معرفی انواع سبک های مدیریتی ، اهمیت انتخاب سبک های مدیریتی مناسب
مدیر در هر مجموعه و سازمانی حیطه وظایف و مسئولیتهای خاص خود را دارد؛ با این حال بازهی مسئولیتها و تصمیمگیریهای یک مدیر بسیار گسترده است. انواع سبک های مدیریت صحیح و اصولی برای ادارهی هر چه بهتر امور یک مجموعه، امری ضروریست. با توجه به گسترهی مسئولیتهای مدیریت، سبکهای متفاوتی برای مدیریت پدید آمدهاند و توسط افراد فعال در حوزههای مدیریت، روانشناسی، مدیریت و … گردآوری شده و در نشریات مختلف منتشر شدهاند.
با این حال نمیتوان لزوما سبک خاصی از مدیریت و ارتباط با کارمندان را نسبت سایر روشها، ارجحیت داد. شیوهی هر مدیر بر حسب شخصیت خود او و نوع سازمانی که در آن مشغول است؛ بایستی بهگونی باشد تا بیشترین سازگاری را داشته باشد. آشنایی با انواع سبک های مدیریت میتواند در تعیین راهبرد یک مدیر، مفید واقع شود. طی این مقاله قصد داریم تا بهطور کامل دربارهی انواع سبک های مدیریت صحبت کنیم؛ با ما همراه باشید.
آشنایی با مفهوم سبک مدیریتی
به راهبرد یک مدیر برای کنترل کارمندان، پیشبرد امور و عملی کردن اهدافی که دارند، سبک مدیریتی گفته میشود. انواع سبک های مدیریتی بر جزئیات مختلف مدیریت از نحوهی تصمیم گیری و برنامهریزی گرفته تا طریقهی ارتباط با کارکنان، تاثیر میگذارد. مواردی چون نوع شرکت یا سازمان، سطح تحصیلات و مهارتهای کارکنان، اهداف سازمان، سیاستهای کلی شرکت، قوانین و حتی کاریزما و شخصیت خود شخص مدیر، بر گزینش سبک مدیریتی صحیح و مناسب، تاثیرگذار هستند.
به عنوان مثال اینکه یک مدیر چه میزان از تصمیمات خود را با مشورت با کارکنان ارشد خود میگیرد، یا اینکه چقدر در اجرای قوانین سختگیر است، جزو سبک مدیریتی وی محسوب میشود.
انواع روش های مدیریت چنانچه به درستی انتخاب و اجرا شوند، میتوانند تاثیر قابل توجهی بر بهبود عملکرد سازمانی و بازدهی کارکنان یک مجموعه، داشته باشند.
انواع سبک های مدیریتی در جهان
از آنجاییکه تعیین سبکها حد و مرز مشخصی ندارد، اگر دستهبندی را کلیتر یا اینکه برای پارامترهای جزئی، دستهبندی جداگانه در نظر بگیریم، تعداد این سبکها متفاوت خواهد بود. بهصورت کلیتر، انواع سبک های رهبری به سه دستهی کلی استبدادی (Autocratic)، سهلگیرانه (Laissez-Faire) و دموکراتیک (Democratic) تقسیمبندی میشود.
اگر بخواهیم تعریف کلی از این سه نوع سبک مدیریتی، ارائه کنیم؛ سبک مدیریت استبدادی عبارت همانطور که از نامش مشخص است، تصمیمات توسط شخص مدیر گرفته شده و وظایف کارکنان مشخص میشود. در نوع مدیریت سهل گیرانه، مدیر در واقع بیشتر در نقش لیدر یا رهبر واقع میشود و وظایف و چالشها به کارکنان واگذار میشود و نظارت بر روی کارکنان کمتر است. در مدیریت دموکراتیک نیز تصمیمات با همفکری کارکنان گرفته میشود.
این دستهبندی خیلی کلی است و در جزئیات، هر کدامشان انواع متفاوتی دارند. البته برخی اوقات سبکهای مدیریتی را از دیدگاه کلاسیک یا مدرن بودن نیز دسته بندی میکنند. با این حال هر کدام از این سه سبک نیز در جزئیات، انواع سبک های مدیریتی خاص خود را دارند. در ادامه بهطور کامل به تشریح انواع سبک های مدیریتی خواهیم پرداخت و نقاط ضعف و قوت هر شیوه را بیان میکنیم.
۱- شیوه مدیریتی دستوری
در این شیوهی مدیریتی، همانگونه که از نامش پیداست، مدیر بهطور کامل به نظارت بر کارکنان و عملکردشان میپردازد و وظایفشان را تبیین میکند و در صورت کوتاهی کارکنان، جریمه یا تنبیهی برایشان در نظر میگیرد. مدیری که به این شیوه مدیریت میکند، بهطور مستقیم دستورات خود را مطرح میکند و کارمندان نیز بایستی به وظایف تعیین شده بپردازند.
گرچه این شیوه از انواع سبک های مدیریت، خیلی منفی جلوه میکند و جزو ابتداییترین روشهای مدیریتی است، اما همچنان نیز در برخی موارد، کارامد است و هنوز هم مدیرانی هستند که به این شیوه و با موفقیت، به ادارهی امور میپردازند.
مزایا:
- معمولا این دسته از مدیران، در صورت رسیدن به یک ایدهی جدید، به سرعت تصمیمگیری میکنند و با تعیین وظایف، خیلی سریع تصمیم گرفته شده را عملی میکنند.
- کارکنان کم تجربه که تسلط کافی بر امور ندارند، با تعیین دقیق وظایف و نظارت، بهتر به اجرای امور محوله میپردازند. در واقع مدیریت آمرانه مانع از سردرگمی کارمندان در انجام امورشان میشود.
- در مجموعههای بزرگ و با تعداد بالای کارکنان و بهخصوص نفرات با سطح مهارت پایین، با حضور و نظارت مدیر، بهرهوری افزایش خواهد داشت.
معایب:
- با توجه به نظارت و سختگیری ذاتی این روش، نارضایتی کارمندان افزایش مییابد و نتیجتا میزان ترک شغلی و تغییر شغل بیشتر خواهد بود.
- با ایجاد ذهنیت دو دستگی و نوعی خصومت، مشارکت کارمندان کاهش مییابد.
- جلوی نوآوری گرفته شده و فرایند ناکارآمد قدیمی استمرار مییابد.
۲- شیوه مدیریتی متقاعد کننده
دومین سبک از انواع سبک های مدیریتی استبدادی، شیوهی متقاعدکننده است. این شیوه به نوعی همان مدل دستوری است، با این تفاوت که مدیر، دستورات خود را به شکلی بهتر به کارکنان ارائه میکند. در این سبک مدیریتی، مدیر در تلاش است تا کارمندان را متقاعد کند که تصمیمات و اوامر او به نفع مجموعه است.
بنابراین بهجای اینکه صرفا به دستوردادن اکتفا کند، از طریق صحبت با اعضای تیم، فرایند تصمیمگیری و منطق تصمیمات را برای آنها توضیح میدهد و به این شیوه، کارمندان را با خود همراه میکند. این مسئله باعث میشود که کارمندان خیال کنند که نظرات آنها در سازماندهی مجموعه، تاثیرگذار است و در نتیجه اعتماد بهنفس بیشتری خواهند یافت.
با این تفاسیر، باز هم در این سبک مدیریتی، مدیر هسته و محور اصلی مجموعه است و تصمیمات به طور کامل توسط وی گرفته شده و به کارکنان محول میگردد.
مزایا:
- اعتماد بیشتری میان کارمندان و شخص مدیر وجود دارد و پذیرش دستورات سادهتر خواهد بود.
- کارمندان با دانستن منطق یک دستور، آن عمل را بهتر انجام میدهند و احساس محدودیت کمتری دارند.
معایب:
- کارمندان با عدم امکان نظر دهی، همچنان دخل و تصرفی در تصمیمات ندارند.
- کارمندان به وظایفی که از مقامات بالا تبیین شده، محدود هستند و خلاقیت و نوآوری، به حداقل میرسد.
- کارمندان آموزش نمیبینند و با عدم کسب مهارتهای بیشتر، رفتهرفته نا امید میشوند.
۳- شیوه مدیریتی پدر سالارانه
این سبک مدیریتی با وجود اینکه جزو سبک استبدادی و دستوری است؛ اما مدیر، خوب بودن روابط با کارکنان را درنظر میگیرد و در تصمیمات و دستورات، سعی میکند با درنظر گرفتن منافع کارکنان، احساسات بهتری را برای آنها رقم بزند.
مدیرانی که با استفاده از این شیوه مدیریت میکنند، کارکنان سازمان را همانند پدر مدیریت و بهگونهای حمایت میکنند و طوری مدیریت میکند که وفاداری و اعتماد اعضا، جلب شود. آنها به تنهایی برای سازمان تصمیم گیری میکنند و کارکنان مجموعه حق همکاری یا اظهار نظر ندارند؛ اما با توضیح شرایط، جوی را رقم میزنند که کارکنان با تصمیم خود و رضایت کامل، دستورات را اجرا کنند.
مزایا:
- رفاه و منافع کارکنان برای مدیریت اهمیت زیادی دارد و در تصمیمات خود، این منافع را لحاظ میکند.
- امکان آموزش و تقویت مهارت کارمندان فراهم است و این موضوع موجب افزایش رضایت و بهرهوری آنها خواهد شد.
معایب:
- کارکنان گاهی اوقات بیش از حد به مدیر وابسته میشوند و به همین خاطر، خلاقیت و قدرت حل مشکلات در آنها کاهش خواهد یافت.
- برخی از افراد این شیوهی مدیریتی و تصور اینکه با آنها همانند یک کودک رفتار شود را نمیپسندند.
۴- شیوه مدیریتی تفویضی
پس از بیان انواع سبک های مدیریت مستبدانه، به سراغ شیوههای کاملا متفاوت و روشهای سهلگیرانه یا به بیان دیگر، بدون مداخله میرویم. مدیریت تفویضی نیز انواع روش های رهبری خاص خود را دارد. شیوه مدیریتی تفویضی اولین سبک مدیریت از این دسته است که به تشریح آن میپردازیم.
در این نوع از سبک های رهبری، مدیر با تفویض اختیار به کارکنان، وظایف حل و فصل کارها را به کارکنان محول میکند و کارکنان مسئولیت انجام کارها و حتی حل چالشهای کاری را بر عهده دارند. این شیوهی مدیریتی بهخصوص در سازمانهایی که کارکنانی با سطح مهارتی خاص دارد و مدیر مجموعه در این مهارتها به اندازهی کارکنان تسلط ندارد، کارساز است.
مزایا:
- نوآوری و خلاقیت کارکنان افزایش مییابد.
- مهارتهای حل مسئله و مسئولیتپذیری در مجموعه تقویت میشود.
- راندمان بسیاری از افراد با داشتن آزادی عمل بیشتر میشود.
معایب:
- به علت نبود نظارت کافی، گاهی اوقات بهرهوری کاهش مییابد.
- به خاطر عدم تعیین دقیق وظایف، ممکن است که تیم مسیر خود را گم کند.
- برخی از کارکنان ممکن است احساس کنند که هیچ فعالیت و تلاشی از جانب مدیریت انجام نمیشود و به این ترتیب در اجرای وظایف خود، سرد شوند.
۵- شیوه مدیریتی پیشرو
در این روش که دستهی دیگری از انواع سبک های مدیریت است؛ مدیر همانند یک فرد پیشرو در مجموعه، در ابتدای مسیر حرکت میکند و راه را برای سایر کارکنان هموار میکند. در این شیوه مدیریتی، مدیران همانند الگو، وظایف و نحوهی اجرای امور را برای کارکنان روشن میسازند. مدیرانی که به این شیوه مدیریت میکنند، معمولا افرادی با مهارت هستند که کارهایشان را با بالاترین استانداردها اجرا میکنند و همین رویه را از کارکنان خود انتظار دارند.
مزایا:
- کارها در این سبک مدیریتی با بالاترین استانداردهای ممکن انجام میگیرند.
- در صورت اجرای صحیح و تعامل کافی، مهارت و تخصص کارکنان تا حد زیادی افزایش خواهد یافت.
- انجام سریع امور و پروژهها در سریعترین زمان ممکن.
معایب:
- افزایش فشار و حجم کاری کارکنان
- کاهش انگیزه افرادی که نمیتوانند خود را به استانداردهای مورد نظر برسانند.
- سختگیری بیش از حد مدیر در برخی مواقع
۶- شیوه مدیریتی چشماندازگرا
در این شیوهی مدیریتی که در دستهی مدیریت سهلگیرانه جای دارد؛ مدیر وظیفهی الهام بخشیدن و انگیزه دادن به افراد زیر مجموعهی خود را بر عهده دارد و به نوعی، اهداف سازمان را به رؤیایی مشترک میان سازمان و کارکنان تبدیل میکند.
این شیوه مدیر در واقع رهبر مجموعه است و باید شخصیت کاریزماتیک داشته باشد تا از تاثیرگذاری کافی برخوردار باشد. او اهداف و امور را برای کارکنان تشریح میکند و آنها را به حرکت در مسیر عملیکردن این اهداف و رویاها متقاعد میسازد.
مزایا:
- به خاطر باور و انگیزهای که ایجاد میشود، تعامل کارکنان در کارها افزایش مییابد.
- خلاقیت و نوآوری بیشتر میشود و کارکنان مهارت حل مسئله را به دست میآورند.
- کارمندان با رضایت و انگیزه بیشتری فعالیت میکنند و ریزش نیروها کمتر خواهد شد.
معایب:
- این شیوهی مدیریتی شخصیت خاص خود را میطلبد و همهی مدیران نمیتوانند الهامبخش باشند. در واقع برای تاثیرگذار بودن، مهارتهای اکتسابی کافی نیستند.
- به علت عدم تعیین اهداف و وظایف کوتاه مدت، شاید امور به موقع انجام نگیرند.
۷- شیوه مدیریتی مشارکتی
در سبک مدیریتی مشارکتی که جزو روش مدیریتی دموکراتیک است، مدیران و کارکنان همگی در فرآیندهای تصمیمگیری و سازماندهی مشارکت دارند و به این ترتیب خلاقیت و نوآوری در مجموعه در جریان است. این شیوه مدیریتی نیازمند سطح قابل قبول مهارت کارکنان است.
مزایا:
- از آن جهت که کارمندان به این باور میرسند که نظرات آنها برای مجموعه ارزشمند است، با انگیزهی بیشتری به فعالیت میپردازند.
- با اطلاع از اهداف مجموعه و مشارکت در تصمیمگیریها، میزان خلاقیت سازمانی، افزایش مییابد.
معایب:
- مدیریت و تصمیمگیری مشارکتی فرایندی زمانبر است و گاهی اوقات فاصلهی تایید نهایی یک ایده و عملی شدن آن، زمان زیادی طول میکشد.
- در مشارکتهای جمعی، کارکنان جسورتر بیشتر دیده میشوند و این موضوع شاید باعث شود از تمام ظرفیت موجود بهخوبی بهرهبرداری نشود.
۸- شیوه مدیریتی تحول آفرین
این مورد از انواع سبک های مدیریتی بر روی رشد و تغییر سازمانی متمرکز است. مدیران در این شیوهی مدیریت، همواره تلاش میکنند تا کارمندانشان را به نوآوری و دستیابی به موفقیتهای فردی و سازمانی تشویق میکنند و همراه با آنها فعالیت دارند. مدیران با بهکارگیری این متدها، کارکنان را به تلاش بیشتر ترغیب میکنند.
مزایا:
- با زیاد شدن نوآوری، کارکنان بهسادگی میتوانند با چالشها و تغییرات پیش رو سازگار شوند.
- تفکر خلاقانه کارکنان رشد میکند و توانایی حل مسئله و توسعهی محصولات و خدمات، زیاد بهخوبی انجام میشود.
معایب:
- ممکن است برخی افراد نتوانند با تغییرات روند کاری، به سرعت هماهنگ شوند و این الزام به تغییرات میتواند آنها را دچار مشکل کند.
کدام یک از سبک های مدیریتی بهتر است؟
نمیتوان به طور دقیق و قطعی به این سوال پاسخ داد؛ مناسبترین سبک مدیریتی به نوع شخصیت فرد، نوع و اهداف سازمان، سطح مهارت کارکنان و شرایط موجود، بستگی دارد. با این حال نیاز نیست که یک مدیر همواره و در همهجا به یک سبک مدیریتی متعهد بماند. بهتر است در از انواع سبک های مدیریت، در شرایط مختلف، بهره گرفته شود تا بتوان از شرایط موجود، حداکثر بهرهوری را داشت.
حتی در مراحل مختلف شروع یک پروژه و انجام امور نیز از شیوههای مختلفی استفاده نمود؛ به عنوان مثال برای شرح وظایف کارکنان و تعیین امور محوله، مدیر داخلی میتواند از شیوهی دستوری استفاده کند تا وظایف هر شخص و حیطه اختیارات وی، بهصورت دقیق مشخص گردد. اما حین انجام امور، میتوان با سبک مدیریتی تفویضی، کارها را به کارمندان واگذار کرد.
سوالات متداول | انواع سبک های مدیریت
۱- انتخاب صحیح سبک مدیریتی، چقدر اهمیت دارد؟
سبک مدیریتی در بهرهوری هر چه بیشتر از کارکنان، افزایش سودآوری و کاهش هزینهها موثر است؛ ضمن اینکه در صورت عدم مدیریت صحیح، مجموعه با مشکلاتی چون استعفای نیروها نیز مواجه خواهد شد.
۲- انواع سبک های مدیریت شامل چند مورد است؟
امروزه و با توجه به گسترش دانش حوزهی مدیریت، سبکهای متعددی برای مدیریت تعریف شدهاند و تعیین مرز این روشها دقیق و مشخص نیست. اما سه دستهی کلی مدیریت دستوری، دموکراتیک و سهل گیرانه، برای انواع سبک مدیریتی وجود دارند که هر کدامشان تقسیمبندی خاص خود را دارند.
نظرات شما عزیزان: