میزان تلاش در شبکههای اجتماعی برای کسب درآمد
در مقالات متعددی درباره اهمیت معرفی کسب و کار در شبکه های اجتماعی نوشتیم و توضیح دادیم که اگر در شبکه های اجتماعی با برنامه منظم وارد شوید و تولید محتوای جذاب داشته باشید می توانید به کسب درآمد بالا امید داشته باشید چون که بازدیدکننده در واقع مشتری محصولات و خدمات شماست. در حقیقت نگاه خاص برخی از بازاریابان حرفه ای به گونه ای است که محتوای شبکه های اجتماعی خود را مطابق با ذائقه و نیاز کاربران همراه می کنند و تلاش دارند تا بر طبق میل آنها رفتار کنند این عملشان در واقع موجب می شود تا شبکه های اجتماعی را در خدمت کسب و کارشان گرفته و از طریق آن به کسب درآمد بالا بپردازند.
با ادامه یافتن روند رو به رشد استفاده از شبکههای اجتماعی توسط صاحبان کسب و کار برای برندسازی و افزایش تصاعدی پلتفرم های موجود در این زمینه، کارآفرینان با این سؤال مواجه شدهاند که چقدر پرداختن به شبکههای اجتماعی، چند شبکه ی اجتماعی و چه نوع شبکهی اجتماعی کافی محسوب میشود؟
پاسخ این سؤال در شرایط برابر این است: هرچه بیشتر بهتر. هرچه محتوای شبکههای اجتماعی شما بیشتر دیده و شنیده شود، احتمال تبدیل بازدیدکننده به مشتری نیز بیشتر خواهد بود. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ از سوی یک مؤسسه ی فعال در زمینه ی هوش کسب و کار به نام Market Force انجام شد، وقتی پای تصمیم به خرید به میان می آید، ۷۸ درصد مصرف کنندگان تحت تأثیر پستهای فروشندگان خرد قرار دارند.
متخصصین توصیه کردهاند حفظ حضور در شبکههای اجتماعی نه تنها لازم است بلکه باید چند پلتفرم را در بر بگیرد. یک یا دو سال پیش یکی از وبلاگهای فعال در این زمینه اعلام کرد «بزرگترین اشتباهی که اغلب کسب و کارها در قبال شبکههای اجتماعی مرتکب میشوند این است که تنها از یک پلتفرم استفاده میکنند. این پلتفرم در اغلب موارد یا فیسبوک است یا توییتر. اما حقیقت این است که یک پلتفرم برای این کار کافی نیست».
پیلار وارگاس، کارآفرین و خالق یک برند جواهر، ضمن تأیید این موضوع میگوید: «هرچه بُرد بیشتری داشته باشید بهتر است». وارگاس که دنبال کنندگانش رویاینستاگرام از ۴۵۰ هزار نفر نیز گذشته، کسب و کار خود را به صورت انحصاری روی شبکههای اجتماعی بنا کرده است. او به کارآفرینان توصیه میکند هر چقدر که میتوانند روی شبکههای اجتماعیشان کار کنند.
البته متخصصین به این موضوع نیز اشاره میکنند که محتوای شما نباید از یک پلتفرم به پلتفرمهای دیگر «کپی پیست» شود، بلکه باید آن را با در نظر گرفتن مقتضیات و ویژگیهای هر پلتفرم «بهسازی» کرد.
کامی برد، متخصص شبکههای اجتماعی در این خصوص میگوید: «هر شبکهای ارتباط خاص خودش را دارد: فیسبوک استتوس، پستهای دیواری و تصاویر را دارد، در حالی که فرمت پستهای کوتاه، سریع، و خبری توییتر حال و هوای خاص خود را دارد و قرار است در مختصر و مفید ترین شکل ممکن نکته ی مهمی را به مخاطب برساند. لینکدین نیز متقضیات حرفهای و کسب و کاری خود را میطلبد».
او می افزاید: «درک تفاوتهای این سه به شما کمک میکند محتوایی به اشتراک بگذارید که به دست مخاطب خاص خود برسد و پتانسیل بازاریابی شبکههای اجتماعی شما را محقق کند».
تولید محتوا با در نظر گرفتن ویژگی ها و مقتضیات هر پلتفرم امری منطقی است. هرچه محتوای شبکههای اجتماعی شرکت ها با نیازها و اولویتهای کاربران همسویی بیشتری داشته باشد، مشارکت مخاطب با آن کسب و کار بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر بهینهسازی و دستکاری محتوا برای سازگار کردن آن با پلتفرم های مختلف اجتماعی نیز میتواند زمانبر و هزینه بر باشد.
محتوای مورد بحث چه ویدیو باشد، و چه عکس یا شکل دیگری از محتوا، اهمیتی که شبکه های اجتماعی برای کسب و کار ها دارند به ارزشی بستگی دارد که مخاطب برای آن محتوا در نظر میگیرد. در واقع محتوا در این میان حکم پول نقد این معامله را دارد.
بنابراین شاید بهتر باشد کسب و کارهایی که منابع شان محدود است روی یک یا دو پلتفرم اجتماعی تمرکز کنند تا بتوانند بدون ایجاد مزاحمت برای فعالیتهای اصلیشان، محتوای با ارزشی در اختیار مخاطب قرار دهند.
با این اوصاف تنها چیزی که ممکن است باعث شود ظرفیت شبکههای اجتماعی خود را محدود کنید محدودیت منابع است. از همین رو، صاحبان کسب و کار باید پلتفرمهایی که بیشترین بازگشت سرمایهگذاری را برایشان رقم میزنند مشخص کنند. این پلتفرمها همانهایی هستند که از سوی بازار هدفشان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
مثلاً برای شرکتی که روی خدمت رسانی به کسب و کارهای دیگر متمرکز است شاید لینکدین انتخاب مناسبتری باشد. شرکتی که محصولات غذایی تولید میکند شاید پینترست را برای فعالیت خود انتخاب کند و یک آکادمی فوتبال جوانان شاید شبکههای اجتماعی اشتراکگذاری ویدیو مثل یوتیوب را برای فعالیت مناسبتر بداند.
حضور داشتن روی پلتفرمهای اجتماعی متعدد شاید مطلوب باشد، اما محدودیت منابع شرکت نیز باید در تعیین استراتژی به کار گرفته شده در قبال شبکههای اجتماعی در نظر گرفته شود. شرکتها باید مطمئن شوند استراتژی شبکههای اجتماعیشان فارغ از تعداد پلتفرمها، مشارکتی معنادار از سوی مخاطب در بر خواهد داشت. این امر نیز محقق نخواهد شد مگر با ارائه ی محتوای ارزشمندی که به زندگی کاربران چیز مفیدی بیافزاید.
به عنوان جمعبندی باید گفت، «هرچه بیشتر، بهتر» رویکرد مطلوبی است، اما هیچگاه نباید به قیمت قربانی شدن کسب و کار و خدشه به برند آن تمام شود.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد از شبکه اجتماعی:
نظرات شما عزیزان: