب به افراد ایده ‌پرداز گوشزد می ‌کنند که تمام بهانه ‌ها را نادیده بگیرند و تنها به عملی کردن ایده خود فکر کنند. اما رسیدن به مرحله‌ ی اجرا و عملی کردن ایده کار چندان راحتی هم نیست. بنظر شما، عملی کردن ایده بدون هیچ نظم، آموزش، برنامه یا مهارت خاصی امکان‌ پذیر است؟!

من که فکر نمی‌ کنم اینگونه باشد؛ چرا که تمام انسان‌ های موفق و تاثیرگذار، قبل از عملی کردن ایده یا ایده ‌های خود، به مهارت ‌های درونی و بیرونی خاصی مجهز بوده ‌اند. پس اگر شما هم مصمم هستید تا طرح‌ های خود را عملی کنید، با طی کردن ۵ مرحله‌ی زیر، خود را برای اجرای ایده‌ تان آماده کنید:

  • شناخت خود

شناخت خود به معنی شناخت جایگاه اصلی خود به عنوان یک انسان است. بیشتر افراد از برتری و خلاقیت‌ های ذاتی خود آگاهی ندارند. آن ‌ها فکر می‌ کنند که تنها افراد خاص می‌ توانند به مراتب بالای فکری، مالی و اجتماعی دست پیدا کنند.

این در حالی است که همه انسان‌ ها دارای قدرت‌ های درونی خاصی هستند و همگی اگر اراده کنند، می‌ توانند هر آنچه را که می‌ خواهند، محقق کنند. بنابراین در مورد ساختار ذهن خود تحقیق کنید تا ببینید که مغز شما چه قدرت ‌های بالقوه فراوانی دارد که می ‌توانید از آن‌ ها به بهترین شیوه ممکن بهره ببرید.

  • باور به خود

باور، فراتر از شناخت قرار می ‌گیرد. وقتی ما جایگاه و قدرت حقیقی خود را بشناسیم، تنها در صورتی می ‌توانیم از آن قدرت استفاده کنیم که به آن باور و ایمان قلبی داشته باشیم. برای اینکه خود، قدرت درونی و توانایی ‌هایمان را باور داشته باشیم، باید عزت ‌نفس و اعتماد به ‌نفس خود را تقویت کنیم.

همچنین لازم است تا قدرت‌ و توانایی ‌های ذاتی که داریم را به صورت روزانه مرور کرده و هر روزه آن‌ ها را به خود یادآوری کنیم. وقتی هر لحظه و هر ساعت به توانایی ‌هایمان فکر کنیم، پس از مدتی متوجه خواهیم شد که باور ما نسبت به خودمان بسیار رشد کرده است. اگر به چنین باوری برسیم، خودبه‌خود انرژی بیشتری را در درونمان حس می‌کنیم و آمادگی لازم برای رفتن به سوی اهداف و عملی کردن ایده های خود را بدست می‌آوریم.

  • رشد شخصی

اگر ما بخواهیم یک ایده ی خلاقانه را عملی کنیم، باید به علومی مانند متقاعد سازی، رهبری، بازاریابی، سخنرانی یا …. تسلط داشته باشیم. برای فراگیری این علوم نیز، باید در مسیر رشد شخصی گام برداریم. رشد شخصی به معنی ایجاد نظم و عادت‌های تازه در خودمان است.

برای اینکه به رشد شخصی برسیم، باید عادت ‌های کهنه و نامناسب خود را نیز ترک کنیم و تمام مهارت‌ های لازم برای ایده‌ ی خود را کسب کنیم. برای مثال، اگر ایده ‌ی ما در زمینه‌ ی ایجاد یک وبسایت است، باید مهارت طراحی سایت و سئو را کسب کنیم. همچنین اگر ایده ‌ای با مضمون تولیدی داریم، باید تمام اطلاعات و مهارت ‌های لازم برای تولید محصول موردنظرمان را بدست بیاوریم.

«برای اینکه به شخص دیگری تبدیل شوید، باید کارهایی را انجام دهید که تا به امروز انجام نداده‌اید» این جمله، اساس ایجاد رشد شخصی است!

  • آموزش

پس از رسیدن به رشد شخصی، باید آموزش ‌های عمومی زندگی و کسب ‌و کار خانگی را فرا بگیریم. برای این منظور بهتر است یک مربی شخصی داشته باشیم. اگر هم مربی نداشتیم، باید با یک فرد حرفه‌ ای یا یک لایف‌کوچ (مربی سبک زندگی) و یک بیزینس‌ کوچ (مربی کسب ‌و کار) در ارتباط باشیم. ممکن است مشورت گرفتن از چنین افرادی برای‌ ما هزینه ‌های زیادی داشته باشد، اما این هزینه را یک سرمایه‌ گذاری بزرگ در نظر بگیرید، سرمایه ‌گذاری که نه روی اجناس و بازارها، بلکه روی خودتان انجام می ‌دهید!!

(سرمایه ‌گذاری روی خود، بهترین نوع سرمایه ‌گذاری است و بالاترین بازخورد و سود را در پی دارد.)

 

  • برنامه‌ریزی

پس از طی کردن مراحل فوق، نوبت به برنامه ‌ریزی می ‌رسد. همان برنامه ریزی که باید برای اجرای ایده ‌تان طراحی کنید. این برنامه را می ‌توانید به کمک مربیان خود نیز انجام دهید. در این مرحله، شما مجهز به مهارت ‌های عمومی و تخصصی لازم برای عملی کردن ایده خود هستید. پس بدون نگرانی و بدون داشتن حس ناتوانی، می ‌توانید یک برنامه‌ جامع، همه ‌جانبه، علمی و کاملاً اجرایی برای عملی کردن ایده مورد نظرتان ایجاد نمایید.

پس از طی کردن این پنج پیش‌نیاز است که قدرت لازم برای اجرا کردن یک ایده را بدست می ‌آورید. بعد از گذراندن این مراحل، شما دیگر همان شخص قبلی نیستند. چراکه حالا از نظر درونی و اجتماعی در سطح بسیار بالاتری قرار گرفته‌ اید. مگر این جمله را نشینده ‌اید که: «تمام تغییرات از درون آغاز می‌ شود»، شما با شناخت خود و باور به توانایی‌ هایتان، تغییر را از درونتان آغاز کرده و سپس با بدست آوردن مهارت‌ های عمومی و تخصصی، از نظر اجتماعی نیز ارتقا پیدا می‌کنید. حالا دیگر برای انجام هرکار و عملی کردن هر ایده ‌ای، کاملاً آماده هستید.

کارافرینی زنان در جامعه امروز بسیار مورد توجه است زیرا زنان نقش مهم و در حال گسترشی در زمینه کسب و کار دارند

سخن نهایی

ممکن است برخی از افراد پس از مطالعه ‌ی این موضوع، با خود بگویند: «اگر برای اجرای یک ایده، باید این همه راه را طی کنم، پس کلاً از خیر اجرای این ایده می‌گذرم!» اشخاصی که به این شیوه فکر می‌کنند، باید علاوه بر گذراندن پیشنیازهای عملی کردن ایده، روی طرز فکر خود نیز کار کنند. وقتی شما مسیر رسیدن به هدفتان را بیش از حد سخت و دست‌نایافتنی می‌بینید، یعنی دارای یک طرز فکر «ایستا» هستید. کسی که طرز فکر ایستا دارد، به رشد و پیشرفت در زندگی نیز اعتقادی ندارد.

بنابراین باید شیوه تفکر خود را به طرز فکر «پویا» تغییر دهید تا بتواند رشد و پیشرفت را درک کند.

حالا که می ‌دانیم چگونه یک ایده را عملی کنیم، ایده یا طرح ما در هر زمینه ‌ای که باشد، قادر به اجرای آن خواهیم بود. یادتان باشد که قبل از مراحل پیاده سازی ایده، باید پیش ‌نیاز های آن را بگذرانید. در غیر این‌‌ صورت اجرای هر ایده ‌ای برایتان سخت و طاقت‌ فرسا خواهد بود. البته این پیش ‌نیازها نه تنها در اجرای ایده‌ های بکر، بلکه در تحقق هر هدفی در زندگی، ضروری هستند.

 

برخی از سوالات رایج:

۱.ایده چیست و ایده ‌پردازی چگونه انجام می ‌شود؟

ایده همان طرح‌ها، پیشنهادها و الگوهایی هستند که گاهی به‌صورت جرقه‌ای در ذهن ما ایجاد می‌شوند. ایده‌ها می‌توانند برای تولید یک محصول تازه، تکمیل کردن یک محصول قدیمی، اجرای یک کار خاص یا هر بخش دیگری از زندگی بوجود بیایند. ایده ‌ها به شکل کاملاً ساده، ناپخته و ابتدایی وارد ذهن ما می‌شوند. برخی از افراد، ایده ‌های خود را در همان حد رها می‌کنند و برخی دیگر از افراد، آن ایده‌ های خام و ناپخته را پرورش می ‌دهند.

۲.چرا اجرایی کردن ایده ‌ها اهمیت دارد؟

اگر در زول تاریخ افرادی مانند ادیسون و گراهام بل ایده‌ های خود را به مرحله‌ی اجرا نمی ‌کشیدند، زندگی امروز ما با زندگی غارنشینانی که هزاران سال پیش در غار زندگی می ‌کردند، تفاوتی نداشت. پس عملی کردن ایده مانند راه‌ رفتن و حرف زدن برای انسان ضروری است.

۳. ۵ کاری که باید قبل از اجرای ایده انجام دهید شامل چه مواردی است؟

  1. شناخت خود
  2. باور به خود
  3. رشد شخصی
  4. آموزش
  5. برنامه‌ریزی



تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

شناخت قانون ۲۰ ۸۰ یا اصل پراتو ، تاثیر قانون پراتو روی کسب و کار

قانون ۲۰ ۸۰ که از آن با عنوان «قانون پارتو» هم یاد می‌شود، یکی از قوانین بسیار تأثیر گذار بر زندگی ماست. این تأثیر نه تنها در کسب‌ و کار، بلکه در تمام جنبه‌ های دیگر زندگی نیز اهمیت دارد. مطمئناً تا به امروز خیلی چیزها در مورد مدیریت زمان شنیده ‌ایم، اما اصل پارتو حقیقتاً می ‌تواند مدیریت زمان را برای ما ایجاد کند.

در این مطلب به بررسی جامع اصل پارتو یا قانون ۲۰/۸۰ در بخش‌های مختلف زندگی، به‌ خصوص بحث فروش، می ‌پردازیم. مطمئنم که پس از مطالعه ‌ی این متن، تحول بزرگی در برنامه ‌ریزی شخصی و کاری خود ایجاد خواهید کرد. پس حتماً تا انتها با ما همراه باشید تا با هم، این اصل اساسی را مورد بررسی قرار دهیم. اصل پارتو در برنامه ریزی چیست؟

اصول راه اندازی کسب و کار قطعا مسئله ای است که همه به دنبال آن هستند و حتما بارها و بار ها از کار آفرینان موفق شنیده‌اید که میگویند، هیچ فرمول موفقیت‌سازی یکتایی برای موفقیت در کسب و کار وجود ندارد. چرا که اگر وجود داشت، تاریخ شاهد شکست ‌های متعدد در انواع حرفه ‌ها و سازمان ‌ها نمی ‌شد

قانون ۲۰ ۸۰ چیست؟

قانون ۲۰/۸۰ (pareto چیست) که به آن اصل پارتو یا «Pareto principle» هم گفته می ‌شود، یک قانون جهانی است که مانند قانون جاذبه، بر زندگی تمام مردم تاثیر شگرفی می ‌گذارد. البته قبل از بررسی این اصل، باید بفهمیم که اصلاً قانون ۲۰ ۸۰ از کجا آمده و چه کسی آن را کشف کرده است.

برای این منظور می‌توانیم به دهه‌ ی 80 میلادی برگردیم. در واقع در سال 1895 بود که یک اقتصاد دان ایتالیایی به نام ویلفردو پارتو «Vilfredo Pareto»، متوجه شد که 80 درصد امکانات و ثروت کشورش به 20 درصد از افراد آن تعلق دارد. وی پس از اینکه تحقیقات خود را در سایر کشورها نیز بررسی کرد، به این نتیجه رسید که این قانون در تمام کشورها حاکم است. یعنی 80 درصد تمام امکانات برتر مانند زمین ‌های کشاورزی، تجهیزات صنعتی و ثروت یک جامعه، تنها در درسترس 20 درصد از افراد آن‌ جوامع قرار دارد.

ویلفردو تنها به این نتیجه رضایت نداد و برای پیگیری این موضوع، دیگر جوانب زندگی را نیز مورد بررسی قرار داد و در نهایت به این نتیجه رسید که این رابطه‌ی ۲۰ به ۸۰‌ ی در تمام جنبه‌ های زندگی انعکاس دارد. پس از اینکه رابطه ‌ی این قانون منتشر شد، قانون ۲۰ ۸۰ را به احترام ویلفردو پارتو، «قانون پارتو» نیز نامیدند.

چرا اجرای قانون ۲۰ ۸۰ اهمیت دارد؟

با توجه به تعریف و سابقه ‌ای که از قانون ۲۰ ۸۰ بدست آوردیم، حالا طبق این قانون می‌ توانیم بگوییم که:

  • ۲۰ درصد از تلاش‌های ما، ۸۰ درصد نتایج را رقم می‌زنند.

این در حالی است که عکس این اصل نیز می ‌تواند صادق باشد؛ یعنی ۸۰ درصد تلاش‌ های ما تنها ۲۰ درصد نتیجه را برایمان ایجاد کنند. پس اگر ما نتوانیم رابطه‌ ی درستی بین کارهای ضروری و غیر ضروری خود ایجاد کنیم، این قانون را برعلیه خود به کار خواهیم برد. حتماً شما هم افرادی را دیده ‌اید که گفتن جمله‌ ی «وقت ندارم»، «خیلی کار دارم» و «سرم شلوغه» ورد زبان آن‌ هاست، اما عملاً نتایج چندانی در زندگی‌ شان وجود ندارد.

به‌راحتی می‌توان دریافت که این افراد قانون ۲۰ ۸۰ را در جهت عکس به کار می ‌برند؛ یعنی ۸۰ درصد تلاش می‌کنند، اما ۲۰ درصد نتیجه می‌گیرند. البته اگر خود ما نیز یکی از همین افراد باشیم، باید در اسرع وقت برنامه‌ی خود را تغییر دهیم تا مجبور نباشم، تلاش زیاد و بهره کم ببریم. چراکه اگر قانون پارتو را به‌کار بگیریم، با تلاش کم، بزرگترین بهره‌ ها را خواهیم برد.

چطور می‌توانیم طبق قانون پارتو، برنامه‌ریزی کنیم؟

برای اینکه بتوانیم براساس قانون ۲۰ ۸۰ برنامه‌ریزی داشته باشیم، باید فعالیت ‌های خود را دسته‌بندی کنیم. آن ‌گاه باید بیشترین وقت، انرژی و سرمایه خود را بر روی کارهایی متمرکز کنیم که بیشترین بازده را برای ما دارند. برای مثال، تصور کنید که شما یک فروشنده پوشاک هستید.

بیشتر مشتریان شما را نوجوانان و جوانانی تشکیل می ‌دهند که علاقه فراوانی به استفاده از طرح‌ های جدید و مدرن لباس دارند، تعداد کمی از مشتریانتان نیز افراد میانسالی هستند که برای خرید پوشاک با طرح‌ های ساده به شما مراجعه می ‌کنند. اگر شما علی ‌رغم داشتن مشتریان جوان و مُدپسند، تمرکز خود را روی پوشاک با طرح‌ های  ساده بگذارید، قانون ۲۰ ۸۰  را به‌صورت عکس به کار برده ‌اید. بنابراین باید برنامه‌ی خود را اصلاح کنید و تمرکزتان را بر روی محصولاتی بگذارید که بیشترین فروش را برایتان رقم می ‌زنند.

این مثال را می ‌توانید به سایر جنبه‌های زندگیتان تعمیم دهید و در‌صورت مشاهده‌ی عکس قانون پارتو، برنامه خود را ۱۸۰ درجه تغییر دهید. البته در ادامه مثال‌های بیشتری برای شما خواهیم زد تا بتوانید این اصل را در دیگر جنبه‌ های زندگی نیز به درستی رعایت کنید.

تکنیک ‌های موفقیت در کار برای همه افراد ثابت نیستند. هر روش می ‌تواند برای شخص یا کسب‌ و کار خاصی مؤثر واقع شود.

قانون پارتو در کسب‌ و‌ کار

شما صاحب هر کسب ‌و کاری که باشید، می‌ توانید اصل پارتو در کسب و کار خود را رعایت کنید و در برابر کمترین تلاش‌ها، نتایج بزرگی را دریافت کنید. برای مثال، اگر شما صاحب یک کمپانی دیجیتال مارکتینگ باشید، باید ببینید که بیشترین تقاضا برای مشاوره شما در چه موضوعی است.

اگر افراد بیشتر در زمینه ‌ی افزایش اعضای شبکه‌ های اجتماعی به شما مراجعه می ‌کنند، باید شما نیز تمرکز عمده‌ ی خود را روی این شبکه‌ ها قرار دهید. ممکن است برای طراحی سایت، بهینه‌ سازی، تبلیغات یا …. نیز مشتریانی داشته باشید، اما با قرار دادن ۸۰ درصد از انرژی خود بر روی موضوعی که بیشترین طرفدار را دارد، شرکت شما بازدهی بالاتری خواهد داشت. آن‌ گاه می ‌توانید افراد دیگری را برای سایر بخش ‌ها استخدام کنید یا آن‌ ها را به سایر واحدها، همکاران یا شرکت ‌های دیگر ارجاع دهید. البته در سایر گزینه ‌های کسب‌ و کار نیز، اصل پارتو را می ‌توان به‌ این ‌صورت بیان کرد:

  • ۸۰ ٪ ارزش کار ما، حاصل ۲۰ ٪ از مراحل کارمان است.
  • ۲۰ ٪ از کارکنان ما، ۸۰ ٪ خروجی را ایجاد می‌کنند.
  • ۲۰ ٪ از انتقادات، ۸۰ ٪ اُفت کاری ما را به دنبال خواهند داشت.
  • و …..

حالا با بررسی این گزینه ‌ها، دیگر جنبه‌های کسب ‌و کارتان را بررسی کنید تا بیشتر به اصل پارتو پی ببرید و آن را اصلاح کنید.

قانون پارتو در فروش

قانون پارتو در فروش یا قانون ۲۰ ۸۰ در فروش عنوان می‌کند که:

  • ۲۰ درصد از مشتریان ما، ۸۰ درصد سود ما را رقم می‌زنند.

پس باید بیشتر تمرکز خود را روی آن ۲۰ درصد از مشتریان برتر خود قرار دهیم. برای مثال می‌توانیم یک باشگاه (باشگاه مشتریان) برای مشتریان برتر خود در نظر بگیریم و به صورت دوره‌ای تخفیف‌های خوبی را به ایشان ارائه دهیم، یا با تماس گرفتن با آن‌ها و نظرسنجی کردن، محصولات موردنظرشان را همیشه در انبار داشته باشیم؛ یا خدمات تحویل درب منزل را برایشان فعال کنیم.

به هرحال ۸۰ درصد از کل سود ما را این مشتریان ایجاد می ‌کنند، پس باید تمرکز بیشتری را به آن‌ها اختصاص دهیم. البته قانون ۲۰ ۸۰ علاوه بر مشتریان، برای محصولات نیز کاربرد دارد:

  • ۲۰ ٪ از محصولات شما، ۸۰ ٪ سود را برای‌تان ایجاد می‌کنند.

برای مثال، اگر شما صاحب یک عمده ‌فروشی مواد غذایی باشید، باید ببینید کدام ‌یک از گروه‌ های مواد غذایی شما، بالاترین فروش را دارند، سپس انرژی بیشتری برای تهیه و توزیع آن محصولات اختصاص دهید. اگر نوشیدنی و لبنیات در صدر لیست فروش شما قرار داشته باشند، آن‌گاه باید ویزیتور های بیشتری را برای بازاریابی و توزیع این محصولات استخدام کرده و خود نیز منابع بهتری را برای تهیه آن‌ ها پیدا کنید.

قانون پارتو در زندگی شخصی

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، اصل ۲۰ ۸۰ در تمام جنبه‌ های زندگی نمود دارد و می ‌توان از آن برای بهبود هر شرایطی استفاده کرد. اگر کسی در زندگی شخصی خود با مشکلات فراوانی رو به ‌رو شده، باید ببیند که عمده ‌ی تمرکز خود را بر روی کدام موضوعات شخصی می‌گذارد.

اگر اختلاف کسی با خانواده ‌اش برسر فیلم دیدن زیاد، تفریح کم، استفاده بی ‌رویه از تلفن‌همراه (چک کردن اپ ‌های اجتماعی)، مهمانی ‌های شبانه زیاد، دیر رفتن به خانه یا ….. است، باید عادت‌ های خود را اصلاح کند. اگر خانواده اولویت زندگی این فرد است، لازم است تا ۸۰ درصد از توجه و انرژی خود را برای ایشان بگذارد. البته قانون ۲۰ ۸۰ در زندگی شخصی، می‌تواند از انواع زاویه ‌ها بررسی شود. حالا که همگی می ‌دانیم این قانون چگونه کار می‌ کند، می ‌توانیم آن را برای هر مورد خاص، اصلاح کنیم.

قانون پارتو در روابط

روابط آخرین مبحثی است که در این مطلب، قانون پارتو را در آن بررسی می ‌کنیم، این در حالی است که روابط صحیح، عامل اصلی، احساس رضایت و خوشبختی در زندگی هستند. انسان‌ ها وقتی از نظر مالی و کاری در سطح بالایی قرار بگیرند، آن ‌گاه با سرعت بیشتری به سمت ساختن روابطی مستحکم گام برمی ‌دارند؛ چراکه داشتن روابط نزدیک و باکیفیت، آخرین معیار برای رسیدن به خوشبختی است.

قانون ۲۰ ۸۰ می ‌تواند به طرز شگفت ‌انگیزی کیفیت روابط را ارتقا دهد. اگر کسی در زندگیتان وجود دارد که اهمیت و ارزش بالایی برایتان دارد، اما وقت کافی با او نمی‌گذرانید، باید در برنامه‌ریزی‌ خود تجدید نظر کنید. آن‌گاه با کاهش یا حذف کارهای غیرضروری، وقت بیشتری را به وقت‌گذرانی با عزیزانتان در نظر بگیرید.

شغلی که انتخاب میکنیم تاثیر مستقیم بر سبک زندگی ما دارد. با یک بررسی ساده میتوانیم به نتایج قابل توجهی برسیم. اگر انتخاب شغل صرفا برای کسب درآمد باشد، با توجه به هدف که همان کسب پول بیشتر است، ممکن است به هر فعالیتی دست بزنیم و برایمان مهم نباشد که چه تاثیراتی روی خودمان یا دیگران دارد که در مقاله ” ایده کسب و کار” چند ایده برای کسب و کار آوردیم که بهتون پیشنهاد می کنیم مطالعه کنید.

سخن نهایی

قانون ۸۰ ۲۰ در فروش را می ‌توان به‌ راحتی در جهت درست به‌کار گرفت. اما بکارگیری اصل پارتو در زندگی شخصی و روابط، به بررسی و تحلیل بیشتری نیاز دارد. گاه کار و زندگی طوری با هم گره می ‌خورند، که عامل اصلی غافل شدن از خانواده، همان کار و شغل‌ مان می ‌شود.

در چنین شرایطی با بکارگیری قانون ۲۰ ۸۰، می‌ توانیم تنها روی ۲۰ ٪ از کار خود تمرکز کنیم، تا وقت بیشتری را نیز برای خانواده، دوستان، نزدیکان و سایر عزیزان خود داشته باشیم. پس با درک کلی این قانون، تغییر برنامه و سبک زندگی ممکن می‌شود. اگر شما هم فکر می ‌کنید، پارتو در زندگی‌ تان در جهتی نادرست عمل می ‌کند، بررسی را آغاز کنید و هر کجا که نیاز به تغییر دارد را به کمک این قانون اصلاح کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱.قانون ۲۰ ۸۰ چیست؟

قانون 20/80 که به آن اصل پارتو یا «Pareto principle» هم گفته می ‌شود، یک قانون جهانی است که مانند قانون جاذبه، که بر زندگی تمام مردم تاثیر شگرفی می ‌گذارد.

۲. چرا اجرای قانون ۲۰ ۸۰ اهمیت دارد؟

وقتی افراد۸۰ درصد تلاش می‌کنند، اما ۲۰ درصد نتیجه می ‌گیرند باید در اسرع وقت برنامه ‌ی خود را تغییر دهند تا مجبور نباشند در برابر تلاش زیاد، بهره کمی ببرند.

۳.چطور می‌ توانیم طبق قانون پارتو، برنامه ‌ریزی کنیم؟

برای اینکه بتوانیم براساس قانون ۲۰ ۸۰ برنامه‌ریزی داشته باشیم، باید فعالیت‌های خود را دسته‌ بندی کنیم. آن ‌گاه باید بیشترین وقت، انرژی و سرمایه خود را بر روی کارهایی متمرکز کنیم که بیشترین بازده را برای ما دارند.

 



تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

زمان مناسب فروش عرضه اولیه ، چک لیست ۹ مرحله ای…

زمانی که وارد بورس شدید در کنار اصطلاحات عجیب و غریب و متفاوتی که شنیدید، به احتمال بسیار زیاد عبارت عرض اولیه نسبت به دیگر موارد بیشتر به گوش‌تان خورده و آشناتر است. اما عرضه اولیه چیست؟ چرا افراد به دنبال خریدوفروش آن هستند؟ عرضه اولیه را کی بفروشیم؟

احتمالا شما هم جزء خیل عظیمی از افراد این جامعه هستید که بنابر تبلیغات بسیاری که در مورد بورس و سرمایه گذاری در آن انجام شده است تصمیم گرفتید تا تمام پول و پس اندازهای خود را داخل بورس و فرابورس سرمایه گذاری کنید؛ به احتمال زیاد با توجه به رکود و کاهش شدید ارزش قیمت سهام‌های بورس در چند ماه اخیر ضرر بسیاری را نیز متحمل شده‌اید.

و سوالاتی از این قبیل از جمله سوالاتی هستند که جواب‌شان شاید یک کلمه یا نهایتا یک جمله ساده باشد اما مسلما پاسخ این سوالات می‌تواند زندگی افراد بسیاری را زیر و رو کند؛ پس اگر شما هم جزو سرمایه گذاران در بورس هستید و یا می‌خواهید بدانید که عرضه اولیه را کی بفروشیم؟ در این مقاله همراه ما باشید تمام جواب تمام سوالات‌تان را به‌دست بیاورید.

عرضه اولیه چیست؟

عرضه اولیه درواقع سهامی است که متعلق به شرکت یا کارخانه و…است، اما فرقی که این سهام با سهام‌های معمولی دارد آن است که عرضه اولیه درواقع سهام شرکتی است که تاکنون به بازار بورس یا فرابورس وارد نشده و این نخستین باری است که قرار است سرمایه‌شان در بازار بورس وارد شود.

پیش از آن که شرکت مذکور وارد بازار بورس شود تعداد محدودی که شاید حتی به ۱۰۰ نفر هم نرسند سهامدار آن هستند اما پس از ورود به بازار بورس یا فرابورس تعداد این سهامداران از میلیون هم می‌گذرد. معمولا عرضه اولیه در کف قیمت است، یعنی حداقل قیمتی که هر سهم می‌تواند داشته باشد بر روی سهام مربوط به این شرکت گذاشته می‌شود.

زمانی که یک شرکت به‌دنبال عرضه اولیه سهام خودش است بایستی در بازار بورس یا فرابورس ثبت نام کرده و پس از طی مراحل مختلف و پذیرش شرایط و ضوابط موجود در بورس سهام خود را به مرحله عرضه برساند، نکته مهم بعدی که وجود دارد آن است که تاریخ عرضه اولیه سهام این شرکت بایستی از ۲ روز قبل از زمان آغاز عرضه در سایت و سیستم بورس ثبت شده باشد تا به اطلاع تمام افرادی که در بورس ثبت‌نام کرده و تمایل خود به عرضه اولیه را فعال کرده‌اند، برسد.

مزایای خرید عرضه اولیه

افرادی که فعال سازی کد بورس خود را انجام داده اند و همواره به‌دنبال خرید عرضه اولیه هستند اولین سوالی که غالبا از اساتید بورس می‌پرسند این است که “عرضه اولیه را کی بفروشیم؟” در واقع این افراد به‌دنبال مزایای خرید عرضه اولیه هستند اما متاسفانه به دلیل آن که بسیار عجول هستند غالبا نمی‌توانند از مزایای این خرید بهره کافی و کامل را ببرند. انواع مزایای خرید عرضه اولیه را در ادامه مورد بررسی قرار داده‌ایم تا بهتر بتوانید مورد این سوال که عرضه اولیه را کی بفروشیم بهتر تصمیم‌گیری کنید.

  • قیمت پایین

همان‌طور که گفته شد قیمت عرضه اولیه معمولا در حداقل حالت خود قرار دارد و قطعا تمام کاربران بورس می‌توانند این نوع سهام ها را تهیه کنند.

  • سهمیه بندی

سهمیه‌بندی شدن عرضه اولیه به دلیل آن است که تمام افراد علاقه‌مند به خرید عرضه اولیه بتوانند حتی برای ده سهم هم که شده است از این سهام را تهیه کرده و نگهداری کنند. بنابراین اگر قسمت خرید اتوماتیک سهام را فعال کرده باشید سیستم خرید خودکار در صورت داشتن موجودی به‌صورت اتوماتیک برای‌تان سهام عرضه اولیه را خریداری می‌کند.

  • دائم‌ السود!

زمانی که دو نفر کاربر بورس از یک‌دیگر این سوال را می‌پرسند که “عرضه اولیه را کی بفروشیم؟” به احتمال زیاد فردی که تجربه بیشتری در بورس دارد و یا بهترین آموزش بورس را دیده است خواهد گفت” “فعلا نگهش دار، بالاتر هم خواهد رفت.” عرضه اولیه سهامی است که قیمت سنگ طلا را دارد، زمانی که سنگ معدنی طلا را پیدا کنید به خودی خود ارزشی ندارد اما پس از پردازش و استخراج طلا از آن متوجه می‌شوید که چه شیء گران‌بهایی را در دست داشته‌اید و از آن غافل بوده‌اید.

عرضه اولیه نیز در هنگام عرضه حکم همان سنگ طلا را دارد که پس از استخراج و گذشت زمان بسیار با ارزش شده و باعث می‌شود تا سرمایه‌تان بسیار افزایش یابد.

معایب خرید عرضه اولیه

مواردی که عنوان شد همگی از مزایای خرید عرضه اولیه بودند، اما مگر خرید عرضه اولیه معایبی هم دارد؟ بله ممکن است معایبی هم داشته باشد اما این معایب از نگاه همه نیست بلکه فقط برخی از افراد هستند که این ویژگی‌ها را جزو عیب به شمار می‌آورند.

  • کندی رشد

عرضه اولیه غالبا به کندی افزایش قیمت پیدا می‌کند، حتی گاهی اوقات ممکن است برای ماه‌های طولانی بدون افزایش قیمت باشد، حتی شرایط بدتر از آن هم وجود دارد و آن هم رشد منفی عرضه اولیه است که بسیار به‌ندرت رخ می‌دهد اما امکان رخ دادن‌اش به خصوص در شرایط حاد و افزایش شدید تورم به هیچ وجه دور از ذهن نیست. این مسئله که بدانیم عرضه اولیه را کی بفروشیم در سود یا ضررکردن ما اهمیت بسیاز زیادی دارد.

  • کم بودن مقدار مجاز برای خرید  

به علت پایین بودن قیمت سهام‌های عرضه اولیه افراد تمایل بسیار زیادی به خرید این نوع از سهام‌ها دارند، اما دقیقا به همین دلیلی که تعداد متقاضیان بسیار زیادی برای این نوع از سهام‌ها وجود دارد سازمان بورس ناچار است تا مقدار سهام موجود را بین میلیون‌ها نفر تقسیم کند و همین موضوع هم باعث کاهش تعداد سهام‌هایی می‌شود که به هر فرد می‌رسد.

 

  • زمان فروش عرضه اولیه سهام

همان‌طور که در بالا نیز توضیح داده شد، عرضه اولیه می‌تواند بسیار سودآور باشد بنابراین هر قدر بیشتر آن را نگه دارید سود بیشتری خواهید کرد. اما ممکن است جزو آن گروه از افرادی باشید که تمایلی به نگه داشتن یک سهم به مدت طولانی ندارند، پس باید بدانید که عرضه اولیه را کی بفروشیم که شروع به ریزش نکرده باشد؛

ریزش عرضه اولیه معمولا با منفی شدن آن سهام شروع می‌شود البته این منفی شدن پایدار نیست و مجددا افزایش ارزش رخ می‌دهد. پس در صورتی که نیازی به سرمایه آن عرضه اولیه ندارید بهتر است آن را نفروشید و مدت بیشتری نگه دارید.

انواع سهامداران

سهام‌داران را به ۳ گروه می‌توانیم طبقه‌بندی کنیم که براساس این طبقه‌بندی می‌توان تا حدودی زمان ارائه عرضه اولیه را مشخص کرد.

  1. سهام‌داران کوتاه مدت: افرادی هستند که پول سرمایه گذاری شده خود را در مدت ۱ الی ۲ ماه نیاز دارند و نمی‌توانند سهام را بیشتر از آن نگهداری کنند.
  2. سهام داران میان مدت:این افراد به پول بورس‌شان تا حدود ۶ ماه نیازی ندارند اما بعد از آن مسلما نیاز پیدا می‌کنند.
  3. سهام داران بلند مدت: سهام داران بلند مدت افرادی هستند که سرمایه اضافی خود را وارد بورس کرده‌اند و نیازی به آن مبلغ ندارند.

عرضه اولیه را کی بفروشیم؟

مطالبی که در قسمت قبل توضیح داده شد بسیار ساده و روان بودند، اما اگر بخواهیم کمی دقیق‌‎تر و تخصصی‌تر از نظر تحلیل تکنیکال بورس به این سوال پاسخ دهیم که عرضه اولیه را کی بفروشیم باید بگوییم که فروش عرضه اولیه منوط به آن می‌شود که شما سهام‌دار کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت هستید؟

  1. سهام‌داران بلند مدت: اگر جز این گروه هستید سعی کنید این نوع از سهام‌های‌تان را تا یک سال و حتی بیشتر از آن هم نفروشید، زیرا امکان رشد چندین برابری این نوع از سهام بسیار زیاد است.
  2. سهام‌داران میان مدت: حداقل زمانی که بایستی صبر کنید تا سهم مورد نظرتان از دو دوره رشد برخوردار شود حدود ۲ الی ۳ ماه است.
  3. سهام‌داران کوتاه مدت: به محض منفی شدن قیمت سهام آن را بفروشید و برای آن که در لحظات ابتدایی این موضوع را متوجه شوید بایستی هر روز قیمت سهام را چک کنید. تا به حال بیشترین و کمترین رشد قیمت عرضه اولیه بین ۴ الی ۲۳ روز بوده است.

خرید از دو کارگزاری مختلف

برخی از افراد هستند که به‌دنبال دور زدن سیستم بورسی هستند. سعی می‌کنند تا در دو کارگزاری مختلف حساب باز کرده و از آن طریق بتوانند دوبار یا چند بار عرضه اولیه بخرند؛ اما به این گروه از دوستان پیشنهاد می‌کنیم که این کار را انجام ندهند، زیرا فرقی نمی‌کند که شما با یک کارگزاری طرف باشید و یا آن که چندین کارگزاری را شناخته و در آن‌ها حساب داشته باشید، چیزی که مهم است کد بورسی شما است که بر اساس مشخصات هویتی شما صادر شده و یکسان است.

برخی از سوالات رایج:

۱. عرضه اولیه را توضیح دهید؟

عرضه اولیه درواقع سهامی ست که متعلق به یک شرکت یا کارخانه است. تفاوتی که این سهام با دیگر سهام دارد در این است که در عرضه اولیه سهام هنوز وارد بازارنشده است و سرمایه گذاران قرار است برای بار اول آن را وارد بازار کنند.

۲. مزایای خرید عرضه اولیه چیست؟

۱. قیمت کم
۲. سهمیه بندی
۳. دائم السود

۳. معایب خرید عرضه اولیه چیست؟

۱. کندی رشد
۲. کم بودن مقدار مجاز برای خرید
۳. زمان فروش عرضه اولیه سهام

 



تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم فیلتر الگوی تیک صعودی [معرفی اندیکاتور ADX]

‌فیلتر الگوی تیک صعودی(فیلتر تیک صعودی در بورس) یکی از پرکاربردترین الگوها در آموزش صفر تا صد بورس است که به کمک آن می­توان سهم‌­های خوبی را پیدا کرد تا به سوددهی رسید. الگوی تیک صعودی زمانی تشکیل می‌شود که اولین قیمت در معاملات کاهش یافته و به کمترین مقدار خود رسیده و قیمت قصد برگشت داشته باشد و همچنین آخرین قیمت از مقدار اولین قیمت بیشتر شود. اگر ‌فیلتر الگوی تیک صعودی در آستانه حمایت‌ها تشکیل شود نویدبخش روزهای پرسود در بورس برای سرمایه­ گذار خواهد بود.

فیلتر الگوی تیک صعودی یک نشانه مثبت برای سهم محسوب می­شود؛ طوری که ابتدا قیمت سهم را با عرضه تعدادی سهم به پایین می­‌کشاند و سپس با خرید زیاد در قیمتی پایین­تر از قیمت اولیه، قیمت سهم را به سمت بالا هدایت می­کند. شروط ایجاد ‌فیلتر الگوی تیک صعودی عبارتند از:

  1. کمترین قیمت از اولین قیمت، کمتر باشد.
  2. بیشترین قیمت از اولین قیمت، بیشتر باشد.

یک قدم به عقب برگردیم تا درک دو پاراگراف اول راحت تر شود!

اجرای قوانین فیلتر به یک نرم افزار نیاز دارد. به طور کلی، نرم‌­افزار یا نمودارهای معاملاتی تجزیه و تحلیل فنی می‌توانند تنظیم شوند تا هشدارها را به سرمایه­ گذاران ارائه دهند یا معاملات را به طور خودکار بر اساس اولویت سرمایه گذار انجام دهند. برخی از معامله‌گران ممکن است برای معاملات خود به صورت خودکار برخی ویژگی‌­ها را انتخاب کنند که به آن­ها امکان دهد با سرعت بیشتری از فرصت­‌های موجود در معاملات و بازارهای مالی استفاده کنند.

وقتی سیگنالی فعال می شود، نرم ­افزار به طور خودکار معامله را انجام می دهد. در شرایط دیگر، ممکن است معامله­ گران بخواهند از تغییرات قیمت مطلع شوند تا تصمیمات خود را درباره سرمایه­ گذاری بگیرند.

فیلتر اندیکاتور adx

در ادامه مقاله قصد معرفی اندیکاتور adx، اجزای Adx، تشخیص قدرت روند با استفاده از منحنی adx، سیگنال های خرید و فروش در adx و چند نکته در مورد فیلتر اندیکاتور adx آن را به پایان برسانیم.

اندیکاتور adx چیست؟

Average Directional Movement Index یک اسیلاتور adx نامیده می­شود. این اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال بورس بسیار مهم و پرکاربرد است. این اسیلاتور رونددار بودن و یا نبودن بازار یا سهم یا به صورت کلی نمودار قیمت را نشان می­‌دهد. جهت روند صعودی و یا نزولی بودن توسط 2 خط تعیین می­گردد. همچنین خط­‌های نوسانی +DI و –DI هم به جهت روند بازار کمک می‌کنند.

بنابراین سه خط نوسانی در زیر نمودار قیمت وجود خواهد داشت که یکی از آن­ها اسیلاتور و دو تای دیگر +DI و –DI هستند. خط نوسانی اسیلاتور adx هر چقدر بالاتر از تراز ۲۵ قرار داشته باشد و به ۴۰ نزدیک­تر و یا از آن بیشتر باشد، نشان­دهنده قدرتمندی روند بازار خواهد بود.

هر اندازه کمتر و یا پایین­تر از تراز ۲۰ قرار داشته باشد، نشان­ دهنده ضعف در روند بازار است. خط نوسانی اندیکاتور adx میزان قدرت و یا ضعف روند جهت سیگنال‌­های خرید و فروش و دو خط نوسانی  +DI و –DIهم جهت روند را تعیین می­‌کنند.

اجزای فیلتر اندیکاتور adx

همان­طور که در بالا اشاره شد این اندیکاتور دارای سه عنصر است:

  1. : +DI  اندیکاتور جهت‌ دار مثبت (Positive Directional Indicator)
  2. : -DI  اندیکاتور جهت‌ دار منفی (Negative Directional Indicator)
  3. : ADX شاخص میانگین حرکت جهت­‌دار که بین اعداد ۰ و ۵۰ نوسان دارد. (Average Directional Movement Index)

تشخیص قدرت روند با adx

اگر منحنی صعودی و در حال نزدیک شدن به سطوح بالاتر باشد، یک روند قدرتمند احتمالی در حال شکل­ گیری است  که در واقع این روند می ‌تواند صعودی یا نزولی باشد. اگر منحنی نزولی و در حال نزدیک­تر شدن به سطوح پایین­‌تر باشد، بازار روند خاصی را دنبال نخواهد کرد.

سیگنال­های خرید و فروش در فیلتر اندیکاتور adx

  • چنانچه adx صعودی باشد؛ نشان دهنده قدرت روند بازار خواهد بود و چنانچه شاخص­‌ها نیز با روند همراه شوند با اطمینان خاطر با توجه به درستی تحلیل گام بردارید.
  • چنانچه adx نزول کند، نشان دهنده توسعه روند بازار با تردید است. اگر Adx زیر رقم ۲۰ باشد؛ احتمالا بیانگر وجود روند خنثی خواهد بود. در این صورت نوسانگرها بیشتر مفید واقع خواهند شد.

استفاده از سیستم معامله­‌ای پیچیده فیلتر اندیکاتور adx احتیاج به سیگنال­‌های تائید­کننده بیشتری دارد که به کمک دو خط نوسانی زیر مشخص می­گردد.

”]

  • چنانچه +DI ، بالاتر از -DI قرار گیرد؛ یک سیگنال خرید از طرف اندیکاتور برای سرمایه­ گذار صادر خواهد شد.
  • چنانچه -DI ، بالاتر از +DI  قرار گیرد؛ یک سیگنال فروش از طرف اندیکاتور برای سرمایه­ گذار صادر خواهد شد.

جمع‌بندی

با توجه به بازار پرتلاطم و غیرقابل پیش­بینی بازارهای مالی و بورس، تحلیل­گران حرفه‌­ای با ساخت اپلیکیشن­‌ها یا کدهای مربوط به برنامه‌­نویسی فیلترهایی را ایجاد کرده‌­اند که که با توجه به پارامترهای مدنظر خود سهام مربوطه را مشاهده کنند. فیلتر الگوی تیک صعودی نیز یکی از این فیلترهای کاربردی بورس برای سرمایه­ گذاران در بازارهای مالی است.

با توجه به تعریف اندیکاتور و مواردی که در مقاله آمده است به این چند نکته دقت کنید:

  • ADX ابزاری ارزشمند است؛ زیرا بر روند و قدرت حرکت تمرکز دارد.
  • از افزودن شاخص­‌هایی به نمودار خود که باعث پیچیدگی تجزیه و تحلیل می شود، خودداری کنید.
  • سهام بسیار بی ثبات همیشه با توجه به فیلتر اندیکاتور ADX پایبند نخواهند بود.
  • اوراق بهاداری که به ADX واکنش مثبتی نشان می­دهند دارای حجم بالا و نوسانات معقولی هستند.

برخی از سوالات رایج:

۱. شروط ایجاد فیلتر تیک صعودی چیست؟

۱. کمترین قیمت از اولین قیمت کمتر باشد.
۲. بیشترین قیمت از اولین قیمت بیشتر باشد.

۲. اندیکاتور چیست؟

اندیکاتور ابزاری برای تحلیل تکنیکال است که صعودی یا نزولی بودن سهام بازار را نشان می دهد. از طرفی خط های نوسانی هم به این تحلیل و صعودی و نزولی بودن کمک می کند.

3. سیگنال خرید و فروش در فیلتر اندیکاتور adx چگونه است؟

1. اگر adx صعودی باشد قدرت روند بازار را نشان می دهد .
2. اگر adx نزولی باشد توسعه روند بازار را با تردید نشان می دهد.




تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بهترین‌ راه‌های کسب درآمد از موسیقی

موسیقی جوانه سبزیست که از درون قلب ما سر درآورده، گاهی با رقص و گاهی با آواز تغذیه‌اش کردیم. این نهال کوچک آرام آرام رشد می‌کند، شاخ و برگ می‌دهد و شکوفه‌های صورتی زیبایش را سرتاسر وجودمان پخش می‌کند.

موسیقی آوای زیباییست که به وجود ما آرامش هدیه می‌دهد، به افکارمان لطافت می‌بخشد. به بیان دیگر موسیقی، آوای زندگی بخش روح ماست.

شاید برای شما موسیقی یکی از اولویت‌های زندگی‌تان باشد، شاید هم حال خوبی باشد که برای چند لحظه شما را از هیاهوی این روزهای‌تان دور می‌کند.

افراد زیادی هستند که دوست دارند تمام زندگی خود را صرف دنیای موسیقی کنند و آرزوهای زیادی در این زمینه دارند که برآورده شدن‌شان بزرگ‌ترین قدم زندگی آن‌ها محسوب می‌شود.

اما نکته اینجاست که این افراد دقیقا نمی‌دانند راه‌شان را از کجا شروع کنند؟ کسب درآمد از موسیقی چگونه است؟ روش‌های کسب درآمد از موسیقی چیست و آیا می‌توانند از موسیقی درآمد داشته باشند؟

در این مقاله قصد داریم راه‌های کسب درآمد از موسیقی را قدم به قدم بررسی کنیم تا از نهال سبزی که در وجودمان ریشه کرده نهایت لذت را ببریم، با ما همراه باشید.

9 ایده شگفت‌انگیز برای کسب درآمد از موسیقی

موسیقی احساس لطیفی است که از دل سازهای مختلف، تجهیزات استودیویی و نرم‌افزارهای آهنگسازی بیرون می‌آید. شما هم می‌توانید در کنار حس خوبی که از موسیقی می‌گیرید، وقت و هزینه‌ای که برای آن صرف می‌کنید به چشم یک منبع درآمد به آن نگاه کنید. در این قسمت به بررسی چند روش برای کسب درآمد از موسیقی می‌پردازیم:

موسیقی درس بدهید

تدریس موسیقی یکی از راه‌هایی است که می‌توانید هم به عنوان علاقه و هم در جهت کسب درآمد، به آن نگاه کنید. برای انجام این کار باید در هر زمینه‌ای که قصد تدریس آن را دارید، مهارت کافی کسب کنید یا به قول معروف زیر و بم آن را یاد بگیرید.

شاید یکی از بزرگ‌ترین چالش تدریس موسیقی، پیدا کردن هنرآموز باشد. توصیه ما به شما این است که صبوری را چاشنی کارتان کرده و هزینه کلاس‌ها‌یتان را تا حد ممکن پایین بیاورید تا در میدان رقابت برنده شوید.

تبلیغات را جدی بگیرید! با تبلیغات در مدارس، دانشگاه‌ها، کتاب‌خانه‌ها، مراکز عمومی، فضای مجازی و … نام خود را سر زبان‌ها بیندازید و از این طریق میزان درآمد خود را افزایش دهید.

سایت موسیقی خود را بسازید

طبق گفته سایت trendsbuiltwith حدود  5 هزار و 500 وب‌سایت  در زمینه موسیقی فعالیت می‌کنند که بیشترین این آمار با  1300 سایت موسیقی مربوط به آمریکاست.

امروزه فضای مجازی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است، شما می‌توانید وب‌سایت موسیقی خود را طراحی کرده و تجربیات خود را با مردم به اشتراک بگذارید. این نکته را فراموش نکنید که با تولید محتوای با کیفیت و جذب مخاطب می‌توانید در کنار موسیقی از تبلیغات هم کسب درآمد کنید.

کانال یوتیوب خود را راه‌اندازی کنید

یوتیوب از پر بازدید‌ترین وب‌سایت ‌های اینترنتی و دومین موتور جستجوی جهان است که حدود 2 میلیارد کاربر داشته و هر دقیقه 500 ساعت فیلم در این سایت بارگذاری می‌شود.

شاید برای شما هم جالب باشد که خواننده کره‌ای معروف Psy از آهنگ Gangnam style در یوتیوب حدود 2 میلیون دلار درآمد کسب کرده است.

برای انجام این کار باید تعداد دنبال کننده‌های شما به 1000 و تعداد بازدید محتوای مورد نظرتان به 4000 ساعت تماشا برسد، سپس شما می‌توانید ویدیوهای خود را در زمینه موسیقی در کانال یوتیوب‌تان به اشتراک گذاشته و از این طریق کسب درآمد کنید.

از دونیت کسب درآمد کنید

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که دونیت چیست؟ برای جواب دادن این سوال باید بگویم احتمالا برای همه ما بارها پیش‌آمده که با دیدن آثار یک هنرمند به وجد بیاییم و تمایل داشته باشیم به هر نحوی که ممکن است حمایتش کنیم تا کارش را با انگیزه بیشتری دنبال کند.

شما می‌توانید با تولید محتوا در زمینه موسیقی از مخاطبان خود بخواهید شما را حمایت مالی کنند. ممکن است بپرسید این کار چطور امکان دارد؟

مخاطب‌تان برای این کار باید به صفحه شما در سایت‌‌هایی که سرویس دونیت کردن را ارائه می‌کنند رفته و این کار را انچام دهند. برای مثال وقتی ارزش‌آفرینی در سایت حامی‌باش فعال باشد، کافی است از طریق لینکی که در شبکه‌های اجتماعی با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته به صفحه او رفته و با انتخاب مبلغ مورد نظر این کار را به سادگی انجام دهند.

یک گروه موسیقی تشکیل دهید

اگر دوستانی دارید که سلیقه موسیقی آن‌ها نزدیک به شماست، از آن‌ها بخواهید تا یک گروه تشکیل دهید. سعی کنید ایده‌‌های جدید را امتحان کنید، از کجا معلوم شاید یکی از این ایده‌ها باعث معروفیت شما شود.

جالب است بدانید بهترین گروه‌های موسیقی بر اساس فروش آلبوم‌های‌شان به ترتیب زیر هستند:

The Beatles با 183 میلیون دلار

Garth Brooks با 156 میلیون دلار

Elvis Presley با 146 میلیون دلار

در مسابقات خوانندگی یا نوازندگی شرکت کنید

یکی دیگر از روش‌های مشهور شدن و کسب درآمد از موسیقی، شرکت در مسابقات است. این روزها مسابقاتی در این زمینه برگزار می‌شود تا به قول معروف افرادی که دستی در موسیقی دارند، استعداد خود را به چالش بکشند.

شاید غیر ممکن به نظر برسد اما خوانندگانی مثل Kelly clarkson، Jennifer Hudson، Adam Lambert و گروه One Direction فعالیت هنری خود را از این مسابقات شروع کرده و به معروفیت رسیده‌اند.

یکی از این مسابقات استعدادیابی در تلویزیون، برنامه عصر جدید است که افراد زیادی برای خوانندگی و نوازندگی در آن شرکت کرده‌اند.

آهنگ بسازید

آهنگ سازی یکی از پردرآمدترین راه‌های کسب درآمد از موسیقی است. برای اینکه آهنگ ساز معروفی شوید باید زمان زیادی را به تمرین کردن اختصاص دهید، سازهای مختلفی را یاد بگیرید و در این زمینه مهارت بالایی کسب کنید.

نکته اینجاست که اگر در این کار حرفه‌ای شوید و اسم خود را سر زبان‌ها بیندازید، می‌توانید با خوانندگان معروف همکاری کرده و درآمد بالایی داشته باشید.

حتی می‌توانید یک استودیوی خانگی کوچک در یک اتاق آکوستیک بسازید و آهنگ سازی کنید. فروش آهنگ‌های ساخته شده‌تان می‌تواند منبع خوبی برای کسب درآمد از طریق موسیقی باشد.

برای سایر هنرمندان ترانه بنویسید

هنرمندان بسیاری هستند که صدای خوبی دارند و می‌توانند خواننده‌های خوب و موفقی باشند اما توانایی نوشتن ترانه خود را ندارند، به همین دلیل آنها را می‌خرند و یا افرادی را استخدام می‌کنند تا برای آنها ترانه ‌سرایی کند. اگر شما در این زمینه موفق هستید، می‌توانید با چنین افرادی همکاری کرده و از این راه به درآمد خوبی برسید.

موسیقی خود را در اسپاتیفای قرار دهید

اگر شما هم مانند هنرمندان دیگر به دنبال شناخته شدن هستید، به انتشار کارهای‌تان در سرویس های استریم موسیقی نیاز خواهید داشت. اما چه جایی بهتر از پرطرفدار ترین سرویس استریم موسیقی، یعنی اسپاتیفای؟

در اسپاتیفای هرچه تعداد شنونده و دانلود بیشتر باشد، مبلغ درآمد شما نیز بیشتر خواهد بود. به طور کل اسپاتیفای مبلغی حدود 0.006 دلار تا 0.0084 دلار را به ازای هربار پخش موسیقی به هنرمندان پرداخت می‌کند.

این عدد برای خواننده معروف، The Weeknd که درحال حاضر دارای چیزی حدود  60 میلیون  شنونده در ماه است، حدودا  420  هزار دلار در ماه است.

 

درآمد مدرس موسیقی چقدر است؟

درآمد یک مدرس موسیقی بسته به زمینه تدریس خوانندگی یا نوازندگی، تعداد هنرجویان و مدت زمان کلاس‌ها متفاوت است. از آنجایی که کلاس های آموزش موسیقی در بسیاری از آموزشگاه‌ها به صورت گروهی برگزار می‌شود، مدرس موسیقی در یک ساعت مشخص به چندین نفر تدریس می‌کند. همین موضوع باعث ایجاد درآمد بیشتر در زمان کمتر خواهد شد.

برای مثال اگر استاد در کلاس خصوصی از هر 1 ساعت 100 هزار تومان درآمد داشته باشد، در آموزشگاه موسیقی و در یک کلاس گروهی 8 نفره در یک ساعت 800 هزار تومن درآمد خواهد داشت.

حال اگر فرض را بر این بگیریم که مدرسان موسیقی 3 روز در هفته فعالیت دائم و مستمر در آموزشگاه موسیقی داشته باشند، با کسر درصد آموزشگاه، می‌توانند چیزی حدود  2 تا 15 میلیون  تومان درآمد داشته باشند.

 

سخن پایانی

کسب درآمد از موسیقی راه‌های زیادی دارد که هر فرد باتوجه به علاقه و روحیاتش ممکن است هر کدام از آن‌ها را انتخاب کند. این نکته را فراموش نکنید که جدا از راهی که برای کسب درآمد انتخاب می‌کنید، با تمرین مداوم و به چالش کشیدن استعداد خود می‌توانید روز به روز در زمینه موسیقی بهتر و بهتر شوید.

در این مقاله سعی کردیم به شما مناسب‌ترین روش‌های کسب درآمد از موسیقی را معرفی کنیم، امیدواریم از آن لذت برده باشید.




تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

ساعت کار بازار فارکس ، بهترین زمان معامله طلا در فارکس ، بهترین ساعت ترید Forex

ساعت کار بازار فارکس بزرگ‌‌ترین بازار مالی در جهان است، خرید و فروش در بازار فارکس در یک مکان مرکزی انجام نمی‌­شود بلکه بین شرکت‌کنندگان از طریق تلفن و شبکه‌های ارتباطی الکترونیکی (ECN) در بازارهای مختلف در سراسر جهان انجام می‌شود. این بازار در مناطق مختلف جهان به صورت 24 ساعته باز و مشغول فعالیت است.

در هر برهه از زمان حداقل یک بازار باز است و چند ساعتی با تعطیلی بازار یک منطقه و افتتاحیه‌­های دیگر هم پوشانی وجود خواهد داشت. دامنه بین‌المللی معاملات ارزی به این معنا است که همیشه معامله ­‌گرانی در سراسر جهان وجود دارند که تقاضای یک ارز خاص را مطرح و برآورده می‌کنند.

همچنین در تجارت بین ­الملل توسط بانک‌­های مرکزی و مشاغل جهانی در سراسر جهان به ارز نیاز است. بانک‌های مرکزی از سال ۱۹۷۱ که بازا­رهای ارز ثابت به دلیل سقوط استاندارد طلا متوقف شدند، به طور خاص به بازارهای ارز متکی هستند. از آن زمان، بیشتر ارزهای بین‌المللی به جای اینکه به ارزش طلا گره خورده باشند؛ «شناور» شده‌اند.

ساعت کار فارکس به چه صورت است؟

توانایی بازار فارکس در معاملات ۲۴ ساعته تا حدودی به مناطق مختلف بین­‌المللی مربوط می‌شود و معاملات در شبکه­‌های رایانه‌­ای انجام می‌شود. به عنوان مثال وقتی می­‌شنوید دلار آمریکا با نرخ مشخصی بسته شد؛ این بدان معناست که نرخ آن در نزدیکی بازار نیویورک بوده است.

به این دلیل که برخلاف اوراق بهادار مدت­‌ها پس از بسته شدن نیویورک به معاملات ارز در سراسر جهان ادامه می‌دهد. اوراق بهاداری مانند سهام داخلی، اوراق قرضه و کالاها در صحنه بین­ المللی به اندازه کافی مربوط و مورد نیاز نیستند و بنابراین لازم نیست که بیش از روز کاری استاندارد در کشور اصلی صادر کننده تجارت کنند.

تقاضا برای تجارت در این بازارها به دلیل تمرکز بر بازار داخلی، آن­قدر زیاد نیست که بتواند ۲۴ ساعته باز باشد. به عنوان مثال، به احتمال زیاد معاملات بسیار کمی در ساعت ۳ صبح در ایالات متحده انجام می‌شود.

مبلغی که روزانه در جدول زمانی بازار فارکس معامله می­‌شود حدود ۵/۱ تریلیون است. اروپا از مراکز عمده مالی مانند لندن، پاریس، فرانکفورت و زوریخ تشکیل شده است. بانک­‌ها و مؤسسات و فروشندگان همه در هر یک از این بازارها معاملات فارکس را برای خود و مشتریان خود انجام می‌دهند.

هر روز تجارت فارکس با باز شدن منطقه استرالیا و پس از آن اروپا و سپس آمریکای شمالی آغاز می‌شود. با بسته شدن بازارهای یک منطقه، منطقه دیگر باز می‌شود یا در حال بازشدن است و به تجارت در بازار فارکس ادامه می‌دهد. ساعت کار فارکس (ساعت بازار فارکس یا ساعت باز شدن بازار فارکس – تایم بازار فارکس) در این بازارها اغلب برای چند ساعت با هم تداخل پیدا می‌کنند و برخی از فعال‌ترین دوره‌های معاملات فارکس را فراهم می‌کنند.

به عنوان مثال، اگر یک معامله ‌گر فارکس در استرالیا ساعت ۳ صبح بیدار شود و بخواهد معامله ارزی انجام دهد از طریق نمایندگی‌­‌های فارکس مستقر در استرالیا قادر به انجام این کار نیست. اما او می‌تواند تجارت دلخواه خود را از طریق نمایندگی­‌های اروپایی یا آمریکای شمالی انجام دهند. بازار فارکس را می‌توان به سه منطقه اصلی استرالیا، اروپا و آمریکای شمالی با چندین مرکز مالی عمده در هر یک از این مناطق اصلی تقسیم کرد.

ساعت کار فارکس تایم

بازارهای ارز بین المللی یا جفت ارزها از بانک­‌ ها، شرکت­‌های تجاری، بانک‌های مرکزی، شرکت­‌های مدیریت سرمایه­ گذاری، صندوق­‌های سرمایه­ گذاری و همچنین کارگزاران و سرمایه­‌گذاران خرده فروشی فارکس در سراسر جهان تشکیل شده است. از آن­جا که این بازار در چند منطقه زمانی فعالیت می‌کند به جز تعطیلات آخر هفته در هر زمان می‌توان به آن دسترسی داشت.

بازار ارز بین­‌المللی تحت سلطه یک بازار واحد نیست بلکه شامل یک شبکه جهانی مبادلات و کارگزاران در سراسر جهان است. ساعات معاملات فارکس براساس زمانی است که معاملات در هر کشور شرکت کننده باز است. در حالی که مناطق زمانی با هم هم‌پوشانی دارند، منطقه زمانی پذیرفته شده برای هر منطقه به شرح زیر است:

  1. نیویورک 8 صبح تا 5 بعد از ظهر EST )13:00 تا 10:00 UTC)
  2. توکیو 7 عصر تا 4 صبح EST )12:00 تا 9:00صبحUTC )
  3. سیدنی 5 عصر تا 2 بامدادEST )10شب تا 7 صبح بامداد)
  4. لندن 3 صبح تا 12 ظهر EST )8عصر تا 5عصر UTC)

لندن و نیویورک دو منطقه شلوغ در انجام معاملات ارزی فارکس هستند. دوره‌ای که این دو جلسه معاملاتی با هم هم‌پوشانی دارند(بعدازظهرها لندن و صبح‌ها نیویورک) شلوغ­‌ترین دوره انجام معاملات ارزی است و بیش‌ترین حجم معاملات در بازار، 6 تریلیون دلار است. لازم به ذکر است که در این دوره معیار معاملات رویترز / WMR نرخ ارز تعیین می­‌شود.

این نرخ که در ساعت ۴ بعدازظهر به وقت لندن تعیین می‌شود برای ارزیابی و قیمت‌گذاری روزانه برای بسیاری از مدیران پول و صندوق‌های بازنشستگی استفاده می‌شود.

دانلود ساعت فارکس

برای تسهیل در معاملات فارکس سایت­‌ها و اپلیکیشن­‌هایی وجود دارد که نه تنها اطلاعات کار فارکس بلکه مواردی مانند هشدار بازگشایی و بسته­ شدن بازار و همچنین خبرهای مربوط به روزهای تعطیل بازار فارکس، بهترین ساعات ترید در فارکس و غیره را نیز پوشش می­دهد.

تقویم تعطیلات فارکس

برای بهبود معاملات خود تاریخ­‌های مهم را ثبت کنید؛ جدول زمانی بازار فارکس اطلاعات مربوط به تعطیلات ملی در کشورهای مختلف را نشان می‌دهد که هنگام تجارت در فارکس می‌بایست در نظر گرفته شوند. اطلاعات ساعت کار فارکس (ساعت کاری فارکس – تایم بازار فارکس) و روزهای تعطیل بازار فارکس را می‌توانید از طریق سایت­ها و اپلیکیشن‌های معتبر استخراج کنید.

تاریخ‌­ها و ساعت­‌های نمایش داده شده می‌توانند راهنمای خوبی در پیش‌بینی وضعیت بازار در این زمان­‌ها باشند. در معاملات خود از این لحظات استفاده کنید و سعی کنید نقطه ورود صحیحی را پیدا کنید! به عنوان یک قاعده، بلافاصله پس از روزهای تعطیل بازار فارکس مخصوصاً تعطیلات ملی، جهشی در فعالیت­‌های بازار مشاهده می‌شود.

با تقویم تعطیلات Alpari، می ­‌توانید اطلاعات مورد نیاز برای جلسه معاملات مورد علاقه خود را پیدا کنید. همچنین از ابزار فیلتر مناسب برای مرتب­‌سازی سریع تمام تاریخ­‌های مربوط به خود استفاده کنید.

اندیکاتور ساعت فارکس (ساعات باز شدن بازارهای جهانی) یک ابزار کاربردی است که به وسیله آن می ‌­توانید زمان باز شدن بازار فارکس را مشاهده کرده و در زمان­‌های دلخواه معاملات خود را انجام دهید. برای دانلود اندیکاتور ساعت فارکس نیز می­‌توانید به سایت­‌ها و منابع معتبر مراجعه کنید.

بهترین ساعات ترید در فارکس

بسیاری از معامله­‌گران فارکس برای اولین بار در بازار حضور دارند، پس کاملاً عادی است که آن‌­ها تقویم تعطیلات فارکس و تقویم‌­های مختلف اقتصادی را تماشا می‌­کنند و با شور و اشتیاق در زمان هر انتشاری تجارت می‌­کنند. آن‌ ها در ۲۴ ساعت کار فارکس (ساعت کاری فارکس – ساعت شروع بازار فارکس) در روز، و مدت پنج روز در هفته را به عنوان یک روش مناسب برای تجارت می‌دانند.

این استراتژی نه ‌تنها می‌تواند به سرعت ذخایر یک معامله ­‌گر را تخلیه کند، بلکه می‌تواند حتی حرفه‌­‌ای‌­ترین معامله­‌گر را نیز نابود کند. برخلاف وال استریت که در ساعات کاری منظم کار می‌کند، بازار فارکس در ساعات عادی کاری در چهار قسمت مختلف جهان و مناطق زمانی مربوط به آن­‌ها اجرا می‌شود.

اگر معامله­‌ گران بتوانند دریکی از ساعات بازار بدست آورند و اهداف مناسبی را تعیین کنند، در یک برنامه عملیاتی شانس بسیار بیشتری برای دست‌ یابی به سود خواهند داشت. همه ساعات روز به یک اندازه برای معامله مناسب نیستند. بهترین زمان برای ترید، زمانی است که بازار فعالیت بیشتری داشته باشد.

هنگامی که بیش از یکی از چهار بازار به طور هم‌زمان باز باشد، جو معاملات افزایش خواهد یافت و به این معنی است که نوسانات جفت ارز بیشتر خواهد بود. هنگامی ‌که فقط یک بازار باز باشد، جفت ارز تمایل دارد در یک پیپ حرکت قفل شود. دو بازار که همزمان باز می شوند، می‌توانند به راحتی حرکت در شمال ۷۰ پیپ را به ویژه هنگام انتشار اخبار مهم مشاهده کنند. بهترین زمان برای معامله، هم‌پوشانی در زمان معاملات بین بازارهای آزاد است. هم‌پوشانی با دامنه­‌های بالاتر، قیمت بالاتر و در نتیجه فرصت‌های بیشتری ایجاد می­‌کند. به این مثال از ساعت کار جفت ارزها و هم ‌پوشانی آن­ها  در معاملات توجه کنید.

ایالات متحده/ لندن (ساعت کار فارکس: ۸ صبح تا ظهر): بیشترین هم ‌پوشانی در بازارها در بازارهای ایالات متحده / لندن رخ می‌دهد. طبق گفته Lien، بیش از 70 درصد از معاملات در صورت همپوشانی این بازارها اتفاق می ‌افتد زیرا دلار و یورو (یورو) دو ارز رایج برای معامله هستند. این زمان بهینه‌ترین زمان برای تجارت است زیرا نوسانات قیمتی بسیار زیاد است.

سیدنی / توکیو (ساعت کار فارکس: ۲صبح تا ۴ صبح): این دوره زمانی به اندازه همپوشانی ایالات متحده / لندن بی ثبات نیست، اما با این وجود فرصتی برای معامله در دوره‌­ای با نوسانات بالاتر فراهم می‌کند. EUR / JPY جفت ارزی ایده‌ئال برای هدف‌گذاری است، زیرا این دو ارز اصلی هستند که تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

لندن / توکیو (ساعت کار جفت ارز در فارکس: ۳ صبح تا ۴ صبح): این همپوشانی کمترین اقدام از سه مورد را نشان می‌دهدر(بیش‌تر معامله‌گران مستقر در ایالات متحده در این زمان بیدار نیستند) و همپوشانی یک ساعته فرصت کمی برای تماشای تغییرات بزرگ است.

جمع بندی

به طور کلی در این مقاله به ساعت کار فارکس، ساعت کار بورس طلا (ساعت کار طلا در فارکس – ساعت کار بازار طلا فارکس – بهترین زمان معامله طلا در فارکس) و جفت ‌ارزها پی بردیم و همچنین متوجه بهترین ساعات ترید در فارکس شدیم. سعی کنیم معاملات خود را طبق تقویم تعطیلات فارکس و همین­‌طور جدول زمانی بازار فارکس (بهترین زمان معامله طلا در فارکس) انجام داده و حتما با دانش و آگاهی وارد این معاملات شویم.

بایدها و نبایدها”]

استفاده از مشورت­‌های افراد متخصص در این زمینه ما را به سوددهی بسیار جذابی در این بازار خواهد رساند. برای بهر­ه‌گیری از اطلاعات ساعت کار فارکس بهتر است از اندیکاتور ساعت فارکس استفاده کنیم.




تاریخ: شنبه 2 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست