آموزش کامل مدیریت مالی برای کسب و کار در ایران
مدیریت مالی عبارتی است که معمولاً توسط مدیران کسب و کار استفاده میشود. مدیریت مالی در واقع بر شیوههای مدیریت یک کسبوکار استوار است. این روشها شامل اخذ سیاستهایی است که باعث میشود ضمن پیشرفت مالی یک سازمان، افراد و شرکتهای ذینفع هم از سود خوبی بهرهمند شوند.
«وارن بافت» یکی از سرمایهداران بزرگ آمریکا در یکی از سخنرانیهای خود میگوید: هرگز فکر نکنید که کارکردن میتواند شما را سرمایهدار کند بلکه این مدیریت مالی است که میتواند شما را به ثروت برساند. شاید برایتان سوال شده باشد که مدیریت مالی یعنی چه؟
اگر بخواهیم یک تعریف ساده از آن ارائه بدهیم باید بگوییم به روشها و تکنیکهایی که سبب میشود بین درآمد و مخارج یک فرد، خانواده یا یک شرکت تعادل ایجاد شود مدیریت مالی میگویند.
در کشور ما به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب توانایی مدیریت مالی اهمیت بیشتری از میزان درآمد پیدا کرده است همین امر سبب شده تا افراد زیادی از موسسات مختلف و کتاب مدیریت مالی برای مدیریت درآمد شرکت و یا زندگی شخصیشان استفاده کنند.
البته راه کارهای مدیریت مالی در زندگی شخصی افراد هم میتواند تاثیر داشته باشد. با توجه به شرایط بحرانی اقتصاد کشورمان، در حال حاضر بحث مدیریت مالی هر فرد نیز به اندازه مدیریت مالی شرکتهای بزرگ اهمیت پیدا کرده است.
در همین راستا سعی کردهایم تا در این مطلب در کنار تعریف مدیریت مالی، معرفی صفر تا صد انواع روشها مدیریت مالی کارآمد در ایران، معرفی رشته دانشگاهی مدیریت مالی، به روشهای مدیریت مالی در زندگی شخصی افراد هم بپردازیم. لطفاً با ما همراه باشید.
مدیریت مالی چیست؟
در منابع مختلف تعاریف متفاوتی برای مدیریت مالی ارائه شده است اما اگر بخواهیم کاملترین و جامعترین تعریف را برای این موضوع ارائه بدهیم باید بگوییم : به مدیریت کارآمد منابع مالی یک شرکت یا سازمان در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، «مدیریت مالی» گفته میشود.
با توجه به اینکه اولین و مهمترین هدف هر سازمان، افزایش سرمایه و سود است، علم مدیریت مالی برای نیل به چنین هدفی تعیین شده است. در واقع در سطح جهان هر شرکتی که به صورت اصولی اداره شود، مدیریت مالی قوی را سرلوحه کار خود قرار داده است.
سه اصل در مدیریت مالی وجود دارد که عبارتند از: بهدست آوردن درآمد، پسانداز کردن درآمد و سرمایهگذاری درآمد. برای توضیح این سه اصل باید بگوییم هر فرد یا سازمانی باید باید دارای یک منبع درآمد باشد و علاوهبر خرج کردن این درآمد بتواند آن را پسانداز بکند و با آن در زمینههای مختلف سرمایهگذاری کند.
بسیاری از شرکتهای بزرگ برای موفقیت در کسبوکار خود افرادی را بهعنوان مدیر مالی استخدام میکنند که در رشته مدیریت مالی تحصیل کردهاند و در این زمینه تجربه کافی دارند. درواقع موفقیت یک کسبوکار ارتباط بسیار نزدیکی با بخش مالی آن دارد پس اگر شماهم صاحب یک کسبوکار هستید بهتر است به بخش مالی شرکتتان توجه خاصی داشته باشید و آن را به یک مدیر مالی خوب بسپارید.
اگر بخواهیم تعریف کلیتری از مدیریت مالی ارائه کنیم، میتوانیم بگوییم: «مدیریت مالی یعنی مدیریت منابع و مصارف یک سازمان در کنار هم به شکلی مؤثر و کارآمد برای افزایش ارزش، ثروت و سود سهامداران آن سازمان.» از جمله مواردی که در مدیریت مالی مورد بحث و برنامهریزی قرار میگیرد میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
- بودجهبندیهای کوتاهمدت و بلندمدت شرکت یا سازمان
- تخصیص منابع
- تأمین مالی و افزایش سرمایه
- توزیع سود سهامداران
- برنامهریزیهای مالی
- افزایش سرمایه و سهامداران (در صورت نیاز)
- و ……
مدیر مالی به چه کسی گفته میشود؟
با اطمینان میتوان گفت که: «مدیر مالی مهمترین نقش موجود در یک سازمان یا راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم است.» بنابراین اگر مدیریت مالی یک شرکت به فرد مدبر، حرفهای و کاردانی واگذار نشود، مهمترین بخش سازمان با مشکل مواجه شده و تمام عملکرد آن سازمان را تحتالشعاع قرار میدهد. بر این اساس به نظر میرسد مدیر مالی بودن یکی از سختترین و پرمسئولیتترین شغلهای دنیا است.
هرچقدر یک سازمان بزرگتر باشد، مدیریت مالی آن نیز دشوارتر خواهد بود. یک مدیر مالی تنها زمانی میتواند تمام منابع موجود در یک شرکت را به درستی مدیریت کند که از آخرین دستاوردهای علم مدیریت جهانی باخبر بوده و بر اصول پایهای آنها مسلط باشد. از جمله وظایف یک مدیر مالی میتوان به موراد زیر اشاره کرد:
-
جمع کردن و مدیریت نقدینگی
در یک شرکت برنامهریزی، هدفگذاری و عمل به این اهداف همگی در گرو میزان بودجه یک شرکت است و کسی که وظیفه مدیریت این بودجه را دارد مدیر مالی شرکت است. درواقع مدیر مالی شرکت باید برروی تک تک بخشهای شرکت و بودجه مورد نیاز آن اشراف کامل داشته باشد و بهترین برنامه را برای اهداف بلندمدت و کوتاهمدت شرکت تدوین کند.
روشهای گوناگونی برای کنترل بودجه یک شرکت وجود دارد اما بهترین روشی که تا امروز ارائه شده است جمع کردن نقدینگی و بودجه است که در ادامه درباره ان توضیح خواهیم داد.
روش جمع کردن نقدینگی به این صورت است که مدیر مالی شرکت باید برنامهای را تدوین کند که در آن بتواند با صرف کمترین بودجه بیشترین بازده و سود را بهدست بیاورد حال میتواند این کار را با ایجاد یک تعادل مناسب بین پرداخت حقوق کارکنان شرکت یا دخالت دادن سرمایهگذاریهای شرکت انجام بدهد. مدیریت نقدینگی مهم ترین وظیفه یک مدیر مالی است.
پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان، پرداختی بستانکاران، تسویه بدهیها، خرید مواد اولیه و …. از جمله کارهایی است که در جریان مدیریت نقدینگی یک مدیر مالی باید انجام شوند.
-
کنترل مالی
یکی از مهترین وظایفی که یک مدیر مالی به عهده دارد این است که هنگام اختصاص دادن بودجه شرکت به جای کمکردن بودجه اختصاص یافته به بخشهایی که به خوبی رشد کردهاند، بودجه بهدست آمده از سرمایهگذاریهای شرکت را برای اهداف بلند مدت محاسبه کند و تخصیص بودجه را بر اساس آنها انجام بدهد.
درواقع در این روش مدیر مالی از یک شیوه غیرمستقسم برای تخصیص بودجه شرک استفاده کرده است. همچنین بررسی و کنترل سرمایه شرکت بهصورت دورهای یا فصلی یکی دیگر از وظایف مهم مدیران مالی است که موجب میشود شرکت در جهت برنامهریزیهای صورت گرفته به پیش رود. اگر کنترل مالی صورت نگیرد، هزینههای شرکت هم در جهت درستی صرف نمیشود.
-
برآورد سرمایههای موردنیاز در شرکت
تعیین سرمایه موردنیاز برای یک شرکت براساس هزینههای فعلی آن شرکت و سود آن، خرید دارایهای ثابت و متغیر، سرمایه در گردش و برنامههای توسعه توسط مدیر مالی آن تعیین میشوند.
-
تهیه بودجه و تخصیص آن
شرط اصلی برای این که یک مدیر مالی بتواند بودجه شرکت را به درستی بین تمام بخشهای شرکت تقسیم کند این است که اشراف کامل برروی بودجه کلی و نیاز هر بخش از شرکت داشته باشد.
نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که مدیر مالی یک شرکت باید در تمام مراحل کاریاش به مصرف بهینه بودجه توجه خاصی داشته باشد یعنی باید ببیند چگونه میتواند با پرداخت کمترین هزینه بیشترین سود را بهدست بیاورد. می توان یکی از دلایل شکست استارت آپ ها را عدم شناسایی درست نیاز بخش ها به منابع مالی دانست.
-
تعیین ساختار سرمایه گذاریهای یک شرکت
تعیین بلندمدت یا کوتاه مدت بودن سرمایهگذاریها، زمینههای سرمایهگذاری و تعیین مقدار تجاریسازی سرمایهها نیز از دیگر وظایف یک مدیر مالی است.
-
درک بازار سرمایه
یک شرکت برای این که در بازار سرمایه بتواند درآمد خوبی داشته باشد نباید فقط به فروش محصولات و خدمات خود متکی باشد و باید از راههای مختلفی برای کسب درآمد استفاده کند. یکی از کارهایی که بخش مدیریت مالی برای کسب درآمد شرکت میتواند انجام دهد این است که سهام شرکت را در بازار بفروشد و یا سهام شرکتهای مختلف را خریداری کند.
مدیر مالی یک شرکت نقش بسیار مهمی در افزایش درآمد آن سازمان دارد اما باید به این نکته توجه کرد که سرمایهگذاری در بازار نیازمند دانش و تجربه بسیار است و اگر مدیر مالی آن سازمان تجربه کافی در حوزه سرمایه گذاری نداشته باشد قبل از هر اقدامی برای این کار بهتر است با افرادی که دانش و تجربه کافی در این زمینه دارند مشورت کند.
-
ارائه یک برنامه مناسب برای سوددهی
رشد اقتصادی یک مجموعه به سودی که بهدست میآورد بستگی دارد و تدوین یک استراتژی مناسب برای این سودآوری وظیفه مدیر مالی آن مجموعه است.
سودآوری یک شرکت به چندین عامل بستگی که عبارتند از: وضعیت اقتصادی، نوع قیمتگذاری، میزان عرضه و تقاضا و رقابتی که در صنعت وجود دارد. یک مدیر مالی توانا باید از تمام این عوامل آگاهی داشته باشد و تاثیر آنها را برروی میزان سودآوری بررسی کند.
حال که با وظایف یک مدیر مالی آشنا شدید بهتر است با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری یک مدیر مالی نیز آشنا شوید تا بدانید امور مدیریت مالی کسبوکارتان را به چه کسی بسپارید.
اولین نکتهای که در انتخاب یک مدیر مالی باید مورد توجه قرار بدهید این است که رشته تحصیلی و سابقه کار آن فرد را بررسی کنید. بعضی از شرکتها برای پرداخت حقوق کمتر افرادی را بهعنوان مدیر مالی استخدام میکنند که از دانشگاه معتبری فارقالتحصیل نشده اند یا سابقه کار ندارند اما این کار اصولی نیست زیرا همانطور که گفتیم بخش مدیریت مالی یکی از حیاتیترین بخشهای شرکت است.
نکته دیگری که در استخدام مدیر مالی بهتر است مورد توجه قرار دهید این است که مدیر مالی باید علاوهبر رشته تحصیلی خود در زمینههای سرمایهگذاری و اقتصاد اطلاعات کافی داشته باشد.
توزیع سود مازاد
سود مازاد شرکتها ممکن است وارد سرمایههای گردشی شرکت شوند، در بخشهای دیگر سرمایهگذاری شوند یا بهصورت عادلانه بین سهامداران تقسیم شود. تصمیمگیری برای توزیع سرمایه مازاد در هرکدام از این بخشها توسط مدیر مالی شرکت اتخاذ میگردد.
رشته مدیریت مالی در ایران شامل چه موضوعاتی است؟
رشته دانشگاهی مدیریت مالی یکی از بهترین رشتههای آکادمیک است که هم در سطح جهانی و هم در داخل کشورمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
فارغالتحصیلان رشته مدیریت میتوانند در بخشهای مربوط به بانکداری، بیمه، سازمان بورس و اوراق و بهادار، معاونت مالی در سازمانهای دولتی و خصوصی، ارزیابی اقتصادی پروژهها و ارائه روشهای نوین مالی و مدیریت ریسک مشغول به کار شوند. همچنین این افراد پس از کسب تجربههای عملی میتوانند خود کسبوکارهای مختلف مبتنی بر سرمایه را راهاندازی و مدیریت کنند.
افراد با تحصیل در این رشته با انواع تئوریهای مدیریتی آشنا شده و ضمن آگاهی از چگونگی کاربرد شیوههای مدیریت نوین، با چگونگی عمل به تئوریها در مدیریت عملی سازمان نیز آشنا خواهند شد. تحصیل در رشته مدیریت مالی هم در سطح بینالمللی و هم در سطح ملی تا درجه دکتری میتواند ادامه داشته باشد.
آیا بدون تحصیل هم میشود مدیریت مالی را فرا گرفت؟
با توجه به اهمیت مدیریت مالی درست در تمام کسبوکارها، صاحبان مشاغل میخواهند برای مدیریت کسبوکار خود از روشهای نوین مدیریت مالی کمک بگیرند. اما آیا این افراد بدون اینکه در زمینه مدیریت مالی تحصیل کرده باشند، میتوانند برای آموزش آن اقدام کنند؟ پاسخ به این سوال مثبت است.
در واقع امروزه تمام علومی که در دانشگاهها تدریس میشوند را میتوان به صورت آزاد از متخصصین این رشتهها آموخت. اگر شما هم یکی از افرادی هستید که میخواهید کسبوکار شخصی خود را به صورت اصولی مدیریت کرده و آن را ارتقا دهید، به راحتی میتوانید در دورههای آزاد حضوری و آنلاین مدیریت مالی شرکت کنید.
عدادی از دورههای مدیریتی که در هم اینک در داخل کشورمان توسط اساتید زبده بهصورت آزاد تدریس میشود، به قرار زیر هستند:
- دورههای مدیریت مالی و حسابداری با ارائه گواهینامه پایان دوره از وزارت علوم
- دورههای یکساله مدیریت بازاریابی فروش
- دورههای مدیریت رهبری سازمان یا کوچینگ
- دورههای مدیریت تخصصی مراکز آموزشی، اداری و ….
- دورههای مدیریت کیفیت
- دورهای چند ماهه و یکساله مدیریت بازاریابی شبکهای
- و ……
بیشتر این دورهها از تضمین بازگشت وجه برخوردار هستند و شرکت در آنها هیچ ریسکی به همراه ندارد. شما میتوانید با بهرهگیری از محتوای تخصصی این دورهها، ضمن مدیریت و ارتقای کسبوکار خود، به ارائه مشاوره به سایر کسبوکارهای دیگر نیز بپردازید.
تفاوت مدیریت مالی و مدیریت اجرایی در سازمان چیست؟
مدیر اجرایی در واقع میتواند همان مدیرعامل شرکت باشد که وظایف گستردهتری نسبت به مدیر مالی دارد. لازم است این نکته را بررسی کنیم که شرکتهای بزرگ برای مدیریت بخش مالی و دارایی سازمان خود مدیران مالی استخدام میکنند؛ این در حالی است که در سازمانها و کسب و کارهای کوچک تر یا کسب و کارهای خانگی مدیران اجرایی وظیفه مدیریت مالی شرکت را نیز به عهده میگیرند.
گاهی مدیریت اجرایی و مدیریت مالی به جای هم به کار برده میشوند که البته اشتباه است، مدیریت اجرایی اختیارات و وظایف بیشتری نسبت به مدیر مالی دارد که میتواند با استخدام مدیر مالی بخشی از وظایف مالی سازمانش را به او واگذار کند.
جالب است بدانید که مدیران اجرایی صرفاً مدیران مالی خوبی هم نیستند و بهتر است مدیرعاملها بهجای انجام همه امور به تنهای اقدام به استخدام مدیر مالی کارآمد و خبره کنند و نقش کلیدی و محوری مدیر مالی را جدی بگیرند.
از جمله وظایف یک مدیر اجرایی در سازمان میتوان وظایف زیر را نام برد:
- پشتیبانی و انجام امور اداری سازمان
- مدیریت منابع انسانی
- تعریف و تدوین هدف سازمان
- تقویت و ترویج ارزشهای سازمان به صورت عملی نه شعاری و انگیزشی
- نظارت بر برنامهریزی سازمان
- مستندسازی سوابق سازمان
- و …..
مواردی که نام بردیم عناوینی هستند که در اثر تجربه سازمانها به مدیران اجرایی اطلاق میگردد؛ این در حالی است که به صورت تخصصی و ویژه وظیفه مدیر اجرایی تعیین نشده است. بنابراین با توجه به اختیارات گسترده مدیر اجرایی، گزینههای فوق میتواند تا چندین مورد دیگر نیز ادامه داشته باشد.
تفاوت حسابداری و مدیریت مالی در چیست؟
فرد حسابدار در یک سازمان دارای مهارتهای دفترداری و حسابداری است که باید حسابرسی، گزارشگیری، تحلیل هزینههای صرف شده و اداره سیستم آنلاین حسابداری و حسابرسی سازمان را انجام دهد. حسابدارها هزینهها و درآمدهای گذشته شرکت را برآورد میکنند و کلاً نگاه رو به آینده دارند؛ این در حالی است که مدیران اجرایی باید برای آینده مالی سازمان برنامهریزی کنند.
میتوان نتیجه گرفت که حسابدار و مدیر مالی سازمان نقش مکمل هم هستند. البته حسابدار میتواند برای ثبت دادههای خود یک دفتردار هم استخدام کند. حسابدار و مدیر مالی چون هر دو وظیفه مدیریت داراییهای یک شرکت را برعهده دارند، در چارتهای سازمانی هم در یک سو قرار داده میشوند.
آیا مدیریت مالی فقط برای سازمانهاست؟
مدیریت مالی حرفهای و گسترده فقط برای سازمانها میتواند کاربرد داشته باشد اما قسمتهای کوچکتر ترفندهای مالی میتواند برای اداره مالی زندگی شخصی افراد هم کاربرد داشته باشد. البته در سالهای اخیر بحث مدیریت پول شخصی طرفداران زیادی پیدا کرده است. در پی افزایش شدید تورم، مردم کشورمان نیز به بحث مدیریت مالی در زندگی خود علاقمند شدهاند.
افراد زیادی با بکارگیری ترفندهای مدیریتی توانستهاند هزینههای خود را سازماندهی کرده و شاهد پیشرفتهای زیادی در توسعه مالی و ارتقا سرمایه خود باشند. بنابراین بهتر است به بررسی مدیریت مالی در زندگی شخصی نیز بپردازیم تا ببینیم با بکارگیری چه روشهایی میتوانیم ضمن برنامهریزی برای درآمد خود، سرمایهگذاریهای خوبی انجام دهیم.
کشورهای توسعه یافته دانش مالی را در دروس پایه کودکان قرار دادهاند تا پس از رسیدن به سن بزرگسالی بتوانند با برنامهریزی برای درآمد و هزینههای خود به رفاه مالی دست پیدا کنند. متاسفانه در کشور ما چنین آموزشهای پایهای وجود ندارد. برای اینکه ما نیز بتوانیم از دانش مالی و سواد مالی بهرهمند شویم، باید از ابتدا اصول آن را فرا بگیریم. مدیریت مالی در زندگی شخصی چگونه است؟
ممکن است تصور کنید که در سن و سال کنونی خود دیگر قادر به فراگیری درس جدیدی درباره مدیریت پولهای خود نیستید؛ اما میتوانم به شما اطمینان بدهم که تنها با توجه به اصول مدیریت مالی در زندگی شخصی خود و عمل به آنها در چند سال آینده میتوانید به درجات مالی بالایی دست پیدا کنید.
۱۴ قدم برای شروع مدیریت مالی
دانش مدیریت مالی اگرچه ترفندهای زیادی دارد اما در ابتدا میتوان با یک سری اصول ساده شروع کرد. در واقع برای فراگیر سواد مالی و دستیابی به دانش مدیریت آن، لازم است تا ۱۰ مرحله ابتدایی زیر را طی کنید:
-
ارزش خالص داراییهای خود را حساب کنید
از مجموع داراییهای نقدی و غیرنقدی خود تمام بدهیهای خود را کسر کنید تا ارزش خالص داراییتان به دست بیاید. با عدد بدست آمده میتوانید بدانید دقیقاً در چه جایگاه مالی قرار دارید. بهتر است بهصورت دورهای دارایی خالص خود را مورد بررسی قرار دهید تا اگر کم یا زیاد شد، برنامهریزی مالی خود را براساس آن تنظیم کنید.
-
خرجهایتان را یادداشت کنید
خیلی از کتابهای بزرگ در زمینه مدیریت مالی خانواده و موفقیت یادداشت هزینههای روزمره را توصیه کرده اند. این روش فواید بسیار زیادی برای مدیریت هزینهها و در طول زندگی دارد اما مهمترین فایده این کار این است که چشم شما به روی مخارج بیهوده زندگیتان باز میشود.
گاهی اوقات پیش میآید بخشی زیادی از درآمدتان را برای مواردی که زیاد مهم نیستند خرج میکنید اما متوجه آن نمیشوید مثلا خرید قهوه به صورت روزانه اگر هر قهوه ۲۰۰۰۰ تومان باشد ماهانه ۶۰۰۰۰۰ تومان از درآمد برای خرید قهوه خرج میشود در صورتی که میشود با کمتر کردن تعداد دفعات خرید قهوه یا روشهای دیگر مخارج این بخش را کم کرد.
درواقع نوشتن مخارج روزانه باعث میشود تا بتوانید با رفتار مالیتان آشنا شوید و آن را اصلاح کنید.این کار را برای همیشه توصیه نمیکنیم اما در ابتدای کار بهتر است چند ماه کل هزینههای خود را بنویسید. در آخر ماه هزینههای خود را رصد کنید و ببینید درآمد خود را برای چه اموری صرف کردهاید. کدامیک از آنها ضروری و کدامیک غیرضروری بودهاند. یادداشت کردن خرجها میتواند عادتهای مالی شما را مشخص کند تا بعداً برای اصلاح آنها اقدام کنید.
-
یک چشمانداز مالی برای خود تعیین کنید
معمولاً افراد درآمدهای خود را ناآگاهانه خرج میکنند و هیچ استراتژی مناسب برای آینده مالی خود ندارند. اگر شما بتوانید چشماندازهای مالی کوتاهمدت و بلندمدت برای خود تعیین کنید، ناخودآگاه درآمد خود را حسابشده خرج کرده و از خریدهای اضافی صرفنظر میکنید. تعیین کردن چشمانداز مالی یکی از مهمترین مراحل برای مدیریت شخصی مالیتان خواهد بود.
-
طراحی یک برنامه اقتصادی
لازمهی طراحی یک برنامه اقتصادی مناسب این است که رفتار مالیتان را شناخته و آن را اصلاح کرده باشید. اگر موفق به کنترل مخارج و مدیریت مالی شده باشید میتوانید اهداف اقتصادی بلندمدت و کوتاهمدت زندگیتان را مشخص کرده و برای تحقق آنها برنامهریزی کنید.
-
وام و قرض ممنوع
برای این که بتوانید مدیریت مالی مناسبی برای درآمد خود داشته باشید سعی کنید تا جایی که امکان دارد زیر بار وامهای بانکی نروید تا مجبور نباشید هر ماه مبلغی را برای قسطهای آن کناربگذارید.
-
درآمدتان را افزایش دهید
ممکن است شما یک چشمانداز ایدهآل برای آینده مالی خود تعیین کرده باشید که با درآمد کنونیتان فاصله زیادی داشته باشد که معمولاً اکثر افراد به همین شیوه ویژنهای مالی خود را تعیین میکنند.
بنابراین برای رسیدن به آن باید درآمد خود را افزایش دهید. ممکن است بالا بردن درآمد برای شما مفهوم سختی داشته باشد و با خود بگویید که با نرخ تورم کنونی و افزایش روزافزون بیکاری و نرخ قیمتها، چطور میتوان به فکر افزایش درآمد بود؟
برای پاسخ به این سوال باید به باورهای مالی خود رجوع کنید؛ اگر فکر میکنید نمیتوانید درآمدتان را افزایش دهید، پس هرگز موفق به این کار نخواهید شد. اما اگر فکر میکنید با وجود تمام سختیها این امر امکانپذیر است، حتماً موفق به افزایش درآمد خود خواهید شد.
برای بالا بردن درآمد خود میتوانید در کنار شغل اصلیتان به فعالیتهای آنلاین یا کسبوکارهای کوچک خانگی بپردازید. در سطح اینترنت آموزشهای زیادی درباره راهاندازی انواع کسبوکار خانگی وجود دارد که میتوانید از آنها بهره بگیرید.
-
درآمد خود را بودجهبندی کنید
همانطور که یک مدیر مالی وظیفه بودجهبندی بخشهای مختلف یک مجموعه را دارد ما هم باید مانند یک مدیر مالی هزینههای مختلف زندگیمان را بررسی کنیم و بودجهای را به آن اختصاص دهیم.
برای مثال اگر ۵ میلیون درآمد داشته باشید بهتر است ۲۰% آن را سرمایهگذاری کنید، ۵% آن را پسانداز کنید و مابقی را برای موارد مختلف هزینه کنید.
نکتهای که در این کار وجود دارد این است که باید به درصد بودجه توجه شود نه به مبلغ یعنی کسی که ۵ میلیون درآمد دارد نباید ۲ میلیون از آن را سرمایهگذاری کند بلکه باید ۲۰% آن را برای سرمایهگذاری کنار بگذارد.
مقدار درآمدتان هرچقدر که باشد، باید برای خرج کردن آن برنامه مشخصی داشته باشید. بودجهبندی درآمد برای خرجهای ضروری و غیرضروری به شما کمک میکند تا طبق برنامه و چشماندازتان پیش بروید.
پس بهتر است هرچه زودتر برنامه اقتصادی و بودجهبندی خود را تنظیم کنید. بهتر است این برنامه بهصورت ماهانه تنظیم شود. مثلاً مبالغ ضروری برنامهتان میتواند شامل اجاره منزل یا شارژ ساختمان، هزینههای خورد و خوراک و شهریه مدرسه فرزندان باشد. هزینههای متفرقه هم میتواند بسته به اولویت و شرایط زندگی شما شامل موارد دیگری باشد.
-
رفتارها و عادتهای مالی خود را اطلاح کنید
در این مرحله پس از یادداشت کردن خرجهای خود، تعیین چشمانداز و بودجهبندی درآمد باید به دید کلی نسبت به شرایط مالی زندگی خود رسیده باشید؛ حالا برای اینکه بتوانید طبق برنامه به پیش بروید و اهداف مالی خود را محقق کنید باید عادتهای بد مالی خود را به عادتهای مثبت تبدیل کنید. اگر در گذشته هزینه زیادی را صرف خریدهای غیرضروری میکردید، بهتر است دیگر آنها را فراموش کرده و پول خود را نگهدارید.
-
اولویتهای مالی مشخصی داشته باشید
هدف از کسب درآمد رسیدن به هدفهای بلندمدت و کوتاهمدت است و این اهداف بسته به نوع زندگی و خواستههای هر شخص میتواند متفاوت باشد. یکی از راههایی که در مبحث مدیریت مالی میتواند شما را به اهدافتان نزدیکتر کند اولویت بندی مخارجتان است. اگر با اهداف بلندمدت و کوتاهمدت آشنایی زیادی ندارید پیشنهاد میکنم به این مثال توجه کنید؛
تصور کنید میخواهید تا اخر سال یک خانه بخرید شما برای خرید این خانه تمام تلاشتان را میکنید تا درآمدتان را افزایشدهید و با مدیریت مالی مناسب هزینههایتان را کنترل کنید.در این مثال خرید منزل هدف بلند مدت شما است و شما آن را در اولویت لیست مدیریت مالی خود قرار دادهاید.
اگر اولویت شما خرید ماشین یا یک وسیله برای منزلتان است باید آن را در اولویت خود قرار داده و تا خرید آن از هزینه کردن برای چیزهای دیگر صرفنظر کنید. مثلاً پیش آمده فردی روزانه بالای ۲۰ هزار تومان هزینه خرید قهوهاش بوده است اما بعد از مشخص کردن اولویتهای مالی با خرید یک دستگاه قهوهساز ۲۰۰ هزار تومانی درآمد خود را برای خرید اساس منزلش کنار گذاشته است.
-
پسانداز داشته باشید
تا زمانیکه پسانداز نداشته باشید، نمیتوانید به ثروتمند شدن فکر کنید. براساس آنچه که در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» از مردم ثروتمند بابل قدیم نقل شده است، این مردم ۱۰ درصد از درآمدشان را به عنوان پسانداز برای خود نگهمیداشتند. آنها در هر شرایطی این مقدار را خرج نمیکردند تا به حد قابل توجهی میرسید.
-
سرمایهگذاری کنید
مردم ثروتمند بابل پس از اینکه پساندازهایشان به حد قابل توجهی میرسید، آن را در زمینه مناسبی سرمایهگذاری میکردند. البته سرمایهگذاری حتماً باید با مشورت افراد آگاه انجام شود تا از سودبخشی آن اطمینان داشته باشید.
سپردن سرمایه خود به دست افراد ناآگاه میتواند کل سرمایه شما را به باد بدهد. بنابراین در این مرحله دقت زیادی داشته باشید
-
همه احتمالات را درنظر بگیرید
زندگی واقعی همیشه پر از اتفاقات پیشبینی نشده است و کسانی در زندگی واقعی پیروز هستند که همیشه در برنامه روزمره و اقتصادی خود جایی را برای اتفاقات غیر منتظره خالی میگذارند. اگر شما هم میخواهید در برنامه مالی و روزمره زندگیتان شکست نخورید پیشنهاد میکنیم مقداری از درآمدتان را برای روز مبادا پسانداز کنید تا دچار مشکل نشوید.
-
زنگ خطر مالی را به صدا دربیاورید
یکی از رفتارهای مالی بدی که در اکثر انسانها وجود دارد این است که تمام موجودی حسابشان را خرج میکنند. این کار سبب میشود تا اتفاقات پیشبینی نشده شما را گرفتار کند برای جلوگیری ازاین اتفاق برای بودجهای که دارید خط قرمز تعیین کنید و زمانی که موجودی حسابتان به آن محدوده رسید زنگ خطر مالی را به صدا دربیاورید و اجازه ندهید موجودی حسابتان صفر شود.
-
درصد تعیین کنید نه مبلغ
سعی کنید به جای مبالغ همیشه با درصدها سروکار داشته باشید. ساختار مغز انسان به شیوهای است که در آن اگر همیشه یک مبلغ مشخص در نظر گرفته شود، همان را به عنوان واقعیت زندگیتان در نظر گرفته و از افزایش درآمد و پیشرفت مالی شما جلوگیری میکند.
بنابراین بهتر است همیشه بودجهبندیهای خود را بهصورت درصدی انجام داده و نامی از مبلغ اختصاصی نبرید. مثلاً ۴۰ درصد را به خوراک، ۱۲ درصد بچهها و بقیه را نیز برای سایر امور به همین شیوه دستهبندی کنید.
معروفترین کتابهای مدیریت مالی کداماند؟
در زمینه مدیریت مالی کتابهای فراوانی وجود دارند که میتوانید به آنها سر بزنید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. در این مقاله فهرستی از کتاب مدیریت مالی که میتواند به شما کمک کند را فراهم کردهایم و بهصورت زیر است:
- کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثرRolf Dobelli
- کتاب خلق مدل کسبوکار اثر استروالدر
- کتاب تفکر، سریع وکند اثر Daniel Kahneman
- کتاب صفر تا یک اثر پیتر ثیل
- کتاب ای کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم اثر تینا سیلیگ
برخی از سوالات رایج
مدیریت مالی چیست؟
به مدیریت کارآمد منابع مالی یک شرکت یا سازمان در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، «مدیریت مالی» گفته میشود.
مهم ترین مواردی که در مدیریت مالی مورد بحث و برنامهریزی قرار میگیرد کدامند؟
- بودجهبندیهای کوتاهمدت و بلندمدت شرکت یا سازمان
- تخصیص منابع
- تأمین مالی و افزایش سرمایه
- توزیع سود سهامداران
- برنامهریزیهای مالی
- افزایش سرمایه و سهامداران (در صورت نیاز)
- و ……
تفاوت مدیریت مالی و مدیریت اجرایی در سازمان چیست؟
مدیر اجرایی در واقع میتواند همان مدیرعامل شرکت باشد که وظایف گستردهتری نسبت به مدیر مالی دارد. لازم است این نکته را بررسی کنیم که شرکتهای بزرگ برای مدیریت بخش مالی و دارایی سازمان خود مدیران مالی استخدام میکنند؛
نظرات شما عزیزان: