نعریف مدل ذهنی ، نحوه استفاده از مدل ذهنی در کسب و کار
ممکن است بارها با عنوان «مدل ذهنی» برخورد کرده باشید، اما نتوانسته باشید آن را درک کنید. البته این امر کاملاً طبیعی است، چون فهم مدل ذهنی نیاز به جستجوی عمیقی در لایههای درونی مغز دارد. مدل ذهنی یک مفهوم غیرملموس است که تنها در ذهن شکل میگیرد.
برای پی بردن به ماهیت الگوی ذهنی، باید الگوهای ذهنی رایج انسان را مورد بررسی قرار داد. در این مطلب قصد داریم با بررسی الگوهای قدیمی و شناخته شده، تعریف جامعی از مدل ذهنی ارائه دهیم تا بتوانیم با کمک آن اتفاقات جدیدی را در زندگی خود رقم بزنیم. لطفاً تا انتهای این متن با ما همراه باشید.
مدل ذهنی چیست؟
در تعریف مدل ذهنی چیست، میتوان گفت که مدلهای ذهنی به صورت ذاتی قابل مشاهده نیستند، اما قابل درک هستند؛ چرا که همه انسانها به صورت ذاتی از ابتدای زندگی خود به الگوها و مدل های ذهنی برای درک مسائل مختلف وابسته بودهاند.
انسان قبل از انجام هر کاری، یک ذهنیت نسبت انجام آن کار دارد. میتوان این ذهنیت را همان مدل ذهنی یا الگوی ذهنی در نظر گرفت. تصور کنید فردی هرگز از لپتاپ استفاده نکرده باشد.
ما میتوانیم به آن فرد بگوییم که به کمک لپتاپ میتواند برخی از کارهای روزمره خود مانند تایپ، ویرایش تصویر، دیدن فیلم و …. را انجام دهد. حالا یک تصویر در مورد کاربرد لپتاپ در ذهن آن فرد صورت میگیرد. این تصویر مدل ذهنی آن شخص در مورد وسیلهای مانند لپتاپ است.
به غیر از فضانوردان و افراد خاص، دیگر انسانها هرگز ساختار کروی سیاره زمین یا کره ماه را به صورت واقعی در برابر چشمان خود ندیدهاند، اما همه ما میدانیم که سیارهای که در آن زندگی میکنیم، از دور چگونه دیده میشود؛ همینطور میدانیم سطح کره ماه چه شکلی است.
علاوه بر آن، چیزی که باعث میشود تا ما در مورد ویژگیهای اخلاقی و غیرملموس انسانها نظر بدهیم یا قضاوت کنیم، همان الگوی ذهنی است. مثلاً ممکن است بارها بگوییم: «فلانی مهربان، خشن، زودرنج، خوب، بد، ظالم یا ….. است». بنابراین مدل ذهنی میتواند در مورد اشیاء، ویژگیها، مسائل، رویدادها و هر چیزی دیگری در زندگی وجود داشته باشد. البته این موجودیت محدود به دنیای ذهنی انسانها است که میتواند جلوه خارجی پیدا کند.
چرا مدل ذهنی مهم است؟
احتمالاً با نرمافزارهای شبیهسازی مانند تریدیکس، اتوکد یا …. آشنایی داشته باشید. در محیط این نرمافزارها، اشیاء خاص، دکوراسیون منازل، ساختار سازهها و …. شبیهسازی میشود. کار این نرمافزارها شباهت زیادی به کار ذهن خودآگاه انسانها دارد.
میتوان مدل ذهنی را همان شبیهسازیهای ذهنی در نظر گرفت که نرمافزارهای متعدد با الگو گرفتن از آن ایجاد شدهاند. بخشی از الگوی ذهنی خودآگاه و بخشی دیگر از آن نیز ناخودآگاه است. ما وقتی در مورد موضوعی فکر میکنیم، بهصورت خودآگاه در ذهن خود یک تصویر، مدل، الگو یا یک ساختار برای آن در نظر میگیریم. گاهی ما با دیدن، شنیدن یا خواندن هرچیزی، مدل ذهنی آن را در ذهن خود میسازیم که مسئول ایجاد این مدلهای پیوسته، ذهن ناخودآگاه ما است. با بیان مثال های گفته شده باید تا به حال به قدرت ذهن پی برده باشید.
اگر ما در ذهن خودآگاه (عقل، تفکر، حواس پنجگانه) همواره مدلهای ناقص، زشت یا ناتمام بسازیم، ناخودآگاه ما نیز به همین شیوه عمل خواهد کرد. مدلهای ذهنی ناتمام میتوانند جلوههای واقعی ذهنیات ما را نیز دچار خلل کنند.
تمام اکتشافات و اختراعات بشر، زمانی تنها یک مدل ذهنی بودهاند. هرچیزی که در ذهن ما شکل بگیرد، میتواند تبدیل به یک رویداد واقعی شود. پس اگر الگوهای ذهنی خود را به صورتی منظم ایجاد کنیم، این نظم به زندگی فیزیکی ما نیز راه پیدا میکند و باعث میشود در کارها و برنامههای خود، بهتر عمل کنیم.
الگوهای ذهنی چگونه عمل میکنند؟
مطمئناً تا به اینجا دید نسبتاً خوبی نسبت به مدلهای ذهنی پیدا کردهاید و تا حدی به ماهیت آن پی بردهاید. اما تاثیر این مدلها و فلسفه شکلگیری آن با ذات و هدف آفرینش انسان گره خورده است.
میتوانیم با اطمینان بگوییم که الگوها یا مدلهای ذهنی بر جنبههای خاصی از زندگی و رفتار ما تاثیر میگذارند و به تجربیات و اعمال ما جهت میدهند. اگر بخواهیم عملکرد و کاربرد الگوی ذهنی را بهصورت موردی بررسی کنیم، میتوانیم کاربردهای زیر را برای آن عنوان کنیم:
-
کاربرد مدل ذهنی در توجه و تمرکز
همه ما در زندگی خود روزنامه خواندهایم. آیا شما تمام مطالب یک روزنامه را یکی پس از دیگری مطالعه میکنید یا تنها برخی از سرفصلها را میخوانید؟! مطمئناً اکثر افراد به صورت موردی، تنها بخشهایی از یک روزنامه را مطالعه میکنند که بیشتر از سایر عنوانها برایشان جذابیت ایجاد کند. کمتر کسی پیدا میشود که تمام مطالب موجود در یک نسخه روزنامه را بهصورت کامل بخواند.
اما چه چیز باعث میشود که ما در بین تمام عنوانهای موجود در یک روزنامه، تنها برخی از آنها را برای خواندن انتخاب کنیم؟! جواب این سؤال به مدلهای ذهنی ما مربوط میشود. در واقع این مدل ذهنی ماست که توجه و تمرکز ما را به سمت نمونههایی هدایت میکند که بیشتر از سایرین با شخصیت، کنجکاوی و باورهای ما هماهنگ باشند.
-
کاربرد مدل ذهنی در درک و تفسیر
مدل ذهنی پس از هدایت کانون توجه ما، موضوعات را برای ما بسط میدهد تا ما را به یک نتیجه برساند. برای مثال، ما عنوان مربوط به رشد قابل توجه بازار بورس موجود در یک روزنامه را برای مطالعه انتخاب میکنیم. حالا پس از خواندن این مطلب، در ذهن خود پیامدهای مربوط به این خبر مانند رونق اقتصاد کشور، ورود سرمایههای بیشتر به بورس و این که کجا سرمایه گذاری کنیم …. را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم؛ پس در نهایت به یک نتیجه کلی میرسیم. بنابراین میتوان گفت که الگوهای ذهنی در درک و تفسیر ما از رویدادها و مسائل نیز تاثیر بسزایی دارند.
-
کاربرد مدل ذهنی در تصمیمگیری
درک و تفسیرهای ما از مسائل مختلف، باعث میشود در نهایت در مورد آنها تصمیم بگیریم. در مثال فوق، وقتی ما خبر مربوط به رشد بورس را مطالعه کردیم و سپس نتیجه گرفتیم که این رشد همچنان میتواند ادامه داشته باشد، پس به احتمال زیاد تصمیم میگیریم که ما نیز سرمایه خود را وارد بورس کنیم تا از رشد و مزایای آن بهرهمند شویم.
این مثال میتواند برای هر موضوع دیگری در زندگی مصداق داشته باشد. میبینید که مدلهای ذهنی پس از هدایت کانون توجه و تمرکز ما، باعث تفسیر و سپس تصمیمگیری میشوند. لازم به ذکر است که این ساختار سلسله مراتبی میتواند تحت تاثیر طرز فکر و باورهای ما در مورد مسائل مختلف، تغییر کرده و به شیوه ای دیگر انجام شود.
ویژگیهای مدل ذهنی
نمیتوان برای مدل ذهنی، مزایا یا معایب خاصی را نام برد، چراکه ماهیت مثبت یا منفی بودن این مدلها در افراد مختلف، تفاوت دارد. اما هرکسی با بررسی ساختار ذهن خود و بهبود آن، میتواند جلوه بهتری به دنیای درونیات خود ببخشد. اگر بخواهیم برخی از ویژگیهای اصلی مدلهای ذهنی را نام ببریم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
-
عدم محدودیت
مدلهای ذهنی نامرئی هستند و به صورت فیزیکی نمیتوان آنها را مشاهده کرد. این مدلها با افکار، دیدگاه و تجربیات ما عجین شدهاند. همچین الگوهای ذهنی به اندازه گستره افکار و تخیلات انسان پراکنده هستند و هیچ محدودیتی ندارند.
-
آسان کننده
اگر الگوی ذهنی نباشد، نمیتوان ساختار سلسله مراتبی «توجه، تحلیل و تصمیم» را اجرا کرد؛ در نتیجه عملکرد ذهن ما بهشدت کاهش پیدا میکند. نمیتوان تفکر، درک، تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری را بدون مدلهای ذهنی تصور کرد. در واقع این الگوها مهمترین عواملی هستند که تفکر را برای ما آسان میکنند و یک نقش کاملاً کمک کننده برای اندیشیدن ما دارند.
-
نظارت بر عملکرد کلی
بیشتر انسانها متوجه الگوهای ذهنی خود نیستند، در حالیکه هر لحظه از آن استفاده میکنند! مدلهای ذهنی یک چهارچوب جامع در ذهن ما ایجاد میکنند تا تمام مفاهیم در همان چهارچوب به ما نشان داده شود. این چهارچوب که توسط الگوها ایجاد میشود، بر عملکرد و رفتار ما نظارت دارد.
به همین خاطر است که گاهی نمیتوانیم روی موضوعاتی تمرکز کنیم که در موردشان آگاهی کافی نداریم. هرکس از اصول و قوائد خاصی در زندگی خود پیروی میکند که تمام این اصول بهوسیله الگوهای ذهنی ایجاد شدهاند و بر عملکرد شخص تاثیر مستقیم میگذارند.
-
پیوند دهنده دنیای درونی و بیرونی
مدل ذهنی بهصورت کامل در ذهن و تخیل ما شکل میگیرد. اما ما به کمک همین الگوهای تخیلی است که میتوانیم در مورد اتفاقات بیرونی زندگیمان تصمیم بگیریم. پس مدل ذهنی نقش یک پُل را دارد که درونیات ما را به دنیای بیرونیمان وصل میکند.
میتوان این مدلها را به یک نرمافزار تشبیه کرد که در طی اجرا شدن کدهای برنامهنویسی شدهی آن، یک سختافزار شروع به کار میکند. مانند فرمان چاپ که باعث گردش کارتریج و در نهایت چاپ روی کاغذ میشود. مانند فرمان تماس که تنها با لمس یک دکمه در تلفن همراه ما، باعث ایجاد ارتباط بین موجهای رادیویی شده و ارتباط صوتی ما با شخص دیگری را رقم میزند.
نحوه استفاده از الگوی ذهنی در کسب و کار
توجه به مدلهای ذهنی در ایده کسب و کارهای مختلف اهمیت بیشتری پیدا میکند. میتوان گفت که تصمیمات مدیریتی یک سازمان، بهصورت کامل به مدل ذهنی مدیران آن سازمان بستگی دارد. مدیر یک سازمان بزرگ را تصور کنید که روزانه با هزاران داده و خبر مختلف در مورد روند کار سازمانش سروکار دارد.
این مدیر اگر بخواهد تمام دادههایی که به دستش رسیده است را مورد بررسی قرار دهد، باید تمام روز را فقط به تجزیه و تحلیل تعدادی از آنها اختصاص دهد. اینجاست که مدل ذهنی به مدیر کمک میکند تا تنها موارد مهم را برای بررسی و تحلیل انتخاب کند و دیگر موارد موجود را فیلتر کند.
سرانجام مدل ذهنی تجزبه و تحلیل ذهنی مدیر را هدایت کرده و در نهایت باعث میشود تا مدیر تصمیم یا تصمیمات تازهای برای سازمان خود اتخاذ کند.با توجه به شخصی بودن مدلهای ذهنی، مدیران تصمیمات بسیار متفاوتی میگیرند که هریک بهصورت متفاوتی بر عملکرد سازمان تاثیر میگذارد.
تاثیر مدل ذهنی بر عملکرد شرکتهای بوئینگ و ایرباس
تاثیر مدلهای ذهنی بر عملکرد متفاوت مدیران و رهبران را میتوان با بررسی دو شرکت بزرگ هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس ثابت کرد. مدیران شرکت بوئینگ در پی بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که جابجایی نقطه به نقطه برای مسافران اهمیت بالاتری دارد؛ به همین خاطر روی توسعه هواپیماهای «بوئینگ ۷۸۷» خود متمرکز شدند. بوئینگ ۷۸۷ هواپیمایی متوسط است که برای جابجاییهای مستقیم و نقطه به نقطه استفاده میشود.
در برابر این تصمیم مدیران شرکت بوئینگ، تیم مدیریتی شرکت ایرباس، به این نتیجه دست یافت که در بازار، تقاضای خوبی برای هواپیماهای بزرگ وجود دارد تا افراد بزرگترین شهرهای دنیا را به هم متصل کنند. در پس این نتیجه، شرکت ایرباس، تمرکز خود را بر روی توسعه و تولید هواپیماهای بزرگ 500 نفره، تحت عنوان مدل «۳۸۰A» قرار داد.
میبینید که مدلهای ذهنی متفاوت باعث شده است تا این دو شرکت هواپیمایی، تصمیمات کاملاً متفاوتی از یکدیگر بگیرند. یک مدیر براساس الگوی ذهنی خود تصمیم میگیرد تا هواپیماهای کوچک و متوسط تولید کند و مدیر دیگری در پی الگوهای ذهنی خود به تولید هواپیماهای بزرگ روی میآورد. این نمونهها را میتوان به تمام تصمیمات مدیریتی شرکتهای کوچک و بزرگ موجود در جهان نسبت داد.
آیا الگوهای ذهنی قابل تغییر هستند؟
با اطمینان میتوان گفت که: «الگوها و مدلهای ذهنی قابل تغییر، ارتقا و گسترش هستند!» همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، فلسفه مدل ذهنی با خلقت انسان ارتباط مستقیمی دارد و انسانها قابلیت تغییر دارند. پس الگوهای ذهنی در پی تغییرات شخصیتی انسانها دچار دگرگونی میشوند.
تصور کنید شخصی که همیشه نیمه خالی لیوان را میبیند، با پیگیری الگوهای ذهنی خود به نتایج منفی و نامناسبی هم میرسد. همین نتیجهگیریها، اتفاقات ناخوشایندی را برای وی رقم میزنند. حالا تصور کنید که این فرد در اثر آموزش و رشد شخصی، یاد میگیرد که نیمه پُر لیوان را ببینید و اتفاقات را بهگونه مثبتی در ذهن خود تداعی کند. با این توصیف، الگوهای ذهنی تازهای در این فرد شکل میگیرد که نتایج متفاوتی را نیز برایش رقم میزند.
حالا تصور کنید که یک مدیر، به تازگی رهبری یک سازمان را برعهده میگیرد و تصمیمات وی باعث ناکامی سازمان میشوند. حالا معاون این رهبر به او پیشنهاد میکند تا علاوه بر موضوعات پیشین، موضوعات جدیدتری را مورد بررسی قرار دهد.
شخصیت یا طرز فکر این مدیر تغییر نمیکند، اما تنها با بررسی گزینههای بیشتر و در نظر گرفتن احتمالات دیگر، الگوی ذهنی وسیعتری را در ذهنش میسازد که منجر به تصمیمات بهتری میشود! پس مدلهای ذهنی قابل تغییر و گسترش هستند.
مدلهای ذهنی و هوش مصنوعی
وقتی مخترعین به فکر ایجاد هوش مصنوعی افتادند، میبایست ساختار ذهن انسان را به صورت کامل برای یک ربات شبیهسازی میکردند. در پی همین کنجکاویها بود که مدلهای ذهنی بیش از پیش اهمیت پیدا کردند. اینکه یک ربات چگونه بتواند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کرده و خدمات مشخص شدهای را به انسانها ارائه دهد، به کمک الگوهای ذهنی در ذهن انجام میشود.
در واقع یک نمونه بسیار سادهتر از مدل ذهنی انسان در ذهن مصنوعی یک ربات شبیهسازی میشود تا بتواند بین کدهای دیجیتال درون خود و دنیای بیرون در یک جهت مشخص ارتباط برقرار کند (مثلاً یک شیء خاص را از روی زمین بردارد یا یک قدم به طرف جلو حرکت کند).
نه تنها در هوش مصنوعی، بلکه در تمام علوم به الگوهای ذهنی به شکل متفاوتی توجه شده است. به خصوص در علوم روانشناسی «روانشناسی شناختی» پرداختن به موضوع ساختار ذهن انسان، جزو اصول اولیه این علوم بوده و انتهایی برای آن متصور نیست. برخی از محققین، الگوهای ذهنی را به ساختار شبکه مشبک ذهن، سیستم لیمبیک و …. نسبت دادهاند و آن را یک مکمل اساسی برای هوشمندی انسان در نظر گرفتهاند.
رابطه مدلها و نقشههای ذهنی
مدلهای ذهنی نامحدود و پیچیده هستند، اما در برابر این مدلها، نقشههای ذهنی قرار دارند که با ساختار بسیار ساده خود میتوانند برای برنامهریزی مورد استفاده قرار بگیرند. نقشه ذهنی مانند یک نمودار عمل میکند که میتوان در آن قسمتهای مهم فعالیتها، تدریسها و گزینههای موردنظر خود را قرار دارد.
نقشه ذهنی را میتوان بهصورت دستی بر روی کاغذ رسم کرد یا از نرمافزار برای انجام آن کمک گرفت. برای مثال وقتی شما برای ارائه یک موضوع در یک کلاس داوطلب میشوید، میتوانید محتویات موضوع خود را در قالب یک نقشه ذهنی «Mind Map» به صورت زیر دسته بندی کنید:
- اقتصاد: اقتصاد کلان – اقتصاد خرد- «اقتصاد کلان برای کشور – اقتصاد خرد برای سازمانها»
- و …..
البته این گزینهها باید در درون اشکال هندسی قرار بگیرند تا یک ساختار منظم پیدا کنند و برای ما مفید واقع شوند. میتوان نقشه ذهنی را یکی از سادهترین اشکال مدل ذهنی در نظر گرفت.
در پی بسط دادن نقشههای ذهنی میتوان به الگوریتمهای پیچیده هوش مصنوعی رسید. اما هیچکدام از این پیچیدگیها قابل مقایسه با ساختار فوق منظم و فوق هوشمند ذهن انسان نیستند!!
سخن نهایی
مدل ذهنی علیرغم اینکه همیشه در ذهن ما حضور دارد، اما تعریف آن کار سختی است. هرکس به شیوهای این مدل را برای خود توضیح میدهد تا از پیچیدگی آن کم کند. اما حقیقت این است که مدل یا الگوی ذهنی را نمیتوان به یک یا چند تعریف از آن محدود کرد. چراکه این مدلها با سایر بخشهای ذهن در ارتباط هستند و یک جزء از کُل محسوب میشوند.
انواع مختلفی از مدلهای ذهنی وجود دارد که توسط محققین با دستهبندی خاصی شناخته میشوند. تغییر این الگوها تنها با تغییر ساختار کلی نظام باورها، اعتقادات، نگرش و شخصیت انسان ممکن خواهد بود. بنابراین هرچقدر در پی بهبود افکار خود باشیم، مدل ذهنی بهتری نیز خواهیم داشت. اینکه الگوی ذهنی چیست و چگونه میتوان از آن استفاده کرد، به صورت ذاتی در نهاد هر انسانی قرار داده شده است. وظیفه ما تنها درست استفاده کردن از آن است.
برخی از سوالات ایج
۱.مدل ذهنی چیست؟
انسان قبل از انجام هر کاری، یک ذهنیت نسبت انجام آن کار دارد. میتوان این ذهنیت را همان مدل ذهنی یا الگوی ذهنی در نظر گرفت.
۲. ویژگی های مدل ذهنی چیست؟
از ویژگی های مدل ذهنی میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- عدم محدودیت
- آسان کننده
- نظارت بر عملکرد کلی
- پیوند دهنده دنیای درونی و بیرونی
۳.آیا الگوهای ذهنی قابل تغییر هستند؟
با اطمینان میتوان گفت که الگوها و مدلهای ذهنی قابل تغییر، ارتقا و گسترش هستند!
نظرات شما عزیزان: