آموزش رونق کسب درآمد با رستوران
مدیریت یک رستوران به هر اندازهای که باشد این روزها از نظر ارائه خدمات با کیفیت مثل شعبدهبازی شده و موفقیت از آن کسانی است که مشتریانشان آنها را به هم توصیه میکنند یا فعالیت آنلاین خوبی دارند و بازدید اینترنتی آنها زیاد است. رستورانداری یکی از معدود صنایعی است که جزو کسبوکارهای تلفیقی از آن یاد میکنند، چون تولید (تبدیل مواد خام به محصول نهایی)، خردهفروشی و خدمات را با هم دربرمیگیرد. اگر شما هم جزو آن دسته از رستوراندارانی هستید که کسبوکارتان کمی کساد شده، چند نکته کلیدی را در اینجا ذکر میکنیم که شاید بتواند به رونق آن کمک کند.
• کنترل حجم غذا: مدیریت میزان غذایی که داخل یک بشقاب گذاشته میشود، از نظر حجم و میزان کالری، موازنه ظریفی است بین تعیین سود مالی شما و اینکه چه چیزی مشتری را راضی نگه میدارد. تسلط داشتن بر میزان حجم غذا یکی از دلایلی است که میگوید چرا رستورانهای زنجیرهای در طول چند سال به موفقیت زیادی میرسند و اگر شما تلاش کنید این موضوع را بهطور مداوم در کسبوکارتان مدیریت کنید، وقت آن رسیده که بر آموزش و مدیریت کارکنان آشپزخانه تجدید نظری داشته باشید. مطمئن شوید پرسنل آشپزخانه رستوران هنگام آماده کردن غذا برای سرو، از ظروف و ابزارهای مناسبی استفاده میکنند. میتوانید برای آموزش آنها از تصاویری استفاده کنید که نشان میدهند محصول نهایی نه تنها حجم و کالری غذا را رعایت میکند، بلکه باعث میشود در سرو غذا یکنواختی و هماهنگی را حفظ کنید.
• قیمتگذاری در منو: منوی شما یکی از عوامل محرک اصلی برای کشاندن افراد به داخل رستورانتان است و اطمینان از اینکه قیمتها را درست تعیین کردهاید، یک امر اجباری در موفقیت شما است. برای تعیین متناسبترین قیمت غذا، قیمت مواد اولیه را تقسیم بر سود ایدهآلتان کنید که معمولا بین ۲۵ تا ۳۰ درصد است. بر اساس رقمی که به دست میآورید، از بهترین نظری که دارید برای بالا بردن یا پایین آوردن قیمت غذا که مناسب اهدافتان است و غذای خوشمزهای در اختیار مشتری قرار میدهد استفاده کنید.
• آموزش پرسنل و خدمات: پرسنل شما خط مقدم کسبوکارتان برای رویارویی با مشتری هستند و در واقع وجهه کارتان را نشان میدهند. بنابراین، برای اینکه یک رستوران عالی داشته باشید، باید کارکنان عالی داشته باشید. خدمات خوب، کلید کار شما است و در کسبوکار رستورانداری نمیتوانید از اهمیت آن غافل شوید. خوشبرخورد بودن باعث میشود مشتریان احساس خوشایندی داشته باشند و باز هم به رستوران شما برگردند. مطمئن شوید که نه تنها پرسنل را طوری آموزش میدهید که نماینده کسبوکارتان باشند، بلکه یاد میگیرند در برابر مشتری احساس تعهد کنند. این موضوع علاوهبر اینکه یک پلتفرم قابل نظارت در اختیارتان قرار میدهد، باعث میشود کارکنان برای ارائه خدمات خوب به مشتری تشویق شوند و رابطهای شخصی بین شما و مشتریانتان شکل بگیرد. همچنین به یاد داشته باشید که هر گاه یکی از مشتریان در مورد غذایی شکایت داشت (مثلا از خوب نپخته بودن استیک) با ارائه یک آیتم رایگان مثل سالاد یا نوشیدنی یا در نظر گرفتن تخفیف قابل توجه برای آن غذا او را راضی نگه دارید. اگر باز هم راضی نشد، غذا را برای او عوض کنید. البته مراقب باشید این اتفاق زیاد تکرار نشود.
• برنامهریزی: دفعه بعدی که میخواهید یک برنامهریزی زمانی انجام دهید، شیفتهای کاری و عملکرد کارکنان را مرور کنید. آیا به بیشترین بهرهوری رسیدهاید؟ آیا از نیروها در ساعتهای پیک کار رستوران به درستی استفاده میکنید؟ و همچنین آیا فرصتهایی را فراهم میکنید تا کارکنان خود را راضی نگه دارید؟ به ایجاد یک سیستم انگیزهبخش فکر کنید تا بتوانید شانس فروشتان را بالاتر ببرید.
چرا باید بر روزهای شلوغ تمرکز کنید؟
اولین دلیل به عادات افراد برمیگردد. شما نمیتوانید عادتها را تغییر دهید و رفتار کسبوکارتان را باید مطابق روزهای هفته تنظیم کنید. خیلی از افراد فقط آخر هفته انرژی و دل و دماغ بیرون رفتن دارند و سایر روزهای هفته دوست دارند خانه بمانند و استراحت کنند. در نظر گرفتن یک وعده غذایی ویژه در روز سهشنبه نمیتواند شرایط زندگی افراد را تغییر دهد و با ارائه خدمات ویژه در چنین روزی به مشتریان خود نفع نمیرسانید. به علاوه، با ارائه منو و خدمات ویژه در روزهای خاص و ساعات پر رفتوآمد، مشتری را عادت میدهید که هر هفته سراغتان بیاید. دلیل دیگر این است که وقتی مشتری شاهد یک خدمات خوب و تمام و کمال از یک رستوران باشد، احتمال اینکه در اوقات خلوتتر هم به همان رستوران مراجعه کند بیشتر میشود. وقتی در روزها و ساعات شلوغ درصد خطای کارکنان شما بالا برود و خدمات خوبی ارائه ندهند، وعده برند شکسته میشود و در یاد مشتری میماند.
دلیل بعدی این است که مشتری به دنبال این است که تصورات قبلی خود را تایید کند. تصور عمومی این است که یک رستوران شلوغ باید رستوران خوبی باشد. این نکته وقتی یک مشتری اولین بار قدم در یک رستوران شلوغ میگذارد بر ذهنیت او اثر گذاشته و اگر با خدماتدهی خوب بتوانید این ذهنیت او را تایید کنید، دیگر کار تمام است و او به مشتری دائمی تبدیل میشود. اداره یک کسبوکار، بهخصوص از نوع رستوان، کار بسیار دشواری است و تجربه نشان داده اگر از هر دقیقه روزتان استفاده نکنید، در این کار شکست خواهید خورد.
افزایش درآمد . کسب درآمد . خردهفروشی . درآمد رستوران . رستورانداری . رکود کسب و کار . رونق رستوران . کسب و کار خدماتی . مدیریت رستوران
رمز موفقیت در سرمایه کلان نیست
رید هافمن شاید به اندازه بیل گیتس یا مارک زاکربرگ در ایران مشهور نباشد، اما یکی از شناختهشدهترین کارآفرینهای دنیاست که همانطور که خودش همیشه آرزو داشت، توانست با یک ایده خارقالعاده به یکی از تاثیرگذارترین افراد دنیا تبدیل شود.
اگرچه هافمن در ابتدا رویای نویسندگی را در سر میپروراند، اما خیلی زود فهمید که تجارت الکترونیکی و شبکههای اجتماعی آنجایی است که میتواند موفقیت را در آن پیدا کند. اگرچه تجربههای اولیه هافمن در این حوزه با شکست مواجه شد، اما او همانطور که در مصاحبهای با بلومبرگ گفته است، از این شکستها یاد گرفت که سریع رو به جلو حرکت کند و هرگز سعی نکند کامل باشد. هامفن با همین رویکرد در حال حاضر یکی از ثروتمندترین کارآفرینهای دنیاست.
نخبه کوچکی که دنبال استقلال میگشت!
رید هافمن در سال ۱۹۶۷ در کالیفرنیا به دنیا آمد، اما دوران کودکی و نوجوانیاش را در برکلی گذراند و در تمام طول تحصیل تا دوران دبیرستان مثل هر دانشآموز عادی دیگری به مدارس دولتی میرفت، اما در دوران دبیرستان پدر و مادر رید که هر دو وکیل دادگستری بودند، به این نتیجه رسیدند که شاید درس خواندن در یک مدرسه کوچک با کلاسهای کمجمعیت و جایی نزدیک به خانه برای رید بهتر خواهد بود. اما او کسی نبود که به این راحتیها استقلالش را از دست بدهد، بنابراین ترجیح داد به مدرسهای در ورمونت برود و کاملا روی پای خودش باشد. دبیرستانی که درنهایت مورد تایید رید و والدینش قرار گرفت، مدرسه پوتنی بود که مسئولانش تاکید زیادی دارند که دانشآموزان باید در طول تحصیل در زمینههای مختلف تجربهآموزی کنند و مهارتهای مختلفی ازجمله کشاورزی، هنر و… را بیاموزند. رید دوران دبیرستان را در این مدرسه گذراند و پس از آن به کالیفرنیا برگشت و رهسپار دانشگاه استنفورد شد.
از فلسفه تا سیستمهای نمادین
نتیجه برنامه استعدادیابی دانشگاه استنفورد که با نام برنامه آموزش و پرورش لیبرال مشهور است و تازهواردها را برای پیدا کردن استعدادهای واقعیشان راهنمایی میکند، این بود که رید هافمن جوان در زمینه فلسفه استعداد دارد، اما این پیشبینی رید را قانع نکرد. او با توجه به شناختی که از خودش داشت و علایقی که تا آن زمان به آنها پی برده بود، مطمئن نبود که فلسفه بهتنهایی بتواند تمایل او را ارضا کند. بنابراین با مشورت یکی از راهنمایان دانشگاه تصمیم گرفت وارد رشته سیستمهای نمادین و علوم شناختی شود و درنتیجه لازم بود در زمینه فلسفه، زبانشناسی، روانشناسی، منطق ریاضی و علوم کامپیوتر ماهر شود. هافمن در سال ۱۹۹۰ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و توانست بورس تحصیل در دانشگاه آکسفورد را به دست بیاورد و در سال ۱۹۹۳ نیز مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه از این دانشگاه گرفت.
آینده در شبکههای مجازی نهفته است
تحصیل در رشته مطالعات نمادین و پس از آن فلسفه باعث شد که رید به موضوع تبادل اطلاعات علاقهمند شود و در این دوران بهشدت تحت تاثیر نتایج پژوهشها و مطالعات چهرههای شاخص حوزه رسانه ازجمله مارشال مکلوهان بهویژه جمله مشهور او که «رسانه خودِ پیام است» قرار گرفت و در نتیجه مطالعاتش به این نتیجه رسید که بهزودی تغییرات گستردهای در زمینه رسانه ایجاد میشود که آینده بشریت را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. رید در دورانی که در آکسفورد درس میخواند، به مطالعه در زمینه نفوذ فلسفه تحلیلی بر کشورهای انگلیسیزبان علاقهمند شد و در این زمینه دست به مطالعه زد و حتی چند وقتی هم بهعنوان مدرس مشغول به کار شد، اما نه روشنفکری اجتماعی و نه تدریس یا نویسندگی هیچکدام نمیتوانست اشتیاق او را ارضا کند، بنابراین دوباره به کالیفرنیا، یعنی جایی که تحصیلاتش را شروع کرده بود، برگشت و با دوستانی که از دوران تحصیل در دانشگاه استنفورد داشت، وارد کار در زمینه فناوری شد. سرپرستی تولید در بخش تجربه کاربری شرکت اپل یکی از اولین شغلهایی بود که رید هافمن به دست آورد و همانجا بود که ایده راهاندازی شبکه اجتماعی eWorld به ذهنش رسید. هر چند این ایده سرانجام موفقیتآمیزی نداشت، ولی دستکم رید هافمن متوجه شد که این حوزه آینده بسیار درخشانی خواهد داشت. او ازجمله کسانی بود که اعتقاد داشتند شبکههای اجتماعی با افزایش سرعت و گسترش اینترنت در دنیا میتوانند روابط انسانی را بهشدت تحتالشعاع قرار دهند. یکی دو سال بعد او شبکه eWorld را به AOL فروخت و در همان سال از شغلی که در اپل داشت، استعفا داد تا ادامه کارش را در فوجیتسو پیگیری کند. هنگامی که هافمن eWorld را در سال ۱۹۹۶ به AOL فروخت، اپل تازه متوجه برتری این شبکه شد.
در جستوجوی موفقیت بزرگ با سرمایه کم
رید هافمن در این زمان احساس میکرد که طی سه، چهار سال گذشته تنها از این شاخه به شاخه دیگر پریده و با ادامه این روند هرگز نمیتواند به آنچه میخواهد، برسد. او در این دوران سرمایه چندانی نداشت و میدانست که با سرمایه کم احتمال موفقیت شرکتی که برای خودش تاسیس کند، آنقدرها زیاد نخواهد بود. ولی ریسک کرد و سوشال نت دات کام را راه انداخت و در این زمان تنها سه سال از ورود او به عرصه فناوری میگذشت. هدف اولیه هافمن این بود که روی سرویس دوستیابی اینترنتی تمرکز کند، اما بهسرعت متوجه شد که این تکنولوژی ارتباطی میتواند در زمینه ساخت انواع روابط انسانی ازجمله روابط تجاری در فضای کسبوکار مفید باشد.
تجربه موفقیتآمیز پیپال و تمرکز بر معاملات اینترنت
راهاندازی سوشال نت دات کام تقریبا همزمان با پیشنهاد پیتر ثیل (از همکلاسیهای قدیمی رید در استنفورد) برای پیوستن او به استارتآپ تازه تاسیس پیپال با هدف تمرکز بر پردازش معاملات اینترنتی بود. هافمن با ورودش به پیپال توانست با آدمهایی همچون ایلان ماسک همکار شود. هافمن با تجربهای که در سوشال نت دات کام به دست آورده بود، به پیپال کمک کرد تا به جای تمرکز بیش از اندازه بر پردازش پرداختهای فرد به فرد، روی پردازش پرداختهای مشتری به فروشنده تمرکز کند.
خداحافظی با سوشال نت و تولد لینکدین
تا سال ۲۰۰۰ میلادی رید همچنان درگیر دو پروژه پیپال و سوشال نت دات کام بود، اما به مرور به این نتیجه رسید که پیپال به حضور دائمی و تمام وقت او نیاز دارد و از طرف دیگر سوشال نت جایی نیست که بتواند هدفهای بلند او را تامین کند. بنابراین سوشال نت را رها کرد. همه سرمایهای را که در این زمان به دست آورده بود، وارد پیپال کرد و به سمت ریاست اجرایی شرکت رسید. در ۲۰۰۲ شرکتeBay، پیپال را به مبلغ ۱,۵ میلیارد دلار خرید و سهمی که هافمن از این معامله به دست آورد، به او کمک کرد تا بتواند روی ایده اصلی خودش کار کند و البته سرمایهگذاریهایی نیز در چند شرکت دیگر انجام دهد.
تجربهای که هافمن در پیپال و سوشالنت به دست آورده بود، به او نشان داد که هویت حرفهای افراد در اینترنت از اهمیت بالایی برخوردار است و او در این زمان آماده بود تا لینکدین را بهعنوان تجربهای جدید به جهان معرفی کند. کلید این کار در سال ۲۰۰۲ و در یکی از اتاقهای منزل مسکونی رید زده شد و در ماه اول آغاز به کار سایت لینکدین حدود ۴۵۰۰ نفر وارد این شبکه اجتماعی شدند و به مرور آن را به بزرگترین شبکه اجتماعی با محوریت کسبوکار تبدیل کردند.
سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری روی فیسبوک به توصیه هافمن
هافمن شم اقتصادی خوبی دارد و تسلط زیادی روی فضای استارتآپ دارد و دقیقا به همین خاطر هم هست که او جزو اولین کسانی بود که به اهمیت فیسبوک و فرندستر پی برد و برای سرمایهگذاری سراغشان رفت. ایدهای که زاکربرگ برای فیسبوک داشت، بهشدت رید هافمن را تحت تاثیر قرار داد و او خیلی زود قبول کرد که روی فیسبوک سرمایهگذاری کند، اما با توجه به اینکه لینکدین تازه شروع به کار کرده بود، حاضر نشد سمت اجرایی در فیسبوک داشته باشد تا بتواند روی استارتآپ خودش تمرکز بیشتری داشته باشد. او حتی مارک زاکربرگ را به ثیل، دوست، همکار و همکلاسی قدیمیاش هم معرفی کرد و ثیل هم به توصیه هافمن با سرمایهگذاری روی فیسبوک ۵۰۰ میلیون دلار پول به آن تزریق کرد. به گفته هافمن این پرهزینهترین سرمایهگذاری او در طول زندگیاش بوده است.
فیلسوفی که میلیاردر شد!
لینکدین برای اولین بار در سال ۲۰۱۱ وارد بازار سرمایه شد. در آن زمان ارزش سهام او را در این شرکت ۲,۳۴ میلیارد دلار تخمین زدند. در سال ۲۰۱۴ هر ثانیه دو نفر به شبکه لینکدین میپیوستند و ارزش داراییهای رید هافمن به ۴,۵ میلیارد دلار رسیده بود. او تاکنون در راهاندازی بیش از ۸۰ استارتآپ و شرکت نوآور سرمایهگذاری کرده و در هیئت مدیره موزیلا، FWD.us نیز فعالیت دارد. هافمن در سال ۲۰۱۶ لینکدین را به مبلغ ۲۶,۲ میلیارد دلار به مایکروسافت فروخت تا عنوان بزرگترین خرید در تاریخ این شرکت ثبت شود.
کسب درآمد .استارتآپ . پول درآوردن . رید هافمن . سرمایه کسب و کار . سوشال نت . شبکه اجتماعی . کسب و کار با سرمایه کم . لینکداین
جایگاه اینترنت برای کسب وکارهای سنتی
در عصری زندگی میکنیم که نمیتوان از انقلاب دیجیتالی فاصله گرفت. مدیریت کسب و کار جدید تقریبا بدون حضور کامپیوتر و ارتباط اینترنتی غیرممکن است و اکثر افراد از طریق دستگاههای مختلف بهطور شبانهروزی از اینترنت استفاده میکنند. بدون شک داستانهایی در مورد کارآفرینانی دیده و شنیدهاید که کسب و کار خود را بدون هیچ زمینهای و به کمک مجموعهای از وبسایتهای بینظیر، وبلاگهای روزانه، فیلمها و حضور در رسانههای اجتماعی آغاز کردهاند. آیا به یک کسب و کار موفق احتیاج دارید؟ آیا مجبورید تمام دانستههای خود را به خاطر رویکرد انقلابی جدید کسب و کار کنار بگذارید؟ البته که نباید این کار را انجام دهید اما اگر با تحولات پیش نروید به احتمال زیاد فرصتهای بزرگ را در زمینه کاری از دست میدهید.
کسب وکار خوبی دارید
شاید چندین سال است که مشغول کسب و کار سنتی هستید، اما با شروع به کار رسانههای دیجیتالی تغییرات چندانی در کار خود ایجاد نکردهاید و به احتمال زیاد هنوز به شیوه کسب و کارهای سنتی جذب مشتری میکنید. ممکن است تا به حال بدون حضور دیجیتال کسب و کار خوبی داشتهاید و هیچ علاقه خاصی هم به فعالیت در این زمینه احساس نمیکنید. تقریبا نیمی از کسب وکارهای کوچک مانند شما از فناوریهایی مانند وبسایت استفاده نمیکنند؛ پس تنها نیستید!
رونق کسب و کار شما احتمالا در چند سال گذشته به شدت کاهش یافته است، اما بیشتر احتمال میرود که کاهش ثابت یا بسیار آرامی را تجربه کردهاید و تحت فشار زیادی نبودهاید اما این نکته را در نظر داشته باشید: نمیخواهید کسب و کارتان رونق بیشتری داشته باشد؟ مشتریان بیشتری جذب کنید و آنها راضیتر باشند؟ تصویر نام تجاری خود را کمی اصلاح کنید و به روزتر شوید؟
برخلاف تصور غلط رایج، برای حضور قوی دیجیتالی و رسیدن به اهداف، نیازی به سرمایهگذاریهای کلان نیست، اما باید یک بار این کار را امتحان کنید. در این مقاله، اصول اولیه شروع کار بررسی میشود.
چه چیزی باعث «ضرورت» حضور دیجیتالی میشود؟ هر چند هنگامی که در اینجا صحبت از ضرورت میشود، ممکن است برخی از صاحبان کسب و کار بهخصوص افرادی که به صورت سنتی، با مشتریان خود حضوری یا تلفنی ارتباط برقرار میکنند، این نظریه را به چالش بکشند. مشتریان بالقوه به هر حال برای جستوجو، کسب اطلاعات و مقایسه کالاها و رقبا با یکدیگر از اینترنت استفاده میکنند؛ چه شما بهعنوان کارآفرین فعالیت اینترنتی داشته باشید و چه غیرفعال باشید که در این صورت نظر مثبتی نسبت به شما نخواهند داشت، زیرا پس از جستوجو در اینترنت به اطلاعات مورد نظرشان دست پیدا نکردهاند.
در نهایت، دلایل ابتدایی زیر، ضرورت حضور دیجیتالی شما را توجیه میکند:
• دیده شدن توسط مشتریان هنگام جستوجوی اینترنتی. این دقیقا مانند هنگامی است که نامتان در دفترچه تلفن ثبت شده است- در غیر این صورت، دیگران نمیدانند چگونه به شما دسترسی پیدا کنند.
• به روز بودن. چه دوست داشته باشید چه نه، عدم فعالیت در عرصه دیجیتالی، شهرت حرفه شما را خدشهدار خواهد کرد و به نظر میرسد که از زمان عقب هستید و تمایلی هم به ایجاد تغییرات ندارید (حتی در کسبوکار سنتی هم انتظار میرود تغییراتی در جهت مدرنیته اتفاق بیفتد).
• استفاده از فرصتهای خارجی. همه افراد ترجیح نمیدهند ملاقات شخصی داشته باشند یا تلفنی صحبت کنند؛ در برخی موارد، حتی امکان آن میسر نیست. حضور دیجیتالی جایگزین مناسبی برای برقراری ارتباط در این شرایط است که مانع از دست دادن فرصتها میشود.
با توجه به آنچه در بالا گفته شد، به گامهای ابتدایی برای حضور دیجیتالی میپردازیم:
اصل اول: وبسایت
بهتر است داشتن وبسایت در اولویت قرار بگیرد. طراحی وبسایت را زیاد سخت نگیرید. مطمئنا سایت با طراحی خوب، مشتریان بیشتری را جذب میکند تا یک سایت معمولی. اما نیازی به آژانس بازاریابی گران یا حرفهای نیست. متخصصان بسیاری حاضر به ارائه کمک و ساخت سایت ارزان یا رایگان با سرعت و به راحتی برای دیگران هستند. وبسایت شامل تمام نکات لازمی است که در بالا به آنها اشاره شد. در واقع وبسایت بهعنوان ورودی برای کسب و کار محسوب میشود، مانند یک دفترچه تلفن و نشاندهنده این است که حاضر به تطابق با عصر دیجیتال هستید. همچنین روش جایگزین مناسبی برای افرادی است که نمیتوانند ملاقات یا تماس شخصی با شما داشته باشند.
اصل دوم: رسانههای اجتماعی
لازم نیست برنامههای زیاد جدیدی را دانلود کنید و تمام مدت، مطلب به اشتراک بگذارید. فقط پروفایلهای اجتماعی کسب و کار خود را در شبکههای اصلی مانند (فیسبوک، توییتر، لینکداین، اینستاگرام و یوتیوب) با جزئیات کامل تکمیل کنید. این شبکهها در حکم تابلوی تبلیغاتی برای حرفه شما هستند. اکنون مشتریان میتوانند از راههای مختلفی که در اختیارشان قرار میدهید با شما در تماس باشند. در حقیقت تکمیل فرم کاملا رایگان است و زمان زیادی نمیگیرد. به این ترتیب نام تجاری شما به راحتی در تمام شبکهها قرار میگیرد.
اصل سوم: محتوا
در نهایت، برای کسب وکار آنلاین به یک متن پرمحتوا نیاز دارید. در غیر این صورت وبسایت ارزش زیادی نخواهد داشت. محتوای جامع، کارآیی بالایی خواهد داشت. برای مثال درباره نام تجاری به کاربران اطلاعات بیشتری میدهد، در میزان فروش تاثیر بسزایی دارد و همچنین وبسایت را در صفحه جستوجوی گوگل در رتبه بالاتری نمایش میدهد. هر اندازه به جزئیات محتوا بیشتر بپردازید و کار خود را مفصلتر توضیح دهید شاهد نتایج بهتری خواهید بود حتما این کار را انجام دهید.
مرحله بعدی چیست؟
این مرحله تماما به شخص شما بستگی دارد. سه اصلی که پیشتر به آنها در این مقاله اشاره شد(جستوجوی نام تجاری در اینترنت، به روز بودن و همچنین استفاده از فرصتهای خارجی) اکثر نیازهای ضروری را در این زمینه برطرف خواهد کرد. مطمئن باشید با رعایت این نکات بدون اینکه سرمایهگذاری هنگفتی را صرف کسب وکار خود کنید، هیچ کدام از فرصتهای بالقوه پیشرو را از دست نخواهید داد. فراتر از آن، قصد دارید برای این کار چه میزان هزینه کنید و اهدافتان چیست؟ برای مثال اگر علاقهمند هستید نام تجاری بیشتر در معرض دید عموم قرار بگیرد و از اعتبار بالاتری برخوردار باشد، کارهایی که در ذیل به آنها اشاره شده را انجام دهید:
• ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا
• مطالبی را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید و مخاطب بیشتری جذب کنید.
• در نشریات صنعتی مربوطه، مقاله و مطالب مربوط به حرفه خود را به اشتراک بگذارید. این روش عالی برای جذب مخاطب است.
• سعی کنید به زیبایی طراحی سایت خود اهمیت دهید و در این زمینه از متخصصان کمک بگیرید.
اگر میخواهید مشتریان بیشتری را به مشتریان واقعی تبدیل کنید و همچنین میزان تبادل اطلاعات وبسایت را تا حد قابل ملاحظهای افزایش دهید، با رعایت نکات زیر میتوان به این مهم دست پیدا کرد:
• یکی از مراحل ذکر شده بالا را انجام دهید.
• بهینهسازی رتبهبندی در موتورهای جستوجو SEO (مجموعهای از استراتژیها، تاکتیکها و تکنیکها است که با هدف افزایش تعداد بازدیدکنندگان یک سایت از طریق کسب موقعیت بهتر در فهرست نتایج موتورهای جستوجو انجام میشود) یا استراتژی بازاریابی درونگرا (فلسفه اصلی بازاریابی درونگرا این است که مردم دوست دارند در تصمیمگیری دخیل باشند. مردم حق بیشتری در انتخاب میخواهند. پس نمیتوان از آنها خواست که بر اساس خواسته و سلیقه ما تغییر رفتار دهند. میتوان آنها را خوشحال، راضی و سرگرم کرد. آموزش داد، مطلع ساخت و تلاش کرد که ما و محصولات ما، انتخاب نهایی تصمیمگیری آنها باشد).
• کار روی تبلیغات بازاریابی ایمیلی (یکی از انواع بازاریابی است که گاه به عنوان ابزاری برای بازاریابی مستقیم و گاه برای بازاریابی انبوه مورد استفاده قرار میگیرد و در آن از ایمیل بهعنوان وسیلهای برای ارسال پیامهایی از قبیل فروش یا جمعآوری هزینه به مخاطبان استفاده میشود).
• به دنبال تبلیغات پولی در موتورهای جستوجو یا رسانههای اجتماعی باشید (قرار دادن بنرهای تبلیغاتی در وبسایتهایی که بازدیدکنندگان فراوانی دارند. این نوع تبلیغات شامل پرداخت هزینه ماهانه برای درج بنر در بخشهای مختلف وبسایتهای پربازدید است).
حال اگر قصد بهبود مدیریت ارتباط با مشتریان فعلی را دارید میتوانید راهکارهای زیر را انجام دهید:
• ایجاد تجارت الکترونیک (فرآیند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری و اینترنت است) برای خرید و فروش آنلاین.
• ایجاد صفحهای که به پرسشهای متداول بازدیدکنندگان وبسایت پاسخ دهید، ایجاد تالار گفتوگوی اینترنتی یا دیگر روشهای تعامل برای مشتریان فعلی.
• تقویت اپ گوشی تلفن همراه Mobile app (برنامهای است که طراحی شده تا روی تلفنهای هوشمند و دیگر دستگاههای موبایل اجرا شود).
مطالبی که در این مقاله به آنها اشاره شد تنها بخشی از ایدههایی است برای آغاز به کار. دنیای دیجیتال سرشار از فرصتهایی است برای پیشرفت کسبوکار و همچنین برای هر موقعیت و بودجهای استراتژیهای مناسب با شرایط موجود را ارائه میدهد. ابتدا بر تدوین چارچوبها و اصول کسبوکار تمرکز کنید، زیرا با رعایت و عملی کردن آنها، مقدار زیادی در هزینهها صرفهجویی خواهد شد و سازمان میتواند از سرمایه به جا مانده برای توسعه بهره ببرد.
کسب درآمد از اینترنت . کسب و کار اینترنتی . اپلیکیشن کسب و کار . بازاریابی محتوا . تجارت الکترونیک . کسب و کار سنتی . وب سایت کسب و کار
کسب درآمد خانگی با کارگاه سبزی پاک کنی
اشتغال زایی برای ۱۰ نفر با پاک کردن سبزی
سعدی قزروبی در استان البرز، با پاک کردن سبزی توانسته برای ۱۰ خانم سرپرست خانواده اشتغال زایی کند.
دیگر کسی حوصله سبزی پاک کردن ندارد و همه به دنبال بسته های آماده خرید هستند. بسته بندی سبزی سرمایه زیادی نمی خواهد ولی سود سرشاری دارد. بسته بندی سبزی از ابتدا تا انتها دارای مراحل مختلفی است و تا هر مرحله ای که مشتری مایل باشد، این فرآیند طی می شود و حاصل آن به مشتری تحویل داده می شود.
تایوانی ها یک شعار اقتصادی جالب دارند: «هر خانه یک کارخانه و هر کارخانه یک خانه!» این شعار نخستین بار با هدف توسعه کسب وکارهای کوچک خانگی طراحی شد. آنها گام اول کسب وکارهای کوچک شان را با فرآوری ساده محصولات برداشتند. کارهایی مثل تولید مربا یا تهیه غذاهای خانگی . . . . این مدل ساده و کاربردی می تواند برای خیلی از ما به عنوان یک کسب وکار خانگی یا حتی شغل دوم درآمدزا باشد.
در سال های اخیر با افزایش مشغله و گرفتاری خانواده ها، بسیاری از آنها استفاده از محصولات فرآوری شده را ترجیح می دهند. به عنوان مثال در حال حاضر کمتر خانواده ای تمایل دارد، قند مصرفی خود را به صورت کله قند خریداری کرده و در خانه خرد کند یا خرید سبزیجات خرد یا خشک شده رواج زیادی پیدا کرده است.
همین موضوع فرصت های شغلی مناسبی ایجاد می کند. قبلا خانواده ها تنها سبزی را خریداری و سپس اقدام به تمیز کردن آن می کردند، اما خرد کردن آن را به این مراکز سبزی خردکنی می سپردند که به ازای هر کیلو مبلغ معینی را پرداخت می کردند، اما اکنون وضعیت فرق کرده و این مراکز به تنهایی و با شغل سبزی خردکنی نمی توانند امرار معاش کنند و باید خود را مطابق شرایط روز تغییر دهند. حال اگر شما نیز به عنوان یکی از مهره های عرضه این نوع محصولات محسوب می شوید، بد نیست نگاه کوتاهی به این گزارش بیندازید تا با ریزه کاری های آن بیشتر آشنا شوید.
با توجه به اینکه زندگی بدون یک فریزر با ذخایر استراتژیک اگر هم امکان پذیر باشد، راحت و لذت بخش نیست، خیلی ها حاضرند پول بیشتری بدهند و انواع سبزی غذا، بادمجان، کدو و پیاز خرد و سرخ شده و . . . تهیه کنند. این وسط چند آدم خوش فکر هم پیدا می شوند که پاسخ این نیاز مردم را بدهند. این می شود که می زنند توی کار سبزی پاک کنی تا به مردم خدمات بدهند و در عوض درآمد خوبی هم کسب می کنند. شما هم می توانید آن آدم خوش فکر باشید که قرار است یک کسب و کار خانگی از منزل به فریزر مردم را راه بیندازد.
۲۰۰ تومان برای پاک کردن هر یک کیلو سبزی
کارآفرین کرجی می گوید: شغل قبلی من ساخت و ساز درب منازل بود، اما با رکود ساختمان کار ما هم خوابید و دیگر بازار خوبی نداشتیم. از آنجایی که به واسطه برادرم با مشاغل خانگی آشنایی داشتم، تصمیم گرفتم سبزی پاک کنی و سبزی خردکنی را راه اندازی کنم. با برادرم که درگذشته مغازه سبزی خرد کنی داشت با هم کارگاه را در سال ۹۳ راه اندازی کردیم. این کار به دقت زیادی نیاز دارد زیرا با سلامت جامعه در ارتباط است.
ما شست وشو را با دقت بسیار زیادی انجام می دهیم که سبزی ها سالم و بهداشتی باشند و لیچ نشوند. در حال حاضر همسر و برادر و همسر برادرم در کارم به من کمک می کنند و مجموعا در کارگاه ۱۵ نفر هستیم. مسئول خرید سبزی ها من و برادرم هستیم. ساعت دو صبح به بازار میوه و تره بار تهران می رویم و سبزی ها را خرید می کنیم و به کارگاه میآوریم. شروع می کنیم به شستن سبزی ها تا اینکه بقیه نیروها هم برسند.
خانم ها ۱۰ نفر هستند که سرپرست خانواده خود هستند و در کارگاه مشغول به کارند و خداراشکر درآمد خوبی دارند. برای هر کیلو سبزی پاک کردن به خانم ها ۲۰۰ تومان می دهم که معمولا در روز بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ کیلو را خانم ها پاک می کنند و در ماه درآمد یک میلیون تومانی دارند. در نظر دارم که دستگاه شست وشو را خودم بسازم. نقشه آن را نیز طراحی کردم.
فروش برنامه ریزی می خواهد، با شناخت بازار شروع کنید
این فعال اقتصاد مقاومتی با اشاره به نقش برنامه ریزی در فروش گفت: ما قبل از اینکه کار فروش و راه اندازی کارگاه را انجام بدهیم ، مطالعاتی در زمینه نیاز مردم و بازار انجام دادیم و بازاریابی کردیم و توانستیم با ۱۰۰ فروشگاه قرارداد ببندیم و محصولات سبزی آنها را تامین کنیم. هر کس که قصد شروع این کار را دارد باید با شناخت بازار شروع کند و نیاز بازار را بشناسد.
بازار فروش مناسب است مخصوصا در اوایل خیلی بهتر بود، اما الان به دلیل اینکه دست زیاد شده درآمد کمتر شده که البته ما چاره ای برای زیادشدن کارگاه های سبزی پاک کنی و فروش کمتر اندیشیده ایم. باید مقدار تولیدات مان را بیشتر کنیم و با فروشگاه های بیشتری برای خرید محصولات مذاکره کنیم. من با ۱۰ میلیون شروع کردم و برای آغاز این عرصه حداقل باید ۱۰ میلیون سرمایه داشت.
کار سخت است اما هر کاری زحمت خاص خودش را دارد. برای این کار باید واقعا وقت گذاشت. وام بسیج سازندگی نیز می تواند راهگشای مناسبی برای آغاز فعالیت در عرصه های اقتصاد مقاومتی باشد. بنده از بسیج سازندگی ۱۰ میلیون وام گرفتم، ولی برای گسترش کارم و سودآوری بیشتر به سرمایه بیشتری نیاز دارم.
با ۷ میلیون تومان می توان ابزار را تهیه کرد
او در ادامه بیان داشت: سبزی پاک کنی سرمایه آنچنانی نمی خواهد. می توانید با ۵ تا ۷ میلیون تومان ابزار کار را تهیه و شروع کنید؛ اصلی ترین وسیله ای که نیاز دارید، یک سبزی خردکن ۱۰ کیلویی است که یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و نمونه ۱۵ کیلویی اش یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت دارد. وقت خرید دستگاه تهیه تیزکن و تیغه اضافه را فراموش نکنید که وسط کار دچار مشکل نشوید.
در مورد خرید این دستگاه هم بدانید که در پی حوادث ناگواری که اخیرا در اثر استفاده از سبزی خردکن های خانگی غیراستاندارد و بدون کیفیت اتفاق افتاده است، باید مراقب خودتان باشد و با احتیاط کار کنید. سبزی خردکن خانگی که دارای نشان استاندارد ایمنی باشد، هنگام بردن دست به داخل دستگاه روشن نمی شود و همچنین احتمال باز شدن مجرای خروج سبزی در هنگام روشن بودن دستگاه وجود ندارد تا در هر صورت، خطری استفاده کننده را تهدید نکند.
در مرحله بعدی، اگر می خواهید محصولات غیرفصل هم داشته باشید فریزر هم لازم تان می شود. یک فریزر دو در، تقریبا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان قیمت دارد که البته می توانید برای این کار به خرید فریزر دست دوم با قیمت مناسب فکر کنید. مدل صندوقی هم یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان می شود که برای اول کار خوب است.
چه وسایل و امکاناتی نیاز داریم؟
حداقل فضای لازم برای راه اندازی این کسب و کار خانگی یک اتاق ۱۲ متری است. این کسب و کار به امکانات و تجهیزات سطح بالا و گران قیمت نیازی ندارد. مهم ترین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای راه اندازی این شغل عبارتند از میزی بزرگ و چند صندلی (برای پاک کردن سبزی روی آن)، تعدادی سبد و تشت بزرگ (برای شست وشوی سبزیجات)، یک یا تعدادی قابلمه یا ظرف بزرگ و اجاق گاز (برای تفت دادن یا پخت سبزیجات)، یک دستگاه پرس خانگی (برای بسته بندی سبزیجات)، یک وسیله نقلیه مانند موتور سیکلت یا خودرو (برای حمل و نقل سبزیجات، در صورت نیاز)، یک خط تلفن و گوشی تلفن (برای سفارش گرفتن) و ارتباط با مشتری و ملزوماتی مانند تعدادی پیش بند، چکمه و چاقو (برای پرسنل).
اگر مغازه ندارید، از پارکینگ یا حیاط خانه شروع کنید
غیر از کار خانگی، مغازه ای که اجاره یا خریداری می کنید باید جواز کسب مربوط به میوه و سبزی فروشی را داشته باشد که دیگر نخواهید خودتان بروید دنبال جواز. کارهای مربوط به خورد و خوراک نیاز به تایید وزارت بهداشت و درمان دارند تا قابل اعتماد شوند و به قول معروف مو لای درز کار نرود.
این وزارتخانه، آموزشگاه های معتبری را در نواحی مختلف هر شهر دارد که با توجه به محل کسب و زندگی، شما را به این آموزشگاه ها معرفی می کند تا یک دوره حدود ۴۰روزه را بگذرانید. اگر تمایل دارید شروع کنید و نگران نباشید، مقدمات لازم وجود دارد زیرساخت ها به اصطلاح آماده هست فقط همتی می خواهد و بس. در ضمن اگر مغازه ندارید از پارکینگ یا حیاط خانه استفاده کنید برای شروع بد نیست تا زمانی که بتوانید خودتان را جمع و جور و پولی پس انداز کنید.
چگونه بفروشیم؟
قبل از اینکه به فکر فروش بیفتید به یک نکته مهم توجه کنید: سعی کنید قبل از تولید، سفارش بگیرید. این نکته به ویژه برای تولیدکنندگان مواد فسادپذیرتر مثل سبزی خردشده یا چیپس میوه اهمیت بیشتری دارد و اما فروش؛ برای فروش چند راه حل دارید.
مهم ترین گزینه، مذاکره با سوپرمارکت های محله تان است. گزینه بعدی فروش اینترنتی است. با ایجاد صفحات شخصی می توانید برای فروش محصولات تان تبلیغ کنید یا میتوانید با نصب چند آگهی در خیابان محل زندگی تان کالاهای تولیدی تان را به صورت مستقیم عرضه کنید. در آگهی تان قیمت عرضه به صورت مستقیم را محور تبلیغ تان قرار دهید تا هم محله ایهایتان ترغیب شوند به جای خرید از واسطهها به صورت مستقیم از شما خرید کنند.
خدمات ویژه ای برای مشتریان در نظر بگیرید
قزروبی در پایان میافزاید: بعد از اینکه مشتریان حسابی شما را شناختند، تبلیغات خود را گسترش دهید. حتی می توانید خدمات ویژه ای برای مشتریان خاص خود در نظر بگیرید. این خدمات می تواند شامل تحویل سبزی در منزل و ارسال آن باشد. برای شروع، این کار را در محدوده ای مشخص انجام دهید. حتی می توانید از یک دستگاه کوچک سبزی خرد کنی متحرک بهره ببرید و دستگاه را به جلوی در منزل مشتری منتقل کنید و خدمات را در محل انجام دهید.
این کار هم ابتدا باید در محدوده ای مشخص انجام شود که هزینه ایاب و ذهاب آن برای شما صرفه اقتصادی داشته باشد. بخش دیگری از خدمات شما می تواند ارسال سبزی های آماده باشد. شعار تبلیغاتی شما می تواند راحتی مشتریان باشد. آنها به کمک شما می توانند با خیال راحت در خانه بنشینند و سبزی مورد نیاز خود را در منزل دریافت کنند.
کسب و کار . کسب درآمد. جواز میوه و سبزی فروشی . سبزی خوردکنی . فروش اینترنتی . کارگاه سبزی پاکنی . کسب و کار خانگی . مشاغل خانگی
مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:
ترفندهای موفقیت در کسب و کار خانگی
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی
افزایش هوش مالی برای کسب درآمد
اگر فردی هستید که چندان از اعداد و ارقام خوشتان نمیآید، مسائل مالی برای شما اضطرابآور خواهد بود. مهم نیست در کجای چارت سازمانی قرار دارید، در هر صورت ضوابطی مانند EBITDA (درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک) و ارزش فعلی خالص بسیار مهم هستند. اما چگونه میتوانید دانش مالی خود را بالا ببرید؟ چگونه تصمیم میگیرید که کدام مفاهیم برای درک کسبوکار شما بیشترین اهمیت را دارند؟ و چه کسی در بهترین موقعیت برای ارائه مشاوره به شماست؟
کارشناسان چه میگویند؟
طبق نظر ریچارد روباک، استاد دانشگاه هاروارد و یکی از نویسندگان «راهنمایی برای خرید یک کسبوکار کوچک»، حتی اگر نیازی به دانش زیاد در مورد مسائل مالی برای انجام امور روزانه خود ندارید، اما با آگاهی بیشتر در مورد این موضوع، در شرایط بهتری قرار خواهید گرفت. او میگوید « اگر بتوانید به زبان پول سخن بگویید، موفقتر خواهید بود.» در واقع اگر میخواهید یک محصول یا استراتژی را بفروشید، باید بتوانید نشان دهید که این کار هم عملی است و هم سود بالایی دارد. او میگوید «تصمیمگیرندگان میخواهند یک مدل ساده ببینند که درآمدها، هزینهها، مخارج بالاسری و جریان نقدی را نشان میدهد.» او میافزاید «آنها باید بدانند که چرا این ایده مهم است.»جو نایت شریک و مشاور ارشد در Business Literacy Institute و یکی از نویسندگان «هوش مالی» میگوید که فقدان درک مالی «مانع موفقیت شغلی» است. اگر نمیتوانید در بحثی درمورد عملکرد شرکت مشارکت کنید، احتمال موفقیت شما پایین خواهد آمد. او میگوید «شما نمیتوانید در پروژههای در حال اجرا شرکت کنید، مگر اینکه مسائل مالی را درک کنید.» در این مقاله چند استراتژی برای بهبود هوش مالی شما ارائه شده است.
بر ترسها غلبه کنید
به گفته روباک تنها به این دلیل که از اعداد و ارقام میهراسید، از مسائل مالی فرار نکنید. قرار نیست آپولو هوا کنید. به این شیوه به آن فکر کنید که «مسائل مالی روشی برای حساب و کتاب کسبوکارها است.» او میگوید «درست مثل شمارش توپها و ضربهها در بازی بیسبال، شما در کسبوکار پیشرفت از طریق عملکرد مالی را اندازهگیری میکنید. بنابراین اصلا مساله پیچیدهای نیست.» نایت میگوید «این کار در کنار دانش ریاضی، آسانتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. امور مالی و حسابداری بسیار ساده هستند. این کار اغلب یک جمع و تفریق و گاهی ضرب و تقسیم ساده است.»
زبان خاص آن را بیاموزید
نایت میگوید «مسائل مالی زبان خاص خود را دارد. خوشبختانه، روشهای بسیاری برای یادگیری این اصطلاحات وجود دارد.» او میافزاید «تنها باید ابتکار عمل را در دست بگیرید.» او میافزاید «اگر شرکت شما مسائل مالی را در داخل شرکت آموزش میدهد، از آن استفاده کنید. اگر این چنین نیست، ثبتنام در یک کلاس آنلاین یا دانشگاه را مدنظر داشته باشید. البته، کتابها و منابع بیشماری برای راهنمایی شما در مورد این موضوع وجود دارد. مهمترین مفاهیمی که باید بر آن تسلط یابید عبارت است از «چگونه سودآوری، EBITDA، درآمد عملیاتی (درآمد حاصل از عملیات اصلی جاری بنگاه اقتصادی)، درآمد و هزینههای عملیاتی را اندازهگیری کنیم». یک کتاب یا مرجع مالی سرمایهگذاری خوبی است؛ اما گوگل نیز بسیار مفید خواهد بود.
ترازنامه را بررسی کنید
به گفته نایت باید خودتان را در صورت درآمد سازمانتان غرق کنید. او میگوید «به ترازنامه شرکت توجه نشان دهید، سپس برای درک آن تمام جنبههای آن را در نظر بگیرید.» به گفته روباک بهترین راه یادگیری «بازنوشتن این اعداد» هم به صورت الکترونیکی و هم روی کاغذ و سپس «گروهبندی آنها به طبقات مختلف است؛ طوری که بتوانید میزان خرجکرد شرکتتان و محل حصول درآمد آن را ببینید.» اعداد را به درصدها تبدیل کنید؛ به این ترتیب بسیار آسانتر تفکیک درآمدها و هزینهها برای شما ممکن خواهد بود.
بر معیارهای کلیدی تمرکز کنید
افزایش مهارتهای مالی شما، نیاز به تعیین معیارهایی دارد که به وسیله آن شرکت شما موفقیت را اندازهگیری میکند. به گفته نایت هدف شما توسعه درک عمیقی از «ارتباط دقیق بین سود و زیان» و چگونگی تاثیر آن بر عملکرد سازمان شما طی زمان است. این معیار اغلب به شکل یک نسبت بیان شده است. او میگوید «چهار نسبت رایج در هر شرکتی وجود دارد: سودآوری، نسبت بدهی به دارایی خالص، نقدینگی و کارآیی عملیاتی. هر سازمانی «دو یا سه نسبت» در خلال این گروهها دارد که معیارهای اولیه عملکرد آن به علاوه «نسبتهای خاص هر صنعت» در نظر گرفته میشوند.» توجه دقیقتر به ترازنامه و گزارشهای سه ماهه شرکت، در درک این معیارها مفید است. به گفته او «محاسبه آنها دشوار نیست. تنها اندکی تلاش و کوشش میطلبد.»
با اعداد بازی کنید
به گفته روباک وقتی درک درستی از ترازنامه شرکتتان و آنچه رشد شرکتتان را میسر میسازد، داشته باشید، با استفاده از مجموعه سوالاتی که با «چه میشد اگر؟» شروع میشوند، بازی با اعداد را امتحان کنید. به عنوان مثال، چه میشد اگر قیمتها پایینتر بود؟ چه میشد اگر درآمدها بالاتر بود؟ چه میشد اگر هزینهها پایینتر یا بالاتر میرفت؟«شما تصمیمات خاص کسبوکار را مدیریت نمیکنید، بلکه تلاش میکنید چگونگی کارکرد مدلها و فروضی که ایجاد میکنند را درک و درونی سازید.»به این ترتیب زمانی که نیاز به فهرستبندی پیامدهای یک تصمیم خاص دارید (مثلا آیا یک محصول خاص را شروع کنید یا در کارخانه را ببندید) ابزار موردنظر را دارا هستید.
یک مشاور مالی بیابید
به گفته نایت، ارتباط با یک «مدیر ارشد مالی یا عملیاتی» که بتواند به شما «آموزش دهد» و «به تک تک سوالات شما پاسخ دهد» راه دیگری برای بهتر شدن در امور مالی است. او میافزاید «این روش بسیار طبیعی برای یادگیری است.» روباک نیز با این موضوع موافق است. او میگوید «مشاوران همیشه برای کسی که با اعداد و ارقام ارتباط خوبی ندارد، مفید هستند.»این فرد میتواند هم به توضیح مفاهیم کمک کند و هم به عنوان یک راهنما برای هر نوع تصمیمات مالی عمل کند. پیشنهاد روباک این است که از همکاران خود بخواهید تا «طرحها و مدلهای خود را در صورت نیاز تکرار کنند.» او میگوید «این امر تمرکز شما را بیشتر میکند.»«میبینید که همکارتان فروض خاصی را اخذ میکند، در صورتی که شما فروض دیگری را درنظر میگیرید. یکی از این فروض درست است و دیگری غلط؛ اما این تفاوتها به شما کمک میکند تا آنچه منطقی است را دریابید.»
موضوع را شخصی کنید
نایت میگوید اگر هنوز انگیزه لازم را ندارید مهارتهای مالی خود را به یک مساله حیاتی تبدیل کنید. هر بار که پولی پرداخت میکنید، سازمان شما سود کمتری بهدست میآورد بنابراین باید به این موضوع فکر کنید که برای کمک به سودآوری شرکت چه میتوانید بکنید.او میگوید «هدف گسترش این درک است که چگونه فعالیتهای روزانه شما به کارفرمایتان کمک میکند تا درآمد بهدست آورده یا هزینهها را کاهش دهد.» روباک میگوید «این کار میتواند یک تمرین مفید باشد؛ اما به آن اجازه ندهید انرژی شما را تحلیل برد.» «نقش خودتان را با همکاری سایرین ترکیب کنید و تمرکز خود را بر مشکلاتی بگذارید که میتوانید آنها را کنترل کنید و نه آنهایی که قادر به کنترلشان نیستید.»
اصولی که باید بهخاطر بسپارید
بایدها:
• در یک کلاس دانشگاهی یا آنلاین ثبتنام کنید تا مفاهیم اساسی و اولیه مالی را بیاموزید.
• گزارشهای سهماهه سازمانتان را مرور کنید؛ این کار به شما کمک میکند نکات خاصی را که سودآور هستند درک کنید.
• با استفاده از مجموعهای از سوالات «چه میشد اگر؟» اعداد و ارقام ترازنامه سازمانتان را امتحان کنید.
نبایدها:
• بترسید؛ معادله کسبوکار نسبتا آسان است.
• به تنهایی کار کنید؛ مدیر مالی را پیدا کنید که بتواند به سوالات شما پاسخ دهد و به عنوان یک راهنما به شما کمک کند.
• از اثر مهارتهای مالی در شغلتان چشمپوشی کنید؛ اگر میخواهید پیشرفت کنید، نیاز به فراست مالی دارید.
موردکاوی ۱: مشارکت با یک همکار در امور مالی
لری دانیوان، مدیر ارشد اجرایی در Ceridian، به شدت معتقد است «همه رهبران سازمانی باید بتوانند با یک روش گسترده و پیچیده در مورد اعداد و ارقام صحبت کنند.»اما لری میپذیرد که او همیشه نتوانسته است این کار را انجام دهد. در اوایل شروع حرفهاش، او به عنوان یک مدیر محصول در یک شرکت نرمافزار کار میکرد. به عنوان یک دانشجوی MBA در دانشکده مدیریت کلاگ، او دورههای مالی اولیه را گذراند و مهارتهای او تناسب بسیار خوبی با شغلش داشتند. وی به یاد میآورد که «من هزینهها را مدیریت و فعالیتهای عمومی کسبوکار را که مرتبط با محصولات است حمایت میکردم.»اما زمانی که برای «ادغام و تملک» در شرکت ترفیع یافت، احساس کرد که این موقعیت برای او بسیار دشوار است. او میگوید «ناگهان باید چیزهایی مانند EBITDA و چگونگی تعیین ارزش شرکت را میدانستم.» «کار سختی بود. به یاد دارم که با خودم میگفتم چگونه میتوانم در این جلسه شبیه یک احمق به نظر نیایم؟»او به کمک نیاز داشت. خوشبختانه، لری رابطه خوبی با «ریک» همتایش در بخش مالی داشت. شغل ریک ساخت مدلهای مالی بود که بتواند تصمیمات استراتژیک در مورد فعالیت ادغام و تملک (M&A) بالقوه را اطلاع دهد. ریک همیشه آماده بود تا چگونگی کار مدلها را به تفصیل شرح و به سوالات پاسخ دهد. لری به یاد میآورد «او بسیار صبور و زیرک بود.»
لری میگوید: «باید به او میگفتم «متغیرهایی که بیشترین حساسیت را دارند به من نشان بده» و آنگاه فروض متفاوت را آزمون خواهم کرد.» «هنوز نمیدانستم که چگونه محاسبه اصولی را برای ایجاد این مدل انجام دهم؛ اما درک خوبی از فروض بهکار رفته در آن داشتم.»به گفته لری، کمک و حمایت ریک در افزایش دانش مالی او فوقالعاده باارزش بوده است. «یک مشارکت فوقالعاده با یک همکار مالی شما را به موفقیت خواهد رساند.»
موردکاوی ۲: معیارهایی را که شرکت شما برای اندازهگیری موفقیت استفاده میکند، بیاموزید
جیمز پیپر، مدیر ارشد حسابداری در TransUnion، (یک مرکز اعتبارسنجی بزرگ) میگوید «درک اولیه مسائل مالی برای کارمندان بسیار مهم است؛ به این ترتیب میتوانند چگونگی عملکرد مالی شرکتشان را درک کنند.» او میگوید «نکته مهم در مورد حسابداری و مالی همگانی بودن آن است؛ بنابراین وقتی شما اساس آن را بدانید، میتوانید پیش بروید.»
ضمنا، جیمز به خوبی میداند که هر شرکت عملکرد خود را به بهترین روشی که خودش داراست بازبینی میکند. جیمز بیشتر دوران شغلی خود را در شرکتهای سهامی عام گذراند، اما زمانی که او به شیکاگو (که TransUnion در سال ۲۰۱۴ در آنجا بنا شد) رسید، یک گروه سرمایهگذاری خصوصی آن را خرید. او به یاد میآورد «بنابراین باید میآموختم که کدام معیارهای مالی مهم هستند؛ چرا مهمند و چگونه TransUnion موفقیت را اندازهگیری میکند.»او توضیح میدهد که «خوشبختانه من در موقعیتی که هستم به هر عدد و رقمی دسترسی دارم؛ بنابراین خود را برای کار با نرمافزار اکسل آماده و تلاش کردم تا این صورت حساب را دوباره تهیه کنم. زمانی را صرف معتبر ساختن این اعداد کردم تا از منطقی بودن آنها اطمینان یابم.»
او همچنین به دنبال راهنمایی از یک فرد آشنا به مسائل مالی بود؛ کسی که همزمان یک همتا در بخش حسابداری به شمار میرفت. او میگوید «او برای مدتی در شرکت حضور داشت و به من کمک کرد تا جزئیات این محاسبات را درک کنم.» در سال ۲۰۱۵، TransUnion به سهامیعام تبدیل شد و جیمز باید به شرکت کمک میکرد تا این گذار مالی را مدیریت کند. او برای افزایش مهارتها و دانشش، به دقت به ترازنامههای نزدیکترین همتایان شرکت (۲۵ شرکت) نگاه کرد تا دریابد که چگونه آنها درآمدهای خود را سازماندهی میکنند و چه چیزی را به عنوان معیارهای مالی اصلی خود بهکار میبرند.»
جیمز اغلب جلسات آموزش مالی درون سازمانی را برای شرکتش رهبری میکند. او میگوید این کار همکاران او را تشویق میکند تا متوجه شوند که در کدام قسمت امور مالی TransUnion متناسب هستند. «به عنوان بخشی از مبنای هزینه، تلاش میکنم تا سازمانم را تا حد ممکن کارآ سازم.»
کسب درآمد . کسب و کار . امور مالی کسب و کار . ترازنامه شرکت . دانش مالی . مشاور مالی . مهارت مالی . هوش مالی
برندی که با 500 هزار تومان جهانی شد
شعار تبلیغاتیاش در تلویزیون را، احتمالا همه ما بهخاطر داریم که میگفت: «به سلامت خانواده میاندیشد.» همین جمله برای بسیاری از خانوادههای ایرانی کفایت میکرد، تا سهمی از سبد محصولات بهداشتی و سلامتی و شوینده خود را به این برند اختصاص دهند. پیش از آنکه خیلی از ما بهدنیا آمده باشیم و خبری از ماشینهای لباسشویی در خانه تکتک ایرنیها باشد، مادرها از پودر رختشویی برف خاطره دارند و این تنها یکی از نامهای آشنای محصولات برندی است که بیش از پنج دهه از تولدش میگذرد. با وجود فعالیت گسترده شرکتهای جوانتر در میدان محصولات بهداشتی و شوینده، قطار تولیداتش هرگز متوقف نشده و همچنان با نامهای گلنار، سیو، ارکید، سپید، گلی و رخشا در فروشگاههای ایرانی خودنمایی میکند. شرکتی که امروز با نام تجاری پاکسان آن را میشناسیم، از ابتدای دهه ۴۰ شمسی به ثبت رسیده و فعالیت تولیدی خود را آغاز کرده است. حالا با گذشت ۵۴ سال از آغاز به کارش، کتاب افتخارات این برند در حال قطور شدن است و دیگر نهتنها بهعنوان یکی از نامهای برتر صنعت مواد شوینده در ایران شناخته میشود، که آوازه محصولاتش به کشورهای همسایه و آسیای میانه هم رسیده است.
- پاکسان؛ فرزندی که دستبهدست شد
پیش از آنکه نامی در قالب پاکسان شکل بگیرد، شرکت تولیدی پاککن در دیماه سال ۱۳۴۱ بهطور رسمی به ثبت رسید و فعالیت تولیدی خود در زمینه مواد شوینده و بهداشتی را آغاز کرد. هشت سال بعد، این شرکت نام پاکسان به خود گرفت و در قالب سهامی خاص فعالیت خود را ادامه داد و تا سالهای بعد از انقلاب هنوز بهعنوان شرکت سهامی عام کار نمیکرد. با وجود آنکه مالکیت پاکسان در این ۵۰ و چند سال بارها عوض شده و سرنوشت این برند حکایت از فرازونشیبهای زیادی در روند فعالیتهایش دارد، تولیدات شرکت در تمام این سالها هرگز متوقف نشده است. پاکسان یک سال بعد از انقلاب به سازمان صنایع ملی ایران واگذار شد و وقتی بهدنبال این واگذاری، شرکت دچار رکود شد، در سال ۱۳۷۰ آن را به بخش خصوصی منتقل کردند. عمر خصوصیسازی این برند چندان به درازا نکشید و سال ۷۳ زمانی بود که پاکسان به شرکت سهامی عام تغییر یافت و در بورس اوراق بهادار تهران هم پذیرفته شده است. از آن زمان تاکنون، هنوز نام سهامی عام زیر اسم شرکت بهچشم میخورد. هرچند ۷۰ درصد سهام آن به شرکت توسعه صنایع بهشهر تعلق دارد و اکنون میتوان پاکسان را فرزندی از فرزندان این هولدینگ دانست.
حالا کارخانه اصلی پاکسان در کیلومتر ۸ جاده قدیم کرج مستقر شده و محصولات بهداشتی، صنعتی و سلامتیاش از همین کارخانه به نقاط دور و نزدیک ایران و جهان صادر میشود. کشورهای همسایه ایران و جمهوریهای مستقل آسیای میانه، میزبانان اصلی محصولات صادراتی پاکسان هستند. جالب است که یکی از شرکتهای تابعه پاکسان، با نام «پاکسان ایروان» در ارمنستان واقع شده است و یکی از مقاصد اصلی صادرات این برند را به خود اختصاص داده است. پاکسان طبق برآوردها با سرمایه ۵۰۰ هزارتومانی در بدو تولد، فعالیت تولیدیاش را آغاز کرده است؛ هرچند اکنون آمار دقیقی از سرمایه شرکت وجود ندارد، اما مدیرعامل پاکسان میگوید که سود خالص شرکت در ۶ ماه اول سال ۹۵، جهشی ۹۲ درصدی داشته و به ۱۹ میلیارد تومان رسیده است.
- سهم پاکسان در سبد خانوادههای ایرانی و خارجی
عمر طولانی برند پاکسان نسبت به رقبای تجاری خود در این عرصه تولیدی، مهر تأییدی بر سهم قابل توجه آن در بازار داخلی است. معمولا برندهای کهنهکاری که در سالهای متمادی کیفیت خود را حفظ کنند، کمکم تبدیل به جزئی جداییناپذیر از سبدهای خرید خانواده میشوند و بهنظر میرسد پاکسان هم بهواسطه کیفیت مناسب، در کنار آن تبلیغات تلویزیونی و اخیرا هم حمایت مالیاش از برنامه رمضانی «ماه عسل» بیش از قبل نام خود را در یادهای ایرانی حک کرده است. در حال حاضر ۴۵ درصد تولیدات صابون، ۲۰ درصد انواع پودر رختشویی و لباسشویی و ۲۰ درصد تولید کفشو در بازار داخلی ایران، از آن پاکسان است.
محمدرضا حیدری، که چندی است به سمت مدیرعاملی این بنگاه تولیدی برگزیده شده است، درباره آن میگوید: «پاکسان از ابتدای تأسیس خود تاکنون که بیش از پنج دهه از عمرش میگذرد، همواره در پی آن بوده که کیفیت را بهعنوان محور تبلیغاتی خود برگزیند؛ تعهد شرکت به کیفیت تا جایی است که در بدترین دوران اقتصاد ایران و در اوج تحریمها نیز مشتریمحوری را رها نکردیم و برای باور بیشتر مشتریان داخلی و خارجی و وفاداری آنان به محصولاتمان، تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت. اکنون که فضای تازهای در اقتصاد کشور ایجاد شده و این فضا بیشک بر روی مبادلات تجاری کشور تأثیرگذار خواهد شد، بهدنبال آن هستیم تا بر پایه نوآوری مبتنی بر سلیقه مشتریان عزیز، نهتنها سهم بازار داخلی را افزایش دهیم، بلکه به نمایندگی از بخش تولیدی کشور در حوزه سلامت، سهم بازار خارجی خود را ارتقا بخشیم. بدون تردید موفقیت، یک کار تیمی است؛ برای موفق شدن پاکسان، همه عوامل مذکور موثر است و ما دست همه ذینفعان شرکت پاکسان را برای رسیدن به قلههای جدید میفشاریم.»
امروز پاکسان میرود تا با تکیه بر خانوادهاش که تا چند ماه دیگر ۵۵ ساله میشود، سهم خود از بازار ملی و بینالمللی را افزایش دهد. در حال حاضر ۱۵ کشور دنیا میزبان محصولات این برند ایرانی هستند. صادرات پاکسان از ابتدای امسال تاکنون رشد ۱۸ درصدی داشته و کشورهای روسیه، عراق، ترکیه، عمان و افغانستان بزرگترین شرکای صادراتی این شرکت بهشمار میروند. شرکایی که بیش از همه از محصولات پودری و صابونی پاکسان استقبال میکنند. با این حال پاکسان درصدد افزایش سهم خود در منطقه است و محمدرضا حیدری، مدیرعامل این مجموعه، میگوید: «شعار شرکت پاکسان «پیشگام در ایران و خوشنام در منطقه است» و ما معتقدیم که باید امروزمان بهتر از دیروزمان باشد و همه برنامهریزیها و اقدامات ما نیز در جهت تحقق و اجرایی شدن این هدف خواهد بود.»
کسب درآمد . کسب و کار . برند . برندسازی . پاکسان . تولید محصولات بهداشتی . سرمایهگذاری حوزه بهداشتی . صنعت موادشوینده . کارآفرینی . هولدینگ
فرصت سازی استارتآپی از بحران برای کسب درآمد
چگونه میتوان یک استارتآپ جاودانه شد؟
داستان پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز شرکت «ونمو»(Venmo) را میتوان بهحق داستانی افسانهای در دنیای استارتآپها دانست؛ داستانی که با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد و با تأسیس یک شرکت تکنولوژیکی که سرمایهی تأسیس آنها را والدین این دو جوان با وام گرفتن از بانک فراهم کرده بودند، ادامه پیدا کرد و پس از چند سال با فروش آن شرکت با معاملهای چند میلیون دلاری پایان پذیرفت؛ اما یاد و جایگاه ویژهی این شرکت شگفتانگیز تا سالها در ذهن کسانی که سودای ورود به دنیای جذاب استارتآپها را دارند، خواهد ماند.
صحبت از شرکت ونمو است که در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و جزو اولین شرکتهای پیشرو در زمینهی تکنولوژیهای مالی (fin-tech) بود که در حال حاضر از شکوفاترین حوزههای فناوری و کسبوکار در دنیا به شمار میآید. این شرکت در مدت کوتاهی پلههای ترقی را بالا رفت و آنقدر برای شرکتهای بزرگتر جذابیت پیدا کرد که توسط شرکت «برینتری»(Braintree) و سپس بهوسیلهی شرکت مشهور «پیپال»(paypal) خریداری شد؛ اما شرکت ونمو چه کرد و چه نوآوریهایی را ایجاد کرد که اینطور بین میلیونها نفر در دنیا طرفدار پیدا کرد و شرکتی مانند پیپال را وسوسه کرد تا میلیونها دلار برای خریداری آن بپردازد؟
ونمو در واقع یک کیف پول دیجیتالی است که با استفاده از آن، افراد اعم از خویشاوندان و دوستان میتوانند بهآسانی و با خیال راحت به همدیگر پول قرض بدهند و از همدیگر قرض بگیرند. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۵/۷ میلیارد دلار در سرتاسر جهان توسط این کیف پول دیجیتالی منتقل شد که ۱۷۵ درصد بیش از سال ۲۰۱۴ بود. رشد خیرهکنندهی ونمو در سال ۲۰۱۶ و پیش از واگذاری آن به پیپال نیز تداوم یافت طوری که در نیمهی نخست سال ۲۰۱۶ رشدی ۱۴۱ درصدی را در میزان پرداختهای فردبهفرد یا P2P خود به ثبت رساند. مجلهی تایم در سال ۲۰۱۶ ضمن ستایش از این شرکت، تأکید و توجه پیوستهی مدیران ارشد ونمو برای تداوم روحیهی خلاقیت و نوآوری در حوزهی پلتفرمهای دیجیتالی را ستود و چند مقاله در مورد علل موفقیت ونمو به چاپ رساند .
جالب است بدانید که بنیانگذاران ونمو یعنی «اندرو کورتینا» (Andrew Kortina) و «اکرام ماگدون اسماعیل » (Iqram Magdon- Ismaeil) در ابتدای کار این شرکت در سال ۲۰۰۹ آن را بهعنوان یک شرکت تکنولوژی موسیقی به ثبت رساندند که به کاربرانش این امکان را میداد تا متنهایی را برای گروههای موسیقی موردعلاقهشان بفرستند و در مقابل آهنگهای درخواستی خود را بهصورت ایمیل از آنها دریافت کنند و در این میان کارمزد ناچیزی هم بهواسطهی این ارتباط به ونمو پرداخت میکردند؛ اما پس از مدتی کوتاه و در پی اتفاقی که برای آنها در نیویورک افتاد، این دو جوان مبتکر و خلاق تصمیم گرفتند تا تغییر رویه بدهند و بهطور مستقیم وارد حوزهی فاینانس کسبوکار مالی شوند.
ماجرای آن اتفاق ازاینقرار بود که یک روز که ماگدون برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد کرد و همین مشکلات، جرقهای را در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند، به طور مثال،صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند یا کرایه تاکسیشان را پرداخت کنند.
بااینهمه آنها در ابتدای معرفی این اپلیکیشن جالب و کاربردی با مشکلات و موانع متعددی روبهرو بودند که در نهایت توانستند همهی آنها را از سر راه بردارند. یکی از مهمترین این موانع، تردیدهایی بود که اغلب کاربران در مورد معتبر بودن و قابلاعتماد بودن پرداختهای فردبهفرد یا P2P در ذهن داشتند؛ اما بنیانگذاران شرکت ونمو با کمک چند جوان مبتکر دیگر که با آنها همکاری میکردند، خیلی زود توانستند با اضافه کردن امکان ردیابی مسیر خرج شدن پولی که به دوست یا خویشاوندشان قرض داده بودند، به این اطمینان برسند که پول قرض دادهشان در جای درستی خرج شده است. این امکانات و موارد مشابه آن خیلی زود ونمو را از سایر سیستمهای P2P متمایز ساخت و مهمتر از آن، اینکه توجه و اطمینان سرمایهگذاران را نیز جلب کرد طوری که این شرکت توانست در سال ۲۰۱۰ بیش از ۲/۱ میلیون دلار سرمایه جهت قرض دادن به کاربران نیازمند از جانب سرمایهگذاران جذب کند.
آزادی کامل برای نوآوری
به گفته میشائیل واوگان، مدیر عملیاتی شرکت ونمو، یکی از رموز موفقیتهای چشمگیر این شرکت در فراگیر بودن فرهنگ خلاقیت و نوآوری در تمام تاروپود آن و آزادی بیحدوحصر کارکنان برای انتخابها و تصمیمگیریهای نوآورانه نهفته است. نماد اصلی حاکم بودن فرهنگ نوآوری در ونمو، برگزاری هفتهی «چالش» در هر فصل است که طی آن تمام کارکنان شرکت که در سال ۲۰۱۶ حدود ۲۰۰ نفر بودند، این امکان را پیدا میکنند تا ایدههای خلاقانه و نوآورانه خود را با دیگران در میان بگذارند و در صورت پذیرفته شدن ایدهشان، پاداشهای ارزشمندی را نصیب خود سازند. از سویی دیگر در شرکت ونمو خبری از سلسلهمراتب خشک و رسمی تصمیمگیری و اجرا نیست و هرکدام از تیمهای داخل شرکت میتوانند با پشت سر گذاشتن مراحل سادهی پیشنهاد و تصویب طرحهای پیشنهادی خود، خیلی زود به سراغ اجرای پروژههایی بروند که دوست دارند روی آنها کار کنند و این پروژهها را فوقالعاده میدانند.
مت همیلتون، مدیر ارشد محصولات در شرکت ونمو نیز در مورد علل اصلی موفقیت و پیشگام بودن این شرکت در بخش تکنولوژیهای مالی و پرداختهای فردبهفرد میگوید: «در شرکت ونمو روحیهی نوآوریطلبی در تمام ارکان موج میزند و نیازی نیست که ایدههای ناب و خلاقانه مدت زیادی در مسیر تبدیل شدن به محصول نهایی معطل بمانند.» مصداقی که او برای اثبات این مدعا بیان میکند، یکی از محصولات پرطرفدار شرکت یعنی« emoji »یا سرویس خودتکمیلی است که ایدهی اولیهی آن در جریان یکی از هفتههای چالش مطرح و فقط طی چند هفته به یکی از اپلیکیشنهای جذاب ونمو تبدیل شد. از سویی دیگر چرخهی حیات محصولات در شرکت نوآوری مثل ونمو بهطور واقعی کوتاه است و هر محصولی که به عقیدهی اکثر کارکنان و البته مشتریان و کاربران شرکت، عمر مفیدش را از دست بدهد و دیگر آن جذابیت سابق را نداشته باشد، بهسرعت از سبد محصولات و خدمات ونمو حذف میشود.
نمونهی بارز این امر را میتوان در حذف اپلیکیشن« Trust » مشاهده کرد که جزو اولین اپلیکیشنهایی بود که شرکت ونمو در ابتدای فعالیتش به جهانیان معرفی کرد و توجه چشمگیر کاربران را به خود جلب کرد اما خیلی زود و با ورود اپلیکیشنهای جدید به پیشنهاد کارمندان شرکت حذف شد و جای خود را به اپلیکیشنهای پیشرفتهتری داد که در جریان برگزاری هفتههای چالش شرکت مطرح شده بودند.
در سالهای کوتاهی که از عمر شرکت ونمو میگذرد، این استارتآپ موفق ثابت کرد که مدلی را به کار بسته است که میتواند موردپذیرش و الگوبرداری سایر شرکتهای نوپا و دانشبنیان شود و بسیاری از ناممکنها را امکانپذیر سازد. بنا به ادعای مدیران ونمو، نوآوری و ابتکار پیوسته از همان آغاز جزو «دیانای شرکت» بوده و هست و همین ویژگی ارزشمند است که موجب شده تا این شرکت بتواند خیلی زود پلههای ترقی و پیشرفت را طی کند و جایگاه مناسبی را در دنیای پرتکاپوی امروز که در آن توقف مساوی با افتادن و سقوط است، برای این شرکت فراهم آورد.
مسئله:
چگونه میتوان از یک بحران فرصت تجاری ساخت؟
راهحل:وژ
ماجرای رشد و موفقیت شرکت ونمو نمونهای کامل از تبدیل تهدیدات و بحرانها به فرصت است. ماجرای ورود این شرکت به حوزهی فاینانس کسبوکار مالی، این است که یک روز که یکی از مؤسسان این شرکت برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد نمود و همین مشکلات جرقهای در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی و یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند مثلاً صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند و یا کرایه تاکسیشان را پرداخت نمایند.
کسب درآمد . کسب و کار . درآمد استارت آپ .Venmo . استارتآپ موفق . پلت فرم دیجیتال . تبدیل بحران به فرصت . تکنولوژی مالی . فین تک . کیف پول دیجیتال . مت همیلتون . ونمو
مطالب مشابه درباره استارت آپ :
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
گرفتن وام بانکی برای راهاندازی شغل دلخواه
گام به گام تا «وام»
برای اینکه کسب و کاری را شروع کنید ؛ بعد از داشتن اطلاعات کافی و کاربردی دربارهی آن کار ، باید به تامین سرمایه هم فکر کنید.
ممکن است شما هم مثل خیلیها که اول راه هستند و سرمایهی زیادی برای راه انداختن شغل مورد علاقهاشان ندارند دنبال این باشید که چطور میتوانید بدون قرض گرفتن از دوست و آشنا، پولی را تامین کنید و کار مورد علاقهتان را راه اندازی کنید.
وام گرفتن در نظر خیلیها شبیه یک غول بی شاخ و دم است که گذشتن از سد آن ممکن نیست. در این گزارش به شما میگوییم که برای داشتن شغل مورد علاقهاتان چطور و از کجا وام بگیرید تا بتوانید وارد دنیای کار بشوید.
«محمدرضا نورشید» کارشناس خدمات بانکی اطلاعات خوبی را در این باره به شما میدهد.
کارگاه کوچک زودبازده
برای گرفتن وام، «زمان» و «قوانینی» که در آن بازه تعریف میشوند نقش مهمی دارند. به همین خاطر بهتر است اطلاعاتتان را برای گرفتن وام به روز کنید تا به مشکل برنخورید.
«از سال ۸۴ بانکها شروع کردند به پرداخت وام به کارگاههای کوچک و زودبازده. طرحی که تا مدتی خیلی مطرح بود و افراد زیاد هم این وام را گرفتند؛ درست شبیه به وام خود اشتغالی. این طور وامها را به نام «وامهای متغیر» میشناسند، یعنی در یک سالی میآیند و بودجهای به یک بانک میدهند و برای آنها اعتباری تعیین میکنند که البته به شعبههای خاصی هم بر اساس اولویت و شرایطی که دارند تعلق میگیرد.
این وام ها طی فراخوان اعلام می شوند و افراد برای گرفتن آنها مراجعه میکنند.
طبیعتا بعد از تمام شدن بودجهی مورد نظر، دیگر خبری از آن وامها نیست، به همین خاطر نمیشود روی این وامها برای کل سال حساب کرد، ممکن است در یک ماه یا یک فصل، این وامها وجود داشته باشند و در یک وقت دیگر نه.
اما وقتی استقبال مردم از این کارگاههای کوچک زودبازده یا همان مشاغل خانگی بیشتر شد،موسساتی به وجود آمد به نام هایی با همین مضمون، که به کارآفرینی مربوط میشود و به افرادی که قصد ایجاد شغل برای خودشان و افراد دیگر را دارند، وامهایی با سود کم پرداخت میکنند تا بتوانند کسب و کارشان را رونق بدهند و آن را شروع کنند.
برای استفاده از این وام ها میتوانید طرح کاری که مد نظر دارید را بنویسید و آن را برای موسسات مالیای که از کارآفرینی حمایت میکنند ببرید؛ آنها با توجه به اینکه شغل شما در چه زیر گروهی تقسیم میشود کف و سقف وامی را که میتوانید دریافت کنید به شما اعلام میکنند و شما با توجه به شرایط و موقعیتی که در بازپرداخت وام برای اقساط آن دارید یکی از وامها را انتخاب میکنید و بعد از انجام پروسهی اداری و معرفی ضامنهای مورد نیاز، وام را دریافت میکنید.»
به وامها «نه» نگویید
معمولا اکثر افرادی که میخواهند برای خودشان کاری را راهاندازی کنند جوان هستند و سرمایهی زیادی در دسترس ندارند، بی شک برای اینکه استارت کارشان را بزنند به وام نیاز دارند. «شاید خنده دار به نظر برسد اما در شرایطی که واقعا به پول احتیاج دارید هر وامی که به فکرتان میرسد را بگیرید چون واقعا پیدا کردن موسسات و بانکهایی که صرفا برای کارآفرینی وام میدهند سخت است.
در این شرایط برای مثال میتوانید وام خودرو بگیرید، بعد خودرو را بفروشید و با پول آن، کارتان را شروع کنید. راه دیگری که میتوانید از آن برای گرفتن وام اقدام کنید، وام سند ملک است، در این نوع وامها ، معمولا بانکها تا حداکتر ۷۵درصد ارزش ملک روی سند آن وام میدهند که بسته به قوانین داخلی بانک این میزان متغیر است. این یکی از راحتترین نوع گرفتن وام است. البته اگر سند ملک شما تجاری باشد چند مرحلهی اضافهی دیگر هم دارید. صاف کردن بدهیها، پرداخت بیمهی احتمالی و مخارج این چنینی. در گرفتن وام با سند ملک، باید این را هم در نظر بگیرید که صرفهی اقتصادی برای شما داشته باشد. به قول معروف ببینید که با وجود هزینههای بالای انتقال و جا به جایی سند میارزد که برای گرفتن وام اقدام کنید یا نه.
برای گرفتن این نوع وام ، باید اول سند را به نام بانک مورد نظر بزنید و تا زمانی که اقساط آن را پرداخت کنید سند در رهن بانک باقی میماند. به همین دلیل در برخی از ملکهایی که متراژ یا قیمت بالایی دارند این هزینههای جابه جایی ،گاهی چند ده میلون تومان میشود. راه معمولتری هم که برای گرفتن وام وجود دارد؛ «سپرده گذاری» است.
شما میتوانید با گذاشتن مبلغی در بانک با توجه به نوع سود و شرایط آن، تا چند برابر پولی که سپرده گذاری کردهاید وام بگیرید که در این مورد بهتر است چند بانک را با هم مقایسه کنید و شرایط آنها را بسنجید و گزینهی بهتر را انتخاب کنید،در این مورد تا زمان مشخصی پولتان را در بانک میگذارید و تا مدت زمان اعلام شده امکان برداشت آن را ندارید، بعد از آن زمان، میتوانید روی پول خودتان وام دریافت کنید.
البته این مسئله را در نظر داشته باشید که قبل از سپرده گذاری، شرایط دریافت وام را به صورت دقیق از مسئول وام بپرسید. چون گاهی وقتها افراد تا یک سال و حتی بیشتر ، سرمایهی خود را به هوای گرفتن وام در بانک میگذارند و حتی امتیازشان به گرفتن وام هم میرسد اما در مرحلهی داشتن ضامن یا بازپرداخت آن دچار مشکل میشوند و شانس گرفتن وام را از دست میدهند.
اگر هیچ کدام از این راهکارها به کارتان نمیآید و نمیتوانید انجامشان دهید سراغ آخرین راه بروید. میتوانید به بانکی که در آن حساب دارید مراجعه کنید و بگویید به وام نیاز دارید، با توجه به مبلغ وام و توان شما در بازپرداخت اقساط، خود بانک، وامهایی را به شما معرفی میکند که ممکن است شما از وجود آنها اطلاعی نداشته باشید. به همین خاطر، این راه برای خیلیها همیشه یک جواب خوب داشته است.
ضامنها باید چه شرایطی داشته باشند؟
تمام بانکها، موسسات و موسسات قرض الحسنهای که وام میدهند برای ضمانت بازپرداخت آن به ضامن نیاز دارند که با توجه به نوع وام، مبلغ و جایی که از آن وام میگیرید شرایط ضامنها تغییر میکند. « برای گرفتن وامها معمولا به ضامنهایی که کارمند یا بازنشستهی دولت باشند نیاز دارید، آنها افرادی هستند که خیال بانک را راحت میکنند که حقوق ماهیانه و دریافتی سر وقت دارند.
برای گرفتن وام با فیش حقوقی و یا فیش کسر از حقوق، مبلغ وام است که تعداد ضامن را مشخص میکنند و گاهی اوقات برای گرفتن وام به دو نفر یا بیشتر ضامن نیاز است که باید قبل از اینکه نوبت وام شما برسد ضامن ها را پیدا کرده باشید، برخی از بانکها بازهی زمانی خاصی برای پرداخت وام دارند و اگر آن زمان بگذرد نوبت وام شما هم از بین میرود.
پس از قبل به فکر آماده کردن ضامنها، مدارک آنها و مدارکی که خودتان باید ارائه کنید باشید تا معطل و درگیر این پروسه نشوید.
در برخی از موارد میتوانید با جواز کسب، وام مورد نظرتان را بگیرید. جواز کسب در بین کاسبان و بازاریها اعتبار مهمی به حساب میآید و به همین خاطر، برخی از بانکها این سند را به عنوان ضمانت بازپرداخت وام قبول میکنند که بسته به نوع جواز و محل کسب ، میتواند ضمانت ارقام مختلف وام را داشته باشد.لکتمامی این موارد در چارچوب قانون است اما اینکه چرا برخی بانکها بعضی از این ضمانتها را قبول نمیکنند به سلیقهی مدیر آن بانک بستگی دارد، البته این نوع ضمانت ها برای رقمهای معمول است که معمولا زیر ۵۰ میلیون تومان هستند. اما از یک رقمی بالاتر، سند یا ضامن به تنهایی نمیتوانند برای بازپرداخت وام کافی باشند.
خوشحساب باشید
برای مثال اگر کسی بخواهد یک وام ۵۰ میلیونی و بالاتر بگیرد به طور معمول باید ماهیانه دو میلیون تومان قسط آن را پرداخت کند، برای گرفتن این وامها، شرایط ضمانت و بازپرداخت کمی سختتر میشود که باید قبل از درخواست وام ، تمامی اطلاعات آن را از بانک مربوطه دربارهی ضمانت وجه و شرایط ضامن ها بگیرید و بعد از فراهم کردن آن، برای گرفتن وام اقدام کنید.
معمولا برای گرفتن وام با این ارقام، برای هر ده میلیون تومان، به یک ضامن نیاز است، یعنی هر یک ضامن متعهد شود که بتواند اقساط کل وام را پرداخت کند.
با این حساب ، برای وام ۵۰ میلیون تومانی پنج ضامن نیاز است که حقوق دریافتی ضامن بیش از دو میلیون تومان بوده و کارمند دولت باشند.
البته این مسئله ،کار را کمی مشکل میکند به همین خاطر است که پیشنهاد میکنم تا میتوانید از انواع وامها مانند وام ماشین، خرید خودرو، مسکن و… استفاده کنید که شرایط بازپرداخت و ضمانت آن راحتتر باشد.»
اگر در پرداخت وامهایتان خوش حساب باشید، بانکها راحتتر به شما وام میدهند و اطرافیان هم راحتتر ضامن شما میشوند. پس این اصل را فراموش نکنید.
به کسب و کارهای حوزهی دانش بنیان راحتتر وام تعلق میگیرد
برای متخصصها
با پیشرفت علم و وارد شدن تکنولوژیهای مختلف به زندگی، شکل و شمایل کار کردن هم تغییرات زیادی کرده است. بسیاری از کسب و کارهای نوپا و تازه رشد کرده کارهایی هستند که بر پایهی همین نرمافزارهای دنیای مجازی بنا شده اند که میتوانیم با لمس صفحهی تلفن همراهمان به آنها دسترسی پیدا کنیم. «در مورد وام گرفتن برای ایجاد شغل و راه انداختن کسب و کار، یک اصل نانوشته وجود دارد؛ افرادی که در این کار هستند به خوبی از آن اطلاع دارند و میدانند که به کسب و کار شروع نشده ، وامی داده نمیشود. یعنی شما در مرحلهی اول باید برای شروع کارتان یک برنامه مشخص داشته باشد و با یک هزینه ی حداقلی هم که شده چارچوب کارتان را پیدا کرده باشید و بعد بتوانید برای گسترش آن اقدام کنید.
به احتمال زیاد اسم کسب و کارهای دانش بنیان به گوشتان خورده باشد. مشاغلی که بر پایهی تولید کالا نیستند و افراد دارای تخصص و تحصیلکرده در آن به تولید محتوا مشغول هستند و بیشتر در زمینههای مشاورهای، فناوری و برنامه ریزی کار میکنند. این مشاغل به دلیل جدید بودن و مورد حمایت دولت بودن به راحتی و بیشتر میتوانند از موسسات مختلف وام بگیرند که معروفترین آنها صندوق نوآوری وشکوفایی است که تحت نظارت مستقیم نهاد ریاست جمهوری است و میتوانید با نوشتن طرح توجیهی خود به این مراکز مراجعه کنید و وام خود را راحتتر دریافت کنید».
کسب درآمد . مدل کسب و کار . گرفتن وام بانکی . شرایط ضامن وام کارآفرینی . گرفتن وام برای کار . وام با بازپرداخت کم . وام بانکی . وام خوداشتغالی . وام خودرو . وام سند ملک . وام کارآفرینی . وام کارگاه های زودبازده . وام کسب و کار . وام موسسات قرض الحسنه
مطالب مشابه تامین سرمایه کسب و کار:
سرمایه و زمان لازم برای موفقیت در کسب و کار آنلاین
اهمیت سرمایه گذاری گروهی برای کسب و کارهای کوچک
راههای کسب درامد و ثروت بدون سرمایه
تبدیل ریسک به استراتژی پولساز و کسب درآمد
در سال ۲۰۰۸، در اوج رکود جهانی، شرکت خودروسازی هیوندا مانند سایر شرکتهای اتومبیلسازی از رکود شدید در فروش وسایل نقلیه متضرر شد. مصرفکنندگان ترسان از بیکاری وحشتزده از سقوط ناگهانی ارزش خانههای خود، دیگر انگیزهای برای خریدهای گرانقیمت که بازپرداخت آنها سالها طول میکشید نداشتند. اکثر شرکتهای خودروسازی یک طرزفکر تدافعی اتخاذ کردند و با کم کردن تولید و کاهش برنامههای آینده رشد به بحران اقتصادی واکنش نشان دادند.
اما شرکت خودروسازی هیوندا ایده متفاوتی داشت. پس از تحلیل آنچه به مشتریان بالقوه انگیزه میداد و آنچه آنها را از خرید باز میداشت، تیم مدیریتی این شرکت خودروسازی با برنامهای به نام Hyundai Assurance تحول بزرگی ایجاد کرد؛ برنامهای که حاوی یک نکته ساده و قابلتوجه بود: از ما اتومبیل بخرید و اگر شغلتان را از دست دادید، ما آن را دوباره از شما خواهیم خرید و این مساله هیچ اثر منفی بر امتیاز اعتباری شما نخواهد داشت.
طی هفتههایی که صرف توسعه این ایده شد، هیوندا تبلیغات زیادی کرد و باعث شد تا این برنامه رشد پیدا کند. هیوندا با اندکی خلاقیت، به مشتریان بالقوه خود نشان داد که با وجود اقتصاد نامطمئن، اطمینان کافی دارد تا بهجای مخاطره، یک «پوشش ریسک» به مشتریان خود ارائه دهد. به گفته جان کرافیک، رئیس سابق هیوندا و مدیر ارشد اجرایی فعلی برنامه خودروهای خودران گوگل، هیوندا بهجای تسلیم شدن در برابر رکود، از اضطراب و تشویش بازار به بهترین شکل استفاده کرد.هیوندا توانست این دوره دشوار را هدایت کند؛ چرا که این شرکت با یک روش منحصربهفرد با ریسک مواجه شد. این شرکت خودروسازی بهجای اینکه با کاهش موجودی، بیکار کردن خطوط تولید و تعدیل نیرو، صرفا ریسک از دست دادن کسبوکار را در دوره رکود مدیریت کند، یک استراتژی فروش طراحی کرد که تمرکز آن روی نوسانی بود که ریسک ایجاد میکرد.
ما این استراتژی را «مزیت نااطمینانی» مینامیم. رهبران شرکتی در این استراتژی، با فعالیتهای هدفدار و برجسته به سوی فرصتهای جدید بازار، تغییرات نوآورانه ایجاد میکنند. بسیاری از شرکتها با یک چارچوب تاکتیکی بر مبنای مدیریت پیامدهای بالقوه (همانطور که در عبارت منفعلانه «مدیریت خواهیم کرد» وجود دارد) با ریسک مواجه میشوند؛ اما این نگرش بدون محافظت در برابر بزرگترین ریسکها (ریسکهایی که ناشناخته هستند) ممکن است دیوارهای محافظ بزرگتر ایجاد کند. مزیت نااطمینانی مسالهای متفاوت است: یک استراتژی که مدیران را به درک ناشناختهها بهعنوان متمایزکننده بازار و فرصتی برای ارائه راهحلهای نوآورانه وادار میسازد؛ راهحلهایی که برای مشتریان، سرمایهگذاران، شرکای استراتژیک، تنظیمکنندگان و رقبا جذاب است. بهطور خلاصه، مزیت نااطمینانی چیزی ورای معنای معمول مدیریت ریسک است؛ تا بدون دستپاچگی ارزش جدید و پایدار ایجاد کند؛ به عبارت دیگر، جستوجوی روشهایی برای دستیابی به بهترین پیامد از میان بدترین آنها.
این ایده که میتوانید نااطمینانی را به مزیت تبدیل کنید، حداقل به سال ۱۹۲۱ بازمیگردد که کتاب «ریسک، نااطمینانی و سود» نوشته فرانک نایت نوشته شد و یک چارچوب تئوریک ایجاد کرد. نایت، یکی از موسسان دانشکده نئوکلاسیک شیکاگو، عدم اطمینان را بهعنوان موقعیت برخورد با ریسکهایی تعریف کرده است که قادر به اندازهگیری یا پیشبینی نیستند. به عبارت دیگر، نهتنها داراییهای خود را در معرض ریسک میگذارید، بلکه بیان اینکه با چه مقدار ریسک مواجهاید نیز غیرممکن است.
اما طبق نظر نایت، این نوع از نااطمینانی برای وجود سود، ضروری است. اگر از پیش میدانستید که با چه مقدار ریسک روبهرو بودهاید، پس رقبای شما نیز قادر به چنین کاری بودند. هر بار که شما یک مزیت رقابتی بهدست میآورید، فرد دیگر میتواند راهی برای رقابت در زمینه مشترک بیابد. بنابراین، اگر بهعنوان یک مدیر ارشد اجرایی یا رهبر خلاق، به دنبال ورود نااطمینانی بهعنوان یک استراتژی در کار هستید، باید دیدگاهی مانند نایت را بپذیرید. توانایی شما در شناسایی فرصتهای پنهان در نیروهای مخل و سپس استفاده از آنها برای تمایز شرکتتان از رقبا، بهترین منبع خواهد بود. عدم اطمینان خاصی که با آن مواجهاید، ممکن است از تشویش در بازار (همانطور که برای هیوندا اتفاق افتاد) یا از یک بحران ناگهانی ناشی شود. عدم اطمینان میتواند یک دارایی باارزش باشد.
تبدیل نااطمینانی به ارزش
در دورانی که همه کسبوکارها باید آماده مقابله با تروریسم، حملات سایبری، شکست شرکا، بلایای طبیعی، تصادفات، فجایع محیطزیستی و فروپاشی بازار باشند، اینکه شرکتها بخواهند بهجای پذیرش غیرمنتظرهها، روی ایجاد حفاظ در مقابل آن تمرکز کنند، قابلدرک است. همه این استراتژیهای مدیریت ریسک، که برای حداقل کردن تلفات در نظر گرفته میشوند، به آسانی از یک شرکت به شرکت دیگر تکرار میشوند؛ اما هیچ جنبه مثبت رقابتی ارائه نمیدهند.
در واقع، مدیریت ریسک سازمانی بهعنوان یک سلاح استراتژیک شکست میخورد؛ چرا که این نوع مدیریت از اساسیترین جنبه از چشمانداز کسبوکار غافل است: بازار.یک برنامه مدیریت ریسک، شناسایی فرصتهای منحصربهفردی که همراه بینظمی و آشوب است را دشوارتر میسازد. در این محیط، آیا سرمایهگذاریهای شما در مدیریت ریسک که عمدتا هدف داخلی دارد، به سوی حفظ ارزشهای سازمانی است؟ اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت است، پس شرکت شما به فرصتهای نااطمینانی بیتوجه است. شما میتوانید از طریق ریسکهایی که شرکتتان اخذ میکند راهی بهتر برای تمایز خودتان بیابید.
یکی از نویسندگان این مقاله به نام لری لینچ، دریافت که چگونه یک شرکت میتواند تفکر و شیوه عمل خود را توسعه دهد؛ عاداتی که میتواند آن را قادر به بهرهمندی از مزیت نااطمینانی سازد. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ و تنها چند سال پس از بحران پسانداز و وام که در آن بیش از هزار بانک ورشکست شدند، در گروههای عملیاتی، تکنولوژی و استراتژی ریسک در بانک Chase Manhattan کار میکرد. تعدادی از بانکهای بزرگ دیدگاه جدیدی نسبت به ریسک اتخاذ کردند و رهبران Chase نااطمینانیهای مرتبط با فعالیتهای مختلف بانکی شامل خدمات گسترده بانکداری الکترونیک و انتقال وجوه را مورد بررسی قرار دادند.
با مجهز شدن به دانش قویتر، آنها میتوانستند محصولات جدیدی را معرفی کنند. این بانک همچنین پلتفرمی ایجاد کرد که بهواسطه آن فروشها، توسعه محصول و پرسنل نوآور میتوانند به آسانی اطلاعات ریسکها را در نقاطی مانند بازارهای نوظهور، بانکداری عمده و خصوصی و مشاور املاک مدیریت کنند؛ بنابراین هر فرد دخیلی میتواند از دیگری بیاموزد و سرمایهگذاری و استراتژیهای خدمات خود را بهبود بخشد.تجربیات ما با شرکتهایی که از نااطمینانی مزیت بهدست میآورند نشان داده است که منافع بهدست آمده را میتوان به دو دسته گسترده تقسیم کرد.
۱- درآمدها و فرصتهای رشد جدید.
بهترین مثال برای این مورد شرکت AstraZeneca در چین است. چند سال گذشته برای شرکتهای دارویی خارجی که در بزرگترین بازار جهان فعالیت میکنند، سالی دشوار بود. دولت آمریکا شماری از شرکتها با پزشکان رشوهگیر را به نقض «قانون اقدامات فسادآلود خارجی» متهم کرد. اما زمانی که دولت چین سختگیریهای خود را شروع کرد و در سال ۲۰۱۴ جریمهای قریب به ۵۰۰ میلیون دلار بر شرکت GlaxoSmithKline (شرکت دارویی انگلیسی) اعمال کرد، این سختگیریها یک علامت واضح برای بازیگران صنعت بود؛ علامتی که میگفت دستورالعملهای کسبوکار در آنجا در حال تغییر است.
در پاسخ شرکتهای دارویی غربی در چین در بهترین حالت با احتیاط پیش میرفتند و در بدترین حالت عقبنشینی میکردند. داراییها فروخته شدند، تعدیل نیروها اعلام شد و تجدیدسازمان در مقیاس وسیع انجام شد.اما AstraZeneca در میان شرکتهای جهان نگرش متفاوتی اتخاذ کرد. این شرکت کمپین استراتژیکی را شروع کرد تا بداند که از نااطمینانی ناشی از عملکرد دولت چین چه مزیتهایی بهدست میآید.
برای تحقق این امر، AstraZeneca بهترین استعدادهایی را که رقبایش اخراج کرده بودند، استخدام کرد و از این افراد متخصص در بازار چین و برای تحلیل روشهای بالقوه برای سودآوری استفاده کرد. بهطور خاص این شرکت پیوستگی استراتژیک با WuXi AppTec، تولیدکننده چینی دارو، را گسترش داد و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار در تسهیلات جدید (داروهای بیولوژیک پیشرفته که از سلولهای زنده ساخته شدهاند) سرمایهگذاری کرد. بیولوژیکها اساس بسیاری از داروهای بسیار موثر هستند و دولت چین میخواست تا این حوزه پرمنفعت را بهطور جدیتر دنبال کند. نتیجه سرمایهگذاریهای AstraZeneca در چنین مشارکتهایی، با بلوغ بازار داروی چین، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
۲- بازدهی بالاتر در تخصیص منابع متمرکز بر ریسک، اصولا از هدفگذاری موثرتر زمان و سرمایه موجود در نااطمینانیها ناشی شده است و میتواند مستقیما بر مدل کسبوکار تاثیر بگذارد.چون تیمهای مدیریت ریسک در اکثر سازمانها بهعنوان ماموران عملیاتی خدمت میکنند و نه تسهیلکنندگان استراتژیک، مسوولیت بازتعریف و تجزیه و تحلیل ریسک برعهده مدیران کسبوکار است و زمانی که Rockwell Automation (یک تولیدکننده تجهیزات صنعتی) از سال ۲۰۰۷ ایده را آغاز کرد، این ایده در مرکز ارزیابی عرضهکنندگان بود. تا حدی تلاشهای مدیریت ریسک این شرکت همیشه این احتمال را در نظر میگرفت که عرضهکنندگان قطعات یا مواد خام با برخی رخدادهای غیرمنتظره در معرض خطر هستند، اما Rockwell با هزاران شرکت در شبکه خود، تمایز اندکی بین شرکای حتمی و کوچکتر ایجاد کرده است. تیم مدیریتی آن نه اثری قوی بر اینکه کدام شرکا بیشترین ریسک را متحمل میشدند داشت و نه اینکه کدام یک نسبتا از اختلال در امان بودند (بهعنوان مثال از بلای طبیعی یا یک رویداد سیاسی و اقتصادی).
رهبران این شرکت تصمیم گرفتند تا با انجام یک تحلیل کامل این موقعیت را تغییر دهند. Rockwell پس از شناسایی ضروریترین عرضهکنندگان و رتبهبندی آنها بر مبنای مقیاس ریسک، یک استراتژی در پیش گرفت تا از نوسان ریسک مربوط به برخی شرکتها منفعت کسب کند. برخلاف انتظار، اگر عرضهکنندگان شکست میخوردند، زنجیره ارزش Rockwell متضرر میشد. بنابراین، Rockwell منابع گستردهای (انسانی و مالی) را اختصاص داد تا از این عرضهکنندگان مهم حمایت کند؛ به این شکل که برای اولین بار پیوندهای نزدیکی با آنها تشکیل داد.نتیجه این امر مزیت غیرمنتظرهای بود: حلقه نوآوری. جلسات و بحثهای مکرر در مورد روشهایی برای بهبود عملیات و طراحیها، منجر به جمعآوری ایدههای جدید برای محصولات و اجزا و کارآیی شد. این عوامل سرانجام به هر دو جنبه معادله «سازنده تجهیزات اصلی/ عرضهکننده» کمک کرده است. این تلاش در نهایت، نگرشی که از ریسک هراس دارد را به یک شبکه آزاد از شرکتهای گروهی تبدیل کرد.
از تئوری تا عمل
اگر میخواهید کار مشابهی در سازمان خودتان انجام دهید، میتوانید با هدایت کردن اعمال و حرفهای خود و ارائه پیامی واضح و مختصر برای هر فرد در سازمانتان شروع کنید. پیام موردنظر این است که شما با نااطمینانیها مواجهاید و از آنها برای القای نوآوری استفاده میکنید. افراد در هر سطحی از سازمان، بهجای ترس از واکنش مدیریت، باید باور کنند که اگر به مدیرانشان امکان شناخت علل مشکلات و ارائه ایده برای راهحلها یا جایگزینهای تاکتیکی را بدهند، مورد پاداش قرار خواهند گرفت.
این تقاضا برای دیدگاهها و ایدهها، فرصتهایی برای کارشناسان در شرکت فراهم میکند. آنها بخشی از جلسات مربوط به رشد سازمان میشوند و بهترین دانش و مهارت خود را ارائه میدهند؛ چرا که این کار تمرینی است که با ماهیت بشر متناسب است (اینکه هر فردی میخواهد در امور مربوطه دخالت داده شود).پس از اینکه در مسیر رشد قرار گرفتید، چالشها ادامه مییابند. افراد در سراسر شرکت شما باید با یکدیگر کار کنند تا از عمیقترین توانمندیهای کسبوکار، شامل دانش و استعدادهای گوناگون و بزرگترین شایستگیها (مانند مدیریت دادهها و تجزیه و تحلیل، ابزارهای بصریسازی(visualizing tools)، توسعه محصول و مهارتهای برندسازی) استفاده کنند تا نگرش جدید شما به ثمر برسد.
توسعه این نوع از فرهنگ شرکتی آسان نیست؛ اما میتواند محقق شود. این نوع فرهنگ رهبران نوآور در جایگاههای ارشد شرکتی ایجاد میکند؛ رهبرانی که میتوانند شرکتهای خود را در مسیرهای خلاقانه و غیرمعمول هدایت کنند.
این نگرش برخلاف طرزتفکر اکثر مدیران ریسک است؛ مدیرانی که عموما عهدهدار حفظ وضع کنونی بودهاند. آنها درک خواهند کرد که مزیت نااطمینانی راهی برای افزایش اهمیت آنها در سازمان ارائه میدهد، اما ممکن است آنها در صورت نبود ریسک در شرایط فرصتهای استراتژیک، نگران باشند که در حاشیه قرار بگیرند.بهطور خلاصه، اگر شما یک مدیر ارشد هستید، نمیتوانید بهطور کامل ریسک را در خلال پارامترهای منابع رقابتی کنترل کنید. انجام این کار یک اشتباه است.
بلکه باید نااطمینانیها را کشف کنید و از آن بهره ببرید. اگر بتوانید آنچه در بازارها غیرقابلپیشبینی و برای رقبای شما ناشناخته است را بشناسید و آن را در جلسات استراتژیک رشد وارد کنید؛ آنگاه در مقابل رقبایی که هنوز ریسک و نااطمینانی را بهعنوان تهدید میبینند موفق خواهید شد. نکته آخر آنکه رهبران خلاق از ریسک کردن نمیهراسند؛ آنها ریسک را به یک استراتژی پولساز تبدیل میکنند.
کسب درآمد . پول ساز. کسب و کار . استراتژی . استراتژی پول ساز . پذیرش ریسک . تحلیل بازار . تمایز در بازار . کسب و کار . مدل کسب و کار . مزیت نااطمینانی
گیاهان دارویی، کسب و کار و صنعتی پول ساز
هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
شاخهی زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد.
بر اساس اعلام رسمی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ایران ظرفیت تجارت ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلاری از محل تولید گیاهان دارویی را دارد. صنعت گیاهان دارویی در کشورمان با تکیه بر دانش بومی مدتی است که محل سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی شده است. گیاهان دارویی کشورمان نیز با رشد قابلتوجه در سالهای اخیر بیشتر نیاز به تکمیل زنجیرهی کشت و صنعت دارند. بذر و نهال یکی از مهمترین نهادههای این محصولات هستند که میتوان با روشهای مختلف کشت مانند کشت بافت، بیوتکنولوژی و حتی نانو، تحولاتی شگرف در تولید این محصولات و تجاریسازی آنها به وجود آورد. با استفاده از کشت بافت، محصولاتی را که در حال انقراض هستند یا در برخی مناطق به دلیل تغییر اقلیم توانایی ادامه رشد ندارند، میتوان حفظ کرد.
البته تولید عصاره و اسانس با مصارف مختلف از سوی کارخانههای میانی و صنایع پاییندستی حلقههای دیگر این زنجیره را تشکیل میدهند. با توجه به گردش مالی دو تریلیون دلاری زیستفناوری در جهان، میتوان این حوزه را در شاخههای مختلفی مانند گیاهان دارویی بسط و گسترش داد. بر اساس آمارهای اعلامشده، شاخه زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد. در سالهای اخیر با بهرهگیری از این دانش محصولات متنوعی در حوزهی گیاهان دارویی تولید و به مرحلهی تجاریسازی رسیده است. به گزارش بانک جهانی، تجارت گیاهان دارویی در جهان در سه دههی گذشته تنها پنج میلیارد دلار بود که هماکنون گردش مالی این بازار حدود ٢٠ برابر شده و به ١٠٠میلیارد دلار رسیده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ٢٠۵٠ گردش مالی این بازار به ۵٠٠میلیارد دلار برسد. در این میان ٣٠ کشور جهان در عرصهی تجارت گیاهان دارویی رقابت جدیتری دارند. چین، هند، مالزی و کشورهای آفریقایی از جمله رقبای بزرگ بازار جهانی گیاهان دارویی محسوب میشوند. مرکز تجارت جهانی گیاهان دارویی در آلمان قرار دارد، زیرا این کشور بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان گیاهان دارویی در جهان به شمار میآید و با فرآوری مادهی خام اولیه، ارزشافزوده خیرهکنندهای به جیب میزند.
در این میان ایران در حال حاضر سالانه حدود ۶٠٠میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی دارد. با توجه به اینکه زعفران از دیرباز یکی از استراتژیکترین محصولات تولیدی کشور بوده است، سهم زعفران بهتنهایی ٢۵٠ تا ۴۵٠میلیون دلار و سهم گل محمدی در این بازار ۴٠ تا ۵٠میلیون دلار از میان ۶۰۰ میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی به شمار میآید. البته در بین انواع گیاهان دارویی، صادرات گل محمدی رشد قابلتوجهی داشته است و هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
در حال حاضر سهم مصرف داروهای گیاهی در ایران به بیش از پنج درصد رسیده و گردش مالی در این زمینه حدود ۳۹۰ میلیارد تومان است. البته اگر دمنوشها و اسانسها را نیز حساب کنیم، گردش مالی به ۴۰۰ میلیارد تومان میرسد. همچنین بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صادرات داروهای گیاهی، دامی و انسانی به کشورهای مختلف نیز داریم و شرکتهای معتبر بسیاری در این زمینه مشغول به کار هستند.
در حال حاضر بیش از ۹۵ شرکت دانشبنیان در حوزهی گیاهان دارویی، داروهای گیاهی و فرآوردههای طبیعی طب سنتی فعالیت میکنند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در حیطهی داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد. همچنین ارائه بیش از دو هزار و ۱۰۰ محصول فناورانه در زمینهی گیاهان دارویی و فرآوردههای طبیعی نشان از حرکت شرکتها به سمت تولید صنعتی محصولاتشان دارد.
به گزارش فائو، سطح زیر کشت گیاهان دارویی در کشورهای چین، آمریکا و کانادا از ۳۹۳ هزار هکتار در سال ۱۹۷۰، به سه میلیون و دویست هزار هکتار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. ارزش اقتصادی گیاهان دارویی در کشورهای پیشرفته از ۱۳۲ میلیون دلار در سال ۱۹۷۶، به ۳۵۵میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. بر اساس آمارهای جهانی گردش گیاهان دارویی در صنایع داروسازی با استفاده از ترکیبات با منشأ گیاهی ۳۵ میلیارد دلار و در صنعت عطرسازی ۴۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اعلام رسمی ستاد فناوری گیاهان دارویی در کشور، گردش مالی گیاهان دارویی در صنعت تولید داروهای مکمل ۱۶ میلیارد دلار، علوم و فنون بهداشتی ۱۲ میلیارد دلار، شیرینکنندههای طبیعی ۸/۵ میلیارد دلار و صنعت تولید دمنوشها هفت میلیارد دلار در جهان است. ایران از ۱۳ اقلیم شناختهشده در دنیا، دارای ۱۱ اقلیم است و همچنین هشت هزار گونه گیاهی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۷۳۰ گونه، انحصاری و منحصر به سرزمین ایران است. ستاد فناوری گیاهان دارویی اعلام کرده است که تاکنون ۲۳۰۰ گونهی گیاهی دارای ترکیبات باارزش و واجد شرایط برای ورود به صنعت شناسایی شده است. آمارهای رسمی معاونت علمی ریاست جمهوری نشان میدهد که تعداد فرآوردههای طبیعی از ۴۷۷ قلم در سال ۸۷، به ۲۲۹۷ قلم دارو و فرآوردههای طبیعی تا پایان سال ۹۴ رسیده است و بر اساس افق ۱۴۰۴ باید این تعداد به ۴۱۱۵ قلم افزایش یابد. سطح زیر کشت دیم گیاهان دارویی ۱۰۴ هزار و ۸۱۸ هکتار است که این میزان باید تا افق ۱۴۰۴ به ۵۳۰ هزار و ۵۶۰ هکتار افزایش یابد. بر اساس پیشبینیهای انجامشده باید درآمد صادرات گیاهان دارویی کشور تا سال ۱۴۰۴ به پنج میلیارد دلار برسد.
جدول زیر مهمترین محصولات تجاریشده در صنعت گیاهان دارویی در دو سال اخیر را نشان میدهد.
نام محصول | توضیحات
|
ژل موضعی دنتیکید | داروی دنتیکید، اولین مسکن صد درصد گیاهی رویش دندان کودک است. مواد تشکیلدهندهی این ژل موضعی عصارهی بابونه، عصارهی مریمگلی و پرو ویتامین B5 است |
لیورسیل (Liversil) | این محصول داروی گیاهی درمان دیابت است. لیورسیل در پایین آوردن قند خون در دیابت نوع ۲ و درمان بیماریهای التهابی کبد و کبد چرب هم تأثیرگذار است. |
آنژی پارس | داروی آنژی پارس برای درمان زخم پای بیماران دیابتی با منشأ گیاهی تولید شده و قادر است با درمان زخمهایی که در مراحل پیشرفته نیستند، از وخیم شدن وضعیت زخم جلوگیری کند. با این کار علاوه بر تسریع روند بهبود و کاهش هزینهها، احتمال قطع عضو نیز کاهش خواهد یافت. در تولید آنژی پارس، گونهای از گیاه یونجهی زرد مورد استفاده قرار گرفته است. |
پماد گیاهی پاپیتالپیچ | این محصول با استفاده از گیاهان دارویی برای درمان واریکوسل تولید شده است. استفاده از این پماد افراد مبتلا به واریکوسل را از عمل جراحی بینیاز میکند. هزینهی جراحی واریکسول یکمیلیون تومان است. |
میگری هیل | داروی میگری هیل داروی جدید برای تسکین سردردهای میگرنی و همچنین دارویی ویژه برای درمان میگرن است. |
روزانیکام | از گیاه «روزاکانینا» یا نسترن کوهی گرفته شده است و بهصورت دمنوش در بازار ارائه میشود. این دارو ضدسرماخوردگی است و میتواند جایگزین مناسبی برای واکسنهای ضدسرماخوردگی باشد. |
کرم پای اطفال و ژل ترمیم سوختگی
|
این محصول را شرکت آراکزیست دارو تولید کرده است. این کرم با استفاده از ژل تازهی برگ آلوئهورا تولید شده است. |
مسئله:
چگونه از راه دانش زیستی گیاهان دارویی، ثروت و درآمد ملی را افزایش دهیم؟
راهحل:
ایران به دلیل داشتن متخصصان جوان و تحصیلکرده و نیز برخورداری از تنوع گیاهان دارویی، میتواند به قطب صنعت گیاهان دارویی در منطقهی غرب آسیا تبدیل شود و با فرآوری گیاهان و تبدیل آن به داروهای مؤثر، ارزشافزوده مناسبی از این تجارت را نصیب خودش کند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در عرصهی تولید داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته، نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد و زمینهای مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت محسوب میشود.
کسب درآمد . کسب و کار گیاهان دارویی. کسب درآمد دارویی . اسانس گل محمدی . کسب و کار . حرفه ای، . تجارت گیاهان دارویی . سرمایهگذاری در گیاهان دارویی . صادرات گیاهان دارویی . فروش دم نوش . گیاهان دارویی
راههای بازاریابی و کسب درآمد با محصول جدید
برای معرفی تأثیرگذار محصول یا خدمت جدیدتان، این دستورالعمل هفت مرحلهای را به شما معرفی میکنیم.
پس میخواهید محصول یا خدمت جدیدی را روانه بازار کنید! فکرهایتان را کردهاید و دقیقا میدانید تصمیم به ارائهی چه محصولی دارید. حالا فقط باید فکری به حال فروش محصول خود بکنید. خیلی ساده به نظر میرسد، نه؟ امّا روزانه تعداد بیشماری از محصولات یا خدمات جدید کاملاً نادیده گرفته میشوند زیرا در معرفی آنها به بازار از روش درستی استفاده نشده است. درواقع درصد بالایی از تماسهای روزانه با کارشناسان شرکت من، از سوی مدیران کسبوکارهای کوچک است که تقاضای خدماتی از این دست دارند. ما هم آنها را راهنمایی میکنیم تا این هفت گام را درست و دقیق بردارند و محصول یا خدمت جدید خود را با موفقیت وارد بازار کنند.
۱-از شرایط رقابت در بازار شناخت کافی کسب کنید
در بسیاری از دورههای آموزش بازاریابی، نحوه انجام تحلیل SWOT را به شرکتکنندگان آموزش میدهند. برای این کار ابتدا باید شرایط رقباتان را به دقت بررسی کنید. یک فهرست دقیق از شرکتهایی تهیه کنید که محصول یا خدمات آنها مشابه محصول موردنظر شما برای ارائه به بازار است. حتی اگر فکر میکنید محصول یا خدمت شما کاملاً بینظیر است و هیچ رقیبی در بازار ندارد، بازهم خود را بهجای مشتریان مشتاق بگذارید و ببینید ممکن است بهجای محصول شما چه چیزی را بخرند. پس از شناخت رقبای خود، ابزارهای بازاریابی آنها ازجمله آگهیهای تبلیغاتی، بروشورها و وبسایتشان را بررسی کنید. قدرت مقابله محصول یا خدمت جدید خود با محصولات موجود در بازار را ارزیابی کنید؛ نقاط برتری شما کدام است؟ کدامیک از شرکتهای حاضر در این رقابت یا محصولات آنها برای موفقیت شما تهدید بهحساب میآیند؟
۲-مشتریان ایده آل را هدف بگیرید
اگر میخواهید با کمترین هزینهی ممکن، محصول یا خدمت خود را با موفقیت روانه بازار کنید، باید روی مشتریان مشتاقی متمرکز شوید که احتمال بسیار بالایی دارد محصول شما را بخرند. این افراد ممکن است مشتریانی باشند که هم اکنون از محصولی مشابه استفاده میکنند و ارزش ویژگیها و امکاناتی را که شما به محصولات موجود اضافه کردهاید، میدانند. بهترین مشتریان مشتاق برای شما کسانی هستند که نسبت به محصول شما احساس نیاز میکنند؛ توانایی مالی برای خرید آن را دارند و تمایل خود را برای خرید چنین محصولی، مثلاً از طریق خرید کردن از رقیب شما، ابراز کردهاند. به یاد داشته باشید برآوردن یک نیاز موجود، بسیار سادهتر از ایجاد نیاز جدید است.
۳-یک ارزش پیشنهادی منحصربهفرد ایجاد کنید
در این مرحله، باید درک کاملی از محصول خود داشته باشید تا بتوانید آن را از رقباتان متمایز کنید و در معرض دید کسانی قرار دهید که باید از آن بهرهمند شوند. امّا آیا واقعاً میدانید که چرا مشتری باید از میان تعداد زیادی از محصولات مشابه موجود در بازار محصول شما را انتخاب کند؟ محصول شما چه مزایا و ویژگیهایی دارد که مشتری مشتاق بیش از همه به آن اهمیت بدهد؟ حرف آخر آن که «بسته بندی» و نحوهی معرفی محصول یا خدمت شما باید کاملاً منحصربهفرد باشد و نیازها و خواستههای بهترین مشتریان مشتاقتان را برآورده کند.
۴-تاکتیکها و استراتژیهای بازاریابی خود را تعیین کنید
گام بعدی انتخاب کانالهای فروش و بازاریابی مناسب است. مثلاً، باید انتخاب کنید که آیامیخواهید فروشتان را آنلاین انجام دهید یا از طریق کاتالوگ و یا فروشندگان دیگر ؟ معمولاً بازاریابهایی که از چندین کانال مختلف برای کار خود استفاده میکنند، به موفقیتهای بزرگتری دست مییابند زیرا مشتریانی که قدرت خرید بالایی دارند و محدودیتی در زمان و مبلغ خرید ندارند، مایل اند که مقدار بیشتری پول خرج کنند و زمان بیشتری را برای خرید بگذرانند. فرض کنیم استراتژی شما عرضه یک دستگاه بدنسازی با قیمت مناسب به مشتریانی باشد که توان پرداخت هزینه اشتراک باشگاههای بدنسازی یا خرید دستگاههای ورزشی خانگی گران قیمت را ندارند. در این شرایط باید روش سنتی بازاریابی مستقیم و فروش آنلاین را بهعنوان کانالهای اصلی به کار بگرید و از ترفندهایی مانند آگهیهای بازرگانی تلویزیونی، تبلیغات آنلاین یا درخواستهای ایمیلی حاوی لینک به وبسایتتان هم استفاده کنید.
۵- محتوا و رویکردهای بازاریابی خود را آزمایش کنید
با آنهمه پولی که برای معرفی یک محصول یا خدمت جدید به بازار لازم است، بیاحتیاطی بزرگی است که بدون آزمایش شیوههای بازاریابی، آنها را به مرحله اجرا درآورید. بهتر است نحوه معرفی محصول یا خدمت خود و همچنین پیامهای تبلیغاتی و دیگر ابزارهای بازاریابی خود را آزمایش کنید. متناسب با محصول و بودجهای که در اختیار دارید، میتوانید از گروههای رسمی استفاده کنید یا اینکه خیلی ساده میزگردی با حضور تعدادی از مخاطبان موردنظر خود برگزار کنید. همچنین میتوانید از تحقیقات آنلاین استفاده کنید یا اینکه محصولتان را برای آزمایش بین یک گروه منتخب از کاربران پخش کنید. تنها پس از تکمیل فرآیند این آزمایشها، وارد مرحله نهایی طراحی و اجرای ابزارها و شیوههای بازاریابی شوید.
۶- کمپین خود را سر و سامان دهید
روابط عمومی اغلب نقشی حیاتی در معرفی یک محصول یا خدمت به بازار دارد. میتوانید از تاکتیکهای روابط رسانهای برای انتشار یک مقاله یا شرکت در یک مصاحبه استفاده کنید؛ ترتیبی بدهید که محصولتان در رسانههای جمعی موردبررسی قرار بگیرد؛ یک رویداد عمومی برای معرفی محصول برگزار کنید یا از شگردهای بازاریابی دهان به دهان، برای بر سر زبان انداختن نام محصول خود استفاده کنید. صرفنظر از اینکه کدام شیوه تبلیغات را به کار میگیرید؛ باید ابتدا اطمینان حاصل کنید که محصولتان برای عرضه به بازار کاملاً آماده و در دسترس باشد تا بدین ترتیب حداکثر سود ممکن را از خدماتی که ارائه میکنید ببرید. اقدامات و تلاشهای دیگر شما درزمینهی بازاریابی هم دقیقاً باید در ادامه این فعالیتهای رسانهای و هماهنگ با آنها تنظیم شوند. در هفتهها و ماههای اول، نتایج حاصل از تبلیغات رسانهای خود را رصد کرده و آماده باشید که کمپین خود را با آن بخش از این فعالیتها که بیشترین فایده را برایتان داشتهاند، تنظیم کنید.
۷- از چرخهی عمر محصول خود آگاه باشید
کمپین تبلیغاتی که در طول دورهی معرفی و آموزش دربارهی محصول یا خدمت خود از آن استفاده میکنید، به اقتضای تکامل و جا افتادن محصول در بازار باید بهروز شود. اگر بازخوردهای دریافتی از فرآیند بازاریابی را به دقت تحت نظر داشته باشید، روند کاهش نتایج مطلوب، به شما خواهد گفت که چه زمانی وقتش رسیده که تغییراتی در محصول یا خدمت خود ایجاد کنید، پیامهای رسانهای خود را عوض کنید. حتی ممکن است متوجه شوید که عمر این محصول خاص دیگر به سرآمده و باید بستر را برای عرضه ایده بزرگ بعدی خود به بازار آماده کنید.
ترفند بازاریابی . کسب درآمد . ترفند کسب درآمد .بازاریابی . تحلیل swot . چرخه عمر محصول . کسب و کار . کمپین بازاریابی اینترنتی . محصول جدید . معرفی محصول جدید
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
بازاریابی اینترنتی : بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
اشتباه مدیران بزرگ جهان در کسب درآمد
در کسب درآمد اینترنتی و کسب و کارهای شرکت های بزرگ اتفاقات و حوادث خوب و بد زیادی روی می دهد . گاهی کارآفرینان بزرگ و تجار بزرگ در راه اندازی کسب و کار دچار اشتباهات فاحشی می شوند و این تصمیم های نادرست عواقب زیادی برای شرکتهایشان به بار می آورد مجموعه تصمیمات و تجربیات این مدیران بزرگ می تواند تجربه خوب برای همه ما باشد تا در کسب درآمد خود آن را لحاظ کنیم تا این اشتباهات به کسب و کارمان لطمه نزند و موجب ورشکستی و یا ضرر جبران ناپذیر نگردد . در اینجا تصمیم های اشتباه و مخرب مدیران ارشد کمپانی ها و شرکت بزرگ جهان که تجربه عالی برای کارآفرینان خواهد شد در ادامه خواهد آمد:
تاحالا برایتان سوال پیش آمده در طول تاریخ، بدترین تصمیم های تجاری کدام بودند؟
تصمیمهای شما نه، تصمیم های دیگران، حتی فرهیختهترین و با تجربهترین تاجرها، کارآفرینان، مدیرانی که از دانشگاه هاروارد یعنی بهترین دانشگاه مدیریت دنیا فارغ التحصیل شدهاند؟
این سوال، سوال فوقالعاده خوبی است، چرا؟ زیرا به شما دو باور خوب میدهند :
- ۱) تجار بزرگ هم اشتباه میکنند
- ۲) باعث میشود اشتباهاتی که تجار بزرگ با دانش و تجربه زیادشان انجام دادند، شما از آنها پرهیز کنید
این سوال جالب را، خیلی قبل تر ها، مجله پرتیراژ The Atlantic از ۱۷ تاجر ثروتمند و شناخته شده دنیا پرسید. در کمال تعجب، نقطه نظرهای این ۱۷ تاجر (هم زن و هم مرد) اختلاف زیادی با هم داشتند.
اما، در این مقاله قرار است شما خلاصه و مهم ترین نکات این تحقیق جالب را بخوانید.
یکی از راه های موفقیت در هر زمینه ای کسب تجربه است. تجربه در هر کاری به شما دید خوبی از مسیر حرکت میدهد.
میدانید چرا؟
شما اگر ماهی ۲ میلیون تومان درآمد دارید، دلیلش این نیست که میخواهید ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشید، بلکه دلیلش این است که شما آگاه نیستید چطور ماهی ۴ میلیون یا ۴۰۰ میلیون درآمد داشته باشید.
این آگاهی، جمع تجربه و دانش است.
تجربه به شما کمک میکند، راه آزمون و خطا رفتند را در مسیر زندگیتان، کوتاهتر کنید.
پس هرچه زودتر دست به کار شوید و اشتباهات فاحشی که در طول تاریخ، تجار بزرگ در تصمیمهای تجاری مرتکب شدند را بخوانید و از آنها درس بگیری و در زندگی و کسب و کارتان از آن استفاده کنید :
اولین تجربه | مصرف کننده مهم است
پاسخ از، Melissa Lee، مدیر Fast Money و Options Action که زیر مجموعه شبکه CNBC هستند.
در سال ۱۹۸۳، کوکاکولا محصول جدیدی را به بازار ارائه داد New Coke، سلاحی قدرتمند که اشتباها سهم خودش را در برابر Pepsi در بازار نشانه گرفته بود. اما در کمال ناباوری مسئولین، ۳ ماه بعد، کوکاکولا مجددا محصول قدیمی اش را یعنی Coca Cola Classic را به بازار به وفور عرضه کرد و دیگر نامی از New Coke به میان نیامد…
چه درسی میتوانیم از شرکت بزرگ کوکاکولا که علارغم داشتن چند ده نفر مشاور حرفه ای و زبده، بهترین مهندسین و قدرتمندترین سهام داران تجاری، چنین اشتباه فاحشی را در دنیای تجارت مرتکب شدند بیاموزیم؟
درس ساده است : مهم نیست چقدر پول برای محصول خرج کردید و برایش زحمت کشیدید، اگر مشتری دوستش ندارد، فراموشش کنید و تغییرش دهید.
خوشبختانه کوکاکولا به خوبی بحران را مدیریت کرد و سریعا به جای لجاجت با بازار، محصول قبلی را جایگزین کرد اما ضرر مالی و برندینگ-ی که متحمل شد، مانند جای ضخم عمیقی، هرگز فراموش نخواهد شد.
دومین تجربه | خلاقیت حیاتی است
پاسخ از، Walt Mossberg و Peter Thriel موسس و مدیر اجرایی Re/code به تصمیم سهام داران و هیئت مدیرهApple برای اخراح موسس آن مدیرعامل وقت Apple یعنی Steve Jobs است.
زمانی که شرکت Apple توسط Steve Jobs دایر شد و بعد ها به شرکت سهامی عام تبدیل شد. بنا به دلایلی که هنوز هم روشن نیست، هیئت مدیره وقت، موسس این شرکت را یعنی Steve Jobs را از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود اخراج کردند.
مطبوعات در سال های ۱۹۸۵ این اتفاق غیرمنتظره را تیتر اول خود قرار دادند
اما بعد ها مجددا به علت یک سری اتفاقات، از او دعوت به همکاری کردند و با بازگشت مجدد استیو جابز به Apple فروش شرکت رشد بی سابقه ای را تجربه کرد و با بازگشت او یکبار دیگر ثابت شد، چطور چشم انداز ذهنی موسس یک شرکت قدرتمندتر از توصیه بهترین مشاوران اقتصادی باشد.
مطمئنا این درس هم برای استیو جابز و هم برای هیئت مدیره، درسِ تلخی بوده.
اما با اینحال، استیو جابز به عنوان یک مدیر سخت کوش و رویا پرداز در بین دیگر مدیران شناخته میشد. طوری که دید مردم را نسبت به وسایل الکترونیکی را تغییر داد.
چیزی که شرکت Apple بدون بودن استیو جابز یادش رفته بود، نوآوری و خلاقیت در کار بود، مخصوصا در حوزه تکنولوژیک. زیرا یک شرکت، فقط محصولی که تولید میکند نیست، بلکه مهم تر از آن نحوه ارائه آن محصول به بازار است که اهمیت دارد و میتواند برای آن شرکت سودمند باشد.
پس سعی کنید همیشه افراد خلاق و نوآوری را استخدام کنید و اگر روند فروش شرکتتان نزولی بود، خلاقیت و نوآوری این افراد را در شرایط سخت فراموش نکنید.
سومین تجربه | تحقیقات مهم است… مهم تر از چیزی که فکر میکنید
پاسخ از، Gretchen Morgenson مشاور کسب و کار و نویسنده در روزنامه The New York Times به اهمیت شکست ادغام چند شرکت و سودآوری آنها
در سال ۲۰۰۸ بانک America موسسه مالی Countywide Financial را خرید. یک موسسه مالی که وام های کلان به تجار بزرگ امانت میداد. کل هزینه خرید در اوج و بهبه خرید این موسسه مالی ۴$ بیلیون دلار تمام شد…
اما بعد از مدت کوتاهی که حباب ادغام و خرید این موسسه مالی ترکید، زمانی که صورت وضعیت مالیها شفافتر شد، این معامله مشخص شد این معامله ۴۰$ بیلیون دلار برای بانک America هزینه در برداشته…
از اشتباهات فاحش بانک America نداشتن تحقیقات کامل از موسسه مالی Countrywide Financial بود. در هر کسب و کاری، مهم ترین چیز قبل از ورود به بازاری جدید، شراکتی جدید، راه اندازی کسب و کاری، ترک کردن کارتان و یا ادغام کسب و کار، انجام تحقیقات کامل همراه با جزئیات است.
در مورد بانک America قیمت پایین پیشنهادی موسسه مالی، ایرادات دیگر این موسسه و قروض آنرا از دید بانک America مخفی کرد. اگر کسب و کاری مشکل دار به نظر میرسد… نزدیکش نشوید و از همه مهمتر به امید بهتر شدن وضعیت وارد آن نشوید.
کسب درآمد . کسب و کار . استیوجابز . تجربه کارآفرینان . تصمیم اشتباه مدیر . تصمیم تجاری . خلاقیت . راه اندازی کسب و کار . شرکت کوکاکولا
شیوه کسب درآمد اپلیکیشن ایرانی هدهد
مدل درآمدزایی اپلیکیشن ها از جمله مباحثیست که خلاقیت و تنوع کمی در آن مشاهده میکنیم. گرچه مدل درآمدزایی اپلیکیشنها در در نوع خرید اپلیکیشن و پرداخت درون برنامهای از همه رایجتر و گاهاً پرسوددهتر است اما در این مقاله قصد دارم مدلهای درآمدزایی بیشتری را معرفی کنم.
با بررسی اپلیکیشن موفق هدهد به عنوان پیام رسان و ضد تبلیغ، قصد دارم انواع مدلهای درآمدزایی را که برای این اپلیکیشن قابل استفاده است بیان کنم. البته در حال حاضر تمام خدمات این اپلیکیشن رایگان است و درآمدزایی ندارد. اما احتمال می دهم یکی از این موارد جز مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد باشد.
پیش آنکه وارد این بحث شویم مروری می کنم بر ماهیت این اپلیکیشن که توانسته جوایز و افتخارات زیر را به دست بیاورد:
نامزد جایزه برترین اپ ارتباطی در iwmf 94
کاندیدای برترین اپ سال ۹۴ در کافه بازار
اپ منتخب دبیران کافه بازار
منتخب خلاقانه ترین اپ های سال ۹۴ در بازار
اپ برتر ارتباطی در سایت AppReview
برترین اپ سال ۹۴ در سایت CafeDevelopers
ایده برتر استارتاپی در برنامه تلویزیونی ۶۲۶
اپ منتخب در VCCUP شریف ۹۴
اپ تحسین شده سایت های برتر فناوری
این اپلیکیشن در مقایسه با سایر اپلیکیشن های مشابه ایرانی و غیر ایرانی امکانات و قابلیتهای بسیار زیاد و پیشرفته ای داشته و استفاده از آن برای کاربر مطلوب و جذاب است.
هدهد سعی کرده خود را در حد یک اپلیکیشن تمام عیار در حوزه پیام رسانی تبدیل کند تا بتواند جایگزین کاملی برای بخش ارسال و مدیریت پیامک ها را در تلفنهای همراه باشد.
طبق گفته «امیرحسین قاسمی » بنیانگذار هدهد، این اپلیکیشن تا کنون ۱۳۰ هزار نصف فعال و ۵۰ هزار کاربر فعال روزانه را به دست آورده است.
مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد
۱-خدمات ویژه
گرچه در حال حاضر کلیه خدمات هدهد کامل و رایگان است اما می تواند خدماتی نوآورانه را ارائه دهد که استفاده از آنها به پرداخت درون برنامه ای نیاز داشته باشد؛ به عنوان یک مثال فی البداهه، امکان ارسال محدود پیامک با شماره ای ناشناس!
۲-پیامکهای تبلیغاتی
اپلیکیشن هدهد سیستم قوی ضد تبلیغ دارد اما می تواند هوشمندانه برای مخاطبان خود پیامک تبلیغاتی شرکتها ارسال کند. مثلاً کد تخفیف خرید از دیجی کالا برای کاربران هدهد. بدین ترتیب نه کاربران اذیت می شوند نه به برند هدهد لطمه ای وارد میگردد.
۳-همکاری با اپراتورهای تلفن همراه
هدهد می تواند خدماتی را به ایرانسل، همراه اول و رایتل ارائه دهد که به نوعی نام و خدمات این سه برند در اپ هدهد استفاده شود. مثلاً بخش اخبار جشنوارههای ایرانسل به طور مجزا در بخشی از اپلیکیشن اطلاع رسانی گردد.
۴-فروش اپلیکیشن
بعید می رسد این مدل برای این اپلیکیشن انتخاب شده باشد اما قطعاً اپلیکیشنهایی در این حوزه مورد توجه اپراتورهای تلفن همراه قرار می گیرند و حاضرند برای خرید این اپلیکیشن رقم های قابل توجهی را پرداخت کنند.
.قطعاً می توان مدلهای دیگر و خلاقانه تری برای درآمدزایی اپلیکیشن هدهد در نظر گرفت اما به نظر من، این چهار مدل به خصوص سه مدل اول، شانس بیشتری برای این موضوع دارند.
البته ممکن است از مدل ترکیبی نیز استفاده کرده و چند مدل درآمدزایی را اجرا نماید.
کسب و کار . کسب درآمد . ابزار ساخت اپلیکیشن . اپلیکیشن ایرانی . اپلیکیشن هدهد . درآمد زایی از اپلیکیشن . مدل درآمدزایی . مدل کسب وکار