توصیه یک میلیاردر برای موفقیت
بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان است که 11 سال متوالی برنده این عنوان بوده و دارایی او در حدود 51 میلیارد دلار تخمین زده می شود. گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است. گیتس با دگرگونى مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید براى ایجاد بسترى جهت رشد خیلى زیاد در برنامههاى کاربردى فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلى زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضرورى است که یک استاندارد صنعتى ایجاد شود. او همچنین مىدانست که اگر هرکسى زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمترى براى داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.
ثروت گیتس به اندازه ای است که خارج از درک ما است و این خود هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را بر می انگیزاند. اما آنچه مهم می نماید شیوه کسب و کار گیتس است که در آن گیتس به مدیران هشدار مى دهد؛ «به همه کسب و کارها هشدار می دهم که حتی اگر تاکنون در صنعت خود بی رقیب هستید، ممکن است به زودی مورد هجوم بازیگران داد و ستد اینترنتی قرار بگیرید!»
در واقع گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری است که طلوع برق آسای وی همراه با شهرت و اقبالش، موید ظهور یک نظم تجارت جهانی جدید است. گیتس در شیوه کسب و کار خود به مدیران توصیه مى کند که با «الگوى زندگى اینترنتی» آشنا شوند؛ « دستهاى خود را بکار اندازید! بایستى با پست الکترونیک و دیگر ابزار دیجیتالى کار کنید و با روش کار آنها خوب آشنا شوید. باید به چشم ببینید که «سایت» اینترنتى رقیبان چگونه است. بایستى خود از کاربران اینترنت گردید؛ چندین کتاب در این زمینه بخوانید و سفر با شبکه جهانى را آغاز کنید!»
توصیه اول: جریان اطلاعات را خون زندگى بخش بدانید
گیتس عقیده دارد که شایسته ترین راه شاخص نمودن شرکت در میان رقیبان و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى کارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و کاربرد اطلاعات است که سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى خواهند بود که با برپا کردن یک «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همکاران و مشترکهاى وابسته به خود، ساده و روان نمایند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته بپردازند.
گیتس براى روان ساختن جریان پیوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنیادین را برمى شمارد:
- در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الکترونیکی» پافشارى کنید، زیرا مى توانید در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واکنش نشان دهید.
- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقیم) – از روى نمایشگر رایانه ـ بررسى کنید تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شوید. به روند کلى و همچنین خدمات موردى مشتریان توجه نمایید.
- در تجزیه و تحلیل وضعیت کسب و کار، از رایانه شخصى (PCS) بهره بگیرید و کارکنان فرهیخته را در بخشهاى نیازمند به سطح فکرى بالا در زمینه تولید، خدمات، و سودآورى بگمارید.
- به یارى ابزار دیجیتالی، «تیم هاى نمادین (مجازى) فراسازمانی» بیافرینید تا اعضا بتوانند آگاهیهاى همدیگر را در سراسر جهان و به هنگام بیفزایند.
- همه فرآیندهاى «کاغذی» را به «دیجیتالی» تبدیل کنید و تنگناهاى ادارى را برطرف نمایید. بدین گونه کارکنان فرهیخته براى انجام وظیفه هاى مهمتر آزاد مى شوند.
- با بکارگیرى ابزار دیجیتالى از فعالیتهاى «تک- وظیفهای» بکاهید و یا آنها را به فعالیتهاى «ارزشافزا» تبدیل کنید، تا مهارتهاى کارکنان فرهیخته را خوب بکار گیرید.
- یک جریان «بازخورد» دیجیتالى بوجود آورید تا به افزایش کارآیى فعالیتهاى کمی، و کیفیت کالاها و خدمات، بیفزاید. بایستى همه کارکنان به آسانى بتوانند که رعایت معیارها و استانداردهاى اصلى را پیگیرى کنند.
- نظام دیجیتالى را براى انتقال دیدگاهها و شکایتهاى مشتریان به کارکنانى که مسئولیت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند، بکار گیرید.
- به یارى ارتباطات دیجیتالی، طبیعت و چگونگی، مرزها، و پیرامون کسب و کار خود را دوباره بررسى کرده و خوب بشناسید. با دریافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعیت مشتریان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ یا کوچکتر و خودمانىتر (صمیمىتر و نزدیکتر به هر مشترى) کنید.
- اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهید. با بکارگیرى روش جابجایى دیجیتالی، چرخه داد و ستد اسناد را با تامین کنندگان و شریکان، کوتاه کنید و در همه موارد به هنگام باشید.
- فرآورده ها (کالا/ خدمات) را با کمک روشهاى دیجیتالى به مشتریان برسانید و دست واسطه ها را کوتاه کنید. چنانچه کسب و کار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بکارگیرى ابزار دیجیتالی، ارزش و اهمیت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببرید.
- با کمک ابزار دیجیتالی، مشتریان را در حل مشکلات خود راهنمایى کنید. دیدارهاى حضورى را به پاسخگویى به نیازمندیهاى پیچیده و پرارزش تر مشتریان اختصاص دهید.
توصیه دوم: بازرگانى اینترنت را بشناسید و به کار گیرید
در واقع راز ثروتمند شدن بیل گیتس در دل همین توصیه ها می باشد گیتس مى گوید که شرکتها و سازمان هاى تجارى در دهه آینده ابزارهاى دیجیتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا که تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واکنشهاى کارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شرکتها و سازمانهاى سده بیست و یکم است که در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (سلف سرویس) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند کرد، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر کسب و کارى خواهد شد.
بنابراین تیم مدیریت یک شرکت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا کرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاهى از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در کسب و کار کند و راههاى پیاده کردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شرکت در میان بگذارد.
گیتس عقیده دارد که اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایهدارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با کاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته کوچکى از دارندگان کسب و کارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه کنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به کارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید کارکنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز کنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند.
بیل گیتس مى گوید که براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یک «سایت» در شبکه جهانى برپا سازیم که این امر خود نیازمند به پشتیبانى بىدریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فنآورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یک شبکه خوب جهانى مىتواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل کند.
از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه کیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شکست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شرکت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد، این فرصت را فراهم کند که اطلاعات را جانشین دارایىهاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، کاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حرکتى (ویدیویى) را در آینده ممکن سازد.
گیتس توصیه مى کند که ما با «الگوى زندگى تار عنکبوتی» سازگار شویم که در آن شبکه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنکبوتی» گیتس حرکت در شبکه اینترنت همانند حرکت عنکبوت در تور خود است که مىتواند در همه جهات و با شتاب حرکت کند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است که بازرگانى اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنکبوتى را به کار گیریم تا در شبکه اینترنت در همه جهات و با شتاب حرکت کنیم.
بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به کمک اینترنت از همین امروز آغاز کنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را که به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند، برآورد کنیم.
به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنکبوتی» ایجاب مىکند که نظام دیجیتالى ما باید این امکان را داشته باشد که ما با افراد حرفهاى «برون سازمانی» مانند وکیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به کارهاى اصلى و شایستگىهاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه کارها را به پیمانکار بدهیم.
گیتس مى گوید که در هر کسب و کارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شرکت را بهبود بخشید. اما نکته اى که گیتس در این میان مطرح مىکند، این است که «شتاب» و «نخستین» بودن در کسب و کار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دستاندرکاران را قانع کنیم که ادامه کار پیروزمندانه سازمان، در گرو حرکت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مىکند که براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، کیفیت برتر و بهاى ارزان فرآوردهها از جریان روان دادههاى دیجیتالى استفاده کنیم و در میان سازندگان، تامین کنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الکترونیکى برقرار سازیم تا برنامهریزى را هر چه سنجیدهتر نماید و به تغییرات پیشآمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته کاری، واکنش نشان دهد.
توصیه سوم: دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآورید
توصیه سوم بیل گیتس، ثروتمندترین مرد جهان و غول کامپیوتری قرن بیست و یکم، برای موفقیت در کسب و کار این است که دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآوریم و برای این منظور گیتس، رعایت نکات زیر را ضرورى مى داند . به نظر می رسد که این موضوع موجب افزایش اعتماد به نفس در کسب درآمد خواهد شد :
خبرهای ناگوار را با شتاب پخش کنید
گیتس عقیده دارد که یکی از ویژگیهای هر مدیر خوب اینست که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل، باید خبرهای بد را جستجو و پذیرش کنند و سازمان را به پاسخگویی مناسب بدان تشویق کنند و به این مهم اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز همانند خبرهای خوش در مدیریت خریدار دارد. همچنین به نظر گیتس توانایی یک شرکت در میدان رقابت به توان پاسخگویی آن شرکت در برابر رخدادهای برنامه ریزی نشده (خوب و یا بد) بستگی دارد، گیتس توصیه می کند باید اشتباه های ارزشمند –تجربه های شکست خورده در راهی درست- را ارج بنهیم و به آنها پاداش دهیم.
گیتس در برخورد با خبرهای ناگوار توصیه می نماید که نظامهای دیجیتالی را در سراسر سازمان به وجود آوریم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهای بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مدیریت از آنها کمک کند. این نظام دیجیتالی باید ما را در گردآوری داده های مورد نیاز و تشکیل تیمهای مشکل گشا، یاری رساند. همچنین گیتس توصیه می کند که از افرادی در واحدهای مختلف و نقاط جغرافیایی دور از هم، تیمهای نمادین (مجازی) تشکیل دهیم تا در وضعیت بحران سازمان به کمک مدیریت بشتابند.
خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید
گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم. گیتس برای موفقیت در این امر توصیه می کند که «ناخشنودترین مشتریان» را به عنوان بزرگترین منبع یادگیری مدیریت دریابیم و در کسب و کار خود ساختار و سیاست هایی پیاده کنیم که شکایتها را با شتاب و بیواسطه با راه حلها پیوند دهند.
برای این منظور می توانیم یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم تا بتوانیم اطلاعات بازخوردی از مشتریان را با ابزار الکترونیکی دریافت و تجزیه و تحلیل کنیم تا دریابیم که آنها از ما چه می خواهند؟، این نظام دیجیتالی باید شکایتهای دریافتی از مشتریان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنین این نظام دیجیتالی باید توان پاسخگویی به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد. توصیه دیگر گیتس در این خصوص این است که پرسشهای عادی و تکراری را در «سایت» شبکهای پاسخ دهیم و تلفن را برای تماس های ضروری و دشوار نگه داریم.
از آمارهای خود آگاه باشید
برای آنکه به اهمیت آمار در مدیریت واقف شویم به این سخن «ویلیام گرلی» در کتاب «بالای سر جمعیت» اشاره می کنیم که می گوید: « برای رسیدن به نور رستگاری، باید اطلاعات دقیقی از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودیهای گوناگون) داشته باشید. چگونه می توانید چنین کنید؟ فن آوری اطلاعات و بکارگیری دلیرانه آن، چنین امکانی را برای شما فراهم می آورد.»
گیتس نیز عقیده دارد که آگاهى از اعداد و تحلیل و فهم آنها بنیان شناخت هر کسب و کار است و مىگوید: آگاهی به عدد و رقم های سازمان، چیزی بیش از تراز کردن ماهانه دفترهای حسابداری است. این داده ها در بازاریابی و امور مالی هم به درد می خورند. عددها بر کاغد حالت ایستاد و مرده دارند اما داده های دیجیتالی آغازگر اندیشیدن و حرکت هستند.
آمار و عددهای درست و تازه، ما را به پاسخگویی به هنگام به مشتریان و شریکان وا می دارند. بنابراین گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی که ما در سازمان به وجود آورده ایم باید بتواند داده های مربوط به کسب و کار را بیدرنگ و از نقطه داد و ستد با مشتریان و شریکان دریافت کند. داده های متعلق به شریکان را با داده های ما یک کاسه کند و همه نیازها را برآورده سازد.
انسانها را به کارهای فکری بکشانید
گیتس می گوید که باید نرم افزارهای تحلیلگری را ارایه دهیم که به ما این فرصت را بدهد تا نیروی انسانی ارزشمند خود را از گردآوری اطلاعات رهانیده و به فعالیتهای ارزش آفرین بگمارد، تا این نیروها بازده شگرفی داشته باشند. تجزیه و تحلیل های نرم افزاری خود را باید ابتدا در جاهایی بکار بگیریم که نتیجه های مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاریابی و تبلیغات توده وار و همگانی به سوی تبلیغات هدفدار و بر روی گروهی مشخص آغاز کرده و ادامه دهیم.
برای رسیدن به این اهداف گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما باید توان تجزیه و تحلیل پیچیده الگوهای خرید مشتریان را داشته باشد، به گونه ای که بتواند در به نتیجه رساندن خدمات ویژه فردی به مشتریان، یاور سازمان باشد. این نظام دیجیتالی باید بتواند به کمک داده های جمعیتی، مانند درآمدها، گروه سنی، توزیع جغرافیایی، و یا آمارهای دیگر، گروههای مشتریان سودآور و گروههای کم بازده را شناسایی کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید بتواند این امکان را برای کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادی و تکراری، به فعالیتهای اسثنایی بپردازند. این کارکنان باید به آسانی به عددها و داده های دیجیتالی دسترسی داشته باشند و از سرفصلها و چکیده ها به ریز داده بروند و دادهها را از جهتهای مختلف دیده و بررسی کنند.
بهره هوشی سازمان خود را بالا ببرید
این بحث را با سخنی از «جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک آغاز می کنیم که میگوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان میگذارد.»
گیتس برای آنکه بهره هوشی سازمان خود را بالا ببریم، توصیه می کند که از «مدیریت دانایی» استفاده کنیم؛ یعنی اطلاعات را گردآوری و سازماندهی کرده و سپس به کاربرانی که بدان نیاز دارند برسانیم و برای بهسازی پیوسته اطلاعات از راه تجزیه و تحلیل داده ها با دیگران همکاری داشته باشیم، به واکنش مشتریان شتاب ببخشیم و آموزش را بی دردسر کنیم به گونه ای که به افراد این امکان را بدهیم تا در خانه و یا محل کارشان، در پشت میز خود و هر گاه که برنامه هایشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. باید بر روی بزرگترین دارایی یعنی «افراد باهوش» سرمایه گذاری کنیم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوریم.
گیتس نقش مدیر عامل را در بالا بردن بهره هوشى سازمان بسیار موثر می داند و عقیده دارد که نقش مدیر عامل در بالا بردن بهره هوشی شرکت حکم می کند تا محیط کار را به گونه ای بیافریند، که همکاری و مشارکت در اندوخته های علمی را برای کارکنان فراهم سازد؛ نقاطی را که در آنها هماندیشی و همکاری سودمند است، نشان دهد؛ ابزار دیجیتالی به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نماید؛ و به کارکنان در برابر همکاریها و از خود گذشتگی هایی که برای آموزش دیگران از خود نشان می دهند، پاداش مناسب بدهد.
به یاد داشته باشید که بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند
به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزی های بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد و باید در صنعت، اطلاعات را جانشین موجودی انبارها کنیم و در فعالیتهای دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهیم. گیتس در این خصوص می گوید: «دور بودن از اطلاعات در میدان کارهای دانشبر، همانند جدا کردن مغز از پیک دانشمند فرهیخته است». بنابراین گیتس توصیه می کند که یک نظام دیجیتالی را در سازمان به وجود آوریم و این نظام را دربست در اختیار خود قرار دهیم تا بتواند مدیریت دانایی، عملیات سازمان و نظامهای بازرگانی را آنچنان به هم پیوند زند که با همدیگر یک نظام یکپارچه دیجیتالی بیافریند، این نظام دیجیتالی باید بتواند توان آزمایش فرآورده ها بر مبنای استانداردها و پذیرش جهانی را داشته باشد و ضمن بازنگری های لازم، مهار کار را از دست ندهد.
توصیه چهارم: به عملیات سازمان بینش بیفزایید
یکى دیگر از توصیه هاى بیل گیتس براى موفقیت در کسب و کار این است که به عملیات سازمان بینش بیفزایم. گیتس در این خصوص نیز رعایت موارد زیر را توصیه مىکند:
فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار می دهند
گیتس عقیده دارد که باید به نیروی ابتکار فرد میدان داده شود و کارکنانی که نسبت به نظامهای تولید و طرز کار آنها آگاهی بیشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گیتس در این خصوص مى گوید:« من سخت اعتقاد داریم که اگر شرکتها به کارکنان خود آگاهى و اختیار لازم و ابزار بکارگیرى آنها را بدهند، دستاوردهاى شگفت انگیز و آفرینشهاى چشمگیرى از آن جوانه خواهد زد.» بنابراین باید کارکنان فرهیخته ای به کار گرفته شوند تا شغلهای وظیفه محور از میان برود و یا در فرآیندهای گسترده ای ادغام شود. برای این منظور گیتس توصیه می کند که کارکنان خط تولید به داده های به هنگام دسترسی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کیفیت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام تولید و ساخت فرآورده ها را با دیگر نظامها یکپارچه سازند.
به یاری فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازید
«پاول اونیل» رئیس هیات مدیره و مدیر عامل «الکوا» (CEO Alcoa) می گوید: «من به فنآوری اطلاعات به چشم یک نظام مستقل می نگرم. از دید من، این نظام یک رهگشای پرارزش است. شاید مهمترین اثرش اینست که ما را به چنین پرسشی وا می دارد: چرا، چرا، چرا؟»
گیتس عقیده دارد که فن آوری اطلاعات عصای دست فرآیندهای کارآمد است که این فرآیندها در زمان و منابع دیگر تا ده برابر از پیش، صرفه جویی می کنند. گیتس می گوید که باید همه فرآیندها را باز ارزشیابی کنیم و فرآیندهایی بیافرینیم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بریزیم. برای حل بسیار از مشکلات باید فرآیندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهینه، از نو طراحی کنیم. شمار افراد درگیر در یک فرآیند و نیز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهیم تا مسایل کم و ساده شوند. باید رهبران کسب و کارها، را برای تصمیم گیری در کنار مدیران فن آوری اطلاعات، در زمینه نیازهای شرکت به کار بگیریم.
به نظر گیتس پیچیدگی سبب مرگ برنامه های مهندسی دوباره می شود، بنابراین باید یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم که به رشد پرشتاب راهحلها در بستر زمان کمک کند، امکان پیگیری وضعیتهای گوناگون را به کاربران بدهد، روند پیشرفت کارها و آنجاهایی را که به تصمیم گیری مدیریتی نیاز هست، نشان دهد، یک فرآیند بزرگ را به چندین زیر مجموعه مستقل تبدیل کرده و نتیجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا یک نظام کارآمد بوجود آید، از یک جریان روان اطلاعات دیجیتالی برای ساده کردن سراسر فرآیند کار بهره بگیرد و با آفرینش ابزارها و راه حلهای کوچکتر و سراسر دیجیتالی، از روی آوردن به چرخه های گسترده و دراز مدت حل مسایل، خودداری کند.
فن آوری اطلاعات را منبعی راهبردی به حساب آورید
بیل گیتس عقیده دارد که مدیرعامل باید به فن آوری اطلاعات به چشم منبعی راهبردی بنگرد که به افزایش درآمد شرکت کمک می کند. باید مدیرعامل فن آوری اطلاعات را نیز همپای دیگر فعالیتهای شرکت به خوبی بشناسد و مدیر ارشد فن آوری اطلاعات (CIO) باید خود عنصری از گروه گسترش راهبردهای شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجرای راهبردها سامان دهد.
گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما هر ساله بخش اندکی از بودجه را صرف امور جاری و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستیابی به ابزار بهتر هزینه کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید چند ابزار درجه یک در اختیار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره ای ابزار کار تازه به نظام کنونی افزوده شود.
توصیه پنجم: در انتظار غیر منتظره ها باشید
«جک ولش» مدیر عامل شرکت جنرال الکتریک مى گوید: «هر دگرگونی، با خود فرصتى به همراه مى آورد. بنابراین سازمانها باید به جاى رخوت، از دگرگونىها نیرو بگیرند.»
بیل گیتس نیز از دگرگونى ها استقبال کرده و عقیده دارد که رهبران پیروزمند آنهایى هستند که به پیشواز روشهاى نوین کسب و کار مى روند بنابراین گیتس توصیه مى کند که براى آینده دیجیتالى محور خود را آماده سازیم تا از فن آورى بالاترین بازده را بدست آوریم. شاید این اعتماد بیل گیتس به مثبت اندیشی در کسب درآمد وی و اینکه همواره منتظر پیامدها یخوب است بر می گردد.
اما آنچه که گیتس بیش از همه بر روى آن تاکید دارد این است که باید بپذیریم که در عصر دیجیتالى زندگى مى کنیم تا از پیامدهاى مثبت و توانمندیهاى آن بهره بگیرم؛ گیتس خود مى گوید که من فرد خوش بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکه در چنین دوره اى از تاریخ زندگى مى کنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به کمک ماهیچه هاى ما آمدند، ابزار دوران دیجیتالى میدان فعالیت و توان مغز و اندیشه ما را گسترش مى دهند. بسیار خوشحالم که فرزندانم در این دوران رشد مىنمایند.»
بیل گیتس عقیده دارد براى آنکه بتوانیم با دگرگونى ها کنار آمده و این دگرگونى ها را به خدمت بگیریم باید ابزارهاى دیجیتالى را براى بازآفرینى روش کار خود به خدمت بگیریم تا به یارى یک سیستم عصبى دیجیتالى با شتاب اندیشه به کسب و کار بپردازیم.
راهکار موفقیت استارتآپها در تامین مالی
بسیاری از موسسان به دام مشابهی میافتد. آنها تمام انرژی و منابع خود را صرف ساختن محصول و یافتن مشتریان میکنند و زمانی که کارشان تمام شد، تازه متوجه میشوند که باید سرمایه خارجی خود را افزایش دهند. بنابراین تلاش میکنند با پیداکردن سرمایهگذاران بالقوه و درخواست پول از آنها زمینه را فراهم سازند و البته معمولا شکست میخورند. در آخر، هیچ پولی و گاهی از اوقات هیچ شرکتی برایشان باقی نمیماند.
جذب سرمایه اغلب سختترین و بحرانیترین قسمت راهاندازی یک کسبوکار است و ممکن است بسیار زمانبر باشد. معمولا از زمانی که جذب سرمایه میکنید تا زمانیکه پول به دست میآورد و به درآمدزایی میرسید، بهطور میانگین شش ماه طول میکشد. اما رسیدن به آن نقطه ممکن است بیشتر هم طول بکشد، مخصوصا از آنجا که سرمایهگذاران تمایل دارند روی پروژههایی سرمایهگذاری کنند که موسسانِ آنها را میشناسند. این بدین معناست که ممکن است لازم باشد قبل از اینکه بتوانید با موفقیت سرمایهتان را افزایش دهید، دوازده ماه را صرف ساختن روابط خود کنید.
برخلاف جذب سرمایه از طریق معامله، شاید جذب سرمایه از طریق رابطه زمانبر باشد، اما این کلید جذب سرمایه و ایجاد مجموعهای از مشاوران اصلی و سرمایهگذارانی است که برای مدتی طولانی از شما حمایت خواهند کرد.
در این مقاله چند نکته برای آغاز به کار بیان شده است:
* اگر به پول احتیاج دارید، درخواست راهنمایی کنید.
زمانیکه یکی از شرکتهای مخاطرهآمیز خود را به نام تنئو (Teneo) (یک برنامه غیرانتفاعی رهبری در سطح ملی) راهاندازی کردم، سرمایهداری موفق و انساندوست، من و چند تن از دوستانش را برای جلسه بحث و تبادل نظر به ناهار دعوت کرد. بعد از یک ساعت گفتوگوی مفید درباره مفهومی که من درنظر داشتم، از من پرسیدند: «آیا در طول این ناهار، به هر آنچه میخواستی رسیدی؟»، با کمی گیجی جواب دادم: «بله، بله، از میزبانی شما متشکرم، خیلی چیزها یادگرفتم» او مکث کرد، و گفت: «خب ۲۵۰ هزار دلار چهطور است؟»
و آن اولین پولی بود که تا آن زمان بهعنوان سرمایه به دست آورده بودم، درحالیکه حتی آن را تقاضا نکرده بودم.
این تجربه به من یاد داد که اگر پول میخواهم، باید درخواست مشاوره کنم. زمانیکه واقعا به دنبال مشاوره از کسی هستید، فروتن میشوید و آنها را بالا میبرید و در موضع قدرت قرار میدهید، نشان میدهید توانایی خوب گوش دادن و سوالهای خوب پرسیدن را دارید، و با ظرافت اجازه میدهید بدانند که شما در حال جذب سرمایه هستید بدون آنکه مستقیما از آنها درخواست کرده باشید.
در آخرین شرکتم، اوتباکس (Outbox) (سرویسی که بهصورت دیجیتال تمام نامههای غیرالکترونیک شما را بهصورت آنلاین به دست شما میرساند) فهرستی از ۲۰ موضوع تهیه کردیم که در رابطه با آنها به کمک احتیاج داشتیم. این موضوعات شامل همه چیز از تجهیزات تا انبارها، و از شرکای دولتی تا سرویسهای ارسال نامههای تبلیغاتی میشد. سپس فهرستی از ۱۰۰ سرمایهگذار و مشاور تهیه کردیم که در زمینههای اصلی کسبوکارمان تخصص داشتند، و با همهی کسانی که در این فهرست بودند ارتباط برقرار کردیم.
معمولا متوجه میشدیم که این متخصصان مشتاق بودند درباره چیزی صحبت کنند که در حوزه تخصصشان باشد و از طرفی جدید و هیجانانگیز نیز باشد. ما فقط به خاطر اینکه سرمایهگذاران پول داشتند با آنها صحبت نمیکردیم، بلکه دراصل به دنبال مشاوره از افرادی بودیم که واقعا میتوانستند برای حل مشکلات سخت، به ما کمک کنند.
* قبل از اینکه درخواست پول کنید، اعتماد جلب کنید.
شاید در نگاه اول، این واقعیت که سرمایهگذاران فقط پولشان را برای کسبوکاری هزینه میکنند که آنها را میشناسند نوعی پارتیبازی باشد ولی با نگاهی عمیقتر، حداقل بعضی از قسمتهای آن درست به نظر میرسد. سرمایهگذاران در شرکتهای نوپا نهتنها ظرفیت کسبوکار شما را میسنجند، بلکه ویژگیهای شخصیتی شما را نیز ارزیابی میکنند. آنها میخواهند بدانند که آیا میتوانند به شما اعتماد کنند یا نه. جلب اعتماد در جلسه اول بسیار سخت است، مخصوصا اگر شما درخواست پول کنید. چالش اینجاست که شما قبل از اینکه واقعا به سرمایه نیاز داشته باشید، با سرمایهگذاران به توافق برسید.
برای جلب اعتماد، روشهای زیر را در نظر داشته باشید:
روابط مشترک بسازید. اعتماد معمولا از طریق دوستان مشترک منتقل میشود. من به شخص الف اعتماد دارم، و شخص الف به شما اعتماد دارد. بنابراین من به شما اعتماد دارم. مطمئن شوید که از روابط مشترک آگاهی دارید و از آنها بهدرستی استفاده نمایید.
- در گفت و شنود فروتن باشید. بسیاری از مواقع، موسسان آنقدر مشتاقانه به هدف خود باور دارند که توانایی شنیدن و تحلیل انتقادها را ندارند.
- نشان دهید که میدانید چه چیزهایی را نمیدانید. اگر از شما سوالی درباره شرکتتان شد که پاسخ آن را نمیدانستید، به آن اقرار کنید. شاید یکی از راههای انجام آن گفتن این جمله باشد: «راستش دربارهی این قضیه مطمئن نیستم، اجازه دهید بررسی کنم و بعد برای شما توضیح دهم». و از آن مهمتر، هیچگاه از خود چیزی سر هم نکنید.
نشان دهید برای یافتن آنچه نمیدانید، برنامه دارید. اگر خلاءهایی اساسی در دانش شما وجود دارد که برای کسبوکار شما مشکلساز است، آنها را مشخص کنید و نشان دهید برای برطرف کردن آنها برنامهای دارید.
نشان دهید کاملا مشتاق شنیدن انتقادها، تردیدها یا ترسهای افراد در رابطه با مسایلی که میدانید، هستید. بااینکه وقتی آمارهای لازم را در اختیار دارید تا پاسخ سوالات افراد را بدهید، قطع کردن و پریدن میان حرفهای آنها ساده است، اما کنجکاو بمانید و به حرفهای آنها گوش دهید. شاید از دیدگاه جدید آنها نسبت به مساله، چیزی فراگیرید، و حداقل به آنها نشان میدهید که برای آنچه میگویند ارزش قائلید.
* با سرمایهگذاران زمانی ملاقات کنید که بهدنبال جذب سرمایه نیستید.
حقیقت دارد که طبیعیترین زمان ملاقات با سرمایهگذاران زمانی است که شما در حال جذب سرمایه هستید، اما راههای بسیار دیگری نیز وجود دارد. من شخصا بهدنبال بهترین سرمایهگذاران یک صنعت بودم تا از آنها درباره شرکت خودم بازخورد بگیرم. زمانی که به آنها دسترسی پیدا میکردم چیزی شبیه این میپرسیدم: «مشغول ساختن شرکتی در فلان صنعت هستم و واقعا نوشتهها و سرمایهگذاریتان در این فضا را تحسین میکنم. ممکن است برای من ۳۰ دقیقه زمان بگذارید تا آنچه یادگرفتهایم را به اشتراک بگذاریم و از شما بازخورد دریافت کنم؟»
حتی زمانیکه شما به دنبال جذب سرمایه نیستید در اغلب مواقع سرمایهگذاران مشتاقاند با کارآفرینان جدید ملاقات داشته باشند. شغل آنها علاوه بر سرمایهگذاری، دانستن مسائل در آن صنعت است، درنتیجه از این به نفع خودتان استفاده کنید. ملاقاتها را بهعنوان فرصتی برای به اشتراک گذاشتن آنچه آموختهاید در نظر بگیرید. اگر از ملاقات رسمی میترسید، این سه روش را مدنظر داشته باشید:
- پیشنهاد دهید که کمک کنید و واقعا چنین کنید. من یکی از سرمایهگذاران کنونی خود را در اِیبل (Able) ملاقات کردم. ایبل یک شرکت فنآوری مالی است و زمانیکه واقعا بخواهد کمک کند، وامهای آنلاین با بهره کم را ارائه میکند. او میدانست که ما هنوز به جذب سرمایه نیاز نداریم، اما میخواست راهی برای ساختن روابط پیداکند. ارتباط خوبی با او ایجاد کردیم و بنای این ارتباط را بر کمک به یکدیگر گذاشتیم. بعدها همین آشنایی سبب شد تا در جذب سرمایه بتوانیم از او کمک بگیریم.
- با آنها خارج از دفتر ملاقات کنید. بسیاری از سرمایهگذاران، به ویژه جوانترهایی که بالاجبار باید معاملات جدیدی داشته باشند، سالانه به صدها رویداد مختلف میروند، از جمله زمان فروش ویژه نوشیدنی در رستورانها، کنفرانسها، نمایشگاههای ارائه نسخههای آزمایشی محصولات، و جشنهای فارغالتحصیلان. راههایی برای پیدا کردن این رویدادها پیدا کنید و کاری کنید دعوت شوید، و سپس یاد بگیرید چگونه از رویدادهای شبکهای به بهترین نحو استفاده کنید. خود را بهصورت مفصل معرفی کنید. جملاتی کوتاه اما جذاب برای گفتن درباره خودتان داشته باشید. سوالهای خوب بپرسید، و سپس راهی برای پیگیری پیدا کنید.
- از لحاظ فکری با آنها ارتباط برقرار کنید، حتی بهصورت مجازی. بعضی از سرمایهگذاران تحلیلهای بسیار عمیقی دربارهی مسائل مختلف در توئیتر و یا حتی وبلاگها منتشر میکنند. ارائه نقطه نظری مخالف، یا پرسیدن سوالی کاوشگرانه، روش خوبی برای برقراری ارتباط است. میتوانید از طریق ایمیل برایشان یک نامهی ۲۰۰ کلمهای به همراه اطلاعاتی درباره اینکه چگونه میتوانند استدلالهایشان را بهتر یا کاملتر کنند بفرستید. اشتباه متوجه نشوید، لطفا با سرمایهگذاران درگیر نشوید. اما باید بحثهای داغی را با آنها آغاز کنید.
زمانی که جذب سرمایه را شروع کردم، سرمایهگذاران به نظرم در نقطه بسیار بالاتری نسبت به من قرار داشتند. آنها مرا میترساندند. اما بعد از مدتی فهمیدم که آنها تفاوت چندانی با من ندارند. بسیاری از سرمایهگذاران شرکتهایی را تاسیس کرده بودند، همانطور که بسیاری از موسسان قبلا سرمایهگذار بودهاند.
گاهی در زندگی همه چیز برعکس میشود، اما زندگی طولانی است. حتی در زندگی کاری کوتاهمدتی که داشتهام، سرمایهگذارانی بودند که سعی کردم ترغیبشان کنم و به مننه گفتند و چند ماه بعد به من نامه نوشتند و از من خواستند به سرمایهگذاران دیگر معرفیشان کنم زیرا خودشان شرکتی تاسیس کرده بودند و درحال جذب سرمایه بودند.
شکی وجود ندارد که جذب سرمایه از طریق رابطه میتواند کار دشواری باشد، اما با تمرین یاد خواهید گرفت چگونه در ملاقاتها، «خودتان» باشید و ایجاد روابط درست با افراد را آغاز کنید. شاید زمان طولانی تری نسبت به آنچه میخواهید صرف شود، اما با ایجاد روابط معنادار بهجای انجام صرف معاملات، کسبوکار شما در طولانی مدت وضعیت بهتری خواهد داشت.
مطالب مشابه استارت آپ ها :
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
دلیل موفقیت شبکه اجتماعی توییتر Twitter
توییتر نوعی سرویس شبکه اجتماعی آنلاین است که به کاربرانش امکان میدهد با ۱۴۰ کاراکتر، پستهای متنی بفرستند. جک دورسی خالق این شبکه اجتماعی در مارس ۲۰۰۶ آن را ابداع و چند ماه بعد راهاندازی کرد. امروزه توییتر کاربرد جتماعی و ارتباطی پیدا کردهاست و دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار پس از فیسبوک است.
ممکن است او را به عنوان بنیانگذار سریالی توییتر(Twitter) و اسکوئر(Square) بشناسید. اما آیا میدانستید دورسی یک ماساژور دارای مدرک بود که به صورت تفننی کار طراحی و مد انجام میداد؟
شرکتهای دو میلیارد دلاری جک دورسی موفق و پررونق هستند. اما دورسی هنوز هم از اتوبوس برای رفتن به سرکار استفاده میکند. هرکاری که دورسی انجام میدهد از کارهایی روزمره صبحگاهی بدون تغییرش گرفته تا اصرار او به داشتن یک مدل موی جالب و همچنین عادات و نگرشهای وی همگی ستونهای اصلی موفقیتهای پی در پی او هستند. اما ببینیم از نظر جک دورسی، بنیانگذار توییتر و اسکوئر رمزهای موفقیت کارآفرینان در چیست:
۱- با ایده آغاز کنید
دورسی میگوید تصور غلطی که وجود دارد این است که کارآفرینان موفق کاری میکنند که رئیس خودشان باشند، و بعد به دنبال ایده میگردند. به استدلال وی اغلب کسب و کارها زمانی موفق میشوند که بنیانگذاران آنها معکوس عمل کنند.
۲- یک شرکت شفاف بسازید
در طول تمام جلساتی که در ادارات مرکزی اسکوئر برگزار میشود، برخیهای یادداشتبرداری میکنند و بعد این یادداشتها را برای تمام کارمندان این شرکت میفرستند. دورسی میگوید:” این یادداشتها اطلاعات همه را در یک سطح نگه میدارند، اما مزایای دیگری هم دارند. این که تمام دیدگاهها و نظرات جدید و گوناگون را دریافت میکنیم و کاری میکنیم آدمها به روشهای مختلف فکر کنند و خلاقیتهای بیشتری را در سازمان ایجاد نمایند. “
۳- منتظر بمانید تا زمان آمدن ایده بزرگ فرا برسد
در ابتدا ایده توییتر در سال ۲۰۰۰ به ذهن دورسی رسید. اما ارسال پیام کوتاه هنوز کار بزرگی نبود. آمریکاییها به طور متوسط تنها ۳۵ متن در ماه ارسال میکردند. دورسی میگوید:” به سرعت فهمیدم …هیچ کس دیگری دستگاه پست الکترونیکی موبایل ندارد، بنابراین این سیستم به نوعی بلااستفاده بود. در سال ۲۰۰۶ روزی که منتظرش بودم فرا رسید. آمریکاییها هر ماه بیشتر از آن که تماس تلفنی بگیرند، پیام متنی ارسال میکردند.” جک دورسی سرویس شبکه اجتماعی توییتر را در ماه مارس آغاز و در ژوئیه همان سال راهاندازی کرد. وقتش رسید، زمان مناسب بود و توییتر گل کرد.
۴- مسیرهای شغلی همیشه مسیرهای مستقیمی نیستند
درست قبل از راهاندازی توییتر، دورسی در دانشکده طراحی مد، مشغول طراحی لباس بود. کارهای معین و جدی همچون تصویرگری و ماساژ درمانی داشت. پس چرا تصمیم گرفت به سراغ برنامهنویسی و کارآفرینی برود؟ وی میگوید:” آنها ابزارهای مورد نیازم بودند تا آنچه را دلم میخواست، بسازم.” او امیدوار است روزی شهردار نیویورک شود.
۵- به روزمرگی اعتقاد داشته باشید
دورسی هر روز صبحاش را به یک شکل آغاز میکند: او صبحها دو تخممرغ آبپز با سس سویا و یک برش توت فرنگی میخورد. وی تمام هفتهی خود را با دقت برنامهریزی میکند. دوشنبه روز مدیریت است. در شرکت اسکوئر یک جلسه فکری و عملی داریم و در توییتر یک جلسه کمیته عملیاتی. سه شنبه روز محصول، مهندسی و طراحی است. چهارشنبه روز بازاریابی، رشد و توسعه و ارتباطات است. پنجشنبه روز مشارکت و توسعهدهندگان است. جمعه هم روز مصاحبت و فرهنگ.
۶- رسیدن به کمال از طریق سادگی
۱۴۰ حرف، تمام آن چیزی است که از توییتر نصیبتان میشود.هیج جایی برای هجاهای غیرضروری وجود ندارد. دورسی دوست دارد ایدههای پیچیده را دریافت و بقایای مفهومی آن را حذف کند، بنابراین فقط میتوانید روی چیزهای بسیار مهم تمرکز کنید. جک میتواند در یک کلمه هدف شرکتها را عنوان کند. در مورد توییتر این کلمه ارتباط است و در مورد اسکوئر این کلمه تجارت.
۷- یادداشتها را نگه دارید
همه تاریخگذاریها به دوره دبیرستان باز میگردد، مدتها پیش از آن که دورسی شرکتهایش را بسازد، یادداشتهای خود را نگه میداشت و حالا میگوید این بهترین کاری است که تا به حال در زندگی خود انجام داده است.
۸- ارتباط و همکاری دو اصل کلیدی هستند
دورسی میگوید اگر دو بخش اداری دارید که با هم ارتباط ندارند، یا دو نفر که نمیتوانند با هم همراه باشند، این اختلاف نظر در محصولی که عرضه میکنید خودش را نشان میدهد و مشتریان شما این اختلافنظر را میبینند. شما مشکلات شرکتتان را به میان مشتریانتان میبرید، که کاری گستاخانه و خودخواهانه است. ” ما از طراحی و مهندسی شرکت و سازمان به اندازه محصول و سرویسی که میسازیم، مطمئن هستیم.”
۹- از تعطیلات آخر هفته به خوبی استفاده کنید
برخیها تصور میکنند که آخر هفتهها بهترین زمان برای انجام اضافه کاریست تا در کارها پیش بیافتند. اما بسیاری از افراد موفق عادت به انجام این کار ندارند. روزهای پایانی هفته روز بازتابها، بازخوردها، استراتژی و آماده شدن برای بقیه هفته است.
مطالب مشابه کسب درآمد از توییتر:
از کودکی به ما آموختهاند که منتظر فرصتها باشیم و به هیچ عنوان آنها را از دست ندهیم. فرصتها ما را وسوسه میکنند و تمرکز ما را میگیرند. شاید بهتر است به جای آن که به دنبال فرصتهای جدید باشیم، روی یک کار تمرکز کنیم و آن را با موفقیت به سرانجام برسانیم و به موقعیتهای که ممکن است حواسمان را پرت کنند، نه بگوییم.
در سال ۲۰۰۶ زمانی که شرکت نایک آقای مارک پارکر را به سمت مدیر ارشد اجرایی خود درآورد، یکی از اولین اقدامات وی این بود که با مدیر عامل آن روز اپل یعنی استیو جابز تماس گرفت و از او مشورت خواست. در آن زمان، نایک سعی میکرد استراتژی دیجیتال خود را وارد خط تولید محصولاتش نماید. استیو جابز جملهای گفت که پارکر را عمیقاً به فکر فرو برد:
«نایک برخی از بهترین محصولات در دنیا را تولید میکند. محصولاتی که حرف ندارند و خریداران را به خود جذب میکنند. اما شما محصولات بد و بدرد نخور هم تولید میکنید. بیایید محصولات بدرد نخورتان را کنار بگذارید و فقط روی محصولات خوبتان تمرکز کنید»
پارکر گفت «حق با او بود. ما نیاز به تغییر داشتیم”.نایک به جای آن که به سراغ خط تولید دیگری برود سعی کرد با کمک اپل بهترینهای خود را عرضه نماید. نتیجهاش نایک پلاس (+Nike) بود، یکی از موفقترین کمپینهای شرکت نایک. نایک پلاس محصول همکاری نایک و اپل در واقع یک تراشه بیسیمی است که داخل کفش قرار میگیرد و میزان دویدن و راه رفتن را محاسبه میکند.»
استیوجابز فقط اهل حرف زدن نبود بلکه به حرفهایش عمل هم میکرد. جابز از شرکت اپل اخراج شد، اما در سال ۱۹۹۷زمانی به این شرکت بازگشت که این شرکت در مشکلات دست وپا میزد. اولین دستوری که وی داد، قطع تولید بود. در پایان آن سال، جابز حدود ۷۰ درصد محصولات اپل را حذف کرد. سال بعد، این شرکت از ضرر ۱٫۰۴ میلیارد دلاری به سود ۳۰۹ میلیون دلار رسیده بود. جابز متوجه شد که فرصتها و موقعیتهای جدید حواس اپل را پرت میکنند. شاید فرصتها بیتقصیر و معصوم به نظر برسند، اما اغلب الزاماتی با خود میآورند، که آنها را فراموش میکنیم: صرف انرژی، زمان و پول.
چرا تمرکز کردن روی یک چیز سخت است
ترس از دست دادن فرصتها ترس قدرتمندی است. همه ما دوست داریم همزمان چند کار را با هم انجام دهیم و به اصطلاح با یک دست چند هندوانه را بلند کنیم. به ما یاد دادهاند که به دنبال فرصتها و موقعیتها باشیم و نگذاریم کسی این فرصتها را از ما بگیرد. شاید خلاف منطق به نظر برسد اما از دست دادن فرصتها بهترین راه برای ساختن چیزهای فوقالعاده است، چیزی که واقعاً به آن نیاز داریم این است که فرصتها را رد کنیم تا بتوانیم تمرکز خود را بیشتر روی یک کار معطوف نماییم. بخصوص در عصر حاضر. امروزه به برکت وجود اینترنت، در اطلاعات و گزینههای پیش رویمان غرق شدهایم، در حالیکه ذهن ما به دنبال چیزهای ساده است. پس اگر بتوانید همان پیام ساده را درک کنید، سرآمد همگان خواهید بود.
اپل در زمان مدیریت جابز، سه سال اول را صرف فروش تنها یک محصول یعنی اپل۱ کرد. و پس از موفقیت قابل توجهای که این شرکت در عرضه اولین محصول خود داشت، توانست پیشرفت کند و گامهای رو به جلو بردارد. به ندرت پیش میآید که چیزی خوب از آب دربیاید. اما دنیا به چیزهای نادر پاداش میدهد. ما به دنبال بهترین راهحل هستیم. اگر روی چیزهای کمتری تمرکز کنید به خودتان فرصت میدهید محصولی بسازید که مشکل را به روش باورنکردنی حل میکند. وقتی انرژی و منابع شرکت خود را همزمان صرف انجام چندین کار میکنید، دیگر نمیتوانید مشکلاتی را که سطح بالاتری دارند، حل کنید. اگر به کارتان توجه نداشته باشید، به جای آن که بهترینها را بسازید به ساختن چیزهایی که «به قدر کافی خوب» هستند، اکتفا میکنید. اما رقابت آنقدر زیاد است که دیگر نمیتوان به ساختن چیزهایی که فقط خوب هستند، قناعت کرد. پارک میگوید هنوز هم فرصتها من را وسوسه میکنند، اما یاد گرفتهام روی موقعیتها مهم و درست تمرکز کنم و به بقیه فرصتهای وسوسهکننده نه بگوییم:
نه به محصول اصلی جدید
نه به شراکت تازهای که مستلزم تولید محصول جدید باشد
نه به پروژههای خاص جدید
نه به سخنرانیهایی که منجر به معرفی برند یا محصول میشوند
نه به تبلیغات هزینهبر
این که همزمان چندین کار را با هم آغاز کنید هیچ کمکی به سرعت انجام کارها نمیکند. به جای آن سعی کنید ابتدا تمرکز خود را روی انجام یک کار بگذارید. قبل از آن که پایتان را روی گاز بگذارید و سرعت بگیرید اول ببینید مردم آنچه را که عرضه میکنید، واقعاً میخواهند بعد به فکر اقدامات بعدی باشید.
مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:
شیوه موفقیت در کسب و کار آنلاین
موفقیت در هر کاری دارای قانون و قاعده خاص خود است . اگر به دنبال راه اندازی کسب و کار آنلاین و کسب درآمد ساده و آسان از طریق اینترنت هستید باید راههای موفقیت و کامیابی در ثروتمند شدن را شناخته و بر اساس آنها عمل کنید. اصولا برای موفقیت و پیشرفت در کسب و کار آنلاین باید قوانین را شناخت و با تمرکز بر روی آنها ، به ثروت رسید این قانون فقط منحصر به کسب درآمد از اینترنت نیست بلکه در همه امور زندگی و کسب و کارهای خانگی و تجاری باید رعایت کرد تا شاهد موفقیت بود. در آغاز کسب و کار اینترنتی باید به این نکته مهم و اساسی توجه کنید که تمرکزتان بر چه قسمتی از کسب درآمد اینترنتی هست با مشخص شدن این نکته، موفقیت در درآمد و کسب ثروت سریع تر و راحت تر خواهد بود.
اما قبل از آنکه بدانید باید روی کدام بخش از کسب و کار خود تمرکز کنید لازم است تا ابتدا پاسخ مشخصی برای پرسش های زیر داشته باشید.
• مدل کسب و کار آنلاین شما چگونه است؟
• در کدام مرحله از کسب و کار خود هستید؟
قبل از هر چیز هدف خود را مشخص کنید:
اگر ندانید با چه هدفی وارد کسب و کار اینترنتی شده اید و میخواهید به کجا برسید درست مانند آن است که بخواهید به یک سفر رفته و مقصد خود ا ندانید و همینطوری به جاده بزنید. زمانی که مقصد مشخصی نداشته باشید در مسیر سرگردان بوده و ممکن است از هر جایی سر در بیاروید.
در کسب و کار اینترنتی نیز همینطور است، لازم است بدانید میخواهید به کجا برسید و هدف شما چیست؟
اگر شما یک کسب و کار آنلاین را به درستی انتخاب کرده و آن را در حوزه علایق تان پیاده سازی کنید و دقیقا بدانید که چه آینده ای از کسب و کار اینترنتی خود میخواهید، مطمئن باشید که نتیجه ای که به دست خواهید آورد منجر به افزایش درآمد در ماه ها و سال های آتی خواهد شد.
اما در این جا منظور از هدف کسب و کار اینترنتی باید این باشد که بدانید میخواهید چه چیزی به بازار و یا مخاطبان خود عرضه کنید. میخواهید با کسب و کار اینترنتی خود به کجا برسید؟ تصور شما از ۵ سال آینده کسب و کارتان چیست؟
میخواهید چه مقدار بازدید روزانه و یا ماهانه و چه مقدار درآمد خالص داشته باشید؟
میخواهید چه محصولات و خدماتی را به مخاطبان خود بفروشید؟ میخواهید چه رابطه ای با مخاطبان و مشتریان خود داشته باشید؟
با یافتن یک پاسخ درست برای پرسش های فوق میتوانید دید بهتری نسبت به کسب و کار خود در آینده داشته باشید، به علاوه میتوانید شرایط فعلی کسب و کارتون رو هم مشخص کنید.
میتوانید بسنجید که آیا به هدف تان نزدیک هستید یا خیر؟
مدل کسب و کار آنلاین شما چگونه خواهد بود؟
یکی از پرسش های مهمی که در رابطه با انتخاب هدف کسب و کارتان باید مشخص کنید این است که بدانید مدل کسب و کار آنلاین شما چیست؟
برای کسب و کار اینترنتی مدل های مختلفی وجود دارد، به عنوان مثال:
آیا کسب و کار اینترنتی شما ارائه دهنده خدمات و یا فروشنده و تولید کننده محصول خاصی است؟ آیا میخواهید محصولی یا سرویسی را به مشتریان خود ارائه دهید؟
آیا میخواهید یک فروشگاه اینترنتی راه بی اندازید و کالاهای خود را به فروش برسانید و یا آنکه میخواهید به عنوان یک واسطه عمل کنید؟
آیا میخواهید از سیستم های همکاری در فروش استفاده کنید؟
آیا میخواهید از مدل عضویت پولی برای کسب و کار اینترنتی خود استفاده کنید؟
آیا میخواهید کار تبلیغاتی انجام دهید و یا از طریق تبلیغات به کسب درآمد برسید؟
همانطور که میبینید مدل ها و روش های مختلفی برای راه اندازی یک کسب و کار آنلاین وجود داره و هر کدام از این روش ها میتونند به نوعی برای شما درآمد زا باشند، حتی ممکن است بخواهید از ترکیب دو یا چند مدل برای کسب و کار خود استفاده کنید.
با مشخص شدن هدف و مدل کسب و کار اینترنتی تان حال نیاز به یک نقشه راه دارید.
نقشه و استراتژی شما برای رسیدن به هدف کسب و کارتان چیست؟
زمانی که برای سفر خود مقصد تعیین میکنید نیاز به یک نقشه راه دارید تا بدانید باید از کدام مسیر به مقصد مشخص شده برسید.
با مشخص شدن هدف کسب و کار آنلاین خود، حال نیاز به یک استراتژی و یا نقشه دارید تا بتوانید بهتر و سریعتر به هدف نهایی خود و کسب درآمد از کسب و کارتان برسید.
در هر کسب و کاری لازم است تا اقداماتی انجام گیرد و انجام برخی از این اقدامات دارای اولویت بالاتری نسبت به باقی کارها هستند.
اما از کجا بدانید که لازم است ابتدا کدام کارها را انجام دهید و تمرکزتان را بهتر است روی چه اقداماتی بگذارید؟
این همان پرسش اصلی مطلب است که میخواهیم به آن پاسخ دهیم.
برای مشخص کردن اولویت کارهایی که باید انجام دهید ابتدا لازم است بدانید که در حال حاضر کجای کسب و کار خود قرار دارید؟
آیا تازه شروع به راه اندازی کسب و کار خود کرده اید؟
آیا در میانه راه هستید و به دنبال روشی برای کسب درآمد هستید؟
آیا نمیدانید چه محصولات و خدماتی باید ارائه دهید و مخاطبان و مشتریان شما چه کسانی هستند؟
شاید هم به هدف خود رسیده اید و میخواهید در آمد و مخاطبان خود را بیشتر افزایش دهید.
پس لازم است ابتدا بدانید که در کدام مرحله از کسب و کارتان هستید. پس از مشخص شدن آن میتوانید تعیین کنید که چه اقداماتی لازم است انجام دهید.
مهم نیست در کدام مرحله از کسب و کارتان هستید، همیشه این کارها را انجام دهید:
یکی از مهمترین نکاتی که در رابطه با کسب و کار آنلاین خود لازم است همیشه به خاطر داشته باشید قانون ۲۰/۸۰ است.
قانون ۸۰/۲۰ چیست؟
بر اساس این قانون و همانطور که گفته شد ۸۰ درصد نتایجی که به دست می آورید تنها از انجام ۲۰ درصد کار هاست. یعنی تنها ۲۰ درصد کارهایی که انجام میدهید مهم بوده و بیشترین نتایج را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
به همین منظور در اینجا ۴ کاری که همیشه دارای اولویت هستند و برای شما بیشترین نتایج رو در دراز مدت و حتی کوتاه مدت در کسب و کار آنلاین تان به بار خواهد نشاند رو شرح خواهیم داد.
فراموش نکنید هر کاری غیر از موارد گفته شده رو میتونید به راحتی به دیگران واگذار کنید تا برای شما انجام بدهند مثل ساخت و طراحی سایت و یا طراحی لوگو و یا دیگر موارد، البته در صورتی که در شروع کار هستید و سرمایه کافی برای واگذاری کارهای تان به دیگران رو ندارید پیشنهاد میکنیم خودتون این کارها رو انجام بدهید اما اولویت زمانی و تمرکزی شما باید بر موارد گفته شده در زیر باشد.
اول محتوا ایجاد کنید و ارزش ارائه دهید
میتوان گفت محتوا، پادشاه کسب و کار آنلاین است. بدون محتوا کسب و کار اینترنتی شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.
اولین و مهمترین اقدامی که در شروع راه اندازی کسب و کار خود باید انجام دهید ایجاد محتواست، آن هم محتوا و مطالب کاملا اختصاصی، نه کپی از این سایت و آن سایت. اگر میخواهید اعتبار کسب و کار آنلاین خود را زیر سوال ببرید، مطالب کپی در سایت خود بگذارید!
مهمترین هدف شما از ارائه محتوا باید ایجاد ارزش باشد. تا میتوانید مطالب و محتوایی در سایت خود قرار بدهید که برای کاربران و بازدید کنندگان سایت تان ارزشمند باشد و آنها از مطالعه آن بتوانند چیزی یاد بگیرند.
مهم نیست در چه مرحله ای از کسب و کارتان باشید همیشه باید اولویت شما بر روی ایجاد محتوا باشد. هر چه محتوا و مطالب ارزشمند سایت شما بیشتر باشد به همان نسبت موفقیت کسب و کارتان نیز افزایش خواهد یافت، اما فراموش نکنید که همانطور که گفته شد مهم محتوا و مطالب ارزشمند و اختصاصی است، نه تنها مطالبی برای پر کردن سایت شما.
به جذب بازدید کننده و افزایش ترافیک اهمیت دهید
اگر محتوای خوب و ارزشمندی در سایت خود داشته باشید میتوانید با استفاده از روش های مختلف برای جذب بازدید کننده مخاطبان خوب و هدفمندی نیز به سایت خود بکشانید و جذب کنید.
پس از ایجاد محتوا باید تمرکز دوم شما روی روش های جذب و افزایش بازدید کننده برای سایت تان باشد.
روش های مختلفی از جمله روش های رایگان و پولی برای جذب بازدید کننده به سایت وجود دارد اما بهترین روش که هم رایگان است و هم مخاطبان هدفمندی رو به سایت شما جذب میکنه استفاده از سئو و یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو است.
اگرچه این روش نیاز به اندکی زمان و کمی اطلاعات و دانش اولیه دارد، و در دراز مدت پاسخگو خواهد بود اما با استفاده از تکنیک ها و روش های سئو و داشتن محتوای خوب در سایت تان میتوانید مطمئن باشید که سایت شما به زودی دارای بازدید کنندگان مناسبی شده و کسب و کارتان حتما نتیجه بخش و سود آور خواهد بود.
با یادگیری روش های سئو و همچنین بهینه کردن محتوای سایت تان میتوانید به راحتی شاهد افزایش بازدید کننده آن هم از نوع هدفمند باشید.
تمرکز شما در جذب بازدید کننده باید ابتدا روی تکنیک های سئو و بهینه سازی برای موتورهای جستجو باشد و سپس در اولویت های بعد میتوانید از روشهای دیگر جذب بازدید کننده استفاده کنید.
راهی برای کسب درآمد پیدا کنید
پیشنهاد میکنیم از همان ابتدای راه تمرکزتان را بر روی کسب درآمد از سایت و کسب و کار آنلاین خود قرار ندهید، شما باید اولین چیزی که به آن توجه میکنید ایجاد محتوا و جذب بازدید کننده باشد.
زمانی که بازدید کننده و مخاطبان سایت شما به تعداد مناسبی تقریبا روزی ۵۰ الی ۱۰۰ بازدید کننده در روز رسید میتوانید تمرکز خود را بر روی روشی برای کسب درآمد بگذارید.
البته لازم است که از قبل با روش های مختلف کسب درآمد از اینترنت آشنایی داشته باشید.
شما با داشتن اطلاعات اولیه در مورد روش های مختلف کسب درآمد از اینترنت و کسب و کار آنلاین میتوانید با بررسی مخاطبان و بازدید کنندگان سایت تان و مدل انتخابی کسب و کار اینترنتی تان روش مناسبی برای کسب درآمد از سایت خود انتخاب کنید.
پس از آنکه بازدید کنندگان سایت شما به تعداد مناسبی رسیدند متیوانید با بررسی مخاطبان خود و نظرهای آنها و همچنین یافتن مشکلاتی که دارند راه حل مناسبی برای مشکلات آنها پیدا کرده و برای راه حل مشکلات شان محصول و یا سرویسی را برای فروش ارائه دهید و یا در صورت نیاز سیستم عضویت پولی در سایت خود راه اندازی کرده و یا از دیگر روش های کسب درآمد استفاده کنید.
شما تنها زمانی میتوانید روش مناسبی برای کسب درآمد از سایت خود پیدا کنید که بازدید کنندگان سایت شما به تعداد مناسبی رسیده باشند و با بررسی و شناسایی نیاز های آن ها به این مهم دست یابید.
قبل از آنکه به روش کسب درآمد فکر کنید به فکر ساختن لیست ایمیل باشید:
لازم است قبل از آنکه به فکر کسب درآمد از سایت خود باشید و به روش های مختلف کسب درآمد از اینترنت فکر کنید از همان ابتدا به دنبال روشی برای جمع آوری لیست ایمیل کاربران و بازدید کنندگان سایت خود باشید. شما باید از همان روز اول ایمیل های کاربران و مخاطبان سایت خود را داشته باشید تا بتوانید بعد ها با استفاده از تکنیک ایمیل مارکتینگ برای ارائه سرویس ها و محصولات مختلف خود از آن استفاده کنید.
دقت داشته باشید به هیچ عنوان قرار نیست بازدید کنندگان سایت خود را با فرستادن هرزنامه و ایمیل های اسپم بمباران تبلیغاتی کنید بلکه هدف اول شما در استفاده از ایمیل مارکتینگ باید برقراری ارتباط دوستانه با اعضای لیست ایمیل تان باشد تا آن ها را تبدیل به مشتریان دائمی خود کنید.
تولید محصول یا ارائه خدمات
در نهایت یکی از کارهایی که باید همواره بر آن تمرکز کنید ساخت محصول و ارائه خدمات برای مشتریان خود با توجه به نیازهای آنهاست.
همانطور که در قسمت قبل گفته شد با مطالعه و بررسی نیاز مخاطبان سایت خود میتوانید به راحتی محصول یا سرویس مناسبی را برای رفع مشکل آن ها ارائه دهید و به این ترتیب منبع درآمدی برای خود ایجاد کنید.
دقت داشته باشید که باید تا میتوانید محصولات خود را روز به روز گسترش داده و بر کیفیت آن بی افزایید تا به فروش خود و راضی نگه داشتن مشتریان تان نیز اضافه شود.
نکته مهم این که زمانی باید بر تولید محصول و کسب درآمد فکر کنید که حداقل بازدید روزانه شما به ۱۰۰ یا بیشتر رسیده باشد.
پس تا زمانی که بازدید روزانه شما کمتر از این مقدار است بهتر است توجه و تمرکز شما تنها روی ارائه و تولید محتوای ارزشمند و همچنین روش های مختلف افزایش ترافیک سایت معطوف باشد.
نتیجه گیری:
به طور خلاصه در این مطلب یاد گرفتید که باید تمرکز خودتون رو در هر مرحله از کسب و کار آنلاین به کجا معطوف کنید. که این هم مستلزم اینه که بدونید در حال حاضر در کدام مرحله از کسب و کار خود قرار داشته و در نهایت هدف نهایی تان چیست؟
به طور خلاصه میتوان گفت اگر تازه شروع به کار کرده اید و بازدید روزانه شما کمتر از ۱۰۰ بازدید است بهتر است بیشترین توجه شما روی تولید و ارائه محتوای ارزشمند و همچنین استفاده از روش های مختلف جذب بازدید کننده هدفمند برای سایت باشد، به خصوص استفاده از روش سئو.
دقت داشته باشید که از همان روز اول باید به فکر ساخت لیست ایمیل خود نیز باشید.
زمانی که به بازدید مناسبی رسیدید میتونید با بررسی نیازهای کاربران و مشکلات آنها اقدام به ساخت و ارائه محصول و سرویس و خدمات به مخاطبان تان کنید.
اگر هدف خود و مرحله ای که در حال حاضر در آن قرار دارید رو مشخص کنید و تمرکز و توجهتون رو بر موارد گفته شده معطوف کنید مطمئن باشید که راه درستی رو پیش گرفته و هرگز سر درگم نخواهید شد.
ارتباط صداقت در کسبوکار و موفقیت در کسب درآمد
موفقیت در کسب درآمد ، صداقت در کسب و کار ، کارآفرین موفق ، مدیر موفق ،
مدیران و رهبران موفق هرگز با تقلب صداقتشان را زیر پا نمیگذارند
نمونههای بیشماری از افرادی که موقتاً با تقلب به پیروزی رسیدند وجود دارد. کمپانی انرژی انرون بمدت چند سال یکی از مبتکرترین و جسورانهترین شرکتهای امریکا بود. مدیر ارشد کمپانی با تعداد کثیری از مهمترین شخصیتهای کشور از جمله رئیسجمهور آشنا بود. سوای اینکه موفقیت انرون بر پایه دروغ بنا شده بود، مطالعات نشان داد افراد “برنده”ای که در راس شرکت بودند در کارشان صداقت نداشتند.
صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است
مدیران با صداقت شاید معروفترین و درخشانترین مدیر نباشند، و خودشان به آن اهمیتی نمیدهند. صداقت یعنی کارِ درست را انجام بدهیم، چون انجام دادن این کار درست است. و این چیزیست که موفقیت میآورد.
اهمیت صداقت در قول دادن و وفای به عهد
مدیران موفق سر قولشان هستند. آنها با دقت و حتی با بیمیلی قولی میدهند، ولی هروقت قول دادند آنرا پیگیری و به انجام میرسانند. و همیشه حقیقت را میگویند. به این کار “رکگویی” میگویند. اگر از رکگویی هراس دارید، پس جرأت ندارید که یک مدیر اجرایی باشید. در این حالت شما اطرافتان را با اشخاص “بلهقربان گو” پر میکنید یعنی کسانی که بجای حقیقت، چیزهایی که شما میخواهید بشنوید را میگویند.
مدیران باصداقت از حقیقت هراسی ندارند
مدیران باصداقت از رودرو شدن با حقیقت ابایی ندارند. این اصل به نام اصل حقیقتبینی مشهور است، یا “دیدن جهان آنطور که واقعاً هست، نه آنطور که آرزو دارید باشد.” این موضوع از مهمترین اصول مدیریت است زیرا نشاندهنده حقگویی و صداقت است. بسیاری از شرکتها و سازمانها بخاطر پیروی نکردن از اصل حقیقتبینی شکست میخورند.
صداقت یعنی گفتن حقیقت هر چند آن حقیقت تلخ و زشت باشد. صادق بودن بهتر از فریب دادن دیگران است، چون با این کار خودتان را هم فریب میدهید
مدیران باید اعتماد بنفس داشته باشند، در عین حال باید توجه داشته باشند که ممکن است خودشان هم اشتباه کنند. بسیاری از مدیران و رهبران به شکست میرسند چون از زیر سوال بردن مفروضات و نتیجهگیریهای خودشان ممانعت میکنند. در ریشه هر شکست، مفروضات گمراهکننده نهفته است.
در این دنیای پیوسته در حال تغییر، این امکان وجود دارد که در کارتان کمی یا کاملاً اشتباه کنید. البته شاید هم در اشتباه نباشید ولی در نظر گرفتن این احتمال از شما یک مدیر مدبر میسازد چون ذهنتان را به ایدهها و افکار جدید باز میکند.
نتیجهگیری
هیچ استثنایی برای صداقت وجود ندارد. صداقت در ذات انسانهاست و مربوط به زمان و مکان نمیشود. اگر در موقعیتهای ساده برای نتایج کمارزش صداقت خود را زیر پا بگذارید، آنگاه زیر پا گذاشتن صداقت برای شما امری عادی میشود.
مدیران باصداقت همیشه مجبورند جانب انصاف را بگیرند خصوصاً وقتی که با افراد بیانصاف طرف هستند. در حقیقت، نشانه درستکاری یک مدیر این است که در مقابل برخورد غیرمنصفانه دیگران، تا چه حد میتواند جانب عدالت را بگیرد.
به نقل از مجله اینترنتی رمز موفقیت
طالب مشابه کارآفرینان:
پرورش کودک کارآفرین برای کسب و کار
موفقیت کارآفرینان جوان در کسب و کار
۱٫ترس آن ها را از پا نمی اندازد
یکی از بزرگ ترین خطرات در راه کارآفرینی، این طرز فکر است که زندگی هیچ وقت ارزش ریسک کردن ندارد. احساساتی که با ترس نیز همراه می شوند توسط یک سری از هورمون ها وقتی ترشح می شوند که بدن شما در معرض یک دعوا یا سفر با هواپیما قرار می گیرد. کارآفرینان بر این باورند که هیچ گونه خطر قریب الوقوعی وجود ندارد، بلکه تنها چیزی که وجود دارد یک موقعیت خوب بالقوه برای موفقیت است.
۲- حریص هستند، پس خلق پول آسان است!
همه کارآفرینان دست به خلق پول می زنند چون این راه را راهی منحصر به فرد برای محل مشکل مشتریان خود می دانند و هیچ کدام از اول خواهان این نبوده اند که هدف شرکت آن ها صرفا رسیدن به ثروت بوده است. آن ها ایده و نقشه ای داشته اند که دنبال تحقق آن رفته اند. آن ها آنچه را خریدار می خواهد و می خواهد به آن برسد، می دانند.
۳- شکست را جزئی از مسیر موفقیت می دانند
کارآفرین ها می دانند که هنری فورد، سه بار ورشکست شد و بعد از بازگشایی نیز تنها توانست ۲۰۰ دلار در سال اول تجارت خود کسب کند. پس کارآفرینان شکست را نمی بینند، بلکه تلاش های ناموفق را می بینند و همین تلاش های ناموفق آن ها را ذره ذره به موفقیت نزدیک تر می کند.
۴- خود را با گروه مجرب مجهز می کنند
کارآفرین ها از قدرت خود، آگاهی دارند و خودشان را با همراهی افرادی مجهز می کنند که مشخصه قدرت آنان برای محیط کار بسیار مناسب است.
این ۲۰ عادت در کارآفرینان موفق به چشم می آید.
۵- دل خودشان را به دست می آورند و قربان صدقه خودشان می روند!
جایزه دادن در مسیر موفقیت نه تنها یک عمل ترغیب کننده به حساب می آید بلکه گاهی اوقات با قراردادن اهداف کوچک تر در طول مسیر موفقیت، قادر خواهید بود حرکتی انفجاری در مسیر خود به سمت پایان راه ایجاد کنید. این کار دقیقا نمونه آشکاری از این است که چگونه مسیر را با موفقیت به پایان برسانید.
۶- باهدف و عامدانه کار می کنند
فعالیت های کارآفرین های موفق با یک قصد عامدانه در ورای اهداف آنان توام شده است. این کار به آن ها اجازه می دهد تا از اینکه در طول مسیرشان متوقف شوند، جلوگیری کنند. داشتن یک مقصود واضح و مشخص باعث بالارفتن و جاری شدن انرژی شما می شود.
۷- قبل از اینکه آماده باشند، شروع به کار می کنند
این نکته ای است که «ماری فرلو» یکی از سخنرانان بزرگ حوزه موفقیت، مدام بر آن تاکید دارد، زیرا هنگامی که ما برای زمان مناسب صبر می کنیم، درواقع برای چیزی غیرممکن صبر می کنیم. حتی اینکه هنوز دست تان خالی است و می خواهید با این حال مشغول به کار شوید، به نوبه خود عالی است.
۸- شاه یک شطرنج هستند و نه مهره سرباز آن
کارآفرین های موفق تحرکات و طرح و نقشه های قابل توجهی را برای تمام حالات محتمل طراحی می کنند. آن ها تمام توجه خود را به خروجی و ماحصل پروژه اختصاص می دهند و از این رو می توانند آن پروژه را کنترل و رهبری کنند. این ویژگی به آن ها اجازه می دهد که جنبشی قابل توجه ایجاد کنند.
۹- وقت شان را برای شبکه های اجتماعی هدر نمی دهند
کارآفرین های موفق از طریق ارتباطی گوناگون، فقط برای رفع نیاز و کسب منفعت خود استفاده می کنند. این کار وقت پرارزش آنان را هرگز هدر نمی دهد.
۱۰- فکری باز دارند و تنها به دور و بر خود فکر نمی کنند
در جهان کنونی، اکثر میلیاردرهای موفق همان ۲۴ ساعت شبانه روز و همان دسترسی به اطلاعاتی را دارند که بقیه آدم ها نیز دارند؛ اما تفاوت آن ها با دیگران این است که بیش از هر کس دیگری متفاوت با بقیه فکر می کنند.
۱۱- همیشه به نیمه پر لیوان نگاه می کنند
دیدن فرصت در هر چیزی یک نوع طرز فکر اکتسابی است، نه یک ویژگی شخصیتی ذاتی. کارآفرین های موفق الگوهای فکری مخرب خود را مانند عدم اعتماد به نفس و دودلی تشخیص می دهند و سپس آن را تغییر می دهند.
۱۲- یادداشت برداری می کنند
شاید این گونه به نظر بیاید که کارآفرین های موفق زندگی پرمشغله ای دارند، آن ها در مورد هر چیز غیرمرتبط با کاری که هم اکنون مشغولش هستند، یادداشت برداری می کنند و سپس به سراغش باز می گردند. این سازمان یافتگی به آن ها اجازه می دهد تا چند کار را یک باره انجام دهند و آن ها را از آن خود کنند، بدون اینکه اجازه دهند کارشان مغشوش شود.
۱۳- هم سخت بازی می کنند و هم سخت، تفریح
برای اکثر کارآفرین های موفق یک بازه زمانی بزرگ بین کار و تفریح شان وجود دارد. آن ها می دانند که چه وقت بر خودشان سخت بگیرند و سخت بتازند و چه وقت هم به تفریح بپردازند.
۱۴- اطلاعات مفید برای مشاوره می دهند
کارآفرین های موفق نه تنها خودشان نقشه دارند، بلکه به نقشه شما نیز گوش می دهند و به شما مشاوره معقولانه و مفیدی می دهند. آن ها می دانند که در مورد چه کاری توانایی دارند و با سخاوت بقیه را کمک می کنند تا به مسیر تحقق رویاهای شان پی ببرند.
۱۵- دوستدار مشاوره گرفتن هستند
با بودن در قلمرو کوچک کارآفرین های موفق خواهید فهمید که مغز آنان نسبت به بقیه مردم متفاوت کار می کند. آن ها جایی که ممکن است چشم اندازها و دیدگاه های بسیاری مورد نیاز باشد، برای تشخیص داده های مسئله به بقیه افراد می پیوندند؛ حتی اگر آن طرح منتقدان بیشتری نسبت به حامیانش داشته باشد.
۱۶- دائما در ارتباط هستند
شما هرگز نمی دانید که کجا و در چه جایی شرکای افسانه ای بعدی تان قرار دارند، پس ایجاد ارتباطات جدید بخشی از آن چیزی است که شما در هر مراسم عقد، گردهمایی دانشگاهی و مدارس و ملاقات تجاری باید انجام دهید. کارآفرین های موفق معتقدند برای ایجاد یک رابطه درست هیچ گاه وقت نادرستی وجود ندارد.
۱۷- زیاد سوال می پرسند
کارآفرین های موفق به طور طبیعی درباره اینکه اشیا چگونه کار می کنند یا اینکه چگونه بقیه فکر می کنند، کنجکاو هستند. پرسیدن سوال نه تنها عزیزشان می کند، بلکه به آن ها اجازه می دهد تا مکالمه را به جایی هدایت کنند که بیشترین سودمندی را برای خودشان داشته باشند.
این ۲۰ عادت در کارآفرینان موفق به چشم می آید.
۱۸- در کنارشان، برترین ها قرار دارند
برترین ها شامل همه چیز از بهترین کارکنان و تجهیزات اداری گرفته تا بهترین پزشکان و وکلا می شود. باور این افراد بر این است که اگر هر کس در زندگی خودش در آنچه انجام می دهد، بهترین باشد، مردمی را به طرف خود جذب می کند که آن ها نیز می خواهند بهترین باشند.
۱۹- شکرگزار هستند
کارآفرین های موفق نکات خوب زندگی خویش را تشخیص داده و قاعدتا برای آن ها سپاس گزار نیز خواهند بود. چون آنچه شما روی آن تمرکز می کنید، گسترش می یابد و هنگامی که بر خوبی در زندگی تمرکز می کنید، مقدار بیشتری از آن را خلق می کنید.
۲۰- ناشکیبا به نظر نمی رسند
اگر کارآفرین های موفق به جایی رسیده اند که هم اکنون هستند، به خاطر این است که قبول کرده اند با همان چیزی در ارتباط هستند که نیازمندش بوده اند. آن ها در مورد مسائل با تمام جان و دل خود سخن می گویند و هرگز شبیه افراد بی حوصله و ناشکیبا به نظر نمی رسند، بلکه فقط تمام تلاش خود را می کنند.
موفقیت کسب و کار گوگل و دلیل شکست یاهو
قبل از پرداختن به اصل موضوع که در واقع سیستم ساده و در عین حال بسیار پیچیده و منحصر به فرد کسب درآمد گوگل هست باید به چند دهه قبل برگردیم . در دورانی که تازه با اینترنت اشنا شدم غول بزرگی به نام یاهو برایم عجیب و شکست ناپذیر بود یاهو بزرگترین ارائه دهنده ایمیل و جستجو بود و صفحات جذاب داشت و کمتر کسی مثل من فکر می کرد که کسب و کار یاهو یک دفعه اینجور دچار تغییر شود. اما به ناگاه گوگل با ظاهر ساده خودش شروع به رشد کرد و دنیای اینترنت را دچار تغییرات اساسی کرد. گوگل با مدل تجاری ساده و در عین حال جذاب و کاربردی خود همگان را مجذوب و شگفت زده کرد . کسب و کار نوین گوگل چنان مورد توجه قرار گرفت که در کمترین زمان ممکن یاهو به کنار رانده شد و همه نگاهها به طرف گوگل و مدل تجاری اون معطوف شد. لذا برای بررسی موضوع مدل تجاری گوگل در کسب و کار اینترنتی، با این سوال شروع می کنم: یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ای به نام گوگل شکست خورد؟
برای پاسخ به این سوال باید به کمی عقب تر برگردیم زمانی که مدل کسب و کار گوگل شکل گرفت. قلب مدل کسب و کار گوگل ارزش پیشنهادی آن است که در حقیقت همان خدمات تبلیغات متنی هدفمند می باشد. تبلیغ کنندگان از طریق خدمتی که به adwords شناخته می شود می توانند تبلیغات . لینک های خود را بر روی صفحات جستجوی گوگل نمایش دهند. زمانی که کاربران در حال جستجو هستند تبلیغات مرتبط با عبارت هدف نمایش داده می شود بدیهی است که این سرویس برای تبلیغ کنندگان بسیار جذاب است و عملاً برای مصرف کننده هم آزاردهنده نخواهد بود. و مهمترین ویژگی این سرویس این است که به کسب و کارها این امکان را می دهد تا یک کمپین تبلیغاتی هدفمند را برای خود برنامه ریزی کنند. اما نکته مهم اینجاست که این مدل تنها درصورتی موفق خواهد شد که افراد بسیاری از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!
تا اینجای داستان را داشته باشید تا به سوالی که اول پرسیدم برگردم:
یاهو که سال ها قطب اول جستجو و خدمات اینترنتی نظیر ایمیل بود چرا در رقابت با پدیده ایی به نام گوگل شکست خورد؟
عدم تمرکز برروی ارزش پیشنهادی و نداشتن مدل کسب و کار هدفمند بزرگترین دلیل خروج غول وب سایت های اینترنتی از دنیای وب بود. برای درک بهتر این موضوع به صفحات اول این ۲ سایت نگاه کنید هرچند تنها دلیل سادگی طراحی گوگل این نیست ولی برگ برنده آن همین نگاه ساده و مستقیم به اصل تبلیغات است اینکه وقتی قرار است بیشترین سود یک کسب و کار از تبلیغات متنی و صفحه جستجو حاصل شود اضافه کردن بخش های دیگر نظیر خبر ؛ آب و هوا و… به صفحه اول قطعا می تواند ما را از هدف اصلی دور کند به همین دلیل است که به نظر من سیاست های یاهو یعنی فاصله گرفتن از اصل سرویس و ارزش پیشنهادی باعث شد تا خدمات جانبی به ظاهر موثر بزرگترین چالش و بحران برای یاهو باشد اما در سوی دیگر گوگل با طراحی به شدت ساده و جهت دهی صددرصدی کاربران به جستجو و البته ارائه نتایج دقیقتر کاری کرد که آخرین تکه از پازل بوم کسب و کار گوگل نیز در جای خود قرار گیرد یعنی: افراد بسیاری که از موتور جستجوی گوگل استفاده کنند!
حالا وقت آن رسیده تا دوباره در مدل کسب و کار گوگل به سراغ ارزش پیشنهادی برویم اینجا بود که گوگل به منظور دسترسی هرچه بیشتر به مشتریان مصرف کننده خدمت سومی را طراحی کرد که به وسیله آن می توانست تبلیغات خود را بر روی وب سایت هایی غیر از گوگل نیز به نمایش درآورد این خدمت که ادسنس نام گذاری شده برای طرف های سوم این امکان را می دهد که با نمایش تبلیغات گوگل در وب سایت های خود در سود این تبلیغات سهم داشته باشند.
راز گوگل که همه می دانند اما اجرا نمی کنند!
گوگل به عنوان یک ساختار چند وجهی مدل درآمدی بسیار متفاوتی را ایجاد کرده است. این کمپانی از یک طرف بر روی مشتری یعنی تبلیغ کنندگان برای کسب درآمد متمرکز شده است در حالی که همیشه پیشنهادات رایگانی را برای به ۲ گروه دیگر یعنی وب گردها و سازندگان محتوا ارائه می کند. پلتفرم جستجوی گوگل منبع درآمد اصلی آن است که به سه خدمت مختلف جستجوی رایگان ؛ تبلیغات پولی adwords و سرویس درآمدزایی تولید کنندگان تقسیم می شود. این خدمات به ظاهر ساده و بدیهی بر اساس الگوریتم های جستجوی بسیار پیچیده و خاص این کمپانی بنا شده اند که به وسیله زیر ساخت وسیع فناوری اطلاعات گوگل پشتیبانی می شوند. پس این درس بزرگ را فراموش نکنید که در طراحی و پیاده سازی مدل کسب و کار خود دچار انحراف یاهویی! نشوید.
{انحراف از بازار هدف و ارزش پیشنهادی قاتل خاموش کسب و کارهای اینترتی است.}
نمی دانم تا چه حد توانستم تا شما را برای اصلاح سیاست هایتان هوشیار کنم, ولی اگر به دلایل مختلف از مسیر خود منحرف شده اید از یاهو درس بگیرید و به صراط مستقیم باز گردید!!
مطالب مشابه کسب درآمد در خانه :
نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد
نکات کلیدی گوگل برای سئو و افزایش رتیه سایت و کسب درآمد
کسب درامد بالا با افزایش بازدید سایت در گوگل
آموزش کسب درآمد از گوگل ادسنس Google Adsense
کسب درآمد از گوگل ادسنس Google AdSense
تاثیر گوگل در کسب و کار و افزایش درآمد اینترنتی
آموزش کسب درآمد در منزل ویزه خانم ها
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی
موفقیت در کسب و کار اینترنتی
در آغاز این نکته را متذکر شوم که شما چه بخواهید و نخواهید افرادی هستند که از منبع پول و بیکران فضای مجازی در حال کسب درآمد به شیوه های مختلف و نوین هستند حال شما می توانید فقط نظاره گر باشید و یا دست به کار شوید شرط اول موفقیت در فضای کسب و کار شناخت نیاز است نیازمندی را بشناسید و به سوی آن حرکت کنید.
هنگامی که کسب و کار اینترنتی کوچک و کسب درآمد از اینترنت را آغاز میکنید، با پیروی از قوانین اثبات شدهای که هستن میتوانید موفقیت خود را تضمین کنید، در این مقاله قوانین مذکور را برای شما درج کرده ایم.
۱- یک نیاز را بیابید و در رفع آن بکوشین:
بسیاری از اشخاص موقع آغاز کسبوکار اول به جستجوی محصول هستند و بعد بازار، که این اصولا غلط است، برای اینکه درصد موفقیت تان افزایش یابد، ابتدا به سراغ بازار بروید، پس بازار از محصول خیلی مهمتر هست.
باید افرادی را بیابید که به دنبال پیدا کردن راه حل یک مشکل هستند اما به نتیجه ای نمیرسند، این قبیل تحقیقات بر روی بازار را اینترنت بسیار راحت کرده.
از انجمنهای آنلاین دیدن کنید و مشاهده کنید اشخاص چه سؤالاتی میپرسند و به دنبال حل چه مشکلاتی هستند، روی کلمات کلیدی متمرکز بشین تا کلمات کلیدی که اشخاص زیادی آنها را در اینترنت سرچ میکنند اما سایتهای کمی رو پیدا میکنند را پیدا کنید.
در نتیجه رقیبان بالقوه خود را ببینید و دقت کنید که برای جواب به پرسش ها چه کار میکنند، میتوانید با چیزهایی که فرا گرفته این، محصولی را به بازار روانه کنید که بازار آن از قبل هم بوده ولی شما میتوانید بهتر از محصول قبلی عمل کنین.
کسب و کار اینترنتی۲- متنی بنویسین که باعث فروش شود:
یک قانون برای نگارش متنی که موجب فروش شود وجود دارد و باعث میشود تا تا بینده از ورود تا خرید به خوبی هدایت میشود
۱) تیتر را به گونه ای بنویسید که باعث علاقه شود.
۲) مشکل را شرح دهید و القا کنید که محصول شما مشکل تشریح شده را حل میکند.
۳) نظر مشتریان که قبلا محصول شما رو خریداری کرده اند رو مشکل آنها حل شده است را بیان کنید.
۴) راجع به مصول و سودی که محصول به آنها میرساند صحبت کنید.
۵) در ادامه پیشنهاد خود را مطرح کنید.
۶) ضمانت کنید که محصول شما مشکل را ل خواهد کرد.
۸) و بعد مشتری و مخاطب رو دعوت به خرید کنید.
۳- وب سایتی رو برای کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنید:
بعدد از آنکه بازار و محصول خود را یافتین و روند فروشتان را مشخص کردید، وقت آن میرسد که برای کسبوکار اینترنتی خود وبسایتی طراحی کنید.
به یاد داشته باشید که وبسایت شما باید ساده باشد زیرا کمتر از 6 ثانیه برای جلبتوجه افراد وقت دارید، درغیراینصورت آنها را از دست خواهید داد و هرگز دوباره نخواهید دید، در اینجا نکاتی که در طراحی وب سایتتان باید مد نظر داشته باشین به شرح ذیل بیان میکنم.
۱) از فونت های ساده روی زمینه سفید استفاده کنید
۲) مسیریابی در سایت و تکتک صفحات باید آشکار و آسان باشد.
۳) وقت زمانی از صوت و تصویر و گرافیک بهره ببرین که برای انتقال پیام شما سودمند باشند.
۴) بعضی پیشنهادات معقول بدهین تا بتوانید آدرس ایمیل جمع کنید.
۵) فرآیند خرید را ساده انتخاب کنید، و تعداد کلیک ها را برای رسیدن مشتری به صفحه خرید کم کنید.
۶) ظاهر وب سایت همانند ظاهر مکان خرید مهم است، پس در ظاهر سایت خود کوشا باشین.
۴- از موتورهای جستجو جهت هدایت خریداران به خرید محصولتان اسفاده کنید:
تبلیغات کلیکی آسان ترین راه جذب ترافیک برای برند های نو ظهور است، تبلیغات PPC علاوه بر جذب ترافیک دو ویژگی دیگر هم دارند.
۱) سریع در صفحات جستجو نمایش داده میشوند.
۲) به شما امکان میدهند تا کلمات کلیدی مختلف را آزمایش کنید.
۵- به عنوان یک متخصص کسب شهرت کنید:
مردم از اینترنت جهت پیدا کردن اطلاعات بهره میبرند، شما این اطلاعات را به گونه ای رایگان برای سایتهای دیگر آماده کنید تا بتوانید ترافیک بیشتری جذب و رتبه بهتری در موتورهای جستجو به دست بیارین.
اما این نکته را در نظر بگیرین که همیشه یک لینک از سایت خود را در تمامی اطلاعات درج کنید، با این کار هم مخاطبان جدید پیدا میکنید و هم برای سایت تان لینک سازی میشود که عاملی مهم در کسب رتبه بهتر در موتورهای جستجو هست.
فیلم و مقاله مفید تولید کنید و به صورت رایگان در اختیار همه قرار دهین، بهاینترتیب بهعنوان یک متخصص محتوا در ذهن افراد جا باز میکنید.
مطالب خود را از طریق سایتها، دایرکتوریهای آنلاین و شبکههای اجتماعی در اختیار همه اشخاص قرار دهیداین کار موجب میشود که شما به یک متخصص فعال در انجمنهای صنعت خود و سایتهای اجتماعی که بازار هدفتان هستند، تبدیل شوید.
کسب و کار اینترنتی در ایران6- افزایش درآمد از طریق پیش فروشی و فروش مجدد به خریداران قبلی:
یکی از مهمترین تاکتیک های بازاریابی اینترنتی ارائه ارزشهای مادامالعمر به خریداران هست، حداقل 35% از اشخاصی که یک دفعه از شما خرید کردهاند اگر پیگیری شوند دوباره نیز خرید خواهند کرد.
همیشه اولین خرید سختترین است، پس فروش محصول به اشخاصی که قبلاً یکبار خرید کردهاند کار ساده ای است، شما میتوانید به روش های زیر این کار ساده را انجام دهید:
۱) پیشنهاد یک محصول مکمل برای محصولی که قبلا خریداری کرده.
۲) برای خریدهای بعدی کپن تخفیف بدین
۳) پیشنهاد محصولات مرتبط، در صفحه تشکر که بعد از خرید به نمایش گذاشته میشه. 4) به خریداران خود به دلیل وفاداریشون پاداش بدین.
دنیای تجارت آنلاین و اینترنت به سرعت درحال رشد هست، و بودن یک سال شما در دنیای آنلاین چند برابر دنیای واقعی ارزش داره، پس فرصت رو از دست ندین و 6 گام ذکر شده جهت راه اندازی کسب و کار اینترنتی رو اجرا کنید.