ابزارهای بازاریابی
معمولاً انتخاب ابزارهایی که کارکنان ودپارتمانهای مختلف بازاریابی برای انجام کار خود از آنها بهره میبرند به اهداف و امکانات شرکت وابسته است. از جمله این ابزارها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ابزارهای مدیریت پروژه: استفاده از این ابزارها برای بازاریابی و پیگیری بر روند اجرای پروژه لازم است.
- ابزارهای زمانبندی شبکه های اجتماعی:از آنجایی که زمانبندی ارسال پست در شبکههای اجتماعی در مقیاس کلان تقریباٌ غیرممکن است استفاده از چنین ابزارهای ضروری است.
- برنامههای تولید محتوا و انتشار محتوا: استفاده از برنامههای نرم افزاری به منظور تعیین بازه زمانی تولید و انتشار محتوا برای حفظ علاقه کاربران ضروری است.
- پلتفرمهای بازاریابی ایمیلی: استفاده از برنامههای مخصوص بازاریابی ایمیلی برای مدیریت فرمهای بازاریابی و ارسال ایمیل ضروری است.
- ابزارهای سئو: به کمک ابزارهای سئو میتوانید اقدامات مرتبط با بهینه سازی برای متورهای جستوجو را انجام دهید از جمله نظارت بر وضعیت کلمات کلیدی در رتبهبندی، انجام تحقیق رقابتی، نظارت بر بک لینکها، انجام تحقیق کلمه کلیدی و موارد مشابه را به آسانی و با کارآمدی بیشتری انجام بدهید.
-
ﻗﺎﻧﻮن زﻣﺎن:
یکی از مراحل اصلی بازاریابی به شمار میآید. ﺑﺎزده ﺑﺎزارﻳﺎﺑی در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣیآﻳﺪ. آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺳﻮد ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت (ﻓﺮوش اﻣﺮوز) ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﻬﺎی ﺿﺮر در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺗﻤﺎم ﺷﻮد. ﺗﻼشﻫﺎی ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ و ﺑﻪ ﻃﻮر ﻳﻜﻨﻮاﺧﺖ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻗﻴﻤﺖ ﻓﺮوش اﻣﺮوز ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨی ﮔﺮان ﻓﺮوﺷی در زﻣﺎن دﻳﮕﺮی ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ آن ﻛﺎﻫﺶ ﻓﺮوش در آﻳﻨﺪه اﺳﺖ. از راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت و ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻴﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﺳﻮد ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﺑﺎ ﭼﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪای ﺑﻪدﺳﺖ ﻣیآﻳﺪ، ﻫﺪﻓﺘﺎن راﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﻴﺪ و ﺑﺮای ﭘﺮداﺧﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ آﻣﺎده ﺑﺎﺷﻴد.
-
ﻗﺎﻧﻮن ﻳﻜﭙﺎرﭼﮕﻲ
ﺑﺎزارﻳﺎﺑی اﮔﺮ در ﺳﻄﺢ ﺷﺮﻛﺖ ﮔﺴﺘﺮده ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻫﻴﭻ اﺳﺖ. اﮔﺮ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺎزارﻳﺎﺑی ﻳﺎ ﻓﺮوش، ﺗﻨﻬﺎ ﻛﺴﺎﻧی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﺎزار ﻳﺎﺑی را ﺣﻤﻞ میﻛﻨﻨﺪ، ﺷﻤﺎ در ﻣﺨﻤﺼﻪ ﻗﺮار دارﻳﺪ. اﮔﺮ واﻗﻌﻴﺖ ﺑﻪ اﻧﺪازه ادﻋﺎی ﺷﻤﺎ ﻋﺎﻟی ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﭘﻴﺎﻣﻬﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑی ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺣﺮف ﻣﻔﺖ و ﻗﻮل اﻟکی ﺑﺮداﺷﺖ میﻛﻨﻨﺪ. ﺟﻨﺒهﻫﺎی ﺑﺎزارﻳﺎﺑی ﻫﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ در ﻛﺴبوﻛﺎر ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﻛﻞ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣهرﻳﺰی ﻛﻨﻴﺪ و ﺗﻮﺿﻴﺢ دﻫﻴﺪ. ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﻣﺪﻳﺮاداری و ﻣﻨﺸی ﺧﻮد را آﻣﻮزش دﻫﻴﺪ ﺗﺎ ﻧﻘﺸﺸﺎن را در اول ﻗﺮار دادن ﻣﺸﺘﺮی درک ﻛﻨﻨﺪ. اﻳﻦ ﻛﺎر دﺳﺖ ﻛﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی آﺳﺎﻳﺶ، ﺳﺮﻋﺖ، ﻣﻬﻤﺎن ﻧﻮازی، درﺟﻪ ﻳﻚ ﺑﻮدن، اﺑﺘﻜﺎر، ﻧﺰاﻛﺖ و ﺻﺪاﻗﺖ اﺳﺖ.
-
ﻗﺎﻧﻮن ﺻﻨﺪﻟی راﻧﻨﺪه
ﺗﻴﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻣﺮﻛﺰ ﺑﻬﺒﻮد اﺳﺖ. ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺒﻮدﻫﺎی ﭼﺸﻤﮕﻴﺮ را از ﻫﻴﺞ ﺟﺎی دﻳﮕﺮ (ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻴﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ) ﺑﺪﺳﺖ نمیآورﻳﺪ. ﻫﻤﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪهای ﺑﺎزارﻳﺎبی را از ﺗﻴﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﻨﻴﺪ. ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺸﺎرﻛﺖ میﻛﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﺑﺮای ﻫﺪاﻳﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣهﻫﺎ از ﺑﺎﻻ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ، اوﻟﻮﻳﺖ ﺧﻮدﺗﺎن را در ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ؛ ﭼﺮاﻛﻪ در ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮرت اوﻟﻮﻳتﻫای دﻳﮕﺮ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦ آﻧﻬﺎ میﺷﻮﻧﺪ و ﻣﻮاﻧﻊ عملی در ﺑﺮﻧﺎﻣهﻫﺎی ﺷﻤﺎ ﺑﻪوﺟﻮد میآﻳﺪ.
-
ﻗﺎﻧﻮن اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی
ﻓﻘﻂ اﻧﺪازهﮔﻴﺮی ﻧﻜﻨﻴﺪ. ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﻨﻴﺪ. ﺗﺎ آﻧﺠﺎﻳی ﻛﻪ میﺗﻮاﻧﻴﺪ اﻧﺪازه ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ اﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻣﺤﺎﺳبهﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ. ﺑﻠﻜﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ را ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻨﻴﺪ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻘﺎﻳﺴهﻫﺎ و روﻧﺪﻫﺎ، ﻧﺘﺎﻳﺞ را ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﻨﻴﺪ. ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل %۴۸ اﻓﺰاﻳﺶ در ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮای ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻌﺪ از ﻓﺮوش، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻳﻨﻜﻪ اﻳﻦ ﻣﺤﺼﻮل ﺑﺎﻳﺪ کمی اﺻﻼح ﺷﻮد ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن رواﺑﻂ ﻗﻮیﺗﺮی را ﺧﻮاﺳﺘﺎرﻧﺪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺷﻮد.
-
ﻗﺎﻧﻮن اوﻟﻴﻦ
اﮔﺮ ﺷﻤﺎ در ﮔﺮوه ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ، ﻳﻚ ﮔﺮوه ﺑﺮاي ﺧﻮدﺗﺎن اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻴﺪ و در آن ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﺷﻴد. ﻣﺮدم دوﺳﺖ دارﻧﺪ از ﺷﻤﺎره ۱ ﻫﺮ ﮔﺮوه ﻛﺴبوﻛﺎر ﺧﺮﻳﺪ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ در ﺑﺨﺸﻲ ﻛﻪ در آن ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ میﻛﻨﻴﺪ ﺷﻤﺎره ۱ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻣﺎﻧﻨﺪ اوﻟﻴﻦ رﺳﺘﻮران ﻏﺬاي آﻣﺎده ﻣﻜﺰﻳﻜی ﻳﺎ اوﻟﻴﻦ ﺗﻮﻟﻴﺪﻛﻨﻨﺪه ﭼﺎﭘﮕﺮ ﺑﺎ ﮔﺎراﻧﺘی ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﭘﻮل. اﻣﺎ اﮔﺮ در اﻳﻦ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﻤﺎره ۱ ﻧﺒﻮدﻳﺪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺗﻤﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﻳﻚ اﺳﻢ ﺳﺎدهﺗﺮ ﺑﺮای ﻳﺎدآوری، ﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮ، ﺳﺮﻳﻌﺘﺮ، ارزاﻧﺘﺮ، زﻳﺒﺎﺗﺮ، میﺗﻮاﻧﺪ اﺳﻢ ﺷﻤﺎ را در ذﻫﻦ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﮕﻨﺠﺎﻧﺪ. ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﻳﺪ میﺗﻮاﻧﺪ از رﻗﺒﺎي خود پیشی بگیرد. مراحل بازاریابی چیست؟
-
ﻗﺎﻧﻮن ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ دردﺳﺮ
ﻳﻚ ﻛﺸﺶ وﺳﻮﺳﻪ اﻧﮕﻴﺰ ﺑﺮاي ﮔﺴﺘﺮش ﺧﻄﻮط ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺤﺼﻮل ﻳﺎ وارد ﺷﺪن ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﻜﺲ ﺑﺪﻫﺪ. ﻳﻚ ﻧﺎم ﺗﺠﺎری ﺧﻮب و داﺷﺘﻦ ﺷﻬﺮت در ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺖ، ﺿﺮورﺗﺎً ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﮔﺴﺘﺮش ﻣﻮﻓﻘﻴتآﻣﻴﺰ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻳﺎ ﺑﺎزارﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻌﻀﻲ از ﻧﺎمﻫﺎ ﺗﺠﺎری ﺗﻮاﻧﺎﻳی اﻧﺠﺎم ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎری را دارﻧﺪ و ﺑﻌﻀی ﻧﺪارﻧﺪ.
”]
آﮔﺎه ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ اﻧﺠﺎم دادن ﻛﺎری ﻛﻪ در آن ﺗﺨﺼﺺ ﻧﺪارﻳﺪ ﭼﻪ ﻗﺪر ﻣﺸﻜﻞ اﺳﺖ. ﻳﻚ ﻛﺎﻓﻪ ﻓﻜﺮ میﻛﻨﺪ ﻛﻪ میﺗﻮاﻧﺪ ﻏﺬا ﺑﻪ ﺑﻴﺮون ﺗﻮزﻳﻊ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﻳﻚ ﻓﺮوﺷﮕﺎه ﻏﺬای آﻣﺎده ﻓﻜﺮ میﻛﻨﺪ ﻛﻪ میﺗﻮاﻧﺪ ﺳﺎﻧﺪوﻳﭻ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﺪ. وقتی ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺑﺎزار ﻳﺎ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﻳﺪ روی میآورﻳﺪ، نمیداﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰی را نمیداﻧﻴﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﻳﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﺮﺻتﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد را ﺑﻪ ﻃﻮر ﻋﻘﻼنی ارزﻳﺎبی ﻛﻨﻴﺪ.
-
ﻗﺎﻧﻮن ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و ﺷﻜﺴﺖ
ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ و ﺷﻜﺴﺖ دﺳﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ میﺷﻮﻧﺪ. اﺷﺘﺒﺎه ﻛﺮدن اﻳﺮادی ﻧﺪارد اﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ از اﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺗﺘﺎن درس ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ. ﺷﻜﺴﺖ ﺟﺰئی از ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﺳﺖ. ﺷﻜﺴﺖ را ﺗﺸﺨﻴﺺ دﻫﻴﺪ و ﻗﺒﻞ از ﺑﺮوز ﻳﻚ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺟﻠﻮی زﻳﺎن را ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ زﻳﺎن ﺑﺎری ﺷﻜﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﺎﻧﻚ ﺳﻼمتی و ﺷﻤﺎره ۱ ﺑﻮدن آن ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﺧﻮدﺧﻮاه، ﭘﺮ ﻣﺪﻋﺎ و ﺗﻨﺒﻞ ﺷﻮد و ﺑﻪ اوﻫﺎم و ﺗﺨﻴﻼت روی آورد و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺎ اﻓﺰاﻳﺶ رﻗﺎﺑﺖ ﺷﻜﺴﺖ ﺑﺨﻮرد.
وﻗﺘﻲ ﺷﻤﺎ ﺷﻤﺎره ۱ ﻫﺴﺘﻴﺪ در آﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳرﺗﺮﻳﻦ وﺿﻊ ﺧﻮد ﻗﺮار دارﻳﺪ. ﭼﺮا ﻛﻪ ﻫﻤﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺷﻬﺮت ﺷﻤﺎ را از ﺑﻴﻦ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮد ﻣﻮﻓﻖ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﺷﻤﺎ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ میﭘﺬﻳﺮﻧﺪ اﻣﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ اﻳﻦ اﻣﻜﺎن وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮل ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﭘﺎﻳﻴنﺗﺮ را ﺧﺮﻳﺪاری ﻛﻨﻨﺪ.
-
ﻗﺎﻧﻮن ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﺎزﮔﺸﺖ
ﺑﺎ ﻳﻚ ﻫﺪف در ذﻫﻦ ﺧﻮد ﺷﺮوع ﻛﻨﻴﺪ و ﻣﺴئوﻟﻴﺖ ﻧﺘﺎﻳﺞ را ﺑﭙﺬﻳﺮﻳﺪ. اﮔﺮ ﺑﺎ ﻫﺪفی ﻛﻪ در ذﻫﻨﺘﺎن دارﻳﺪ ﺷﺮوع ﻛﻨﻴﺪ میﺗﻮاﻧﻴﺪ ﻣﺮاﺣﻞ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ آن ﻫﺪف را ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺑﻜﺸﻴﺪ. ﺑﺎ ﺑﺮرسی ﺳﻨﺎرﻳﻮﻫﺎی در ذﻫﻦ ﻣﺘﺼﻮر ﺷﺪه، میﺗﻮاﻧﻴﺪ از آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﺮای اﻧﺠﺎم دادن ﻧﻴﺎز دارﻳﺪ ﻣﻄﻠﻊ ﺷﻮﻳﺪ. اﻳﻦ ﺑﻬﺮهورﺗﺮﻳﻦ راه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﺮای آﻳﻨﺪه میﺑﺎﺷﺪ؛ زﻳﺮا ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻮاﻧﻊ ﺑﺎﻟﻘﻮه در ﻃﻮل ﻣﺴﻴﺮ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ.
ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ذﻫﻦ را ﺑﻪ ﻋﻠﺖ و ﻣﻌﻠﻮل ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ میﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﻪ ﻳﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ دلایلی ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﭼﺮا ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن، ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت ﺷﻤﺎ را ﺧﺮﻳﺪاری ﻛﺮده ﻳﺎ رد میﻛﻨﻨﺪ وﺟﻮد دارد. ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ میﺗﻮاﻧﻴﺪ ﺗأﺛﻴﺮات ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﻴﺪ، اﻣﺎ اﻳﻦ اﻣﺮ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺻﺮف وﻗﺖ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ است.
-
قانون چرخه عمر محصول
اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن در ﻣﻮرد ﻫﺮ ﻣﺤﺼﻮلی ﻛﻪ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﻳﻜﺴﺮی از ﻣﺮاﺣﻞ اﻳﺪه، ﺗﻮﻟﺪ، رﺷﺪ، ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﻧﻮﺟﻮاﻧﻲ، ﺑﻠﻮغ، و ﻣﺮگ را ﻃی میﻛﻨﺪ ﺻﺎدق اﺳﺖ. ﺷما میﺗﻮاﻧﻴﺪ ﺗﻼش ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺧﺎص را ﮔﺴﺘﺮش دﻫﻴﺪ اﻣﺎ اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن از ﺑﻴﻦ نمیرود. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد را ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪای ﻛﻪ در آن ﻫﺴﺘﻴﺪ ﺗﺪوﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ.
-
قانون سؤالات
ﺳؤاﻻت ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﺎﺳخﻫﺎ میﺷﻮﻧﺪ، ﭘﺎﺳخﻫﺎ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ رابطهها میﺷﻮﻧﺪ و راﺑﻄﻪﻫﺎ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳﻮد میﮔﺮدﻧﺪ. ﻳﻜی از ﺳﺎدهﺗﺮﻳﻦ راهﻬﺎ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ درﺟﻪ اﻫﻤﻴﺖ را ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺪﻫﻴﻢ، ﭘﺮﺳﻴﺪن ﺳؤال ﺑﻪﻃﻮر داﺋﻤی و اﺣﺘﺮام ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮی اﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﭙﺮﺳﻴﺪ، ﻣﺰﻳﺖ رﻗﺎبتی ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣیآورﻳﺪ و رواﺑﻂ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﻣﺴﺘﺤﻜمﺗﺮ میﺷﻮد.
در ﻣﺴﺘﺤﻜمﺗﺮ ﻛﺮدن رواﺑﻂ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴهﻫﺎی آﻧﻬﺎ ﻣؤﺛﺮ واﻗﻊ نمیﮔﺮدد ﻓﻘط ﻛﺎفی اﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻜساﻟﻌﻤﻞ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ وﻳﮋگی ﺟﺪﻳﺪ ﻣﺤﺼﻮل ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد دادهاﻧﺪ ﻧﮕﺎه ﻛﻨﻴﺪ.
این مقاله چکیدهای از قوانین تغییر ناپذیر بازاریابی رابرت کریون و استراتژیهای بازاریابی و مراحل اصلی بازاریابی است. مراحل برنامه بازاریابی یک بیانه جهتدار گسترده است که چگونگی حصول اهداف بازاریابی را نشان میدهد.
استراتژی بازاریابی، شیوه عمل کردن به اهداف را فراهم میآورد. در حالی که اهداف بازاریابی مشخص و قابل اندازه گیری و سنجش هستند استراتژیهای بازاریابی توصیفیاند.
استراتژی بازاریابی نشان دهند یک نگاه کلی اولیه به عناصر بازاریابی گوناگون و چگونگی کاربرد آنها برای حصول اهداف بازاریابی است و به رایجترین استراتژی و مراحل بازاریابی و بازاریابی در ایران در این مقاله اشاره شد و شما می توانید با بهرهگیری از مراحل اصلی بازاریابی و استراتژیهای بازاریابی به بهترین شیوه برای شرکت، خدمات و محصول خود بازاریابی کنید اما تسلط بر بازاریابی و اصول آن معمولاٌ به سالها تجربه و تلاش مستمر در حوزههای مختلف تنظیم استراتژیهای بازاریابی است. این مراحل بازاریابی مروری بر هرآنچه بود که در امر بازاریابی به کارتان خواهد آمد.
نظرات شما عزیزان: