فرصت سازی استارتآپی از بحران برای کسب درآمد
چگونه میتوان یک استارتآپ جاودانه شد؟
داستان پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز شرکت «ونمو»(Venmo) را میتوان بهحق داستانی افسانهای در دنیای استارتآپها دانست؛ داستانی که با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد و با تأسیس یک شرکت تکنولوژیکی که سرمایهی تأسیس آنها را والدین این دو جوان با وام گرفتن از بانک فراهم کرده بودند، ادامه پیدا کرد و پس از چند سال با فروش آن شرکت با معاملهای چند میلیون دلاری پایان پذیرفت؛ اما یاد و جایگاه ویژهی این شرکت شگفتانگیز تا سالها در ذهن کسانی که سودای ورود به دنیای جذاب استارتآپها را دارند، خواهد ماند.
صحبت از شرکت ونمو است که در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و جزو اولین شرکتهای پیشرو در زمینهی تکنولوژیهای مالی (fin-tech) بود که در حال حاضر از شکوفاترین حوزههای فناوری و کسبوکار در دنیا به شمار میآید. این شرکت در مدت کوتاهی پلههای ترقی را بالا رفت و آنقدر برای شرکتهای بزرگتر جذابیت پیدا کرد که توسط شرکت «برینتری»(Braintree) و سپس بهوسیلهی شرکت مشهور «پیپال»(paypal) خریداری شد؛ اما شرکت ونمو چه کرد و چه نوآوریهایی را ایجاد کرد که اینطور بین میلیونها نفر در دنیا طرفدار پیدا کرد و شرکتی مانند پیپال را وسوسه کرد تا میلیونها دلار برای خریداری آن بپردازد؟
ونمو در واقع یک کیف پول دیجیتالی است که با استفاده از آن، افراد اعم از خویشاوندان و دوستان میتوانند بهآسانی و با خیال راحت به همدیگر پول قرض بدهند و از همدیگر قرض بگیرند. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۵/۷ میلیارد دلار در سرتاسر جهان توسط این کیف پول دیجیتالی منتقل شد که ۱۷۵ درصد بیش از سال ۲۰۱۴ بود. رشد خیرهکنندهی ونمو در سال ۲۰۱۶ و پیش از واگذاری آن به پیپال نیز تداوم یافت طوری که در نیمهی نخست سال ۲۰۱۶ رشدی ۱۴۱ درصدی را در میزان پرداختهای فردبهفرد یا P2P خود به ثبت رساند. مجلهی تایم در سال ۲۰۱۶ ضمن ستایش از این شرکت، تأکید و توجه پیوستهی مدیران ارشد ونمو برای تداوم روحیهی خلاقیت و نوآوری در حوزهی پلتفرمهای دیجیتالی را ستود و چند مقاله در مورد علل موفقیت ونمو به چاپ رساند .
جالب است بدانید که بنیانگذاران ونمو یعنی «اندرو کورتینا» (Andrew Kortina) و «اکرام ماگدون اسماعیل » (Iqram Magdon- Ismaeil) در ابتدای کار این شرکت در سال ۲۰۰۹ آن را بهعنوان یک شرکت تکنولوژی موسیقی به ثبت رساندند که به کاربرانش این امکان را میداد تا متنهایی را برای گروههای موسیقی موردعلاقهشان بفرستند و در مقابل آهنگهای درخواستی خود را بهصورت ایمیل از آنها دریافت کنند و در این میان کارمزد ناچیزی هم بهواسطهی این ارتباط به ونمو پرداخت میکردند؛ اما پس از مدتی کوتاه و در پی اتفاقی که برای آنها در نیویورک افتاد، این دو جوان مبتکر و خلاق تصمیم گرفتند تا تغییر رویه بدهند و بهطور مستقیم وارد حوزهی فاینانس کسبوکار مالی شوند.
ماجرای آن اتفاق ازاینقرار بود که یک روز که ماگدون برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد کرد و همین مشکلات، جرقهای را در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند، به طور مثال،صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند یا کرایه تاکسیشان را پرداخت کنند.
بااینهمه آنها در ابتدای معرفی این اپلیکیشن جالب و کاربردی با مشکلات و موانع متعددی روبهرو بودند که در نهایت توانستند همهی آنها را از سر راه بردارند. یکی از مهمترین این موانع، تردیدهایی بود که اغلب کاربران در مورد معتبر بودن و قابلاعتماد بودن پرداختهای فردبهفرد یا P2P در ذهن داشتند؛ اما بنیانگذاران شرکت ونمو با کمک چند جوان مبتکر دیگر که با آنها همکاری میکردند، خیلی زود توانستند با اضافه کردن امکان ردیابی مسیر خرج شدن پولی که به دوست یا خویشاوندشان قرض داده بودند، به این اطمینان برسند که پول قرض دادهشان در جای درستی خرج شده است. این امکانات و موارد مشابه آن خیلی زود ونمو را از سایر سیستمهای P2P متمایز ساخت و مهمتر از آن، اینکه توجه و اطمینان سرمایهگذاران را نیز جلب کرد طوری که این شرکت توانست در سال ۲۰۱۰ بیش از ۲/۱ میلیون دلار سرمایه جهت قرض دادن به کاربران نیازمند از جانب سرمایهگذاران جذب کند.
آزادی کامل برای نوآوری
به گفته میشائیل واوگان، مدیر عملیاتی شرکت ونمو، یکی از رموز موفقیتهای چشمگیر این شرکت در فراگیر بودن فرهنگ خلاقیت و نوآوری در تمام تاروپود آن و آزادی بیحدوحصر کارکنان برای انتخابها و تصمیمگیریهای نوآورانه نهفته است. نماد اصلی حاکم بودن فرهنگ نوآوری در ونمو، برگزاری هفتهی «چالش» در هر فصل است که طی آن تمام کارکنان شرکت که در سال ۲۰۱۶ حدود ۲۰۰ نفر بودند، این امکان را پیدا میکنند تا ایدههای خلاقانه و نوآورانه خود را با دیگران در میان بگذارند و در صورت پذیرفته شدن ایدهشان، پاداشهای ارزشمندی را نصیب خود سازند. از سویی دیگر در شرکت ونمو خبری از سلسلهمراتب خشک و رسمی تصمیمگیری و اجرا نیست و هرکدام از تیمهای داخل شرکت میتوانند با پشت سر گذاشتن مراحل سادهی پیشنهاد و تصویب طرحهای پیشنهادی خود، خیلی زود به سراغ اجرای پروژههایی بروند که دوست دارند روی آنها کار کنند و این پروژهها را فوقالعاده میدانند.
مت همیلتون، مدیر ارشد محصولات در شرکت ونمو نیز در مورد علل اصلی موفقیت و پیشگام بودن این شرکت در بخش تکنولوژیهای مالی و پرداختهای فردبهفرد میگوید: «در شرکت ونمو روحیهی نوآوریطلبی در تمام ارکان موج میزند و نیازی نیست که ایدههای ناب و خلاقانه مدت زیادی در مسیر تبدیل شدن به محصول نهایی معطل بمانند.» مصداقی که او برای اثبات این مدعا بیان میکند، یکی از محصولات پرطرفدار شرکت یعنی« emoji »یا سرویس خودتکمیلی است که ایدهی اولیهی آن در جریان یکی از هفتههای چالش مطرح و فقط طی چند هفته به یکی از اپلیکیشنهای جذاب ونمو تبدیل شد. از سویی دیگر چرخهی حیات محصولات در شرکت نوآوری مثل ونمو بهطور واقعی کوتاه است و هر محصولی که به عقیدهی اکثر کارکنان و البته مشتریان و کاربران شرکت، عمر مفیدش را از دست بدهد و دیگر آن جذابیت سابق را نداشته باشد، بهسرعت از سبد محصولات و خدمات ونمو حذف میشود.
نمونهی بارز این امر را میتوان در حذف اپلیکیشن« Trust » مشاهده کرد که جزو اولین اپلیکیشنهایی بود که شرکت ونمو در ابتدای فعالیتش به جهانیان معرفی کرد و توجه چشمگیر کاربران را به خود جلب کرد اما خیلی زود و با ورود اپلیکیشنهای جدید به پیشنهاد کارمندان شرکت حذف شد و جای خود را به اپلیکیشنهای پیشرفتهتری داد که در جریان برگزاری هفتههای چالش شرکت مطرح شده بودند.
در سالهای کوتاهی که از عمر شرکت ونمو میگذرد، این استارتآپ موفق ثابت کرد که مدلی را به کار بسته است که میتواند موردپذیرش و الگوبرداری سایر شرکتهای نوپا و دانشبنیان شود و بسیاری از ناممکنها را امکانپذیر سازد. بنا به ادعای مدیران ونمو، نوآوری و ابتکار پیوسته از همان آغاز جزو «دیانای شرکت» بوده و هست و همین ویژگی ارزشمند است که موجب شده تا این شرکت بتواند خیلی زود پلههای ترقی و پیشرفت را طی کند و جایگاه مناسبی را در دنیای پرتکاپوی امروز که در آن توقف مساوی با افتادن و سقوط است، برای این شرکت فراهم آورد.
مسئله:
چگونه میتوان از یک بحران فرصت تجاری ساخت؟
راهحل:وژ
ماجرای رشد و موفقیت شرکت ونمو نمونهای کامل از تبدیل تهدیدات و بحرانها به فرصت است. ماجرای ورود این شرکت به حوزهی فاینانس کسبوکار مالی، این است که یک روز که یکی از مؤسسان این شرکت برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد نمود و همین مشکلات جرقهای در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی و یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند مثلاً صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند و یا کرایه تاکسیشان را پرداخت نمایند.
کسب درآمد . کسب و کار . درآمد استارت آپ .Venmo . استارتآپ موفق . پلت فرم دیجیتال . تبدیل بحران به فرصت . تکنولوژی مالی . فین تک . کیف پول دیجیتال . مت همیلتون . ونمو
مطالب مشابه درباره استارت آپ :
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
گرفتن وام بانکی برای راهاندازی شغل دلخواه
گام به گام تا «وام»
برای اینکه کسب و کاری را شروع کنید ؛ بعد از داشتن اطلاعات کافی و کاربردی دربارهی آن کار ، باید به تامین سرمایه هم فکر کنید.
ممکن است شما هم مثل خیلیها که اول راه هستند و سرمایهی زیادی برای راه انداختن شغل مورد علاقهاشان ندارند دنبال این باشید که چطور میتوانید بدون قرض گرفتن از دوست و آشنا، پولی را تامین کنید و کار مورد علاقهتان را راه اندازی کنید.
وام گرفتن در نظر خیلیها شبیه یک غول بی شاخ و دم است که گذشتن از سد آن ممکن نیست. در این گزارش به شما میگوییم که برای داشتن شغل مورد علاقهاتان چطور و از کجا وام بگیرید تا بتوانید وارد دنیای کار بشوید.
«محمدرضا نورشید» کارشناس خدمات بانکی اطلاعات خوبی را در این باره به شما میدهد.
کارگاه کوچک زودبازده
برای گرفتن وام، «زمان» و «قوانینی» که در آن بازه تعریف میشوند نقش مهمی دارند. به همین خاطر بهتر است اطلاعاتتان را برای گرفتن وام به روز کنید تا به مشکل برنخورید.
«از سال ۸۴ بانکها شروع کردند به پرداخت وام به کارگاههای کوچک و زودبازده. طرحی که تا مدتی خیلی مطرح بود و افراد زیاد هم این وام را گرفتند؛ درست شبیه به وام خود اشتغالی. این طور وامها را به نام «وامهای متغیر» میشناسند، یعنی در یک سالی میآیند و بودجهای به یک بانک میدهند و برای آنها اعتباری تعیین میکنند که البته به شعبههای خاصی هم بر اساس اولویت و شرایطی که دارند تعلق میگیرد.
این وام ها طی فراخوان اعلام می شوند و افراد برای گرفتن آنها مراجعه میکنند.
طبیعتا بعد از تمام شدن بودجهی مورد نظر، دیگر خبری از آن وامها نیست، به همین خاطر نمیشود روی این وامها برای کل سال حساب کرد، ممکن است در یک ماه یا یک فصل، این وامها وجود داشته باشند و در یک وقت دیگر نه.
اما وقتی استقبال مردم از این کارگاههای کوچک زودبازده یا همان مشاغل خانگی بیشتر شد،موسساتی به وجود آمد به نام هایی با همین مضمون، که به کارآفرینی مربوط میشود و به افرادی که قصد ایجاد شغل برای خودشان و افراد دیگر را دارند، وامهایی با سود کم پرداخت میکنند تا بتوانند کسب و کارشان را رونق بدهند و آن را شروع کنند.
برای استفاده از این وام ها میتوانید طرح کاری که مد نظر دارید را بنویسید و آن را برای موسسات مالیای که از کارآفرینی حمایت میکنند ببرید؛ آنها با توجه به اینکه شغل شما در چه زیر گروهی تقسیم میشود کف و سقف وامی را که میتوانید دریافت کنید به شما اعلام میکنند و شما با توجه به شرایط و موقعیتی که در بازپرداخت وام برای اقساط آن دارید یکی از وامها را انتخاب میکنید و بعد از انجام پروسهی اداری و معرفی ضامنهای مورد نیاز، وام را دریافت میکنید.»
به وامها «نه» نگویید
معمولا اکثر افرادی که میخواهند برای خودشان کاری را راهاندازی کنند جوان هستند و سرمایهی زیادی در دسترس ندارند، بی شک برای اینکه استارت کارشان را بزنند به وام نیاز دارند. «شاید خنده دار به نظر برسد اما در شرایطی که واقعا به پول احتیاج دارید هر وامی که به فکرتان میرسد را بگیرید چون واقعا پیدا کردن موسسات و بانکهایی که صرفا برای کارآفرینی وام میدهند سخت است.
در این شرایط برای مثال میتوانید وام خودرو بگیرید، بعد خودرو را بفروشید و با پول آن، کارتان را شروع کنید. راه دیگری که میتوانید از آن برای گرفتن وام اقدام کنید، وام سند ملک است، در این نوع وامها ، معمولا بانکها تا حداکتر ۷۵درصد ارزش ملک روی سند آن وام میدهند که بسته به قوانین داخلی بانک این میزان متغیر است. این یکی از راحتترین نوع گرفتن وام است. البته اگر سند ملک شما تجاری باشد چند مرحلهی اضافهی دیگر هم دارید. صاف کردن بدهیها، پرداخت بیمهی احتمالی و مخارج این چنینی. در گرفتن وام با سند ملک، باید این را هم در نظر بگیرید که صرفهی اقتصادی برای شما داشته باشد. به قول معروف ببینید که با وجود هزینههای بالای انتقال و جا به جایی سند میارزد که برای گرفتن وام اقدام کنید یا نه.
برای گرفتن این نوع وام ، باید اول سند را به نام بانک مورد نظر بزنید و تا زمانی که اقساط آن را پرداخت کنید سند در رهن بانک باقی میماند. به همین دلیل در برخی از ملکهایی که متراژ یا قیمت بالایی دارند این هزینههای جابه جایی ،گاهی چند ده میلون تومان میشود. راه معمولتری هم که برای گرفتن وام وجود دارد؛ «سپرده گذاری» است.
شما میتوانید با گذاشتن مبلغی در بانک با توجه به نوع سود و شرایط آن، تا چند برابر پولی که سپرده گذاری کردهاید وام بگیرید که در این مورد بهتر است چند بانک را با هم مقایسه کنید و شرایط آنها را بسنجید و گزینهی بهتر را انتخاب کنید،در این مورد تا زمان مشخصی پولتان را در بانک میگذارید و تا مدت زمان اعلام شده امکان برداشت آن را ندارید، بعد از آن زمان، میتوانید روی پول خودتان وام دریافت کنید.
البته این مسئله را در نظر داشته باشید که قبل از سپرده گذاری، شرایط دریافت وام را به صورت دقیق از مسئول وام بپرسید. چون گاهی وقتها افراد تا یک سال و حتی بیشتر ، سرمایهی خود را به هوای گرفتن وام در بانک میگذارند و حتی امتیازشان به گرفتن وام هم میرسد اما در مرحلهی داشتن ضامن یا بازپرداخت آن دچار مشکل میشوند و شانس گرفتن وام را از دست میدهند.
اگر هیچ کدام از این راهکارها به کارتان نمیآید و نمیتوانید انجامشان دهید سراغ آخرین راه بروید. میتوانید به بانکی که در آن حساب دارید مراجعه کنید و بگویید به وام نیاز دارید، با توجه به مبلغ وام و توان شما در بازپرداخت اقساط، خود بانک، وامهایی را به شما معرفی میکند که ممکن است شما از وجود آنها اطلاعی نداشته باشید. به همین خاطر، این راه برای خیلیها همیشه یک جواب خوب داشته است.
ضامنها باید چه شرایطی داشته باشند؟
تمام بانکها، موسسات و موسسات قرض الحسنهای که وام میدهند برای ضمانت بازپرداخت آن به ضامن نیاز دارند که با توجه به نوع وام، مبلغ و جایی که از آن وام میگیرید شرایط ضامنها تغییر میکند. « برای گرفتن وامها معمولا به ضامنهایی که کارمند یا بازنشستهی دولت باشند نیاز دارید، آنها افرادی هستند که خیال بانک را راحت میکنند که حقوق ماهیانه و دریافتی سر وقت دارند.
برای گرفتن وام با فیش حقوقی و یا فیش کسر از حقوق، مبلغ وام است که تعداد ضامن را مشخص میکنند و گاهی اوقات برای گرفتن وام به دو نفر یا بیشتر ضامن نیاز است که باید قبل از اینکه نوبت وام شما برسد ضامن ها را پیدا کرده باشید، برخی از بانکها بازهی زمانی خاصی برای پرداخت وام دارند و اگر آن زمان بگذرد نوبت وام شما هم از بین میرود.
پس از قبل به فکر آماده کردن ضامنها، مدارک آنها و مدارکی که خودتان باید ارائه کنید باشید تا معطل و درگیر این پروسه نشوید.
در برخی از موارد میتوانید با جواز کسب، وام مورد نظرتان را بگیرید. جواز کسب در بین کاسبان و بازاریها اعتبار مهمی به حساب میآید و به همین خاطر، برخی از بانکها این سند را به عنوان ضمانت بازپرداخت وام قبول میکنند که بسته به نوع جواز و محل کسب ، میتواند ضمانت ارقام مختلف وام را داشته باشد.لکتمامی این موارد در چارچوب قانون است اما اینکه چرا برخی بانکها بعضی از این ضمانتها را قبول نمیکنند به سلیقهی مدیر آن بانک بستگی دارد، البته این نوع ضمانت ها برای رقمهای معمول است که معمولا زیر ۵۰ میلیون تومان هستند. اما از یک رقمی بالاتر، سند یا ضامن به تنهایی نمیتوانند برای بازپرداخت وام کافی باشند.
خوشحساب باشید
برای مثال اگر کسی بخواهد یک وام ۵۰ میلیونی و بالاتر بگیرد به طور معمول باید ماهیانه دو میلیون تومان قسط آن را پرداخت کند، برای گرفتن این وامها، شرایط ضمانت و بازپرداخت کمی سختتر میشود که باید قبل از درخواست وام ، تمامی اطلاعات آن را از بانک مربوطه دربارهی ضمانت وجه و شرایط ضامن ها بگیرید و بعد از فراهم کردن آن، برای گرفتن وام اقدام کنید.
معمولا برای گرفتن وام با این ارقام، برای هر ده میلیون تومان، به یک ضامن نیاز است، یعنی هر یک ضامن متعهد شود که بتواند اقساط کل وام را پرداخت کند.
با این حساب ، برای وام ۵۰ میلیون تومانی پنج ضامن نیاز است که حقوق دریافتی ضامن بیش از دو میلیون تومان بوده و کارمند دولت باشند.
البته این مسئله ،کار را کمی مشکل میکند به همین خاطر است که پیشنهاد میکنم تا میتوانید از انواع وامها مانند وام ماشین، خرید خودرو، مسکن و… استفاده کنید که شرایط بازپرداخت و ضمانت آن راحتتر باشد.»
اگر در پرداخت وامهایتان خوش حساب باشید، بانکها راحتتر به شما وام میدهند و اطرافیان هم راحتتر ضامن شما میشوند. پس این اصل را فراموش نکنید.
به کسب و کارهای حوزهی دانش بنیان راحتتر وام تعلق میگیرد
برای متخصصها
با پیشرفت علم و وارد شدن تکنولوژیهای مختلف به زندگی، شکل و شمایل کار کردن هم تغییرات زیادی کرده است. بسیاری از کسب و کارهای نوپا و تازه رشد کرده کارهایی هستند که بر پایهی همین نرمافزارهای دنیای مجازی بنا شده اند که میتوانیم با لمس صفحهی تلفن همراهمان به آنها دسترسی پیدا کنیم. «در مورد وام گرفتن برای ایجاد شغل و راه انداختن کسب و کار، یک اصل نانوشته وجود دارد؛ افرادی که در این کار هستند به خوبی از آن اطلاع دارند و میدانند که به کسب و کار شروع نشده ، وامی داده نمیشود. یعنی شما در مرحلهی اول باید برای شروع کارتان یک برنامه مشخص داشته باشد و با یک هزینه ی حداقلی هم که شده چارچوب کارتان را پیدا کرده باشید و بعد بتوانید برای گسترش آن اقدام کنید.
به احتمال زیاد اسم کسب و کارهای دانش بنیان به گوشتان خورده باشد. مشاغلی که بر پایهی تولید کالا نیستند و افراد دارای تخصص و تحصیلکرده در آن به تولید محتوا مشغول هستند و بیشتر در زمینههای مشاورهای، فناوری و برنامه ریزی کار میکنند. این مشاغل به دلیل جدید بودن و مورد حمایت دولت بودن به راحتی و بیشتر میتوانند از موسسات مختلف وام بگیرند که معروفترین آنها صندوق نوآوری وشکوفایی است که تحت نظارت مستقیم نهاد ریاست جمهوری است و میتوانید با نوشتن طرح توجیهی خود به این مراکز مراجعه کنید و وام خود را راحتتر دریافت کنید».
کسب درآمد . مدل کسب و کار . گرفتن وام بانکی . شرایط ضامن وام کارآفرینی . گرفتن وام برای کار . وام با بازپرداخت کم . وام بانکی . وام خوداشتغالی . وام خودرو . وام سند ملک . وام کارآفرینی . وام کارگاه های زودبازده . وام کسب و کار . وام موسسات قرض الحسنه
مطالب مشابه تامین سرمایه کسب و کار:
سرمایه و زمان لازم برای موفقیت در کسب و کار آنلاین
اهمیت سرمایه گذاری گروهی برای کسب و کارهای کوچک
راههای کسب درامد و ثروت بدون سرمایه
تبدیل ریسک به استراتژی پولساز و کسب درآمد
در سال ۲۰۰۸، در اوج رکود جهانی، شرکت خودروسازی هیوندا مانند سایر شرکتهای اتومبیلسازی از رکود شدید در فروش وسایل نقلیه متضرر شد. مصرفکنندگان ترسان از بیکاری وحشتزده از سقوط ناگهانی ارزش خانههای خود، دیگر انگیزهای برای خریدهای گرانقیمت که بازپرداخت آنها سالها طول میکشید نداشتند. اکثر شرکتهای خودروسازی یک طرزفکر تدافعی اتخاذ کردند و با کم کردن تولید و کاهش برنامههای آینده رشد به بحران اقتصادی واکنش نشان دادند.
اما شرکت خودروسازی هیوندا ایده متفاوتی داشت. پس از تحلیل آنچه به مشتریان بالقوه انگیزه میداد و آنچه آنها را از خرید باز میداشت، تیم مدیریتی این شرکت خودروسازی با برنامهای به نام Hyundai Assurance تحول بزرگی ایجاد کرد؛ برنامهای که حاوی یک نکته ساده و قابلتوجه بود: از ما اتومبیل بخرید و اگر شغلتان را از دست دادید، ما آن را دوباره از شما خواهیم خرید و این مساله هیچ اثر منفی بر امتیاز اعتباری شما نخواهد داشت.
طی هفتههایی که صرف توسعه این ایده شد، هیوندا تبلیغات زیادی کرد و باعث شد تا این برنامه رشد پیدا کند. هیوندا با اندکی خلاقیت، به مشتریان بالقوه خود نشان داد که با وجود اقتصاد نامطمئن، اطمینان کافی دارد تا بهجای مخاطره، یک «پوشش ریسک» به مشتریان خود ارائه دهد. به گفته جان کرافیک، رئیس سابق هیوندا و مدیر ارشد اجرایی فعلی برنامه خودروهای خودران گوگل، هیوندا بهجای تسلیم شدن در برابر رکود، از اضطراب و تشویش بازار به بهترین شکل استفاده کرد.هیوندا توانست این دوره دشوار را هدایت کند؛ چرا که این شرکت با یک روش منحصربهفرد با ریسک مواجه شد. این شرکت خودروسازی بهجای اینکه با کاهش موجودی، بیکار کردن خطوط تولید و تعدیل نیرو، صرفا ریسک از دست دادن کسبوکار را در دوره رکود مدیریت کند، یک استراتژی فروش طراحی کرد که تمرکز آن روی نوسانی بود که ریسک ایجاد میکرد.
ما این استراتژی را «مزیت نااطمینانی» مینامیم. رهبران شرکتی در این استراتژی، با فعالیتهای هدفدار و برجسته به سوی فرصتهای جدید بازار، تغییرات نوآورانه ایجاد میکنند. بسیاری از شرکتها با یک چارچوب تاکتیکی بر مبنای مدیریت پیامدهای بالقوه (همانطور که در عبارت منفعلانه «مدیریت خواهیم کرد» وجود دارد) با ریسک مواجه میشوند؛ اما این نگرش بدون محافظت در برابر بزرگترین ریسکها (ریسکهایی که ناشناخته هستند) ممکن است دیوارهای محافظ بزرگتر ایجاد کند. مزیت نااطمینانی مسالهای متفاوت است: یک استراتژی که مدیران را به درک ناشناختهها بهعنوان متمایزکننده بازار و فرصتی برای ارائه راهحلهای نوآورانه وادار میسازد؛ راهحلهایی که برای مشتریان، سرمایهگذاران، شرکای استراتژیک، تنظیمکنندگان و رقبا جذاب است. بهطور خلاصه، مزیت نااطمینانی چیزی ورای معنای معمول مدیریت ریسک است؛ تا بدون دستپاچگی ارزش جدید و پایدار ایجاد کند؛ به عبارت دیگر، جستوجوی روشهایی برای دستیابی به بهترین پیامد از میان بدترین آنها.
این ایده که میتوانید نااطمینانی را به مزیت تبدیل کنید، حداقل به سال ۱۹۲۱ بازمیگردد که کتاب «ریسک، نااطمینانی و سود» نوشته فرانک نایت نوشته شد و یک چارچوب تئوریک ایجاد کرد. نایت، یکی از موسسان دانشکده نئوکلاسیک شیکاگو، عدم اطمینان را بهعنوان موقعیت برخورد با ریسکهایی تعریف کرده است که قادر به اندازهگیری یا پیشبینی نیستند. به عبارت دیگر، نهتنها داراییهای خود را در معرض ریسک میگذارید، بلکه بیان اینکه با چه مقدار ریسک مواجهاید نیز غیرممکن است.
اما طبق نظر نایت، این نوع از نااطمینانی برای وجود سود، ضروری است. اگر از پیش میدانستید که با چه مقدار ریسک روبهرو بودهاید، پس رقبای شما نیز قادر به چنین کاری بودند. هر بار که شما یک مزیت رقابتی بهدست میآورید، فرد دیگر میتواند راهی برای رقابت در زمینه مشترک بیابد. بنابراین، اگر بهعنوان یک مدیر ارشد اجرایی یا رهبر خلاق، به دنبال ورود نااطمینانی بهعنوان یک استراتژی در کار هستید، باید دیدگاهی مانند نایت را بپذیرید. توانایی شما در شناسایی فرصتهای پنهان در نیروهای مخل و سپس استفاده از آنها برای تمایز شرکتتان از رقبا، بهترین منبع خواهد بود. عدم اطمینان خاصی که با آن مواجهاید، ممکن است از تشویش در بازار (همانطور که برای هیوندا اتفاق افتاد) یا از یک بحران ناگهانی ناشی شود. عدم اطمینان میتواند یک دارایی باارزش باشد.
تبدیل نااطمینانی به ارزش
در دورانی که همه کسبوکارها باید آماده مقابله با تروریسم، حملات سایبری، شکست شرکا، بلایای طبیعی، تصادفات، فجایع محیطزیستی و فروپاشی بازار باشند، اینکه شرکتها بخواهند بهجای پذیرش غیرمنتظرهها، روی ایجاد حفاظ در مقابل آن تمرکز کنند، قابلدرک است. همه این استراتژیهای مدیریت ریسک، که برای حداقل کردن تلفات در نظر گرفته میشوند، به آسانی از یک شرکت به شرکت دیگر تکرار میشوند؛ اما هیچ جنبه مثبت رقابتی ارائه نمیدهند.
در واقع، مدیریت ریسک سازمانی بهعنوان یک سلاح استراتژیک شکست میخورد؛ چرا که این نوع مدیریت از اساسیترین جنبه از چشمانداز کسبوکار غافل است: بازار.یک برنامه مدیریت ریسک، شناسایی فرصتهای منحصربهفردی که همراه بینظمی و آشوب است را دشوارتر میسازد. در این محیط، آیا سرمایهگذاریهای شما در مدیریت ریسک که عمدتا هدف داخلی دارد، به سوی حفظ ارزشهای سازمانی است؟ اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت است، پس شرکت شما به فرصتهای نااطمینانی بیتوجه است. شما میتوانید از طریق ریسکهایی که شرکتتان اخذ میکند راهی بهتر برای تمایز خودتان بیابید.
یکی از نویسندگان این مقاله به نام لری لینچ، دریافت که چگونه یک شرکت میتواند تفکر و شیوه عمل خود را توسعه دهد؛ عاداتی که میتواند آن را قادر به بهرهمندی از مزیت نااطمینانی سازد. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ و تنها چند سال پس از بحران پسانداز و وام که در آن بیش از هزار بانک ورشکست شدند، در گروههای عملیاتی، تکنولوژی و استراتژی ریسک در بانک Chase Manhattan کار میکرد. تعدادی از بانکهای بزرگ دیدگاه جدیدی نسبت به ریسک اتخاذ کردند و رهبران Chase نااطمینانیهای مرتبط با فعالیتهای مختلف بانکی شامل خدمات گسترده بانکداری الکترونیک و انتقال وجوه را مورد بررسی قرار دادند.
با مجهز شدن به دانش قویتر، آنها میتوانستند محصولات جدیدی را معرفی کنند. این بانک همچنین پلتفرمی ایجاد کرد که بهواسطه آن فروشها، توسعه محصول و پرسنل نوآور میتوانند به آسانی اطلاعات ریسکها را در نقاطی مانند بازارهای نوظهور، بانکداری عمده و خصوصی و مشاور املاک مدیریت کنند؛ بنابراین هر فرد دخیلی میتواند از دیگری بیاموزد و سرمایهگذاری و استراتژیهای خدمات خود را بهبود بخشد.تجربیات ما با شرکتهایی که از نااطمینانی مزیت بهدست میآورند نشان داده است که منافع بهدست آمده را میتوان به دو دسته گسترده تقسیم کرد.
۱- درآمدها و فرصتهای رشد جدید.
بهترین مثال برای این مورد شرکت AstraZeneca در چین است. چند سال گذشته برای شرکتهای دارویی خارجی که در بزرگترین بازار جهان فعالیت میکنند، سالی دشوار بود. دولت آمریکا شماری از شرکتها با پزشکان رشوهگیر را به نقض «قانون اقدامات فسادآلود خارجی» متهم کرد. اما زمانی که دولت چین سختگیریهای خود را شروع کرد و در سال ۲۰۱۴ جریمهای قریب به ۵۰۰ میلیون دلار بر شرکت GlaxoSmithKline (شرکت دارویی انگلیسی) اعمال کرد، این سختگیریها یک علامت واضح برای بازیگران صنعت بود؛ علامتی که میگفت دستورالعملهای کسبوکار در آنجا در حال تغییر است.
در پاسخ شرکتهای دارویی غربی در چین در بهترین حالت با احتیاط پیش میرفتند و در بدترین حالت عقبنشینی میکردند. داراییها فروخته شدند، تعدیل نیروها اعلام شد و تجدیدسازمان در مقیاس وسیع انجام شد.اما AstraZeneca در میان شرکتهای جهان نگرش متفاوتی اتخاذ کرد. این شرکت کمپین استراتژیکی را شروع کرد تا بداند که از نااطمینانی ناشی از عملکرد دولت چین چه مزیتهایی بهدست میآید.
برای تحقق این امر، AstraZeneca بهترین استعدادهایی را که رقبایش اخراج کرده بودند، استخدام کرد و از این افراد متخصص در بازار چین و برای تحلیل روشهای بالقوه برای سودآوری استفاده کرد. بهطور خاص این شرکت پیوستگی استراتژیک با WuXi AppTec، تولیدکننده چینی دارو، را گسترش داد و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار در تسهیلات جدید (داروهای بیولوژیک پیشرفته که از سلولهای زنده ساخته شدهاند) سرمایهگذاری کرد. بیولوژیکها اساس بسیاری از داروهای بسیار موثر هستند و دولت چین میخواست تا این حوزه پرمنفعت را بهطور جدیتر دنبال کند. نتیجه سرمایهگذاریهای AstraZeneca در چنین مشارکتهایی، با بلوغ بازار داروی چین، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
۲- بازدهی بالاتر در تخصیص منابع متمرکز بر ریسک، اصولا از هدفگذاری موثرتر زمان و سرمایه موجود در نااطمینانیها ناشی شده است و میتواند مستقیما بر مدل کسبوکار تاثیر بگذارد.چون تیمهای مدیریت ریسک در اکثر سازمانها بهعنوان ماموران عملیاتی خدمت میکنند و نه تسهیلکنندگان استراتژیک، مسوولیت بازتعریف و تجزیه و تحلیل ریسک برعهده مدیران کسبوکار است و زمانی که Rockwell Automation (یک تولیدکننده تجهیزات صنعتی) از سال ۲۰۰۷ ایده را آغاز کرد، این ایده در مرکز ارزیابی عرضهکنندگان بود. تا حدی تلاشهای مدیریت ریسک این شرکت همیشه این احتمال را در نظر میگرفت که عرضهکنندگان قطعات یا مواد خام با برخی رخدادهای غیرمنتظره در معرض خطر هستند، اما Rockwell با هزاران شرکت در شبکه خود، تمایز اندکی بین شرکای حتمی و کوچکتر ایجاد کرده است. تیم مدیریتی آن نه اثری قوی بر اینکه کدام شرکا بیشترین ریسک را متحمل میشدند داشت و نه اینکه کدام یک نسبتا از اختلال در امان بودند (بهعنوان مثال از بلای طبیعی یا یک رویداد سیاسی و اقتصادی).
رهبران این شرکت تصمیم گرفتند تا با انجام یک تحلیل کامل این موقعیت را تغییر دهند. Rockwell پس از شناسایی ضروریترین عرضهکنندگان و رتبهبندی آنها بر مبنای مقیاس ریسک، یک استراتژی در پیش گرفت تا از نوسان ریسک مربوط به برخی شرکتها منفعت کسب کند. برخلاف انتظار، اگر عرضهکنندگان شکست میخوردند، زنجیره ارزش Rockwell متضرر میشد. بنابراین، Rockwell منابع گستردهای (انسانی و مالی) را اختصاص داد تا از این عرضهکنندگان مهم حمایت کند؛ به این شکل که برای اولین بار پیوندهای نزدیکی با آنها تشکیل داد.نتیجه این امر مزیت غیرمنتظرهای بود: حلقه نوآوری. جلسات و بحثهای مکرر در مورد روشهایی برای بهبود عملیات و طراحیها، منجر به جمعآوری ایدههای جدید برای محصولات و اجزا و کارآیی شد. این عوامل سرانجام به هر دو جنبه معادله «سازنده تجهیزات اصلی/ عرضهکننده» کمک کرده است. این تلاش در نهایت، نگرشی که از ریسک هراس دارد را به یک شبکه آزاد از شرکتهای گروهی تبدیل کرد.
از تئوری تا عمل
اگر میخواهید کار مشابهی در سازمان خودتان انجام دهید، میتوانید با هدایت کردن اعمال و حرفهای خود و ارائه پیامی واضح و مختصر برای هر فرد در سازمانتان شروع کنید. پیام موردنظر این است که شما با نااطمینانیها مواجهاید و از آنها برای القای نوآوری استفاده میکنید. افراد در هر سطحی از سازمان، بهجای ترس از واکنش مدیریت، باید باور کنند که اگر به مدیرانشان امکان شناخت علل مشکلات و ارائه ایده برای راهحلها یا جایگزینهای تاکتیکی را بدهند، مورد پاداش قرار خواهند گرفت.
این تقاضا برای دیدگاهها و ایدهها، فرصتهایی برای کارشناسان در شرکت فراهم میکند. آنها بخشی از جلسات مربوط به رشد سازمان میشوند و بهترین دانش و مهارت خود را ارائه میدهند؛ چرا که این کار تمرینی است که با ماهیت بشر متناسب است (اینکه هر فردی میخواهد در امور مربوطه دخالت داده شود).پس از اینکه در مسیر رشد قرار گرفتید، چالشها ادامه مییابند. افراد در سراسر شرکت شما باید با یکدیگر کار کنند تا از عمیقترین توانمندیهای کسبوکار، شامل دانش و استعدادهای گوناگون و بزرگترین شایستگیها (مانند مدیریت دادهها و تجزیه و تحلیل، ابزارهای بصریسازی(visualizing tools)، توسعه محصول و مهارتهای برندسازی) استفاده کنند تا نگرش جدید شما به ثمر برسد.
توسعه این نوع از فرهنگ شرکتی آسان نیست؛ اما میتواند محقق شود. این نوع فرهنگ رهبران نوآور در جایگاههای ارشد شرکتی ایجاد میکند؛ رهبرانی که میتوانند شرکتهای خود را در مسیرهای خلاقانه و غیرمعمول هدایت کنند.
این نگرش برخلاف طرزتفکر اکثر مدیران ریسک است؛ مدیرانی که عموما عهدهدار حفظ وضع کنونی بودهاند. آنها درک خواهند کرد که مزیت نااطمینانی راهی برای افزایش اهمیت آنها در سازمان ارائه میدهد، اما ممکن است آنها در صورت نبود ریسک در شرایط فرصتهای استراتژیک، نگران باشند که در حاشیه قرار بگیرند.بهطور خلاصه، اگر شما یک مدیر ارشد هستید، نمیتوانید بهطور کامل ریسک را در خلال پارامترهای منابع رقابتی کنترل کنید. انجام این کار یک اشتباه است.
بلکه باید نااطمینانیها را کشف کنید و از آن بهره ببرید. اگر بتوانید آنچه در بازارها غیرقابلپیشبینی و برای رقبای شما ناشناخته است را بشناسید و آن را در جلسات استراتژیک رشد وارد کنید؛ آنگاه در مقابل رقبایی که هنوز ریسک و نااطمینانی را بهعنوان تهدید میبینند موفق خواهید شد. نکته آخر آنکه رهبران خلاق از ریسک کردن نمیهراسند؛ آنها ریسک را به یک استراتژی پولساز تبدیل میکنند.
کسب درآمد . پول ساز. کسب و کار . استراتژی . استراتژی پول ساز . پذیرش ریسک . تحلیل بازار . تمایز در بازار . کسب و کار . مدل کسب و کار . مزیت نااطمینانی
گیاهان دارویی، کسب و کار و صنعتی پول ساز
هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
شاخهی زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد.
بر اساس اعلام رسمی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ایران ظرفیت تجارت ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلاری از محل تولید گیاهان دارویی را دارد. صنعت گیاهان دارویی در کشورمان با تکیه بر دانش بومی مدتی است که محل سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی شده است. گیاهان دارویی کشورمان نیز با رشد قابلتوجه در سالهای اخیر بیشتر نیاز به تکمیل زنجیرهی کشت و صنعت دارند. بذر و نهال یکی از مهمترین نهادههای این محصولات هستند که میتوان با روشهای مختلف کشت مانند کشت بافت، بیوتکنولوژی و حتی نانو، تحولاتی شگرف در تولید این محصولات و تجاریسازی آنها به وجود آورد. با استفاده از کشت بافت، محصولاتی را که در حال انقراض هستند یا در برخی مناطق به دلیل تغییر اقلیم توانایی ادامه رشد ندارند، میتوان حفظ کرد.
البته تولید عصاره و اسانس با مصارف مختلف از سوی کارخانههای میانی و صنایع پاییندستی حلقههای دیگر این زنجیره را تشکیل میدهند. با توجه به گردش مالی دو تریلیون دلاری زیستفناوری در جهان، میتوان این حوزه را در شاخههای مختلفی مانند گیاهان دارویی بسط و گسترش داد. بر اساس آمارهای اعلامشده، شاخه زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد. در سالهای اخیر با بهرهگیری از این دانش محصولات متنوعی در حوزهی گیاهان دارویی تولید و به مرحلهی تجاریسازی رسیده است. به گزارش بانک جهانی، تجارت گیاهان دارویی در جهان در سه دههی گذشته تنها پنج میلیارد دلار بود که هماکنون گردش مالی این بازار حدود ٢٠ برابر شده و به ١٠٠میلیارد دلار رسیده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ٢٠۵٠ گردش مالی این بازار به ۵٠٠میلیارد دلار برسد. در این میان ٣٠ کشور جهان در عرصهی تجارت گیاهان دارویی رقابت جدیتری دارند. چین، هند، مالزی و کشورهای آفریقایی از جمله رقبای بزرگ بازار جهانی گیاهان دارویی محسوب میشوند. مرکز تجارت جهانی گیاهان دارویی در آلمان قرار دارد، زیرا این کشور بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان گیاهان دارویی در جهان به شمار میآید و با فرآوری مادهی خام اولیه، ارزشافزوده خیرهکنندهای به جیب میزند.
در این میان ایران در حال حاضر سالانه حدود ۶٠٠میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی دارد. با توجه به اینکه زعفران از دیرباز یکی از استراتژیکترین محصولات تولیدی کشور بوده است، سهم زعفران بهتنهایی ٢۵٠ تا ۴۵٠میلیون دلار و سهم گل محمدی در این بازار ۴٠ تا ۵٠میلیون دلار از میان ۶۰۰ میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی به شمار میآید. البته در بین انواع گیاهان دارویی، صادرات گل محمدی رشد قابلتوجهی داشته است و هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
در حال حاضر سهم مصرف داروهای گیاهی در ایران به بیش از پنج درصد رسیده و گردش مالی در این زمینه حدود ۳۹۰ میلیارد تومان است. البته اگر دمنوشها و اسانسها را نیز حساب کنیم، گردش مالی به ۴۰۰ میلیارد تومان میرسد. همچنین بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صادرات داروهای گیاهی، دامی و انسانی به کشورهای مختلف نیز داریم و شرکتهای معتبر بسیاری در این زمینه مشغول به کار هستند.
در حال حاضر بیش از ۹۵ شرکت دانشبنیان در حوزهی گیاهان دارویی، داروهای گیاهی و فرآوردههای طبیعی طب سنتی فعالیت میکنند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در حیطهی داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد. همچنین ارائه بیش از دو هزار و ۱۰۰ محصول فناورانه در زمینهی گیاهان دارویی و فرآوردههای طبیعی نشان از حرکت شرکتها به سمت تولید صنعتی محصولاتشان دارد.
به گزارش فائو، سطح زیر کشت گیاهان دارویی در کشورهای چین، آمریکا و کانادا از ۳۹۳ هزار هکتار در سال ۱۹۷۰، به سه میلیون و دویست هزار هکتار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. ارزش اقتصادی گیاهان دارویی در کشورهای پیشرفته از ۱۳۲ میلیون دلار در سال ۱۹۷۶، به ۳۵۵میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. بر اساس آمارهای جهانی گردش گیاهان دارویی در صنایع داروسازی با استفاده از ترکیبات با منشأ گیاهی ۳۵ میلیارد دلار و در صنعت عطرسازی ۴۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اعلام رسمی ستاد فناوری گیاهان دارویی در کشور، گردش مالی گیاهان دارویی در صنعت تولید داروهای مکمل ۱۶ میلیارد دلار، علوم و فنون بهداشتی ۱۲ میلیارد دلار، شیرینکنندههای طبیعی ۸/۵ میلیارد دلار و صنعت تولید دمنوشها هفت میلیارد دلار در جهان است. ایران از ۱۳ اقلیم شناختهشده در دنیا، دارای ۱۱ اقلیم است و همچنین هشت هزار گونه گیاهی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۷۳۰ گونه، انحصاری و منحصر به سرزمین ایران است. ستاد فناوری گیاهان دارویی اعلام کرده است که تاکنون ۲۳۰۰ گونهی گیاهی دارای ترکیبات باارزش و واجد شرایط برای ورود به صنعت شناسایی شده است. آمارهای رسمی معاونت علمی ریاست جمهوری نشان میدهد که تعداد فرآوردههای طبیعی از ۴۷۷ قلم در سال ۸۷، به ۲۲۹۷ قلم دارو و فرآوردههای طبیعی تا پایان سال ۹۴ رسیده است و بر اساس افق ۱۴۰۴ باید این تعداد به ۴۱۱۵ قلم افزایش یابد. سطح زیر کشت دیم گیاهان دارویی ۱۰۴ هزار و ۸۱۸ هکتار است که این میزان باید تا افق ۱۴۰۴ به ۵۳۰ هزار و ۵۶۰ هکتار افزایش یابد. بر اساس پیشبینیهای انجامشده باید درآمد صادرات گیاهان دارویی کشور تا سال ۱۴۰۴ به پنج میلیارد دلار برسد.
جدول زیر مهمترین محصولات تجاریشده در صنعت گیاهان دارویی در دو سال اخیر را نشان میدهد.
نام محصول | توضیحات
|
ژل موضعی دنتیکید | داروی دنتیکید، اولین مسکن صد درصد گیاهی رویش دندان کودک است. مواد تشکیلدهندهی این ژل موضعی عصارهی بابونه، عصارهی مریمگلی و پرو ویتامین B5 است |
لیورسیل (Liversil) | این محصول داروی گیاهی درمان دیابت است. لیورسیل در پایین آوردن قند خون در دیابت نوع ۲ و درمان بیماریهای التهابی کبد و کبد چرب هم تأثیرگذار است. |
آنژی پارس | داروی آنژی پارس برای درمان زخم پای بیماران دیابتی با منشأ گیاهی تولید شده و قادر است با درمان زخمهایی که در مراحل پیشرفته نیستند، از وخیم شدن وضعیت زخم جلوگیری کند. با این کار علاوه بر تسریع روند بهبود و کاهش هزینهها، احتمال قطع عضو نیز کاهش خواهد یافت. در تولید آنژی پارس، گونهای از گیاه یونجهی زرد مورد استفاده قرار گرفته است. |
پماد گیاهی پاپیتالپیچ | این محصول با استفاده از گیاهان دارویی برای درمان واریکوسل تولید شده است. استفاده از این پماد افراد مبتلا به واریکوسل را از عمل جراحی بینیاز میکند. هزینهی جراحی واریکسول یکمیلیون تومان است. |
میگری هیل | داروی میگری هیل داروی جدید برای تسکین سردردهای میگرنی و همچنین دارویی ویژه برای درمان میگرن است. |
روزانیکام | از گیاه «روزاکانینا» یا نسترن کوهی گرفته شده است و بهصورت دمنوش در بازار ارائه میشود. این دارو ضدسرماخوردگی است و میتواند جایگزین مناسبی برای واکسنهای ضدسرماخوردگی باشد. |
کرم پای اطفال و ژل ترمیم سوختگی
|
این محصول را شرکت آراکزیست دارو تولید کرده است. این کرم با استفاده از ژل تازهی برگ آلوئهورا تولید شده است. |
مسئله:
چگونه از راه دانش زیستی گیاهان دارویی، ثروت و درآمد ملی را افزایش دهیم؟
راهحل:
ایران به دلیل داشتن متخصصان جوان و تحصیلکرده و نیز برخورداری از تنوع گیاهان دارویی، میتواند به قطب صنعت گیاهان دارویی در منطقهی غرب آسیا تبدیل شود و با فرآوری گیاهان و تبدیل آن به داروهای مؤثر، ارزشافزوده مناسبی از این تجارت را نصیب خودش کند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در عرصهی تولید داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته، نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد و زمینهای مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت محسوب میشود.
کسب درآمد . کسب و کار گیاهان دارویی. کسب درآمد دارویی . اسانس گل محمدی . کسب و کار . حرفه ای، . تجارت گیاهان دارویی . سرمایهگذاری در گیاهان دارویی . صادرات گیاهان دارویی . فروش دم نوش . گیاهان دارویی
راههای بازاریابی و کسب درآمد با محصول جدید
برای معرفی تأثیرگذار محصول یا خدمت جدیدتان، این دستورالعمل هفت مرحلهای را به شما معرفی میکنیم.
پس میخواهید محصول یا خدمت جدیدی را روانه بازار کنید! فکرهایتان را کردهاید و دقیقا میدانید تصمیم به ارائهی چه محصولی دارید. حالا فقط باید فکری به حال فروش محصول خود بکنید. خیلی ساده به نظر میرسد، نه؟ امّا روزانه تعداد بیشماری از محصولات یا خدمات جدید کاملاً نادیده گرفته میشوند زیرا در معرفی آنها به بازار از روش درستی استفاده نشده است. درواقع درصد بالایی از تماسهای روزانه با کارشناسان شرکت من، از سوی مدیران کسبوکارهای کوچک است که تقاضای خدماتی از این دست دارند. ما هم آنها را راهنمایی میکنیم تا این هفت گام را درست و دقیق بردارند و محصول یا خدمت جدید خود را با موفقیت وارد بازار کنند.
۱-از شرایط رقابت در بازار شناخت کافی کسب کنید
در بسیاری از دورههای آموزش بازاریابی، نحوه انجام تحلیل SWOT را به شرکتکنندگان آموزش میدهند. برای این کار ابتدا باید شرایط رقباتان را به دقت بررسی کنید. یک فهرست دقیق از شرکتهایی تهیه کنید که محصول یا خدمات آنها مشابه محصول موردنظر شما برای ارائه به بازار است. حتی اگر فکر میکنید محصول یا خدمت شما کاملاً بینظیر است و هیچ رقیبی در بازار ندارد، بازهم خود را بهجای مشتریان مشتاق بگذارید و ببینید ممکن است بهجای محصول شما چه چیزی را بخرند. پس از شناخت رقبای خود، ابزارهای بازاریابی آنها ازجمله آگهیهای تبلیغاتی، بروشورها و وبسایتشان را بررسی کنید. قدرت مقابله محصول یا خدمت جدید خود با محصولات موجود در بازار را ارزیابی کنید؛ نقاط برتری شما کدام است؟ کدامیک از شرکتهای حاضر در این رقابت یا محصولات آنها برای موفقیت شما تهدید بهحساب میآیند؟
۲-مشتریان ایده آل را هدف بگیرید
اگر میخواهید با کمترین هزینهی ممکن، محصول یا خدمت خود را با موفقیت روانه بازار کنید، باید روی مشتریان مشتاقی متمرکز شوید که احتمال بسیار بالایی دارد محصول شما را بخرند. این افراد ممکن است مشتریانی باشند که هم اکنون از محصولی مشابه استفاده میکنند و ارزش ویژگیها و امکاناتی را که شما به محصولات موجود اضافه کردهاید، میدانند. بهترین مشتریان مشتاق برای شما کسانی هستند که نسبت به محصول شما احساس نیاز میکنند؛ توانایی مالی برای خرید آن را دارند و تمایل خود را برای خرید چنین محصولی، مثلاً از طریق خرید کردن از رقیب شما، ابراز کردهاند. به یاد داشته باشید برآوردن یک نیاز موجود، بسیار سادهتر از ایجاد نیاز جدید است.
۳-یک ارزش پیشنهادی منحصربهفرد ایجاد کنید
در این مرحله، باید درک کاملی از محصول خود داشته باشید تا بتوانید آن را از رقباتان متمایز کنید و در معرض دید کسانی قرار دهید که باید از آن بهرهمند شوند. امّا آیا واقعاً میدانید که چرا مشتری باید از میان تعداد زیادی از محصولات مشابه موجود در بازار محصول شما را انتخاب کند؟ محصول شما چه مزایا و ویژگیهایی دارد که مشتری مشتاق بیش از همه به آن اهمیت بدهد؟ حرف آخر آن که «بسته بندی» و نحوهی معرفی محصول یا خدمت شما باید کاملاً منحصربهفرد باشد و نیازها و خواستههای بهترین مشتریان مشتاقتان را برآورده کند.
۴-تاکتیکها و استراتژیهای بازاریابی خود را تعیین کنید
گام بعدی انتخاب کانالهای فروش و بازاریابی مناسب است. مثلاً، باید انتخاب کنید که آیامیخواهید فروشتان را آنلاین انجام دهید یا از طریق کاتالوگ و یا فروشندگان دیگر ؟ معمولاً بازاریابهایی که از چندین کانال مختلف برای کار خود استفاده میکنند، به موفقیتهای بزرگتری دست مییابند زیرا مشتریانی که قدرت خرید بالایی دارند و محدودیتی در زمان و مبلغ خرید ندارند، مایل اند که مقدار بیشتری پول خرج کنند و زمان بیشتری را برای خرید بگذرانند. فرض کنیم استراتژی شما عرضه یک دستگاه بدنسازی با قیمت مناسب به مشتریانی باشد که توان پرداخت هزینه اشتراک باشگاههای بدنسازی یا خرید دستگاههای ورزشی خانگی گران قیمت را ندارند. در این شرایط باید روش سنتی بازاریابی مستقیم و فروش آنلاین را بهعنوان کانالهای اصلی به کار بگرید و از ترفندهایی مانند آگهیهای بازرگانی تلویزیونی، تبلیغات آنلاین یا درخواستهای ایمیلی حاوی لینک به وبسایتتان هم استفاده کنید.
۵- محتوا و رویکردهای بازاریابی خود را آزمایش کنید
با آنهمه پولی که برای معرفی یک محصول یا خدمت جدید به بازار لازم است، بیاحتیاطی بزرگی است که بدون آزمایش شیوههای بازاریابی، آنها را به مرحله اجرا درآورید. بهتر است نحوه معرفی محصول یا خدمت خود و همچنین پیامهای تبلیغاتی و دیگر ابزارهای بازاریابی خود را آزمایش کنید. متناسب با محصول و بودجهای که در اختیار دارید، میتوانید از گروههای رسمی استفاده کنید یا اینکه خیلی ساده میزگردی با حضور تعدادی از مخاطبان موردنظر خود برگزار کنید. همچنین میتوانید از تحقیقات آنلاین استفاده کنید یا اینکه محصولتان را برای آزمایش بین یک گروه منتخب از کاربران پخش کنید. تنها پس از تکمیل فرآیند این آزمایشها، وارد مرحله نهایی طراحی و اجرای ابزارها و شیوههای بازاریابی شوید.
۶- کمپین خود را سر و سامان دهید
روابط عمومی اغلب نقشی حیاتی در معرفی یک محصول یا خدمت به بازار دارد. میتوانید از تاکتیکهای روابط رسانهای برای انتشار یک مقاله یا شرکت در یک مصاحبه استفاده کنید؛ ترتیبی بدهید که محصولتان در رسانههای جمعی موردبررسی قرار بگیرد؛ یک رویداد عمومی برای معرفی محصول برگزار کنید یا از شگردهای بازاریابی دهان به دهان، برای بر سر زبان انداختن نام محصول خود استفاده کنید. صرفنظر از اینکه کدام شیوه تبلیغات را به کار میگیرید؛ باید ابتدا اطمینان حاصل کنید که محصولتان برای عرضه به بازار کاملاً آماده و در دسترس باشد تا بدین ترتیب حداکثر سود ممکن را از خدماتی که ارائه میکنید ببرید. اقدامات و تلاشهای دیگر شما درزمینهی بازاریابی هم دقیقاً باید در ادامه این فعالیتهای رسانهای و هماهنگ با آنها تنظیم شوند. در هفتهها و ماههای اول، نتایج حاصل از تبلیغات رسانهای خود را رصد کرده و آماده باشید که کمپین خود را با آن بخش از این فعالیتها که بیشترین فایده را برایتان داشتهاند، تنظیم کنید.
۷- از چرخهی عمر محصول خود آگاه باشید
کمپین تبلیغاتی که در طول دورهی معرفی و آموزش دربارهی محصول یا خدمت خود از آن استفاده میکنید، به اقتضای تکامل و جا افتادن محصول در بازار باید بهروز شود. اگر بازخوردهای دریافتی از فرآیند بازاریابی را به دقت تحت نظر داشته باشید، روند کاهش نتایج مطلوب، به شما خواهد گفت که چه زمانی وقتش رسیده که تغییراتی در محصول یا خدمت خود ایجاد کنید، پیامهای رسانهای خود را عوض کنید. حتی ممکن است متوجه شوید که عمر این محصول خاص دیگر به سرآمده و باید بستر را برای عرضه ایده بزرگ بعدی خود به بازار آماده کنید.
ترفند بازاریابی . کسب درآمد . ترفند کسب درآمد .بازاریابی . تحلیل swot . چرخه عمر محصول . کسب و کار . کمپین بازاریابی اینترنتی . محصول جدید . معرفی محصول جدید
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
بازاریابی اینترنتی : بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
اشتباه مدیران بزرگ جهان در کسب درآمد
در کسب درآمد اینترنتی و کسب و کارهای شرکت های بزرگ اتفاقات و حوادث خوب و بد زیادی روی می دهد . گاهی کارآفرینان بزرگ و تجار بزرگ در راه اندازی کسب و کار دچار اشتباهات فاحشی می شوند و این تصمیم های نادرست عواقب زیادی برای شرکتهایشان به بار می آورد مجموعه تصمیمات و تجربیات این مدیران بزرگ می تواند تجربه خوب برای همه ما باشد تا در کسب درآمد خود آن را لحاظ کنیم تا این اشتباهات به کسب و کارمان لطمه نزند و موجب ورشکستی و یا ضرر جبران ناپذیر نگردد . در اینجا تصمیم های اشتباه و مخرب مدیران ارشد کمپانی ها و شرکت بزرگ جهان که تجربه عالی برای کارآفرینان خواهد شد در ادامه خواهد آمد:
تاحالا برایتان سوال پیش آمده در طول تاریخ، بدترین تصمیم های تجاری کدام بودند؟
تصمیمهای شما نه، تصمیم های دیگران، حتی فرهیختهترین و با تجربهترین تاجرها، کارآفرینان، مدیرانی که از دانشگاه هاروارد یعنی بهترین دانشگاه مدیریت دنیا فارغ التحصیل شدهاند؟
این سوال، سوال فوقالعاده خوبی است، چرا؟ زیرا به شما دو باور خوب میدهند :
- ۱) تجار بزرگ هم اشتباه میکنند
- ۲) باعث میشود اشتباهاتی که تجار بزرگ با دانش و تجربه زیادشان انجام دادند، شما از آنها پرهیز کنید
این سوال جالب را، خیلی قبل تر ها، مجله پرتیراژ The Atlantic از ۱۷ تاجر ثروتمند و شناخته شده دنیا پرسید. در کمال تعجب، نقطه نظرهای این ۱۷ تاجر (هم زن و هم مرد) اختلاف زیادی با هم داشتند.
اما، در این مقاله قرار است شما خلاصه و مهم ترین نکات این تحقیق جالب را بخوانید.
یکی از راه های موفقیت در هر زمینه ای کسب تجربه است. تجربه در هر کاری به شما دید خوبی از مسیر حرکت میدهد.
میدانید چرا؟
شما اگر ماهی ۲ میلیون تومان درآمد دارید، دلیلش این نیست که میخواهید ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشید، بلکه دلیلش این است که شما آگاه نیستید چطور ماهی ۴ میلیون یا ۴۰۰ میلیون درآمد داشته باشید.
این آگاهی، جمع تجربه و دانش است.
تجربه به شما کمک میکند، راه آزمون و خطا رفتند را در مسیر زندگیتان، کوتاهتر کنید.
پس هرچه زودتر دست به کار شوید و اشتباهات فاحشی که در طول تاریخ، تجار بزرگ در تصمیمهای تجاری مرتکب شدند را بخوانید و از آنها درس بگیری و در زندگی و کسب و کارتان از آن استفاده کنید :
اولین تجربه | مصرف کننده مهم است
پاسخ از، Melissa Lee، مدیر Fast Money و Options Action که زیر مجموعه شبکه CNBC هستند.
در سال ۱۹۸۳، کوکاکولا محصول جدیدی را به بازار ارائه داد New Coke، سلاحی قدرتمند که اشتباها سهم خودش را در برابر Pepsi در بازار نشانه گرفته بود. اما در کمال ناباوری مسئولین، ۳ ماه بعد، کوکاکولا مجددا محصول قدیمی اش را یعنی Coca Cola Classic را به بازار به وفور عرضه کرد و دیگر نامی از New Coke به میان نیامد…
چه درسی میتوانیم از شرکت بزرگ کوکاکولا که علارغم داشتن چند ده نفر مشاور حرفه ای و زبده، بهترین مهندسین و قدرتمندترین سهام داران تجاری، چنین اشتباه فاحشی را در دنیای تجارت مرتکب شدند بیاموزیم؟
درس ساده است : مهم نیست چقدر پول برای محصول خرج کردید و برایش زحمت کشیدید، اگر مشتری دوستش ندارد، فراموشش کنید و تغییرش دهید.
خوشبختانه کوکاکولا به خوبی بحران را مدیریت کرد و سریعا به جای لجاجت با بازار، محصول قبلی را جایگزین کرد اما ضرر مالی و برندینگ-ی که متحمل شد، مانند جای ضخم عمیقی، هرگز فراموش نخواهد شد.
دومین تجربه | خلاقیت حیاتی است
پاسخ از، Walt Mossberg و Peter Thriel موسس و مدیر اجرایی Re/code به تصمیم سهام داران و هیئت مدیرهApple برای اخراح موسس آن مدیرعامل وقت Apple یعنی Steve Jobs است.
زمانی که شرکت Apple توسط Steve Jobs دایر شد و بعد ها به شرکت سهامی عام تبدیل شد. بنا به دلایلی که هنوز هم روشن نیست، هیئت مدیره وقت، موسس این شرکت را یعنی Steve Jobs را از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود اخراج کردند.
مطبوعات در سال های ۱۹۸۵ این اتفاق غیرمنتظره را تیتر اول خود قرار دادند
اما بعد ها مجددا به علت یک سری اتفاقات، از او دعوت به همکاری کردند و با بازگشت مجدد استیو جابز به Apple فروش شرکت رشد بی سابقه ای را تجربه کرد و با بازگشت او یکبار دیگر ثابت شد، چطور چشم انداز ذهنی موسس یک شرکت قدرتمندتر از توصیه بهترین مشاوران اقتصادی باشد.
مطمئنا این درس هم برای استیو جابز و هم برای هیئت مدیره، درسِ تلخی بوده.
اما با اینحال، استیو جابز به عنوان یک مدیر سخت کوش و رویا پرداز در بین دیگر مدیران شناخته میشد. طوری که دید مردم را نسبت به وسایل الکترونیکی را تغییر داد.
چیزی که شرکت Apple بدون بودن استیو جابز یادش رفته بود، نوآوری و خلاقیت در کار بود، مخصوصا در حوزه تکنولوژیک. زیرا یک شرکت، فقط محصولی که تولید میکند نیست، بلکه مهم تر از آن نحوه ارائه آن محصول به بازار است که اهمیت دارد و میتواند برای آن شرکت سودمند باشد.
پس سعی کنید همیشه افراد خلاق و نوآوری را استخدام کنید و اگر روند فروش شرکتتان نزولی بود، خلاقیت و نوآوری این افراد را در شرایط سخت فراموش نکنید.
سومین تجربه | تحقیقات مهم است… مهم تر از چیزی که فکر میکنید
پاسخ از، Gretchen Morgenson مشاور کسب و کار و نویسنده در روزنامه The New York Times به اهمیت شکست ادغام چند شرکت و سودآوری آنها
در سال ۲۰۰۸ بانک America موسسه مالی Countywide Financial را خرید. یک موسسه مالی که وام های کلان به تجار بزرگ امانت میداد. کل هزینه خرید در اوج و بهبه خرید این موسسه مالی ۴$ بیلیون دلار تمام شد…
اما بعد از مدت کوتاهی که حباب ادغام و خرید این موسسه مالی ترکید، زمانی که صورت وضعیت مالیها شفافتر شد، این معامله مشخص شد این معامله ۴۰$ بیلیون دلار برای بانک America هزینه در برداشته…
از اشتباهات فاحش بانک America نداشتن تحقیقات کامل از موسسه مالی Countrywide Financial بود. در هر کسب و کاری، مهم ترین چیز قبل از ورود به بازاری جدید، شراکتی جدید، راه اندازی کسب و کاری، ترک کردن کارتان و یا ادغام کسب و کار، انجام تحقیقات کامل همراه با جزئیات است.
در مورد بانک America قیمت پایین پیشنهادی موسسه مالی، ایرادات دیگر این موسسه و قروض آنرا از دید بانک America مخفی کرد. اگر کسب و کاری مشکل دار به نظر میرسد… نزدیکش نشوید و از همه مهمتر به امید بهتر شدن وضعیت وارد آن نشوید.
کسب درآمد . کسب و کار . استیوجابز . تجربه کارآفرینان . تصمیم اشتباه مدیر . تصمیم تجاری . خلاقیت . راه اندازی کسب و کار . شرکت کوکاکولا
شیوه کسب درآمد اپلیکیشن ایرانی هدهد
مدل درآمدزایی اپلیکیشن ها از جمله مباحثیست که خلاقیت و تنوع کمی در آن مشاهده میکنیم. گرچه مدل درآمدزایی اپلیکیشنها در در نوع خرید اپلیکیشن و پرداخت درون برنامهای از همه رایجتر و گاهاً پرسوددهتر است اما در این مقاله قصد دارم مدلهای درآمدزایی بیشتری را معرفی کنم.
با بررسی اپلیکیشن موفق هدهد به عنوان پیام رسان و ضد تبلیغ، قصد دارم انواع مدلهای درآمدزایی را که برای این اپلیکیشن قابل استفاده است بیان کنم. البته در حال حاضر تمام خدمات این اپلیکیشن رایگان است و درآمدزایی ندارد. اما احتمال می دهم یکی از این موارد جز مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد باشد.
پیش آنکه وارد این بحث شویم مروری می کنم بر ماهیت این اپلیکیشن که توانسته جوایز و افتخارات زیر را به دست بیاورد:
نامزد جایزه برترین اپ ارتباطی در iwmf 94
کاندیدای برترین اپ سال ۹۴ در کافه بازار
اپ منتخب دبیران کافه بازار
منتخب خلاقانه ترین اپ های سال ۹۴ در بازار
اپ برتر ارتباطی در سایت AppReview
برترین اپ سال ۹۴ در سایت CafeDevelopers
ایده برتر استارتاپی در برنامه تلویزیونی ۶۲۶
اپ منتخب در VCCUP شریف ۹۴
اپ تحسین شده سایت های برتر فناوری
این اپلیکیشن در مقایسه با سایر اپلیکیشن های مشابه ایرانی و غیر ایرانی امکانات و قابلیتهای بسیار زیاد و پیشرفته ای داشته و استفاده از آن برای کاربر مطلوب و جذاب است.
هدهد سعی کرده خود را در حد یک اپلیکیشن تمام عیار در حوزه پیام رسانی تبدیل کند تا بتواند جایگزین کاملی برای بخش ارسال و مدیریت پیامک ها را در تلفنهای همراه باشد.
طبق گفته «امیرحسین قاسمی » بنیانگذار هدهد، این اپلیکیشن تا کنون ۱۳۰ هزار نصف فعال و ۵۰ هزار کاربر فعال روزانه را به دست آورده است.
مدل درآمدزایی اپلیکیشن هدهد
۱-خدمات ویژه
گرچه در حال حاضر کلیه خدمات هدهد کامل و رایگان است اما می تواند خدماتی نوآورانه را ارائه دهد که استفاده از آنها به پرداخت درون برنامه ای نیاز داشته باشد؛ به عنوان یک مثال فی البداهه، امکان ارسال محدود پیامک با شماره ای ناشناس!
۲-پیامکهای تبلیغاتی
اپلیکیشن هدهد سیستم قوی ضد تبلیغ دارد اما می تواند هوشمندانه برای مخاطبان خود پیامک تبلیغاتی شرکتها ارسال کند. مثلاً کد تخفیف خرید از دیجی کالا برای کاربران هدهد. بدین ترتیب نه کاربران اذیت می شوند نه به برند هدهد لطمه ای وارد میگردد.
۳-همکاری با اپراتورهای تلفن همراه
هدهد می تواند خدماتی را به ایرانسل، همراه اول و رایتل ارائه دهد که به نوعی نام و خدمات این سه برند در اپ هدهد استفاده شود. مثلاً بخش اخبار جشنوارههای ایرانسل به طور مجزا در بخشی از اپلیکیشن اطلاع رسانی گردد.
۴-فروش اپلیکیشن
بعید می رسد این مدل برای این اپلیکیشن انتخاب شده باشد اما قطعاً اپلیکیشنهایی در این حوزه مورد توجه اپراتورهای تلفن همراه قرار می گیرند و حاضرند برای خرید این اپلیکیشن رقم های قابل توجهی را پرداخت کنند.
.قطعاً می توان مدلهای دیگر و خلاقانه تری برای درآمدزایی اپلیکیشن هدهد در نظر گرفت اما به نظر من، این چهار مدل به خصوص سه مدل اول، شانس بیشتری برای این موضوع دارند.
البته ممکن است از مدل ترکیبی نیز استفاده کرده و چند مدل درآمدزایی را اجرا نماید.
کسب و کار . کسب درآمد . ابزار ساخت اپلیکیشن . اپلیکیشن ایرانی . اپلیکیشن هدهد . درآمد زایی از اپلیکیشن . مدل درآمدزایی . مدل کسب وکار