بررسی رفتار کاربر برای کسب درآمد
نوشتن سناریو، یه فعالیت سرگرم کننده است. پرسوناهایتان را در موقعیت هایی قرار میدهید که نیاز دارن محصول شما رو استفاده کنند. سپس توصیف میکنید که چه تجربهای برا کاربر میخواهید خلق کنید تا در آن موقعیت برایشان مناسب باشد.
قصد شما این نیست که زندگی رو برای کاربرها سخت کنید،بلکه فقط به توصیف اینکه چطور یه روز عادی را با ایدههایی که خلق کردین بهتر میشه کرد می پردازیم. ممکنهاست بخواهید چندین مسئله رو که میدانید مرتب اتفاق میفتد را بررسی کنید تا مشخص شودکه طراحی شما چگونه به اون مسائل خواهد پرداخت. اما قصد نداریم که مانعی رو جلوی راه کاربر بذاریم که بخواد برطرفش کند.
سناریوی نهایی باید عناصر متفاوت تجربهی کاربری که شما قصد ساختشون رو دارین توصیف کند و اثبات کند که چطور تجربهها، اهداف شما رو تامین میکنند.
باید منابعی از اطلاعات کاربر را در دست داشته باشید.
میتونین چندین نفر رو همزمان انتخاب کنبد تا روی یک سناریوی یکسان کار کنند.چون نوشتن سناریو همچنان یک فعالیت خلاقانه است، برداشتهای متفاوت و چندگانه از یک موقعیت یکسان میتواند به شما کمک کنه که دغدغههای مسیر رو حل کنید.
تعدادی کاغذ یادداشت بردارید و شروع به نوشتن همهی مراحلی کنیدکه کاربر باید پشت سر بگذاردتا به نتیجه ایدهآلش برسد. هرکدوم رو روی یه نت بنویسید.
همینطور که پیش میبرید، نیاز به اضافه کردن اطلاعات بیشتر یا مراحل اضافهتر به مراحل اولیه رو درک میکنید. این همون جاییه که کاغذهای یادداشت به دردتون میخورند دوباره مرتب کردن یا اضافه کردن یادداشتها به جهت اضافه کردن مراحلی که اونا رو فراموش کردید، کار آسانی است.
در نهایت، مجموعهای مرتب از یادداشتها رو دارید که هریک مرحلهای از تعاملات رو توضیح میدهند.
باید روند خلق این سناریو رو برای هریک از بخش های تعاملی که دارید وبرایش یک راهکار طراحی میکنید، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید سناریوی شما همهی وظایف کاربری رو که به حمایتشون نیاز دارید، پوشش میدهدو همهی اهدافتون رو تامین میکند، کار شما تمام شده است.
شناخت استراتژیهای کسب درآمد آدیداس
کمپانی لوازم ورزشی آدیداس بیش از ۵۳٫۷۳۱ نیروی کار در ۱۶۰ کشور دنیا دارد. همچنین این کمپانی سالانه حدود ۶۶۰میلیون محصول تولید و فروشی برابر با ۱۴٫۵میلیارد یورو دارد. این آمار و ارقام به تنهایی گویای عظمت این کمپانی است؛ عظمتی که جز با انتخاب استراتژی های مناسب کسب و کار هرگز برای این شرکت محقق نمیشد.
بخش بندی، تعیین هدف، موقعیت یابی در استراتژی بازاریابی آدیداس
آدیداس به عنوان بزرگ ترین کمپانی تولید کننده لوازم ورزشی اروپا و یکی از بزرگترین کمپانیهای دنیا، در رابطه با استراتژی بخشبندی خود از فاکتورهایی همچون عوامل روانشناختی، جمعیتی و رفتاری بهره میبرد. مجموعه آدیداس چهار برند را در پرتفولیوی قوی خود جا دادهاست. این کمپانی از استراتژی تعیین هدف متفاوتی برای مخاطب قرار دادن نوجوانان، بزرگسالان و کودکان بهره می برد.
اگرچه آدیداس بیشتر ردههای سنی ۴۰-۱۳ را به عنوان مشتریان هدف خود میشناسد، اما عمده مصرف کنندگان محصولات این کمپانی را قشر مرفه و رده های سنی ۳۰-۱۵ سال جامعه تشکیل میدهند.
موقعیت یابی براساس کاربران و میزان سوددهی، استراتژی است که آدیداس به کمک آن تصاویر متمایزی را در ذهن مشتریان آینده خود به وجود می آورد. از طرف دیگر تاکید برند آدیداس به بالا بودن کیفیت محصولاتش آن را تا به امروز سر پا نگه داشته است.
ماموریت استراتژی بازاریابی آدیداس
مجموعه آدیداس سعی دارد در صنعت لوازم ورزشی و در رقابت با سایر برند ها حرف اول را بزند. مدیر بازاریابی این شرکت می گوید: «ما متعهدیم به طور مداوم برند و محصولاتمان را قوی تر کرده و جایگاه رقابتیمان را بهبود ببخشیم.»
شعار تبلیغاتی
«غیرممکن وجود ندارد.» این جمله یکی از معروف ترین شعارهای تبلیغاتی کمپانی آدیداس است. این شعار که به اهمیت سلامت جسمانی و تلاش برای رسیدن به هرآنچه افراد آرزو دارند اشاره دارد، یکی از بزرگترین داراییهای آدیداس بوده و احتمالا خلاصه استراتژی بازاریابی این شرکت را نشان میدهد.
مزایای رقابتی استراتژی بازاریابی آدیداس
ازجمله مزایای رقابتی آدیداس، شبکه پخش، کیفیت محصولات و تساوی حقوق برندهای آن است. این شرکت ۲۴۰۰ فروشگاه در سراسر دنیا دارد. آنها برای مطرح کردن نام خود، بسیاری از رویدادهای ورزشی از جمله فیفا، اِن.بی. ای و المپیک را پشتیبانی کردهاند. همزمان با گذشت سالها آدیداس به تولید محصولات ورزشی با کیفیت، راحت و با عمر طولانی شناخته شدهاست. از طرف دیگر روابط قوی با سازمانهایی مثل سازمان بین المللی کار و صندوق بینالمللی پول به این کمپانی فرصت داده به کسب و کار خود ثبات ببخشد.
استراتژی پخش در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به تغییرات بازار و رشد سریع مشتریان، آدیداس نیز تمرکز خود را روی پیش بینی این تغییرات معطوف کرده تا بتواند به سرعت پاسخگوی تغییرات باشد. آدیداس بعد از بررسی فرآیند خرید مشتریان به این نتیجه رسید که تعامل با مشتری، قابلیت دسترسی، راحتی و حجم محصولات نقش مهمی در موفقیت استراتژی پخش این کمپانی دارد. این شرکت به منظور گسترش سیستم پخش خود محصولاتش را در فروشگاههای اختصاصی و برند های همکار آدیداس مثل «سی اندام» قرار داده است.
تساوی حقوقی برند ها در استراتژی بازاریابی آدیداس
تسلط بر شبکه های اجتماعی و فعالیت در هرگونه برنامه اجتماعی محور به آدیداس کمک کرده به یکی از بزرگ ترین نقش آفرینان صنعت لوازم ورزشی تبدیل شود. هر برندی موظف است براساس تولید محصولات، خدمات و تجاربی که در آن صنعت به دست آورده، هویت متمایز و مخصوص به خود و نیز جایگاهش را در بازار مشخص کند.
به این ترتیب است که یک برند رشد و سوددهی خود را در طولانی مدت به دست خواهد آورد. در حالی که آدیداس و ریبوک هر کدام هویت، فناوری، طراحی، اعتبار، قوانین استراتژیک و روش های خاص خود را دارا هستند، اما هر دوی این برندها در تلاش برای رشد فروش و سوددهی، با یکدیگر هم جهتاند.
تحلیل رقابتی در استراتژی بازاریابی آدیداس
پرتفولیوی چند برندی مجموعه آدیداس مزایا و فواید رقابتی مهمی را برای این کمپانی فراهم آوردهاست. براساس پرتفولیوی این برند، آدیداس بخش ورزش و مشتریان را به طور یکپارچه پوشش داده، چون این قسمت ها از لحاظ استراتژیکی برای پشتیبانی از جاه طلبی مجموعه و همچنین ترغیب و تشویق افراد، به گنجاندن فعالیتهای ورزشی در زندگی روزمره آنها موثر است. آدیداس به دلیل مواضع متغیرش از عهده این مهم برآمده، با این حال با گذشت سالها این شرکت هنوز نتوانسته این شرایط را برای ریبوک نیز فراهم کند.
شرکت های بزرگی مثل «نایکی» و «آدیداس» در دو دهه اخیر رشد قابل توجه داشتهاند. گسترش آنها در قارههای مختلف با تغییر سبک زندگی اقتصادهای روبه رشد، پیدایش اینترنت و نیز گسترش تجارت الکترونیک همراه بودهاست.
تحلیل بازار در استراتژی بازاریابی آدیداس
با توجه به وجود محصولات تقلبی و قدرت چانه زنی مشتریان، کار این برند ها برای ماندن در بازار دشوار شدهاست. اگرچه محصولات این کمپانیها بیشتر برای افراد ورزشکار تولید میشود، اما بخش قابل توجهی از مشتریان و خریداران آنها را افراد عادی و نوجوانانی تشکیل میدهند که هر لحظه ممکن است به هر دلیلی برند مصرفی خود را تغییر دهند. صنعت لوازم ورزشی همزمان با تغییر سبک زندگی افراد و نیز وضعیت اقتصادی آنها در حال تغییر است.
تحلیل مشتری در استراتژی بازاریابی آدیداس
مصرف کنندگان آدیداس طبقه متوسط رو به بالا و طبقه مرفه جامعه را شامل میشوند. برای موفقیت در بخش مشتریان، آدیداس اذعان کرده تولید انبوه یا استراتژی بازاریابی انبوه برای بازار امروز کافی نیست. تنها از طریق شناسایی و درک انگیزه و هدف افراد از انجام فعالیتهای ورزشی، سبک زندگی آنها، وضعیت جسمانی و مکانهایی که در آن به انجام فعالیتهای ورزشی میپردازند، می توان محصولات ورزشی مطابق با عادات آنها را تهیه کرد. این کار در ماندگاری و وفاداری مشتریان آن برند موثر خواهدبود.
شناسایی تهدیدها
رقبای زیادی در حوزه محصولات ورزشی وجود دارند، اما یکی از آنها یعنی نایکی از همه شاخصتر است. نایکی پرچمدار بازار آمریکا بوده و محصولاتی مشابه آدیداس و با همان رِنج قیمت تولید میکند. اما بیشترین خطر از سوی محصولات تقلبی است که در بازار آسیا به فروش میرسد. بازارهای آسیایی محصولات مشابهی را با قیمت و کیفیت پایین تر از آدیداس تولید می کنند. به این ترتیب مشتریان با پرداخت پول کمتر قادر خواهند بود کالاهای تقلبی را خریداری کنند.
درک فرصت ها
آدیداس از فناوری جدیدی به نام «micoach» بهره میبرد؛ برنامه ای جدید که انجام فعالیتهای ورزشی را برای افراد، بهینه و ساده تر می کند. بر این اساس، کمپانی آدیداس با ترکیب لوازم ورزشی و دستگاههای الکتریکی مثل دستگاه سنجش ضربان قلب یا گوشیهای هوشمند به این مهم دست پیدا کردهاست. آدیداس با پیروی از این ایده و توسعه استراتژی بازاریابی مناسب به احتمال زیاد خواهد توانست سهام خود را افزایش دهد.
آگاهی از ضعف ها
آدیداس در سال ۲۰۰۶، برای کسب سهم بخش بیشتری از بازار ایالات متحده، اداره برند ریبوک را برعهده گرفت. از همان زمان ریبوک به یکی از بخش های مشکل آفرین این کمپانی تبدیل شد. در اثر بحران های مالی که طی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ برای آیداس به وجود آمد، این کمپانی باید با کاهش درآمد ها مبارزه میکرد. در طول این بحران، ریبوک ۲۹ درصد از تقاضای بازار آمریکای شمالی را از دست داد. یکی دیگر از نقاط ضعف آدیداس، تولیدات این کمپانی بود.
از آنجایی که آدیداس محصولات خود را در کشور هایی با نیروی کار ارزان تولید میکند، تضمین کیفیت این محصولات کار بسیار دشواری خواهد بود. این شرکت ۶۷ درصد از ماشین آلات خود را در آسیا قرار داده، چون بسیاری از کفشهای تولیدی این کمپانی را نمیتوان به صورت مکانیکی تولید کرد. همچنین ۹۰درصد فرآیندهای تولیدی این شرکت به وسیله کارگران انجام میشود.
دلایل ناموفق بودن کسب درآمد آنلاین
کسب و کارهای زیادی در اینترنت هر روزه ایجاد می شوند و هدفشان این است که کسب درآمد موفقی داشته باشند. ولی از بین میلیونها سایت و ایده کسب درآمد فقط تعدادی از آنها موفق هستند و بقیه در آغاز و یا نیمه راه دچار مشکل می شوند . موفقیت در کسب درآمد آنلاین بی دلیل نیست و همچنین ناموفق بودن در راه اندازی کسب و کارهای آنلاین هم بی دلیل نیست . در اینجا قصد دارم تا با نگاه به کسب درآمد های موفق در اینترنت ، به دلایل عدم موفقیت و شکست برخی از کسب و کارها در اینترنت پرداخته شود.
ما در دورانی زندگی میکنیم که روزانه بیش از ۳میلیارد نفر به شبکه اینترنت متصل میشوند و این آمار سالانه به میزان ۸درصد رشد میکند. شما به آسانی قادر خواهید بود نحوه کارکردن با وبلاگها، وب سایتها و تولید محتوای صوتی و نوشتاری در زمینههای مختلف را بیاموزید. این موضوع سبب شده است فرصت بسیار مناسبی برای معرفی کسب و کار خود به مخاطبان و کاربران و همچنین راهاندازی کسب و کارهای آنلاین و کسب درآمد ایجاد شود.
با وجود این فرصت ایدهآل و دسترسی به اینترنت، تعداد بسیار زیادی از کسب و کارهای اینترنتی درآمد چندانی از فعالیت تجاری آنلاین خود ندارند. برای درک بهتر این موضوع نیازی به تحقیقات گسترده و استفاده از دادههای آماری نیست، کافی است با یک سرمایهگذار و کارآفرین آنلاین گفت وگو کنید، آنگاه به شما خواهند گفت که درآمدی از فعالیت تجاری اینترنتی خود ندارند.
دلیل اصلی عملکرد ناموفق کسب و کارهای اینترنتی یک مفهوم ساده است که حتی پیش از ایجاد شدن شبکه جهانی اینترنت نیز وجود داشتهاست. کالایی که شما در اینترنت به مردم عرضه میکنید باید کاربردی بوده و آنها به خوبی این موضوع را احساس کنند، در این صورت است که احتمال موفقیتتان افزایش خواهد یافت.
دنیای بازاریابی اینترنتی این روزها یک زبان کاملا جدید را ایجاد کردهاست. این زبان ترکیبی است از مفاهیم قدیمی توسعه شخصی با مفاهیم و آموزههای جدید در حوزه بازاریابی. این زبان جدید سروصدای زیادی به پا کرده و آموزههای آن این روزها به یک نُرم در عرصه بازاریابی دیجیتال بدل شدهاست.
مشکلی که در این بین برای سرمایهگذاران و کارآفرینان ایجاد میشود آن است که تنها افراد شاغل در حوزه بازاریابی دیجیتال با این مفاهیم آشنا بوده و دیگران قادر به درک و آموزش نکات آن نیستند.
شنیدن جملاتی نظیر «طرز فکر قدرتمندی داشته باشید» یا « هدف خود را کشف کنید» و در نهایت «سبک زندگی خود را آنطور که باید باشد انتخاب کنید» چندان نا آشنا و مبهم نیست و شما ممکن است تصور کنید که این جملات موجب افزایش انگیزه افراد خواهد شد، در حالی که این چنین نیست و این اصطلاحات و جملات بسیار گیجکننده هستند.
این عبارات و جملات بسیار مبهم و کلی هستند و شما هرگز قادر نخواهید بود مفاهیم جدید بازاریابی را به آسانی به دیگران بیاموزید چراکه تعریف هرکدام از این عبارات در مورد افراد مختلف متفاوت بوده و کارکرد مشابهی نخواهند داشت.
به یاد داشته باشید که مردم برای محصولات و خدماتی که درک درستی از آن ندارند پولی پرداخت نمیکنند. هنگامی که آنها وبسایت یا صفحه شما در شبکههای اجتماعی را مشاهده میکنند، چنانچه از نحوه عملکرد و کاربرد کالاها و خدمات شما مطمئن نشوند، اقدام به خرید نمیکنند. شما باید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولاتتان درمورد کاربرد و منافعی که از خرید کسب خواهند کرد توضیح داده و مخاطبان خود را متقاعد کنید.
با این همه بهتر است خود را در دام نکات متعدد بازاریابی دیجیتال گرفتار نکرده و سعی نکنید از تمامی مفاهیم و تعاریف جدید بازاریابی گرتهبرداری کنید. به مردم کمک کنید تا درک صحیحی از محصولات و خدمات ارائه شده از سوی شما داشته باشند در این صورت خواهید دید که بر تعداد مشتریان افزوده شده و درآمد شما از کسب و کار اینترنتی تان به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
فراموش نکنید که شما میتوانید یک کسب و کار آنلاین راهاندازی کنید، هم درآمدزایی داشته باشد و هم ظرفیت قابل توجهی برای رشد. بنابراین اهداف خود را به صورت واضح ترسیم کرده و فعالیتی پایدار و مداوم داشته باشید. در همین حین از نکات و تعاریف کلاسیک و امتحان شده بازاریابی استفاده کنید. آنگاه خواهید دید شانس موفقیت کسب و کارتان به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
تاثیرگذاری تبلیغات آنلاین و آفلاین
دنیای اینترنت و کسب درآمد آنلاین پر از جاذبه های متنوع در زمینه پول سازی و یا توسعه کسب و کار هست. یکی از شیوه های کسب و کار و افزایش درآمد گرفتن تبلیغات است تبلیغات به دو صضورت تبلیغات آنلاین و تبلیغات آفلاین است در اینجا قصد است تا چگونگی تاثیر تبلیغات آنلاین و آفلاین در کنار هم و اینکه آیا موجب تاثیر گذاری بیشتر می شود را بررسی کنم
اجرای راهکارهای تبلیغات و بازاریابی در فضای آنلاین، به کسب و کارها کمک میکند تا اطلاعات بیشتری به مخاطب خود ارائه دهند و فرد کاملا از امکانات محصولات و خدمات مطلع گردند. به همین دلیل، خیلی از کسب و کارها سراغ پیشبرد موازی کمپینهای آفلاین با آنلاین میروند. چنین رویکردی، میزان اثرگذاری کمپینهای تبلیغاتی را چندین برابر میکند و به کسبوکارها این مزیت را میدهد که بتوانند در کنار هدفگیری عموم مردم بواسطه تبلیغات تلویزیونی، چاپی و محیطی، مخاطبان هدف کسبوکارها بواسطه راهکارهای آنلاین هدفگیری شوند.
تاثیر مثبت انتقاد در کسب و کار و رشد کسب درآمد
انتقاد سازنده عاملی است که میتواند خلاقیت در کسب و کارها را بیش از پیش افزایش داده و به عنوان یک شتابدهندهی انگیزه عمل کند.
به جرات میتوان گفت که در دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی زیراکس در آزمایشگاه تحیقاتی پالو آلتوی خود بهترین مهندسان و متخصصان حوزهی فناوری را گرد هم آورده بود. Xerox PARC ایدههای خلاقانهی بسیار زیادی را توسعه داد که شماری از آنها سنگ بنای انقلابهای بزرگ در حوزهی فناوری شدند. از جملهی ایدههای متخصصان این کمپانی میتوان به رابط گرافیکی کاربر اشاره کرد که توسط استیو جابز و بیل گیتس در اپل و مایکروسافت پیاده شد تا دنیای کامپیوترهای شخصی بطور کامل دچار دگرکونی شود. همچنین باید به اولین پرینتر لیزری جهان اشاره کرد که ماحصل فعالیتهای متخصصان در زیراکس پارک است. البته دو مورد اشاره شده تنها بخشی از ایدههایی است که توسط محققان زیراکس پارک توسعه یافته است. با وجود حجم گستردهی ایدههای توسعه یافته توسط متخصصان این آزمایشگاه، تنها تعداد محدودی پس از پشت سر گذاشتن فرآیند تجاری سازی، درآمدی را عاید این کمپانی کردند.
پرفسور جاناتان بندُر، استاد دانشگاه تجارت و اقتصاد سیاسی در استنفورد دلیل اصلی عدم تجاریسازی و درآمدزایی از تمام ایدههای مطرح شده در زیراکس پارک را نه نبود خلاقیت، بلکه نبود عنصر دیگری در میان مدیران این آزمایشگاه خوانده است. وی انتقاد سازنده را فاکتوری عنوان کرده که باید مدیران زیراکس پارک با دست و دلبازی در اختیار کارمندان خود قرار میدادند. جاناتان بندُر زیراکس پارک را مصداقی بارز از تیم متشکل از متخصصان، ایدهپردازان و مهندسانی خوانده که به اندازهی کافی توسط مدیران خود برای رسیدن به اهداف مشخص تحت فشار قرار نگرفتهاند.
بندر معتقد است در صورتی که فردی عبارات و جملات انتقادی و انگیزشی را در زیراکس پارک استفاده میکرد، شرایط متفاوت از امروز بود.
شما بسیار عالی هستید و ایدههای بسیار نابی را ارائه میکنید، اما ارزش بازار این ایدهها کجا است؟
بندر جملهی فوق را به عنوان یک مثال از جملات انگیزشی برای نقد ایدهها به منظور داشتن ذهنیت تجاری مطرح میکند.
بسیاری از افراد معقتدند که خلاقیت و انتقاد دو عنصری هستند که در یک قاب نمیگنجند. بندر اما این موضوع را از زاویهی متفاوتی مینگرد. به اعتقاد این استاد دانشگاه خلاقیت و انتقاد سازنده را باید به مثابه مفهوم Yin و Yang در فرهنگ چینی خواند. چینیها یین و یانگ را دو نیروی موجود در جهان هستی میدانند که اولی ماهیتی مثبت داشته و تمثیلی از روشنایی است و دیگری با ماهیتی منفی نشان دهندهی تاریکی است. این دو نیرو در شکل یک دایره که نیمی هلالی سیاه و نیمی متشکل از هلالی روشن است، دو نیروی عمده در جهان هستی است. بندر نیز انتقاد و خلاقیت را در عین تضاد ظاهری، مکمل هم میخواند. وی در این خصوص میگوید:
انتقاد و خلاقیت نه تنها در کنار یکدیگر قرار میگیرند، بلکه در کنار هم معنی پیدا میکنند.
در صورتی که یک کمپانی از تیم طراحی و توسعهی خلاق و پویایی برخوردار بوده، اما فرآیند بررسی کارآمدی نداشته باشد، متخصصان تعداد زیادی ایده دریافت میکنند که احتمال وجود چند ایدهی غیرکاربردی نیز در میان آنها با ریسک بالا وجود دارد. در مقابل اگر کمپانی مالک تیم طراحی و توسعه کمی در برابر ایدههای جدید سرسخت باشند، به احتمال زیاد از پیادهسازی ایدههای نامناسب و غیرکاربردی جلوگیری خواهند کرد، اما ایدههای خوب نیز در این فرآیند از چرخه خارج شده و خلاقیت خشک خواهد شد. وی در این خصوص میگوید:
در یک کمپانی بزرگترین چالش تشخیص ایدههای غیرکاربردی و جلوگیری از خطای عملکرد در یک مرز قابل قبول است.
یکی از بهترین روشها برای ارائهی بهترین بازخورد به کارمندان استفاده از یک فرآیند مشخص ارزیابی نظیر یک سیستم امیتازدهی است که ایدههای مطرح شده از ابعاد مختلف نظیر جنبهی فنی و بازاری مورد بررسی قرار گرفته و امتیازهایی را دریافت میکنند. بندر به این موضوع اشاره میکند که برخلاف اغلب صاحب نظران که سیستم امتیازدهی را مناسب نمیدانند، با استفاده از این سیستم یک کمپانی میتواند دلایل سکون خود را پیدا کند.
در صورتی که ایده انعطافپذیر باشد، یک مدیر میتواند با استفاده از سیستم امتیازدهی، ایده مورد نظر را چند بخش کرده و قسمتهای مورد نظر را در مسیر بهبودی نقد کند. با استفاده از سیستم روبریک (سیستم امیتازدهی) میتوان خطر برداشتهای شخصی از رد یا قبول یک ایده را از سازمان دور کرد، بطوریکه دلایل رد یا قبول شدن یک ایده به روشنی مشخص شده و میتوان با استناد به آنها کارکنان را قانع کرد.
وی وجود یک مشکل در سازمان را که ایدههایی برای حل آن مطرح شده را شبیه به بیماری خوانده که راهی اتاق جراحی میشود. بیمار از نظر شخصی اهمیت کمتری نزد جراح دارد، چراکه پزشک در الویت اول به حل مشکل و معالجه بیمار فکر میکند. استفاده از سیستم روبریک توسط مدیران نیز کارکردی مشابه دارد و استفاده از آن برای سنجش عملکرد ایده، برداشتهای شخصی از نتیجه را باطل میکند.
به اعتقاد بندر با توجه به اینکه همگان در معرض انجام خطا هستند، از اینرو این سیستم را میتوان در تمام سطوح سازمان مورد استفاه قرار داد.
وظایف دستیار مجازی در کسب درآمد آنلاین
استفاده از یک دستیار مجازی میتواند ساعتهای کاری زیادی را از برنامهی هفتگیتان کم کند. ولی دانستن اینکه چه وظایفی باید به این دستیار محول شود، چه وقتی که در حال شروع کسب و کار هستید و چه در حال توسعهی آن، نیاز به آشنایی بیشتر با دستیار مجازی دارد. بیشتر دستیاران مجازی کارکنان قراردادی یا آزادی هستند که در خانه به انجام کارشان مشغولند و وظایف اداریِ مشابه با دستیاران اجرایی یا منشیها دارند. وبسایتهایی چون odesk.com و elance.com که تبحرشان در کارکنان قراردادی است لیستهای هزارتایی از دستیاران مجازی در دست دارند.
ژاله بشارت، نائب رئیس بازارایابی oDesk که در ردوود سیتیِ کالیفرنیا واقع است میگوید که افزایش تعداد دستیاران مجازی باعث شده که تخصص مورد نیاز در هر طیفی فراهم باشد که این امر یافتن کسی که برای یک کسب و کار مناسب باشد را آسانتر میکند. در سال ۲۰۱۲، oDesk 25.000 پست در رابطه با شغلهای دستیار مجازی داشت در حالی که در سال ۲۰۰۸ تعداد پستها تنها به ۲٫۵۰۰ میرسید.
کارآفرینان میتوانند از دستیاران مجازی برای همه نوع کاری استفاده کنند. از تماس گرفتن با فروشنده یا خدمات مشتری گرفته تا فرستادن کارت تشکر برای مشتری های بالقوه. در اینجا نیز، همانند یک کارمند ثابت، ایجاد اعتماد امر مهمی است. بشارت میگوید: «آنها هم عضوی از تیم هستند با این تفاوت که کارشان را از راه دور انجام میدهند.» نمیدانید از کجا باید شروع کنید؟ ۱۰ روش برایتان آوردهایم که بتوانید از دستیاران مجازی برای بهبود کسب و کارتان بهره ببرید.
حسابداری
طبق گفتهی کتی کولایاکوف، مدیر بازاریابی انجمن بینالمللی دستیاران مجازی، که یک گروه تجاری در هندرسونِ نوادا میباشد، حساب کردن صورت حسابها و دیگر امور حسابداری از سادهترین مسائلی است که میتوان به یک دستیار مجازی محول کرد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک تصمیم میگیرند که سیستمهای حسابداریشان را با دستیاران مجازیشان به اشتراک بگذارند تا آنها بتوانند بعداً پیگیر وظایفی چون صورتحسابهای پرداختنشده یا فاکتورهای بزرگ باشند.
کولایاکوف میگوید: « کافی است کمی قدرت کنترل مثل رمزعبور و دسترسی به اکانتها را در اختیار آنها بگذارید.»
تحقیقات آنلاین
به راحتی میتوانید تحقیقات اینترنتی را به عهدهی دستیار مجازی بگذارید. به نقل از سو کرامر هاراوود، رئیس «دستیار مجازی آرامش فکری»، کارهایی مانند جمعآوری اطلاعات از وبسایت شرکتها، کند و کاو در خصوص محصولات جدید و بررسی کارمندان احتمالی یا آشنایان کاری از جمله درخواستهای عادی هستند. «دستیار مجازی، آرامش فکری» بنگاهی است در اورلاند پارکِ ایلینویز که برای شرکتها دستیار مجازی فراهم میکند. حواستان باشد که دستورالعملهای واضح به همراه اسم کاربری و رمزعبور برای دستیاران بفرستید تا بتوانند به ابزارهای جستجوی مخصوص یا وبسایتهای پولی دسترسی داشته باشند. تریستن اوبراین، یک متخصص بازاریابی در eBay که در وستفیلدِ ایندیانا حضور دارد از دستیار خود میخواهد که به او در پیدا کردن موضوعات وبلاگش کمک کند و گاهاً نیز به دنبال اصلاح غلطهای وبلاگ باشد. وی میگوید: «اون میگرده ببینه که الان کجا تنورش داغه و وقتی که فهمید به من خبر میده.»
ورودی پایگاه دادهها
بهروز نگه داشتن پایگاه دادهها وظیفهی مناسبی برای دستیار مجازی است. این کار میتواند شامل تعداد زیادی کارت ویزیت جدید باشد که در یک کنفرانس جمعآوری شدهاند یا راجعبه بهروزرسانی اطلاعات آشنایان کنونی باشد. کرامر هاراوود میگوید که باید درخصوص نیازها و توقعاتتان به روشنی صحبت کنید و اطمینان حاصل کنید که دستیار مجازیتان قبلاً نیز این نوع کار را انجام داده باشد تا در این صورت احتمال وقوع خطا کمتر شود. «پیگیری یه چیز بینهایت مهم برای صاحبان کسب و کاره. بعضی موقع مشتری ها واسمون کارت ویزیت فاکس یا اسکن میکنند و دستیار مجازی این اطلاعات رو وارد پایگاه داده میکنه.»
ارائهی دادهها
طبق گفتهی ریچ پیرسون تبدیل دادهی خام به پاورپوینت یا خلاصهنویسی نتایج تحقیقات در یک فایل ورد هنگام آماده شدن برای یک جلسه میتواند بسیار در صرفهجویی در وقت موثر باشد. ریچ پیرسون، مدیر بخش بازاریابی eLance.com است. وبسایتی اشتغالزا برای کارمندان آزاد که در مانتین ویوی کالیفرنیا واقع است و خود از دستیاران مجازی بهره میبرد. او میگوید که داده «در قالبی قرار میگیره که میتونم اونو به بقیه هم بدم.»
مدیریت ایمیلها
کالایاکوف میگوید که برخی دستیاران مجازی در صندوق ورودیتان میگردند و مهمترین ایمیلها را برایتان جدا میکنند و از طرف شما به بقیهی پیامها پاسخ میدهند تا وقت شما تلف نشود. انجام چنین کاری از راه دور آسان است ولی باید دستیارتان را راهنمایی کنید تا بداند چه ایمیلهایی کلیدی تلقّی میشوند و از دستیارتان بخواهید تا پیش از فرستادن هرگونه پاسخی ابتدا یک کپی برای شما بفرستد تا خطر وقوع اشتباه پایین بیاید.
وظایف اجتماعی
به نقل از بشارت دستیاران مجازی میتوانند گزینهی خوبی برای انجام وظایفی چون نوشتن کارتهای تبریک عید یا فرستادن پیام تشکر باشند. بشارت همچنین اضافه میکند که انجام این چنین کارهای اجتماعی، تبدیل به یک امر رایج برای دستیاران مجازی شده است. او میگوید که چنین وظایفی برای مدیران اجرایی «وقتگیر» است «ولی یک دستیار مجازیِ خوب میتواند ترتیب همهی اینها را بدهد.»
تحقیقات سفر
پیرسون میگوید دستیاران مجازی منابع بسیار خوبی برای یافتن هتل، رزرو بلیط و ریختن برنامهی سفر هستند، چه برای سفر کاری چه تفریحی. دستیاران میتوانند در وب از ابزارهای تحقیقاتی بسیار گستردهی سفری و سایتهای نقد و بررسی استفاده ببرند. آنها هچنین میتوانند با تلفن مشکل مناطق زمانی مختلف را در هنگام رزرو بلیط یا تحقیق درخصوص گزینههای مسافرت بینالمللی حل کنند.
برنامهریزی
طبق گفتهی کرامر هاراوود به دلیل در دست بودن خیلی از ابزارهای برنامهریزی به صورت آنلاین، دستیاران مجازی اکنون تقویم بسیاری از مشتری ها را تنظیم میکنند. از جمله وظایفی که دستیاران با آن سر و کار دارند میتوان به تنظیم تاریخ دعوت به جلسات دیگران، ترتیب دادن ساعت ویزیت با مشتریان و کمک به برنامهریزی مراسمها اشاره کرد. هاراوود میگوید: «قضیه اینه که راحت باشی و از شرّ تقویمت راحت شی» و در عوض آن را به یک شخص غیرپرسنلی که در خارج کار میکند بسپارید.
دنبال کردن کسب و کار
اولویتبندی فرصتهای کاری احتمالی میتواند کار سختی باشد اما دستیار مجازی میتواند در این فرایند کمک کند. اوبراین مثلا به هنگام فروش چیزی در eBay از دستیار خود میخواهد تا به دنبال محصولاتی بگردد که فروش دوبارهشان سود داشته باشد. وی میگوید: «من بهشون چند تا وب سایت میدم و از اونجا به بعد دیگه پای خودشونه. میرن دنبال جنسهایی که ته انبار بقیه مونده میگردن یا یه جور محصولات دیگه رو پیدا میکنن.»
آمادگی خبری
بسیاری زمان محدودی برای دنبال کردن اخبار صنعت خود دارند و به همین خاطر است که برخی کسب و کارهای کوچک به دستیاران مجازی خود سپردهاند که حواسشان به اتفاقات مهم خبری باشد. خیلی از مدیران سپس از این اطلاعاتِ کاری برای بهروز کردن توئیتر خود یا استفادهی هوشمندانه در مکالمات خود با مشتریان ثابت و بالقوه استفاده میکنند. به نقل از پیرسون این کار باعث میشود به نظر برسد که «مدیران اجرایی انگار آمار هر لحظه را در دست دارند.»
دوام کسب و کار و کسب درآمد
ایجاد یک کسب و کار جدید، آرزوی هر کارآفرینی است. اما در حالی که میلیونها نفر کسب و کارهای کوچک برای خودشان راه اندازی میکنند معنای «انقلاب کارآفرینی» که رسانهها همه جا درباره آن صحبت میکنند چیست؟ انقلاب کارآفرینی چیزی نیست جز گریز از دنیای بینظم بیرون به سوی دنیای منظم و کنترل شده درون. دنیایی که خصوصیتر است و با آنکه نسبت به دنیای بیرون مبهمتر است بسیار بیشتر با انسانها در ارتباط است. دنیایی که رابطه انسان با خودش را نمایانتر ساخته و محال است بتوان چنین دنیایی را در یک شغل تجربه کرد. متأسفانه بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک موفق نمیشوند رؤیای خود را به حقیقت تبدیل کنند و دلیل آن هم روشن است زیرا آنها بینظمی دنیای بیرون کسب و کار را وارد کارشان میکنند.
چرا رؤیاهای ما در کسب و کار جدید خراب میشود؟
ما سعی میکنیم با شروع یک کسب و کار جدید، دنیا را عوض کنیم اما خودمان هیچ گاه عوض نمیشویم. در نتیجه کسب و کاری که قرار بود دنیای جدید ما را بسازد بدترین شغل دنیا میشود. درسی که میتوان از این اتفاقات گرفت این است که ما نمیتوانیم با شروع از دنیای بیرون، زندگی خود را بسازیم و اگر این کار را انجام دهیم زندگیمان بینظمتر میشود. اگر ما از قوانین هستی و اینکه چطور این دنیا ساخته شده و کار میکند شناخت کافی داشته باشیم سعی میکنیم با ساختن زندگیمان دنیای خودمان را بسازیم و لازمه این شناخت آن است که در مورد جهان و نحوه قرار گرفتنمان در این هستی مطالعه کنیم. برای اینکه در این راه موفق شویم باید جهانی با مقیاس کوچکتر و پیچیدگی کمتر برای خودمان بسازیم و به بررسی آن بپردازیم. جهان کوچک ما همان کسب و کار ماست و برنامه توسعه کسب و کار کمک میکند تا آن را به طرز مؤثرتری مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
حقیقت کارآفرینی در یک ضرب المثل چینی
یک ضرب المثل چینی میگوید: «زمانی که چیزی را میشنوید آن را فراموش میکنید. وقتی آن را میبینید به خاطر میسپارید اما فقط زمانی آن را میفهمید که انجامش بدهید.» فرایند توسعه کسب و کار در افرادی که مشغول به انجام آن هستند تغییراتی ایجاد میکند و این راز موفقیت است. پس به جای فکر کردن عمل کنید زیرا تا انجام ندهید، نخواهید فهمید و زمانی که انجام میدهید دیگر چیزی نمیماند تا بخواهید در مورد آن فکر کنید. پس مطمئن باشید در مسیر درست قرار گرفته اید و وقتی در مسیر درست قرار میگیرید ایدههای بهتر و اندیشههای خلاقانهتر ظهور مییابد در این لحظه باید آنها را تبدیل به نوآوری کنید و رؤیای از بین رفته را دوباره به کسب و کارهای کوچک برگردانید.
تنوع استراتژی کسب و کار
در مقالات قبلی درباره استراتژی و تعریف آن در کسب و کار مطلبی نوشتیم :
و یا در اینجا استراتژی کسب درآمد:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
هر کارآفرین و یا شروع کننده کسب و کار می تواند با توجه به شرایط و ایده خود استراتژی خاص و متمایز از بقیه را برای خود در کسب درآمد لجاظ کند. این استراتژی ممکن است برای رشد باشد و یا قیمت گزاف و یا هر چیز دیگر باشد در هر حال استراتژی آن شرکت تعیین کننده سیاست کاری برای کسب و کار و افزایش درآمد است قبل از پرداختن به انواع استراتژی در کسب و کار و یا کسب درآمد ، یک کارآفرین باید آگاهی کامل نسبت به استراتژی و انواع آن داشته باشد تا در کسب و کار خود موفق باشد.
یک شرکت کوچک میتواند بسته به موقعیتی که دارد، از چندین مورد از انواع استراتژی های کسب و کار استفاده کند. به عنوان مثال، شرکتهای استارت آپ ممکن است در مقایسه با شرکتهایی که به ثبات رسیدهاند، با چالشهای مختلفی روبهرو شوند. بنابراین، استراتژیهای کسب و کاری که آنها به کار میبرند ممکن است با استراتژی مورد استفادهی رقبای کلیدیشان فرق داشته باشد. چهار نوع استراتژی کسب و کار وجود دارند که عبارتند از: رشد، تمایز محصول، قیمتگذاری گزاف ، و استراتژی تحصیل.
۱. استراتژی رشد
استراتژی رشد مستلزم معرفی محصولات جدید یا اضافه کردن مشخصههای جدید به محصولات موجود است. گاهی اوقات، یک شرکت کوچک ممکن است مجبور شود خط تولید خود را تغییر یا افزایش دهد تا بتواند پا به پای رقبایشان جلو برود. در غیر این صورت، مشتریان ممکن است استفاده از فناوری جدید یک شرکت رقیب را شروع کنند. به عنوان مثال، شرکتهای تلفن همراه دائما ویژگیهای جدید اضافه میکنند یا فناوریهای جدید را کشف میکنند. شرکتهای تلفن همراه که پا به پای تقاضای مشتریان پیش نمیروند، در میدان کسب و کار دوام زیادی نمیآورند. شرکتهای کوچک نیز ممکن است با پیدا کردن یک بازار جدید برای محصولاتشان، یک استراتژی رشد اتخاذ کنند. گاهی اوقات، شرکتها به طور تصادفی بازارهای جدیدی برای محصولات خود پیدا کنند. به عنوان مثال، یک تولیدکنندهی کوچک صابون ممکن است از طریق تحقیقات بازاریابی کشف کند که کارگران صنعتی محصولات این شرکت را دوست دارند. از این رو، این شرکت میتواند علاوه بر فروش صابون در فروشگاههای خردهفروشی، صابونها را در ظروف بزرگتر برای کارخانه و کارگران کارخانه بستهبندی کند.
۲. استراتژی تمایز محصول
شرکتهای کوچک اغلب زمانی از استراتژی تمایز محصول استفاده میکنند که یک مزیت رقابتی دارند، از جمله کیفیت یا خدمات برتر. به عنوان مثال، یک تولیدکنندهی کوچک دستگاه تصفیهی هوا ممکن است خود را از رقبایاش با طراحی مهندسی برتری که دارد متمایز کند. بدیهی است که شرکتها از استراتژی تمایز محصول برای جدا کردن خودشان از رقبای اصلی استفاده میکنند. با این حال، با توجه به مقالهی « استراتژی عمومی پورتر» در وبگاه کوئیک امبیاِی (QuickMBA.com) استراتژی تمایز محصول همچنین میتواند به شرکت کمک کند که وفاداری به برند (نام تجاری) ایجاد کند.
۳٫ استراتژی قیمتگذاری گزاف
شامل تعیین قیمت بالا برای یک محصول، به ویژه در مرحلهی مقدماتی چرخهی زندگی آن محصول است. یک شرکت کوچک استراتژی قیمتگذاری گزاف را استفاده میکند تا به سرعت هزینههای تولید و تبلیغات آن محصول را جبران کند. با این حال، کالای مورد نظر باید ویژگی خاصی برای مصرفکنندگان داشته باشد تا بابت آن پول گزافی پرداخت کنند. معرفی یک فناوری جدید میتواند مثالی برای این استراتژی باشد. ممکن است یک شرکت کوچک نخستین شرکتی باشد که نوع جدیدی از پانلهای خورشیدی را ارائه میدهد. از آنجا که این شرکت تنها مرجع فروش محصول ذکر شده است، مشتریانی که واقعا پانلهای خورشیدی را میخواهند، ممکن است هر قیمتی را برای خریداری آن بپردازند. با توجه به گزارش« آژانس مدیریت مشاغل کوچک» یکی از مضرات قیمتگذاری گزاف این است که تقریبا به سرعت، منجر به جذب رقابت میشود. شرکتهای مختلف ممکن است متوجه سودی که این شرکت به جیب میزند بشوند و همان محصول را تولید کنند؛ البته به این شرط که فوت و فن فناوری آن را بدانند.
۴. استراتژی تحصیل
یک شرکت کوچک با سرمایهی اضافی ممکن است استراتژی تحصیل را برای بهدست آوردن مزیتی رقابتی استفاده کند. استراتژی تحصیل مستلزم خرید یک شرکت دیگر یا یک یا چند خط محصول از آن شرکت است. به عنوان مثال، یک خرده فروش مواد غذایی در سواحل شرقی ممکن است یک فروشگاه زنجیرهای مواد غذایی همتراز را در ایالتهای غرب بخرد تا عملکردش را توسعه بدهد.
واقعیت استراتژی کسب و کار
در مقالات متعدد کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار اینترنتی یکی از جنبه های تاکیدی ما داشتن استراتژی بود. استراتژی را به عنوان چراغ راه آینده و برنامه کاری رو به جلو تصور می کردیم و می گفتیم که موفقیت کسب درآمد به داشتن استراتژی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است . حال سوال این است که استراتژی در کسب و کار چیست؟ واقعیت داشتن استراتژی کسب درآمد اینترنتی چیست و چه تاثیری در رشد و افزایش درآمد کسب و کار دارد . در اینجا قصد دارم تا واقعیت استراتژیک در کسب و کار را بررسی کنیم.
استراتژی و مباحث مربوط به آن یکی از حوزههای سهل اما ممتنعی است که در آن تورم واژگان موجود باعث شده تا شناخت مفاهیم عمیق و اصلی بهسختی بهدست آید. در این میان یکی از سؤالات اصلی این است که تفاوت میان استراتژی، پیادهسازی و اجرا چیست؟ آیا استراتژی خود یک طرح اجرایی نیست و حتما نیاز به پیادهسازی و اجرا دارد؟ اصلا پیاده سازی چه فرقی با اجرا دارد؟ آیا استراتژی بهمعنی تعیین مقصد و مقصود کسبوکار و راه رسیدن به آن برای خلق ارزش افزودهی اقتصادی است؟ آیا استراتژی با کشف راهحلهای مسائل ناشناخته یا بهرهگیری از فرصتهای غیرقابل انتظار رابطهای دارد؟ سؤالاتی از این دست در دنیای پرهیاهوی استراتژی فراواناند. اما آنچه نباید فراموش شود این است که جذابیت چالشبرانگیز این سؤالات بیشتر در قالب مباحثات علمی مطرح است و تنها نیاز مدیری که بهدنبال استفاده از استراتژی و ابزارهایاش برای موفقیت کسبوکار و سازمان خویش است، در ذهن داشتن یک تعریف ساده و کاربردی از مفاهیم کلیدی استراتژی است.
اولین گام در آشنایی با مفهوم استراتژی این است که بدانیم که استراتژی به دو نوع اصلی تقسیم میشود: استراتژی شرکتی (Corporate Strategy) و استراتژی واحد کسبوکار (Business Unit Strategy.) استراتژی شرکتی شامل سه انتخاب کلیدی است که باید توسط مدیرعامل و اعضای هیأتمدیره (مدیریت ارشد سازمان در یک کلام) انجام شود:
۱- چه شایستگیهای کلیدی باید باعث تمایز شرکت ما بشوند؟
۲- مزیت نسبی (Comparative Advantage) شرکت ما، در خلق ارزش افزوده در حوزهی کسبوکار منحصر بهفردش باید چه چیزی باشد؟ توضیح اینکه مزیت نسبی بهمعنی توانمندی کسبوکار در فروش محصولات/خدمات با پایینترین قیمت بازار نسبت به رقبا است که موجب ایجاد حاشیهی سودی باثباتتر میشود. بهعبارت بهتر هر چقدر تولید برای ما از رقبایمان ارزانتر تمام شود، مزیتی در حاشیهی سود نسبت به آنها خواهیم داشت و میتوانیم با فروش به قیمتهای بازار، سود بیشتری بهدست بیاوریم یا اینکه از فروش ارزانتر بهعنوان استراتژی رقابتی استفاده کنیم. مزیت مقایسهای باعث تعیین حوزههای تمرکز کسبوکار شرکت میشود: بهتر است شرکت در کسبوکارهایی فعالیت کند که در آنها پایینترین حاشیهی میان هزینهی تولید و قیمت فروش را داشته باشد. بنابراین منظور از این سؤال میتواند این باشد: چه مزیت نسبی در حوزههای کسبوکاریمان داریم یا میتوانیم ایجاد کنیم؟
۳- در چه کسبوکارهایی باید فعالیت کنیم؟ طبیعتا در کسبوکارهایی که در آنها مزیت نسبی داریم!
کمی پیچیده بهنظر میرسد؛ اما اصل داستان خیلی ساده است. به این جمله توجه کنید: شایستگیهای کلیدی باعث ایجاد مزیت نسبی میشوند و شرکت باید در کسبوکارهایی فعالیت کند که مزیت نسبی دارد! دو مسیر در اینجا داریم:
۱- شرکت شایستگیهای کلیدی موجود را تعیین و براساس آن مزیت نسبی خود و در نهایت کسبوکارهای محل فعالیت خود را شناسایی میکند؛
۲- شرکت ابتدا کسبوکارهای محل فعالیت خود را تعیین میکند، سپس با تعیین مزیتهای نسبی مورد نیاز برای آن کسبوکارها، در نهایت به شایستگیهای کلیدی مورد نیاز برای فعالیت در آن کسبوکارها میرسد و آنها را در سازمان خود ایجاد میکند.
نکتهی مهم این است که تصمیماتی که در سطح استراتژی شرکتی گرفته میشود همچون چتری بر تمامی تصمیمات و اقدامات بلندمدت، میانمدت و روزمرهی مدیران و نیروی انسانی سازمان سایه میاندازد.
بههمین شکل در سطح استراتژی واحد کسبوکار نیز سه سؤال کلیدی وجود دارد:
۱- کدام مشتری باید تعیینکنندهی بازار هدف ما باشد؟ کسبوکارها اگر بتوانند محصولات یا خدماتی را به مشتریان عرضه کنند که خود مشتریان خواستار آنها هستند، میتوانند رضایت مشتریان خود را جلب کنند. احتمال خرید یک مشتری از کسبوکاری که از آن راضی بوده است بالاتر است و این موضوع خود به افزایش فروش و سودآوری خواهد انجامید. بنابراین لازم است طی فرایند بخشبندی بازار و مشتریان، یک یا چند گروه تقریبا همگن از مشتریان بالقوهی ارزش افزودهی کسبوکار با توجه به نیازها و ویژگیهای آنها شناسایی شوند.
۲- چه پیشنهاد ارزشی (Value Proposition) محصول/خدمت ما را در دیدگاه آن مشتری متمایز میسازد؟ ارزش پیشنهادی دلیل ترجیح محصولات و خدمات یک کسبوکار نسبت به دیگری توسط مشتریان آن است. هر ارزش پیشنهادی متشکل از بستهای منتخب از محصولات و خدمات مرتبط با نیازهای یک بخش خاص از مشتریان است. بنابراین منظور از ارزش پیشنهادی، مجموعهای منافع است که شرکت به مشتریان خود پیشنهاد میدهد. ارزش پیشنهادی هم میتواند نوآورانه و جدید باشد و هم میتواند مشابه ارزشهای موجود بازار اما دارای ویژگیهای متمایز و برتر باشد.
۳- چه چیزهایی میتواند باعث شود کسبوکار ما در ارائهی پیشنهاد ارزش تعیین شده از تمامی رقبای خود بهتر و برتر باشد؟پاسخ مزیتهای رقابتی است. وقتی از ارزش محصول یا خدمت سخن به میان میآید، معمولا همه به یاد قیمت و ارزش پولی محصول میافتند. این درست است که در نهایت همه چیز با “پول” سنجیده میشود؛ اما تمامی ارزش محصول یا خدمت با این نوع نگاه نمایان نمیشود. چه بسیارند محصولاتی که حتی با قیمت بسیار پایین خریداری نمییابند و چه اندکاند محصولاتی که هر قیمتی داشته باشند، صفی طولانی برای خرید آنها ایجاد میشود. بهنظر میرسد در این میان حلقهی مفقودهای وجود دارد: چرا این اتفاق رخ میدهد؟ مشتری برای خرید کردن، تنها براساس قیمت یا ارزش پولی تصمیم نمیگیرد؛ اگر چه این عامل، در تصمیم نهایی مشتری بسیار کلیدی است. اما چه عوامل دیگری در تصمیم نهایی مشتری برای قضاوت در مورد ارزشمندی محصول یا خدمت مؤثرند؟ پاسخ به این سؤالات، مشخصکنندهی مزیتهای رقابتی کسبوکار هستند.
تدوین استراتژی بهزبان ساده چیزی ز پاسخگویی به سؤالات فوق نیست! اما اینکه چرا ماجرا در دنیای واقعی چنان پیچیده میشود که کسی از آن سر در نمیآورد (!) داستان دیگری است که شاید در آینده به آن پرداختم.
مطلب مشابه استراتژی کسب درآمد:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
اهمیت جذب مشتری جدید در کسب درآمد
کسب و کار بدون مشتری معنا ندارد وجود مشتری است که به کسب درآمد و ادامه کسب و کار منجر می شود. لذا جذب مشتری از اصول اصلی کسب درآمد و بازاریابی می باشد . بدون توجه به جذب مشتریان و اهمیت وجدی آنها، هیچ کسب و کاری موفق نخواهد بود. در اینجا دو حالت باقی می ماند یکی اینکه ما مشتری های قدیمی و ثابت خود را حذف کنیم و اعتماد و وفاداری آنها را به کسب و کار خود حفظ کنیم و حالت دوم اینکه علاوه بر اینها ، باید مشتری جدید جذب کنیم جذب مشتری جدید در رشد کسب و کار و توسعه درآمدمان تاثیر دارد لذا در این مقاله قصد دارم تا ارزش واقعی جذب مشتری جدید در کسب درآمد را بدانیم.
بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان» واقف نیستند. شاید عجیب به نظر آید، اما بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک به اهمیت « برخورداری از مشتری دائمی خوب برای رونق کسب و کارشان» واقف نیستند.
با بررسی این موضوع، شما به یک دیدگاه روشن برای جذب یک مشتری دائمی از طریق سرمایهگذاری یا خطرپذیری خواهید رسید. این بررسی، اهمیت حفظ مشتریان موجود و جلب رضایت آنها برای کسب و کارتان را مشخص خواهد کرد. هزینهی حفظ مشتری و حتی گسترش ارزش مشتری، بسیار کمتر از جذب یک مشتری جدید است.
برای سرمایهگذاری در بازاریابی، در ابتدا باید به برآورد ارزش میانگین جذب یک مشتری جدید برای کسب و کارتان اقدام کنید.
برای تعیین ارزش واقعی جذب مشتری جدید ، برای سوالات زیر پاسخ مشخصی داشته باشید:
۱. متوسط فروش شما (مبلغ معامله) چقدر است؟
۲. میانگین تکرار خرید مشتریان شما چقدر است؟
این محاسبات را میتوان در معاملات یا بازدیدکنندگان بهصورت هفتهای، ماهانه یا سالانه بیان کرد، البته به نوع فعالیت شما نیز بستگی دارد.
۳. چند درصد از مشتریان جدید جزء مشتریان منظم هستند؟
ما این درصد را « ضریب تبدیل» مینامیم. این ضریب تبدیل، بدون شک بسته به اینکه چگونه این مشتریان جدید جذب شدهاند، متفاوت است. به عنوان مثال، کسی که برای نخستین بار با استفاده از کوپن تخفیف قیمت خرید میکند، در مقایسه با شخصی که به توصیههای شخصی یک دوست خرید کرده است، احتمال کمتری دارد مشتری دائمی شما شود. برای اینکه محاسبات دقیقتر باشد، برای محاسبه این اطلاعات میتوانید از معیارهای مختلف و سپس محاسبهی میانگین استفاده کنید.
۴. متوسط چرخهی زندگی یک مشتری جدید چقدر است؟
پس از جذب مشتری جدید، آن مشتری قبل از ترک شما یا تغییر نظر یا صرفنظرکردن از خدمات و محصولات شما، چه مدت به خرید از شما ادامه خواهد داد؟ این مدت زمانی را میتوان به طور کلی در بازهی ماه یا سال تشریح کرد. این دورهی زمانی سخت محاسبه میشود، اما تمام تلاش خود را بکنید.
۵. چه تعدادی از مشتریان جدید توسط مشتریان فعلی به شما مراجعه کردهاند؟
هنگامی که شما در مورد یک مشتری جدید اطلاعات جمعآوری میکنید، از آنها بپرسید که در مورد شما چگونه اطلاع یافتهاند؟ یک پاسخ ممکن میتواند این باشد: “توصیه شده توسط یک دوست”.
چگونگی تعیین ارزش یک مشتری جدید دائمی
به منظور فهم میزان تاثیر مشتری جدید دائمی در فروش ناخالص شما در یک سال، شما به ارائهی تشریح روشن از «مشتری جدید دائمی» نیاز دارید. از طریق یک ممیزی دقیق میتوانید این اطلاعات را تعیین کنید. بدیهی است، «خرید منظم یا دائمی»میتواند از چند بار در هفته یا چند بار در سال متغیر باشد. بنابراین، این معیارها را تعیین کنید. به عنوان مثال، کسب و کار مربوط به غذا میتواند حدود ۳ تا ۴ بار در ماه باشد در حالیکه در مورد یککسب و کار مهمتر ۳ تا ۴ مرتبه در سال منطقی است.
سپس میتوانید متوسط تعداد دفعات را با متوسط میزان مصرف مشتری خودتان ضرب کنید. ما از آمار متوسط مصرف یک مشتری، نه میانگین مشتری، استفاده میکنیم چرا که برای بازاریابی فروشگاههای محلی (LSM) این ارقام دقیقتر هستند.
برای روشنتر شدن موضوع به مثالی در اینباره توجه کنید: فرض کنید متوسط تکرار منظم خرید مشتری یکبار در هر هفته و میزان خرید متوسط ۱۰ دلار است. به سادگی با ضرب ۵۲ (هفتههای سال) به ۱۰ دلار، ارزش یک مشتری جدید دائمی ۵۲۰ دلار در سال برآورد میشود. آنچه مشهود است این است که، برخی کارفرمایان به ارزش این موضوع واقف نیستند و به راحتی از آن میگذرند.
میزان افزایش مورد نظر شما چقدر است؟
سوال سادهای است، اما اجازه دهید آن را به صورت جزییات توضیح دهیم. فرض کنید شرکتی ۱ میلیون دلار در سال فروش دارد. هدف سال بعدی افزایش ۵ درصدی در فروش ناخالص، یعنی ۵۰، ۰۰۰ دلار فروش اضافی در مقایسه با سال گذشتهی آن است!.
برای رسیدن به این هدف، به چه تعداد مشتری جدید منظم نیاز دارید؟
هدف فروش ۵۰.۰۰۰ دلاری را بر ارزش یک مشتری دائمی (۵۲۰ دلار در سال) تقسیمکنید. پاسخ ۹۶.۱ است. شما به ۹۶.۱ مشتری جدید برای تحقق افزایش ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش اضافی نیاز دارید.
ضریب تبدیل شما چه مقدار است؟
یک نکتهی مهم دیگر در بررسی ارزش واقعی جذب مشتری جدید این است که چند درصد مشتریان (خریداران) که برای نخستین بار خرید میکنند، مشتریان دائمی جدید میشوند؟ براساس تجربهی ما، دستکم ۱۲ درصد تا حدود ۲۵ درصد، هر چند تا ۵۰ درصد برای مکانهای جدیدالتاسیس با کارکردهای عالی متغییر خواهدبود. نکتهی مهم این است که شما نباید بر حدس اصرار داشته باشید. پژوهش و تحقیقات به شما برای رسیدن به آمار دقیق برای تحقق اهداف فروش و مشخصکردن مسائل دیگر کمک خواهندکرد. حال با فرض اینکه تلاش شما نرخ تبدیل را ۲۵ درصد مشخص کرده باشد!. درنتیجه شما میدانید که به ۱۹۳ مشتری جدید دائمی برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید. بنابراین شما به چهار برابرکردن «خریداران جدید که برای بار اول از شما خریدکردهاند» برای رسیدن به ۱۹۳ مشتری دائمی نیاز دارید.
به عبارت ساده، با آوردن ۷۷۲ خریدار که برای بار اول خرید میکنند (در شرایط مناسب)، به احتمال بسیار زیاد به ۱۹۳ مشتری دائمی جدید خواهید رسید. آن ۱۹۳ نفر مبلغ ۰۰۰، ۵۰ دلار فروش در امسال و ۰۰۰، ۵۰ دلار در سال بعدی را محقق خواهندکرد. بنابراین هدف شما بهطور متوسط از بین ۶۴ و ۶۵ مشتری که برای بار اول در هر ماه از شما خرید میکنند تحقق خواهدیافت.
آموزش آغاز کسب و کار آنلاین و کسب درآمد
هر کس که قصد درآمدزایی و یا افزایش کسب درآمد دارد باید بالاخره از یک جایی شروع کند املای ننوشته یقینا غلط ندارد . کسب و کار آنلاین یا اینترنت مارکتینگ امروزه در حال رشد فزاینده است و افرادی که قصد کسب درآمد از فضای مجازی را دارند باید دست به کار شوند. اما هر کاری اعم از کسب و کار کوچک و یا بزرگ، باید مجموعه تمهیدات و گام هایی که موفقیت را تضمین می کند و در حصول به نتیجه اثبات شده است را فراگرفت در اینجا قصد دارم تا مجموعه آموزش ها و توصیه های موفق در کسب و کار آنلاین را آموزش دهم آموزشی هایی که موفقیت و رشد کسب درآمد را به همراه دارد.
-
نیازی را بیابید و راهی برای برآورده کردن آن پیدا کنید.
-
راهی برای افزایش فروش پیدا کنید.
-
وب سایتی تهیه و تنظیم کنید که استفاده از آن آسان باشد.
-
جهت ترغیب هر چه بیشتر افراد برای بازدید از سایتتان، از موتورهای جستجو استفاده کنید.
-
کاری کنید تا دیگران شما را به عنوان یک متخصص بشناسند.
-
از طریق ایمیل با مشتریان و دنبالکنندگان خود ارتباط برقرار کنید.
-
فروش خود را از طریق back-end sales و upselling افزایش دهید.
گام اول : نیازی را بیابید و راهی برای برآوردهکردن آن بجویید.
تازه کارها اولویت اول را محصول و اولویت بعدی را بازار میدانند.
برای اینکه شانس موفقیت خود را بالا ببرید، با یک بازار کار را آغاز کنید. ترفند پیشنهادی ما یافتن افرادیست که خودشان به دنبال پیدا کردن راه حلی برای یک مشکل بودهاند؛ ولی موفق نشدهاند. خوشبختانه با وجود اینترنت، انجام این گونه تحقیقها آسان شدهاست.
-
به دنبال انجمنهای آنلاین باشید و ببینید چه سوالاتی ذهن مردم رو به خود مشغول کرده و این انجمن ها در تلاشند تا برای چه مشکلاتی راه حل پیدا کنند.
-
به دنبال کلمات کلیدی باشید که افراد زیادی آنها را جست و جو می کنند اما سایت های زیادی در نتایج جست و جو ظاهر نمی شوند.
-
سایت رقیب های خود را بررسی کنید. به نقاط ضعف و قوت آن توجه کنید. شما میتوانید با این بررسیها و چیزهایی که از سایت رقیبان خود یاد گرفتهاید، محصولی جدیدی که قبلا موجود نبوده را خلق کرده و روانه بازار کنید.
گام دوم : راهی برای افزایش فروش پیدا کنید.
-
یک راه مطمئن برای افزایش فروش شما وجود دارد و شما می توانید با به کار گرفتن موارد زیر به آن دست بیازید:
-
برای جلب توجه از یک عنوان جذاب استفاده کنید.
-
مشکلی که محصول شما قرار است آن را حل کند ، توصیف کنید.
-
صداقت و اعتبار خود را به عنوان حل کننده ی مشکل موجود ثابت کنید.
-
نظرات مشتریانی را که از محصول شما استفاده کردن را به عنوان گواهی بر صحت کار خود ارائه کنید.
-
در باره محصولتان داد صحبت کنید و بگویید که چگونه این محصول قرار است به مصرف کننده سود برساند.
-
ارائه پیشنهاد.
-
ضمانت محکمی ارائه بدهید.
-
ایجاد حس اضطرار.
-
درخواست برای فروش.
-
توجه داشته باشید که مصرف کننده همیشه از خود میپرسد که این محصول به چه درد من می خورد. تلاشتان بر این باشد که پاسخ مطلوبی برای این پرسش بیابید.
گام سوم : وب سایتی برای خود راهاندازی کنید.
وقتی که صاحب بازار و محصولتان شدید دیگر شما فرایند فروشتان را آغاز و قطعی کرده اید و در این زمان شما باید آماده طراحی وب سایت برای کسب و کار آنلاین نوظهورتان باشید. به یاد داشته باشید که وب سایتتان ساده باشد چون شما فقط ۵ ثانیه وقت دارید تا نظر بیننده را جذب کنید؛ در غیر اینصورت ممکن است بیننده برود و هیچوقت بر نگردد. لذا رعایت نکات زیر خالی از لطف نیست:
-
از یک یا دو فونت ساده روی یک زمینه واضح و روشن استفاده کنید.
-
راهبری در سایت خود را ساده کنید. طوری که مشتری بتواند به راحتی به جایی که می خواهد برسد.
-
تنها زمانی از گرافیک و صدا و تصویر استفاده کنید که می دانید پیام شما را واضح تر می رساند.
-
خرید را آسان کنید. طوری که بیش تر از دو کلیک با پرداخت فاصله نداشته باشد.
-
وبسایت شما ویترین شماست، آن را زیبا و کاربر پسند کنید.
گام چهارم : برای بالا بردن آمار بازدید ها از موتور های جستجو استفاده کنید.
در کسب و کار آنلاین بهترین روش تبلیغات، روش پرداخت به ازای کلیک (Pay Per Click یا PPC) است. این گونه تبلیغات این مزیت را دارند که شما تنها بابت ترافیک قطعی که به سایت شما هدایت شده پول پرداخت می کنید و همچنین می توانید شعار ها و تیتر های تبلیغاتی مختلف را آزمایش کنید و ببینید کدام یک تأثیر بیشتری داشته اند. مهم تر از دو موردی که در بالا گفته شد، دیده شدن بهتر شما در موتورهای جستجو است.
گام پنجم : کاری کنید تا دیگران شما را به عنوان یک متخصص بشناسند.
افراد از اینترنت برای یافتن اطلاعات استفاده می کنند. اطلاعات را به صورت رایگان در اختیار دیگر سایت ها قرار دهید. با انجام این کار شما شاهد افازیش تعداد جستجو ها و ترافیک در سایت خود خواهید بود. راز موفقیت این است که همیشه یک لینک را در سایت خود قرار دهید و خبر های داغی را برای سایت خود تدارک ببینید.
سعی کنید محتوای سایتتان تخصصی و رایگان باشد. مقالات، ویدیو ها، و هر گونه اطلاعات مفیدی که در توانتان هست را برای کاربران خلق کنید.
-
این مقالات و اطلاعات را به صورت آنلاین و از طریق رسانههای اجتماعی توزیع کنید.
-
در انتهای مقالات ارزشمند خود گزینه «اشتراک گذاری با دوستان» را اضافه کنید.
-
در انجمن ها و جاهایی که مشتریان احتمالی شما حضور فعال دارند به عنوان یک متخصص نظر بدهید.
گام ششم : از قدرت بازاریابی ایمیلی برای جلب توجه بازدید کنندگان استفاده کنید.
وقتی شما لیستی از افراد را برای ارسال ایمیل های تبلیغاتی به وجود می آورید، این خود می تواند یکی از ارزشمند ترین کارهایی باشد که شما انجام می دهید. دنبال کننده گان شما و مشتریانتان این اجازه را به شما داده اند تا برایشان ایمیل های تبلیغاتیتان را بفرستید. این بدان معنی است که:
-
شما دارید چیزی را به آنها اعطا می کنید که خود می خواستند.
-
شما با این کار رابطه ای دائمی که روز به روز رو به بهتر شدن است را با آنان برقرار کرده اید.
-
پاسخی که از این طریق دریافت می کنید صد در صد قابل اندازه گیری است.
-
بازاریابی از طریق ایمیل بسیار مقرون به صرفه تر و موثر تر است تا بازاریابی های چاپی و تلویزیونی و رادیویی، چون این روش بسیار هدفمند تر است و شما قلب بازار را نشانه رفته اید.
هر کسی که از سایت شما بازدید می کند و تصمیم به ملحق شدن به لیست دریافت کنندگان ایمیل های تبلیغاتی شما می گیرد، در واقع کمک بزرگی به شما کرده است و این درست همان چیزی است که باید انجام دهید. این را هم بدانید که راهی بهتر از ایمیل برای رصد کردن مشتریانتان وجود ندارد .
گام هفتم : فروش خود را از طریق back-end sales و upselling افزایش دهید.
یکی از مهم ترین استراتژی های بازاریابی تحت شبکه این است که بتوانید مشتریانی پیدا کنید که برای همیشه با شما بمانند و محصولات شما را بخرند. حداقل ۳۶ درصد از افرادی که یک بار از شما خرید کرده اند باز هم به سراغ شما می آیند. البته اگر شما به درستی ارتباط خود را با آنها حفظ کنید. انجام اولین فروش بسیار دشوار و هزینه بر است. سپس از back-end sales و upselling برای فروش مجدد محصولات به مشتریان فعلی خود استفاده کنید:
-
محصولی پیشنهاد دهید که مکمل محصول خریداری شده کنونی آن هاست.
-
کوپن تخفیف وفاداری برای آن ها ارسال کنید تا بتوانند دفعه بعد از آن استفاده کنند.
-
در صفحه «تشکر از خرید» محصولات مشابهی را به آن ها پیشنهاد دهید.
اینترنت با سرعت زیادی در حال تغییر است؛ به طوری که یک سال آنلاین، برابر است با ۵ سال دنیای واقعی ولی اصول و ضوابط چگونگی برپا کردن و رشد دادن یک کسب و کار آنلاین دستخوش تغییر نشده است. اگر در حال راه اندازی کسب و کاری به صورت آنلاین هستید، از موارد بالا استفاده کنید و اگر هم قبل از این در کار کسب و کار آنلاین بوده اید، مروری سریع بر کارتان داشته باشید و ببینید که آیا گام های بالا را مو به مو اجرا کرده اید یا موردی را از قلم انداخته اید یا نه. با رعایت این اصول شما هرگز راه را اشتباهی نخواهید رفت.
درس کسب درآمد و کسب و کار از فوتبال فانتزی
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱ : تحقیق کنید.
علاقمندان قبل از یارگیری فانتزی رتبهبندیهای ارائه شده توسط متخصصان را بررسی میکنند، اطلاعات خود را درمورد مصدومیت و پیشرفت بازیکنها بهروز میکنند، و حتی در یک یارگیری شبیهسازی شده شرکت میکنند تا بتوانند بهترین بازیکنهای ممکن را یارگیری کنند. حتی وقتی فصل آغاز میشود، عجیب نیست که برای بهبود تیمتان، بهدنبال راهنمایی گرفتن از انجمنهای برخط یا فانتزی بازهای دیگر باشید.
در کسبوکار هم باید درمورد شناسایی مخاطبان، شناختن رقبا، و چگونگی عرضهی کالا و خدمات تحقیق کنید. وقتی هیچچیز دیگری نتیجه نداد، در راهنمایی خواستن از یک پیشکسوت تردید نکنید.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۲ : اجازه ندهید ستارههایتان روی نیمکت بنشینند.
فرض کنیم شما آرون راجرز و نیک فولز را در تیمتان دارید. ممکن است راجرز یک یا دو بازی داشته باشد که بهترین بازی او نباشد، ولی حتی اگر فولز چند بازی بسیار عالی داشته باشد باز هم شما راجرز را به خاطر فولز نیمکتنشین نمیکنید. وقتی تحتفشار قرار میگیرید، مجبور هستید بازیکنهای تازهکار را وارد میدان کنید و بگذارید بار تیم را به دوش بکشند.
در دنیای کسبوکار هم میتوان این را گفت. شما نه تنها باید برترین استعداد را شناسایی کنید، بلکه باید به آنها آزادیعمل بدهید و تشویقشان کنید تا با انگیزه و مشتاق بمانند. یک فرد مستعد مشتاق و باانگیزه شرکتتان را به مرحلهی بعد میبرد.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۳ : حواستان به ستارههای درحال ظهور باشد.
در طول فصل بازیکنانی هستند که فصلی بسیار عالی خواهند داشت. برای همین مهم است که حواستان به ویوروایر باشد تا سوپراستارهای آینده را پیدا کنید. حتی اگر یک ستاره دارید، میتوانید مهاجم یا دریافتکنندههای پاس دور بالقوه را پیدا کنید که با کمک آنها میتوانید تیمتان را به بازیهای سرنوشتساز حذفی برسانید.
همیشه چشمانتان را برای یافتن استعداد برتر در شرکت یا حتی صنعتتان باز کنید. نیازمندیهای شغلی یا شبکههای اجتماعی حرفهای را بررسی کنید. اگر بتوانید این ستارهی در حال ظهور را بهدست بیاورید، میتوانید افزایش بهرهوری و سودتان را ببینید.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۴ : بدانید چهوقت “نگهدارید”، بدانید چه وقت “کنار بگذارید”.
در فاصلهی یارگیری و آغاز فصل فوتبال، ممکن است خیلی چیزها اتفاق بیفتد. مثلا، ممکن است بهترین دریافتکنندهی پاسدورتان در هفتهی سوم فصل مصدوم شود. بسته به شدت مصدومیت، ممکن است مجبور شوید او را کنار بگذارید، چون تا آخر فصل خارج از زمین است. ممکن است یکی از مهاجمهایی که یارگیری کردهاید چند شروع بد داشتهباشد، ولی شاید بخواهید او را نگهدارید، چون او دوباره خوب میشود و یکی از بهترین مهاجمهای بازی است.
هرچند، وقتی صحبت از کسبوکارتان میشود، ریسکهای بیشتری وجود دارد، ولی دانستن اینکه چه وقت بازیکنی را کنار بگذارید و چهوقت بازیکنی را نگهدارید، تقریبا همان کارآیی را دارد. آیا شما عضوی از تیم را که ضعیف عمل میکند نگهمیدارید؟ یا چون قابلیت پیشرفت دارند با آنها ادامه میدهید؟ لازم است فرآیندی بهجا و مناسبی داشتهباشید تا در این تصمیمگیریهای سخت به شما کمک کند.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۵ : به دادهها نگاه کنید.
اگر به فوتبال فانتزی علاقه دارید، احتمالا متوجه شدهاید که هر سال بازیکنهای ثابتی در بین ۱۰ یا ۲۰ رتبهی اول هستند. چرا؟ چون آنها در طول فصلهای قبل ثابت کردهاند بازیکنهای برتر میدان بازی هستند. هرچند اگر آن بازیکن درگیر مصدومیت بودهباشد یا به تیم جدیدی پیوستهباشد، ممکن است مثل همیشه بهرهور نباشد. همچنین باید بفهمید کدام بازیکنها همان ظرفیت فصلهای درخشان را دارند.
به عنوان صاحبان کسبوکار، برای اینکه جلوتر از رقبایتان باشید، باید بیشترین دادههای ممکن را تجزیهوتحلیل کنید. این یعنی نگاهکردن به دادههای قبلی برای بررسی ثبات، در نظرگرفتن همهی تغییرات، و استفاده از دادهها برای پیشبینی آینده است.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۶: از نظر اخلاقی منصف باشید، و هنگام نقل و انتقال محکم باشید.
اگر میخواهید تیمتان را بهبود ببخشید، نقل و انتقال یکی از بهترین راههای دستیابی به آن است. پیشنهادکردن نقل و انتقال یک هنر است. باید منصف باشید و در ازای بازیکنهایی که میخواهید، بازکنهایی را از دست بدهید. مثلا، شما مهاجم یک سوم و دفاع یک چهارم پشتیبان در تیم جگوار را برای پیتون منینگ پیشنهاد نخواهید کرد. همچنین باید بااخلاق باشید. مثلا، فرض کنید ۲ بازیکن با نام آدرین پترسون در لیگ حضور دارند. اگر شما هنگام معامله با کسی نمیداند ۲ آدرین پترسون در لیگ حضور دارند، آگاهانه آدرین پترسون را که در بیرز است نقل و انتقال کنید، این کاملا غیر اخلاقی است. با این حال درمورد نقل و انتقال باید محکم باشید. اگر پیشنهاد یک مهاجم یک سوم و دفاع یک چهرم پشتیبان را درمورد منینگ دریافت کردید باید فورا آن را رد کنید.
هنگام مذاکرهی معاملات کاری باید منصف و بااخلاق باشید و همچنین باید بدانید ممکن است مجبور باشید کمی بیش از آنچه پیشبینی کردهبودید بپردازید تا هر دو طرف راضی باشند.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۷ : تعصبهای شخصی را کنار بگذارید.
شاید کنارگذاشتن تعصبهای شخصی در دنیای فانتزی دشوار باشد. مثلا یک هوادار بازیکن شمارهی ۴۹ شاید مجبور باشد در هنگام یارگیری تعصب شخصی را کنار بگذارد چون جیمی گراهام در دسترس است. تقریبا احمقانه است که بهترین بازیکن موجود را به این خاطر که در تیم حریف است، انتخاب شود. همچنین، فقط به این دلیل که هوادار پروپا قرص تیم فالکنز هستید کلوین جانسون و مت فورت را به خاطر رادی وایت از دست نمیدهید.
در کسبوکار هم وقتی صحبت از بهترین مصلحت است، باید احساسات شخصی را کنار بگذارید. شاید شخصا به یک عاملفروش یا یک مشتری اهمیتی ندهید، ولی اگر آنها در کارشان عالی هستند و همیشه سفارشها را به موقع تحویل میدهند، به خاطر منافع کاری، باید نگاه دقیقی داشته باشید. بههمزدن این رابطه فقط به دلیل اینکه احساسات شخصیتان جای منطق را گرفتهاند، هیچ توجیهی ندارد. همینطور، نباید یک دوست را فقط به خاطر اینکه دوستتان است استخدام کنید. شاید استعداد و مهارت لازم برای کمک به پیشرفت کسبوکارتان را نداشته باشد.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۸ : ذخیره داشتهباشید.
طبیعی است که بازیکنها در طول فصل آسیب ببینند یا خوب عمل نکنند. برای همین مهم است که تیم فانتزیتان ذخیره داشته باشد. مثلا میتوانید بازیکنها را، مثل یک جفت مهاجم در یک تیم، به هم “دستبند” بزنید. اینگونه، اگر یک بازیکن بازی نکند، از قبل برای او جایگزینی در تیم دارید.
در محل کار، با موقعیتهایی رو به رو خواهید شد که کارمندان بیمار میشوند یا درگیر یک وضعیت اضطراری میشوند. هرچند این موضوع بهرهوریتان را تحتتاثیر قرار خواهد داد، اگر یک تیم مستعد داشته باشید که هنگام غیبت یک روزهی فردی، بتوانند این خلاء را پر کنند، بهرهوریتان خیلی صدمه نمیبیند.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۹: مسائل را قبل از اینکه اتفاق بیفتند شناسایی کنید.
فرقی نمیکند موضوع ذخیرهداشتن باشد یا به روزبودن دربارهی بازیکنها، در فوتبال فانتزی همیشه باید به چند قدم جلوتر فکر کنید. مثلا، اگر جایی خواندید که پنجهی پای دریافتکنندهی اول پاسدورتان دچار آسیب شدهاست. باید برای پیداکردن یک دریافتکنندهی اول پاسدور ویور وایر را به دقت زیر نظر بگیرید یا سریع به سراغ نیمکت بروید.
در محل کار باید قبل از اینکه مشکلات به وجود بیایند درموردشان فکر کنید. فرقی نمیکند مسئله یکدستبودن بازیکنها باشد، یا یک پشتوانه برای مواقع ضروری، یا زیر نظرداشتن همه، شما نمیخواهید وقتی بدترین سناریو رخ میدهد غافلگیر شوید.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۰ : موازنههایی صورت خواهدگرفت.
در خلال فصل، ممکن است ببنید مهاجمهای تیمتان رو در رویتان دفاع میکنند. و برای حریفتان عادی است که آرون راجرز را داشته باشد و شما هم رندال کاب را دارید. بنابراین از کاب انتظار دارید با چند عبور از خط دروازه و انجام تاچدوان امتیاز بگیرد. در عین حال نمیخواهید آرون راجرز تاچدان کند. ولی اگر این کار را میکند. آنها باید به سراغ کاب بروند.
در کسبوکار، باید هزینهی فرصت را در نظر بگیرید. اگر تصمیم میگیرید کسبوکارتان را در توییتر بازاریابیکنید، مخاطبهای فیسبوک را نادیده گرفتهاید. با این حال دنبالکنندگان توییتر شما بیشتر احتمال دارد تبدیل به مشتری شوند، بنابراین تمایل دارید به این قهاتر ادامه بدهید.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۱ : به دنبال زوجهای کاری باشید.
اگر نمیدانید در ویور وایر چه کسی را یارگیری یا انتخاب کنید، علاوهبر بازیکنهایی که در تیمهای بزرگ بازی کردهاند، دنبال بازیکنهایی هم باشید که از آرون راجرز، پیتون منینگ، و تام بردی پاس دریافت میکنند. حتی اگر آنها بازیکنهای پروبول نباشند، در کنار بازیکنهای برتر کار کردهاند. ولی کدامیک از این بازیکنها سعی میکنند مشارکت استراتژیک داشتهباشند؟ راجرز دریافتکنندههای بیشماری را امتحان میکند تا کسی را پیدا کند که میتواند برای پاس مشارکتی روی او حساب کند.
میخواهید در کسبوکار موفق شوید؟ باید زوجهای کاری استراتژیک تشکیل بدهید تا با کمک آن مشتریهای جدید یا تجربههای جدید بهدست بیاورید، اعتبارتان را افزایش بدهید، و نمای کلی کسبوکارتان را بسازید. فقط باید زوجهای کاری مناسب را پیدا کنید، زوج کاری اوبر و اسپاتیفای را در نظر بگیرید، این میتواند کسبوکارتان را گسترش بدهد.
درس کسب و کار از فوتبال فانتزی # ۱۲ : رقابت سالم خوب است.
فوتبال فانتزی، رقابت با دیگران با چینش خودتان است، و حتی کمی کریخواندن هم دور از انتظار نیست. در حقیقت خیلی عادی است که افایکس(یک شبکهی تلویزیون کابلی) در طول فصل فوتبال، برنامهی تلویزیونی به نام “لیگ” بسازد که در آن یک گروه از دوستان با یکدیگر رقابت سنگینی دارند.
رقابت در محیط کار هیچ اشکالی ندارد. میتواند بهترین توانایی کارمندان را به نمایش بگذارد و حتی آنها را به سوی بهرهمندی از تمام ظرفیتشان هدایت کند. فقط کریخواندن را از حد نگذرانید، شما نمیخواهید از خطوط قرمز عبور کنید.
امتحان ایده پیش از شروع کسب درآمد
تقریباً ۹۰ درصد کسب و کارها با ناکامی مواجه میشوند.
اگرچه در مکالمات کسب و کار، این آمار شوم در حال رواج است اما آیا هرگز در مورد منطق ورای چنین ارقام ناامیدکنندهای تفکر کردهاید؟ اغلب، استارتآپها از مرحله مهمی در این فرآیند سهلانگارانه عبور میکنند: اعتبارسنجی ایده.
به عبارت دیگر، اکثر استارتآپها شکست میخورند چون بنیانگذاران ایده خود را ایدهای طلایی قلمداد میکنند. آنها مفهوم تحولی (به زعم آنها) را گسترش داده و همانند یک نادان برای راهاندازی آن دست به کار میشوند. با وجود این، آنها زمانی را به مشاوره با مشتریان واقعی اختصاص نمیدهند تا خود ایده را اعتبارسنجی کنند.
استارتآپ شکست خورده Monitor 110 نمونه کلاسیکی از ایده اعتبارسنجی نشده را فراهم نموده است. در یک پست وبلاگی در مورد سقوط Monitor110، راجر ارنبرگ سرمایهگذار این استارتآپ نوشته بود که این شرکت «به اندازه کافی به مشتری نزدیک نبود» و «به کندی خود را با واقعیت بازار تطبیق داده بود.» به جای توجه به تمام جنبهها و گرفتن بازخوردهای مشتری، رهبران استارتآپ فقط تصمیم به صرف زمان و هزینه در ایجاد آن چیزی هستند که به اعتقاد آنها احتمالاً قانعکنندهترین محصول است. آنها هرگز ایدههای جسورانه خود را اعتبارسنجی نکردند و این اشتباهی است که آنها را به ورطه نابودی میکشاند.
Monitor110 و بسیاری دیگر از استارتآپهای ناکام در تحقق اهمیت کسب بازخوردهای کاربران موفق نبودند. اکثر شرکتها هرگز این سوال مهم را از خود نپرسیدند، «آیا مردم واقعاً به محصول ما علاقمند هستند؟» این تغییر برای رسیدن به موفقیت تقریباً حیاتی است.
این کار را درست انجام دهید، اعتبارسنجی ایده میتواند به استارتآپ امکان دهد که آیا این ایده پتانسیل واقعی بازار را دارد یا خیر. اگرچه بازخورد مشتری در طول حیات استارتآپ ارزشمند است اما در اوایل آن اهمیت فوقالعادهای دارد. در این مرحله، میتوانید از بازخورد برای شکلدهی به محصول در قالب راه حلی برای نیازهای مشتریان خود استفاده کنید.
میتوانیم بگوییم که شما صرفاً نمیتوانید بر نظرسنجی انجام شده طی چند روز اکتفا کنید. اعتبارسنجی به ایده در طیف گستردهای از بازخورد مشتری جان میگیرد. از مشتری در مورد نیاز آنها به محصول بپرسید. سپس روندهای مشترک را تحلیل کنید و محصول خود را متناسب با آن نیازها اصلاح کنید.
در ادامه روشهایی برای اعتبارسنجی ایده به شیوهای صحیح آمده است:
۱- تست بتا انجام دهید
محصول خود را به جهان عرضه کنید و به دست مخاطبین هدف برسانید. شما بازخوردهای ارزشمندی خواهید یافت اگر همانهایی که باید محصولات شما را دریافت کنند. این برداشتها و دروندادها شما را قادر به شکلدهی به محصولاتتان مطابق نیازهای کاربران مینماید.
۲- فلسفه پشتگرمی را بپذیرید
کتاب اریک ریس یعنی «نوپای ناب» تحقق محصول حداقل قابل حیات (MVP) را اثبات کرده و یک حلقه بازخورد حیاتی ایجاد کرده است. آنچنان بر توسعه محصول تمرکز نکنید که از مشتری غافل شوید. نمونه اولیه کاری درست کنید و آن را اجرا کنید حتی اگر بر یک گروه کوچک باشد.
۳- همه چیز حتی برندتان را اعتبارسنجی کنید
فکر نکنید که فقط محصولتان باید اعتبارسنجی شود. هرچیزی از برند گرفته تا کپی وبسایتتان باید اعتبارسنجی شود. نحوه واکنش کاربران را از هر جنبه بسنجید. تغییراتتان بر مبنای این پیشنهادات اعمال کنید تا به شما نه تنها در بهبود برند بلکه کل برند کمک کند.
بهترین استارتآپها همین طوری ساخته نمیشوند. باید بازخوردها را از عمق وجود مشتریانی که هدف قرار دادهاید دریافت کنید. اگر ایده شما خوب نیست باید بتوانید خیلی زود بیخیال آن شوید تا زیان کمتری ببینید. اعتباریافتن به معنای یافتن بهترین تناسب محصول / بازار و شکل دادن به استارتآپ حول نیازهای مشتری است. نتیجه نهایی بهترین برند برای شما و محصولتان است.
اظهار قدرتمند خود در کسب درآمد
دنیای تجارت و کسب و کار پر از فراز و فرود بسیاری است و چه بسا که با یک حرکت اشتباه کسب درآمد موفق را از دست دهیم و به ورشکستگی برسیم . احتیاط شرط عقل در کسب و کار اعم از آنلاین و یا سنتی است منتهی متکی نبودن به دیگران و اتخاذ تصمیم درست می تواند راهگشای بسیاری از امور باشد تقلید و پیروی از دیگران یا همان رفتار گله ای چه بسا ممکن است موجب نابودی کسب درآمد شود و در اینجاست که متکی بودن به خود یا اظهار قدرتمند خود و پذیرش خود کلید موفقیت در کسب و کار و افزایش و رونق کسب درآمد باشد.
یکى از شیوه هاى تصمیم گیرى در تجارت و صنعت این است که ببینیم دیگران چه کار میکنند. مثلا وقتى میبینیم جلوی یک مغازه صف درست شده سریع حساس میشویم که چرا مردم صف کشیدهاند. به طور طبیعى صف را یک فرصت تلقى می کنیم. یا وقتى کسى یک کالایى را خریدهاست و آن را تایید میکند تمایل ما براى خرید آن کالا بیشتر مىشود و اگر نفر یا نفرات دیگرى هم آن را تایید کنند تمایل ما بیشتر مىشود.
در بازار بورس وقتى براى خرید یک سهم صف درست می شود خیلى ها به سرعت وارد صف میشوند و به همین دلیل یکباره یک صف طولانى درست میشود. از این تکنیک فروشگاه ها و تولیدکنندهها استفاده میکنند چون به خوبى رفتار مصرف کننده را میدانند. یعنى وقتى صف درست شود، همین صف خودش را به دلایل بالا طولانىتر میکند.
حال سوال مهم این است که چرا مردم این گونه رفتار میکنند. دلیل آن این است که هر شخصى، چه مصرف کننده و چه سرمایه گذار از عدم قطعیت و نااطمینانى فرار میکند و دوست دارد همیشه در شرایط اطمینان باشد. براى همین است که وقتى می بیند همه دارند یک کارى را میکنند، از عدم قطعیت آن کار کاسته میشود و در نتیجه تمایل به انجام آن دارند.
این استراتژى را می توان استراتژى توده اى یا استراتژى گلهاى نامید. این مسئله در بازارهاى سرمایهگذارى جهانى آنقدر مهم است که براى رفتارهاى گله اى سرمایهگذاران شاخصى درست شده است به نام شاخص تمایل سرمایهگذاران که توسط چندین موسسه بینالمللى روزانه یا لحظهاى محاسبه میشود.
مثلا شرکت FXCM در همین زمینه شاخصى به نام Speculative Sentiment Index – SSI تهیه کرده است. این شاخص نشان می دهد وقتى حرکت گله اى به سمت خرید شروع می شود قیمت ها پس از مدتى کاهش پیدا میکنند و وقتى حرکت گله اى به سمت فروش میرود قیمت ها بر عکس بالا میرود. این شاخص در نتیجه به طور خلاصه میگوید که خلاف مسیر گله خریدوفروش کنید.
حال چگونه می توان از این تله رها شد. اظهار قدرتمند خود(self-assertiveness) و پذیـــرش خــــود(self-acceptance) شما را از حرکت گله اى و پشت سر دیگران حرکت کردن باز می دارد. در نتیجه تنها به استراتژى، سلیقه، تواناییها و امکانات خود (به جاى تکیه به صف) تکیه میکنید و اگر درک بازار خوبى هم داشتهباشید موفق میشوید. بنابراین علت موفقیت سرمایه گذاران موفق در درون شان است نه در بیرون!
کمک برند فلانکر به کسب درآمد
بیایید فرض کنیم شما مدیر یک برند خاص و معروف با قیمت و کیفیت نسبتا بالا مانند اپل،هستید و مشتریان خاص خود را دارید. اما متوجه میشوید که محصولات شما در برخی کشورها مانند هند و چین به دلیل قیمت بالا با کاهش درخواست مواجه میشوند. در اینجا اگر شما محصول جدیدی را (به عنوان مثال : آیفون ۵c) ویژه مشتریانی که نیازمند برند اپل با قیمت کمتر هستند معرفی کنید، بازار خود را توسعه دادهاید. در واقع از استراتژی برند فلانکر استفاده کردهاید.
برند فلانکر نوعی استراتژی است که توسط یک شرکت بزرگ برای ورود به بازار وسیعتر استفاده میشود. این برند برای رقابت، بدون آسیب رساندن به سهم اقلام موجود در بازار، برای گروه هدف خاصی از مصرفکنندگان اجرا میشود. همچنین این استراتژی مولتی برندینگ نیز نام گرفته است.
برند فلانکر مهم است زیرا به یک شرکت اجازه میدهد تا بخشهای مختلف بازار را جذب کند و کسبوکار را گسترش دهد. استراتژی برند فلانکر زمانی اثر بخش است که با یک برنامه کامل و آماده بازاریابی، اجرا شود.
بخش اصلی برند باید حاوی اکثر مصرفکنندگان باشد. برند جدید میتواند مجموعهای متفاوت ازمنافع و ویژگیهای محصول کاربران دیگری را جذب کند.
برخی مزایای استراتژی برند فلانکر :
* بدست آوردن سهم بیشتری از بازار برای شرکت
*توسعه هیجان در شرکت بوسیله نظارت بر فروش برندهای مختلف
*ورود به بازاری نو با پتانسیل بالا
یکی دیگر از موارد استفاده از استراژی برند فلانکر توسط «پراکتر اند گمبل» اجرا شد.
پراکتر اند گمبل ( p&g) در زمینه مواد شوینده بسیار موفق است. با درخواست مصرفکنندگانی که خواستار مواد شوینده ارزانتر بودند ، این شرکت یک شوینده ارزان قیمت و با کیفیت کمتر از شوینده قبلی در قالب برند جدید به بازار عرضه کرد و توانست سهم قابل توجهی از مواد شوینده ارزان قیمت را بدست آورد.
البته به این موضوع توجه داشته باشید که برند فلانکر برای همه نیست، اگر می خواهید ببینید که این استراژی برای شما قابل استفاده است یا نه به این ۴ سوال پاسخ دهید:
۱- آیا برند من به اندازه کافی قابل تغییر است ؟ (برای مثال اگر شما مدیر یک شرکت غذایی مانند کاله باشید میتوانید به راحتی از این استراتژی استفاده نمایید؛ اما اگر مدیر یک شرکت نرم افزاری باشید، این استراتژی چندان برای شما کاربرد ندارد. )
۲- برند جدید چه ویژگی هایی باید داشته باشد که سهم قابل توجهی از توجه مشتریان را جذب کند؟
۳- برند جدید چه تاثیری بر برند قبلی خواهد داشت؟ آیا آنرا گسترش میدهد یا تخریب میکند؟
۴- برند جدید چه تاثیری بر برندهای رقیب خواهد داشت؟
اهمیت نگارش ساده برنامه کسب درآمد
متاسفانه ما فکر می کنیم اگر برنامه کسب و کار و یا طرح های کسب درآمد خود را پیچیده و طولانی بنویسیم و طراحی کنیم امتیاز خاص محسوب می شود در حالی که ساده نویسی و کوتاه نویسی در همه حال امتیاز محسوب می شود خواه در کسب و کار باشد و یا در سایر مسائل . در اینجا قصد دارم تا اهمیت و لازمه نوشتن برنامه و طرح های کسب و کار و همچنین ایده های کسب درآمد به ساده ترین شکل ممکن را بنویسم تا با دلایل ثابت شود که ساده نویسی هم در کسب و کار امتیاز بالایی دارد.
اولین باری که در اواخر دهه ۷۰ شروع به کار با بیزنس پلن کردم، برنامه ها طولانیتر و پیچیدهتر از برنامههای امروزی بودند. شاید این موضوع به این خاطر باشد که امروزه برنامه کسب و کار رواج بیشتری دارد و تقریبا به وسیله هر کسی و در هر زمینه شغلی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید هم سرمایهگذارانی که باید این برنامهها را بخوانند، جریان سادهنویسی را ایجاد کردند یا ممکن است مردم صرفا به دلیل کمبود وقت به سادهنویسی روی آورده باشند!
هر دلیلی که داشتهباشد، جریان موجود در برنامههای کسب و کار امروزی به این شکل است که یکراست به اصل قضیه پرداخته شود. راهبرد «ساده بنویس تا سریع خوانده شود» مهمترین نکته در این برنامههاست. اگر میخواهید مردم بیزنس پلن شما را بخوانند، مهمترین نکتهای که باید رعایت کنید این است که ساده بنویسید. کلمات ساده انتخاب کنید و برنامه تان را کوتاه نگه دارید.
* از جملات طولانی و پیچیده استفاده نکنید؛ مگر آن که هدف خاصی داشته باشید.
* از کلمات مخفف، اصطلاحات خیابانی و کلمات چند معنایی استفاده نکنید؛ همه نمیدانند که «س.ن.ب.ک.ک.» به معنای «ساده نویسی برنامه کسب و کار» است!
* از کلمات رایج استفاده کنید.
* از بولت پوینت استفاده کنید. بولت پوینت به خواننده اجازه میدهد تا اطلاعات مهم را با سرعت بیشتری دریافت کند.
* کوتاه بنویسید. طول متوسط بیشتر برنامههای کسب و کار نسبت به گذشته خیلی کوتاهتر شده است. شاید بخواهید به منظور متقاعد کردن دیگران ۲۰ تا ۳۰ صفحه توضیحات به علاوه ۱۰ صفحه ضمایمی مانند پروژهها، رزومه مدیریتی و سایر جزییات بنویسید اما بدانید که اگر برنامه کسب و کارتان حدود ۴۰ صفحه باشد، پس به درستی خلاصهاش نکردهاید.
البته استثناهایی هم وجود دارد. اخیرا برنامه کسب و کاری دیده ام که متعلق به یک کافی شاپ بود. آنها عکسهایی از محل احداث، منوها و نقشهها نیز در برنامهشان گنجانده بودند. این ویژگیهای گرافیکی باعث طولانیتر شدن برنامهشان شدهبود اما در عین حال بر ارزش آن نیز افزودهبود.
از چارتهای کسب و کار استفاده کنید. کاری کنید که اعداد و ارقام مهم تان به سرعت پیدا و درک شود. از جدولها و چارت های ساده استفاده کنید تا مهم ترین آمارهایتان را به رخ بکشید. همچنین:
* از چارتهای دو بعدی استفاده کنید، نه سه بعدی. خواندن چارتهای دو بعدی معمولا کار آسانتری است. مطمئن شوید که اعداد به خوبی نشان داده شدهاند.
* از چارت کیک مانند استفاده کنید تا سهم خود را از بازار نشان دهید.
* متن خود را به خوبی ویرایش و زیباسازی کنید. شما باید علاوه بر انتخاب مناسب کلمات، شکل ظاهری متن خود را نیز زیبا و ساده کنید. توصیههای زیر را بخوانید:
* متن تان را فقط با دو فونت بنویسید. فونتی که برای نوشتن تیترها به کار میبرید، باید فونت ساده sans-serif مانند Arial و Tahoma باشد. فونت مورد استفاده در متن نیز بهتر است B Nazanin باشد.
* از فونتهای ریز دوری کنید. تنها برخی از فونتها در اندازه ۱۰ به خوبی نمایش داده میشوند. بهتر است از اندازه ۱۱ یا ۱۲ استفاده کنید.
* بین مطالب و برای جداسازی چارت ها از مطالب فاصله در نظر بگیرید. هر وقت شک داشتید به صفحه بعد بروید.
* برنامه کسب و کار خود را چندین بار بخوانید و اشتباهات لغوی و گرامری را برطرف کنید. مطمئن شوید اعدادی که در چارت به کار بردهاید با اعدادی که در متن وجود دارند، همخوانی دارند.
مزایای برونسپاری در کسب درآمد
برخی در راه اندازی کسب و کار علاقه دارند تا همه امور را در حیطه کاری و مدیریت خود داشته باشند ولی گاهی برون سپاری و واگذاری برخی امور به دیگران حتی در محیط کسب درآمد موجب چالاکی بیشتر و افزایش درآمد خواهد شد و تمرکز را بر روی امور اساسی معطوف خواهد کرد . در این جا قصد دارم تا فواید عملی برون سپاری در کسب درآمد و اینکه تا حد باعث افزایش درآمد خواهد شد را بیارم .
همان طور که پیش تر گفتم مزایای برون سپاری پرشمارند. ولی در این نوشتار فقط به ۱۰ برترین مزایای برون سپاری پرداخته میشود.شرکتهای برون سپاری فرآیند کسب و کار (BPOs) عموما از درون اقتصادهای در حال توسعه فعالیت میکنند. این امر شماری از مزیتها را برای کسب و کارهایی فراهم میآورد که به دنبال برون سپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزیشان هستند. از دیدگاه Beepo برترین مزایای برونسپاری فرآیند کسب و کار موارد زیر هستند:
۱. صرفهجویی در هزینه
استخدام نیرو برای توسعهی اقتصادها کم هزینه است. بیپو در فیلیپینز(The Philippines) فعالیت میکند جایی که در آن بهای زندگی از بهای زندگی در استرالیا ارزانتر است. بنابراین شما میتوانید با نیروی کار برونسپاری شده در فیلیپینز با کسری از هزینه برونسپاری در استرالیا کار کنید یا بدهید نیروی داخلی خودتان فرآیندها را به انجام برسانند.
۲. رشد کسب و کارتان
نخستین چیزی که هنگام فکر کردن دربارهی فرصتهایBPO به ذهن بیشتر مالکان کسب و کار خطور میکند پساندازهای بهای ممکن است. با وجود این، مهم است بفهمیم که بیشتر کسب و کارها برای رشد کردن سخت تلاش میکنند چون بودجه برای استخدام نیروی مورد نیاز را ندارند. با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی فرعی به خارج، کسب و کارها میتوانند وقت کارکنانشان را آزاد کنند تا کمتر روی “مسائل مدیریت” و بیشتر روی رشد کسب و کار تمرکز کنند.
۳. رضایت شغلی افزایشیافته
وقتی داشتم در رشتهی MBA درس میخواندم، از رابطهی(یا عدم) بین رضایت شغلی، حفظ کارکنان و دستمزد متعجب بودم. تحقیقات اساسا میگوید که رابطهی بین رضایت شغلی و دستمزد بسیار اندک است؛ با وجود این، رابطهی بین حفظ کارکنان و رضایت شغلی مورد مهم تری است. یکی از چیزهایی که آدمها را از شغلشان جدا میکند انجام دادن کارهایی است که از انجام آنها لذت نمیبرند؛ مثل کارهای جزئی، اجرایی، تراکنشی، فرعی که آنها را از انجام آنچه دربارهی نقششان از آن لذت میبرند باز میدارد.
۴. بیشینه کردن قدرت کارکنانتان
در ادامهی جملات نکتهی ۳، با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی، به کارکنانتان اجازه میدهید روی انجام آنچه به نحو احسن انجام میدهند تمرکز کنند. به عنوان مثال، شما تیم فروشتان را استخدام نکردهاید تا هر بار که فروش کردند یک سری کاغذ پُر کنند، درست است؟ شما آنها را برای فروش استخدام کردهاید! و من فکر میکنم آنها از بار اجرایی که همه جا با خودشان به دوش میکشند شکایت دارند، درست است؟ اما، فکر کنید چه اتفاقی میافتاد اگر شما بعضی از کارهای تراکنشی غیرمرکزی را که آنها انجام میدهند برونسپاری میکردید؟ آنها خوشحالتر میشدند، اما آنها همچنین میتوانستند وقتشان را بیشتر روی فروش متمرکز کنند؛ که، بنابراین به رشد کسب و کارتان کمک میکرد.
۵. ساعات عملیات افزایش یافته
با برونسپاری فرآیندها به خارج میتوانید شرایط کاری و اختلاف زمان را در راستای خدمت به کسب و کارتان بیشینه کنید. عموما، کارکنان خارج از کار کردن به هر تعداد ساعت استاندارد که مناسب حال مشتریان باشد خوشحال میشوند. پس اگر نیاز دارید که پردازش کارتان در شب انجام شود در حالی که کسب و کار استرالیایی شما در آن موقع تعطیل است، این کار از طریق برونسپاری ممکن خواهد بود. از طرف دیگر، اگر نیاز است که تیم برونسپاریتان به تعداد ساعاتی که شما کار میکنید کار کنند، آنها میتوانند این کار را هم انجام بدهند. در پایان روز انعطافپذیری ساعات عملیاتی برای هماهنگ شدن با شما مهیا است.
۶. تبدیل شدن به یک شهروند شرکت جهانی
از طریق کار کردن با تیم خارجیتان، نه تنها برای رشد کسب و کارتان فرصت آفرینی میکنید، بلکه به بهبود شرایط زندگی در کشورهای کم شانستر نیز کمک میکنید. کمک بخش BPO به اقتصاد فیلیپین را نمیتوان نادیده گرفت. این کمک در ارقام زیر به اثبات میرسد:
- ۲۳۲.۷ میلیارد پزوی فیلیپین در VAT (مالیات بر ارزش افزوده- مشابه GST) کمک به خرید غذا
- ۷۳.۷ میلیارد پزوی فیلیپین در اجارهی مسکن
- ۴۵.۴ میلیارد پزوی فیلیپین در حملونقل عمومی و بهایای ارتباطات سیار
- ۲۲.۵ میلیارد پزوی فیلیپین در بهایای البسه
- ۸۰ میلیارد پزوی فیلیپین در پساندازها/سرمایهگذاریها
- ۱۱۰ میلیارد پزوی فیلیپین در مالیاتهایی که میتوانند خدمات عمومی را پوشش دهند معادل ۳۰۰۰۰۰ کلاس درس و ۳.۲ میلیون خانواده دریافت کنندهی بیشترین انتقال نقدی مشروط (CCT)برای یک سال.
بنابراین، با مشارکت در بخش BPO شما به بهبود استانداردهای زندگی برای مردم کمشانس و اقبالتر کمک میکنید.
۷. احیای تمرکزتان روی راهبرد کسب و کار
برونسپاری فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی نهایتا به صرفهجویی وقتتان خواهد انجامید. به خصوص، وقتی از طریق Beepo برونسپاری میکنید. ما مستند کردن فرآیندهایتان را به روشی زیر نظر میگیریم که برای تیم برون کشوریتان مفهوم باشد و همچنین تیم ما را برای پیگیری نیازهای شما آموزش دهد. تصور کنید با زمان صرفهجویی شدهای که با سپردن فرآیند پردازشی کارکنانتان به ما بهدست میآورید چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ شما میتوانید از آن زمان برای تمرکز بر راهبرد کسبوکارتان و رشد کسب و کارتان یا… استفاده کنید. شما میتوانید در ساحل نوشیدنی مورد علاقهتان را سر بکشید. در هر صورت اوضاع بدی نخواهید داشت.
۸. کار کردن در یک محیط روابط صنعتی کمتر منظم
از طریق کار کردن با Beepo در فیلیپینز مجبور نخواهید بود نگرانِ مشکلات مدیریت اجرایی درون کسب و کارتان باشید. ما تیم را در فیلیپینز استخدام میکنیم، بنابراین شما فقط لازم است به مشاوران ما که در استرالیا هستند بگویید که مشکلی دارید و Beepo مسائل را از آنجا مدیریت خواهد کرد. شما همچنین مجبور نخواهید بود نگران انجام دادن آن کارهای عمده در روابط صنعتی باشید چون میتوانید قوانین اشتغال استرالیا را درک کنید.
۹. بیشتر کردن ارزش دلار استرالیا
ارزش بالای دلار استرالیا مشکلاتی را در عصر اقتصادی اخیر برای صادرکنندگان ما ایجاد کرده است و اما اگر شما میخواهید خدمات را از خارج وارد کنید یعنی فرآیندها را به یک BPO که پایگاهش در خارج است برونسپاری کنید، آن وقت مزایای یک دلارِ قوی را بهدست خواهید آورد. تا پایان سال ۲۰۱۳، RBA اعلام میکرد که راهبردشان کاهش ارزش دلار استرالیا به ۰.۸۵ دلار امریکا است. وقتی ملاحظه میکنید که دلار استرالیا در ژانویهی ۲۰۱۴، ۰.۸۹ دلار امریکا ارزش دارد و حدود ۴۰ پزوی فیلیپین قدرت خرید دارد آن وقت آن ۴ سنت اختلاف تاثیری بر ارزش برونسپاری که شما از پولتان کسب میکنید نخواهد داشت.
۱۰. هر کس دیگری این کار را انجام میدهد
یک تحقیق اینترنتی سریع شما را متوجه خواهد کرد که دولت استرالیا در زمینهی تلاش برای درک اینکه چه تعداد شرکت استرالیایی از BPOها استفاده میکنند کار زیادی انجام نمیدهد. با وجود این، وقتی نکات زیر را در نظر میگیرید مشخص میشود که بخش BPO بزرگ و در حال رشد است- در حال رشد است چون کسب و کارهایی به اشکال و اندازههای گوناگون وارد میدان میشوند:
- از ۲۰۰۱، بخش BPO فیلیپین تا استخدام ۷۷۰۰۰۰ نفر رشد کرده است
- در ۲۰۱۲، این بخش ۲۰ درصد رشد کرد و ۶ میلیارد دلار امریکا برای اقتصاد پول تولید کرد
- تا ۲۰۱۶، بخش BPO برآورد زده میشود که از مرز ۲۵ میلیارد دلار عایدات بگذرد، که جوابگوی حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی فیلیپین خواهد بود و مستقیما ۱.۳ میلیون فیلیپینی و ۳.۲۰ میلیون دیگر را به صورت استخدام غیر مستقیم به کار خواهد گرفت.
کسب و کارها فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی خود را به Beepo برونسپاری میکنند چون این کار حس کسب و کاری خوبی برای آنها به وجود میآورد. از مزایای برون سپاری برای کسب و کارها این است که فرصت رشد و نگهداری یا افزایش حاشیهی سودشان را در یک محیط کسب و کار خانگی فراهم میآورد که پیوسته قاعدهمندتر میشود و به طور فزایندهای پیچیده و پرهزینه میشود.
راهنمای برندسازی دیجیتالی با جیب خالی برای کسب و کارهای کوچک
دنیای کسب و کار آنلاین و کسب درآمد از اینترنت به دلیل وسعت فراوان می توان هر کاری انجام داد به شرطی که هوشمندانه وارد شد. برند شدن و برندسازی در دنیای کنونی با هزینه های بسیاری همراه است و شرکتهای بزرگ و معتبر با سعی و تلاش فراوان به آن دست یافتند . در دنیای مجازی می توان با دست خالی برای کسب و کارهای کوچک خود برندسازی دیجیتالی کرد و شخصیت دیجیتالی جهت اطمینان و اعتماد مشتری ایجاد کرد. در اینجا قصد دارم تا راهنمای برندسازی دیجیتالی را با کمترین هزینه و بیشتری کارایی و درآمدزایی بیان کنم:
برای آنکه استارتاپ یا کسب و کار کوچک شما روی پلتفرمهای مختلف، برند دیجیتالی یکپارچه و منسجمی داشتهباشد، ارتباط گرفتن با مشتریان، رؤیتپذیری در فضای آنلاین، و بالا بردن اعتبار آن از اهمیت زیادی برخوردارند. اما خلق چنین برندی به اذعان بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی گران تمام میشود. اگر منابع شرکتتان محدود باشند، و به ویژه تازه کار خود را شروع کردهباشید، فرایند مذکور میتواند نگرانکننده و چالشبرانگیز باشد.
اما Juntae DeLane، مؤسس انستیتو برندینگ دیجیتال میگوید هر شرکتی میتواند فارغ از میزان منابعی که در اختیار دارد برندسازی دیجیتال خود را آغاز کند. مؤسسهی او به افراد و سازمانها کمک میکند هویت، اعتبار و حضور دیجیتالی خود را تقویت کنند.
جونتای برخی از بهترین و اثربخشترین ترفندهای خود را با کارآفرینان، دارندگان کسب و کارهای کوچک، فریلنسرها و هر کس دیگری که میخواهد بدون صرف هزینهی آنچنانی، برند دیجیتالی قابل اتکایی برای خود خلق کند به اشتراک گذاشتهاست.
۱- برای تولید محتوا شریک بیابید
کسی که با شما مخاطب و منافع مشترک دارد میتواند به خلق محتوای مشترک در کنار شما علاقه نشان دهد. محتوای مشترکی که از آن صحبت میکنیم میتواند از پستهای متنی گرفته تا اینفوگرافیک یا ویدیو متغیر باشد.
جونتای میگوید با کار کردن در کنار کسی که از قبل پلتفرمی برای این کار داشته قادر خواهید بود برند و تخصص خود را در معرض دید جمعی از مخاطبان آماده قرار دهید و با همفکران خود در همان حوزه ارتباطات مفیدی برقرار کرده و آن را حفظ کنید.
۲- پادکستها و تولیدکنندههایشان را دریابید
استقبال گستردهای که ظرف سالهای اخیر از پادکست و محتوای صوتی شده است به آن معناست که احتمالاً در حوزهی دنجی که برای فعالیت خود در نظر گرفتهاید نیز پادکست یافت میشود. با تولیدکنندگان پادکستهای مرتبط با حوزهی فعالیت خود ارتباط بگیرید و برای آنان توضیح دهید چگونه با دانش و تجربه ی خود می توانید برای مخاطبانشان ارزش آفرین شوید.
اگر آنها نیز شما را برای مصاحبه انتخاب کنند، می توانید از این طریق با مشتریان بالقوه ی متعددی ارتباط بگیرید و داستان خود را برایشان شرح دهید. برای این منظور، گزیده ی مناسبی از تخصص یا تجربه ی خود را آماده داشته باشید تا به عنوان نمونه به مخاطبان یاد شده ارائه کنید.
۳- از بهترین منابع حوزهی فعالیت خود استفاده کنید
اگر هنوز بودجهی لازم برای تولید محتوای با اصالت در اختیار ندارید، میتوانید به سراغ معتبرترین منابع حوزهی فعالیت خود بروید و محتوای آنان را به اشتراک بگذارید. به گفته ی جونتای، این کار حداقل از یک طرف نشان میدهد اطلاعاتتان در صنعت مورد نظر به روز است، و از طرف دیگر برای دنبال کنندگان و مخاطبانتان ارزش آفرین میشود.
میتوانید برای دنبال کردن کلمات کلیدی مد نظر خود از قابلیت Google Alerts یا اکانتهای مرتبط در شبکههای اجتماعی استفاده کنید تا به سرعت از محتوایی که در زمینه ی تخصصیتان منتشر میشود آگاهی یابید. حتماً حواستان باشد منابع مورد استفاده در پست هایتان را تگ کنید.
۴- در گفتگو های مجازی رویدادهای مورد نظر شرکت کنید
اگر هنوز بودجهی لازم برای شرکت در کنفرانسها و همایشهای صنعت خود را در اختیار ندارید یا از اعتبار کافی برای رفتن به روی صحنه برخوردار نیستید، لااقل میتوانید در گفتگو های آنلاینی که درباره ی این رویداد ها صورت میگیرد شرکت کنید. جونتای توصیه میکند برای آنکه از دور در رویدادهای مورد نظر خود شرکت داشته باشید، از هشتگ استفاده کنید، فهرست یا بیوگرافی افراد تأثیرگذار و سخنرانان شرکت کننده را برای بقیه منتشر کنید، با الهام از موضوعات و سخنرانی های رویداد مورد نظر تولید محتوا کنید و به صورت زنده در مورد آن پست بگذارید.
۵- محتوای گرافیکی خلق کنید
به طور قطع افراد و سازمان های متعددی در صنعت شما وجود دارند که تحقیق می کنند. شما نیز می توانید از نتایج تحقیقات آنها برای تولید اینفوگرافیک و نمودارهای گرافیکی پرطرفدار و مزین به برند خود استفاده کنید. حتی اگر در زمینه های گرافیکی استعداد خاصی ندارید، ابزارهای متعددی وجود دارند که میتوانند در ساخت سریع اینفوگرافیک به شما کمک کنند.
سپس میتوانید محتوای گرافیکی خود را روی شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر، اینستاگرام یا هر پلتفرمی که مناسب تشخیص می دهید منتشر کنید تا توجه کاربران اینترنت را به خود معطوف دارید و بازدیدکنندگان تازهای برای وبسایت یا وبلاگ خود دست و پا کنید.
۶- در شکل های مختلف به بازتولید محتوای خود بپردازید
جونتای می گوید: «وقتی منابعتان محدود باشند، باید از آنچه که در اختیار دارید نهایت بهره را ببرید». از هر دارایی دیجیتال خود به هر چند روشی که امکانش وجود دارد استفاده کنید: مثلا پست وبلاگی خود را به صورت اینفوگرافیک در بیاورید، و سپس هر یک از آمارهای موجود در آن را به صورت توییتی جداگانه منتشر کنید. مصاحبهی پادکستی خود را به صورت متن دربیاورید و در قالب یک پست وبلاگی منتشر کنید. صحبتهای مهمی که در این مصاحبهها شده را نیز به صورت نقل قول روی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید.
مطلب مشابه برندسازی آنلاین:
شخصیت دیجیتالی کسب و کار و کسب درآمد
ستون های اصلی یک برنامه موفق تجربه مشتری (CX)
بازاریابی اینترنتی هر روزه در حال پیشرفت است و در بازاریابی اینترنتی و حتی سنتی نکته اصلی و اساسی جذب مشتری جهت فروش بیشتر و در نهایت رونق کسب و کار و کسب درآمد بیشتر است. گرفتن بیشتر از سهم بازار و توسعه تجارت و پول ساز بودن به فاکتورهای زیادی احتیاج دارد که یکی از داشتن تجربۀ مشتری (CX) است در اینجا قصد داریم تا چهار ستون اصلی و بنیادی یک برنامه کارآمد و موفق تجربۀ مشتری (CX) را بررسی کنیم که دانستن آن در توسعه کسب و کار و افزایش درامد تاثیر شگرفی دارد.
تجربۀ مشتری (CX) ، طی سالهای اخیر به عنوان یکی از مبانی ایجاد تمایز کسب و کارها در مباحث و موضوعات بازاریابی به ظهور رسیده است. شرکت مشاوره و تحقیقاتی مکنزی طی مطالعات اخیری که از صاحبان و مدیران ارشد کسب و کارها به عمل آورده است دریافته که ۹۰% پاسخ دهندگان موضوع تجربهی مشتری را یکی از سه اولویت اصلی خویش قلمداد می کنند.
این موضوع از آن جهت اولویت قلمداد میشود زیرا که دارای مخاطرات و حساسیت بسیار بالائی است. بطور مثال تجربۀ مشتری از کسب و کار مؤسسات مالی موجب گردید تا انتظارات مشتریان باعث بهبود فرآیندهای عملیاتی این مؤسسات و حتی جایگزین کردن این فرآیندهای جدید با شیوههای سنتی ارائه خدمات به مشتریان گردد. در چنین محیط و فضای پویائی، کسب و کارها برای ایجاد تمایز به عنوان استراتژی و راهبرد توسعه خویش، با چالشی سخت مواجه می شوند چراکه بایستی از یکطرف به بهبود آنچه ارائه می دهند و از طرف دیگر کاهش هزینه های عملیاتی فکر کنند که البته هنر انجام چنین کاری به سودآوری برای کسب و کار منجر می گردد.
توانمندی در غلبه بر این چالش نه تنها از جهت بهبود برداشت ذهنی مشتری از این کسب و کار اهمیت دارد بلکه به علت بستن راههای تهاجم رقبا به سهم بازار مربوط به این کسب و کار مهم میباشد.
مطالعات مکنزی نشان میدهد که برای بهبود هر ده درصد افزایش رضایت مشتری ، نیازمند افزایش بودجه مرتبط از دو تا سه درصد می باشیم.
این بررسیها همچنین حاکی از این واقعیت است که تمرکز، سادگی، دیجیتالی بودن، و ذهنیت مشتری چهار ستون اصلی یک استراتژی اثربخش تجربۀ مشتری(CX) در کسب و کارها است.
نکات کلیدی برای کسب و کار در فروشگاههای اینترنتی
این در حالی است که برخی از کارآفرینان بر این باورند که راه اندازی کسب و کار اینترنتی سرمایه کمی میخواهد و از این طریق میتوانند به سودآوری مناسبی دست پیدا کنند، اما در عمل بسیاری از این افراد، در گام های اولیه راهاندازی وب سایت فروشگاهی با چالشهای جدی مواجه میشوند و حتی بسیاری از آنها پس از گذر مدت زمانی، مجبور به تعطیل کردن کسب و کار خود میشوند.
در چنین فضای کسب و کاری و بازار رقابتی، وب سایت های فروشگاهی میتوانند با موفقیت همراه شوند که برنامهریزی مناسبی در خصوص بازاریابی و تبلیغات داشته باشند. برای داشتن برنامهریزی مناسب و تحلیل از این بازار میتوان Business plan یا طرح مناسبی از این کسب وکار را تدوین کرد که در ادامه به بخشهای مهمی از Business plan کسب وکار وب سایتهای فروشگاهی اشاره خواهد شد.
خلاصه مدیریتی
این بخش از طرح کسب و کار باید به طور کامل نمایانگر کل طرح کسب وکار باشد و خلاصه مدیریتی از وبسایت فروشگاهی آورده شود. از طرفی در این بخش از Business plan باید توصیفی از کسب وکار وب سایت فروشگاهی لحاظ شود. با توجه به این موضوع، وب سایتهای فروشگاهی فعالیتهای خود را به صورت B2C پیش میبرند و معمولا گروه هدف این نوع از کسب و کارها، نوجوانان و جوانان هستند و این گروه هدف نسبت به افراد مسن تر تمایل بیشتری به خرید محصولات به صورت آنلاین دارند.
وب سایتهای فروشگاهی باید طراحی مناسبی داشته و User Friendly یا کاربرپسند باشند، چون بسیاری از وب سایت های فروشگاهی متاسفانه با باگ هایی همراه هستند که این موضوع برای کسب و کار آنلاین مناسب نیست و دلزدگی را بین مخاطبان ایجاد می کند. از طرفی این نوع از کسب و کارها باید روی SEO که مخفف Search Engine Optimization است، سرمایه گذاری های جدی را انجام دهند و از متخصصان این امر استفاده کنند و برنامه ریزی های لازم در این راستا را داشته باشند.
در این میان برخی از وب سایتهای نام آشنا، فعالیتهای خود را از شبکه های اجتماعی آغاز کردهاند و پس از مدتی با توسعه کسب و کار خود وب سایت فروشگاه را راه اندازی کردهاند؛ با توجه به این موضوع، حضور این نوع از کسب و کارها در شبکه های اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و وب سایتهای فروشگاهی باید خلاقیت این موضوع را داشته باشند که کمپینهای دیجیتال مناسبی را برای افزایش آگاهی از برند و تبلیغات راهاندازی و درنهایت مخاطبان را ترغیب به خرید محصولات از وب سایت کنند.
از طرفی در این بخش از طرح کسب و کار، باید به سرمایه و پرسنل مورد نیاز در این کسب وکار نیز اشاره شود و شرح وظایف هر یک از پرسنل وب سایت فروشگاهی در طرح کسب وکار لحاظ شود.
نوع صنعت، محصولات و خدمات
آنالیز و تحلیل رقبا و بازار برای صاحبان وب سایت های فروشگاهی بسیار حائز اهمیت است؛ چون در این بازار سرعت تغییرات بسیار زیاد است و کسب و کارهایی که وضعیت ثابتی داشته باشند، محکوم به فراموشی در ذهن مخاطبان هستند. با توجه به این موضوع بنچ مارک و الگوبرداری از بهترین ها همواره باید جزو برنامه های این نوع از کسب و کارها باشند. در این بخش از طرح کسب وکار باید به این گونه موارد پرداخته و تحلیلی از صنعت و بازار آورده شود و سازمانها برنامه ریزی برای جمع آوری این گونهData ها داشته باشند.
در پایان یکی دیگر از نکاتی که در Business plan باید به آن اشاره شود، نقاط قوت، ضعف، تهدیدات و فرصتهای سازمان است. به عنوان نمونه نقطه قوت وب سایتهای فروشگاهی می تواند پشتیبانی آنلاین ۲۴ ساعته، گارانتی محصولات و برگشت هزینه باشد.
برنامه بازاریابی
برنامه بازاریابی یکی از مهمترین بخشهای طرح کسب و کار وب سایت فروشگاهی است. وب سایت های فروشگاهی باید براساس ۷ C آمیخته بازاریابی الکترونیک، برنامه بازاریابی خود را تدوین کنند. براساس این موضوع، convenience for the customer یا سهولت برای مصرف کننده بسیار حائز اهمیت است و وب سایتهای فروشگاهی باید به سهولت به جنبههای کلیدی طراحی وب سایت مانند داشتن عملکرد جست وجو، نحوه چیدمان سایت و سهولت خرید بپردازند. به عنوان نمونه وب سایت فروشگاهی در حوزه پوشاک می تواند امکان نمایش لباس با رنگ ها و حتی سایزهای مختلف برای مخاطبان را مهیا کند.
از طرفی یکی دیگر از بخش های آمیخته بازاریابی، customer value&benefit یا مزایا و ارزش برای مشتریان است که وب سایت های فروشگاهی باید ارزش و منفعتی را برای مشتریان توصیف و بر این اساس آنها را ترغیب به حضور در وب سایت کنند.
استراتژی بازاریابی که معمولا وب سایتهای موفق فروشگاهی اتخاذ کرده اند، به این صورت است که در ابتدای فعالیت روی Niche Marketing یا بازاریابی گوشه سرمایهگذاری کرده اند. به عبارت دیگر در این استراتژی، سازمان بازار هدف کوچکی را انتخاب و روی ارائه محصولات خاصی تمرکز می کند و با برند شدن و معرفی وب سایت به مخاطبان، توسعه محصولات را در دستور کار خویش قرار می دهد. با توجه به اینکه در فضای دیجیتال رقبای قوی حضور دارند، وب سایتهای فروشگاهی تازه وارد، باید روی بازارهای کوچک که رقبای قوی کمتر رغبت به حضور در آن دارند، سرمایه گذاری کنند.
یکی از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای تقویت ارتباطات خود با مشتریان انجام دهند، راهاندازی باشگاه مشتریان مناسب برای این کسب و کار است.
به عنوان نمونه باشگاه مشتریان برای این نوع از کسب و کارها میتواند مبتنی بر وب سایت باشد و از این طریق مشتریان گروه بندی شوند و سرویس و خدمات ویژه ای برای هر یک از این گروههای مشتریان در نظر گرفته شود. البته راهاندازی باشگاه مشتریان مبتنی بر وب سایت، باید روی پلتفرم وب سایت انجام شود که این موضوع نیازمند به کارگیری متخصصان در حوزه برنامه نویسی است.
یکی از خدماتی که وب سایت های فروشگاهی میتوانند برای این گروه از مشتریان در نظر بگیرند، توزیع رایگان محصولات است. به عبارت دیگر برای گروهی از مشتریان در باشگاه که حجم خرید مناسبی دارند، این خدمات را ارائه کنند.
به صورت کلی جلب اعتماد مشتریان برای خرید آنلاین مقوله ای زمان بر و حساس است و وب سایتهای فروشگاهی نیز در این راستا میتوانند گارانتی ویژه ای را برای محصولات خود در نظر بگیرند و در صورت خرابی یا داشتن مشکل برخی از محصولات، برگشت هزینه را برای مشتریان در نظر بگیرند.
از طرفی وب سایتهای فروشگاهی باید روی Content Marketing یا بازاریابی محتوایی سرمایهگذاری های جدی را انجام دهند تا از طریق تولید محتوای تخصصی و انتشار آن در فضای مجازی، به مشتریان جدیدی دست پیدا کنند. یکی دیگر از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای سهولت دسترسی انجام دهند، طراحی اپلیکیشن مناسب برای خرید محصولات است؛ این اپلیکیشن ها می تواند ارتباط مناسب و ۲۴ ساعته را با مخاطبان برقرار کند.
عملکرد استراتژیستها در کسب و کار
در کسب و کار اعم از اینترنتی یا سنتی و فیزیکی رفتار مدیران و عوامل با مشتری متفاوت است. در واقع نوع نگاه افراد به کسب و کار و کسب درآمد جایگاه آنها را در رتبه بندی مشخص می کند . به اعتقاد عده ای از کارشناسان و صاحب نظران در کسب درآمد ، افراد را با توجه به نوع رفتار و عملکردشان می توان به سه دسته غیر حرفه ای، حرفه ای و استراتژیست تقسیم کرد هر کدام از این افراد و یا کارفرما در برخورد با مردم و نیز شیوه راه اندازی کسب و کار و توسعه کسب درآمد واکنش ها ی مخصوص به خود دارند که با دیگری فرق دارد در این میان کارفرمای استراتژیست پیچیده ترین نوع رفتار را دارد در اینجا قصد دارم تا عملکرد کارفرمای استراتژیست را در کسب و کار با مقایسه سایر کارفرماها بررسی کنم.
برای درک بهتر تفاوتهای یک کارفرمای حرفهای با استراتژیست کسبوکار به واکنش هرکدام نسبت به موضوعاتی که مردم به آنها توجه ندارند، میپردازیم.
در هر کسب و کاری، افراد غیرحرفهای بسیاری وجود دارند که قدم برای حرفهای شدن برمیدارند. آنها با کسب تجربه، آموزش دیدن و کار کردن در کنار افراد حرفهای میتوانند روزی به سطح قابل قبولی رسیده و کسب و کار خود را تاسیس کرده یا آن را گسترش دهند.
البته باید بدانید که در کنار افراد غیرحرفهای و حرفهای، افراد دیگری نیز وجود دارند که به آنها استراتژیستهای کسب و کار میگویند. این افراد به قدری پیچیده هستند که تعریف خصوصیات آنها در یک کتاب چند جلدی نمیگنجد اما برای یک تعریف مختصر و کوتاه باید ابتدا یک تعریف کلی از افراد حرفهای داشت.
افراد حرفهای در کسب و کار همان غیرحرفهایها هستند که پس از شکستهای متوالی آموختهاند که چگونه باید پیروز شد. آنها به ضربهای که از شکست خوردن به کسب و کارشان وارد میشود واقف بوده و سعی میکنند در هر زمینهای میزان شکست را کاهش دهند. آنها حتی از متخصصان استفاده میکنند تا نقاط ضعف کسب و کارشان را برطرف کنند.
حال که یک تعریف کلی از افراد حرفهای داریم میتوان دید واضحی نسبت به استراتژیستها داشت. آنها نیز افراد حرفهای هستند با این تفاوت که در کنار تجربه و مهارت در کسب و کار، ویژگیهایی مانند نبوغ، فرصتطلبی، نکتهسنجی و ریسکپذیری دارند که باعث میشود به سطح بالاتری در کسب و کار نسبت به دیگران برسند.
استراتژیستهای کسب و کار، افراد حرفهای هستند که حاضرند برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، شکستهای کوچک را بپذیرند. افراد حرفهای زمانی که اتفاق بدی میافتد تنها به کمتر کردن خسارت و بازگرداندن شرایط به حالت عادی فکر میکنند اما استراتژیستهای کسب و کار به دلیل نبوغ و فرصتطلبی که دارند حتی در شرایط بد نیز به فکر سود بیشتر بوده و میتوانند از شرایط بد برای رسیدن به موفقیت بهتر استفاده کنند؛ حتی اگر در زمینهای شکست بخورند سعی میکنند این شکست عامل موفقیت در زمینه دیگری باشد.
در مورد نکتهسنجی اگر بخواهیم مثالی برای استراتژیستها بزنیم باید آنها را هنرمندان کسب و کار خواند. آنها به دل جامعه رفته و نکاتی که غیرحرفهایها و حتی افراد حرفهای قادر به درکش نیستند یا از کنارش به سادگی رد میشوند متوجه شده و این نکات را تبدیل به یک فرصت میکنند.
اگر میخواهید بدانید یک استراتژیست چه چیزی را به یک فرصت تبدیل میکند نگاه کنید که مردم عادی چه کاری را تمسخر میکنند و افراد حرفهای نیز حاضر به پذیرفتن ریسک آن نیستند. یکی از این فرصتها عذرخواهی است؛ موضوعی که میخواهیم با ذکر چند مثال به آن بپردازیم و ببینیم که استراتژیستها چگونه از عذرخواهی میتوانند یک فرصت بسازند.
کاری میکنند که مشتریان همیشه راضی باشد
مشتریان زمانی که اقدام به سفارش محصول یا خدماتی میکنند میدانند که ارائه محصول بیکیفیت یا خدمات ضعیف نه تنها برای آن کسب و کار مضر است بلکه به آنها نیز ضرر میزند زیرا هزینه و زمانی که صرف کردهاند از بین میرود بنابراین سعی میکنند به جایی سفارش بدهند که بهترین خدمات یا محصولات را ارائه میدهد.
در حالی که افراد حرفهای سعی میکنند میزان شکست در ارائه خدماتشان کاهش یابد استراتژیستها فراتر از این اقدام رفته و متوجه شدهاند که هدف اصلی در کنار ارائه خدمات عالی، رضایت مشتری تحت هر شرایطی است.
اصولا افراد حرفهای وقتی با مشکل ارائه خدمات ضعیف رو به رو میشوند سعی میکنند هرچه زودتر ایراد را برطرف کنند اما گاهی اوقات استراتژیستهای کسب و کار از ضعفی که در ارائه خدمات ضعیف وجود دارد استفاده میکنند تا مشتریان ثابتی پیدا کنند.
برای توضیح آنچه گفتیم مثالی میزنیم. در هر محلهای تعداد زیادی رستوران سنتی و فست فود تاسیس شده که یکی از درآمدهای اصلی آنها ارسال غذا به منازل است. به دلیل وجود داشتن تعداد زیاد رستوران و فست فود در محله ما، همیشه در سفارش غذا تنوع وجود داشته و از رستورانهای مختلف غذا سفارش میدادم.
یکی از رستورانها زمان مشخصی برای ارسال غذا داشت و در ۱۵ دقیقه غذا ارسال میشد. یک روز ارسال سفارش به ۴۰ دقیقه طول کشید. وقتی پیک رسید به همراه سفارش من، یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه آورد. سالاد و سیبزمینی در حقیقت پاداش دیر رسیدن سفارش بودند.
بعد از مدتی متوجه شدم که سفارش من از آن رستوران افزایش یافته است زیرا میدانستم که اگر ارسال سفارش طول بکشد یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه خواهم داشت. البته جالبی این موضوع زمانی بود که متوجه شدم این رستوران برای دیگر مشتریان نیز اقدام مشابهی را انجام داده و توانسته با همین کار ساده مشتریان زیادی به دست آورد.
در حقیقت استراتژیستهای کسب و کار با پذیرفتن ریسک یک شکست کوچک میتوانند به یک موفقیت بزرگ برسند و مثال بالا نیز اقدام یک استراتژیست موفق را نشان میدهد. البته امکان دارد حرکتی که صورت گرفته الگوبرداری از نمونههای خارجی باشد. رستوران فست فود زنجیرهای دیگری اقدام جالبی انجام داده که اگر سفارش شما از ۲۰ دقیقه بیشتر طول بکشد بابت آنچه سفارش دادهاید پولی پرداخت نخواهید کرد و جای تعجبی ندارد که رستورانهای دیگر از این اقدام کپی برداری کنند.
اهداف مشتری را در نظر میگیرند
وقتی در ارائه خدماتی شکست بخورید در یک وضعیت بحرانی قرار خواهید گرفت. در این شرایط احتمال آسیب دیدن وجه کسب و کار شما وجود دارد و بدتر از آن نیز از دست دادن یک مشتری و احتمالا مشتریان احتمالی آینده که به دلیل بدگوییهای مشتری اول از سفارش خدمات یا خرید کالاهای شما منصرف میشوند. در نظر داشته باشید که مشتریان در گوشزد کردن خدمات ضعیف یا کالاهای معیوب به دیگران وقت بیشتری میگذارند.
استراتژیستهای کسب و کار در چنین شرایطی در کنار فکر کردن به راضی نگه داشتن مشتری، به هدف او نیز از سفارش خدمات یا خرید کالا فکر میکنند. اگر قدرت انجام کاری را داشته باشند حتما انجام میدهند.
برای مثال در پروژهی ساختمانی یک بار مصالح اشتباه ارسال شد. در آن شرایط به دلیل اینکه چند روز کار متوقف شد انتظار میرفت ارسال کننده مصالح کارشناسی فرستاده و هزینه ضرر وارد شده را تخمین زده و آن را متقبل شود.
اما فروشنده مصالح اقدام جالبی انجام داد. او یک مهندس و چند کارگر فرستاد تا برای یک هفته در شیفت شب کار کرده و عقب ماندن پروژه را جبران کنند. مسئول پروژه نیز از این اقدام راضی بود زیرا در انتهای هفته، پروژه به مرحلهای که پیش بینی شده بود رسید.
در این شرایط، تامین کننده مصالح نه تنها باعث جلب رضایت مشتری خود شده بلکه هدف او را نیز در نظر گرفته است. هدف مشتری در شرایط ذکر شده رساندن پروژه به مرحله اتمام در زمان از قبل مشخص شده است و بهترین کار نیز کمک به او در این زمینه با ارسال نیروهای متخصص برای شیفت شب بود.
هیچوقت دیگران را عامل شکستهایشان معرفی نمیکنند
افراد حرفهای میدانند که در صورت کنترل نکردن شرایط، آثار مخربی که یک شکست به همراه دارد میتواند روی آینده کسب و کار آنها تاثیر بگذارد. به همین دلیل سعی میکنند تا حد ممکن از قبول کردن تقصیر خودداری کنند. آنها در مواجه شدن با مشتریان خود دیگران را مقصر میدانند. از تامین کننده مواد اولیه گرفته تا دیگر واحدهایی که با آنها همکاری میکنند مقصر دانسته میشوند تا این افراد بتوانند کسب و کارشان را بینقص نشان دهند.
این در حالی است که آنها نگه داشتن وجه کسب و کارشان را به قیمت از دست دادن مشتریانشان پرداخت میکنند. زمانی که شما دیگران را مقصر شکستهایتان میدانید در واقع به این موضوع اشاره میکنید که دیگران ضعیف هستند و شما نیز با کسب و کارهای غیرحرفهای و ضعیف همکاری میکنید یا در تعامل هستید و نمیتوانید این ضعف را برطرف سازید.
مشتریان با شنیدن اینگونه جملات حتی اگر باور داشته باشند که شما بینقص هستید دیگر از شما خرید نکرده یا خدماتتان را سفارش نمیدهند زیرا شما به جای اینکه ضعف آن خدمات یا عیب کالا را توضیح داده و برطرفش سازید خدمات یا کالاهایتان را غیر قابل سفارش میسازید. مشتری شما اینطور توجیه شده که اگر بار دیگر به شما سفارش بدهد به دلیل نقص در تامین کننده مواد اولیه یا موارد دیگر قرار است محصولی بیکیفیت یا خدماتی ضعیف دریافت کند.
مشکلات را با عادی سازی برطرف میکنند
استراتژیستهای کسب و کار در برخورد با مشکلات به راه حلی فکر میکنند که مشتریان با رضایت کامل از محصول یا خدماتی استفاده کنند؛ حتی اگر محصول معیوب باشد یا خدمات ضعیف.
هر محصولی ممکن است ایرادی داشته باشد که از دید مهندسان مخفی بوده و بعد از رسیدن محصول به تولید انبوه خود را نشان دهد. حرفهایها برای اینکه به کسب و کارشان آسیب نرسد این محصولات را جمعآوری کرده و ایرادات را برطرف میسازند یا فروشش را به طور کامل متوقف میکنند اما استراتژیستهای کسب و کار برای پوشاندن عیوب محصولاتشان، ایرادات را عادی میسازند.
برای مثال اگر محصولی بعد از ۸ ساعت کار مداوم با مشکل حرارتی رو به رو شده و آسیب ببیند از نظر یک فرد حرفهای نباید وارد بازار شود اما استراتژیست کسب و کار در چنین شرایطی با عادی سازی موضوع، از شگردهایی مانند برچسب اخطار و فرهنگسازی هوشمند استفاده کرده و کاری خواهد کرد که از محصولش کمتر از ۸ ساعت استفاده مداوم شود.
عذرخواهی استراتژیستها در مورد این محصول به اینگونه است که وقتی از آنها بپرسید چرا این محصول تنها ۸ ساعت قابل استفاده مداوم است میگویند: «ما محصولی ساختهایم که ۸ ساعت کار مداوم داشته باشد و این طبیعی است. شما برای استفاده مجدد از دستگاه باید زمانی را برای خنک شدن آن اختصاص بدهید.» جالب است بدانید کاربران نیز به راحتی این موضوع را قبول میکنند.
این استراتژیستها به قدری باهوش هستند که برطرف کردن عیبها را نیز یک مزیت نشان میدهند. برای مثال کم بودن میزان دوام باتری تلفن هوشمند یک عیب است اما به قدری هوشمندانه عادی سازی شده که کاربران با این موضوع کنار آمده و وقتی میزان ظرفیت باتری در محصولات جدید حتی برای مقدار کمی افزایش مییابد آن را به عنوان یک مزیت میپذیرند.
اهمیت آداب معاشرت در کسب درآمد و رشد کسب و کار
زمانی که از کسب و کار اینترنتی و افزایش کسب درآمد از اینترنت صحبت می کنیم قبل از همه چیزها به سراغ ایده های ناب اقتصادی، منابع مالی ، استخدام نیروی انسانی و.... می رویم در حالی که همه اینها به عنوان ابزار مهم کسب درآمد مهم هستند ولی در حین کار و بعد از راه اندازی کسب و کار ، یکی از ابزار مهم پیشرفت کسب درآمد و افزایش پول، داشتن حسن خلق و یا معاشرت درست با دیگران است یک مدیر عبوس و یا بازاریاب بد اخلاق هر چه هم کاربلد باشد تاثیر بدی در کسب درآمد خواهد داشت . لذا توصیه خاص در کسب درآمد داشتن مدیر اجرایی و نماینده فروش با حسن خلق و آگاه به معاشرت حسنه با مشتریان است. در اینجا قصد دارم تا حرفهای مدیران اجرائی در خصوص آداب معاشرت کسب و کار را بیاورم :
هاروی مک کی، رئیس اتحادیه پاکت سازان مک کی
ترجیح میدهید کدام یک از این دو نفر با شما کار کند؟ نماینده فروشی که مشتریان همه آرزو دارند با او معامله کنند، یا بولدوزری که به هیچ چیز دیگری جز وظیفهاش که گرفتن سفارش است، فکر نمیکند و اهمیت نمیدهد؟
مایلم سخنم را با جملهای در مورد احیای رفتارهای پسندیده و خوب در دنیای کار و تجارت آغاز کنم. حسن رفتار باعث نمی شود انسان ضعیف و ترسو به نظر بیاید، بلکه در حقیقت بیانگر بلوغ و توانایی شخص در نشان دادن واکنش مناسب به موقعیت های مختلف کاری است.
لین سی. لنکستر، رئیس شرکت بریج ورکس
افراد برای ابراز وجود با هم می جنگند ولی در عین حال میخواهند با گروه هماهنگ باشند و از طرف اعضا پذیرفته شوند. در این میان مشتریان هنگامی که رفتاردرست و مودبانهای نمیبینند سردرگم و ناراضی میشوند.
شناخت این موضوع که نسلهای مختلف چگونه با جنبههای گوناگون آداب معاشرت نظیر زبان، پوشش و رفتار برخورد می کنند، به یکی از ابزارهای اساسی برای ایجاد روابط در دنیای امروز، چه با مشتریان، چه با همکاران، بدل شدهاست. سازمان هایی که قادر باشد این موضوع مهم را به کارکنان خود آموزش دهند، خواهند توانست به جای فاصله انداختن بین نسلهای گوناگون، میان آنها پل بزنند.مشتریان میفهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی میکنید و تمام سعیتان را برای رفع مشکل میکنید.
این آداب و تشریفات ساده را در مقابل مشتریان از یاد نبرید:دومینیک گاللو، مدیر عامل شرکت رد اسپارک
با مشتریان خود در تماس باشید و حال آنها را بپرسید با یک ایمیل یا تلفن از آنها بپرسید اوضاع در چه حال است و کارها چه طور پیش می رود. این یک دنیا میارزد.
ما هنگامی که یک مشتری از محصولی ناراضی است با او تماس میگیریم، به دیدارش میرویم، یا از شرکت یا کارخانه اش بازدید میکنیم. بررسی میکنیم، مشکل را رفع میکنیم و دوباره روز از نو، روزی از نو. مشتریان می فهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی می کنید و تمام سعی تان را برای رفع مشکل می کنید.
مارسیا استرلینگ، مشاور کل و معاون توسعه کار و تجارت شرکت آتودسک
در گذشته، مردم به خوش رفتاری به چشم عاملی احمقانه و تو خالی برای ارائه رفتارهای اجتماعی مناسب نگاه میکردند. اما امروزه در دنیای کار و تجارت، حسن رفتار بیشتر نشان دهنده دیدگاه مثبت درباره شرکای کاری است، طوری که هر دو طرف برنده خواهند بود.
مطلب مشابه اخلاق در کسب و کار:
ویژگی افراد موفق در کسب درآمد
موفقیت در کسب و کار هدف و آرزوی هر فردی هست و اصولا راه اندازی کسب درآمد به منظور موفقیت صورت می گیرد. همه افراد موفق در کارآفرینی و یا کسب درآمد دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی می باشند منتهی این افراد دارای خصوصیات و ویژگی هایی هستند که بین همه کارآفرینان و افراد موفق تقریبا مشترک و یا نزدیک به هم هست. شناخت این ویژگی های مشترک در موفقیت ما در راه اندازی کسب و کار و افزایش درآمد مفید خواهد بود . البته در بررسی ویژگی های افراد موفق و نیز موفقیت در کسب و کار باید به این نکته توجه کنید که، روشهای خوبی برای سنجش موفقیت وجود دارند. تعریف موردعلاقهی من از موفقیت، نشات گرفته از اهداف خانوادگی و شخصی است. از نظر من، موفقیت یعنی آگاهی از اهداف خاص و اقدام سنجیده در جهت رسیدن به آن اهداف.
اکثر افراد موفق بعد از دستیابی به اهدافشان، اهداف جدیدی برای خود تعیین میکنند. ممکن است، تعریف شما از موفقیت با تعریف من متفاوت باشد. با این حال شما هم به نحوی موفقیت را برای خود تعریف کردهاید.
ویژگیهای مشترک بین افراد موفق در کسب و کار و کسب درآمد عبارتند از:
1 . آنها وقتشان را با سایر افراد موفق سپری میکنند.
معمولا افراد تمایل دارند بر اساس اهداف و ارزشهای مشترکشان گردهمآیند. دوستان خوب الهامبخش یکدیگرند. افرادی که ارزشهای مشابه دارند، معمولا اهداف مشابهی هم در زندگی دارند.
2 . آنها کارهایشان را همین امروز انجام میدهند و مبتنی بر اهداف آینده تصمیمات بزرگی میگیرند.
فقط 20 درصد تلاشهای ما منطقی هستند و 80 درصد زمان کاری ما بیهوده تلف میشود. ولی اگر آن 20 درصد را درست انجام دهیم (به سوی اهدافمان حرکت کنیم)، آن 80 درصد، دیگر اهمیتی نخواهد داشت.
3 . آنها برای خود دستور کار تنظیم میکنند.
اکثر افراد موفق به سمت کنترل و پذیرش مسئولیت قدم برمیدارند. همهی افراد در زندگی خود با موانعی مواجه میشوند، ولی افراد موفق اجازه نمیدهند که موانع، آنها را از پا درآورند. حتی اگر کسی سنگی در مسیر آنها پرتاب کند، آنها بهکار خود در جهت رسیدن به اهدافشان ادامه میدهند. گاهیاوقات آنها از این موانع و سنگها بهعنوان نردبانی بهسوی هدفشان استفاده میکنند،.
4 . آنها منابعشان را بهخوبی مدیریت میکنند.
پول خرج کردن، فقط بخشی از چالشهای مسیر است. افراد موفق تشخیص میدهند که چهطور تمام منابع را در راه رسیدن به اهدافشان مدیریت کنند. این منابع عبارتند از زمان، آموزش مداوم، پول و روابط. احتمالا افراد در چهل سالگی قادر نخواهند بود بهراحتی کسب و کارشان را راه بیاندازند، مگر اینکه در طول مسیر آمادهسازیهای دقیقی انجام داده باشند.
اگر هدفی مثل پیادهروی دور دنیا داشته باشید، برای انجام این کار بهزمان، پول و زیرکی احتیاج دارید. شاید بتوانید دوست خوبی هم پیدا کنید که هدفی مثل شما داشته باشد و با اشتیاق در این مسیر به شما بپیوندد.
5 . آنها بازنشستگی را مرحلهی دیگری از فرایند موفقیت میدانند
افراد زیادی را میشناسم که از محل کار رسمیشان بازنشسته شدهاند ولی در فعالیتهای متنوع و ارزشمند دیگری همچنان فعال هستند. هیچچیز مثل افراد شاد، سرزنده و مولدی که به سمت اهداف معنیدار و متفکرانه پیش میروند، ما را برای حرکت به سمت موفقیت ترغیب نمیکنند. آنها حتی اگر دستشان خالی شود باز خود را تجهیز میکنند تا به مسیرشان ادامه دهند. شاید کلید اصلی موفقیتشان اهداف منعطفشان باشد.
طاهره منیری شریف (کارشناس ارشد MBA)
مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:
شناخت نیاز مشتریان در کسب درآمد
نیاز مشتریت را بشناس و بر اساس نیازش رفتار و عمل کن . کسب درآمدی موفق است که علاوه بر شناخت نیاز مشتری و ارائه کالا و خدمات عالی، طراحی متفاوتی از مدل مشتری محوری ، با سازماندهی اخذ وفاداری مشتری برای خود داشته باشد.
درک نیاز مشتری و عمل کردن بر طبق نیازش اولین قدم موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد است. تجربه نشان داده که مدیران موفق در کسب درآمد اینترنتی کسانی هستند که مشتری مداری را سر لوحه کارشان قرار دادند و هدف اصلی آنها، جذب مشتری بیشتر با اتخاذ سیاست رفتاری بر طبق خواسته مشتری هست . حرف اول و آخر در هر نوع کسب و کاری را نیاز و خواسته مشتری می زند و کسی موفق است که بیشتر بر اساس این نیاز حرکت کند. تجزیه و تحلیل نیاز مشتری فقط محدود به دریافت کالا و خدمات متمایز نیست و بسیار فراتر و بیشتر از اینهاست. آگاهترین مدیران اجرایی همواره این سوال را از خود میپرسند که «مشتریان ما چه میخواهند». شرکتهای پیشرو میدانند که آنها در فضای کسبوکاری هستند که مبتنی بر «تجربه مشتری» است و میدانند که چگونگی ارسالهای یک شرکت برای مشتری به اندازه آنچه ارسال میشود اهمیت دارد. هر زمان که مشتری با شرکت ارتباط برقرار میکند و به صورت حضوری مراجعه میکند، در ذهن خود قضاوتی را از شرکت شکل میدهد که یا منجر به بازگشت وی به شرکت برای خرید بیشتر و توصیه و معرفی شرکت به سایرین خواهد شد یا برعکس باعث احساس عدم رضایت و دلسردی او میشود. و این همان «تجربه مشتری» است.
باید بدانیم که مشتریان امروزه انتظاری فراتر از دریافت محصول و خدمت باکیفیت از شرکت دارند. با تکیه بر تجزیه و تحلیلهای پیشرفته در اصول اولیه تعامل با مشتری و مراحل ضروری برای بازطراحی کسبوکار در یک مدل مشتری-محور و سازماندهی آن برای پیامدهای بهینه کسبوکار، رهبران سازمانی در زمینه تجربیات مشتری به دیدگاههای سریع برای ایجاد وفاداری در مشتریان، شادتر نگه داشتن آنها، افزایش ۵ تا ۱۰ درصدی درآمد و کاهش هزینه به میزان ۱۵ تا ۲۵ درصد در خلال دو یا سه سال دست مییابند. اما دستیابی به این اهداف صبر و شکیبایی فراوان میطلبد تا سازمانی ایجاد کند که جهان را از چشمهای مشتریان ببیند و عملکردها را برای ایجاد ارزش در یک مسیر مشتری-محور بازطراحی کند. وظیفه مدیریت با در نظر گرفتن مشتری (و نه سازمان) در راس امور شروع میشود.
تعامل را از دید مشتری ببینید
تکنولوژی قدرت بینظیری برای ارائه قوانین در خرید کالاها و خدمات در دستان مشتریان میگذارد. تحقیقات نشان میدهد که «اکنون» سهچهارم مشتریان، با گذشت پنج دقیقه پس از برقراری تماس، انتظار ارائه خدمات را دارند. یک سهم مشابه، یک تجربه ساده میخواهد، از اپلیکیشنهای مقایسهای در زمان خرید استفاده میکند و اعتماد بسیاری به بازبینیهای آنلاین به اندازه پیشنهادهای شخصی قائل است. مشتریان از شرکتها انتظار همان نوع از سریع بودن، شخصیسازی و راحتی را دارند که از شرکتهای پیشرو مانند گوگل و آمازون دریافت میکنند.
سفر مشتری۱ را شناسایی و درک کنید
شناسایی و درک سفر مشتری به معنای توجه کردن به تجربیات کامل و بههم پیوستهای است که مشتریان از چشمانداز خود در مورد یک شرکت دارند. بسیاری از شرکتها بر نقاط تماس۲ تعامل شخصی تمرکز میکنند؛ نقاط تماسی که به صدور صورتحساب، آمادهسازی کالا و خدمات، ارائه خدمات و لایک در فضای مجازی اختصاص داده شده است. در مقابل، سفر مشتری، یک شروع و پایان تعریف شده و واضح دارد و دیدگاه مشتری را نشان میدهد و فقط به نقاط تماس با سازمان اشاره نمیکند و از این نظر با نقشه نقاط تماس که نشاندهنده تعاملها یا تماسهای شخصی با مشتریان است، متفاوت خواهد بود.
مزیت دوچندان تمرکز بر سفرهای مشتری
در ابتدا، حتی اگر کارمندان در تعاملات نقاط تماس فردی با مشتریان به خوبی عمل کنند، تجربه کلی میتواند هنوز مایوسکننده باشد (نمودار ۱). از همه مهمتر این نکته است که تحقیق مککنزی نشان میدهد سفرهای مشتری نسبت به نقاط تماس بهطور قابلتوجهی بیشتر به پیامدهای کسبوکار مرتبط است. بهعنوان مثال، پژوهش اخیر مککنزی نشان میدهد که زمانی که سفر مشتری به خوبی عمل میکند، نسبت به زمانی که تنها نقاط تماس و تعاملات شخصی خوب عمل میکنند، رضایت مشتری از بیمه سلامت ۷۳درصد بیشتر خواهد بود.
آنچه برای مشتریان اهمیت دارد را تعیین کنید
مشتریان از شرکتها انتظار استانداردهای بالا در کیفیت محصول، عملکرد خدمات و قیمت دارند. چگونه شرکتها میتوانند تعیین کنند که کدام یک از این عوامل برای بخشهایی از مشتریان که آنها در آن فعالیت میکنند، بیشترین اهمیت را دارند؟ کدام یک بالاترین ارزش اقتصادی را تولید میکند؟ در اکثر شرکتها، تعدادی از سفرهای مهم مشتری وجود دارند. درک آنها، به یک کسبوکار کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کند، اثر مثبتی بر رضایت مشتری داشته باشد و فرآیند بازطراحی عملکردها حول نیازهای مشتری را شروع کند. ابزارهای تحلیلی و منابع کلانداده از عملیات شرکت، میتوانند به سازمانها کمک کنند تا عواملی را که مشتریان را خشنود میسازند و همچنین رفتار واقعی مشتری که ارزش اقتصادی ایجاد میکند را تعیین کنند. گاهی فروض اولیه نابود میشوند. به عنوان مثال در مطالعه موردی یک فرودگاه نشان داده شد که رضایت مشتری بیشتر به رفتار پرسنل امنیتی فرودگاه ارتباط دارد تا زمان صرفشده در خط انتظار.
یک هدف مشترک از تجربه مشتری تعریف کنید
در سازمانهای بزرگ، یک تجربه متمایز مشتری به ایجاد یک حس جمعی از یقین و هدف برای رفع نیازهای واقعی مشتری بستگی دارد. این هدف باید از طریق یک بیانیه هدف ساده اما انگیزهبخش برای هر کارمند بهطور واضح بیان شود، یک دیدگاه و اشتیاق مشترک که با توجه به ارزش پیشنهادی برند یک شرکت، معتبر و سازگار است. (ارزش پیشنهادی بیان میکند که چرا مشتریان باید محصولات ما را بخرند یا از خدمات ما استفاده کنند). بهترین مثال از چنین دیدگاه مشترکی میتواند هدف مشترک کمپانی والت دیزنی باشد: «ما با ارائه بهترین سرگرمیها برای افراد در همه سنین و در همهجا شادی ایجاد میکنیم.» بیانیه هدف باید به مجموعهای از اصول یا استانداردها برای هدایت رفتار از سطوح پایین تا بالای سازمان اطلاق شود. سفر مشتری چارچوبی است که به یک شرکت اجازه میدهد تا خودش را سازماندهی کند و کارمندان را برای ارسال ارزش بهطور پایدار و همتراز با هدف آن تجهیز کند. ساختار این سفر میتواند باوجود مرزهای عملکردی، به تطبیق کارمندان حول نیازهای مشتری کمک کند.
کسبوکارتان را براساس گذشته مشتریانتان بازطراحی کنید
مدیرانی که روی تجربه مشتری کار میکنند، ابتدا با متمایز ساختن هدف و تمرکز بر بهبود مهمترین سفر مشتری شروع میکنند؛ چه این سفر باز کردن حساب بانکی باشد، چه بازگرداندن یک جفت کفش، نصب کابل تلویزیون یا حتی بهروزرسانی آدرس و اطلاعات حساب.سپس آنها مراحلی که این سفر را میسازند بهبود میبخشند. برای مدیریت انتظارات، آنها فرآیندهای پشتیبانی را با روانشناسی مشتریانشان طراحی میکنند. آنها خود و سازمانشان را برای رفع مشکلات در تعاملات با مشتریان و برای ایجاد فرآیند فرهنگ نوآوری مداوم و مورد نیاز برای ایجاد تغییرات بنیادیتر سازمانی تغییر شکل میدهند.
سفرهای مشتری را با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال بازطراحی کنید
مشتریان به شخصیسازی و سهولت مواجهه با بومیهای دیجیتال مانند گوگل و آمازون خوگرفتهاند و اکنون انتظار همان نوع خدمت را از سوی بقیه دارند. تحقیقات نشان میدهد که ۲۵ درصد مشتریان درست بعد از یک تجربه بد شرکت را ترک خواهند کرد.
مدیرانی که روی تجربه مشتری کار میکنند، حتی میتوانند با دیجیتالی کردن فرآیندهای سفر مشتری بهتر از قبل شوند. در این تلاشها، تیمهای چند زمینهای مشترکا فرآیندها و سفرهای پرتاثیر را در این زمینه طراحی، آزمون و تکرار میکنند و دائما آنها را پس از دریافت دادهها از سوی مشتریان پالایش و بازنشر میکنند. چنین روشهایی به مدیران با عملکرد بالا کمک میکند تا در کمتر از ۲۰ هفته شاهد بهبود قابلتوجه در فرآیند باشند. طبق برخی مطالعات، شرکتهای دیجیتال آگاه بهطور قابلتوجهی نسبت به رقبای خود بهتر عمل میکنند. برای دستیابی به این نتایج، کسب و کارهای ثابت باید روشهای جدید کار کردن را بپذیرند.
معیارهایی ایجاد کنید که بازخورد مشتریان را اخذ میکند
کلید راضی نگه داشتن مشتریان تنها سنجش آنچه رخ میدهد نیست؛ بلکه استفاده از دادهها برای عملکرد در خلال سازمان نیز هست. نوع معیار مورد استفاده نسبت به مسیری که از آن استفاده میشود از اهمیت کمتری برخوردار است. سیستم سنجش ایدهآل تجربه مشتری، سفرهای مشتری را در مرکز هرم سازمانی میگذارد و آنها را با سایر المانهای مهم دیگر مانند پیامدهای کسب و کار و بهبودهای عملکردی مرتبط میسازد. هدایت افراد در سازمان در راس هرم شرکتی قرار میگیرد، درحالیکه از بازخورد مشتری برای شناسایی فرصتهای بهبود استفاده میکند، با معیاری برای سنجش تجربه مشتری شروع میشود و سپس به سفرهای کلیدی مشتریان و شاخصهای عملکردی سرازیر میشود (نمودار ۲).
نظارت میان کارکردی را به موقع اجرا کنید
حتی برای شرکتهایی که به آرامی با یکدیگر کار میکنند، تغییر به سوی یک مدل مشتریمحور که میانبری در عملکردها ایجاد کند، یک کار ساده نیست. برای حرکت از دانش به سوی عمل، شرکتها نیاز به نظارت و رهبری سازمانی صحیح دارند. بهترین سازمانها از نوعی ساختارهای نظارت برخوردارند که یک پشتیبان (یک مدیر ارشد مشتری) و یک فرد اجرایی برای هر سفر مشتری اولیه دارند. آنها همچنین تیمهای تماموقت دارند که کار روزانه خود را در سازمان موجود انجام میدهند. برای موفقیت، این دگرگونی باید در خلال فعالیتهای نرمال رخ دهد. برای پرورش درک و اعتقاد راسخ، رهبران سازمانی در همه سطوح باید همان الگوی رفتاری باشند که از تیمهایشان انتظار دارند. مکانیزمهای رسمی تقویت و فعالیتهای ایجاد مهارت در سطوح چندگانه سازمانی از دگرگونی و تغییر شکل حمایت میکنند.
پیروزیهای اولیه را برای نشان دادن خلق ارزش ثبت کنید
بسیاری از دگرگونیهای تجربه مشتری با مشکل مواجه میشوند؛ چرا که رهبران سازمانی نمیتوانند نشان دهند که چگونه این تلاشها ارزش خلق میکنند. مدیران اجرایی، درحالیکه مزایای روابط بهبود یافته مشتری را بیان میکنند، کارهای جدید و برجستهای برای خشنود کردن مشتریان شروع میکنند؛ و به داشتن هزینههای واضح و نتایج کوتاهمدت ناواضح پایان میدهند. راه بهتر برای خلق ارزش، تحلیل عملکرد مشتریان راضی و ناراضی در سازمان و تمرکز بر رضایت مشتری است. این امر نیاز به نظم و انضباط و شکیبایی دارد؛ اما نتایج آن پیروزیهای اولیه خواهد بود که اعتماد را در خلال سازمان و نیروی بیشتر برای نوآوری ایجاد میکند. خشنود کردن مشتریان با تسلط بر مفهوم «تجربه مشتری» و اجرای آن یک چالش است. اما این امر نیازی ضروری برای هدایت در محیطی است که مشتریان قدرت رشد سازمان را در دست دارند.
پینوشت:
۱- سفر مشتری (Customer Journey) نشاندهنده کلیه مراحل و شرایطی است که مشتری در زمان تعامل با یک سازمان، آنها را تجربه میکند. این ابزار دیدگاه و تجربه مشتری را از تماس آغازین تا فرآیند ایجاد مشارکت نشان میدهد.
۲- نقاط تماس یا (Touch Point) نقاط ارتباطی مخاطبان با برند است، که از این نقاط میتوان به بستهبندی محصول، نحوه چیدمان محصولات در فروشگاه، وبسایت و سایر فضاهای ارتباطی اشاره کرد. هریک از این موارد میتوانند از طریق ایجاد تداعیات مثبت و منفی زمینهساز تجربهای برای مخاطبان باشند. در واقع نقاط تماس نشاندهنده تعامل و تماسهای شخصی با مشتریان است.
منبع
ترجمه آناهیتا جمشیدنژاد در دنیای اقتصاد
مطالب مشابه مشتری:
جذب عواطف کاربران برای کسب درآمد بیشتر
نقش پوشش و فضا در افزایش کسب درآمد
نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد
راههای افزایش فروش و کسب درآمد بالا
بهترین شیوه کسب درآمد از اینترنت
آموزش اولین کسب درآمد و فروش آنلاین
شروع هر کار و قدمی در آغاز بسیار سخت است و همراه با ترس و احتیاط فراوان است و این موضوع کاملا طبیعی است بسیاری از ما ذاتا محتاط هستیم . در کسب درآمد و راه اندازی فروش آنلاین هم اینگونه است . چند سال قبل که خودم فروش آنلاین را شروع کردم استرس زیادی داشتم و تصور اینکه مشتری محصولات مرا بخرد برایم خیلی سخت بود ولی این اتفاق افتاد. معمولا انسانها در شروع کسب و کار به ویژه جذب اولین فروش دچار مشکل هستند و برایشان خیلی سخت است. تمام صحبتم این است که معمولا فروش اولین محصول یا سرویس یا به عبارتی پیدا کردن اولین مشتری یکی از سخت ترین کارهایی خواهد بود که در دوران کسب و کار آنلاین خود انجام خواهید داد.
در این مطلب شما را با چند روش مختلف آشنا میکنیم که کمک میکند تا هر چه سریعتر اولین فروش آنلاین خود را انجام دهید.
به محض اینکه اولین فروش خود را انجام دهید مطمئن باشید فروش های دیگر را به راحتی انجام داده و مشتریان تان بیشتر خواهند شد. دقت داشته باشید که برای اینکه فروش خود را افزایش دهید بهتر است از تمام روش های گفته شده استفاده کرده و خود را تنها به یک روش محدود نکنید، همچنین روش های مختلف را بررسی کرده و ببینید کدام یک از آن ها برای تان بیشترین فروش را به ارمغان می آورند، سپس آن را مجدد و در سطح گسترده تری تکرار کنید.
نمونه رایگان از محصولات و خدمات تان را در اختیار افراد قرار دهید.
حتی در دنیای سنتی هم هر شرکت یا کسب و کاری که قصد فروش محصولات خود را داشته باشد معمولا نمونه رایگانی از آن را در اختیار افراد قرار میدهد که به آن سَمپِل هم گفته میشود.
سمپل ها را در مورد لوازم آرایشی یا بهداشتی یا حتی مواد غذاییِ و خوراکی هم دیده اید، حتما دختران و پسران جوانی که سمپل هایی از نوشیدنی ها و موراد خوراکی را در فروشگاه ها به شما میدهند دیده اید، این روشی عالی برای ترغیب و تشویق افراد برای خرید یک محصول است.
در مورد خدمات نیز بسیاری از شرکت ها و کسب و کارها به شما امکان استفاده ۷ روز یا ۳۰ روز یا حتی یک روز رایگان از خدمات شان را میدهند.
به عنوان مثال در سایت اینترنتی جیب که برای مدیریت دخل و خرج تان است میتوانید به مدت یک هفته از خدمات این سایت استفاده کرده و در صورتی که علاقه مند شدید، برای ادامه فعالیت خود ماهانه مبلغی را به این سایت به عنوان حق عضویت بپردازید.
حتی بسیاری از نرم افزارهایی هم که روی کامپیوترتان نصب هستند امکان استفاده ۳۰ روزه یا ۷ روزه دارند. به این کار ارائه Free Trial یا همان امکان استفاده آزمایشی و رایگان از سرویس گفته میشود.
با ارائه نمونه ای رایگان از محصول خود یا استفاده ۷ روزه رایگان از خدمات تان یا حتی در اختیار قرار دادن قسمتی از محصولات به صورت رایگان میتوانید افراد را برای خرید ترغیب کنید.
از قدرت وبلاگ تان بهره ببرید.
وبلاگ نویسی یک روش عالی برای ترویج و تبلیغ محصولات و خدماتی است که ارائه میدهید، دقت داشته باشید همانطور که بارها گفته شد، وبلاگ نویسی کسب و کار شما نیست بلکه وبلاگ تنها ابزاری است که به شما کمک میکند تا علاوه بر ایجاد ارتباط و اعتماد در بازدید کنندگان، محصولات و خدمات تان را نیز به آن ها معرفی کنید.
یکی از روش های عالی برای اینکه بتوانید محصولات و خدمات خود را به این روش تبلیغ کنید این است که مطلبی مرتبط با آن محصول نوشته و در وبلاگ خود منتشر کنید و سپس لینکی به صفحه فروش آن محصول بدهید. دقت داشته باشید که به هیچ عنوان مطلب شما نباید جنبه تبلیغاتی و فروش مستقیم داشته باشد بلکه باید به یک مشکل یا مسئله در مطلب خود اشاره کرده و قسمتی از راه حل را در اختیار خواننده قرار دهید، سپس راه حل اساسی که همان محصول یا خدمات تان است را با لینک دهی به صفحه فروش آن در اختیار خواننده قرار دهید.
به این ترتیب میتوانید خواننده را با احتمال بیشتری تبدیل به مشتری خود کنید. قبلا در مطلبی با عنوان چگونه بازدید کنندگان سایت خود را به مشتری تبدیل کنیم، در مورد نحوه استفاده از محتوا و وبلاگ نویسی برای فروش محصولات و خدمات تان نوشته ایم،
از لیست ایمیل خود استفاده کنید.
باید از همان روز اول که کسب و کار خود را راه اندازی میکنید به فکر ایجاد لیست ایمیل باشید. اگر هنوز لیست ایمبل خود را ایجاد نکرده اید بهتر است هر چه سریعتر دست به کار شوید.
اگر یک لیست ایمیل برای خود داشته باشید میتوانید به راحتی محصولات و خدمات خود را تنها با فرستادن یک ایمیل به اعضای لیست تان تبلیغ کنید.
استفاده از بازاریابی ایمیلی و داشتن یک لیست ایمیل یکی از بهترین روش هایی است که میتواند برای اولین فروش به شما کمک بسیاری کند.
میتوانید به راحتی، ارائه نمونه رایگان که در روش اول به آن اشاره شد را با بازاریابی ایمیلی و ایجاد لیست ایمیل ترکیب کرده و فروش خوبی از این دو روش داشته باشید.
به عنوان مثال اگر فروشنده یک نرم افزار هستید میتوانید به بازدید کننده خود این امکان را بدهید که از آن نرم افزار برای مدت ۷ روز به صورت رایگان استفاده کند، برای استفاده ۷ روزه رایگان، او باید ایمیل خود را در فرمی که ایجاد کرده اید وارد کند تا علاوه بر اینکه به لیست ایمیل تان اضافه میشود دسترسی به دوره رایگان ۷ روزه را نیز پیدا کند.
پس از پایان این ۷ روز میتوانید با فرستادن ایمیل به او یادآوری کنید که برای دسترسی به امکانات بیشترِ نرم افزار، آن را خریداری کند. البته این کار را میتوانید با اضافه کردن روش بعدی نیز انجام دهید، یعنی دادن تخفیفات ویژه.
تخفیف بدهید.
یک روش عالی برای اینکه بتوانید اولین فروش آنلاین خود را داشته و از آن پس نیز فروش های بیشتری را تجربه کنید این است که به مخاطبان خود تخفیف بدهید.
استفاده از کوپن های تخفیف یک روش عالی برای جذب مخاطب و تبدیل آن ها به مشتری است.
همانطور که در روش قبل گفته شد میتوانید در ایمیلِ یادآوری که برای مشترک رایگان خود میفرستید به او یک کد تخفیف برای استفاده بدهید، به این ترتیب او میتواند با یک تخفیف خوب محصول شما را خریداری کند.
هر از چند گاهی بد نیست تا به مناسبت های مختلف مثل اعیاد یا شروع یک فصل جدید، تخفیفات خوبی روی محصولات و خدمات خود بدهید، این روش در دنیای واقعی و کسب و کارهای سنتی بسیار مورد استقبال است، در دنیای اینترنت نیز میتوانید به راحتی از این روش برای فروش هر چه بیشتر خود بهره ببرید.
محدودیت ایجاد کنید.
افراد معمولا هر چیزی را که کمتر در دسترس است یا دارای محدودیت است برایش راغب تر هستند، این در مورد محصولات و خدمات نیز صادق است.
یک روش عالی برای این منظور این است که میتوانید برای تخفیفاتی که میدهید محدودیت در تعداد یا زمانِ استفاده ایجاد کنید، مثلا بگویید این تخفیف فقط برای ۲۴ ساعت فعال است یا تنها تا پایان هفته امکان استفاده از این تخفیف وجود دارد، همچنین میتوانید آن را تنها محدود به تعداد خاصی کنید به عنوان مثال بگویید این تخفیف ویژه تنها برای ۵ نفر یا ۱۰ نفر اولی که این محصول را خریداری کنند قابل استفاده و فعال است.
با استفاده از افزونه های وردپرس میتوانید به راحتی تعداد استفاده از کوپن های تخفیفی که میدهید را محدود کنید.
روش دیگر این است که استفاده از محصولات و خدمات خود را تنها محدود یه یک زمان مشخص کنید، این موضوع به خصوص برای کلاس های آموزشی بسیار جواب گو هست، به این صورت که این کلاس آموزشی تنها برای استفاده ۲۰ نفر باز است و پس از ثبت نام این تعداد پایان میابد.
یا اینکه از محصول یا خدمات خاصی تنها تعداد محدودی موجود هست. این روش، با ایجاد حس کمیاب بودن آن محصول یا سرویس، باعث میشود مشتری برای خرید هر چه سریعتر ترغیب شود.
یک نمونه خوب را میتوان سایت های تخفیف گروهی چون تخفیفان و نت برگ نام برد.
این سایت ها علاوه بر اینکه برای خدمات و محصولات خوبی تخفیف میدهند، در عین حال برای خرید و استفاده از کوپن های تخفیف، تنها مدت محدودی به شما زمان میدهند و اگر آن زمان بگذرد دیگر نمیتوانید از آن استفاده کنید.
حتما خود شما هم بارها برای خرید خدمات یا محصولاتی با این روش ترغیب شده اید.
هدیه رایگان ارائه دهید.
در این روش در کنار محصولات و خدمات تان، به مشتریان هدیه رایگان ارائه میدهید. به عنوان مثال میتوان به جمله معروف یکی بخر دو تا ببر اشاره کرد! بسیاری از شرکت ها در صورتی که از میزان مشخصی بیشتر خرید انجام دهید، به شما هدایایی ارائه میکنند، مثل خودکار یا فلش یا جا سوئیچی یا حتی کارت های هدیه ای که به میزان مشخصی شارژ شده و میتوانید از آن برای خرید های بعدی خود استفاده کنید.
یک نمونه در دنیای واقعی میتوان به فروشگاه های جین وِست اشاره کرد، زمانی که از این فروشگاه خرید کنید به شما کارتی داده میشود که این کارت با مبلغ مشخصی شارژ شده و به مدت یک هفته میتوانید برای استفاده از آن مبلغ، از کارت استفاده کنید.
دقت داشته باشید چطور چند روش را برای فروش بیشتر با هم ترکیب کرده اند، ایجاد مدت زمان محدود برای استفاده از مبلغ داخل کارت، ارائه هدیه رایگان با شارژ کارت به میزان مشخص، دریافت اطلاعات تماس شما چون موبایل تان، برای ارسال تخفیف های فصلی یا مناسبتی و …
اگر سایتی دارید که به فروش نرم افزار یا قالب وردپرس میپردازید میتوانید با ارائه یک افزونه رایگان به عنوان هدیه در کنار قالبی که به فروش میرسانید یک فرصت عالی برای فروش بیشتر و افزایش مشتریان خود ایجاد کنید.
تنها کافی است کمی فکر کرده و ببینید در کنار خدمات و محصولاتی که ارائه میدهید چه چیزهایی میتوانید به عنوان هدیه به مشتریان تان بدهید تا آن ها را برای خرید ترغیب کند، البته حتما به هدایایی که میدهید نیز اهمیت داده و چیز با ارزشی ارائه دهید، چیزی که مشتری را برای خرید ترغیب کند.
چون این هدیه رایگان است، از کنار آن به سادگی نگذشته و هر سرویس یا محصول به درد نخور و بی کیفیتی را برای هدیه تان در نظر نگیرید.
تبلیغات بنری انجام دهید.
میتوان گفت یکی از روش های ساده و سریع برای فروش اولین محصول این است که از تبلیغات بنری در دیگر سایت ها استفاده کنید. با استفاده از این روش نه تنها احتمال فروش اول تان افزایش پیدا میکند بلکه میتوانید با کمی هزینه از میزان بازدهی و فروش خوب محصول یا سرویس تان نیز آگاه شوید.
به عنوان مثال اگر ۱۰۰ هزار تومان برای گذاشتن تبلیغ بنری مرتبط با محصول خود هزینه کنید و مبلغ فروش محصول تان نیز ۱۰۰۰۰ تومان باشد تنها نیاز به ۱۰ فروش دارید تا تمام پولی که برای تبلیغ هزینه کرده اید باز گردد. اگر از آن بیشتر فروش داشته باشید میتوانید تا حدودی میزان فروش و سود خود را ارزیابی کنید و اگر کمتر از آن فروش داشتید ممکن است محصول تان آنقدرها جذاب نبوده باشد.
البته این در مورد تبلیغات بنری کاملا نسبی است زیرا که شکست در فروش یک محصول توسط تبلیغات به عوامل مختلفی از جمله نحوه طراحی بنر یا سایتی که در آن تبلیغ را قرار داده اید و عوامل دیگر نیز بستگی دارد، اما به هر حال میتوانید به این روش به سرعت اولین فروش آنلاین خود را داشته باشید.
البته دقت داشته باشید همیشه محصولات و خدمات خود را در سایتی تبلیغ کنید که مرتبط با موضوعِ کسب و کار و محصولی باشد که به فروش میرسانید.
رپورتاژ آگهی بنویسید.
یکی دیگر از شیوه های عالی برای فروش محصولات و خدمات استفاده از رپورتاژ آگهی ها هست، به این صورت که با پرداخت مبلغی به صاحب سایت مورد نظرتان میتوانید یک گزارش از محصولات و خدمات خود تهیه کرده و آن را به صورت یک رپورتاژ یا مقاله تبلیغی در آن سایت منتشر کرده و در معرض دید تعداد زیادی بازدید کننده قرار دهید.
بهتر است یک مقاله خوب در مورد یکی از محصولات یا خدمات خود تهیه کرده، سپس با لینک دادن به صفحه فروش آن محصول، آن مقاله را به عنوان رپورتاژ آگهی یا پست مهمان در سایت هایی که مرتبط با موضوع کسب و کار و محصولات تان است قرار دهید.
میتوانید برای این کار حداقل یک الی سه سایت را در نظر گرفته و با بررسی نتایج به دست آمده ببینید کدام یک از آن ها برای تان بیشترین بازده را داشته و سپس باز هم از آن سایت برای قرار دادن رپورتاژ آگهی های آینده خود در مورد دیگر محصولات تان استفاده کنید.
از فروم ها یا انجمن های گفتگو غافل نشوید.
از دیگر روش های خوب برای اولین فروش آنلاین محصولات و خدمات این است که از فروم ها یا انجمن های گفتگو استفاده کنید. معمولا در برخی از فروم ها قسمتی با عنوان بازارچه یا فروشگاه وجود دارد که میتوانید به راحتی با ایجاد یک تاپیک جدید، محصولات و خدمات خود را معرفی کرده و مشتری جذب کنید.
در برخی از فروم ها برای تایید موضوع جدیدی که ایجاد کرده اید ممکن است نیاز به کمی هزینه باشد، اما نگران نباشید میتوانید به سرعت هزینه خود را با فروش تان بازگردانید.
دقت داشته باشید که همیشه قبل از اینکه اقدام به فروش محصولات خود در فروم ها کنید قوانین و مقررات انجمن ها را مطالعه کنید.
یکی از انجمن های خوب که میتوانید محصولات و خدمات خود را در آن به فروش برسانید انجمن گفتگوی پرشین تولز است.
در قسمت بازارچه این انجمن میتوانید با رعایت قوانین هر چیزی را به فروش برسانید. کافی است نگاهی به قسمت بازارچه بی اندازید تا با نحوه کار آن و محصولاتی که به فروش میرسند آشنا شوید.
در صورتی که قبلا در این انجمن ها عضو شده باشید و مطالب مرتبط با کسب و کارتان را با هدف ایجاد ارزش برای مخاطبان در این انجمن ها ارسال کرده، به سوالات و مشکلات پاسخ دهید و خلاصه توانسته باشید ارتباط دوستانه ای با اعضای انجمن برقرار کنید، مطمئنا با ایجاد تاپیکِ فروش خود میتوانید در زمان کمتری به اولین فروش تان دست پیدا کنید.
همچنین در صورتی که سایت داشته باشید که البته برای موفقیت باید حتما اینطور باشد، میتوانید آدرس سایت خود را نیز در قسمت امضا یا در تاپیکی که ایجاد کرده اید برای فروش بیشتر، استفاده از تخفیفات و همچنین پشتیبانی مشتریان قرار دهید.
از شبکه های اجتماعی استفاده کنید.
این روزها با وجود تلگرام که البته بیشتر یک ابزار ارتباطی است تا شبکه اجتماعی و همچنین اینستاگرام، افراد زیادی بدون حتی سایت، کسب و کار و فروش های خوبی را راه انداخته اند.
میتوانید در کانال های مختلف تلگرام یا پیج های اینستاگرام با انواع محصولاتی که در حال خرید و فروش است آشنا شوید، حتی بسیاری از شرکت ها یا افراد نیز سرویس ها و خدمات خوبی را از این طریق به فروش میرسانند.
البته فیسبوک نیز شبکه اجتماعی خوبی برای فروش محصولات و خدمات به شمار میرود اما شاید دیگر به اندازه چند سال قبل در ایران طرفدار نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم با توجه به نوع کسب و کاری که ایجاد کرده اید و محصولات و خدماتی که به فروش میرسانید حتما از اینستاگرام و تلگرام برای معرفی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده کنید.
به راحتی با بررسی کانال های تلگرام و یا پیج های مختلف موجود در اینستاگرام میتوانید بفهمید بیشترین مخاطبان شما در کدام یک از این دو شبکه اجتماعی و ابزار ارتباطی حضور دارند و سپس بهترین مکان را برای ترویج کالاها و خدمات تان انتخاب کنید. البته پیشنهاد ما استفاده از هر دوی این ابزارهاست.
در صورتی که بخواهید میتوانید با ایجاد یک صفحه در فیسبوک نیز از به اشتراک گذاشته شدن مطالبی که ارسال می کنید تعداد لایک ها و مشتریان بیشتری را برای کسب و کار خود پیدا کنید.
از سایت های آگهی استفاده کنید.
اگر سال هاست در اینترنت فعالیت میکنید و با کسب و کارهای اینترنتی یا کسب درآمد از اینترنت تا حدودی آشنا باشید، حتما اسم سایت های تبلیغاتی چون ایستگاه به گوش تان خورده است.
زمانی تَب این سایت ها برای کسب درآمد بسیار داغ بود و هر کسی از راه میرسید دوست داشت یک سایت تبلیغاتی چون ایستگاه داشته باشد. به همین دلیل تعداد زیادی سایت های مشابه ایستگاه در اینترنت شکل گرفت که به افراد امکان میداد تا تبلیغات خود را با هزینه مشخصی در این سایت ها قرار دهند.
البته هنوز هم سایت ایستگاه و چند سایت تبلیغاتی دیگر داغ و پر استفاده هستند و مکان خوبی برای تبلیغ کالا و خدمات تان به شمار میروند. پیشنهاد میکنیم چند تا از این سایت ها را پیدا کرده و هزینه های قرار دادن تبلیغ در آن ها را بررسی کنید، سپس میتوانید یک تبلیغ برای محصولات و خدمات خود ایجاد کرده و به مدت یک ماه در این سایت ها قرار دهید.
تنها با اجرا و بررسی میتوانید بفهمید که این سایت ها چقدر در فروش تان تاثیر گذار هستند. پس اگر بودجه اضافی دارید پیشنهاد میکنیم از این سایت ها نیز برای آزمایش میزان بازدهی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده کنید.
در زیر لیست تعدادی از سایت های خوب برای قرار دادن آگهی به صورت آنلاین وجود دارد، دقت داشته باشید که در برخی از این سایت ها میتوانید آگهی به صورت رایگان نیز قرار دهید.
سایت تبلیغاتی ایستگاه
سایت ایران تجارت
سایت ایفروش
سایت لوکوپوک
سایت آگهی ۲۴
سایت نیازپرداز
از سایت های فروش آنلاینِ فایل و محصولات استفاده کنید.
سایت های بسیاری هستند که به شما امکان میدهند تا محصولات یا فایل های قابل دانلود خود را با هزینه ای که مشخص می کنید در آن ها قرار دهید. به این ترتیب بازدید کنندگان این سایت ها میتوانند آگهی محصول شما را مشاهده کرده و در صورت تمایل آن را خریداری کنند.
خوشبختانه تعداد زیادی از این سایت ها وجود دارد که میتوانید با جستجوی عبارت زیر در گوگل، بسیاری از این سایت ها را در صفحه اول ببینید:
این عبارت را در گوگل سرچ کنید: ” مرکز فروش فایل “
دقت داشته باشید که این سایت ها درصدی از فروش شما را به عنوان کارمزد کسر میکنند.
با جستجو در این سایت ها میتوانید تا حدودی رقبای تان را نیز بشناسید و سعی کنید محصول یا فایل بهتری را برای فروش آنلاین ارائه دهید.
میتوانید فایل خود را همزمان در چند سایت قرار دهید. البته این سایت ها برای کسانی که محصولاتِ دیجیتالی و قابل دانلود دارند مناسب است، اما اگر قصد فروش محصولات فیزیکی خود را دارید باز هم سایت ها و اپلیکیشن های بسیاری هستند که به شما کمک میکنند.
به عنوان مثال میتوانید از سایت ایسام بهره ببرید و محصولات خود را در این سایت قرار دهید.
این سایت به شما امکان میدهد تا یک قیمت برای محصول خود مشخص کنید و یا اینکه از روش مزایده بهره ببرید.
البته اگر شما فروشنده خدمات هستید نگران نباشید میتوانید از روش بعدی برای فروش خدمات خود نیز استفاده کنید.
از سایت های تخفیف گروهی استفاده کنید.
حتما با سایت هایی مثل تخفیفان و نت برگ آشنایی دارید، در صورتی که خدمات یا محصولات خوبی ارائه میدهید میتوانید از این سایت ها بهره برده و خدمات خود را در آن ها معرفی کرده و مثلا با یک تخفیفِ مشخص و برای مدت محدودی آن را به افراد و مخاطبان تان معرفی کنید.
تنها کافی است به بخش های خدمات یا محصولات و کالاهای این دو سایت سر بزنید تا ببینید چطور کسب و کارهای بسیاری از این روش برای معرفی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده میکنند.
البته لازم است در این مورد با این سایت ها تماس گرفته و از شرایط آن ها آگاه شوید. در صورتی که بتوانید خدمات یا محصولات خود را از این طریق معرفی کنید مطمئن باشید حداقل یک فروش را خواهید داشت.
بررسی تخصصی انجام دهید.
فکر میکنید یکی از دلایل موفقیت سایت دیجی کالا چه بود؟ زمانی که تمام فروشگاه های اینترنتی تنها به گذاشتن یک تصویر استوک از محصول و قرار دادن قیمت و توضیحِ مختصری اکتفا میکردند، سایت دیجی کالا بررسی ها و مقاله های تخصصی ای از محصولات خود قرار میداد.
شما اگر بخواهید یک یخچال ساید بای ساید ال جی یا سامسونگ بخرید، تنها کافی است به سایت دیجی کالا مراجعه کرده و مدل آن را در قسمت جستجو وارد کنید، سپس میتوانید مقالۀ تخصصی و جامعی از تمام ویژگی های آن محصول را به دست آورید.
تمام عکس ها توسط خود دیجی کالا گرفته شده و مقالات نیز به صورت اختصاصی منتشر میشوند.
اگر میخواهید فروش خوبی از محصولات و خدمات خود داشته باشید، سعی کنید یک بررسی جامع از محصول خود و نحوه استفاده از آن یا کارکردش، ویژگی هایش و تمام امکاناتی که در اختیار کاربر قرار میدهد بنویسید.
همچنین حتما از محصول خود تصاویر اختصاصی تهیه کنید حتی اگر آن تصویر را با موبایل خود میگیرید بهتر از این است که از تصاویر غیر واقعی و استوک استفاده کنید. البته حتما سعی کنید تصویرتان کیفیت خوبی داشته باشد.
ویدیوی واقعی از محصولات و خدمات خود بسازید.
مثل انتشار مقالۀ تخصصی از بررسی محصول یا خدمات، میتوانید یک ویدیوی اختصاصی هم از آن تهیه کرده و در سایت خود منتشر کنید یا آن را در سایت های اشتراک ویدیو مثل آپارات قرار دهید.
چه فروشنده محصول باشید چه خدمات، میتوانید یک ویدیو از نحوه کار محصول خود یا سرویسی که ارائه میدهید تهیه کنید.
مثلا اگر شما در زمینه گردشگری فعالیت میکنید و مکان ها یا اتاق هایی را برای اقامت مسافرین اجاره میدهید، یکی از بهترین کارها علاوه بر انتشار تصویر از آن محل اقامتی، میتواند تهیه فیلم باشد.
فقط فکر کنید ببینید چطور میتوانید با تهیه یک فیلم افراد زیادی را برای اجاره یک شب آن محل اقامتی مشتاق کنید و به این ترتیب فروش خوبی داشته باشید.
سایت هایی که مرتبط با هتل ها هستند و اتاق هایی را برای اقامت اجاره میدهند اگر فقط یک فیلم کوتاه در حد یک دقیقه از اتاق ها تهیه کرده و آن را در سایت خود قرار دهند یا در اینستاگرام با فالورهای شان به اشتراک بگذارند، به راحتی میتوانند فروش خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
از بازاریابان برای فروش محصول یا خدمات خود استفاده کرده و به آن ها پورسانت بدهید.
یک روش دیگر این است که از بازاریابان برای فروش محصولات و خدمات تان استفاده کنید. قبلا در مورد سیستم های همکاری در فروش شنیده اید، خب حال خودتان میتوانید یک سیستم همکاری در فروش ساده برای سایت تان راه انداخته و از افراد بخواهید تا با ثبت نام در سایت تان محصولات و خدمات آن را به فروش رسانند، آنگاه میتوانید درصدی از فروش آن محصولات را به بازاریابان خود اختصاص دهید.
البته برای این کار باید یک سیستم همکاری در فروش ساده برای سایت خود پیاده سازی کنید که میتوانید یا آن را برای سایت تان برنامه نویسی کنید یا از افزونه های وردپرس استفاده کنید. البته در صورتی که این افزونه ها جواب گوی نیازتان نباشد در آن صورت میتوانید یک سیستم همکاری در فروش اختصاصی برای خود داشته باشید که البته مستلزم برنامه نویسی آن است.
در هر صورت اگر امکانش را دارید و میتوانید کمی برای این کار هزینه کنید، به این روش میتوانید یک راه برد – برد ایجاد کرده و هم خودتان فروش تان را افزایش دهید و هم اینکه بازاریابان تان پورسانت دریافت کنند.
فقط توجه داشته باشید به هیچ عنوان از محصولات و خدمات بی کیفیت برای این منظور استفاده نکرده و همواره اصل ایجاد ارزش را در نظر داشته باشید.
به دوستان و آشنایان خود بفروشید.
به عنوان آخرین راه حل میتوانید محصولات خود را به دوستان و آشنایان تان معرفی کرده و از آن ها بخواهید آن را خریداری و استفاده کرده یا به دوستان دیگرشان معرفی کنند.
در کسب و کارهای سنتی خیلی ها به این روش شروع کردند و در مدت کوتاهی توانستند موفق شوند. شما هم میتوانید از این روش برای فروش محصولات و خدمات اینترنتی خود استفاده کرده یا آدرس سایت خود را به آن ها بدهید تا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارند.
به این روش میتوانید تا حدودی از بازاریابی به روش دهان به دهان نیز بهره ببرید و مشتریان اولیه خود را ایجاد کنید، نظرات آن ها را در مورد محصولات و خدمات تان جویا شده و سپس با رفع ایرادات آن یا تقویت نقاط قوت، محصول بهتری را تولید کنید.
از افزونه چت آنلاین استفاده کنید.
یک روش عالی برای اینکه بتوانید بازدید کنندگان سایت خود را به مشتری تبدیل کرده و اواین فروش خود را انجام دهید این است که در سایت تان یک افزونه چت یا پشتیبانی آنلاین نصب کنید.
به این ترتیب بازدید کنندگان میتوانند در صورتی که سوالی در مورد محصولات و خدمات تان داشتند به سرعت سوال خود را از طریق چت آنلاین بپرسند، آن گاه اگر کمی و فقط کمی مهارت داشته باشید میتوانید آن ها را برای خرید ترغیب کنید.
حتی اگر مدت ها از فعالیتِ کسب و کارتان میگذرد و فروش خوبی هم دارید، اگر هنوز افزونه چت آنلاین در سایت خود ندارید، پیشنهاد میکنیم حتما یک افزونه مناسب برای این کار در سایت خود نصب کنید، مطمئن باشید فروش تان به میزان خوبی افزایش خواهد داشت.
صبر داشته باشید و نا امید نشوید.
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با انواع روش هایی آشنا کنیم که میتوانید با استفاده از آن اولین فروش آنلاین خود را داشته باشید.
به محض اینکه بتوانید اولین فروش خود را انجام دهید مطمئن باشید فروش های بعدی تان هم به سرعت شروع میشود و چیزی نمیگذرد که می بینید هر روز به تعداد فروش و درآمدتان اضافه میشود.
فقط لازم است تا قدم پیش گذاشته و کاری کنید. تصور نکنید با تولید محصول، مخاطبان خودشان شما را پیدا می کنند، باید با استفاده از روش های گفته شده محصولات خود را تبلیغ و ترویج کنید.
پیشنهاد ما این است که از حداقل دو یا تمام روش های مطرح شده استفاده کنید و هر کدام را نیز بررسی کرده و با استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس ببینید کدام یک برای تان تعداد بیشتری بازدید کننده و مشتری میفرستد و بیشترین سود یا بازگشت وجه را برای تان دارد، سپس از آن روش ها بیشتر استفاده کنید.
دقت داشته باشید که به هیچ عنوان برای روش هایی که نیاز به هزینه دارند، تمام بودجه و سرمایه خود را برای تبلیغات به خطر نیندازید، بلکه بهترین کار این است که ابتدا با میزان کمی از بودجه ای که در اختیار دارید، روش مورد نظرتان را امتحان کنید، مثلا میتوانید یک کمپین تبلیغاتی را با ۱۰۰ هزار تومان یا حتی کمتر انجام دهید، سپس اگر آن راه مناسب بود و برای تان مشتری داشت و توانستید هزینه خود را تا حدود خوبی برگردانید مجدد آن را تکرار کنید.
از تبلیغات در شبکه های اجتماعی مثل پیج های پرطرفدار اینستاگرام و کانال های تلگرام نیز غافل نشوید، در این مورد هم با میزان هزینه کمی شروع کنید و اگر بازدهی خوب بود آن گاه آن را تکرار کرده و یا برایش بیشتر هزینه کنید.
در نهایت از هر روشی که استفاده میکنید سعی کنید به جای آنکه تنها آدرس اصلی سایت خود را بدهید، لینکی از سایت تان را بدهید که در آن فرم عضویت در خبرنامه یا عضویت در لیست ایمیل تان موجود باشد تا بتوانید ایمیل بازدید کنندگان و مشتریان بالقوه خود را دریافت کرده و تعداد اعضای لیست ایمیل تان را افزایش دهید.
به این ترتیب میتوانید در آینده باز هم با آن ها از طریق ایمیل تماس گرفته و تخفیفات خوبی ارائه دهید یا با استفاده از روش های بازاریابی ایمیلی و دیگر تکنیک هایی که در سایت کارنوین به شما آموزش داده میشود آن ها را به مشتریان وفادار خود تبدیل کنید.
حتی اگر با استفاده از روش های گفته شده هم هیچ فروشی نداشتید به هیچ عنوان نا امید نشوید و کسب و کارتان را رها نکرده و فکر نکنید این روش ها بی فایده است، تمام آن ها را برسی کنید، شاید بازار اشتباهی را انتخاب کرده باشید، شاید تبلیغات تان موثر نبوده شاید مخاطب هدفتان در آن مکان حضور نداشته، شاید محصولات تان آن طور که باید نیاز مخاطبان را برطرف نمیکند و بسیاری موارد دیگر.
به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نا امید نشوید، بزرگترین شکست را زمانی خواهید خورد که دست از تلاش بردارید.
مقالات آموزشی فروش آنلاین و کسب درآمد از اینترنت:
کسب درآمد با پرداخت پول توسط مردم
وقتی نگاه تخصصی شود و محتوا محور باشد کسب درآمد هم متفاوت شده و افراد با دیدی تخصصی تر وارد بازار کسب و کار می شوند.
یکی از شیوه های کسب درآمد و به دست آوردن پول، شناسایی چیزهایی است که مردم به خاطر آن حاضرند خرج کنند و پول پرداخت می کنند. کسب و کار در سالهای اخیر تغییر اساسی کرده است مثلا در چند سال قبل اگر دنبال کالا یا محصولی در موتورهای جستجو به ویژه گوگل می گشتی معمولا صفحات اولیه جستجو پر از تبلیغات سایتهای تبلیغاتی مثل ایستگاه و سایتهای شبیه ان بوده است خصوصیت عمده این سایتها کپی کردن بدون دخل و تصرف در مطالب و حتی تغییر در عناوین مطالب بوده است. اما همیشه اینگونه باقی نماند و با رشد اینترنت نگاه به کسب و کار و کسب درآمد از اینترنت هم تغییر کرد و محتوا سازی جایگزین شد. در واقع با رونق کسب و کارهای اینترنتی و پر رنگ تر شدن اهمیت سایت و وبلاگ و تولید محتوای اختصاصی خوشبختانه امروز شاهد این هستیم که برای هر موضوعی که فکرش را بکنید یک سایت اختصاصی وجود دارد که میتوانید اطلاعات خوبی از آن به دست آورید.
به عنوان مثال اگر قصد سفر به یکی از شهر های ایران را داشته باشید میتوانید سایت های خوبی پیدا کنید که راهنماهای کامل و جامعی از سفر به آن شهر را در اختیار شما قرار میدهند.
اگر در مورد نحوه تعویض روغن ماشین تان به مشکل خورده اید بازهم سایت هایی با محتوای بسیار غنی در این مورد به شما کمک میکند. در مورد خریدِ تقریبا انواع کالا ها نیز میتوانید راهنما و اطلاعات خوبی از وب فارسی به دست آورید.
لذا تولید و ساخت یک محصول دیجیتالی قابل دانلود که صرفا اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار دهد دیگر این روزها آنقدر نمیتواند برای تان سود داشته باشد زیرا با وجود این همه سایت و منابع رایگان به خصوص در وب فارسی، هر چه را بخواهید متیوانید به سرعت و رایگان به دست آورید.
یک مشتری که قصد خرید یک محصول دیجیتالی قابل دانلود را دارد، ابتدا سعی میکند در گوگل سرچ کرده و ببیند آیا میتوان منابع رایگانی پیدا کرد، حتی متاسفانه در ایران مردم قبل از اینکه نرم افزار یا افزونه یا حتی اپلیکیشنی را دانلود یا خریداری کنند، به دنبال نسخه رایگان آن میگردند.
اگر بتواند آن را پیدا کند چرا باید برای محصول شما پولی پرداخت کند؟
مثلا همین مثال خرید قالب یا افزونه برای سایت وردپرس را در نظر بگیرید، سایت های بسیاری هستند که نسخه رایگان یا نال شده آن افزونه را در اختیار وبمستران قرار میدهند.
اما سایت هایی نیز آمده اند و این محصولات را به صورت اورجینال تهیه کرده و با در اختیار گذاشتن آخرین به روز رسانی های این محصولات باعث شده اند تا وبمستران اگر میخواهند کسب و کارشان درست و حسابی باشد برای خرید این افزونه ها اقدام کرده و به دنبال قالب ها یا پلاگین های رایگان که ممکن است اعتبار و امنیت سایت شان را از بین ببرد نروند. در واقع این سایت ها با امکان به روز رسانی خیال شما را از بابت امنیت سایت تان و دسترسی به آخرین نسخه قالب راحت کرده اند.
وجود اطلاعات زیاد و رقبایی که روز به روز به تعدادشان افزوده میشود و وجود اطلاعات و محتوای مختلف اعم از فیلم و مقالات در مورد هر چیزی که فکرش را بکنید انتخاب و خرید را بسیار سخت کرده است.
سایت ها و کسب و کارهای مختلفی روز به روز در حال شکل گیری و رونق گرفتن هستند، به همین دلیل بهتر است تا دیر نشده از این فرصت خوب بهره ببرید و کسب و کار اینترنتی خود را راه بی اندازید.
اما وجود رقبا بد نیست و نباید این باعث نا امیدی تان شود زیرا هر چه تعداد رقبا افزایش یابد، کیفیت هم بیشتر میشود، به عنوان مثال میتوان مقایسه ای بین بازار خودرو در ایران و دیگر کشورها داشت.
متاسفانه یکی از دلایل کیفیت پایین خودرو در ایران نبود تنوع در محصولات داخلی است، زیرا بازار خودروی داخلی تنها در انحصار دو شرکت است که همه با آن آشنایی دارید و متاسفانه خودروهای وارداتی نیز تعرفه های گمرکی و قیمت های بالایی دارند که قشر وسیعی از جامعه توانایی خرید آن را ندارد، در نتیجه درصد بالایی از مردم ایران تنها محدود به انتخاب یکی از محصولات این دو کارخانه هستند که قیمت مناسب تری دارند!!!
به عنوان مثالِ دیگر میتوان به اپراتورهای تلفن همراه در ایران اشاره کرد، که حالا در اختیار سه شرکت هست و همین باعث شده تا روز به روز با وجود تمام کاستی ها خدمات بیشتری رو هر شرکت در رقابت با دیگر همتایان خود به مشتریانش عرضه کند.
یکی از کارهایی که خیلی ها در بازار انجام میدهند این است که در رقابت با دیگران قیمت های خود را پایین می آورند اما قیمت پایین یک محصول یا سرویس دلیل بر فروش یا تقاضای بیشتر آن محصول نیست.
شاید فکر کنید یکی از دلایلی که مردم برای خرید یک کالا ترغیب میشوند، قیمت پایین آن باشد، شاید در برخی مواقع قیمت پایین بتواند مشتری را برای خرید ترغیب کند اما غیر از قیمت، موارد دیگری هم هستند که در فروش یک محصول یا سرویس موثرند.
کیفیت بالا و رسیدن به نتیجه نهایی
مهمتر از اینکه قیمت محصولتان چقدر باشد، کیفیت آن است، شنیدید میگن هر چقدر پول بدی آش میخوری، دقیقا درست است، افراد برای اینکه محصول یا سرویس با کیفیتی خریداری کنند حاضرند هزینه کنند.
هدف شما هم در کسب و کار و ارائه محصولات و خدمات باید ارائه کیفیتی باشد که مشتری را به نتیجه دلخواهش برساند، پس با پایین آوردن قیمت های تان نمیتوانید تصور کنید که فروش بیشتری خواهید داشت، زیرا این کار میتواند در دراز مدت صدمات بسیاری به کسب و کارتان بزند.
مردم به دنبال راه حل نیازها و مشکلات شان هستند و کیفیت میخواهند آن ها نتیجه مطلوب میخواهند نه یک محصول ارزان قیمت به درد نخور.
اگر میخواهید یک محصول دیجیتالی قابل دانلود مثل آموزش های آنلاین در سایت تان به فروش برسانید، وظیفه شما فروختن تغییر وضعیت و رساندن مشتری به خواسته نهایی اش است.
مهم نیست محصولتان چقدر حرفه ای یا دارای چه بسته بندی فوق العاده یا چند ساعت فیلم آموزشی یا چه تعداد صفحه ایبوک باشد، باید در مخاطب هدفتان ایجاد تغییر وضعیت کند.
محصول شما تنها پل ارتباطی است بین وضعیت فعلی خریدار و وضعیت مطلوبی که میخواهد به آن برسد.
باید ببینید مشکل فعلی او چیست و سپس راه حل آن را در قالب یک محصول یا سرویس با کیفیت عرضه کنید. چیزی که نیاز مشتری را بر طرف کرده و او را به وضعیت مطلوبی که به دنبال آن است برساند.
خودتان را جای مشتری قرار داده و از دید او به محصولات و خدمات تان نگاه کنید، ببینید اصلا چرا او باید برای محصول شما هزینه کرده و آن را از شما خریداری کند؟
باید ببینید مشتری برای چه چیزهایی حاضر است هزینه کند و در بازاری که رقبای دیگری غیر از شما هم در حال فروش هستند چرا او باید به جای خرید از آن ها محصول یا سرویس شما را انتخاب کند؟
۵ چیزی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند چیست؟
برای اینکه بتوانید پاسخ این سوال را بدهید باید بدانید افراد برای چه چیزهایی پول پرداخت میکنند و معمولا خواسته نهایی آن ها رسیدن به چیست؟ با شناسایی این عوامل میتوانید از رقبای خود پیشی گرفته و سهم بیشتری از بازار و مشتریان را نصیب خود کنید.
سرعت و سادگی
سرعت و سادگی در رسیدن به نتیجه دلخواه چیزی است که همه ما خواهان آن هستیم. همه دوست داریم سریع و بدون هیچ گونه تلاشی لاغر شویم. همه دوست دارند بدون هیچ تلاشی و در عرض یک ماه میلیونر شوند.
همه به دنبال روش هایی هستند تا بتوانند هر چه سریعتر به خواسته خود برسند و البته دوست دارند از ساده ترین راه این مسیر ممکن شود.
اگر بتوانید سرعت و سادگی را در محصولات خود عرضه کنید مطمئن باشید که میتوانید مشتری جذب کنید، البته ما نمیگوییم به مشتریان خود دروغ بفروشید بلکه هدف این است که خواسته و هدف مشتری را به سریعترین و ساده ترین روش ممکن سازید.
به عنوان مثال پشتیبانی از مشتریان باید سریع باشد، هیچ کس دوست ندارد برای دریافت پاسخ سوالش یک هفته صبر کند.
باید راه حل یا محصولی را که ارائه میکنید در سریعترین زمان ممکن به دست مشتری برسانید، اگر به سایت دیجی کالا نگاه کنید یکی از عوامل موفقیتش ارسال سریع محصولات است.
اپلیکیشن های اسنپ و تپ سی، گرفتن تاکسی از هر نقطه شهر رو به سادگی ممکن ساخته اند و شما میتونید در هر جایی که باشید به سرعت و به راحتی تاکسی گرفته و به مقصد خود بروید.
سایت زودفود سفارش غذا رو به صورت آنلاین ارائه میده و به این ترتیب شما میتونید به راحتی به منوی بیش از صدها رستوران دسترسی داشته و به سرعت غذای مورد نظرتان را سفارش دهید.
سعی کنید محصولات و خدماتی که ارائه میکنید را به ساده ترین و سریعترین روش ممکن به دست مشتری برسانید، مشتری برای استفاده از خدمات تان نباید دردسر داشته باشد، اگر بتوانید آن چه را خواهان آن است به سادگی به او بدهید و او برای استفاده از خدمات تان نیاز به طی کردن مراحل سختی نداشته باشد مطمئن باشید که میتوانید به فروش خوبی برسید.
فراموش نکنید اصل موفقیت در هر چیزی سادگی در انجام آن است. این سادگی نه در محصول و سرویسی که ارائه میدهید بلکه باید در تمام مراحل کسب و کارتان باشد.
ساده سازی روند سفارش و خرید محصولات و خدمات برای مشتریان و همچنین سرعت بخشیدن به ارسال و پشتیبانی از مشتریان میتواند در فروش بیشترتان بسیار موثر باشد.
اتوماتیک سازی و راه اندازی
از دیگر چیزهایی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند خرید سیستم هایی هست که به آنها کمک کند خیلی از کارهای تکراری و روزمره خود را به صورت اتوماتیک انجام بدن.
اگر شما بتوانید محصول یا سرویسی ارائه کنید که بتواند این امکان را به افراد بدهد میتوانید فروش خوبی داشته باشید، حتی میتوانید این امکان را به عنوان یکی از ویژگی های محصول یا سرویس تان به صورت رایگان به مشتری ارائه دهید.
به عنوان مثال خیلی از شرکت های هاستینگ بعد از خرید فضای میزبانی، برای تان مدیریت محتوای وردپرس را به صورت رایگان نصب میکنند.
یا سایت هایی که فروش افزونه و قالب های وردپرس را انجام میدهند، اگر مشتریِ سایت شان باشید، نصب قالب را برای تان به صورت رایگان انجام میدهند.
اما غیر از اینکه میتوانید این امکان را به صورت رایگان به مشتری خود ارائه دهید، میتوانید از این روش برای ساخت و تولید محصولات و خدمات نیز بهره ببرید، مثلا سیستم یا محصولی تولید کنید که کارهای تکراری و پیچیده را برای افراد انجام دهد.
به عنوان مثال، میتوانید یک سایت را به صورت کامل راه اندازی کنید و آن را به عنوان یک پکیج کامل به فروش برسانید، یعنی همه کارهای لازم برای ایجاد یک سایت را انجام دهید، سپس با توجه به موضوع مورد نظر مشتری، حداقل ۵ یا حتی تعداد بیشتری مقاله هم برای آن سایت تولید کرده و سپس با توجه به نوع سایت و تعداد مقالاتی که تولید کرده اید، آن را در پکیج های مختلف به فروش برسانید.
در واقع به این ترتیب شما یک سیستم را به صورت کامل راه اندازی کرده اید و مشتری فقط باید بعد از خریداری آن، اقدام به تولید محتوای بیشتر کرده و به فکر جذب بازدید کننده برای سایت باشد.
یا مثلا میتوانید سرویسِ ایجاد پروفایل شبکه های اجتماعی با تعداد مشخصی فالور را برای مشتریان خود ایجاد کنید یا مدیریت پروفایل شبکه های اجتماعی آن ها را به عهده بگیرید.
با این روش شما کارهای سخت و پیچیده و تکراری ای که شاید خیلی ها فرصت و زمان انجام آن را ندارند، به عنوان یک محصول یا سرویس یا پکیج در اختیار مشتری خود قرار می دهید.
یک مثال دیگر میتوان به سایت tripbama اشاره کرد، شعار اصلی این سایت این است که “بستن چمدان از شما، برنامه ریزی سفر از ما”.
این سایت کار برنامه ریزی برای سفر اعم از انتخاب جاهای دیدنی، پیدا کردن محل اقامت، مسیرهایی که باید طی کنید و جاهایی که برای غذا خوردن باید بروید را برای شما برنامه ریزی کرده و مهم نیست مقصد شما کجاست و چند شب قرار است اقامت داشته باشید، به راحتی متیوانید با این سایت برنامه سفر خود را در دست داشته و بدون دغدغه از سفر خود لذت ببرید.
فراموش نکنید که مردم همه چیز را حاضر و آماده میخواهند، اگر شما بتوانید نیاز آن ها را به صورت یک پکیج یا سیستم یا محصول و به صورت حاضر و آماده تحویل شان دهید، میتوانید فروش خوبی داشته باشید.
کسب تجربه
تجربه مکان ها و چیزهای جدید، جاهای لوکس یا هیجان انگیز، یادگیری مهارت های جدید یا هر چیزی که بتواند تجربه خوشایندی برای افراد ایجاد کند، سومین چیزی است که آن ها برایش پول پرداخت میکنند.
تورهای گردشگریِ هیجان انگیز و به خصوص این روزها تورهای رفتینگ که شاید تبلیغ آن ها را دیده باشید، از خدماتی است که تجربه ای رو به افراد عرضه میکند، تجربه ای هیجان انگیز.
آموزش مهارتهایی چون پرواز با پاراگلایدر یا هواپیمای کوچک دو نفره، یا تجربه تماشای دریایی از ابر بر فراز جنگل ها و خوردن ماهی کبابی و چای زغالی و مواردی از این دست چیزهایی است که هر کسی ممکن است علاقه به تجربه آن داشته باشد و حاضر باشد برای آن هزینه کند.
باید در محصول و خدمات خود به مشتریان تان تجربه ارائه دهید، تجربه مکان های جدیدِ تفریحی و اقامتی، تجربه کارهای هیجان انگیز، تجربه یادگیری مهارت ها و چیزهای جدید.
شاید ارائه تجربه، در سرویس ها و محصولات آنلاین کمی سخت به نظر بیاید، اما میتوانید به راحتی این کار را با استفاده از قدرت اینترنت هم انجام دهید، به عنوان مثال سایت دهگردی تجربه اقامت در خانه های روستایی استان گلستان را ارائه میکند و شما میتوانید با استفاده از این سایت از بین چندین خانه روستایی هر کدام را که دوست دارید برای چند شب اقامت انتخاب کنید.
با استفاده از اینترنت و بازاریابی آنلاین میتوانید ارائه تجربیات و خدمات و محصولات خاص خود را به قشر وسیعی از جامعه معرفی کرده و فروش خود را افزایش دهید، فقط فراموش نکنید که افراد به دنبال کسب تجربه چیزهای جدید هستند، پس اگر بتوانید این تجربه را به آن ها ارائه دهید میتوانید در کسب و کار خود موفق عمل کرده و حداقل از رقبای تان پیشی بگیرید.
مزیت رقابتی و احساس خاص بودن
چهارمین چیزی که مردم برای آن پول پرداخت میکنند احساس خاص بودن و داشتن مزیت رقابتی نسبت به دیگران است، شما چطور میتوانید این احساس خاص بودن را به مشتریان خود ارائه دهید؟
چه ویژگی یا امکاناتی از محصولات تان این حس را به مشتری میدهد؟
برخی از رستوران ها یا کافی شاپ ها با نصب عکس هایی از فلان هنر پیشه یا بازیگرِ معروف که پاتوقش رستوران آنهاست این حس را به مشتری القا میکنند که دارد در جای خاصی غذا میخورد، جایی که پاتوق هنرمندان است.
سایت فیدیلیو با ارائه کارت مخصوص اعضای کلاب فیدیلیو این حس خاص بودن و داشتن مزیت رقابتی را به مشتریان خود ارائه میکند که میتوانند با داشتن این کارت از بهترین و لوکس ترین رستوران های شهر تخفیف های خوبی بگیرند. به جای اینکه جلوی دوستان یا آشنایان خود مجبور باشند پرینت کد تخفیف شان را ارائه دهند میتوانند خیلی با کلاس و شیک کارت عضویت خود در کلاب را ارائه داده و نه تنها از تخفیف برخوردار شوند بلکه یک سری خدمات خاص را نیز از آن رستوران دریافت کنند.
ببینید چطور این سایت حس خاص بودن را به مشتریان خود ارائه میدهد و به این ترتیب یک مزیت رقابتی ایجاد میکند.
یا فروشگاه های جین وِست نیز این کار را با ارائه کارت های ویژه مشتریان و شارژ کردن کارت آن ها با مبلغی به عنوان هدیه انجام میدهند. این فروشگاه با این کار نه تنها حس خاص بودن را به مشتری خود ارائه میدهد بلکه آن ها را تشویق به خرید بیشتر میکند تا از تخفیف های مخصوص مشتریان برخوردار شوند. حتی شارژ کارت شما به گونه ای است که میتوانید از سایت آن ها و به صورت آنلاین خرید کنید.
خیلی از سایت ها که محصولات و خدماتی را ارائه میکنند نیز با ارائه تخفیف به مشتریان دائمی خود این حس خاص بودن را ارائه میکنند. مثلا اگر یک بار از آن ها خرید کنید میتوانید در خرید های بعدی تان از ۲۰ درصد تخفیف برخوردار شوید.
باید همواره به این سوال پاسخ دهید که با وجود رقبای فراوان چرا باید مشتری از شما خرید کند؟ اگر بتوانید این حس خاص بودن را به عنوان یک مزیت رقابتی در محصولات و خدمات تان به مشتریان ارائه دهید متیوانید فروش خوبی را تجربه کنید.
دسترسی به موارد اختصاصی
پنجمین موردی که مردم برای آن حاضرند پول پرداخت کنند، دسترسی به موارد اختصاصی است، مثل دسترسی به قسمت اعضای ویژه، یا دسترسی به مشاوره اختصاصی یا پشتیبانی دائمی.
این گزینه ها را میتوانید تنها برای اعضای ویژه قابل دسترس کنید، یا به صورت پولی ارائه کنید و یا اینکه به صورت رایگان به مشتریان اصلی خود ارائه دهید.
به عنوان مثال میتوانید محصولی را برای فروش در سایت قرار دهید و سپس امکان مشاوره یا پشتیبانی دائمی را به رایگان به عنوان یکی از ویژگی های آن محصول به خریداران ارائه دهید.
حتی برخی از سایت ها قسمتی از محتوای خود را تنها برای اعضای ویژه قابل دسترس میکنند، به این ترتیب میتوان حس کنجکاوی مشتری را نیز تحریک کرد تا برای دسترسی به محتوای قسمت اعضای ویژه اقدام کند.
بسیاری از فروم ها از این روش استفاده میکنند و برخی از تالارهای گفتگو را که محتوای خاصی دارد برای دسترسی اعضای ویژه آزاد میگذارند که برای استفاده از محتوای آن تالارها باید مبلغی را پرداخت کنید. یکی از این فروم ها انجمن گفتگوی میلیاردرهای آینده ایران است.
همچنین خیلی از سایت ها نیز برای دسترسی به لینک های دانلود مستقیم از این روش استفاده میکنند.
اگر بتوانید محتوای خوب و با کیفیتی در سایت خود ارائه کنید، میتوانید دسترسی به قسمت هایی از محتوای تان را تنها برای اعضای VIP یا ویژه خود باز بگذارید و به این ترتیب فروش خود را افزایش دهید، البته این مستلزم آن است که حتما محتوایی که در سایت تان ارائه میکنید، با کیفیت و اختصاصی باشد.
یکی از سایت هایی که از این روش استفاده میکند سایت پروژه سوخت جت است. این سایت ها از روش عضویت ویژه کسب درآمد میکنند. اگر شما هم میتوانید محصولات یا خدمات یا محتوای خاصی ارائه کنید، میتوانید قسمتی از آن را به صورت رایگان به بازار عرضه کرده و برای دسترسی های بیشتر به امکانات خاص سایت تان، از روش عضویت ویژه استفاده کنید.
در پایان…
در این مقاله علاوه بر اینکه ۵ عامل مهمی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند را معرفی کردیم، با ۵ روش مهم برای کسب درآمد و همچنین افزایش فروش کسب و کار و سایت تان نیز آشنا شدید که میتوانید از این روش ها برای فروش بیشتر محصولات و خدمات خود بهره ببرید.
هدف شما در کسب و کار و ارائه خدمات و محصولات باید شناسایی نیازهای بازار هدف و ارائه راه حل برای آن ها باشد، زمانی که بتوانید نیازهای بازار را بشناسید میتوانید به راحتی محصولات و خدمات خود را به فروش برسانید.
با استفاده از این ۵ عاملی که در این مقاله معرفی شد میتوانید جنبه های مختلفی از نیازهای بازار را بشناسید و خدمات خود را با توجه به این ۵ عامل ارائه دهید و یا اینکه برای فروش بیشتر از این ۵ مورد برای ترغیب مشتریان به خرید استفاده کنید.
همچنین میتوانید این ۵ مورد را به عنوان یکی از ویژگی های محصولات خود ارائه دهید و یا اینکه از آن ها به عنوان هدیه یا سرویس رایگان به مشتریان استفاده کنید.
دلایل شکست کارآفرینان در کسب درآمد
موفقیت یا شکست در هر کسب و کاری وجود دارد هیچ موفقیتی در کسب درآمد بی دلیل نیست همچنان که شکست در کسب و کار هم دلایلی دارد . برخی به خاطر احتمال شکست در کسب و کار از راه اندازی آن ترس دارند در حالی با غلبه بر ترس خود و افزایش آگاهی به راحتی می توانند کسب درآمد عالی و پول ساز داشته باشند. برای آگاهی بخشی بیشتر و ورود در کسب درآمد در اینجا قصد دارم تا ضمن معرفی دلایل شکست کارآفرینان در کسب و کار، راههای پیشگیری از این شکست ها را هم بگویم:
هر کارآفرینی که خطر شروع یک کسب و کار را به جان میخرد، در پس ذهناش به سود فکر میکند. داشتن یک کسب و کار میتواند بسیار سودمند و در عین حال، بسیار پرخطر باشد. عوامل مشخصی وجود دارند که میتوانند باعث شکست یک کسب و کار شوند، ولی عدم تحقیق مناسب و کافی در مورد سوددهی بازار پیش از چنین سرمایهگذاری پرخطری یکی از دلایل اصلی شکست در کسب و کار است.
شور و اشتیاق، کلید موفقیت در کسب و کار است ولی نمیتواند سوددهی را تضمین کند. اگر در مورد چیزی شور و اشتیاق داشته باشید ولی نتوانید از آن پول بسازید، و با این حال، خطر سرمایهگذاری را نیز در آن بپذیرید، آنگاه بیشتر شبیه یک خَیِر و کارآفرین اجتماعی هستید که بدون چشمداشت یا با حداقل سود میخواهد به دیگران خدمت کند.
پیش از قبول خطر و سرمایهگذاری در هر کسب و کاری، تحقیق جامع و مشورت با متخصصان، بسیار شایسته و مفید است. هیچکس نمیخواهد کسب و کاری شکستخورده داشته باشد. افتخار هر کارآفرینی این است که شاهد رشد و سود پایدار کسب و کارش باشد.
برخی کارآفرینان کسب و کاری راه میاندازند ولی به دلیل برخی عوامل خاص، کسب و کارشان پس از مدت کوتاهی دچار شکست میشود. در ادامه به بحث در مورد برخی علل اساسی شکست کسب و کارها خواهم پرداخت.
۱. عدم نظرخواهی و مشورت از افراد حرفهای
مهم نیست پیش خودتان فکر میکنید چهقدر خبره و مطلع هستید، وقتی میخواهید خط جدیدی را از کسب و کار راهاندازی کنید، بهتر است به دنبال نظرخواهی و مشورت با افراد حرفهای باشید. این کار کمک میکند بتوانید تشخیص دهید آیا این کسب و کار آنچنان که فکر میکردید سودده هست یا خیر. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راهاندازی یک کسب و کار میکنند که پیشتر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بودهاند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و غیره باشد.
داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفهایها این است که، شما با آدمهایی ملاقات و گفتوگو میکنید که پیشتر، کسب و کار مشابهی شما را راه انداختهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، و راههای جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفتهاند.
برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برنسون دارای مربیانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟
یکی از بهترین توصیههایی که میتوانم به هر آدمی در کسب و کار ارائه دهم این است که هرگز از یاد گرفتن دست نکشد؛ نه تنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خرید و فروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و همچنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.
۲. عدم توجه مناسب به مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که برایتان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی برایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است.
۳. تقلید از دیگران
آن چه برای آقای الف نتیجهبخش است، شاید برای آقای ب کارساز نباشد. بسیاری از آدمها به این دلیل وارد یک کسب و کار میشوند یا یک کسب و کار خاصی را انتخاب میکنند که شاهد موفقیت دیگران در این کسب و کار بودهاند و فکر میکنند اگر آنها نیز به این کار اقدام کنند، موفق خواهند شد. بهتر است این ایدهی خام را از طریق مشاورههای مناسب قوام بیاورید، و نقاط افتراق و تمایز خود را نسبت به دیگران بازشناسید. تقلید بدون مشورت به بنبست میرسد. هرگز تقلید نکنید، نوآوری کنید.
۴. فقدان تجربه
فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بیتجربه باشید یا مدیریتتان خام و مبتدیانه باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه میشود از خدمات آدمّهای باتجربه در آن زمینه بهرهمند شوید. آنها میتوانند شریک یا کارمندتان باشند. حتما از بازاریابهای باتجربه و کارمندان آموزشدیده در زمینهی خدمات مشتریان استفاده کنید.
۵. عدم حساب و کتاب
باید حساب و کتاب هر ریالی را داشته باشید که در کسب و کارتان بهدست میآورید. اغلب اوقات، بسیاری از کارآفرینان حساب و کتاب فروشهای روزانهشان را ندارند. وقتی یک روز فروش میکنند، با این فکر که فردا هم میتوانند به هم میزان فروش کنند، سودشان را خرج نیازهای شخصیشان میکنند. اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق شوید، باید حساب و کتاب هر ریال را از درآمدتان داشته باشد. حتما برای خرجهایتان برنامهریزی دقیق داشته باشید، زیرا اگر میخواهید کسب و کارتان رشد کند، باید ۶۰ درصد از سودتان به کسب و کار برگردد؛ به علاوه، یکدهم از آن را نیز به عنوان مالیات باید کنار بگذارید.
۶. عدم رشد شخصی
بسیاری از کارآفرینان بر روی خودشان سرمایهگذاری نمیکنند. آنها میخواهند خوب و موفق باشند، ولی مطالعه نمیکنند، تحقیق نمیکنند، و همچنین در سمینارها و کارگاههایی که باعث بالا رفتن سطح اطلاعاتشان میشود، شرکت نمیکنند. پیشرفت شخصی در زمینهی مهارتهای رفتاری و ارتباطی یک ضرورت است. رسیدن به این مهارت دشوار و نیازمند نظم و دقت است. رسیدن به موفقیت بدون اصلاح و بهبود رفتارتان کار بسیار دشواری است. هیچکس در زندگی بدون خودسازی و افزایش دانش خود پیشرفت نکرده است. هرگز دست از یادگیری بر ندارید.
۷. مکان نامناسب
یک کارآفرین تصمیم گرفت در یک منطقهی محلی اقدام به تاسیس کافیشاپ کند. قهوههای آن کافیشاپ بسیار دلپذیر و با قیمت مناسب بودند. رابطهی وی با مشتریان نیز بسیار عالی بود. ولی بعد از یک سال، کافیشاپاش به اندازهی کافی رشد نکرد و به سختی میتوانست آن را اداره کند؛ بنابراین تصمیم به فروش کافیشاپ گرفت. بعد از آن، کارآفرین ۲۹ سالهای که سرمایهی کافی نیز در اختیار داشت، احساس کرد میتواند با تزریق پول به کافیشاپ، این کسب و کار را سودده و شیک و مد روز کند. وی نیز نتوانست این کافیشاپ را به سوددهی برساند. چرا؟ به دلیل موقعیت مکانی این کسب و کار. نتیجه اینکه نمیتوانید در جایی کسب و کارتان را آغاز کنید که نیازی به خدمات شما نداشته باشند. شیک و مد روز کردن کسب و کار باعث نمیشود آدمها نزدتان بیایند و به شما وفادار بمانند. پیش از انتخاب مکان تاسیس کسب و کار باید به خوبی آن منطقه را از لحاظ بازار بررسی کنید.
۸. عدم تمرکز
ممکن است کارآفرینان به راحتی به دلیل مشغلههای جزئی بسیار زیاد از مسیر اصلی خود منحرف شوند. هر بار که تمرکزشان به یک سو جلب میشود، از قدرت تفکرشان کاسته میشود. یک کارآفرین یا تاجر خوب هرگز تمرکزش را از مسائل مهم و اولویتها بر نمیدارند. ولی برخیها گرفتار وسواس و کمالگرایی در مشغلههای جزئی میشوند که به راحتی میتوانند آنها را به افراد دیگر محول کنند. کارآفرین باید یاد بگیرد برخی کارها را به دیگران محول کند. کوتهبینی یک آدم وقتی آشکار میشود که گرفتار وسواسی شده باشد که به جای کیفیت به دنبال کمیت کار باشد. پرمشغله بودن به معنی سازنده و موثر بودن نیست.
۹. انتظارات نادرست
برخی نوبنیادها (استارتآپ) فکر میکنند همین که وارد کار شدند، بدون هیچ تلاش و برنامهای پول از در و دیوار به آنها هجوم میآورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آنچه را که دوست دارند میشوند و فکر میکنند بیشتر از دیگران میدانند. در نتیجه باید گفت، راهاندازی یک کسب و کار موفق، مثل دو صد مترِ سرعت نیست، بلکه مثل ماراتن است. اگر نمیخواهید در فقر و فلاکت بمیرید یا شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام ندادهاید، انتظار پاداش نداشته باشید.
۱۰. به سرعت تسلیم شدن
این مهمترین دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها است. اگر پشتکار نداشته باشید؛ اگر مطالعه و تحقیق نکنید؛ اگر بعد از یک شکست بارها و بارها تلاش نکنید، شاید در کسب و کارتان موفق نشوید. اول باید بدانید رسیدن به نیمههای راه در کسب و کار هرگز به معنی موفقیت نیست. یکی دیگر از مشکلاتی که در همان آغاز، باعث تعطیلی کسب و کار میشود عدم تامین مالی یا کمبود بودجه است. بسیاری از کارآفرینان با راهاندازی کسب و کارشان با بودجهی عملیاتی ناکافی، مرتکب اشتباه مهلکی میشوند. عمر چنین کسب و کارهایی آنچنان طولانی نیست زیرا موسسان آنها به راحتی ناامید و دلسرد میشوند؛ به ویژه اگر مجبور باشند با افراد قوی رقابت کنند.
توصیه میکنم، پیش از شروع هر کسب و کاری، این جمله را ملکهی ذهنتان کنید: «هر کاری میکنم (کار مثبت) که به موفقیت برسم»؛ و همین جمله به تنهایی میتواند آغاز موفقیتتان باشد. این طرز فکر کمکتان میکند به گسترهی وسیعتری برای کسب و کارتان بیندیشید. تلاش کنید و تلاش کنید و باز هم تلاش کنید.
نتیجهگیری
عوامل و دلایل دیگری نیز برای شکست کسب و کار یک کارآفرین وجود دارد، ولی بر اساس سالها تجربهام در کسب و کار، ۱۰ مورد بالا جزء عوامل اصلی شکست در کسب و کار به حساب میآیند. اگر بتوانید بر این مشکلات غلبه کنید، تا موفقیت در کسب و کار مورد نظرتان راه زیادی ندارید.
مطالب مشابه شکست در کسب و کار:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
هر کسی که اقدام به راه اندازی کسب و کار می کند و به دنبال این است که افزایش کسب درآمد داشته باشد باید یک برنامه بلندمدت یا استراتژی بازاریابی داشته باشد. اگرچه عده ای معتقدند داشتن برنامه بلندمدت بازاریابی یک کار اضافه بوده و هزینه و انرژی زیادی را تحمیل می کند و فروش و کسب درآمد را مختل می کند ولی در بررسی بازار روشن می شود که کاملا منطقی است در کسب درآمد استراتژی ترسیم شود. در واقع لازم نیست تا ما امکانات وسیع فراهم کنید همین اندازه که با وسیله و یا پیام رسانی هدف و پیام خود را به مشتری برسانیم موجب افزایش درامد خواهد شد ، لازم نیست برای ایجاد یک استراتژی موثر میلیونها دلار خرج یا یک گروه بزرگ گرد هم جمع کنید.
۱. اهدافتان را تعیین کنید
پیش از آغاز پروژهای، اهدافام را تثبیت میکنم. این اهداف را «شرایط رضایت»مینامم؛ به عنوان مثال، فهرست ثبتشدهای از تمام انتظاراتام که برای رساندن پروژه به سوی موفقیت باید برآورده شوند. دهها سال است که انتظاراتام از یک پروژهی موفق از این قرار است: پول در آوردن، یاد گرفتن چیزهای جدید، و لذت بردن از کاری که انجاماش میدهم.
برای مثال، یک کسب و کار را اداره میکنم که چندین برند را تحت لوای یک برند دارد. هر ماه یک جلسهی عملیاتی با هر برند ترتیب میدهم، که در آن اعضای گروه و خودم میتوانیم میزان دستیابی به شرایط و انتظارات بالا را ارزیابی کنیم. اگر در این ماه قرار است ۱۰۰۰ دلار برای تبلیغات رسانههای اجتماعی در پادکست هزینه کنیم، میخواهم دلایل این تصمیم را بدانم. اگر پاسخ منطقی برایاش نداشته باشند، این بودجه را قطع میکنیم. اگر پاسخشان این باشد که مثلا «صرف ۱۰۰۰ دلار برای تبلیغاتی که بتواند نظر کارآفرینان نیویورکی را جلب کند، کمکمان میکند پیاممان را از حد بالقوهاش فراتر ببریم و مخاطبان بیشتری جذب کنیم، » آن را تایید خواهم کرد.
فرقی نمیکند در حال ایجاد یک طرح بازاریابی ، مذاکره با یک مشتری، یا شروع یک پروژهی جدید باشید؛ پیش از همهی اینها، باید کارها را با تشریح «شرایط رضایت» آغاز کنید و این شرایط باید به تایید همهی افراد برسد. این کار کمک میکند پروژهها در مسیر درست هدایت شوند، و همچنین رسیدن به حد انتظارات را تضمین، و اجرای تدابیر را تسهیل میکند.
چند پرسش کلی که پیش از ایجاد یک استراتژی بازاریابی جدید باید از خود بپرسید، از قرار زیر هستند:
- مخاطب هدف من کیست؟
- میخواهم به چه نتایج خاصی دست یابم؟ برای مثال، ۱۰۰۰ نفر به دنبالکنندگان توییتر شرکت اضافه کنم یا درآمد را تا ۲۰ درصد افزایش دهم.
- استراتژی من برای رسیدن به این نتایج چیست؟
اگر میخواهید دنبالکنندگان رسانه های اجتماعی تان زیاد شوند، ابزارهای مختلفی برای این کار وجود دارند؛ ابزارهایی از قبیل برنامهی توسعهی مخاطبان، وبگاه OneQube یا برنامهی حمایت اجتماعی از برندها، وSmync که برای دست یافتن به مخاطبین هدف کاربرد دارند. در آغاز باید تصمیم بگیرید آیا میخواهید برای رسانه های اجتماعی و تبلیغات هزینه کنید، یا میخواهید خودتان محتوی ایجاد کنید. استراتژی بازاریابی مشخص کمک میکند تمرکزتان را در کار حفظ کنید، مخارجتان را مشخص کنید، و به اهدافتان برسید.
۲. ایجاد و ثبت استراتژی
وقتی فهرستی را از ”شرایط رضایت” به صورت شفاف تهیه کردید، نوبت به مراحلی میرسد که باید برای تحقق اهدافتان آنها را طی کنید. تهیهی یک طرح مشخص و شفاف کمک میکند از سوءتفاهمّها جلوگیری و همهی افراد گروه را در یک مسیر هدایت کنید. این طرح را ثبت و مکتوب کنید و در اختیار همهی افراد قرار دهید؛ به این ترتیب کارمندان از نقشها و انتظاراتی که از آنها میرود، آگاه میشوند. این کار ساده و معمولی به نظر میرسد، ولی در پایان واقعا در صرفهجویی در وقت و پول بسیار تاثیرگذار است.
۳. رفتار شخصی با هر مشتری
اکنون که هدف، و طرح و برنامهی رسیدن با آن را در اختیار دارید، نوبتِ انتخاب روش انجام کار است. آیا میخواهید مشتریان وفاداری بهدست بیاورید و آنها را نگه دارید، و همچنین دنبالکنندگانتان را نیز درگیر برندتان کنید؟ در این صورت باید به این نکته توجه کنید که دیگر بازاریابی شخصیسازیشده و نفر-به-نفر یک گزینهی اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت است.
راههای آسان و مختلفی وجود دارند که میتوانید از طریق آنها کسب و کار تان را کمی شخصیتر کنید. برای مثال، من مشتری وفادار استیکفروشی محلهمان هستم. هر وقت به آنجا میروم، مسئول آنجا من را با نام صدا میزند و پیشخدمت نیز با پیشغذای مورد علاقهام به استقبالام میآید. ولی اگر مالک رستوران نیستید، برای شخصیسازی رفتارتان با مشتری راههای مختلفی وجود دارد. مثلا مالک یک فروشگاه میتواند تخفیفات مخصوصی برای خریداران وفادارش در نظر بگیرد، یا یک شرکت خطوط هوایی میتواند به مسافرانی که پروازشان دچار تاخیر شده است از طریق رسانههای اجتماعی پیشنهادهای سرگرمکننده ارائه دهد. اتخاذ رفتار شخصی با هر مشتری باعث میشود مشتریان احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری با شرکتتان پیدا کند، و در نتیجه آنها در رسانه های اجتماعی و گفتار از شما تبلیغ میکنند.
۴. به خاطر بسپارید: محتوی (همچنان) حرف اول را میزند
این مطلب را در گذشته چندین بار بیان کردم، و همچنان بر آن تاکید دارم: صرفنظر از نوع صنعت یا کسب و کار ، پیشرفت کیفیت محتوی باید تبدیل به یک قانون و قاعده شود، نه اینکه همچنان برخی آن را یک کار عجیبوغریب بپندارند. بعضی وقتها بازاریابی محتوی، نوبنیادها (استارتآپ) را به ترس وا میدارد؛ ممکن است دلایل این ترس به این خاطر باشد که انجام این کار در خودِ شرکت، بسیار وقتگیر خواهد بود؛ و از طرفی نیز درخواست انجام این از خارج از شرکت، ممکن است ماهانه ۲، ۰۰۰ تا ۲۰، ۰۰۰ دلار هزینه داشته باشد. لازم است به طور کامل از تواناییهای اعضای گروهتان آگاه باشید، و بدانید چه وقت به استخدام یک کارشناس نیاز دارید. بر اساس این مطلب، بهتر است گروهی را گرد خود جمع کنید که تجربه و توانایی طراحیهای گرافیکی را داشته باشند. به این ترتیب میتوانید محتوی را در داخل شرکت تولید کنید. اگر به یک مسئول تبلیغات نیاز دارید، حتما آن را استخدام کنید.
در صورت امکان، از استراتژی بازاریابی استفاده کنید که باعث صرفهجویی در وقت شود. اگر منابع کافی ندارید، سعی بیهوده نکنید و همه چیز را ابتدا درست کنید. در یکی از پادکستهایام با نام همهچیز در کسبوکار با جفری هِیزلِت، با معاون جذب مشتری در شرکت کانستنت کانتکت، که یک شرکت بازاریابی برخط (آنلاین) است، در مورد بهترین راههایی بحث و گفتوگو کردیم که از طریق آنها، کسبوکارهای کوچک میتوانند محتوای با کیفیت تولید کنند. وقتی این کار به درستی انجام شود، میتواند حاوی پژوهشهای منحصربهفردی، بسیار کاربردی و موثر، و برای مخاطبانتان باارزش باشد. ولی به طور کلی، بازاریابی محتوای باکیفیت، یک کار وقتگیر است. هر چند، برخی استراتژیها وجود دارند که میتوانند سرعت این فرآیند را افزایش دهند و در زمان صرفهجویی کنند؛ استراتژیهایی از قبیل محول کردن مسئولیت نگارش یا پژوهش به اعضای شایستهی گروه، قرار دادن ستونهایی که همیشه مجموعهای از اطلاعات تخصصی را از منابع دیگر به اشتراک بگذارند، و ایجاد محتوای جدید که محتوی کنونی را تایید یا اصلاح کند. برای مثال، من هر هفته قطعههای ویدئویی در پادکستام قرار میدهم. از آنجا که مصاحبهها را از قبل ضبط کردهام، این قطعههای ویدئویی نیازی به مطلب طولانی یا پژوهشهای اضافی ندارند.
این نمونهای عالی از یک کار هوشمندانه است که دشواری خاصی نیز در بر ندارد؛ تدبیری که باید همراه همهی تلاشهایتان در خصوص بازاریابی به کار ببندید.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد:
بازاریابی اینترنتی : بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی: ویژگی سایت کسب درآمد
آموزش بازاریابی و کسب و کار اینترنتی، شروع درآمد از کجا؟
ارتباط هزینه تبلیغات و کسب درآمد از اینترنت
دابسمش فرصتی برای کسب درآمد و بازاریابی
ویژگی مدیران خلاق در کسب درآمد
هر کسب و کار و راه اندازی هر کسب درآمد اگر به صورت تیمی باشد حتما باید دارای یک مدیر و یا رهبر باشد . مدیر در واقع با هدایت نیروها به سوی هدف مشترک، کسب و کار ایده آل و پرسود می تواند ایجاد کند. لذا هر کس نمی تواند مدیر خلاق، رهبر ایده آل و سرپرستی موفق در کسب درآمد و یا راه اندازی یک کسب و کار مناسب باشد. به نظر اکثر کارشناسان یک مدیر خلاق، مثبت و کارآفرین باید ویزگی های خاص و ویژه باشد . اگرچه هر کس با توجه به نوع نگاهش به کسب و کار خصوصیاتی را نام می برد ولی طبق تحقیقات انجام شده، مدیران خوب چنین ویژگیهایی دارند: مثبت، باهوش، الهامبخش، مهربان و مواردی از این دست. در ادامه قصد داریم به بررسی ۴ ویژگی مثبتی که داشتن آنها برای همه مدیران خوب و خلاق ضروری است، بپردازیم.
۱. مشوق، مثبت و باهوش
بهترین مدیران همواره در پی به وجود آوردن محیطی امن برای کارمندان هستند؛ محیطی که افراد بتوانند به راحتی در آن ایدههای خود را به اشتراک گذاشته و آنها را عملی کنند. برایان گریزر، تهیهکننده و برنده جایزه اسکار، به جای رد کردن ایدههایی که از آنها اطمینان ندارد، دربارهشان سوال میکند.
«سوال کردن به افراد امکان میدهد قصهای متفاوت از آن چیزی که انتظارش را دارید تعریف کنند. بهترین ویژگی سوال پرسیدن از نظر من این است که در این صورت، مردم مجبور میشوند کاملا سریع و لحظهای تصمیم بگیرند.»
با اهمیت دادن به نظرات دیگران و گوش دادن به آنها، وی موفق شده تیمی فوقالعاده را گرد هم آورد که نتیجه آن ۵۲ نامزدی اسکار و ۹۴ نامزدی امی است. رد کردن سریع ایدههای نامناسب و گذر کردن از آنها بسیار وسوسه کننده است؛ اما مقاومت در برابر این احساس، باعث ایجاد تیمی بهتر، افزایش اعتماد و ارتباطات قویتر خواهد شد.
۲. الهامبخش، با دیدگاه و قاطع
مدیران خلاق و بزرگ مسیر و ماموریتی الهامبخش برای تیم خود تعیین کرده و با اهداف چالش برانگیز، از آن پشتیبانی میکنند. همانطور که احتمالا میدانید، تلاش برای یافتن معانی عمیقتر در کار کاملا طبیعی است. یک تحقیق نشان داده است که ۳۴ درصد کارکنان، با هدف شرکتی که در آن کار میکنند ارتباط برقرار نمیکنند. با این حال، حس هدفمند بودن مهمترین در فاکتور در احساس تعلق افراد به کمپانی شما است.
با ایجاد مسیری الهامبخش، یک رهبر میتواند منبع انرژی مثبت بیپایانی برای کارکنان ایجاد کند. به این نکته توجه کنید که یک ماموریت واقعی، هدف از انجام کاری را مشخص میکند نه روش آن را.
۳. مهربان و عادل
بهرین مدیران، با اعضای تیم خود عادلانه و با احترام رفتار میکنند و برای آن نه تنها به عنوان یک کارمند، بلکه به عنوان یک انسان ارزش قائلاند. افرادی که وظایف خلاقانه بر عهده دارند، زمان زیادی برای خوب فکر کردن نیاز خواهند داشت. طبق نظرسنجیها، اکثر ایدههای ناب در موقعیتهایی همانند دوش گرفتن، هنگام قدم زدن، در باشگاه یا هنگام خوابیدن به ذهن خطور میکنند.
بهترین رهبرها به اعضای تیم خود اجازه میدهند برای فکر کردن درباره مسائل مختلف، از میز خود فاصله گرفته و روش کاری خود را خودشان تعیین کنند. چنین مدیرانی میدانند نکته اصلی، محل کار و چگونگی انجام کار نیست؛ بلکه انجام گرفتن آن با بالاترین کیفیت است.
۴. آرام و حمایت کننده
در نهایت، مدیران نمونه انتقادات لازم برای بهبود کار را در اختیار کارکنان قرار میدهند. این موضوع یکی از وظایف تمامی رهبرها است، اما برخی از آنها از عهده آن بر نمیآیند. طبق آمار منتشر شده، تنها ۲۱ درصد کارمندان از پیشنهادات دریافتی خود کاملا راضی بودهاند.
در یک تیم خلاق، فرآیند بحث و گفتگو به این علت اهمیت دارد که نمیتوان برای هر چیزی یک جواب «درست»یا «غلط» تعیین کرد و اعضا باید با استفاده از نظرات، تواناییهای خود را توسعه دهند.
سرویس Braintrust که محصول پیکسار است، یک نمونه کاربردی در این زمینه محسوب میشود. این ابزار مدیریت به سرعت راه خود را به بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان باز کرده است. اما چه چیزی آن را از دیگر رقبا متمایز میسازد؟
این سرویس بر اساس تجربیات مدیرانی ساخته شده که خود بارها و بارها این فرایند را از سر گذراندهاند. نکته دوم این است که اعضای این پلتفرم، قدرت پیشنهاد راه حل را ندارند. چنین روشی به این دلیل موثر است که تعادلی میان بیان نظرات صادقانه و سازنده، و احترام به کارمندان برقرار میشود؛ به طوریکه بتوانند نظرات را دریافت کرده، بدون اینکه نیاز به دفاع کردن از خود داشته باشند.
ایجاد محیطی آرام، امن و حامی برای رد و بدل کردن نظرات سازنده، باعث میشود اعضا بیشتر ریسک کرده، پیشنهادات را راحتتر پذیرفته و هر روز به تواناییهای خود بیافزایند.
ترکیب این ویژگیها با یکدیگر، شما را به رهبری ایدهآل برای یک تیم خلاق تبدیل میکند. نظر شما چیست؟
مطلب مشابه مدیریت در کسب درآمد:
مدیریت یا سرپرستی در کسب درآمد
گاهی ما معنی واژه ها را با هم اشتباه می گیریم و تصور می کنیم که مثلا کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار یکی است در حالی که در عمل این دو تفاوت اساسی با هم دارند و یا دیدگاه دیگر مدیریت صرف کسب و کار و یا روش سرپرستی کسب و کار هم اینگونه است . هر دو در موضوع کسب و کار است و اگرچه به نظر می رسد که این دو واژه مفهوم مشابه دارند ولی در کارکرد و عمل با هم تفاوت دارند . درک تفاوت این دو در کسب درآمد موجب افزایش آگاهی بخشی ما در برخورد با مسائل کسب و کار و نیز اتخاذ تصمیمات مهم در توسعه کسب درآمد می شود و در واقع نگاه هدایتگری و دیدگاه ما در باب تئوری ذهبری در کسب و کار را متمایز می کند.
به نظر شما«مدیر» یک مجموعه با «رهبر» آن چه وجه تمایزهایی دارد؟ آیا موافق تمایز این دو هستید و یا شما نیز میپندارید که یکساناند؟ از آن جا که در زبان محاوره و به صورت رایج به سرپرست یک کسب و کار، اصطلاح «مدیر» اطلاق میشود، این موضوع سبب شده تا دوگانگی عملی موجود میان مدیر و رهبر مجموعه کمرنگتر شود و نتوان این دو را به خوبی از یکدیگر تفکیک کرد. از این رو به بررسی مهمترین تفاوتهای این دو نقش اساسی در کسب و کارهای امروزی خواهیم پرداخت.
+ پارادوکس
ماهیت رهبری در مقابل مدیریت اگر چه برای خیلی ها قابل تشخیص است، موضوعی بس پیچیده نیز هست چرا که بسیاری از افراد هر دو این ها هستند. مدیر غالبا فردی است که وظیفه کنترل سیستم، منابع و استانداردها را بر عهده دارد. اطمینان از کارکرد درست و دقیق هر کدام از افراد مجموعه، هدایت تیم و سرپرستی آنها از دیگر رویکردهای یک مدیر است.
اما تئوری رهبری منطق دیگری دارد. روش مدیریتی مستبدانه و به اصطلاح «مدیریت صرف»، روشی نیست که بتواند قلب و ذهن اعضا تیم کاری را به سوی خود جلب کرده و صمیمت ایجاد کند و این رویکرد پیش از آن که در دراز مدت اثرات سازندگی داشته باشد، موجب تخریب میشود. از این رو تئوری «رهبری» برای هدایت با انگیزه تیم و دستیابی به پیشرفتهای جدید، کاربردیتر به نظر میرسد.
+ مدیریت صرف
به طور معمول تمرکز مدیریت بیشتر روی کار ها و فعالیت هایی است که نیازمند بررسی و انجام شدن هستند و این نیازمندی با استفاده از منابع موجود از جمله نیروی انسانی، زمان، بودجه و امکانات رفع میشوند. مدیر به طور کلی در عملیات زیر خلاصه خواهد شد:
- برنامهریزی؛ برنامهریزی منابع و کارها برای دستیابی به اهداف
- بودجهبندی؛ مدیریت بودجه کسب و کار و تقسیم بندی آن برای پروژههای مختلف
- سازماندهی؛ پشتیبانی دقیق از عملکردها و منابع
- کنترل؛ کنترل استاندارد های لازم برای دست یابی به اهداف
- همکاری؛ همکاری و کار گروهی با افراد تیم در راستای تحقق اهداف
- استفاده از منابع؛ اطمینان از استفاده درست منابع برای اهداف درست
- مدیریت زمان؛ اطمینان از انجام کار ها در جهارچوب زمانی مقرر شده
- تصمیم گیری؛ توانایی اتخاذ تصمیم های درست در زمان درست
- حل مسئله؛ توانایی به حداقل رساندن مشکلات و حل اصولی آن ها
+ رهبری مجموعه
تئوری رهبری همان طور که پیش تر نیز گفته شد، در ارتباط با دست یابی به اهداف بکر و منحصر به فرد موازی با حفظ انگیزه و شادابی تیم خواهد بود به گونه ای که تمرکز هر کدام از اعضا بر دست یابی به حداکثر قابلیت های خود معطوف می شود. حمایت، پشتیبانی و تقویت روحی تیم از پایه های اساسی این تئوری هستند. رهبر مجموعه نیز به طور کلی در عملیات زیر خلاصه می شود:
- روشن بینی؛ توانایی تمرکز بر اهداف بلند مدت و آینده نگری
- انگیزه بخشی؛ لزوم انگیزه بخشی به کارکنان برای شکستن نرم کاری و دست یابی به موفقیت های بزرگ تر
- تشویق؛ تشویق اعضا لایق و توانا، نه تنها برای سایر افراد نیز آموزنده است، بلکه به نوعی انگیزه را نیز تقویت می کند
- اطمینان بخشی؛ استفاده از مهارت های رهبری در راستای حفظ اعضا در مسیر صحیح دست یابی به اهداف
- کار گروهی؛ ارزش نهادن به تلاش و کار تیمی
- ساخت روابط؛ روابط میان اعضا و رهبر مجموعه از ابتدا به درستی بنا می شود و صمیمت سازنده و تعادلی از ارکان اصلی این رابطه است
- گوش سپردن؛ قابلیت گوش سپردن به نیاز ها و دغدغه های هر کدام از اعضا و درک دقیق اطلاعات دریافتی
- مشاوره؛ مشورت با اعضا تیم و جمع آوری ایده های برتر
- سرپرستی؛ تشویق و فراهم آوردن فرصت برای هر کدام از اعضا در راستای رشد و پیشرفت استعداد هایشان
- آموزش؛ یاد دهی بهترین رویکرد ها و روش های دست یابی به اهداف مجموعه
اگر تنها «مدیر» باشید، فرصت های بالقوه زیادی برای پیشرفت و ارتقا سطح کسب و کارتان را از دست می دهید. اما قطعا برای آن که رهبری خوب برای مجموعه کاریتان نیز باشید، لازم است پیش از آن، مهارت های مدیریتی و قابلیت های مهم یک مدیر را بیاموزید و سپس به تقویت نگرش خود طبق مواردی که اشاره شد بپردازید. در حقیقت باید گفت که نیاز به مخلوطی از هر دو این ها خواهید داشت. باید قادر به استفاده از ویژگی های مثبت و مفید هر دو دسته باشید. مدیر صرف بودن هیچ گاه به کارتان نخواهد آمد.
قوانین شراکت در کسب درآمد
یکی از شیوه های رشد کسب و کار و ترقی مشاغلی که با هدف کسب درآمد ایجاد می شود شراکت و همراهی و همدلی گروهی در مسیری مشترک است . انجام شراکت و سهیم شدن در کسب درآمد قواعد و قوانین خاص خود را دارد که افراد باید آنها را رعایت کنند.قبل از هر چیزی و شروع کسب درآمدی، افراد باید یاد بگیرند در ابتدای هر امر، برای شروع هر کسب و کاری باید با یک وکیل مشورت کنند و هر کدام از شرکا با وکلای خود حضور پیدا کنند و منافع و سهمی که هر شخص در بیزینس دارد مشخص شود. این مهم ترین عاملی است که اگر مشخص شود افراد نیز به همان اندازه طلب منفعت می کنند. در زبان فارسی ما ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر را به کار می بریم که مصداق جالبی از این موضوع است...
این روزها کمتر پیش می آید که برای شروع کسب و کاری نیاز به تخصص نداشته باشیم. به هر حال ما در حال ورود به دنیایی هستیم که یک فرد به تنهایی و بدون داشتن ارتباطات مناسب نمی تواند کسب و کار موفقی داشته باشد، حتی اگر یک نابغه باشد.
بنابراین لازمه ماندن و شروع یک کسب و کار، تجربه شراکت است. با این حال بارها دیده یا شنیده اید که بسیاری افراد در شراکت با شکست روبه رو می شوند؛ اما اینکه ریشه های این شکست کجاست و چگونه می توان یک شراکت موفق داشت، موضوعی است که در گفت وگو با حامد مصدقی، کارشناس ارشد MBA و فعال در حوزه مارکتینگ و علیرضا الوندی، کارشناس ارشد MBA به آن پرداخته شدهاست.
عوامل شکست در شراکت
حامد مصدقی دلیل مشکلات افراد در شراکت های کاری را تحت تأثیر چند عامل می داند و می گوید: در ابتدای هر شراکت، بهترین کار این است که شرکا با وکلای خود مشورت کنند و در همان ابتدای امر به لحاظ قانونی چارچوبی را برای شراکت تعیین کنند. بنابراین نخستین عاملی که سبب شکست شراکت کاری می شود، فقدان قرارداد مناسب برای سرمایه گذاری مشترک است.
دومین عامل مهم در شراکت های کاری، سازش پذیری در اهداف مالی و موفقیت هاست. در واقع اهداف طرفین باید مشترک باشد. اگر صرفاً هدف از شراکت کسب سود است، برای هر دو شریک، کسب سود هدف باشد و از قبل برای آن برنامه ریزی شده باشد. اگر هدف کسب شهرت، برند یا موارد دیگر است، به همین ترتیب باید به صورت مشترک باشد. در صورتی که اهداف شرکا در شراکت مشترک نباشد، به عنوان مثال برای یکی از شرکا منافع مالی هدف باشد و برای دیگری اهداف معنوی، شرکا دچار تعارض خواهند شد و شراکت با شکست مواجه می شود.
فرهنگ کسب و کار
وی سومین و مهم ترین عامل تأثیر گذار بر شراکت ها را نقص در فرهنگ شراکت می داند و می افزاید: فرهنگ، باور عمیقی است که ما نسبت به خط قرمز ها و باید و نبایدها داریم. به عبارت دیگر فرهنگ شراکت یعنی پذیرش منافع طرف مقابل و کمک به پیشبرد پروژه و مشکلی که وجود دارد. در این حالت زیاده خواهی یک یا هردوی شرکا سبب بروز مشکلات و شکست در شراکت می شود. گاهی اوقات افراد می دانند سهم شان چقدر است اما دوست دارند بیشتر از سهم شان منفعت ببرند.
متأسفانه این ویژگی در خلق و خوی تمام انسان ها به خصوص ایرانی ها وجود دارد و برطرف کردن این مشکل فقط با انسان شناسی میسر خواهد بود. اینکه بدانیم فردی که با او شریک می شویم، فردی است با اخلاق حرفه ای و رفتار انسانی و کسی است که می توان روی او حساب باز کرد. متأسفانه هنوز فرهنگ کسب و کار در جامعه به خوبی نهادینه نشده است.
زیرا هنوز کسب و کار در کشور ما به بلوغ لازم نرسیده و اقیانوس قرمز رقابت با بزرگان بازار و کشورهای خارجی درک نشده است. متأسفانه اغلب افراد یاد گرفته اند وارد یک کسب و کار شوند و یک حاشیه سود مطمئن به دست آورند و به همین ترتیب پیش بروند، اما اگر رقابت قدری بیشتر شود و با کشورهای خارجی رقابت داشته باشیم، شراکت امری الزامی خواهد شد. زیرا برای ایجاد و رشد کسب و کار خود به منابع مالی بیشتر وتخصص های مختلف نیاز خواهیم داشت.
شراکت حرفه ای
وی تصریح می کند: مدیران کسب و کارها هنگامی وارد چنین دنیایی می شوند که شراکت جزو الزامات است و با یک فرهنگ واقعی و جدی رو به رو می شوند؛ یک فرهنگ حرفه ای که در آن با تعارف و دوستی نمی توان این شراکت حرفه ای را شروع کرد.
بنابراین افراد باید یاد بگیرند در ابتدای هر امر، برای شروع هر کسب و کاری باید با یک وکیل مشورت کنند و هر کدام از شرکا با وکلای خود حضور پیدا کنند و منافع و سهمی که هر شخص در بیزینس دارد مشخص شود. این مهم ترین عاملی است که اگر مشخص شود افراد نیز به همان اندازه طلب منفعت می کنند. در زبان فارسی ما ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر را به کار می بریم که مصداق جالبی از این موضوع است.
تعیین چارچوب قانونی
حامد مصدقی معتقد است اگر مدیران به هنگام شروع شراکت کاری با وکلا مشورت کنند و سهم هر شخص در شراکت مشخص باشد کمتر با مشکل مواجه می شوند. یعنی هر کس بداند که چقدر می خواهد برای این شراکت زحمت بکشد. وقتی افراد بدانند سهم شان در شراکت چقدر است، حقوق و منافع قانونی خود را از همان ابتدای امر می دانند و هزینه و سرمایه اولیه و انرژی که هر فرد باید در این شراکت صرف کند نیز مشخص می شود. روشن شدن این موضوعات منجر به ایجاد یک چارچوب قانونی می شود و این چارچوب قانونی همان شراکت نامه ابتدایی است که میان شرکا منعقد می شود.
وی می افزاید: زیاده خواهی بحثی است که در این خصوص نمی توان کاری کرد زیرا فرد با وجود اینکه سهم مشخصی دارد باز هم مقدار بیشتری را طلب می کند. این موضوع نیز با یک صحبت ابتدایی و نوشتن یک شراکت نامه در چارچوب مشخص و با مشورت وکلا، شرکا و تقسیم سهام در ابتدای امر بهبود پیدا خواهد کرد.
انتخاب بهترین شریک کاری
این کارشناس ارشد MBA در خصوص اینکه شریک کاری از کدام گروه باید انتخاب شود می گوید: انتخاب شریک کاری یک امر سلیقه ای است. شراکت یک الزام دارد و آن هم این است که تکمیل کننده باشد. فرد اضافه در شراکت کسی است که در صورت عدم وجود او شخص دیگری بتواند انرژی ای را که او صرف می کند، صرف کند و کاری را که او انجام می دهد به راحتی انجام دهد.
در این صورت فرد اضافه به راحتی قابل حذف است. زمانی که دو نفر از یک جنس در یک شراکت کاری هستند، شراکت به هم می خورد. با توجه به نوع هر کسب و کار، شرکای کاری در هر یک از دانش های تخصصی یا تأمین کننده های هر کدام از منابع، باید مکمل باشند، در غیر این صورت یک موجود اضافه خواهند بود. موجود اضافه در کسب و کار شاید با تعارف بماند ولی در بلند مدت باید حذف شود و چاره دیگری نیست.
وی می افزاید: اگر ما در شناخت افراد مشکل نداشته باشیم شریک کاری ما می تواند از هر گروهی باشد، چه دوست، چه رقیب، چه شخصی که در حوزه کاری ماست و فعالیت مکملی انجام می دهد و…، اما اگر در شناخت افراد دچار مشکل هستیم ترجیحا بهتر است شریک کاری مان را از میان دوستان انتخاب کنیم.
زیرا آن اخلاق حرفه ای که ما در کار نیاز داریم تا شرکای کاری ما دچار زیاده خواهی نشوند، با شناخت از افراد حاصل می شود و می توانیم از آثار آن جلوگیری کرده و دچار مشکل نشویم. بنابراین فرقی نمی کند که شریک کاری ما از چه گروهی باشد. اما چنانچه در شناخت افراد دچار مشکل هستیم بهتر است شریک خود را از میان دوستانی انتخاب کنیم که با اخلاق آنها آشنایی داریم.
لزوم شراکت در کسب و کار
این فعال مارکتینگ در خصوص اینکه شراکت در چه زمینه هایی می تواند صورت بگیرد معتقد است: شراکت شامل تمام زمینه هایی است که ما بتوانیم کسب و کاری را داشته باشیم و در آن فعالیت کنیم. هر گاه بخواهیم یک کسب و کار تخصصی راه اندازی کنیم نیاز به شریک خواهیم داشت.
وی تصریح می کند: ممکن است در شرایط فعلی در هر زمینه کسب و کار که بخواهیم یک استارتاپ داشته باشیم، الزامی بر شراکت کمتر باشد اما در دنیایی با زوایای جدید که پیش بینی ها برای کوتاه مدت یا میان مدت وجود آن است، با وجود رقبای حرفه ای خارجی یا حداقل با وجود رقبای توانمند داخلی، نیاز به شریک کاری، امری انکار نا پذیر است.
بنابراین اگر در چنین بازاری احساس کنیم این نیاز وجود دارد که کسب و کارمان را گسترش دهیم یا در بلند مدت برنامه ای داریم، هر چه زودتر به سمت شراکت برویم درصد موفقیت مان بیشتر خواهد بود. دنیای جدید دنیای بسیار پرچالشی است، دنیای رقابت ها و حرفه ای هاست. در این دنیا، تک نفره به جنگ بازار رفتن کار بسیار پر ریسکی خواهد بود.
موانع موفقیت در شراکت
علیرضا الوندی معتقد است: مهم ترین عاملی که شراکت را با شکست مواجه می کند، این است که افراد پس از شراکت آن چیزی را که ادعا کرده بودند از خود نشان نمی دهند. به عنوان مثال در ابتدا ادعا می کنند که فلان تخصص یا منابع مالی را دارند که می تواند کمک کننده باشد اما وقتی وارد پروژه و شراکت می شوند، این طور نیست و نمی توانند آن طور که ادعا کرده بودند رفتار کنند.
به همین دلیل نیاز است که آورده های آنها بررسی، ارزشیابی و تست شود.همچنین گاهی ممکن است نیاز یکی از طرفین به شریک دیگر برطرف شود، بنابراین شراکت به شکست منجر می شود. یکی دیگر از عوامل شکست در شراکت ها داشتن هدف مالی کوچک است.
گاهی برخی افراد دیدگاه بلند مالی ندارند و شراکتی را آغاز می کنند و پس از اینکه شراکت به ثمر می نشیند و به لحاظ مالی موفق می شوند، به همان رقم های کوچک قانع می شوند و در فکر رسیدن به اهداف بالاتر نیستند. در حالی که ممکن است برای شریک دیگر این رقم قابل قبول نباشد و به دنبال اهداف بزرگ تری باشد. بنابراین از آنجا که شرکا همپای هم نیستند دچار مشکل می شوند که این نیز به فرهنگ شراکت و کار تیمی باز می گردد.
راهکارهایی برای داشتن شراکت موفق
این کارشناس ارشد MBA می افزاید: برای اینکه شراکت با مشکل مواجه نشود بهتر است شراکت در مواردی اتفاق بیفتد که قابل اندازه گیری و سهم بندی باشد و بتوان برای آن چارچوبی تعیین کرد و سهم هر شخص از منافع و انرژی و منابعی که صرف می کند مشخص باشد. راه حل دوم کار کردن روی فرهنگ شراکت و کار تیمی وانعقاد قرارداد محکم و اساسی حقوقی است. راهکار دیگر این است که آورده ها واقعی باشد. یعنی ادعای طرفین قابل تضمین گرفتن باشد و بتوان روی آن حساب باز کرد و در صورتی که امکان تضمین گرفتن وجود نداشته باشد، باید ارزشیابی و تست انجام شود.
به عنوان مثال وقتی فردی ادعا می کند که N تومان منابع تأمین خواهد کرد، حساب بانکی و گردش مالی او بررسی شود تا مشخص شود که آیا این فرد اعتبار و پتانسیل این را دارد که چنین مبلغی را تأمین کند؟ در مورد تخصص افراد نیز تست متفاوتی وجود دارد. به هر حال کسی که ادعا می کند به لحاظ تخصصی می تواند در شراکت مفید باشد، باید رزومه متناسب داشته باشد که نشان دهنده پتانسیل ها و موفقیت هایش در آن زمینه باشد.
بررسی ایده کسبوکار جدید
قبل از پرداختن به اصل موضوع که بررسی ایده ها برای کسب درآمد نوین و جدید است گفت: واقعیت این است که بسیاری از ایدههای کسبوکاری که در ذهن ما است، تنها روشهایی برای پول درآوردن هستند و نه کسبوکار! یک ایدهی کسبوکار وقتی تبدیل به یک کسبوکار واقعی شود، حداقل برای سه تا ۵ سال باید بتواند درآمدزایی پایدار داشته باشد و تازه در صورتی که بتواند با کسر هزینهها، سود مشخصی را بازگرداند، میشود به جذابیت آن فکر کرد. مشکل اینجا است که اغلب ایدههای ما بهصورت فردی و بهشرط آنکه حاضر باشیم هزینههای آنها را تأمین کنیم ایدههای جذابی هستند؛ اما با توجه به هزینههای کمرشکن دنیای واقعی کسبوکار، شاید چندان اجرای آنها در قالب کسبوکاری (و نه فردی) منطقی نباشد...
این روزها بسیاری از ما در این جو شدید ترغیب به کارآفرینی در کشور، بهدنبال اجرای ایدههای کسبوکار خود و راهاندازی کسبوکاری موفق هستند. این ماجرا بهخودی خود فرخنده و جذاب است؛ چرا که از یک سو میتواند به افزایش رفاه و ثروت جامعه و اشتغالآفرینی با هزینهی کم و بهشکلی نوآورانه کمک کند و از سوی دیگر میتواند به تحقق سیاستهای کلان کشور در زمینهی «اقتصاد مقاومتیِ درونزای برونگرا» یاری بسیاری برساند. اما در این میان اهمیت یکی از مهمترین مواد خام کسبوکار نوپا یعنی «ایده» آنچنان جدی گرفته نمیشود.
بهصورت کلاسیک «ایدهی کسبوکار راهحل مشکل یا نیازی در دنیای واقعی است که مشتری حاضر است برای آن پول پرداخت کند.» البته همین جملهی ساده در دنیای واقعی هزار چرخ میخورد و سرانجام هم به ساحل آرامش نمیرسد. انگیزهی نوشتن این پست پرداختن به یکی از مشکلاتی است در این چند سال تدریس و مشاوره در حوزهی کسبوکار، در مورد ایدهیابی کسبوکارهای نوپا (بهویژه دانشبنیانها) آن را مشاهده کردهام: عدم تفکیک میان ایدههای درآمدزایی فردی با ایدههای کسبوکاری.
با یک داستان واقعی توضیح این مشکل را شروع میکنم: چند هفته پیش دوستی با من در مورد ایدهی کسبوکارش مشورت میکرد. از من اصرار بود که این ایدهی کسبوکار نیست و از ایشان انکار که نه؛ هست! مدت زیادی با هم کلنجار رفتیم تا من متوجه شدم که چه پیشفرض اشتباهی پشت این اصرار نهفته است. از او پرسیدم: فکر میکنی چقدر میشود از این ایده پول درآورد؟ نتوانست به این سؤال پاسخ بدهد. با یک حساب سرانگشتی به او نشان دادم که نهایتا چیزی حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان درآمدزایی این ایده خواهد بود و بعدش هم معلوم نیست آیا بشود از آن بیشتر درآمد داشت یا خیر. بعد از او پرسیدم که آیا برایت این پول کافی است یا جاهطلبیات را پاسخگو نیست؟ پاسخ آن دوست این بود که بهتر است دنبال ایدهی دیگری باشم.
فکر میکنم مشکل از اینجا نشأت میگیرد که تعاریف ایده و مدل کسبوکار بیش از آن اندازه که باید، کلی هستند. سؤالی که من از آن دوست پرسیدم بهصورت کلاسیک در مورد «مقیاسپذیری»ایدهی کسبوکارش بود. اما از این نکته که بگذریم، سؤال دوم بهنظرم مهمتر است: فکر میکنی در سه سال آینده چقدر پول از این ایده دربیاوری برایت جذاب خواهد بود؟ اگر پاسخ به این سؤال بینهایت باشد، آنوقت لازم است کمی در مورد ماجرا دقیقتر فکر کنید. اما اگر یک عدد مشخص در ذهن دارید، آنوقت باید بببینید که آیا میارزد که عمر و انرژیتان را روی آن صرف کنید؟ اما حتی همین سؤال هم نشاندهندهی عمق ماجرا نیست! سؤال اصلی این است که آیا وقتی که از این مقدار درآمد، هزینههای راهاندازی و نگهداری و توسعهی کسبوکار، هزینهی تأمین مالی و سرمایهگذار و سایر هزینههای کسبوکار را کم کنیم، مبلغ باقیمانده برای شما جذاب خواهد بود؟ این سؤالی است که اغلب ما که فریفتهی زیبایی ایدهی خودمان هستیم، جرأت پرسیدن آن را از خودمان نداریم.
اما در همان گفتگوی من و دوستم یک نکتهی مهم دیگر هم مستتر بود: اینکه آیا درآمدزایی از این ایده مکرر و مستمر خواهد بود؟ واقعیت این است که بسیاری از ایدههای کسبوکاری که در ذهن ما است، تنها روشهایی برای پول درآوردن هستند و نه کسبوکار! یک ایدهی کسبوکار وقتی تبدیل به یک کسبوکار واقعی شود، حداقل برای سه تا ۵ سال باید بتواند درآمدزایی پایدار داشته باشد و تازه در صورتی که بتواند با کسر هزینهها، سود مشخصی را بازگرداند، میشود به جذابیت آن فکر کرد. مشکل اینجا است که اغلب ایدههای ما بهصورت فردی و بهشرط آنکه حاضر باشیم هزینههای آنها را تأمین کنیم ایدههای جذابی هستند؛ اما با توجه به هزینههای کمرشکن دنیای واقعی کسبوکار، شاید چندان اجرای آنها در قالب کسبوکاری (و نه فردی) منطقی نباشد.
بنابراین بار بعدی که یک ایدهی کسبوکار درخشان به ذهنتان رسید، یک بار از خودتان صادقانه سؤالات زیر را بپرسید (و چه بهتر که از یک مشاور یا فرد باتجربه در حوزهی صنعت مورد نظرتان مشورت بگیرید):
۱- آیا این ایده راهحل یک مسئلهی مشخص برای تعداد زیادی از افراد است یا صرفا راهحلی برای مشکل شخصی خود من است؟ آیا دیگران حاضرند بابت خرید محصول / خدمت برآمده از این ایده پول بدهند؟
۲- چقدر میشود در یک بازهی زمانی از این ایده پول درآورد؟ این عدد چقدر بزرگ است؟ با کسر هزینهها چقدر برای من باقی میماند؟ آیا این سود، ارزش دردسرها و هزینههایش را دارد؟
۳- بازهی زمانی که میتوان از این ایده پول درآورد (با واحد زمانی سال!) چقدر است؟ آیا محصول / خدمت برآمده از ایده قابلیت فروش چندین باره به یک مشتری یا یکبار فروش به تعداد زیادی مشتری را دارد؟
پاسخ به این سؤالات دید بهتری نسبت به راهی که قرار است در آن قدم بنهید به شما خواهد داد: اینکه آیا قرار است مسیر یک شغل خویشفرما را شروع کنید یا اینکه یک کسبوکار بزرگ تأثیرگذار را بنا نهید.
مطالب مشابه ایده کسب درآمد:
شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی
قواعد جلسات کسب و کارتان
یکی از راههای کسب تجربه و افزایش درآمد برگزاری جلسات مختلف کسب و کار و یا ایده های کسب درآمد است. طبیعی است که جلسات کسب درآمد مانند جلسه های هر کار و حرفه ای برای تبادل نظر و شناخت راههای نوین کسب و کار مهم است و خود این جلسات اگر با برنامه همراه باشد حتما با موفقیت همراه بوده و در کسب درآمد موجب گشایش در درآمدزایی و رفع برخی از مشکلات و تنگناهای مالی و مرتفع شدن رکود فروش و کسب درآمد مالی می شود. در این نوشتار هفت قاعده پیشنهاد میشود که لازم است در جلسات کاری اعم از کسب درآمد و یا هر چیز دیگر رعایت شود.
چند وقت پیش، در یک جلسه با یک مشتری بالقوه، خودم و دیگران متعجب شدیم. مدت زمان کوتاهی بعد از اینکه یکی از مدیران اجرایی نمایندگی تبلیغاتی شرکت ما، شروع به صحبت کرد و در مسیر مناسبی در ارائهی مفاد تبلیغاتی خود بود، از جای خودم بلند شدم، به سمت صندلی وی رفتم و صفحهی لپ تاپ وی را بستم.
در حالی که متوجهی خروج انرژی از فضای جلسه بودم، توضیح دادم که اگرچه ۲۰ مورد کاوی مناسب از مشتریان در اختیار دارم که مایلام ارائه کنم، ولی مایلام حرکت سریعتری به سوی جلو داشته باشم. روش بهتر برای اثبات این امر، به غیر از تغییر رویکرد در جلسات معرفی چیست؟ با این توضیح، در واقع دستور جلسه را در سطل آشغال پرت کردهبودم. در حالی که برنامهای نداشتم که این گردهمآیی را خرابکنم، از آنچه بعداً اتفاق افتاد خوشحال بودم: ما مکالمهی مناسبی دربارهی اهداف و چالشهای مشتری بالقوهی خود و تخصصهای خود داشتیم. آنچه به عنوان یک ارائهی رایانهای شروع شده بود، تبدیل به مباحثهی رو در روی تعاملی شد. آن مشتری بالقوه، اکنون یکی از مشتریان اصلی شرکت ما است.
مطمئناً گروه من از این حرکت من شگفتزده شد و من بعداً از آنها عذرخواهی کردم. اما وقتی بحث از جلسات میشود، مایلام جلسات کوتاه، تعاملی، و مولد باشند.
در زیر، هفت قاعده پیشنهاد میشود که لازم است در جلسات کسب و کار رعایت شود:
۱ .سر وقت شروع کنید.
اگر باید پنج نفر در یک اتاق کنفرانس در ساعت ۱۰ صبح گرد هم آیند، نباید ۵ دقیقه برای یک فرد مزاحم منتظر بمانید. درب اتاق را ببندید و جلسه را شروع کنید. منتظر ماندن برای افرادی که تاخیر دارند، تنها قدرت آنها را تقویت میکند. اگر این کار را انجام دهید، احتمال تکرار رفتار افرادی که دیر میرسند، و باعث ناراحتی سایرین میشوند، کاهش مییابد.
۲.اهداف خود را بیان کنید.
به آنچه در ابتدای جلسه تصمیم میگیرید یا میخواهید به آن دست یابید، توجه کنید. اگر دستور جلسهای وجود دارد، آن را کوتاه کنید تا اهداف در قالب دستور جلسهی طولانی و بیش از حد مفصل، تعریف نشود.
۳.تعداد افراد را محدود کنید.
تلاش کنید تا جلسات را به پنج تا هفت نفر در صورت امکان محدود کنید. وقتی گروه بزرگتر میشود، تعدادی از شرکتکنندگان، تبدیل به تماشاگر میشوند.
۴.جلسات را کوتاه کنید.
اغلب، میزان زمانی که برنامهریزی میکنید تا یک اقدام را عملی کنید، مدت زمانی است که در واقع برای اجرای آن عمل ضرورت دارد. به نظر میرسد که یک ساعت به شکل پیش فرض، برای عملی کردن یک اقدام مناسب باشد. ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نیز میتواند به عنوان وقت اضافی در نظر گرفته شود.
۵.از تمام شرکتکنندگان بخواهید به اهداف جلسات کمک کنند.
در شرکت ما، اگر در جلسات صحبت نکنید، مجدداً به جلسات دعوت نخواهید شد. تعامل و به اشتراکگذاری ایدهها ضرورت دارند.
۶.قواعد جدیدی برای ارائه با نکته پرداز ایجاد کنید.
وقتی به ارائهی بصری نیاز باشد، چند رهنمود در اینباره وجود دارد. از تصاویر بیشتر از کلمات استفاده کنید (قاعدهای در شبکه مجازی توئیتر وجود دارد که اجازه ورود بیش از ۱۴۰ کلمه را به کاربر نمیدهد، مایلام از این قاعده الهام بگیرم). در نهایت، خلاصهای از تصمیمات داریم و اکنون نوبت گام بعدی است).
۷.جلسه را به بیرون از اتاق کنفرانس منتقل کنید.
وقتی یک گروه کوچک گرد هم میآیند، تمایل داریم تا جلسه را به بیرون از اتاق کنفرانس انتقال دهیم. گاهی قدم میزنیم یا جایی در بیرون برای نشستن پیدا میکنیم. از نظر من، اتاق کنفرانس، حتی اتاقی که بسیار شیک باشد، افراد را در فضای کلاس درس قرار میدهد.
رویکرد متحرک برای جلسات، ایدهها را جاری میسازد. وقتی در جایی گیر کردهباشیم یا بی حرکتباشیم، آمادهی تغییر موضوع، رها کردن دستور جلسه یا حتی خاتمهی جلسه خواهیم بود.
رفتار مشترک کارآفرینان و ثروتمندان در کسب درآمد
شاید برایتان جالب باشد که بدانید که عادت و رفتار مشترک ثروتمندان و میلیاردر در کسب و کار و افزایش پول چیست؟ آنها چه عاداتی دارند که بین آنها مشترک است و ما چگونه می توانیم از این رفتار مشترک درس بگیریم و در کارآفرینی و کسب درآمد بالا استفاده کنیم. آنچه مسلم است پولدار شدن و راه اندازی کسب و کار حرفه ای و پایدار و موفقیت در کسب درآمدشان علاوه بر ایده خوبشان به دلیل رفتار و عادت منحصر به فردشان هم می باشد . مسلم ان است که این کارآفرینان اگرچه به ثروت و مال فراوان رسیدند ولی هدف اصلی آنها کسب درآمد و پول صرف نبوده است .
ریچارد برانسون (شرکت ویرجین)، بیل گیتس (مایکروسافت) و سارا بلیکلی (اسپانکس) چه ویژگی مشترکی به جز شهرت دارند؟همه آنها در این ۲۱ ویژگی تحسینآمیز اشتراک دارند، اگر میخواهید مسیر خود به سوی آزادی مالی و خوشبختی را هموار کنید، شما نیز این ویژگیها را در خود بپرورانید.
- ترس باعث فلج شدن و اقدام نکردن آنها نمیشود
اپرا میگوید: «من معتقدم که یکی از بزرگترین خطرهای زندگی این است که هیچگاه خطر نکنید.» احساسات مربوط به ترس ناشی از مواد شیمیایی هستند که در هنگام دعوا یا سفر هوایی در بدنتان آزاد میشوند. کارآفرینان متوجه شدهاند که هیچ خطر قریبالوقوعی در کار نیست و حتی در هنگام داشتن چنین احساساتی احتمال بالای موفقیت وجود دارد. آنها میدانند که این احساس ترس انگیزه آنها برای پیش رفتن را قویتر میکند و باعث فلج شدن آنها نمیشود.
- آنها اشتیاق دارند، پول در آوردن تنها یک کار جانبی است
همه کارآفرینان پول به دست میآورند. چون راه حل منحصر به فردی برای حل مشکل مشتریانشان پیدا کردهاند. هیچ کدام از آنها شرکتشان را با هدف ثروتمندشدن بنیانگذاری نکردهاند. بلکه ایدهای داشتند. برنامه عملی را دنبال کردند. متوجه شدند که مصرفکننده چه چیز میخواهد و همان را به او تحویل دادند.
- کارآفرینان شکست را به عنوان بخشی از مسیر موفقیت در نظرمیگیرند
آنها میدانند که هنری فورد سه بار ورشکست شد و کوکاکولا در اولین سال کاری خود تنها ۲۰۰دلار درآمد داشت. آنها شکست را نمیبینند بلکه تلاشی که منجر به شکست شده را در نظر میگیرند. هر تلاشی که منجر به شکست شده باشد، آنها را به موفقیت نزدیکتر میکند.
- کارآفرینان موفق اطراف خود را با تیمی عالی پر میکنند
آنها تواناییهای خود را میشناسند و در نتیجه با تیمی همراه میشوند که تواناییهای مکمل داشته باشند تا محیط کاری متعادلی ایجاد کنند.
- آنها خود را تشویق میکنند
پاداشهایی که در مسیر رسیدن به موفقیت برای خود تدارک دیدهاید نه تنها عوامل انگیزهبخش خوبی هستند، بلکه اغلب با ایجاد اهداف کوچک در طول مسیر در واقع شتاب بیشتری به سوی پایان مسیر به دست میآورید که دقیقا برخلاف چگونگی پیروزی در یک مسابقه است.
- آنها ارادی عمل میکنند
اعمال آنها همسو با ارادهایست که در پس اهدافشان وجود دارد. این موضوع به آنها اجازه میدهد تا از منحرف شدن در طول مسیر اجتناب کنند. داشتن ارادهای واضح و مشخص به انرژی شما اجازه رهایی میدهد.
- آنها قبل از آن که آماده شوند، شروع به کار میکنند
این شعار ماری فورلو است. چون وقتی شما صبر میکنید تا وقتی کامل شدید، شروع به کار کنید، در واقع در انتظار چیز غیرممکنی هستید. هیچ چیز هیچگاه کامل نیست.
- آنها بازیکنان شطرنج هستند، نه مهرههای آن
آنها حرکات خوبی انجام میدهند و برای تمام احتمالات برنامهای دارند. آنها فقط به دلیل این که دلبستگیشان به نتیجه را رها کردهاند، بازی را کنترل میکنند. این کار به آنها اجازه برداشتن حرکات بزرگ را میدهد.
- آنها وقتشان را برای ایمیلها و شبکههای اجتماعی هدر نمیدهند
آنها از روشهای ارتباطی به نفع خود استفاده میکنند. این کار زمان با ارزش آنها را از بین نمیبرد.
- آنها متفاوت فکر میکنند
در دنیای امروز، موفقترین میلیاردرها نیز همان ۲۴ ساعت شبانهروز و همان دسترسی به اطلاعاتی را دارند که همه دنیا از آن بهرهمند هستند. وجه تمایز آنها با دیگران نوع تفکر متفاوت آنها نسبت به هرکس دیگریست.
- آنها همیشه نیمه پر لیوان را میبینند
دیدن موقعیت در هر چیزی یک نوع ذهنیت است نه ویژگی شخصیتی. افراد موفق افکار مخرب خود نظیر شک و تردید را شناسایی میکنند و سپس آنها را تغییر میدهند.
- آنها یادداشتبرداری میکنند
آنها میدانند که چه زندگی پر مشغلهای دارند؛ بنابراین زمانی که فکری به ذهنشان خطور میکند، آن را یادداشت میکنند تا سر فرصت و بعد از انجام دادن کار فعلی به آن بپردازند. این تمرکز نظم یافته بدون آن که عملکرد فعلیشان مغشوش شود، به آنها فعالیت چندگانه خلاقانه میدهد.
- آنها به شکلی جدی کار میکنند و تفریح میکنند
موفقترین کارآفرینان میدانند که فاصله زیادی بین کار و تفریح وجود دارد. آنها میدانند که چه زمان به خوبی کار کنند و چه زمان به استراحت و جوانسازی خود بپردازند.
- آنها بازخوردهای مفیدی را ارائه میدهند
آنها نه تنها برنامهای برای کارهایشان دارند، بلکه همچنین به برنامههای شما گوش میدهند و توصیههای مفیدی را ارائه میکنند. آنها میدانند که در چه زمینههایی مهارت دارند و با دست و دلبازی به دیگران کمک میکنند تا به رویاهایشان دست یابند.
- آنها از شنیدن نظرات و بازخوردهای مردم خوشحال میشوند
آنها با حضور در جمع کوچکی از افراد فوق موفق متوجه میشوند که مغزهایشان به طور کاملا متفاوتی نسبت به دیگران عمل میکند و با درک این موضوع که به نظرات و دیدگاههای مختلفی احتیاج دارند، به سراغ پرسش و جستجو از دیگران میروند. حتی اگر تعداد مخالفین آنها بیشتر از حامیانشان باشد، زمانی که به اجرای ایدهای میپردازند، آنها را نیمهکاره رها نمیکنند.
- کارآفرینان به طور مداوم به ایجاد روابط میپردازند
شما هیچگاه نمیدانید که شراکت فوقالعاده بعدی بین چه کسانی ایجاد میشود؛ بنابراین کارآفرینان در هر موقعیتی (عروسی آشنایان، جشن مدرسه فرزندشان یا جلسات کاری) با دیگران ارتباط برقرار میکنند. هیچ زمانی برای برقراری ارتباطات نامناسب نیست.
- آنها سوالات زیادی میپرسند
به طور طبیعی نسبت به عملکرد اوضاع و اطراف خود و همچنین نوع تفکر دیگران کنجکاو هستند. سوال پرسیدن نه تنها آنها را افرادی مشتاق جلوه میدهد، بلکه به آنها اجازه میدهد تا مکالمه را به سمتی سوق دهند که برایشان بیشترین اهمیت را دارد.
- آنها بهترین افراد را دور و بر خود نگه میدارند
این مورد شامل بهترین کارمندان فروش، بهترین کارمندان اداری، بهترین پزشکها و بهترین وکلا میشود. عقیده آنها در مورد این که هرکسی در زندگیاش در زمینه کاری خود بهترین است، افرادی را جذب میکند که میخواهند در بالاترین درجه قرار بگیرند.
- قدردان هستند
چیزهای خوبی را که در زندگی دارند، میشناسند و همیشه سپاسگزار وجود آنها هستند. این رویکرد قدردانیست. به قول یکی از افراد بسیار موفق: «روی هرچیزی که متمرکز شوید، افزایش آن را خواهید دید؛ و اگر روی خوبیهای زندگیتان تمرکز کنید، خوبیهای بیشتری ایجاد خواهید کرد.»
- حرفهای تکراری نمیزنند
با تکیه بر فراهمکردن نیازهای مردم به جایگاه امروزیشان رسیدهاند. اگر میخواهند در مورد این موضوع صحبت کنند، از صمیم قلب این کار را میکنند و مانند فروشندگان خودروهای قدیمی که هر روز و هر روز برای ختم معامله حرفهای تکراری میزنند، عمل نمیکنند.
- ارزش وجودی آنها مثل حساب بانکی شان در نوسان نیست
به برخی میلیاردرها فکر کنید؛ حساب بانکی آنها مانند یک آسانسور بالا و پایین میشود اما اعتماد به نفس و ارزش وجودی او ثابت مانده است.
این عادات را آنقدر تمرین کنید تا بخشی از ماهیت وجودی شما شوند. مانند یک فرد موفق عمل کنید تا واقعا موفق شوید.
مطالب مشابه کارآفرینان و موفقیت در کسب و کار:
افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت
راههای موفقیت در کسب درآمد اینترنتی
در مقالات متعدد به شیوه های راه اندازی کسب و کار آنلاین و همچنین کسب درآمد اینترنتی به ویژه از طریق سایت و وبلاگ اشاره کردیم و متذکر شدیم که کسب و کار اینترنتی و فعالیت اقتصادی در فضای مجازی مخالی خاص خودش را دارد و همیشه باید با تعامل و مدیریت کسب و کار همراه باشد. افراد زیادی هستند که در اینترنت کسب و کار حرفه ای با کسب درآمد بالا ایجاد کرده اند و موفقیت آنها مرهون رعایت فاکتورهای خاص بوده است. در اینجا قصد دارم تا شیوه و راههای موفقیت در کسب و کار اینترنتی و شیوه پایداری آن را شرح دهم .
هر روز استارتاپ های اینترنتی جدید معرفی می شوند ولی بسیاری از آن ها شکست می خورند و تنها درصد کمی موفق می شوند. چگونه شما می توانید مطمئن باشید که شما یکی از آن موارد موفق خواهید بود؟ در این نوشته راههایی برای اداره موفق یک کسب و کار اینترنتی آورده شده است که شما را در این راه یاری می کند.
-
به بازدیدکنندگان پاسخ دهید و با آن ها تعامل داشته باشید
اجازه ندهید مشتریان بالقوه شما به دلیل ارتباط کم از دست بروند. به تمام پیام ها در اسرع وقت پاسخ دهید. حتی اگر شما به دلیلی قادر به این کار نیستید مطمئن شوید یک نفر این کار را انجام می دهد. شبکه های اجتماعی بهترین مکان برای تعامل با مشتریان هستند، نه تنها می توانید انواع محتوا را به سرعت در آن ها نشر کنید بلکه می توانید نظرات را مشاهده و به آن ها پاسخ دهید.
-
برون سپاری
برون سپاری برخی کارها به شما کمک می کند زمان بیشتری برای برنامه ریزی و تهیه استراتژی برای برخورد با مشتری داشته باشید. وقتی زمان کمتری روی کارهای کوچک صرف کرده و روی کارهای اصلی تمرکز می کنید می توانید باانرژی بیشتری روی مواردی که در توسعه کسب و کار شما تاثیر دارند بپردازید. برون سپاری بازاریابی باعث می شود برند شما مسائل را با دید تازه ببیند و با استفاده از کمپین های خلاقانه به جلو برود.
-
تهیه لیست ایمیل
از بازدید کنندگان خود درخواست کنید در لیست ایمیل شما ثبت نام کنند. یک هدیه برای این ثبت نام در خبرنامه در نظر بگیرید مانند کتاب رایگان یا بن تخفیف. برای افرادی که در خبرنامه ثبت نام کرده اند به طور مرتب ایمیل بفرستید ولی نه با فاصله زمانی کم. ایمیل باید شامل محتویات قابل استفاده و مرتبط یا کسب و کار شما باشد. برای افرادی که مایل به ادامه دریافت ایمیل ها نیستند یک راه آسان برای انصراف قرار دهید. همیشه برای افراد عضو خبرنامه، تخفیف و بن های ویژه خرید در نظر بگیرید چون با این کار آن ها در لیست شما می مانند و از ایمیل ها استقبال می کنند.
-
بیش از حد روی سئو کار نکنید
بهینه سازی موتورهای جستجو به وبمستر ها کمک می کند وبسایت خود را در معرض دید مشتری قرار دهند. بعضی سایت ها زیاد روی این موضوع کار می کنند و در لیست سیاه موتورهای جستجو قرار می گیرند. سعی کنید وب سایت شما ساده باشد در صورت شلوغ بودن و قرار داشتن موارد زیاد سایت غیر قابل اعتماد به نظر می رسد.
مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:
کسب درآمد توسط زنان کارآفرین
خدیجه حافظی، بانوی سمنانی علاوه بر داشتن کارگاه های صنایع دستی در زمینه های گلیم بافی، جاجیم گلیم بافی، تابلو فرش و فرش واقع در خانه تدین سمنان،در این رشته ها تدریس هم می کند وبانوان علاقه مند زیادی در کارگاههای آموزشی او شرکت میکنند.
این بانوی کارآفرین علاوه بر داشتن کارگاه آموزشی و تولیدی در خانه تدین، زیر زمین خانه خود را نیز به کارگاه تولیدی صنایع دستی تبدیل کرده است.
گفتگو با این بانوی کارآفرین سمنانی را در ادامه می خوانید:
از چه سالی وارد عرصه تولیدی صنایع دستی شدید؟
حدود۲۵سال است که من کار گلیم بافی،جاجیم بافی، تابلو فرش وفرش شروع کردم که در ابتدا برای خودم کار می کردم ولی کم کم کارم را گسترش دادم و اکنون کارگاهای تولیدی صنایع دستی دارم که بانوان زیادی در آن کار می کنند.
چه شد که وارد عرصه صنایع دستی شدید؟
خب در واقع اولین ومهم ترین دلیل علاقه من نسبت به هنر وصنایع دستی بود ودلیل دوم اینکه من اطرافیانم مثل مادر من هم در این زمینه فعالیت می کردند. دلیل بعدی اینکه حس رضایت و خوبی به من دست می دهد وقتی می بینم علاوه بر من بانوان دیگری را نیز توانسته ام شاغل کنم. آنان در آمد خانواده خود را از آنجا تامین می کنند.
فروش و بازار صنایع دستی به چه شکل است؟
خب در واقع در سال های پیش چندان مساعد نبوده، ولی الان بد نیست، امیدوارم که مردم به سمت خرید کالاهای ایرانی وتولید داخلی روی بیاورند.البته هیچ جا نمیتواند با فرش و تابلو فرش ایرانی رقابت کند
چند کارگاه صنایع دستی دارید؟
دوکارگاه صنایع دستی دارم که یکی از آنان در خانه تدین است در آنجا کار آموزش را هم انجام می دهم
شاخه طوبی: حدود چند بانو در کارگاه های شما مشغول به کار اند ودر آمد زایی می کنند؟
در حدود ۳۰خانم مشغول به کار هستند
تمامی این بانوان بیمه هستند؟
متاسفانه خیر، چند نفر از این بانوان بیمه قالی بافی دارند، اما خیلی از آنان تحت هیچ بیمه ای نیستند.
برای راه اندازی کارگاهتان چقدر از طرف بانک ها و مسئولان مربوطه حمایت شدید؟
الحمدلله همکاری آنان به نسبتی خوب بوده است. از سازمان میراث فرهنگی هم تشکر میکنم بابت در اختیار گذاشتن همچین مکانی به من .ازطرف بانک هم اتفاقا امروز برای بازدید ازکارگاه های من می آیند امیدوارم که موفق به دریافت وام شوم.
با احتساب اینکه حدود۲۵سال در این کار هستید باید بازنشست شده باشید؟از بازنشستگی و مزایای آن راضی هستید؟
خدارا شکر. حقوق خیلی چشم گیری نیست ولی راه انداز هست .یعنی مزایای آن به قدر خودم مرا کفایت می کند
با آرزوی اینکه امروز وامتان را دریافت کنید،در پایان اگه حرفی دارید بگویید؟
ممنون از شما که باعث می شوید ما وکارهای ما دیده شود .از مسئولان میراث فرهنگی تشکر می کنم و امیدوارم که بیشتر و بیشتر از کارآفرینان حوزه صنایع دستی حمایت کنند.چون واقعا کارآفرینان برای گسترش کارهایشان نیاز ضروری به حمایت دارند دلگرمی که باید داشته باشند تا بتوانند در کارشان موفق شوند.
مطالب مشابه کارآفرین:
دلایل شکست کارآفرین در کسب درآمد
اقدامات قبل از کسب درآمد و فروش محصول یا سرویس
در آغاز ورود اینترنت در ایران، اغلب سایتها و وبلاگها که زیاد با شیوه های کسب درآمد آشنایی نداشتند و یا تنوع کسب درآمد هنوز ایجاد نشده بود بیشتر سایت و وبلاگ خودشان را به کسب تبلیغات اختصاص می دادند ولی در سالهای اخیر با گشترش ضریب نفوذ اینترنت در بین مردم، تنوع کسب درآمد هم زیاد شد و کمتر کسی الان رغبت به کسب درآمدهای قدیمی دارد . نحوه کسب و کار و سوددهی کاملا متوحل شده است. سایت ها و وبلاگ داران سعی می کنند تا از روش های جدید و نوین کسب درآمد که اتفاقا پرسود بوده و موجب کسب پول و ثروت می شوند . یکی از این شیوه های نوین جهت کسب درآمد بالا، تولید و فروش محصولات و سرویس های ویژه است . در اینجا قصد دارم تا در ادامه آموزش کسب درآمدهای نوین ، مجموعه اقدامات و کارهایی که یک سایت دار و وبلاگ نویس باید قبل از کسب درآمد و فروش محصول و سرویس انجام دهد را آموزش دهم.
فروش محصولی که مال خودتان باشد مزیت های فراوانی دارد از جمله اینکه دیگر بازدید کنندگان را به دیگر سایت ها ارجاع نمیدهید، به علاوه سود حاصل از فروش محصولات تان ۱۰۰ درصد متعلق به شما خواهد بود و پای هیچ واسطه ای در میان نخواهد بود.
در نهایت میتوانید خودتان کیفیت محصولات و خدماتی که ارائه میدهید را کنترل کرده و در همه حال از کیفیت بالای آن مطمئن بوده و همچنین بر پشتیبانی ای که بعد از فروش از مشتریان خود به عمل می آورید نظارت داشته باشید.
اما ساخت و تولید محصول نیاز به انجام کارهای بسیاری دارد، گرچه ممکن است بتوانید در کمتر از ۲۴ ساعت یک کتاب الکترونیک ایجاد کنید وآن را برای فروش در سایت خود قرار دهید، اما اگر میخواهید یک محصول عالی ایجاد کنید نیاز به زمانی بیش از این دارید.
حتی برای ساخت یک ایبوک باید ابتدا تحقیق و جستجوی کافی داشته، محتوای آن را تهیه کرده و بنویسید، ویرایش کنید، جلد و پکیج آن را طراحی کنید و در نهایت به دنبال سیستم اتوماتیکی برای فروش و درآمد زایی کتاب خود باشید.
از آن مهمتر اینکه باید کتابی بنویسید که مخاطبان هدف تان به آن نیاز داشته و بتوانند راه حل مشکلات و نیازهای خود را در آن پیدا کنند.
اما برای آنکه کتاب یا محصولی که تولید میکنید فروش خوبی داشته باشد باید کارهای دیگری هم انجام دهید. این اقدامات را باید از اولین روز راه اندازی کسب و کارتان شروع کرده حتی زمانی که روی تولید محصولات خود تمرکز کرده اید، از آن غافل نشوید.
در ادامه این مقاله با این اقدامات مهم آشنا خواهید شد.
چرا حتی بهترین محصولات ممکن است فروش خوبی نداشته باشند؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد، محصول خوبی تولید میکنید، برای آن ماه ها زمان میگذارید و هنگامی که آن را در سایت خود قرار میدهد متوجه عدم فروش خوب آن میشوید.
اما چرا این اتفاق می افتد؟ اگر محصول یا سرویس تان به اندازه کافی خوب باشد و از کیفیت و ارزش بالایی از نظر محتوا برخوردار باشد، معمولا به دلایل زیر ممکن است فروش خوبی نداشته باشید:
به جای آنکه هفته ای حداقل سه الی ۵ مطلب فوق العاده در وبلاگ خود منتشر کنید، تمام زمان و وقت خود را صرف ساخت محصول کرده اید. ممکن است حتی در این مدت، در وبلاگ یا سایت تان مطلبی منتشر نکرده یا آنکه به مقالات پیش پا افتاده و بی ارزش روی آورید و به قول معروف به روز رسانی سایت خود را از سرتان باز کنید.
دیگر به شبکه های اجتماعی و به روز رسانی و به اشتراک گذاری مطالب و محتوای خوب در آن توجه نکرده و پروفایل شبکه های اجتاعی تان مثل شهر ارواح میماند.
برای لیست ایمیل خود هیچ ایمیلی نمیفرستید و با آن ها ارتباط موثر و دوستانه برقرار نمی کنید.
از فعالیت در فروم ها یا انجمن های گفتگو یا کامنت گذاری در وبلاگ های دیگر غافل میمانید.
به دلایل فوق زمانی که محصول خود را در سایت تان عرضه میکنید نمیتوانید فروش خوبی داشته باشید زیرا نتوانسته اید ارتباط خوبی با مخاطبان هدف خود برقرار کرده و از روش های مختلفِ تبدیل بازدید کننده به مشتری برای این منظور استفاده کنید.
برای آنکه فروش خوبی داشته باشید باید از اولین روز ساخت سایت تان، با تولید محتوای ارزشمند، توجه به شبکه های اجتماعی و استفاده از تکنیک های ایمیل مارکتینگ، بازدید کنندگان و مخاطبان خود را به کسب و کار و برندتان علاقه مند کرده و آن ها را علاقه مند نگه دارید.
حتی کسانی هستند که محصول خود را تولید میکنند و بعد در اینترنت به دنبال روش هایی میگردند که چطور آن را به فروش برسانند، سپس میفهمند که باید یک سایت یا وبلاگ داشته باشند، آنگاه به دنبال آموزش ساخت سایت میروند، بعد باید محتوا تولید کنند و …، متاسفانه این افراد ممکن است محصول خوبی داشته باشند، اما هیچ پایگاه و مخاطبی برای فروش محصولات خود ندارند و میخواهند تازه از صفر شروع کنند.
داشتن یک محصول یا سرویس عالی تنها ۵۰ درصد موفقیت است.
همانطور که گفته شد برای تولید یک محصول ساده مثل ایبوک، باید کارهای زیادی چون پیدا کردن موضوع، تحقیق و جستجو، نوشتن متن، ویرایش آن و در نهایت طراحی جلد و پکیج آن انجام دهید، حال فرض کنید اگر قصدتان ساخت یک پکیج آموزشی است که شامل فایل های تصویری و صوتی و متن باشد به چه مقدار زمان و فعالیت نیاز دارید؟
حتی اگر بهترین محصول را هم بسازید تنها نیمی از راه را رفته اید، ۵۰ درصد باقی، مشتریان هستند، اگر نتوانید قبل از آنکه محصول خود را تولید میکنید، ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده، وبلاگ تان را با مطالب عالی، اختصاصی و ارزشمند به روز رسانی نکنید و به فالورها و شبکه های اجتماعی تان توجه نداشته باشید، هر چقدر هم که برای تولید محصول خود زحمت کشیده باشید، وقت تان را تلف خواهید کرد.
زیرا برقراری ارتباط و به روز نگه داشتن مخاطبان هدف تان بسیار حائز اهمیت است. باید همواره کاری کنید تا مشارکت بازدید کنندگان سایت تان رو به افزایش باشد و مشتاق مطالب و اطلاعات تازه تری از جانب کسب و کارتان باشند.
قبل از آنکه محصول خود را به فروش برسانید روی این کارها تمرکز کنید.
تولید محصول با کیفیت و با محتوای ارزشمند زمان بر است و ممکن است بگویید من چطور میتوانم همه این کارها را با هم انجام دهم؟
چطور میتوانم در کنار کارهای دیگری چون سر کار رفتن، نگهداری از خانه و خانواده و مشغله روزانه خودم یا شغلی که مشغول آن هستم، هم محصولی برای کسب و کارم تولید کنم و هم به فکر به روز نگه داشتن وبلاگ سایتم و افزایش مشارکت بازدید کنندگان در آن باشم؟
اول از هر چیز باید برنامه داشته باشید و بر طبق یک استراتژی و اولویت بندی مشخص پیش بروید. به این ترتیب میتوانید لیستی از مهمترین اقدامات مرتبط با کارتان تهیه کرده و هر روزِ خود را به ترتیب اولویت های تان آغاز کنید.
پیشنهاد ما این است که به روز نگه داشتن وبلاگ و افزایش مشارکت بازدید کنندگان را در اولویت های خود قرار دهید.
اگر روزی ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بلند شده و این زمان را برای تولید محصول خود صرف کنید، در یک ماه شما ۷٫۵ ساعت زمان اضافه خواهید داشت، حال حساب کنید در عرض ۳ الی ۴ ماه چه زمان زیادی برای کار روی محصول با کیفیت خود به دست خواهید آورد.
در عین حال میتوانید زمان خود را برای به روز نگه داشتن وبلاگ تان و برقراری ارتباط با مخاطبان خود نیز صرف کنید.
اما بگذارید برویم سراغ مهمترین کارهایی که باید قبل از فروش محصول خود به آن توجه ویژه داشته باشید:
یک لیست ایمیل فعال داشته باشید و آن را گسترش دهید.
لیست ایمیل یکی از دارایی های با ارزش کسب و کار اینترنتی تان است که باید از همان روز اول به فکر ایجاد آن باشید.
برقراری ارتباط موثر با کسانی که به کسب و کارتان علاقه مند هستند بسیار حائز اهمیت است، لذا این کار را باید با ایجاد لیست ایمیل و فرستادن مطالب مفید و ارزشمند برای آن ها انجام دهید. با این کار از میزان فروشی که میتوانید از طریق لیست ایمیل تان به دست آورید شگفت زده خواهید شد.
زمانی که محصول تان آماده فروش است، یک ایمیل کافی است تا بتوانید فروش خوبی از این روش داشته باشید.
برای داشتن لیست ایمیلی از مخاطبان و افراد علاقه مند به کسب و کارتان نیاز به دو چیز دارید:
افردی که در لیست ایمیل تان عضو شوند. ( این کار را میتوانید با ایجاد یک خبر نامه یا دادن هدیه رایگان به آن ها انجام دهید. )
فرستادن مطالب ارزشمند برای اعضای موجود در لیست ایمیل
نباید از لیست ایمیل خود برای تبلیغات و صرفا فروش استفاده کنید، بلکه همواره با ارسال مطالب ارزشمند و مفید، اعضای لیست خود را علاقه مند نگه دارید.
فرستادن مطالب مفید و نکات آموزشی حداقل یک الی سه بار در هفته میتواند باعث برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد در اعضای لیست تان شود.
میتوانید مطالبی بفرستید که با محصولی که به زودی برای فروش در سایت تان قرار میدهید، مرتبط باشد، به این روش میتوانید افراد موجود در لیست خود را برای خرید مشتاق و ترغیب کنید.
وبلاگ یا سایت خود را به روز نگه دارید.
برای افزایش تعداد اعضای لیست ایمیل یا خبرنامه تان باید از محتوا و مطالبی که در سایت خود منتشر میکنید بهره ببرید.
زمانی که افراد مطالب موجود در سایت تان را جذاب و آموزنده بیابند حاضر میشوند برای دریافت اطلاعات بیشتر در لیست ایمیل تان عضو شوند.
زمانی که وبلاگ سایت خود را با محتوای اختصاصی و ارزشمند به روز نگه دارید، میتوانید هرگاه مطلب جدیدی در سایت خود منتشر میکنید به اعضای لیست خود ایمیل زده و آن ها را از جدیدترین مقالات خود آگاه کنید.
همچنین به روز نگه داشتن وبلاگ سایت و انتشار مطالب مفید و اختصاصی و ارزشمند باعث افزایش بازدید کننده سایت تان توسط موتورهای جستجو شده، مشارکت بازدید کنندگان را در سایت تان افزایش میدهد و در نهایت منجر به تبدیل بازدید کنندگان سایت به مشتریانی وفادار و علاقه مند خواهد شد.
از پروفایل شبکه های اجتماعی کسب و کارتان غافل نشوید.
بسته به نوع کسب و کاری که دارید، میتوانید از شبکه های اجتماعی برای فروش بیشتر محصولات خود استفاده کنید. البته اگر آن چه به فروش میرسانید یک فایلِ دیجیتالی قابل دانلود چون ایبوک یا پکیج های آموزش ویدیویی باشد، شاید نتوانید از شبکه اجتماعی فروش چندانی داشته باشید، اما با استفاده از قدرت شبکه های اجتماعی به برند سازی و افزایش اعضای لیست ایمیل خود کمک بسیاری خواهید کرد.
علاوه بر این با بهره بردن از شبکه های اجتماعی، از نیازها و علایق مخاطبان خود نیز آگاه خواهید شد.
حتی متیوانید در پروفایل خود نظر سنجی ایجاد کرده و نظرات و پیشنهادات مخاطبان خود را جویا شوید.
سعی کنید پروفایل شبکه های اجتماعی خود را با فرستادن و به اشتراک گذاری مطالب مفید، به روز نگه دارید. با لایک کردن یا کامنت گذاشتن برای فالورهای خود ارتباط مستقیمی با آن ها ایجاد کرده و بدین وسیله به برند سازی و افزایش اعتماد به کسب و کارتان یاری رسانید.
بازاریابانی برای فروش محصول خود پیدا کنید.
حتما با سیستم های همکاری در فروش آشنا هستید. در این مورد این مطلب را مطالعه کنید. چرا خود شما یک سیستم همکاری در فروش ایجاد نکرده و افرادی را برای بازاریابی محصولات تان نداشته باشید؟
راه اندازی سیستم همکاری در فروش برای محصولاتی که در سایت تان دارید به راحتی نصب یک افزونه وردپرس است. چه برای فروش محصولات فیزیکی و چه فایل های دیجیتالی قابل دانلود، میتوانید از افزونه همکاری در فروش استفاده کرده و با این کار یک سیستم برد – برد داشته باشید.
بازدید کنندگان یا مشتریان تان میتوانند به عنوان بازاریاب شما عمل کرده و محصولات تان را به دیگران معرفی کنند و سپس از هر فروشی که انجام میشود، درصدی پورسانت به دست آورند. به این ترتیب هم شما سود خواهید کرد و هم آن ها.
این پروسه با لینک مشخصی که متعلق به هر بازاریاب است و توسط سیستم همکاری در فروش ایجاد میشود، انجام شده، به این صورت که کافی است هر بازاریاب لینک اختصاصی خود را به دیگران معرفی کند سپس هر فروشی که از طریق لینک او انجام شود، درصدی پورسانت برایش خواهد داشت.
در صورتی که بتوانید ارتباط دوستانه و خوبی با دیگر وبلاگ نویسان و فعالان حوزه کسب و کارتان ایجاد کنید میتوانید از طریق آن ها نیز محصولات و خدمات خود را معرفی کرده و به فروش برسانید.
همه این ها مستلزم این است که ارتباط خود را با دیگر وبلاگ نویسان و بازدید کنندگان سایت تان حفظ کنید.
چطور ایده محصول خود را به واقعیت تبدیل کنید؟
ساخت و تولید یک محصول هر چقدر هم که ساده باشد نیاز به زمان دارد، مخصوصا اگر بخواهید به کیفیت و ارزش محتوای آن اهمیت دهید، که البته این باید هدف اصلی تان باشد.
به دلیل کارهای زیادی که تولید یک محصول دارد، معمولا انجام آن را پشت گوش می اندازیم، در صورتی که اگر هر چه سریعتر ایده خود را به واقعیت تبدیل کنید از نتایج آن شگفت زده خواهید شد.
اما با وجود تمام مشغله ها و مشکلاتی که در طول روز با آن دست به گریبان هستید چطور میتوانید ایده خود را به واقعیت تبدیل کرده و بالاخره محصول نهایی خود را به بازار هدف تان عرضه کنید؟
شروع کرده و انجام دهید.
شاید خیلی ساده به نظر آید ولی تنها کاری که باید انجام دهید این است که فقط شروع کنید، با هر امکانات، زمان، تجربه و سرمایه ای که دارید فقط شروع کنید، اگر امروز این کار را نکنید فردا دیر است و مطمئنا پشیمان خواهید شد.
برای شروع لازم نیست کار خارق العاده ای انجام دهید. فراموش نکنید که سادگی یکی از رموز موفقیت کسب و کارها به خصوص کسب و کارهای اینترنتی است.
میتوانید از پیدا کردن موضوعی برای محصول تان شروع کنید یا حتی سر فصل هایی که میخواهید در مورد آن آموزش دهید را مشخص کرده و کم کم شروع به تکمیل محصول خود کنید.
در عین حال کمال گرایی را کنار گذاشته و با ساده ترین شکلی از محصول تان که میتواند برای مشتریان هدف، ایجاد ارزش کند شروع کنید.
تا زمانی که برای مخاطبان خود ایجاد ارزش کرده و به نیاز ها و خواسته های آن ها پاسخ دهید و راه حل جامع و ساده ای را در اختیارشان قرار دهید، مهم نیست محصول تان چقدر عالی و حرفه ای ساخته شده باشد، همیشه فروش خوبی خواهید داشت.
اگر میخواهید یک ویدیوی آموزشی تهیه کنید، میتوانید از دوربین موبایل تان استفاده کنید، مهم این است که راه حل را به مخاطب ارائه دهید، اهمیتی ندارد که در شروع به فکر خریداری یک دوربین حرفه ای باشید، با این کار نه تنها نیاز به هزینه گزافی نخواهید داشت بلکه با ارائه اولین نسخه از محصول تان متوجه میشوید که آیا فروش خوبی خواهید داشت یا خیر، همچنین به واسطه نظرات به دست آمده از مشتریان خود، نسخه های بعدی از محصول تان را با امکانات و ویژگی های بیشتری عرضه خواهید کرد.
آهسته ولی پیوسته پیش بروید.
همانطور که گفتیم کم کم پیش بروید، حتی اگر لازم است روزی ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بلند شوید و آن زمان را صرف کار کردن روی محصول تان کنید.
به هیچ عنوان از برقراری ارتباط موثر با بازدید کنندگان و مخاطبان هدف، به روز رسانی وبلاگ سایت و افزایش اعضای لیست ایمیل تان غافل نشوید.
آهسته و پیوسته پیش بروید اما هرگز تولید محصول یا به روز رسانی سایت تان را فدای یکدیگر نکنید. باید این دو را مدیریت کرده و همراه با دیگر کارهایی که در طول روز برای زندگی تان انجام میدهید، پیش ببرید.
شاید ۱۵ دقیقه در روز زمان زیادی نباشد، اما بعد از چند ماه در کنار به روز رسانی وبلاگ سایت تان و برقراری ارتباط با مخاطبان خود، محصول تان را نیز تولید کرده اید و هنگامی که آن را در سایت خود قرار میدهید، به سرعت شاهد موفقیت و فروش آن خواهید بود.
پس فراموش نکنید اگر میخواهید ایده محصول خود را به واقعیت تبدیل کنید از همین امروز شروع کرده و آهسته و پیوسته به پیش بروید.
مقالات مشابه فروش و کسب درآمد:
زمان شروع کسب درآمد از سایت
در کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار اینترنت ی همیشه این سوال را افراد تازه کار از من می پرسند که زمان مناسب آغاز کسب درآمد از اینترنت به وسیه سایت و وبلاگ ما کی هست؟ جواب به این سوال هم سخت و هم ساده است . به طور معمول اگر همه شرایط آماده باشد شما از ماه سوم می توانید کسب درآمد کنید منتهی شرط قبل از این هم وجود دارد و آن این است که در ابتدا سایت و یا وبلاگی راه اندازی کنید و این سایت را مطالب و محتوای جدید، تخصصی و جذاب و منحصر به فرد پر کنید. محتوای تخصصی موجب می شود تا بازدیدکنندگان به شما اعتماد کنند و شما را فردی حرفه ای و دارای برنامه بدانند و به کسب و کارتان اعتماد داشته باشند. با زیاد شدن مطالب تخصصی موتورهای جستجو بازدیدکنندگان شما را زیاد کرد و این افزایش ورودی موتورهای جستجو ، بازدید شما را افزایش داده و در نهایت به رونق کسب درآمد از سایت ما کمک فراوانی می کند. لذا شروع کسب درآمد از این زمان از سایت و وبلاگ شروع می شود.
نمی خواهیم شما را نا امید کنیم، شاید فکر کنید برای کسب درآمد آنلاین باید کارهای زیادی انجام دهید، اما کسب درآمد از همان روز اول راه اندازی سایت تان و عدم دیدن نتیجه و بازدهی کافی، بیشتر میتواند شما را نا امید کرده و از ادامه کار باز دارد.
با در نظر گرفتن پیشنهادی که به شما دادیم میتوانیم جواب سوال اصلی این مقاله را این طور بدهیم که:
شما هر زمانی که بخواهید میتوانید از سایت خود درآمد کسب کنید که البته این بستگی به نحوه درآمد زایی تان نیز دارد.
بسیاری از وبلاگ نویسان یا کسانی که سایت دارند ترجیح می دهند از همان روز اول به دنبال کسب درآمد باشند و بیش از حد صبر نکنند، اما خیلی ها هم علاقه ای ندارند زیادی صبر کنند تا سایت شان را با محتوای مناسب پر کرده و بازدید و مخاطب هدف خود را بسازند و سپس اقدام به کسب درآمد کنند.
البته کسانی هم هستند که وبلاگ نویسی یا راه اندازی سایت را فقط با قصد کسب درآمد شروع نکرده و به عنوان یک ابزار برای تفریح و سرگرمی به آن نگاه میکنند.
اما به هر حال این روزها با افزایش روز افزون کسب و کارهای اینترنتی و به خصوص خرید و فروش آنلاین در ایران بیشتر کسانی که سایت یا وبلاگی را ایجاد می کنند دیر یا زود به فکر کسب درآمد از آن می افتند.
پس روی سخن ما در این مقاله با افرادی است که میخواهند یک درآمد اینترنتی از سایت یا وبلاگ خود به دست آورند.
همانطور که گفته شد شما هر زمانی که بخواهید میتوانید از سایت یا وبلاگ تان کسب درآمد کنید اما قبل از آن لازم است تا موارد و نکاتی را در نظر بگیرید:
۵ نکته ای که قبل از شروع کسب درآمد از سایت خود باید در نظر بگیرید.
قبل از آنکه از سایت یا وبلاگ تازه تاسیس خود کسب درآمد کنید سوالات زیر را از خود بپرسید:
آیا سایت تان به تعداد کافی بازدید کننده از گوگل یا موتورهای جستجو جذب میکند؟
آیا تعداد کافی فالور یا دنبال کننده و مخاطب برای سایت تان دارید؟
آیا بازار هدف خود را به خوبی میشناسید؟
آیا قالب سایت تان برای شروع کسب درآمد آنلاین بهینه سازی و آماده استفاده می باشد؟
آیا میدانید از چه روش ها و استراتژی هایی برای کسب درآمد میخواهید استفاده کنید؟
حال برویم سراغ پاسخ به هر کدام از پرسش های فوق
آیا سایت تان به تعداد کافی بازدید کننده از موتور جستجوی گوگل جذب میکند؟
بازدید کننده هدفمندی که از طریق موتور جستجو وارد سایت شما میشود یکی از با ارزش ترین و مهمترین عنوامل موفقیت یک سایت یا کسب و کار اینترنتی هست.
روزانه افراد بسیاری برای پیدا کردن پاسخ سوالات خود در مورد هر چیزی یا راهنمایی برای خرید محصولات و خدماتی که لازم دارند از گوگل استفاده می کنند.
اما سوال اینجاست که آیا سایت شما به اندازه کافی بازدید کننده از این موتور جستجوی قدرتمند یعنی گوگل جذب میکند تا بتوانید از این تعداد بازدید کننده برای کسب درآمد از سایت خود استفاده کنید یا خیر؟
اگر جواب سوالات تان خیر است بهتر است فکر کسب درآمد از سایت خود را فعلا کنار گذاشته و به فکر ایجاد یک محتوای جذاب، اختصاصی و با ارزش برای سایت تان باشید.
باز اینجا سوال دیگری پیش می آید و آن این است که چه تعداد محتوای با ارزش برای سایت تان کافی است؟
باید بگوییم هر چه محتوای جذابی که برای سایت تان تولید می کنید بیشتر باشد بهتر است.
به عنوان مثال میتوان صبر کرد تا تعداد محتوای سایت تان به ۵۰ یا ۶۰ عدد برسد و سپس به فکر درآمد زایی از آن باشید.
حتی می توانید زمانی که تعداد اعضای لیست ایمیل یا خبرنامه تان به ۱۰۰ الی ۱۵۰ نفر رسید، کسب درآمد از سایت خود را شروع کنید.
برخی نیز ترجیح میدهند حداقل ۶ ماه از تاریخ شروع فعالیت سایت شان گذشته باشد، به این ترتیب میتوانند در این مدت حداقل ۵۰ الی ۶۰ مطلب مفید برای سایت خود تولید کرده و سپس به فکر ایجاد درآمد از آن بی افتند.
چه تعداد بازدید کننده کافی است تا کسب درآمد از سایت خود را آغاز کنید؟
خب مسلما هر چه بازدید کننده بیشتری از گوگل وارد سایت تان شود بهتر بوده و به همان نسبت نیز درآمد تان افزایش خواهد داشت، البته در صورتی که محتوای مرتبط و با ارزشی ایجاد کنید.
مثلا اگر تعداد بازدید کننده ای که به صورت روزانه از گوگل وارد سایت تان میشود تنها ۲۵ نفر باشد هنوز کار زیادی دارید تا به فکر درآمد زایی باشید.
اما اگر بیش از ۱۰۰ بازدید در روز داشته باشید میتوانید به راحتی از سایت خود درآمد زایی کنید.
آیا تعدا کافی مخاطب و دنبال کننده یا فالور برای سایت تان دارید؟
اعتماد و اعتبار دو فاکتور مهم برای کسب درآمد اینترنتی از سایت یا وبلاگ تان است.
اما کسب اعتماد از جانب مخاطبان و افزایش اعتبار نزد آن ها چیزی نیست که یک شبه به دست آید مخصوصا اگر در امر راه اندازی و ایجاد کسب و کار اینترنتی تازه وارد باشید.
اگر مدتی است که در کار وبلاگ نویسی هستید و زمانی از فعالیت سایت تان گذشته است آیا در این مدت توانسته اید به تعداد کافی مخاطب و فالور در شبکه های اجتماعی تان جذب کنید؟ آیا در این مدت توانسته اید اعتماد آن ها را کسب کنید یا خیر؟
اگر فکر میکنید اینطور نیست، نگران نباشید، تنها لازم است تا کارهای زیر را انجام دهید:
۱٫ از همان روز اول راه اندازی سایت خود لیست ایمیل تان را ایجاد کنید.
۲٫ با دیگر وبلاگ نویسان ارتباط برقرار کرده و برای مطالب آن ها کامنت های با ارزش و با محتوا قرار دهید.
۳٫ محتوایی تولید کنید که اولا اختصاصی باشد دوما مشکلات و مسائل بازدید کنندگان و مخاطبان هدفتان را حل کند.
۴٫ با ایجاد بررسی های اختصاصی و کامل از محصولاتی که به فروش میرسانید، اعتماد مخاطبان خود را هر چه بیشتر افزایش دهید.
۵٫ به سوالات بازدید کنندگان خود در اسرع وقت پاسخ دهید و تا جایی که میتوانید به آن ها کمک کنید تا اعتمادشان به شما افزایش یابد.
آیا بازار و مخاطبان هدف خود را به خوبی میشناسید؟
شناخت بازار هدف و مخاطبانی که در آن بازار هستند، نیازها و مشکلات شان، جنسیتی که دارند و خواسته ها و علایق شان، چیزی است که زمان بر بوده و کار یک شب نیست.
به همین دلیل باید سعی کنید از همان روز اول تمامی بازدید کنندگان خود را زیر نظر گرفته و مشکلات و سوالات شان را بررسی کرده و ببینید چه نیازهایی دارند که میتوانید با ارائه یک محصول یا خدمت موثر، آن نیازها را بر طرف کرده و ایجاد درآمد کنید.
با استفاده از ابزار Google Analytics میتوانید به راحتی از جنسیت و علاقه مندی های بازدید کنندگان، نسبت به مطالبی که در سایت خود منتشر می کنید، اطلاعات کسب کنید.
آیا قالب سایت تان برای شروع کسب درآمد آنلاین بهینه سازی و آماده استفاده می باشد؟
شاید این سوال کمی گیج تان کند، اما قبل از شروع کسب درآمد از سایت خود باید بدانید می خواهید از چه روشی درآمد زایی کنید؟ آیا قصد فروش محصول یا خدماتی را دارید؟ آیا میخواهید یک سایت فروشگاه اینترنتی راه اندازی کنید؟
در این صورت نیاز به یک قالب فروشگاهی برای سایت تان دارید که برای این کار مناسب خواهد بود.
اگر بخواهید توسط مکان های تبلیغاتی درآمد زایی کنید در این صورت نیاز دارید تا فضاهایی را برای قرار دادن تبلیغات دیگران در سایت خود و قالب آن در نظر بگیرید.
به عنوان مثال به فضایی که در هدر یا فوتر سایت تان یا در میان پست های وبلاگ خود دارید دقت کنید. اکثر قالب های خبری یا چند منظوره این امکان را به شما میدهند که بنرهای تبلیغاتی را در فوتر، هدر یا در ساید بار سایت خود قرار دهید.
فرقی نمی کند روشی که میخواهید از سایت خود ایجاد درآمد کنید کدام است، باید قبل از شروع کار به فکر بهینه سازی قالب تان برای نحوه درآمدزایی خود بوده و در عین حال تمام برگه ها یا صفحات مورد نیاز را برای آن ایجاد کنید.
به عنوان مثال اگر بخواهید محصولاتی را در سایت خود به فروش برسانید باید برگه محصولات را ایجاد کرده یا به فکر اضافه کردن افزونه های فروشگاهی برای سایت خود باشید، بدانید که دقیقا به چه ترتیبی قرار است محصولات یا خدمات را به مشتری تحویل داده و او را پشتیبانی کنید.
پس برای همه اینها از قبل برنامه ریزی داشته باشید.
آیا میدانید از چه روش ها و استراتژی هایی برای کسب درآمد میخواهید استفاده کنید؟
در نهایت همانطور که در سوال قبلی هم گفته شد، باید بدانید دقیقا برنامه و استراتژی شما برای کسب درآمد از سایت تان چیست و میخواهید از چه روشی درآمد زایی کنید؟
آیا میخواهید به عنوان واسطه، محصولات دیگران را به فروش برسانید یا در سیستم های همکاری در فروش عضو شوید؟
آیا میخواهید محصولات دیجیتالی و قابل دانلود در سایت تان ارائه دهید یا میخواهید یک فروشگاه اینترنتی راه انداخته و کالاهای فیزیکی خود را به فروش برسانید؟
شاید هم بخواهید از طریق بنرهای تبلیغاتی کسب درآمد کنید؟
به هر حال باید بدانید برنامه تان چیست و دست به کار شوید، تا زمانی که کارهای لازمِ اولیه چون مشخص کردن روش درآمد زایی، بهینه سازی قالب و ساخت محصول یا تولید فیلم آموزشی خود را تمام نکرده اید، بهتر است درآمد زایی از سایت خود را به تعویق انداخته و در این زمان سعی در جلب اعتماد بازدید کنندگان و مخاطبان هدف خود داشته باشید.
در پایان…
در این مطلب تنها به نکات و سوالات کلیدی ای که قبل از شروع کسب درآمد از سایت خود لازم است در نظر داشته باشید اشاره شد.
شما میتوانید هر زمان که مایل بودید کسب درآمد از سایت خود را آغاز کنید، اما با پاسخ به پرسش های مطرح شده در فوق میتوانید دید بهتری نسبت به زمان شروع درآمد زایی سایت خود پیدا کنید.
اما فرقی نمی کند که در کدام مرحله از کسب و کارتان هستید، چه تازه کار بوده و چه مدتهاست در این حوزه فعالیت میکنید همواره سعی کنید محتوای مفیدی برای مخاطبان و بازدید کنندگان هدف خود تولید کرده و با پشتیبانی درست و پاسخ به پرسش های آن ها در اسرع وقت، اعتماد آن ها را نسبت به کسب و کارتان افزایش دهید.
به این ترتیب میتوانید نه تنها درآمد خود را افرایش دهید بلکه همیشه مشتریان وفاداری نیز برای خود داشته و به سرعت در کسب و کار نوین خود پیشرفت کنید.
مطالب مشابه کسب درآمد از سایت:
آموزش چگونگی کسب درآمد از اینترنت
زمانی که صحبت از کسب درآمد آنلاین می رسد همه می گویند کسب درآمد از اینترنت منظور است و در ادامه کسب درآمد از اینترنت را ساده و آسان می دادند ولی در زمان ارائه راهکارهای کسب و کار اینترنتی اطلاعاتی ندارند و اگر مختصر اطلاعاتی داشته باشند به کسب درآمد از طریق کلیک، پاپ اپ و تبلیغات بنری اشاره می کنند. در حالی که کسب و کار آنلاین بسیار متنوع و در عین ساده بودن اگر با برنامه و ایده نباشد فوق العاده سخت است . لذا تصمیم گرفتیم که چگونگی و راههای کسب درآمد از اینترنت را آموزش دهیم . البته ممکن است راههایی را شما در جاهای مختلف مطالعه کرده باشید ولی در اینجا تلاش داریم تا کاربردی ترین و در عین حال قابل اعتماد ترین انها را که در کسب درآمد ثابت شده است را معرفی کنیم. قبل از همه حرفها باید به این سوال پاسخ دهیم که امکان کسب درآمد از اینترنت و تجارت آنلاین ممکن است یا نه؟ در جواب باید بگویم متنوع ترین روش های کسب درآمد در اینترنت وجود دارد و اتفاقا کسب و کار اینترنتی و راه اندازی تجارت آنلاین به دلایل زیادی مطمئن ترین شیوه کسب درآمد اینترنتی است. اما به شرط آموزش و یادگیری کسب درآمد از اینترنت.
سوالی که بسیاری میپرسند این است که پس چرا همه نمیتوانند از اینترنت کسب درآمد کنند؟ باید گفت کسب درآمد از اینترنت نیاز به دانش و همچنین صبر و تلاش و پشتکار و البته یادگیری برخی تکنیک ها واستراتژی های لازم برای موفقیت داشته و نمیتوان توقع یک شبه پولدار شدن یا کسب درآمد آسان را داشت.
اما این جملات نباید شما را نا امید کنند چرا که شما در اینجا یاد میگیرید چطور یک کسب و کار اینترنتی مطمئن و اصولی راه اندازی کرده و از اینترنت به روشی مطمئن کسب درآمد کنید.
آنچه در این مطلب یاد خواهید گرفت:
• روش های کسب درآمد از اینترنت
• بهترین روش های کسب درآمد از اینترنت در ایران
• برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی به چه دانشی نیاز دارید
• برای کسب درآمد از اینترنت به چقدر زمان نیاز دارید
آیا انواع درآمد را می شناسید؟
به طور کل دو نوع درآمد وجود داره، یکی منفعل یا غیر فعال و دیگری فعال. آیا فرق بین این دو رو میدونید؟
در آمد فعال درآمدی است که در آن نیاز به حضور شما هست. در واقع شما زمان تان را با پول معامله میکنید. چگونه؟ بهترین مثالی که از کسب درآمد به روش فعال میتوان زد داشتن شغل است. هر گونه شغلی که نیاز به حضور شما داشته باشه و شما زمان خود را برای به دست آوردن درآمد صرف کنید مثل شغل کارمندی، درآمد فعال هست.
برای درآمد از شغل کارمندی یا هر شغلی نیاز به حضور شماست. سر ساعات مشخصی سر کار حاضر میشوید و عملا بدون حضور شما درآمدی هم ممکن نخواهد بود.
به محض آنکه شما دست از کار بکشید و یا به هر دلیلی بر سر کار خود حاضر نشوید جریان درآمد شما هم قطع خواهد شد.
شما باید در طول هفته و روز در ساعات مشخصی به کار بپردازید تا بتوانید جریان درآمد خود را حفظ کنید.
در مقابل درآمد منفعل هر گونه جریان درآمدی است که نیاز به حضور شما نداشته باشد.
در واقع درآمد منفعل تنها یکبار با صرف زمان و کار و تلاش ساخته شده و پس از آن خود به صورتی اتوماتیک درآمد تولید میکند.
بهترین نمونه از درآمد منفعل را میتوان به راه اندازی کسب و کار اینترنتی نام برد. شما تنها یک بار و با تلاش و صرف زمان لازم کسب و کارتان را راه اندازی میکنید و پس از آن دیگر نیاز به حضور فیزیکی و دائمی شما نیست. بلکه یک سیستم اتوماتیک که در واقع همان سایت شما خواهد بود برای تان درآمد تولید میکند. حتی اگر شما در سفر یا خواب باشید.
آزادی مالی زمانی اتفاق می افتد که درآمد منفعل شما بیش از هزینه های تان باشد.
همانطور که گفته شد بهترین روش کسب درآمد به شیوه ای منفعل امروزه راه اندازی کسب و کار اینترنتی است.
شما میتوانید به راحتی از اینترنت کسب درآمد کرده و به آزادی مالی برسید. اما چگونه؟
چطور از اینترنت کسب درآمد کنیم؟
متاسفانه تا همین چند سال پیش و یا حتی امروزه هر وقت صحبت از کسب درآمد از اینترنت میشد همه به یاد بازاریابی شبکه هایی چون گلد کوئیست یا حتی درآمد کلیکی و کاذب می افتادند.
متاسفانه هنوز افرادی هستند که به دنبال روش های بسیار کاذب و بی نتیجه هستند مثل کسب درآمد به ازای کلیک یا تبلیغات پاپ آپ یا روش های بسیار کاذب و بی نتیجه و زرد که امروزه واقعا در دنیای اینترنت دیگر جایی ندارند.
هدف ما این است تا شما رو با بهترین و مطمئن ترین و همچنین به روز ترین روش های کسب درآمد از اینترنت آشنا کنیم که در ایران هم قابل پیاده سازی است.
روش های بسیاری برای کسب درآمد از اینترنت وجود دارد که متاسفانه به دلیل برخی از محدودیت ها امکان این برای ما ایرانی ها فراهم نیست تا بتوانیم از همه این روش ها استفاده کنیم. اما در اینجا شما را با بهترین راه های کسب درآمد که در ایران هم میتوان انجام داد آشنا میکنیم.
کسب درآمد از همکاری در فروش
کسب درآمد از همکاری در فروش یا به اصطلاح انگلیسی آن affiliate marketing روشی است که شما به ازای فروش هر محصولی که متعلق به دیگران یا شرکتی دیگر است درصدی پورسانت به شما تعلق میگیرد.
در واقع برای فروش محصولات دیگران با آنها همکاری کرده و پس از هر فروشی که توسط شما انجام شود به شما درصدی پورسانت یا کارمزد تعلق خواهد گرفت.
بسیاری از ایرانی ها هستند که در ایران از این روش کسب درآمد میکنند و با داشتن یک سایت یا وبلاگ اقدام به فروش محصولات متعددی میکنند. اما متاسفانه مشکلی که وجود دارد این است که اکثر این محصولات، بی کیفیت بوده و با آنچه در تبلیغات شان می بینید بسیار متفاوت هستند.
همچنین این محصولات به صورتی کاملا تکراری در بسیاری از سایت ها به فروش میرسد به گونه ای که اکثر بازدید کنندگان دیگر به این محصولات علاقه ای نشان نمی دهند.
به عنوان مثال فروش ساعت رولکس یا عینک های مارک پلیس و ریبن که با قیمتهای بسیار پایین به فروش میرسند و همه ما میدانیم که امکان پذیر نیست و زمانی که به دست مشتری میرسد کیفیت نداشته و مشتری را راضی نگه نخواهد داشت.
اگر محصول خوبی را بتوانید پیدا کنید و از کیفیت و عملکرد آن اطمینان داشته باشید میتوانید از آن محصول برای همکاری در فروش استفاده کرده و درآمد خوبی به دست آورید.
در نتیجه بهتر است به دنبال محصولی منحصر به فرد، تک و با کیفیت باشید نه محصولی که هزاران سایت دیگر آن را به فروش میرسانند.
برای کسب درآمد از همکاری در فروش باید نکاتی را رعایت کنید تا بتوانید فروش و درآمد خوبی داشته باشید و صرفا راه انداختن یک وب سایت و پر کردن آن سایت با انواع محتوای کپی شده و سپس قرار دادن انواع محصولات مختلفِ همکاری در فروش و البته بی ربط با موضوع اصلی سایت نمیتواند یک کسب و کار موفق و پایدار برای شما باشد، حتی اگر درآمد خوبی را در کوتاه مدت به ارمغان آورد.
کسب درآمد از طریق گرفتن تبلیغات
ار دیگر روش های قدیمی و مطمئن برای کسب درآمد میتوان به گرفتن تبلیغات اشاره کرد.
شما برای کسب درآمد به این روش باید دارای یک سایت یا وبلاگ پر بازدید باشید و بعد از مدتی که بازدید سایت شما به میزان قابل توجهی رسید میتوانید با گرفتن و نمایش تبلیغات در سایت خود درآمد کسب کنید.
اما این روش هم مشکلات خاص خودش را دارد.
نیاز به زمان و انرژی و مطالب بیشماری دارید تا بتوانید بازدید بسیار بالایی برای سایت خود جذب کنید. چیزی که در کوتاه مدت رسیدن به آن بسیار مشکل خواهد بود.
بهتر است به این گزینه زمانی فکر کنید، که سایت تان به اندازه کافی معروف و پر بازدید است.
پس اگر میخواهید سریعتر به درآمد برسید بهتر است این روش را فعلا بی خیال شوید.
کسب درآمد از فروش محصول
از دیگر روش های کسب درآمد از اینترنت فروش محصول است. میتوان گفت یکی از بهترین و مطمئن ترین روش های کسب درآمد در دنیا و ایران است.
امروزه فروشگاه های اینترنتی بسیاری از این روش کسب درآمد میکنند، در همین ایران هم فروشگاه های اینترنتی بسیاری دایر شده اند که با فروش محصولات متنوع و با کیفیت درآمد های روزانه و ماهانه بسیار خوبی به دست می آورند.
از جمله بزرگترین این فروشگاه ها میتوان به سایت دیجی کالا و بامیلو اشاره کرد.
خودِ این دو سایتِ بزرگ، تایید بسیار بزرگی بر این است که میتوان از اینترنت درآمد های بسیار خوب و مطمئن و پایداری به دست آورد.
اما شاید با خود بگویید خب من که چنین سرمایه یا مهارت یا تخصصی ندارم که بخواهم چنین فروشگاه هایی رو راه اندازی کنم یا بر فرض هم داشته باشم چطور میتونم محصولاتی رو پیدا کنم که به فروش برسونم، آنها را کجا نگهداری کنم، چطور به دست مشتری برسونم و اصلا چطور با وجود چنین سایت های بزرگی میتونم رقابت کنم و درآمد کسب کرده و موفق باشم؟
اصلا نگران نباشید قرار نیست شما یک فروشگاه اینترنتی با چندین و چند محصول ایجاد کنید و میلیون ها تومان هزینه کنید تا با چنین سایت هایی رقابت کنید.
دقت داشته باشید که کسب درآمد از فروش، تنها محدود به محصولات نشده و سرویس ها یا خدمات رو هم در بر میگیره.
اما بد نیست با انواع محصولاتی که میتونید در اینترنت به فروش برسونید آشنا شوید:
• محصولات دیجیتالی و قابل دانلود
• ارائه خدمات یا سرویس های قابل ارائه به صورت آنلاین
با محصولات فیزیکی که آشنایی دارید، محصولاتی که به صورت فیزیکی بوده و برای فروش آن ها لازم هست تا با شرکت پست همکاری کرده تا آن محصول رو برای استفاده مشتری به دست او برساند.
اما منظور از محصولات دیجیتالی در واقع محصولاتی هستند که بعد از پرداخت پول میشه اون ها رو دانلود کرده و مورد استفاده قرار داد. مثل نرم افزارها، اپلیکیشن ها، قالب های وردپرس یا افزونه های آن، فیلم ها و ویدیوهای آموزشی، کتاب های الکترونیکی یا صوتی و موارد دیگر…
در نهایت هم علاوه بر محصول میتونید سرویس ها یا خدماتی رو به صورت آنلاین در اختیار مشتریان خود قرار دهید، مثل خدمات طراحی یا برنامه نویسی سایت، طراحی لوگو، هاستینگ، بازاریابی…
برای شروع کسب درآمد از اینترنت با استفاده از روش فروش محصول یا ارئه خدمات میتونید یا روی یک کالا یا محصول خاص تمرکز کنید و یا اینکه اگر محصولی برای فروش ندارید میتونید از فروش محصولات دیجیتالی، استفاده کنید، مثل فروش نرم افزارها یا فایل های آموزشی یا ایبوک ها.
این محصولات رو میتونید با توجه به موضوع سایت خود به راحتی بسازید و برای فروش و دانلود در سایت تان قرار دهید.
ما به شما در این سایت علاوه بر آموزش ساخت انواع محصولات الکترونیک یا قابل دانلود توسط اینترنت، کمک خواهیم کرد تا یاد بگیرید چطور میتوانید حتی با داشتن یک محصول به درآمد خیلی خوبی برسید. حتی اگر محصول ندارید چطور میتوانید یکی تهیه کنید از کجا تهیه کرده و اصلا خودتان یک محصول ساخته و به بازار عرضه کنید.
میتوان گفت فروش محصول در اینترنت یکی از بهترین روش ها برای کسب درآمدی مطئمن و پر سود است.
پس میتوان گفت تمرکز شما برای راه اندازی کسب و کارتان باید بر روی فروش محصول باشد. اگر میخواهید در اینترنت درآمد کسب کنید و به آزادی مالی برسید تنها باید به فکر فروش محصول از طریق اینترنت باشید.
اما آیا برای کسب درآمد از اینترنت به این روش، نیاز به دانش و تخصص دارید؟
در جواب این سوال باید گفت هم بله هم خیر!
اما یکی از مهمترین دلایلی که بسیاری از افراد از شروع و راه اندازی کسب و کار اینترنتی هراس دارند یا منتطر رسیدن بهترین روز و داشتن بیشترین سرمایه و امکانات هستند همین است که فکر میکنند دانش، مهارت یا سرمایه لازم را برای شروع کسب و کارشان ندارند.
شاید شما برای راه اندازی یک کسب و کار در دنیای فیزیکی و به روش سنتی نیاز به تخصص، دانش، امکانات و سرمایه داشته باشید اما خوشبختانه امروزه اینترنت و راه اندازی کسب و کار به روش الکترونیک و آنلاین این امکان رو به شما میده که بدون نیاز به هر گونه دانش و تخصصی بتوانید کسب و کار خودتون رو راه اندازی کنید و به کسب درآمد بپردازید.
شاید بپرسید پس اگر به همین راحتی است چرا همه این کار را نمیکنند؟
برای کسب درآمد از اینترنت نیاز به صبر، تلاش و داشتن دید بلند مدت دارید، علاوه بر این لازم است تا با یک سری مهارت های اولیه و لازم برای راه اندازی کسب و کارتان آشنایی داشته باشید.
راه اندازی کسب و کار اینترنتی هم آسان است هم گاهی سخت. راه اندازی کسب و کار به این روش آسان است چرا که نیاز به داشتن تخصص و مدرک دانشگاهی ندارد و شما میتوانید به راحتی هر آنچه برای شروع و ادامه نیاز دارید را یاد بگیرید.
آسان است زیرا نیاز به هزینه و زمان و سرمایه و امکانات خاصی ندارد و شما میتوانید به راحتی آن را شروع کنید.
اما سخت است زیرا نیاز به تلاش و یادگیری و وقت گذاشتن دارد. زیرا شما باید پشتکار داشته باشید، نباید نا امید شوید، باید بدانید که تنها کافی است یک بار زمان و انرژی تان را صرف راه اندازی آن کرده و بعد از آن دیگر به فکر کسب درآمد و مدیریت کسب و کارتان باشید.
چقدر زمان نیاز دارید تا به درآمد برسید؟
در جواب این سوال باید گفت اگر به دنبال راه اندازی کسب و کار اینترنتی هستید تا یک شبه راه صد ساله را طی کنید و به درآمد های کلان و میلیونی برسید بهتره همین جا شما رو نا امید کنیم.
اما اگر به دنبال راه اندازی اصولی کسب و کار اینترنتی خود هستید تا یک بیزنس درست و حسابی برای خود دست و پا کنید بهتر است که به آن با دید بلند مدت نگاه کنید.
حداقل روی یک سال حساب باز کنید تا بتونید نتیجه کار و تلاش خود را ببینید.
اما به این معنی نیست که نمی توانید در عرض یک ماه یا ۶ ماه آینده درآمد کسب کنید. بلکه در دنیای اینترنت همه چیز ممکن است. شما میتونید در عرض کمتر از سه ماه هم به درآمد برسید، که البته این بستگی به نوع و موضوع کسب و کار یا سایتی که راه اندازی میکنید، مخاطبان یا بازار هدف و در نهایت محصول یا خدماتی که ارائه می کنید دارد.
اما بهتره که در این مورد واقع بین باشیم.
اگر میخواهید در عرض یک ماه و ۶ ماه به درآمد های بالا برسید بهتره مجددا فکر کنید زیرا اگر واقع بینانه وارد این کار نشوید مطمئن باشید خیلی زود نا امید می شوید.
مطمئن باشید اگر با دید بلند مدت و حداقل یک ساله این کار رو شروع کنید و درست و اصولی و با برنامه قدم بردارید و از تمام راهنماها و مقالات این سایت اسفاده کنید میتونید در یک سال یا حتی زودتر نتیجه کار خود را ببینید و با افتخار بگویید که یک کسب و کار اینترنتیِ درست و حسابی و با درآمدی پایدار خواهید داشت.
به این ترتیب دیگر نیازی ندارید تا متکی به حقوق سر ماه و پول دیگران و کار برای آن ها باشید.
درست است که شاید اولش سخت باشه و نیاز به زمان داشته باشه اما درآمدی که از این راه به دست خواهید آورد قابل مقایسه با درآمدهای شغل های کارمندی نخواهد بود.
از همین امروز شروع کنید.
اگر می خواهید به آزادی مالی برسید و هر جور که دوست دارید از زمان و انرژی تان استفاده کنید بهتره همین امروز به فکر راه اندازی کسب و کار خود باشید.
برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی هیچ روزی بهتر از امروز نیست و هیچ کسب و کاری بهتر و سود آورتر از کسب و کار آنلاین نیست.
پس بهتره تصمیم گرفته و دست به عمل بزنید و همین امروز شروع کنید.
مطالب راه اندازی کسب درآمد و کسب و کار اینترنتی و خانگی:
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
انتخاب آزادی مالی با کسب درآمد فعال یا کسب درآمد غیر فعال؟
همه ما دوست داریم چنان کسب درآمد بالایی داشته باشیم که از نظر مالی هیچ نیازی نداشته باشیم و همیشه مال روی مال و ثروت تو ثروت اضافه شود. حال سوال این است که این استقلال مالی و کسب درآمد عالی چطور ممکن است؟ کسب درآمد ما مطابق با میزان کار و فعالیت ماست . هر چه بیشتر کار کنید قاعدتا باید درآمد بیشتر داشته باشید البته این نوع قانون کسب درآمد زیاد در همه جا صادق نیست. در کسب درآمد ما با دو واژه مهم درآمد فعال و فعال غیر فعال مواجه هستیم در این قصد دارم تا شیوه کسب درآمد و کسب و کارهای اینترنتی را با توجه به این دو واژه نوین کسب و کار شرح دهم با ما همراه باشید.
روش های مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد، مثل فروش کالا یا خدمات از طریق اینترنت یا به صورت سنتی در بازار، حتی اگر سر کار هم بروید، باز هم چیزی برای عرضه و فروش دارید و آن زمان و مهارت های شماست.
در واقع شما به ازای زمانی که فعالیت میکنید و سر کار حاضر میشوید، درآمد کسب میکنید.
همچنین با سر کار حاضر شدن در واقع شما دارید تخصص و مهارت هایی که دارید را به عنوان یک خدمت به صاحب اصلی کسب و کار ارائه کرده و در ازای آن حقوق دریافت میکنید.
پس مهم نیست چه کاری انجام دهید، به هر حال برای کسب درآمد به هر روش چه آنلاین و چه به صورت فیزیکی باید خدمت یا محصولی را عرضه کنید.
اما اینکه درآمد شما به چه صورت به دست می آید به دو نوع تقسیم بندی میشود و دانستن آن بسیار مهم است زیرا میتواند در رسیدن شما به آزادی مالی موثر باشد.
دو روش برای کسب درآمد وجود دارد، یکی درآمد فعال و دیگری درآمد غیر فعال.
در این مطلب با این دو نوع درآمد آشنا شده و یاد خواهید گرفت که چه کارهایی در دسته درآمد فعال قرار میگیرند و چه درآمدهایی از نوع غیر فعال هستند.
سپس مشخص خواهیم کرد که اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید باید کدام یک از این دو نوع درآمد را انتخاب کرده و در نهایت با روش های کسب درآمد نوین آشنا خواهیم شد.
اما ابتدا بگذارید تعریفی از هر کدام از این دو نوع درآمد داشته باشیم.
درآمد فعال چیست؟
به زبان ساده درآمد فعال یعنی پولی که به ازای زمانی که میگذارید به دست می آید. در واقع در این روش شما به صورت فعالانه باید برای کسب درآمد کار کنید، مثل سر کار رفتن و کارمند بودن.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، زمانی که به سر کار میروید، در واقع زمان خود را با پول یا حقوق دریافتی تان معامله میکنید. اگر معلم یا مشاور هم باشید باز هم کسب درآمدتان ساعتی خواهد بود.
اگر روی پروژه ای کار کنید باز هم ساعتی کار کرده و به ازای میزان زمانی که صرف میکنید درآمد کسب خواهید کرد.
ممکن است پروژه ای یک ماه به طول بی انجامد که در آن صورت باز هم در ازای یک ماه فعالیت یا مثلا ۴۰ ساعت در هفته درآمد کسب خواهید کرد.
پس هر گاه زمان تان را با پول معامله کنید درآمد فعال خواهید داشت.
این نوع درآمد فعال است زیرا برای به دست آوردن پول باید وقت صرف کنید، خودتان سر کار حاضر شوید و خدمتی را ارائه کنید.
حتی اگر فروشنده کالا یا مغازه دار باشید، باز هم باید به عنوان فروشنده سر کار حاضر شوید. در نتیجه در صورت عدم حضورتان بر سر کار پولی هم به دست نخواهید آورد.
درآمدی که بیشتر مردم به دست می آورند فعال است. اکثر افراد شاغل یا کارمند هستند و به سر کار میروند یا نوعی از سرویس و خدمات را ارائه میکنند که برای آن باید از مهارت ها یا تخصص های خود انرژی بگذارند.
حتی بیشتر افرادی که کار آزاد دارند نیز باید برای کسب درآمد سر کار خود حاضر شوند.
درآمد غیر فعال چیست؟
در مقابل درآمد غیر فعال درآمدی است که نیازی به حضور شما بر سر کار یا فعالیتی برای کسب درآمد ندارد. در واقع در این نوع درآمد شما دیگر زمان تان را برای کسب درآمد معامله نکرده و آزادی زمان و مکان خواهید داشت.
این نوع درآمدی است که بیشتر ثروتمندان دارند، درآمدی که بدون نیاز به حضور صاحب کسب و کار به دست آمده و مهم نیست چه زمانی از شبانه روز باشد، حتی در خواب هم بیزنس تان برای شما درآمد زایی خواهد کرد.
اگر میخواهید به آزادی و استقلال مالی رسیده و ثروتمند شوید و هرگز محدودیت زمان و مکان برای کسب درآمد نداشته باشید باید به فکر راه انداختن کسب و کاری باشید که برای تان درآمد غیر فعال بسازد.
درآمد غیر فعال به نوعی یک سیستم اتوماتیک است که در ابتدا آن را پیاده سازی کرده و سپس این سیستم همیشه برای تان کسب درآمد خواهد کرد. مهم نیست شما در خواب باشید یا در سفر، این سیستم میتواند به صورت اتوماتیک برای شما ایجاد درآمد کند.
به عنوان مثال میتوان از داشتن وب سایت و فروش کالا به صورت آنلاین به عنوان یک سیستم اتوماتیک سازی نام برد.
سایت شما میتواند زمانی که در خواب هستید یا در سفر، برای تان درآمد زایی کند.
سایت شما به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته آنلاین است و به فروش کالا و خدمات می پردازد.
در حالی که داشتن یک فروشگاه به صورت فیزیکی محدود به ساعات خاصی بوده و در عین حال تنها میتواند به محدوده خاصی فروش کند مثلا مردمی که در آن منطقه یا در آن شهر حضور دارند.
اما وب سایت شما میتواند این محدودیت را از بین برده و به تمام کشور یا حتی خارج از مرزهای جغرافیایی کشورتان نیز فروش داشته باشد.
پس میتوان درآمد غیر فعال را به زبان ساده درآمدی معرفی کرد که نیاز به حضور شما نداشته و نیازی نیست تا زمان خود را با میزان درآمدی که به دست می آورید معامله کنید.
برای رسیدن به آزادی مالی باید کدام را انتخاب کنید؟
همانطور که گفته شد برای رسیدن به آزادی مالی باید به دنبال درآمد زایی به صورت غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که نیازی به فعالیت یا حضور شما نداشته باشد و در عین حال زمان تان را نیز برای کسب درآمد معامله نکنید.
دقت داشته باشید که کسب درآمد زیاد به معنی غیر فعال بودن آن درآمد نیست، به عنوان مثال، دکترها یا وکلا پول زیادی به دست می آورند اما برای کسب این درآمد باید خود بر سر کار حاضر شوند و و وقت صرف کنند.
اگر نتوانند به هر دلیلی در چند ماه آینده سر کارشان حضور داشته باشند، درآمد آن ها نیز قطع خواهد شد.
در نتیجه اگر کسی در هفته یا ماه پول زیادی به دست می آورد، تا زمانی که نیاز به فعالیت وی برای درآمد زایی باشد، آن درآمد فعال بوده و اگر به هر دلیلی آن فرد نتواند بر سر کار خود باشد یا زمانی برای آن صرف نکند، آن درآمد نیز قطع خواهد شد.
اما برای رسیدن به آزادی مالی باید کسب درآمد غیر فعال را انتخاب کنید. اگر میخواهید آزادی در استفاده از زمان و انرژی تان داشته باشید، اگر میخواهید به سفر بروید و نگران کسب درآمد تان نباشید، باید به دنبال درآمد زایی غیر فعال باشید.
روش های مختلفی برای کسب درآمد غیر فعال وجود دارد، این نوع درآمد زایی را هم میتوانید به صورت سنتی مثل کار در بازار انجام دهید، هم به صورت آنلاین.
به عنوان مثال در روش سنتی میتوان به خرید خانه و اجاره آن اشاره کرد، زمانی که شما از بابت خانه ای که اجاره داده اید درآمد کسب میکنید این درآمد غیر فعال است، زیرا بدون نیاز به حضور شما یا صرف وقت این پول به دست آمده است.
از دیگر انواع درآمد غیر فعال میتوان به خرید و فروش سهام اشاره کرد.
البته برای کسب درآمد از این روش ها نیاز به میزان تقریبا زیادی سرمایه اولیه است و ریسک آن نیز بالا است در نتیجه باید با سرمایه و حساب شده دست به این کارها بزنید.
اما روش دیگری هم برای درآمد زایی غیر فعال وجود دارد و آن استفاده از روش های نوین یا راه اندازی کسب و کار اینترنتی است.
در ادامه با انواع روش های کسب درآمد غیر فعالِ آنلاین آشنا خواهید شد:
روش های کسب درآمد آنلاینِ غیر فعال
هماطنور که گفته شد برای کسب درآمد باید چیزی برای فروش داشته باشید این میتواند محصول فیزیکی یا دیجیتالی قابل دانلود از طریق اینترنت باشد یا میتواند یک سرویس یا خدمتی باشد که به افراد عرضه میکنید مثل طراحی یا برنامه نویسی سایت یا خدمات مشاوره.
البته برای کسب درآمد به صورت غیر فعال ارائه محصولی برای فروش میتواند گزینه بهتری باشد، زیرا شما یکبار زمان گذاشته یک محصول را میسازید و میتوانید بارها آن را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور فیزیکی شما باشد یا بخواهید دائما پای کامپیوتر خود باشید.
اما ارائه خدمات مثل خدمات مشاوره و غیره باز هم نیاز به صرف زمان از جانب شما دارد.
در نتیجه میتوان بهترین روش کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین را فروش محصول نام برد.
برای این منظور باید در ابتدا وقت صرف کرده، آن محصول را بسازید و یک سیستم اتوماتیک سازی برای آن پیاده کنید تا در آینده بتوانید به صورت نا محدود آن محصول را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور شما باشد.
در واقع برای کسب درآمد به این روش یکبار باید زمان بگذارید تا سیستم را پیاده سازی کنید تا بعد از آن خیال شما از بابت بیزنس تان راحت باشد و زمان و انرژی کافی برای اولویت های دیگر زندگی تان داشته باشید.
برای ایجاد سیستم درآمد زایی غیر فعال و آنلاین از طریق فروش محصول نیاز به یک سایت دارید. بعد از ساخت سایت خود میتوانید محصولی را که مخاطبان هدف تان به آن نیاز دارند تولید کرده و آن را برای فروش در سایت خود قرار دهید.
این محصول میتواند فیزیکی باشد یا دیجیتالی و قابل دانلود.
اگر خودتان محصول فیزیکی ای برای فروش ندارید میتوانید از سیستم های همکاری در فروش استفاده کنید که کار را بسیار راحت تر کرده و فرد دیگری تمام مراحل فروش و انبار داری و تحویل محصول را بر عهده خواهد گرفت و شما تنها پورسانتی از محل فروش آن محصولات به دست خواهید آورد.
اما روش بهتر، تولید یک محصول دیجیتالی و قابل دانلود است.
ساخت چنین محصولی بسیار راحت بوده و میتوانید با هر میزان توانایی یا تجربه و تخصص آن را تولید کنید. محصولات مختلفی برای دانلود وجود دارند، به عنوان مثال نرم افزارهای مختلف، اپلیکیشن های موبایل، افزونه ها و قالب های وردپرس، محصولات آموزشی قابل دانلود به صورت ایبوک و فایل های صوتی و تصویری.
این نوع از محصولات یکبار تولید شده و میتواند به صورت نا محدود به فروش برسد.
با داشتن سایت و سیستم اتوماتیک سازیِ فروش محصولات، میتوانید دامنه فروش خود را به خارج از شهر یا حتی کشورتان گسترش دهید و به صورت شبانه روزی و ۷ روز هفته به فروش و درآمد زایی بپردازید.
روشی که ما برای درآمد زایی به شما پیشنهاد می کنیم کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی است.
برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد آنلاین غیر فعال نیاز به یک سایت دارید. سپس میتوانید با ایجاد محتوا برای آن و سپس تولید یک محصول که نیازهای مخاطبان هدفتان را پوشش دهد شروع به درآمد زایی کنید.
در سایت و وبلاگ ما آموزش های زیادی در ارتباط با نحوه راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد از آن موجود هست که میتوانید استفاده کنید.
نقطه ضعف درآمد غیر فعال چیست؟
درست است که درآمد غیر فعال مزیت های بسیاری از جمله داشتن آزادی زمان و مکان را به شما میدهد، اما یک نقطه ضعف دارد که باعث میشود هر کسی دنبال ایجاد درآمد غیر فعال نرود.
بازدهی درآمد غیر فعال نیاز به زمان زیادی دارد، یعنی برای کسب درآمد غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید، در ابتدا کمی وقت و انرژی صرف میکنید و سیستم مورد نظر خود را راه اندازی میکنید، اما توقع درآمد زایی در زمان کوتاه را نداشته باشید، بلکه باید صبر داشته و حداقل یک الی ۳ سال را برای درآمد زایی غیر فعال در نظر بگیرید، اما مطئن باشید که پس از طی این زمان و در صورتی که تمام اقدامات لازم را انجام داده باشید میتوانید شاهد درآمد زایی خوبی از سیستمی که پیاده کرده اید بوده و دیگر نیازی به حضور شما و گذاشتن وقت و انرژی نخواهد بود.
در مقابل، درآمد زاییِ فعال مثل شغل کارمندی یا کارهای پروژه ای، این مزیت را دارند که میتوانید سر ماه یا بعد از پایان پروژه ای که انجام داده اید، درآمد خود را به دست آورید. در واقع به این روش، درآمد زایی در کوتاه مدت ممکن است. اما برعکس در درآمدزایی به روش غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید.
مهمترین مزیت درآمد غیر فعال چیست؟
در درآمد زایی به روش غیر فعال درست است که نیاز به زمان بیشتری برای دیدن نتیجه کارتان دارید، اما در عوض هیچ محدودیتی برای استفاده از زمان خود نداشته و این شما هستید که میزان درآمدی که میتوانید به دست آورید را مشخص میکنید، به این روش هیچ محدودیت و سقفی برای پولی که به دست می آورید وجود ندارد.
در حالیکه در شغل کارمندی یا درآمد زایی فعال نه تنها برای استفاده از زمان خود محدودیت داشته و دائما باید به دنبال گرفتن مرخصی باشید، بلکه این صاحب کار است که میزان پولی که در آخر ماه دریافت می کنید را مشخص میکند و شما نیز باید به همان قانع باشید. البته میتوانید برای ترفیع گرفتن و افزایش حقوق تان تلاش کنید اما همیشه، هم در استفاده از زمان خود محدودیت خواهید داشت هم اینکه میزان درآمدی که به دست می آورید را صاحب کارتان تعیین میکند.
با راه اندازی کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی، یک درآمد غیر فعال ایجاد کنید.
همانطور که گفته شد بیشتر افراد به دلیل بازدهی در بلند مدت به روش غیر فعال و همچنین نیاز به سرمایه زیاد برای راه اندازی کسب و کار به روش سنتی، شغل کارمندی را انتخاب میکنند.
اما با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود، علاوه بر اینکه درآمد فعال خود را از طریق شغل تان حفظ کرده و نگرانی از بابت مشکلات مالی نخواهید داشت، میتوانید بدون هر گونه ریسکی و نیاز به سرمایه بالایی برای راه اندازی کسب و کار آنلاین، یک درآمد غیر فعال نیز برای خود ایجاد کنید.
به این روش میتوانید در دو یا سه سال آینده شغل کارمندی خود را کنار گذاشته و از درآمد غیر فعال تان لذت ببرید.
از آن جایی که کسب و کارهای اینترنتی و خرید و فروش آنلاین در ایران روز به روز در حال افزایش است، پیشنهاد میکنیم تا دیر نشده به فکر راه اندازی یک کسب و کار آنلاین برای خود و آینده تان باشید.
با ایجاد کسب و کار اینترنتی میتوانید کاری را شروع کنید که به آن علاقه دارید، همچنین در کنارش درآمد فعال خود را هم از شغل کارمندی تان حفظ کرده و هر زمان که لازم بود در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را زودتر به ثمر برسانید.
مهمترین نکته در ایجاد کسب و کار اینترنتی و درآمدزایی به روش غیر فعال این است که کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید زیرا به این ترتیب هم میتوانید زمان بیشتر ی را به کار مورد علاقه خود بپردازید و هم اینکه پیشرفت و موفقیت شما در آن بسیار سریعتر خواهد بود.
همچنین میتوانید از درآمد فعال تان در کسب و کار اینترنتی خود سرمایه گذاری کرده، برای آن تبلیغات انجام دهید و یا با استفاده از روش های بازاریابی اینترنتی محصولات و خدمات خود را به صورت آنلاین ترویج کنید و به فروش و درآمد خود بی افزایید.
از دیگران کمک گرفته و منبع درآمد غیر فعالی برای خود ایجاد کنید.
اگر در حال حاضر کسب و کاری دارید که نیاز به حضور شما دارد مثل داشتن مغازه یا ارائه خدمات به صورت آنلاین، در صورتی که امکانش را دارید میتوانید با استخدام افراد دیگر به خود و کسب و کارتان کمک کرده و آن را به درآمدی غیر فعال تبدیل کنید.
به این ترتیب دیگر نیاز به حضور دائمی شما نخواهد بود، بلکه افرادی که استخدام کرده اید تمام کارهای لازم را بر عهده خواهند گرفت.
البته این کار را معمولا زمانی متیوانید انجام دهید که بیزنس تان به اندازه کافی درآمد داشته و بتوانید برای استخدام دیگران و آموزش آن ها هزینه کنید.
در صورتی که بودجه این کار را دارید میتوانید به راحتی درآمد فعال خود را به درآمد زایی غیر فعال تبدیل کرده و سپس از آزادی زمانی که به دست می آورید نهایت استفاده را ببرید.
در پایان…
اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید، باید به دنبال روشی برای درآمد زایی غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که برای به دست آوردن آن نیاز به حضور شما نباشد و مجبور نباشید زمان و انرژی خود را برای درآمد زایی معامله کنید. به دلیل درآمد زایی در بلند مدت به روش غیر فعال معمولا اکثر افراد ترجیح میدهند تا راه آسان تر یعنی شغل کارمندی را انتخاب کنند تا بتوانند هر چه سریعتر نتیجه کاری که انجام داده اند را ببینند، به این ترتیب آن ها معمولا در پایان ماه یا بعد از انجام پروژه پول خود را میگیرند. اما در مقابل زمان خود را از دست داده و باید به میزان پولی که صاحب کار برای حقوق آن ها مشخص میکند قانع باشند.
اما برای درآمد زایی غیر فعال باید دید بلند مدت داشته و سعی کنید حداقل بازه زمانی یک الی سه سال را برای خود در نظر بگیرید. همچنین میتوانید با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود و انجام کاری که به آن علاقه دارید هم درآمد فعال خود را حفظ کنید و هم اینکه از محل درآمد فعال تان در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را سریعتر به درآمد برسانید. به این ترتیب نه تنها زمان و مکان در اختیار شما خواهد بود بلکه هیچ محدودتی هم در میزان پولی که به دست می آورید نخواهید داشت.
با گسترش کسب و کارهای اینترنتی و افزایش خرید و فروش آنلاین در ایران پیشنهاد ما به شما این است که هر چه سریعتر برای ایجاد یک درآمد غیر فعال و به دست آوردن آزادی مالی و زمان خود، یک کسب و کار اینترنتی در حوزه چیزی که به آن علاقه دارید راه انداخته و مطمئن باشید که با برداشتن اقدامات لازم و برنامه ریزی درست میتوانید تا یک الی سه سال آینده و یا حتی زودتر، به درآمد خوبی رسیده و دیگر زمان خود را برای به دست آوردن پول معامله نکنید.
درآمد فعال یا درآمد غیر فعال؟ برای رسیدن به آزادی مالی باید کدام را انتخاب کنید؟
روش های مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد، مثل فروش کالا یا خدمات از طریق اینترنت یا به صورت سنتی در بازار، حتی اگر سر کار هم بروید، باز هم چیزی برای عرضه و فروش دارید و آن زمان و مهارت های شماست.
در واقع شما به ازای زمانی که فعالیت میکنید و سر کار حاضر میشوید، درآمد کسب میکنید.
همچنین با سر کار حاضر شدن در واقع شما دارید تخصص و مهارت هایی که دارید را به عنوان یک خدمت به صاحب اصلی کسب و کار ارائه کرده و در ازای آن حقوق دریافت میکنید.
پس مهم نیست چه کاری انجام دهید، به هر حال برای کسب درآمد به هر روش چه آنلاین و چه به صورت فیزیکی باید خدمت یا محصولی را عرضه کنید.
اما اینکه درآمد شما به چه صورت به دست می آید به دو نوع تقسیم بندی میشود و دانستن آن بسیار مهم است زیرا میتواند در رسیدن شما به آزادی مالی موثر باشد.
دو روش برای کسب درآمد وجود دارد، یکی درآمد فعال و دیگری درآمد غیر فعال.
در این مطلب با این دو نوع درآمد آشنا شده و یاد خواهید گرفت که چه کارهایی در دسته درآمد فعال قرار میگیرند و چه درآمدهایی از نوع غیر فعال هستند.
سپس مشخص خواهیم کرد که اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید باید کدام یک از این دو نوع درآمد را انتخاب کرده و در نهایت با روش های کسب درآمد نوین آشنا خواهیم شد.
اما ابتدا بگذارید تعریفی از هر کدام از این دو نوع درآمد داشته باشیم.
درآمد فعال چیست؟
به زبان ساده درآمد فعال یعنی پولی که به ازای زمانی که میگذارید به دست می آید. در واقع در این روش شما به صورت فعالانه باید برای کسب درآمد کار کنید، مثل سر کار رفتن و کارمند بودن.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، زمانی که به سر کار میروید، در واقع زمان خود را با پول یا حقوق دریافتی تان معامله میکنید. اگر معلم یا مشاور هم باشید باز هم کسب درآمدتان ساعتی خواهد بود.
اگر روی پروژه ای کار کنید باز هم ساعتی کار کرده و به ازای میزان زمانی که صرف میکنید درآمد کسب خواهید کرد.
ممکن است پروژه ای یک ماه به طول بی انجامد که در آن صورت باز هم در ازای یک ماه فعالیت یا مثلا ۴۰ ساعت در هفته درآمد کسب خواهید کرد.
پس هر گاه زمان تان را با پول معامله کنید درآمد فعال خواهید داشت.
این نوع درآمد فعال است زیرا برای به دست آوردن پول باید وقت صرف کنید، خودتان سر کار حاضر شوید و خدمتی را ارائه کنید.
حتی اگر فروشنده کالا یا مغازه دار باشید، باز هم باید به عنوان فروشنده سر کار حاضر شوید. در نتیجه در صورت عدم حضورتان بر سر کار پولی هم به دست نخواهید آورد.
درآمدی که بیشتر مردم به دست می آورند فعال است. اکثر افراد شاغل یا کارمند هستند و به سر کار میروند یا نوعی از سرویس و خدمات را ارائه میکنند که برای آن باید از مهارت ها یا تخصص های خود انرژی بگذارند.
حتی بیشتر افرادی که کار آزاد دارند نیز باید برای کسب درآمد سر کار خود حاضر شوند.
درآمد غیر فعال چیست؟
در مقابل درآمد غیر فعال درآمدی است که نیازی به حضور شما بر سر کار یا فعالیتی برای کسب درآمد ندارد. در واقع در این نوع درآمد شما دیگر زمان تان را برای کسب درآمد معامله نکرده و آزادی زمان و مکان خواهید داشت.
این نوع درآمدی است که بیشتر ثروتمندان دارند، درآمدی که بدون نیاز به حضور صاحب کسب و کار به دست آمده و مهم نیست چه زمانی از شبانه روز باشد، حتی در خواب هم بیزنس تان برای شما درآمد زایی خواهد کرد.
اگر میخواهید به آزادی و استقلال مالی رسیده و ثروتمند شوید و هرگز محدودیت زمان و مکان برای کسب درآمد نداشته باشید باید به فکر راه انداختن کسب و کاری باشید که برای تان درآمد غیر فعال بسازد.
درآمد غیر فعال به نوعی یک سیستم اتوماتیک است که در ابتدا آن را پیاده سازی کرده و سپس این سیستم همیشه برای تان کسب درآمد خواهد کرد. مهم نیست شما در خواب باشید یا در سفر، این سیستم میتواند به صورت اتوماتیک برای شما ایجاد درآمد کند.
به عنوان مثال میتوان از داشتن وب سایت و فروش کالا به صورت آنلاین به عنوان یک سیستم اتوماتیک سازی نام برد.
سایت شما میتواند زمانی که در خواب هستید یا در سفر، برای تان درآمد زایی کند.
سایت شما به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته آنلاین است و به فروش کالا و خدمات می پردازد.
در حالی که داشتن یک فروشگاه به صورت فیزیکی محدود به ساعات خاصی بوده و در عین حال تنها میتواند به محدوده خاصی فروش کند مثلا مردمی که در آن منطقه یا در آن شهر حضور دارند.
اما وب سایت شما میتواند این محدودیت را از بین برده و به تمام کشور یا حتی خارج از مرزهای جغرافیایی کشورتان نیز فروش داشته باشد.
پس میتوان درآمد غیر فعال را به زبان ساده درآمدی معرفی کرد که نیاز به حضور شما نداشته و نیازی نیست تا زمان خود را با میزان درآمدی که به دست می آورید معامله کنید.
برای رسیدن به آزادی مالی باید کدام را انتخاب کنید؟
همانطور که گفته شد برای رسیدن به آزادی مالی باید به دنبال درآمد زایی به صورت غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که نیازی به فعالیت یا حضور شما نداشته باشد و در عین حال زمان تان را نیز برای کسب درآمد معامله نکنید.
دقت داشته باشید که کسب درآمد زیاد به معنی غیر فعال بودن آن درآمد نیست، به عنوان مثال، دکترها یا وکلا پول زیادی به دست می آورند اما برای کسب این درآمد باید خود بر سر کار حاضر شوند و و وقت صرف کنند.
اگر نتوانند به هر دلیلی در چند ماه آینده سر کارشان حضور داشته باشند، درآمد آن ها نیز قطع خواهد شد.
در نتیجه اگر کسی در هفته یا ماه پول زیادی به دست می آورد، تا زمانی که نیاز به فعالیت وی برای درآمد زایی باشد، آن درآمد فعال بوده و اگر به هر دلیلی آن فرد نتواند بر سر کار خود باشد یا زمانی برای آن صرف نکند، آن درآمد نیز قطع خواهد شد.
اما برای رسیدن به آزادی مالی باید کسب درآمد غیر فعال را انتخاب کنید. اگر میخواهید آزادی در استفاده از زمان و انرژی تان داشته باشید، اگر میخواهید به سفر بروید و نگران کسب درآمد تان نباشید، باید به دنبال درآمد زایی غیر فعال باشید.
روش های مختلفی برای کسب درآمد غیر فعال وجود دارد، این نوع درآمد زایی را هم میتوانید به صورت سنتی مثل کار در بازار انجام دهید، هم به صورت آنلاین.
به عنوان مثال در روش سنتی میتوان به خرید خانه و اجاره آن اشاره کرد، زمانی که شما از بابت خانه ای که اجاره داده اید درآمد کسب میکنید این درآمد غیر فعال است، زیرا بدون نیاز به حضور شما یا صرف وقت این پول به دست آمده است.
از دیگر انواع درآمد غیر فعال میتوان به خرید و فروش سهام اشاره کرد.
البته برای کسب درآمد از این روش ها نیاز به میزان تقریبا زیادی سرمایه اولیه است و ریسک آن نیز بالا است در نتیجه باید با سرمایه و حساب شده دست به این کارها بزنید.
اما روش دیگری هم برای درآمد زایی غیر فعال وجود دارد و آن استفاده از روش های نوین یا راه اندازی کسب و کار اینترنتی است.
در ادامه با انواع روش های کسب درآمد غیر فعالِ آنلاین آشنا خواهید شد:
روش های کسب درآمد آنلاینِ غیر فعال
هماطنور که گفته شد برای کسب درآمد باید چیزی برای فروش داشته باشید این میتواند محصول فیزیکی یا دیجیتالی قابل دانلود از طریق اینترنت باشد یا میتواند یک سرویس یا خدمتی باشد که به افراد عرضه میکنید مثل طراحی یا برنامه نویسی سایت یا خدمات مشاوره.
البته برای کسب درآمد به صورت غیر فعال ارائه محصولی برای فروش میتواند گزینه بهتری باشد، زیرا شما یکبار زمان گذاشته یک محصول را میسازید و میتوانید بارها آن را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور فیزیکی شما باشد یا بخواهید دائما پای کامپیوتر خود باشید.
اما ارائه خدمات مثل خدمات مشاوره و غیره باز هم نیاز به صرف زمان از جانب شما دارد.
در نتیجه میتوان بهترین روش کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین را فروش محصول نام برد.
برای این منظور باید در ابتدا وقت صرف کرده، آن محصول را بسازید و یک سیستم اتوماتیک سازی برای آن پیاده کنید تا در آینده بتوانید به صورت نا محدود آن محصول را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور شما باشد.
در واقع برای کسب درآمد به این روش یکبار باید زمان بگذارید تا سیستم را پیاده سازی کنید تا بعد از آن خیال شما از بابت بیزنس تان راحت باشد و زمان و انرژی کافی برای اولویت های دیگر زندگی تان داشته باشید.
برای ایجاد سیستم درآمد زایی غیر فعال و آنلاین از طریق فروش محصول نیاز به یک سایت دارید. بعد از ساخت سایت خود میتوانید محصولی را که مخاطبان هدف تان به آن نیاز دارند تولید کرده و آن را برای فروش در سایت خود قرار دهید.
این محصول میتواند فیزیکی باشد یا دیجیتالی و قابل دانلود.
اگر خودتان محصول فیزیکی ای برای فروش ندارید میتوانید از سیستم های همکاری در فروش استفاده کنید که کار را بسیار راحت تر کرده و فرد دیگری تمام مراحل فروش و انبار داری و تحویل محصول را بر عهده خواهد گرفت و شما تنها پورسانتی از محل فروش آن محصولات به دست خواهید آورد.
اما روش بهتر، تولید یک محصول دیجیتالی و قابل دانلود است.
ساخت چنین محصولی بسیار راحت بوده و میتوانید با هر میزان توانایی یا تجربه و تخصص آن را تولید کنید. محصولات مختلفی برای دانلود وجود دارند، به عنوان مثال نرم افزارهای مختلف، اپلیکیشن های موبایل، افزونه ها و قالب های وردپرس، محصولات آموزشی قابل دانلود به صورت ایبوک و فایل های صوتی و تصویری.
این نوع از محصولات یکبار تولید شده و میتواند به صورت نا محدود به فروش برسد.
با داشتن سایت و سیستم اتوماتیک سازیِ فروش محصولات، میتوانید دامنه فروش خود را به خارج از شهر یا حتی کشورتان گسترش دهید و به صورت شبانه روزی و ۷ روز هفته به فروش و درآمد زایی بپردازید.
روشی که سایت کارنوین برای درآمد زایی به شما پیشنهاد میکند کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی است.
برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد آنلاین غیر فعال نیاز به یک سایت دارید. سپس میتوانید با ایجاد محتوا برای آن و سپس تولید یک محصول که نیازهای مخاطبان هدفتان را پوشش دهد شروع به درآمد زایی کنید.
در سایت کارنوین آموزش های زیادی در ارتباط با نحوه راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد از آن موجود هست که میتوانید استفاده کنید.
نقطه ضعف درآمد غیر فعال چیست؟
درست است که درآمد غیر فعال مزیت های بسیاری از جمله داشتن آزادی زمان و مکان را به شما میدهد، اما یک نقطه ضعف دارد که باعث میشود هر کسی دنبال ایجاد درآمد غیر فعال نرود.
بازدهی درآمد غیر فعال نیاز به زمان زیادی دارد، یعنی برای کسب درآمد غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید، در ابتدا کمی وقت و انرژی صرف میکنید و سیستم مورد نظر خود را راه اندازی میکنید، اما توقع درآمد زایی در زمان کوتاه را نداشته باشید، بلکه باید صبر داشته و حداقل یک الی ۳ سال را برای درآمد زایی غیر فعال در نظر بگیرید، اما مطئن باشید که پس از طی این زمان و در صورتی که تمام اقدامات لازم را انجام داده باشید میتوانید شاهد درآمد زایی خوبی از سیستمی که پیاده کرده اید بوده و دیگر نیازی به حضور شما و گذاشتن وقت و انرژی نخواهد بود.
در مقبال، درآمد زاییِ فعال مثل شغل کارمندی یا کارهای پروژه ای، این مزیت را دارند که میتوانید سر ماه یا بعد از پایان پروژه ای که انجام داده اید، درآمد خود را به دست آورید. در واقع به این روش، درآمد زایی در کوتاه مدت ممکن است. اما برعکس در درآمدزایی به روش غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید.
مهمترین مزیت درآمد غیر فعال چیست؟
در درآمد زایی به روش غیر فعال درست است که نیاز به زمان بیشتری برای دیدن نتیجه کارتان دارید، اما در عوض هیچ محدودیتی برای استفاده از زمان خود نداشته و این شما هستید که میزان درآمدی که میتوانید به دست آورید را مشخص میکنید، به این روش هیچ محدودیت و سقفی برای پولی که به دست می آورید وجود ندارد.
در حالیکه در شغل کارمندی یا درآمد زایی فعال نه تنها برای استفاده از زمان خود محدودیت داشته و دائما باید به دنبال گرفتن مرخصی باشید، بلکه این صاحب کار است که میزان پولی که در آخر ماه دریافت می کنید را مشخص میکند و شما نیز باید به همان قانع باشید. البته میتوانید برای ترفیع گرفتن و افزایش حقوق تان تلاش کنید اما همیشه، هم در استفاده از زمان خود محدودیت خواهید داشت هم اینکه میزان درآمدی که به دست می آورید را صاحب کارتان تعیین میکند.
با راه اندازی کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی، یک درآمد غیر فعال ایجاد کنید.
همانطور که گفته شد بیشتر افراد به دلیل بازدهی در بلند مدت به روش غیر فعال و همچنین نیاز به سرمایه زیاد برای راه اندازی کسب و کار به روش سنتی، شغل کارمندی را انتخاب میکنند.
اما با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود، علاوه بر اینکه درآمد فعال خود را از طریق شغل تان حفظ کرده و نگرانی از بابت مشکلات مالی نخواهید داشت، میتوانید بدون هر گونه ریسکی و نیاز به سرمایه بالایی برای راه اندازی کسب و کار آنلاین، یک درآمد غیر فعال نیز برای خود ایجاد کنید.
به این روش میتوانید در دو یا سه سال آینده شغل کارمندی خود را کنار گذاشته و از درآمد غیر فعال تان لذت ببرید.
از آن جایی که کسب و کارهای اینترنتی و خرید و فروش آنلاین در ایران روز به روز در حال افزایش است، پیشنهاد میکنیم تا دیر نشده به فکر راه اندازی یک کسب و کار آنلاین برای خود و آینده تان باشید.
با ایجاد کسب و کار اینترنتی میتوانید کاری را شروع کنید که به آن علاقه دارید، همچنین در کنارش درآمد فعال خود را هم از شغل کارمندی تان حفظ کرده و هر زمان که لازم بود در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را زودتر به ثمر برسانید.
مهمترین نکته در ایجاد کسب و کار اینترنتی و درآمدزایی به روش غیر فعال این است که کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید زیرا به این ترتیب هم میتوانید زمان بیشتر ی را به کار مورد علاقه خود بپردازید و هم اینکه پیشرفت و موفقیت شما در آن بسیار سریعتر خواهد بود.
همچنین میتوانید از درآمد فعال تان در کسب و کار اینترنتی خود سرمایه گذاری کرده، برای آن تبلیغات انجام دهید و یا با استفاده از روش های بازاریابی اینترنتی محصولات و خدمات خود را به صورت آنلاین ترویج کنید و به فروش و درآمد خود بی افزایید.
از دیگران کمک گرفته و منبع درآمد غیر فعالی برای خود ایجاد کنید.
اگر در حال حاضر کسب و کاری دارید که نیاز به حضور شما دارد مثل داشتن مغازه یا ارائه خدمات به صورت آنلاین، در صورتی که امکانش را دارید میتوانید با استخدام افراد دیگر به خود و کسب و کارتان کمک کرده و آن را به درآمدی غیر فعال تبدیل کنید.
به این ترتیب دیگر نیاز به حضور دائمی شما نخواهد بود، بلکه افرادی که استخدام کرده اید تمام کارهای لازم را بر عهده خواهند گرفت.
البته این کار را معمولا زمانی متیوانید انجام دهید که بیزنس تان به اندازه کافی درآمد داشته و بتوانید برای استخدام دیگران و آموزش آن ها هزینه کنید.
در صورتی که بودجه این کار را دارید میتوانید به راحتی درآمد فعال خود را به درآمد زایی غیر فعال تبدیل کرده و سپس از آزادی زمانی که به دست می آورید نهایت استفاده را ببرید.
در پایان…
اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید، باید به دنبال روشی برای درآمد زایی غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که برای به دست آوردن آن نیاز به حضور شما نباشد و مجبور نباشید زمان و انرژی خود را برای درآمد زایی معامله کنید. به دلیل درآمد زایی در بلند مدت به روش غیر فعال معمولا اکثر افراد ترجیح میدهند تا راه آسان تر یعنی شغل کارمندی را انتخاب کنند تا بتوانند هر چه سریعتر نتیجه کاری که انجام داده اند را ببینند، به این ترتیب آن ها معمولا در پایان ماه یا بعد از انجام پروژه پول خود را میگیرند. اما در مقابل زمان خود را از دست داده و باید به میزان پولی که صاحب کار برای حقوق آن ها مشخص میکند قانع باشند.
اما برای درآمد زایی غیر فعال باید دید بلند مدت داشته و سعی کنید حداقل بازه زمانی یک الی سه سال را برای خود در نظر بگیرید. همچنین میتوانید با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود و انجام کاری که به آن علاقه دارید هم درآمد فعال خود را حفظ کنید و هم اینکه از محل درآمد فعال تان در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را سریعتر به درآمد برسانید. به این ترتیب نه تنها زمان و مکان در اختیار شما خواهد بود بلکه هیچ محدودتی هم در میزان پولی که به دست می آورید نخواهید داشت.
با گسترش کسب و کارهای اینترنتی و افزایش خرید و فروش آنلاین در ایران پیشنهاد ما به شما این است که هر چه سریعتر برای ایجاد یک درآمد غیر فعال و به دست آوردن آزادی مالی و زمان خود، یک کسب و کار اینترنتی در حوزه چیزی که به آن علاقه دارید راه انداخته و مطمئن باشید که با برداشتن اقدامات لازم و برنامه ریزی درست میتوانید تا یک الی سه سال آینده و یا حتی زودتر، به درآمد خوبی رسیده و دیگر زمان خود را برای به دست آوردن پول معامله نکنید.
درآمد فعال یا درآمد غیر فعال؟ برای رسیدن به آزادی مالی باید کدام را انتخاب کنید؟
روش های مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد، مثل فروش کالا یا خدمات از طریق اینترنت یا به صورت سنتی در بازار، حتی اگر سر کار هم بروید، باز هم چیزی برای عرضه و فروش دارید و آن زمان و مهارت های شماست.
در واقع شما به ازای زمانی که فعالیت میکنید و سر کار حاضر میشوید، درآمد کسب میکنید.
همچنین با سر کار حاضر شدن در واقع شما دارید تخصص و مهارت هایی که دارید را به عنوان یک خدمت به صاحب اصلی کسب و کار ارائه کرده و در ازای آن حقوق دریافت میکنید.
پس مهم نیست چه کاری انجام دهید، به هر حال برای کسب درآمد به هر روش چه آنلاین و چه به صورت فیزیکی باید خدمت یا محصولی را عرضه کنید.
اما اینکه درآمد شما به چه صورت به دست می آید به دو نوع تقسیم بندی میشود و دانستن آن بسیار مهم است زیرا میتواند در رسیدن شما به آزادی مالی موثر باشد.
دو روش برای کسب درآمد وجود دارد، یکی درآمد فعال و دیگری درآمد غیر فعال.
در این مطلب با این دو نوع درآمد آشنا شده و یاد خواهید گرفت که چه کارهایی در دسته درآمد فعال قرار میگیرند و چه درآمدهایی از نوع غیر فعال هستند.
سپس مشخص خواهیم کرد که اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید باید کدام یک از این دو نوع درآمد را انتخاب کرده و در نهایت با روش های کسب درآمد نوین آشنا خواهیم شد.
اما ابتدا بگذارید تعریفی از هر کدام از این دو نوع درآمد داشته باشیم.
درآمد فعال چیست؟
به زبان ساده درآمد فعال یعنی پولی که به ازای زمانی که میگذارید به دست می آید. در واقع در این روش شما به صورت فعالانه باید برای کسب درآمد کار کنید، مثل سر کار رفتن و کارمند بودن.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، زمانی که به سر کار میروید، در واقع زمان خود را با پول یا حقوق دریافتی تان معامله میکنید. اگر معلم یا مشاور هم باشید باز هم کسب درآمدتان ساعتی خواهد بود.
اگر روی پروژه ای کار کنید باز هم ساعتی کار کرده و به ازای میزان زمانی که صرف میکنید درآمد کسب خواهید کرد.
ممکن است پروژه ای یک ماه به طول بی انجامد که در آن صورت باز هم در ازای یک ماه فعالیت یا مثلا ۴۰ ساعت در هفته درآمد کسب خواهید کرد.
پس هر گاه زمان تان را با پول معامله کنید درآمد فعال خواهید داشت.
این نوع درآمد فعال است زیرا برای به دست آوردن پول باید وقت صرف کنید، خودتان سر کار حاضر شوید و خدمتی را ارائه کنید.
حتی اگر فروشنده کالا یا مغازه دار باشید، باز هم باید به عنوان فروشنده سر کار حاضر شوید. در نتیجه در صورت عدم حضورتان بر سر کار پولی هم به دست نخواهید آورد.
درآمدی که بیشتر مردم به دست می آورند فعال است. اکثر افراد شاغل یا کارمند هستند و به سر کار میروند یا نوعی از سرویس و خدمات را ارائه میکنند که برای آن باید از مهارت ها یا تخصص های خود انرژی بگذارند.
حتی بیشتر افرادی که کار آزاد دارند نیز باید برای کسب درآمد سر کار خود حاضر شوند.
درآمد غیر فعال چیست؟
در مقابل درآمد غیر فعال درآمدی است که نیازی به حضور شما بر سر کار یا فعالیتی برای کسب درآمد ندارد. در واقع در این نوع درآمد شما دیگر زمان تان را برای کسب درآمد معامله نکرده و آزادی زمان و مکان خواهید داشت.
این نوع درآمدی است که بیشتر ثروتمندان دارند، درآمدی که بدون نیاز به حضور صاحب کسب و کار به دست آمده و مهم نیست چه زمانی از شبانه روز باشد، حتی در خواب هم بیزنس تان برای شما درآمد زایی خواهد کرد.
اگر میخواهید به آزادی و استقلال مالی رسیده و ثروتمند شوید و هرگز محدودیت زمان و مکان برای کسب درآمد نداشته باشید باید به فکر راه انداختن کسب و کاری باشید که برای تان درآمد غیر فعال بسازد.
درآمد غیر فعال به نوعی یک سیستم اتوماتیک است که در ابتدا آن را پیاده سازی کرده و سپس این سیستم همیشه برای تان کسب درآمد خواهد کرد. مهم نیست شما در خواب باشید یا در سفر، این سیستم میتواند به صورت اتوماتیک برای شما ایجاد درآمد کند.
به عنوان مثال میتوان از داشتن وب سایت و فروش کالا به صورت آنلاین به عنوان یک سیستم اتوماتیک سازی نام برد.
سایت شما میتواند زمانی که در خواب هستید یا در سفر، برای تان درآمد زایی کند.
سایت شما به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته آنلاین است و به فروش کالا و خدمات می پردازد.
در حالی که داشتن یک فروشگاه به صورت فیزیکی محدود به ساعات خاصی بوده و در عین حال تنها میتواند به محدوده خاصی فروش کند مثلا مردمی که در آن منطقه یا در آن شهر حضور دارند.
اما وب سایت شما میتواند این محدودیت را از بین برده و به تمام کشور یا حتی خارج از مرزهای جغرافیایی کشورتان نیز فروش داشته باشد.
پس میتوان درآمد غیر فعال را به زبان ساده درآمدی معرفی کرد که نیاز به حضور شما نداشته و نیازی نیست تا زمان خود را با میزان درآمدی که به دست می آورید معامله کنید.
برای رسیدن به آزادی مالی باید کدام را انتخاب کنید؟
همانطور که گفته شد برای رسیدن به آزادی مالی باید به دنبال درآمد زایی به صورت غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که نیازی به فعالیت یا حضور شما نداشته باشد و در عین حال زمان تان را نیز برای کسب درآمد معامله نکنید.
دقت داشته باشید که کسب درآمد زیاد به معنی غیر فعال بودن آن درآمد نیست، به عنوان مثال، دکترها یا وکلا پول زیادی به دست می آورند اما برای کسب این درآمد باید خود بر سر کار حاضر شوند و و وقت صرف کنند.
اگر نتوانند به هر دلیلی در چند ماه آینده سر کارشان حضور داشته باشند، درآمد آن ها نیز قطع خواهد شد.
در نتیجه اگر کسی در هفته یا ماه پول زیادی به دست می آورد، تا زمانی که نیاز به فعالیت وی برای درآمد زایی باشد، آن درآمد فعال بوده و اگر به هر دلیلی آن فرد نتواند بر سر کار خود باشد یا زمانی برای آن صرف نکند، آن درآمد نیز قطع خواهد شد.
اما برای رسیدن به آزادی مالی باید کسب درآمد غیر فعال را انتخاب کنید. اگر میخواهید آزادی در استفاده از زمان و انرژی تان داشته باشید، اگر میخواهید به سفر بروید و نگران کسب درآمد تان نباشید، باید به دنبال درآمد زایی غیر فعال باشید.
روش های مختلفی برای کسب درآمد غیر فعال وجود دارد، این نوع درآمد زایی را هم میتوانید به صورت سنتی مثل کار در بازار انجام دهید، هم به صورت آنلاین.
به عنوان مثال در روش سنتی میتوان به خرید خانه و اجاره آن اشاره کرد، زمانی که شما از بابت خانه ای که اجاره داده اید درآمد کسب میکنید این درآمد غیر فعال است، زیرا بدون نیاز به حضور شما یا صرف وقت این پول به دست آمده است.
از دیگر انواع درآمد غیر فعال میتوان به خرید و فروش سهام اشاره کرد.
البته برای کسب درآمد از این روش ها نیاز به میزان تقریبا زیادی سرمایه اولیه است و ریسک آن نیز بالا است در نتیجه باید با سرمایه و حساب شده دست به این کارها بزنید.
اما روش دیگری هم برای درآمد زایی غیر فعال وجود دارد و آن استفاده از روش های نوین یا راه اندازی کسب و کار اینترنتی است.
در ادامه با انواع روش های کسب درآمد غیر فعالِ آنلاین آشنا خواهید شد:
روش های کسب درآمد آنلاینِ غیر فعال
هماطنور که گفته شد برای کسب درآمد باید چیزی برای فروش داشته باشید این میتواند محصول فیزیکی یا دیجیتالی قابل دانلود از طریق اینترنت باشد یا میتواند یک سرویس یا خدمتی باشد که به افراد عرضه میکنید مثل طراحی یا برنامه نویسی سایت یا خدمات مشاوره.
البته برای کسب درآمد به صورت غیر فعال ارائه محصولی برای فروش میتواند گزینه بهتری باشد، زیرا شما یکبار زمان گذاشته یک محصول را میسازید و میتوانید بارها آن را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور فیزیکی شما باشد یا بخواهید دائما پای کامپیوتر خود باشید.
اما ارائه خدمات مثل خدمات مشاوره و غیره باز هم نیاز به صرف زمان از جانب شما دارد.
در نتیجه میتوان بهترین روش کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین را فروش محصول نام برد.
برای این منظور باید در ابتدا وقت صرف کرده، آن محصول را بسازید و یک سیستم اتوماتیک سازی برای آن پیاده کنید تا در آینده بتوانید به صورت نا محدود آن محصول را به فروش برسانید بدون آنکه نیاز به حضور شما باشد.
در واقع برای کسب درآمد به این روش یکبار باید زمان بگذارید تا سیستم را پیاده سازی کنید تا بعد از آن خیال شما از بابت بیزنس تان راحت باشد و زمان و انرژی کافی برای اولویت های دیگر زندگی تان داشته باشید.
برای ایجاد سیستم درآمد زایی غیر فعال و آنلاین از طریق فروش محصول نیاز به یک سایت دارید. بعد از ساخت سایت خود میتوانید محصولی را که مخاطبان هدف تان به آن نیاز دارند تولید کرده و آن را برای فروش در سایت خود قرار دهید.
این محصول میتواند فیزیکی باشد یا دیجیتالی و قابل دانلود.
اگر خودتان محصول فیزیکی ای برای فروش ندارید میتوانید از سیستم های همکاری در فروش استفاده کنید که کار را بسیار راحت تر کرده و فرد دیگری تمام مراحل فروش و انبار داری و تحویل محصول را بر عهده خواهد گرفت و شما تنها پورسانتی از محل فروش آن محصولات به دست خواهید آورد.
اما روش بهتر، تولید یک محصول دیجیتالی و قابل دانلود است.
ساخت چنین محصولی بسیار راحت بوده و میتوانید با هر میزان توانایی یا تجربه و تخصص آن را تولید کنید. محصولات مختلفی برای دانلود وجود دارند، به عنوان مثال نرم افزارهای مختلف، اپلیکیشن های موبایل، افزونه ها و قالب های وردپرس، محصولات آموزشی قابل دانلود به صورت ایبوک و فایل های صوتی و تصویری.
این نوع از محصولات یکبار تولید شده و میتواند به صورت نا محدود به فروش برسد.
با داشتن سایت و سیستم اتوماتیک سازیِ فروش محصولات، میتوانید دامنه فروش خود را به خارج از شهر یا حتی کشورتان گسترش دهید و به صورت شبانه روزی و ۷ روز هفته به فروش و درآمد زایی بپردازید.
روشی که سایت کارنوین برای درآمد زایی به شما پیشنهاد میکند کسب درآمد غیر فعال و به صورت آنلاین با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی است.
برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد آنلاین غیر فعال نیاز به یک سایت دارید. سپس میتوانید با ایجاد محتوا برای آن و سپس تولید یک محصول که نیازهای مخاطبان هدفتان را پوشش دهد شروع به درآمد زایی کنید.
در سایت کارنوین آموزش های زیادی در ارتباط با نحوه راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد از آن موجود هست که میتوانید استفاده کنید.
نقطه ضعف درآمد غیر فعال چیست؟
درست است که درآمد غیر فعال مزیت های بسیاری از جمله داشتن آزادی زمان و مکان را به شما میدهد، اما یک نقطه ضعف دارد که باعث میشود هر کسی دنبال ایجاد درآمد غیر فعال نرود.
بازدهی درآمد غیر فعال نیاز به زمان زیادی دارد، یعنی برای کسب درآمد غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید، در ابتدا کمی وقت و انرژی صرف میکنید و سیستم مورد نظر خود را راه اندازی میکنید، اما توقع درآمد زایی در زمان کوتاه را نداشته باشید، بلکه باید صبر داشته و حداقل یک الی ۳ سال را برای درآمد زایی غیر فعال در نظر بگیرید، اما مطئن باشید که پس از طی این زمان و در صورتی که تمام اقدامات لازم را انجام داده باشید میتوانید شاهد درآمد زایی خوبی از سیستمی که پیاده کرده اید بوده و دیگر نیازی به حضور شما و گذاشتن وقت و انرژی نخواهد بود.
در مقبال، درآمد زاییِ فعال مثل شغل کارمندی یا کارهای پروژه ای، این مزیت را دارند که میتوانید سر ماه یا بعد از پایان پروژه ای که انجام داده اید، درآمد خود را به دست آورید. در واقع به این روش، درآمد زایی در کوتاه مدت ممکن است. اما برعکس در درآمدزایی به روش غیر فعال باید دید بلند مدت داشته باشید.
مهمترین مزیت درآمد غیر فعال چیست؟
در درآمد زایی به روش غیر فعال درست است که نیاز به زمان بیشتری برای دیدن نتیجه کارتان دارید، اما در عوض هیچ محدودیتی برای استفاده از زمان خود نداشته و این شما هستید که میزان درآمدی که میتوانید به دست آورید را مشخص میکنید، به این روش هیچ محدودیت و سقفی برای پولی که به دست می آورید وجود ندارد.
در حالیکه در شغل کارمندی یا درآمد زایی فعال نه تنها برای استفاده از زمان خود محدودیت داشته و دائما باید به دنبال گرفتن مرخصی باشید، بلکه این صاحب کار است که میزان پولی که در آخر ماه دریافت می کنید را مشخص میکند و شما نیز باید به همان قانع باشید. البته میتوانید برای ترفیع گرفتن و افزایش حقوق تان تلاش کنید اما همیشه، هم در استفاده از زمان خود محدودیت خواهید داشت هم اینکه میزان درآمدی که به دست می آورید را صاحب کارتان تعیین میکند.
با راه اندازی کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی، یک درآمد غیر فعال ایجاد کنید.
همانطور که گفته شد بیشتر افراد به دلیل بازدهی در بلند مدت به روش غیر فعال و همچنین نیاز به سرمایه زیاد برای راه اندازی کسب و کار به روش سنتی، شغل کارمندی را انتخاب میکنند.
اما با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود، علاوه بر اینکه درآمد فعال خود را از طریق شغل تان حفظ کرده و نگرانی از بابت مشکلات مالی نخواهید داشت، میتوانید بدون هر گونه ریسکی و نیاز به سرمایه بالایی برای راه اندازی کسب و کار آنلاین، یک درآمد غیر فعال نیز برای خود ایجاد کنید.
به این روش میتوانید در دو یا سه سال آینده شغل کارمندی خود را کنار گذاشته و از درآمد غیر فعال تان لذت ببرید.
از آن جایی که کسب و کارهای اینترنتی و خرید و فروش آنلاین در ایران روز به روز در حال افزایش است، پیشنهاد میکنیم تا دیر نشده به فکر راه اندازی یک کسب و کار آنلاین برای خود و آینده تان باشید.
با ایجاد کسب و کار اینترنتی میتوانید کاری را شروع کنید که به آن علاقه دارید، همچنین در کنارش درآمد فعال خود را هم از شغل کارمندی تان حفظ کرده و هر زمان که لازم بود در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را زودتر به ثمر برسانید.
مهمترین نکته در ایجاد کسب و کار اینترنتی و درآمدزایی به روش غیر فعال این است که کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید زیرا به این ترتیب هم میتوانید زمان بیشتر ی را به کار مورد علاقه خود بپردازید و هم اینکه پیشرفت و موفقیت شما در آن بسیار سریعتر خواهد بود.
همچنین میتوانید از درآمد فعال تان در کسب و کار اینترنتی خود سرمایه گذاری کرده، برای آن تبلیغات انجام دهید و یا با استفاده از روش های بازاریابی اینترنتی محصولات و خدمات خود را به صورت آنلاین ترویج کنید و به فروش و درآمد خود بی افزایید.
از دیگران کمک گرفته و منبع درآمد غیر فعالی برای خود ایجاد کنید.
اگر در حال حاضر کسب و کاری دارید که نیاز به حضور شما دارد مثل داشتن مغازه یا ارائه خدمات به صورت آنلاین، در صورتی که امکانش را دارید میتوانید با استخدام افراد دیگر به خود و کسب و کارتان کمک کرده و آن را به درآمدی غیر فعال تبدیل کنید.
به این ترتیب دیگر نیاز به حضور دائمی شما نخواهد بود، بلکه افرادی که استخدام کرده اید تمام کارهای لازم را بر عهده خواهند گرفت.
البته این کار را معمولا زمانی متیوانید انجام دهید که بیزنس تان به اندازه کافی درآمد داشته و بتوانید برای استخدام دیگران و آموزش آن ها هزینه کنید.
در صورتی که بودجه این کار را دارید میتوانید به راحتی درآمد فعال خود را به درآمد زایی غیر فعال تبدیل کرده و سپس از آزادی زمانی که به دست می آورید نهایت استفاده را ببرید.
در پایان…
اگر میخواهید به آزادی مالی و ثروت برسید، باید به دنبال روشی برای درآمد زایی غیر فعال باشید.
یعنی درآمدی که برای به دست آوردن آن نیاز به حضور شما نباشد و مجبور نباشید زمان و انرژی خود را برای درآمد زایی معامله کنید. به دلیل درآمد زایی در بلند مدت به روش غیر فعال معمولا اکثر افراد ترجیح میدهند تا راه آسان تر یعنی شغل کارمندی را انتخاب کنند تا بتوانند هر چه سریعتر نتیجه کاری که انجام داده اند را ببینند، به این ترتیب آن ها معمولا در پایان ماه یا بعد از انجام پروژه پول خود را میگیرند. اما در مقابل زمان خود را از دست داده و باید به میزان پولی که صاحب کار برای حقوق آن ها مشخص میکند قانع باشند.
اما برای درآمد زایی غیر فعال باید دید بلند مدت داشته و سعی کنید حداقل بازه زمانی یک الی سه سال را برای خود در نظر بگیرید. همچنین میتوانید با راه اندازی یک کسب و کار اینترنتی در کنار شغل کارمندی خود و انجام کاری که به آن علاقه دارید هم درآمد فعال خود را حفظ کنید و هم اینکه از محل درآمد فعال تان در کسب و کار آنلاین خود سرمایه گذاری کرده و آن را سریعتر به درآمد برسانید. به این ترتیب نه تنها زمان و مکان در اختیار شما خواهد بود بلکه هیچ محدودتی هم در میزان پولی که به دست می آورید نخواهید داشت.
با گسترش کسب و کارهای اینترنتی و افزایش خرید و فروش آنلاین در ایران پیشنهاد ما به شما این است که هر چه سریعتر برای ایجاد یک درآمد غیر فعال و به دست آوردن آزادی مالی و زمان خود، یک کسب و کار اینترنتی در حوزه چیزی که به آن علاقه دارید راه انداخته و مطمئن باشید که با برداشتن اقدامات لازم و برنامه ریزی درست میتوانید تا یک الی سه سال آینده و یا حتی زودتر، به درآمد خوبی رسیده و دیگر زمان خود را برای به دست آوردن پول معامله نکنید.
مطالب مشابه کسب درآمد آنلاین:
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی