هدف گذاری مدل اسمارت چیست ؟
همه ما اهدافی را در زندگی خود دنبال میکنیم؛ دستیابی به این اهداف انگیزه زندگی را در ما افزایش میدهد، و احساس مفید میکنیم. با همه این اوصاف، اما گاهی نمیتوانیم به همه هدفهایمان برسیم؛ اما چرا؟ جواب این سؤال میتواند ما را به سمت رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کردهایم سوق دهد؛ ما برای اهدافمان برنامهریزی هوشمندی نداریم. ما در اینجا میخواهیم روشها و مدل برنامهریزی هوشمند را با هم بررسی کنیم و هدف گذاری اسمارت را یاد بگیریم.
مدل هدفگذاری اسمارت چیست؟
با تمرکز کردن بر روی هر عملی میتوانیم نتیجه خوبی از آن دریافت کنیم. قبل از انجام کاری باید از خودمان چند سؤال بپرسیم؛ اولین سؤال هوشمندانه این است که: هدفمان از انجام کاری که درنظر داریم برای انجام، چیست؟ حال با توجه به هدفمند بودن کارها سؤال اصلی این میباشد که اصلاٌ هدفگذاری یا جزئیتر از آن، هدفگذاری اسمارت چیست؟
هدفگذاری اسمارت درواقع تمرکز کردن بر روی هدف، تلاش برای محقق شدن آن، درنظر گرفتن منابع موجود و برنامهریزی منطقی برای دستیابی به هدف است.
در این مقاله درنظر داریم مدل هدفگذاری اسمارت را برای شما کامل شرح دهیم. در ابتدا توضیح کوتاهی از خود کلمه اسمارت به شما ارائه خواهیم داد؛ اسمارت اختصار کلمات زیر است:
- Specific: به معنای شفاف و مشخص
- Measurable: به معنای قابل اندازهگیری بودن
- Achievable: به معنای قابل دستیابی
- Relevant: به معنای مرتبط
- Time-based: به معنای زمانبندی شده
این کلمه در معنای کلی خود هدفی را به ما نشان میدهد که همه این معانی را در خود جای داده است؛ یعنی هدف باید مشخص و قابل دستیابی باشد که برای رسیدن به آن باید زمانی را نیز درنظر داشته باشیم.
روشها و فرآیند هدفگذاری به روش smart
هدفگذاری راهی مطمئن برای رسیدن به خواستههاست. برای اینکه راه را سریعتر و راحتتر طی کنیم، باید روشهای هدفگذاری اسمارت را فرابگیریم تا مقصد برای ما نزدیک شود. روشهای هدفگذاری اسمارت خیلی سادهست، اما به میزان قابل توجهی تأثیرگذار خواهد بود.
مشخص بودن هدف در وهله اول مهمترین ویژگی است؛ باید بدانیم:
- چه میخواهیم؟
- به کجا قرار است برسیم؟
- چه افرادی میتوانند به ما در راه رسیدن به اهدافمان کمک کنند؟
- موانع و محدودیتهای ما برای رسیدن به اهدافمان چیست؟
در کنار همه این موارد، قابل دسترس بودن و مشاهده پیشرفت در کار از عوامل کمککننده برای رسیدن به مقصد در هدفگذاری اسمارت است. برای نتیجه هر چه بهتر، نیاز است تا زمان رسیدن به هدف را مشخص نماییم. در صورت مشخص بودن زمان، انگیزه و انرژی ما نیز بالا میرود.
نتیجه زمانی مشخص میشود که ما هدفگذاری به مدل اسمارت را در ابتدا انجام دهیم و بعد براساس آن پیش برویم و قوانین هدفگذاری اسمارت را به درستی رعایت کنیم.
اهمیت هدفگذاری چیست؟
هدفگذاری یک مهارت است. با داشتن مهارت کافی میتوانیم برنامهریزی درست انجام دهیم، در نتیجه به اهدافمان دست پیدا خواهیم کرد. هدف همان مقصد، انگیزه یا وضعیت ایدهآل برای ادامه و مسیر زندگی است، که برای خود تعیین میکنیم. اینکه بخواهیم به مقصد موردنظر برسیم باید برنامهای هم داشته باشیم.
هدفگذاری به ما در عملکرد درست داشتن کمک میکند. زمانی که به روش هدفگذاری عمل میکنیم، درصد موفقیت خود را در کار افزایش میدهیم. تیر زمانی به هدف میخورد که دقیقا با اندازهگیری درست و در زمان مناسب از کمان رها شود. اهمیت هدفگذاری برای هر کاری به منزله خوردن تیر، درست وصل سیبل است.
۵ ویژگی اساسی مدل هدفگذاری اسمارت
هدفگذاری به روش اسمارت بهترین راه برای رسیدن به مقصد مورد نظر است. افراد باتجربه و هدفمند با رعایت کردن ویژگیهایی که به آنها کمک میکنند تا به اهدافشان دست پیدا کنند، مقصد را برا خود ساده میسازند. هدفگذاری باید روشمند و با برنامهریزی انجام شود تا امکان به مقصد رسیدن افزایش یابد. در زیر به ۵ ویژگی از این مدل هدفگذاری اشاره میکنیم. در جهت هدف گذاری اسمارت برای پیشرفت در کسب و کار می توانید از خدمات مشاوره کسب و کار کمک بگیرید.
اهداف باید خاص باشند
اهداف خاص به معنای عجیب و غریب بودن نیست، بلکه بالعکس باید هدفی را انتخاب نماییم که مختص خود ما باشد. همه ما اهدافی را در زندگی دنبال میکنیم و برای رسیدن به مقاصد خود راههای مختلفی را امتحان مینماییم، اما در نهایت هدف هیچ فردی شبیه کس دیگهای نیست؛ پس منظورمان از اینکه گفتیم هدف باید خاص باشد فقط به معنای خاص بودن آن برای خودتان است، چون هر چه بیشتر چیزی را برای خود بدانید، برای داشتن آن تلاش بیشتری هم بهکار میگیرید.
اهداف باید قابلیت اندازهگیری داشته باشند
یکی از ویژگیهای هدفگذاری اسمارت، قابل اندازهگیری بودن آن است؛ اندازهگذاری به معنای آن است که ما برای رسیدن به اهداف خود برنامهای مشخص میکنیم که بتوانیم همزمان مراحل آن را چک کرده و میزان پیشرفت در کار را اندازهگیری کنیم.
اندازهگیری کردن به عنوان انگیزه گرفتن از پیشرفت کار و موتور محرک هر فردی عمل میکند تا ما را به مقصد نزدیک نماید.
اهداف باید دستیافتنی باشند
در هدفگذاری اسمارت ما یاد میگیریم که چگونه اهداف خود را انتخاب کنیم؛ به این معنا که هدفی که مشخص میکنیم اگر زیادی بلندپروازانه و غیرقابل دستیابی باشد، قطعا در مسیر راه خسته میشویم و از ادامه مسیر بازمیمانیم. به همان اندازه که در مبحث قابل اندازهگیری بودن اهداف، که در بالا به آن اشاره شد، بیان کردیم، به همان اندازه که دیدن پیشرفت کار به فرد انگیزه برای ادامه راه میدهد، اگر هدف را درست انتخاب نکنیم متأسفانه از مقصد جا میمانیم، چون موتور محرک ما خاموش میشود و انگیزه از بین خواهد رفت.
پس در نتیجه قابل دستیابی بودن هدف از ویژگیهای اساسی و منطقی هدفگذاری به مدل اسمارت است؛ زیرا انگیزه داشتن در مسیر از اهداف این روش میباشد.
اهداف باید مرتبط باشند
شاید خندهدار به نظر برسد اما باید بگویم که: ما برای انتخاب کردن اهدافمان هم باید هدفی داشته باشیم. این مبحث را با مثال برایتان توضیح میدهم:
وقتی ماشینمان خراب شود آن را تعمیر میکنیم، هیچ وقت برای تفریح یا خنده ماشین را به تعمیرگاه نمیبریم یا خودمان ابزار بهدست نمیدست نمیگیریم تا ماشین سالم را تعمیر کنیم. این بدان معناست که ما برای رفتن به تعمیرگاه که یک هدف ثانویه است به هدف اولیه که خراب شدن ماشین هست، نیاز داریم.
حال همین مثال ساده را درنظر بگیرید و همه اهداف خود را در این الگوی سادهای که پیش روی شما قرار دادم، بگذارید تا ببینید واقعا برای هدفی که تعیین کردهاید چه هدف والاتری دارید و برمبنای آن برنامهریزی کنید.
نگاه منفعتطلبانه در اهداف یکی از ارتباطهای هدف و برنامهریزی در جهت ان است؛ یعنی اهدافتان باید با نیازهایتان هماهنگی داشته باشد و نفع شما را نیز دربر بگیرد.
اهداف باید در یک بازه زمانی مشخص تعیین شوند
هدفگذاری اسمارت به ما میگوید برای رسیدن به هدف باید زمان مشخص کنیم. بدون تعیین وقت مشخصی برای هدف، رسیدن به آن تقریباً غیرممکن خواهد بود؛ زیرا امکان دارد در طول مسیر انگیزه خود را است بدهیم یا زمانی به هدف دست پیدا کنیم که دیگر دیر شده باشد و زحماتمان به هدر برود.
سؤالات متداول
۱- آیا هدفگذاری در هر کاری لازم است یا میتوان بعضی کارها را بدون داشتن هدف به سرانجام رساند؟
جواب من به این سؤال این است: اگر ندانی به کجا میروی، هرگز به جایی نخواهی رسید. هیچ تاکسی شما را بدون داشتن مقصد مشخص سوار نمیکند.
۲- میتوان اول شروع کرد بعد هدف را در کار تعیین نمود؟
نمیتوانیم قرمه سبزی را با لپه بپزیم؛ این یعنی اینکه برای رسیدن به هدف باید ابزار آن را از قبل مشخص کرد، و ابزار زمانی آماده میشوند که بدانیم دقیقاً چه میخواهیم.
۳- با هدفگذاری صحیح میتوان رسیدن به هدف را تضمین کرد؟
تضمین خیر، اما تا حد زیادی اطمینان از رسیدن به مقصد وجود دارد. برای هر کاری نیاز به برنامهریزی منظم داریم و اقدام و عمل به موقع، اما اتفاقات غیرمنتظره و موانع پیشبینی نشده را نباید فراموش کرد.
نظرات شما عزیزان: